مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۸ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۳


جلسه پنجاه و سوم صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه دهم برج سنبله ۱۳۰۳ برابر دوم صفر المظفر ۱۳۴۳

(مجلس ۳ ساعت قبل از ظهر بریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید)

(صورت مجلس یوم یکشنبه هشتم برج سنبله را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند)

رئیس - آقای روحی

(اجازه)

روحی - بنده قبل از اینکه وارد در دستور بشویم از مخبر کمیسیون بودجه سؤالی داشتم هر موقع اجازه میفرمائید عرض کنم

رئیس - نسبت بصورت مجلس ایرادی هست یا نه ؟

(اظهاری نشد)

رئیس - آقای حائری زاده

(اجازه)

حائری زاده - آقای مدرس را در صورت مجلس جزو غائبین بی اجازه نوشته اند ایشان مدتیست مریض هستند

رئیس - بکمیسیون تذکر داده شد بو بعد اصلاح خواهد شد

وزیر داخله - آقای منصور الملک را به معاونت وزارت داخله بمجلس مقدس شورای ملی معرفی میکنیم

رئیس - رابرت شعبه ششم راجع باعتبار نامه آقا میرزا حسن کاشانی مطرح است آقای داور پیشنهاد کرده اند از دستور خارج شود مخالفی دارد

(اظهاری نشد)

رئیس - رأی میگیریم باین پیشنهاد داور - مخالفی ندارد

رئیس - بهیچوجه مخالفی ندارد ؟

جمعی از نمایندگان - خیر

رئیس - رابرت شعبه ششم راجع بآقای هایم جزء دستور است این یکی را هم آقای سر کشیک زاده پیشنهاد کرده اند از دستور خارج شود . مخالفی ندارد ؟

(گفته شد - خیر)

رئیس - رابورت شعبه پنجم راجع بآقای ناصر سیف را هم آقای نجات پیش نهاد کرده اند که چون مخبر نیستند از دستور خارج شود . اینهم مخالفی ندارد ؟

(مخالفی نشد)

رئیس - بودجه دربار سلطنتی مطرح است :

آقای رئیس التجار

(اجازه)

رئیس التجار - بنده موافقم

شیروانی - بنده قبلا امضاء کرده بودم .

رئیس - امضاء کرده بودید و نطق خودتان را هم کردید

شیروانی - دو مرتبه امضاء کرده ام

رئیس - بفرمائید

شیروانی - خلاصه عرایض پریروز بنده این بود که دو نخبه رجال مملکت امروز در مجلس شورای ملی تشریف دارند اوضاع و احوال مملکت را هم می بینند و بالاخره اصلاحات را هم لازم می دانند که شروع بشود بعقیده بنده اصلاحات هم از همین جا باید شروع بشود چون مقدم بر همه اصلاحات تقدیم بودجه است و تصور نمیکنم چندان خارج از موضوع هم عرضی کرده باشم چون آقای رئیس فرمودند که یک قسمت از عرایض بنده مربوط ببودجه کل مملکتی است لذا یک مقداری از آنها را صرف نظر میکنم . بالاخره بنده آنچه در قانون اساسی گردش کرده ام . و یکماده خاصی که تعیین تکلیفی برای نمایندگان راجع ببودجه دربار بکند ندیدم جز اینکه بعضی مواد را دیدم که اساساً راجع بدستورات مالی و بودجه بود و یک تکالیفی برای آقایان نمایندگان معین کرده بود .

بنده هم پریروز اصل قانون اساسی را اینجا عرض کردم و البته حفظ اصول قانون اساسی هم در هر موقعی گمان میکنم مقدم بر همه چیز باشد .

قبلا راجع بتکذیبی که پریروز آقای مخبر فرمودند و دو مرتبه فرمایش خودشان را تردید فرمودند مختصری عرض میکنم : فرمودند :

ششصد و چهل هزار یا پنجاه هزار لیره در سال گذشته از بانک مساعده گرفته شده بنده معنای مساعده را درست نفهمیدم یک ماده در قانون ندیدم که بدولت اجازه بدهد از یک بانکی مساعده بگیرد ما هم تصور نمیکنم مواجب خور بانک باشیم که از بانک مساعده گرفته شود .

بعلاوه اصل بیست و پنجم قانون اساسی میگوید :

استقراض دولتی بهر عنوان که باشد خواه از داخله خواه از خارجه با اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی خواهد شد :

اینجا مطرح است که اگر دولت بخواهد پولی بگیرد باید مخصوصاً از مجلس شورای ملی اجازه بگیرد و چون آقای مخبر آنروز عرایض بنده را تکذیب فرمودند خواستم عرض کنم که بعد هم خودشان فرمایش خودشان را تردید کردند این یک توضیحی بود راجع بپریروز اما در اصل موضوع بنده در متمم قانون اساسی چند ماده راجع بامور مالی و بودجه دیدم که بعرض آقایان میرسانم :

در اصل نود و چهارم میگوید :

هیچ قسم مالیات بر قرار نمی شود مگر بحکم قانون اصل نود و پنجم

مواردیرا که دادن مالیات معاف توانند شد قانون مشخص خواهد نمود)اصل نود و ششم :

میزان مالیات را همه سال مجلس شورایملی با کثریت تصویب و معین خواهد نمود

اصل نود و هفتم در موارد مالیاتی هیچ تفاوت و امتیازاتی فیمابین افراد ملت کذارده نخواهد شد .

اصل نود و هشتم - تخفیف معافیت از مالیات منوط بقانون مخصوص است .

اصل نود و نهم - غیر از مواقعیکه قانون صراحتاً مستثنی میدارد بهیچ عنوان از اهالی چیزی مطالبه نمیشود مگر باسم مالیات مملکتی و ایالتی و ولایتی و بلدی .

در تمام این مواد بنده می بینم نظارت بر تمام مالیه و جمع و خرج مملکت را بمجلس شورای ملی تکلیف کرده است فقطیک ماده دیدم که مینویسد بودجه دربار را قانون باید معین کند .

ولی قبل از همه چیز ما را مکلف میکند که بجمع مملکت رسیدگی کنیم تا بفهمیم چه میگیریم و چه قدر در مقابل آن خرج داریم والا بدون مراعات تعدیل بودجه و بدون مراعات الاهم فالاهم و بدون مراعات اینکه مصارف و سایر مؤسسات ما در چه حال است یکدفعه متنکراً یک بودجه بباید در مجلس

(قانون نهم ما را مکلف کرده است که از موضوع خارج نشویم و بالاخره ما باید تصویب کنیم یارد کنیم)

بنده مخالفم و اصلا باید بفهمم چه دارم آن وقت خرجم را معین کنم .

قانون هم این اجازه را بما داده است که قبلا در جمع مملکت نظارت بکنیم بعد در مقابلش خرج تصویب کنیم در همینجا دو سه ماده هست که بنده میبینم هیچ در نظر گرفته نشده است و مثل این است که بکلی فراموش شده است و آن اصل صد و یک و صد و دو و صد و سه متمم قانون اساسی است که راجع بدیوان محاسبات تکلیفی معین کرده است بقدری مسئله مالیه را قانون اساسی و دوره های قبل اهمیت داده اند که در خود قانون اساسی مواد و اصول زیادی نوشته اند برای اینکه مجلس را موظف کنند که در امور مالی بیشتر دقت کنند :

بنده میبینم همه اینها فراموش شده است قانون دیوان محاسبات و محاسبات عمومی گویا از قوانین فراموش شده باشد در صورتیکه بنده مراجعه کردم و دیدم یکی از بهترین قوانین ادوار سابقه است بنده نظرم نیست .

در دوره چهازم اغلب از آقایان نمایندگان همینجا فریاد میزدند که دولت یک لوایح و اوراقی میاورد و یک قدری از آن در کمیسیون کم میشود و تصویب میشود بدون اینکه تعدیل بودجه را در نظر داشته باشند مجلس هم چون میدید در کمیسیون کم شده بالاخره تصویب میکرد آخر باید فهمید که ما چه داریم بعد بودجه تصویب کنیم اگر سایر مخارج مملکتی را حساب کنیم شاید بودجه دربار بیش از اینها بشود البته مملکت مشروطه است اساس سلطنت باید با شکوه باشد خوب باشد اما در صورتیکه پول داشته باشیم وقتیکه داشته باشیم همانطور که از سایر مخارج میکاهیم از آنهم باید بکاهیم حالا بنده باز از ترس اینکه از موضوع خارج نشوم یک یادداشت هائی کرده بودم که بچه نحو این پولها جمع می شود ولی از آنها صرف نظر

میکنم برای اطلاعات اوامر آقای رئیس .. قانون محاسبات عمومی را بنده نمیتوانیم ازش صرف نظر کنم چون بعقیده بنده یکی از بهترین قوانین است چند ماده اش را هم بنده یادداشت کرده ام که بعرض آقایان نمایندگان میرسانم

در ماده دوازده قانون محاسبات عمومی مینویسد جز مالیاتهائی که بموجب قانون سالیانه بودجه تصویب می شود اخذ هر گونه مالیات دولتی (دیگر اینجا بودجه را عبارت از مالیات و مجارج هر دو دانسته است که ما فقط خرجش را حساب میکنیم و مالیاترا جزو بودجه حساب نمیکنیم) بهر اسم و رسم که باشد ممنوع است :

عمالی که امر باخذ این قبیل مالیاتهای ممنوعه بدهند و اشخاصیکه فهرست و تعرفه و اسناد آنرا بسازد و کسانی که متصدی وصول آن بشوند در شماره سارقین اموال دولت محسوب شده و از طرف دولت قانوناً تعقیب و مجازات خواهند شد

رئیس التجار - مربوط ببودجه دربار نیست .

شیروانی - چرا مربوط است اجازه بدهید بنده عرایضم را بکنم بعد اگر فرمایش دارید بفرمائید بنده این ماده از قانونرا خواندم حالا آقایان توجه بفرمائید که در مملکت چه خبر است و آنهائی هم که متصدی این امورند چه می کنند : در ماده چهل و یک قانون

محاسبات عمومی مینویسند وزراء در آخر هر سنه مالیه حساب های خود را مطابق مواد ذیل بطبع رسانید بنمایندگان توزیع و در خارج منتشر نمایند :

۱- حساب مخارج

۲- حساب عایدات

۳- محاسبات کل مالیه گویا این دیگر مربوط ببودجه سلطنتی نباشد باید وزراء در آخر هر سال محاسبات کل مالیه مملکت را بدهند حساب عایدات را قبلا بفهمیم مخارج را هم باید بفهمیم و ببینیم که در سال قبل چه شده لایحه تفریغ بودجه را باید بموجب قانون ما ملاحظه کنیم آنوقت در ثانی یک بودجه دیگر را شروع کنیم و بنویسیم و بالاخره بودجه سال قبل را با بودجه سال بعد تطبیق کنیم ببینیم عایدات و مخارج مملکت چه بوده این قانون را که خود آقایان مرقوم فرموده اند و آقای رئیس التجار هم که یکی از تصویب کنند - گان آن بوده اند :

اگر ما بودجه و امور مالیه را با اینها تطبیق نکنیم در واقع این قوانین را زیر پا گذاشته ایم :

در ماده ۴۲ مینویسد :

در اول هر سال هر یک از وزراء صورتی از مخارج دوره عمل منقضیه وزراتخانه خود ترتیب میدهند این حساب شامل کافه عملیاتی خواهد بود که از افتتاح تا اختتام دوره بعمل آمده است و مطالب ذیل در آن مندرج خواهد بود ؛

۱- اعتبارات معینه

۲- مخارجیکه از بابت حقوق دائنین دولت موقع خرج پیدا کرده است.

