مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی نشست ۱۵۴
| مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم | تصمیم‌های مجلس | قوانین برنامه‌های عمرانی کشور |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی نشست ۱۵۴
فهرست مطالب:
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۲ - دنباله بحث درکلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور
۳ -اعلام دستور وموقع جلسه آینده - پایان جلسه
جلسه ساعت نه صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل شد.
- قرائت اسا می غائبین جلسه قبل
۱- قرائت اسا می غائبین جلسه قبل.
رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.
(بشرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه - آقایان: بنی احمد - جهانشاه افشار دکتر بهاد ری - بهبهانی – بهره مند - بیات - تژده - تولالی زاده - محمد جزایری - دانشمند - د هقان - رضوانی - سعیدی - سلیمانی سوادکوهی - شهبازی - صفری پور- طرفی - ابوالحسن عاملی - دکتر عدل - قریشی - ما حوزی - دکترنصیری - یاسینی -محمدی دشتکی.
بانوان: اما آقایان - اباصلتی - ابتهاج سمیعی - زاهدی - سلیلی - نائینی طبا - دکتر صنیع.
- دنباله بحث درکلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور
۲- دنباله بحث درکلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور.
رئیس - وارد دستور می‌شویم، کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور مطرح است آقای دکتر تجدد بفرمائید.
دکترتجدد - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند، هینت محترم دولت که اغلب تشریف ندارند بودجه کل کشور برای سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی که به مجلس شورایملی تقدیم شده هم از نظر رقم وهم از نظر هدفها و برنامه‌ها دارای اهمیت زیادی است هانطو که ملاحظه کرد ید این بودجه نسبت به بودجه۰ سال جاری ۱۷ درصد افزایش یافته ولی با توجه به نرخ تورم فوق العاده‌ای که درسال جاری بخصوص در اواسط سال درمملکت ما پیدا شد وجناب آقای نخست وزیردر گزارش خودشان بمجلس شورایملی اظهار امیدواری کردند که میزان تورم تا پایان سال جاری به ۱۷ درصدکاهش یابد با این ترتیب اگر کاهش ۱۷ درصد راقبول کنیم در وا! بودجه سال ۳۷ برابر با بودجه سال ۳۶ است اما رقم بودجه هرچه باشد نحوه اجرای بودجه مهم تر است این بودجه بمانند هربودجه برنامه‌ای درقالب فصلها و برنامه‌های مشخصی تنظیم شده ولی هنگامی ما می‌توانیم از هریک ریال این بودجه به نحوصحیح استفاده بکنیم که در تمام مراحل کار ودر تمام مراحل هزینه این بودجه یک سیستم صحیح وسالم بازرسی ونظارت وجود داشته باشد ما نمی‌باید یک کاری را که می‌توانیم با یک میلیون تومان انجام بدهیم با دومیلیون تومان انجام بدهیم.
ضمنا میدانید قسمت اعظم درآمد ما از نفت است ولی نباید فکرکنیم پولی را که ما ازنفت بدست میاوریم یک پول آسانی است یک پولی است که می‌باید آنرا خیلی آسان خرج کنیم این پول در واقع خون بهای ملت ایران است این پولی است که در نتیجه کوششها و مبارزات وفداکاریها وجانبازیهای ملت ایران بارهبری شاهنشاه بدست آمده، ما اگر دفترمبارزات ملت ایران را در خصوص نفت ورق بزنیم متوجه می‌شویم که در واقع چگونه ملت ایران این پول و این درآمد را با سختی بدست آورده است شاید بعضی از جوانها که تاریخ سالهای اخیر را مطالعه نکرده باشند ندانند که ملت ایران چگونه مبارزه کرد برای احقاق حق خودش، شرکت سابق نفت جنوب تنها یک شرکت بازرگانی وتجاری در مملکت ما نبود، شرکت سابق نفت جنوب یک پایگاه استعماری انگلیس‌ها در ایران بود شرکتی بود که در تمام امور ملت ایران مداخله می‌کرد شرکتی بود که در تعیین سرنوشت ملت ایران نقش حساسی داشت ولی خوشبختانه ملت ایران با اراده قوی واستوار خودش وبا رهبری شاهنشاه بزرگ خودش این پایگاه استعماری را درهم ریخت وحقوق مسلم خودش را بدست آورد خیلی‌ها بودند که ظاهرا دم از آزادی و آزادی خواهی می‌زدند ولی در این شرکت با عوامل استعماری همکاری داشتندشاید بدانید پس ازآن که حزب بیگانه پرست توده در مملکت ما تشکیل شد جبهه‌ای بوجود آمد بنام جبهه توده نفتی که در واقع این عوامل بیگانه پرست با عوامل شرکت سابق نفت دست در دست هم گذاشتند و علیه منافع ملت ایران و علیه حقوق ملت ایران توظئه می‌کردند بنابراین مامی باید قدر این پولی را که از نفت بدست می‌آوریم بدانیم خصوصأ اینکه.۲ تاه۲ سال دیگر منایع عظیم نفت تمام می‌شود و ما می‌باید از طرق دیگر و با کسب درآمدهای دیگر ملت خودمان را اداره کنیم ماتا به حال چهار برنامه عمرانی را پشت سرگذاشته‌ایم وبرنامه پنجم هم در شرف اتمام است وما درآستانه برنامه ششم هستیم درطول اجرای چند برنامه آن طور که لازم بوده بین طرحها وبرنامه‌های مختلفی که در مملکت اجرا شده هم آهنگی وجود نداشته و نتیجتا مشکلاتی بوجود آمده است ولی ما طی این مدت تجارب بسیاری را در زمینه برنامه ریزی کسب کردیم که امروز می‌باید از این تجارب به نفع مملکت استفاده کنیم، برنامه پنجم همان گونه که میدانید به علت درآمد فوق العاده‌ای که ما از نفت بدست آورده‌ایم سه بار مورد تجدید نظر قرارگرفت و هربار به ابعاد این برنامه افزوده شد و اینکار با توصیه برنامه ریزان صورت گرفت ولی ما بعدا متوجه شدیم که تنها پول نیست که ما را در امر برنامه ریزی و رشد توسعه اقتصادی موفق می‌کند بلکه عوامل دیگر از پول ما مهم تر هستند متاسفانه صدها طرح عمرانی که می‌بایست در برنامه پنجم اجرا بشود ناتمام ماندند و ما ناگزیر هستیم که این طرحهای ناتمام را در برنامه ششم دنبال بکنیم، به اتمام نرسیدن این طرحها مسئله‌ای نیست که ما به آسانی ازآن صرف نظر کنیم علتش یا سهل انگاری است یا اشتباه یا نارسائیهای قوانین و مقررات، ولی به هرحال پول مملکت نیروی انسانی مملکت وقت مملکت تلف شده و ما می‌باید مجددآ برای اتمام این برنامه‌ها اقدام بکنیم برای برنامه ریزی می‌باید قبل از هرچیز ظرفیت اقتصادی مملکت را از جهات مختلف درنظر بگیریم ما می‌باید پول و اعتباراتی که داریم نیروی انسانی که داریم مواد اولیه ئی که داریم ماشین آلاتی که داریم میزان آب زمین، راه، بندر وآنچه راکه داریم همه را درنظر بگبریم وبرنامه ریزی کنیم و این برنامه ریزی می‌باید یک یرنامه ریزی جامع و با درنظرگرفتن جمیع جهات باشد نه اینکه ما تمام جهات لازم را در نظر نگیریم و بعدا مواجه با مشکل نشویم یا در اصطلاح امروز مواجه با تنگنا بشویم و بعدهم بگوئیم لازمه پیشرفت وتحول، بوجود آمدن تنگناست، با کمال صراحت عرض می‌کنم آنها ئی که چنین جمله‌ای را تکرار می‌کنند برای فرار از مسولیت است والا اگر برنامه ریزی با درنظرگرفتن جمیع جهات باشد قاعدتأ مشکل و تنگنا بوجود نمی‌آید برنامه ریز به ظرفیت واقعی اقتصادی کشور وهم آهنگی بین طرحها و برنامه‌ها توجه نکند و برنامه ریزی نماید و بعدهم مشکل وتنگنا بوجود بیاید این که برنامه ریزی نیست، دقت بفرمائید که یک نفر در ماه سه هزار تومان حقوق دارد می‌تواند این سه هزار تومان را بدون برنامه ریزی خرج بکند دراین صورت آخر ماه ناگهان متوجه می‌شود که پولی برای پرداخت اجاره منزل ندارد این یک تنگناست و یافرض بفرمائید من می‌خواهم ازاین جا بروم میدان سپه اگراینکار با برنامه ریزی توأم نباشد از خیابانها و کوچه‌های مختلف عبور می‌کنم بدون اینکه بدانم کجا مبروم در اینصورت ممکنست به یک کوچه بن بست برخوردکنم این می‌شود تنگنا ولی اگر با برنامه صحیح جلو بروم ازاینجا وارد خیابان شاه آباد می‌شوم می‌رسم به میدان مخبرالدوله و بعد وارد خیابان سعدی و امیرکبیر می‌شوم و بالاخره می‌رسم به میدان سپه دراین صورت با تنگنائی مواجه نمی‌شوم بنابراین اگر می‌بینید که ما دچار مشکلات یا تنگناهائی می‌شویم باین سبب است که برنامه ریزی ما صحح و دقیق نیست ۰ هنگامیکه ما کالاهای زیادی را از کشورهای خارج وارد می‌کنیم بدون اینکه حساب بندر و اسکله و انبار و جاده هاو وسائط نقلیه خود مانرا داشته باشیم مشکلانی بوجود میاید یعنی کشتی که وارد آبهای ایران شد اگراسکله‌ای پیدا کرد آنموقع انبار نداریم که کالاهای کشتی را تخلیه کنیم و هنگامیکه بعد از مدتها انبار ییداشد جاده ووسیله نقلیه نداریم ونتیجتا می‌باید تاوان این عدم آهنگی را بپردازیم و میلیونها تومان بابت اضافه توقف کشتی‌ها بعنوان (سورشارژ) بدهیم.
درست است که می‌باید یک رشد سریع و مستمر داشته باشیم ولی همانطور که رهبر مملکت بهنگام شرفیابی هیات دولت جدید فرمودند آهنگ این رشد می‌باید تعدیل شود وما می‌باید حد اعتدال را رعایت کنیم حتی ایشان جمله بسیار قشنگی فرمودند. ایشان فرمودند که مثلا اگر ما رشدی معادل بیست درصد داشته باشیم ولی در مقابل این رشد ه۲ درصد تورم، داشته باشیم این رشد، رشد نیست بلکه این تورم آن رشد را خثنی می‌کند.
دربرنامه ششم در درجه اول مبباید بین برنامه‌ها باتوجه به طرفیت واقعی اقتصاد کشور هم آهنگی بوجود آید و تعادل برقرارگردد و امور بصورت متعادل پیشرفت کند. ایجاد تعادل مطلق در اقتصاد یک امر فرضی است ولی وظیفه برنامه ریزاین است که سعی کند فاصله اقتصاد را از نقطه تعادل که درآن تمام عوامل تولید به نحو مطلوب به فعالیت مشغول اندکم کند چون همین عدم تعادلهای چند سال اخیرکه در اقتصاد ما ظاهر شد مسبب ایجاد نارسائیهای مختلف بود.
