مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۶

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ آذر (قوس) ۱۳۰۰ نشست ۴۶

صورت مشروح مجلس یوم شنبه یازدهم قوس ۱۳۰۰ مطابق سوم ربیع الثاین ۱۳۴۰

مجلس تقریباً یک ساعت و نیم قبل از غروب و در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید.

(صورت مجلس یوم پنج شنبه نهم قوس را آقای تدین قرائت نمودند.)

رئیس ـ یک لفظ در صورت مجلس ساقط شده است و آن این است که بنده در جلسه قبل عرض کردم این مسئله راجع به امور داخلی مجلس است لفظ داخلی استنباط شد باید اضافه شود. آقای سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ اگر اجازه بفرمائید بنده در جزء اخیر صورت مجلس عرضی دارم و ناچارم دفاع کنم چون بنده یک نفر از امضاء کنندگان آن پیشنهاد هستم و باید دفاع کنم.

رئیس ـ راجع به آن مسئله نیست راجه به صورت مجلس ار اعتراضی دارید بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ عرایض بنده هم راجع به صورت مجلس است چون در صورت مجلس نطق آقای سردارمعظم ذکر شده لازم است بنده هم در مقابل جواب بدهم چون یکی از امضاء کنندگان پیشنهاد هستم …..

رئیس ـ آیا چیزی گفته‌اید که در صورت مجلس نوشته نشده است؟ یا در اصل مطلب می‌خواهید داخلی شوید.

آقا سید یعقوب ـ خیر در جلسه گذشته پیشنهادی نسبت به تعیین وقت شد که بنده هم امضاء کردم بعدها سردار معظم شرحی راجع به این مسئله فرمودند بنده می‌خواهم جواب این مسئله را با دو کلمه بدهم..

رئیس ـ تامل بفرمائید آیا چیزی در آن جلسه فرموده‌اید که در صورت مجلس نوشته نشده است اگر اینطور است حق اعتراض دارید و اگر می‌خواهید در اصل مطلب داخل شوید که آن شب قرار شد در این خصوص مذاکره شود.

(بعضی تصدیق کردند)

رئیس ـ (غیر از این اعتراض نیست؟) (گفتند خیر) پس صورت ملس تصویب شده دستور امروز:

شور اول در عهدنامه بین ایران و روس است ولی قبلاً بعضی مطالب است که باید به عرض آقایان برسد اولاً سه فقره تلگراف از سمنان و اصفهان و عراق رسیده چون کمیسیون عرایض صلاح دیده است در مجلس قرائت بشود..

لهذا قرائت می‌شود (تلگراف مزبور را آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند.)

از سمنان ـ ساعت مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه کپیه هیئت معظم الوزراء عظام دامت عظمتهم از اعطای امتیاز استخراج معادن نفت ایالات و ولایاتبه کپانی (استاندار اویل) آمریکائی که حقیقتاً جامع محسنات و منافع کثیره حالی ومالی اهالی سعادت و رستگاری مملکت و نیکوترین اصلاحات خیر خواهانه نمایندگان محترم ملت و عالی ترین اقدام سیاسی هیئت معظم دولت را ایجاب می‌نماید شایان همه نوع تقدیر دانسته اصلاح کلیه امورات ملت را انتظام داریم.
از طرف عموم اهالی از اصفهان: مقام مقدس دارالشورای کبری و کپیه ریاست وزاء عظام کپیه جریده ایران از تصویب امتیاز نفت شمال به کمپانی آمریکائی و اقدام هیئت محترم دولت عموم اصناف متشکر و تبریکات صمیمانه خود را تقدیم می‌دارند اتحادیه اصناف
از عراق: مقام منیع ریاست الوزراء العظام دامت عظمته کپیه مجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانه کپیه جریده فریدة ایران دست خط تلگرافی مبنی بر عقد قرارداد بین دولتین ایران و جمهوری ممالک متحده زیارت البته چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار. نمی دانیم با چه زبان و بیان از عقد قرارداد حیات بخش تشکرات خود را تقدیم داریم همین قدر عرض می‌کنیم توده ملت می‌تواند از اثر این کار متصدیان امور که جز سعادت مملکت منظوری ندارند حیات خود را امیدوار شود. خاتمتاً توفیق زمامدارام امور را در حسن سیر طریق ترقی و تعالی مملکت خواستاریم.
رؤسای ادارت عراق سردار بختیار ـ رئیس پست کافی الدوله قوام همایون مصطفی رئیس اوقاف – رئیس ارزاق شریف دکتر رئیس عدلیه امین الاسلام محاسب الملک رئیس مالیه ـ رئیس ژاندارمری کیوان.

رئیس ـ کمیسیون عرایض راپورتی نسبت به عملیات دو ماهه خود داده اگر مخالفی نیست قرائت شود چون مطابق نظامنامه داخلی باید کمیسیون عرایض هر دو ماه یک مرتبه راپورتی از عملیات خود به مجلس بدهد حالا آن راپورت را حاضر نموده و تقاضا کرده‌اند در مجلس قرائت شود.

(آقای مستشار السلطنه مخبر کمیسیون عرایض راپورت کمیسیون را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی به مجلس شورای ملی.

مورخه نهم قوس ۱۳۰۰ اول ربیع الثانی ۱۳۴۰ اینک که قریب دو ماه است کمیسیون عرایض و مرخصی تشکیل شده و هفته پنج جلسه مرتباً منعقد و ادای وظایف قانون یخود را به هر امری مقدم داشته لازم دید خلاصه عملیات خود را به عرض مجلس شورای ملی برساند.

کیمسیون در ۱۹ برج میزان بعد از انتخاب هیئت رئیسه خود مواد ۶۹ و ۷۳ نظامنامه داخلی را در نظر گرفته به عرایض وارده مراجعه و تا هشتم برج قوس به ۹۴۸ فقره عرایض وارده و جوابهای وزارت خانه‌ها مواجه و در مورد لازمه معاونین وزارتخانه‌ها را دعوت و مذاکرات حضوری به عمل آمده که شرح هر یک در اوراق مخصوصه مندرج و به موجب ماده ۷۰ در اطاق تنفس از نظر آقایان نمایندگان محترم می‌گذرد.

چند فقره مطالب مهمه را کمیسیون لازم می داند به عرض مجلس شورای ملی رسانیده و نظر آقایان نمایندگان محترم را جلب نماید:

۱- در مقابل تقاضای کتبی برای مرخصی بعضی آقایان نمایندگان محترم کمیسیون عرایض و مرخصی محض مراعات اصل هفتم قانون اساسی و ماده صدم نظامنامه داخلی از موافقت تقاضای آقایان خود داری نموده و منتظر است آقایان نمایندگان که از ولایات و ایالات منتخب شده و می‌شوند در مرکز حضور پیدا خواهد نمود.

۲- شایات متواتره از اغلب حکام مخصوصاً از حکام یزد ـ اصفهان ـ عراق و ایالات کرمان (از کرمان کمتر) به مجلس شورای ملی می‌رسد مبنی بر اینکه به عنوان باج راه ـ تقدیمی ـ تومانی سی شاهی علاوه بر مالیات معمولی ـ تعلق سبورسات ـ عشریه از متروکات متوفی ـ جرایم و غیره دریافت می‌نمایند و کمیسیون عرایض حسب التکلفی مراجعه به وزارت داخله نموده و وزارت ماشارالیها از حکومتهای محال فوق الذکر مستفد شده حکومت‌های مزبوره بعضی را تکذیب و برخی را وعده احقاق حق داده‌اند عارضین قانع نشده مدارکی مبنی بر صدق عرایض خود و تظلمات خود اشتباه کاری حکام فوق و تعدیات آنها به مجلس شورای ملی فرستاده‌اند علیهذا کمیسیون راجع به جواب این قبیل متظلمین از مقام محترم مجلس شورای ملی کسب تکلیف و جلب نظر می‌نماید و برای مزید استحضار خاطر آقایان نمایندگان محترم و استدعائی که متظلمین نموده‌اند دو فقره از عرایض و تلگرافات متظلمین و فراریهای از مامورین حکام فوق قرائت می‌شود.

مستشارالسلطنه مخبر کمیسیون ـ عین عریضه یزدی‌ها و تلگراف متظلمین مهاباد قرائت می‌شود.

از کاشان به تهران.

مورخه ۲۹ عقرت ۱۳۰۰ نمره تلگراف ۱۴۹

توسط حضرت آقای سردارمعظم خراسانی، آقای مدرس شاهزاده سلیمان میرزا. مقام مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه.

کپیه مقام منیع ریاست وزراء عظام.

کپیه طوقان ما اهالی مهاباد دارای پنج کرور مکنت در ایام مشروطیت قبل از حکومت بختیاری بوده‌ایم و حالا از مظالم حکومت بختیاری طوری شده که از عهده بذر کشت خودمان نمی‌توانیم برآئیم چند نفر از محترمین رؤسای مهاباد که پدر و برادر ما بیچارگان هستند چند سال است مرحوم شده‌اند به فروش ملک مبلغی تهیه کرده بودیم که جنازه موجود شده شبانه جمعی سوار بختیاری به خانه‌های ما بیچارگان ریخته بنای اذیت و غارت را گذارده‌اند دعا گویان فراراً به کاشان آمده‌ایم خود امیر اکرم با عده زیادی وارد مهاباد نمی دانیم چه بر سر اهل و عیال ما بیچارگان آمده نجات از ظلم به کلام الهی که یاد کرده‌اید که ابداً خیانت به موکلین خود که سی کرور ملت می‌باشند نکنید این عریضه ما بیچارگان را درحضور عموم وکلاء و حضرت صمصام السلطنه که هم وکیل ملت و هم رئیس بختیاری است و شخص بزرگ و با انصافی است به آواز بلند قرائت نمائید ما بیچارگان را نجات دهید از ظلم امیر اکرم شما وکلای ما با کمالی احترام در خانه‌های خود هستید آیا نباید ملاحظه رنجبر غارت شده را بکنید الغوث الغوث الغوث.
امضاء سیزده نفر و عموم رعایای مهاباد

ساحت مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه

گرچه طرز رفتار خوانین بخیاری عموماً و آقای سردار ظفر خصوصاً در نظر نمایندگان محترم ملت بالاخص نمایندگان جنوب پوشیده نبوده و نیست مدت سه سال و اندی است قرعه بدبختی به نام اهالی یزد بیرون آمده ملت بیچاره یزد دوچار یک نفر جوان مغرور بختیاری امیر حسین خان پسر سردار ظفر گشته تعدیات گوناگون این جوان خود سر جز به معاینه قابل تصور و تصدیق نیست علاوه بر فشارهای عادی که سیره بختیاریها در قلمرو حکمرانی خود دارند اضافه بر اخذ جرائم گزاف تمرد از اوامر دولت ممانعت از جریان چرخهای ادارات فرزند ارشد شدن از هر ملت متمولی متاسفانه …..

آقامیرزا هاشم آشتیانی ـ یک مرتبه دیگر قرائت بفرمائید.

مستشار السلطنه ـ ممانعت از جریان چرخهای ادارات فرزند ارشد شدن از هر ملت متمول (متاسفانه مقصودشان عریضه شکایت سابق است) متاسفانه بالاختصاص حکمران جوان ما خصایصی را دارا می‌باشد که سایرین هنوز مرتکب نشده‌اند یکی گرفتن حق الحکومه که هر ساله بر مالیات یزد که تقریباً دویست هزار تومان است از توماین سی شاهی الی سه قران باختلاف محتلی طرح کرده و از رعایای زحمت کش ماخوذ می‌دارند (در هیچ نقطه از نقاط نظیر ندارد) دیگری موضوع باج راه که در خاک یزد از هر شتری سه تومان به عنوان باج گرفته که معادل یکصد و شصت هزار تومان تخمین شده است ـ بالجمله زندگانی یزدی که اساس آن بر روی فلاحت گذارد با زحمت دست و بیل از قنوات کوچک کم آب باید زراعت و با حرارت خورشید برای کسب قوت خود باید مقاومت نماتید در نتیجه دست خوش یغماگری یک عده از بختیاری بی رحم واقع شده است در این چند سال مکرر از دولت استرحام کرده عاقبت جز تجری آنها ثمری نبخشید بدون اغراق می‌توانیم عرض کنیم ربع رعیت یزد با قطار ایران متواری شده عده در طهران در این سرماید زمستان به بینوائی بسر می‌برند نه قدرت باز گشت به وطن خودنه مجال زیست تهران دارند ودر این موقع که نمایندگان ایالات و ولایات مجلس مقدس شورای ملی را متشکل ساخته‌اند صراحتاً در آن پیشگاه عرضه می‌داریم یزد در چنگال بختیاری آتش گرفته، یزدی دیگر طاقت تحمل این مظالم را ندارد وعده همان لیت و لعل دولت نزدیک است اهالی را مأیوس کند تصور می‌کنم موافق قسمی که خورده‌اید بیش از این حکومت از نمایندگان روا نیست آخر از این آقایان بختیاری سئوال فرمائید که از ما چه می‌خواهند از ملت ایران چه طلب دارند ما حکومتی می‌خواهیم که قدرت ان فقط دولت باشد نه عشیره شخصی. امنیه می‌خواهیم که تنها از طرف دولت حقوق برده اموال و اعراض ما را صیانت ند نه یک دسته عشایر وحشی یغماگر که علاوه بر اخذ حقوق از دولت سالی یک صد و شصت هزار تومان از ما باج دریافت نماید و مال التجاره ما را هم اشرار فارس به سرقت ببرند. انتظار جواب سریع و غوررسی داریم.

  • مهر و امضاء ۵۳ نفر

اغلب ملاکین مرکز و ایلات و ولایات بواسطه خشک سالی و آفتهای سماوی یا بواسطه سیل زدگی که رعایا را متفرق ساخته و در عواید آن محال نکث فاحشی حاصل شده است تقاضای ممیزی و تخفیف می‌نمایند (از قبیل: قزوین. کاشان. یزد. بروجرد. و غیره) و کمیسیون نظر به اهمیت مبحث که از نقطه نظر تأمین زراعت و آسایش حال رعیت است توجه مجلس شورای ملی را جلب می‌نماید.

۴- شکایات تجار. اصناف و هیئت اجزای بحث از مولیتر مدیر کل پستخانه میرد که خاطر آقایان نمایدگان محترم کاملاً مستحضر است چون کنترات مشارالیه منقضی شده به بقاء و دخالت او در امورات پستی قبل از رسیدگی به مواد شکایات و تجدید کنترات چه صورتی دارد و تکلیف کمیسیون در باب عارضین چیست؟

مخبر کمیسیون عرایض و مرخصی مجلس شورایی ملی مستشارالسلطنه

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بنده خواستم عرض کنم که دوره سوم قرار شده بود که خلاصه عملیات کمیسیون عرایض در چند نسخه نوشته شده و در اطاق تنفس می‌گذاشتند که آقایان نمایدگان از روی فراغت قرائت نموده و مطالعه کنند حالا اگر همانطور رفتار شود تصور می‌کنم بهتر باشد.

مخبر ـ اگر توجه بفرمائید به موجب ماده ۶۹ و ۷۳ نظامنامه داخلی مجلس در همین راپورت بنده معترض شده‌ام که همان اوراق را تهیه کرده و در اطاق تنفس گذارده شده که کلیه مطالب خاطر آقایان نمایدگان محترم مسبوق بشود ولی بعضی مطالب مهمه به کمیسیون می‌آید که کمیسیون عرایض خود را موظف می داند نظر مجلس شورای ملی را در حل و فصل آنها جلب نماید مخصوصاً بعضی شکایات رسیده بود که متظلمین تقاضا و استدعا نموده بودند که بطور فوق العاده به عرض مجلس شورای ملی برسد.

