مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۱ نشست ۸۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۱ نشست ۸۳
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۸
جلسه: ۸۳
صورت مشروح مجلس روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۱۱ (۲۳ ذیحجه ۱۳۵۰)
فهرست مذاکرات
۱) تصویب صورت مجلس
۲) تجدید انتخاب دو نفر برای نظارت در ذخیره قانون واحد پول
۳) شور و تصویب لایحه انتخاب محصلین از امریکا
۴) شور لایحه باز خرید مستمریات
۵) تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه
۶) تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت
۷) بقیه شور لایحه باز خرید مستمریات
۸) موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.
صورت مجلس روز سهشنبه اردیبهشت ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند. اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه - آقایان: آشتیانی - طالش خان - ملک آرایی.
غایبین بیاجازه - آقایان: تیمورتاش - ناصری - دکتر اعلم - مرتضیقلی خان بیات - امیر دولتشاهی - اعظم زنگنه - ارباب کیخسرو - حاج حسین آقا مهدوی - فقیه - میرزا ابوالحسن خان پیرنیا - اعتبار - عبدالحسین خان دیبا - آقازاده سبزواری - قوام
دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: رهنما - مسعود ثابتی
[۱- تصویب صورت مجلس]
رئیس- در صورت مجلس نظری نیست (نمایندگان- خیر) صورت مجلس تصویب شد.
[۲- تجدید انتخاب دو نفر برای نظارت در ذخیره قانون واحد پول]
رئیس- لازمست خاطر آقایان را مطلع کنم برای نظارت در ذخیره بانک و اجرای قانون مقیاس پول و واحد پول دو نفر را میبایستی انتخاب میکردیم جلسه قبل که شروع به انتخاب کردیم عده حاضر ۹۶ نفر بود و برای وصول با کثریت لازم بود که ۴۹ رأی داده شود آراء مستخرجه حکایت میکند که هیچ کدام از آقایان با کثریت قطعی نایل نشدند زیرا آقای حاج امین اصفهانی ۴۷ رأی دارند و آقای ارباب کیخسرو ۴۳ رأی و آقای بوشهری ۱۵ رأی، آقای یونس آقا وهاب زاده ۱۲ رأی، و آقای فرشی ۹ رأی، آقای حسین قلی خان نواب ۷ رأی، آقای ملک مدنی ۵ رأی، سفید ۱۸ ورقه بنابر این ما التزام داریم تجدید انتخاب کنیم.
(اوراق رأی بین نمایندگان توزیع و اخذ آراء بعمل آمد)
رئیس- از آقایانی که برای نظارت انتخاب شدهاند تمنی میشود که به سرعت با نظارت آقای دبیر سهرابی استخراج بکنند و اطلاع بدهند.
[۳- شور و تصویب لایحه راجع به انتخاب محصلین از امریکا]
رئیس- خبر کمیسیون معارف راجع به انتخاب محصلین از امریکا مطرح است.
خبر کمیسیون
کمیسیون معارف لایحه نمره ۱۳۶۰ دولت راجع به محصلین اعزامی به امریکا را با حضور آقای معاون وزارت معارف مورد مذاکره قرار داده و بالاخره با ماده پیشنهادی دولت موافقت و عین آن را برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید.
رئیس- عین ماده پیشنهادی دولت قرائت میشود:
ماده واحده- وزارت معارف مجاز است از محصلین ایرانی که در ممالک متحده امریکای شمالی تحصیل میکنند با احراز شرایط مصرحه در قانون ششم تیر ماه ۱۳۰۸ نیز جزء صدی بیست محصلین اعزامی به خارجه انتخاب نماید.
رئیس- آقای روحی.
روحی- بنده عرایضی داشتم خیلی میل داشتم که آقای وزیر معارف تشریف میداشتند و حضورشان تذکراً عرض میکردم ولی حالا از این قسمت صرف نظر میکنم چون دو سه نفر از نمایندگان دولت تشریف دارند عرض میکنم که بالاخره باید یک فکری بکنیم که اصول تعلیمات و مدرسه در مملکت خودمان تأسیس بشود و از این سیل پول که همه ساله به اروپا میرود رفته رفته خودداری بشود این هم دارد یواش یواش برای ما عادتی میشود مثل سایر عادتها (اعزام محصل به اروپا) در صورتی که با این پول که ما همین طور خرج میکنیم میتوانیم یک اونیورسیته خیلی عالی مقام در طهران تأسیس کنیم و در اینجا میتوانیم بیش از این شاگرد آن هم مطابق آداب و عادات ملی خودمان تربیت کنیم (نمایندگان- صحیح است) این است که بنده این لایحه را که امروز دیدم تأسف خوردم دیدم که اینهم مثل سایر چیزها دارد عادت مملکتی میشود میخواستم بگویم که این عادت را باید رفته رفته دولت در فکر افتاده و موقوف کند و حقیقة در این فکر باشند که باید علم را در مملکت ایجاد و تأسیس بکنند. این هم کار شد ما سالی صد شاگرد مرتباً بفرستیم به اروپا سالی صد هزار تومان مرتباً خرج کنیم و آن طوری هم که باید بتوانیم از آنها نتیجه بگیریم بعقیده بنده نتوانیم اینقدر هم دایره را تنگ کنیم که پارسال آمدیم گفتیم صدی بیست از اروپا باشد حالا امریکا را هم علاوه کنیم معلوم میشود که محصلین خارجی کم هستند البته مردم خیلی میل داشتند که در وطن خودشان تحصیل بکنند و البته در اینجا هم به عقیده بنده بهتر است و به علاوه بتوانند قوائم ملیت را استوار کنند و بتوانند آن اصولی را که ما به آن عقیده داریم و میخواهیم که مملکت و وطن را در سایه آن صیانت کنیم آنرا حفظ کنند و این بفرستادن شاگرد به اروپا به عقیده بنده نیست. ما بایستی کاری بکنیم که دراینجا مدارس عالی تأسیس کنیم الان ما یک پول گزاف داریم خرج میکنیم ولی مدرسه طب ما نواقصی دارد خیلی خجالت آور است که بنده واقعاً نمیخواهم عرض کنم و بایستی دید این تجدیدش ضرورت دارد که آن وقت ما بیست نفر از شاگردان بی بضاعت امریکا را انتخاب کنیم بنده عرض میکنم که دولت از این به بعد فکر کند که این هم مثل متخصص آوردن عادت مملکتی نشود و رفته رفته عادت کنیم که هی شاگرد بفرستیم به اروپا. الان سال چهارم است که ما چهارصد نفر فرستادهایم سال دیگر این قانون تمام میشود. بنده عقیدهام این است که تا این لایحه تمام شد دولت یک لایحه دیگر خواهد آورد برای پنج سال بعد این خوب نیست اینها را از علم باز میدارد نمیگذارد آن چیزی را که ما ایده آل خودمان می دانیم که آن پیشرفت عملی است ما به آن برسیم بنده خواستم این تذکر را به هیئت محترم دولت داده باشم که این فکر را از دماغ خودشان به کلی خارج کنند و در فکر این باشند که بالفرض هم میخواهند معلم بیاورند در همین
مملکت اونیورسیته فاکولته تمام مؤسسات علمی که سایر ملل دارند آن وقت عوض صد شاگرد پانصد شاگرد تحصیل بکنند هزار شاگرد تحصیل بکنند دیگر این ترتیب به عقیده بنده برای مملکت خوش آیند نیست خوب است در این باب یک فکری بفرمایند.