متاسفانه دربرنامه پنجم تعادل بین فعالیتهای بلند مدت و فعالیتهای تولیدی کوتاه مدت فظ نشد و حالا هم انجام این کار محال نیست ولی دشوار است. آنچه که کمیسیون شاهنشاهی اینک هم خود را معطوف بان کرده است استفاده از ظرفیت کامل واحدهای تولیدی وکاستن از ضایعات بعنوان بهترین راعمل کوتاه مدت برای افزایش عرضه تولیدات داخلی می‌باشد. اصلاح قوانین و مقررات و نظام اداری هم لازم است به نحوی که در کارها بجای کاغذ بازی به اصل مطلب توجه شود بگونه ایکه سرمایه گذار تشکلات اداری را عاملی در در جهت کمک به برنامه‌های تولیدی خودش بداند و نه مانع و رادعی درراه انجام کارها در برنامه ششم می‌باید از ابتداء به عوامل زیر بنایی اقتصاد مثل آموزش وپرورش، برق، آب، راه اسفالته، راه آهن، راههای روستایی، بنادر، انبارها وتولید مصالح موردنیاز اقدام جدی بعمل آوریم و اگر بدون توجه به عوامل زیربنائی به عوامل روبنائی مثلا برای ایجاد کارخانه‌های گوناکون اقدام کنیم ناتوانی تاسیسات زیربنائی بیشتر آشکار خواهد شد. ازسوی دیگر این امور تورم زاست ۰ هرپولی که در این راهها خرج می‌شود به نحوی برای خرید کالاهای مصرفی وارد بازار مگردد و قدرت خرید بالا می‌رود ومییابد در قبال این قدرت خرید کالاهای مورد تقاضا باندازه کافی در بازار موجود باشد و الا با مقدار معینی کالا و افزایش قدرت خرید قیمتها سیرصعودی بیشتری خواهد داشت ونرخ تورم افزایش خواهد یافت. یکی از دوستان یادداشتی داده‌اند که تورم را توجیه کنم. البته میدانید یکی از هدفهای مهمی را که دولت براساس توصیه‌های رهبر مملکت دنبا می‌کند مبارزه با تورم وگرایش‌های تورمی است تورم یک بیماری اقتصادی است که گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان شده بدبختانه گریبانگیر کشور ماهم شده است میزان این تورم در کشورهای مختلف متفاوت است مثلا برخی از کشورها مثل ژاپن و یا جمهوری فدرال آلمان کمتر دچار تورم هستند ولی بعضی ازکشورهای مثل کشورهای اروپائی و امریکائی بیشتر دچار تورم می‌باشند اصولا وقتی که ما پولهای زیادی را به جریان بیندازیم و این پولها در اختیار مردم قرار بگیرد ولی در مقابل این پولها ما تولید به اندازه کافی نداشته باشیم نتیجتا قیمتها می‌رود بالا و اصطلاحأ تورم بوجود می‌آید اما تورم همیشه همراه است با اشتغال کامل یعنی معمولا درجائی که تورم هست اشتغال کامل هم هست این فرم کلاسیک تورم است که در کشور ما ضمن اینکه تورم هست اشتغال کامل هم هست حتی می‌خواهم عرض کنم که اشتغال زائد هم هست دیروز در مجلس صحبت شد که ما حدود دو میلیون نفر نیروی انسانی خارجی داریم که در مملکت بکارهای مختلف اشتغال دارند. ولی در دنیای امروز در جهان اقتصاد یک پدیده تازه‌ای از تورم بوجود آمده که تورم همراه بابیکاری است وعلمای اقتصادی هم نتوانسته‌اند علتش را توجیه کنند و نسخه شفابخشی برایش جستجو نمایند مثل کشورهای حوزه بازار مشترک، این کشورها علاوه براینکه دچار تورم هستند دود ۵ میلیون نفر هم دراین کشورها بی کار وجود دارد که با اتخاذ تدابیرگوناگون هنوز نتوانستند برای این بیکاران فکری بکنند وحتی گفته می‌شود تا سال. ۱۹۸ هم برای این بیکاران نمی‌توانند چاره‌ای بیندیشند ولی همانطور که عرض کردم خوشبختانه در مملکت ماتورم همراه با اشتغال کامل است اما تورم یک علت و دو علت ندارد بلکه علل مختلف دارد که خصوصا ما می‌باید این علل را در مملکت خودمان شناسائی بکنیم و بعد هم دولت با اتخاذ تدابیر پولی ومالی ومالیاتی به جنگ تورم برود که عرض کردم یکی از این علل کمبود تولید است ما پولهای زیادی را در بخش کشاورزی و صنعت هزینه می‌کنیم ولی آنطور که لازم است بازده نداریم واین مطلبی است که درکمیسیون شاهنشاهی هم راجع به آن بحث گفتگوی فراوان شده یکی دیگر از علل تورم وجود انحصار در مملکت ماست مادرحال حاضر صدها نوع کالا داریم از قبیل وسایل یدکی ماشین انواع داروها وسائل برقی وغیره که این کالاها را اشخاصی یا شرکتها طبق مجوزی که از دولت گرفته ابد وارد می‌کنند این اشخاص یا شرکتها هرگونه که بخواهند روی این کالاها قیمت می‌گذارند جناب وزیر بازرگانی تشریف ندارند که این امر مهم توجه بفرمائید این اشخاص و این شرکتها حتی فاکتور هائی را می‌گیرند از کشورهای صادرکننده که این فاکتورها با. میل خودشان تهیه می‌شود مثلا یک جنسی را که در فلان کشور صدها دلار ارزش دارد با تقاضای این اشخاص فاکتور دویست دلاری نوشته می‌شود البته این فاکتورها در کشورهای صادر کننده به هیچ وجه مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد و توسط نمایندگی دولت شاهنشاهی هم فقط صحت امضا گواهی می‌شود ۰ چون کشورهای صادر کننده می‌خواهند بهر ترتیب که هست اجناسی کشورشان را صادر کنند و واردکنندگان این کالاها بصور مختلف مثلا بایک تلکس یا تلگراف به طرف خودشان ا طلاع می‌دهند که فلان کالا را تا سه ماه دیگر به ایران صادر نکنید و یا این که این کالاها را در انبارهای گمرک مدتها نگه می‌دارند در بازار کمود مصنوعی بوجود بیاید، بازار سیاه درست شود و نرخ‌ها بالا می‌رود بنابراین یکی دیگر از علل مهم تورم در مملکت ما وجود انحصار و شبهه انحصار است. که باید برچیده شود و انحصار وشبه انحصار دیگر متناسب با مقتضیات جامعه انقلابی ما نیست ویک عمل ضد ملی و ضد انقلابی است ومن مخصوصأ ازجناب اهری معاونت محترم وزارت بارزگانی تقاضا می‌کنم که به این مطلب مهم توجه بفرمائید یکی دیگر ازعلل تورم اصراف و تبذیر است در مملکت که این اصراف و تبذیر بیشتر ویژه نوخاستگان و تازه بدوران رسیده‌ها و آن هائی است که پولهای بادآورده بدست آورده‌اند و برای خرید کالاها به مقدار زیاد پولهای خود را خرج می‌کنند زیاد می‌خرند وگران می‌خرند و حتی برای خرید کالا به بازارهای سیاه رو میاورند ما می‌باید واقعا این گروه‌ها هم مبارزه کنیم البته با شیوه‌های مختلف یعنی در واقع دولت باید علاوه بر اعمال سیاستهای مالی وپولی و مالیاتی که عرض کردم یک رفتار ضد تورمی در مملکت ما بوجود بیاورد توجه بیش از حد به سیاستهای رفاهی هم ایجاد تورم می‌کند البته اعمال این سیاست تا حدودی لازم است ولی ما می‌باید از حدود معینی تجاوز نکنیم، مامی باید پول مملکت را بیشتر در راه کارهای تولیدی مصرف کنیم این مهم ترین اقدام برای جلوگیری از تورم است، مثلا ما سالانه حدود..۳ میلیون تومان را برای اردوهای عمران ملی خرج می‌کنیم البته هزینه این پول اثرات تولیدی سریعی ندارد و ضمن اینکه اثرات مفیدی دارد اجازه بدهید اثرات اقتصادی آن را هم عرض کنم، این پول در اختیار اشخاص مختلفی قرار می‌گیرد که این اشخاص با دردست گرفتن این پول احتیاج به لباس دارند، احتیاج به غذا دارند، احتیاح به کالاهای مختلف دارند ۰ تقاضاها زیاد می‌شود، مصرف زیاد می‌شود ولی در مقابل تولیدی نیست و به تورم کمک می‌کند. فشار تورم بیشتر روی آنهائیکه درامد ثابت دارند مانند حقوق بگیران و مستمری بگیران وارد می‌شود. برنامه مبارزه با افزایش قیمتها هم برای مبارزه با تورم زیاد موفق نبوده است ومیبابد برنامه‌های تازه‌ای دراین باره طرح و اجرا کنیم ۰ تورم وارداتی هم در اقتصاد ما تأئیر زیاد دارد. واردات ما بیش از ۲۵ برابر صادرات غیر نفتی است وسالانه از!!۱۷ میلیارد دلار فراتر می‌رود ۰ باگران شدن قیمتها در کشور سازنده وبا افزایش هزینه‌های حمل و نقل و غیره کالاهای وارداتی گرانتر تمام می‌شود وبدین ترتیب تورم وارد کشور ما میگیردد بالا رفتن قیمتها دربعضی کشورها هم درواقع عکس عکس العملی است در برابر بهای نفت. برای خنثی کردن عوامل تورم زای خارجی می‌توانیم از راه تغییر مناسب سود بازرگانی یا حقوق گمرکی و یا تعدیل بموقع نرخ ارز مخصوصا نسبت ارزهائی که سهم عمده در واردات ما دارد از افزایش قیمت ریالی کالاهای وارداتی جلوگیری کنیم. دیگر اینکه ما می‌باید حتی المقدور از وابسته کردن کشورمان به کشورهائی که بیشتر دچار تورم هستند جلوگیری نمائیم ۰ با توجه بمطا لبی که عرض کردم دولت می‌باید حقیقتا با مطالعه و تحقیق علل پیدایش تورم را در مملکت بررسی کند وسپس با اتخاذ تدابیر گوناگون وشیوه‌های مختلف به جنگ تورم برود یکی دیگر از هدفهای مهم دولت افزایش تولیدات غیر نفتی است که در واقع همان طورکه عرض کردم با افزایش این تولیدات با تورم هم مبارزه می‌شود ولی ما این تولیدات رامی بایستی ازکجا بدست آوریم ۰ یا از بخش صنعت است یا از بخش کشاورزی یا از کالاهای سنتی است مثل فرش، پنبه، خشکبار، پسته یا چیزهای دیگر ولی متأسفانه می‌باید عرض بکنم که صنعت ما یک صنعت بیمار است صنعت ما صنعتی است که به تدریح این بیماری اش مزمن می‌شود و ما می‌باید هرچه زودتر و با تدابیر گوناگون بیماری اش را معالجه بکنیم. جای بسی تاسف است که ما وقتی می‌بینیم در مقابل ۱۵ میلیارد دلار واردات مملکت ما فقط ۰ ۶۰میلیون دلار صادرات داشتیم. یعنی صادرات ما ۱/۲۲واردات بوده ودر مقابل این واردات و صادرات ما ۲ میلیارد دلار سورشارژ پرداخته‌ایم پس حقیقتا وقت آن رسیده است که ما در اندیشه زیاد شدن صادرات غیر نفتی خودمان به معنی واقعی باشیم نه با حرف زیرا همان طور که رهبر مملکت بارها فرموده‌اند پس از. ۲ یا ۲۵ سال دیگر که نفت ما تمام می‌شود ما اگر صادرات غیرنفتی نداشته باشیم چه خواهیم کرد وبطوری که پبش بینی می‌شود تا آن موقع جمعیت ایران به ۶۰ میلیون نفر می‌رسد و آن روز واردات مابه حدود. ۴ میلیارد دلار برسد که بادر نظرگرفتن نرخ تورم شاید این رقم به ۱۲۰ میلیارد دلار برسد درمقابل این رقم چه صادراتی خواهیم داشت دوستان عزیز ۵۰سال است که از عمر صنعت ایران گذشته رضاشاه کبیر بنیان گذار ایران نو برای شکوفان شدن صنعت ایران کوشش وتلاش بسیارکرد ولی طی این مدت آن طور که لازم بود نتوانستیم در راه پیشرفت صنعت خودمان موفق باشیم و ما می‌باید نارسائی هائی را که دراین زمیته داشتیم وداریم هرجه زودتر جبران کنیم پول‌هایی را که دولت به عنوان وام به صاحبان صنایع می‌دهد متأسفانه این پول هادر راه صنعت و در راه گسترش صنعت خرج نمی‌شود درگذشته این پولها بیشتر بمصرف خرید وفروش زمین و بورس بازی زمین صرف شده است جناب آقای رامبد روزبه روز هم کیفیت کالاهای صنعتی مملکت پائین می‌آید هم مقدار تولیدات کم می‌شود و صاحبان صنایع آن طور که لازم است برای افزایش تولیدات و بهبود کیفیت کالاهای خودشان اقدام نمی‌کنند ما پول داریم اعتبار داریم، نیروی انسانی هم داریم هرجا هم که کارمان لنگی پیدا کند از کارشناسان خارجی و از نیروی انسانی خارجی استفاده می‌کنیم ولی معهذا آن طورکه لازم است صنعت ما پیشرفت نکرده ملت ایران برای شکوفان شدن این صنعت تا بحال فداکاری‌های بسیارکرده است شما میدانید ما پیکان رابه قیمت شورلت و بیوک آمریکائی می‌خریم ما یخچال، کولر بخاری و سایرکالاها را با قیمت‌هایی می‌خریم که اگر خواسته باشیم همین کالاها را از خارج وارد کنیم خیلی ارزان تر تمام می‌شود ملت ایران فداکاری می‌کند برای حمایت ازصنعت کشوکه ولی صاحبان صنایع هم در مقابل می‌باید که نقش خودشان را ایفاء کنند می‌باید همان طور که جناب نخست وزیر فرمودند به سودمعقول و منطقی قانع باشند می‌باید صاحبان صنایع که میلیونها تومان وام می‌گیرند وازکمک‌های بی دریغ دولت استفاده می‌کنند، کارگران خودشان را، کار کنان خودشان را آموزش بدهند جناب نخست وزیر در مجمع عمومی انجمن مدیریت ایران گفتند کارآئی وبهره وری ما با سطح بین المللی فاصله زیادی دارد. تنها پول حلال مشکلات نیست بلکه مدیریت صحیح و دلسوز نیروی انسانی کاردان ولایق مهمتر ازپول است وبدون آن پول ودر آمد سرشار بهدر می‌رود صاحبان صنایع رکشور ما حاضر نیستند برای کارگران و کارکنان کارخانه هاخانه سازمانی درست کننددرحالیکه شما می دانید این اقدام سبب می‌شود که بهره وری بیشتر بشود وبازده بیشتر بشود (صحیح است) پس ما می‌باید واقعا از بعضی از کشورها که به راه صنعتی شدن گامی گذاشته‌اند وپیشرفت‌های زیادی کرده‌اند درس بگیریم، وتحمل کنیم من همیشه ناراحت هستم که یک کشور خارجی را مثال بزنم ولی در این جا می‌خواهم از نظرمقایسه عرض کنم کشوری مانند ژاپن که نفت ندارد مواد معدنی ندارد وتمام این چیزها را ازگوشه وکنار دنیا تهیه می‌کند، رقیب سرسخت کشورهای بزرگ صنعتی شده وشما میدانید یک زمان کالاهای ژاپنی بنام کالاهای بنجل در دنیا معرفی شده بودند در حالی که امروز معروف ترین ومطمئن ترین کالاها را می‌سازد فعلا ساعت‌هایی که در ژاپن ساخته می‌شود بازار فروش ساعت را در سوئیس کساد کرده سال گذشته آمریکا فقظ ۴۵۰ هزار اتومبیل توانست صادر کند ولی حدود یک میلیون اتومبیل ژاپنی درآمریکا به فروش رفت زمانی آلمان از نظر صنایع ابتیک (دوربین وغیره) در