مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۳ نشست ۶۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۳ نشست ۶۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۳ نشست ۶۳

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۵

جلسه: ۶۳

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه دهم میزان ۱۳۰۳ مطابق سوم ربیع‌الاول ۱۳۴۳

مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید

(صورت مجلس یوم سه‌شنبه هشتم میزان را آقای میرزا شهاب قرائت نمودند)

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی ـ بنده در صورت مجلس عرض ندارم قبل از دستور عرضی داشتم

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ بنده قبل از دستور عرضی داشتم

رئیس ـ نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست؟

(مخالفتی نشد)

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی ـ اهمیت لزوم ترویج و بسط معارف به اندازه در افکار و اذهان ثابت است که محتاج به توضیح نیست و تقریباً بحث در این موضوع مثل بحث در بدیهیات است فقط بحثی که هست در طریق تحصیل بسط معارف است در بین مردم طریقی که عجالتاً معمول و عادی ما هست چند قسم است یکی طریقه‌ای است که در مدارس قدیمه تحصیل می‌شد که وضع شده برای علوم دیانتی اما متأسفانه مدارس قدیمه یک صورت خرابی به خودش گرفته و در اغلب از این مدارس تحصیلات خیلی کم و طلبه محصل کمتر دیده می‌شود. البته راجع به این قسمت باید توجهی از طرف اداره اوقاف بشود که همان طور که لازم می‌دانید صورت مدارس جدید را درست کنند همان طور هم خود را موظف بدانند که آبادی معنوی برای مدارس قدیمه تحصیل کنند که طلاب محصل و مدرسین لایق مشغول شده و به کار واداشته شوند. قسمت دوم تحصیل معارف و بسط معارف است به طور کلاسیک که ما امروز یک عده از آن مدارس را داریم لکن متأسفانه آنها هم ناقصند چرا؟ برای آن که وقتی حساب کنیم مدارس مرکز و ولایات خیلی کم و اگر بیوکات و دهات و ایلات را حساب کنیم تقریباً به هر ده هزار نفر یک مدرسه دوکلاسه می‌رسد البته این قسمت هم باید مورد توجه وزارت معارف واقع شده و توسعه داده شود بعلاوه تحصیلاتی که در مدارس کلاسیکی می‌شود و همه تصدیق دارند که یک تحصیلات سطحی و محفوظاتی است که به یک اندک غفلتی فراموش می‌شود و اصلاً آثارش هم از ذهن محصل بیرون می‌رود طریقه سومی را که ممکن است داشته باشیم آن طریقه عملی است و آن از راه مطبوعات و کتب است متأسفانه این قسمت را هم ما فاقدیم چرا؟ برای این که مطبوعات ما دارای مقالات علمی نیستند و ابداً هم در صدد این نیستند که مقالات علمی بنویسند و حق هم با آنها است چون مدت‌ها نوشته شده ولی مجلات و جرایدی که دارای مقالات علمی است کمتر مشتری دارد و منجر می‌شود که مدیرش ورشکست شده و روزنامه‌اش تعطیل بشود. پس باید دارای کتب علمی باشیم و طریقه که هر کس بتواند از آن استفاده کند همان داشتن کتب علمیه است بدبختانه کتب علمیه هم کمتر به زبان فارسی ترجمه شده و اغلب به زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی و سایر السنه خارجی است که ما فاقد دانستن آن السنه هستیم و عموم ملت هم نمی‌تواند تحصیل السنه خارج را بنمایند و اگر همه را مکلف کنیم که باید زبان‌های خارجی را یاد بگیرید که این وسیله تحصیل علوم گردد. البته این هم یک عسر و حرج و حکم مشکلی است و همه کس قادر به این نیست که این حکم را انجام دهد. کمتر کتاب علمی به زبان فارسی نوشته شده حتی کتب فقهی و دیانتی هم که همه ما محتاج به آنها هستیم به زبان عربی نوشته شده است که اهل زبان ما به کلی از دانستن آن محروم هستند و ندانستن زبان برای ما یک سدی شده است از برای این که به معلومات دیگران و سایر علومی که همه دنیا را فرا گرفته است برسیم. به این جهت بنده معتقدم که باید یک وسیله برای بسط معارف یعنی عمقی در معارف فراهم کرد که همه کس بفهمد و اصولاً دسترس داشته باشد که کتب را مطالعه بکند. بهترین وسیله این است که کتب علمی را از السنه مختلفه به فارسی ترجمه نمایند همه کس دسترس داشته و بهره‌مند شود اعم از این که کتب عربی یا فرانسه یا از علوم قدیمه یا جدیده باشد. به این جهت یک پیشنهادی در همین زمینه تهیه کرده و تقدیم می‌کنم که یک عده متخصص استخدام یا کنترات شوند و این کتب علمی که به السنه مختلفه نوشته شده و زحماتش را دیگران کشیده و آنها را تألیف و تدوین کرده‌اند فقط یک زحمتی عهده‌دار شده و آنها را به فارسی ترجمه نمایند که وسیله بشود تا عموم اهالی مملکت فارسی‌زبانان بتوانند از آنها بهره‌مند شوند. این است که تقدیم می‌کنم . . .

(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)

(پیشنهاد خود را تسلیم نمودند)

رئیس ـ آقای تدین.(اجازه)

تدین ـ رئیس کل مالیه ایران دکتر میلیسیودر هفتمین راپرت خودش که طبع و توزیع شده یک مطالبی را اظهار کرده است که چون یک قسمتش مربوط به کمیسیون بودجه و بر خلاف واقع است بنده از نقطه نظر کمیسیون بودجه لازم دیدم که توضیحاتی در این باب داده و خاطر محترم آقایان نمایندگان را از اصل موضوع مسبوق کنم و عرض کنم آنطوریکه در این راپرت نوشته شده بکلی بر خلاف واقع است.

(بعضی از نمایندگان صحیح است)

از جمله موضوعاتی که راجع به کمیسیون بودجه است یکی این قسمت است که در صفحه ۱۴از این راپرت متفرق شده می‌گوید: (ما در بودجه جمع یک مالیاتهایی را پیش بینی کردیم که لوائحش را تقدیم مجلس کنیم که عایدات آن مالیاتهای پیش بینی شده معادل یک میلیون تومان است و در ازای این مالیاتهای جدید پیش بینی شده یک میلیون در بودجه خرج منظور داشتیم..

آقا سید یعقوب ـآنهم از برای وزارت مالیه.

تدین ـ ولی در موقعی که لایحه کل بودجه در کمیسیون بودجه مطرح بود کمیسیون بودجه فور‎أ مالیاتهای جدید را از بودجه حذف کرد: بنده نمی‌خواهم در اینجا آتاک یا حمله یا تعرض کنم این نظر را ندارم ولی این راعرض می‌کنم این جمله که در این راپرت نوشته شده کاشف از عدم اطلاع ایشان از قانون اساسی ما بوده است بر طبق قانون اساسی مالیات را باید مجلس شورای ملی تصویب کند. آیا کمیسیون می‌تواند آن لوایح را مدرک قرار بدهد؟

(جمعی از نمایندگان ـخیر)

ما هم همین حرف را زدیم گفتیم ما نمی‌توانیم این لایحه جدید را که شما پیش بینی کرده‌اید و این مالیاتهای تانسو از قبیل وضع مالیات بر معاملات و عایدات و غیره را مدرک قرار بدهیم چون مجلس شورای ملی تصویب نکرده است بنابر این موکول است به اینکه مجلس شورای ملی تصویب کند. البته هر وقت تصویب شد جزء عایدات منظور می‌شود ولی تا موقعی که تصویب نشده است جزء عایدات محسوب نمی‌شود به این جهت بود که معادل یک میلیون تومان از بودجه جمع موضوع شد و ایشان می‌گویند چون موضوع شد یکی از علل تعویق بودجه شده است و تولید اشکالات می‌کند این را می‌خواستم عرض کنم بر خلاف قانون است.

آقای سید یعقوب ـ اطلاع از قانون ندارد تدین در جای دیگر میگویدکه مساعدت نشد. البته مسبوقند که کمیسیون بودجه منتهای مساعدت و جدیت را در موضوعات بودجه کرده و هیچ کوتاهی نکرده بلکه کمال مساعدت را هم کرده است نهایت چیزیکه بوده این است که بودجه مالیه طوری تنظیم شده بود که کمیسیون به آن ترتیب نمی‌توانست بپذیرد و آن عبارت از این بود که مطابق ماده شصت و شش قانون استخدام باید مبدأ رتبه از ابتدای اجرای قانون استخدام تشخیص داده شود و حقوقی هم که به مستخدمان داده می‌شود باید بر طبق همان ترتیباتی باشد که در قانون استخدام منظور شدهولی در بودجه وزارت مالیه اینطور نبوده و نیست صورت جز شش در کمیسیون بودجه است

(بعضی از نمایندگان صحیح است)

. مأخذ را حقوق سابق قرار داده‌اند مثلا قبل از قانون استخدام اگر فلان زید سیصد تومان یا چهار صد تومان یا دویست و پنجاه تومان حقوق داشته است مأخذ همان حقوق سابق قرار داده‌اند و با یک کم و زیادی برایش رتبه معین کرده‌اند مثلا اشخاصی بوده‌اند که بیش از سیصد تومان حقوق داشته‌اند و از نقطه نظر قانون استخدام می‌بایستی مبدأ رتبه شان تشخیص شود در ابتدا آنها شغلی که دارای رتبه اعلی باشد نداشته‌اند مثلا توضیح می‌دهم این اشخاص داری یک مشاغلی بوده‌اند که تطبیق نمیشده است با آخرین رتبه قانون استخدام که مدیری کل باشد ولی حقوقشان از حد اعلای مدیری کل هم بیشتر بوده است آنوقت آمده‌اند اینجا همان حقوق را مأخذ قرار داده‌اند و می‌گویند این شخص معاون اداره است با رتبه مدیری کل و حقوق سیصد و دوازده تومان و به این ترتیب شانزده تا مدیر در در وزارت مالیه پیدا شده است االبته بر حسب تصمیمی که کمیسیون بودجه گرفت مبدأ رتبه با مبدأ خدمت فرق دارد و مبدأ رتبه از ابتدای اجرای قانون استخدام تشخیص داده می‌شود ولی مبدأ خدمت قبل از ۹۹ است. بنابر این در حین اجرای قانون استخدام هر کسی دارای هر شغلی که بوده است آن شخص را باید تطبیق کرد با این رتبه‌های نه گانه و گفت این رتبه قانونی این مستخدم است ولی این ترتیب در وزارت مالیه نشده است و با این ملاحظه مبلغ گزاف بر بودجه وزارت مالیه افزوده شده است و چون کمیسیون بودجه نمی‌توانست این قسمت را قبول کند از مسالمت و صدق و صفا حتی از در مسامحه در آمدو چندین کمیسیون جزء تشکیل دادو چندین مرتبه کمیسیون بطور خصوصی تشکیل شد و مذاکرات شفاهی کرد و بالاخره فایده نبخشید معذالک بیشتر از این در این قسمت می‌خواهم وارد شوم و بطور کلی عرض می‌کنم که کمیسیون بودجه منتهای مساعدت را کرده ولی از حقوق قانونی نمی‌توانست تجاوز کند و همچنین مجلس شورای ملی هم تصور می‌کنم بلکه یقین کهمل دارم تا کنون کمال مساعدت را با کمیسیون آمریکایی کرده است

(نمایندگان صحیح است)

بنابراین قسمتهایی که در اینجا راجع به مجلس است آقایان به من حق خواهند داد که بگویم اینها بر خلاف واقع است

(نمایندگان صحیح است)

و مجلس تا کنون مخالفتی نکرده و تحدیدی نکرده است و اگر بنده این عرایض را اینجا از نقطه نظر کمیسیون نمی‌کردم و سکوت می‌کردم ممکن بود این سکوت تصدیق فرض شود به این جهت لازم بود که عرض کنم این مسائل بر خلاف واقع است

(جمعی از نمایندگان صحیح است)

آقا سید یعقوب ـراپرتش را هم باید پس داد

رئیس ـ آقای ضیا الواعظین

ضیاءالواعظین ـ بنده علاوه می‌کنم به فرمایشات آقای شریعت مدار موضوع کتابخانه مجلس را که مؤسسه اشمعین شده و نمیدانم چطور شده که هیئت محترم رئیسه و هیئت مباشرت هنوز لوازم تأسیس و سایر ترتیباتش را فراهم نیاورده‌اند و حال لانکه مملکت فوق العاده محتاج به یک کتابخانه مهم اساسی است