وزیر عدلیه (آقای داور)- بنده بدون هیچ مبالغه و واقعاً از روی عقیده با کمال تأثر و با کمال تأسف فرمایشات آقای نماینده محترم را تلقی میکنم بنده خیال میکردم که اگر دولت ایران بر حسب اتفاق سستی پیدا کرد در این کار که نخواهد دیگر شاگرد به خارجه بفرستد آقایان نمایندگان بایستی سعی کنند و تذکر بدهند که دولت مجبور باشد بفرستد (نمایندگان- صحیح است) بنده تصدیق دارم بنده کاملاً موافق با این هستم که ما بایسی سعی کنیم این طوری که آقا میفرمایند تعلیمات را به مملکت تعمیم بدهیم توسعه بدهیم ریشه دارو محکم بکنیم همه اینها صحیح است ولی بالاخره برای ایران هیچ ننگ نیست هیچ عیب نیست که بگوید ما هنوز محتاج هستیم که در تعلیمات از دیگران سرمشق بگیریم و برویم در خارجه و واقعاً یاد بگیریم. تمام ممالکی که مثل ما خواستهاند کار بکنند و عقب نیفتند آنها تمام همین طور عمل کردهاند شما تصور میکنید این وسایلی که میخواهید امروز در اینجا فراهم کنید با این پولهائی که ما خرج میکنیم میتوانیم؟! این اشتباه است. شما تصور می فرمائید که اگر بنا شد در سال یک میلیون فرضاً در اینجا خرج کنید میتوانید همان دستگاه و همان بساطی را که در خارج با میلیونها دارند تهیه میکنند و دارند میشود تهیه کرد؟ خیر (دکتر طاهری- با ده میلیون هم نمیشود) بنابر این بنده خیال میکنم که ما این خرجی که برای فرستادن شاگرد به خارجه میشود باید از بهترین مخارج مملکت حساب کنیم و همیشه از روی عقیده و ایمان رأی بدهیم و خرج کنیم و این حرف را نزنید که آقا وقتی فرمودند مثل این است که اشخاصی که رفتهاند در خارج و تحصیل کردهاند و برگشتهاند دارای وطن پرستی نیستند! برای این که ایشان میفرمایند باید در داخله تحصیل بکنند که دارای وطن پرستی بشوند. آقا بنده در خارج تحصیل کردم شما تصور می فرمائید وطن پرستی ندارم؟! خیر. شما تصور میکنید اشخاصی که رفتهاند در خارجه تحصیل کردهاند وطن خودشان را دوست ندارند؟! خیر. بنده بیش از این نمیخواهم در انی قسمت صحبت کنم و گمان میکنم نتیجه که بیرون میآید از صحبتشان شاید خودشان هم این منظور را نداشتند ولی معهذا برای این که آن کسانیکه در خارج رفتهاند و تحصیل کردهاند وبرگشتهاند و آن کسانی که در خارج هستند و تحصیل میکنند و امیدوارم که برگردند به مملکت خودشان خدمت کنند از این فرمایشی که ایشان کردند مثل بنده متأثر نشوند ما در آتیه سعی میکنیم که هر قدر بتوانیم بیش از آنچه که تا به حال فرستادهایم استفاده کردهایم بفرستیم. این هم که آقا فرمودند که دایره تنگ شده است و حالا آمدهاند از امریکا میخواهند انتخاب بکنند این طور نیست یک عده زیادی را دولت میفرستد و یک عده زیادتری را بحمدالله مردم میفرستند ولی البته بین اشخاصی را که مردم فرستادهاند و به خرج خودشان رفتهاند و تحصیل میکنند از پیش آمدها و حوادثی که همیشه برای هر خانواده اتفاق میافتد بعضی هستند که خودشان دیگر نیم توانند بفرستند اینها در قانون سابق نوشته شده بود دولت حق دارد از بین شاگردانی که در اروپا تحصیل میکنند با یک شرایط معینی اشخاصی را انتخاب بکند و مخارج آنها را بدهد بعد دیده شد که بعضیها در امریکا هستند که دارای همان وضعیت هستند به این مناسبت این لایحه را آوردهاند و بنده تصور میکنم که دیگر مذاکره در این موضوع ضرورت نداشته باشد آقایان هم موافقت کنند این لایحه بگذرد و انشاء الله در آتیه نظر نماینده محترم هم بهتر از اینها خواهد شد.
روحی- بنده یک توضیح نظامنامه دارم اجازه می فرمائید؟
رئیس- چطور توضیحی؟
روحی- به موجب نظامنامه.
رئیس- بفرمائید.
روحی- آقای وزیر عدلیه فرمودند که بنده خدای نخواسته گفتهام آنهائی که در خارجه میروند حس وطن پرستی ندارند. خیر بنده این طور عرض نکردم و بنده کاملاً ایمان دارم که ایرانی تا پای مرگ هم وطن پرستی را فراموش نمیکند. لکن بنده عرض میکنم آثار و اخلاق ایرانیت را تارک میشوند واین یک چیز خلافی نبود وخواهش میکنم این طور نفرمائید (خنده نمایندگان)
رئیس- پیشنهادی از آقای فرشی رسیده است قرائت میشود:
این بنده پیشنهاد میکنم کلمه شمالی حذف شود.
رئیس- آقای فرشی.
فرشی- بنده اطلاع دارم در امریکای جنوبی هم بواسطه ارزانی محل از شاگردان ایرانی بی بضاعت هستند و اگر دولت محظوری ندارد بنده عقیدهام این است کلمه شمالی حذف شود نوشته شود شاگردانی که به امریکا فرستاده میشود در امریکای شمالی به واسطه گرانی شاگردهای بی بضاعت نمیتوانند تحصیل کنند ولی در امریکای جنوبی به واسطه ارزانی محل هستند از این شاگردان این را استثناء کردهاند. این برای مساعدت کردن به شاگردان بی بضاعت است چرا محدود شود لذا بنده پیشنهاد کردم که این کلمه شمالی حذف شود.
وزیر عدلیه- اگر چه بنده تصور میکنم که زیاد نباشند اشخاصی که به امریکای جنوبی میروند مخصوصاً از برای اینکه وضعیات تحصیلی در امریکای شمالی فراهم تر است معذلک بنده اشکالی نمیبینم دراینکه این پیشنهاد قبول بشود البته دولت در هر مورد نگاه میکند اگر مورد قابل رعایت است انتخاب میکند و الا خیر.
رئیس- نظر آقای مخبر چیست؟
مخبر (دکتر سنگ)- قبول میکنم.
رئیس- پیشنهاد دیگری هم از آقای افشار رسیده است که بیروت هم اضافه میشود. آقای افشار.
افشار- پیشنهاد را نخواندید.
رئیس- مفاد پیشنهاد آن را گفتم. بفرمائید.
افشار- در لایحه که دولت پیشنهاد کرده فقط امریکای شمالی را اضافه کردند ولی به غیر از امریکا ما در بیروت هم عده شاگردان ایرانی داریم که تحصیلاتشان بد نیست بلکه مساوی است با شاگردان امریکای شمالی و اینها هم دچار همین محظورند که شاگردهای امریکای شمالی و اولیای همین شاگردها هم چندین مرتبه به وسیله نمایندگان به وزارت معارف مراجعه کردهاند و شاید به بعضی از آنها که بی بضاعت هستند کمکی هم بشود و متأسفانه مطابق قانون سابق دولت نتوانستهاند به آنها کمکی بکنند از این جهت بنده پیشنهاد کردم که بیروت را هم ضمیمه این قانون بکنند که شاگردانی هم که در بیروت تحصیل میکنند بتوانند از این قانون استفاده کنند.
وزیر عدلیه- بنده میخواستم تمنی کنم از نماینده محترم پیشنهاد خودشان را مسترد کنند و الا اگر این طور بخواهیم بحث کنیم نتیجه نخواهد داشت به علت این که آقایانی که در بیروت هستند به سهولت میتوانند بروند به خارجه و قدری زحمت به خودشان داده تشریف ببرند اروپا (افشار- پول ندارند)
رئیس- آقایانی که با پیشنهاد آقای افشار موافقت دارند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد- آقایانی که با ماده واحده با حذف کلمه شمالی پیشنهاد آقای فرشی که آقای مخبر و دولت توأماً قبول کردند موافقت دارند قیام فرمایند.(اکثر قیام نمودند) تصویب شد.
[۴- شور لایحه بازخرید مستمریات]
رئیس- خبر کمیسیون بودجه راجع به لایحه بازخرید مستمریات قرائت میشود.
خبر کمیسیون
کمیسیون بودجه در جلسه اخیر خود با حضور آقای وزیر مالیه لایحه نمره ۳۸۳۹ دولت راجع به باز خرید مستمریات و حذف قسمتی از مصارف روشنائی و غیره از دفاتر مربوطه را مطرح و مورد شور و مطالعه قرار داده بالاخره با اصلاحات لازمه مواد ذیل مورد موافقت واقع و اینک راپورت آن را برای تصویب به مجلس مقدس تقدیم میدارد:
ماده اول- اشخاصی که به عنوان مستمری اعم از شخصی و موروثی حقوقی از دولت دریافت میدارند مکلفند حقوق خود را در مقابل دریافت مبلغی که میزان آن به ترتیب ذیل معین میشود به دولت واگذار نمایند. ماخذ حساب بازخرید مبلغی خواهد بود که در آخرین پرداخت به واحد تومان به صاحب مستمری داده شده است:
۱) مستمریات شخصی غیر موروثی از قرار چهار برابر مبلغ پرداختی مستمریات سالیانه.
۲) مستمری موروثی به تناسب زمانی که از مدت قانونی برقراری باقی باشد یعنی: تا حدود یکسال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۱۰ ریال.
از ۱ سال به بالا الی ۲ سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۱۶ ریال.
از ۲ سال به بالا الی ۳ سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۲۱ ریال.
از ۳ سال به بالا الی ۴ سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۲۵ ریال.
از چهار سال به بالا الی پنج سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۲۹ ریال.
از پنج سال به بالا الی شش سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۳۳ ریال.
از شش سال به بالا الی هفت سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۳۷ ریال.
از هفت سال به بالا الی هشت سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۴۱ ریال.
از هشت سال به بالا الی نه سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۴۵ ریال.
از نه سال به بالا الی ده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۴۹ ریال.
از ده سال به بالا الی یازده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۵۳ ریال.
از یازده سال به بالا الی دوازده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۵۶ ریال.
از دوازده سال به بالا الی سیزده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۵۹ ریال.
از سیزده سال به بالا الی چهارده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۶۲ ریال.