دنبا از همه جا جلوتر بود ولی امروز ژاپن از آلمان پیشی گرفته بنابراین ما می‌باید حقیقتا تدابیری بیندیشیم که صنعت مملکت آن طورکه رهبر مملکت می‌خواهند شکوفان بشود ما می‌توانیم درآینده بخش مهمی از صادرات غیرنفتی خودمان را با صدور کالاهای صنعتی تامین کنیم بخش دیگری که می‌تواند برای ما تولید فراوان داشته باشدبخش کشاورزی است درباره کشاورزی تا به حال صحبت‌های بسیارشده من می‌خواهم دراینجا یک سئوال بکنم آیا واقعا ما می‌خواهیم یک کشاورزی پیش رفته داشته باشیم یا نمی‌خواهیم ۰ اگر می‌خواهیم یک کشاورزی پیش رفته داشته باشیم آن چه تا به حال عمل کرده ا یم صحیح نبوده ا ین د رست است که مامی با ید یک کشور پیش رفته صنعتی بشویم وحقیقتأ هم استعداد صنعتی شدن راداریم ولی درعین حال می‌باید عرض کنم صنعت و کشاورزی ازیکدیگر جدا نیست شما کدام کشور پیشرفته صنعتی را در دنیا می‌شناسید که کشاورزی اش عقب افتاده باشد کالاهائی که در صنعت مصرف می‌شود یا مواد معدنی است یا از بخش کشاورزی مثلا ما اگر خواسته باشیم درقسمت صنایع نساجی پیشرفت داشته باشیم احتیاج به پنبه و پشم وکرک داریم که در بخش کشاورزی و دامپروری تهیه می‌شود و یا اگر ما بخواهیم صنایع غذایی خودمان را توسعه بدهیم یک قسمتش از بخش کشاورزی تامین می‌شود بنابراین همان طوکه عرض کردم صنعت وکشاورزی بهم پیوسته است ومی باید به موازات هم پیش برود وقتی که بودجه وزارت کشاورزی را در کمیسیون بودجه آوردند ما دیدیم که ۳۰/ ۰ ۴ سا زمان را ردیف کرده‌اند که هر کدام ازاین‌ها علی الظاهر یک کاری را دربخش کشاورزی به عهده دارند ولی حقیقتا این سازمانهای مختلف چه می‌کنند وبا این همه اعتبار و تازه ما این حد د کشاورزی دچار نابسامانی هستیم که تمام کالاهای اساسی و ضروری و مواد غذایی خودمان را می‌باید از خارج وارد کنیم بنابراین ما در بخش کشاورزی آن اقدامات اساسی را که می‌بایست انجام بدهیم انجام نداده‌ایم شما میدانید ما یک کشوری هستیم که از نظر آب و زمین محدودیت داریم ولی آیا واقعا ازآن چه که داریم به نحو احسن استفاده می‌کنیم ۰ جوابش منفی است ما از منایع آب مملکت به نحوصحیحی استفاده نمی‌کنیم همان طورکه دوستان قبلا گفته قسمت اعظم آب کشاورزی ما تلف می‌شد وشاید. ۵درصد آب کشاورزی ما یعنی آبی که بوسیله قنات‌ها جاری می‌شود یا از اعماق چاه‌ها بوسیله موتور پمپ باهزینه زیاد بیرون می‌آید از بین می‌رود زمین‌های کشاورزی ما هنوز واقعا شناسائی نشده، هنوز کشاورز نمیداند که در فلان زمین چه چیزی را کشت بکند. چه محصولی بیشتر صرفه دارد ما ظاهرا موسسه‌ای داریم بنام موسسه خاک شناسی و حاصل خیزی خاک ولی این موسسه واقعأ چه می‌کند؟ وچه خدماتی را در مملکت انجام داده است. درحالی که می‌باید وجب به وجب خاک این مملکت شناسایی بشود بررسی بشود تا هر کسی در هر گوشه مملکت که کشت می‌کند بداند که چه کشت کند و زمین او چه استعدادی دارد ۰ کارشناسان کشاورزی که این جا تشریف دارند میدانند فی المثل برای برداشت یک تن گندم از زمین حدود.۳ کیلو ازت از آن زمین به مصرف می‌رسد ولی در مقابل سی کیلو ازتی که به مصرف می‌رسد آیا ما چیزی را جایگزین می‌کنیم یا اصولامردمی که کشاورزی می‌کنند به این مسئله توجه دارند وقتیکه توجه نکنند بازده زمین از نظر محصولات کشاورزی پائین میاید بنابراین قانون استرداد یعنی جایگزین کردن موادی از زمینی که مصرف می‌شود می‌باید رعایت شود تا میزان محصول در واحد کشت پائین نیاید و ازاستعداد زمین حداکثر استفاده شود، همچنین ما تابحال در زمینه کشاورزی هیچگونه پژوهش و تحقیق اساسی نکرده‌ایم در حالیکه برای دست یافتن به یک کشاورزی پیشرفته تحقیق و پژوهش لازمه کار است مثلا ۲/۳ گندم مملکت در غرب ایران بدست می‌آید ولی یک موسسه تحقیقی و پژوهشی در غرب ایران نداریم من از شهر خودم رفسنجان مثال می‌زنم این شهر یکی از مهمترین مراکز اقتصادی مملکت است جناب آقای دکتر آگاه تشریف دارند و این موضوع را می دانند در حالیکه در همه جای مملکت صحبت از نابسامانی کشاورزی است صحبت از کمبود محصولات کشاورزی است صحبت از ضرر و زیان کشاورزی است رفسنجان منطقه‌ای است که سالانه. ۴ هزار تن پسته تولید می‌کند که ارزش آن رقمی درحدود یک میلیارد تومان است و در حدود ۰۰ ۷ میلیون تومان ارز وارد مملکت می‌شود ولی سازمانهای مسئول کشاورزی مملکت به این منطقه کمک‌های موثری نمبکنند تمام محصولی که بدست می‌آید در نتیجه تلاش وکوشش خود مردم است در رفسنجان هم مانند سایر شهرها بانکی است به نام بانک تعاون کشاورزی که وامی با تشریفات زیاد به کشاورز می‌دهد ولی کشاورزان و باغداران مخصوصاً باغداران و کشاورزان جزء نمی‌توانند از اعتبارات این بانک استفاده کنند هر سال شاید حدود ده هزار تن و بعضی مواقع نیمی از محصول پسته رفسنجان در نتیجه آفات مختلف از بین می‌رود دولت چه برنامه‌ای را در این باره اجرا می‌کند و چه کمک مؤثری را به کشاورزان می‌کند، یادم است که سال گذشته حتی سم هم در این شهرستان برای مبارزه با آفات پسته بازارسیاه پیدا کرده بود سمی است به اسم زلون قیمت این سم چند مقابل قیمت معمول شده بود و کشاورزان برای تهیه آن ناگزیر در صف می‌ایستادند صحبت از تحقیق و پژوهش شد رفسنجان با این اهمیت اقتصادی که عرض کردم می‌باید یک مرکز تحقیقاتی پسته داشته باشد که در حد جهانی دارای ارزش و اعتبار باشد چون در هیچ نقطه‌ای از جهان مثل رفسنجان این مقدار پسته تهیه نمی‌شود (عالمی - دامغان هم هست) ولی جناب عالمی مقدارش در مقابل محصول رفسنجان بسیار کم است (مظهری - این محصول پسته استان کرمان است) (دکتر تجدد - این مقدار که عرض کردم محصول پسته رفسنجان است که سال به سال هم زیاد می‌شود) (عباس میرزائی - پسته وجود دارد و همه جای ایران سرای من است) اجازه بدهید اول وزارت کشاورزی این کار را انجام بدهد آن وقت امیدوار هستیم برای تمام جاهایی که پسته است انجام بدهند چند سال قبل در این شهر یک ایستگاه تحقیقاتی تأسیس کردند به نام ایستگاه ۲۵ شهریور که در سی کیلومتری رفسنجان قرار دارد زمین این دستگاه تحقیقاتی از بدترین زمین‌های رفسنجان است و تمام زمین ماسه است و سالها خاک دستی آورده‌اند و ریخته‌اند که قابل کشت باشد چاهی در آن ایستگاه حفر کرده‌اند در عمق حدود ۲۰۰ متری به آب رسیده در حالیکه شما میدانید وقتی که ما می‌خواهیم در منطقه‌ای یک ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی درست کنیم نوع زمینش می‌باید از نظر نوع خاک معدل زمین‌های آن منطقه باشد در حالیکه همانطور که عرض کردم این زمین بدترین نوع زمین است و طی سالها وزارت کشاورزی در این ایستگاه میلیونها تومان خرج کرده ولی نهال‌هایی را که پرورش داده آلوده به نوعی نماتد است که خود وزارت کشاورزی انتقال این نهال را از اینجا به جایی دیگر منع کرده و این ایستگاه تحقیقاتی سالانه مبلغ زیادی برای دولت هزینه دارد بنابراین همانطور که عرض کردم ما در زمینه کشاورزی کارهای اساسی را که می‌بایست انجام بدهیم، انجام نداده‌ایم و حقیقتاً اگر می‌خواهیم یک کشاورزی پیشرفته داشته باشیم می‌باید آنچه را که تا به حال انجام نداده‌ایم انجام بدهیم در طی چند جلسه گذشته صحبت از کشاورزی صنعتی و سنتی شد ولی من می‌خواهم با کمال صراحت عرض کنم که دست یافتن به یک کشاورزی صنعتی امری اجتناب‌ناپذیر است ما می‌باید حتماً به یک کشاورزی صنعتی تبدیل بشویم تا بتوانیم به حد خودکفایی نسبی برسیم و خودمان را از این نابسامانی نجات دهیم (انشاءالله) کشاورزی ما باید از یک حالت غیرتکنیکی که الان دارد تبدیل بشود به یک حالت تکنیکی و به این ترتیب بازده زمین از نظر محصولات کشاورزی بالا برود و الا اگر فکر کنیم تعدادی ماشین‌آلات کشاورزی را ما در روستاها پخش کنیم کشاورزی ما صنعتی و پیشرفته بشود اشتباه کرده‌ایم و همانطور که عرض کردم ما می‌باید از تمام جهات تحقیق و پژوهش کنیم و کشاورزی خودمان را صنعتی بکنیم تا بتوانیم نارسایی‌های گذشته را جبران کنیم یکی دیگر از اشکالات مهمی که در مملکت ما وجود دارد نداشتن شبکه توزیع تولید و مصرف در مملکت است و خصوصاً ما احتیاج داریم در کشاورزی خودمان به یک شبکه توزیع اساسی و اصولی برسیم و شاید بدانید که در مملکت ما سالانه حدود ۳ تا پنج میلیارد تومان از محصولات کشاورزی به علت نداشتن سیستم حمل و نقل منظم و نداشتن انبار و سردخانه و سیستم توزیع از بین می‌رود یعنی حدود ۵۰ درصد از محصولات کشاورزی صنایع می‌شود و همینطور برای سایر رشته‌ها هم در مملکت احتیاج به یک سیستم توزیع مرتب و منظم داریم و همانطور که رهبر مملکت تأکید و اصرار دارند می‌باید با ایجاد این شبکه‌های توزیع دست واسطه‌ها و دلال‌ها را کوتاه کنیم چون وقتی چنین شبکه‌هایی را نداشته باشیم واسطه‌ها می‌توانند قیمتها را بالا ببرند و بازارسیاه به وجود بیاورند و درواقع به افزایش نرخ تورم در مملکت کمک کنند یکی دیگر از مسائلی که در برنامه این دولت به آن توجه زیاد شده است در اجرای اوامر رهبر مملکت تأمین مسکن بخصوص تأمین مسکن برای گروههای کم درآمد و ساختن خانه‌‌های سازمانی برای کارمندان و کارگران است که این اقدام دولت از هر جهت در خور تحسین و ستایش است
ولی جناب توفیق وزیر محترم مسکن وشهرسازی من دراینجا می‌خواهم تذکراتی را عرض کنم. شما اعلام فرمودید که درطول پنج سال آینده.۹۸ هزار واحد مسکونی مبسازید که درسال آینده تعدادی را که اعلام کردید می‌سازید.۱۵ هزار واحد است ولی امیدوارم این وعده‌ای راکه دادید بان عمل کنید ۰ شما اگر صفحات روزنامه‌ها را در چندسال اخیر ورق بزنید نمونه‌های بسیاری ازاین وعده‌ها و نویدها می‌بینید امیدوارم وعده شما عملی شود (بهنیا - این وزیر عمل خواهد کرد) جون در واقع امر رهبرمملکت است و یک نیاز عمومی است امیدوار هستیم که شما این اعتباری را که برای مسکن دارید درسطح مملکت توزیع عادلانه بفرمائید و قسمت اعظم ازاین اعتبار که رقم جالبی هم هست تنها به تهران اختصاص داده نشود بلکه به شهرها وبخش‌های مملکت هم توجه بشود تعداد زیادی شرکت‌های تعاونی مسکن سالها دراین مملکت تشکیل شده‌اند و پولهای زیادی را اعضای این شرکتها پرداخت کرده‌اند والان در حسابهای آنها جمع شده و حتی بعضی ازاین شرکتها ۵-۶ سال است که این پولها راپرد اخت کرده‌اند بدون اینکه یک ریال بانها بهره داده شود امیدوا رهستیم که باسیاست‌های معقول ومنطقی که اتخاذ می‌شود این شرکتها از نابسامانی نجات پیدا کنند و بهدفهای خودشان که تامین مسکن است برسند ۰ مساله د یگری که زیاداهمیت دارد موضوع تامن مصالح ساختمانی برای مردم است شما میدانیدکه داستان مصالح ساختمانی دراین مملکت طی سالهای اخیر مفصل و درعین حال تاثرانگیز است ۰ درسال جاری تاحدود زیادی این نابسامانی مالی برطرف شده‌ام ولی درعین حال می‌باید توجه داشته باشیم که درسال جاری بعلت کودی که اصولا ۰ در کار ساختمان بوجودآمدوضع مصالح ساختمانی کمی بهترشدولی امیدوارم تا آغاز سال جدید که کارهای ساختمانی با سرعت بیشتری شروع می‌شود مجددآ این بازار سیاه بوجود نیاید و واسطه‌ها وارد صحنه نشوند و برای مردم مشکلاتی را بوجود نیاورند. من دراینجا پیشنهاد می‌کنم که حتمأ لازم است برای توزیع مصالح ساختمانی در مملکت یک شبکه توزیع مرتب و منظم بوجود بیاید و قطعا تازمانی که این شبکه توزیع بوجود نیاید ما نمی‌توانیم نابسامانی را در! مر تهیه و توزیع مصالح ساختمانی برطرف کنیم ۰ دیگر از مسائلی که می‌خواستم توجه دولت را بان جلب کنم موضوع صدور پروانه ساختمانی است شما ملحظه کنید که بعضی موارد پروانه ساختمان برای یک شخص یا یک موسسه‌ای درطول چند روز صادر می‌شود ولی بعضی مواقع هم ماهها طول می‌کشد و دستگاههای مسئول به بهانه‌های مختلف و اینکه مثلاً یک ورقه در پرونده شما کم است یا فلان اشکال را دارد از صدور پروانه ساختمانی خودداری می‌کنند ۰ من در اینجا پیشنهادی دارم در وزارت مسکن و شهرسازی که در واقع می‌باید سیاست کلی تامین مسکن را در مملکت تعیین کند یک سازمانی بوجود بیاید که دراین سازمان تمام مسائل مربوط به لکن از قبیل صدور پروانه و یا صدور اسناد تفکیکی برای املاک و یا موضوع آب وبرق و دیگر مسائلی که مربوط به مسکن است دراین سازمان متمرکز شود زیرا در حال حاضر دستگاههای مختلفی که دراین امر مداخله دارند بعلت ناهماهنگی هائی که دکار و وظائفشان دیده می‌شود مشکلات زیادی رابرای مردم بوجود می‌آورند ۰ پیشنهاد دیگرم این است که یک آرشیو بزرگ اطلاعاتی در وزارت مسکن و شهرسازی بوجود بیاید که این آرشیو بزرگ اطلاعاتی تمام اطلاعات بطور به مسکن را نگهداری کند و این اطلاعات بطور رایگان در اختیار کا رشناسان وافرادی که احتیاج د ارند قرار بگیرد.