رئیس ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام ـ بنده مدتی است آرزومندم که کمیسیونهای محترم پارلمانی عرض اندامی در مجلس شورای ملی بنمایند اینک تشکرات خود را تقدیم اعضای کمیسیون محترم عرایض نموده امیداور که سایر کمیسیونهای پارلمانی هم تاسی به کمیسیون عرایض فرموده خود و پارلمان را بیکار نگذارند مخصوصاً تشکر دارم که کمیسیون عرایض عزیز و فعلاً مظلوم است که اصفهان باشد در راپورت خود یاد فرموده‌اند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید بعقوب ـ بنده که یک نفر از اعضاء کمیسیون عرایض هستم عرض می‌کنم که غرض از این راپورت نه فقط مقصود اطلاع بود بلکه غرض کسب تکلیف کمیسیون عرایض بود حالا از مجلس شورای ملی تقاضا می‌کنم راجع به این دهاتی‌های بدبختی که در خصوص مالیات فریاد می‌زنند و دهانشان خراب و ویران شده و همچنین کسانی که از ولایات اینقدر شکایت می‌کنند که کمیسیون عرایض خسته شده یک اقدامی بنماید. چون ما نمی‌خواهیم داخل عملیاتی بشویم که تزلزل و سستی در کار حکومت پیدا بشود به این جهت این چهار مسئله را به مجلس شورای لی راپورت دادیم و کسب تکلیف نمودیم واقعاً ما جواب عرایض یزدیها قزوینی‌ها و ساوجبلاغ و عراق و قم و غیره را که متصل می‌گویند دهاتمان خراب و جنس ما از بین رفته چه بگوئیم؟

ما نمی دانیم چه کنیم. اگر بگوئیم مالیات نگیرند دولت می‌گوید مجلس شورای ملی عوض اینکه برای ما فایده برساند راه عایدی ما را مسدود می‌نماید لهذا راپورت دادیم و استدعا نمودیم که مجلس شورای ملی تکلیف این مسئله را معین نماید.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ بنده می‌خواستم ببینم آیا کمیسیون عرایض که این راپورت را نوشته‌اند محض ادای وظیفه خودشان بود و همانطور که آقای شیخ الاسلام تشکر نمودند باید ما م تشکر کنیم که کمیسیون وظایف خود ر خوب انجام داده است ولی گمان نمی‌کنم تشکر کردن از کمیسیون عرایض مرهمی بزخم رعایای بیچار بگذارد فقط یک تشکری از اعضای کمیسیون شده که آنها وظایف خود را انجام داده‌اند حالا که آقای رئیس الوزراء تشریف دارند معین کردن تکلیف با ایشان است و الا اظهار حرارت کردن هر کدام از آقایانی که بنده بخواهم شرح بدهم و مجسم کنم که الی هر یک از ولایات در چه سختی هستند باز هم شاید گفته شود وقت مجلس تلف شده همه می دانیم اهالی در چه صدماتی هستند و تصور می‌کنند یگانه ملجأشان مجلس است که به محض اینکه یک عریضه عرض می‌کنند و در مجلس شورای ملی قرائت شود مجلس به زودی رفع تعدی از آنها خواهد نمود. البته همینطور هم هست و بایستی مجلس شورای ملی مقدم باشد ولی در هر صورت باید از دولت خواست که در باب این عرایض چه اقداماتی خواهند فرمود و در حقیقت این یک سؤال عمومی است که از هیئت وزراء می‌شود که در باب آسایش و راحتی رعایا و مردم بیچاره چه اقدامی خواهند کرد که کمیسیون عرایض هم راحت بشود و دیگر این همه عرایض به مجلس نرسد چون وقتی یک اقدام اساسی بشود که مردم راحت بشوند قهراً کمتر عرایض پیدا می‌شود.

رئیس ـ آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

جاج میرزا مرتضی ـ بنده می‌خواهم عرض کنم اینکه در راپورت کمیسیون نوشته شده است در کرمان کمتر عریضه و شکایت رسیده جهت این است که کرمانیهای بیچاره دیگر چیزی برایشان باقی نمانده است که بتوانند تلگراف کنند نه پول دارند تلگراف کنند نه قدرت دارند که عیضه عرض کننند به قدری در تحت فشار هستند که قدرت بدادن عرض حال نیستند حالا با این روضع که این همه سارقین هم در راه هستند و اموال مردم را می‌برند خوب است هیئ محترم دولت این پولی را که از بابت قراسورانی راه می‌دهند و از مردم بدبخت کرمان هم می‌گیرند ندهند که دیگر یک خرج زیادی بر دولت و مردم تحویل نشود سارق هم بیش از این نخواهد شد.

مستشارالسلطنه ـ عرایض راجع به بیانات شاهزاده سلیمان میرزا کمیسیون عرایض چون موقع را بیشتر از این مقتضی دید دستوری که مجلس شورای ملی برای او معین کرده بود به همین ترتیب رفتار کرد و راپورت خود را به عرض مجلس رسانید و تقاضائی که حضرت والا دارند همان تقاضائی که کمیسیون از دولت دارد که یک اقداماتی بود که ابواب شکایت بکل مسدود و اهالی راحت باشند و این راپورت هم فقط برای استحضار خاطر نمایندگان محترم نبود بلکه درواقع کسب تکلیف برای رفع شکایت متظلمین و رفاهیت آنها بود اما راجع به آن قسمتی که آقای حاج میرزا مرتضی اظهار فرمودند که چرا از کرمان در راپورت نوشته شده کمتر کاغذ شکایتی رسیده در راپورت کمیسیون نوشته شده است نسبتاً از کرمان شکایت کمتر بوده.

یعنی نسبت به سایر جاها که از حکام بختیاری شایت رسیده نسبتاً از کرمان کمتر بوده است.

رئیس ـ آقای سردار معظم خراسانی (اجازه)

سردارمعظم ـ اگر چه بنده اجازه خواسته بودم ولی حالا که اجازه فرمودید لازم میدانم از موقع استفاده کنم و عرض می‌کنم اگر بایستی راجع به راپورت کمیسیون عرایض مذاکراتی بشود خوب استامر بفرمائید این راپورت را طبع کنند و بعد به نظر آقایان برسد و مذاکراتی کنند و الا حالا هر چه مذاکره بشود بی مطالعه و بی دقت و بدون سنجش افکار خواهد بود و تصور می‌کنم مذاکره در این خصوص حالا مقتضی نباشد.

رئیس ـ چون کمیسیون عرایض راپورتی داده و تقاضا کرده بودن قرائت بشود و قرائت شد حالا که تقاضا می فرمائید طبع و توزیع می‌شود و جزو دستور جلسه دیگر خواهد شد.

مسئله تجدید نظر در نظامنامه داخلی هم جزو دستور امرزو است سابقاً این پیشنهاد قرائت شده حالا مجدداً قرائت و را گرفته می‌شود.

آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند

نظر به اینکه نظام نامه داخلی معایبی دارد که مجلس سیم نیز متوجه و مصدق آن بوده و برای رفع معایب مذکوره کمیسیونی نیز معین شده بود ولی بواسطه تعطیل مجلس سوم موفقیت در اصلاح نظام نامه داخلی حاصل نشد حالیه هم مقتضی است که مجلس شورای ملی عطف توجه در اصلاح نظامنامه مزبوره به عمل آورد بنابراین پیشنهاد می‌شود که مجلس شورای ملی به هیئت رئیسه و یا کمیسیون مخصوص ماموریت بدهد که در نظامنامه داخلی مطالعه کرده و اصلاحات مقتضیه را راپورتاً به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.

رئیس ـ در این باب مخالفی نیست؟ (گفته شد خیر)

رئیس ـ پس رای می‌گیریم … آقای مساوات فرمایشی دارند؟

مساوات ـ پیشنهاد دارای دو قسمت است یک قسمت راجع به هیئت رئیسه است و یک قسمت راجع به تشکیل کمیسیون خاصی، باید تفکیک بشود.

رئیس ـ اول باید رای بگیریم که آیا لازم است نظامنامه داخلی جرح و تعدیل بشود یا خیر؟ بعد رای می‌گیریم به کمیسیون خاصی ارجاع شود اگر رد شد رای می‌گیریم به هیئت رئیسه ارجاع شود رای می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند که نظامنامه داخلی اصلاح شود قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقایانی که تصویب می‌کنند به کمیسیون خاصی مراجعه شود قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

ملک الشعراء ـ آقایان درست ملتفت نشدند.

رئیس ـ دوباره رای می‌گیریم. آقایانیکه تصویب می‌کنند به کمیسیون خاصی مراجعه شود …

حاج شیخ اسدالله ـ با موافقت هیئت رئیسه.

رئیس ـ خیر موافقت هیئت رئیسه را لازم ندارد. آقایانی که تصویب می‌کنند به کمیسیون خاصی مراجعه شو قیام نمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ رد شد رای گرفته می‌شود به هیئت رئیسه مراجعه شود.

(جمعی گفتند معین است لازم رای نیست)

رئیس ـ شور اول در عهدنامه بین ایران و روس از فصل اول شروع می‌شود.

نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه ـ بنده تصور می‌کنم لازم است قبل از شروع به مذاکره در مواد اگر اجازه فرمائید کمیسیون عقیده خود را نسبت به دو نسخه فارسی که در نزد آقایان هست اظهار نماید. چنانکه خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است در جلسه گذشته مذاکره شد ترجمه نسخه اولی غلط است لهذا آقای سردار معظم مجدداً ترجمه فرموده بودند کمیسسیون در آن نسخه مداقه کرده و چون به موجب فصل بیست و پنج عهدنامه که نوشته شده عهدنامه هر دو زبان معتبر است به این ملاحظه باید البته توافق کامل ما بین متن روسی و فارسی موجود باشد والا ممکن است دائماً در موقع عمل سوء تعبیر بشود و به این ملاحظه کمیسیون چون در موقع مطالعه دید نسخه جدید مطابقش با نسخه روسی بیشتر بود نسخه جدید را می‌پذیرند.

رئیس ـ در فصل اول آقایان فهیم الملک ملک الشعراء اعتراضی داشتند بعد مسترد داشتند آقای سید فاضل هم اعتراضی داشتند که طبع و توزیع شده در این باب توضیحاتی دارید یا خیر؟

آقا سید فاضل ـ اجازه می فرمائید؟

رئیس ـ بلی بفرمائید.

آقا سید فاضل ـ چون تحقیقاتی که شد مطابق آن ترجمه اخیر که آقای سردارمعظم فرموده‌اند معلوم شد که کلمه امتیازات را هم دارد و گمان می‌کنم عبارت کافی باشد و دیگر عرضی ندارم.

رئیس ـ پس اعتراض خود را مسترد فرمودید؟

آقا سید یعقوب ـ بلی

رئیس ـ آقای سردارمعظم راجع به کدام فصل اجازه خواسته بودید.

سردارمعظم ـ بنده هم راجع به ترجمه جدید می‌خواستم عرض کنم که آقای مخبر فرمودند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده هم همین مسئله را می‌خواستم عرض کنم.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو راجع به فصل اول است.

ارباب کیخسرو ـ عرایض بنده یک قسمت راجع به فصل اول است و دیگر راجع به این ترجمه است خواستم ببینم نظریه دولت در این موضوع چیست؟ چون هیئت دولت ترجمه اول را پیشنهاد کرده بود البته در این باب هم جلب نظر دولت لازم است خوب است آقای مخبر این مسئره را توضیح بدهند.

در فصل اول هم نظریه داشتم و پیشنهاد کردم که به کمیسیون مراجعه بشود و اصلاحاتی را که پیشنهاد نموده‌ام اگر کمیسیون موافقت بکند اصلاح نماید.

رئیس الوزراء ـ اگر چه نظریه دولت این بود که زودتر متن فارسی این عهدنامه به تصویب برسد ولی نظر به اینکه در ترجمه معلومشد یک اختلافاتی با متن روسی هست و مجلس هم باید به متن فارسی رای بدهد. و از طرف دیگر هم متن فارسی و هم متن روسی هر دو معتبر است و البته نمی‌شد مجلس به یک معنی رای بدهد که با متن روسی مخالفت داشته باشد بنابراین پس از مذاکراتی که در کمیسون بعمل آمد دولت هم موافق شد ترجمه را که اقرب به صحت باشد بپذیرد و چون ترجمه ثانوی با متن روسی مطابق است لهذا دولت می‌پذیرد.

رئیس ـ اعتراض دیگری آقای سدیدالملک فدر فصل اول داشتند.

سدید الملک ـ بنده در ترجمه قبل اعتراض داشتم حالا که این ترجمه مطرح شد اعتراض بنده هم رفع شد.

رئیس ـ آقای امیر ناصر هم اعتراض داشتند.

امیرناصر ـ اعتراض بنده راجع به فصل سوم است.

رئیس ـ پس در فصل اول ایرادی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ فصل دوم مطرح است

(بعضی تقاضا نمودند قرائت شود)

رئیس ـ طبع و توزیع می‌شود که وقت تلف نشود.

(بعضی تصدیق کردند)

در فصل دوم که اعتراضی نشده است پس مخالفی نیست آقای ارباب کیخسرو راجع به این فصل بود؟

ارباب کیخسرو ـ بنده در فصل اول اجازه خواسته بودم.

رئیس ـ فصل سوم مطرح است. از طرف آقای سردارمعظم اعتراضی شده (خطابه به سردار معظم) توضیحی که دارید بفرمائید

سردارمعظم ـ همین طور که پیشنهادی که طبع و توزیع شده است عرض کرده‌ام کمیسونی که در این فصل سوم شده است یعنی کمیسیونی تحدید حدودی که در سنه (۱۸۸۱) ایجاد شده دارای یک مقدمه بوده خودش مستقیماً ایجاد نشده این کمیسیون ماموریت یافته بود بر حسب یک معاهده که دو سال قبل از تشکیل آن کمیسیون بین ایران و روس منعقد شده بود برای این که حدود معینه درآن عهد نامه را از طرف دولت ایران و روس عملاً تعیین نمایند و علایم دولت ایران را در سرحدات نصب بکنند در سنه (۱۸۸۱) تقریباً مطابق (۱۳۵۱) هجری کمیسیون معین شده که برود تحدید حدود بکند و بنابراین عملیات این کمیسیون موافق همان معاهده اصلی بوده است که به نمایندگی میزرا سعید خان وزیر امور خارجه در نیولیف وزیر مختار روس در تهران منعقد شده این کمیسیون رفته است از خلیج حسینقلی تا بابادرمز علامت سرحدی نصب کرده است و باقی تکالیف خود را انجام نداده و با تمام نرسانده بعد تکمیل اقدامات کمیسیون مزبور به عهده کمیسیون دیگری که در سنه (۱۸۹۳)میلادی ماموریت یافته است واگذار شده و این کمیسیون از بابادرمز تا دهنه ذوالفقار که انتهای نقطه سرحدی ما و افغانستان است علامت سرحدی نصب کرده و در مبادله فیروزه و حصار هم شرکت داشته با این مقدمه ار ما در فصل سوم نظرمان را به کمیسیون (۱۸۸۱) بیا ندازیم به عقیده بنده نظرمان ناقص است پس بهتر این است که مدرک قرار دهیم زیرا کمیسیون مشخص حدود ما نبوده بلکه مشخص حدود ما همان عهد نامه بوده که بر طبق آن عهد نامه کمیسیون ماموریت یافته بنابراین پیشنهاد کردم در عوض قسمت اول فصل سوم که دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت می‌دهند که سر حد ما بین ایان و روسیه را مطابق تعیین کمیسون سرحدی سنه (۱۸۸۱) تصدیق و رعایت نمایند اینطور نوشته شود که (دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت می‌دهند که سرحد ما بین ایران و روسیه را مطابق عهدنامه سرحدی ۱۲۹۹ تصدیق و رعایت نمایند) و نسبت به باقی فصل همانطوری که در اینجا نوشته شده اعتراضی ندارم حالا بسته به نظر مجلس شورای ملی و دولت است که این نظریه را تصدیق کنند یا خیر؟ عرض بنده همین بود.