رئیس آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـالبته آقایان تصدیق می‌فرمایند که عمده کهرهای پارلمانی باید در کمیسیونها بشودو تقریبا مدت عمر کمیسیونها خاتمه پیدا کرده است و بنده اخیرا به یکی مواد نظامنامه بر خوردم و یک جمله را حضور مبارک آقایان می‌کنم و آن یک قسمت از ماده بیست و پنج نظامنامه داخلی است که می‌گوید :تمام کمیسیونهای ماده ۱۵ باید دو ماه به دو ماه صورتی از خلاصه خلاصه اعمال خودشان در مجلس علنی تقدیم نمایند و صورت مزبور در روزنامه رسمی طبع خواهد شد بنده غیر از یکی دو تا کمیسیون که در در این مدت سه چهار لایحه تقدیم مجلس کرده‌اند از سایر کمیسیونها هیچ اطلاعی ندارم که چه کرده‌اند. کمیسیون داخله. کمیسیون نظام و کمیسیون قوانین مالیه ما که لوایح مهمی به این کمیسیونها مراجعه شده و هنوز راپرتی از آنها نرسیده است در کمیسیون داخله لایحه سجل احول در کمیسیون مالیه لایحه ممیزی در کمیسیون نظام لایحه نظام اجباری رفته و به همینطور معطل مانده و از قبیل قوانین مهم خیلی است که معطل مانده است لهذا خواستم ببینم چطور شده که دو ماه این راپرتها داده نشده است و آیا بعد از ۶ ماه این کمیسیونها چه کرده‌اند

نجات ـ هیچ کار

حاج عز الممالک ـ بنده پیشنهاد می‌کنم وارد دستور شویم

نجات ـ جواب بدهند کمیسیونها چه کرده‌اند؟

رئیس ـ این مذاکرات را خوب است بگذارید برای آخر جلسه

آقای سید یعقوب ـ آخر وقت موقع نهار خوردن است کسی نمی‌ماند گوش بدهد

(پیشنهاد از طرف آقای اعتبار الدوله بشرح آتی قرائت شد)

چون ورثه حسین آژان و محمد علی سوار گمرک فوق العاده پریشان و مستأصل هستند و مدتی هم می‌گذرد که ککمیسیون بودجه شهریه آنها را تصویب و خیرش را به مجلس تقدیم داشته بنده پیشنهاد می‌کنم که مقدم بر دستور مطرح شود:

رئیس ـ راپرت این دو فقره عجالتا حاضر نیست وقتی حاضر شد جزو دستور می‌شود با لفعل لایحه وسائط نقلیه مطرح است ماده اول لایحه فوق به شرح ذیل قرائت شد

ماده ۱ ـ از کلیه وسائط نقلیه شهری در تهران به قرار ذیل مالیات دریافت خواهد شد

درشکه کرایه با چرخ رزین ۱۵ قران

درشکه با چرخ آهن ۲۰ قران

درشکه اربابی با چرخ رزین ۲۰ قران

درشکه اربابی با چرخ اهن ۳۵ ریال.

اتومبیل اربابی ۷۰ قران

اتومبیل کرایه ۵۰ قران

کالسکه اربابی با چرخ رزین ۳۵ قران

کالسکه اربابی با چرخ آهن ۴۰ قران

دوچرخه یک اسبه با چرخ رزین ۱۵ قران

دو چرخه یک اسبه با چرخ آهن ۲۰ قران

چهار چرخه بار کش ۱۰ قران

دوچرخه بار کش یک اسبه ۵ قران

دلیجان وامنیوس ۴۰ قران

اتومبیل بار کش (کامیون) ۱۰ قران

گاری ۴۰

قران ییسیکلت ۵ قران

موتور سیکلت ۱۵ قران

اسب و قاطر و مادیان و شتر ۲.۵ قران

الاغ سواری ۲ قران

الاغ باری ۱ قران

رئیس آقای دامغانی (اجازه)

دامغان ـ بنده اساساً در کلیات این لایحه مخالف بودم و معتقدم به اینکه بایستی این لایحه را انجمن بلدی پینهاد کند حالا هم مخالفم و عرایضم را در شور اول عرض کردم محتاج به تکرار هم نیست

رئیس ـ آقای تهرانی (اجازه)

آقا شیخ محمد علی تهرانی بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

باسائی عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای کازرونی(اجازه)

کازرونی ـ بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای اخگر.(اجازه)

اخگر ـ اجالتا‏‎ً عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای نظم الملک (اجازه)

نظم الملک ـ بنده با بعضی از قسمتهای این راپرت مخالفم در شور اول هم در یک قسمت مخالفت خودم را عرض کردم اساساً گمان می‌کنم وضع مالیات بر وسائط نقلیه یک فلسفه دارد و آن فلسفه هم برای ساختن راهها و جاده‌های شهری و تمیز نگه داشتن آنها است و اگر غیر از این باشد اسمش را مالیات وسائط نقلیه نباید گذاشت و مالیات دیگر باید گذاشت از قبیل وضع مالیات بر عایدات و مالیات بر تجمل ولی وقتی اسمش را مالیات وسائط نقلیه گذاشتیم باید نگاه کنیم وسائط نقلیه که بیشتر به جاده صدمه می‌زند مالیات او را بیشتر قرار دهیم و هر کدام که کمتر صدمه می‌زند کمتر مالیات برایش وضع کنیم. حالا بنده این قسمتها را از یکی از اول می‌خوانم و راجع به هر قسمتی که عرایضی دارم عرض می‌کنم. اول درشکه کرایه با چرخ رزین ۱۵ قران. درشکه کرایه با چرخ اهن دو تومان درشکه اربابی با چرخ رزین دو تومان این را بنده مخالفم چرا؟ برای اینکه درشکه اربابی کمتر از درشکه کرایه به راه صدمه می‌زند درشکه اربابی از ۲۴ ساعت شاید ۴ ساعت کار کند ولی درشکه کرایه ۱۶ ساعت کار می‌کند چهار برابر درشکه اربابی و به جاده هم بیشتر صدمه می‌زند بنابر این بنده هیچ منطقی وفلسفه‌ای نمی‌بینم که مالیات درشکه اربابی اضافه بر درشکه کرایه باشد.

شیروانی ـ لوکس است.

نظم الملک ـ بعضی آقایان می‌فرمایند لوکس است لوکس یعنی تجمل وقتی که تجمل شد مالیات بر تجمل بر وسائط نقلیه است البته ایشان هم بعد اجازه می‌گیرند و به نوبه خود صحبت می‌کنند. همینطور درشکه اربابی با چرخ آهن ۳۵ قران وقتی من مقایسه می‌کنم این قسمت را با درشکه چرخ آهنی کرایه می‌بینم در کرایه دو تومان معین و در اربابی سی و پنج قران این ۱۵ قران هم به نظر من زیاد است در صورتی که آقایان شاید مسبوق باشند که این درشکه‌های کرایه تمام مال کمپانی‌های کوچکی است و این کمپانیها مثل کمپانی‌های اروپایی نیستند که سرمایه‌های میلیون و میلیارد داشته با شند همین که پانصد یا هزار داشتند دو سه دستگاه درشکه راه می‌اندازند و این شخص یا اشخاص می‌شوند یک ارباب ودر روز پنج یا شش تومان فایده می‌برند. همینطور راجع به اتومبیل اربابی و کرایه هم بنده می‌بینم تبعیض شده همین طور در سایر قسمتها بالا خره می‌رسیم به یک قسمتی که به نظر بنده به سایر قسمتها سنگینتر و بیشتر و آن بیسیکلت است آقایان اگر توجه کنند آن بیسیکلت یک دوچرخه‌هایی است که شاگردان مدارس و اجزاء تجارتخانه‌ها و کار خانه‌ها و فراشهای پست یا تلگراف دارند و با پا حرکت می‌دهند و هیچ خسارت هم به راه نمی‌آورند و در سایر ممالک هم مجانی است و مالیات ندارد و در بعضی نقاط هم اگر دارد خیلی کم است این بیسیکلت ۵ قران بدهد ولی کامیون بار کش که اگر در یا جاده را برود تمام را می‌کند و بهید تمام عملجات احتساب بریزند و جاده را درست کنند یک قر ان بدهد؟ فلسفه این را بنده نمی‌فهمم اگر نظریه تسهیل حمل و نقل است که یکی از آقایان نمایندگان در موقع خودش فرمودند آنرا هم بنده تصدیق دارم ولی او ربطیبه وسائط نقلیه شهری ندارد و اگر دولت بخواهد یک کاری بکند که مثلا کامیون و اتومبیل بقدری زیاد شود که جای الاغ کار کند آنرا باید در جای دیگر ملاحظه کرد مثلاً گمرک نگیرد یا تسهیلات دیگر فراهم بیاورند. ولی در شهر کامیون اتومبیل کاری ندارد و مال التجاره حرکت نمی‌دهد و وقتی هم که به خارج حرکت می کگند مطابق بارش کرایه از مردم می‌گیرد و جاده را هم خراب می‌کند آن وقت چرا این کامیون یک قران بدهدولی بیسیکلت که ابداً صدمه به جاده نمی‌زند پنج قران بدهد؟ این را عرض کردم بنده نفهمیدم چرا به تبعیض قائل شده‌اند بنابراین بنده مخالفم و پیشنهادی در این خصوص دارم که تقدیم می‌کنم

رئیس ـ آقای سالار لشگر (اجازه)

سالار لشگر ـ نسبت به این مسائلی که اقای نظم الملک فرمودند بنده تصور می‌کنم جزئی تغییر در این قانون اسباب معطلی خواهد شد و این قانون دیر تر خواهد گذشت و در اغلب این مواد هم مذاکرات مفصل شده و حالا نظر به اینکه بلدیه هم یک مخارجی دارد اگر یک پنج قرانی بر درشکه اربابی زیاد تر یا کمتر اضافه شده باشد چندان فرقی نمی‌کند و البته بلدیه هم یک عوائدی لازم دارد و بنده معتقدم که به همین ترتیب که از کمیسیون راپرت داده شد تصویب شود.

رئیس آقای حاج میرزا عبد الوهاب (اجازه)

حاجی میرزا عبد الوهاب ـ بنده اجازه نخواسته‌ام.

رئیس ـ ۲۲ سنبله اجازه خواسته‌اید. آقای قائم مقام (اجازه)

قائم مقام ـ عرض بنده راجع به کالسکه است کالسکه راه ۴۰.۳ قران نوشته‌اند در صورتیکه کالسکه حالا از مد افتاده است و غالب کالسکه‌هایی که هست همان کالسکه‌های قدیم است و جدید نیست و این تفاوتی که قائل شده‌اند اسباب این خواهد شد که این کالسکه‌ها کار نکنند و از بین بروند ویک ضرری هم به مردم ودولت بخورد. بنابراین تصور می‌کنم معادل همان درشکه قرار بدهند منتهی یک عرض دیگر داشتم وآن این است که برای کالسکه‌های کرایه این جا مالیاتی منظور نشده در صورتیکه کالسکه کرایه باید مالیات بدهد.

بعضی از نمایندگان ـ در شهر دو کالسکه نیست.