یکی دیگر از مسائلی که در امر مسکن مهم است موضوع کارگر پذیری است. شما میدانید درسالهای اخیر بعلت اینکه ساختمان کردن و فروش آن سود خیلی زیادی داشته و اشخاصی که دراین راه سرمایه گزاری می‌کردند ساختمانها را با قیمتهای خیلی زیاد متری ۸ تا ۱۰ هزار تومان می‌فروختند و برایشان مهم نبود که دستمزدهای گزاف به کارگران ساختمانی بدهندجابجائی کارگر از بخش‌های دیگر مثلا ازبخش کشاورزی یا بخش صنعت به بخش ساختمان بسیار زیاد بود. من پیشنهاد می‌کنم که واقعا اگر امکان داشته باشد مزد کارگر ساختمان بر حسب تبحر و کارآئی اش تثبیت شود تا این چنین جابجائی‌ها وجود نداشته باشد و در سایر بخش‌ها اختلالاتی بوجود نیاید من فکر می‌کنم جناب قربانی نسب هم به این مساله توجه دارند. (قربانی نسب - من موافق نظرتان نیستم قربان دور کارگران را اگر خط بکشید خوشحال می‌شوم) من مطلبی که عرض کردم در جهت منافع کارگران بود پس شما بحرف من گوش نکردید (قربانی نسب - من باجابجائی ۰ موافق نبستم) من عرض کردم که اگر فلان کارگر که مثلا در کارخانه کفش بلا کار می‌کند و روزی ۵۰ تومان می‌گیرد نباید در کار ساختمان به او ۷۰ تومان بدهند که کارش را رها کند وبیاید در بخش ساختمان ونتیجتا کارخانه دچار اختلال شود (یکی ازنمایندگان - مزدها را زیاد کنید) دوست عزیز ماتا چه حدمی‌توانیم این مزدها را زیاد کنیم افزایش مزد می‌بایست متناسب با بهره وری باشد که وزارت کار دئبال آنست (قربانی نسب - قربان چرا مزد دکترها متناسب با بهره وری نیست.) جناب آقای قربانی نسب پس شما نمیدانید طرح کارانه پزشکان بر. همین اساس است بهرحال پیشنهاد می‌کنم اگر مقدور باشد مزد کارگر در بخش ساختمان تثبیت شود تا از یک طرف این جابجائی صورت نگیرد و ازطرف دیگر ساختمان هم با آن قیمتهای گزاف تمام نشود اما یک مساله مهم دیگرکه به تخصص خودم مربوط می‌شود موضوع بهداشت ودرمان در مملکت است. همانگونه که میدانید تامین بهداشت بفرمان رهبر مملکت رایگان است وتمام افراد مملکت در هرکجا که هستند باید از بهداشت رایگان بهره مند شوند وسیاست دولت هم برهمین اساس اجرا می‌شود و سیاست درمان هم گسترش بیمه‌های درمانی است ولی متاسفانه میبایدعرض کنم که به بهداشت مملکت آنطورکه لازم بوده توجه نشده است چون بهداشت با درمان رابطه مستقیم دارد ۰ وهر قدر که به بهداشت وپیش گیری بیشتر توجه کنیم کار ما از نظر درمان سبک تر خواهد شد واز هزینه‌های گزاف درمان کاسته خواهد شد ولی نباید فکرکنیم که بهداشت فقط مسئله واکسیناسیون است بلکه مسائل و موضوعات بسیاری است که مربوط به بهداشت است مثلا تامین آب آشامیدنی سالم وبهداشتی یکی ازکارهای اساسی است که متاسفانه آنطور که لازم بوده انجام نشده شما میدانید که بسیاری از روستاهای مملکت حتی شهرهای مملکت هنوز آب آشامیدنی سالم وبهداشتی ندارند وبسیاری از بیماریهای واگیر بوسیله آب آشامیدنی ناسالم و غیربهداشتی بمردم منتقل می‌شود وحتی عرض می‌کنم بیماری وبای التور که به مملکت وارد شد و متاسفانه بومی شد بیشتر باین علت بود که ما در خیلی از نقاط مملکت آب آشامیدنی سالم نداشتیم به بهداشت محیط در مملکت می‌باید توجه بیشتری شود. هنوز بسیاری از مواد غذائی که درمملکت تهیه می‌شود و مردم مصرف می‌کنند غیربهداشتی هستند. غالب مواد غذائی که در رستورانها وغذاخوریها بمردم داده می‌شود آلوده هستند و مرتبا انواع مسمومیت‌های غذائی را می‌بینیم می‌باید باین مسئله توجه بیشتری مبذول شود ۰ برای پیش گیری و مبارزه با مالاریا سالها پیش ما سازمان عظیمی را بوجود آوردیم بنام سازمان ریشه کنی مالاریا که هنوز هم فعالیت دارد تا بحال میلیونها تومان در این راه خرج شده است ولی متاسفانه در بعضی نقاط مملکت مانند جیرفت همچنان با شدت مالاریا شایع است وکوشش هائیکه قبلا شده بهدر رفته است وبقرار اطلاع در سازمان جدید وزارت بهد اری و بهزیستی بعضی اختیا رات سا زمان ریشه کنی را سلب کرده‌اند ونتیجتا باعث کندی کار ودلسردی کارکنان آن فراهم شده است لازم است وزارت بهداری در این باره تجدید نظرکند تا این سازمان که قبلا کارآئی آن خیلی زیاد بوده مجددأ بصورت فعال گسترده وارد عمل شود و بیماری خطرناک مالاریا از مملکت ریشه کن گردد مسئول کنونی بهد اشت محیط وزارت بهد اری وبهزیستی شخص فعال وجدی است ولی امکاناتش محدوداست ۰ از صدها نفر متخصص بهداشت که درمملکت داریم در کارهای بهداشتی استفاده نمی‌شود واین متخصصین غالبا بکارهای درمانی اشتغال دارند وحتی تعدادزیادی از این متخصصین چون کار بهداشتی نداشته‌اند بهداشت را رها کرده و بدنبال گرفتن تخصص در یکی از رشته‌های درمانی رفته‌اند واکنون مطب دارند.
اما مسئله درمان که واقعأ از معضلات جامعه امروز ما شده و ملاحظه هم کردید بمحض اینکه من دهان بازکردم درباره کارگران صحبت کنم فورآ جناب قربانی نسب حساسیت پیدا کردند وموضوع پزشکان را بمیان کشیدند دوستان عزیز ما در امر تامین درمان مردم با چند عامل روبرو هستیم یکی پزشک یکی بیمار یا اگر بیمه باشد بیمه شده یکی دارو و داروساز ویکی هم بیمه گر ولی متاسفانه می‌بینیم که همه این عوامل در وضع موجود از سیستم درمانی مملکت ناراضی و ناراحت هستند، ولی این نارضایتی و ناراحتی بگونه‌ای نیست که ما نتوانیم آن را برطرف کنیم ولی حقیقت آنست که ما دراین امر قصور می‌کنیم و دراین امر تدابیر لازم را بکار نمی‌بریم و هرقدر هم که دراین کار تاخیر بکنیم مشکلات ما از نظر درمان بیشتر می‌شود شما می دانید که ما درمملکت ۱۴ هزار پزشک داریم که اگر خواسته باشیم نسبت پرشک به جعیت را در مملکت حساب کنیم برای هردوهزار و ۴۰۰ نفر یک پزشک داریم ولی در واقع از این ۱۴ هزار نفر سه هزار نفرکار پزشکی نمی‌کنند و بکارهای غیرپزشکی اشتغال دارند بنابراین درمملکت برای هر سه هزار یک پزشک داریم درحالیکه استاندارد جهانی برای هر هزار نفر جمعیت یک پزشک لازم است یعنی در واقع بیست وسه هزار پزشک کم داریم. این تعداد پزشکی هم که داریم توزیع عادلانه نیست یعنی تا ۱۵ بهمن امسال ۶۵۳۴ نفر درتهران و ۷۴۶۶ نفردرشهرستانها هستند. بنابراین درتهران برای هر. ۷۰ نفر یک پزشک داریم و در تهران تورم پزشک است درحالیکه بعضی از نقاط مملکت برای بیست هزار و سی هزار و صد هزار نفر یک پزشک داریم. از پزشکان تهران پنجاه وچهاردرصد متخصص و از پزشکان کل کشور سی وشش درصد متخصص هستند ۰ درطی سال جاری ۳۹۵ نفر تعداد پزشکان متخصص افزوده شده که از این تعداد ۲۸۷ نفر در تهران و بقیه در شهرهای بزرگ و مراکز دانشگاهی مشغول خدمت شده‌اند. درحال حاضر ما به پزشک عمومی و پزشک خانواده بیشتر احتیاج داریم تا پزشک متخصص و می‌باید با تدابیری از تخصص گرائی جلوگیری کنیم. می‌باید در بیمه درمانی تفاوت فاحش بین دستمزد پزشکان متخصص و عمومی کم شود ۰ درحال حاضر پزشک متخصص برای یک ویزیت سیصد ریال و پزشک عمومی یکصد وپنجاه ریال دریافت می‌کند. امتیازات دیگری می‌باید برای پزشکان عمومی بخصوص آنهائیکه در شهرستانها و نقاط دور افتاده کار می‌کنند قائل شویم. برای پزشکان مقیم شهرستانها می‌باید دوره‌های بازآموزی ترتیب داده شود و به تحصیل فرزندان آنها توجه گردد. می‌باید موجبات برگرداندن پنج هزار پرشک ایرانی مقیم خارج را به کشور فراهم سازیم. سالانه حدود ششصد پزشک از د انشگا ههای ایران فار التحصیل می‌شوند که خیلی کم است ولازم است به ظرفیت دانشگاهها برای تربیت پزشک افزوده شود می‌باید دانشجویان پزشکی را منطقه‌ای بگیریم وتربیت کنیم که پس از پایان تحصیل در همان منطقه ادامه خدمت دهند. علت تجمع پزشکان درتهران عدم توجه به خواسته‌ها و تقاضاهای منطقی آنها درطول سالها می‌باشد تبعیض و مقررات استخد امی مختلف و دستمزدهای جوروواجور، عدم توجه به نقل واننقالات و دیگرمسائل است که سبب شده پزشکان تهران را برای کار وزندگی انتخاب کنند.
ما پزشکانی را سراغ داریم که ده سال وپانزده سال و بیست سال درییک منطقه‌ای کار کرده‌اند ولی آنچه تقاضای انتقال کردند که به محیط مناسب تری منتقل شوند باتقاضای آنها موافقت نشده ولی در مقابل پرشکانی که تازه ازخارج وارد شده بودند ویا سایر پزشکان راهی را پیدا مکردند و از همان آغاز فعالیت پزشکی در تهران خدمت می‌کردند. درنتیجه بتدریح حدود نیمی ازپزشکان مملکت در تهران گرد آمدند درحالیکه بسیاری از نقاط مملکت فاقد پزشک است ویا پزشک کم دارد ولی حالا دیگر وقت آن رسیده است که ما واقعا به این مشکلات و مسائل پزشکان توجه و رسیدگی بکنیم، به خواسته‌های منطقی آنها برسیم تا اینکه موفق بشویم آنها را در مملکت عادلانه توزیع کنیم ما باید در وهله اول از پزشکان خودمان استفاده صحیح بکنیم و در مرحله بعد از پزشکان خارجی که وارد می‌کنیم، تا کی پزشک خارجی بیاوریم، چه تعداد پزشک خارجی می‌خواهید بیاورید (اسدی - بسیا رهم کار د رستی است)، من استخدام پزشک خارجی را نفی نمی‌کنم، نه اجازه بفرمائید ما این مطلب را می‌خواهیم تجزیه و تحلیل بکنیم، ما بیست و سه هزار پرشک در مملکت کمبود داریم ولی دوهزار پزشک خارجی استخدام کرده‌ایم، مامی باید در درجه اول از پزشکان خودمان استفاده صحیح و معقول بکنیم و هر قدر که کمبود داشتیم از خارج بیاوریم و استخدام کنیم، عرض من این است که ما نمی‌باید یک مسئله‌ای راکه می‌توانیم با تفاهم و با واقع بینی حل کنیم، حل نکنیم ومرتبا با پزشکان جبهه گیری کنیم، البته همانطور که در میان همه گروههای اجتماعی افرادی هستند که ممکن است خطا بکنند و وظیفه خودشان را در مقابل جامعه انجام ندهند، ما باید این افراد را تنبیه بکنیم و اصلاح بکنیم ولی موضوع کلیت نداردکه مثلا وزا رت بهدا ری که د رواقع مجری سیاست درمانی مملکت است با پزشکان پیوسته رودر روئی داشته باشد و یا همانطوکه در یک جلسه دیگرهم عرض کردم بادم شمشیر با پزشکان برخورد کند مامی باید واقعا به مشکلات ودرد دلهای جامعه پزشکی برسیم و از وجود آنها بیشتر برای مملکت استقاده بکنیم شما می دانید که سیاست درمانی وزارت بهداری غیر از گسترش بیمه‌های درمانی که عرض کردم می‌خواهد یک شبکه تندرستی در تمام مملکت بوجود بیاورد که این شبکه از روستا تا شهرهای بزرگ ادامه پیدا کند، ولی وزارت بهداری و بهزیستی در نظر دارد دراین شبکه تندرستی در روستاها از وجود بهورزهائی استفاده کند که این بهورزها با تحصیلات کمی که دارند یک دوره‌ای را می‌بینند و آماده می‌شوند برای خدست درمانی درروستاها، البته در حالیکه ما پزشک کم داریم، می‌باید ازکادر کمکی استفاده کنیم برای تامین درمان مملکت ولی یک نکته مهم را می‌خواهم عرض بکنم، مگر خون آدمهائی که در شهرها زندگی می‌کنند رنگین تر از آنهائی است که در روستاها هستند چرا تهرانی‌ها و مردم شهرهای بزرگ باید بوسیله پرشک معالجه شوند و روستائی‌ها بوسیله کسیکه مثلایک گواهینامه ابتدائی دارد ببینید دوگانگی درامر درمان مورد قبول و پذیرش نیست کسی که در اصفهان یا تبریز یا تهران زندگی می‌کند اگر یک سردرد مختصر هم پیدا کند به پزشک متخصص مراجعه می‌کند، بنابراین منظورم این بود که واقعأ ما با اتخاذ تدابیری بتوانیم پزشکان را درسطح مملکت عادلانه توزیع بکنیم و از وجودشان دراین شبکه تندرستی استفاده کنیم، مطلب دیگر در مورد تختهای بیمارستانی است درحال حاضر ما در این مملکت ۵۲۵بیمارستان داریم با ۵۳هزار تخت که از این ۵۳هزار تخت حدود ۰ ۱ هزار تخت به بیماران اختصاصی مثل جذامیها و مسلولین و روانی واعصاب و معتادین اختصاص داده شده، یعنی در واقع مادر حدود ۴۳ هزار تخت داریم برای سایر بیماران ۰ در سال ۳۷ جزو برنامه وزارت بهداری هست که دوهزار تخت به تختهای موجود اضافه کند، ولی ما با اضافه کردن این دوهزار تخت در سال ۳۷ یادر سالهای آینده باتوجه به رشد جمعیت هیچوقت نمی‌توانیم مشکل کمبود تخت را رفع کنیم دراین جامی خواستم توصیه بکنم که وزارت بهداری بجای اینکه تختهای یک میلیون تومانی ودومیلیون تومانی درست کند. تختهای ارزان قیبمت دویست هزارتومانی و صدهزار تومانی درست کند واین تخت‌ها درسراسر مملکت وجود داشته باشد دراینصورت ما می‌توانیم ازاین اعتباری که داریم خیلی بیشتر استفاده کنیم ۰ ما اکنون هفتاد هزارتخت بیمارستانی درمملکت داریم که بادرنظر گرفتن رشد جمعیت باین زودیها نمی‌توانیم این کمبود را جبران نمائیم تعداد دندان پزشکان کشور هم خیلی کم هستند و حدود هفت هزار دندان پزشک درمملکت کم د اریم ۰ مطابق آخرین آمار تعداد دندان پزشکان کشور ۲۰۶۵ نفر است که ازاین تعداد ۱۰۳۵ نفر یعنی بیش از پنجاه درصد درتهران هستند و بقیه در ۱۳۹ شهرستان و ۳۲ شهرستان فاقد دندان پزشک است بنابراین توزیع دندان پزشک در مملکت عادلانه نیست مسئله دیگری که بازدر زمینه تامین بهداشت و درمان مملکت است و لازم است درباره آن صحبت بکنم، مسئله دارو وداروسازی است ما در مملکت ۴۳۲۲ نفر داروساز داریم که متاسفانه عده زیادی ازاین داروسازان همه به مانند پزشکان در زمنه‌های دیگر فعالیت می‌کنند، چون آنطوری که لازم بوده ما نتوانستیم آنها راجلب و جذب کنیم در کاری که مربوط به خودشان است، اینها حرفهائی دارند که ما می‌باید از روی واقع بینی حرفهای آنها رابشنویم و مشکلاتشان را حل کنیم سالهاست که داروسازان مملکت می گویندکه می‌باید نظامی داشته باشند بنام نظام داروسازی به مانند بسیاری از کشورها ولی دولت سعی دارد که آنها را در ردیف اصناف قرار بدهد البته اصناف محترم هستند و هرکسی در هرصنفی که هست و درهر کا ری که هست محترم است ولی حقیقت این است که د اروسا زی یکی ازرشته‌های وابسته پزشکی است ود اروساز همکا ر پزشک است و حق آنهاست که آنها نظامی بنام نظام د اروسا زی د اشته باشند، وزارت بهداری و بهزیستی می‌باید لایحه نظام داروسازی را به مجلس تقدیم کندآنها معتقد هستند که غیر داروساز نمی‌باید درامر داروسازی سرمایه گذاری کند. و سرمایه گذاری آزاد نمی‌باید درکار داروسازی وجود داشته باشد (بانو دکتر داودی - حق بادکترهای داروساز است) وحقیقتا هم این امر باعث می‌شود که غیرداروسازان کارهائی به ضررجامعه انجام بدهند زیرا کسی که دارو ساز نیست و در کار داروسازی سرمایه گذاری می‌کند و دکتر یا دکترهای مختلفی را بخدمت می‌گیرد چه بسیاری از اوقات که برای تامین منافع خودشی این دکترها را وادار می‌کند که از مسیر اصلی خودشان منحرف بشوند.