۳- وجوهی که بموجب حواله پرداخته شده است .

۴- تتمه مخارج که باید پرداخته شود .

۵- فاضل اعتبارات بر مخارج

۶- اعتباراتیکه کل یا جزء آن مصرف نشده و باید بر گشت و یا بسال بعد منتقل شود مطابق ماده (۵)

۷- مقایسه مخارج مشروحه در فصول و مواد بودجه ۷ دوره قبل از آن و تعیین اختلاف یا ذکر سبب آن .

۸- اعتبارات قطعی دوره عمل اینها یک مسائلی است که ما قبل از آنکه در بودجه نظر کنیم باید در آنها دقت کنیم و اینها از وظائف اولیه مجلس و کمیسیون بودجه است :

اگر اینها حقاً قانونست مجلس که مقنن آن بوده موظف است که بآن عمل کند و باید اول این قوانین را در نظر بگیرد و بعد بپردازد بیک لایحه چهارصد هزار تومانی و رأی بدهد :

ماده ۴۳ میگوید :

حساب های دوره عمل وزراء باید بیک نمط و از روی یک قاعده ترتیب شده و عین تقسیمات فصول و مواد بودجه های وزراء که بودجه دربار هم یکی از آنها است (البته دربار هم یک وزارتخانه خیلی مهمی است) رعایت این نکته شده باشد بنده فقط یک ماده واحده میبینم که بما میگوید ۴۰۰ هزار تومان باید تصویب کنید این بودجه نیست یک حواله است و یک تصویب نامه ایست مثل تصویب نامه های معمولی و بودجه نیست عرض کردم بودجه دو ستون دارد دخل مملکت خرج مملکت حالا بودجه خرج یکی یکی میآید اما بودجه جمع معلوم نیست بودجه یعنی چه ؟ اگر بطور کلی یک ماده خرجی را بیاورند اسمش را نمیشود بودجه گذاشت بودجه گذاشت بودجه باید جزء بجزء داده شود

بنده باید بفهم این پول یکی داده می شود در بیرون آقایان میفرودند که به بعضی فقراء و اشخاص مستحق داده میشود بنده کاملا موافقم بآن پیشخدمتها و اجزاء قدیم درباری متوفیها که چهل پنجاه سال است باین اساس مقدس خدمت کرده اند کاملا موافقم و اگر حق داشتم اضافه هم پیشنهاد میکردم اما باید معلوم شود که این اشخاص کی هستند البته آن اشخاص که استحقاق داشته باشند نه بنده بلکه تمام آقایان نمایندگان موافقند که بآنها داده شود

چون این مملکت تقریباً دار العجزه است اما باید بمستحق داده شود ولی من نمیدانم بکی میدهند مستحق است یا نه ؟ کار میکند یا نه ؟ اسمش چیست ؟ بنده هیچ این ها را اطلاع ندارم اما سایر بودجه ها مثلا بودجه معارف اگر بیاید کمیسیون بودجه هر ثباتی را می بینم رتبه و رسم و اسم فامیلی و نژاد و پدر و جد و همه چیزش را باید مطلع شوند والا تصویب نمیکنند اما اینجا یک مرتبه چهار صد هزار تومان تصویب می کنیم بعد هم می گویند یک عده اشخاص فقیر از این پول ارتزاق میکنند ما البته قسم خورده ایم که باساس سلطنت خیانت نکنیم و مملکت ما هم مملکت مشروطه است یکی از ارگان مشروطیت هم اساس سلطنت است و باید اساس سلطنت را اهمیت داد بنده هم یکی از آن اشخاصی هستم

که قسم خورده ام و باساس سلطنت اهمیت میدهم ولی اساس سلطنت عبارت از یکنفر است که ما یک قلم بودجه به مجلس بیاید و بفهمیم که اساس سلطنت را کی ها تشکیل میدهند و بما معرفی کنند البته اساس سلطنت هم یک حقوقی لازم دارد ولی پس از آنکه بودجه کل مملکت آمد ما باید به ببینیم برای اساس معارف اساس راهها چیزی منظور شده است یا نه آیا برای نیم فرسخ راه آهن یک بودجه پیش بینی شده یا خیر

آنوقت برای اساس سلطنت هم چیزی منظور کنیم و بنده هر چه فکر کردم غیر از تجمل و لوکس یک کلمه با شکوه تر پیدا کنم

البته تجملی است و باید هم باشد یک نکته را باید عرض کنم که همیشه حقوق در برابر انجام وظیفه و خدمت داده میشود هر کس در حدود خودش یک وظائفی دارد که باید بآن عمل کند وظیفه ثبات این است که در روز سیصد و چهارصد مینوت را ثبت کند و در مقابل ماهی سی و دو تومان بگیرد

یک کسی هم مقام شامخی دارد و باید یک امضاء بکند و چهارصد هزار تومان بگیرد بنده حرفی ندارم .

ولی آن حقوقیکه ملت میدهد باید طرف هم در مقابل برای انجام وظیفه حاضر باشد .

در قانون اساسی یک تکالیفی معین شده است که بنده اینجا برای جلب توجه آقایان نمایندگان میخوانم و آن اصل پانزدهم است که مینوسد :

مجلس شورای ملی حق دارد در عموم مسائل آنچه را صلاح ملک و ملت میداند پس از مذاکره و مداقه از روی راستی و درستی عنوان کرده با رعایت اکثریت آراء در حال امنیت و اطمینان با تصویب مجلس سنا بتوسط شخص اول دولت بعرض برساند که بصحه همایونی موشح و بموقع اجرا گذارده شود .

صحه همایونی را البته آقایان میدانند و لازم نیست بنده ترجمه کنم یکی از کارهای مهم مملکتی صحه هما یونیست و اصل پانزدهم قانون اساسی هم آنرا معین میکند بنده هم غیر از این حرفی نمیزنم : همینطور اصل هفدهم میگوید :

لوایح لازمه را در ایجاد قانونی یا تغییر و تکمیل ونسخ قوانین موجوده مجلس شورای ملی در موقع لزوم حاضر مینماید که با تصویب مجلس سنا بصحه همایونی رسانیده بموقع اجرا گذارده شود قبلا مینوسد باید بصحه همایونی برسد بعد بموقع اجرا گذاشته شود .

بنده که آن امضاء کننده را در اینجا نمی بینم که وظیفه خودش را در مقابل چنین بودجه انجام دهد : اصل هفتم متمم قانون اساسی هم میگوید :

اصل مشروطیت جزء و کلاء تعطیل بر - دار نیست . بسیار خوب من هم قبول دارم ولی در همین قانون اساس مشروطیت را هم تقسیم میکند در اصل بیست و هفتم مینویسد قوای مملکت بسه شعبه تجزیه میشود یکی قوه اجرائیکه یکی قوه قضائیه یکی قوه مقننه بعد مینویسد : سیم قوه اجرائیه که مخصوص پادشاه است یعنی قوانین و احکام بتوسط وزراء و مأمورین دولت بنام نامی اعلیحضرت همایونی اجرا میشود بترتیبی که قانون معین میکند : اساس مشروطیت تعطیل کنند مجلس هم نباید تعطیل شود امورات پارلمانی نباید معطل بماند اینها تمام جزو اساس مشروطیت تعطیل چون قوانین بصحه اعلیحضرت همایونی ئریسیده بنده بیست تا سی تا ماده از قوانین پیدا کرده ام که اگر بخواهم یکی یکی را بخوانیم اسباب تصدیع آقایان میشود که در تمام آنها نوشته شده باید بصحه اعلیحضرت همایونی برسد و تا دوره چهارم هم در قوانین معمول بوده است باید هم باشد چون بموجب قانون اساسی مشروطیت تعطیل بردار نیست ولی حالا تعطیل شده است برای اینکه آنکس که باید این قوانین را امضاء کند اینجا نیست .

آقا سید یعقوب - خیلی دلت میسوزد شیروانی - البته بنده طرفدارم و وکیل مشروطه هستم چرا دلم نسوزد : در اصل سی و پنجم باز مینویسد سلطنت ودیعه ایست که بموهبت اهالی از طرف ملت بشخص پادشاه مفوض شده ما هم مفوض کردیم یعنی ملت مفوض کرده است ولی حالا چه

عرض کنم که آیا این ودیعه درست حفظ شده است یا خیر این وظیفه خود آقایان است ...

رئیس - در بودجه مذاکره کنید

شیروانی - موافقت یا مخالفت با بودجه یک دلائلی میخواهد بنده هم که مخالفم باید دلائلم را عرض کنم : بنده میگویم در قانون اساسی نوشته شده که اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست یک جزئش هم اعلیحضرت همایونی هستند و اینجا تشریف ندارند این جقوق هم در مقابل انجام وظیفه داده میشود شما یک ثباتی که انجام وظیفه اش را نکند فوراً خارج میکنید در قانون استخدام هم آن مواد طولانی را مرقوم فرموده اید و اگر یکی یکساعت از وقتش دیر بیاید مواخذه می - کنید مملکت ما هم مشروط است و اساسش نباید تعطیل بشود ولی حالا یک جزئش تعطیل شده است

(همهمه بین نمایندگان)

شیروانی - اجازه بفرمائید دیگر اینکه اینجا گفتگوهائی راجع بقسم بود البته همه میدانند که ما قسم خورده ایم در قانون اساسی هم یک ماده راجع بقسم هست و آن اصل سی و نهم است که می گوید : هیچ پادشاهی بر تخت سلطنت نمیتواند جلوس کند مگر اینکه قبل از تاجگذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود با حضور اعضاء مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هیئت وزراء بقرار ذیل قسم یاد نماید :

من خداوند قادر متعال را گواه گرفته بکلام الله مجید و بآنچه نزد خدا محترم است قسم یاد میکنم تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم الی آخر . قضاوت این را هم بنظر مبارک آقایان نمایندگان واگذار میکنم که بالاخره آیا باین قسم عمل شده است یا خیر ؟

شاید از موضوع هم خارج است یکی دیگر از وظائف اعلیحضرت همایونی که قانون اساسی معین میکند اصل چهل ششم است مینویسد عزل و نصب وزراء بموجب فرمان همایونی پادشاه است :

در اصل چهل و هشتم میگوید : انتخاب مأمورین رئیسه دوائر دولتی از داخله و خارجه با تصویب وزیر مسئول از حقوق پادشاه نیست مگر در مواقعی که قانون استثناء نموده باشد .

ولی تعیین سایر مأمورین راجع بپادشاه نیست مگر در مواردی که قانون تصریح میکند اینهم یکی از کارهای بزرگ اعلیحضرت همایونی است مواد دیگر هم خیلی هست وظائف هم خیلی معین شده که البته حقوق هم در مقابل وظائف باید داده شود .

ولی ما وقتی میتوانیم حقوق بدهیم که در مقابل انجام وظیفه ببینیم : اینهم حق مخصوص مجلس شورای ملی است و هیچ کس غیر از مجلس حق ندارد که اخذ مالیات یا پرداخت حقوقی را معین نماید این از مختصات مجلس شورای ملی است پس کسیکه در مقابل انجام وظیفه اش تکاهل کرد یا میلش یا نکرد با و نباید حقوق داد :

یکی از ارگان بود وجود اعلیحضرت همایونی است که باید تشریف داشته باشند چون در قانون محاسبات عمومی معین میکند که بودجه مملکتی را شاه باید قبلا تعیین و تصویب کند .