حاج عز المممالک ـ اینجا تحقیقاتی که در این ماده شده و از طرف دولت پیشنهاد شده مر بوط به احتیاجات فعلی است کالسکه هم که فرمودند در شهر کالسکه کرایه نیست. برای ورودی هم بطور ردیف معین شده است که اعم از اربابی و کرایه اگر وارد شد همانطور ورودی بدهد در شهر هم کالسکه کرایه هنوز دیده نشده است فرضاً هم باشد به همان ترتیب مالیات می‌دهد اما راجع به آن اظهاراتی که هم فرمودند فلسفه اینکه کمیسیون آن پیشنهادی را که در مجلس تصویب شده قبول کرده است این است؟ اولا استاتیستیک پارسال اینجا در نزد بنده هست و رجوع کرده‌ام ضرری به هیچ وجه بر عایدات از این حیث به بلدیه نمی‌رسد چون در سنه ماضیه اصلا کامیونی که بلیط ماهانه گرفته باشد در شهر وجود نداشته. پس این چیزی نبود که یک ضرری از این حیث متوجه شده باشد در حقیقت بنام و کلام این را کمیسیون صلاح دانست بپذیرد. همانطوریکه فرمودند البته مناسب اینست که راجع به گمرک یا باج راه هم تسهیلاتی فراهم بشود ولی حالا این هم عیبی نداشت که این اقدام را بکنند چون از خواندن همین صورت که ببینند بین کامین و چیزهای دیگر واقعاً فرق گذارده شده تعجب می‌کنند خود این تعجب یک پروپاکاندی است برای این کار و شاید هم زیاد شود و بعلاوه هیچ فایده‌ای برای بلدیه تصور نمی‌رفت این بود که کمیسیون قبول کرد بعلاوه مجلس ملی هم دو دفعه این موضوع را قابل توجه دانست و از حیث اهمیت موضوع هم اگر بخواهیم توجه کنیم برای تشویق ورود کامین مجلس شورای ملی این رای را داده است کمیسیون هم مضر نمی‌دانست این را بپذیرد و بعلاوه همانطور که عرض کردم در عمل هم در ماهیانه هیچ ودر ورودی آنقدرها ضرر وارد نمی‌شود بالاخره بنده عقیده دارم چون در این ماده به قدر کافی مذاکره شده بهتر این است که مذاکرات را قطع کنیم اگر پیشنهادی هست داده شود البته رای آقایان مطاع است و این ایرادی که می‌فرمایند کمیسیونها کار نمی‌کنند متوجه آقایان هم هست و چون وقتی که یک ماده مطرح می‌شود همه اجازه می‌خواهند و اجازه هم دادیم هر کدام هفتاد هشتاد پیشنهاد کنیم مذاکرات طولانی می‌شود و می‌ماند برای مواقع بعد جمعی اظهار کردند مذاکرات کافی است.

رئیس ـ پیشنهادها قرائت می‌شود.

(پیشنهاد شاهزاده محمد ولی میرزا به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم اتومبیل کوچک اربابی پنج تومان و بیسیکلت دو قران باشد.

محمد ولی میرزا ـ در این باب چه در شور اول و چه در شور دوم آقای نظم الملک توضیحاتی دادند و بنده نمی‌خواهم در این باب وارد شوم همینقدر می‌خواهم تذکر بدهم به بعضی از آقایان که در شور اول اصرار زیادی داشتند که اتومبیل سواری لوکس است پیشنهاداتی شد که چقدر مالیات بدهند اولا اتومبیل لوکس نیست وسائط نقلیه نوعاً لوکس نمی‌شود هر چه باشد تا برسد به اتومبیل کوچکی که قیمت کارخانه اش تقریباً صدو پنجاه یا دویست تومان بیشتر نیست و این تفاوتی که ما می‌دهیم برای قیمت کرایه‌ای است که از آنجا برای حمل ونقل داده می‌شود والا یک اتومبیل که قیمتش صد یا صد و پنجاه تومان است در اینجا نبایددر سالی شصت تومان مالیات بدهد و این اتومبیل‌ها بیشتر مال سواری اشخاص نیست و جیلی اشخاص هستند که این را وسیله معیشت خود قرار می‌دهند و با اینها کار و کسب می‌کنند مثلاً یک اتومبیل فرد کهنه که در بعد از ابتیاع شده دویست تومان برای یک اتومبیل دویست تومانی به عقیده بنده خوب نیست ماهی پنج تومان مالیات معین شود و به همان فلسفه که آقای نظام الملک اظهار کردند مخصوصاًکه مالیات بیسیکلت را که پنج قران قرار داده‌ایم خیلی غریب است کامیون را یک تومان بدهیم آنوقت بیسیکلت را پنج قران آخر بیسیکلت که خسلرتی وارد نمی‌کند در تحت هر عنوانی که باشد. مثلاً اگر تشویق هم باشد بالا خره دوچرخه را هم باید تشویق کرد کسیکه دوچرخه میخردکه با ان حرکت بکند اگر نتوانست بخرد مجبور می‌شود برود الاغ بخرد پس اگر نقطه نظر تشویق هم باشد باید همین کامیون را هم تشویق کنیم هم بیسیکلت را وهم اتومبیل دویست یا سیصد تومان را که همه افراد در آتیه نزدیک داشته باشند از این نقطه نظر بنده اتومبیلهای اربابی شخصی یعنی اتومبیلهای کوچک فرد اوئرلن که به قیمتهای خیلی مناسب هم وارد می‌شود اینها را بنده قائل شدم که اگر آقایان موافقت کنند ماهی پنج تومان و بیسیکلت را ماهی دو قران بگیرند.

شیروانی ـ بنده پیشنهاد تجزیه می‌کنم

رئیس ـ تجزیه خواهد شد. رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن قسمت اول پیشنهاد آقای محمد ولی میرزا اتومبیل کوچک اربابی پنج تومان. آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند:

(اکثرا قیام فرمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. بیسیکلت دو قران آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهاد آقای نظام التولیه

(بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم مالیات اتومبیل اربابی ده تومان مقرر شود.

مخبر ـ آن اتومبیل کوچک بود این بزرگتر است.

(خنده نمایندگان)

نظام التولیه ـ بنده که پیشنهاد کردم اتومبیل اربابی ده تومان از نقطه نظر این بود که آقایان متمولین درجه اول صاحب این اتومبیل هستند آن کسیکه ماهی پانصد تومان خرج اتومبیل می‌کند ده تومان هم مالیات بدهد اهمیت ندارد رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده کمی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای عظیمی

(به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مالیات وسائط نقلیه و اربابی اقلا مساوی باشد

عظیمی ـ یک کلمه افتاده است کرایه و اربابی اقلا مساوی باشد.

رئیس ـ آقای ملک التجار هم همین پیشنهاد را کرده‌اند. حاج ملک التجار بلی

رئیس ـ آقای عظیمی توضیحی دارید؟

عظیمی ـ خیر قبلا توضیح عرض کردم

رئیس ـ آقای ملک التجار چطور؟

ملک التجار البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که قانون باید نسبت به افراد متساوی وضع و اجرا شود بطوری که آقای نظم الملک بیان کردند اگر از نقطه نظر ضرر و خسارت به شهر است کرایه بیشتر به شهر ضرر وارد می‌آورد. بنده نظرم اینست که باید اربابی هم مطابق کرایه بدهد بعضی از آقایان عقیده اشان این است که اغنیا بیشتر باید بدهند و فقرا معاف باشند چنانکه آقای نظام التولیه هم پیشنهاد کردند با این حال همانطور که آقای عظیمی اظهار کردند و پیشنهاد کردند اگر مساوی باشد تصور می‌کنم عدالت بیشتر ملحوظ شده باشد.

نظم الملک ـ بنده نظرم این است که اربابی هم کم بشود و مطابق کرایه‌ای شود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(اکثرا قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از اتومبیل غیر فورد اربابی ماهی هشت تومان گرفته شود.

آقا سید یعقوب ـ اینرا که بنده عرض می‌کنم نه این است که در چیزی دیده باشم لیکن توجه آقایان را به این مسئله جلب می‌کنم ما اگر بخواهیم یک مالیاتی وضع کنیم کمهن نمی‌کنم که بگذرد یا اگر بخواهیم یک قانون مجازاتی هم وضع کنیم گمان نمی‌کنم وضع شود. آخر این شهر ما باید آباد شود و مثل شهرهای متمدنه شود. دارالرضاعه دارالسیاده دارالعلم داشته باشیم آخر مالیات از کجا باید آورد خدا میداند بنده میدانم (و لو اینکه آقای رئیس هم بفرمایند مرا حبس بکنند) این مجلس نیست که ترحم به حال فقرا بکند تمام به طبقه اغنیا معافیت از مالیات می‌دهند پس این مالیات را کی باید بدهد این شهررا کی باید توجه کند البته باید اهالی بدهند اتومبیلها بدهند کرایه ایها اربابی‌ها بدهند آخر آقایان نکنید به مجرد اینکه یک مالیاتی پیشنهاد می‌شود فوراً فریاد بلند می‌شود یا یک قانون مجازات که می‌خواهد وضع شود فریاد بلند است می‌گویند اتومبیل فرد باید از پنج تومان تجاوز نکند شهرمان هم پاریس می‌شود تمام مؤسسات ممالک متمدنه راهم داشته باشیم. قرض هم بخواهیم قرض نمی‌دهند آخر آقایان متجددین نکنید خودتان توجه کنید نظر به این دلسوزی که بنده داشتم عرض کردم نمی‌خواهید قبول نکنید.

رئیس ـ خوب رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.

آقا میرزا سید حسن خان زعیم ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ عضو کمیسیون هستید؟

زعیم ـ خیر.

رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقا سید یعقوب را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(چند نفری بر خاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

آقا سید یعقوب ـ می دانم محال است.

(پیشنهاد آقای ارباب کیخسروبه شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده اول قانون مالیات وسائط نقلیه مزید شود) کالسکه کرایه با چرخ رزین پانزده قران کالسکه با چرخ آهن بیست قران.

ارباب کیخسرو ـ عرایض بنده عین اظهاری بوده که آقای قائم مقام فرمودند و جوابی هم گفته شد ولی وارد شدن این دو فقره در قانون هیچ مضر نیست بلکه گاهی رفع محظور هم می‌کند وقتی که وجود کالسکه باشد ممکن است کالسکه کرایه هم راه بیندازند از این جهت بنده پیشنهاد کردم جزء قانون شود که اگر راه بیفتد اینجا هم مالیاتی بر این معین شده باشد که گرفتار محظور نشوند.

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم که اینجا مزید شود (کالسکه و درشکه کرایه) و هر جا که کلمه درشکه است کلمه کالسکه هم مزید شود.

(پیشنهاد آقای شریعت زاده به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم درشکه رزین اربابی و کرایه هر یک ۲۵ قران مالیات بپردازند.

رئیس بفرمایید.

شریعت زاده ـ بنده در این پیشنهاد دو نظر داشتم یکی اینکه یک تفاوت فاحشی که مستند دلیلی نباشد بین وسیله نقلیه و کرایه‌ای موجود نباشد برای اینکه با اذعان مابه اینکه درشکه‌های کرایه‌ای بیشتر به خیابانها صدمه می‌زنند و وجوه حاصله از مالیات نقلیه بیشتر باید صرف تعمیر شود هیچ علتی به نظر نمی‌رسد که معذلک تخفیفاتی به آنها داده شود و درشکه‌های دیگری که کمتر صدمه می‌زند بیشتر مورد تحمیل واقع شوند از طرف دیگر بنده معتقدم که همیشه در وضع قوانین باید رعایت احتیاجات بشود و چون از نقطه نظر احتیاجات شهری نمی‌شود این مالیاتهایی را که مقرر شده است از حیث قیمت کمتر متوجه بودم که تعدیلی شود یعنی تساوی بین هر دو شود و پیشنهادی که کردم نه فقط راجع به این قسمت بود بلکه راجع به سایر قسمتها وسائط نقلیه هم پیشنهاد کردم نظرم این بود که تقسیم شود بین اینها و تفاوتی منظور نشود به این مناسبت هر کدام را ۲۵ قران پیشنهاد کردم واین موافق عدالت است.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنهاد.

حاج میرزا عبد الوهاب ـ عرض کنم آقای شریعت زاده یک طرفش را خوانده‌اند و یک طرفش را نخوانده‌اند فردا این درشکه‌های کرایه اسباب زحمت می‌شوند و کورس را سه قران می‌کنند آنوقت مردم هم نمی‌توانند در این شهر عبور و مرور کنند. بنابر این اگر می‌خواهند کیسه آنها را با این یک تومان پر کنند آنها هم را سرکشی می‌کنند و ماهی سی تومان عوضش از مردم زیادترمی گیرند بنابراین بنده با این پیشنهاد موافق نیستم.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

(پیشنهاد دیگر آقای شریعت زاده به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم درشکه اربابی و کرایه با چرخ اهن هر یک سه تومان مالیات بدهند.

شریعت زاده ـ دلائلش همان بود که راجع به درشکه رزین عزض کردم.

رئیس ـ رأی به قابل توجه بودن این پیشنهاد می‌گیریم. آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند

(چند نفری بر خاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاددیگر آقای شریعت زاده.

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم بر اتومبیل اربابی و کرایه‌ای هر یک شش تومان مالیات قرار دهند.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این یکی. آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند. ـ

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دست غیب.