رئیس ـ (خطاب به مخبر) رای کمیسیون خارجه در این باب چیست؟

مخبر ـ کمیسیون خارجه قبول می‌کند که این پیشنهاد ارجاع شود به کمیسیون و دقتی در این مسئله بنماید.

رئیس ـ عقیده بنده این است در صورتی که مخبر کمیسیون مراجعه اشت را قبول می‌کند دیگر دی قابل توجه بودنش نباید رای گرفت. چون وقتی در قابل توجه بودن پیشنهاد رای می‌گیرند که کمیسیون قبول نکند (گفتند صحیح است) یک اعتراض دیگری هم از طرف آقای امیر ناصر طبع و توزیع شده.

امیر ناصر ـ بنده اعتراض خودم را به کمیسیون اظهار می‌کنم و با موافقت کمیسیون نظریات خود را به عرض مجلس خواهم رسانید.

رئیس ـ اگر کمیسیون قبول نکرد دیگر نمی‌توانید پیشنهاد بفرمائید.

امیرناصر ـ بنده نظریات خود را عرض خواهم کرد اعم از اینکه رد یا قبول بشود

رئیس ـ آقا ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بنده بطوری که عرض کردم در یک قسمت از این فصول نظریات اصلاحی داشتم و پیشنهادات خودم را تقدیم کردم چون معلوم نبود که از روی ترجمه سابق در اینجا مذاکره خواهد شد یا از روی ترجمه آقای سردار معظم خوب است مشخص بفرمائید حالا که از روی ترجمه آقای سردارمعظم می‌شود و بنده دوباره پیشنهاد کرده‌ام پیشنهادات جدید بنده چه صورتی خواهد داشت؟

رئیس ـ در پیشنهادات شما نمی‌شود مذاکه کرد چون باید بیست و چهار ساعت قبل از اینکه مطرح شود باید طبع و توزیع شود.

ارباب کیخسرو ـ در هر صورت طبع و توزیع خواهد شد.

رئیس ـ بلی طبع و توزیع خواهد شد اما از شور اول که بگذرد و نمی‌توانیم در آنها رای بگیریم مگر در شور دوم. آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ اعتراض آقای امیر ناصر را بنده نفهمیدم چه شد گویا یک حالت ثالثی پیدا کرد زیرا مخبر کمیسیون که ارجاع به کمیسیون را قبول نکردند. مجلس شورای ملی هم که رای به ارجع کمیسیون نداد ایشان خودشان فرمودند به کمیسیون مراجعه می‌کنیم این چه ترتیبی است؟ در مطابق کدام نظامنامه است؟

رئیس ـ مقصودشان این است که پیشنهاد خودشان را بالفعل مسترد می‌دارند و بعد در کمیسیون مذاکره خواهند کرد اگر کمیسیون قبول کرد جزو عقاید خودش پیشنهاد می‌کند والا مسترد شده است.

  • فصل چهارم مطرح است. اعتراضی در فصل چهارم نشده است.
  • فصل پنجم مطرح است ایرادی از طرف آقای شیخ الاسلام در فصل پنجم شده است در فقره اول فصل پنجم چند فقره اعتراضی هست (خطاب به آقای شیخ الاسلام (اگر توضیحی دارید بفرمائید بعد رای بگیریم.

شیخ الاسلام (نماینده اصفهان) ـ اعتراضاتی که در نظر بنده بود مطابق مطالعاتی بود که در صورت اولیه کرده بودم و الان مذاکره شد در اینکه صورت ثانوی که آقای سردار معظم ترجمع کرده‌اند مطرح شور است و بنده که حالا نمی‌توانم یک عرایضی بکنم و تقاضا می‌کنم این قسمت از اعتراضات بنده بماند بعد دقت می‌کنم و در شور ثاین اگر رفقای محترم بنده مقصود بنده را ذکر نکردند عرض می‌کنم.

رئیس ـ فعلاً اعترض خود را مسترد می نمائید.

شیخ الاسلام ـ بلی تقریباً چون حالا نمی‌توانم توضیح بدهم یعنی در صورت ثانوی مداقه نکرده‌ام که توضیح بدهم.

رئیس ـ استرداد تقریبی معنی ندارد.

شیخ الاسلام ـ استرداد موقتی است.

رئیس ـ پس فعلاً مسترد می فرمائید بعد اگر خواستید در شور دوم مجدداً پیشنهاد خواهید فرمود.

شیخ الاسلام ـ بلی

رئیس ـ اعتراض آقای فهیم الملک در فصل پنجم مطرح است.

فهیم الملک- بنده بعد از اصلاح ترجمه اشتباهم رفع شود دیگر عرضی ندارم.

رییس- آقای شیخ الاسلام اصفهانی یک اعتراض دیگر هم داشتید آن را هم مسترد می نمائید.

شیخ الاسلام ـ بلی این که عرض کردم راجع به کل پیشنهادات خودم بود.

رئیس ـ کلیه اعتراضات خودتان را مسترد می فرمائید.

شیخ الاسلام ـ بلی چون همانطور که عرض کردم در ورقه ثانویه که فعلاً مطرح است مداقه به عمل نیاوره‌ام که بتوانم توضیحات بدهم چون حالا آقای مخبر فرمودند ورقه ثانویه تحت شور است و بنده آن را مطالعه نکرده‌ام.

رئیس ـ این نسخه که آقای سردارمعظم ترجمه نموده‌اند یک قسمتش در سه روز قبل و یک قسمتش هم دیروز توزیع شده است و به جناب عالی هم دیروز لابد رسیده است و وقت مداقه داشته‌اید.

شیخ الاسلام ـ بلی رسیده است ولی چون آقای مخبر فرمودند این ورقه ثانوی در کمیسون خارجه تصدیق شده مطابق آن شور می‌شود و بنده مطلع نبودم مطالعه نکرده بودم.

رئیس ـ اعتراضی آقای آقا سید فاضل کاشانی داشتند حاضرند توضیح بدهند؟

آقا سید فاضل ـ بلی در قسمت سوم فصل پنجم اگر چه بعضی از آقایان اظهار فرمودند که از ترجمه ثانوی اکشالشان رفع شده ولی اشکال بنده در این ترجمه جدید هم باقی است در قسمت سوم از فصل پنجم نوشته که (با تمام وسائلی که به آن دسترس باشد از توقف قشون و با قوای مسلحه مملکت ثالث دیگری در صورتیکه احتمال برود توقف قواء مزبور باعث تهدید سرحدات و یا منافع و یا امنیت متعاهد معظم دیگری شد باید در خاک خود و متحدین خود ممانعت نمایند) بنده عرض می‌کنم به مجرد اظهار احتمال نمی‌شود قناعت کرد آیا باید این احتمال را بدهد فرض بفرمائید یک قوای مملکت متوقف شد از کجا ما باید بفهمیم تشخیص تهدید این قوا کی خواهد بود که معلوم کند منافع طرف در تهدید است آیا به مجرد اظهار طرف که یک همچو قوائی موجود است و منافع مرا تهدید می‌کنید می‌شود قناعت نمود بنده عرض می‌کنیم خوب است یک کمیسیونی در آن موقع از نمایندگان طرفین تشکیل بشود و باتفاق یا اکثریت تشخیص تهدید را بدهند و تصدیق کنند و الا به مجرد اظهار نمی‌شود قناعت کرد.

رئیس ـ رای کمیسیون در این باب چیست.

مخبر ـ آیا ممکن است اجازه بفرمائید که کمیسیون پس از شنیدن همه اعتراضات توضیح بدهد و عقیده خود را اظهار نماید.

رئیس ـ خیر چون طبع و توزیع شده باید یکی یکی که اظهار می‌شود باید رای خودتان را بدهید.

مخبر ـ اعتراضات راجع به فصل پنجم را عرض می‌کنم..

رئیس ـ بنده تصور می‌کردم تمام اعتراضات را می فرمائید راجع به هر فصل ممکن است یک دفعه عقیده کمیسیون را اظهار نمائید اعتراض دیگری از طرف آقای ملک الشعراء هست که متضمن سه فقره است.

ملک الشعراء ـ اعتراض بنده در فصل پنجم در متن ترجمه اولیه بود بعد هم در جلسه گذشته معین نشد که دولت یا کمیسیون ترجمه ثانی را قبول خواهد رد یا خیر: اگر این مسئله تحقق می‌شد اعتراضات بنده شاید تجدید می‌شد معهذا اعتراض بنده در متن ترجمه ثانوی هم تا حدی وارد است در متن اول می‌گوید که وجود دستجات و تشکیلات و حتی اشخاص منفرده را که مقصودشان ضدیت با دولتین ایران و روس و یا دول متحده با روسیه باشد اعم از هر عنوانی که داشته باشد باید در خاک خود جلوگیری نمایند و نیز باید از دستجات و تشکیلات فوق در ترتیب قوای مسلحه و تجهیز قشوی در خالک خود ممانعت نمایند این جا به اشخاص منفرده شامل می‌شد و در ترجمه ثانوی هم می‌گوید (۱- ترکیب و یا توقف تشکیلات و یا دستجات (کروپها) به هر اسم که نامیده شوند یا اشخاص منفرده که مقصود تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه و همچنین متحده با روسیه باشد در خاک خود ممانعت نمایند و همچنین از گرفتن افراد قشونی و یا تجهیزات نفرات برای صفوف قشون و یا قواء مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود ممانعت نمایند در این جا هم اشخاص منفرده شامل می‌شود و می‌گوید مقصود تشکیلات و اشخاص منفرده مبارزه با ایران و رسیه باشد بنده اعتراض دارم زیرا راجع به تشکیلات و دستجات مفصلی که بالاخره با حزاب داخلی و دستجات خارجی ممکن است تعبیر شود شاید بشود قانع شد لکن راجع به اشخاص منفرده که مقصود آنها مبارزه با روسیه باشد بنده اعتراض دارم چون مسئله مبارزه قدری مبهم است اشخاص منفرده با یک دولت چطور می‌توانند مبارزه کنند بنده ملتفت نمی‌شود مسئله یک قدری کش دار است و ممکن است به هر یک نفر شخص یا افراد حزب یا روزنامه نویس تعبیر شود و اگر این عنوان را وسعت بدهیم شاید یک نفر نماینده و مبعوث ملت را هم شامل بشو و اگر این اشخاص بخواهند یک اعتارض به روسیه بکنند یا به صرف اینکه یک روزنامه نویس بخواهد در انتقاد یک سلسله مقاله بنویسد که آن مسئله شاید باعث ضرر ایران باشد آنوقت مطابق این فصل ما مجبور هستیم از آن شخص جلوگیری نمائیم و یا مطابق این فصل ما مجبور هستیم از آن دستجات جلوگیری کنیم زیرا نفت ترکیب باشخاص منفرده هم اضافه شده است اولاً بنده عرض می‌کنم این عبارت صحیح نیست و معنی ترکیب را بنده نمی‌فهمم یعنی چه یک عبارت غیر واضحی است و ترکیب اشخاص منفرده اصلاً لفظ غلطی است در هر صورت عبارت را بنده نمی‌فهمم و در هر حال اعتراض بنده یه این ماده وارد است و دیگر راجع به کلمه (مقصود) که می‌نویسد (مقصود تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه باشد الی آخر …) این مقصود را کی تشخیص می‌دهد که یک نفر شخص منفرد در ایران می‌خواهد با روسیه مبارزه بکند این مطلب به اشخاص درست شامل نمی‌شود و شاید در آتیه مبارزه را همانطور که در نسخه اولیه ترجمه شده بود بخواهند به ضدیت تعبیر کنند آنوقت اسباب زحمت می‌شود آنوقت یک نفر روزنامه نویس و بالاخره یک پارتی یا یک حزب حق نخواهد داشت یک کلمه اعتراض کرده و یک ناله بکشد سابقه ملل همسایه هم با ما معلوم است و در حال حاضر هم ملاحظه می‌شود که یک گفتگو هائی در سر یک قضایائی پیش می‌آید در صورتی که افراد یک ملتی که در آنجا حکومت ملی بر قرار است حق دارند اعتراضات خود را در موقعیکه اختلاف نظری پیش می‌آید بکنند و ما در این مورد به موجب این فصل مجبوریم از تمام احزاب و جراید و تمام افرادی که در سیاست می‌خواهند یک کلخ حرف بزنند و یا عرض اندام کنند جلوگیری کنیم لذا در این قسمت بنده مخالفم در قسمت ثانی می‌گوید همچنین افراد قشونی و تجهیزات نفرات برای صفوف قشون و یا قوای مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود ممانعت نماید در این جا معلوم نیست که این افراد قشون یا تجهیزات نفرات برای چیست و یا قوای مسلحه تشکیلات مزبوره دارای چه حالتی باید باشد لذا اعتراض بنده به این قسمت هم وارد است.

چون تجهیزات افراد قشون در یک مملکت مستقلی هیچوقت صورت خارجی نخواهد داشت و ممکن است اگر یک پارتی یا یک حزبی تجهیزات نفراتی می‌کند برای اینکه در آتیه صفوف قشونی ترتیب دهد و با ما جنگ کند و همیشه باید در مقابل دستجات آزادیخواه و احزاب قشونی طرف بشود و زد و خورد می‌نماید و بالاخره در روی این سطور ما همیشه با دولت روسیه زد و خورد داشته باشیم این است که بنده به این قسمت هم اعتراض عبارتی و هم اعتراض اساسی دارم در قسمت سوم می‌گوید بکلیه ممالک و یا تشکیلات قطع نظر از اسم ان تشکیلات که مقصودشان مبارزه با متعاهد معظم باشد نباید اجازه داده شود که به خاک هر یک از طرفین معظمتین متعادین تمام آنچه را که ممکن است بر ضد متعاهد دیگر استعمال شود وارد نموده و یا به او دهند) مثلاً ممکن است یک تشکیلات حزبی در ایران داده شود که با روسیه راجع به کشتی رانی و صادرات و واردات و خرید و فروش مال التجاره اختلاف نظری پیدا کند و آن تشکیلات یک جرایدی داشته باشند که بخواهند برای تشکیلات خودشان وسائلی از خارج وارد کنند.

مثلاً بخواهند کاغذ برای روزنامه یا مطبعه یا کتاب وارد نمایند اساساً مطابق این فصل باید از ان احزاب جلوگیری شود. آنوقت برای وارد کردن کاغذو حروف برای مطبعه و سایر لوازمات ممکن است با ما مخالفت کنند و از خاک خودشان بگذارند کاغذ و مطبعه و حروف و کتاب و سایر اشیاء خارج شود به عنوان اینکه این پارتی و این حزب مقصودش مخالفت با ما است و چنانچه عرض کردم کلمه مبارزه آن معنی را که منظور است نمی رساند زیرا مبارزه را با افراد هم شامل کرده در حالیکه اشخاص منفرده نمی‌تواند حالت مبارزه داشته باشند بنابراین مبارزه در مورد افراد تعبیر به ضدیت خواهد شد و این تعبیر باعث خواهد شد که نگذارند در ایران اجتماعات و تشکیلات و جراید آزاد داشته باشیم و به عقیده بنده این قسمت مبهم و پیچیده است و شاید از برای اجتماعات آینده مخفوف هم باشد در قسمت‌های دیگر هم بنده یک اعتراضاتی داشتم ولی این ترجمه تا حدی بنده را قانع کرد.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء در ابتدای نطق خود فرمودند در تشخیص دو نسخه ترجمه در جلسه گذشته تردید بود در صورتیکه تردیدی نبود زیرا اگر تردیدی بود پری شب مذاکرات نمی‌شد و نمی‌گفتند این مسئله بماند برای روز شنبه تا ترجمه صحیح آن مطرح شود.

ملک الشعراء ـ بلی بنده ملتفت نشدم اتفاقاً آقایان دیگر هم اظهار نکردند.