رئیس التجار - خیر اینطور نیست این حقوق مخصوص مجلس شورای ملی است .

شیروانی - جرا اجازه بفرمائید بخوانیم : ماده چهل و نهم قانون محاسبات عمومی مینویسد وزیر مالیه در آخر هر سال باید تشکیل یک کمیسیون دوازده نفری که مرکب خواهد بود از شش نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی سه نفر از سنا و سه نفر از دیوان محاسبات از حضور همایونی استدعا نمایند تکلیف کمیسیون مزبور بقرار ذیل است . الی آخر . شاید قانون محاسبات عمومی جز قوانین فراموش شده باشد خیلی خوب حالا میخواهیم داخل در بودجه شویم و بودجه را تصویب کنیم در این لایحه مینویسد :

ماده واحده مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد مبلغ چهارصد و هشت هزار تومان از بابت بودجه دربار سلطنتی و حقوق ولایت عهد و مبلغ چهارده هزار و هفتصد تومان از بابت بودجه کابینه سلطنتی بابت هذه السنه سیچقان ۱۳۰۳ پرداخت نماید : میفرمائید بودجه دربار مطرح است : اینکه بود چه نیست این فقط یک اجازه ایست که میخواهند از مجلس شورای ملی بگیرند تا وزارت مالیه چهارصد و هشت هزار تومان بدهد بدربار سلطنتی البته یکی هم میاید و یک قبض رسیدی میدهد و یک پولی میگیرد در هر صورت این بودجه نیست این قانونی که بآقایان محترم ارائه دادم و تکالیف بزرگی که برای مجلس شورای ملی معین شده و بنده قرائت کردم اگر آنها رادر نظر بگیریم اسم این لایحه را نمیشود بودجه گذاشت بنده قبلا باید بفهمم بودجه دربار چه چیز است صورت جزئش را ببینم که یکی داده میشود چه مبلغ داده میشود آنهائی که میگیرند در مقابل انجام وظیفه میکنند یا نمیکنند همانطور که یک ثبات اگر انجام وظیفه نکند از اداره بیرونش میکنند .

همانطور هم آنکسیکه این حقوق باو داده میشود اگز انجام وظیفه نمیکند باید برود بنابراین بنده اولا از کمیسیون محترم تقاضا میکنم که صورت جزء این بودجه را بنظر مجلس برسانند که این حقوق بچه اشخاص داده میشود

ثانیاً در قسمت حقوق والا حضرت که اینجا تشریف دارند و مشغول انجام وظیفه هستند همینطور کابینه سلطنتی که مشغول کار است این دو قسمت را تجزیه نمایند .

البته اینها هم حقوق میخواهند ولی راجع باعلیحضرت همایون باشد تا هر وقت که تشریف آوردند در مملکت خودشان و وظائف خودشان را انجام دادند البته ملت هم بایشان حقوق خواهد داد والا ما نمیتوانیم بیک شخصی که در پاریس است و مشهور به پرنس است باین اسمها حقوق

بدهیم و مجلس نمیتواند باشخاص غیر معلوم حقوق بدهد و بنده مخالف هستم

مخبر - قسمت عمده اظهارات آقای شیروانی بیشتر شبیه بکنفرانس بود و هیچ مخالفت و موافقت با بودجه نفرمودند باین جهت بنده چون نمیخواهیم وقت مجلس را تضییع کنم داخل در جواب اظهارات ایشان نمیشوم یعنی وظیفه ندارم فقط آنچه وظیفه بنده است بعرض آقایان میرسانم اول فرمودند در قانون اساسی مشخص نشده است که مجلس راجع ببودجه دربار نظری بکند بنده تصور میکنم همچو چیزی نیست برای اینکه مجلس حق دارد در کلیه جمع و خرج مملکت مداخله کند و هیچ مربوط ببودجه دربار سلطنتی نیست در قسمت ثانی اطهاراتشان فرمودند که بنده اظهاراتم را تردید نکردم شما فرمودید معادل ده میلیون و عایدات دو سال نفت را گرفته اند .

بنده آن روز تکذیب کردم حالا هم تکذیب میکنم مطابق صورتیکه بکمیسیون بودجه دادند فقط ششصد و چهل هزار لیره بطور آوانس گرفته اند و اینکه فرمودند بدون اطلاع مجلس حق ندارند بنده تصور میکنم وزارت مالیه تا این اندازه حق داشته باشد که یک پولی از یک محلی بعنوان مساعده دریافت کند و بمصرف مخارج معوقه برساند بعد از محل خودش بگیرد و بپردازد جای دیگر ایشان فرمودند که در قانون اساسی تصریح ندارد که مجلس نظارت در خرج داشته باشد و هر چه راجع بجمع است باید تصویب کند .

شیروانی - بنده همچو چیزی عرض نکردم .

مخبر - شاید از یادتان رفته باشد چون از روی یادداشت میفرمودید ممکن است فراموش کرده باشید : جای دیگر فرمودند چون از سایر مخارج میکاهیم از بودجه دربار سلطنتی هم باید بکاهیم اگر راپورت را ملاحظه بفرمایند خواهند دید که ماهی شانزده هزار تومان از بودجه اعلیحضرت همایونی و دربار سلطنتی کسر شده همچنین ماهی چهار هزار تومان و کسری از بودجه والا - حضرت از سایرین بیشتر کم شده است : بعضی از نمایندگان (صحیح است) چنانچه ملاحظه میفرمائید و باز فرمودند که بودجه عبارتست از مالیات و خرج : در صورتیکه لغت بودجه یعنی جمع و خرج است و دیگر لازم نیست بگویند جمع و خرج یک قسمت هم راجع بقانون محاسبات عمومی فرمودند که هر کس مالیات های غیر قانونی را بگیرد در حکم سارق است : این مجلس و کمیسیون بودجه و بنده هم تصدیق میکنم اما در ضمن فرمودند که به بینید در این مملکت چه خبر است و حال آنهائیکه متصدی امورند معلوم است این وظیفه من نیست جواب عرض کنم هر وقت میل دارید از اشخاصی که متصدی اینکار ها هستند استیضاح کنید یک قسمت راجع بعایدات کل مملکت فرمودند این مربوط بقانون تفریق بودجه است و قانون تفریق بودجه سنوات گذشته که کمیسیون بودجه نرسیده مال سال گذشته هم هنوز دیر نشده است بلکه اگر بتوانند تا آخر سنه سیچقان ئیل هم لایحه تفریق بودجه سال قبل را بدهند باز دیر نشده است و خیلی فعالیت بخرج داده اند حتی در آن مملکت که پانصد ششصد سال است مالیه شان مرتب است نمیتوانند تفریق بودجه سال قبلشان را سه ماه از سال بعد گذشته بدهند : یک قسمت دیگر فرمودند که در آخر هر سال وزراء باید صورت مخارج را معین کنند راجع باین قسمت عرضی ندارم زیرا صریح ماده قانون است اما اینکه فرمودند بودجه جزء دربار سلطنتی نوشته نشده هیچوقت معمول نبوده استکه مجلس بودجه جزء دربار را مراجعه کند و تقریباً حسب المقاطعه یک مبلغی می داند اعضاء دربار هم هیچیک مشمول قانون استخدام نیستند .

آن ثباتیرا که میفرمایند سی و دو تومان حقوق دارد آنشخص مشمول قانون استخدام است

ولی اعضاء دربار نوکر شخصی اعلیحضرت هستند

معهذا خود کمیسیون دقت کامل در این باب کرده و صورت جزء آنهم الان در کمیسیون بودجه و در جیب بتده حاضر است ولی قرائتش را بنده بدون اجازه کمیسیون یا رأی مجلس مقتضی نمیدانم و برای اطلاع هم عرض میکنم که در آنصورت حقوق اعلیحضرت و دربار سلطنتی ماهیانه چهل هزار تومان بوده

است و از این مبلغی که کمیسین معین کرده است بعد از وضع حقوقیکه اعلیحضرت همایونی میگرفته اند باز هم یک مبلغ کسر شده است و تصور نمیکنم از این بابت چیزی بایشان برسد .

یک اظهاری هم فرمودند که این پولها در مقابل خدمت داده میشود و چون اعلیحضرت تشریف ندارند نباید داده شود بنده در این خصوص نمیتوانم اظهار عقیده بکنم .

ولی چون فرمودند این یک مخارج لوکس است بنده این را لوکس نمیدانم زیرا بتصدیق خودتان سلطنت یکی از قوای ثلاثه مملکت است

بنابراین باید حقوق داشته باشد و تصور نمیکنم لوکس باشد :

راجع بارکان مشروطیت هم چون خیلی تکرار فرمودید خواستم تذکر بدهم که یکی از آنها هم مجلس سنا است

رئیس - آقای طهرانی

(اجازه)

آقا شیخ محمد علی طهرانی - بنده وارد در مواد قانونی نمیشوم البته سه قوه که حکومت ملی را تشکیل می دهد هر کدام یک وظائف خاصی دارند

یکی از وظائف خاصه مجلس شورای ملی نظارت در بودجه مملکت است

بودجه مملکت هم شامل بودجه دربار سلطنتی و ادارات دولتی و مجلس شورای ملی است

ما و هر ملتی در هر دوره از ادوار یک ریاست فائقه داشته ایم و داریم و دارند .

ریاست فائقه مملکت ما البته با اعلیحضرت همایونی است تشریفات مطلقه بشخص سلطنت یا ریاست هر دولتی هم از وظائف خاصه اینملت است برای حفظ احترام و شئون ملی خودش در این هم شبهه نیست .

در صدر حکومت اسلام ریاست فائقه اش یک کیفیت خاصی داشت که اگر حساب کنیم در سال سیصد تومان بیشتر خرجش نبود بعد یک صورتهای دیگری پیدا کرد در دوره استبداد چون تمام قوای مملکت در شخص اعلیحضرت همایونی ثابت بود مالیه هم در تحت نظر ایشان بود هر قدر مقتضی میدانستند برای خودشان تهیه بودجه میکردند

اما امروز هم چنان که ملت متوجه بمجلس شورای ملی است متوجه بهیأت وزراء است و بمقامات عالیه هم که عبارات از مقام سلطنت است متوجه است

بالاخره ما وارد شدیم در یک مرحله دیگر و رژیم ما تغییر کرد :

از سلطنت استبداد بسلطنت مشروطه آمدیم .

یک بام و دو هوا هم بنده تصور نمیکنم شد یکوضع وضعیات دوره درباری قدیم یک وضع وضعیات دربار امروزه ما باید دربارمان را مقایسه کنیم با دربارهای سلطنتی دنیا و به ببینم وضعیات دربارهای سلطنتی دنیا با ریاست جمهوری آنها چطور است و بچه تناسب از برای دربار و معارف و نظام و داخله و سایر وزارتخانهاشان بودجه معین میکنند ما هم از روی همان تناسب معین کنیم تا در روزمره ملل حیه معرفی شده باشیم و باید روی همان تناسب معین وضع بودجه بنمائیم .