از چهارده سال به بالا الی پانزده سال مدت باقی معادل عده تومانهای پرداختی مستمری سالیانه ضرب در ۶۴ ریال.
پس از این که مستمریات بر طبق نرخ مذکور خریداری شوند از دفاتر حذف خواهد شد.
ماده دوم- اشخاص ذیل حق استفاده از بازخرید مستمری نداشته و مستمری آنها در آخر اسفند ۱۳۱۳ از دفاتر دولت حذف خواهد شد:
۱- اشخاصی که مرتباً حقوق از خزانه دولت میگیرند.
۲- صاحبان مستمریاتی که تا آخر اسفند ۱۳۱۳ برای اخذ قیمت بازخرید مستمری به وزارت مالیه مراجعه نکرده باشند.
ماده سوم- اقلامی که به عنوان صرف روشنائی بقاع و مقابر ضمن دفاتر مستمریات منظور میباشد به استثنای اقلام ذیل تماماً حذف خواهد شد:
الف) صرف روشنائی مزارات هر یک از ائمه اطهار و حضرت ابوالفضل علیهم السلام.
ب) صرف روشنائی مقابر سلاطین ماضی و عباس میرزا نایب السلطنه که امسال به بودجه وزارت معارف انتقال یافته و در سالهای بعد اعتبار لازم برای آنها در بودجه وزارت مزبور منظور خواهد گردید.
ج) صرف روشنایی و مخارج مدارس مطابق اقلام خرج آمده دفتر نقداً جنساً به بودجه وزارت معارف انتقال خواهد یافت.
تبصره- اجناسی که نرخ آنها ثابت است به همان نرخ و آنهائی که تعیین قیمت نشده به نرخ روز تبدیل به نقد خواهد شد.
د) صرف روشنائی مقابر مرحوم شیخ مرتضی انصاری- مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی- مرحوم حاجی ملا هادی سبزواری- مرحوم حاج شکرالله کردستانی به بودجه معارف انتقال خواهد یافت.
ماده چهارم- ارقامی که به عنوان عوض بهره- عوض مال الاجاره و تخفیف ضمن دفاتر مستمریات منظور شده است وزارت مالیه مجاز است با موافقت صاحبان آنها در مقابل تأدیه پنج برابر مبلغ پرداختی آنها را خریداری کرده از دفاتر حذف نماید.
ماده پنجم- وزارت مالیه مجاز است تا مبلغ هشت میلیون و هفتصد و چهل هزار ریال از بانکها استقراض نماید مبلغ استقراضی مزبور به اضافه اعتباری که جهت پرداخت و بازخرید مستمریات ضمن بودجه ۱۳۱۱ منظور است به مصرف تأدیه قیمت مستمریات و مصارف خریداری بر طبق مفاد ماده اول و سوم و چهارم این قانون تخصیص مییابد برای استهلاک اصل و فرع قرضه نیز دولت موظف است در مدت سه سال متوالی از ابتدای سال ۱۳۱۲ اعتباری معادل ثلث قرضه مزبور به اضافه فرع آن ضمن بودجه سنواة ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ منظور بدارد.
ماده ششم- این قانون از تاریخ تصویب به موقع اجرا گذاشته میشود و از تاریخ اجرای آن ماده ششم قانون متمم بودجه۱۳۱۱ مصوب ۲۸ اسفندماه ۱۳۱۰ ملغی خواهد بود.
رئیس- مذاکره در کلیات است. آقای دکتر طاهری فرمایشی دارید؟
دکتر طاهری (مخبر)- در ماده پنجم سطر چهارم آنجا که نوشته بر طبق مفاد ماده اول و سوم و چهارم این قانون تخصیص مییابد کلمه "و سوم" زیاد است بر طبق مفاد ماده اول و چهارم باید باشد این عبارت را اصلاح بفرمائید.
رئیس- آقای مؤید احمدی.
مؤید احمدی- بنده حقیقتاً با اطلاعاتی که از دفاتر وزارت مالیه و دفاتر مستمریات ولایات دارم میتوانم عرض کنم بهترین فکری است که وزارت مالیه در این موضوع کرده است و بسیار نظر عالی است علتش هم این است که تقریباً هیجده هزار اسم بلکه متجاوز در دفاتر دولتی به اسم مستمری و تخفیف و بازخرید در مقابل اجاره و ازای بهره برداری به این اسامی مختلف یک دفاتر مفصلی در مرکز و ولایات پر شده بود آن وقت روی مبلغ که میآید فلان آدم سه تومان مستمریش است پنج تومان مستمریش است دو تومان مستمریش است و البته وزارت مالیه مجبور بود که این دفاتر را حفظ کند و برای آنها منشی و مستوفی و همه چیز داشته باشد و یک خرج گزافی بکند برای پرداخت آن مستمریات به صاحبان آنها و علاوه بر این یک خلاف کارهائی هم ممکن بود در این قضایا بشود یک اشخاصی وجود نداشته باشند و به اسم آنها گرفته شود سابق که بود ولی فعلاً متروک است. لکن دو سه موضوع بود که چون بنده اطلاع داشتم لازم دیدم به عرض آقای وزیر مالیه برسانم ببینم برای آنها چه فکری کردهاند چون این مستمریات سه قسم است یک قسمت از بعد از قانون وظایف که دوره اول یا دوره دوم گذشت (افسر- دوره اول ۱۳۲۴) در آن قانون قید شده است که هر کس مرد مستمری او ضبط میشود و نصف بلاکسر آن در حق ورثه قانونی او برقرار میشود. وضع این طور شده است به علت این که از دوره اول تا حالا بیست و پنج سال بیست و شش سال است و آنهائی که پانزده سال تعیین و تصویبشده است مدتش منقضی شده است و از دفاتر هم حذف شده یک قسمت دیگر است که مدتش هنوز تمام نشده و
مطابق قانون در حق ورثه قانونیش برقرار شده آنها هم مدت دارد و البته یکی یکسال جلوتر است و این نظری که وزارت مالیه برای پرداخت این قسمت گرفته خیلی ترتیب عادلانه ایست و روی مدتی که حق دارند ضرب بیشتر میشود و خیلی زیادتر است یک قسم مستمریاتی است که به قول آقای اورنگ هنوز نمردهاند (اورنگ- جان سختی کردهاند) فرامینی در دستشان است و در دفاتر هم هست اینها را چون دولت در این سالهای اخیر بنده خاطرم هست که یک تبعیضاتی در اینها شده یعنی بعضیها را تومان تومان میدهند و بعضیها را تومانی پنج قران و بعضیها را تومانی در ریال میدهند و این یک موضوعی بود که میخواستم آقای وزیر مالیه توضیح بدهید که آیا خریداری که از این قسم مستمریات میشود روی فرمانشان میشود یا اینکه از روی پولی که فعلاً به آنها پرداخت میشود یعنی روی پرداختی خریداری میشود.
بعضی از نمایندگان- از روی پرداخت.
مؤید احمدی- مقصود این است که پرداخت مناط است یا فرمان. این یک موضوع، موضوع دوم مدتی که در این قانون قرار دادهاند به نظر بنده کم است علت هم دارد، به علت این که آقایان وکلاء ولایاتمسبوقند که در ولایات این قبیل مستمریات را بر دو قسم کردهاند مستمری کتابچه مستمری ولایتی در دفاتر ما هم به همین ترتیب است و یک فلسفه هائی داشتند که این مستمریات برقرار شده است که حالا نم یخواهم عرض کنم یک مشت زن و بچه سید فقیر و کور همچو چیزها که باید تا سنة ۱۳۱۳ به وزارت مالیه رجوع کنند این اشکال دارد حالا که شما میخواهید در واقع یک رعایتی از اینها بکنید و هم دولت را خلاص کنید و هم وزارت مالیه را راحت کنید و هم این اشخاص را راحت کنید و ضمناً یک سرمایه بهشان بدهید که بروند کاسبی کنند حالا که این طور است به عقیده بنده بهتر اینست که این مدت را زیاد کنید که به همه جا خبر برسد و لازم هم نباشد که فقط به وزارت مالیه بگویند به ادارات مالیه هم اطلاع بدهند و آنها به وزارت مالیه اطلاع بدهند. زیرا در لایحه قید شده که باید به وزارت مالیه خودشان را معرفی کنند ضرری ندارد که اربابان مستمری به همان ادارات محلی ولایات و بلوکات رجوع کنند و آنها به وزارت مالیه اطلاع بدهند مدت را هم زیادتر کنید. اما موضوع مخالفت بنده اینکه تذکر بود مطابق اطلاعی که بنده دارم این بهره برداری و اجاره که در وزارت مالیه الان هست عنوانش این است دولت در دورههای سابق یک ملکی داشته چهار دانگ پنج دانگ خالصه وبد و یک دانگ دو دانگ ملک کسی دیگر بود آمدهاند آنرا اجاره کردهاند. الان هم در دفاتر مالیه به عنوان اجاره است پولش را هم که میپردازند اسماً مال الاجاره است خریدن این بنده نمی دانم چه عنوانی دارد. این را باید به صاحبش واگذار کرد. معنی ندارد دولت بخرد. فیروز آباد را دولت هر سال اجاره میکند بنده اطلاع دارم که دو دانگ از این فیروز آباد حضرت عبدالعظیم وقف مدرسه حاج آقا رضا است دولت آمده در پنجاه سال قبل از این انیجا را چهل ساله اجاره کرده سالی دوبست خروار گندم گندم هم آن وقت خرواری دو تومان بود تسعیر کرده در خرواری دو تومان الان همان سالی چهار صد تومان را به مدرسه میدهد. حالا این را باید بازخرید کندو بفروشد (افسر- خیر) این به عقیده بنده عنوانی ندارد زیرا هم مخالف شرع است و هم مخالف انصاف و عدالت است. آنچه که از مردم اجاره کردهاند باید بهشان بدهند و میگویند که ما دیگر مستأجر نیستیم. یکی دیگر یادم است یک دهی است در استراباد آقایان وکلاء استراباد باید خوب مطلع باشند آن هم همین حال را دارد که چهار دانگ مال آقا محمد خان بود و سایر قاجاریه خریدهاند یک دانگ وقف است و یک دانگ و نیم را مردم خریدهاند و آنها را دولت اجاره کرده و پرداخت هائی هم که همه ساله میکند به اسم مال الاجاره است ولی نوشتهاند بخرد. این به عقیده بنده عنوانی ندارد و باید واگذار کنند به صاحبانش دولت تا امروز مستأجر بوده حالا نمیخواهد دیگر این عنوان را داشته باشد باید اجاره را فسخ کند. اگر لازم دارد باز اجاره کند.