رئیس ـ در باب اعتراضات آقای ملک الشعراء عقیده کمیسیون چه خواهد بود.

مخبر ـ اجازه فرمودید که راجع به فصل پنجم نظریه کمیسیون را بعد عرض کنم.

سردارمعظم ـ بنده عرض دارم.

رئیس ـ به فصل پنجم اعتراض دارید.

سردارمعظم ـ بلی به طبع هم رسیده است

رئیس ـ بفرمائید.

سردارمعظم ـ قبل از انکه مقصود خود را عرض کنم یک نقصت عبارتی به نظر بنده رسیده است که در طبع حاصل شده است و باید آقایان در نسخ خودشان تصحیح بفرمایند و آن این است که در فقره سوم تهدید باحای خطی نوشته شده. و حال آنکه مقصود با هاء هوز است.

آقای میرزا هاشم آشتیانی ـ یک جا هم منافی را منافع نوشته است

سردارمعظم ـ بلی آن هم باید اصلاح بشود. بنده با فصل پنجم مخالف بوده و هستم و مخصوصاً اگر بیاناتی را که آقای ملک الشعراء فرمودند مصداق پیدا کند مخالفت بنده به جائی خواهد رسید که فصل پنجم برای بنده غیر قابل قبول خواهد بود اگر چه این نکته را باید گفتن که مقصود از فصل پنچم چه بوده است.

به نظر بنده فصل پنجم این عهدنامه قدری کهنه شده است یعنی آن مقصودی که سابق دولت روسیه داشت از بین رفته زیرا فصل پنجم این عهدنامه در موقعی نوشته شده که دستجات مخالف در روسیه مشغول جنگ بودند.

البته دولت روسیه می‌خواست از طرف ما تأمیناتی حاصل کند و نظرش این بود که آن دستجات مخالف یک قسمتی از خاک ایران را مرکز مخالفت و عملیات بر ضد روسیه قرار ندهند مقصود اصلی از فص پنجم تصور می‌کنم این بوده است لاغیر لکن چون عبارات ظاهر عهد نامه مبهم بود لذا ما بایدذ منقصت ظاهر ان را اصلاح کنیم.

البته در این قسمت همسایه شمالی ما باید با ما همراهی بکند ما هم نباید اجازه بدهیم در خاک خودمان تجهیزات یا تشکیلات مسلحی پیدا شود که مقصود آنها مبارزه با دولت همسایه معاهد ما باشد بنده تصور می‌کنم از نقطه نظر دوستی بین دولتین لازم است این مسئله را ما قبول کنیم ولی این تقلیل ما حدودی دارد و مادامی است که سکته به آزادی و به شئون مملکتی ما وارد نکند و هر جا سکته وارد کند ما دیگر نمی‌توانیم زیر بار همچو تقبلی برویم پس باید ته عقیده بنده ملت و دولت ایران تقبل کند که از توقف تشکیلات و دستجات مسلح در خاک ایران جلوگیری کند ولی اگر آن تشکیلات به آن طریق که آقا ملک الشعراء فرمودند باشد یعنی یک افرادی در مملکت ایران باشند و مقصودشان مبارزه با دولت همسایه باشد این مبارزه چندان اهمیتی ندارد و اشکال برای دولت همسایه تولید نمی‌شود که ما جلوگیری آنها را تقبل کنیم. پس ما باید این فصل را اتخاذ کنیم که از توقف تشکیلات و دستجات مسلح در خاک خودمان بر ضد روسیه جلوگیری شود و با این اصل طرفین رضایت بدهند که از تشکیل دستجات مسلح که مقصودشان مبارزه با یکی از متعاهدین باشد جلوگیری شود این یک اصل کل است که باید در فصل پنجم ملحوظ شود یک اشکال دیگری که بنده در فقره اول فصل پنجم دارم این است که همانطوری که ما جلوگیری از توقف تشکیلات و دستجات مسلحه را بر ضد روسیه در خاک خودمان تقبل می کنمی دولت روسیه هم باید در مقابل ما این تقبل را نسبت به متحدین خود بنماید نه اینکه فقر این جلوگیری متوجه بخود روسیه تنها باشد بلکه باید متوجه با متحدین با روسیه هم بشود برای اینکه در بعضی جاهای دیگر این عهدنامه دولت روسیه به یام خود و متحدین خود تقبلاتی کرده است لاگر در این مورد هم این تقبل یعنی جلوگیری از دستجات مسلح که مقصود آنها مبارزه با دولت ایران باشد در خاک خود و متحدین خود از طررف روسیه بشود تصور می‌کنم اختلافی با همان فصل که دولت روسیه متقبل شده است نداشته باشد و این اعتارض بنده باید در فقره اول فصل پنجم ملحوظ شود در فقره دوم فصل پنجم هم بنده یک نظری دارم در این قسمت می‌نویسد به کلیه ممالک و یا تشکیلات قطع نظر از اسم آن تشکیلات که مقصودشان مبارزه متعاهد معظم باشد نباید اجازه داده شود که به خاک هر یک از طرفین معظمتین متعاهدین تمام آنچه را که ممکن است بر ضد متعاهد دیگر استعمال شود وارد نموده و با عبور دهند این کلمه (تمام آنچه را) خیلی مبهم است و نظر به اینکه ما روابط گوناگون با روسیه داریم برای اینکه در آتیه بین ما و روسیه سوء تفاهم تولید نشود بهترین وسیله برای رفع سوء تفاهم صراحت تقبلات طرفین است. تصور می‌کنم این کلمه به کلی مبهم است زیرا در موارد مختلفه ممکن است این ککلمه سبب خرابی بشود.

یک تمثال خیلی صحیحی آقای ملک الشعراء فرمودند مثلاً کاغذ یک چیزی است ممکن ا ست هر کس ادعا کند بر ضد من به کار می‌برند در صورتیکه محل احتیاج عمومی هم هست بنابراین با محفوظ ماندن آن نظری که عرض کردم یعنی جلوگیری از ترکیب و تشکیل و توقیف تشکیلات و دستجات مسلح باید چیزهائی را که بدرد آن تشکیلات و دستجات مسلح می‌خورد جلوگیری کنیم یعنی تقبل کنیم که آلات و ادوات جنگی را نگذاریم از خاک ما عبود بدهند و همچنین باید روسیه هم تقبل کند که این اشیاء را از خاک خودش عبور ندهد.

مخبر ـ اعتاضاتی که به فصل پنجم شده است به دقت بنده مطالعه کردم و از فرمایشاتی که آقایان فرمودند استفاده کردم ولی متاسفانه با یک قسمت ازا آنها موافق نیستم با یک قسمت دیگر موافقم و همین توافق نظر بنده را الزام می‌کند که ارجاع این اعتراضات را به کمیسیون قبول کنم از طرف دیگر بنده به مذاکرات و الفاظ جملاتی که در اطراف این عهد نامه ذکر می‌شود خیلی اهمیت می‌دهم و البته ما باید در ضمن بیان این مذاکرات خلی دقیق باشیم و چیزی نگوئیم که بعدها اسباب زحمت بشود و تولید سوء تفاهم کند به این ملاحظه بنده از داخل شدن در جزئیات خوداری می‌کنم و ارجاع اعتراضات را به کمیسیون می‌پذیرم.

رئیس ـ سه فقره اعتراض است که از طرف آقا سید فاضل و آقای ملک الشعراء و آقای سردارمعظم شده است هر سه را می‌پذیرید؟

مخبر ـ اعتراض آقای اقا سید فاضل را بطرزی که طبع شده است بنده وارد نمی دانم و تصور می‌کنم این اعتراض آقای آقا سید فاضل راجع به مورد دیگر باشد.

رئیس ـ پس درباره اعتراض آقای آقا سید فاضل باید رای بگیریم آقایانیکه اعتراض ایشان را قابل توجه می دانند..

آقا سید فاضل ـ اگر کمیسیون نمی‌پذیرد ممکن است بنده مسترد دارم بنده علی الوظیفه این اعتراض را تقدیم نمودم.

رئیس ـ آقا آقا سید فاضل اعتراض خود را مسترد داشتند. (خطاب به آقای مخبر) ـ اعتراض آقای ملک الشعراء و آقای سردار معظم هر دو را می‌پذیرید.

مخبر ـ بلی می‌پذیرم.

رئیس ـ در فصل ششم آقای آصف الممالک اعتراضی کرده بودند مسترد داشتند در باقی اعتراضات باید رای بگیریم.

آصف الممالک ـ بنده نظر به اینکه بعضی آقایان دیگر در همان فصل اعتراضاتی فرموده بودند به این جهت اعتراض خود را مسترد داشتم.

رئیس ـ آقای فهیم الملک با جناب عالی در اعتراض شریک بودند اینطور نیست؟

فهیم الملک ـ بلی فصل ششم دو شرط برای اعزام قشون از طرف روسیه ذکر کرده یک آن که اگر یک دولت ثالثی به وسیله دخالت مسلحه بخواهد سیاست غاصبانه خود را در خاک ایران مجری داند اولاً معلوم نیست این سیاست غاصبانه بر ضد ایران باشد یا دولت ثالث خاک ایران را مرکز حملات نظامی بر ضد روسیه قرار دهد ثانیاً معلوم نیست چرا این مسئله در این عهد نامه ذکر نشده این مسئله باید به موجب یک معاهده دیگری که تعرض و تدافعی باشد معین شود که اگر دولتی به دولت ایران تعرض کند دولت روسیه چه کمک‌ها خواهد کرد دیگر این که نوشته است اگر یک دولت ثالثی در خاک ایران بر ضد دولت روسیه بخواهد اقداماتی بکند که اگر حکومت ایران پس از اخطار دولت شوروی روسیه نتواند این خطر را رفع نماید دولت شوروی حق خواهد داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید.

بنده می‌خواهم بدانم به چه وسیله می‌شود فهمید یک دولت ثالثی بر ضد دولت روس اقدام کرده که دولت ایران قادربه دفع آن نبوده است آیا این مسئله را با چه ترتیبی می‌توان فهمید البته آقایان مسبوق هستند ما یک سابقه هائی در این خصوص داریم یعنی وقتی قشون استبدادی روسیه به ایران آمدند دائم می‌گفتند ما برای حفظ اتباع خودمان آمده‌ایم و هر روز هزاران فجایع می‌نمودند و می‌گفتند تا مخاطره رفع نشود نمی‌رویم در صورتی که خودشان اسباب مخاطره بودند و اگر حقیقتاً قشون تزاری به خاک ایران نیامده بود آن همه فجایع بر پا نمی‌شد البته دولت روس امروز مثل دولت روس سابق نیست و کمال صمیمیت را با ما دارد و ما هم کمال امتنان را داریم لکن در مسائل سیاسی یک اصول دیگی باید اتخاذ و باید معلوم شود که تشخیص خطر و تشخیص اینکه دولت ایران مقتدر به رفع آن خطر نیست چطور باید بشود.

در قسمت اخیر باز می‌گوید دولت شوروی روسیه متعهد است که پس از رقع خطر بلادرنک قشون خود را از حدود ایران خارج نماید این رفع خطر از کجا باید فهمید خطر رفع شده است و به علاوه این یک تعهدی است که فقط دولت ایران در مقابل روس می‌کند آیا دولت روس در مقابل دولت ایران چه تعهدی می‌کند زیرا اگر دولت دیگری در خاک روسیه بخواهد نظری این اقدام را بکند آیا دولت روس خودش در مقام مدافعه بر می‌آید یا همین معامله را با ما خواهند کرد یا خیر؟

چون اصول معاهده باید بین الاثنین باشد پس بهتر این است برای قسمت اول قسمت ثالث یک ترتیبی اتخاذ شود که باعث زحمت نشود.

مخبر ـ بنده قبل از آنکه سایر آقایان اعتراضات خودشان را بفرمایند می‌خواهم رفع سوء تفاهم از آقای فهیم الملک بشود ایشان این دو جمله را تفکیک کرده‌اند در صورتی که جای تفکیک نیست زیرا دو شرطی که ذکر شده معنایش این است که اگر مورد خطر برای روسیه بشود و اگر پس از اطلاع دادن به ایران رفع آن خطر نشود آنوقت دولت روسیه اقدام خواهد کرد؟

معنی این دو جمله اینطور است نه آنطوریکه آقای فهیم الملک فرمودند البته اگر نظریه اینطور باشد که یشان فرمودند نمی‌شود این ماده را قبول کرد و حالا منتظر فرمایشات سایر آقایان خواهم بود تا بعد نظریخ خود را عرض کنم.

رئیس ـ آقای ملکت الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ اعتراضات بنده عیناً همان اعتراضاتی است که آقای فهیم الملک فرمودند و در مقابل از توضیحی که آقای مخبر برای اقناع آقای فهیم الملک بیان نمودند متاسفانه بنده قانع نشدم چون این عبارت می‌گوید هر گاه دولت ثالثی بخواهد بوسیله دخالت مسلحه سیاست غاصبانه خود را در خاک ایران مجری دارد.

این جمله یک مبدائی است و بالاخره نتیجه اش بعد می‌آید که پس از اخطار دولت شوروی روسیه دولت ایران خود نتواند این خطر را رفع نماید دولت شوروی روسیه حق خواهد داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید تا اینکه برای دفاع از خود اقدامات لازمه نظامی را به عمل آورد.

دولت شوروی روسیه متعهد است که پس از رفع خطر بلادرنک قشون خود را از حدود ایران خارج نماید پس اگر این فصل از این معاهده طوری است که حضرت والا فرمودند عبارت این مقصود را نمی رساند چون این فصل خیلی مخوف و مضر است ما باید نگرانی‌های خود را اظهار کنیم که اگر عبارت باعث نگرانی باشد لااقل عبارت اصلاح شود این عبارت این طور می رساند که هر وقت خطر از خارج متوجه ایران شود که بتوانند اسم آن را سیاست غاصبانه در ایران بگذارند.

اگر ما نتوانستیم آن خطر را از خودمان رفع کنیم و یا تعبیر کنند که ما نتوانستیم آنوقت قشون خود را به خاک ایران وارد نمایند این قسمت فوق العاده مخوف و مضر است و من نمی‌توانم رای بدهم و همچنین در قسمت ثانی هم مخالفم زیر اینکه می‌نویسد اگر یک دستجاتی تشکیل شود سرحدات روسیه را تهدید کند.

آیا تشخیص این مطالب با کیست اگر تشخیص آن با روسیه است همیشه محل نگرانی برای ما خواهد شد و اگر مشخص آن باید یک محکمه بین المللی و یا یک دولت ثالثی باشد آنهم باید معین شود و به علاوه معین نکرده است مقصود از این خطر چیست؟ خطر نظامی است. خطر اجتماعی است؟ یا آنکه اگر یک دسته دزد در یکی از جبال سدحدی مشغول راهزنی باشند آن جزء این دستجات محسوب خواهد شد؟ به هر حال خطر معلوم نیست چه خطری ااست و با این ترتیب ممکن است خودشان تشخیص بدهند و اظهار کنند دولت ایران نتوانست رفع این خطر را بنماید و آنوقت بخود حق بدهند که قشون خود را وارد کنند بنابراین تصور می‌کنم بهتر این باشد که کمیسیون با این نظریه بنده موافقت نماید که این فصل به کمیسیون ارجاع شود و کمیسیون آن نگرانی را اصلاح کند یا اینکه بنده را قانع کند چون این عبارت به نظر بنده خیلی مخوف است.