و اگر دکتر دارو ساز مطابق میل سرمایه گذارعمل نکند سرمایه گذار او را اخراج می‌کند می‌باید به داروسازان جوان که از دانشکده‌های داروسازی فارالتحصیل می‌شوند وام تاسیس داروخانه داده شود.
بانو دکتر داودی - باید احترام بیشتری برای دکترهای دارو سازقائل شد.
دکتر تجدد - مشکل دیگری که وجود دارد پرداخت نسخه‌های بیمه توسط دارو سازان است که طی سالهای اخیر شما مرتبا در روزنامه‌ها می‌بینید مسائلی مطرح می‌شود و درگیریهائی بین دارو سازان و وزارت بهداری وجود دارد صاحبان داروخانه‌ها می‌گویند که پول نسخه‌های بیمه بموقع پرداخت نمی‌شود ۰ ضوابط پرداخت نسخه دست و پا گیر است مثلا اگر پزشک اشتباه کرده باشد که شماره نظام پزشکی اش را در نسخه بگذارد ویا اینکه تاریخ را اشتباه گذاشته باشد و یا اینکه نسخه‌ای مختصر خط خوردگی داشته باشد داروخانه حق نداردآن نسخه را پرداخت کند ولی بیمار که چند خیابان را در ترافیک سنگین زیر پا گذاشته و برای گرفتن داروبه داروخانه‌ای مراجعه کرده شدیدآ به پرد اخت کننده داروها تعرض کرده داروی مورد احتیاج خودرا می‌خواهد.
ما در مملکت شبکه توزیع دارو نداریم و تا هنگامیکه چنین شبکه‌ای بوجود نیاید توزیع دارو به نحو صحیح و مطلوب صورت نمی‌گیرد ونمی‌توان داروخانه هارا ملزم کرد که دارورا دوساعته یا چهارساعته تحویل بیماربدهند ۰ در حال حاضر درشهر بزگ ۴/۵ میلیون نفری تهران که پایتخت مملکت است ومرکز توزیع دارو کوچه‌های تنگ و تاریک خیابان ناصر خسرو است که عده‌ای فاقد صلاحیت و بدون مجوز به کار توزیع و فروش دارو مشغول اند وفعل وانفعالات مختلفی دراین محل وجود دارد و همواره عده‌ای کیسه بدست بعنوان شاگرد داروخانه مشغول خرید ونقل وانتقال دارو هستند ۰ در حالیکه داروخانه‌ها حق ندارند مثلا یک آمپول و یا یک قرصی والیوم را بدون نسخه بپردازند دراین محل هرکس می‌تواند یک کیسه پر از این قبیل موادو داروها بخرد. بهر حال جناب آقای رامبد اینها قسمتی از مشکلاتی است که در زمینه دارو و داروسازی وجود دارد ومیباید هرچه زودتر این مشکلات برطرف شوند چون ادامه آنها بضرر مردم است.
موضوع دیگری که در زمینه بهداشت وتندرستی جامعه است و بارها درباره آن مطالبی را عرض کردم موضوع مبارزه با اعتیاد مواد مخدر است. با کمال صراحت عرض می‌کنم اعتیاد به مواد مخدر آرام آرام ریشه‌های حیات جامعه مارا قطع می‌کند (صحیح است) آرام آرام جوانهای ما را بسمت نیستی میکشاند ما می‌باید خیلی جدی با شیوع روزافزون مواد مخدر در مملکت مبارزه کنیم و برای اینکه این مبارزه به نتیجه برسد می‌باید در درجه اول مواد مخدر را ازدسترس مردم دور سازیم ودراین امر مهم غفلت کنیم ۰ ممکن است زمانی متوجه اهمیت موضوع بشویم که کار ازگذشته باشد ولی همانطور که درگذشته عرض کردم اعتیاد به مواد مخدر در مملکت ما یادگار شوم انگلیس‌ها درایران است که تریاک را رایگان دراین مملکت پخش می‌کردند که مردم استفاده کنند و سوخته تریاک را از مردم می‌خریدند. اگر درگذشته فقط عده‌ای به تریاک معتاد بودند امروز انواع گوناگونی از اعتیاد به مواد مخدر درمملکت وجوددارد اعتیاد به هروئین وشیره ومواد خواب آور و توهم زا که متاسفانه در مملکت ما شایع است و ما با این حرکت لاکپشتی و با این اقدامات بی اساس وبی پایه‌ای که تا بحال انجام داده‌ایم نمی‌توانیم با اعتیاد به مواد مخدر مبارزه کنیم جالب این ا ست که دولت هم مواد مخدر را با صدور کوپن بین مردم توزیع می‌کند وهم اینکه با مواد مخدر مبارزه می‌کند وطبق بررسیهائی که بعمل آمده پولی که ما از بابت کشت خشخاش در مملکت بدست می‌آوریم خیلی کمتر از هزینه‌ای است که برای مبارزه با اعتیاد درمملکت خرج می‌کنیم، بهرحال من می‌خواستم از دولت تقاضا بکنم که منع کشت مجدد خشخاش رادر مملکت بررسی کند وبعدهم با قدرت هرچه بیشترجلوی قاچاق تریاک در مملکت گرفته شود، آنچه که تا بحال انجام شده کافی نبوده ما باید این نیروها را تقویت کنیم اما از نظر درمان معتادین هم تا بحال هیچگونه کار اساسی نشده در یک شهر ۴/۵ میلیون نفری مثل تهران ما یک بی مارستان معتادین درمیدان ونک داریم که حدود. ۸ بیمار معتاد را می خواباند ویک بیمارستان دریافت آباد داریم که حدود ۱۲۰ معتاد را می خواباند البته این بیمارستانهاگنجایش بیشتری دارند ولی بیش از همین عده که عرض کردم معتاد بستری نمبشود کار خطرناک دیگری که اخیرا توسط وزارت بهداری وبهزیستی انجام می‌شود این است که برای مبارزه با اعتیاد ودرمان معتادین متادن را که یک داروی جانشینی ماده مخدر است در درمانگاهها به معتادین میدهنداین یک کار خظرناکی است، بطوری که علاوه براینکه معتاد اعتیادش راترک نمی‌کند به متادن هم معتاد می‌شود، ومرتبا معتاد از این درمانگاه به آن درمانگاه می‌رود درحالیکه می‌باید تجویز متادن زیر نظر پزشک و تحت کنترل شدید دربیمارستان انجام بشود معتاد نسبت به ماده مخدر دونوع وابستگی پیدا می‌کند، وابستگی جسمی ووابستگی روانی، وابستگی جسمی را ما می‌توانیم با یک داروی جانشینی مثل متادن در طول ده روز یا دو هفته معالجه کنیم ولی وابستگی روانی ماهها وحتی سالها طول می‌کشد یعنی پس ازمعالجه جسمی ما می‌بینیم که معتاد همواره یک چیزی راجستجو می‌کند وبه دنبال گمشده‌ام که ما باید این معتادین را توان بخشی! نیم که متاسفانه این امکانات درمملکت نیست، دوستان عزیز، من چند مسئله دیگر را می‌خواستم مطرح بکنم که ازطرح آنها صرف نظرمی کنم وبقیه وقت را دراختیار دوستان می‌گذارم ولی یک مسئله‌ای را که نمی‌توانم ازآن صرف نظر بکنم آلودگی هواست، دوستان عزیز می دانند سالهاست که موضوع مبارزه با آلودگی هوا مطرح است شاید حدود ۲۵ سال است که ما درباره آلودگی هوا صحبت می‌کنیم ولی در واقع هیچگونه کار عملی برای مبارزه با آلودگی هوا خصوصا در شهر تهران انجام نشده، ما در این شهر مرتبا یک گاز سمی بنام منو اکسیدکربن و همچنین سرب استنشاق می‌کنیم و در معرض خطر هستیم ولی هیچگونه کار اساسی برای برطرف کردن این آلودگی انجام نمی‌دهیم، براثر بررسیهائی که کردند مقدار منواکسید کربن در هوای تهران ده برابر بیشتر از حد مجاز بین المللی است وخیلی معذرت می‌خواهم اگر اصطلاح خارجی را بکار می‌برم، درحاشیه خیابانها مقداری منواکسیدکربن ۴۰ P.P.M. است و درقسمتهای مرکزی شهر۱۲۰ P.P.M در کز شهر حدود ۳۰۰ P.P.M. وبرای اینکه شما متوجه خطر این گاز سمی بشوید عرض می‌کنم که اگر این مقداربه. ۵۰۰ P.P.M برسد یک انسان را درعرض پنج، شش ساعت می‌کشد و ازبین می‌برد، وجود این سموم باعث ناراحتیهای مختلف از طریق سردرد، سرگیجه حالت تهوع وبیهوشی می‌شود وچه بسیاری از اوقات اشخاص را بعنوان مسمومیت غذائی می‌برند به بیمارستان‌ها وکلینیک‌ها درحالیکه اینها دراثر این گاز مسموم شده‌اند که این گاز در واقع بعلت وجود یک میلیون وصدهزار اتومبیلی است که در تهران وجود دارد ایجاد می‌شود و روزبروز هم تعداد این اتومبیلها زیاد می‌شود وشاید استحضار دارید که هفته‌ای حدود ۵۰۰ اتومبیل به اتومبیل‌های تهران اضافه می‌شود، مساله دیگر که می‌خواستم عرض کنم سوختن زباله است در شهر تهران (احسنت) شهرداری تهران که می‌بایست خودش یکی ازدستگاههائی باشدکه با آلودگی هوا مبارزه بکند، زباله‌ها را در شهر تهران می سوزاند و در این شهر روزانه ۴ هزار تن زباله بایک سیستم غلط جمع آوری می‌گردد و توسط شهرداری سوخته می‌شود. همینطور آلودگی از سرب که عرض کردم ما روزانه مقدار زیادی سرب استنشاق کنیم که از طریق دود اتومبیلها وکامیونها و اتوبوس‌ها وارد هوا می‌شود. همچنین آلودگی مواد غذائی بوسیله ورقه‌های سربی که مواد غذائی درآن پیچیده می‌شود ۰ مقدار سربی که توسط بنزین سوپر ایجاد می‌شود دوبرابر بنزین معمولی است ۰ ۲ میکروگرم سرب درهر مترمکعب هوا مرز خطر است فعلا تا ۱/۶ میکروگرم پیش رفته است. منطقه امیرآباد و قلهک تا ۶٪ میکروگرم و میدان شوش و میدان سپه ۶/ ۱ میکروگرم سرب دارد ۰ میزان سرب دربدن ساکنان اطراف میدان سپه ۴ برابر بیش ازحد مجاز است. کلیه و سلسله اعصاب بیشترین آسیب را ازسرب می‌بینند. حملات دردناک عصبی و اختلالات روانی و اختلالات تنفسی وگاهی بیهوشی ازعوارض مسمومیت ازسرب است. بهرحال مییباید دولت اقدامات اساسی وجدی را برای مبارزه با آلودگی هوا انجام دهد و همان کاری را بکند که شهرهای بزگ سالها پیش کردند ونتیجه مثبت گرفتند در لوس آنجلس آمریکا که وضع خیلی اسفناک از نظر آلودگی هوا داشت ۱۲ سال پیش طرح گازسوز کردن اتومبیلها پیشنهاد شد ودر یک مرحله وبا یک تصمیم گیری قاطع مقررشد هرکارخانه تولیدکننده تولیدکنند داخلی وهر کمپانی وارد کننده بشرطی می‌تواند بمردم اتومبیل بفروشد که با تغییرانی در بعضی قسمت‌های موتور سموم حاصل ازسوخت بنزین را تقلیل دهد ۰ ژاپن اولین کشوری بود که قانون آمریکا را پذیرفت ۰ ما نمی‌باید اجازه بدهیم که وامانده ترین وعقب افتاده ترین موتورها را بنامهای مختلف به کشور ما وارد کنند ۰ ما می‌باید انواع تکامل یافته موتور را وارد کنیم.
در خاتمه عرایض خود من بعنوان نماینده ملت ایران در ساحت مقدس مجلس شورایملی با غرور وافتخار اعلام می‌کنم ملت ایران تحت فرماندهی شاهنشاه بزرک خود پیروزمندانه پیش می‌رود وهمه توطئه‌های ضد ملی و نیرنگهای استعماری را با قدرت سرکوب می‌کند.
آنهائیکه با چشم حسد بما می‌نگرند ونمی‌توانند پیروزیها و پیشرفتهای ما را به بینند، آنهائیکه نوکران وجیره خواران خود را وادار می‌کنند که هر روز نغمه شومی را علیه ملت ایران ساز کنند. آنهائیکه سالها برگرده‌های این ملت تازیانه‌های ظلم وستم کوبی ده‌اند ونمی‌توانند ایران مستقل و سرفراز ونیرومند امروز رابه بینند تلاششان مذبوحانه است ۰ خدای ایران برای ملت ما شاهنشاهی را مامور فرموده است که درپرتو رهبریهای خردمندانه اش بسوی قله‌های عظمت وپیروزی بجلو می‌رویم ورهبر ملت ما در کتاب ارزشمند (بسوی تمدن بزرگ) آشکارا از این ماموریت بزرگ خود سخن گفته‌اند ۰ شاهنشاه در کتاب بسوی تمدن بزرگ فرموده‌اند احساس قلبی من این است که مشیت کامل خداوندی مرا مامور رهبری این ملت در دوران سرنوشت ساز جهان فرموده است و تا وقتیکه او بخواهد. هیچ نیروی سیاسی ویا عامل اقتصادی بلکه حتی هیح عامل غیرقابل پیش بینی فردی وخصوصی نیز نخواهد توانست ما انجام این رسالت شود.
کتاب بسوی تمدن بزرگت بنام خدا وبا اعتقاد بخدا آراسته شده است، کتاب بسوی تمدن بزرگ شامل مسائل پیچیده فلسفی وسیاسی واقتصادی است و راه ملت ایران را مشخص کرده است. در این کتاب همه خطوط اصلی سیاستهای اجتماعی واقتصادی ودفاعی ملت ایران تعیین شده است ۰ این کتاب فقط ازآن نسل حاضر نیست بلکه کتاب سرنوشت نسل‌های آینده ایران نیز هست.
امیدواریم در راه رسیدن به هدفها وبرنامه هائی که شاهنشاه بزرگ ما تعیین فرموده‌اند دولت پیروزمندانه به پیش رود وجناب آقای دکتر آموزگار هم که شخصیتی تیزهوشی و لایق ومیهن پرست هستند در انجام وظائف خطیر و حساسی که بعهده دارند موفق و موید باشند از خدای بزرگ وبی همتا می‌خواهیم که شاهنشاه آریا مهر و فرمانده توانای ایران زمین وناخدای کشتی ایران را از گزند حوادث مصون ومحفوظ نگه دارد تا درزمانی هرچه کوتاه تر وبا گامهائی هرچه استوارتر بسوی تمدن بزرگ پیش رویم.