آقایان یک ماده واحده چهارصد هزار تومانی بمجلس پیشنهاد میکنند : آخر دربار هم اهمیت دارد و کمتر از یک وزارت خانه نیست و باید مثل سایر وزارت خانها بودجه جزئش بمجلس بیاید : وزارت دربار خیلی مهم است و باید سرمایه ملی ما را که عبارت از جواهرات مملکتی است و خون بهای ملت است حفظ کند اشیاء عتیقه را حفظ کند : کتابخانه مرا حفظ کند ..

(نمایندگان . (بطور همهمه) این طور نیست خارج از موضوع است)

طهرانی - بطور اجمال عرض میکنم ما این پولیرا که بدربار میدهم باید بفهمیم تشریفاتیکه از برای مقامات عالیه مملکتی هست چیست ؟

ما یک مؤسسات دولتی داریم یک مؤسسات سلطنتی قصور سلطنتی را ملاحظه میکنیم میبینیم تمام مخروبه شده عوائدی هم دارد و باید معلوم شود که چه میشود این پولیرا که ما میدهیم فقط برای حفظ شئونات مقام سلطنتی است یعنی مقام عالیه ملت ایران :

ولی باید بهمان تناسب که سایر ملل : ملل حیه : ملی که حکومت ملی دارند بودجه معیین میکنند ما هم همانطور معیین کنیم دیگر اینکه شخاص را ما نمیخواهیم ببینیم کی هستند ما باید ببینیم این پولی که ملت میدهد از برای حفظ شئونات و تشریفات تا چه حد است آنوقت شاید بیشتر بدهیم شاید کمتر بدهیم نه اینکه صورتاً یک بودجه مجملی را تقدیم کنیم باعلیحضرت همایونی یعنی ملت تقدیم کنید البته ما تشریفات سلطنتی مان را باید محفوظ بداریم اما صورتاً نباید یک شکلی باشد که این تشریفات برای ملت نباشد :

بنابراین باید دوائر مربوط بدربار معلوم باشد ولو اشخاصش معلوم نباشد ما هم باشخاص کار نداریم که کی ها هستند ولی اینجا هم بقول یکی از رفقا دارالعجزه نیست :

مالیاتیکه از ملت گرفته میشود باید صرف ملت و شئونات ملی بشود یکی از شئونات ملی هم دربار سلطنتی است .

آقای مخبر میفرمایند سابقه ندارد که بودجه جزء دربار بیاید خیلی چیزها سابقه ندارد مشروطیت هم سابقه ندارد تفکیک وزراء هم سابقه ندارد پس بنابراین باید سیر قهقرائی بکنیم و بر کردیم باستبداد این شکل که نمیشود :

وقتی ما قدم گذاشتیم در مرحله تجدد باید همه چیزمان صورت تجدد پیدا کند والا با این کیفیت بنده چطور میتوانم رأی بدهیم چهارصد هزار تومان یا بیشتر یا کمتر در مقدارش گفتگو ندارم) بپردازند بنده در مسئله تشریفات و شئونات ملی صرف دارم و باید دید ملت که این اندازه پول میدهد چه اندازه تشریفات برایش هست وقتیکه یکنفر از سفراء یا ده نفر در دربار وارد شدند آن تشریفاترا که ملت ایران لازم میداند بعمل میآید یا نه ؟ بنظر خفت مینگرند یا نمینگرند از این جهت مخالفم و باید صورت جزء بودجه دربار معلوم شود تنها فرقی که دارد این است که وزیر دربار مسئول شخص اعلیحضرت همایونی است ولی سایر وزراء مسئول مجلس شورای ملن هستند : در هر صورت ما نمیتوانیم بگوئیم سابقه ندارد آیا باید ما هر چیزی که از سابق بود ادامه بدهیم و بگوئیم معمول نبوده ؟ اگر اینطور است پس باید هیچ پابدائره ترقی نگذاریم بنابر این بنده مخالف هستم .

رئیس - پیش نهادی از طرف آقای شیروانی رسیده است قرائت میشود)

(بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم که بودجه دربار سلطنتی بکمیسیون عودت داده شود و پرداخت آنهم موقتاً توقیف گردد تا بودجه کل مملکتی حاضر و تعدیلی در بودجه ها بعمل آمده و بودجه دربار هم تنظیم و بتصویب مجلس برسد .

رئیس توضیحی دارید .

شیروانی - همانطور که عرض کردم باید صورت جزو این بودجه را بدانیم و مجلس شورای ملی باید مطلع شود که این مبلغ بچه مصرف میرسد اسامی اشخاص را هم اگر آقای مخبر مقتضی نمی دانند بنده مقتضی میدانم که در مجلس قرائت شود تا ملت بفهمد که بچه اشخاص پول میدهند

بنابر این بنده تقاضا کردم که این بودجه عودت داده شود بکمیسیون پرداختش هم موقتاً توقیف شود تا بودجه کل مملکتی حاضر شود صورت جزئش هم تا دو سه روز دیگر تهیه شود بعد مجدداً بیاورند به مجلس

رئیس - آقای سلیمان میرزا فرمایشی دارید ؟

سلیمان میرزا - بلی

آنکه آقای شیروانی میفرمایند مراجعه شود بکمیسیون تا صورت جزء آن حاضر شود گویا فراموش فرموده باشند که آقای مخبر کمیسیون اظهار کردند صورت جزء آن حاضر است بنابر این اگر شخصاً میخواهید ملاحظه کنید بفرمائید اگر میخواهید در مجلس علنی قرائت شود آن هم بسته برأی مجلس است :

بنابر این معطلب دیگری ندارد الان ماه ششم سال است و بایستی خیلی زودتر یعنی قبل از سال بودجه ها میگذشت والا اگر باین ترتیب بخواهید بودجه ها بر گردد بکمیسیون و دوباره بیاید بمجلس اسباب معطلی خواهد بود و بودجه ها نخواهد گذشت و کمیسیونهم تقریباً دویست هزار تومان و کسری از بودجه دربار کم کرده است و بیشتر از اینهم کسر نخواهد کرد و خوب است زودتر رأی داده شود تا حساب آن یک دوازدهم ها ئیراهم که رأی داده ایم زودتر روشن شود و اگر تفاوتی دارد کسر شود :

بنابر این اگر زودتر رأی گرفته شود بهتر است

رئیس - رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای شیروانی . آقایانیکه این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس - تصویب نشد : آقای رئیس التجار موافقید :

رئیس التجار - بلی

رئیس - بفرمائید

رئیس التجار - بودجه دربار سلطنتی در مجلس اول قریب ششصد هزار تومان و کسری بود در مجلس دوم صورت جزء آنرا خواستند با یک دقت و پیچیدگیهائیکه از طرفین یعنی دربار و مجلس شد بالاخره گویا بچهارصد و هشتاد هزار تومان قرار داده شد این ماهی چهل تومان بود تا ریاست وزرائی سید ضیاء واو ماهی ده هزار تومان کسر کرده و شده بود ماهی ۳۰ هزار تومان در دوره چهارم که بنده هم یکی از اعضاء کمیسیون بودجه بودم آوردند بمجلس و کمیسیون همان ماهی ۳۰ هزار تومانرا تصویب کرد

حضرت والاهم آنوقت در فرهنگ تشریف داشتند بودجه ایشانهم چهارده هزار تومان و کسری نقد و مقداری جنس بود چهار هزار تومان و کسری آنرا کمیسیون کم کرد ماهی ده هزار تومانرا در سال اول دوره چهارم هم همین طور معمول بود آنوقت هم آقای مشارالملک وزیر دربار بودند و یا این ماهی ۳۰ هزار تومان دربار را بخوبی اداره میکردند و ماهی ۳۰ هزار تومانهم باعلیحضرت صرف

جیب میدادند

البته دربار را نمیشود حقوق نداد دربار متعلق بمملکت است و مادامیکه شاه هست دربار هم لازمست

حالا شاه بوظائفش عمل بکند یا نکند آن خارج از موضوعست .

ولی بعقیده بنده دربار برای مملکت لازمست و باید باشد اجزای مخصوص هم دارد ربطی بشخص اعلیحضرت ندارد

بالاخره والا حضرت وقتی مسبوق شدند در پاریس بودند و یک تلگرافی بتوسط حضرت آقای رئیس به مجلس کردند که من با این ده هزار تومان نمیتوانیم و خواهش کردند که مجلس تجدید نظری کند .

کمیسین بودجه که بنده هم یکی از آنها بودم در این باب راجع بتکافو کردن ده هزار تومان مذاکرات مفصلی کردم و بالاخره گفتند بیشتر داده نمیشود همینطور هم شد تا اواخر سال دوم مجلس چهارم که آقای قوام السلطنه یک پیشنهاد هائی تهیه کرده بودند و تصادف کرد با ریاست وزرائی آقای مستوفی الممالک و ایشان آن پیشنهاد را آوردند بمجلس که یکی از آنها این بود ماهی ده هزار تومان علاوه بر ۳۰ هزار تومان بدربار سلطنتی داده شود ماهی چهار هزار تومان علاوه بر ده هزار تومان مصوبه برای والا حضرت و تصویب بکنیم با آنکه بنده آنوقت از موافقین دولت بودم کمیسیون هم تصویب کرده بود معذلک مخالف کردم چون معتقد بودم که برای دریار سی هزار تومان کافیست و هرگاه کافی هم نباشد آن سال را باید پرداخت و بتوسط آقای قوام الدوله در سر سرای مجلس بحضرت اشرف آقای مستوفی الممالک پیغام دادم که بنده با این پیشنهاد مخالفم و همان ۳۰ هزار تومان کافیست ایشان هم در تعقیب عرایض بنده آنروز را خواهش کردند که از دستور خارج شود تا در آن تجدید نظری بشود ولی مجلس مخالفت کرد و آقایان نمایندگان فرمودند موافقیم و همان چهل هزار تومانرا تصویب کردند راجع بحقوق والا حضرت هم بنده در کمیسیون خیلی جدیت کردم که اضافه نشود و همان ده هزار تومانرا کافی میدانستم حتی نمیدانم بچه وسیله بوالا حضرت خبر رسیده بود و بنده را احضار کردند و فرمودند مگر تو مخالف هستی بنده عرض کردم صلاح شخص اعلیحضرت و والا حضرت را در این موقع اینطور میدانم که بیش از این چیزی داده نشود :

بالاخره ماهی چهل هزار تومان از اعلیحضرت و چهارده هزار و پانصد تومان والا حضرت تصویب و داده شد این دوره هم که بودجه دربار بکمیسیون بودجه آمد بنده با همان ۳۰ هزار تومان موافق بودم که بدربار داده شود ولی آقای شنخ العراقین زاده بیست و چهار هزار تومان پیشنهاد کرد و تصویب و داده شد .