(به شرح ذیل قرائت شد .)

بنده پیشنهاد می‌کنم از درشکه کرایه در ماه یک تومان اخذ شود.

دست غیب ـ آقای شریعت زاده در باب پیشنهاد خودشان فرمودند فرق بین درشکه اربابی و کرایه نباید گذاشت و حال آنکه باید فرق گذاشت چون درشکه اربابی عنوانش تجمل است ولی درشکه کرایه به عنوان اعاشه است و البته و البته باید فرق داد بین کسی که وسیله نقلیه او تجمل است و کسی که وسیله نقلیه او برای معاش اوست و بعلاوه درشکه‌های کرایه را یک وقتی در بلدیه حاضر می‌کنند و می‌گویند کورس سه قران را باید دو قران بگیری و آن وقت حساب دخل و خرج درشکه را که می‌کنیم می بینیم تقریبا اگر ضرر نکند نفعی هم که بتوان از آن اعاشه کرد نمی‌کند چون حساب کنید پانزده مرتبه که در روز بیشتر نمی‌توانند آمد و شد کند پانزده دو قران می‌شود (سه تومان) آنوقت خرج اسب را دارد خرج درشکه دارد خرج خودش و خرج سورچی همه را که حساب می‌کنیم می بینیم نفعی ندارد علاوه بر آن می‌گویند درشکه کرایه بیشتر ضرر به خیابانها شهر می‌زند بلی هم ضرر وارد می‌آورد و هم از آن طرف نفعش هم بیشتر به بلدیه می‌رسد برای اینکه مالیات بیشتر از آنها گرفته می‌شود چون عددش زیاد است و نسبت به درشکه‌های اربابی بیشتر مالیات می‌دهد از طرف دیگر درشکه‌های اربابی تحمیلی به مردم وارد نمی‌آورد ولی این تحمیل دارد اگر دخل و خرجش درست نشود دو قران را سه قران وسه قران را چهار قران می‌کند به علاوه واگن و درشکه مثل هم است آن وقت بلدیه زورش به واگن نمی‌رسد به درشکه فشار وارد می‌آورد.

رئیس ـ در این پیشنهاد گمان می‌کنم نمیشود رأی گرفت چون گفته شد که کرایه و اربابی باید هر دو مساوی باشند اینجا تبعیض کرده‌اند. پیشنهاد آقای یاسایی.

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم الاغهای باری که حمل و نقل به آنها وسیله ارتزاق صاحبان آنهاست از مالیات ماهانه و ورودی معاف است.

(ایضاً دو فقره پیشنهاد از طرف آقای کازرونی و شیروانی به شرح آتی خوانده شده)

بنده پیشنهاد می‌کنم الاغ سواری به یک قران و الاغ باری به ده شاهی تقلیل شود.

کازرونی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم الاغ سواری سه تومان و الاغ بار کش دو تومان بدهند.

شیروانی

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ صحبت بر له یا علیه الاغ نیست بلکه از این نقطه نظر است که صاحبان الاغ یک مردمان بیچاره و مستأصلی هستند که از صبح تا ساعت چهار از شب رفته عقب الاغ فریاد می‌کشند برای اینکه یک قران یا دو قران پیدا کنند و اعاشه کنند اگر چنانچه این قانون تا یک میزانی تدوین شده بود یعنی ملاحظه کرده بودند ببینند که هر یک از آنهایی راکه نوشته‌اند چقدر به خیابانها خسارت وارد می‌آورند بنده این پیشنهاد را نمی‌کردم لیکن چون احساساتی می‌بینم که بعضی آقایان عقیده شان این است که درشکه اربابی جزء تجمل یا اتومبیل اربابی جزء تجمل است و همچنین می‌بینم این جو تعبیر تبدیل‌ها هست بنده با رعایت بی طرفی عرض می‌کنم یک کسی که یک الاغ کم قیمتی دارد و به این وسیله معاش می‌کند شما باید یک کمکی به معاش این بیچاره کرده باشید و همچنین اشخاصی که الاغ سواری دارند اینها تصدیق می‌فرمایید که یک مردمان فقیری هستند و قوه سواری درشکه را ندارند و به وسیله سواری الاغ می‌خواهند ترتیبات زندگی خودشان را مرتب کنند از این جهت بنده پیشنهاد کردم الاغ سواری یک قران و آن الاغ بار کش یک بدبخت بیچاره ده شاهی باشد.

مخبر ـ البته رأی آقایان همیشه مطاع است ولی خواستم عرض کنم امروز مجلس شورای ملی خیلی سخی شده است که مالیلتها را کم می‌کنند و این به عایدات بلدیه صدمه می‌زند و حقیقتاً ما نمیدانیم که از کجا بلدیه می‌تواند جبران این کمی عایدات را بکند اگر مالیات دیگری آقایان فکر می‌کنند که هر کدام را در موقع خودش شاید آقایان یک نظری دارند چنانچه یک پیشنهادی کردیم و همین دو روزه طبع خواهد شد امیدواریم در آنجا موافقت بفرمائید ولی فعلاً موضوع بلدیه است که غیر از اینها عوایدی ندارد و من می‌بینم که یک مبلغی از عایدات بلدیه در سال کم می‌شود حالا با این توضیح باز اگر آقایان احساسلتشان طوری است که می‌خواهند از مالیاتها کم کنند آن وقت باید یک فکر دیگری برای عایدات بلدیه کرد.

رئیس ـ رأی به قسمت اول پیشنهاد آقای کازرونی گرفته می‌شود آقایانی که قسمت اول را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(چند نفر قیام نمودند)

رئیس ـ نشد آقایانی که قسمت دوم را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(عده کمی برخاستند)

رئیس ـ نشد آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ بنده امروز قیافه عجیبی در مجلس دیدم آقایان بدون اینکه حسابش را بکنند که در این شهر تقریباً ششصد هفتصد اتومبیل است که یکی دو تومان از او زده‌اند در ماه هزار و پانصد تومان می‌شود ودر سال می‌شود هجده هزار تومان و همینطور از درشکه و غیره روی هم رفته سالی پنج هزار تومان مالیات بلدیه را امروز با یک قیام وقعود کسر کرده‌اند

(همهمه نمایندگان)

شیروانی ـ اجازه بدهید. پس فردا هم می‌گویند کوچه‌ها چرا گل است چراغ چرا نیست این ایرادات را هم می‌گیرند شرحی هم شاهزاده از مظلومیت اتومبیل‌های دویست تومانی فرمودند یکی دیگر از آقایان فرمودند درشکه اربابی لوکس نیست بالاخره بنده حساب کردم جای این مالیات را که داده‌ایم باید یکجا ئی پر کنیم الاغ بیچاره هم هست جلوی اتومبیلها را هم می‌گیرد و باید این مالیات را از الاغ بگیرند یعنی سه تومان از الاغ سواری و دو تومان از الاغ کرایه چون قیمت الاغ هم زیاد است و صد تومان قیمت دارد از روی قیمت حساب می‌کنیم سه تومان از آن می‌گیریم و دو تومان از آن یکی این است عقیده بنده

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قسمت اول

شیروانی ـ بنده پس گرفتم

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ غالب آقایان محترم ملاحظه فرموده‌اند که دم دروازه نسبت به اشخاصی که الاغ دارند چه صدماتی وارد می‌شود و نفرت و نفرینی که الان وجود دارد همه مسبوقند تعجب دارم از آقایان که همه دراطراف اتومبیل دارها کالسکه و درشکه دارها احساسات به خرج می‌دهند ولی نسبت به فقرا این احساست نیست. بیشتر تعجب بنده از آقای مخبر است. اشخاصی که داری الاغ هستند و وسیله ارتزاق آنها است از قبیل هیزم کش و غیره اینها غالباً دیده شده است که دم دروازه برای یک عباسی شال کمرشان را باز کرده‌اند اگر مأمور نواقل به اتومبیل سوار تعظیم کرده و مالیات گرفته به الاغ دار یک تو سری هم زده و مالیات گرفته است بنابر این خوب است آنها را از مالیات معاف کنند برای اینکه اگر هزار مرتبه الاغ دار دهاتی وارد شهر شود و هر دفعه یک عباسی از او بگیرند تازه حقوق یک هیئت بلدیه نمی‌شود خوب است آقایان به حال فقرا و ضعفا رعایتی کنند و احساسات به خرج دهند و ملاحظه آن مردم را بکنند و آنها را معاف بکنند.

مخبر ـ بنده همینقدر عرض می‌کنم تعجب آقا از بنده هیچ مورد نداشت زیرا بنده از نقطه نظر کمیسیون دفاع می‌کردم و رأی مجلس ملی هم مطاع است و نمی‌شود تنقید کرد و اینجا هم موضوع ورودی نیست که می فرمائید یک عباسی می‌گیرند این مربوط به ماهیانه است ..

رئیس ـ رأی می‌گیریم ..

یک نفر از نمایندگان ـ قرائت شود

(پیشنهاد آقای یاسائی مجدداً خوانده شد)

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قسمت ماهیانه. آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمائید.

(چند نفر بر خاستند)

رئیس ـ نشد پیشنهاد آقای تدین

(به شرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم که جزء چهاردهم ماده اول به طریق ذیل مقرر شود: اتومبیل بار کش از هر قبیل ۳۰ قران.

(دو فقره پیشنهاد نیز از طرف آقایان شریعتمدار و عظیمی به مضمون ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد می‌کنم هر اتومبیل بار کش ۵ تومان مالیات بسته شود

شریعت مدار ـ بنده پیشنهاد می‌کنم که مالیات نواقل کامیون در ماه اقلا پنج تومان باشد عظیمی

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ بنده بدون آنکه وارد شوم در این موضوعات که فلان وسائط نقلیه لوکس است یا نیست برای اینکه این مسائل و مذاکرات خیلی تعجب آور است در این مملکت وقتی گفته می‌شود درشکه اربابی لوکس است پس غیر لوکس چه خواهد بود؟ به این جهت به عقیده من چندان تعقیب کردنش خوب نیست. وضع مالیات باید از روی تناسب وعادلانه وضع شود و با فلسفه و منطق باشد و اینکه ما دارالرضاعه داریم. دارالمساکین داریم. چه داریم این دلیل نمی‌شود که یک مالیاتهای بی تناسبی گرفته شود و این که گفته می‌شود اگر نسبت به مالیات وسائط نقلیه تقلیل شود پس بلدیه چه کار کند این هم به نظر من صحیح نیست زیرا عواید بلدیه منحصر به مالیات وسائط نقلیه فقط نیست و چون نمی‌توانم زیاد در این قسمتها حرف بزنم و باید رعایت نظامنامه را بکنم بنابراین وارد می‌شویم. اینجا نوشته شده است اتومبیل بارکش بعد به عنوان تخصیص در بین الهلالین نوشته شده است کامیون یعنی مقصود از اتومبیل بار کش کامیون است. مالیاتش چه قدر است؟ یک تومان. بنابراین اگر یک اتومبیل بار کش باشد غیر از کامیون باید مثل اتومبیل کرایه مالیات بدهد پس خوب است این کلمه کامیون را حذف کنیم و فقط نوشته شود اتومبیل بار کش از هر قبیل خواه کامیون باشد خواه فرد خواه چیز دیگر. و در عین اینکه مشاهده می‌شود که در این شهر اتومبیل‌های بار کش غیر از کامیون است در همین چند روزه این اتومبیلهای فرد را ملاحظه می‌کنید یک هود جی بالای آن گذاشته‌اند آن هم بار کش است.

شیروانی ـ کامیون است.