- که گردون نگردد مگر بربهی بما بازگردد کلاه مهی
(احسنت -احسنت)
رئیس - آقای دکتراربابی بفرمائید ۰
دکتر پرویز اریابی - جناب آقای رئیس، هیئت محترم دولت، حضار گرامی، خانمها و آقایان برای اینکه بتوانم فرصتی داشته باشم که در لایحه بودجه کل کشور بنام نماینده ملت ایران ونماینده نسلی که در عصر انقلاب ایران بوجود آمده است در این مکان مقدس چکیده‌ای از افکار و آرمانهای خود را بیان بکنم، لازم بوده است که چندین شبانه روز در مجلس بمانم، بدون شک بودجه مجموعه ارقام و اعداد است و این ارقام و اعداد قطعا باید با یک دید فنی و اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد ولی در تاریخ مشروطیت ایران طبق یک سنت پارلمانی نمایندگان فرصت داشته‌اند که در کلیات لایحه بودجه ازمسائل مملکت بطور مبسوط سخن بگویند من تقارن مطرح شدن بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور را با انتشار کتاب سوم شاهنشاه آریا مهر به سوی تمدن بزرگ بفال نیک می‌گیرم، این سند مکتوب و مطلوب تاریخی یکی از ارزنده ترین و مهمترین سندهای فرهنگ ملی ماست وما با الهام ازمحنویات این سند تاریخی باید مسائل مملکتی مان را مورد بررسی قرار بدهیم چون در این سندگذشته ایران، حال ایران و آینده ایران با یک دیدگاه انسانی وعلمی بسیار غنی و منحصر بفرد در شرایط بشری امروز مورد بررسی قرارگرفته است همه ما باولع این کتاب را بدست آوردیم و خواندیم، بی مناسبت نمی دانم یک بخش کوچکی ازاین کتاب راکه درتعریف تمدن بزرگ نوشته شده دراین مکان مقدس قرائت بکنم، شاهنشاه می‌فرمایند: تمدن بزرگ یعنی چه. یعنی تمدنی که در آن بهترین عناصیر دانش و بینش بشری در راه تامین عالیترین سطح زندگی مادی و معنوی برای همه افراد جامعه بکارگرفته شده باشد، تمدنی که در آن دستاوردهای بدیع علم و صنعت و تکنولوژی با ارزش‌های عالی معنوی و با موازین برپاپه سازندگی عدالت اجتماعی درآمیخته باشد، تمدنی که برپایه سازندگی و انسانیت پی ریزی شده باشد و درآن هرفرد آدمی در عین برخورداری از رفاه کامل مادی ازحداکثر تامین اجتماعی و از غنای سرشار روحی و اخلاقی بهره مند باشد بدیهی است هرملت و جامعه‌ای درجهان حق دارد در راه نیل بچنین هدفی بکوشد و ما صمیمانه آرزومی کنیم که چنین تلاشی در هرجا که صورت گیرد با توفیق کامل همراه باشد زیرا ا ین تلاشی است که در راه ا یفای شریفترین رسالت جامعه بشری انجام می‌گیرد ۰ ولی تا آنجا که به ما مربوط است ما بیش از هرچیز تضمین سعادت و رفاه جامعه ایرانی را در مد نظر داریم البته اگر تمدن بزرگ ماکشش و جذابیتی داشته باشد باحتمال قوی این تمدن از مرزهایمان خواهد گذشت و درآن صورت این دراختیار دیگران خواهد بودکه درباره آن داوری کنند) درتک تک این کلمات چکیده والاتری از تفکر انسانی نهفتهه است ما با این دیدگاه به مسائل امروز ایران و آینده ایران می‌نگریم، بودجه دولت که امروز مطرح است در حقیقت نموداری ازآرمانها وسیاستها و مسائل مملکت ماست که با الهام ازنظریات علمی و والای شاهنشاه ما است شاهنشاه در کتاب بسوی تمدن بزرگ خطاب می‌کنند که من شاهنشاه به عنوان رهبر سرنوشت ملت ایران، این سخنان را به ملت ایران می‌گویم پس آرمانهای ما و سیاستهای ما، بینش ما در حقیقت الهام می‌گیرد از مفاهیمی که دراین سند بزرگ تاریخی بملت ایران ارائه شده است در ۱۵ سال پیش بنیانهای اصول انقلاب سفید ایران بابتکار شاهنشاه آریا مهر در فرهنگ ملی ما جان گرفت و در ۲ سالگی انقلاب یعنی درسال ۴ ۲۵۲ بودجه کل کشور ما ۷۵ ۱ میلیارد ریال بود امروز در ۵ ۱ سالگی انقلاب موفق ایران برای سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی رقم بودجه به ۴۱۷۹ یلیارد ریال ر یده است و بایک مقایسه ما با افزایش حجمی قریب ۲۴ برابر روبرو هستیم لایحه بودجه کل کشوکه حدود ۲۰۱ ساعت بوسیله دوستان ما وهمکاران ما باحضور بسیار جدی هیات دولت مورد بررسی قرارگرفت دراین بودجه که در ۱۳۴۲ صفحه تنظیم شده وجود ارقام و اعداد در ارتباط باحال وآینده کشور یکی از نشانه‌های بارز موفقیت تلاشهای انقلابی شاه وملت ایران است که در پشت هر کدام ازاین اعداد و ارقام فلسفه‌های بزرگی نهفته است که این فلسفه‌ها در بنیادهای اصولی انقلاب سفید ایران ریشه دارند پس با این مقدمه برای ما کاملا معلوم است بعنوان نماینده مردم ایران که باچه دیدی باین بودجه می‌نگریم، بودجه ما در ۱۳ سال گذشته ۲۴ برابر شده است مفهوم اولیه این افزایش این است باید ملت ایران لا اقل ۲۴ برابر بیش ازآنکه ۱۳ سال پیش کار می‌کردند کارکنند و این کارصادقانه ومشتاقانه است که می‌تواند ما را موفق بکند البته من درگفته‌های خودم بحثی از ارقام بودجه نخواهم کرد باعنایت دوسنان وحضار محترم که باگوش کردن بعرایضم بمن فرصت خواهند دادکه در مدت کم این مطالب را بارگوکنم که وقت بدیگران هم برسد امیدوارهستم نکاتی را که یادداشت کرده‌ام بعرض برسانم. بدون شک باید از موفقیتها سخن بگویم کسانی که این موفقیتها را ممکن کرده‌اند در مملکت ما از آنها به نیکی یاد کنیم. در تمام موفقیتها افکار بلند و اراده آهنین شاهنشاه ما همیشه وجوددارد ودر پشت سررهبر نیرومند ما ۳۵ هزار سرباز نیرومند و متحد همیشه حاضرند که ازاین منبع افکار بزرگ انسانی الهام بگیرند ازاین نظر کسانیکه بخواهند قضاوت کنندیا اگر جناب آقای نخست وزیر مایل باشند که به بعضی از اشارات من جواب بگویند خیلی علاقمند هستم که درمجموع گفته‌ها قضاوت بکنند نه اینکه بیک نکته انگشت بگذارند ویک جواب کلی بدهند چون کسی که پشت این تریبون قرار می‌گیرد مسئولیت ملی و اجتماعی خود را احساس می‌کند ما باید ازمشکلات از نارسائیها بیشتر ازموفقیت‌ها صحبت کنیم چرا؟ برای اینکه موفقیتهارا دردست داریم وتلاش می‌کنیم که این موفقیتها رابیشتر بدست آوریم ولی اگر نارسائیها را نگوئنم آنموقع قضاوت ما یکطرفه خواهدبود (احسنت) نکاتی که اشاره خواهم کرد نکات پراکنده ایست که شاید بین آنها یک ارتباط منطقی نیست ولی احساس می‌کنم مسایلی است که جامعه امروز ما باین مسایل می‌اندیشد و من دوست دارم که این مسکلات و نارسائیها از بین برود برحسب تصادف نکته اولی که می‌خواهم اشاره کنم در مورد بحران مسکن و گرانی اجاره بها است دولی جناب آقای آموزگاردراین مدت قلیل فعالیتهای چشمگیری کرده است ولی این اقدامات د رسطح یک اقدامات نظری است و مردم بی صبرانه منتظرهستند که این اقدامات نظری درمرحله عمل ظهور کند و ما امیدواریم که در مدتی که آینده در اختیار ما خواهدگذاشت این نظریات خوب که امیدهایی درآن هست عملی بشود ولی من دراین لحظه می‌گویم که در شهرهای بزرگ ما مسکن بعنوان یک بحران اقتصادی درزندگی خانواده‌ها وجوددارد ۰ نکته دومی که اشاره می‌کنم مردم می‌گویند که مسئولان و مقامات دولتی در دستگاههای دولتی از اختیارات خودشان در شرایط مختلف بضرر جامعه وبنفع یک اقلیت سو استفاده می‌کنند در فضای سیاسی و اجتماعی ایران عیوب اجتماعی مانند رشوه، پارتی بازی، فساد اداری، مقدم شمردن دوستیها و روابط به قوانین وموازین اداری نمی‌تواند قابل تحمل جامعه ایران رستاخیزی باشد (احسنت) به اعتبار تحقیقات علمی که در شناخت ساخت روانی جامعه ایرانی انجام گرفته است ما مردم بدوستی‌ها خیلی احترام می‌گذاریم ولی درمسایل اجتماعی و اداری متاسفانه این دوستیها آثاربسیار بسیار نامطلوبی ایجاد کرده است کسانیکه مقام اداری دراین مملکت بعهده می‌گیرند در مقابل اجتماع ودر مقابل وظایف خودشان ودر نهایت در مقابل شاهنشاه مسئول هستند مشی اینها قانون است وضوابط وبهیچوجه دیگر جامعه ما نمی‌تواند بپذیرد که یک فرد ایرانی قبل از رفتن بیک اداره جستجو می‌کند ومی پرسد که دوستی دارید یا نه می‌گوید اگر شناختی با وزیر یا معاون و یا بالاخره آشنایی در آبدارخانه دارید کارتان زود انجام می! برد این تفکر مثل یک گردی است که روی یک جواهر را پوشانده باشد جواهر وضع کنونی اجتماع ماست ولی این عیوب که اشاره کردم گردی است که باید از روی این جواهر پاک بشود درست است که ریشه این نارسائیها درگذشته دور ماهست ولی ما چرا رستاخیز کردیم ۰ برای اینکه این عیوب را برطرف کنیم عده کثیری از هموطنان ما هنوز هم صددرصد اعتقاد دارند که کارها را دستگاههای اداری روی پارتی بازی انجام می‌دهند اگر این عمل هست بیائید کاری بکنیم که این عیوب برطرف بشود اگر این فقط تمکراست همه ما مسئولیت داریم این فکر را تصحیح کنیم ۰ کلمه پارتی بزبان فرانسه یعنی حزب شاید در احزاب گذشته مرسوم بوده است که مسایل حزبی مقدم برمسایل اجتماعی باشد ولی ما حالا یک حزب داریم همه ما بیک جا نگاه می‌کنیم، همه ما بایران می‌اندیشیم پس چه بهتر خواهد بود که این گردگیری را انجام بدهیم چرا می‌گویم گردگیری، برای اینکه در برابر عظمتی که در این مملکت هست این مشکلات گرد هست که روی روحیه اجتماعی ما را می‌گیرد نکته دیگری که می‌خواهم عنوان کنم اعمال تفاوتهای اجتماعی بازدارنده بزیان زنان است همه ما اعتقاد داریم ودر مقابل این واقعیت قرارگرفته‌ایم که زنان نصف جمعیت جامعه ما را تشکیل می‌دهند علی رغم تلاشهایی که شده است برای وارد کردن این نیروی عظیم انسانی به بازارکار و سازندگی رفاهی، هنوز در این راه خیلی باید تلاش کنیم اگر۴۰ درصد نمایندگان مجلس شورای ملی ما از! نان بودند اگر بیش از ۵۰درصد کارمندان دولت از زنان بودند ما بیک حالت تعادل اشتغال رسیده بودیم ولی هنوز با حالت تعادل خیلی فاصله داریم، بنده اعتقاد دارم که اتخاذ یک سیاست حمایت ترجیحی در فرصت دادن برای مشارکت! نان در سازندگی‌های اجتماعی یکی از راههای موثربرای افزایش نیروی انسانی مملکت است دراین سیاست به دسترسی زنان به سواد ودانش و فن ومهارت باید تأکید شود وگرنه در وضع کنونی ما این هدفها را نمی‌توانیم بدست بیاوریم حتی تعداد کثیری ازکارمندان دولت که با کسب دانشها ومهارت‌ها در دستگاه دولت کارمی کنند هنوز دارای آن حد رفاه وآسا یش اجتماعی از نظر کا رخا نه شان و از نظر پرورش نسل آینده کشور نیستند یکی ا زمهمترین اولویت‌ها که بحق معنای یکی ازاصول انقلاب ما هست توجه به مادران و نوزادان است آینده ایران ما مال نوزادانی است که امروز به دنیا می‌آیند ولی زنان کارمند هنوزگرفتار انتخاب تصمیم هستند بین وظایف مادری و وظایف کار اجتماعی ماهنوز این دوضرورت را بحد معقول نتوانسته‌ایم با هم آشتی بدهیم هرقدر دولت ما دراین باره سرمایه گذاری بکند دور نریخته است مورد دیگر عرایضم در موردگرانی فزاینده هزینه‌های زندگی است درگذشته دولتها تلاشهای زیادی برای جلوگیری از افزایش قیمت انجام می دادندحتی این تلاشها انجامش در یک اصل انقلابی است وبرنامه دائمی مملکت ماست ولی باید اینجا تاسفم رابیان کنم که د راین مورد دولت خواه گذشته وخواه حال سیاستهای موسمی وناپایدار اتخاذ کرده است هنوز در این تهران نمی‌شود چیزی را خرید که بخریدار یک فاکتور رسمی بدهند (صحیح است) هنوزقیمت‌ها بحالت وحشی در بازارحکومت می‌کند من می‌پرسم در مقابل این وضع، سیاست کلی و اصلی دولت چیست؟ چه خواهید کرد؟ مردم احساس فشار می‌کنند مخصوصا کارمندان دولت من سیاستی را که بتواند این مشکل راحل کند در ارقام بودجه ۲۵۳۷ ندیدم سازمانهائی که د رحل این مشکل ازدور و نزدیک دخالت دارند هیح کدام بنیاد اصولی ندارند شاید بلحاظ موارد قانونی ایجاد شده‌اند ولی تداومی دکارشان نیست و نتیجه اینست که ما این قیمتها را می‌بینیم مثلی است که می‌گویند حسن نیت ویا سوء نیت نتیجه را تغییر نمی‌دهد نتیجه یک واقعیت است ۰ واقعیت اینست که آن اصل انقلابی هنوز راه طولانی برای توفیق کامل در پیش دارد یکی ازحادترین وظائف دولت امروز است که یک نظم و نسق منطقی و صحیح برای قیمتها اتخاذ کند باید قیمتها تقلیل پیدا کند من، دراین مدت یک قیمتی را ندیدم که یک دینار تقلیل پیدا کند و همه بضرر اکثریت ملت است و اقتصاد مملکت، افکار عمومی مرد م امروز ایران می‌گویند که مادر گذشته افرادصلاحیت دار لازم برای تصدی مشاغل مملکتی نداشتیم درگذشته‌ها دیدیم که شخصیت‌های زیادی در این مملکت مشاغل و مسولیتهای متعدد را عهده دار بودند موقعیت آن زمان آن حقیقت را تایید می‌کرد و صحنه می‌گذاشت اما امروز از برکت انقلاب که بیش از هفتاد درصد جامعه ایران زیر چهل سال هستند یعنی که در دوران پهلوی اول و دوم بدنیا آمده‌اند وزندگی می‌کنند ازبرکت انقلاب انسانهائی با مهارتها و دانشها و تحصیلانی گوناگون پرورش یافته‌اند افراد امروزی دیگر قبول ندارند که یک فرد بهر ترتیب چندین مسولیت را داشته باشد این یکی از نکات بسیار مهمی است که باید روی این موضوع اندیشیده بشود تا فرصتهای لازم برای مشارکت نسل نو درمسولیتها بوجود بیاید (صحیح است) درگذشته مرسوم بودکسی که فوت می‌کرد مشاغل گذشته او را می‌نوشتند ولی ا مروز با این قتضات اقصادی واجتماعی وپیشرفت دانش وتخصصها د یگر یک نفر نمی‌تواند مسئولیت صدها نوع کار را در اجتماع قبول کند اگر درگذشته این امر یک حسن بود امروز نیست (احسنت) مگر یک شبانه روزچند ساعت است مگر یک انسان چقدر مبواند کار کند قبول این مسئولیتها ازطرف بعضی ازشخصیتها، عده زیادی بین خود ما نمایندگان هستند که بیش از چندین نوع کار دراین مملکت انجام می‌دهند بعضی موقع که سبک کار خود را در نظر میگبریم می‌بینم که بک انسان درآن واحد یک یادویا سه کار را می‌تواند حداکثر خوب انجام دهد.