و اگر لازم ندارد فسخ کند و پس بدهد ولی این را به عنوان مستمری خریدن هیچ عنوانی ندارد (صحیح است).
وزیر مالیه (آقای تقی زاده)- ابتدا باید نسبت به نکاتی که آقای مؤید احمدی اظهار فرمودند چند کلمه عرض کنم.
(در این موقع اعلی حضرت ملک عراق به مجلس وارد و در جایگاه مخصوص سلطنتی جلوس فرموده و حضار به احترام تشریف فرمائی معظم له قیام و سپس قعود نمودند)
وزیر مالیه- باید چند کلمه عرض کنم بدون آنکه هیچ نوع جدیتی داشته باشم که از مستمری بگیرهای قدیم انتقادی بکنم ولو هر قدر هم ناحق بوده باشد زیرا متعلق به یک زمان سابقی بود که اوضاع و مقتضیات انزمان ایجاب میکرد و به مرور به واسطه ترقی مملکت و انتباه عمومی مرتفع شده و حالا بحمدالله وقتی کهبه مجلس هشتم همچو لایحه میاید همه بالاتفاق میگویند چه فکر خوبی است و اگر این لایحه را به مجلس دوم یا اول میاوردند میگفتند کهای بابا مردم فقیر را میخواهند نانشان را ببرند بله آن وقت اوضاع روحی مملکت آن طور بوده! یک چیزهائی در سالهای قبل برقرار شده بود ولی تا چه اندازه بعضی از اینها واهی و بی پایه بود و به کلی ناحق بود محتاج به گفتن بنده نیست آقایان خودشان خوب می دانند چیزی که خودم یادم است این است که در مجلس اول بنده جزء کمیسیون مالیه که به اصطلاح امروز میشود کمیسیون بودجه گفت بودم ما در ظرف هفت ماه از صبح تا سه ساعت شب گذشته می نشتیم و این جا هم نهار میخوردیم این مستمریات را مرور کردیم قریب دویست هزار فرد یکی یکی را میخواندیم و رأی میدادیم که باقی باشد یا نه یادم میآید از طرف مالیه مرحوم میرزا محمد حسین منگنه میآمدند بنده جوان بودم و اصطلاحات مستوفی گری را هم نمیدانستم یک روزی بنده خواندم که " " بنده گفتم این چه چیز است گفت این حقوق خدمت است از این جور چیزها خیلی بود باقیش آقا سید علی... و آقا سید حسین کور و از این چیزها. نمیگویم چرا میدادند به اولاد پیغمبر آن وقتها تفضل میشد. اول عرض کردم که بنده حرفی ندارم و انتقادی ندارم ولی برای توضیح و تاریخ مطلب اگر آقایان اجازه بدهند به طور اختصار عرض کنم مستمریات عمومی خرج آمده مرکز و ولایات در سالهای قبل از ۱۲۸۶ شمسی نقداً و جنساً بالغ بر هفت کرور و تعداد صاحبان مستمری تقریباً به هشتاد هزار نفر رسیده بود که به همان تناسب هم برای انجام مسئول صاحبان مستمری و صدور قبوض آنها اداره وظائف دارای عده زیادی اعضاء بود ا در سنة ۱۲۸۶ که در صورت کلیه مستمریات تقدیم مجلس شورای ملی گردید مجلس سه کرور از مستمریات را مقطوع و چهار کرور نقداً و جنساً برای صاحبان حقوق باقی و برقرار گذارد و وقتی که مظفرالدین شاه مرحوم شد این مملکت پانزده کرور و نیم عایدی داشت و بیست و یک کرور و نیم مخارج داشت و اکثر مخارج هم همین بود خواستند این شش کرور را تعدیل کنند به واسطه حذف این چیزها از آن جمله مستمریات بود که آقایان میدانند دوازده هزار تومان در سال بیست و شش هزار تومان، بیست و نه هزار تومان هفتاد و پنج هزار تومان و یکی از آقایان هم ۱۲۰ هزار تومان داشته است. اگر چه از آن تاریخ الی حال مبلغی از مستمریات چنانچه عرض کردم و ذیلاً هم به عرض می رسانم از دفاتر خرج آمده حذف و ضبط گردیده.
۱- به عنوان متوفی که بعد از فوت صاحب مستمری حقوق او بر طبق قانون وظائف مصوب ۲۶ ربیع الثانی ۱۳۲۸ از دو هزار تومان به بالا ضبط و از دو هزار تومان کمتر هم مطابق قانون بیش از ششصد و چهل و یک تومان درباره هر یک از وراث به مدت پانزده سال برقرار نمیشود.
۲- به عنوان انتضاء مدت قانونی در آخر هر سال (تقریباً سالی ده پانزده هزار تومان)
۳- به عنوان تبصره یک (به علت استخدام) و تبصره دو (به علت عدم مطالبه پنج سال متوالی).
۴- به عنوان واگذاری مستمریات در مقابل اضافه مالیات خالصگی.
۵- به عنوان واگذاری مستمریات موروثی که سهام ورثه کمتر از دو تومان پرداختی بوده باشد بر طبق قانون
مصوبه ۱۷ شعبان ۱۳۲۹ (مبلغ پرداختی از قرار تومان پنج تومان) معهذا تعداد نمرات دفاتر مستمریات صاحبان حقوق دیوانی را در حال حاضر بالغ هفده هزار و ششصد و چهل و یک نفر بوده و با این خرج آمده ن به دویست و هفتاد و هشت هزار و هشتصد و چهل و پنج تومان رسانده است زیرا بعد از فوت صاحب مستمری که یک نفر بوده عده مستمری بگیر را ترقی داده وبه چند نفر رسانده است که از این جهت هر ساله اوقات عده از کارکنان وزارت مالیه را در مرکز و ولایات به صدور تعرفه و تهیه لیست و حواله پرداخت مستمریات و مکاتبات در این موضوع مصروف میدارد لذا برای اصلاح این عمل که صاحبان مستمری هر سال در مقام مطالبه برنیایند و برای وصول حقوق خود در زحمت نباشند پیشنهاد شده است فلان مبلغ گرفته شود که معادل چهار برابر باشد اینبود مختصری از تاریخچه مستمریات که به عرض رساندم. اما راجع به مدت مطلب دوم راجع به مدت که فرمودند این مدت به نظرما خیلی زیاد هم میآید برای اینکه بایستی امسال هشتصد و پنجاه هزار تومان قرض کنیم و بدهیم و این صاحبان مستمریات تماماً بدون استثناء رجوع و مراجعه میکنند به وزارت مالیه که مستمریاتشان را بگیرند. اما آن چیزی که آقا راجع به وزارت مالیه و ادارات مالیه در ولایات فرمودند لازم است عرض کنم که در تمام قوانین و نظامنامهها که نوشته میشود فلان آدم باید به وزارت مالیه اطلاع و خبر دهد یا به وزارت مالیه بپردازد اگر مثلاً در رفسنجان هم کسی به اداره مالیه چیزی داد قانون شاملشاست و مثل اسات که به وزارت مالیه پرداخته است منظور از وزارت مالیه نیست اولاً در همه جا این قانون چاپ و شود منتشر می وشد و در تمام روزنامهها نشر شده و اطلاع میدهند. علاوه بر این تمام این مستمری بگیرها در ظرف یکسال مراجعه میکنند که مستمری خودشان را بگیرند و ما بهتر از این قصد داریم قصدمان این است که این را عملاً طوری اجرا کنیم که حتی منتظر اسفند ۱۳۱۳ هم نباشیم و دفاتر را از حالا پاک کنیم و آنها را در صورت امکان به عنوان ودیعه بگذاریم که هر وقت آمد پولش را بردارد ببرد اما راجع به بهره و مال الاجاره که آقای مؤید احمدی فرمودند اگر قبلاً مطالعه فرموده بودند عنوان لایحه را این زحمت از ایشان کم میشد. این جا همچو چیزی نیست در این قانون آنچه که در تحت عنوان مستمریات و وظائف میاید بر پنج نوع یا شش نوع است یکی مستمری است که به یک شخصی میدهند یکی مصرف روشنائی بعضی بقاع و ائمه و شاهزادهها و سلاطین یکی دیگر بعضی مدارس سابق است که به آنها کمکی میدادند این قانون شامل این سه نوع است ولی آن دو نوع آخر که عوض بهره و عوض مال الاجاره باشد این را ما در یک ماده دیگری گفتیم که صاحبانشان این کار بعمل آید آن سه قسمت اولی را گفتیم مکلفند به دولت بفروشند اما اگر دو مازندران (عوض بهره که فرمودند همین است) دولت در یک ملکی پنج دانگ و نیم داشت و خواسته نیم دانگ دیگر را از صاحبش بخرد یا بگیرد این مثل خالصه انتقالی یعنی در واقع عکس العمل خالصه انتقالی است زیرا خالصه انتقالی را دولت به یکی میفروخت به شرط آن که پولش را به دولت بدهد این را دولت از او میخرد به شرط آن که همیشه بهره اش را به او بدهد. حالا صاحبان آن یک دانگ و نیم دانگ اگر حاضر شوند و بگویند ما حاضریم این را در مقابل پنج برابرش بفروشیم دولت می خردحتی بعضی از آقایان که در کمیسیون تشریف داشتند میگفتند اصلاً دولت را مکلف کنیم. دولت ملکش را به مردم واگذار کرده بود در خالصه انتقالی آن وقت آمد گفت مجبور است پنج مقابل او دولت بخرد در این جا نظر این بود که پنج مقابل به دولت بفروشد ولی مجبور نکردیم و همچنین عوض مال الاجاره.