تدین ـ کامیون نیست. همانطور که اتومبیل غیر فرد اوئر لند است همه اتومبیلهای بار کش هم کامیون نیست مگر اینکه بگویند کامیون یعنی مطلق اتومبیل بار کش. اگر اینطور باشد آن وقت اشکالی ندارد ولی آنچه که بنده می دانم و در خارج هم معمول است یک قسم اتومبیلهای بار کش پستخانه دارد که به آنها کامیون می‌گویند حالا اگر مقصود از کامیون اختصاص نیست و شامل هر اتومبیل بار کش می‌شود مقصود حاصل است ودر الفاظ نزاع نمی‌کنیم بنابراین هر اتومبیل بار کش باید یک تومان بدهد و معلوم نیست به چه تناسب باید اینطور باشد. در صورتیکه شما از الاغ باری یک قران می‌گیرید به چه تناسب از اتومبیل بار کش یک تومان می‌گیرید فلسفه اش چیست؟ و همچنین در صورتیکه از الاغ سواری دو قران می‌گیرند به چه مناسبت از اتومبیل بار کش با آن همه بزرگی و عظمت و دود و گرد و خاک که مانع عبور و مرور است (اگر چه در منع عبور ومرور و الاغ و اتومبیل هر دو شرکت دادند) چه دلیل دارد که آن یک تومان بدهد و این یک قران. اگر میگوئید که این ترتیب باعث ازدیاد اتومبیل خواهد شد بنده قول می‌دهم که تأثیر ندارد یا اگر تصور می‌کنید که باعث ارزانی کرایه مال التجاره می‌شود این ترتیب باعث نمی‌شود بکه چیز‌های دیگر موجب خواهد شد به علاوه در قانون نواقل سابق موادی باقی گذاشته‌ایم و اختصاص داده‌ایم به سایر شهر‌ها و در آنجا اتومبیل مطلق باید ماهیانه پنج تومان مالیات بدهد و این لایحه را ما مخصوص به تهران قرار داده‌ایم چرا اتومبیل بار کش باید در تهران ماهیانه یک تومان بدهد ولی در کاشان یا قزوین یا اصفهان باید ماهی پنج تومان بدهد. باز اگر این قانون عمومی بود خوب بود ولی عمومی نیست در تهران می گوئیم یک تومان بدهد ولی در جاهای دیگر همان قانون سابق اجرا شود یعنی اتومبیل مطلقاً ماهیانه پنج تومان بدهد بدون تشخیص نوع و وضع و این هیچ تناسب ندارد. بنابر این بنده پیشنهاد می‌کنم که اتومبیل بار کش مطلقاً سه تومان باشد.

مخبر ـ بنده برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم که لفظ کامیون قبل از این است که اتومبیل وجود داشته باشد بر ارابه‌های بار کش اطلاق می شده و حالیه بر اتومبیل‌های بار کش هم اطلاق می‌شود و این ایرادها وارد نیست و اینکه گفتند در قانون سابق نوشته است اتومبیل پنج تومان حالا هم هست و مالیات اتومبیل ماهیانه پنج تومان است تنها در آن قانون اقسام اتومبیل را تصریح نکرده است و راجع به عوائد بلدیه هم که فرمودند منحصر به مالیات وسائط نقلیه نیست بنده هم عرض نکردم که منحصر است ولی این هم یکی از عواید است وقتی بنا باشد اینطور سر و ته آن را بزنیم سایر عواید هم همینطور بالاخره چیز مفیدی که به درد شهر ما بخورد وجود پیدا نخواهد کرد به علاوه عرض کردم فلسفه کم کردن مالیات کامیون از دو نقطه نظر بود که کمیسیون قبول کرد یکی اینکه دو مرتبه مجلس این موضوع را قابل توجه دانست و یکی هم اینکه دیدیم ضرری نمی‌خورد و از این احصائیه هم که پیش من است دیده می‌شود که هیچ مبلغی برای ماهیانه اتومبیل بار کش در عایدات بلدیه نیست. و ابداً ضرری نمی رساند حالا البته باز رأی آقایان مطاع است و بنده در این باب مخالف و موافقت ندارم.

رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ اگر چه آقای تدین نماینده محترم در ضمن توضیحاتی که دادند بیان کردند که برای تخفیف مالیات کامیون دلیل به نظر نمی‌رسد و در این موضوع به توضیحات ایشان اضافه می‌کنم که اگر نقطه نظر این باشد که این قبیل وسائط نقلیه ترویج و تشویق شود راهش محدود به این نیست که مالیات برآن تحمیل شود بلکه ممکن است وسائط مروجه دیگری اتخاذ کرد که عبارت است از تخفیف یا معافیت در گمرک و بالا خره با فرض اینکه اهالی یک شهری مالیات بدهند برای تأمین زندگانی شهریشان و آن مالیات باید صرف تأمین وسائل زندگانی آنها شود بنابراین یک وسیله نقلیه که تأثیر آن در راه زیاد است هیچ فلسفه ندارد که او از مالیات معاف باشد و بالاخره در صورتیکه درشکه اربابی یک مبلغ کوتاهی مالیات بدهد و این وسیله نقلیه یک تومان بدهد این خیلی بی تناسب است بنابراین بنده با ملاحظه اطراف این قضیه که هنوز هم نظر تشوی ملاحظه شده است زیرا رگر نظر تشویق نبود و در صورتیکه مالیات اتومبیل اربابی پنج یا هفت تومان باشد این باید دو برابر بدهد ولی چون نظر تشویق هم بود این است که پنج تومان پیشنهاد کردم

رئیس ـ آقای نظم الملک (اجازه)

نظم الملک ـ بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس ـ اول باید رأی گرفت به پنج تومان

یک نفر از نمایندگان ـ سه تومان رأی بگیرید

رئیس ـ پیشنهاد کمیسیون یک تومان است هر چه از پیشنهاد کمیسیون دور تر است باید اول به ان رأی بگیریم رأی گرفته می‌شود به ۵ تومان آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام کردند)

رئیس ـ قابل توجه شد. رأی گرفته می‌شود به سه تومان آقایانی که قابل توجه می دانند قیام نمایند

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه شد. آقای مشار اعظم کدام یک از پیشنهادها قرائت شود؟ مشاراعظم ـ ۱۸ قران بنده پیشنهاد می‌کنم از درشکه رزین اعم از کرایه و اربابی هجده قران دریافت شود مشاراعظم ـ سرکشیک زاده

رئیس ـ آقای مشار اعظم (اجازه)

مشار اعظم ـ برای درشکه اربابی دو تومان منظور شده بود و برای کرایه ۱۵ قران ولی در اینجا یک پیشنهادی شد و مالیات درشکه اربابی را با کرایه مساوی کردند. هر دو را پانزده قران کردند و این مسئله اسباب خسارتی برای بلدیه خواهد شد زیرا ما در نظر داریم عایدات بلدیه زیاد شود و در تحت انتظام باشد لهذا بنده معتقدم که درشکه‌های اربابی و کرایه عموماً در ماده ۱۸ قران بدهند و زیاد هم نیست و می‌توانند بدهند و مالیات گزافی نیست و از آن طرف برای بلدیه تفاوت کلی در عایدات خواهد بود و اگر آقایان موافقت بفرمایند خیلی خوب است

رئیس ـ آقای سرکشیک زاده (اجازه)

سر کشیک زاده ـ توضیح بنده هم تقریباً همان است که آقای مشار اعظم بیان کردند به علاوه می‌خواهم عرض کنم در موقعی که قانون را می‌خواهد وضع کنید آنطرف قضیه را هم باید ملاحظه کنید یک عده بچه‌های یتیم هستند. دارالمساکین هم هست مردمان ناخوش هم هستند. به علاوه اینجا بحث می‌شود که فلان کس فقیر است یا فلان مالیات را نباید داد از طرف دیگر همه ما اصلاحات بلدیه را هم می‌خواهیم خیابانها خوب باشد چراغ باشد بنابراین چندان مهم نیست و تفاوتش سه قران است و بنده تقاضا می‌کنم که آقایان رأی بدهند و بلدیه از حیث کمی عایدات دچار زحمت نشود

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس نشد دیگر پیشنهادی نیست چند دقیقه تنفس داده می‌شود

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت تشکیل گردید)

رئیس ـ ماده دوم

(به مضمون زیر قرائت شد)

ماده ۲ از کلیه وسائط نقلیه که وارد شهر می‌شوند در تهران (سوی آنها که مالیات می‌دهند) هر دفعه به قرار زیر مالیات دریافت خواهد شد.

گاری با دوالی ۴ اسب ۵ قران

دو چرخه با یک اسب ۲ قران چهار چرخه با یک الی دو اسب ۲ قران

کالسکه و درشکه با دوالی ۵ اسب ۵ ریال

اتومبیل ۱۵ قران

اتومبیل بار کش (کامین) ۱ریال

دلیجان وانبیوس با دوالی ۴ اسب ۸ قران الاغ بار کش و کرایه ۲۰۰ دینار

الاغ سواری قاطر اسب مادیان و شتر ۵۰۰ دینار

بیسیکلت ۵۰۰ دینار

موتور سیکلت ۱ قران.

تبصره ـ هر گاه دو اسب وسائط نقلیه ورودی از تعداد مندرجه در ماده دوم تجاوز نماید برای عده اضافی مالیات جداگانه اخذ خواهد شد.

رئیس ـ آقای وکیل الملک (اجازه)

وکیل الملک ـ در قسمت چهارم ماده دوم نوشته شده است کالسکه ودرشکه با دوالی چهار اسب و حال آنکه اغلب درشکه‌های شهری یک اسب دارند واین ماده باعث اشکال بین صاحبات درشکه و بلدیه می‌شود. بنابر این بنده پیشنهاد کردم نوشته شود کالسکه و درشکه که یک یا دو یا چهار اسب داشته باشد و رفع اشکال هم خواهد شد.

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر ـ بنده مخالفم

رئیس آقای نظم الملک

نظم الملک ـ مخالفم

رئیس ـ آقای دست غیب

دست غیب ـ مخالفم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.

رئیس ـ بنده موافقم

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ مخالفت آقای وکیل الملک یک مخالفتی نبود که در واقع به جایی ضرر بزند و فقط یک توضیحی در ماده بود و آقای مخبر هم قبول کردند. بنابراین بنده در جواب مخالفین عرض می‌کنم که این یک توضیحی بود آقای مخبر هم آنرا قبول کردند و ایشان مخالفتی با این مالیات ندارند و اگر کسی مخالفت کرد حاضرم جواب عرض کنم.