مخبر ـ بنده باید اقرار کنم که در مرحله مطالعات مقدماتی که نسبت به این ماده شده بود بنده اینطور تصور کردم که این فصل قابل تردید نیست ولی حالا بعد از اظهارات آقای ملکت الشعرا و مراجعه دیگر که بنده کردم ببینم اگر این تعبیر مصداق پیدا کند البته مسئولیت بزرگی دارد و شاید من اشتباه کرده باشم بنابراین بنده قبول می‌کنم این قسمت هم به کمیسیون ارجاع شود تا مطالعات عمیقه در آن بشود اما نسبت به تشخیص مخاطره و رفع مخاطره که فرمودند کی و به چه ترتیب باید این خطر تشخیص داده شود آیا یک کمیسیون بین المللی باید این خطر را تشخیص بدهد باید دیگری این قضیه مکرر توضیح داده شده در عهدنامه افغانستان و عهدنامه دیگری که تصویب کردم مکرر بنده عرض کردم که چون دولت ایران عضو جامعه ملل است مقید است به قراردادها و ترتیباتی که برای جامعه ملل مقرر است رفتار نماید و امیدواریم بزودی دولت روسیه هم وارد جامعه ملل بشود بنابراین در این قسمت بنده اشکالی نمی‌بینم ولی به هر حال بنده مجبورم ارجاع به کمیسیون را بپذیرم تا در آن دقت زیادی بشود.

رئیس ـ آقای سردارمعظم (اجازه)

سردرمعظم ـ بنده با اصل این فصل و اینکه مخبر ارجاع به کمیسیون را قبول می‌کند یا خیر کاری ندارم.

رئیس ـ ارجاع به کمیسیون را قبول کردند.

سردارمعظم ـ در هر صورت بنده لازم می دانم تعبیری را که ما کرده بودیم عرض کنم یک قسمت از این فصل این است که هر گاه ممالک ثالثی بخواهند بوسیله دخالت مسلحه سیاست غاصبانه را در خاک ایران مجری دارند قسمت آخر این فصل به اینجا منتهی می‌شود که اگر حکومت ایران پس از اخطار دولت روسیه خودش نتواند ارن خطر را رفع نماید دولت شوروی روسیه حق خواهد داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید. آنچه اعضای کمیسیون از این فصل فهمیدند این بود که اگر دولت ثالثی بخواهد در ایران سیاست غاصبانه را بوسیله یک قوه مسلحه پیش برود ضمناً از این بابت خطری سرحدات دولت شوروی روسیه را تهدید نماید این یک شرط.

شرط دیگر این که دولت روسیه به دولت ایران اخطار نماید. شرط دیگر اینکه اگردولت ایران نتواند از آن جلوگیری نماید آنوقت بعد از طی تمام این مقدمات دولت روسیه حق خواهد داشت قشون به خاک ایران وارد نماید پس بنابراین آنچه ما از فصل ششم فهمیدیم غیر از این بود که آقایان بیان کردند حالا اگر عبارت این مقصود مرا نمی رساند نمی دانم.

رئیس ـ در صورتیکه مخبر کمیسیون ارجاع این پیشنهادات را به کمیسیون قبول کردند دیگر نبایستی در این باب مذاکره بشود حالا باید تکلیف اعتراض آقای آقا سید فاضل معین شوو آیا آقای مخبر ارجاع اعتراض ایشان را به کمیسیون قبول می‌کند یا خیر؟

آقای سید فاضل ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ بفرمائید.

آقا سید فاضل ـ ما تازه می‌رویم یک نفس را حتی از صدمات قشون تزاری روس و مظالم خانواده رومانوف بکشیم و یک چند وقتی است که بواسطه روابط صمیمانه که با روسیه داریم می‌خواهیم راحت کنیم این ماده مسئله آوردن قشون است نمی‌شود راجع به آن به مسامحه و نزاکت مذاکره کرد این ماده خیلی مجمل اس و خیلی باید دقت کرد.

رئیس ـ چرا نمی‌شود بانزاکت مذاکره کرد.

آقا سید فاضل ـ بنده عرض کردم باید در مذاکرات دقیق بشویم نمی‌شود به مسامحه گذراند و به این که مخبر کمیسیون قبول بکند یا نکند قناعت نمائیم حتی در ترجمه هم باید خیلی دقیق شد.

رئیس ـ مگر توجه نفرمودید که مخبر کمیسیون فرمودند الفاظ را باید موازنه کرد و در صحبت دقت کرد.

آقا سید فاضل ـ اولاً در اعتراضی که از طرف بنده به طبع رسید لفظ تدافعی توافقی نوشته شده باید تصحیح شود

ثانیاً ـ به قیده بنده همین ترتیبی که نسبته به این معاهده در ایران مجری می‌شود نظر به قانون معاهدات متقابله بایستی از طرف روسیه هم مجری و منظور شود و گذشته از این مسئله تشخیص اینکه فلان ترتیب دولت روسیه با دول متحده او را تهدید می‌کند و مخاطراتی از برای آنها متصور می‌شود با کیست؟ و به مجرد اینکه ما در مجمع بین المللی هستیم و موازین برای این مشخصات در آنجا معین شده نمی‌توان قانع شد و به علاوه این ماده خیلی مخوف است چون راجع به ورود قشون است و خیلی باید دقت نمود که در آتیه اسباب مزاحمت فراهم نیاید.

رئیس ـ عقیده مخبر کمیسیون در این باب چیست؟

مخبر ـ بعد از توضیحاتی که بنده عرض کردم و بعد در متممی که آقای سردارمعظم راجع به طرز ادارک ما نسبت به این ماده بیان فرمودند و با وجود اینکه بنده ارجاع این مطلب را به کنیسیون قبول کردم هیچ انتظار نداشتم آقای آقا سید فاضل در این فصل تفسیراتی بفرمایند که کاملاً خطا است و دولت ایران به هیچ وجه نمی‌تواند این تفسیر را قائل شود ولی به همین ملاحظه و به توهم و خوف از این که مبادا این نظریه صحیح باشد و برای آنکه ما در کمیسیون خارجه چنین چیزی را از این ماده درک نکردیم بنده ارجاع آن را به کمیسیون قبول کردم و نسبته به خطر و رفع آن هم عقاید خود را اظهار کردم و برای اینکه از طرف ما و کمیسیون سهل انگاری نشده باشد و چون ارجاع اعتراضات را به کمیسیون قبول کرده ارجاع این اعتراض را هم قبول می‌کنم.

رئیس ـ پس بنابراین اعراضات آقایان فهیم الملک و ملک الشعراء و آقا سید فاصل رجوع به کمیسون می‌شود فصل هفتم مطرح است. آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ بنده در این باب عرضی ندارم با کمیسیون صحبت می‌کنم.

رئیس ـ مسترد می فرمائید؟

ملک الشعراء ـ بلی

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه نطق)

آقا سید فاضل ـ بنده هم عرض ندارم

رئیس ـ اعتراض خود را مسترد می فرمائید؟

آقا سید فاضل ـ بلی ترجمه جدید بنده را قانع کرد.

رییس- فصل هشتم اعتراض ندارد در فصل نهم هم اعتراض نیست و همچنین فصل دهم و یازدهم و دوازدهم مطرح است آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ در فصل دوازدهم کلمه نوشته شده است که قدری موجب سوء تفاهم می‌شود می‌گوید امتیازاتی که دولت سابق تزاری عنفاً برای خود و اتباع خود از دولت ایران گرفته بود از درجه اعتبار ساقط می‌باشد. باید دانست دولت سابق روسیه هرگونه امتیاز یا چیزهای دیگری که برای خود یا اتباعش تحصیل کرده است با آن که عملاً و معناً تمام آنها اجباری بوده ولی در صورت ظاهر تمام آنها اعم از این که به موجب مراسله یا قرارداد یا هر چه بوده است) به موافقت دولت ایران نوشته شده است مثلاً در تمام امتیازات قید می‌کند (دولتین به میل خود برای تشیید مبانی ودادیه) در هیچ کدام از آنها کلمه جبراً نوشته نشده در صورتی که دولت سویت روسیه به موجب مراسله مفصلی که به امضای رفیق محترم چیچرین می‌باشد آن همه اظهار محبت می کندو از تمام امتیازات صرف نظر می‌کند و گمان می‌کنم اشکالی نکند به عقیده بنده نفت جبراً کلمه زائدی است و در هر صورت آن معاهدات چه خبری باشد چه غیر جبری به موجب همان مراسله دولت حاضره روسیه آنها را لغو می‌نماید و از حالا اگر معاهداتی با دولت ایران منعقد کند از روی میل و رغبت و رضا خواهد بود پس بنابراین لفظ جبراً در این موقع به عقیده بنده زائد بوده و اگر حذف شود بهتر خواهد بود

رئیس ـ آقای ملک الشعراء هم همین ایراد را دارند.

ملک الشعراء ـ بلی اجازه میفرمائید.

رئیس ـ بفرمائید.

ملک الشعراء ـ یک قسم از اعتراضات بنده را آقای فهیم الملک اظهار فرمودند و برای اینکه اعتراضات ایشان عین اعتراضات بنده است ناچارم عرض کنم که لفظ عنفاً یا جبراً بایستی از این فصل حذف شود زیرا این عبارت تا اندازه‌ای برای ما اسباب نگرانی خواهد بود و ممکن است همانطور که آقای فهیم الملک اشاره فرمودند گفته شود بعضی زا امتیازاتی که اتباع دولت تزاری از ایران گرفته‌اند صورتاً از روی رضایت بوده است و در جزو امتیازات جبری محسوب نمی‌شود علاوه بر این خود دولت روسیه و دوستان جدید ما هم بهتر است که به طور کلی تمام امتیازات ذکر شود نه امتیازات جبری و عنفی زیرا گذشته از اینکه تمام امتیازاتی که از ما گرفته‌اند جبراً بوده و این مسئله از بدیهیات است مرام روسیه هم مخالفت سرمایه داری است و مئله امتیازات یکی از وسائل جلب و ایجاد سرمایه و بر خلاف حیات اجتماعی و عقیدتی روسیه است لذا کلمه عنفاً و جبراً بایستی از این فصل حذف بشود و همانطوری که کمیسر خارجه روسیه چیچرین در مراسله خود اظهار کرده است کلیه امتیازاتی که اتباع روسیه چه با فشار ظاهری و چه با مراسلات که صورتاً مستظهر به عنف و جبر نبوده است از دولت ایران گرفته‌اند ملغی است و برای اثبات اینکه اصلاً دولت و ملت روسیه معتقد به امتیازات نیستند باید کلمه عنفاً از این فصل حذف شود زیرا هم برای ما بهتر است و هم بالاخره اظهارات چیچرین را تکمیل می‌نماید و در نتیجه این معاهده با عقیده روسیه مساواتی مطابقت خواهد کرد لذا بنده با قید این کلمه مخالفم و گمان می‌کنم حذف آن هم اهمیتی نداشته باشد.

مخبر ـ اولاً خاطر آقایان فهیم الملک و ملک الشعراء را متوجه این نکته می‌کنم که اینکه می‌فرمایند حذف این کلمه از فصل دوازدهم اهمیتی ندارد اینطور نیست. زیرا یک معاهده که در تحت شور می اید تعبیر و با حذف یک کلمه ولو آن کلمه بکلی زائد هم باشد بین ما و دولت طرف محتاج به یک مذاکات و مراسلاتی است علی الخصوص که در مورد این عهدنامه که مدتی است تصویب آن به طول انجامیده ما باید حتی المقدور مقید باشیم جز در مسائلی که حقاً از نقطه نظر اصولی و حیاتی که برای ما غیر قابل قبول است در موارد دیگر چندان اشکال تراشی نکنیم خود آقایان تصدیق فرمودند که کلیه معاملات دولت سابق روسیه با ما در حدود امتیازات عنفاً و جبراُ بوده است این مسئله یکی از بدیهیات است بلکه منحصر به امتیازات هم نیست و می‌توانیم بگوئیم تمام روات دیپلماتیکی ما با دولت سابق روسیه در تحت همین اثر عنف و جبر و استبداد بوده است بالاتر از اینکه آقای ملک الشعراء و فهیم الملک و بنده دریان مجلس تصدیق می‌کنیم خود کمیسر خارجه روسیه (چیچرین) هم در مراسله سابق خود همین مسئله را ثابت می‌کند و آنها هم با ما موافقند که تمام معاهدات و امتیازات در تحت اثر عیف و جبر بوده است و علاوه بر این اصل کلمه هم جبراً نیست و عنفاً است و از بودن این کلمه در عهدنامه ما ابداً قائل نمی‌شویم که در امتیازاتی که سابقاً داده شده است یک استثنائی هست به این ملاحظه بنده تصور می‌کنم بهتر این است خود آقایان این اعتراض را مسترد دارند و اجازه بدهند که بنده هم از طرف کمیسیون خارجه ارجاع آن را به کمیسیون رد نموده و قبول ننمایم.

رئیس ـ اگر آقایان قانع نمی شودند رای بگیریم.

ملک الشعراء ـ بنده قانع شدم

فهیم الملک ـ بنده هم اعتراض خود را مسترد می‌دارم

رئیس ـ فصل سیزدهم مطرح است. آقای سلیمان میرزا راجع به چه مسئله است.

سلیمان میرزا ـ بنده یادر آوری می‌کنم که اعتراض راجع به فصل یازدهم چون فراموش شده بایستی تکلیف کمیسیون معلوم شود. (آقای آقا سید فاضل در فصل یازدهم اعتراضی دارند و مذاکره نشد).

رئیس ـ چنین اعتراضی به بنده نرسیده است.

آقا سید فاضل ـ در فصل پانزدهم است منتهی در ورقه غلط طبع شده و یازدهم نوشته شده است.

مخبر ـ اعتراض راجع به فصل یازدهم ولکن چون موقع مذاکره فصل یازدهم گذشته گمان می‌کنم حذف شده است و آقای آقا سید فاضل هم چندان جدی در آن نداشته‌اند که فراموش فرموده‌اند و البته مسترد می‌دارند.

آقا سید فاضل ـ اعتراض نبود بیان حقیقت بود آنچه معلوم می‌شود در معاهده ترکمن چای از حق جهاز رانی مطلقاً محروم نیستیم فقط از حق راندن جهاز جنگی ممنوع بوده‌ایم. حالا هم که دولت روسیه با ما و ما با دولت روسیه نهایت صمیمیت را دراریم آزادی کامل کشتی رانی را موافق قانون طبیع به ما داده‌اند و فعلاً ما کمال اختیار را در عدد و عده کشتی حتی تحت البحری خواهیم داشت انشاء الله.

رئیس ـ این اعتراض نبود؟

آقا سید فاضل ـ بیان حقیقت بود.

رئیس ـ پس اگر اینطور باشد اعتراضات حضرت عالی را دیگر نخواهیم پذیرفت برای اینکه اولاً بی اجازه حرف می‌زنید ثانیاً بدون اینکه اعتراض کرده باشید نوشته خود را می‌دهید چاپ کنند. اگر می‌خواهید بیان حقیقت بکنید بدهید لایحه چاپ کنند.

آقا سید فاضل ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ خیر اجازه نمی‌دهم اینجا برای استهزاء نیست باید بدانی که در امور مهمه حرف می‌زنید فصل سیزدهم مطرح است. آقای سردارمعظم (اجازه نطق)

سردارمعظم ـ بنده متأسفانه با فصل سیزدهم این عهدنامه مخالفم زیرا اگر به فصول نهم و دهم و سایر فصول مراجعه کنیم خواهیم دید فلل مسترد نمودند امتیازاتی که دولت سابق روسیه دارا بوده دو چیز است یکی موافقت نکردن این امتیازات است با اصول جاریه و عقاید ملی دولت شوروی روسیه که اصلاً داشتن این امتیازات را دولت روسیه مخالف عقیده سیاسی خودش می داند.