[۵- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه]
وزیر عدلیه- بنده فقط یک لایحه دارم تقدیم میکنم که برود کمیسیون.
[۶- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت]
رئیس کل تجارت (آقای...)- لایحه ایست راجع به جلوگیری از قاچاق اجناس ممنوعه که وسائلی فراهم شود که در داخله به سهولت بشود جلوگیری نمود در
سرحدات قدری مشکل تر است تقاضا میکنم این لایحه با دو فوریت مطرح شود و بگذرد. ولی نظر به این که در این جلسه ممکن است وسائلش فراهم نباشد و چیز دیگری در دستور باشد استدعا میکنم در جلسه دیگر مطرح شود با حفظ این تقاضای بنده یعنی قید فوریت.
رئیس- از طرف جمعی از آقایان تقاضا شده چند دقیقه تنفس داده شود (جمعی از نمایندگان- صحیح است)
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از چهل دقیقه مجدداً تشکیل گردید).
[۷- بقیه شور لایحه بازخرید مستمریات]
رئیس- مذاکره در کلیات لایحه است.
جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است.
رئیس- آقایانیکه موافقت به ورود در مواد دارند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت میشود:
ماده اول- اشخاصی که به عنوان مستمری اعم از شخصی و؟؟؟ حقوقی از دولت دریافت میدارند مکلفند حقوق خود را در مقابل دریافت مبلغی که میزان آن به ترتیب ذیل معین میشود به دولت واگذار نمایند. مأخذ حساب بازخرید مبلغی خواهد بود که در آخرین پرداخت به واحد تومان به صاحب مستمری داده شده است.
رئیس- فهرست منتشر شده است ملاحظه بفرمائید قرائتش ضروری نیست.
(بقیه ماده به مضمون ذیل خوانده شد)
پس از این که مستمریات بر طبق نرخ مذکور خریداری شوند از دفاتر حذف خواهد شد.
رئیس- آقای دیبا.
دیبا- بنده با این لایحه کمال موافقت را دارم حقیقة یکی از اقدامات خوب دولت است هم دولت از خودش رفع زحمت میکند و هم یک عده مردم راحت میشوند ولی در ماده اول بنده یک اعتراضی دارم و آن این است که در ماده اول صاحبان مستمری مکلف شدهاند برای فروش ولی برای دولت این جا تکلیف معین نشده ممکن است در بعضی جاها در ایالات و ولایات صاحبان مستمری مراجعه به مأمورین وزارت بگذرد و مستمری اشخاص حذف شود از دفاتر این را بنده نظر دارم همان طور که صاحبان مستمری در این باب مکلفند برای فروش دولت هم مکلف باشد برای بازخرید معامله از یک طرف اینجا اجباری است و از یک طرف اختیاری است. خوب است از دو طرف اجباری باشد همین که یک نفر از صاحبان مستمری فروش را تقاضا کرد دولت موافقت بکند.
مخبر (آقای دکتر طاهری)- البته مقصود و منظور همین است که فرمودید یعنی خود دولت این پیشنهاد را کرده است و میخواهد مستمریات را در مقابل پرداخت این مبلغ به ترتیبی که نوشته شده است بخرد و در ماده اول هم نوشته شده استکه صاحب مستمری مکلف است در مقابل دریافت مبلغی که میزان آن به ترتیب ذیل معین میشود بفروشد یعنی این مبلغ را بگیرد و در مقابل مستمری را بفروشد این از هر دو طرف است و نظریه حضرتعالی تأمین است.
طباطبائی دیبا- خیلی خوب.... من همین را میخواستم.
رئیس- آقای افسر.
افسر- اولاً بنده ندانستم چون اینجا اسم مستمری زده شده اصلاً شهریهها و مقرریهائی که در دفاتر دولتی است موضوع بحث هستند و لغت مستمری را شامل آنها هم می دانند یا نه؟
کازرونی- خیر نیست.
افسر- خوب بنده نمیدانستم که ندانستن که؟؟؟ در کمیسیون بودجه نبودم و عضو هیئت دولت هم نیستم باید تذکر بدهم و سئوال بکنم. عرض دیگر بنده این است که در قسمت اول این خریداری عادلانه نیست به جهت این که بعد از اینکه آقایان قبول کردند اگر کسی پانزده سال مدت باقی داشته باشد ضرب در شصت و چهار ریال بهش بدهند یا سیزده سال پنج تومان و کسری به این ترتیبی که همه آقایان ملاحظه میفرمایند در صورتی که مستمریهای مدت دار است پنج سال و هفت سال و ده سال است برای آن مستمری
داری که پانزده سال باقی است شش تومان برایش معلوم کردهاند ولی برای کسی که معلوم نیست پانزده سال سی سال چهل و پنج سال چند سال دیگر زنده بماند (اورنگ شصت سال) مثلاً هر چه میل دارد زنده میماند برای این قید شده چهار تومان اگر برای آن پانزده سال قید شده تومانی شش تومان و چهار قران برای این باید حداقل تومانی هشت تومان بنویسند برای اینکه مردمی که مستمری داشتهاند ممکن است از پانزده سال کمتر واز پانزده سال بیشتر عمر کنند بنده نمی دانم به چه نظر این را چهار برابر نوشتهاند در صورتی که معلوم نیست مستمری تا چند سال دیگر میگیرد و قطعاً باید بیشتر از آن باشد اگر آن شصت و چهار ریال است این هفتاد و پنج ریال باید باشد و الا متناسب با آن نیست و قسمت دیگر هم آن قسمتی بود که آقای مؤید احمدی تذکر دادند و بنده هم کاملاً عرض میکنم که خیلی هست در مازندران و چند جا بود که وقتی ما در کمیسیون بودجه بودیم و می دیدیم که یک ملکی یک قسمتش وقف بوده و در یک قسمتش دولت شریک بوده در مازندران و جاهای دیگر اینها را دولت گرفته و از زمان فتحعلی شاه تا حالا اجاره کرده به همان اجاره صد و بیست سال قبل این را... کرده و میپردازد تازه باز میخواهد آن را به مالکیت نشناسد پس اگر میخواهند آن را هم خریداری کنند باید متناسب باشد با عایدیش مثل.... دولتی که خریدار که پنج برابر عایدات متوسط بود پس آن عایدات حالیه اش را معلوم کنند یعنی قسمت غیر وقف را آن وقت به آن تناسب ازش بخرند و اگر وقف بود یک ترتیب خوبی بگذاریم از برایش که بعدها معلوم باشد که آدم وقف را به کجا بسپارد که از اداره دولتی امین تر و مطمئن تر باشد ماکه اداره اوقاف داریم و نظارت بر اوقاف داریم به موجب قانون و میل داریم که تمام اوقاف در دست اداره اوقاف ما باشد اگر این طور عمل کنیم نسبت به موقوفاتی که در دست وزارت مالیه بوده به عنوان اجاره گمان میکنم اطمینان مردم سلب شود و متزلزل شود و این خوب نیست باید پنج فقره، ده فقره، پانزده فقره را صرف نظر کنند بگذارند به وقف باشد بعد از صد و بیست سال صد و سی سال دو مرتبه به خود مصرفش بدهیم و به متولی شرعیش بدهیم تا معلوم باشد که ثبت اسناد نتیجه اش چه چیز است و سپردن به دست دولت و وزارت اوقاف نتیجه اش چیست این را وزارت اوقاف میبایستی تذکر میدادند در هیئت دولت حالا که نداده و فراموش کردهاند بنده عقیده دارم که خود وزارت مالیه این را در نظر بگیرند که موقوفات مدرسه حاج ملا آقا رضا را که در این شصت سال اجاره اش بیست برابر شدهاست سی برابر شده است بگوئیم چهار برابر بگیرد این را نه قانون اساسی اجازه میدهد نه قوانین دیگر نه مصلحت.