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر ـ البته برای احتیاجات بلدیه شکی نیست که باید یک مالیاتهائی وضع شود که احتیاجات را رفع کند ولی باید در نظر گرفت که وضع مالیات متکی به یک فلسفه باشد. مثلا یا از حیث عایدات باید مالیات را وضع کرد یعنی چون فلان وسیله نقلیه بیشتر عایدی دارد و باید بیشتر مالیات بدهد یا فلان وسیله کمتر عایدی دارد باید کمتر مالیات دهد یا اینکه مالیات از حیث تحمیل وضع می‌شود یعنی چون فلان وسیله نقلیه اسباب تحمیل است باید بیشتر مالیات بدهد و آنکه اسباب تحمیل نیست کمتر یا از حیث ملاحظه قدیم و جدید است می‌گویند وسائط نقلیه سابق چون کم کم باید از بین برود و وسائل نقلیه جدیدی روی کار آید باید بر آنها بیشتر مالیات وضع کرده و بر این قسم اخیر کمتر یا از حیث ملاحظه وضع وارد کردن خرابی به کوچه‌ها و معابر است ولی این ترتیبی که در این قانون مالیات وضع شده است هیچ مناسبتی ندارد مثلا گاری کالسکه و درشکه باید پنج قران بدهند ولی وقتی که از حیث خرابی ملاحظه می‌کنیم می بینیم گاری خرابی بیشتر وارد می‌آورد و عایدات آنهم بیشتر از درشکه است چون بار زیاد می‌برد و اگر از حیث تحمیل بخواهیم نگاه کنیم همانطور که گاری برای بردن بار مسافرین است درشکه هم برای بردن خود مسافرین است و نمی‌شود قائل شد که بار‌ها را باید به سهولت حمل کرد ولی خود مسافرین پیاده بروند. این از منطق خارج است و همینطور راجع به اتومبیل. برای اتومبیل بار کش یک قران و اتومبیل سواری ۱۵ قران منظور شده است در صورتیکه از حیث قیمت ملاحظه کنیم اتومبیل بار کش بیش از اتومبیل سواری قیمت دارد و عایدات اتومبیل بار کش هم بیشتر است و از حیث صدمه به راه اتومبیل بار کش بیشتر صدمه می‌زند پس به چه مناسبت باید اتومبیل بار کش یک قران و اتومبیل سواری ۱۵ قران بدهد؟ و همینطور سایر قسمتهای این ماده به کلی مخالف با این فلسفه است. در اینجا الاغ بار کش یک قیدی پیدا کرده است و تفاوت گذاشته است با الاغ سواری در صورتی که همه می دانیم این مالیات برای تهران است و در اینجا هم تقریباً سواری الاغ منسوخ شده است و آنهایی که سوار می‌شوند همان دهاقین و دهاتی‌ها هستند که همراه بار می‌آیند و یکی از الاغها را سوار می‌شوند و از حیث خرابی هم هر دو به یک اندازه خرابی می رسانند و عایداتشان هم فرقی نمی‌کند صنف هم یک صنف است. بنابر این بنده معتقدم این مالیاتهایی که وضع شده است را باید به یکی از فلسفه‌ها متکی کرد. یکی دیگر اینکه در این ماده نوشته شده است: هر گاه دواب ورودی از تعداد مندرجه در ماده دوم تجاوز نماید برای عده اضافی مالیات جداگانه اخذ خواهذ شد این مالیات جداگانه چیست و تعیین نشده است که مالیات جداگانه است. دیگر اینکه بنده شنیده‌ام که کفیل بلدیه چهار صد سپور با همین بودجه اضافه کرده و سالی دویست هزار تومان هم از مخارج کسر شده است و تصور می‌کنم اصرار به اینکه برای بلدیه باید عایدات درست کرد چندان تناسب نداشته باشد و اگر به تناسب مالیات وضع شود و یک دقتی هم در میز‌های بلدیه شود و همین مالیاتهایی که وضع می‌شود برای بلدیه کافی خواهد بود. مخبر ـ فرمایشات آقای اخگر البته بطور کلی قابل ملاحظه بود اما نتیجه که می‌خواستند بنده ملتفت نشدم دو چیز بود. برای اینکه فرمودند مالیات باید از روی احتیاج وضع شود این فصل خیلی خوبی است و همین جا موقعش است برای اینکه اگر این مالیات را وضع بکنیم آن خرجهایی که خیال می‌کنند محلی نخواهد داشت دیگر اینکه فرمودند : وضع مالیات باید فلسفه داشته باشد این مالیات هم فلسفه دارد و خواهش می‌کنم یا یک چیز دیگری پیدا کنند که فلسفه اش بیشتر باشد آخر ما باید خودمان یک فکری در کارها داشته باشیم یا تقلید کنیم کارهایی را که سایر ممالک دنیا می‌کنند تا برای بلدیه بر وسائط نقلیه مالیات وضع نشود بفرمائید پس به چه چیز مالیت وضع شود. دیگر اینکه فرمودندبرای وارد کردن خرابی باید مالیات وضع کرد تمام این چیزهایی که ما مالیات برآنها وضع کردیم خرابی وارد می‌آورند پس نظر به همان دلائل این لایحه پیشنهاد شده و کمیسیون هم آنرا تصویب کرده است. به علاوه فرمودید که با هم تناسب ندارد بنده عرض می‌کنم که تناسب دارد و چون بطور کلی فرمودید تناسب ندارد و دلیلی ذکر نفرمودید بنده هم باید جواباً عرض کنم که تناسب دارد. ولی چون بعضی قسمتها را بطور جزئی فرمودند خواهش می‌کنم جزئش را هم گوش بدهید تا جواب عرض کنم مثلا فرمودند گاری چون زیادتر کار می‌کند و عایداتش هم زیادتر است باید بیشتر مالیات بدهد و نباید مالیات کالسکه ودرشکه مساوی باشد. به نظر بنده که عضو کمیسیون و مدافع نظریه کمیسیون هستم (و عقیده‌ام هم این است) درست است که گاری از حیث عایدی بیشتر دارد ولی از آنطرف هم باید تسهیلاتی برای نوع بار کش که برای تجارت زحمت می‌کشد یعنی وسیله حمل ونقل مال التجاره فراهم کرد و از آنها یک تشویقی کرد آن وقت رقم پنج قرانی برای آن نوشتند کالسکه را هم البته باید یک مالیاتی بر آن وضع کرد ولی چون مسافرین آن یک مردمانی نیستند که بتوانند از عهده دادن یک مالیات زیادی بر آیند برای آن هم یک رقم پنج قرانی گذاشتیم اگر شش قران هم می‌گذاشتند ممکن بود حضرتعالی هم همین مخالفت را بکنید پس وقتی که ملاحظه می‌کنیم که کاری از یک نقطه نظر باید پنج قران بدهد وکالسکه از یک نقطه نظر و یک منطق صحیحی ندارد که چرا این را چهار قران و آنرا شش قران یا اینرا شش قران و آنرا هفت قران نکردند و هر دو پنج قران است. اما راجع به الاغ سواری مقصود الاغ دهاتی‌ها نیست برای اینکه هیچ وقت دیده نشده است یک دهاتی از شمیران به شهر بیاید بلکه بارش را روی الاغ گذاشته خودش هم پیاده می‌آید و بارش را می‌فروشد و اینجا فرق گذاشته‌اند بین الاغ باری با الاغ سواری شخصی که شیرازی وکرمانی است و صد تومان قیمت دارد بنابراین اگر الاغ سواری قدری بیشتر مالیات بدهد و آن الاغی که برای بار آوردن است کمتر مالیات بدهد عیبی ندارد اما اینکه فرمودند مالیات جداگانه کدام است اگر درست دقت می‌فرمودید معلوم بود مثلا کالسکه اگر چهار اسب داشت باید مالیات خود را بدهد اگر اسب زیادتر داشت یعنی ۱نج اسب داشت مالیات جداگانه یعنی مالیات یک اسب را که دو پانصد دینار است می‌دهد و خیلی هم واضح نوشته شده است. بالاخره آقا یک موضوع را ایراد کردند که چرا مالیات آن را یک قران کردند اینرا هم بنده عرض کردم یک موضوعی نیست که من بگویم کمیسیون یک تومان را پنج قران وضع کرده است و مقصود کمیسیون هم تخفیف نبود زیرا اگر نقطه نظر تخفیف بود یک تومان را پنج قران می‌کرد بلکه عالماً و عامداً اولا موافق نظر خودش ثانیاً محض احترام ان دو دفعه رأی در مجلس داده شد یک تومان را آورده یک قران کرد برای اینکه تشویق شده باشد حالا آنرا هم نمی‌خواهید رأی ندهید بالاخره نظر بنده این است که اگر در این ماده دوم هم موافق و مخالف صحبت کنند ودر آخر پیشبهاد را بدهند به امروز که سهل است روزهای بعد هم نخواهد گذشت خوب است آقایان توضیحات بدهند و پیشنهادات خودشان را هم بدهند آن وقت البته رأی مجلس شورای ملی قاطع خواهد بود.

رئیس ـ پیشنهاد آقای شریعت زاده قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم گاری با دو اسب ۷ قران و با چهار اسب ۹ قران مالیات ورودیه بدهد.

(دو فقره پیشنهاد دیگر از طرف اقای تدین و آقا میرزا ید الله خان بمضمون ذیل خوانده شد)

تدین ـ بنده پیشنهاد می‌کنم از گاری با دو اسب ۴ قران و با ۴ اسب ۵ قران دریافت شود.

یدالله نظامی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم گاری دو اسبه ۴ قران و چهار اسبه ۵ قران شود.

رئیس ـ (خطاب به آقا میرزا یدالله خان آن پیشنهاد را پس گرفتید دومی را بخوانید

آقا میرزا یدالله خان ـ بنده با پیشنهاد اقای تدین موافقم.

رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ البته آقایان نمایندگان محترم ملاحظه فرموده‌اند که در اینجا برای دلیجان و انتبیوس ۸ قران مالیات ورودی منظور شده است و با نظری که اقایان نمایندگان محترم اظهار کردند دائر به اینکه در مالیاتها باید علت و فلسفه زیادی و کمی معین باشد بنده متوجه شدم دیدم گاری با دو اسب یا چهار اسب یا اینکه معلوماتش همین اندازه بلکه زیادتر است هیچ علتی به نظر نمی‌رسد که ۵ قران باشدو سایر چیزها هشت قران. به علاوه در این پیشنهاد گاری با دو اسب الی ۴ است هر دو ۵ قران معین شده است. بنده متوجه شدم گاریهایی که دو اسبه است از این جهت است که محمولات آنها کمتر و صدمه آنها به راه و خیابان کمتر است و اگر بنا باشد این ۵ قران معین شود گاری ۲ یا ۴ اسب حرکت می‌کند و محمولاتش سنگینتر و زیادتر است. به مناسبت اینکه اصطکاک و صدمه اش به جاده بیشتر است باید زیادتر باشد به این جهت بنده پیشنهاد کردم که گاری با دو اسب ۷ قران و زیاده از دو اسب ۹ قران باشد.

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ بنده این ترتیبی را که در این ماده دوم ذکر شده عادلانه نمی‌بینم برای اینکه می‌گوید: گاری با دو اسب الی ۴ اسب ۵ قران. گاری اگر دو اسب داشته باشد ۵ قران ۴ اسب هم داشته باشد ۵ قران به عقیده بنده این ترتیب اینجا منطق ندارد وعادلانه نیست. در صورتیکه غالباً اشخاص ضعیف و اشخاصی که ثروتشان اقتضا و اکتفا نمی‌کند مجبور می‌شوند که یک گاری دو اسبه ببندند یک نفر آدم گاری دو اسبه دارد در وقت ورود ۵ قران و آن کسی هم که چهار اسب به درشکه یا گاریش بسته است در موقع ورود ۵ قران بدهد این به نظر بنده صحیح نیست. لهذا پیشنهاد کردم گاری با دو اسب که باشد ۴ قران بدهد و با ۴اسب که باشد ۵ قران بدهد. بعدش دارد که هر اسب به تنهایی وارد شهر بشود ده شاهی بدهد حالا خواه به تنهایی وارد شهر شود خواه ضمیمه گاری باشد. رئیس ـ پیشنهادی از آقای اخگر رسیده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که از هر گاری چهار قران و برای هر اسب ده شاهی دریافت شود.

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر ـ در نظر اول معلوم می‌شود که هر قدر گاری بیشتر بار وارد کند محتاج به این هستند که اسب بیشتر ببندند چون گاری از حیث چرخ آهن یک خسارتی به راه وارد می‌کند اسب هم یک خسارتی وارد می‌کند. پس گاری خودش یک مالیات باید داشته باشد و اسب هم یک مالیات علیحده آن وقت در اینجا کار خیلی آسان می‌شود اگر دو اسب داشته باشند پنج قران و اگر سه اسب داشته باشند پنج قران و ده شاهی و اگر چهار اسب داشته باشند شش قران و اگر پنج اسب باشد شش قران وده شاهی می‌شود و برای دریافت مالیات و سرعت عمل این ترتیب مناسبتر است و از نقطه نظر عدالت هم به نظر بنده بهتر است حالیه بسته است به نظر مجلس.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود. آقایانی که پیشنهاد آقای اخگر را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای شریعت زاده گاری با دو اسب هفت قران. آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(معدودی بر خاستند)

رئیس ـ نشد. رأی گرفته می‌شود به آقای تدین چهار قران با دو اسب آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای شریعت زاده با چهار اسب نه قران آقایانی که پیشنهاد ایشان را تصدیق می‌کنند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای تدین با چهار اسب پنج قران. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(عده کثیری قیام نمود ند)

رئیس قابل توجه شد. پیشنهاد آقای وکیل الملک قرائت می‌شود.

(به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت چهارم از ماده دوم اینطور نوشته شود: کالسکه و درشکه با یک یا دو الی چهار اسب.

مخبر ـ بنده این را قبول می‌کنم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای تدین قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم که از کالسکه ودرشکه با دو اسب چهار قران و با چهار اسب پنج قران دریافت شود.

(پیشنهاد دیگری از طرف آقای شریعت زاده بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم کالسکه و درشکه که دارای چهار اسب باشد شش قران و دو اسب چهار قران مالیات ورودی بدهند.

رئیس ـ آقای تدین. (اجازه)

تدین ـ بنده توضیحی لازم نمی‌بینم و همان عرایضی است که نسبت به گاری با دو اسب عرض کردم حال دیگر تکرار نمی‌کنم.

(پیشنهاد آقای آقا میرزا یدالله خان این طور خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورا دامت عظمته.

بنده پیشنهاد می‌کنم کالسکه و درشکه دو اسبه سه قران جهار اسبه چهار قران معین گردد.

رئیس ـ آقای آقا میرزا ید الله خان. (اجازه)

آقامیرزایدالله خان ـ بنده با پیشنهاد آقای تدین موافقت می‌کنم.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای تدین کالسکه و درشکه با دو اسب چهار قران با چهار اسب پنج قران. آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهاد آقای اخگر.