بودجه والا حضرت هم همان ده هزار تومان تصویب شد . و همینطور هم بمجلس پیشنهاد شد اما اینکه ناطق محترم آقای شیروانی فرمودند که باید بودجه جزء دربار داده شود این اصل راجع بدربار نیست وزیر دربار مسئول مجلس نیست فقط مسئول شخص اعلیحضرت تست و آنچه هم که داده میشود راجع بصورت مخارجیست که قبلا در کمیسیون داده شد حالا هم آقای مخبر فرمودند که نیست در آن صورت ماهی ۳ هزار تومان هم از اصل بودجه کم شده و ماهی بیست و چهار هزار تومان شد و سایر ترتیبات آن با مراجعه بدولت با خود وزیر دربار است و آنرا بنده نمیتوانم عرض کنم و باید در اصل بودجه که بیست و چهار تومانست خودشان یک ترتیبی بدهند چون معادل شش هزار تومان کسر شد و اگر اعلیحضرت هم صرف جیب بگیرند باید آن مبلغ ۳ هزار تومان دیگر هم بسایر حقوقات دربار سرشکنی بشود خلاصه تا وقتیکه ما معتقد باشیم مملکت دربار لازم دارد حقوق هم باید داده شود و بنده این بیست و چهار هزار تومانرا هم زیاد نمیدانم و همچنین اشخاصی هم که در مقابل تصور میکنند برای والا حضرت ده هزار تومان کم است بنده کافی میدانم زیرا اعضاء دستگاه والا حضرت همان اعضاء دستگاه سلطنتی هستند اعضاء سلطنتی که در دربار هستند همه یکی هستند و فرقی ندارد اعلیحضرت تشریف ندارند در خدمت والا حضرت هستند و بعقیده بنده آنچه را که در کمیسیون بودجه معین کرده است (بدون اینکه سابقه برای صورت جزءش باشد) کافیست و کمیسیون هم دقتهای خودشرا در اینخصوص کاملا مراعات کرده است اما اینکه آقای شیروانی فرمودند باید اول جمع را ببینیم بعد خرجش را تصویب کنیم بنظر بنده جمع مملکت مسلم است و خرج مملکترا باید اول وزراء از روی جمع معین کنند و بمجلس پیشنهاد کنند مثلا اگر یک مملکتی سالی دویست کرور عایدات داشته باشد و پنجاه کرور مخارج باید مطابق مخارجش مالیات بگیرد یا اگر مملکتی شصت میلیون مخارج و پنجاه میلیون عایدات داشت تا حدی ممکنست از مخارج آن کم کرد اما اگر یک مخارجی باشد که لازم باشد آنوقت باید ملت آن مملکت مالیات بدهند تا اینکه بر عایدات مملکت افزوده شود پس هیچوقت نمیشود خرج لازم را معطل گذاشت .

(جمعی گفتند مذاکرات کافیست و بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس - رأی میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس - معلوم میشود کافیست : آقای تدین راجع بچه موضوعست :

تدین - چون در این ماده واحده مجموع مخارج دربار سلطنتی و حقوق ولایات عهد را بمبلغ چهارصد هشت هزار تومان معین کرده است در صورتی که از مبلغ دویست و هشتاد و هشت هزار تومان متعلق بدربار سلطنتی میشود وصد بیست هزار تومان متعلق بولایت عهد بنده تقاضای تجزیه میکنم یعنی قسمت اول که حقوق دربار سلطنتی دویست و هشتاد و هشت هزار تومان است از چهارصد و هشتهزار تومان موضوع شود

رئیس - بنده گمان میکنم این تقاضا کمیسیون باید بکند در صورتیکه باین ترتیبی که تقاضا کردید رأی گرفته شود اگر یکی از آنها رد شد دیگر نمیشود مجدداً پیشنهاد کرد

مخبر - نظر کمیسیونهم همین است و از این چهارصد و هشت هزار تومان دویست و هشتاد و هشت هزار تومان حقوق دربار سلطنتی و صد و بیست هزار تومان حقوق ولایات عهد است

رئیس - خوب هر چه را میخواهید موضوع کنید بکنید مابقی را پیشنهاد کنید

یکنفر از نمایندگان - تقاضای تجزیه کردند :

رئیس - نمیشود تجزیه بشود زیرا اگر یکی از آنها رد شد دیگر نمیشود پیشنهاد کرد .

مخبر - عرض کردم از این چهارصد و هشت هزار تومان دویست وهشتاد و هشت هزار تومان حقوق ولایات عهد است چهارده هزار و هفتصد تومانهم مخارج کابینه سلطنتیست .

رئیس - از چهارصد و هشت هزار تومان یکصد و بیست هزار تومان موضوع میکنند ؟

مخبر بلی -

رئیس - پس سیصد و دو هزار و هفتصد تومان خواهد ماند پیشنهاد از اینقرار خواهد بود قرائت میشود

(بشرح ذیل قرائت شد)

مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که مبلغ دویست و هشتاد و هشت هزار تومان از بابت بودجه سلطنتی و مبلغ چهارده هزار هفتصد تومان بودجه کابینه سلطنتی بابت هذه السنه سیچقان ئیل هزار وو سیصد و سه پرداخت نمایند)

امیر احتشام - اینرا که پیشنهاد کرده است .

رئیس – پیشنهاد نیست ماده واحده است که کمیسیون داده بود پس میگیرد و اینرا پیشنهاد میکند چون تقاضای تجزیه ممکن نیست برای اینکه اگر یکی از آنها رد شد دیگر نمیشود پیشنهاد کرد :

ملک الشعراء فرمایش آقای رئیس صحیحست و اصلا بیخود آقای مخبر تقاضای تجزیه را قبول کردند بعضی از نمایندگان خوبست تنفس داده شود .

بعضی دیگر - تنفس برای چه باید مطلب تمام شود .

رئیس - رأی میگیریم باینکه تنفس داده شود یا نه آقایانی که موافقند قیام نمایند .

(اکثر برخاستند) رئیس - تصویب شد .

در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیمساعت)

(مجدداً بریاست آقای سهام السلطان نایب رئیس تشکیل گردید)

مخبر - در موقع تنفس کمیسیون بودجه منعقد شد و برای رفع اختلاف نظری که فیمابین آقایان بود ماده واحده دیگری تنظیم شد تقدیم میشود و آن ماده واحده سابق استرداد میشود

(بشرح آتی خوانده شد)

ماده واحده – مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد مبلغ صد و بیست و دو هزار هفتصد تومان بشرح ذیل بودجه هذه السنه سیچقان ئیل هزار و سیصد و سه دربار ولایت عهد و کابینه سلطنتی را پرداخت نماید :

الف - بودجه دربار سلطنتی دویست و هشتاد و هشت هزار تومان :

ب – بودجه ولایت عهد صد و بیست هزار تومان .

ج - بودجه کابینه سلطنتی مطابق صورت مصوب ایت ایل چهارده هزار و هفتصد تومان

نائب رئیس - ماده واحده مطرحست : آقای شیروانی :

(اجازه)

(جمعی از نمایندگان - رأی بکفایت مذاکرات داده شده است)

شیروانی - مطابق نظامنامه - داخلی مطابق معمول مجلس مطابق شرحی که بآقای مخبر فرمودند این یک ماده جدیدی است که از طرف کمیسیون پیشنهاد شده در اینصورت باید طبع و توزیع شود بعد تحت شور گذاشته شود .

نایب رئیس - در صورتی که مذاکرات کافی شده است گمان میکنم که دیگر نمی شود مذاکره کرد

جمعی از نمایندگان – صحیحست

نایب رئیس - آقای تدین

(اجازه)

تدین - چون آقای شیروانی اشاره بنظامنامه کردند تصور میکنم اینطور نباشد رأی گرفته شد باینکه مذاکرات کافیست و این ماده واحده جدید هم دیگر کلیات ندارد تقاضای تجزیه شده بود و حالا باینصورت در آمده است و بنده تقاضا میکنم رأی گرفته شود

نایب رئیس - پیشنهادی از طرف آقایان سرکشیک زاده و آقای سید یعقوب و شیروانی راجع بتجزیه رسیده است قرائت میشود بعد رأی گرفته میشود

(بترتیب ذیل قرائت شد)

پیشنهاد میکنم که بسه فقره بودجه دربار بطور تجزیه از مجلس اخذ رأی شود .

نایب رئیس - آقای سرکشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده - بنده قبل از تنفس تقاضای تجزیه کرده بودم ولی آقای رئیس بمناسبت اینکه ماده واحده مشتمل بر فقرات متعدده میشود به بنده اجازه ندادند و فرمودند ممکن نیست تجزیه شود ولی وقتی که نظر کمیسیون این شد که ماده واحده دارای فقرات باشد تصور میکنم موافق ماده ۹۹ نظامنامه داخلی این حق بما داده شده است که تقاضای تجزیه بکنیم .

نایب رئیس - آقای آقا سید یعقوب

(اجازه)

آقا سید یعقوب - بنده خواستم عرض کنیم پیشنهاد با همان چیزیست که کمیسیون تصویب کرده است یعنی کمیسیون ماده واحده را در تحت ۳ فقره مرتب کرده و بمجلس پیشنهاد کرده است اینست که پیشنهاد ما با پیشنهاد کمیسیون محترم مخالفت اساسی ندارد

نایب رئیس – آقای دست غیب

(اجازه)

دست غیب - بنده با تجزیه مخالفم

بعضی از نمایندگان - موافق نظامنا حق دارند :

نایب رئیس - پس راپورت کمیسیون تقسیم میشود بسه فقره)

شاهزاده شیخ الرئیس - مجدداً قرائت شود

(مجدداً بشرح فوق خوانده شد)

رئیس - شاهزاده شیخ الرئیس

(اجازه)

شیخ الرئیس - خوبست آقای مخبر توضیح بدهند که این راپرت جدید با راپرت اولیه چه فرق دارد آن راپرت اولی مشتمل بر سه فقره بود اینهم هم همینطور است اگر همان اشکالی که در راپرت اول بود حالا هم است پس چه فرق میکند ولی اگر آن اشکالی که در پیشنهاد اول بود بواسطه این پیشنهاد ثانی رفع میشود خیلی خوبست ولی بنظر بنده همان اشکالی که در راپرت اولی بود در این راپرت هم هست

نایب رئیس- آقای تدین

(اجازه)

تدین - مقصود تجزیه این بود که تکلیف وزارت مالیه در موقع پرداخت این مبلغ معلوم باشد برای اینکه همانطور که ملاحظه میفرمائید در آن راپرتی که از طرف کمیسیون تقدیم مجلس شده است اینطور نوشته شده است : وزارت مالیه مجاز است که مبلغ چهارصد و هشت هزار تومان از بابت بودجه دربار سلطنتی و ولایات عهد بپردازد در اینجا وزارت مالیه بلاتکلیف می ماند که چه مبلغ از این ۴۰۸ هزار تومان را باید بدربار سلطنتی تخصیص بدهد و چه مبلغ را بولایتعهد : بنابر این لازمست که بالصراحه معین شود باینواسطه تقاضای تجزیه شد برای اینکه تکلیف وزارت مالیه معلوم باشد و در آخر ماده واحده هم تصریح می کنند که مبلغ چهارده هزار هفتصد تومان بابت مخارج کابینه سلطنتی است

بنابر این ماده واحده بسه جزء تجزیه میشود :

یکی بودجه دربار سلطنتی

دیگری بودجه ولایتعهد

یکی هم مخارج کابینه سلطنتی

اما قسمتیرا که شاهزاده شیخ الرئیس فرمودند که تکلیف چه خواهد شد

تکلیفیرا نطامنامه داخلی معین کرده وما تکلیف علیحده نخواهیم داشت

نایب رئیس-دو فقره پیشنهاد از طرف آقایان شریعت زاده و عظیمی رسیده است قرائت میشود

ولی گمان میکنم که این پیشتهادها مورد نداشته باشد

(پیشنهاد آقای شریعت زاده بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم که راپرت دربار بدو قسمت تجزیه و تقسیم شود

یک - مخارج رسمی و مراسم تشریفاتی از حیث انجام وظایف سلطنتی

دو - مخارج شخصی

(پیشنهاد آقای عظیمی نیز بقرار ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم دویست و هشتاد و هشت هزار تومان حقوق دربار نیز تجزیه شود

یعنی حقوق شخص سلطنت علیحده و بودجه دربار علیحده تعیین شود

نایب رئیس - آقای شریعتزاده

(اجازه)

شریعت زاده - بنده برای توضیح پیشنهاد خودم لازم میدانم یک مقدمه ای را بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که تذکر بآن ضرورت دارد

این مقدمه دو جزء دارد :

یکی موافقت شخص من اصولا با بودجه دربار سلطنتی

یکی دیگر با شکل مخالفتی که امروز نسبت ببودجه شده است و در این مخالفت استناد بقوانینی شده است که مربوطست باعتراض تخلف از انجام وظایف .