علت دیگر چنانچه مختصری در فصل یازدهم اشاره شده است جبران یک قسمت از خساراتی است که به واسطه توقف قشون روس در خاک ایران به مملکت ما وارد شده است اگر چه البته اگر ما می‌خواستیم تمام خسارتی را که در تمام مدت جنگ بین المللی به ما وارد شده بسنجیم شاید استرداد امتیازات جبران ان خسارت را نمی‌کرد و بنابراین مقتضی بود یک چیزهای دیگری هم دستی به ما بدهند تا آن خسارات به جهت ما جبران بشود. در هر حال دولت شوروی روسیه مطابق فصل سیزدهم این معاهده به موجب عللی که عرض کردم امتیازاتی را که از ماگرفته بود مسترد نموه است ولی مقتضی بود که دیگر هیچ قید و شرطی برای ما قائل نشود به جهت اینکه به مجردی که آن امتیازات بما تعلق گرفت باید اختیارات غی محدود و تصرفات مالکانه در تمام آنها پیدا کنیم و الا حقوق مالکیت ما محدود خواهد شد و اگر موافقتی از طرف همسایه شمالی ما بشود ممکن است برای تامین منافع او به پارة ملاحظات دولت ایران تقبل کند که البته این امتیازات را به هیچ یک از دول همجوار ندهد ما در سایر مسائل هم این عقیده را داشته و داریم بنابراین هر قسمتی که از حقوق مالکیت ما بکاهد بنده تصدیق ندارم باید این اصل کلی را طرفین مراعات کنند چنانچه دولت شوروی روسیه اصل مالکیت مطلق ما را تصدیق کرد باستی این اصل کاملاً در معاهده منظور شود و به این جهت چون فصل سیزدهم این اصل را تأمین نمی‌کند بنده مخالفم و پیشنهاد کردم این فصل به این ترتیب اصلاح شود که دولت ایران هم از طرف خود عده می‌دهد که امتیازات و مستملکاتی که به موجب همین عهدنامه به او تعویض شده است به تصرف یا اختیار یا استفاده هیچ دولت همجوار و یا اتباع چنین دولتی ندهد با این تقبل بنده موافقم ولی اگر دولت ایران تقبل نکند که بطور عموم حق نداشته باشد این امتیازات را به دولت دیگری واگذار کند بنده مخالفم.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء هم عین این پیشنهاد را دارند.

ملک الشعراء ـ بلی لکن بنده عرضی ندارم تقریباً عین عرایض بنده را آقای سردار معظم بیان فرمودند.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ نظریات بنده هم مطابق همان فرمایشات آقای سردارمعظم است منتهی در تعقیب فرمایشات ایشان عرض می‌کنم که این فصل تمام فصول دیگر را ملغی می‌کند زیرا می‌نویسد تمام این امتیازات را برای رفاهیت ملت ایران به دولت ایران و اگذار می‌کند این جمله در صورتی مصداق خارجی خواهد داشت که ایران بتواند شخصاً آنها را استخراج نماید و استفاده کند ولی امروز چنین سرمایه برای ما موجود نیت لذا نه فقط دولت ایران بلکه هر مملکتی برای استفاده از منابع ثروت خودش محتاج به توسل سرمایه‌های خارجی است دولت ایران هم بایستی بوسیله تاسیس شرکت‌های بین المللی بتواند از این منابع استفاده کند و همانطور که آقای سردارمعظم فرمودند شاید خود ما هم از دادن امتیاز به دولت همجوار امتناع نمائیم بنابراین بنده هم موافقم که مدلول ماده سیزدهم اختصاص به دول مجاور داشته باشد و نسبت به دول غیر همجوار آزاد باشد.

رئیس ـ آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی هم همین پیشنهاد را دارند؟

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ بلی بنده عین این اعتراضات را دارم اولاً پس از آنکه دولت شوروی روسیه اقرار می‌کند که این امتیازات جبری بوده و حقیقت نداشته پس وقتی آنها را ملغی کردند مثل این است که از اول در اختیار آنها نبوده و در حلت اول باقی است بنابراین نباید شرط شود که این امتیازات به دولت دیگری داده نشود خصوصاً اگر خودمان نتوانیم استخراج کنیم و نتوانیم به دیگری امتیاز بدهیم فوائدی از این امتیازات برای ما متصور نخواهد بود لذا همانطور که پیشنهاد کردم محض موافقت ممن است قید شود به دول همجوار این امتیازات داده نشود.

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه نطق)

آقا سید فاضل ـ اشکال بنده هم همان است که آقایان بیان فرمودند بنده هم عرض می‌کنم بعد از آنکه دولت شوروی روسیه این نوع امتیازات را لغو نمود. و در واقع ما هم به حقوق حقه طبیعی خودمان رسیده‌ایم و مخصوصاً در مراسله کمیسر خارجه دولت شوروی روسیه هم چنین تجدید و تقلیدی منظور نشد، لذا عقیده‌ام این است که اگر بایستی قیدی شود فقط نوشته شود به دولت هم جوار داده نشود.

رئیس ـ اخطار به (آقای نصرت الدوله) رای کمیسیون نسبته به این مسئله چیست؟

مخبر ـ رای کمیسیون نسبته به اصل مسئله موافق است که قیدی نباشد حالا به چه ترتیب می‌شود این قید را حذف کرد باید در کمیسیون مذاکره شود عجالتاً بنده ارجاع به کمیسیون را می‌پذیرم.

رئیس ـ فصل چهاردهم مطرح است آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ فصل چهاردهم راجع به قراردادی است که دولت روسیه برای استفاده از حصول شیلات با دولت ایران منعقد می‌نماید بنده اساساً معتقدم به اینکه از حیث ارزاق ما باید کمک و همراهی و مساعدت با د. لت روسیه بنمائیم این از حقوق طبیعی ما است زیرا باید اقرار کرد که قسمت مهمی از مال التجاره که در بازار ما رواج دارد امتعة روسیه است و همچنین قسمت مهم محصولات ایران در بازارهای روسیه به فروش می‌رسد بنابر این طرفین به یکدیگر احتیاج داریم و اگر مختصر تردیدی هم راجعبه این مسئله موجود بود در این چند ساله فترت کاملاً اثبات کردید و باید گفت نه فقط شیلات بلکه سایر خشکه بارهای ما هیچ خریداری جز روسیه ندارد و اعم از اینکه در عهدنامه قید شود یا نشود ما مجبوریم این محصولات را به خاک روسیه حمل و نقل نمائیم و امیدواریم زودتر اساس انتظام برقرار شود تا ما هم بتوانیم صادرات خود را زیاد کنیم ولی غرض بنده این است که این مسئله چندان اهمیتی ندارد که در یک عهدنامه ذک شود زیرا اگر ما این مسئله را در عهدنامه ذکر کنیم شاید لازم باشد که مثلاً راجع به قیسی دماند و غیره هم یک فصل در عهدنامه اضافه شود.

این مسئله یک چیزی نیست که در عهدنامه ذکر شود ممکن است که قرارداد تجارتی که برای تسهیلات امور تجارتی منعقد می‌شود ذکر نمود. لذا بنده تصور می‌کنم ذکر یک فعل مخصوصی برای مسئله شیلات در عهدنامه یک چیز زائدی است وشاید از اهمیت فصول دیگر می‌کاهد این است که از آقای مخبر تقاضا می‌کنم اگر ممکن است همراهی نموده و این فصل را حذف کنند یا در یکی از فصول دیگر اشاره بشود که دولت ایران از مساعدت برای هر گونه احتیاجات مادی و معنوی نسبته به روسیه مضایقه ندارد.

رئیس ـ در فصل چهاردهم قبل از کلمه فعلی لفظ تقبلات است که اشتباهاً غلط به طبع رسیده.

مخبر ـ بنده قبل از آنکه آقایان دیگر در فصل چهاردم فرمایشاتی بکنند نظر آقای فهیم الملک و آقایان دیگر را متوجه به این نکته می‌کنم که اینکه تصور می فرمائید فصل چهاردهم فصل زائدی است شاید اینطور نباشد زیرا اگر مراجعه به فصل سیزدهم را که الان تنقید کردند به حال خود باقی می‌ماند یعنی آن شرطی که می‌گوید امتیازات به هیچ دولت ثالثی نباید واگذار شود حذف شود آنوقت اگر یک فصل دیگری نبود که شیلات را مستثنی بکند تصدیق می فرمائید که ملغی شده محسوب ننمود.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ اعتراضات بنده عین اعتراضات آقای فهیم الملک است مسئله شیلات یک مسئله داخلی و تجارتی است. یک امتیاز فوق العاده نیست که طرف توجه واقع بشود آن هم طرف توجه دو دولت مثل دولت اشتراکی روسیه و دولت ایران و همانطور که آقای فهیم الملک فرمودند از نقطه نظر بازار فروش ما مجبوریم شیلات خودمان را به روسیه بدهیم.

این یک چیز طبیعی است برای اینکه در ایران وسائل نداریم که از راههای دیگر غیر از روسیه ارزاق را بگذرانیم و در جای دیگر بفروشیم و به روسیه که خریدار این متاع است ندهیم و از نقطه نظر صرفه تجارتی هم مجبوریم استفاده‌ای که دولت روسیه از این ماهی‌ها می‌خواهد بکند صورت فعلیت و قطعیت بدهیم و اینکه آقای مخبر فرمودند اگر این فصل نبود مملکت روس از شیلات محروم می‌ماند بنده ملتفت نشدم زیرا بالاخره ممکن است که ما شیلات را خودمان اداره بکنیم یا به یک کمپانی دیگری اجازه بدهیم ولی در هر حال از نقطه نظر فروش ماهی جز روسیه ما خریدار دیگری نداریم و تصور می‌کنم ممکن نیست ماهی بحر خزر را به انگلیس یا جای دیگری غیر از روسیه بفروشیم و این نگرانی که برای اداره ارزاق دولت اشتراکی روس حاصل شده بنده این نگرانی را وارد نمی دانم و همانطور که پیشنهاد کرده‌ام اگر هم باید راجع به شیلات بحر خزر با اداره ارزاق ملت روسیه قراردادی منعقد شود خوب به فصل نوزدهم همین معاهده که در انجا می‌گوید پس از انقضاء این عهدنامه اقدام به بستن قراردادهای تجارتی خواهد شد محول کنیم و اگر بخواهیم مطابق پیش بینی دولت روسیه عمل کنیم و شیلات را به دولت روسیه اجاره دهیم و بالاخره برای اینکه فکر دولت روسیه را از حیث ارزاق تأمین کنیم خوب است این فصل را یکی از مواد معاهدة تجارتی قرار داده و داخل مواد عهدنامه دولتین ننمائیم اعتراض دیگری که در این ترجمه ثانی نسبته به این فصل به نظر رسیده است این است که می‌گوید دولت ایران پس از انعقاد اعتبار قانون تقبلات فعلی خود نسبته به شیلات مزبوره حاضر است به اداره ارزاق دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه قرار دادی در باب صید ماهیبا شرائط خاصی که تا آن زمان معین خواهد شد منعقد نماید در اینجا تقریباً می‌خواهد اعتبار قانون اجازه شیلات را تثبیت کند و آن چیزی که راجع به شیلات بنده در نظر دارم دولت ایران یک اعتراضی نسبته به مستأجر سابق شیلات که یکی از اتباع روس بود داشت نمی دانم آن اعتراض باقی است یا نه و آیا حل شده است یا خیر؟ و بنده آن اعتراض را نسبت به این فصل وارد می دانم زیرا در ضمن این فصل می‌خواهد ثابت کند اعتبار تقبلات فعلی دولت نسبت به مسئله شیلات سمت قانونیت دارد و خوب است در این باب آقای مخبر اگر ممکن است توضیحی بدهند.

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل هم همین پیشنهاد را دارند.

آقا سید فاضل ـ بلی پیشنهاد بنده را آقایان بیان کردند مسئله شیلات یکی از مطالب مهمه نیست که درعهدنامه مندرج شود نهات این است که چون محل اعاشه ملت روسیه است البته بایستی موافقت بشود و یا اینکه خودمان اداره کنیم یا به کمپانی دیگری اجازه دهیم مخالفتی ندارد ولی در اینکه حتماً به آنها اجازه داده شود بنده اشکال دارم.

مخبر ـ در این اشکالاتی که به فصل چهاردهم می‌شود که سه نکته است که در نظر آقایان معترضین درست روشن نیست اولاً فصل چهاردهم هیچ مره خاصی برای قراردادی که دولت ایران باید ببندد معین نکرده است می‌گوید دولت ایران قراردادی باید ببند و دیگر متن قرارداد و سایر شرائط و ترتیبات او را بیان نمی‌نماید از برای دولت ایران هیچ الزام و اجباری نیست و هر طور مصلحت بدند مراعات حال روسیه را در مد نظر بیاورد رفتار خواهد کرد بنابراین نبایستی نگرانی از این مطلب داشته باشیم آقایان فهیم الملک و ملک الشعراء خیلی اهمیت دادند به اینکه بازار فروش شیلات روسیه است پس در این صورت برای چه باید یک اهمیت خاصی به این مطلب داده شود آیا آقایان تصور می‌فرمایند که به مجرد اینکه یک مملکتی اشتراکی شد کله احتیاجات مادی و تغذیه او هم رفع می‌شود و آیا برای ملت روسیه که برای اعاشه خود احتیاجات به این ماهی دارند بهتر نیست که این ماهی را بایک قیمت ارزان تر و مناسبتری تهیه نمایند اینها یک اظهارات شخصی است که عرض می‌کنم و البته آقایان هم کاملاً دقت می فرمائید یک ایراد دیگری که آقای ملک الشعراء داشتند به عبارت (پس از انتقضاء اعتبار قانونی تقبلات فعلی خود) بود و تصور می فرمائید با این عبارت ایفای به ان تعهدات را ما در مجلس تصدیق کرده اینم. به عقیده بنده این عبارت مستلزم این نیست که در آتیه ما به اجرای آن تشکیلات مجبور باشیم فقط بایستی قراردادی منعقد کنیم.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ بنده با یک قسمت از فرمایشات آقای مخبر که فرمودند این ماده در تعقیب فصل سیزدهم هم نوشته شده موافقم همینطور است در ابتداء که فصل سیزدهم نوشته شده البته دولت روسیه چون احتیاج به شیلات دارد مجبوراً این فصل را ضمیمه این قرارداد کرده ولی باید دانست که در فصل سیزدهم اظهار مخالفت شد و ارجاع به کمیسیون شد تا تجدید نظری در او بشود و گمان می‌کنم اگر آقای مخبر موافقت بکند و این ماده را مسکوت عنه بگذارند تا تکلیف فصل سیزدهم معین شود البته خیلی به جا خواهد بود مقصود دولت روسیه از ذکر این ماده این است که در اینجا یک دولت ثالثی یا یک کمپانی دیگری به این شیلات دست نیابد که اسباب تضییقات برای آنها فراهم نماد و یا اینکه گرانتر به آنها بفروشد ولی بعد از اینکه تکلیف فصل سیزدهم تعیین شد ممکن است یک قراردادی راجع به شیلات با دولت روسیه منعقد شود و شاید دولت ایران حاضر شود شیلات را به خود آنها اجاره دهد یا با آنها شرکتی تشکیل دهد که با آنها شرکتی تشکیل دهد که محصولات شیلات کلیتاً به آنها تعلق گیرد و تسهیلاتی که از ذکر این ماده برای خودشان منظور داشته‌اند کاملاً مرعی شود.