(به این ترتیب خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که از اتومبیل خواه سواری خواه بار کش دو تومان دریافت شود. (سه فقره پیشنهاد دیگر از طرف آقایان تدین، شریعت زاده، صدق السلطنه، آقا میرزا جواد خان به مضمون ذیل خوانده شد)

تدین ـ پیشنهاد می‌کنم که از اتومبیل بار کش به عنوان مالیات ورودی یک تومان دریافت شود.

شریعت زاده ـ بنده پیشنهاد می‌کنم که کامیون دو تومان مالیات ورودی دهد صدق السلطنة،

جواد خوئی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم که از اتومبیلهای بار کش که وارد شهر می‌شوند هر دفعه یک تومان مأخوذ شود.

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر تا به حال معمول بوده است یک اتومبیلی که وارد شهر می‌شد دو تومان از او می‌گرفتند و یک یاد داشتی به او می‌دادند که تا ده روز حق توقف داشته باشد و تا رأس ده روز آن اتومبیل یا بلیط ماهیانه می‌گرفت یا از شهر خارج می‌شد و بنده برای اتومبیل سواری و بار کش هیچ امتیازی نمی‌توانم از حیث جنسیت قائل شوم این است که پیشنهاد می‌کنم از هر کدام و تومان گرفته شود

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای اخگر آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. آقای تدین (اجازه)

تدین ـ اینجا از مالیات ورودی برای هر دفعه که یک الاغ بار کش وارد شهر شود یک عباسی معین شده در صورتیکه منتهی باری که یک الاغ داشته باشد حد اعلای آنرا بیش از سی من نمی‌توان فرض کرد

یک نفر از نمایندگان ـ بیست و پنج من.

تدین ـ عرض کردم حد اعلی حالا شما هر چقدر می‌خواهید فرض کنید آن وقت باید یک عباسی مالیات بدهد اما اتومبیل بار کش مخصوصاً آن اتومبیلهای بزرگ چندین خروار بار حمل می‌کنند و منافع آن از نقطه نظر کرایه مال التجاره صد برابر از منافع بار یک الاغ بیشتر است خسارتش هم چندین برابر است آنوقت الاغ بار کش یک عباسی و کامیون واتومبیل بار کش بزرگ و کوچک یک قران؟ به علاوه باز همانطوریکه در ماده اول عرض کردم یک تناقض دیگری هم دارد و آن این است که در قانون سابق که از مجلس گذشته است مالیات ورودی هر اتومبیل چه باری باشد چه سواری یک تومان معین شده آنوقت دراینجا یک اتومبیل بار کش که وارد قزوین می‌شود مطابق آن قانون یک تومان باید بدهد ولی وارد تهران مبیل کرایه مالیات بدهد پس خوب است این کلمه کامیون را حذف کنیم و فقط نوشته شود اتومبیل بار کش از هر قبیل خواه کامیون باشد خواه فرد خواه چیز دیگر. و در عین اینکه مشاهده می‌شود که در این شهر اتو مبیل کرایه مالیات بدهد پس خوب است این کلمه کامیون را حذف کنیم و فقط نوشته شود اتومبیل بار کش از هر قبیل خواه کامیون باشد خواه فرد خواه چیز دیگر. و در عین اینکه مشاهده می‌شود که در این شهر اتو که می‌شود یک قران واین به عقیده بنده منطق ندارد و توضیحی که آقای مخبر دادن که مقصود اتومبیل سواریست که باید یک تومان بدهد نه باری این مقصود مؤثر نیست مگر در موقعی که مجلس رسماً قانون سابقش را تفسیر کند بنا بر این در اینجا بنده هیچ تناسبی نمی‌بینم و قیدی هم نمی‌بینم که رعایت قنون سابق نشود و خوبست یک تومان نوشته شود که شامل همه جا بشود و چون این دو تومان یک اضافه بوده است که بر خلاف قانون سابق میگرفته‌اند ولی این ترتیبی که بنده پیشنهاد کرده‌ام تقریباً متحدالشکل می‌شود که در هر نقطه از نقاط ایران که بلدیه داشته باشد یک تومان دریافت دارند خواه تهران باشد خواه جای دیگر.

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است.

رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ استدلالات آقای تدین نماینده محترم راجع به پیشنهاد خودشان قاطع است و دلائل بنده هم همان است که ایشان فرمودند ولی فقط در مالیاتی که باید کامیون و وسائط نقلیه دیگر بدهند موافقت نظر بین بنده و ایشان نیست. بنده معتقدم که کامیون به مناسبت اینکه زیاد از حد راهها را صدمه می‌زند بیشتر مالیات بدهدو مالیات وسائط نقلیه هم اصولا برای تخریب راههاست و مقتضی است که هر یک از وسائط نقلیه که بیشتر راهها را صدمه می‌زند بیشتر مالیات بدهد و اینکه فرمودند در قانون سابق مالیاتی معین شده است و بهتر این است که نسبت به همه جا یکی باشد بنده دراین مسئله به آن نمی‌توانم موافقت کنم زیرا مالیاتهایی که بر وسائط نقلیه وضع شده کم بوده است و به واسطه اینکه یک احتیاجاتی ایجاب می‌کرد زیاد کردن آنها را الان این قانون وسائط نقلیه دارم وضع می‌کنیم و از این نقطه نظر است که بنده این پیشنهاد را می‌کنم.

رئیس ـ آقای میرزا جواد خان. (اجازه)

آقا میرزا جواد خان ـ توضیحات ما را آقای تدین بطور اکمل فرمودند دیگر محتاج به توضیح نیست.

رئیس ـ دو پیشنهاد شده است یکی از طرف آقا میرزا جواد خان و آقای صدق السلطنه و آقای تدین یک تومان و دیگری از طرف آقای شریعت زاده. اول رأی می‌گیریم به دو تومان آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن یک تومان آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایید

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد پیشنهاد آقای عظیمی.

(به این عبارت خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مالیات ورودیه دوچرخه‌های بیسیکلت پنج شاهی باشد

رئیس ـ آقای عظیمی (اجازه)

عظیمی ـ در اینجا برای یک دفعه ورود مالیات بیسیکلت را ده شاهی نوشته‌اند در صورتیکه در ماده قبل بنا به پیشنهاد خود بنده در مجلس قابل توجه شد که مالیات ماهیانه بیسیکلت دو قران باشد وقتی که بیسیکلت در مدت یک ماه دو قران بدهد ورود به شهر ده شاهی است زیاد است چون خسارت به جاده وارد نمی‌کند این است که بنده پیشنهاد می‌کنم اکثراً ۵ شاهی باشد

رئیس ـ رأی می‌گیریم آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند

(معدودی برخاستند)

رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان

(بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم چهار چرخه یک اسبه دو قران وده شاهی و دو اسبه سه قران معین شود.

رئیس ـ آقای میرزا یدالله خان(اجازه)

آقا میرزا یدالله خان ـ توضیح این مسئله را آقای تدین اظهار کردند یک اسبه با دو اسبه باید متفاوت باشد برای اینکه یک اسبه مال یک اشخاص فقیری است و دو اسبه مال اشخاصی است که سرمایه شان بیشتر است از این جهت بنده پیشنهاد کردم و تقاضا می‌کنم که آقایان نمایندگان محترم نسبت به چهار چرخه یک اسبه شخصی بدهند

رئیس ـ آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند

(عده قلیلی بر خاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد دیگر آقای میرزا ید الله خان

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم برای قاطر، مادیان و شتر سیصد دینار نواقل ممیز شود

آقا میرزایدالله خان ـ نقطه نظر بنده از این پیشنهاد این است که چون آقایان نمایندگان محترم یک توجه مخصوصی نسبت به کارگران و زارعین دارند و بنده ازاین نقطه نظر این پیشنهاد را کردم ببینم این مطلب صحیح است یا نه؟

وزیر فوائد عامه ـ بنده اجازه می‌خواهم که چند کلمه در باب این مالیاتها عرض کنم از وقتیکه بنده در مجلس می‌بینم اغلب پیشنهاد‌ها که می‌شود راجع به تقلیل است در صورتی که آقایان نمایندگان با در نظر داشتن مراعات حال طبقات مختلف باید فراموش نکنید که بلدیه پول لازم دارد الان بلدیه کسر محل دارد. کسر خرج دارد اگر ما بخواهیم از این مواد کم کنیم باید در نظر داشته باشیم که بلدیه با این مالیات اداره نخواهد شد

رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای میرزا ید الله خان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

بعضی نمایندگان دوباره بخوانند کسی نفهمید

یک نفر از نمایندگان رأی گرفته شد رد شد.

رئیس ـ تجدید رأی مخالفی ندارد؟

آقا سید یعقوب ـ همه مخالفند

دست غیب ـ کسی نفهمید

رئیس ـ شما که نفهمیدید چطور بلند شدید رأی دادید؟

(پیشنهاد دیگر از طرف آقای میرزا ید الله خان به ترتیب ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از الاغ بار کش سه شاهی نواقل گرفته شود

رئیس ـ توضیحی دارید؟

آقا میرزا یدالله خان ـ توضیح همان است که عرض شد برای امتحان این را به مجلس تقدیم کردم

مخبر ـ اینجا مورد امتحان نیست این یک ترتیبی است که دولت پیشنهاد کرده و کمیسیون هم دیده متناسب با کرایه است که از مردم گرفته می‌شود و قبول کرده یک چیز مهمی نیست و همانطور که آقای وزیر فوائد المفید فرمودند بنده هم متأسفم از اینکه ما اینقدر سخی باشیم آخر از کجا باید مخارج لازم بلدیه پرداخت شود؟ پس باید یک عایدی از برای بلدیه فکر کرد و به علاوه اگر اینطور باشد که در مجلس پیشنهاداتی بشود و قابل توجه شود و برگردد و کمیسیون هم آنرا قبول کند بعد یک پیشنهاد دیگر بطور متضاد بشود همینطور طول می‌کشد تا کمیسیونها تجدید شود و بالاخره معلوم نیست که این قانون از مجلس شورای ملی بگذرد

رئیس ـ (خطاب به آقا میرزا ید الله خان) یک پیشنهاد دیگر هم کرده‌اید صد دینار به کدام رأی بگیرند؟

آقا میرزا ید الله خان ـ استدعا می‌کنم رأی بگیرند

رئیس ـ هم به صد دینار هم به شاهی؟

آقا میرزا ید الله خان ـ به سه شاهی

رئیس ـ پس این یکی را مسترد می نمائید؟

آقا میرزایدالله خان ـ بلی

رئیس ـ خوب رأی می‌گیریم به سه شاهی آقایانی که قبول می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

(پیشنهاد دیگر میرزا ید الله خان به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که از الاغهای خار کش تا عده دو الاغ نواقل گرفته نشود.

آقا میرزا ید الله خان ـ عرض بنده از نقطه نظر این است که یک رعایتی در حق این قبیل اشخاص شده باشد این پیشنهاد را کردم رد و قبول آنرا به مجلس شورای ملی واگذار می‌کنم.

رئیس ـ اشخاصی که با پیشنهاد ایشان موافقند قیام نمایند.

(عده قلیلی بر خاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

(پیشنهاد آقای نظام التولیه به این مضمون قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از ورودیه الاغهای باری دو شاهی گرفته شود.

نظام التولیه ـ بنده نظر رعایت حال دهاتی‌های پا برهنه این پیشنهاد را کردم که یک الاغ که از خارج چیزی حمل می‌کنند یک قران شاید فایده اش نباشد و این خیلی ظلم است که چهار شاهی نواقل ورودیه بدهد. لهذا بنده پیشنهاد کردم دو شاهی بدهند.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانی که قبول می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. آقای شریعت زاد: این پیشنهاد راجع به دلیجان از طرف جنابعالی است؟

شریعت زاده: استرداد می‌کنم.

(پیشنهاد آقای حاج میرزا عبد الوهاب به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که قسمت هفتم این طور اصلاح شود:

دلیجان و امنینوس با دو اسب چهار قران و از دو اسب به بالا همان مالیات اسب را که در قسمت ذکر شده بدهد

رئیس ـ بفرمایید حاج میرزا

عبد الوهاب ـ عرض می‌کنم که در گاری این طور رأی گرفته شد و حال اینکه خرابی گاری بیشتر از دلیجان است و به علاوه گاری را از صاحبان آن که صاحب ثروت هستند می‌گیرند و این را از مسافرین می‌گیرند و مسافرین دلیجان هم اکثراً فقیرند که با دلیجان دولتی مسافرت می‌کنند لهذا بنده پیشنهاد کردم که طوری شود که مالیات دلیجان از گاری بیشتر نشود یعنی دو اسب چهار قران و چهار اسب پنج قران دهد و بنده با هشت قران مخالفم.