مقصود این بود که با این قسمت از اعتراضات دربودجه موافق نیستم واز نقطه نظر رژیم و اصول مشروطیت وجود دربار سلطنت حتمی است بنابراین بودجه اش هم حتمی است .

مسئله نسبتهای تخلف از انجام وظیفه طرحش در مجلس منشأء آثار قانونی نیست

زیرا در اصول مشروطیت یک مجازاتی راجع بتخلف کننده که اجرایش در دست مجلس شورایملی باشد مترنب نشده است و اصولا هیچ تردیدی نیست که شخص پادشاه یا رئیس مملکت یک زندگانی دارد که مناسب است با مقام نمایندگی و ریاست کل مملکت و البته یک مخارجی دارد که اینمخارج از طرف ملت باید داده شود .

دربار یک مؤسسه رسمی مملکتی است و مخارجیکه بآن تعلق میگیرد باید بموجب قانون بودجه معین شود و در تحت نظارت قانونی وزارت مالیه بمصرف برسد بنابر این بنده معتقدم باینکه تشخیص داده شود که برای انجام مراسم تشریفات یک مقامیکه قوه عالی یک ملتی است مخارج لازمه چقدر است و بنظر بنده تشخیص این موضوع باید در تحت نظر یک کمیسیونی باشد که مرکب از سه نفر باشند از کمیسیون بودجه یک نفر از دربار یک نفر از وزارت مالیه هم یک نفر معین شود که بنشینند و جزئیات مطلب را ملاحظه نموده یک بودجه معین کنند که در تحت نظر وزارت مالیه بمصرف برسیدگی دیگر راجع بمخارج شخص اعلیحضرت همایونی آزادی مطلقه دازند و مثل مواجب شخصی است و بهر قسم که خودشان میل دارند خرج میکنند و هیچ قسم کنترل نباید بشود از این نقطه نظر بود که بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم .

مدبر الملک - بنده میخواستم اخطاراً عرض کنم که رعایت نظامنامه نشده است توضیح باید خیلی مختصر باشد آنقدر که توضیح نمیشود داد .

نایب رئیس - گمان میکنم خیلی مختصر بود : نظر کمیسیون چیست ؟

مخبر - کمیسیون بدلایل زیادی نمیتواند این پیشنهاد را قبول کند یکی از دلائل همان مطلبی استکه خودشان فرمودند و راجع بمخارج شخصی و مخارج دربار کمیسیون کاملا دقت کرده و مطابق صورتی که در کمیسیون فرائت شده والانهم حاضر است و اگر مجلس رأی بدهد قرائت میشود این بودجه تمام راجع بدربار وموسسه سلطنتی است و باسم اعلیحضرت همایونی بهیچوجه نیست ،

نایب رئیس - آقای عظیمی توضیجی دارید بفرمائید .

عظیمی - با توضیحاتی که آقای شریعت - زاده دارند دیگر بنده عرضی ندارم

نایب رئیس - پیشنهادی از طرف آقای دولت آبادی در همین زمینه رسیده است قرائت میشود .

(بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم که حقوق شخص شاه از بودجه دربار تجزیه شود ،

نایب رئیس - آقای دولت آبادی

(اجازه)

دولت آبادی - چون یک اصلاحات اساسی در امور دربار لازم است و همه آقایانهم تصدیق میکنند که تشکیلات حالیه دربار چندان رضایت بخش نیست این استکه باید حقوق شخص شاه از بودجه دربار مجزی شود و مابقی که متعلق بدربار است یک کمیسیونی بنشینند و تشکیلاتی بدهند و یک قانون استخدام مخصوصی برای آنجا بنویسند که دربار از این طریقی که حالا هست آبرومندتر باشد و مرکز شرافت و تشریفات مملکتی مطابق احتیاجات امروزه مملکتی تأسیس شود این استکه بنده تقاضا کردم حقوق سلطنتی از حقوق دربار تجزیه شود

نایب رئیس - آقای تدین

(اجازه)

تدین - بنده محض رعایت حال مستخدمین جزء دربار و اینکه ممکن است نسبت بآنها از نقطه نظر حقوق بی عدالتی شود موافقم با اینکه مخارج مستخدمین دربار و اجزاء جزء از مخارج شخص اعلیحضرت محزا شود ولی الساعه این پیشنهاد را عملی نمیدانم زیرا اطلاعات عمیقه در این باب نداریم و نظامنامه و قانونی تهیه نشده است و فوراً نمیتوانیم تشخیص بدهیم که از این بیست و چهار هزار تومان چقدر متعلق بشخص اعلیحضرت باشد و چقدر متعلق بحقوق مستخدمین و ما نمیتوانیم علی المعیا و بدون رعایت یک شرائط و ترتیباتی رأی بدهیم که فلان مبلغ متعلق بشخص اعلیحضرت و فلان مبلغ متعلق بمستخدمین باشد و اگر چنانچه باین وسیله هم این لایحه به کمیسیون بر گردد .

بنده تصور میکنم مدتی طول میکشد و نتیجه این خواهد شد که از اول سال تا موقعی که ترتیب بیست و چهار هزار تومان در کمیسیون تصویب شود بطور علی الحساب یک پولهائی بگیرند و این ترتیب بعقیده بنده صحیح نیست .

بنابر این ممکن است از طرف خود

آقایان نمایندگان در این باب طرح قانونی پیشنهاد و بدولت تذکر داده شود که یک لایحه ترتیب بدهد و بمجلس بیاورند آنوقت در آن زمینه صحبت میکنیم و خیلی تعجب میکنم از اینکه مدتی است این بودجه بمجلس آمده است و تقریباً ششماه یا کمتر است که بودجه های کل مملکتی بمجلس آمده و طبع و توزیع شده و آقای دولت آبادی ممکن بود یک طرح قانونی پیشنهاد کنند نه اینکه بنده موافقم چون این پیشنهاد را عملی نمیدانم از رفقای خودم آقای شریعت زاده و آقای عظیمی خواهش میکنم که عجالتاً پیشنهادهای خود را مسترد و موکول ببعد کنند .

وزیر مالیه - بنده چون تازه پست وزارت مالیه را عهده دار شده ام درست اطلاع ندارم از اینکه در کمیسیون بودجه چه واقع شده است لیکن اظهاری که آقای مخبر کمیسیون بودجه کردند قدری اسباب نگرانی بنده شد ایشان فرمودند در این راپرتی که کمیسیون داده است تمام متعلق بدربار است و باسم اعلیحضرت چیزی منظور نشده است .

یکنفر از نمایندگان - بلندتر وزیر مالیه در محل نطق - آقای مخبر اظهار داشتند این چیزیکه برای دربار منظور شده در کمیسیون با دقت ملاحظه شده از برای اعلیحضرت چیزی منظور نشده است . بنابر این بنده عرض کردم چون سابقاً در اینکار نبودم و سابقه ندارم و مستقیماً هم در اینکار دخیل نبودم نمیدانم مطلب از چه قرار است ولی اظهار ایشان اسباب نگرانی من شد و اگر اینطور باشد نمیدانم چه صورت دارد . حالا اعم از اینکه تجزیه شود یا نشود بنده تکلیفم را نمیدانم که دفاع کنم یا نکنم خوب است در این باب توضیحات بهتری داده شود که معلوم شود مطلب از چه قرار است و بنده هم تکلیفم را بدانم .

مخبر - بنده مقصودم از اینکه عرض کردم کمیسیون برای اعلیحضرت حقوق منظور نداشته این نبود که ایشان حقوق داشته اند و قطع شده مقصودم این بود که از طرف دربار یک صورتی اینجا فرستاده بودند و در آنصورت که مخارج را ماهی چهل هزار تومان معین کرده بودند نوشته شده دریافتی اعلیحضرت سیزده هزار تومان و مخارج دربار بیست و هفتهزار تومان ولی این بیست و چهار هزار تومانی که کمیسیون تصویب کرده است برای مخارج درباره سلطنی که در تحت ریاست عالیه اعلیحضرت همایونی خواهد بود

وزیر مالیه - پس اشکال بنده وارد است و نمیدانم مجلس شورای ملی چطور رأی میدهد . آقای مخبر می فرمایند بیست و هفت هزار تومان از برای دربار منظور بوده است . سیزده هزار تومان برای اعلیحضرت حالا آن بیست و هفت هزار تومان را بیست و چهار هزار تومان کردند و برای شخص اعلیحضرت مملوم نیست چه شده است

مخبر - بنده مقصودم این نبود عرض کردم صورتی که خود دربار فرستاده اند این بوده است پیشنهاد دولت هم ماهیانه در حق اعلیحضرت چهل هزار تومان بود ولی کمسیون ماهیانه در حق اعلیحضرت و دربار بسیت وچهار هزار تومان منظور کرد یعنی سالی دویست و هشتاد و هشتهزار تومان و در حق والاحضرت هم سالیانه صد و بیست هزار تومان معین کردند یعنی ماهی ۱۶ هزار تومان از حقوق اعلیحضرت و بودجه دربار کسر کردند

نایب رئیس - آقای شیخ العراقین زاده .

(اجازه)

شیخ العراقین زاده - اینجا صحبت بودجه دربار وزیران و حقوق اعلیحضرت همایونی نبود مقصود این بود که از طرف دولت بودجه هائی که پیشنهاد شده یک قلم بنام دربار بود . کمسیون بودجه نسبت باین بودجه دربار که ار طرف دولت آمد و ۴۰۰۰۰ تومان بود پس از مطالعات ۲۴۰۰۰ تومان پیشنهاد کرد حالا این مبلغ چه مقدارش مال اجزا جزء دربار است یا چه مقدارش مال شخص اعلیحضرت بوده کمیسیون بودجه وارد در این موضوع نمی شود . بنابر این سوء تفاهم را برای آقای وزیر مالیه جائز نمیدانم و مذاکرات را هم کافی میدانم .

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)

نایب رئیس - گویا در پیشنهاد مذاکرات کافی باشد آقای وزیر مالیه هم گمان می کنم با این اظهارات موافق شده باشند

وزیر مالیه - بنده تصور میکنم امروز باید رأی این مسئله را مسکوت عنه گذاشت چون بنده که وزیر مالیه هستم هنوز درست مطلب را نفهمیدم و گمان میکنم یک رأئی گرفته میشود که درست مطلب روشن نیست استدعا میکنم مسکوت عنه باشد یا بفهمیم تکلیف چیست

نایب رئیس - آقای تدین

(اجازه)

تدین - مطلب همان بود که آقای شیخ - العراقین زاده اظهار فرمودند سابقه مجالس گذشته هم همین طور بوده است مجلس چهارم در هر سالی که بودجه ها را تصویب میکرد خواه جزء خواه کل یک مبلغی بعنوان بودجه دربار سلطنتی تصویب می کرد بدون این که وارد در اقلام جزء بشود لذا دیگر صورت جزء را دادن و اشخاصی و محلهائی این چهل هزار تومان را معین کردند این رسمی نیست و کمسیون هم هیچوقت آن اقلام را برسمیت نگاه نکرده برای اینکه اقلام دست خودشان بوده و هر طور خواسته اند نوشته اند بنابر این کمسیون

در اقلام جزء وارد نشده و بعنوان مخارج دربار رویهمرفته چهل هزار تومان تصویب کرده .

کمسیون بودجه امسال یکدلایلی داشته است که آندلایل او را وادار کرده است یا این که قانع بشود و خوش را قانع بکند و عقیده پیدا کند که چهل هزار تومان برای دربار سلطنتی در ماه زیاد است و بیست و چهار هزار تومان کافی است که بدربار داده شود

البته تصدیق میفرمائید که این لغت هم لغت تشریفاتی است .

عوض اینکه بگویند باعلیحضرت و سایر مخارج از نقطه نظر احترامات یک فرمولی است که میگویند دربار سلطنتی و همانطوری که با چهل هزار تومان معمول میداشتند با این بیست و چهار هزار تومانهم معمول میدارند

ولی اینکه فرمودند مسکوت عنه بماند چون ایشان تازه وزارت مالیه را قبول کرده اند و اطلاعاتشان کمست این را بنده قبول نمیکنم

برای اینکه یک بودجه از یک کابینه که خودشانهم در هیئت وزراء مطرح شده است و به امضای شخص رئیس الوزراء وزیر مسئول تقدیم مجلس شده است و اگر ما بخواهیم این اصل را قبول بکنیم که چون امروز یک تغییر پستی داده شده است و شما وزیر مالیه شده اید این مسئله بماند

بنابر این ممکنست که پس فردا یک شکل دیگری بشود و لازمه این عمل این است که بودجه ها و سایر مسائل برای اینکه ممکنست یک وزیر تازه بیاید و او هم این حرف را بزند آنوقت مسئله دوروتسلسل است .

بنابر این کمیسیون بودجه با تحقیقاتی که نموده این رأی را داده است و این را هم از نقطه نظر نظامنامه تذکر میدهیم تقاضائی که نسبت به لایحه مطروحه در مجلس میشود بطور کلی از طرف مجلس باید باشد مگر در یک مورد یعنی لایحه از طرف دولت بمجلس بیاید آنرا وزراء حق دارند در هر موقعی از تذکرات که باشد مسترد کنند نه اینکه مسکوت باشد در این مورد بخصوص هم گمان میکنم یک اشکالی پیدا میشود که این راپرت کمیسیون بودجه با آن لایحه پیشنهادی دولت از حیث حقوق فرق کرده است آیا لایحه دولتست ؟ یا خیر ؟ در صورتیکه لایحه دولت نیست و مسئله بودجه از مواردی است که هیچ مربوط بلوایح تقدیمی از طرف دولت نیست و مختص بمجلس شورایملی است

بنابر این تقاضا مسکوت گذاشتن یا استرداد نسبت باین موضوع خاص مورد ندارد

وزیر فوائد عامه - آقای تدین نماینده محترم در مجلس شورای ملی میخواهند یک حق را از قوه مجریه سلب نمایند که بر عکس قوانین اساسی مملکت و نظامنامه داخلی مجلس و معمول مملکتی کاملا حاکی از بودن این حق برای قوه مجریه هست و هر وزیری این حق را کاملا داراست که در هر موقعی از مباحثه آن لایحه را که تقدیم مجلس کرده مسترد کند و باین جهت اگر وزیر مالیه از این حق خودشان میخواهند استفاده بکنند باید تصدیق کرد که کاملا کاملا مشروح است

(همهمه بین نمایندگان)

وزیر فوائد عامه - بنده عرایضم را میکنم هر کدام از آقایان بیانی در مقابل عرایضم دارند تشریف بیاورند جواب بدهند اولا اینکه گفته شد نظر باینکه موضوع راپرت کمیسیون است آیا برای یک وزیری این حق موجود است که آنرا مسترد بدارد .

اینحرف صحیح نیست بجهت اینکه راپرت کمیسیون تولید و ایجاد شده در اثر لایحه دولت بنابر این اصل این راپرت لایحه دولت است کمیسیون برای چه راپرت میدهد کمیسیون ممکن است راپرت ندهد کمیسیون وقتی راپرت میدهد که یک توافق نظری در مواد حاصل نکرده باشد با لایحه دولت بنابر این تذکر میدهد اختلاف نظری را که پس از تبادل فکر و پس از مشورت بین قوه اجرائیه و مقننه پیدا میشود پس در اصل مسئله گمان میکنم اختلاف نظری نباشد و در هر موقع از مباحثه و تذکر هر یک از اعضاء قوه مجریه متوانند تقاضا نمایند از مقام قوه مقننه که در باب این لایحه تجدید نظر و مطالعه بکنند .

البته منطقش هم معین است برای اینکه قصد طرفین اینست که هر چیزی که از مجلس شورای ملی میگذرد مبنی بر اصول صحیحه باشد و از روی دقت باشد بنابر این این حق را نمیشود سلب کرد چرا برای اینکه این حق مبتنی بر منطق است اما در قسمت اصل مسئله اینجا البته یک اصل مسلمی است که هر چه اقلام ریزش بیشتر باشد بهتر است چرا ؟

برای اینکه داشتن اقلام ریز مستلزم تفتیش در خرج است پس این محمل کلام نیست.

حالا بر فرض اینکه بگوئیم بواسطه تنگی وقت و هر ملاحظه که تصور کنیم ممکن نشده است اقلام ریز یک بودجه را معین بکنند ولی در هر حال وقتیکه ذکر از مبلغ کلی میشود باید ذکر بشود که این مبلغ کلی که در خواست میشود و اعتباری که تقاضا میشود برای فلان مخارج است اگر آقای مخبر در اینجا اظهار نمیکردند که بودجه که تصویب میشود فقط برای مخارج دربار است و در مقابل سؤال یکی از نمایندگان محترم گفته نمیشد که حقوق اعلیحضرت هم جزء این بودجه نیست البته از طرف وزیر مالیه این اظهار نمیشد ولی چون این بیان در اینجا شد همچو فهمیده شد که این حقوقی که امروز در اینجا تصویب میشود غیر از حقوق سلطنتی است.

بعضی از نمایندگان (بطور همهمه) اینطور نیست

وزیر فوائد عامه ـ اجازه بدهید شاید اشتباه شده باشد بنابراین ممکن است شرح بدهیم وقتیکه توضیح شد نمایندگان رأی بدهند چون ممکن است بعد از آنکه این بودجه تصویب شد اعلیحضرت همایونی نباید حقوق داشته باشد یا اگر هم داشته باشند بر حسب یک اعتبار دیگری است در صورتیکه اینطور نیست و در بودجه پیشنهادی دولت چهل هزار تومانیکه از برای دربار تقاضا شده بود حقوق اعلیحضرت و والا حضرت هم جزء آن نبود بعضی از نمایندگان اینطور نیست

وزیر فوائد عامه ـ ببخشید اشتباه شد والا حضرت جداست ولی حقوق اعلیحضرت جزو این بودجه است حالا البته کمسیون بودجه از نقطه نظر تقلیل بودجه آنرا کسر کرد ولی در هر حال در همین مبلغ پیشنهادی کمسیون حقوق اعلیحضرت هم جزئش است و اگر مجلس شورای ملی رأی می دهد و هم بحقوق اعضاء دربار رأی داده می شود نمایندگان ـ صحیح است)

بنابراین باید تصریح شود که بعدها مورد اشکال نباشد آقای وزیر مالیه نظرشان این بود که تقاضا کنند این مسئله بر گردد بکمیسیون و در آنجا این مطلب را تصریح بکنند خودشان هم که تازه دوسه روز است مقام وزارت مالیه را دارند مطلع بشوند و باز بمجلس بیاید پس اگر نمایندگان تصدیق که در ضمن این مبلغی که تصویب میکنند حقوق اعلیحضرت همایونی هم است

بعضی از نملیندگان ـ بلی بلی هست.

وزیر فوائد عامه ـ که آقای وزیر مالیه هم حرفی ندارد اما اگر تصور شود که در ضمن این بودجه حقوق اعلیحضرت نیست آنوقت یک مطلبی است علیحده

تدین ـ اجازه بدهید اینجا یک توضیحی میخواهم بدهم

نائب رئیس ـ بفرمائید تدین آقای وزیر محترم فوائد عامه ـ عرایض بنره مبنی بر این بود که سلب حقی از قوه مجریه بکنم و بعد در ضمن هم آنچه که بنده عرض کرده بودم ایشان تصدیق کردند بنده توضیح عرض میکنم که من نمیخواهم سلب حقی دارند که نسبت بلایحه که مطرح است اظهار عقیده بکنند و این هم بعنوان استرداد صریح قانون اساسی نظامنامه هم هست و ایشان هم تقاضای استرداد نکردند تقاضای سکوت کردند بعد از آن وارد میشویم در این اصل که آیا هر راپرت که از کمسیون مربوطه بیرون آمد اطلاق لایحه دولت بدان میشود و در یک صورت نمیشود

(حتی در یکی از جلسات گذشته آقای رئیس محترم مجلس توضیح دادند)

و اگر موافقت حاصل شده باشد ما بین کمیسیون عین لایحه دولت و در این لایحه که دولت داده است موافقت بین نمایندگان دولت و اعضاء کمیسیون حاصل نشده عقیده نمایندگان دولت این بود که چیزی کم نشود ولی عقیده کمیسیون این بود که کم شود و حتی مخصوصاً

(چون کمیسیون بودجه یک کمیسیون درباری است و حق دارند همه اشخاص بیایند و از مطالبش مطلع بشوند این را عرض میکنم

(والا مطالب کمیسیون را نباید گفت)

خود آقای وزیر مالیه در این قسمت تقاضا کردند که کمیسیون تجدید نظری بکند و بالاخره کمیسیون رد کرد جمعی گفتند مذاکرات کافی است وزیر فوائد عامه ـ بنده میخواستم چند کلمه عرض ممکن است بنده در اصل قضیه با نماینده محترم و همکار سابق خودم آقای تدین موافقت داشته باشم در بودجه دربار همین طوری که ایشان فرمودند بنده هم تأیید کردم ولی در بودن و نبودن این حق برای دولت که هر لایحه را در هر مورد از مباحثه میتواند مسترد دارد بنده عقیده دارم که دولت این حق را دارد. قانون اساسی هم این حق را تأیید میکند و نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی هم همین طور هست او آقای وزیر مالیه هم خواستند از این حق استفاده کنند برای این که رفع شبهه شان بشود حالا که رفع شبهه شد دیگر حرفی ندارند جمعی اظهار کردند مذاکرات کافی است .

نایب رئیس ـ باید رأی گرفته شود در کفایت مذاکرات .

بعضی از نمایندگان ـ رأی گرفته شود.

نایب رئیس ـ درباب این پیشنهاد مذاکره شد آن رأی در کفایت مذاکره در کلیات بود حالا باید در پیشنهادها رأی گرفته شود.

سردار فاخر ـ رأی گرفتن لازم ندارد پیشنهاد تجزین کردند اگر استرداد میکنند که هیچ والا باید تجزیه شود.

نایب رئیس ـ تجزیه نیست این لایحه سه جزء دارد یک فقره راجع بدربار است در آن قسمت پیشنهاد کرده اند بنابراین باید به پیشنهاد ایشان رأی گرفته شود ـ رأی میگیریم پیشنهاد آقای شریعت زاده آقایانیکه موافقند با این پیشنهاد قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

نایب رئیس ـ رد شد یک پیشنهاد دیگری از آقای سر کشیک زاده (بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم حقوق دربار ماهی بیست هزار تومان تأدیه بشود آقا میرزا شهاب ـ باز پیشنهاد دیگری است از آقای سرکشیک زاده

(بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم بودجه اعلیحضرت و دربار در حدود سالی دویست و چهل هزار تومان تصویب شود.

نایب رئیس ـ توضیحی دارید.

حاج میرزا عبدالوهاب ـ رعایت ماده شصت و سه را بفرمائید

سرکشیک زاده ـ من هنوز توضیح نداده ام؟ اگر مفصل شد بعد بگویید مختصر بنظر بنده امروز بهترین روزیست که در دوره پنجم مصادف بآن میشویم زیرا مشاهده میکنیم که مجلس با یک قیام جدی وارد یک قضیه حیاتی شده و آن تعدیل بودجه است آقایانیکه مخالف با بودجه دربار می کنند تنها مخالف با یک مقاماتی نیست آنها فکر میکنند که در این سنه موجوده که یک کمیسیون و دویست هزار تومان از بودجه مملکت کسر است از کجا ترمیم نمایند بنده در موقعی که مذاکره در کلیات بود اجازه خواستم اطلاعاتی که بمن داده شده است بعرض آقایان برسانم: بنده شنیده ام مخارج دربار در حدود دوازده هزار تومان است باز شنیدم مخارج دربار در موقعی که اعلیحضرت در شهر تشریف دارند در حدود هیجده هزار تومان و وقتی که شمیران تشریف میبرند بیست هزار تومان است آقای وزیر مالیه می فرمایند که خرج دربار بیست و هفت هزار تومان است غیر از خرج جیب شاه از طرف دیگر

(بعضی از نمایندگان ـ یا همهمه ـ آقای وزیر مالیه همچو حرفی نزدند)

سرکشیک زاده ـ بنده از این هیاهوها از میدان در نمیروم و تصور میکنم امروز که ما یکی از وظایف اساسی وکالت را که عبارت از کنترل بودجه باشد میخواهم اجرا کنیم باید این را رعایت بکنیم و بدانیم که این مملکت مقدرات خودش را بدست ما سپرده. بنابراین بنده با اطلاعی که دارم پیشنهاد میکنم حقوق دربار در حدود بیست هزار تومان باشد و این یکی از عقاید صحیحه است

نایب رئیس ـ آقای مخبر چه میفرمایند

مخبرـ عقیده کمیسیون همان است که پیشنهاد شده است

نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای سرکشیک زاده آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده کمی قیام نمودند)

نایب رئیس ـ رد شد: پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین

(بشرح ذیل قرائت شد)

حقیر پیشنهاد میکنم که مبلغ یکصد هزار تومان از بودجه دربار بمدارس صنعتی و فاحتی تخصیص داده شود

نایب رئیس ـ باید بطور کسر پیشنهاد کنید این طرز پیشنهاد گمان میکنم یکقدری صحیح نیست توضیح بدهید

ضیاءالواعظین ـ اصلا این راپرتی که از طرف کمیسیون تقدیم مجلس شد دارای یک ابهامی بود که برای فرار از جواب

(تقریباً انیطور شنیدم)

آقای مخبر فرمودند که بطور مقاطعه بدربار سلطنتی داده میشود و دارای این درجه ابهامی بود نظر باینکه هم حقوق ضعفا و هم حقوق اقویأ و هر دو هست یعنی هم به اعلیحضرت همایونی و هم به آن بیچاره که سالیان دراز در آن دالان چراغ روشن میکند داده میشود. باین ترتیب ابهام حقوقی اقویا کاملا مراعات میشود و خقوق ضعفا غالباً پایمال میشود در کمیسون بودجه مبلغی که شد وقتی که مبلغ کسری را مجلس تصویب کند و ببرند در وزارت مالیه و بپردازند آنوقت این کسری از حقوق ضعفا کسر میشود در صورتیکه مطمئن نیستم بهمان ترتیب هم حقوق اقویا کسر شود

اصلا این پیشنهاد کمیسیون دارای

ابهام بود به این جهت بنده پیشنهاد کردم که صدهزار تومان از این چهارصدهزار و خورده تخصیص بمدارس صنعتی و فلاحتی در مملکت نیست ممکن است علیحضرت در با آن کسر که مقاطعه میکنند که آقای وزیر دربار هستند مقرر دارند از این مبلغ بجای یک دسته گلی که در خارجه تقدیم میشود صدهزار تومان تقدیم مدارس صنعتی بشود

نمایندگان بطور همهمه ـ خارج از موضوع بود.

نایب رئیس ـ رأی میگیریم ـ

یک نفر از نمایندگان ـ نمیشود رأی گرفت

نایب رئیس ـ آقای ناصر الاسلام

ناصرالاسلام ـ بودجه دربار هنوز تصویب نشده چیزی که تصویب نشده است چگونه از برای آن مخارج معین میشود بگذارید تصویب بشود بعد در این پیشهاد رأی بگیریم

نایب رئیس ـ آقای ضیاء الواعظین پیشنهادتان را مسترد میکنید یا رأی بگیریم چون باید پیشنهادی بفرمائید که مال دربار چقدر باشد بعد این پیشنهاد را بکنید.

ضیاءالواعظین ـ همان را رأی بگیرید.

نایب رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین آقایانیکه موافقند قیام فرمایند. (چند نفری قیام نمودند) نایب رئیس ـ رد شد:

رأی میگیریم به قسمت اول

آقا سید یعقوب ـ آن پیشنهادی که بنده و آقای سرکشیک زاده کرده بودیم آن که مخالف بانظامنامه نبود مطابق آن پیشنهاد رأی بگیریم.

نایب رئیس ـ همان پیشنهادی بود که قرائت شد و رد شد: رأی میگیریم به قسمت اول بودجه دربار سلطنتی که دویست و هشتاد و هشت هزار تومان یکنفر از نمایندگان با ورقه باید رأی گرفته شود.

نایب رئیس ـ جزء به جزء آنرا با قیام وقعود رأی میگیریم بعد به تمام ماده واحده با ورقه آقایانیکه موافقند قیام فرمایند اگثر قیام نمودند)

نایب رئیس ـ تصویب شد قسمت دوم ماده واحده صد و بیست هزارتومان رأی میگیریم. باین قسمت صدوبیست هزار تومان. آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

نایب رئیس ـ تصویب شد. قسمت سوم چهار و هزار هفتصد تومان. آقایانیکه موافقند قیام فرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند) نایب رئیس تصویب شد رأی میگیریم بکلیه ماده واحده باورقه آقایانیکه تصویب میکنند ورقه سفید و الا کبود خواهند داد. اخذ و استخراج آراء بعمل آمد و نتیجه بطریق آتی حاصل شد) ورقه سفید علامت قبول ۷۰ یکنفر از نمایندگان تقاضا میکنم ورقه کبود را هم بشمارید.

(بقیه اوراق نیز تعداد شود و نتیجه بطریق آتی حاصل شد)

ورقه کبود علامت رد(۵) ورقه بدون امضاء علامت امتناع(۲۷)

نایب رئیس ـ عده حضار صد و دو نفر با اکثریت هفتاد رأی تصویب گردید

وزیر قوائد عامه ـ آقای صمصام الملک را بسمت معاونت وزارت فوائد عامه که تقدیم بمجلس شورای ملی معرفی میکنم.

ثانیاً نظر باینکه بودجه وزارت فوائد عامه که تقدیم مجلس شورای ملی شده معلوم شد ناقص است یعنی پاره تشکلاتیکه وزارت فوائد عامه دارد. در اینجا پیش بینی نشده لهذا استدعا میکنم بودجه وزارت فوائد عامه مسترد شود تا مجدداً در ظرف یکهفته تقدیم شود.

(پیشنهادی از طرف آقای آقا سید محی الدین بشرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم جلسه ختم شود

نایب رئیس ـ آقای سرکشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده ـ در دستور عرضی ندارم.

نایب رئیس ـ جلسه آتیه روز پنجشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور بقیه دستور امروز یعنی مطالبیکه جزء دستور بوده و مطرح نشده آقای سرکشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده ـ گویا راپرت قرارداد پستی و تلگرافی بین ایران و روس تهیه شده است. تقاضا میکنم جزء دستور جلسه آتیه بشود

نایب رئیس ـ مخالفی نیست؟

(جمعی از نمایندگان ـ بقیه دستور امروز مقدم است)

نایب رئیس ـ آقای وکیل الملک

(اجازه)

وکیل الملک ـ مدتیست هم دولت و هم اهالی ایالات در فشار هستند و بهمین جهت دولت یک لایحه پیشنهاد کرده است که دارای یک ماده است و کمیسیون قوانین مالیه هم آنرا تصویب کرده است و تقاضا میکنم جزء دستور جلسه آتیه بشود.

آقا شیخ فرج اله ـ همانهائیکه جزو دستور سابق بود اهمیتش بیشتر است.

نایب رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

(اجازه)

آقا سید یعقوب گمان میکنم مجلس از رسمیت افتاده باشد اگر عده کافیست عرض کنم که امر بفرمائید کمیسیون قوانین مالیه راپرت پوست بره را حاضر کرده و در جلسه بعد جزو دستود شود. وزیر مالیه ـ لایحه قانونی راجع بپرداخت یک دوازدهم برای مخارج برج اسد تقدیم مجلس شورایملی میشود

نایب رئیس آقای عدل الملک

(اجازه)

عدل الملک ـ عرض بنده همان بود که آقای سرکشیک زاده فرمودند و بنده تقاضا میکنم در مرتبه اول جزو دستور باشد. نایب رئیس باین موضوع باید رأی بگیریم وعده هم کافی نیست آقای ارباب کیخسرو.

(اجازه)

ارباب کیخسرو آقای وزیر فوائد عامه تقاضای استرداد بودجه وزارت فوائد عامه را نموده اند تصور میکنم چون راجع بمالیه است باید با اطلاع آقای رئیس الوزراء و وزیر مالیه استرداد شود و یکی دو فقره مطالب دیگر مذاکره شد که بنده تصور میکنم توضیحی لازم داشته باشد.

اولا آقای مخبر اظهار کردند که آن ششصد هزار لیره که گرفته شده بعنوان مساعده است بنده گمان میکنم آقای مخبر مقصودشان این بود که بعنوان حساب جاریست زیرا قرض که نمیخواستند بگیرند که صحبت مساعده باشد.

دیگر اینکه آقای طهرانی دربار را مسئول حفظ جواهرات و غیره دانسته و تصور میکنم مسئول حفظ جواهرات و اشیاء مرکز دولت است و آنچه در ایالات و ولایاتست بلدیه های محلی

(مجلی نیمساعت از ظهر گذشته ختم شد)

رئیس مجلس شورایملی مؤتمن الملک.

منشی م شهاب منشی معظم السلطان