رئیس ـ آقای ملکت الشعراء (اجازه نطق)

ملک الشعراء ـ راجعبه اظهارات آقای مخبر فرمودند روسیه می‌خواهد وسائلی تهیه کند که ماهی را ارزانتر و سهلتر تحصیل کند جای شبهه نیست ولی ما هم باید مواظب باشیم که برای یکی از منابع مهم ثروت خودمان یک حدودی معین بکنیم که آزادی اداری یا تجارتی به کلی محدود بشود عمده این است که در یک معاهده سیاسی که بین دولت منعقد می‌شود نباید ما برای یکی از منابع مهم ثروت خود قید معین کنیم و زنجیری بگردن خود ببندیم البته در معاهدات تجارتی این قضیه مطرح خواهد شد و مطابق صرفه ایران و روسیه حل می‌شود این طبیعی است که ما از منابع خود در سواحل بحر خزر صرف نظر نمی‌کنیم و یک کمپانی دیگری نباید ماهی‌ها را ساردین کند و در جعبه نموده و به اروپا بفرستد ولی این مسئله بایستی در ضمن قراردادهای تجارتی معلوم و واضح بشود نه اینکه در ضمن معاهدات سیاسی ما بیائیم یک زنجیری به پای شیلات و بحر خزر ببیندیم با این انسداد ابواب تجارت و زراعت یک شعبه معین زندگانی خودمان را هم در ضمن یک معاهده سیاسی مقید کنیم بنده از نقطه نظر عجله در این مسئله ایراد گرفتم که در ضمن این معاهده نباشد ولی در ضمن معاهده تجارتی و در اصل موضوع حرفی ندارم و البته این مسئله بایستی موافق صرفه طرفین حل بشود ایرادی که بنده دارم در موقع این فصل است جای این فصل اینجا نیست و راجع به معاهده تجارتی است و اما مقصود از اعتراض ثانی بنده راجع به انقضای مدت قانونی تقبلات فعلی این بود که دولت ایران اعتبار تقبلات خودش را منقضی میدانسته است و کنتراتی که با آن تجارت خانه روسی بسته بود به مناسبت نرسیدن اقساط مال الاجاره منقضی شده این مسئله را بنده اینطور می‌دانستم و حالا هم گمان می‌کنم این قضیه منقضی شده باشد حالا اگر آقای مخبر یا آقایان دیگر در توضیح خودشان بفرمایند که دولت ایران کنترات لیانازوف را منقضی شده می دانسته آنوقت این عبارت که اینجا نوشته شده بر خلاف خواهد بود زیرا دولت ایران در چهار ماه قبل منقضی شده می دانسته است.

رئیس ـ آقای مخبر تقاضای ارجاع به کمیسیون می‌نمایند یا خیر؟

مخبر ـ اولاً لازم است بنده رفع این اشتباه را از آقای ملک الشعراء بکنم در موقعی که این معاهده منعقد شده است موقع اجازه ثانوی شیلات یعنی اجازه وانیروف بود نه لیانازوف و اگر تردیدی شده بود بعد از این امتیاز بوده است اما در اصل مسئله بنده عقیده خود را توضیحاً عرض کردم چون در قرارداد دیگری ترتیبات راجع به این مسئله ملحوظ خواهد شد دیگر تصور نمی‌کردم با تصدیق آنکه در اصل قضیه ما باید مساعدت و همراهی کنیم این قدر اشکال باشد اگر بنده درست ملتفت نمی‌شوم شاید رفقای دیگر کمیسیون بهتر ملتفت نظریه آقایان می‌شوند ولی اهمیتی را که آقایان می‌دهند بنده آن اهمیت را نمی‌بینم در هر حال برای اینکه نظر آقایان بیشتر روشن شود بنده برای ارجاع به کمیسیون حاضرم موافقت کنم ولی از حالا عرض می‌کنم در موقعی که کمیسیون معاهده را مطالعه می‌نمود در نظرش این بود که این فصل به همین ترتیبی که هست باقی بماند ولی برای اینکه مسئله روشن تر شود و آقایان معترضین بهتر دلائل ما را بفهمند عجالتاً می‌پذیرم عرض دیگر آنکه در این فصل چهاردهم در سطر (دوم) یک اشتباهی شده است غیر از اشتباه راجع به تقبلات و نوشته شده تقبلات فعلی خود نسبت به تشکیلات مزبوره در صورتی که تشکیلات نیست و شیلات است باید اصلاح شود.

رئیس ـ مذاکرات در فصل چهاردهم تمام شد در فصل پانزدهم هم اعتراضی نیست فصل شانزدهم مطرح است آقای سردار معظم کردستانی و حاج میرزا علی محمد دولت آبادی اعتراضی دارند.

سردارمعظم ـ خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است که دولت شوروی روسیه اصول مالکیت خصوصی را ملاحظه نمی‌نماید به این جهت گمان می‌کنم فصل شانزدهم مخبر محترم موافقت بفرمایند یک ترتیبی اتخاذ شود که با الغای قضاوت قونسولگری منافات نداشته و حقوق اتباع دولت ایران در روسیه محفوظ شود و مالکیت خصوصی هم محفوظ بماند یعنی یک طرف ضرر نبرد و یک طرف نفع اتباع طرفین متساوی الحقوق باشند.

رئیس ـ آقای حاجی میرزا علی محمد دولت آبادی.

حاج میرزا علی محمد ـ علاوه بر آنچه آقای سردارمعظم کردستانی فرمودند این کار به تجارت ما هم ضرر فوق العاده وارد خواهد آورد کمیسیون در اینجا باید ذکر کند که اموال اتباع ایران در آنجا محفوظ بمایند تقاضائی که داشتم این بود که کمیسیون در این باب موافقت کند و عبارت را طوری بنویسد که حقوق اتباع ایران در روسیه ضایع نشود.

مخبر ـ در باب این اعتراض در فصل شانزدهم نهایت دقت و توجه از طرف کمیسیون شده است البته آن اصلی که آقایان معترضین به آن اشاره می‌فرمایند اصل خیلی مهمی است و بایستی طرف توجه ما باشد و همان طور که فرمودند ما با یک دولتی که در داخله خودش منکر اصول مالکیت خصوصی است معاهده می‌کنیم ما باید ناچار بدانیم روسیه و ترتیب رعایا و اتباع در آن جا نسبته به املاک خصوصی آنها در آتیه و گذشته چه خواهد بود ولی نظر کمیسیون این بوده که فصل شانزدهم اختصاص به قضیه قضاوت فونسول‌ها و الغاء کاپیتولاسیون دارد به این ملاحظه اگر معترضین با ما موافقت کنند و این فصل به همان ترتیبی که هست بماند بهتر است ولی در همین موقع نظر هیئت دولت را به این اصل مهم که ذکر شده جلب می‌کنم برای این که به نظر بنده اولین مورد موردی است که معاهده تجارتی و معاهده راجع به حقوق قونسولها امضاء خواهد شد در این موقع نسبته به اصل مالکیت ایرانی‌ها در روسیه بایستی مذاکراتی بکنند و البته به هر نحوی که ممکن باشد برای تأمین منافع اتباع ایران دولت خواهد کرد ولی دو نکته را لازم است به آقایان تذکر بدهم یکی اینکه این عهدنامه در تاریخی که تصویب می‌شود به هیچ وجه عطف به ماسبق نمی‌شود چون بنده این طور استنباط کردم که آقایان معترضین یکی از وحشتها و خوفشان این است و ضررها و خسارتهائی که در موقع انتقلاب روسیه باتباع یران وارد شد از بین برود و در صورتی هم این قسمت تاثیری راجع به گذشته داشت باز آنوقت یا مصون بودیم زیرا دولت ما در هر حال می‌توانست فرامت و خسارات وارده بر اتباع خود را مطالبه کند نکته دیگر این است که آقایان نباید فراموش بفرمایند که غیر از ما دول دیگر هم در دنیا هستند که اصول مالکیت خصوصی را مثل ما می‌شناسند و منکر نشده‌اند و اکثریت هم با این فرقه است پس در این صورت باید انتظار داشت که در آتیه روابط دولت روسیه با دول دیگر هم برای دارائی اتباع خودشان با روسیه یک مداکراتی می‌شود و مسلم است حقوق ما هم در استفاده نسبت به آن قرارادادها محفوظ می‌ماند ولی همانطور که عرض کردم چون این فصل مشتمل بر الغاء کاپیتولاسیون است البته دیگر آقایان معترضین در این فصل اعتراض نخواهند داشت ولکن آقای رئیس الوزراء وزیر خارجه در نظر داشته باشد در این فصل فواخلی که ذکر شد بایستی موقع را در دست ندهند.

سردارمعظم کردستانی ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ بفرمائید.

سردارمعظم کردستانی ـ در صورتیکه مخبر محترم اهمیت این اعتراض را تصدیق می‌فرمایند و دولت هم د نظر داشته باشد نظر به اینکه بنا به قاعده الاهم فالاهم الغاء قضاوت قونسولگریها هم است بنده قانع خواهم شد.

رئیس ـ آقای دولت آبادی (اجازه)

حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ بنده هم قانع شدم.

رئیس ـ در فصل شانزدهم دیگر اعتراضی نیست قصل هفدهم مطرح است ولی در فصل هفدهم در نسخه ترجمه باز یک لفظی در سطر ثانی افتاده است بعد از لفظ مالیات لفظ نظامی باید علاوه شود یعنی نوشته شود هر نوع مالیات نظامی یا عوارض نظامی آقای فهیم الملک در این خصوص اعتراضی دارند.

رئیس ـ پس در فصل هفدهم ایرادی نیست در فصل هیجدهم و نوزددهم نیز اعتراض نشده فصل بیستم مطرح است. آقای سردارمعظم خراسانی اجازه نطق

سردارمعظم ـ سابق بر این دولت ایران نسبته به صادرات خودش دارای حق ترانزیت غیر محدود بود تمام مال التجاره خود را بدون هیچ نوع مسؤلیتی از طریق روسیه به خارج برده هر جا می‌خواست می‌فروخت لکن ترانزیت واردات محدود بود و دولت روسیه حقی برای دولت ایران قائل شده بود زیرا دولت ایران حق داشت بوسیله کلی پستال از هر نقطه که میل داشته باشد هر چه بخواهد به ایران وارد کند متأسفانه در فصل پنجم این عهدنامه این نظر ملحوظ نشده است با وجود اینکه کمیسر خارجه روسیه چیچرین در مراسله خودش رای ما حق ترانزیت مطلق را شناخته است یعنی ما حق داریم از طریق روسیه و متحدین روسیه مال التجاره خود را به هر مملکت بخواهیم حمل کنیم و هم چندین حق داریم از هر مملکت دیگری بخواهیم از طریق روسیه امتعه خارج را وارد خاک ایران کنیم با اینکه چنین اصل را کمیسر خارجه روسیه چیچرین برای ما شناخته است و به ما اعلان کرده است معهذا در این عهد نامه این اصل به آن درجه کاملش منظور نشده در صورتی که من یقین دارم اگر به مامورین دولت شوروی روسیه مراجعه کنیم خود آنها هم تصدیق خواهند کرد که شاید این اشتباه فقط قلمی باشد و دولت روسیه البته متعمد نبوده است دولت و ملت ایران حق ترانزیت صادرات خود را داشته ولی حق ترانزیت واردات او محدود باشد و برای جبران این نحو بنده پیشنهاد کرده در فصل بیستم این نکته ملحوظ شود و چون پیشنهاد بنده اصلی شده و در دست تمام نمایندگان محترم است لهذا از خواندن پیشنهاد خودم خوداری می‌کنم مقصود این است که مملکت ایران و روسیه متقابلاً حق داشته باشند چه در واردات و چه در صادرات خودشان در خاک یکدیگر و در خاک متحدین یکدیگر دارای حق ترانزیت باشند می‌توانند مال التجاره خود را از خاک یکدگر خارج کنند این بود مقصود بنده حالا اگر آقای مخبر قبول بفرمایند بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ در این باب اعتراضات زیادی شده و ناطقین هم زیادند و چون مدتی است مجلس تشکیل شده اگر مخالفی نباشد چند دقیقه تنفس داده شود در این موقع آقایان نمایندگان برای تنفس از مجلس خارج (و پس از نیم ساعت مجدداً جلسه تشکیل گردید.)

رئیس ـ آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی (اجازه نطق)

آقا میرزا سید حسن ـ بنده هم همانطور که آقای سردارمعظم اظهار کردند در این ماده اعتراض دارم و امیدوارم کمیسیون خارجه این ماده را به زودی اصلاح کند و به مجلس بیاورد.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه نطق)

فهیم الملک ـ اهمیت این ماده خلی فوق العاده است و تقریباً نسبت به رویه که سابق معمول بوده چندان تفاوتی ندارد زیرا آنوقت هم دولت ثالث برای ورود امتعه خود به خاک ایران مجبور به تأدیه حقوق گمرکی بود و حق ترانزیت نداشت ولی امتعه ایران ممکن بود بطور ترانزیت نداشت ولی امتعه ایران ممکن بود بطور ترانزیت عبور کند در صورتی که دو قسمت عمده مال التجاره از ممالک دیگر باید به ایران بیاید و اگر این حق را از ما بخواهند سلب کنند هیچ همراهی و مساعدتی با ما نشده بخصوص که در مراسله سابق کمیسر خارجه روسیه مطلب را واضح کرده که از هر جا بخواهند با استفاده از حق ترانزیت بتوانیم مال التجاره وارد کنیم در این صورت بنده تصور می‌کنم مخبر کمیسون این ماده را مسترد دارند و در کمیسیون تحت مطالعه در آید.

رئیس ـ آقای ملکت الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ بلی همانطور که آقایان فرمودند یکی از مجاری زندگانی تجارت ایران مسئله برانزیت است و اینکه تمام ملل متمدنه امروزه به مسائل تجارتی اهمیت می‌دهند راجع به صادراتشان است ولی بر عکس نظر به اینکه ما متأسفانه یک تجارت مرتبی ندارمی به واردات خودمان باید بیشتر اهمیت بدهیم برای اینکه یک قسمت از صادرات ما به خود روسیه فروخته می‌شود از قبیل خشک بار و قسمت زیادی ازمحصولات اولیه و مواد خام یک قسمتی از صنایع مان از قبیل پنبه و قالی و پشم ممکن است بسایر نقاط دنیا حمل شود و قسمتی از آنها را ممکن است از سایر نقاط عبود دهیم لکن مسئله اهم واردات است و اگر حق وارد کردن امتعه و سایر دولت را از روسیه نداشته باشیم در حال محصوریت تجارتی واقع خواهیم شد آنوقت مجبوریم یک قسمت از واردات شمال و شرق خودمان را یا از خود روسیه خریداری کنیم یعنی اوار مصنوعات خودش بفروشد و یا از سایر دول بخرد و به ما بفروشد و قطعاً آن منافعی را که آنها در فروش منظور خواهند داشت تحمیل به خریدار می‌شود که ما باشیم بنابراین محصولاتی را که می‌خواهیم از او با مملک دیگر از نقطه نظر نزدیکی را از روسیه وارد کنیم باید یک گمرک گرافی در روسیه و یک گمرک دیگر در ایران بدهیم و این یک ضرری به ایران خواهد بود بنابراین همانطور که آقایان فرمودند حق ترانزیت یعنی حق این که بوسیله ترانزیت می‌توانیم مال التجاره وارد کنیم برای ما یک قضیه حیاتی است و در این سنواتی که راه روسیه به ایران بسته شده بود یا خود روسیه مال التجاره نداشت که به ما بفروشد تا حدی محصوریت تجارتی محسوس باشد چنان که در همین سنوات اخیره یک قسمت قالی بلکه تمام ثروت ایران فدای همین مسئله شد و ما در حال انحصار تجارت واقع و مجبور شدیم مال التجاره وارده خود را از دولت مخصوص تهیه و خریداری کنیم و چه اندازه از ثروت ما به همین جهت که با دولت مخصوص طرف بودیم به باد رفت چنانچه امروز درتمام بازارهای ایران این مسئله محسوس است بنابراین بنده فوق العاده با آقایان موافقم که اگر حق ترانزیت وارد کردن امتعه از راه روسیه به ما داده شود نه تنها ما از معاهده نمی‌توانیم استفاده مکنیم بلکه خود این فصل بخصوص یک فصل لغوی خواهد بود برای این که یکی از حوائج کامل ما این است که بتوانیم مال التجاره دنیا را از را ه نزدیکی با یک حق مختصر ترانزیتی وارد کنیم و اگر چنانچه این حق ما داده نشود بنده با این ماده مخالفم و امیدوارم کمیسیون یک مطالعاتی بکند بلکه با نماینده دولت سویت بتواند این قضیه را حل نماید و چنانچه آقایان فرمودند کمیسر خارجه در مراسله که نوشته بطور مطلق حق ترانزیت را به ما داده است و در اینجا بنده نمی دانم چه شده است یا به قول سردارمعظم سهو یا تعمدی شده است که از برای ما خیلی گران خواهد بود.