(مهندس صائبی - یک کار را هم خوب انجام دهد کافی است)
در جامعه کنونی ما خیلی از مشاغل و مقامها ومسئولیتهائی هست که ضابطه‌های مشخص برای احراز آنها در دست نیست ازطرف دیگر خیلی ازمسئولیتهای دولتی حالتی بی ثبات وناپایدار دارند اگر ما به برنامه و تداوم تفکر ابتکار عمل و بکار بردن صحیح زمان اعتماد داریم چگونه می‌توان تفسیر کرد در رأس یک اداره آموزش و پرورش یک رئیس قرارگیرد نه ماه کار کند به مصلحتی، بلحاظ مقتضیاتی این را بردارند و یک رئیس دیگر بگذارند شما ازاین اداره آموزش و پرورش چه توقعی دارید؟ (یکی از نمایندگان – انسانسازی) کسی می‌تواند مشکلات را از بین ببرد کد عوامل روانی نزدیک خودرا بشناسد و مشکلات دور و برخود را بشناسد حالا بعضا از مقامهائی هستند که منصوب کردن آنها با رهبری کشورما است روی اینها هیچ بحثی ندارم ولی در سطوح اجرائی دستگاههای دولتی این مشکلات هست ۰ مدیرکلی که بیک استان می‌رود نمی داند که چه مدت مدیرکل خواهد بود رئیسی که مدیرکل انتخاب می‌کند وبشهرستان می‌فرستد نمی داند که چه خواهدبود بنده احساس می‌کنم وضع کنونی کشور ما ایجاب می‌کند این مسئولیتها بیک ثبات معقولی برسد البته با یک مکانیزمی که اگر نارسائی و رخوت وکارهای نادرستی ازاین مقام سرزد دستگاه بتواند جلویش را بگیرد ولی اگر خوب کار می‌کند بدلیل اختلاف سلیقه‌ها و اعمال نظرها زود بزود این افراد راعوض نکند د! ر دستگاههای آموزشی در اغلب موارد ما می‌بینیم بعضی از مقامات مسئول رأس دستگاههای آموزشی را بنام یک کادو بکسی داده‌اند این صحیح نیست ما اگر اعتقاد داریم که دستگاه آموزشی خوب کارمی کند باید بهتر ین مسائل فکری اعمال شود و خود آن مدیر و فلسفه وجودی آن دستگاه چگونگی راهی که آن مدیرطی کرده و باین سمت رسیده است خودش باید سعی بکند نه اینکه همینطور این افراد را می‌گویند آدم خوبی است و در راس این دستگاهها می‌گذارند زمان آن رسیده است که در جامعه کنونی ایران که ملت ایران بسطح معقولی ازرشد و تفکر و بلوغ اجتماعی رسیده است کاملا منطقی هست که کلیه این ضوابط اجتماعی دقق باشد اصولی و ضوابطی هست که ساختمان پایدار اجتماع را بوجودمی آورد ادوات وانسانها موادی هستندکه در این ساختمان قرارمیگیرند با بررسی مطالب رسانه‌های گروهی اغلب احساس می‌شود که بسیاری از دستگاههای اداری ما دچار یک نوع کندکاری مزمن شده‌اند این کندکاری منجر به نارضایتی هائی در مردم شده و خود ادارات پدلیل تماس دائمی افراد با یکدیگر و بدلیل آن دوستی هامضرکه بین افراد بوجود می‌آید باصطلاح یک تعبیر نظامی که می‌گوید در هردسته باید حمیت نظامی وقسمتی وجودداشته باشد یعنی که حتی عیوب خود را بپوشاند در دستگاههای اداری ما اینک این کند کاری و پاره‌ای از عیوب که احساس می‌شود بوسیله خود افراد پوشانده می‌شود و بوسیله خود افراد بغلط تعبیر می‌شود باید یک سیستم بازرسی بسیار مداوم نه بصورت انسانها بلکه بصورت روشها بوجود بیایدنامه‌ای که بر روی میز من می‌آید باید مهر ساعت بخورد که چقدر روی میز خودم آنرا معطل می‌کنم حد متوسط زمان برای کارها باید تعیین بشود بچه دلیل نامه‌ها و تقاضاها و پرونده‌ها باید در کشوی یک مقام اداری باقی بماند (صحیح است) نمی‌شود برای هرکارمندیک بازرس داشت ولی باید روش را اصلاح کردکه خود آن روش این طرح راکنترل کند آن روش چیست؟. مثال روشن اینست طبق ضوابطی که جناب وزیر پست وتلگراف و تلفن تعیین کرده‌اند وقتی ما می‌خواهیم یک نامه‌ای را در داخل شهر پست کنیم سه ریال باید تمبر بخورد ولی بشهرستانها که می‌خواهیم بفرستیم پنج ریال باید بدهیم یک ضابطه است مصرف کنندگان خدمات پستی یادگرفته‌اند که اگر تمبر نزنند جناب معتمدی این نامه را به گیرنده نمی رساند اگر زیاد بزنند ضرر می‌کند اگر کسر تمبر داشته باشد بقیه اش را از گیرنده نامه می‌گیرند این یک ضابطه مشخص هست البته همه کارها باین روش نیست ولی ایران امروز ما متفکرین ومتخصصین ودانشمندان ما باید باین مسائل بیاندیشند که کارها چطور انجام بگیرد و هر کار یک فرم داشته یاشد وآن راه صحیح و حق باشد نه اینکه سلیقه‌ها و زد وبندها و کم کاریها کار مردم را معطل کند این نمونه‌ای از موضوعی است که باید ما بان اعتقاد داشته باشیم برای رسیدن بانقلاب اداری ایران همه مردم ایران باید بسیح بشوند دیگر لزوم تجدید نظر در سیاست اشتغال است من هرموقع می‌شنوم ازمسئولین که ما نیروی انسانی کم داریم کارگرکم داریم تعجب می‌کنم آیا ما بیکاره و بیکار زیاد نداریم؟ آیا در روستاهای ما تعداد کثری نیروی انسانی بصورت مخفی بیکار نمانده لست آیا تعداد کثیری ازجوانان مابعلت نبودن یک سیاست مشخص اشتغال دنبال کار نیستند؟. بنده اعتقاد دارم از آنچه که دراختیار داریم صحیح استفاده نمی‌کنیم برای من نیز قابل تصور است که برای راه آهن کارگرهای خارجی بیاوریم و در مسیر خط آهن بگذاریم درصورتی که همین خطی که از روستاها می‌گذرد می‌تواند همان روستائی را بکار گمارد در اغلب مشاغل می‌بینیم که افراد آذربایجانی را به کرمان فرستادند کرمانی را به شیراز و شیرازی را به تهران و تهرانی را به کردستان درخیلی ازکارها بدلیل نامساعد بودن شرایط کار از نیروی انسانی خوب استفاده نمی‌شود شما به تقاضاهای انتقال و استعفاهای کارمندان ادارات توجه کنید.
می‌بینید اغلب خانواده‌ها از هم جدا شده‌اند اخیرا یک فرهنگی بمن مراجعه کرده بود خودش فرهنگی است و خانمش می‌خواهد استخدام شود و تا پنجسال نمی‌تواند در تهران کا رکند و باید برود به استان دیگر، همسر مدتها است در تهران اشتغال دارد، این قبیل ریزه کاریها در دستگاههای مسئول خیلی می‌تواند بجذب نیروی کارکمک کند و ابتکارعمل را هم باید بهمان دستگاه داد نکته‌ای را که می‌خواهم عرض کنم در مسائل اداری اغلب نامه هائی که بنمایندگان می‌رسد ازکسانی است که می‌خواهند منتقل شوند من نمی دانم که این انتقالها دارای ضابطه‌ای هست یانه می‌گویند اگر جناب وزیر موافقت کند این انتقال میسر خواهد شد اگر موجودیت این کارمند دریک شهر با ضوابط پیش بینی شده برای تحصیل یک مصلحت است این آدم باید حداقل زمان را آنجا زندگی کند و زبدگی خودرا تنظیم کند بچه دلیل باید با نظر وزیر منتقل شود واگر کسی بیاید باوزیر تماس بگیرد واین رضایت را کسب کند دیگران چکار کنند ازبیان این مطلب منظورم این نیست که اختیارات وزرای یحنرم محدود گردد عرضم اینست که اگر یک کارمند در یک جائی مشغول است بودن او وموجودیت اوباید درارتباط باشد با موازین صحیح عدم رصایت اغلب کارمندان دولت مخصوصا درشهرستانها از نبودن ضابطه است که آنها تلاشهائی می‌کنند تا جلب رضایت وزیر مربوطه را بکنند و منتقل بشوند وچه بساکه این مکانیزم جذب رضایت بعضا موثر است و برای بعضی موثرنیست وانجام نمی‌گیرد ونارضایتیها بوجود میاید عدم تکافوی تدابیر انجام شده و امکانات علمی برای پاسخگویی به نیازهای آموزشی و علمی کشور است، من تخصصی درعلوم سیاسی ندارم ولی به اتکاء دانش عمومی خودم احساس می‌کنم که قسمت زیادی از سیاستهای اصولی ملتهای کنونی کشورهای جهان را مردمان آن کشورها تعیین می‌کنند ۰ حالاخواست مردم ایران این است که ملت ایران، جوانان ایران امکان دسترسی بدانش راداشته باشند این یک حق انسانی است در مقابل این حق، یک حق اجتماعی هم هست حق اجتماعی وحق انسانی افراد در مورد دسترسی به دانش باید باهم آشتی داده شوداحساس می‌شود که علیرغم موجود بودن امکانات بسیار خوب درایران کنونی ما برای دسترسی به دانش جوانان ما ازاین امکانات استفاده صحیح نمی‌کنیم بنده اعتقاد دارم که دانشجویان کشورما با شرایط کنونی می‌تواند به سه برابر افزایش پیداکنند (صحیح است) ولی باید از یک تفکرات پیش خواسته و از یک برداشت‌های وارداتی خودمان را خارج کنیم، ایرانی بیاندیشیم چگونه می‌توان قبول کرد ما از یک طرف درتمام زمینه‌ها کمبودنیروی انسانی داریم از طرف دیگرهم علاقه شدید مردم ایران برای بدست آوردن مهارتها می‌بینیم ۰ من باگفتن این مطلب نمی‌خواهم تلاشهای بزرگی که دراین زمینه به رهبری شاهنشاه ما انجام گرفته نادیده بگیرم ۰ مادر پایان برنامه پنجم بیم! ی از ۱۹۰ هزار دانشجو خواهیم داشت یکی از معیارهای پیشرفت مملکت ما تعدادجوانان تحصیل کرده است (صحیح است) ولی بیش ازاین به آنها احتیاج داریم یک مثال خدمتتان عرض کنم ۰ دانشگاه تهران قدیمی ترین موسسه آموزش عالی ما درسال ۱۳۱۳ یعنی در یکی از اساسی ترین مرحله تاریخی ایران بدست رضاشاه کبیر بنیان گذاری شد در ۴۴ سال تحصیلی گذشسته ازاین دانشگاه هفتاد هزارنفر ایرانی فارغ التحصیل شده‌اند ۰ اگرفرض کنیم که همه این هفتاد هزارنفراکنون درعمل هستند وکارمی کنند ما هفتاد هزار نفر د انشگاه د یده داریم ۰ اگربایک خوشبینی وخوش باوری بگوئیم که صدهزارنفر هم از دانشگاههای شهرستانها فارغ التحصیل شده باشند، اگر ما صد هزارنفر هم تحصیل کرده دانشگاهی به ایران واردکرده باشیم، اگر بگوئیم دویست هزارنفر هم اکنون مشغول تحصیل هستند می‌شود ۴۰۰ هزارنفر، اگرصد هزار نفرهم متفرقه به آن اضافه کنیم می‌شود نیم میلیون نفر. اگر ما عددسی وپنج میلیون نفر جمعیت ایران را به این نیم میلیون نفرتقسیم کنیم می‌شود یک به هفتاد یعنی از هر هفتاد نفر انسان ایرانی یک نفر تحصیل دانشگاهی دارد وطبق تعریف تحصیل دانشگاهی بعداز دبیرستان در هر سطوحی از دوره عالی، شما این را دوبرابر حساب کنید از هر سی و پنح نفر، دونفر. من با الهام از افکار بلند شاهنشاه تعریف تمدن بزرگ را اینجا قرائت کردم.
شاهنشاه ما ارکان وبنیادهای این تمدن بزرگ را بردانش وبینش و تکنولوژی ومهارت استوارکرده است. مادر مقابل یک جهاد ورسالت بزرگ تاریخی قرار گرفته‌ایم. درعصر تمدن بزرگا ما برگه زردآلو وفرش نباید صادرکنیم باید انسان دانشمند و اندیشه علمی صادرکنیم (احسنت). البته در اول سخنم عرض کردم کسانی که می‌خواهند ازسخنان من نتیجه بگیرند اجازه بفرمایند همه سخنانم را بگویم آنها را هم سنجش کنند بعد نتیجه بگیرند. پس ضرورت استقراریک سیاست جدید متناسب برای تقویت بنای علمی کشور برای ایران حال وآینده و جهت حفظ پیشرفتهای همه جانبه خود به علوم و فنون بطور روزافزون نیاز داریم. ما دراینجا، در این حال دومرحله داریم. مرحله اول رسیدگی به حدخود کفائی است مرحله دوم رسیدن به آن ایرانی است که به دنیا دانش صادرمی کند ۰ البته این آرزوی طلائی است که احتیاج به خیلی کوشش و تلاش دارد ولی راهی است اجتناب ناپذیر ۰ ملت ایران این راه را باید طی کند یکی از رسالتهای مهم ایرانی که بسوی تمدن بزرگ! پیش می‌رود تولیداتش وصدور فرآورده‌های علمی واندیشه‌ای می‌باشد. ما ایرانیان وظیفه داریم بادر آمیختن پیشرفته ترین دست آوردهای علمی جهان بافرهنگ ملی ایران به یک ثروت ملی ویژه یعنی تکنولوزی ملی دسترسی پیدا کنیم ۰ یکی ازآرزوهای مهم رهبر ماهمین نکته‌ای است که بشما عرض کردم ۰ این همه مشکلات که دراثر ترقیات مختلف درکشورما ایجاد شده است، این مشکلات برای اینکه حل شود باید طبق اصول علمی انجام گیرد ۰ دولت ما باید بداند که یک کارمند چرا خوب کارنمیکند، باید روی کارتحقیق بشود، تحقیق روان شناسی وتحقیق اقتصادی. جناب رامبد موتور انسان بیم وامید است باید امیدداشته باشد که اگر خوب کار کرد پیشرفت می‌کند، اگر نتوانست یا نخواست خوب کاربکند یک بیم مترصداوست ما این راباید به فرهنگمان وارد کنیم والا با موعظه ونصیحت نمی‌توان در فضای فکری امروز دنیا انسانها را به کار واداشت ۰ من با تمام وجودم به معنویت اعتقاد دارم ولی مگرحضرت پیغمبر (ص) در۰۰ ۱۴ سال پیش احکام ودین اسلام را به دنیا پیشنهاد نکرد! آیا همه کسانی که اسلام آوردند مسلمان خوب بودند! ولی یک انضباط صحیح می‌تواند انسانها را بکار خوب وادارد. نظام کنونی جامعه ما باید این معنویت را بانطام بازرسی وکنترل صحیح و روشی بسیار دقیق کنترل کند ۰ این کار میسر نیست مگر با بیشترکردن دانش افراد با بکار بستن شیوه‌های علمی صحیح وآزموده ۰ یکی از مطالبی که دربحثهای عمومی بودجه عنوان شده است کمبود درآمد وجاذبه‌ها در روستاهاست ۰ بنده از یک دیدگاه دیگری این موضوع را عنوان می‌کنم. ما باید مشخص بکنیم که آیا از نظر فلسفه اصولی موجودیت کنونی روستاهایمان را قبول داریم یا نه. اگر جواب این سوال مثبت است که یقینأ هسمت، بایدبیاندیشیم که روستاهای ما چه بودند وچه شدند وچه باید بشوند ۰ ودر این مسائل باید این سه تا مقطع را در نظرگرفت ۰ بنده اعتقاد دارم که دولت هم از نظرکمیت پول وهم از نظر تعدد خدمات، که به روستاها برده است تلاش ارزبده‌ای کرده است ۰ اکنون گفته می‌شود ما درکشورمان احتیاج بهه یک مدیریت مبتنی بر عدم تمرکز داریم ولی روستا امروز یک کارخانه انسانی است!! کارخانه‌ای که مواد بیولو! ی! تولید می‌کند ۰ وبرعکس آنچه می گوئیم در سطح مملکت یک عدم تمرکز در کارهای مملکتی باید وجود داشته باشد، درسطح روستا باید یک مدیریت متمرکز فنی اعمال شودتاروستاها بتوانند رسالت تولیدی خودشان را انجام دهند ۰ اگرشما حضورمقامات دولتی را درسطح روستا بررسی کنید می‌بینید هرکدام ازوزارتخانه‌ها نماینده‌ای در روستاها دارد. سپاه بهداشت ۰ خانه بهداشت. از وزارت بهداری. دهبان، انجمن ده، ژاندارم از وزارت کشور ۰ مدرسه، معلم، سپاه دانش، از وزارت آموزشی وپرورشی. خانه انصاف از وزارت دادگستری، ولی تمام این عناصر بطور مجزا از هم درروستاهاکارمیکنند مطلبی که عرض می‌کنم دارای یک بنیان تفکری علمی است متاسفانه من چندین بار این مطلب را درمجامع علمی بیان کردم من تصورمی کنم که این گفته‌ها فقظ برای این است که در صورت جلسات نوشته شود نه برای اینست که این تفکرات بوجود بیاید، در پشت این کلمات جلسات مشاوراتی بوجود بیاید تا مبنای فنی وعلمی این اندیشه‌ها ارائه شود ودرمحل ازآنها سود برده شود ۰ مطمئن باشید اگرمابخواهیم یک مدیریت غیرمتمرکز در روستاها اعمال کنیم خیلی به اقتصاد خودمان لطمه وارد می‌کنیم که دیگر قابل جبران نخواهد بود. جناب وزیر کشاورزی تایید خواهند فرمود که پایه کار کشاورزی، پایه‌های بیولوژیکی وحیاتی است باید در زمان تداوم داشته باشد. اگر ریشه‌های کشاورزی بگسلد دیگر زمان زیادی لازم است که این رشته بتواند پیوند بخورد ۰ اگر تولیدات کشاورزی از بین برود ده سال وقت لازم است که دوباره شروع به تولیدکنیم ازاین نظرسیاست دولت کنونی ما ووظیفه مهمش درمقابل احیای روستاها کنارگذاشتن تمام بحثهای فلسفی د ربا ره کشاورزی صنعتی وسنتی است وبا ید به این نکات بیاندیشد. من مطالب را به این اعتبار می‌گویم که در روستا بزرگ! شده‌ام وبه اعتبار این می‌گویم که دانشهای لازم جدید را در اینمورد در اختیار دارم، در ارتباط با مسائلی که عرض کردم تلاشهای مبارزه با بی سوادی با آنکه خوب پیشرفته است ولی درحدکفایت نبوده است ۰ اولویت دسترسی طبقات مردم مخصوصازنان به سواد بسیار بسیارحائز اهمیت است (صحیح است) تا زنان ما در روستاها، زنان خانه دار ما به سواد دسترسی پیدا نکنند برنامه‌های مهم مملکتی با سرعت لازم پیش رفت نخواهد کرد. از یک مادر بی سواد نمی‌توان توقع داشت که فرزندانی لایق ایران امروز تربیت بکند (عباس میرزائی - ببینید ایمان این مادران چقدر است همان مادر بیسواد هم فرزندان رشیدی به مملکت داده است، خط بطلان روی همه مادران نکشید) بله، بهشت زیر پای مادران است من با شما همعقیده هستم ولی مسلما سواد تاریکیهای ذهن را روشن واحیاء می‌کند و سواد مورد احترام امست ۰ نکته دیگری که می‌خواهم عنوان کنم ۰ مربوط به تمرکزکارها درتهران است جناب آقای رفعتی بنده علاقه دارم جناب آقای وزیر مشاور بعرایضم گوش کنند خواهش می‌کنم با ایشان صحبت نکنید تمرکزکارها در تهران و مراکز استان در همه جا گفته شده و سیاست وخواست ظاهری دولت هم این موضوع را تایید می‌کند ولی بنده تعحب می‌کنم هیچگونه اقدامی عملی دراین باره انجام نمی‌گیرد یا اگر انجام می‌گیرد درحدی نیست که بتواند تمرکزکارها را درتهران کم کند خوب بخاطر دارم وزیر پیشین تعاون و امور روستاها این جاگفت که من وزارتخانه خودم را به شهرها و روستاها خواهم برد چون آنچه مربوط بروستا هست باید در روستاها حل و فصل شود نه درتهران و بعدگفته شد که تعداد زیادی از وزارتخانه‌ها بخارج از تهران منتقل خواهد شد ولی اینکار هنوزدرحد حرف است این مسائل نه تنها ازتمرکز کارها خواهد کاست بلکه یک فعالیت انسانی وخدماتی به سایر شهرها خواهد بردوسیمای این نقاط را عوض خواهدکرد مشکل ترافیک مشکل آلودگی محیط زیست ناشی از همین است ما اغلب می‌خواهیم مشکلات را در تهران حل کنیم درحالیکه مشکل آلودگی محیط زیست و مشکل ترافیک در تهران و مشکل تراکم انسانها باید در روستاها حل شود نه درتهران متاسفانه اینها همه درحد حرف وسخن باقی مانده جناب آقای رامبد من با ادامه بحثم بیک موضوع می‌خواهم اشاره کنم که مربوط به آذربایجان شرقی است بطوریکه میدانید آذربایجان شرقی دارای سه میلیون و نیم نفر جمعیت ویازده شهرستان و چهارهزار روستا است موقعی که مشخصات کلی استان‌ها را بررسی می‌کردم بسیار متعجب شدم که باستناد کدام مصلحت وکدام معیارهای اجتماعی بعضی از استان‌ها خیلی کم جمعیت هستند بعضی پرجمعیت مثلا استان ایلام حدود ۲۴۰ هزار نفر جمعیت دارد و سیستان و بلوچستان حدود ۷۰۰ هزار نفر اینها آمار جدید است و مستند عرض می‌کنم ولی استان آذربایجان شرفی قریب ۳/۵ میلیون نفر است من بعنوان نماینده یکی از شهرستان‌های این استان احساسم این است که وقت آن رسیده که بدون هیچگونه تعصب بیکی از خواسته‌های مردم این استان جامه عمل بپوشانیم تعدادی از مردم این استان احساس دارندکه اگر آذربایجان شرقی کنونی بصورت دو استان مجزا درآید توجه باین پیشنهاد در پیشرفت امور دراین استان اثرات نیکوه! خواهد داشت حالاکه سخنانم راباینجا رساندم راجع به آذربایجان یک پیشنهاد هم دارم بعنوان یکی از فرزندان این سرزمین بعنوان کسی که برخوردار ا ز ا نقلاب شاه وملت شده وبعنوان یک د انشگا هی بعنوان نما ینده نسل جوان این جا سخن می‌گویم باصدای بانداعلام می‌کنم جانبازی مردم آذربایجان برای شاهنشاه ریشه‌های فرهنگی و ریشه‌های عاطفی بسیار عمیقی داردکه در هزاره‌های تاریخ ملت ما رشد دارد مردم آذربایجان همیشه پیشتازان استقلال وعظمت ایران بوده‌اند آذربایجان مهد دلیران مهدوطن پرستان وشا هدوستان است دشمنان ایران بسیار اشتباه کردند دراین تاکتیک خودشان این مهد وطن پرستی وشاهدوستی را انتخاب کردند با این خرابکاری که در تبریز ر! داده است بار دیگرمردم آذربایجان میثاق وعهد ابدی و همبستگی خود را بانظام شاهنشاهی و شخص شاهنشاه دوباره استحکام می‌بخشند (صحیح است) دشمنان ایران باید بدانندکه مهم ترین انگیزه انسانها برای عشق ورزیدن واقعیت هاست ۰ کدام دشمن ایران می‌تواند در ذهن کشاورز وکارگر وجوان ایرانی نفوذکند وبگوید انقلاب ایران به این طبقات چیزی نداده است این دسیسه‌ها هرگز به جائی نخواهد رسید (صحیح است - احسنت)۰
رئیس - آقای دکتر بیاناتتان تمام شد؟
چون چندنفر دیگر هم هستندکه برای صحبت ثبت نام کرده‌اند.
دکتر اریابی - خیر تمام نشده یکی، دو نکته دیگر هست که باید عرض بکنم، نکته اول این که یکی از اولویت‌های بودجه سال ۲۵۳۷ امور دفاعی کشور است، کسانی که از دور روی اعداد قضاوت می‌کنند. اغلب فکرمی کنندکه چرا هفتصد میلیارد ریال از بودجه این کشور به دفاع عمومی کشور اختصاص داده شده است می‌خواهم این جا بیان کنم یکی از دستگاه هائی که باتفکر رستاخیزی وبا موقعیت‌های کنونی ایران کاملا تطابق دارد دستگاه نظامی مملکت ماست، دستگاهی که علاوه بررسالت‌های بزرگ خود درآموزش مردم این کشورسهم بسیار ارزنده‌ای دارد، دستگاهی که تمام کارهایش روی ضابطه و روی اصول بسیارصحیح انجام می! رد، من هرگز دوسال خدمت نظام خود راکه با درجه افسری گذراندم فراموش نمی‌کنم دراین مدت بسیارچیزها آموختم، من دستگاه ارتش را چنان می شمارم که بابرنامه‌های آینده کشورما اگر تطبیق کنید چندین سال بصورت پیشرو حرکت می‌کند دستگاهی که خودش را به علم و دانش تجهیز کرده است، دستگاهی که رسالت بزرگ خود را تحت رهبری شاهنشاه بانهایت قدرت وعظمت انجام می‌دهد، من به عنوان یکی از نمایندگان مجلس نهایت قدردانی خود را از این دستگاه اعلام می‌دارم (صحیح است) یکی دیگر از دستگاه هائی که به موفقیت‌های بسیارچشم گیری نایل شده است، دستگاه رادیو، تلویزیون ملی ایران است این دستگاه توانسته است در رسالت رسانه‌های گروهی خود به موفقیت‌های زیادی دم پیداکند در داشتم که در پایان سخنانم ازاین دستگاه بسیار موفق و ارزشمند وعظیم به نیکییاد نکنم ازحسن توجهتان بسیار متشکرم به حرمت دوستان و به احترام تذکر استاد ارجمند ریاست محترم مجلس به سخنانم پایان می‌دهم متمشکرم. (احسنت)
رئیس - چند نفر دیگر از همکاران ما تقاضای صحبت دارند ولی قریب صد پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است بنده می‌خواستم دراین جا واقعا از همکاران کمیسیون بودجه تشکر کنم چون همان طور که اینجا گفته شد دراین مدت، دویست وده ساعت جلسه تشکیل دادند وباحضور هیت محترم دولت، نه فقط اعضای کمیسیون بودجه نظراتی داشتند که فرمودند بلکه سایر همکاران محترم هم اگر نظری داشتند درکمیسیون بیان کردند و آقای دکتر دادفر رئیس محترم کمیسیون بودجه باکمال گشاده روئی ازساعت نه صبح تا ده شب وحتی تا نصف شب، جلسه را به بهترین وجهی اداره کردند و بنده حتی یک مقدار نگران سلامتی ایشان بودم هم چنین در کمیسیون برنامه نمایندگان محترم حدود. ۵ساعت صحبت کردند. این جا هم ملاحظه فرمودید شصت نفر داوطلب صحبت بودند بعد هم عده زیادی درحدود بیست و چهار نفرسه شبانه روز درمجلس شورای ملی ماندند و این واقعا علاقه نمایندگان مجلس را به مسائل مملکتی نشان می‌دهد ۰ ولی نظربه این که وقت تنگا است اجازه بفرمائید به کفایت مذاکرات رأی بگیریم نظر مخالفی نیست. (اظهاری نشد) خانمها وآقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (همه برخاستند) باتفاق آراء تصویب شد.
-اعلام دستور وموقع جلسه آینده - پایان جلسه
۳-اعلام دستور وموقع جلسه آینده - پایان جلسه.
رئیس - با اجازه همکاران محترم این جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت دو ونیم بعدازظهر امروز خواهد بود
(جلسه ساعت دوازده ونیم پایان یافت)
رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.
چاپخانه مجلس شورای ملی