وزیر مالیه- این قسمت آخر فرمایش آقای افسر که اظهار علاقه مندی فرمودند (که حالا بنده جواب میدهم) مثل این است که فرمایشاتی که آقای مؤید احمدی فرمودند تشریف داشتند وشنیدند ولی موقعی که بنده جواب عرض کردم تشریف نداشتند (افسر- نبوده) همین است بنده فوراً حدس زدم عرض کردم عوض مال الاجاره و عوض بهره را ما مکلف نمیکنیم بفروشند در ماده چهارم ملاحظه بفرمائید مکلف نیستند بفروشند اگر کسی بخواهد با موافقت خودش دولت حاضر است پنج برابر بدهد اگر نخواهد مال خودش است (افسر- بسیار خوب) این اصلاً مالیه به انتفاء موضوع است (اورنگ- با موافقت صاحبان آنها) البته مثل خالصه انتقالی که شبیه اوست دولت را مکلف کرده که حتماً بفروشد ما این را مکلف نمیکنیم هر وقت موافقت کرد میخرند نمیخواهد میگوید صد برابرش هم نمیفروشم اما راجع به میزان آنچه بدهی هست ما تمام این ملاحظات را کردهایم و باید عرض کنم واقعاً خیلی عادلانه ترتیب شده است حتی بیشتر از آنچه که در نظر میاید همین قانون متمم بودجه را که امسال رأی دارید ملاحظه بفرمائید بیشتر از پنج تومان نیست اینجا تا شش تومان و چهار قران هم هست برای بعضی جاها یک قسمتی را هم پنج تومان خریدهاند ولی این که فرمودید چرا مستمریات موروثی را فرق داده است اولاً خیلی کم شده است آنهائی است که از زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه داده شده است لابد اشخاصی که به طور معتدلانه تصور میشود که چهار برابر
قیمت عادله میشود و این مستمریات موروثی هفت هشت ساله که هفت هشت سال باقی باشد معادل با او میشود ولی آن کسی که مستمری داشته وفات کرده فرضاً اگر به بچه پنج ساله دارد او تا بیست یک سال اگر بگیرد پانزده سال باید اولادش بزرگ شود و یا این که عیال دارد و اولاد دارد از این جهت باید این نسبت منظور شود و در اینجا هم به تناسب مدت منظور شده است و ترتیب خوبی است ولی آن هائی که مستمری شخصی دارند عرض کردم هم عده اش کم است و هم البته کسی که شصت سال است مستمری میگیرد معنیش این است که دوام زیاد ندارد (افسر- این از مجلس گذشته است شصت سال نیست) خیر نظر من میرود به وظیفه یا شهریه این مستمری است اول هم اشاره فرمودید این قانون آن هائی را که وظیفه و اینها میگیرند شامل نمیشود مستمریات است و صیغه مستمری آن هائی را ه به صیغه شهریه و وظیفه است شامل نمیشود این میشود چهار برابر ولی اینکه موروثی استبه تناسب مدتی است که باقی است به نظر بنده اجحاف نشده و نهایت ارفاق هم شده است و خواهید دید که خود مردم هم کمال رضایت را دارند میآیند این کار را میکنند برای این که الان یکی از آقایان میپرسیدند که به چه میزان و روی چه بنائی این شده است الان آدم به یک کسی قرضی داشته باشد که بنا باشد هر سال یک قسطی از آن را بدهد یک مقداری از آن را بدهد طرف میآید میگوید نزول میکنم فلان قدر کمتر بده و امروز بده برای این که فرع دارد و فرع اندر فرع دارد پولی که آدم توی صندوق داشته باشد این طور است این است که این کافی به نظر آمده است بیشتر از این هم روا نیست و اقتضا ندارد یعنی چنانکه ملاحظه می فرمائید ما قرض میکنیم از بانک و این را میپردازیم برای اینکه این حسابها پاک شود دفاتر شسته شود و تمام شود واین معادل است با اینکه قانونی بگذرانیم که خیلی هم ممکن بود و تصویب شود و موافقت بکنند که سه سال دیگر بعد از امسال این مستمریات را در بودجه بگذارند و بعد دیگر هیچ نگذارند حالا ما میخواهیم اینطور بشود یک جا یک پول قابلی دستشان بیاید.
جمعی از نمایندگان- کافی است.
رئیس- پیشنهادی از آقای ملک زاده رسیده است:
پیشنهاد آقای دکتر ملک زاده
پیشنهاد میکنم قسمت یک از ماده اول به ترتیب ذیل اصلاح شود.
مستمریات شخصی غیر موروثی که از هزار ریال تجاوز نکند در سال شش برابر مبلغ پرداختی سالیانه مستمریات شخصی غیر موروثی که از ده هزار ریال در سال تجاوز نکند چهار برابر مبلغ پرداختی سالیانه مستمریات شخصی غیر موروثی که سالیانه از صد هزار ریال تجاوز نکند سه برابر مبلغ پرداختی سالیانه.
رئیس- آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده- با تصدیق بفرمایشاتی که همه آقایان فرمودند این لایحه را بنده هم معتقدم که یکی از لوایح اصلاحی مملکت است و فوق العاده... بنده از برای این که همانطور که اعتراض شد در اینجا که یک مستمریاتی حقاً و بدون حق در حق یک اشخاصی برقرار شده در گذشته و امروز هم گفته نشود که به طور حق و ناحق اینها قطع شده است باز خریده شده است دو نکته را لازم می دانم که تذکر بدهم یکی اینکه به عقیده بنده الان یک اشخاصی هستند که دارای مکنت و ثروت هستند و استفاده هم از خزانه دولت به عنوان مستمری میکنند در مقابل یک عده هم هستند که شاید روز اول هم به ناحق به اینها داده شده است ولی امروز معاششان از این را ه میگذرد و شاید به یک سنی هم رسیدهاند که دیگر نمیتوانند کار و شغلی برای خودشان تهیه و دست و پا کنند این است که بنده در این جا پیشنهاد داده که به یک تقسیماتی قائل شویم اشخاصی که تا حدود صد تومان در سال که هزار ریال باشد مستمری میگیرند یک مبلغ بیشتری منظور شود برای خرید مستمری آنها و به عقیده بنده شش برابر نشود و اشخاصی که از صد تومان تا هزار تومان مستمری دارند چون مبلغ کافی تری است به عقیده بنده در همان حدود چهار برابر یا پنج برابر
باشد مقصود بنده این است که یک اشخاصی هستند خانواده هائی هستند که امروز با این حقوق مختصر استفاده میکنند و زندگانی میکنند و اگر بیشتر رعایت اینها در این قانون بشود خیلی لازمتر و بهتر است و اگر این نحو را نمیشود قبول کرد یک قیدی بکنید که اشخاصی ه استطاعت دارند به مبلغ کمتری خریده شود و اشخاصی که استطاعت ندارند یک مبلغ زیادتری به آنها داده شود که از آن مبلغ بتوانند تأمین معاش خود و خانواده شان را بکنند حالا هر نظری که آقای وزیر مالیه دارند و به نظرشان بهتر میاید بفرمایند.
مخبر- این پیشنهادی که نماینده محترم فرمودند گذشته از این که پیشنهاد خرج است و از طرف نماینده نمیشود (ملک زاده- خیر این مورد نیست) علاوه بر این از روی فلسفه طوری تنظیم شده که نمیشود قبول کرد فقط اشکالی که اینجا پیش بینی میشد همان بود که شاهزاده افسر اینجا اظهار کردند که چرا مستمریات شخصی چهار برابر است و موروثی بالاخره میرسد به شش برابر و نیم این از نقطه نظر این است که مستمریات شخصی مستمریاتی است که از سنوات خیلی قدیم برقرار شده و تقریباً به واسطه طول مدت موضوعش منتفی شده اگر چند قلمی هم باقی مانده نزدیک به این است که موضوعی از بین برود یعنی سنشان دیگر اقتضاء نمیکند واز این جهت برای آنها تقریباً شش سال یا پنج سال دیگر مدت عمر تصور کردهاند و تومانی چهار تومان قرار دادهاند در صورتیکه ممکن است یکسال دیگر بیشتر نباشد شش ماه دیگر بیشتر نباشد پس این خیلی از عدالت دور نیست و اما آن قسمتی که طبقه بندی کردهاند که یان طبقه بندیش خیلی از روی عدالت است آنکه یکسال است تعائل میدهد آن که از یکسال تجاوز کرد ممکن است یکسال و یک ماه باشد ممکن است دو سال باشد آن را شانزده قران قرار دادهاند وهکذا به تناسب مدت یک مزایائی بر ایشان قائل شدهاند در این صورت پیشنهادی که دولت کرده است و کمیسیون بودجه هم موافقت کرده به عدالت نزدیکتر است و نماینده محترم هم مقتضی است که پیشنهادشان را مسترد بدارند.