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه نطق)

آقا سید فاضل ـ حقیقتاً عدم موافقت ترانزیت در واردات که از این ماده بیستم مستفاده می‌شود مضر نجات اقتصادی و تجارتی ایران است و گمان می‌کنم از کثرت وضوح محتاج به شرح دادن نباشد و بنده همانطور که آقایان فرمودند معتقد هستم که در واردات این مسئله قید شود که از هر جا بتوانیم وارد کنیم و هر دولتی آزاد باشد.

از آقای مخبر محترم تقاضا می‌کنم یک ترتیبی بفرمائید که این حق برای ما محفوظ بماند و ما بتوانیم صادر و وارد را به هر جا بخواهیم با حفظ حق ترانزیت ببریم و بیاوریم.

رئیس ـ عقیده آقای مخبر چیست.

مخبر کمیسیون خارجه ارجاع به کمیسیون را از برای فصل بیستم بنده می‌پذیرم.

رئیس ـ مذاکرات در فصل بیستم تمام شد.... فصل بیست و یکم اعتراض ندارد. فصل بیست و دوم مطرح است. آقای ملک الشعراء اعتراضی داشتند.

ملک الشعراء ـ اعتراضی بنده به آن قواعد و مقررات جاریه مملکتی بوده این از نتیجه معاهده ترکمن چای بوده است که در سابق یک عبارات و قواعدی جاری بوده که در موقع ورود نمایندگان سیاسی روسیه به ایران اجرا شد و همان قواعد برای دو کاملت الوداد هم شناخته شد و نسبت به تمام مامورین خارجه این سبقه معمول بوده ولی در مملکت روسیه نظر به نبودند این عادات نسبت به مامورین ایران جریان نداشت و از این کلمه ممکن است اینطور استنباط شود که مامورین حکومت مساوات و حکومت اشتراکی روسیه در نظر دارند که در آینده همان عادات و قوانین مرسومی را که می تان کهنه فرض کرد تجدید کند و نمایندگان آنها با همان عادات تلقی شوند با هان عادات نمایندگان آنها پذیرفته شوند در صورتیکه نسبت به عواید سیاسی آنها هم باید این قواعد نیست و حال هم بنده متذکر می‌شوم که بلکه به اهتمام و مساعدت حکومت شوروی روسیه اساساً این قبیل عادات و مراسم از بین برود زیرا نه تنها ما نسبت به مامورین حکومت شوروی روسیه مکلف به اجرای این عادت و رسوم نباید باشیم بلکه شاید بتوانیم با کمک دولت شوروی روسیه این قبیل عادات و رسوم پوسیده را نسبت به تمام دول خارجه متروک بداریم و آنها را قانع کنیم که این عادت کهنه شده است زیرا با روح متجدد پروری دولت مساوات هم منافات دارد این است که بنده تذکر می‌دهم که در اینجا با کمک مشترک روسها و ایرانیها اصلاً این قبیل عادات ترک شود

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدلله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ بنده نسبته به اکثر این اعتراضاتی که امشب در مجلس نسبت به مواد این معاهده شد یک نظریات و عقایدی داشتم لکن چون موقع آن گذشت نظریات خود را برای شور ثانی نگاه می‌دارم ولی این فرمان را که آقای ملک الشعراء نسبت به این فصل فرمودند بنده وارد نمی دانم زیرا دو دولت دوست و هم جوار با هم معاهده می‌بندند و قرار می‌دهند نمایندگان آنها مطابق معمول مملکت همانطور کهبا نمایندگان سیاسی دول کاملت الوداد معمول می‌شود به آنها رفتار شود عبارت خیلی ساده و صاف است و این همه پیش و خم نباید داد آیا می فرمائید درد معاملاتی که نسبت به نمایندگان سایر دول می‌شود یک نظر خصوصی را خودمان قائل شویم یا اینکه می‌خواهید اساس عادات و عملیاتی ه نسبته به نمایندگان دول در ممالک دیگر مجری و معمول است آن به هم بزنید اساس او را بنده و شما نمی‌توانیم به هم بزنیم آن هم دست دنیا و ممالک متمدنه است فقط در معاهده خودمان م توانیم اظهار بکنیم که نسب به نمایندگان خودمان در روسیه و نمایندگان روسیه در ایران همان معاملاتی که با نمایندگان سیاسی می‌شود همان معامله را با آنها معمول بداریم عبارت به این صاف و ساده این همه پیچ و خم لازم ندارد و بنده هیچ ایرادی نمی بیننم.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ بنده گمان می‌کنم آقای شیخ اسدالله عرایض بنده را ملتفت شدند زیرا توضیح اصل قضیه داده شد بنده عرض نکردم مقررات و عادات بین المللی را ما با روسیه معمول نداریم بنده این عرایض را نکردم زیرا به نظر بنده عادات و رسومات بین المللی این اندازه نخواهد بود که تقاضای منسوخیت آنها بشود مقصود بنده در آن عادات و رسومات که در طرز پذیرائی ماموریت روسیه در ایران سابقه شده است و قدم ب قدم جلو رفته‌اند و تا اندازه‌ای پیشرفت کرده است که بایستی یساول باشی و ایشک آقاسی باشی با چماق نقره در آن ترتیبات که مسبوقند جلو نمایندگان بیفتند از نمایندگان خارجه پذیرائی کنند بنده این عادات و رسوم را که در سایر جاها معمول نیست عرض نکردم زیرا این عادات نظر به مشرقی بودن معمول شده مخصوصاً در ایران نسبته به مامورین روسیه اینطور جریان داشت بعد که سایر دول هم به ایران مامور فرستادند از نقطه نظر اینکه با آنها نیز بایستی حق دول کاملت الوداد داده شود نسبت به آنها نیز معمول شد بلکه این حق به عادات بوده که نسبب به مامورین روسیه در ایران جاری شده بود و به تمام آنها این حق در ایران داده شده بود ولی در عین حال نسبت به نمایندگان رویه این ترتیبات معمول نبود و با آنها آنطور رفتار نمی‌شد این فصل هم می‌گوید قونین از عادات وآدابی که در مملکت برای پذیرائی قونسولها و مامورین سیاسی مقرر است استفاده خواهند کرد و اینطور می رساند که آن عادات و ترتیباتی که در ایران سابق بوده به حال خود باید بماند و آن رسوم و قواعدی هم که در روسیه هست باقی بماند و آن رسوم و قواعدی هم که در روسیه هست باقی بماند نتیجه این می‌شود که مامورین روسیه در ایران همان طوریکه سابق معمول بوده است به آنها رفتار شود پذیرائی شند ولی چون در روسیه این ترتیبات معمول نیست نمایندگان ایران دارای هیچ حق نباشد این بین المتقا مسئله بلین چون متقابل نیست اساساً بعقیده بنده باید نسخ شود از اصل هم بنده به عادت و رسومات و و جریانان شرقی معتقد نیستم و میل دارم به این وسیله در ضمن این عهدنامه بعضی از آن عایدات و رسوم غیر حقه یا مضحک از بین برود و الا بنده نظری به عادت جاریه بین المللی نداشتم مقصود من سابقه هائی بود که در موقع پذیرائی مامورین دولت روس برای این مملکت پیدا شد و جریان پیدا کرد در این ممالک کم کم جزو سابقه شده است به هر حال شاید آقای مخبر توضیحاتی بدهند که بنده قانع شوم.

معاون وزیر امورخارجه ـ بنده برای توضیح می‌خواستم عرض کنم که اول تشریفاتی که سابقاً معمول بود به موجب عهدنامه ترکمن چای بوده که آن ترتیبات ملغی شده است و آنچه در اینجا گفته‌اند مقصود احترامات و شریفاتی است که امروز درباره سایر نمایندگان خارجه مراعات می‌شود عین آن درباره نمایندگان روسیه بایستی رعایت شود و البته تصدیق می‌فرمایند که در یک مملکتی عین نمایندگان سیاسی خارجه از حیث اقدامات و تشریفات مختصر تفاوتی هست تشریفات در همه جا یک شکل هست ولی در ایران نسبت به نمایندگان سیاسی خارجه ابداً فرقی در تشریفات داده نمی‌شود.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ بنده با اظهارات آقای معاون وزارت خارجه موافقم و برای اطلاع آقای ملک الشعراء عرض می‌کنم نه فقط الغاء عهدنامه ترکمن چای آن قسمت تشریفات را ملغی نموده بلکه مدتی قبل از آنکه عهدنامه ترکمن چای ملغی شود این تشریفات از بین رفته بود زیرا در موقیکه این تشریفات بر قرار شده بود در مرکز هم کالسکه نبود و قید شده بود که با اسب سریراق مطلاً و جورات قرمزی و غیره باید پذیرائی شود و حالا بکلی از میان رفته وحتی مهمان داری هم که باید برود هیچ نمی‌رود و اگر یک عادات و تشریفاتی بود به موجب مقتضیات وقت بوده و امروزه اگر قواعدی در مملکت نسبت به یکی از سفرای کبار و وزرای مختار رفتار شود هیچ معقول نیست که نسبت به نماینده روسیه چون در مملکت آنها معمول نیست در اینجا قصور شود بنابراین آنها هر چه نسبت به سایر نمایندگان خارجه معمول دارند نسبت به ما هم معمول می‌دارند و ما هم آنچه نسبت به سایر نمایندگان معمول می‌داریم باید با آنها رفتار کنیم.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه نطق)

محمد هاشم میرزا ـ چون آقای ملک الشعراء عادات و رسوم ما را قابل تنقید می دانند بنده عرض می‌کنم تمام عادات شرق زمینی قابل تنقید نیست (گفته شد صحیح است)

رئیس ـ عقیده آقای مخبر در این باب چیست؟

مخبر ـ بنده ارجاع به کمیسیون را لازم نمی دانم و نمی‌پذیرم.

رئیس ـ رای می‌گیریم آقایانیکه اعتراض آقای ملک الشعراء را قابل توجه می دانند قیام نمایند.

(آقای ملک الشعراء پیشنهاد قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد در فصل بیست و سوم اعتراض نیست فصل بیست و چهارم مطرح است آقای ملک الشعراء اعتراض دارم.

سردارمعظم ـ یک اصلاح عباراتی را بنده می‌خواهم عرض کنم.

رئیس ـ بفرمائید.

سردارمعظم ـ در آنجا نوشته شده در حتی الامکان مدت قلیلی باید اصلاح بشود.

آقا میرزا هاشم آشتیانی ـ کلمه در بعد از حتی الامکان باید باشد.

رئیس ـ بلی باید نوشته شود حتی الامکان در مدت قلیلی به عمل خواهد آمد.

ملک الشعراء ـ گمان می‌کنم به اتکاء این فصل ممکن است یک اعتراض نسبت به تصدیق شدن اسن معاهده بشود مقصود بنده این بود که اگر نسبت به این فصل تکیه شود مثلاً می‌بایستی در پازدهم رمضان این معاهده تصدیق شود زیرا سه ماه پس از نوشته شدن این معاهده مصادف با نیمه رمضان می‌شود در صورتی که آن وقت در ایران کودتا پیش آمده و مجلس به تأخیر افتاده بود و تا کنون از آن سه ماه چندین ماه گذشته و مجلس تازه موفق شده است طرح این معاهده را بکند اعتراض بنده این بود و اگر لازم است در اینجا دقتی بشود که منجر به یک نگرانیهائی نشود بنده اهمیتی به این قضیه نمی‌دهم اگر کمیسیون عللی در این فصل ندیده بنده هم عرض ندارم.

رئیس ـ (خطاب به آقای نصرت الدوله ـ) کمیسیون در این باب چه می‌گوید؟

مخبر ـ بنده درست نمی‌توانم در این باب اظهار عقیده کنم چون آقای ملک الشعراء از نقطه نظر خود ماده و خود عهدنامه اعتراض مستقیمی نفرمودند شاید ایرادی در طرز نوشته شدن این فصل و سهل انگاری در رعایت قوانین اساسی داشته باشند و این مسئله هم به مجرد آمدن عهدنامه به مجلس شورای ملی و تصوی بشدن رفع می‌شود گذشته از این آقای ملک الشعراء را متذکر می‌کنم که اگر در جمله اول قید شده که معاهده باید در ظرف سه ماه تصدیق شود در جمله ثانی (مبادله نسخه‌های عهد نامه در شهر تهران حتی الامکان رد مدت قلیلی به عمل خواهد آمد.)

خود تا اندازه این این مسئله را اصلاح می‌کند و گمان می‌کنم آن ایراد را که ایشان فرمودند وارد بشود.

رئیس ـ آقای سردارمعظم خراسانی (اجازه نطق)

سردارمعظم ـ بنده تصور می‌کنم بعضی مسائل اعتبار مشوط دارد نه مطلق یکی از آنه همین مطلبی است که الان مطرح بحث است اگر چه در فصل بیست و چهارم قیده نشده است که این مدت همان مدتی است که برای رسیدن عهدنامه به تصویب مجلس لازم است ولی ما می دانیم که در مملکت ما اعتبارنامه عهدنامه اعتبار امتیاز است اعتبار قراردادها کلیه این مسائلی که در قانون اساسی ما منوط به تصویب مجلس شده است اگر به امضای مجلس نرسد امضای هیچ ماموری و هیچ زمامداری نمی‌تواند ناقض قانون اساسی باشد و قانون اساسی اعتبار خودش را دارد تقبل هر دولت و ماموری موقعی اعتبار دارد که آن تقبل با قانون اساسی موافقت کند و مادامی که آن تقبل با قانون اساسی موافقت نکند از درجه اعتبار ساقط است و بنابراین در آن موقعی که این عهدنامه نوشته شده موقعی بود که مجلس شورای ملی در شرف افتتاح بود وعده زیادی از نمایندگان در تهران حاضر بودند و دولت آن زمان که دستورالعمل امضاء این عهدنامه را به مامور خودش داد خیال می‌کرد که در ظرف ۲ هفته مجلس منعقد خواهد شد و در ظرف دو ماه که این عهدنامه مدارج قانون خود را طی خواهد کرد دولت آن وقت اطلاع نداشت که کودئائی پیش خواهد آمد و وکلای مجلس شوری ملی متفرق و محبوس و یا تبعید خواهند شد به این مناسبت سه ماه معین کرد و تصور می‌کرد تا سه ما به تصویب مجلس خواهد رسید آن ترتیبات که پیش آمده تأخیر در معاهده حاضر حاصل شد پس این مدت سه ماه الزامی ندارد زیرا اعتبار قطعی عهدنامه همانطور که قانون اساسی معین کرده منوط به تصویب مجلس شورای ملی است (جمعی گفتند صحیح است)

رئیس ـ پس نسبت به فصل بیست و چهارم کمیسیون اظهار رای نمی‌کنید

مخبر ـ چرا کمیسیون با تمام این اظهارات که شد کاملاً موافق است لکن ارجاع به کمیسیون را لازم نمی داند و با این مذاکراتی که شده مخالفتی ندارد و کاملاً موافق است.

ملک الشعراء ـ بنده هم موافقم.

رئیس ـ اعتراض خودتان را مسترد می‌دارید؟

ملک الشعراء ـ بلی

رئیس ـ یعنی به فصل بیست و پنجم و ششم اعتراضی نیست شور اول این عهدنامه ختم شد باید رای گرفته بشود که شور دوم بشود. آقایانی که تصویب می‌کنند شور دوم بشود قیام فرمایند. (تمام نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد جلسه آینده روز سه شنبه دو ساعت به غروب ماده و دستور آن شور دوم در عهدنامه افغانستان و ایران خواهد بود مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد.