مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ دی ۱۳۳۴ نشست ۱۸۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۸۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۰ دی ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- طرح صورت مجلس جلسات پنجم و هفتم دی
۲- سؤال آقای شوشتری راجع به کارخانهجات داخلی و جواب آقای معاون نخستوزیر
۳- سؤال آقای خلعتبری راجع به اراضی فرودگاه رامسر و جواب آقای وزیر راه
۴- سؤال آقای صدرزاده راجع به پل فهلیان و جواب آقای وزیر راه
۵- طرح گزارش کمیسیون دارایی و نظام راجع به شور دوم بیمه کادر ثابت ارتش و ژاندامری
۶- اعلام تصویب صورت مجلس جلسات پنجم و هفتم دی ماه
۷- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی و نظام راجع به بیمه کادر ثابت ارتش و ژاندارمری
۸- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پورسرتیپ
۹- طرح گزارش کمیسیون دارایی راجع به میزان حقالحفاظه بانک کارگشایی
۱۰- معرفی آقای دکتر علیقلی اردلان به وزارت امور خارجه به وسیله آقای نخستوزیر
۱۱- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به میزان حقالحفاظه بانک کارگشایی و ارسال آن به مجلس سنا
۱۲- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبلازظهر به ریاست آقای امانالله اردلان (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورت مجلس جلسات پنجم و هفتم دی
نایبرئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین با اجازه- آقایان: اکبر. دکتر مشیرفاطمی. مسعودی. گیو. دکتر آهی. صفاری. قراگوزلو. پیراسته. ثقةالاسلامی. اخوان. یدالله ابراهیمی. امید سالار. محمودی. مرتضی حکمت. خرازی. باقر بوشهری. بوربور. مکرم. شادلو. خزیمهعلم. عبدالرحمن فرامرزی. احمد فرامرزی. دکتر سید امامی. حشمتی. اورنگ. دکتر نیرومند. مصطفی ذوالفقاری
غایبین بیاجازه- آقایان: نراقی. سهرابیان. مهندس شاهرخشاهی. سعیدی. اریه. شفیعی. قوامی. عبدالحمید بختیار. دولتآبادی. امیرتیمور کلالی. برومند. کدیور. سلطانمراد بختیار. مهندس اردبیلی. بزرگابراهیمی. دکتر حمزوی. یارافشار. معینزاده. محمود ذوالفقاری
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: دکتر افشار. صرافزاده. قناتآبادی. کریمی. حائریزاده. ارباب. صارمی. میراشرافی. حمیدیه. رضایی. محمود افشار. فرود. تجدد. سرمد. دولتشاهی.
دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: مهندس ظفر. سنندجی. دکتر پیرنیا.
غایبین در رأی- آقای تربتی چهار رأی آقایان مشایخی. استخر. عباسی. کریمی. بهادری. بیات ماکو. مهندس ظفر یک رأی
نایبرئیس- نسبت به صورت مجلس اعتراضی نیست؟ (کریمی- بنده عرضی دارم) بفرمایید.
کریمی- بنده در رأی حاضر بودم بنده را غایب نوشته بودند.
نایبرئیس- تحقیق میشود. آقای صدرزاده
صدرزاده- در صورتجلسه دو اصلاح داشت اصلاح کرده میدهم به تندنویسی
نایبرئیس- بسیار خوب امروز سؤالات مطرح است یک نفر دیگر لازم است برای این که اعلام تصویب صورت جلسات قبل را بکنیم.
۲- سؤال آقای شوشتری راجع به کارخانهجات داخلی و جواب آقای معاون نخستوزیر
نایبرئیس- آقای شوشتری آقای معاون نخستوزیر به سؤال شما جواب میدهند بفرمایید قبل از این که آقای شوشتری صحبت کنند عرض میکنم از آقایان تمنا میکنم که حالا که تشریف آوردهاند تشریف داشته باشند بنده اجازه نمیدهم، بفرمایید (صدرزاده- حاضریم برای انجام وظیفه)
شوشتری- این سؤال بنده که تقریباً یازده ماه از موقع آن گذشته است البته در این مدت از طرف دولت جواب داده شده است این سؤالی که کردم از نظر انجام وظیفه است و تصور میکنم عموم آقایان نمایندگان محترم میآیند بفهمند در ایران از زمان نهضت اعلیحضرت فقید و چه بعد از آن چند کارخانه تأسیس شده و تعداد کارخانهها چند تا است (بعضی از نمایندگان- آقا صدایتان نمیرسد) اگر آقایان توجه کنند صدای بنده طوری است که میرسد مگر بیلطفی کنند و گوش ندهند ...
نایبرئیس- آقای شوشتری سؤالتان را از وزیر بفرمایید.
شوشتری- غرض از این سؤال این بود که مجلس و مملکت بدانند تعداد کارخانهها و وضعیت فعلی کارخانهها و نظری که دولت برای اداره کارخانهها بعداً دارد.
چیست و چهجور فکر میکند که مملکت از نظر آنچه که کارخانهجات تولید میکنند و برای رفع حوائج ابناء مملکت ضروری است ما بفهیم مشیمان چیست؟ طریقه کارمان چیست؟ دولتها چه برنامهای داشتهاند و برای بعد چه برنامهای دارند چون اقتضای زمان در تأسیس کارخانه در خدمت به مملکت مدخلیت تام و تمام دارد مرحوم صنیعالدوله یک وقت آمد کارخانه نخریسی را در این مملکت آورد و بزرگترین فداکاری را کرد شاید به علت همان رقابت خارجی که دیدند ابناء ایران دارند بیدار میشوند و خودشان کارخانهجات تأسیس میکنند و رفع حوائجشان را خواهند کرد و از نظر اقتصاد و تجارت رفع نیازمندیشان خواهد شد همین منجر به قتل مرحوم صنیعالدوله شد جناب آقای حاج عزالممالک اردلان که الان پشت میز ریاست جلوس فرمودهاند تصدیق میکنند که عرایض من منطبق با تاریخ ایران و وضعیت ایران است مرحوم حاج محمدحسن امینالضرب آمد کارخانه قند کهریزک را ایجاد کرد دچار آن پول ۶۰ تا یکقران و ۴۰ تا یکقران و ۵۰ تا یکقران شد این جریان کارخانهجات مملکت بود تا وقتی که نهضت شاهنشاه فقید رضوانالله علیه پیش آمد آن پادشاه افکارش را به دیگران نمیگفت اما آنان که با او نزدیک بودند و از سنخ فکر او مستحضر بودند متوجه بودند که به تدریج نرم نرم میل دارد توی این مملکت به قدر ضرورت کارخانهجاتی ایجاد بشود که دست گدایی ما به سوی دیگران دراز نکنیم و کشوری که فقط و فقط یک نقص دارد و آن دو تا سه تا کارخانه ذوبآهن است که اگر این کشور آن را داشت مثل آمریکا مثل روسیه مثل کشورهای دیگر محتاج هیچچیز خارجی نبود اگر این را هم به کشور وارد بکنیم ما بینیاز خواهیم شد اعلیحضرت فقید نرمنرم شروع کرد اول فکری که کرد نمیدانم آقای رضا افشار اینجا تشریف دارند یا نه (چند نفر از نمایندگان- تشریف دارند) این بود که در دوره پنجم مالیات قند و شکر و چای آمد برای احداث خط آهن کشور آقای رضا افشار نظرشان باشد در موقعی که آن قانون را میگذراندیم برای این که احداث خط سراسری ایران شروع بشود بعضیها استفاده میکردند از سنگین گوشی مرحوم حاج معین بوشهری که واقعاً مردی وطندوست و خداپرست و وطنخواه و ایراندوست بود با حاج میرزا ابوطالب اسلامیه آمدند خدمت مرحوم رضاشاه من و مرحوم آقا ضیاء نوری و این آقای حسین نوریزاده و حاج سیدمحمد اسلامبولچی آنجا بودیم دیدیم اسلامیه استدعا کرد از رئیس محترم دولت یعنی شاهنشاه فقید که آنچه قندوشکر قبلاً سفارش داده شده و هنوز نیامده به گمرکات و بعداً میآید یا وارد شده به گمرکات مستثنی از این عوارض بشود این را استفاده کرده بودند بعضیها و حاج معین متوجه نبود من دیدم مطلب را خیلی ساده دارند در ذهن مرحوم شاه فقید میگنجاند عصبانی شدم حرکت کردم گفتم ابداً حضرتاشرف چنین موافقتی نخواهند فرمود گفت برای چه؟ گفتم که یک عده از تجار ورشکست خواهند شد یک عده قند را میآورند ارزانتر اما مردم دیگر باید با عوارض بخرند اول اعلیحضرت متوجه نبودند بنده تشریح کردم بعد که آقای رضای افشار مطلب را توضیح داد اعلیحضرت فقید گفتند تعجب میکنم چهقدر فلانی نکات را متوجه است، این را هم عرض بکنم که غرض از تأسیس کارخانه این بود که به مقتضای زمان ما فکر میکردیم که کارخانهجات در مملکت میآیند و پارچه و قند و چیزهای دیگر در داخله تهیه میکنیم که دستمان از خارج کوتاه بشود اما یک مطلب هست و آن این که باید موقع را تشخیص بدهیم و عمل را جوری بکنیم که دیگران رقابت نکنند یعنی مثلاً یک پارتی مالالتجاره نیاوردند متری ۱۷ ریال و مردم و تجار بخرند و بعد از دو ماه دیگر بیایند بدهند به ۱۵ ریال و اینقدر بیاید پایین که با وجود این که ما پنبه و پشم مملکت خودمان را بدون عوارض گمرکی مصرف بکنیم باز در کارخانهجات داخلی به قیمتی تمام شود که گرانتر از جنس آنها باشد و اینها بیاورند و ارزانتر بدهند چرا؟ برای این که کارخانهها در مملکت ما ورشکست بشود یکی از اشکالات کارخانههای ما این است که در زمانی که آن منفورین تودهای در کار بودند چهار تا وزیر به مملکت تحمیل کردند هی تودهای میبردند در کارخانهجات تا کار به جایی برسد که هر چه عواید کارخانه اگر هست اجرت بدهند کارخانه نصاب نداشته باشد یعنی صرف نکند و نصاب سرمایه یا درآمدش نخواند با هوچیگریهایی که راجع به کارخانه شد همه حس کردهاند و آن کسی که اهل تجارت است و نظر دارد این نظر من را تصدیق میکنند که صددرصد صحیح است حالا هم من سؤال کردم غرض من آقایان نمایندگان این است که اولاً باید بفهمیم کارخانهجات دستی و کارخانهجاتی که از اروپا آمده است چند تا است چه تهیه میکنند چهجور باید دولت از این کارخانهها حمایت بکند که ضرر نخورد و ما بینیاز بشویم نه این که بیایند و افسار را بردارند یک کارخانهچی شب عید نوروز که میشود در ایام دینی در ایام اعیاد باستانی اعلام میکند که من نیستم اما در شب ژانویه میز میگیرد قبلاً و هفتهزار تومان پول میدهد (بهادری- این حرفها چیست؟) اجازه بدهید آقا این عیوب را باید گفت این را با اطلاع و حتم و قطع گفتم باید سرمایه کارخانهجات را دولت در نظر بگیرد مواد اولیه را در نظر بگیرد و منافع عادله را در نظر بگیرد آن وقت جلو بگیرد یعنی اگر در مملکت ما ۹ میلیون متر پارچه تهیه میکنیم و ۱۴ میلیون متر نیاز داریم ۹ میلیون متر اجازه ندهد برای ۵ میلیون متر اجازه بدهد که وارد بشود و همین طور راجع به قندوشکر و سایر چیزها و کارخانهجات دستی آقای ناصر ذوالفقاری ما در صنایع دستیمان چیزهایی داشتیم الان یک دانه روفوری کار مخملباف اگر به آمریکا برود ۵ هزاردلار پول میدهند یکدانه قالیچه مخملباف را که عزیزالله خضرایی خرید چند روز قبل در نیویورک صدونود هزار دلار فروختهاند کارخانهجات دستیمان باید تقویت به شود از این جهت من سؤال کردم خواستم بفهمم دولت چه برنامهای دارد آیا سود اینها را چهجور حساب میکند چهجور نصاب کارخانه را تعیین میکنند و چهجور منافع کارخانهها را تعدیل میکنند و چهجور کارخانه را مدیرانشان را مسئول میکنند که شما اگر دارای صدهزار تومان عایدی هستی باید ۱۵ هزار تومان مالیات بدهی شصتهزار تومان از این سود ذخیره بشود ۱۵ هزار تومان منفعت تو باشد نه این که یک وقت جنگ بیاید دو تومانی سه تومان منفعت بکنی حالا که جنگ نیست رقابت سیاسی هست دیگران که متجاوزند میگویند ما مدافع هستیم دیگران متجاوز هستند مگر کلمه تدافع را تجاوز تلقی کنیم این ابراهیم اف. اس کیست؟ این چرتوپرتها چیست؟
درست به گوش بکنید ما یک ملتی هستیم آزاد قرار داد تدافعی میبندیم برای چه برای این که از قراردادهای تجاوزی خودمان را مصون کنیم موقعی که تدافعمان را تجاوز قلمداد میکنند با کارخانههای ما هم البته رقابت میکند اینها را کی باید درست کند؟ این سؤال من آقای ناصر ذوالفقاری جوابش را شما میآیید میدهد وزیر مسئول باید بیاید توی مجلس شورای ملی توضیح بدهد که عدد کارخانهجات چهقدر است تعداد کارگرها چهقدر است سرمایه مملکت چهقدر است و چهقدر نیاز دارد به این لوازم کارخانههای برای بعد چه فکری باید بکنیم غرض من این بود حالا اگر جنابعالی با این تشریح که با بیان ساده با این که روحم کسل است عرض کردم چون میبینم که در تمام شئون مملکت آنچه را که به ما سپرده است باید به وظیفه وجدانی و امانتداری عمل کنیم بنده این سؤال را کردم حالا اگر جنابعالی با بیان رشیق و شیوا بیایید آقایان نمایندگان و ارادتمندتان را قانع کنید زهی تحسین زهی تقدیس و اگر قانع نشدم من به سهم خودم داد شاید در این راه بتوانم یک خدمتی به مملکت و ابناء مردم بکنم.
نایبرئیس- آقای معاون نخستوزیر.
معاون نخستوزیر (ناصر ذوالفقاری)- چنانچه مستحضر میباشند اصولاً موجب اصلی ایجاد کارخانه و یا هر نوع مؤسسه در درجه اول حس احتیاج و زیادی و وجود تقاضا در کشور میباشد و با موجود شدن این شرط اگر سایر شرایط نیز از نظر اقتصادی و اوضاع محلی از نظر موجود بدون کادر فنی و مواد اولیه مساعد بود و کار سودآورنده شد خودبهخود مؤسسات اقتصادی و صنعتی به وجود میآیند. با توجه به این مقدمه مختصر اولین کارخانه ماشینی ریسندگی در سال ۱۲۶۶ به وسیله مرحوم صنیعالدوله با در حدود ۲۳۰۰ دوک تأسیس گردید و پس از آن کارخانه قزوینی در آذربایجان و بعداً هم کارخانه ریسندگی و بافندگی آذربایجان و کارخانه وطن اصفهان و به تدریج سایر کارخانهجات تأسیس و شروع به کار نمودند. به این ترتیب ملاحظه میشود که قدم اساسی صنعتی شدن کشور در حدود رفع احتیاجات داخلی نیز مثل سایر پیشرفتها حقیقتاً در زمان اعلیحضرت شاه فقید عملی گردیده است. به طور خلاصه میتوان گفت فعلاً کارخانهجات ماشینی کشور بالغ بر هزار مؤسسه میباشد که در رشتههای مختلف ریسندگی و بافندگی- قند- سیمان- پنبه پاککنی- چای- آرد- شیشه و بلور- تولید نیروی الکتریسته- روغنکشی- فلزکاری و غیره قسمتی یا کلیه احتیاجات کشور را تأمین مینماید. و وزارت صنایع مشغول تهیه و تنظیم آماری از صنایع کشور میباشد که به زودی چاپ و در دسترس عموم گذارده خواهد شد.
راجع به این که کارخانههای موجود برای صاحبان آنها سود و یا زیان دارد به استحضار میرساند که عده از کارخانههای ریسندگی و بافندگی در سالهای اخیر دچار وضع بحرانی گردیدهاند و برای رفع بحران آنها در کمیسیونی نیز که از طرف دولت تعیین شد مطالعاتی به عمل آمده و تصمیماتی اتخاذ گردیده است تا این دستگاههای صنعتی بتوانند کماکان به کار خود ادامه دهند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که کارخانههای فعلی کشور در صورتی که روی اصول صحیح فنی اداره شده و امور مالی آن نیز تحت نظارت دقیق قرار گیرد علاوه بر این که زیانی ندارد سود قابلتوجهی هم خواهند داشت منتهی در بعضی از کارخانهها با وجود کمکهایی که از طرف دولت بآنها شده به علت آنکه امور فنی و مالی آنها بر اساس صحیحی اداره نمیشود دچار بحران گردیدهاند.
در قسمت این که نماینده محترم سؤال فرمودهاند تأسیس کارخانه مفید برای کشور میباشد یا خیر باید اضافه نماید که یکی از کشاورزیترین کشورهای جهان از بین ممالک کوچک دانمارک و از بین ممالک بزرگ کشورهای متحد آمریکا است معذالک این دو کشور صنایع بسیار مهمی نیز دارا هستند و در ایران نیز باید برای توسعه صنایع اقدام و صنایعی تشویق شوند که مواد اولیه آن از محصولات کشاورزی باشد (صحیح است) مانند صنایع نساجی و روغنکشی و یا کارخانههایی که مواد اولیه آن در ایران یافت شود مانند سیمان و غیره.
نایبرئیس- آقای شوشتری
شوشتری- البته جناب آقای ناصر ذوالفقاری صورتی را وزارتخانه تهیه کرده داده است ایشان و ایشان صحبت میکنند و منظور نظر مسائل را کاملاً در دست میگیرند بنده خودم در دوره پنجم وقتی مالیات قندوشکر را میگذرانیدیم پیشنهادی دادم که در صورتمجلس هست که تا سه سال نصف از عوائد را برای تأسیس کارخانهجات قند پیشنهاد دادم در همان موقعی که خیلی جوان بودم اینقدر هم تجربه نداشتم. این پیشنهاد را دادم حالا کارخانهجاتی آمده و یک قسمت از آن کارخانهجات هم در دست تهیه است اما این کارخانهجات یک حمایتی لازم دارد حمایت کارخانه چیست حمایت کارخانه این است که دولت باید توجه کند که چهقدر کارمند اینجا لازم دارد این زیادیها را چه کسی به او تحمیل کرده است مثل آن تصویبنامه که ۷۰ هزار نفر نیم ذرع بدست را آورند و رتبه ۷ و ۸ کردند آنوقت امور مملکتی و کار مملکت رسید به جایی که میفهمند چه اشتباهاتی کردهاند و آن اشتباهات جبرانپذیر نیست آقا ما میگوییم مملکت مثلاً بیست میلیون متر پارچه فاستونی لازم دارد شانزده میلیون متر در ممالک تولید میشود حتم و قطع باید طوری این ۱۶ میلیون متر تهیه بشود که صرفه داشته باشد برای کارخانهچی مملکت هم بینیاز باشد به طور قاچاق هم جنس وارد نشود چهارمیلیون متر لازم است از خارج بیاید این چهارمیلیون متر را هم تدریجاً وارد کنید نه مثل این که این حرفی که من شنیدم انسان از شنیدن بعضی حرفها ناراحت میشود دیروز من یک کلمهای شنیدم که به شما میگویم خدا شاهد است که وقتی میبینم که جلوی قاچاق افغانستان راجع به فلان چیزی که ما منع کردیم گرفته نشده است خیلی ناراحت میشوم من چوب لای چرخ بگذار نیستم مصلحت مملکت هم غیر از این حرفها است آنچه مصلحت مملکت است باید بگویم اما من غرضم از این سؤال این است که موقعیت را در نظر بگیرید آن روز روزی بود که صنیعالدوله کشته میشد برای آوردن کارخانه یا آن روز امینالضرب چهطور شد اما امروز با دلیل و منطق با سرعت بدون این که عکسالعملی ایجاد بکند ما میتوانیم کارخانهجات خودمان را تقویت بکنیم و به قدری پارچهبافی بکنیم که بینیاز از دیگران بشویم آن هم دیگرانی که چشم بهدرآمد ما دارید من غرضم این بود همچنین دولت باید یک کنترل صحیح داشته باشد به تمام معنی اگر کسی درآمدش زیاد شد باید آن اضافه درآمد برود به حساب احتیاط کارخانه برای یک روز ضرر باید حتماً صورت و آمار دقیق باید باشد که چهقدر کارمند ما داریم در کارخانهجات و این کارمندان آیا زائدند یا واقعاً لازم است آیا فنی هستند یا هوچی هستند اینها چیزهایی است که برای مملکت باید گفته شود و الا فلان آقا میآید مثل فلان محضردار که بدون مطالعه میآیند به او اجازه میدهند بعد مثل حاجی ربابه و شمس جلالی که دو میلیون و سه میلیون کلاهبرداری میکنند این باید مجازات بشود آن کسی که بدون مطالعه اجازه دائر کردن محضر به او داده است باید مجازات شود اداره ثبت مسئول است.
نایبرئیس- آقای شوشتری از موضوع سؤالتان خارج نشوید.
شوشتری- صحیح است من خیلی مفتخرم از تذکرتان انسان گاهی کنترل اعصابش را از دست میدهد جناب آقای معاون نخستوزیر باید دولت ضرورت و آنچه که هست مطابق با واقع آنچه را که ضرورت دارد در ستون ملاحظات بنویسد که ما بفهمیم چه فکری برای مملکت کرده است (پناهی- برای دوره نوزدهم)
نایبرئیس- آقای معاون نخستوزیر.
معاون نخستوزیر- البته همانطور که فرمودند موقعی که وزیر صنایع و معادن انتخاب شدند این صورت تهیه خواهد شد و تقدیم آقای شوشتری خواهد شد و من خواستم عرض کنم دولت یک تصمیماتی اتخاذ کرده است صورت این تصمیمات الان یک قسمتش حاضر است که چون وقت مجلس را نمیخواهم بگیرم آن را تقدیم آقای شوشتری میکنم که ملاحظه بفرمایند (احسنت)
۳- سؤال آقای خلعتبری راجع به اراضی فرودگاه رامسر و جواب آقای وزیر راه
نایبرئیس- آقای خلعتبری
خلعتبری- آقای وزیر راه توضیح بدهند بعداً توضیح میدهم.
نایبرئیس- آقای وزیر راه بفرمایید.
وزیر راه (سرلشکر انصاری)- درباره اراضی فرودگاه رامسر توضیحات زیر عرض میشود. برای احداث فرودگاه در رامسر اراضی بعضی از ساکنین جزو فرودگاه شد به منظور رسیدگی و رفع شکایت صاحبان اراضی مأمورین به محل اعزام و به طوری که با جلبنظر مطلعین و خود آنها با تدوین صورتمجلس گزارشی دادهاند. میزان خسارت وارده به هر یک دقیقاً تعیین و با اداره کل هواپیمایی کشور دستور داده شد که ترتیب پرداخت بهای اعیانی آنها را با اخذ سند ترک دعوی بدهند با سازمان برنامه نیز موافقت حاصل شد که از محل اعتباراتی که جهت ساختمان و تکمیل فرودگاهها تعیین گردیده معادل%۱۴ اعتبارات برای خرید اراضی تخصیص دهند به مجرد تصویب لایحه قانون سازمان برنامه ۷ ساله ترتیب پرداخت بهای اراضی که به منظور احداث فرودگاه رامسر تصرف گردیده داده خواهد شد.
نایبرئیس- آقای خلعتبری
خلعتبری- منظور بنده از این سؤال تعیین تکلیف یک موضوعی بود و آن مواردی است که دولت املاک اشخاص و متصرفات مردم را میگیرد در صورتی که مطابق قانون مکلف است که عوض آن را بدهد همه مقامات بالاتر هم نظر دادهاند در این موارد البته هر وزیری نظر ندارد که به کشاورز قیمت زمین داده نشود دستور هم میدهد که داده شود منتهی آقای وزیر راه از وقتی که بنده به یاد دارم همیشه هر بدحسابی و هر بدرفتاری و هر دستور را بد اجرا کردن از طرف مأمورین محل است (صحیح است) اگر این دستور را خوب اجرا میکردند مخصوصاً در مورد یک مشت کشاورز این سؤال و این اشکال پیش نمیآمد که وزارت راه همه زندگیشان را بگیرد بعد از دو سال میخواهد بهشان عوض بدهد این را میخواستم عرض کنم که ضررهای عمدهای روی بدحسابی مأمورین دولت به دولت و مردم خورده است این اراضی قلعهمرغی و راهآهن را آن موقع مردم حاضر بودند متری یکشاهی بفروشند حالا متری دویست تومان نمیدهد در وزارت راه همان مقاطعهکاری که چهل هزار تومان مطالبه میکرد اینقدر معطل کردند تا به چهارصدهزار تومان رسیده و در نتیجه مراجعه به داوری (حشمتی- این معطلی برای همین بود که اینقدر بشود) حالا بنده از جنابعالی یک خواهش میکنم یک دفتر حساب باز کنید برای مأمورین که اگر برای مردم مأمورین شما اشکال تراشیدند و دستور را صحیح اجرا نکردند و بعد معلوم شد که موجب خسارت و زیان شدهاند به جای تشویق برای منفیبافی و مزاحمت مردم آنها را مجازات بکنید اگر دولت بگوید من اشخاصی که مردم را اذیت میکنند و دستور را صحیح اجرا نمیکنند و به عنوان خدمت به دولت این دستورات را رعایت نمیکنند برای اینها به جای خوشخدمتی و خوش حسابی یک پرونده مجازات باز میکنم اگر این کار را کردید نه مالیات اضافی لازم است و نه زیان دولت فراهم میشود و هفتاد درصد مراجعات کم میشود یک مشت کشاورز در مدت ۲ سال به حق خودشان میرسند و قیمت محصول و درختشان را میگیرند من این عرایض را خواستم بکنم برای اخذ این نتیجه (شوشتری- این پرونده مناقصه را هم باید به هم زد آقا)
۴- سؤال آقای صدرزاده راجع به پل فهلیان و جواب آقای وزیر راه
نایبرئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- آقایان محترم به خوبی سابقه دارند یکی از بنادر مهم و مأمور ایران بندر بوشهر است بوده (صحیح است) بعد از این که راهآهن ایجاد شد مسیر و معبر تجارتی از آنجا تغییر پیدا کرد این بندر هم دچار انحطاط شد در موقعی که این بندر معمور و آباد بود جمعیت اینجا در حدود پنجاههزار نفربود و بعد از آنکه مسیر مالالتجاره از آنجا تغییر کرد جمعیت آنجا بده هزار نفر تقلیل پیدا کرد و مردم از آنجا آورده شدند و اگر مرحوم ایگاریک کارخانهای در آنجا تأسیس نکرده بود شاید جمعیت هم از این عده بیشتر تقلیل پیدا میکرد خلاصه این که یک بندر مهمی از بین میرفت از سال ۱۳۱۷ که بنده به خاطر دارم مردم شیراز به وسیله تلگرافهایی که به دولت کردند و اقداماتی که به وسیله نمایندگانشان در دوره پانزدهم و شانزدهم کردند بالاخره دولت تصمیم گرفت که راه از فهلیان عبور بکند و فارس و خوزستان را به هم متصل کند که لااقل مواد نفتی که برای سوخت لازم دارند از این طریق به شیراز و نقاط فارس برسد بالاخره بعد از مدتی دولت تصمیم گرفت و بیستمیلیون ریال برای ساختن پل فهلیان اختصاص داد او این عمل در سال ۱۳۳۰ و ۳۱ شروع شد و خاتمه پیدا کرد ولی بلافاصله سال بعد با اولین بارانی که آمد پل خراب شد و از بین رفت (شوشتری- علتش مناقصه بود) بعد از آنکه اطلاع پیدا کردند در حدود یک میلیون تومان دیگر دولت مجبور شد که خرج کند تا این پل به صورت اولیه برگردد و این راه درست بشود میخواستم این نکته را عرض بکنم و مقصود از سؤالم این بود الان مملکت ما در نظر دارد هفتادهزار میلیون ریال صرف امور عمرانی از طریق برنامه بکند اگر بنا بشود اشخاصی که مسئولیت انجام امور عمرانی را به عهده دارند وظایف خودشان را انجام ندهند. مورد بازخواست واقع نشوند باید فاتحه این ۷۵ هزار میلیون را هم خواند این سؤالی که بنده کردم در آن نظر و غرض شخصی نیست فقط میخواهم به تمام کسانی که با دستگاههای عمومی و کارهای عمرانی سروکار دارند بدانند که اگر قصور و اهمالی در کارهای عمرانی کردند جدًّ مورد بازخواست و تعقیب واقع خواهند شد (صحیح است) و این منظور اساسی بنده است از این سؤال و نکته دومی را که از موقع استفاده میکنم و به دولت یادآوری میکنم این است که این راه فارس به خوزستان از طریق فهلیان یکی از راههای مهم و اساسی است و لازم است که باید هر چه زودتر این راه ساخته بشود (صحیح است) و مخصوصاً یک جهت خاصی پیدا کرده است که لزوم این اتصال را بیشتر ایجاب میکند و آقایان به خوبی مستحضر هستند که فارس یکی از مناطق تریاکخیز است و بعد از این که تصمیم گرفته شد به صلاح مملکت که این اعتیاد تریاک موقوف بشود و کشت تریاک هم ممنوع بشود مردم
فارس هم از حسننیت دولت و مجلس تبعیت کردند بایستی یک وسایلی برای جبران در اختیار آنها گذاشت و آن این است که راهی داشته باشند که بتوانند لااقل محصولات کشاورزی خودشان را از این راه به خوزستان برسانند که هم به مواد غذایی آن استان بزرگ کمک کرده باشند و هم خودشان از دسترنج خودشان استفاده بکنند و جبران آن زیانی را که از عدم کشت تریاک متوجه میشود به این وسیله بکنند (غضنفری- لرستان راهم بفرمایید) همچنین در لرستان و هر نقطه دیگر که خسارت متوجه شده دولت در نظر دارد و پیشبینیهای لازم را در این باب کردهاند ولی فقط تقاضا میکنم اقداماتی که در این باب کردهاند هر چه زودتر بفرمایند که نمایندگان مستحضر باشند.
نایبرئیس- آقای وزیر راه
وزیر راه (سر لشکر انصاری)- در پاسخ جناب آقای صدرزاده نماینده محترم راجع به پل فهلیان توضیحات زیر عرض میشود.
۱- برای ساختمان پل فهلیان به طول (۲۷۹) متر در تاریخ ۱۷ر۶ر۲۸ قراردادی با شرکت کا. ژ. ت بسته شد.
۲- در تاریخ ۱۰ ر ۱۲ ر ۳۲ ساختمان پل به اتمام رسید و موقتاً تحویل گرفته شد.
۳- در اثر جریان سیل کم نظیر در آذرماه ۱۳۳۳ پی دو پایه طرف کازرون را آب شست و در نتیجه سه طاق پل فرو ریخت.
۴- به علل پل رسیدگی دقیق به عمل آمد و چند هیئت از مهندسین به محل اعزام شدند طبق گزارشی که دادهاند علت اصلی خراب شدن سه طاق پل متوجه گردیدن تمام جریان سیل به طرف دو دهانه سمت کازرون بوده است. کلیه مطالبات پیمانکار توقیف و کار جدیدی به او رجوع نگردیده است.
۵- برای تکمیل ساختمان پل قرارداد جدیدی با شرکت اورانیوم بسته شد که از تاریخ ۲۳ ر ۶ ر ۳۴ مشغول کار گردیده که تاکنون بیش از%۵۰ کارهای مورد مقاطعه را انجام داده است طبق برنامه در اوایل تابستان سال ۱۳۳۵ تکمیل ساختمان پل به اتمام خواهد رسید و آماده بهرهبرداری خواهد شد.
۶- ساختمان راه اهواز- شیراز از طریق فهلیان به شرکت جان مولم واگذار گردیده است.
نایبرئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- از اقداماتی که وزارت راه در مرمّت این پلها کردهاند البته بنده تشکر دارم ولی همانطور که عرض کردم بایستی دقت بیشتری بشود که اگر مسئولین ساختمان این پل قصور یا مسامحهای در انجام وظیفه کردهاند جداً مورد تعقیب و مجازات واقع شوند و جبران خساراتی که به مملکت وارد شده است بشود. اما درخصوص راه بنده میخواهم این نکته را عرض کنم که این مملکت خیلی احتیاج زیاد به راه دارد (صحیح است) باید راهسازی در این مملکت بیش از کارهای دیگر بشود هیچ شکی نیست ولی به حکم الاقدم فالاقدم بایستی مناطقی که اصلاً راه ندارند و استانها را به هم متصل میکند آنها را مقدم بدارید الان نقاطی هست در کشور که به وسیله راهآهن یا راه آسفالت اتصال به هم دارند ولی آن نقاطی که با یکدیگر هیچگونه اتصال ندارند حتی یک راه شوسهای ندارند که بتوانند از آن عبور و مرور کنند بنده تصور میکنم که لازم باشد آنها را در درجه اول بسازند امیدوارم توجهی که جناب آقای وزیر راه نسبت به این موضوع دارند هر چه زودتر این راه ساخته شود و مرکز این دو استان را به یکدیگر مربوط کنند که برای کشور و برای مردم هر دو استان نتایج بسیار زیادی دارد.
۵- طرح گزارش کمیسیون دارایی و نظام راجع به شور دوم بیمه کادر ثابت ارتش و ژاندامری
نایبرئیس- وارد دستور میشویم گزارشی از کمیسیون دارایی رسیده راجع به بیمه کادر ثابت ارتش که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی کمیسیون دارایی لایحه مربوط به حوادث ناشیه که به مناسبت انجام وظیفه برای کلیه افراد کادر ثابت ارتش و ژاندارمری رخ میدهد در جلسه سیام مهرماه ۳۴ با حضور نماینده دولت مورد رسیدگی و شور قرار داده و خبر شور اول تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی
نایبرئیس- گزارش کمیسیون نظام هم قرائت میشود (اینطور خوانده شد) گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی کمیسیون نظام در جلسه دوم مرداد ۳۴ لایحه مربوط به بیمه افراد کادر ثابت ارتش و ژاندارمری را نسبت به حوادث ناشیه که به مناسبت انجام وظیفه رخ میدهد با حضور آقای معاون وزارت جنگ برای شور دوم مورد رسیدگی و بحث قرار داده و خبر شور اول را تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
مخبرکمیسیون نظام- نادعلی کریمی
نایبرئیس- آقای خلعتبری مخالفید بفرمایید.
خلعتبری- این لایحه به خودی خود ضرری ندارد ولی بنده مطلبی را که میخواهم در اینجا تذکر دهم این است همانطوری که راجع به حوادثی که به افراد ارتش وارد میآید لایحهای تهیه شده و به مجلس تقدیم شده است بنده خواستم از این فرصت استفاده کنم و به آقای وزیر جنگ تذکر بدهم که همانطور که متوجه هستید برای افراد ارتش در مقابل حوادث خوبست که لایحهای تقدیم مجلس شود شما هم متوجه باشید به امنیت مردم برای این که امروز آنچه که بنده در شهر تهران میبینم مردم شهر از حوادثی که اتفاق میافتد به وسیله رانندگانی که در ارتش هستند امنیت ندارند (صحیح است) و این بلا سر خود من پریروز در جلوی در مجلس آمد چند نفر از نمایندگان اینجا هستند که اتومبیلشان با اتومبیل رانندگان ارتش تصادف کرده به خود بنده در کمیسیون عرایض گفته شده بنده میخواهم شما توجه داشته باشید این اهمیتی که در حوادث شما میدهید ما همه میدهیم ولی چهقدر خوب است که ارتش در دستگاههای اداری خودش جداً تعقیب کنند که رانندگان ارتش سبب نشوند به مردم و به خانوادههای مردم در نتیجه غفلت و عدم توجه صدماتی وارد بیاید همانطوری که شما افراد ارتش را میخواهید مردم را در مقابل حوادثی که از رانندگان دستگاههای مختلفه ارتش پیش میآید تأمین کنیم و این مکرر تذکر داده شده و تاکنون به این تذکر توجه نشده، این مربوط به ارتش نیست این مربوط به اشخاصی است که در مقابل دستورات اکیدی که وزارت جنگ داده است برای رعایت قواعد و مقرارت عبور و مرور اتومبیلها در جادهها آن دستورات عبور و مرور اتومبیل در جادهها آن دستورات را اجرا نمیکنند آقای وزیرجنگ به شما صریح میگویم این عمل در مردم ایجاد یک کدورتهایی کرده است که چرا نباید دستگاههای مسئول مراقبت کنند و این حوادث در تهران پیش نیاید که مردم تصور کنند که این در نتیجه عدم توجه مقامات بالاتر ارتش است به حق مردم، یا این که نظامیها مردم را داخل حساب نمیکند در صورتیکه عمل یک راننده مربوط به ارتش و دستگاه ارتش نیست اما اگر ارتش دقت نکرد و این حوادث روزبهروز زیادتر شد بالاخره احساسات مردم مکدر میشود، پریروز جلوی در مجلس یک کامیون ارتش به سرعت میآمد و در چند متری ما که ترمز کرد نزدیک بود با بنده تصادف کند و خواست خدا نبود آقای بهادری میگفتند که در چند روز پیش با جیپ ارتش تصادف کردند راننده جیب که یک سرهنگ ارتش بود آمد فحش هم داد به راننده آقای بهادری و ایشان هم اصلاً نگفتند که وکیل مجلس هستند و چند روز پیش یک جیب از سر خیابان راه افتاد و چندین نفر را مجروح و مصدوم کرده و رفت سوار اتومبیل جناب آقای حمیدیه جلوی منزل جناب آقای امامی نایبرئیس مجلس شد (شوشتری- آمارش در شهربانی هست) این را هم میخواهم عرض کنم این را اشخاص خیرخواه و خدمتگزار هستند که تذکر میدهند اگر تذکر ندهند وضع بدتر میشود، تذکر وقتی داده شد اصلاح خواهد شد بنابراین بنده میخواهم بگویم آنچه که بنده تحقیق کردم و اطلاع به دست آوردم این است که رانندگانی که تقصیر مرتکب میشوند آنها را به شهربانی برای مجازات تحویل نمیدهند و اگر رانندگان را تحویل شهربانی بدهند و یا همان روز خودشان در دستگاه ارتش شلاق بزنند و تنبیه کنند دفعه دیگر این کار را نمیکنند و به علاوه اینها هم باید مثل رانندگان تمام وزارتخانهها و ادارات و اشخاص تابع قوانین رانندگی باشند بنده یک سؤالی میکنم، راننده اعلیحضرت همایونی گواهینامه رانندگی ندارد؟ وقتی که شاه مملکت برای رانندهاش گواهینامه میگیرد آخر شما چرا نمیخواهید از طریق مقرارت تابع شهربانی باشید بنابراین بنده این را برای حفظ امنیت عمومی تذکر دادم و باید به شدت مراقبت کنید چون خانوادههای متعددی صدمه دیدهاند و بنده برای این که این تذکر را بدهم و دیدم جایش اینجا است استفاده کردم و این را هم برای این که خودم صدمه دیدهام مخالفت نکردم چون در یک هفته قبل ثبتنام کردم جناب آقای وزیر شما اگر نمیتوانید یک شوفر را در تهران اداره کنید ایرادی که بشما وارد است این است که شما نمیتوانید دیسیپلین را اجرا کنید شما اگر نمیتوانید دیسیپلین را در مورد ۱۰۰ یا ۲۰۰ شوفر خطاکار اجرا کنید آنوقت اثرات بدتر دارد از لحاظ دیسیپلین ارتش که مهمترین مسئله است شما باید با نهایت جدیت و شدت جلوی اینها را بگیرید هم همه مردم راضی میشوند و هم خودتان (صحیح است) در ولایات هم خواهش میکنم توجه کنید در راهها و شوسهها توجه کنید که در راهها و در شهرهای ایران رانندگان دستگاههای ارتش تحت یک قاعدهای باشند این مطالب را هم از روی کمال حسننیت عرض کردم (احسنت، احسنت)
نایبرئیس- آقای خرازی
خرازی- البته خاطر آقایان محترم مستحضر است هر کسی در هر محل و مقامی که خدمت میکند بایستی مطمئن باشد که آتیه فرزندانش و خانوادهاش تأمین باشد ملاحظه بفرمایید این لایحه را وزارت جنگ سال گذشته آورده به مجلس و تقاضا کرده که ما برای این افسران و همردیفان و کلیه اشخاص غیر از افزارمندان که لایحه مخصوص دارد و بعداً خواهد آمد کلیه کادر ارتش اینها بیمه شوند که اگر خدای نکرده
تصادفاتی پیش آمد در نتیجه این تصادفات یا خداینکرده تصادمات عائله آنها از جهت گرفتن حق بیمه تأمین باشند بنده میخواستم توجه آقایان را به این نکته جلب کنم که از سالها پیش به این طرف از موقعی که محلی درست شد ه برای کارگرهای کارخانهجات صنعتی یک بیمهای تنظیم کردهاند آیا سزاوار نیست برای افسران ارتش و اشخاصی که در کادر ارتش هستند برای آنها هم بیمهای تهیه بشود و اینها با کمال اطمینان مشغول انجام وظیفه باشند و اگر پیشآمدی شد آن حق بیمهشان به خانوادههای آنها داده شود ولی نکتهای را که میخواستم تذکر بدهم این است ما اگر اینجا عیوب را بگوییم و تنقید بکنیم مطمئن باشید دستگاه توجه پیدا میکند باید یک آمار صحیحی باشد اگر بخواهند رانندگان متخلف را صورت بردارند اول رانندگان ارتش هستند برای این که از همه متخلفترند برای این که از قوه و نفوذ خودشان میخواهند سوءاستفاده کنند از این جهت تذکری را که جناب آقای خلعتبری دادند من باب کمال دولتخواهی بود و منظورشان این بود که آنها را به وظایف خودشان آشنا بکنند این است که بنده عقیده دارم آقایان توجه بکنند همانطوری که کارگرها در سالهای پیش بیمه شدهاند نسبت به کادر ارتش هم رأی بدهید که آنها با اطمینانخاطر مشغول انجام وظیفه باشند.
نایبرئیس- آقای کریمی مخبرکمیسیون
کریمی (مخبر کمیسیون نظام)- گزارشی که مطرح است آقایان توجه فرمودهاید راجع به بیمه افسران و کارمندان ثابت ارتش و ژاندارمری است به طوری که جناب آقای خلعتبری اینجا مذاکره فرمودند با اصل لایحه ایشان موافقند و بنده دفاعی از لایحه احتیاج نمیبینم به عرض آقایان برسانم فقط راجع به تذکراتی که جناب آقای خلعتبری فرمودند بنده ناچارم که عرض کنم که تذکرات از طرف آقایان نمایندگان البته مفید و بجا است و شان آقایان نمایندگان هم این است که دولت را نسبت به امورات جاری کشور متذکر کنند و اگر معایبی هست تذکر بدهند ولی ضمناً بنده خواستم چند نکته کوچک را که در فرمایشات ایشان گوش کردم جواب عرض کرده باشم اولاً یک قدری عصبانی بودند و گفتند نظامیها مردم را جزو آدم حساب نمیکنند (خلعتبری- مردم خیال میکنند) خواستم عرض کنم که ارتش از دو قسمت تشکیل میشود در سابق که یک اشخاصی جزو کادر ثابت میرفتند و داوطلب بودند اینها خودشان را نظامی دائمی میدانستند و ممکن بود خود را از مردم جدا بدانند ولی ارتش فعلی که بنیانگذار آن اعلیحضرت فقید بودهاند از مردم است، خانواده خود ما است فرزندان همین خانوادهها هستند آقازاده شما هست، برادر بنده است آقازاده آن دیگری است ارتش به هیچوجه از مردم منفک نیست ارتش جزو ملت ایران است، مطلب دیگر این که همانطوریکه فرمودید در گذشته یک مقداری از طرف رانندگان ارتش در امور رانندگی بیتربیتی مشاهده میشد (یکی از نمایندگان- حالا هم است) اخیراً یک دستگاهی ترتیب دادهاند در سر چهارراهها مخصوصاً توجه بفرمایید از امروز دقت بفرمایید سرچهارراهها از طرف وزارت جنگ یک مأمور نظامی گمارده شده است که مراقب عبور و مرور کامیونها و اتومبیلهای ارتش باشند و کاملاً در این مورد مراقبت میکنند به اتومبیل جناب آقای حمیدیه که تذکر فرمودید بنده خواستم بآقایان عرض کنم ارتش از این پیشآمدی که بر حسب تصادف اتفاق افتاده بود متأسف بود و حتی جبران کرد و به ایشان اتومبیل داده شد که ضرری به کسی زده نشود مخصوصاً اولیای امور وزارت جنگ همهشان این است که روح انضباط در کادر ارتش تقویت یابد و حسبالامر اعلیحضرت همایونی مراقبت بیشتر هست و همیشه به عمل میآید و به عمل هم آمده است بنابراین از آقایان استدعا میکنم نسبت به اصل لایحه که همه موافق هستند رأی موافق بدهند.
نایبرئیس- کسی اجازه مخالف و موافق نخواسته است پیشنهادات قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی- تبصره زیر را بعنوان تبصره ۱ پیشنهاد میکنم، ارتش فقط میتواند به سربازانی اجازه رانندگی دهد که لااقل پروانه درجه ۲ رانندگی از شهربانی طبق مقررات عمومی داشته باشند. عبدالصاحب صفائی
نایبرئیس- آقای عبدالصاحب صفائی
عبدالصاحب صفائی- تصور میکنم که همه آقایان نمایندگان به اهمیت ارتش و سربازان و علاقه مفرط به حفظ جان آنان دارند و از هر گونه تقویتی دریغ نخواهید داشت این قانون صددرصد صحیح است و تصویب هم خواهد شد ولی من نکته ایرا که اینجا لازم بود عرض کنم اطلاعاتی است که بنده دارم اغلب به علل مختلف به سربازان بدون این که تخصص رانندگی داشته باشند اجازه رانندگی میدهند و همچنین بعضی از افسران بدون داشتن پروانه رانندگی اتومبیلرانی میکنند و در نتیجه این تصادفات پیدا شده که قطعاً خود تیمسار وزیر جنگ ابداً راضی نیست که چنین تصادفاتی اتفاق بیفتد و بنده این قبیل تصادفات را معلول تسامح نمیدانم و یقین دارم افسران ما که برای حفظ جان ما و حفظ مملکت فداکاری میکنند مایل نیستند چنین تصادفاتی روی بدهد شاید تسامح در دادن پروانه رانندگی موجب این تصادفات شده است بنابراین بنده پیشنهاد کردم که ارتش فقط میتواند به سربازانی اجازه رانندگی بدهد که لااقل پروانه درجه ۲ رانندگی از شهربانی طبق مقررات عمومی داشته باشند (چند نفر از نمایندگان- و افسران اضافه بفرمایید) و اگر فرضاً موضوع مراجعه شهربانی ایرادی داشته باشد بنده اصراری ندارم بنده اصرارم در این است که آن سربازی که پشت رل مینشیند طبق مقررات پروانه رانندگی دستش باشد ممکن است بفرمایید رفتن به شهربانی کار را مشکل میکند یک اداره رانندگی و جواز و پروانه در خود ارتش تشکیل بشود که به آنها پروانه بدهد و اگر یک افسر یا یک سرباز دارای پروانه رانندگی نبود اجازه ندهد که پشت رل بنشیند ولی من شخصاً از تیمسار استدعا میکنم که موافقت بفرمایید که پروانه رانندگی را شهربانی بدهد بنده ممکن است اینجا اضافه کنم در شهر که در بیابان هر کاری میخواهند بکنند ولی شهربانی ممکن است یک خُرده زحمت داشته باشد اما موافقت بفرمایید که شهربانی باشدو مردم یک مقداری از این نگرانی خارج بشوند و گفته نشود که رانندگان ارتش بیمبالات هستند و آقا هم کمک بفرمایید که این معنی از ذهنها بیاید بیرون و واقعاً خود رانندگان هم مسئولیت داشته باشند حالا بنده پیشنهادم این است هر اصلاحی برای تأمین این منظور آقایان بفرمایند بنده ایرادی ندارم.
نایبرئیس- مطابق مادهای که قرائت میشود در شور دوم پیشنهاد تازهای نمیشود و اگر پیشنهاداتی داده شده بود در شور اول و کمیسیون توجه نکرده باشد میشود قرائت کرد.
عبدالصاحب صفائی- به عنوان ماده الحاقیه میدهم.
نایبرئیس- آقایان میتوانند طرح بدهند برای اینکار حالا نمیشود باید آییننامه را رعایت کرد.
عبدالصاحب صفائی- استدعا میکنم آقای وزیر جنگ خودشان قبول بفرمایند.
نایبرئیس- ماده آییننامه که مربوط به این موضوع است قرائت میشود (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده ۱۲۰ در شور ثانی گزارش لوایح و طرحهای قانونی در مجلس قرائت و نسبت به هر یک از مواد آن جداگانه مذاکره و اخذ رأی خواهد شد در شور ثانی پیشنهاد تازهای نمیشود داد ولی پیشنهادهایی که در شور اول یا بین در شور به عمل درآمده و مورد توجه و تصویب کمیسیون واقع نشده ممکن است از طرف پیشنهاددهنده تجدید شود (جز در مواردی که پیشنهاددهنده دعوت کمیسیون را برای حضور در آنجا اجابت ننموده و حضور مهم نرسانیده باشد) در این صورت پیشنهاد دهندگان (در مورد پیشنهاد جمعی) به طور اختصار یعنی منتها پنج دقیقه توضیح داده ....
نایبرئیس- مطابق آییننامه در شور دوم پیشنهاد نمیتوان داد و راهحلش این است که یک اصلاحی آقای مخبر بکنند و آقای وزیر هم قبول کنند.
کریمی- اجازه بدهید توضیح عرض کنم.
نایبرئیس- خود آقای وزیر جنگ اجازه خواستهاند بفرمایید.
وزیر جنگ (سر لشگر وثوق)- این عمل تحصیل حاصل است و انجام شده (عبدالصاحب صفائی- ما که حرفی نداریم پیشنهاد برای حفظ اصول است) بنده از جناب آقای ارسلان خلعتبری و سایر آقایان تشکر میکنم که یک تذکرات مفیدی دادند در این قسمت هر چه تکرار بکنیم زیاد نیست، خود بنده با این که میدانم دستگاههای مسئول همیشه مراقب هستند و تنبیهات خیلی شدیدی در مورد رانندگان بیمبالات شده مجدداً لازم دانستم و گفتهام که اینطور چیزها کافی نیست، هر دو هفته یکبار یک تذکر و یک بخشنامه صادر کردهایم و به طوری که ملاحظه فرمودهاید نه فقط در سر چهارراهها مأمور هست بعضی از مأمورین با جیب در خیابانها در حرکت هستند و مراقب هستند که اگر خلاف رویهای ببینند جلب کنند ولی نکته ایرا که باید آقایان توجه داشته باشند این است که اگر سوانح زیاد میشود دلیل عدمتوجه مقامات مسئول نیست دلیل ازدیاد وسایل رانندگی است در روزنامهها ملاحظه فرمودهاید که در شب نوئل در واشنگتن ۸۰۰ نفر یا نهصد نفر تلفات دادهاند و از بین رفتهاند بیاحتیاطی نشده عده زیاد است، راننده زیاد است، اتومبیل زیاد است و به همین نسبت تصادف بیشتر میشود و ما سعی میکنیم، دقت میکنیم که به نسبتی که وسایل زیاد میشود قطعاً مراقبت هم بیشتر باشد، راجع به جواز رانندگی خود بنده جواز رانندگی شهربانی را دارم ولی آن موقعی که بنده گرفتم دستگاههای ما مجهز نبود و تمام افسران موظف بودند که جواز رانندگی شهربانی داشته باشند ولی امروز دستگاه ارتش دستگاهی نیست که بتواند به شهربانی مراجعه بکند، دستگاه عظیمی است که شهربانی مجهز نیست این کار را بکند حتی رئیس اداره راهنمایی شهربانی را از ارتش بردند (میراشرافی- خود رئیس شهربانی را هم از ارتش بردند) در ارتش ما
آموزشگاه فنی مجهز و کاملی داریم و اخیراً هم یک لایحه تقدیم شده که این آموزشگاههای رانندگی ما طبق قانون جوازی که میدهند مورد تصویب مجلس شورای ملی هم باشد و از این دستگاهها ما اطمینان کامل داریم و مطمئن هستیم که به هیچوجه قابلمقایسه با هیچ دستگاهی نیست و شهربانی مجهز نیست که بتواند این همه راننده ما را آزمایش کند در هر صورت من به آقایان قول میدهم که در این قسمت توجهات مخصوص هست و نه فقط از لحاظ رانندگی دستور اکیداً به عموم افسران و نظامیان هست که طوری اعمال و رفتار و کردارشان با مردم باشد که جلبمحبت آنها را بیش از پیش بکنند و به هیچوجه از هیچگونه تجاوزی که از ناحیه افسران ارتش بشود چشمپوشی نشده و نخواهد شد، یک نکته دیگر را باید آقایان توجه داشته باشند ممکن است روزی صد تا اتفاق بیفتد که چون به وسیله افراد نظامی نیست آقایان توجه ندارند ولی ما چون نشان داریم دو تا اتفاق که بیفتد میگویند ارتش و میگویند حسین و حسن و نشان داده میشود و به همین دلیل است که در تمام تهران توجه هست که به هیچوجه عمل خلاف رویهای از نظامیها سر نزند.
۶- اعلام تصویب صورت مجلس جلسات پنجم و هفتم دی ماه
نایبرئیس- چون عده کافی است بنده تصویب صورتجلسات پنجم و هفتم دی ماه را اعلام میکنم.
۷- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی و نظام راجع به بیمه کادر ثابت ارتش و ژاندارمری
نایبرئیس- آقای خلعتبری بر طبق ماده ۸۷ اخطار نظامنامهای کردهاند بفرمایید.
خلعتبری- بنده بیانات همکار محترم را که فرمودند فلانی اظهار کرده نظامیها مردم را آدم حساب نمیکنند اگر یک موردی بود که نظامیها مردم را آدم حساب نمیکردند با نهایت صراحت آن مورد را میگفتم ولی این جا گفتم که مردم خیال میکنند که نظامیها اینها را آدم حساب نمیکنند و این را برای این گفتم که خودم از آن اشخاصی هستم که اصلاً معتقد به تبلیغات بر علیه مملکت در ادارات دولتی نیستم چه رسد به ارتش، یعنی انتقاد معتقدم باید کرد، تذکر را باید داد ولی مخالف تبلیغ شدید هستم برای این که مبادا سوءاستفاده بکنند دیگران و اشخاص مختلف، مخصوصاً در دستگاه ارتش چند نفری هستند که معتقدم باید آنجا بمانند و بنده هر وقت تذاکراتی داشتم هدایت وزیر جنگ بود برایشان مینوشتم به جای این که در مجلس تذکر بدهم برایشان مینوشتم بنابراین خواهش میکنم که این عبارت را بفرمایید و آن بیانی که تیمسار فرمودند که آن قسمت رئیس راهنمایی را از ارتش خواستهاند این رئیس راهنمایی فقط مرد صحیحالعملی بود و برای صحت عملش خواستهاند والا هیچگونه تخصصی در امر اداره راهنمایی و رانندگی ندارد.
نایبرئیس- پیشنهاد سکوت رسیده قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد سکوت لایحه را مینمایم دکتر جزایری
نایبرئیس- آقای دکتر جزایری
دکتر جزایری- بنده پیشنهاد سکوت کردم برای این که بتوانم یک تذکراتی را خدمت جناب آقای وزیر جنگ عرض کنم اولاً در این مطالب بنظر من تعارف معنی ندارد اصلاً موضوع احترام مجلس و مردم به ارتش یک پرونده خاصی دارد و در این که یک دسته از افسران شریف در رأس ارتش هستند تیمسار سپهبد هدایت رئیس ستاد مشترک، تیمسار وزیر جنگ اصلاً یک پرونده علیحدهای دارد (تفضلی- رئیس ستاد را هم بفرمایید) رئیس ستاد و همه و همه اما این پروندهای که سربازی که پشت رل ماشین مینشیند و کامیونها و ماشینها را میراند دقت نمیکند و مراقبت نمیکند این هم یک پرونده علیحدهای دارد اگر ما به پرونده اول مؤمن و معتقد هستیم که آدمهای شریفی هستند باید بدون رودربایستی این تذکرات را بدهیم بنابراین تیمسار عزیز بدانید مردم این مملکت و ما که در شهر تهران هستیم همه و در همهجا منعکس است که رانندگان ارتش مراقبت نمیکنند تصادف زیاد میشود این حرف رودربایستی ندارد اگر من بخواهم با تعارف این حرف را بزنم هم به شما خیانت کردهام هم به مملکت خیانت کردهام بنابراین آقا این تذکر را بپذیرید همه مردم این فکر را میکنند و استدعا میکنم خودتان البته یک فکری برای اینکار بکنید برای این که حیف است که یک دستگاهی که مورد احترام همه است و خدمت به مملکت میکند و فداکاری میکند و سرحدات را شب و روز حراست میکند چهار تا سرباز بیاطلاع یا چهار نفر بیاطلاع اعمالی بکنند که نتیجه زحمات شما را بر باد بدهند بنابراین تعارف را کنار بگذاریم این پروندهاش علیحده است و باید توجه کرد و پیشنهادم را هم پس میگیرم.
نایبرئیس- پس رأی میگیریم به مادة واحده و تبصره گزارش کمیسیون آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند خواهش میکنم بایستید مطابق آییننامه آقایان منشیها باید بفرمایند هر کاری ترتیبی دارد اگر همه آقایان هم بایسیتید باید منشیها به من بگویند تا من اعلام بکنم. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۸- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ- یک سؤال از آقای وزیر کار کردهام راجع به حیفومیلهایی که در بیمههای اجتماعی میشود هم مال کارگر را از بین میبرند و هم مال کارخانههای مملکت را (میراشرافی- دکتر کیان فاسد، دکتر کیان حیف و میل میکند، با آن استعفایی که در زمان مصدق داد)
۹- طرح گزارش کمیسیون دارایی راجع به میزان حقالحفاظه بانک کارگشایی
نایبرئیس- گزارش کمیسیون دارایی قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی
کمیسیون دارایی بلایحه شماره ۶۰۸۳۲ دولت در مورد تغییر نرخ حقالحفاظه دریافتی بانک کارگشایی با حضور آقای فروزان کفیل وزارت دارایی رسیدگی و با توجه به مقدمه لایحه و توضیحاتی که از طرف آقای فروزان دایر به زیان وارده بر بانک کارگشایی و متوقف ماندن کارهای بانک داده شد کمیسیون لایحه مزبور را به شرح زیر اصلاح و اینک گزارش آن را جهت تصویب تقدیم میدارد.
ماده واحده- جمع حقالحفاظه و کارمزد دریافتی بانک کارگشایی موضوع تبصره ۵ ماده ۷ قانون تثبیت پشتوانه اسکناس مصوب تیر ماه ۱۳۳۳ از تاریخ تصویب این قانون تا دوهزار و پانصد ریال یک درصد و مازاد بر آن شش درصد خواهد بود.
مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی
نایبرئیس- آقای صفائی
عبدالصاحب صفائی- علت مخالفت بنده با ماده واحده از این لحاظ نیست که بایستی به فقرا و افراد نیازمند کمک شود و این کمک هم باید با سود خیلی کمی باشد (یک نفر از نمایندگان- کارمزد) اسمش را بگذارید کارمزد (یک نفر از نمایندگان- حقالحفاظه) حقالحفاظه اسمش را میگذارید از لحاظ این که جنبه شرعیاش حفظ شده باشد بنده موافقم بنده اصلاً معتقدم که ربا حرام است و اصلاً سود نباید گرفته شود این عقیده بنده است چنانچه به عنوان کارمزد یا حقالحفاظه بگیرید البته این مطلب صورت قضیه را تصحیح کرده و صحیح هم هست بنابراین بنده جدًّ موافقم به این که اصلاً گرفته نشود و به عنوان ربا ما چیزی نگیریم و مخصوصاً به فقرا هم کمک بشود این مطلبی است به جای خود محفوظ ولی بنده با این لایحه از این جهت مخالفم که این لایحه نتیجهاش این میشود که بانک کارگشایی درش بسته بشود اگر مقصود این است که در بانک کارگشایی را ببندند این ماده واحد خیلی صحیح است و اگر مقصود این نیست این ماده واحده درست نیست (یک نفر از نمایندگان- چرا؟) توضیح میدهم. در اینجا نوشتهاید که از این تاریخ به بعد عین ماده واحد آقایان توجه داشته باشید این است (ناطق- ماده واحده را به شرح سابق قرائت کرد) آقایان اطلاع دارند که بانک کارگشایی سرمایهاش محدود و مشخص است در حدود شش میلیون تومان است و این بانک کارگشایی یک هزینهای دارد که از محل درآمدش باید تأمین بشود که اگر هزینهاش از محل درآمدش تأمین نشد از اصل سرمایهاش باید برداشته بشود و مستهلک بشود سرمایه افرادی هم که با بانک کارگشایی کار دارند (میراشرافی- اینطور نیست خلاف به عرضتان رساندهاند) یعنی میفرمایید سرمایه اوورت (ouverte) دارد (میراشرافی- آن جزو بانک ملی است) نه خیر قربان یک سرمایه معینی دارد آییننامه معینی دارد که باید در حدود آن سرمایه کار بکند وقتی که شما کارمزد را یک درصد پایین آوردید هیچکس یکجا به بانک کارگشایی سفته نمیدهد ۶ هزار و ۵ هزار و ۴ هزار تومان بگیرد بانک کارگشایی یک بانک نیست که سفته بدهد و قرضهای گزاف بدهد عموماً مبلغش پایین است به علاوه وقتی که معلوم شد که تا هزار ریال یا دو هزار و پانصد ریال صدی یک بدهد آن یکی که دو هزار تومان میخواهد چهار مرتبه میآید معامله میکند در بانک کارگشایی اسم مدخلیت ندارد شخص در بانک کارگشایی مدخلیت ندارد بدهکار اموالی است که آنجا میگذارند وقتی که قالیچهاش را برد گرو گذاشت پول میگیرد بنابراین یک کسی که هزار تومان میخواهد به جای این که این را یک مرتبه برود بگیرد مبلغ بیشتری کارمزد بدهد این را چهار مرتبه میرود و میگیرد و نتیجهاش این است که هزار تومان را یک درصد بگیرد عرض میکنم اگر مقصود بستن در بانک کارگشایی است این بسیار پیشنهاد صحیحی است (شادمان- رئیس بانک ملی خودش در کمیسیون آمد و موافقت کرد) آقایان به همان اندازهای که ربا حرام است و بد است به همان اندازه هم پول در اختیار سفتهبازان گذاشتن که صدی شش از این بگیرند و صدی بیست و پنج در بازار معامله کنند آن هم بد است و الان ما داریم یک وسایلی درست میکنیم که اشخاص متنفذ بیایند و اشخاص قوی بیایند با نرخ صدی شش از بانک پول قرض کنند و بدهند در بازار صدی بیست و پنج بگیرند بنده معتقدم که تمام این ورشکستگیهایی که در بازار میشود معلول این معاملات سفتهبازی بازار است برای این که اشخاصی میآیند در بازار با صدهزار تومان پنج میلیون تومان معامله میکنند (عماد تربتی- صحیح است) و به موجب توصیه و تشبث سفتهها را میگیرند و بعد اجناس اگر بالا نرود اینها مقروض میشوند عین سرمایهشان از بین میرود چهار یا پنج میلیون
تومان ورشکست میشوند اگر آقایان میخواهید که ورشکستگی در این مملکت یک قاعدهای پیدا کند بازرگانی یک مقرارتی پیدا کند این سفتهبازی الی غیرالنهایه درش بسته شود باید بازرگانی در حدود ثروت یا دو برابر بشود افرادی که صدهزار تومان سرمایه دارند وقتی پنج میلیون تومان معامله میکنند پنج میلیون تومان سفته میدهند سرمایهشان چهقدر سود سالیانه اموالی که قرض کردهاند نیست اینطور سفتهبازی نتیجهاش همین ورشکستگیهای متوالی است (صحیح است) که میشود بنابراین بنده معتقدم که اگر آقای رئیس بانک فرموده باشند که بانک کارگشایی میتواند با صدی یک کارمزد ادامه بدهد به معاملاتش بنده عرایضم را پس میگیریم.
شادمان- رئیس بانک ملی در کمیسیون موافقت کرد تا ۲۵۰۰ ریال اشکالی ندارد آن روز آقای ناصر به من تلفن کردند و فرمودند که گذشتن این لایحه ورشکستگی بانک کارگشایی است (نقابت- به دَرَک که ورشکست بشود به جهنم که ورشکست بشود) آقای نقابت تصور میکنم که جنابعالی منشأ اخلاق بودید این تغییر به بنده آن هم به این صورت شایسته نیست جناب آقای نقابت شما معدن ادب و نزاکت بودید اگر از جهات دیگر دلتنگ هستید چرا به ارادتمندتان این طور حمله میکنید؟
نقابت- بنده یک سفته هیچجا ندارم یکشاهی هم ندارم لات و لوت و آسمانجل ما به این فقرای بدبخت اقلاً رحم کنید اینقدر آنها فشار نیاورید و اینقدر منفعت نگیرید.
نایبرئیس- آقای صفائی شما مخالف این لایحه هستید صحبتتان را ادامه بدهید.
عبدالصاحب صفائی- آقا من مجبورم که به این طرز قیافه و تغیر جواب بدهم مجبورم عقیدهام را عرض کنم (نقابت- شما را نمیگویید عقیده آقای مدیرکل بانک را میگویید) و عرض کنم که این صدی یک به درد فقرا نمیخورد (پناهی- کاملاً صحیح است) و برای فقرا نیست اشتباه است من نمیگویم آقا حسننیت ندارید ممکن است حسننیت داشته باشند ولی این حرارت و انرژی را در مسائل بالاتر به کار ببرند نه صد تومان پول قرض دادن جناب آقای نقابت صد تومان قرض دادن یا ندادن به مردم که عصبانیت ندارد (نقابت- آقای ناصر پنج میلیون اعتبار ندهد به مردم که اسپکولاسیون بکنند) تأیید عرایض بنده است این قرضها با این ربحهای پایین معنایش و لازمهاش همین ورشکستگیها است همین اختلال امور بازرگانی است که آقایان الان دارند نالهاش را میفرمایند به هر تقدیر الان آقای وزیر دارایی اینجا تشریف خواهند داشت و البته اگر اشکال برای این لایحه میدیدند بنده نه اهل قرضم نه سفته دارم و نه سماور دارم بروم قرض بکنم و اگر احتیاج داشته باشم همین سماور را میفروشم جناب آقای نقابت نمیروم سماور را گرو بگذارم ولی از نظر مصالح عمومی کشور از لحاظ مصالح بانک کارگشایی عرض میکنم که شما نمیتوانید دولت را مجبور کنید که شش میلیون تومان یا هفت میلیون تومان یا صد میلیون تومان در یک رشتهای بگذارد و مجانی به آقایان قرض بدهد بنده این را موافقم ولی با سرمایه شش میلیون تومان بانک کارگشایی این عمل صحیح نیست بنابراین عرض بنده عبارت از این بود که این ماده واحده به این صورت به طوریکه بانک ملی به من اطلاع داده است نتیجهاش ورشکستگی بانک است و به هیچوجه به درد فقرا و مردمان بیبضاعت نمیخورد و به هیچوجه نتیجهای نخواهد داشت زیرا موضوع هزار ریال یک درصد نیست موضوع از هزار ریال به بالا شش درصد است این که گفتند تا صدوپنجاه تومان یک درصد، غلط مبحث است برای این که کلمه حق ایراد بهاالباطل است این برای این نیست که بیبضاعت کمکی بشود موضوع یک درصد تا ۱۵۰ تومان گفته شده که از ۱۵۰ تومان به بالا گرفته شود صدی شش چون این به این صورت خوب نبوده است، چون ظاهرش درست نبوده، چون در این مملکت افرادی که منافع خصوصی دارند فوراً پای ضعفا و فقرا و بیچارگان را میکشند جلو میگویند تا ۱۵۰ تومان یک درصد و از ۱۵۰ تومان به بالا شش درصد پس مقصود از ۱۵۰ تومان به بالا است میخواهند کارمزدی را بیاورند پایین و بعد به وسیله صدی شش قرض کردن از بانک و بعد بردن و با صدی بیست و پنج معامله کردن استفاده بکنند این دلسوزیها را ما در موارد دیگر ندیدیم که اینقدر برای مردم فقیر دلسوزی بکنند من واقعاً ّسوءظن پیدا کردم هر وقت دیدم در یک جایی برای یک فقیر و بیبضاعت پیراهن پاره میکنند فوراً باید برویم پیدا کنیم علت چیست؟ چهطور شده که احساسات عمومی تحریک شده است؟ مقصود صد تومان فقرا نیست مقصود آن صدی شش است که از این مبلغ بالاتر میرود و این خلاف مصلحت کشور و سرمایه کشور و بازرگانی است.
نایبرئیس- بنده در این مقامی که الان هستم همیشه حفظ بیطرفی میکنم برای این که حرفهای موافق و مخالف گفته شود ولی چون خودم مکرر در مقابل بانک کارگشایی عبور کردهام و دیدهام که سماور و سینی و آفتابه و بدبختی و بیچارگی هست این است که بدانید که این کمک به فقرا است.
عبدالصاحب صفائی- تا صد و پنجاه تومانش اشکالی ندارد بالاترش شش درصد است اشکال دارد اینجا است که میروند استفاده میکنند.
نایبرئیس- آقای میراشرافی پیشنهاد سکوت دادهاند که قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که لایحه مربوط به بانک کارگشایی مسکوت بماند.
نایبرئیس- آقای میراشرافی
صدرزاده- اجازه بفرمایید موافق هم صحبت کند.
نایبرئیس- پیشنهاد سکوت مقدم است.
میراشرافی- بنده هم مثل موافق صحبت میکنم.
فرامرزی- اگر مثل موافق صحبت میکنید حق دادن پیشنهاد سکوت ندارید.
میراشرافی- به طوریکه خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است این موضوع از مدتها پیش در مجلس رویش بحث میشود که منافع پول اسمش را میگذارید کارمزد اسمش را میگذارید حقالحفاظه میگذارید، نزول پول، هر چه اسمش را میخواهید بگذارید این موضوع به وسیله بانک تعدیل بشود و یک مقداری از نزول پول کسر بشود (صحیح است) آقای دکتر امینی یک لایحهای راجع به نشر اسکناس آورده بودند اینجا در آن لایحه بنده پیشنهاد کردم که بانکها به طور کلی از چهار درصد بیشتر نگیرند جناب آقای شوشتری اعتراض فرمودند که این برخلاف مذهب است اصلاً اسم نزول را نیاورید در صورتیکه اصل محمل را دارند میکنند (شوشتری- حالا هم همان عرض را میکنم) ولی اسمش را آوردن پشت تریبون برخلاف مذهب است به هر حال جناب آقای دکتر امینی قبول کردند با این که ایشان حاضر نبودند به انجام اینکار معذالک قبول کردند دولت به بانک کارگشایی یعنی آن بانکی که مال طبقه خود جناب آقای صفائی است (عبدالصاحب صفائی- بنده جزو اغنیا هستم آقای نقابت جزو فقرا هستند) نه این را قبول ندارم یعنی مال آن پابرهنهها (عبدالصاحب صفائی- بنده کفش پایم است) و فقیر بیچارهها که زمستان باید لحافکرسی و کفش پایشان را گرو بگذارند و پول بگیرند این یک تناسبی قائل شدهاند که تا هزار ریال بیش از یک درصد نگیرند حالا آقایان اعضای بانک کارگشایی قائل شدهاند که بانک ضرر میکند به فرمایش جناب آقای نقابت به جهنم که ضرر میکند (صحیح است) بانک کارگشایی که اداره مالیات بر درآمد نیست بانک کارگشایی برای تعاون مردم است بانک کارگشایی سرمایهاش متکی به سرمایه بانک ملی است در سال بانک ملی ۳۰ میلیون تومان استفاده میکند و سود میبرد از محل آن سی میلیون تومان باید بردارد و این ضرر را تأمین بکند و آمدند متشبت شدند که سرمایه این بانک شش میلیون تومان بیشتر نیست و تا صد و پنجاه تومان یک درصد بکنند در صورتیکه به عقیده من اگر آقا پایان بخواهند خدمتی به طبقه محروم بکنند همین است که موافقت بکنند که حداقل تا همان هزار تومان که دکتر امینی و شخص مدیر کل بانک قبول کرده است قبول بکنند که یک درصد باشد (عبدالصاحب صفائی- صدی شش تخفیف را حذف کنید) بنده چند روز قبل یک کاری داشتم در بانک کارگشایی ولی برای سفته نرفته بودم برای این که بانک کارگشایی برای اموال منقول پول میدهدآنجا یک استوار بازنشستهای را دیدم آمده بود لحاف و تشک و زندگیاش را گرو بگذارد (نقابت- رحم و انصاف کو) و گفت که شش بچه دارم همه بدبخت و گرسنه حالا آمدهام اینها را گرو بگذارم و میگفت بچههای من کمیسیون کردند که خودشان را مسموم بکنند که بمیرند و از این زندگی نجات پیدا بکنند مال اینهاست و بنده استدعا کردم که حضرتعالی یک تجدیدنظری خودتان بفرمایید که به همان شکل باشد (شوشتری- پس تا هزار تومان باشد)
نایبرئیس- آقای مخبر
مخبر (مشایخی)- عرض کنم راجع به مؤسسات مالی جناب آقای صفائی چون جنابعالی نماینده مجلس شورای ملی هستید در بانک. توضیحات و فرمایشاتتان از نقطهنظر نمایندگی در بانک و اطلاع و بصیرتی است که در امور بانکی من حیث وظیفه برای شما پیدا شده است بنده معتقدم که در امور بانکی و در امور مالی از دو نقطهنظر باید صحبت کرد در امور مالی باید عدد و رقم را رویش تکیه کرد و سود و زیان و از نقطهنظر اقتصاد کشور و از نقطهنظر مصالح مملکت غالباً اتفاق میافتاد که به موضوع سود و زیان نباید توجه کرد حالا بنده در این موضوع و موضوع حقالحفاظه و کارمزد مطالبی به اطلاع آقایان میرسانم و از جناب آقای نقابت هم خواهش میکنم توجه بفرمایند برای روشن شدن ذهن آقایان تصور میکنم مقدماتی لازم باشد برای بانک کارگشایی تا حالا سه قانون وضع شده اولی تا قبل از قانون پشتوانه اسکناس تا قبل از این که آقای میراشرافی تبصرهای در قانون پشتوانه اسکناس پیشنهاد کنند قانونی داشتیم که بر اساس آن قانون حقالحفاظه و کارمزد به این ترتیب دریافت میشد تا پنجهزار ریال دو درصد از پنجهزار تا ده هزار ریال نسبت به مازاد نهدرصد و از دههزار ریال به بالا مازاد دوازده درصد به عنوان کارمزد و حقالحفاظه بانک کارگشایی دریافت میشد بر اساس این نرخها سود ویژه بانک کارگشایی در سال ۱۳۳۳- ۷۵ ر ۱۷۸۱۹۵۴ ریال بود (عبدالرحمن فرامرزی- سود ویژه؟) بلی سود ویژه من کاری ندارم که بانک کارگشایی برای سود تأسیس میشود
یا نمیشود میخواهم روی این موضوع توضیح بدهم که آقایان قضاوتی که میفرمایید با اتکای به گذشته و سوابق باشد بر اساس نرخهای قبل از قانون سال ۱۳۳۳ بانک کارگشایی ۷۵ ر ۱۷۸۱۹۵۴ ریال سود داشته است در ضمن قانون پشتوانه اسکناس نرخ نزول بانکها (فرامرزی- خرجش را حساب نکردید) سود ویژه بعد از وضع خرج یک میلیون ریال هر یک از این مؤسسات بانکی با سرمایه مخصوصی اداره میشود یک واحد مستقلی است یک ترازنامه سالیانه دارد خرجش را خودش میدهد و دخلش را در آخر سال انتقال میدهند به حساب بانک ملی. بنابراین این رقمی که به عرضتان رساندم سود ویژه حتی بعد از پرداخت مالیات بر درآمد بوده است البته بانک کارگشایی برای سود تأسیس نمیشود برای کمک به فقرا و مستمندان برای دادن اعتبار به کسانی که بالاخره احتیاج و نیاز به قرض دارند و در مقابل اموال منقول میروند میگیرند این بانک ایجاد نشده برای منافع سرشار ضمن قانون پشتوانه اسکناس مطلبی که مورد بحث واقع شد این بود که اصولاً نرخ نزول در بازار خیلی زیاد است و حتی دستهای معتقد بودند که بانکهای داخلی کشور هم نرخ نزولشان زیاد است در تمام ممالک نرخ نزول از صدی چهار و صدی شش تجاوز نمیکند و حال آنکه بانک ملی در مقابل اعتباراتی که به بازرگانان میدهد کمتر از صدی نه نزول نمیگیرد (عبدالرحمن فرامرزی- همهتان به یک چیز توجه نکردید و آن این که بانک کارگشایی جنس را به قیمت خودش نمیگیرد دههزار ریال را دویست تومان میگیرد) صحبت در اطراف نزول است به هر حال اصولاً این مبلغ سودی که در بازار دریافت میکنند برای نزول پول و بانکها میگیرند به طور کل همهاش سنگین است اگر بخواهیم رفاه و گشایش و رواج در بازار پیدا بشود اول به عقیده من بانکهای اعتباردهنده باید نرخ نزول را پایین بیاورند و مادامی که بانکها نرخ نزول را پایین نیاورند نباید معتقد بشویم که در بازار نرخ نزول از صدی پانزده و صدی هجده تنزل کند به هر حال در ضمن قانون پشتوانه اسکناس آمدند آن نرخهای کارمزد را تغییر دادند و گفته شد حقالحفاظه و کارمزد بانک کارگشایی در مقابل اموال منقول به عنوانی که دریافت میدارد بایستی تا مبلغ دههزار ریال آن صدی یک و مازاد از صدی چهار نباید تجاوز کند بر اساس این قانون سود ویژهای که در سال ۱۳۳۳ بود یک مرتبه در اثر سقوط نرخها تبدیل به زیان شد زیان بانک کارگشایی در سال ۱۳۳۴ بر اساس این قانون پشتوانه اسکناس ۵۵ ر ۲۲۱۵۰۴۸ ریال است (داراب- هزینه بانک بالا رفته یا نه؟) جناب آقای داراب من از نقطهنظر مخبر بودن اطلاعاتی را که مربوط به این قانون است لازم بود که تحصیل کنم و به جنابعالی عرض کنم من ترازنامه بانک را نگرفتهام که کنترل کنم، و ریفیه کنم که هزینهاش بالا رفته است یا نرفته و از این لحاظ فقط دو رقم را میدهم:
۱- در زمان سابق سود داشته. ۲- بعد از وضع این قانون بانک کارگشایی ۲ میلیون و کسری ضرر داشته (یک نفر از نمایندگان- ریال یا تومان؟) ریال است. این مطلب مورد توجه بانک واقع شد و به وسیله وزارت دارایی لایحهای دادند که بر اساس آن لایحه زیان نداشته باشند این لایحه آمد به کمیسیون آقای ناصر رئیس محترم بانک ملی ایران هم در کمیسیون دعوت شد و همانطوری که فرمودند با حضور اعضای کمیسیون ایشان این توضیحات را دادند که آقا ما ضرر داریم (دکتر جزایری- صد میلیون تومان منفعت میکنند آن منفعت را بگذراند روی این ضرر) و راهحلی پیدا کنید که ضرر نکنیم حالا ما باید ضرر کنیم یا منفعت ببریم آن مطلب دیگری است ما آمدیم بر اساس توضیحاتی که آقای ناصر داد یک سو لوسیونی پیدا کردیم که بانک ضرر ندهد البته بانک کارگشایی نباید منفعت داشته باشد. این بانک برای فقرا است برای کسانی است که همانطوریکه جناب آقای رئیس گفتند بیبضاعت و بیچارهاند برای کسانی است که به نان شب محتاجاند برای آنها تأسیس شده است. نشستیم مذاکره کردیم به این نتیجه رسیدیم که کسانی که وام دریافت میکنند و جزو مستمدان و فقرا هستند از اینها کارمزد خیلی ناچیزی گرفته بشود و به این جهت است که در این قانون پیشبینی کردیم که تا ۲۵۰۰ ریال صدی یک (صدرزاده- ۱۵۰۰ ریال است) تا دو هزار و پانصد ریال صدی یک است حالا اجازه بفرمایید بنده قانون را میخوانم جمع حقالحفاظه و کارمزد دریافتی بانک کارگشایی موضوع تبصره ماده ۷ قانون تثبیت پشتوانه اسکناس مصوب تیر ماه ۱۳۳۳ از تاریخ تصویب این قانون تا ۲۵۰۰ ریال یک درصدی و مازاد بر آن شش درصد خواهد بود. بنابراین فرقی که این قانون با قانون پشتوانه اسکناس کرده است این است که در قانون سابق مازادش مشمول نرخ صدی چهار بود حالا آمدهایم مازاد را مشمول نرخ صدی شش کردهایم.
این موضوع را جناب آقای صفائی آقای ناصر قبول کرد یعنی با توضیحاتی که دادیم گفت ما به طبقه پایین دست نمیزنیم و اگر در قسمت مازاد بر ۲۵۰۰ ریال صدی چهار را صدی شش بکنیم دیگر بانک ضرر نخواهد کرد- بنابراین مقصود تأمین شده است و من تقاضا میکنم از آقایان با توجه به این ارقام و با توجه به این که طبقه ضعیف باید مورد حمایت قرار داده شود این ماده واحده را تصویب بفرمایید طرفین مطلب مورد توجه واقع شدهاند اجحاف هم نشده است و برای آن کسانی که پول زیاد میگیرند نرخ صدی شش بیتناسب نیست.
۱۰- معرفی آقای دکتر علیقلی اردلان به وزارت امور خارجه به وسیله آقای نخستوزیر
نایبرئیس- آقای نخستوزیر
نخستوزیر (آقای اعلا)- بنده افتخار دارم جناب آقای دکتر اردلان را (بسیار بسیار- مبارک است) (فرامرزی- چی مبارک است) به وزارت امور خارجه که تخصص در امور آنجا دارند معرفی کنم و به مصداق لاتثنی الا ما و قد تثلث امیدوارم که دیگر تغییری در این مقام ایشان پیدا نشود و با احاطهای که ایشان در وزارت خارجه دارند در امور بینالمللی خدمات شایانی به مملکت بنمایند (انشاءالله) (مبارک است)
۱۱- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به میزان حقالحفاظه بانک کارگشایی و ارسال آن به مجلس سنا
نایبرئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- بنده میخواستم دو نکته را خدمت آقایان عرض کنم که در این قوانینی که در مجلس مطرح میشود هیچ موجبی ندارد که ما بر سر اینها یک مناقشاتی بکنیم که شایستهشان مجلس نباشد هر چه مصلحت مردم است همان باید بشود. نکته دیگر که میخواستم عرض کنم این است که بانک و مؤسسات مالی که نمیتوانند به صورت کمیسیونهای اعانه باشند. اینها فقط باید وضعشان طوری باشد که بتوانند کمکی بکنند نه این که زیان بدهند. مقصود از بانک کارگشایی این بوده است که یک مقدار از سرمایه بانک ملی در اختیار ضعفای مردم قرار بگیرد که بتوانند با بهره و حقالحفاظه کمتری مورد استفاده قرار بدهند البته کمک بانک کارگشایی این خواهد بود که از اینکار سودی منظور نداشته باشند. بنده اتفاقاً با رئیس بانک کارگشایی به وسیله تلفن تماس گرفتم و این اطلاعات را از ایشان کسب کردم و اگر اجازه بفرمایید اطلاعاتی را که کسب کردم در اختیار آقایان میگذارم تا هر چه صلاح بدانند انجام شود. ایشان گفتند که اولاً ما بنا داشتیم شعبات این بانک کارگشایی را در شهرستانها افتتاح کنیم و بیش از چند نقطه نتوانستیم این را ادامه بدهیم برای این که ما گذشته از این که عایدات نداشتیم ضرر هم داشتیم و نتوانستیم در شهرستانها اینکار را بکنیم در صورتیکه در شهرستانها بیشتر احتیاج دارند و علت هم این بود که ما یک مقداری اثاثیه از مردم دریافت میکنیم که اولاً لازم است برای اینها یک بنگاهها و یک انباریهای مجهزی باشد که بتوانیم حفظ کنیم.
ثانیاً اینها را بیمه میکنیم و یک در هزار باید حق بیمه بشرکت بیمه میدهیم و در ضمن عمل مشاهده کردهایم که با صدی یک حقالحفاظه گذشته از این که بانک هیچگونه فایدهای در این بین نمیبرد زیان هم میدهد و البته برای یک مؤسسه بانکی به هیچوجه مصلحت نیست و خود نماینده آن محترم هم اجازه نمیدهند که یک مؤسسهای دایر باشد و دائماً برای دولت و مملکت ضرر ایجاد کند بنابراین با تجربهای که پیدا کردیم به این نتیجه رسیدیم که برای طبقات ضعیف مملکت که حد احتیاج آنها تا حدود دوهزار و پانصد ریال است همان حقالحفاظهای که سابق بوده است به میزان صدی یک پرداخت شود ولی از این به بالا به میزان صدی شش و باز هم در این نوع استقراض کمکی برای قرضکنندگان است زیرا آنها اگر بخواهند از بانک ملی آن قرضه را دریافت کنند با نرخ ۹٪ و ۱۲٪ خواهد بود و اگر هم در بازار از رباخواران بخواهند بگیرند باید اقلاً ۲۴٪ بدهند. بنابراین اگر یک تصمیمی اتخاذ نشود که بانک کارگشایی دخل و خرج بکند نتیجه این خواهد شد که از ادامه کار خودداری میکند و نتیجه این خواهد شد که رباخواران بر میزان سود و بهره اضافه کنند به نظر بنده اگر با پیشنهاد بانک کارگشایی موافقت بشود و عواید بیشتری پیدا کند و اقلاً به اندازه خرجی که میکند عایدات داشته باشد و امکان این هم باشد که در شهرستانها بانک شعبات خودش را افتتاح کند بهتر از این خواهد بود که برای او ایجاد ضرر کند و مجبور شوند که از این نوع کمک صرفنظر کنند بنابراین تصور میکنم با این اطلاعاتی که ایشان دادند و این مؤسساتی که بعداً ًافتتاح شوند مقتضی باشد آقایان موافقت بفرمایند با این لایحه تا این که عدهای از این اشخاص که تا دوهزار و پانصد ریال احتیاج دارند دچار و گرفتار رباخواران نشوند و بتوانند از حقالحفاظه صدی یک استفاده کنند پیشنهاد اول هزار و پانصد ریال بوده که بعداً در کمیسیون به دو هزار و پانصد ریال ترقی داده شد و البته این یک درصد هم که ملاحظه میفرمایید برای حفاظت اموال و بیمه شدن همین اندازه خرج دارد و اما آن طبقات بالاتر هم که تا ۲۵۰۰ تومان قرض میگیرند اشکالی ندارد که تا میزان صدی شش بدهند چون اگر بخواهند از جاهای دیگر قرض کنند باید چندین برابر این مبلغ را بپردازند و باز هم صرفه با اینها خواهد بود که در اینجا، همین صدی شش حقالحفاظه را بپردازند.
نایبرئیس- آقای ارباب
ارباب- بنده این نکتهای را که
عرض میکنم شهدالله منظورم تظاهر نیست میخواستم عرض کنم ایکاش تمام دستگاههای کشور یک درصد منویات اعلیحضرت همایونی را پیروی میکردند (فرامرزی- همین را میگویند تظاهر) و ایکاش آقایان که اینجا تشریف آوردند و به نام موافق صحبت کردند یک روز تشریف میبردند و آن وضع دلخراش مردم را آنجا میدیدند که با چه سرافکندگی و با چه شرمندگی یکی سماور دست گرفته یکی لحاف دست گرفته با چه وضعی با چه حالی برای امرا حیات خودشان (صدرزاده- آنهایی که موافق صحبت کردند بیش از شما گفتند و تظاهر هم نکردند شما به تظاهر میگویید ما به حقیقت میگوییم. این حرفها چیست میزند؟) من آقای صدرزاده اختیار خودم را دارم آنچه را که رفتم و دیدم و مشاهده کردم میگویم و متأثر هستم این طبقة بدبخت که ضامن تأمین هزینة این دستگاهها هستند یا باید درش را بست و کمک نکرد برای رضای خدا بروید یک روز ببینید مردم با چه بیچارگی اسباب زندگانیشان را میآورند آنجا آقا مگر بازرگان سفتهباز سفتهاش را میبرد بانک کارگشایی مگر این بانک غیر از از اسبابخانه در مقابل چیز دیگر به کسی وام میدهد بانک کارگشایی اسمش رویش است بانک کارگشایی یک قالی، یک فرش، یک تکه مس، مردم بدبخت را گرو برمیدارد صدی ده قیمتش را تقویم میکند وای به اشخاصی که همان وام را هم دیگر نمیتوانند پس بدهند و به حراج میرود.
مردم بدبخت زیادند یکقدری توجه کنید به حال مردم بدبخت والا اگر وضع اینطور باشد ما هم در ردیف آنها هستیم تا سال دیگر همان آفتابه و سماور را میبریم گرو میگذاریم یکقدری توجه کنید و به علاوه بنده نمیخواهم مطلب را با طول و تفصیل عرض کنم این هم که بنده آمدم این جا تصدیع دادم تصادفاً یک روزی بنده با یک نفر کار داشتم رفتم آنجا و یک وضع دلخراشی دیدم که الان به خاطرم آمد و البته متأثر شدم این است که عرض کردم تشریف ببرید و وضعیت را ببینید هر طوری که صلاح دانستید تصمیم بگیرید کمتر از پنجهزار ریال را صدی یک قائل بشوید و مازادش را هم ۴ درصد عادلانه است یک طبقه بیچاره بدبخت را باید بیشتر توجه به احوالشان کرد. بنده بیشتر از این تصدیع نمیدهم.
نایبرئیس- آقای دکتر جزایری پیشنهاد سکوت کردهاند. بفرمایید آقای دکتر جزایری
دکتر جزایری- بنده با اجازه آقایان پیشنهاد سکوت در این لایحه دادم علت هم این است که با کمال دقت به بیانات و فرمایشات آقایان موافقین دقت کردم و توجه کردم بالاخص جناب آقای صدرزاده که کمال ارادت و عقیدت را به ایشان دارم بیاناتی فرمودند اما فرمایشات ایشان که متکی به بیانات رئیس بانک کارگشایی بود مرا قانع نکرد و برای بنده قانعکننده نبود من نظر خودم را عرض میکنم و پیشنهادم را پس میگیریم آقای رئیس بانک کارگشایی تصور فرمودند که بانک کارگشایی بانکی است مجزا از بانک ملی ایران در باطن و بانک ملی ایران تأسیسی و مؤسسهای جدا از ملت ایران است اولاً بانک کارگشایی اگر چه به صورت ظاهر و اساسنامه جدا از بانک ملی ایران باشد ولی در باطن و در واقع از نظر سرمایه و محل و وسایل کار و همه چیز یک شعبهای است از بانک ملی ایران (صحیح است) خود آقایان سرمایه بانک ملی ایران را میدانند و خوشبختانه خوب کار کرده است و اساساً بانکها در ایران از بزرگترین مؤسسات منفعت بده شدهاند علت هم این است که مردم برای به جریان انداختن احتیاجاتشان و رفع نیازشان سرمایه خودشان را بدون رنج در مؤسسات بانکی میگذارند و آقایان در کارهای تجارتی صدی ۹ صدی ده صدی ۱۲ و در سایر کارها شاید تا صدی ۲۰ و صدی ۲۵ استفاده میکنند بنابراین این مؤسسه نمیتواند ضرر داشته باشد و این علت و دلیل به وجود آمدن بانکهای خصوصی است که خوشبختانه در این چند سال باز شد و از نظر اقتصاد این مؤسسات اعتباری برای به جریان افتادن کارها وجودشان لازم هم هست و به راه هم افتادهاند منفعت هم بردهاند و انشاءالله بیشتر بکنند بنابراین مؤسسه بانکی ضرر نمیکنند بانک ملی ایران از بدو تأسیس تا حالا شاید صدها میلیون تومان استفاده کرده است. بنابراین بانک کارگشایی یک شعبهای است از بانک ملی و صورتی را که جناب آقای مشایخی قرائت فرمودند در حدود دو میلیون ریال بود یعنی دویست برابر آن در سال به بانک ملی منفعت رسیده است شما به منفعت خود اصل بانک مراجعه بفرمایید میبینید که بیش از ۳۰ میلیون یا چهل میلیون تومان استفاده کرده است و از این گذشته بانک ملی ایران جدا از ملت ایران نیست.
نایبرئیس- در اصل موضوع صحبت نکنید راجع به پیشنهاد سکوت صحبت بفرمایید.
دکتر جزایری- بنده هم میخواهم عرض کنم که چرا پیشنهاد سکوت دادم خود این سرمایه سرمایة ملت ایران است و وقتی مؤسسهای عمومی شد باید یک وقتی ضرر هم بکند ثانیاً بانک کارگشایی ایران در حقیقت یک مؤسسه از مؤسسات رفاه اجتماعی است ملاحظه بفرمایید در بیمههای اجتماعی دولت صدی دوازده مجاناً برای رفاه کارگران میدهد در این مؤسسه هم سالی دویست هزار تومان سیصد هزار تومان ضرر بدهد برای این که مردم بدبخت بیچارهای بیایند وسایلشان را آنجا بگذارند و استفاده کنند بنده در جزئیاتش نمیتوانم وارد شوم هر جور که صلاح است تصمیم بگیرید بنده خواستم این مطلب را از طرف آقایان به آقای رئیس بانک کارگشایی بگویم که آقاجان من شما اولاً مؤسسهتان از بانک ملی ایران جدا نیست بانک ملی ایران سالی فلانقدر منفعت میکند یکی از شعباتش هم مبلغی جزئی برای رفاه حال مردم این مملکت ضرر بدهد همانطوریکه دولت بابت بیمههای اجتماعی سالی بیست میلیون یا سی میلیون مجاناً میدهد در این مؤسسه هم که مربوط به ملت ایران و رفاه مردم است سالی دویست سیصد پانصد یک میلیون تومان ضرر بدهید در مقابل آن از جای دیگر استفاده میبرید. بنابراین استدلال آقای رئیس بانک کارگشایی را که برای آقای صدرزاده فرموده بودند بنده قانعکننده نمیبینم خواستم این مطلب را تذکر بدهم و پیشنهاد خودم را هم پس میگیرم (عبدالصاحب صفائی- یعنی میفرمایید بانک ملی هم مثل بودجه مملکت بشود، هی کسر بیاورد و هی قرض کند؟)
نایبرئیس- آقای فرامرزی شما موافق هستید؟
عبدالرحمن فرامرزی- بنده مخالف پیشنهاد آقای دکتر جزایری هستم.
نایبرئیس- پس گرفتند.
فرامرزی- خواستند بگیرند و نگرفتند. حالا اگر اصرار دارید که پس بگیرند.
نایبرئیس- من چه اصراری دارم اگر پس نگرفتهاند بفرمایید آقای دکتر جزایری پس گرفتید؟ (دکتر جزایری- هر طور که جنابعالی بفرمایید)
فرامرزی- پس نگرفتند.
نایبرئیس- بسیار خوب بفرمایید.
عبدالرحمن فرامرزی- من خواستم از این موقعیت استفاده کنم راجع به یک مطلب تذکر بدهم که آقایان تذکر ندادند. دویست هزار تومان در عرض سال برای یک ملت پولی نیست که آنقدر اهمیت داشته باشد. آنچه مهم است این است که آن مرد فقیر، آن بیوهزن فقیر که وضعش آنجوری است که شما میگویید سماورش را برمیدارد میبرد به بانک قالیاش را میبرد بانک کی این کار را میکند وقتی به جان آمد (صحیح است) بانک این را به قیمتش برنمیدارد که به او پول بدهد که این بانک کارش کارگشایی باشد. بانک یکدهم قیمتش را قیمت میکند بعد هم یکچندم قیمتی را که کرده است به او میدهد یک قالی پنجهزار تومانی یا دههزار تومانی را دویست الی سیصد تومان میدهد بعد هم قالی میرود و هم کارگشایی نشده بیایید فکری بکنید که اگر بخواهید برای این مردم کارگشایی بکنید این آدمی که قالی و مساش را گرو میگذارد در حدود قیمت به او بپردازند که لااقل گشایش در کارش حاصل شود بنده این تذکر را خواستم بدهم اگر حاضرید فکری بکنید آنچه ملت به آن احتیاج دارد این است نه آنکه صد دینار اضافه بدهد یا کم بدهد او حاضر است هر چه میخواهند بدهد به شرطی که کارش راه بیفتد و مطابق مالش به او پول بدهند.
نایبرئیس- آقای دکتر جزایری پیشنهادتان را پس میگیرید یا رأی بگیریم؟
دکتر جزایری- پس گرفتم.
نایبرئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد مینمایم مذاکرات کافی باشد صارمی.
نایبرئیس- آقای صارمی
صارمی- بنده معتقدم که اگر آقایان عقیده داشته باشند کارگشایی برای مردم ضرورت داشته و لازم است باید جدیت بکنیم که موجبات بقایش فراهم بشود والا اگر گفته شود که سالی فلان مبلغ ضرر کند این به خودی خود منتهی به انحلال میشود و بایستی ضمناً کاری بکنیم که بانک کارگشایی نظر انتفاعی نداشته باشد و اگر بگوییم که زیان و ضرر کند در این موقع که گرفتاریهای زیاد برای بودجه و درآمد دولت وجود دارد و هر روز یک کسر درآمدی پیش میآید باید جدیت کرد که بانک وضع ثابت داشته باشد در بازار طهران صدی بیست و چهار حداقل سود هست بنابراین صدی شش سود برای بانک کارگشایی متناسب خواهد بود (داراب- آن وام تجارتی است ولی این وام تجارتی نیست) و اگر هم هر روز ضرر کند بالاخره درش بسته خواهد شد اما این که میگوییم وام پول اعم از این است که وام تجارتی باشد و صنعتی باشد و یا هر وضعی که باشد این ربح پول است منفعت پول است فرقی نمیکند حالا شما استفاده تجارتی کنید آن زن بیچاره فقیر استفاده برای رفع مضیقه آنی زندگانیاش میکند بنابراین بنده خیال میکنم که تناسب وجود دارد و در ضمن، مذاکره هم در این مورد به اندازه کافی شده است و آقایان به همین مقدار مذاکره قناعت بفرمایند چون به قدر کافی له و علیه موضوع صحبت شده است اگر بحث زیادتری بشود تقریباً تکرار گفتههای قبل خواهد بود.
نایبرئیس- آقای شوشتری مخالف کفایت مذاکرات هستید، بفرمایید.
شوشتری- بنده غرضم از مخالفت با کفایت مذاکرات این بود که به آقایان محترم عرض کنم این موضوعی که از نظر رعایت مردم و یا فقرا هر چه تعبیر میشود
این اندازه نباید بشود که اشخاص نسبت به هم کدورت پیدا کنند و خارج از عادت با هم صحبت کنند بنده خودم در زمان خانهنشینی و آنوقتی که به آن صورت درآمدم در زمان مصدق من چیزهای خودم را بردم گرو بگذارم ماحضرم را بدانید که هشت یک قیمت به من پول دادند و بعد آقای قریشی خدا حفظشان بکند و دیگران آمدند پول دادند و رفتند و گرفتند و با آن پول هم کاری کردیم، این باید اصلاح بشود یکی هم استدعا دارم، آقایان ما قانون اساسی دستمان است جناب آقای میراشرافی تذکر فرمودند. من عقیده ندارم و قانون اساسی هم اجازه نداده است کلمه تنزیل و ربح در مجلس بگوییم، حقالحفاظه بگیریم استدعا میکنم از آقایان محترم این کلماتی که برخلاف شرع و دین اسلام و قانون و اخلاق و مصالح اجتماعی است گفته نشود.
عبدالرحمن فرامرزی- مگر اسلام لفظ است؟ یا حلال است؟ یا حرام. با لفظ که درست نمیشود.
نایبرئیس- آقایان بیروف تشریف نبردند میخواهیم رأی بگیریم ابتدا ماده واحده قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
ماده واحده- جمع حقالحفافظه و کارمزد دریافتی بانک کارگشایی موضوع تبصره ۵ ماده ۷ قانون تثبیت پشتوانه اسکناس مصوب تیرماه ۱۳۳۳
از تاریخ تصویب این قانون تا دوهزار و پانصد ریال یک درصد و مازاد برآن شش درصد خواهد بود.
نایبرئیس- آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد بنابراین برای اظهارنظر به مجلس سنا فرستاده میشود.
۱۲- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نایبرئیس- آقایان در نظر داشته باشند دستور جلسه بعد یکی گزارش لایحه بازنشستگی افزارمندان کارخانهجات ارتش است و یکی هم تفریغ بودجه مجلس شورای ملی است که خیلی مانده است بنابراین جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه ساعت ۹ خواهد بود. (مجلس مقارن ظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی- اردلان