رئیس ـ آقایانی که قبول می‌کنند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای میرزا ید الله خان

(اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم برای درشکه تک اسبه نواقل معلوم نشده لذا سه قران معین شود

رئیس ـ بفرمایید

آقای میرزا ید الله خان ـ چون در این قانون مالیات برای درشکه تک اسبه معین نشده و اشخاصی که صاحب آن هستند دم دوازده بی تکلیف هستند و مأمور دولت هم نمیداند چه کند این است که بنده پیشنهاد کردم تکلیف درشکه تک اسبه هم معین شود

مخبر ـ پیشنهاد آقای وکیل الملک را که بنده قبول کردم که یک تا دو اسب اسم برده شود بنابراین این پیشنهاد دیگر مورد ندارد

رئیس ـ پس رأی گرفته نمی‌شود بقیه این قانون می‌ماند برای روز شنبه

بعضی از نمایندگان ـ یکشنبه

رئیس ـ چون مدت کمیسیون مالیه تا روز دوشنبه سر می‌آید باید تکلیف این قانون تا روز یکشنبه معین شود.

وزیر فواعد عامه ـ این دو لایحه قانونی که تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود هر کدام در درجه خود دارای نهایت اهمیت است لذا بنده استدعای فوریتش را نمی‌کنم ولی استدعای تسریع در رسیدگی می‌کنم یکی راجع به جلوگیری از مرض کار میری است. نمایندگان محترم می دانند که فعلا میدانند که فعلا دو مرض در میان گاو پیدا شده و صدمه فوق العاده به زراعت وارد می‌کند یکی سیاه زخم و یک طاعون گاوی است که وزارت قوائد عامه در نظر گرفته است یک مؤسسه برای جلوگیری از این آفت تهیه کند و من جمله یکی از چیزهایی که در نظر دارد و باید فوراً بعمل آید این است که مبارزه با این عمل مستلزم استخدام یک نفر متخصص این کار است و چون طولانی است استدعای خواندن مقدمه را نمی‌کنم ولی استدعا می‌کنم که اجازه دهند مواد این لایحه قانونی خوانده شود و بعد زودتر به کمیسیون مربوطه اش برود و یک لایحه قانونی دیگری که امروز تقدیم می‌کنم راجع به معادن است البته نمایندگان محترم میدانند که مملکت ما معدنی است و یکی از ثروتهای مملکتی و ملی ما معادن ما است ولی تا حال اقدامات اساسی به عمل نیامده است که لااقل بتوانیم تشخیص دهیم واز روی بصیرت مطلع شویم چه معادنی داریم و تجزیه و ترکیب آنها چه بوده است برای اینکار بنده لازم دانستم که اجازه از مجلس شورای ملی برای استخدام یک نفر متخصص از آلمان گرفته شود و لایحه که تقدیم می‌شود راجع به همین مقصود است که استدعا می‌کنم تسریع در رسیدگی بفرمائید. (موارد لایحه راجع به موضوع گاو میری به شرح آتی قرائت شد)

ماده اول ـ به وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه اجازه داده می‌شود که مؤسسه به نام (دفع آفات حیوانی و سرم سازی) در تحت نظارت انستیتو پاستور تأسیس نماید

ماده دوم ـ وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه مجاز است که یک نفر متخصص فنی بیطاری در حدود سالی چهار هزار تومان از فرانسه اجیر نماید و کنترات استخدام متخصص مشار الیه باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد

ماده سوم ـ یکی از قراء خالصه اطراف تهران برای مؤسسه مزبور تخصیص داده خواهد شد

ماده چهارم ـ وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه و وزارت مالیه مأمور اجرای این قانون هستند.

رئیس ـ پیشنهاد فوریت شده است.

(پیشنهاد آقای سر کشیک زاده به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم به فوریت لایحه قانونی جلوگیری از مرض گاو میری رأی گرفته شود

(جمعی از نمایندگان ـ صحیح است)

وزیر فواعد عامه ـ بنده هم با این پیشنهاد موافقم.

رئیس ـ آقای سر کشیک زاده (اجازه)

سر کشیک زاده ـ به نظر بنده توضیحی در این خصوص لازم نیست زیرا همه این آقایان می دانند اینکار چقدر تأثیر در ارزاق و سایر چیزها دارد. بنابراین تقاضا می‌کنم به فوریتش رأی گرفته شود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به فوریت

زعیم ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمایید

زعیم ـ کلمه فوریت در روی لوایح دولتی تسریع در عمل نیست بلکه مقصود این است که یک شور بشود ولی چون این یک لایحه ایست که در خرج تأثیری دارد باید اول برود به کمیسیون بودجه پس از آن برود به کمیسیون مربوطه این است که بنده با فوریتش مخالفم

وزیر فوائد عامه ـ متأسفانه فرمایش آقای زعیم وارد نیست زیرا بنده در آن مقدمه اشاره کرده‌ام که این لایحه خرج نیست ولی پس از صدور اجازه از مجلس شورای ملی خرجش در ضمن بودجه وزارت فوائد عامه پیش بینی می‌شود پس لایحه خرج نیست و تقاضای فوریت هم به دو نوع ممکن است بشود اساساُ در کلیه لوایح غیر از لوایحی که نظامنامه داخلی پیشنهاد کرده است دو شور باید بشود مگر آنکه مجلس شورای ملی تصویب کند یک شور بشود و نیز در موارد فوری ممکن است مجلس شورای ملی خودش بدون مراجعه به کمیسیون در خود مجلس رسیدگی کرده و رأی بدهد ولی بنده این تقاضای آخر را نمی‌کنم بلکه تقاضای بنده راجع به همان پیشنهادی است که اقای سر کشیک زاده فرمودند که یک شور بشود و بنده هم پیشنهاد ایشان را قبول کردم که یک شور بشود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به یک شور آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد.

وزیر عدلیه ـ لایحه ایست راجع به یک اصلاح عبارتی در قانون اصول محاکمات حقوقی تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود.

رئیس ـ ارسال می‌شود.

رئیس ـ ارسال می‌شود به کمیسیون عدلیه. لوایح اولی هم به کمیسیون فوائد عامه و تجارت.

وزیر فوائد عامه ـ خیال می‌کنم که مربوط به کمیسیون خارجه هم باشد.

رئیس ـ نسبت به کنتراتها به کمیسیون خارجه هم می‌رود. وزیر فواعد عامه ـ چون به دو کمیسون می‌رود استدعا می‌کنم قدری تسریع در این کار شود.

رئیس ـ آقای امیر اعلم (اجازه)

امیر اعلم ـ به نظر بنده این لوایح را باید کمیسیون معرف و صحیه هم یک نظری بکنند چون ترتیب صحیه حیوانی و انسانی در هر مملکتی با هم توأم است لهذا بنده پیشنهاد می‌کنم که یا به آن کمیسیون برود و یا به یک کمیسیون مختلطی که مجلس انتخاب خواهد کرد.

وزیر فوائد عامه ـ بنده متأسفانه با تقاضای آقای امیر اعلم موافق نیستم زیرا از نقطه نظر عملی شدن کار و خارج شدن آن از حد تئوری بود که بنده از دولت تقاضا کردم مخصوصاً وزارت فوائد عامه این کار را بکند تا از حفظ الصحه انسانی خارج شود و زودتر یک عملیاتی بکنیم و به امیدواری اینکه در آتیه موفق به تکمیل تأسیسات صحی بشویم فعلاً در این خصوص یک اقدامات مؤثری بکنیم که از گاو میری جلو گیری شود.

رئیس ـ آقای امیر اعلم (اجازه)

امیر اعلم ـ بنده تقاضا می‌کنم به پیشنهاد بنده رأی بگیرتد چون به عقیده بنده امور صحی همه با هم توأم است و اگر چنانچه راجع به مرض گاو میری اقدامات مؤثری نشده تقصیر قسمت صحیه انسانی نبوده دیگر اینکه خرج هم زیاد می‌شود و اگر پیشنهاد بنده قبول شود و به حفظ الصحه انسانی توأم نشود از خرج آن هم کاسته می‌شود و یک بیطاری در ضمن اینکه حیوانات را تزریق می‌کند یک آبله کوبی هم می‌کند به بعضی گاوهای دیگر هم می‌رسد و بنده هیچ مانعی نمی‌بینم که کمیسیون معارف به امور صحی هم نظری بکند در هر حال تقاضا می‌کنم به پیشنهاد بنده رأی می‌گیریم.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای امیر اعلم اقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده کثیری برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. دو فقره راپرت راجع به مرخصی است و قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

آقای اخگر نماینده محترم برای معالجه چشم ۱۵ روز استجازه مرخصی کرده بودند که ابتدای مرخصی از روز تصویب محسوب گردد کمیسیون پس از مشاوره مدت مزبوره را تصویب می‌کند که غیبت ایشان با اجازه ثبت شود.

رئیس ـ آقایانی که مفاد این راپرت را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد.

(راپرت ثانوی نیز به مضمون ذیل قرائت شد)

آقای قائم مقام نماینده محترم آذربایجان مجددا اجازه چهل روز مرخصی نموده و برای تصفیه امورات شخصیه به آذربایجان این مسافرت را حتمی و ضروری دانسته‌اند کمیسیون پس از مشاوره یک ماهه غیبت ایشان را تصویب می‌نماید که با اجازه ثبت شود تاریخ مرخصی از روز حرکت محسوب خواهد شد.

رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه)

طهرانی ـ بنده یک اصل کلی برای اجازه آقایان وکلا به نظرم می‌آید البته وکلا را نباید مجبور کرد که دائماً در مجلس بمانند لیکن مسئله ثروت اشخاص تفاوت می‌کند بعضی از اشخاص هستند که می‌توانند حقوقشان را تقدیم کنند و بعضی‌ها نمی‌توانند البته آنهایی که نمی تواانند به آنها اجازه می‌دهیم ولی آنهایی که می‌توانند و ثروت دارند نباید حقوق بدهیم مثل آقای قائم مقام با اینکه تبریز سیبل زدگی پیدا کرده است خوب است که حقوق خودشان را به آن سیل زدگان تبریز تخصیص دهند.

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ قبل از جنابعالی چند نفر اجازه خواسته‌اند.

شیخ الرئیس ـ در موقعش اجازه بفرمائید.

اعتبار الدوله ـ بنده هم مخالفم.

(جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس ـ معلوم می‌شود کافی است. رأی گرفته می‌شود به مفاد راپرت آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد. جلسه آتیه روز شنبه.

آقای سرکشیک زاده ـ چون روز دوشنبه مصادف با چهادهم میزان است و به موجب نظامنامه بایستی انتخاب مجلس شود به این جهت بنده پیشنهاد می‌کنم اگر میل دارید روز یکشنبه جلسه موقوف شده وروز دوشنبه تشکیل شود.

رئیس ـ به عرایض بنده توجه نفرمودید عرض کردم جلسه بماند برای روز دوشنبه تکلیف قانون وسائط نقلیه معین نمی‌شود با روز شنبه کسی مخالف نیست؟

بعضی از نمایندگان ـ

رئیس ـ رأی می‌گیریم برای روز یکشنبه آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. جلسه آتیه روز شنبه سه ساعت ونیم قبل از ظهر دستور دو فقره راپرت کمیسیون بودجه راجع به ورثه حسین آقای نایب اول نظمیه و ورثه محمد علی سوار گمرک. ثانیاً وسائط نقلیه. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ نظر به این نکته راجع به لایحه وسائط نقلیه فرمودید راپرت علائم صنعتی و اوزان و مقادیر هم از کمیسیون فوائد عامه گذشته خوب است تکلیف آن هم معین شود.

رئیس ـ اگر وقتی شد مطرح خواهد شد. اقای سر کشیک زاده (اجازه)

سرکشیک زاده ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبد الوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه)

شریعتمدار دامغانی ـ بنده هم عرضی ندارم چون همه رفته‌اند و کسی نیست که عرایضم را عرض کنم

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الملک

منشی م شهاب منشی معظم السلطان