ملک زاده- بنده مسترد میدارم.
رئیس- آقایانی که با ماده اول موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان برخاستند)
رئیس- تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود:
ماده دوم- اشخاص ذیل حق استفاده از بازخرید مستمری نداشته و مستمری آنها در آخر اسفند ۱۳۱۳ از دفاتر دولت حذف خواهد شد.
۱- اشخاصی که مرتباً حقوق از خزانه دولت میگیرند.
۲- صاحبان مستمریاتی که تا آخر اسفند ۱۳۱۳ برای اخذ قیمت بازخرید مستمری به وزارت مالیه مراجعه نکرده باشند.
رئیس- آقای عراقی.
عراقی- اگر چه تصور میکنم آقای وزیر مالیه در این قسمت چیزی گفتند ولی اینجا نوشته است در ماده ۲ اشخاص ذیل حق استفاده از بازخرید مستمری نداشته و مستمری آنها در آخر اسفند ۱۳۱۳ از دفاتر دولت حذف خواهدشد ۱- اشخاصی که مرتباً حقوق از خزانه دولت میگیرند حقوق گرفتن غیر از مستمری است حقوق شامل شهریه هم میشود که از خزانه دولت میگیرند خواستم آقای وزیر مالیه یک توضیحی بدهند که در صورت مجلس هم قید بشود که مراد از اینکه حقوق از خزانه دولت میگیرند چه جور اشخاصی هستند آیا شهریه بگیرها هم جزء این اشخاصند یا حقوق چیز دیگر است که شامل شهریه نمیشود؟ این یکی یکی دیگر در قسمت دو که نوشته است صاحبان مستمریاتی کهتا آخر سنة ۱۳۱۳ برای اخذ قیمت بازخرید مستمری به وزارت مالیه مراجعه نکرده باشند مستمری آنها حذف می وشد ممکن است چون لغت وزارت مالیه دارد این را یک توضیحی بدهند یا یک چیزی بر عبارت آن افزوده شود مثل ادارات مالیه برای
این که ممکن است کسی که مستمری دارد دستش به وزارتمالیه نرسد این به اداره مالیه رجوع کند که آن بیچاره حقوقی که میخواهد بگیرد یعنی میخواهد بفروشد از دستش نرود در اینجا خوب است یک کلمه ادارات مالیه هم در اینجا گذارده شود که در مراکز به وزارت مالیه و در ولایات و ایالات به ادارات مالیه رجوع کنند.
وزیر مالیه- این منظوری را که آقای عراقی فرمودند البته منظور وزارت مالیه هم همین است و مقصود از لفظ وزارت مالیه همان طور که در سایر قوانین و نظامنامهها هم هست شامل ادارات مالیه هم میشود و قبلاً هم عرض کردم و اگر پیشنهاد هم بفرمائید قبول میکنم و اینجا منظور این نیست که پا شوند بیایند در مرکز به وزارت مالیه صورت بدهند پیشنهاد هم ممکن است بدهند در قسمت آن که اشخاصی که حقوق مرتباً میگیرند شاید اشتباه شده است یا این که حقوق دیگری اشخاصی که مستمری دارند و علاوه بر مستمری یک حقوق دیگری از دولت میگیرند یا مستخدم دولت هستند و علاوه بر آن شهریه هم دارند یا بهر عنوان دیگری یک حقوقی از خزانه دولت به او میرسد اگر بنا باشد که حقوق دیگری از خزانه دولت به او برسد دیگر مستمری به او نمیدهند (عراقی- پس هر حقوق دیگری) بلی هر حقوق دیگری هر چه باشد اصلاً این قانون همان طور که عرض کردم ایجادش برای این بوده است که اشخاصی که عاجز بودهاند یا فقیر بودهاند ولی کسی که نان خودش را در میاورد البته او دیگر نباید مستمری بگیرد و تا آخر ۱۳۱۳ حذف میشود.
رئیس- آقای فهیمی.
فهیمی- در قسمت اول قید شده است که اشخاصی که مرتب حقوق از خزانه دولت میگیرند و در قسمت اول ماده قید میکند که تا آخر اسفند ۱۳۱۳ از دفاتر دولت حذف خواهد شد این معلوم میکند که در سنة ۱۳۱۱ و ۱۲ و ۱۳ یک حقی خواهند داشت در صورتی که اشخاصی که مرتباً حقوق میگیرند اعم از این که عنوان شهریه باشد یا عنوان دیگری باشد اینها اصلاً حق گرفتن مستمری ندارند و سابقاً هم در ضمن بودجهها ذکر میشد که حقوق مستمری اشخاصی که از خزانه دولت حقوق میگیرند اصلاً باید حذف شود ولی تا آن مدتی که اینجا قید شده است که تا آخر ۱۳۱۳ باشد این یک حقی برای آنها حفظ میکند بنده نظرم میرسد که اگر آقای وزیر مالیه موافقت بفرمایند در آخر این جمله علاوه شود که اشخاصی که فعلاً حقوق میگیرند مستمری نباید داده شود و اگر به این ترتیب که نوشته است باقی باشد یک حقی برای آنها حفظ میکند.
مخبر- همان طور که فرمودید مقصود این است که یک حق بازخریدی برای آنها باقی بماند زیرا که این قانون اجرایش تا آخر اسفند ۱۳۱۳ است آن وقت مستخدمی که از خزانه دولت حقوق میگیرد ممکن است که فردا منفصل شود اگر منفصل شد باید بتواند بفروشد مستمری خودش را حالا که حقوق می گیردنمیتواند مستمری بگیرد ولی اگر بعد منفصل شد یا منتظر خدمتی شد که حقوق نمیگیرد آن وقت میتواند بفروشد این حق بازخرید مستمریات همانطور که برای سایرین تا آخر ۱۳۱۳ هست برای مستخدم هم باشد منتهی اگر مرتب حقوق میگیرد نمیتواند استفاده کند اگر حقوق نگرفت در این مدت میتواند مستمریش را بفروشد و این مساعدتی است برای آنها.
رئیس- پیشنهادی از آقای مؤید احمدی و آقای عراقی رسیده است قرائت میشود.
پیشنهاد آقای مؤید احمدی
در جمله آخر فقره دو پیشنهاد میکنم در مرکز واردات مالیه در ولایات و ایالات مراجعه نکرده باشند.
پیشنهاد آقای عراقی
بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۲ بعد از حقوق نوشته شود (دیگر) و باز پیشنهاد میکنم بعد از لفظ وزارت مالیه نوشته شود در ایالات و ولایات به اداره مالیه.
وزیر مالیه- محتاج به توضیح نیست آن قسمت اول را که قبول دارم و راجع به لفظ (دیگری) شاید بهتر این باشد که قبل از لفظ حقوق نوشته شود به عنوان دیگری حقوق از خزانه دولت بگیرد (عراقی- بسیار خوب بنده هم همین طور قبول دارم) قبل از لفظ مرتباً گذارده شود.
رئیس- عبارت را یک بار دیگر میخوانیم.
ماده دوم- اشخاص ذیل حق استفاده از بازخرید مستمری نداشته و مستمری آنها در آخر اسفند ۱۳۱۳ از دفاتر دولت حذف خواهد شد:
۱- اشخاصی که مرتباً به عنوان دیگری حقوق از خزانه دولت میگیرند.
۲- صاحبان مستمریانی که تا آخر اسفند ۱۳۱۳ برای اخذ قیمت بازخرید مستمری در مرکز به وزارت مالیه و در ولایات به اداره مالیه مراجعه نکرده باشند.
افسر- یک توضیحی بنده میخواهم.
رئیس- بفرمائید.
افسر- ادارات مالیه ظاهرش باید این باشد که... مالیه رجوع کنند ممکن است به اداره دخانیات و تحدید رجوع کنند که آن ادارات مرجع این کار نیستند این را خوب است توضیح بدهند که رفع اشکال بشود.
وزیر مالیه- اصطلاحاً که گفته میشود ادارات مالیه همان.... مالیه است و توضیح دیگری لازم ندارد.
رئیس- آقایانی که با ماده دوم با اصلاحی که شد موافقت دارند قیام فرمایند.
(عده زیادی قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده سوم قرائت میشود:
ماده سوم- اقلامی که به عنوان صرف روشنائی و مقابر ضمن دفاتر مستمریات منظور میباشد به استثنای اقلام ذیل تماماً حذف خواهد شد:
الف- صرف روشنائی مزارات هر یک از ائمه اطهار و حضرت ابوالفضل علیهم السلام.
ب-صرف روشنائی مقابر سلاطین ماضی و عباس میرزا نایب السلطنه که امسال به بودجه وزارت معارف انتقال یافته و در سالهای بعد اعتبار لازم برای آنها در بودجه وزارت مزبور منظور خواهد گردید.
ج- صرف روشنائی و مخارج مدارس مطابق اقلام خرج آمده دفتر نقداً جلساً به بودجه وزارت معارف انتقال خواهد یافت.
تبصره- اجناسی که نرخ آنها ثابت است به همان نرخ و آنهائی که تعیین قیمت نشده به نرخ روز تبدیل به نقد خواهد شد.
د- صرف روشنائی مقابر مرحوم شیخ مرتضی انصاری- مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی- مرحوم حاجی ملا هادی سبزواری- مرحوم حاج شکرالله کردستانی به بودجه معارف انتقال خواهد یافت.
رئیس- آقای دیبا.
طباطبائی دیبا- بنده عقیدهام این است که مساجد از قلم افتاده است یک مساجدی هم هست که در دفاتر برای روشنائی آن مساجد هم یک مبلغی از قدیم منظور شده بدیهی است استثنائی که در این اقلام شده یعنی از قسمت الف به بعد برای احترام آنهاست همان احترامی که بقاع متبرکه ائمه اطهار دارد مساجد هم همان احترام را دارد (افسر- بیشتر دارد) بلکه بیشتر دارد در صورتیکه آنها استثناء شده و در دفاتر هم به اسم بعضی مساجد و مدارس یک مبلغی منظور شده عقیدهام این است که در یک قلمی هم که البته متناسب باشد مثلاً در قسمت (ج) علاوه شود مساجد.
وزیر مالیه- چون احتمال میدهم که در باب صرف روشنائی و اینها که چیز بی اهمتی است برای این که عده کمی است و در غالب موارد بلکه نمیخواهم عرض کنم که شایداستثناء داشته باشد عرض میکنم در غالب موارد به محل خودش صرف نمیشود چون هر کسی ممکن است که یک جائی سراغ داشته باشد واین صحبتها به میان بیاید چون این صرف روشنائی هم جزء مستمریات است
و حالا آمده عرض کردم مستمریات را به پنج دسته مختلف تقسیم کرده که یکی هم صرف روشنائی است و صرف روشنائیهای بسیار عجیب و غریبی دارد که بنده این جا صورت دارم که اگر صورتش را بخوانم آقایان ملاحظه میفرمایند (بنده قصدم انتقاد نیست) مثلاً صرف روشنائی مقبره لوط پیغمبر که بنده تا این را ندیده بودم نمیدانستم که لوط پیغمبر در ایران مدفون است (خنده نمایندگان) از این قبیل چیزها و صرف روشنائیهای مساجد دارد این است که اصلاً وقتی که در بعضی موارد به طور کلی استثناهائی شده و اگر هم استثناء نمیشد شاید هیج ایرادی نمیشد و یکی دو سه تا استثنای مهمی که میشود آن وقت غالباً معلوم است آقایان توجه دارند هر کس ولایت خودش را خوب میشناسد ولی ما یک اصولی را اتخاذ کردیم اولاً صرف روشنائی اصلاً صرف نمیشود ثانیاً چه لزومی دارد که هر جا که یک مسجدی هست دولت صرف روشنائی آن را بدهد مردم مؤمن و متقی هستند آنها باید بدهند ما گفتیم یکی خود ائمه اطهار شخص امام را مستثنی کردیم و الا امامزادههای مختلف زیاد است که بنده صورتش را دارم دیگر این که پادشاهان هستند البته سلاطین صفویه بودهاند سلاطین قاجاریه بودهاند در زمانش مقبره اش باید محفوظ بماند عباس میرزا هم در ضمن صحبت آمد و اضافه کردیم و اصراری هم ندارم اگر آقایان بخواهند حذف کنند بنده هم موافقت دارم ولی نه قصد این باشد که وقتی ما ائمه را گفتیم امامزادهها یا برادران ائمه که بودهاند یا دیگران یان را به تدریج وسعت بدهیم و وقتی که پادشاهان را گفتیم به شاه زادهها هم وسعت بدهیم شاه زادههای خیلی محترم که ما قدر آنها را میشناسیم نه این که صرف روشنائی ندادن مثل انکار قدر و مقام آنها باشد یکی دیگر که استثناء شد که باز کم است مدارس بود مدارس مطلب دیگر بود مدارس صرف طلاب میشود (یک نفر از نمایندگان- اگر بشود) و خوب است و ما این را حذف نکردیم و این را جزء بودجه وزارت معارف کردیم راجع به علماء هم یک اصلی اتخاذ کردیم یعنی نه یک کسانی را که اصلاً کسی نشناسد علمای خیلی بزرگ درجه اول که در زمان خودش درجه اول بودهاند و مرجع تقلید تمام ایران بودهاند مثل حاج میرزا حسن شیرازی در نظر گرفتیم یا حاج ملاهادی سبزواری که همه مقامش را می دانند مقام مخصوصی دارد و یکی از علمای کردستان که او هم مقامش را همه قبول دارند گذاشتیم (اورنگ- مقامش شامخ است) و باقی را حذف کردیم ولی ارگ بخواهیم در این موارد بحث کنیم هر کدام دیگر را هم میشود گفت که چه عیب دارد باشد قصدمان این بود که همه را یک جا حذف کنیم ولی برای ائمه اطهار (بنده نمیخواهم عرض کنم که صرف نمیشود) انشاءالله صرف میشود که اگر هم شکی باشد بنده که شک ندارم ممکن است صرف بشود ولی خواستیم که فقط ائمه اطهار نوشته شوند چون عده شان محدود است ولی امامزادهها عده اش محدود نیست این است که امیدوارم که آقایان این اصل را قبول فرمایند و دیگر توسعه ندهند (صحیح است).
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادی از آقای دیبا رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا
پیشنهاد مینمایم در قسمت (ج) ماده سوم بعد از مدارس علاوه شود مساجد.
رئیس- آقای دیبا.
طباطبائی دیبا- فرمایشاتی که آقای وزیر مالیه فرمودند در جواب بنده حقیقتاً مربوط به آن چیزی نبود که بنده عرض کردم بنده امامزاده... پیغمبری که مجهول است آن را عرض نکردم فقط مساجد را عرض کردم که اقلامش هم زیاد نیست اگر به دفاتر مراجعه بفرمائید اقلام مخصوصی است چه در مرکز و چه در ولایات در مرکز یک مساجدی هست که برای مخارج و صرف روشنائی آنها یک مبلغی معین شده است و همین طور در ولایات و بعد از پیشنهاد بنده هم عقیده بنده این است که پیشنهاد دیگری نخواهد شد این که فرمودند که صرف نمیشود بنده هم تصدیق دارم که ممکن است مخارج روشنائی و سایر مخارج صرف نشود ولی دولت باید نظارت داشته باشد که در محل خودش صرف بشود.
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای دیبا را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه شد. لایحه طبعاً به کمیسیون میرود. آقای شریعت زاده فرمایشی دارید.
شریعت زاده- پیشنهادی که آقای دیبا کردند پیشنهاد خرج است در واقع برای این که در خبر کمیسیون بودجه این قلم پیش بینی نشده است بنده خواستم این را تذکر بدهم.
دیبا- اجازه بفرمائید که همچو نیست. اولاً به موجب نظامنامه خرج در قانون بودجه است و در قانون بودجه نماینده نمیتواند پیشنهاد خرج بکند و ثانیاً این خرج نیست و این عمل بازخرید است مثل بازخرید خالصه انتقالی و در این جا اگر یک پیشنهادی یک نفر نماینده بدهد پیشنهاد خرج نیست و این اعتراض آقای شریعت زاده وارد نیست.
رئیس- این پیشنهاد را بنده رأی گرفتم و مدافعه اش هم بر عهده بنده است. هر گفته و هر عملی متضمن خرج است اگر این طور بسیط باشد اصلاً وکیل حرف نباید بزند (صحیح است) این است که این پیشنهاد خرج نیست و یک عملی است که ممکن است از آن عمل تولید خرج هم بکند و فعلاً لایحه میرود به کمیسیون.
[۸- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه]
رئیس- اگر موافقت می فرمائید جلسه آینده یکشنبه هیجدهم اردیبهشت سه ساعت قبل از ظهر دستور هم متمم لایحه بازخرید مستمریات.
(مجلس یک ساعت بعداز ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- دادگر
قانون
اجازه انتخاب محصلین ایرانی امریکا جزو صدی بیست محصلین اعزامی
ماده واحده- وزارت معارف مجاز است از محصلین ایرانی که در ممالک متحده امریکا تحصیل میکنند با احراز شرایط مصرحه در قانون ششم تیرماه ۱۳۰۸ نیز جزء صدی بیست محصلین اعزامی به خارجه انتخاب نماید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی- دادگر