مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۸۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۸۸
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۸
جلسه: ۸۸
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه ۱۰ خرداد ماه ۱۳۱۱(۲۵ محرم ۱۳۵۱)
فهرست مذاکرات
۱) تصویب صورت مجلس
۲) تصویب لایحه مجازات مرتکبین قاچاق اجناس ممنوعه
۳) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.
صورت مجلس روز پنجشنبه ۵ خردادماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه - آقایان: آشتیانی - طالش خان - ملک آرایی.
غایبین بیاجازه - آقایان: تیمورتاش - ارباب کیخسرو - طباطبایی دیبا - اسدی - فقیه - کفایی - عبدالحسین خان دیبا - آقا رضا مهدوی - اقبال - قوام.
دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: حاج میرزا حبیب الله امین - آقا رضا بوشهری - یونس آقا وهابزاده - مسعود ثابتی.
[۱- تصویب صورت مجلس]
رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟
نمایندگان- خیر.
رئیس- تصویب شد.
[۲- شور لایحه مجازات مرتکبین قاچاق اجناس ممنوعه]
رئیس- خبر کمیسیون اقتصاد ملی راجع به مجازات مرتکبین قاچاق اجناس ممنوع الورود مطرح است مذاکره در کلیات است آقای فاطمی.
فاطمی- تقریباً یک سال قبل وقتی که لایحه انحصار تجارت در فراکسیون مطرح بود بنده به طور کلی یک عرایض کردم و خیلی هم متأسفم که عرایض بنده و حدسیات بنده صائب بود و اسباب گرفتاری و زحمت برای مردم شد البته این لایحه هم که امروز آوردهاند مقصود دولت و آقای رئیس کل تجارت تسهیلات وضعیت حال مردم است بنده تصدیق دارم ولی متأسفانه با تجربه گذشته و با اطلاعاتی که بنده شخصاً دارم یقین دارم که این لایحه هم باز به ضرر دو طبقه که فعلاً همه چیزها به ضرر این دو طبقه تمام میشود این لایحه هم به ضرر آن دو طبقه تمام خواهد شد و آن دو طبقه هم معلوم هستند یک طبقه اشخاصی هستند که مستخدمین دولت هستند و از دولت حقوق میگیرند و یک طبقه هم زارع که اینها باید همه چیز را بخرند اینها در مقابل حقوق ثابتی دارند میگیرند یعنی همان حقوقی را که در شش سال پیش از این پنج سال پیش از این در موقعی که این اجناس ثلث قیمت فعلی بلکه خیلی کمتر بود و زارعین هم که حالشان معلوم بود که یک خروار گندم میفروختند چهار جفت کفش میخریدند حالا چهار خروار گندم که بفروشند یک لنگه کفش هم نمیتوانند بخرند بنده میبینم تمام این عملیاتی که شد هیچ به نفع مردم تمام نشد و به نفع چند نفری شد شاید در طهران صدها هزار خانواده از بین رفته و ده نفر میلیونر شدهاند و بنده میتوانم در همین شهر طهران یک اشخاصی را به شما نشان بدهم که کارشان فروش همین اشیائی است که در اینجا نوشته میشود انیها در ده سال قبل دوازده سال قبل تمام سرمایه شان به ده هزار تومان نمی رسیده و امروز دو میلیون تومان مستغلاتشان رسیده است این البته از راه تجارت که محال است این از راه غارت است از راه تمام کردن خانوادهها است امروز هم نمیشود مردم را به طور کامل جلوگیری از استعمال کرد مردم امروز غیر از مردم بیست سال قبل هستند مردمان بیست سال قبل به چراغ برق آشنا نبودند حالا اگر چه آقای حاج امین الضرب تشریف دارند و جسارت است ولی باید گفت که امروز هیچ کس از وضعیت چراغ برق راضی نیست و آن را نمیپسندند همین طور نمیشود گفت مثلاً فلان پارچه را نخواهند و استعمال نکنند فلان پارچه را در فلان دکان پیدا میشود و خانوادهها هم به رقابت همدیگر میخرند و بنده بعد از تصویب این لایحه می دانم که چه میشود تمام این اشیاء حکم تریاک قاچاق را پیدا میکند یک نفر میرود به فلان دکان و فلان چادر را میخواهد صاحب دکان شب چادر را میگذارد زیر عبایش که من به زحمت این را برای شما صد و بیست تومان تمام کردهام فردا صبح هم که نگاه میکند ده جایش سوراخ است و جرئت هم نمیکند بگویند برای این که مطابق قانون قاچاق ممنوع الورود است به این جهت بنده در این زمینه عرایضی دارم و حتی اعتراضاتی هم به کمیسیون اقتصاد ملی دارم که موقع طرح بعضی مواد توضیح خواهم داد که به عقیده بنده کمیسیون صلاحیت تصویب نداشته آنها را هم عرض خواهم کرد و حالا عجالتاً در این قسمت عرض میکنم و میخواهم خواهش کنم که یک اقدامی به نام مصلحت تمام مردم بکنید و تمام این لایحه را کنار بگذارید شما که میخواهید یک سال دیگر این کار را بکنید امروز این لایحه را بیاورید و این چیزها را اصلاً حرام کنید که مردم نتوانند استعمال کنند و الا امروز ما بخواهیم بگذاریم تا یک سال دیگر فلان آقا یا فلان خانمی که اطلاع دارد بعد از یک سال دیگر ممنوع میشود علاقه مند هم هست که جوراب ابریشمی پایش بکند یا فلان پارچه ابریشمی را استعمال کند ناچار است برود اثاثیه اش را گرو بگذارد چند جفت کفش تهیه بکند می فرمائید یک اجناسی که موجود است انیها را کی ضررش را متحمل میشود شما متحمل میشوید پس مالیات هنگفتی برایش وضع کنید که مردم از شر اینها راحت شوند و الا بنده آن وقت عرض کردم حالا هم در پشت انی تریبون عرض میکنم ملاحظه بفرمائید بعد از تصویب این لایحه آن چیزهائی که فعلاً هست فردا هر چه را مراجعه کنید چهار برابر میشود و بالاخره پس فردا به جائی میرسد که هیچ کس توانائی ندارد که طرفش برود جز یک عده که اسباب خرابی خانوادهها هستند و بنده نمی دانم چه محظوری دارد که دولت یک همچو لایحه بیاورد که فلان چیز و فلان چیز را استعمال نکنند مجلس شورای ملی هم رأی میدهد مردم هم راحت میشوند این است عقیده بنده.
رئیس کل تجارت (آقای یاسائی)- فرمایشاتی را که حضرت آقای فاطمی فرمودند دائر بتائید این لایحه بود منتها یک قدری چرب تر و شاید خود بنده هم با طرز فکر حضرت عالی مخالف نباشم و شاید آقایان هم موافقند ولی ملاحظه بفرمائید موقعی که دولت طرز فکر حضرت
عالی را بخواهد اجرا کند خیلی مشکل است اجناس ممنوعه که حالا اصطلاح ممنوعیت را درباره اش استعمال میکنیم عیناً به صورت مجاز وارد این مملکت شده است در مرحله قانون انحصار تجارت نبوده ورود این اجناس مثل سایر اجناس مجاز بوده و هیچ مانعی هم در بین نبوده است و یک تجاری هم شغلشان ورود این گونه اجناس بوده یک سرمایه هائی هم به کار بردهاند برای تدارک آنها یک قسمتهائی هم همین طور که می فرمائید به قیمتهای گزاف فروش رفته و میرود و یک قسمتهای دیگر شاید این طور نیست اجناس ممنوعه چند صورت دارد یک قسمت آنهائی است که مشتری نقد پای مال حاضر است و تقاضا بیش از عرضه است و بوالهوسی ماها باعث این شده است که فروش میرود البته کسانی که متصدی ورود و خرید و فروش ایناجناس هستند ممکن است که خیلی استفاده کرده باشند ولی خوب تجارت آزاد بوده است وقتی که یک تجارتی آزاد بوده است نمیشود اسمش را سوء استفاده گذاشت بی انصافی میشود گفت و شاید میشود لغات دیگری برایش پیدا کرد آیا اینها بر خلاف مقررات و قوانین موضوعه نیست و یک قسمت اجناسی است که الان شاید مدتها است آوردهاند و هنوز فروش نرفته مثلاً فلان مجسمه را آورده است در فلان مغازه و هنوز هست و شاید ده سال دیگر هم باشد که بالاخره هنوز ایرانی آن قدرها بوالهوس نشده است یا سرمایه آن را ندارد که این طور چیزها را استعمال کند و بالاخره یک قسمت از این قبیل اجناس و نظایر آن را در مغازهها میبینید که مدتها هست و کی نمیرود بخرد و یک قسمت هم اجناس دیگری است که غالباً مراجعه میکنند و اجازه عودتش را به خارجه میخواهند که آوردهاند ببینند در بازار ایران مصرفی پیدا میکند و ممکن است که ایرانیها را معتاد کرد به این طور چیزها یا خیر میبیند خیر موفق نمیشود بر می گردانند در هر حال همه جور اجناس ممنوعه هست ولی آن چیزی که بیشتر طرف توجه است همان چیزی است که مشتری نقد دارد و همان چیزهائی است که موجب وارد کردن مردم است به قاچاق مثل فرضاً مشروبات الکلی مثل منسوجات ابریشمی که خیلی لوکس است و مثل انواع و اقسام جورابهای ابریشمی و چیزهای حاضر و پرداخته و مهیا شده اینها نظر به این که مشتریهای حاضری همیشه در بازار دارد مردم هم اصرار دارند که بیشتر وارد کنند..... میکنند برای این که به طور قاچاق وارد شود مقصود دولت حالا مقاومت با این طور اشخاص و مخالفت و سختی با ورود این گونه اجناس است ابتدا آقایان در نظر دارند که دولت به فکر افتاد که اجناس ممنوعه و مجاز را درجه بندی کند و محدود کند و طبقه بندی کند اجناس ممنوعه را که کدامش قابل این است که به آنها علامت الصاق شود یک صورت علیحده برایش معین شود و آنچه که قابل این نیست یک مدتی برایش معین شود بعد که ما شروع کردیم به مطالعه در اطراف اجرای قانون و چسباندن اتیکت و علامت و اینها دیدیم شاید کار آسانی نیست و ممکن است اسباب زحمت مردم شود و مأمورینی هم که خیلی شاید مورد اطمینان باشند نداشته باشیم و به این جهت از این خیال انصراف حاصل کردیم و به ترتیب فعلی موافقت و پیشنهاد شد که مهلتی داده شود به آن اشخاص در ظرف یک سال که هر چه اجناس ممنوعه دارند که به موجب یک صورتی معین خواهد شد در ظرف یک سال به فروش برسانند و اگر در ظرف یک سال به فروش نرساندند آن وقت در تحت نظر دولت در یک مراکزی فروخته شود و پولش به صاحبش برسد آقای فاطمی اگر توجه بفرمایند به نظر بنده چندین مزیت دارد اولاً ما از این نگرانی که داریم از نداشتن مأمورین زیاد و صحیح العمل برای تفتیش آن نگرانی دیگر در اینجا مورد ندارد خود ضرب الاجل و اخطار این کار را خواهد کرد مگر این که ما وقتی که موفق شدیم به این که اتیکت بچسبانیم آن وقت اینها مجاز خواهند بود که بدون تمدید مدتی به فروش برسانند در صورتی که به ترتیب فعلی فقط یک سال وقت داده شده است
یک تمدیدی است برای اینها که در این مدت بفروشند و البته آن چه که باقی بماند به تقویمی که خود دولت معین میکند تحت نظر دولت در مراکزی بفروش میرسد و البته می دانند صاحبان آنها که وقتی که تحت نظر دولت باید به فروش برسد خرج آن کم نخواهد شد و تصور میشود که در ظرف یک سال آنچه هست به فروش برسد اولاً نتیجه که حاصل میشود از این قسمت این است که آنچه که هست در ظرف یک سال قسمت بیشترش تمام میشود دوم اینکه ما یک زحمتهائی متوجه مردم نکردهایم و این قسمت شاید برای ما آسان تر باشد زیرا که در این جا پیش بینی شده است که بعد از دو ماه باید صورت بدهند و بعد هم ماه به ماه صورت به فروش بدهند که ما یک مراقبت هائی هم در عمل بکنیم که یک تفاوتهائی در آخر سال پیدا شود آن وقت باقی میماند یک اجناس ممنوعه که به طور قاچاق وارد شده و همین طور که فرض فرمودید که مخفیانه به فروش برسد تصدیق بفرمائید وقتی که کار به این جا کشید باید خیلی خوشوقت بود که یک قسمت مهم از منظور ما حاصل شده است زیرا که موارد اینجا فرق میکند تشبیه این که فرمودید با تریاک قاچاق یک قدری این فرق دارد آقا اجناس ممنوعه یا اجناسی که اتیکت دارند یا اجناسی که باندرل دارند تعدادشان تصدیق بفرمائید که همه اش خیلی آسان نیست که به این ترتیب خرید و فروش شود ثانیاً با مراقبت هائی که خواهد شد تصدیق بفرمائید جلوگیری خواهد شد دیگر این که اغلب اشخاصی که متصدی خرید و فروش این اجناس هستند به طور حتم بدانند که از خرید و معامله این طور اجناس جلوگیری خواهد شد خودداری خواهند کرد زیرا که وضعیت شخصیشان اجازه نمیدهد که وارد این جور کارها بشوند چنانچه الان هم می ببینیم یک عده کمی هم هستند که اینها ول کن نیستند ما باید مقاومت کنیم با آنها تحقیق کنیم و تفتیش و آن وقت یک سال که منقضی شد به نظر بنده وجه جمع قضیه این است که دولت پیشنهاد کرده است که یک سال مهلت داده شود به آقایان که بفروشند و تصور میشود که خود این اخطار و ضرب الاجل قانونی الزام بکند که به قیمت ارزانتری بفروشند صورت هم ما میدهیم و مطابق آن صورت یک ترتیباتی خواهیم کرد که زودتر تمام شود و مادام که این اجناس ممنوعه موجوده فعلی که یک قسمتش ذخیره فعلی است و یک قسمتش این اواخر وارد شده است مادام که اینها در تحت یک نظم و ترتیبی نیاید در آتیه جلوگیری از قاچاق آسان نیست و در خاتمه عرض میکنم هر محظوری ملازمه دارد با قاچاق در تمام دنیا که یک قوانینی در این موارد وضع شده است برای این است که یک قاچاقهائی بوده است و یک تخلفاتی هم پشت سرش پیدا شده است البته یک مطالعات و مقررات و سانکسیونهائی هم پیدا میشود که از قاچاق جلوگیری شود یعنی تقلیل شود تا آن جائی که ممکن است ولی هیچ جای دنیا موفق نمیشوند که در قاچاق یک موضوعی هر چه هست صد در صد جلوگیری شود در عین حال اگر یک موارد محدوده به نظر میآید آن را نباید مثال به اصل قرار داد ما اگر موفق شدیم صدی شصت صدی هفتاد این مطلب را به وسیله این قانون جلوگیری کنیم باید خیلی خوشوقت باشیم و تصور میکنم از این قانونی که ملاحظه می فرمائید این منظور حاصل میشود و اگر هم باقی بماند یک مقدار کمی است و اگر یک مرتبه بگوئیم معاملات راجع به اجناس ممنوعه ممنوع است به نظر بنده نه صلاح است و نه مقتضی است زیرا که عرض کردم آنهائی که اجناس وارد کردهاند اغلب به طور مشروع قبل از قانون وارد کردهاند عرض کردم در یک مواقعی یک مقرراتی نداشتید و یک قانونی در مملکت نبود و مرا منع نمیکرد از وارد کردن من مدارک هم نشان میدهم که این جنس مال چهار سال پیش است هنوز هم به فروش نرفته شما هم نمیتوانید الان بگوئید این معامله ممنوع است در هر صورت به نظر بنده اگر آقایان موافقت بفرمایند که یک سال اجازه داده شود و بعد از یک سال هم تحت نظر دولت به فروش برسد و پولش به صاحبانش برسد هم به کسی ضرر زیادی وارد نشده و هم مثل کسی مصادره نشده ضبط نشده و هم به مقصود میرسیم منتهی یک قدری ملایمتر و دیرتر این را هم تصدیق بفرمائید که قوانین سخت وضع کردن باید فکر اجرایش را هم کرد خود قوانین و مقررات قانون انحصار تجارت فوق العاده سخت بود حالا یک قدری ملایم شده است مردم
هم مأنوس شدهاند بنده هم آقایان شاهدند که در سنه گذشته انواع و اقسام تسهیلات را میکردم که یک حالت برزخی بگذراند که مردم معتاد و مأنوس شوند ولی آن تسهیلاتی که پارسال یک کسی می أمد و م یگفت سفارش قطعی دادم و فلان و فلان ولی امسال کسی نمیتواند بگوید سفارش قطعی دادم در هر صورت اگر بخواهیم یک نتیجه از قانون فعلی گرفته شود باید یک ملایمت هائی باشد زیرا اگر یک خشونتهای فوق العاده در کار باشد نتیجه حاصل نمیشود این خلاصه عرایض بنده است.
رئیس- آقای طهرانی.
طهرانی- عرض میکنم که بنده تصور میکنم که دو جهت را این جا باید در نظر گرفت یکی مسئله احتیاجات و این که آیا دولت میتواند این لایحه را کاملاً اجرا کند به طوری که واقعاً به نفع مردم تمام شود یا نه و این را بنده مفصلاً عرض میکنم اولاً از نقطه نظر احتیاجات ما در قسمت احتیاجات میبینیم که این اشیاء ممنوعه بیشترش و قسمت اغلبش محل احتارج مردم است فرض بفرمائید پارچههای ابریشمی و یا چادر یا بعضی چیزهائی که ضرورت دارد برای آنها این زن مجبور است و چیزی نیست که جای آن را بگیرد زن که نمیتواند پارچه یزدی را پیراهن کند.
افسر- چه اشکالی دارد آقای (همهمه نمایندگان) بعضی از نمایندگان- چرا نمیتوانند.
طهرانی- اجازه بفرمائید این تئوری است یعنی عمل نشدن البته همه کار میکنیم ولی وقتی که وارد عمل شدیم بنده هم با شما موافقم اشکالی ندارد الناس علی دین ملوکهم وقتی که بزرگان و رؤسای مملکت و وزراء و وکلا و رؤسای ادارات شروع کردند و خانوادههاشان چیزهای وطنی استعمال کردند و خانمهایشان را مجبور کردند که امتعه وطنی استعمال کنند همه مردم این کار را خواهند کرد ولی مادامی که این طور نیست و خانه من چادر فاق سرش میکند شما نمیتوانید این کار را بکنید او هم میرود و شوهرش را مجبور میکند که به هر نحوی هست برایش تهیه کند ما بایستی احتیاجات را در نظر بگیریم یک قسمت از پارچههای ابریشمی همان چادر است چنانچه ملاحظه می فرمائید چهار برابر پنج برابر ترقی کرده است چرا ترقی کرده برای اینکه خریدار دارد و هر کاری کنید باز میروند و میخرند پس اگر دولت در نظر بگیرد یک چیزهائی که در مملکت تهیه اش فعلاً ممکن نیست آنها را اجازه ورودش را بدهد یا خودش وارد کند به یک تریتبی و یک اندازه و آن را به یک قمیت عادلانه بفروشد ممکن است از این وضعیت جلوگیری شود و مردم هم دچار زحمت نشوند مثلاً بنده یک مثل خیلی کوچکی عرض میکنم چادر فاق در بغداد دوازده روپیه است اینجا چهل تومان است و میخرند چهل تومان پارچه ابریشمی در بغداد ذرعی دو تومان است اینجا ذرعی هشت تومان است و میخرند و همین طور.... و کرپ ساتین چنانچه آقای فاطمی فرمودند روی چشم و هم چشمی مجبوراً استعمال میکنند بنده عرض نمیکنم که پارچه وطنی نپوشند بلکه خیلی میل دارم همه کرباس بپوشند ولی نمیپوشند و من هم نمیتوانم جلوگیری کنم (افسر- بنده میتوانم جلوگیری کنم) خوب شما میتوانید ولی بنده نمیتوانم و وقتی این عمل پیشرفت میکند که از بالا شروع شود حتی اگر کسی لباس ابریشمی بپوشد از زنها بهش احترام نکنند و الا باقی چیزهای دیگر حرف است تئوری است مثل این که به جای قند کشمش بخورند اینها دیگر یک چیزهائی است که کهنه شده است این جا آن اشیائی که محل احتیاج است و استعمال میکنند قاچاقش را چطور جلوگیری میکنیم دو قسم قاچاق میشود در این مملکت کرد یک قاچاقی است که خیلی بنده جسارت میکنم و نباید اینجا گفته شود ولی به طور کلی مجمل عرض میکنم فرض بفرمائید بنده سمت نمایندگی دارم جامه دان و صندوق مرا حالا یا به وسیله خصوصی یا توصیه تفتیش نمی کنندو بنده در این جامه دان صد زرع دویست زرع پارچه ابریشمی میگذارم و میآورم آن وقت اینجا که آوردم هشتصد تومان استفاده کردهام این
نوع قاچاق را شما چطور جلویش را میتوانید بگیرید چنانچه بنده یک نکته دیگر عرض میکنم چند سال است که از همین مجلس قانون گذراندیم که جوهر اگر وارد شود در گمرک آتش بزنند بسوزانند و یک من چهل تومان جریمه بگیرند شما از قاچاق جوهر جلوگیری کردید؟ شما چه وقت در طهران و در ایران جوهر میخواستید که برایتان مهیا نبوده است و نمیتوانستید تهیه کنید؟ و جوهر را تنها آنچه که بنده خودم اطلاع دارم چون تجارتش در داخله میشد غالباً قاچاقچیها از سرحد اتباع خارجی وارد میکردند و به دست اتباع داخلی فروش میرفت و اگر یک وقت یک نفر اتباع داخلی گیر میافتاد خودش واسطه ورودش نبوده و همچنین اشیاء نفیس و ممنوع الورود که میشود به وسیله جیب بغل و توی جامه دان خارج کرد اینها جلوگیریش برای دولت خیلی مشکل است و بنده تصور میکنم نمیشود جلوگیری کرد و حالا آن مقداری که استعمال میشد بایستی چندین برابر مردم پول بدهند و بخرند و هر کاری هم که شما بکنید در مغازهها بالاخره دلاله زنها در خانهها میمیرند و میفروشند ملاحظه بفرمائید بنده از بغداد از همین سواحل خوزستان عرض میکنم شما تقریباً یک مقدار زیادی از دهنه فاو تا بیاید بصره و..... و همچنین کوت العماره تا نزدیک بغداد و از دهنه فاو تا.... کشتیها و قایقهای کوچک وسط شط العرب در حرکت است و شما یک مأمور ندارید در وسط شط که از اینها جلوگیری کند و هر کدام آنها ده زرع پارچه و ده چادر و پنج چادر همراه بیورند و بخواهند قاچاق کنند برای دولت جلوگیریش خیلی مشکل است همچنین از قسمت کوت العماره به این طرف که اتصالاً رفت و آمد میشود چطور میشود از قاچاق جلوگیری کرد (بعضی از نمایندگان به وسیله همین قانون جلوگیری میشود) اجازه بفرمائید آقا یکی هم در بنادر خلیج فارس است این همه بنادری که در خلیج فارس هست و خودتان می دانید که جوال جوال صد جوال و پنجاه جوال صد صندوق و پنجاه صندوق قند قاچاق میکنند وقتی قندها را قاچاق میکنند آن وقت شما جلوگیری از قاچاق یک اجناسی که قاچاقش خیلی سهلتر است چطور میتوانید بکنید؟ این خیلی مشکل است و تصور میکنم که دولت نمیتواند کاملاً موفقیت پیدا کند و از این قاچاق جلوگیری کند و بنده تصور تصور میکنم که دولت یک اشیائی ار خیلی ضرورت دارد در زندگانی مردم آنها را در تحت نظر بگیرد و آن مقداری که لازم می داند برای مردم آنها را وارد بکند به یک ترتیبی و به قیمت فیلی ارزان و عادلانه مناسبی به مردم بدهد به این ترتیب از قاچاق بیشتر و بهتر میتوان جلوگیری کرد و از آن کس هم آن هائی هم که یا قاچاقچی اند یا هر کسی است که به یک ترتیباتی جنس وارد میکند جلویش را میتوان گرفت و جلوگیری کرد و الا ممکن نیست و آنها وارد میکنند و قاچاق میکنند و درب خانههای مردم میبرند و میفروشند و این قانون هم جلوگیری نمیتواند بکند یک ماه دیگر سه ماه دیگر یک سال دیگر معلوم میشود که جلوگیری نشده و یک ضرری هم به مردم خورده و آن منظوری هم که شما برای تکافو صادرات و واردات و تعادل آن داشتید آن هم عملی نشده است.
طهرانچی (مخبر کمیسیون اقتصاد ملی) عرض کنم که نماینده محترم در دو قسمت....
جمعی از نمایندگان- نمیشنویم آقا چه می گوئید بلندتر بفرمائید.
رئیس- آقا از آن جا تندنویسها قادر نیستند نطق شما را بشنوند اینجاب بیائید.
طهرانچی (پشت کرسی خطابه)- مذاکره ایشان در دو قسمت بود که به نظر بنده هر دو قسمت مؤید همین لایحه است یکی راجع به قسمت احتیاجات بود که عرض میکنم این قسمت اصلاً مربوط به این لایحه نیست این لایحه مربوط بطرز جلوگیری از قاچاق است و آن که فرمودید راجع سات به اصل آن؟؟؟ که دولت تهیه میکند برای اجناس و از آنجا اگر نظری دارید (که آن حق به موجب قانون به دولت واگذار شده که چه قسمتی را جزء اجناس
ممنوعه قرار بدهد و چه قسمتی را جزء اشیاء مجاز) در آن قسمت باید فرموده باشد و جایش در این لایحه نیست یک قسمت دیگر راجع به منسوجات ابریشمی فرمودید و الا راجع به قسمت مالهای ابریشمی که فرمودید که باید حتماً استعمال بکنند این طور نیست آقا (صحیح است) و هیچ مجبوریتی ندارند زنهای ما که استعمال کنند همیشه اجناس خارجی را (صحیح است) به علاوه وقتی که اجناس همین رقم در مملکت هست دیگر کسی اجبار ندارد آنها را مصرف کند (افسر- صحیح است) و کم کم همین اجناس داخله جای آنها را میگیرد بنده نمیتوانم عرض کنم که کاملاً اجناس داخله ما جانشین و قائم مقام اجناس لوکس خارجه شده است ولی کم کم به آن مرتبه خواهد رسید (صحیح است) یعنی آنها هم اول همین طور بودند بعد کم کم و به تدریج تکمیل شدهاند و البته این طور قوانین در این مملکت باید وضع شود تا جلوگیری کند از ورود اجناس لوکس و اجناسی که تهیه آن در داخله مملکت ممکن است و تشویق بشود (صحیح است) و اگر غیر از این باشد ما نمیتوانیم قادر باشیم که تعادل و توازن بدهیم صادرات و وارداتمان را و این منظورمان را تأمین کنیم و از ورود این اجناس جلوگیری کنیم. قسمت ثانی هم که فرمودید راجع به وسعت سرحدات که جلوگیری از قاچاق به این واسطه کی قدری مشکل است این مطلب صحیح است و البته به همین دلیل بوده است که این لایحه آمده است چون جلوگیری از قاچاق در آن سرحدات که فرمودید یک قدری مشکل است و همین اشکالاتی که فرمودید پیش آمده است و فعلاً برای این که کاملاً جلوگیری بشود و زودتر و بیشتر به مقصود برسیم این است که این قانون آمده است و در داخله مملکت هم تا یکسال به آنها مهلت داده شده است که یک مالهائی را که قبلاً وارد کردهاند و مشمول اجناس ممنوعه نبوده است آنها را در ظرف یکسال باید بفروشند و بعد از آن هیچ کس حق خرید و فروش ندارد پس بالاخره همان نظر آقای طهرانی است که هم در سرحد جلوگیری شود و اگر اتفاقاً هم از سرحدات وارد کردند در داخله جلوگیری شود و بالاخره مقصود و منظور قانون انحصار تجارت که اصل تعادل صادرات و واردات است اجرا و تأمین بشود (صحیح است)
رئیس- آقای اعتبار.
(گفته شد- نیستند)
رئیس- آقای ملک مدنی.
ملک مدنی- موافقم.
رئیس- آقای دشتی.
دشتی- عرض کنم که بالاخره بنده با یک ادله میخواستم با این لایحه مخالفت کنم اولا بنده میخواستم یک مثلی را عرض کنم در حکایت و امثال قدیم مان دیدهایم که یک مردی را داشتند حد میزدند یکی گفت چرا او را حد میزنید گفتند چون آلت فسق همراهش بوده است یک شیشه شراب همواره داشته و این آلت فسق است باید حد بخورد عرض کنم که آن مرد گفت پس من را هم باید حد بزنید عرض کنم که اینجا هم....
عده از نمایندگان- آقا بلندتر بفرمائید نمیشنویم.
دشتی- عرض کنم که لایحه را هم که وزارت اقتصاد تهیه کرده است تقریباً همین طور است عرض کنم که دولت یک اجناسی را اجازه داده است که وارد کنند یک اجناسی را هم ممنوع کرده است که وارد نشود خوب باید دید وسایل جلوگیری از ورود این اجناس را اگر در داخله دیدند باید جلوگیری کنند و بگیرند و آتش بزنند که معقول نیست این یا در سرحد باید مواظب باشد که وارد نشود به هیچ وجه؟ وقتی یک دولتی گفت من ورود این اجناس را ممنوع میکنم باید وسایل جلوگیریش را هم فراهم کند نه اینکه در داخله مردم را موظف کنند که حتماً تا یک سال اجنایش را باید بفروشد بعد از آن هم در هر شهری یک بازاری درست کند که مرکز اداره تجارت باشد و مردم اجناسشان را اگر ندادند یا نفروخته بودند در آن جا به شکل حراج فروخته
شود این اجناس ممنوعه اینها بالاخره یک چیزهائی است که سخت است و دولت در اجرایش دچار محظور میشود دولت میگوید این اجناس را نباید وارد کنید و اگر وارد کردید حکم قاچاق را دارد و فلان طور با شما معامله خواهد شد ولی باید از اول مانع ورودش بشود و مواظب هم باید باشد دقت هم بکند که وارد نشود و قاچاق نکنند اگر هم برای اجناسی است که قبلاً وارد این مملکت شده است دیگر لازم نیست تا یکسال مهلت معین شود که مجبور باشند در ظرف این مدت بفروشند چه داعی دارید این کار را بکنید این کار بیهوده ایست ده سال باشد ده سال دوازده سال نگاهدارند و بفروشند فرض بفرمائید که صد میلیون پارچههای ابریشمی قبل از این قانون و موقعی که جزو اشیاء ممنوعه نبوده است وارد این مملکت شده است آنها که جزو قاچاق محسوب نمیشوند و این قانون هم که برای آنها نباید باشد آزادند که بفروشند شما میخواهید به وسیله این قانون جلوگیری از قاچاق بکنید بسیار خوب و میخواهید با این اجناس فعلی دیگر چیزی اضافه نشود خوب علی ای حال قاچاق این است (یعنی شما میگویید) که چون نمیتوانیم؟؟؟ سر حدات از قاچاق جلوگیری میکنیم این به عقیده بنده یک چیز منطقی نیست برای دولت و به عقیده بنده هم دولت باید اصولاً از سرحداتش شروع کند و جلوگیری از قاچاق و ورود اجناس و مال التجارههای ممنوعه بکند نه از داخله این که عملی و منطقی نیست صحیح نیست از سرحد باید شروع کند و مواظبت کند البته در اوائل امر در هر قانونی که ملاحظه بفرمائید همین طور چیزها پیش میآید محظورات و موانعی سد راه میشود ولی باید به تدریج مشکلات را برطرف کرد تا قانون کاملاً اجرا شود اگر همان قانون را دولت تدریجاً و به طور مرتب کار کند به وطور حتم در مدت یک سال یا دو سال میتواند قانون را به طور کامل اجرا کند مثلاً ملاحظه بفرمائید شما در قانون انحصار قند و شکر و چای کلیه قاچاقی که حالا میشود با قاچاقی که در چهار سال قبل سه سال قبل میشد به طور قطع صدی پنجاه صدی هفتاد تنزل کرده است برای چه؟ برای این که دولت وسائل جلوگیری را به تدریج فراهم کرده است و کار پیشرفت کرده و بالنتجه قاچاق کم شده است تا اندازه حالا هم باید دولت وسائل جلوگیری را به تدریج فراهم کند و همان قانون را اجرا کند اما این طور که اداره تجارت یک همچو لایحه را بردارد و بیاورد به مجلس شورای ملی و بگوید که هر جنسی را که دولت ممنوع کرده است این را در ظرف یک سال باید صاحبان آن بفروشند و اگر نفروختند مجبورند که بیاورند و بدهند و به دولت تسلیم کنند تا در مراکز معینی از طرف دولت بفروش برسد این خوب نیست این یعنی چه؟ آخر چه الزامی دارد که در ظرف یک سال بفروشد این که عملی نیست آقا علاوه بر این آقا اجناس ممنوعه الورود چیست و مقدارش چقدر است آخر باید فهمید مثلاً بنده می دانم که پارچههای ابریشمی یا فرض بفرمائید عطر و ادوکولونی و اینها رو به هم رفته تماماً در حدود سیصد هزار تومان چهار صد هزار تومان با این ترتیباتش بیشتر نیست.
عده از نمایندگان- بیشتر است آقا.
دشتی- نه آقا بیشتر نیست من اطلاع دارم و می دانم در حدود همین مبلغ است در صورتی که اکثر صادرات مان خیلی بیشتر از اینها است و مربوط به این طور چیزها نیست و اینها هم غالباً مربوط به حوائج مردم است از قبیل پارچههای پنبه و ابریشمی و سایر چیزهای جزئی است ولی مخصوصاً در این سنوات اخیر بیشتر عدم تعادل صادرات و واردات ما مربوط به ورود اتومبیل و لوازم اتومبیل بوده است و لوازم راه آهن و این چیزها قسمت عمده اش بوده است لازم بوده و منع هم نمیتوان کرد تعادل و توازن محسوس صادرات نسبت به واردات ایجاد کرده است و الا ملاحظه بفرمائید که مثلاً در تمام مدت سال صد هزار تومان پارچه ابریشمی با پنجاه هزار تومان پارچه ابریشمی وارد این مملکت شده این چندان اهمیتی ندارد و تفاوت فاحشی در تعادل صادرات و
واردات ایجاد نمیکند این که آقای فاطمی گفتند که این لایحه کافی برای جلوگیری نیست و خوب است اساساً حرام کنید عرض میکنم این نمیشود آقا مثل این که شما یک قانونی را بگذرانید که لباس پوشیدن حرام است همان طور که این عملی نیست آن هم تقریباً عملی نیست آقا ملاحظه بفرمائید یک قسمت هائی است که باید درش تحقیق و تدقیق کرد اساساً من نمی دانم هم چطور است ما یک وقتی که یک قانونی را می گذرانیم خیال میکنیم که مقررات این قانون باید صد در صدش اجرا شود و وقتی میخواهیم آن را اجرا کنیم مثلاً در قانون قاچاق باید تمام وسائل جلوگیری را یک مرتبه فراهم کنیم و اجرا کنیم این که نمیشود باید به مرور و به تدریج به مقصود رسد و قانون را اجرا کرد فرمودند باید حرام رکد این قسمت عملی نیست آقا
یکی از نمایندگان- در هندوستان حرام کردند.
دشتی- در آن جا اصلاً حرمت دارد یعنی اصلاً جنس حرام است عین جنس حرام است و نجس العین هست برای شان ولی شما که جنس را حرام نکردهاید جنس را اگر شما حرام بکنید که نباید صرف شود... ولی اگر جنس حرام نباشد شما می گوئید وارد نشود این همان میشود که آقای فاطمی فرمودند شما جنس را حرام کنید وقتی که حرام کردید هر جنسی که وارد سرحد شد هر چه باشد و مال هر که باشد باید مجازات سخت برایش قائل شد ولی باز هم اجرای آن مشکل است و به تدریج باید پیش رفت و وسائل فراهم کرد ملاحظه بفرمائید که امروز دولت اتازونی با تمام این وسائلی که دارد و با آن شدت و التهابی که نسبت به قاچاق مشروبات به خرج میدهد معذلک به طور حتم قاچاق در آنجا خیلی میشود ولی اگر قاچاق مشروب را در اتلزونی حالا مقایسه کنیم با چند سال پیش از این میبینیم به مراتب کمتر شده است و به تدریج اجرای قانون پیش رفته است همین طور در ایران قاچاق قند و شکر را مقایسه کنیم وضعیت حاضره اش را با وضعیت چند سال پیش البته سالهای پیش پیشتر قاچاق می شده است اما در قسمت قاچاق اجناس و امتعه ممنوعه الورود دولت باید اولاً در سرحدات وسائل جلوگیری را فراهم کند و به تدریج اقدام کند بنده یادم میآید که در سه چهار سال پیش غیر از بندر لنگه و بندر عباس و بندر بوشهر و بندر ریگ در تمام سواحل جنوب به قدری قاچاق قند میشد که حد نداشت ولی الان هیچ نیست و فقط در یک بندر شاید بوده است که آن بندر عسو بوده است که آن را هم دولت جلوگیری کرده است و یک شخص یاغی در آن جا بوده است و دولت مسلط شده است و بالاخره آن جا هم قاچاق دیگر نمیشود و به هر جهت حذف شد و به همین ترتیب هم ورود و قاچاق اجناس ممنوعه الورود از بین میرود و حالا لایحه آوردن که در داخله در بازارها جنس را تحقیق و تفتیش کنند و تا یک سال بگویند باید بفروشند در داخله بعد طور دیگر باشد بنده این را که تصور نمیکنم خیلی عملی و منطقی باشد و به این ترتیب جلوگیری قاچاق در داخله تصور نمیکنم عملی باشد.
رئیس- آقای مؤید احمدی.
مؤید احمدی- عرض کنم که چند نفر از آقایان در کلیات این لایحه مخالف کردند و بنده کاملاً دقت کردم در فرمایشات شأن مخصوصاً فرمایشات آقای طهرانی را و بنده ملتفت شدم که لایحه را دقت نفرمودهاند به علت این که این دولت یک لایحه گذراند لایحه قانون انحصار تجارت و یک اشیائی را هم که ضروری نمیدانست آنها را هم ممنوع کرده است ولکن اشکالی در کار بوده آن اشکال این بود که تجار به اداره تجارت اظهار میکردند که ما پیش از آن که این قانون بگذرد اشعار خارجی مطابق قانون خریدیم و فرستادیم به اروپا و این اشیاء را هم که آن وقت ممنوع نبوده خریدیم و فرستادیم بعد شما یک قانونی گذراندید و این اسباب اشکال باشد یک سال مهلت داده شد خیلی خوب آن
یک سال هم گذشت و آنها باز وارد کردند و باز هم الان ما میبینیم که مغازهها پر است اطاقها پر است از اشیاء ممنوعه و به آنها رجوع میشود میگویند آقا از سابق داشتیم و سابق مجاز بوده است که وارد شود ما هم وارد کردهایم و حالا میفروشیم در حالتی که قطعاً این طور نیست و در حالتی که مسلماً به طور قاچاق وارد این مملکت شده و به قیمتهای خیلی گزاف که واقعاً مردم را تمام کرده است به فروش میرسد این اشیاء و حد یقف هم ندارد همیشه هم میگویند از پیش داشتیم هیچ راهی برای دولت نیست که ببیند این اشیاء ممنوعه را از سابق داشته است یا به قاچاق وارد کردهاند راه تفتیش هم نیس (یکی از نمایندگان- سرحدات را ببندید) میفرمایند سرحدات را ببندید و نگذارید بیاید اولاً این جمله سرحدات را ببندید یک جمله اینست غیر عملی چطور ملاحظه بفرمائید اگر بخواهند این را عملی کنند برایتان غیر مقدور است و غیر ممکن است بنده عرض میکنم که قدرت ما و تنظیمات اداری ما هنوز به درجه امریکا نرسیده است آنها با این که سرحداتشان به این درجه سخت بسته است باز ما میبینیم که در آنجا قاچاق هست و همه روزه در جراید میبینید که چند نفر را گرفتند چون که مشروبات قاچاق کرده و فروخته بودند پس این که می فرمائید سرحدات را ببندیم البته دولت آن قدری که در حیطه قدرت و اقتدارش هست باید اقدام کند دفاتر گمرکی را زیاد کند تفتیش گمرک را زیاد کند قوای گمرک را زیاد کند و از قاچاق جلوگیری کند لکن با این سرحداتی که ما داریم مخصوصاً در حدود غرب و شرق و حدود خلیج فارس که همه می دانند تفتیش کردنش یک کار مشکلی است اما تفتیش داخله بنده تعجب میکنم از آقای دشتی مگر در امریکا که درگمرک تفتیش میکنند دیگر در داخله اگر اشیاء ممنوعه در توی مغازهها ببینند نمیگیرند و توقیف نمیکنند؟ پس این هائی که همه روزه در جرائد و روزنامهها میخوانند چیست؟ که گرفتند و حبس کردند و چه کردند دولت وقتی یک شیئی را ممنوع کرد حق دارد در سر حد جلویش را بگیرد در داخله هم هر جا دید جلویش را بگیرد فقط اشکالی که دارد این است که دولت این لایحه را که آورده است سر این مسئله است که یک اشیائی ممنوع است لکن تاجر میگوید که من این را قبل از ممنوعیت وارد کردهام اما حقیقة تا چه اندازه و چقدر و تا کی این معلوم نیست این است که دولت آمده است و یک حدی معین کرده است و آن حد این است که میآید به صاحب فلان مغازه میگوید آقا شما چقدر مشروبات الکی داری؟ این را صورت بده ماه به ماه هم صورت فروش خودت را به من بده تا یک سال یک سال مهلت اداره تجارت میدهد برای فروش این اجناس ممنوعه که میگویند قبل از ممنوعیت وارد کردهایم بسیار خوب بعد از یک سال هم اگر باقی ماند و چیزی بود اینها را اداره تجارت یک جائی معین میکند که در آنجا ببرند بفروشند برای اینکه از خارج دیگر وارد نشود و به قاچاق وارد نشود فقط غرض این است که این اشیاء ممنوعه دیگر بعد از این قاچاق وارد نشود و هیچ راهی غیر از این و بهتر از این به نظر نیامد و این قانون هم خیلی در کمیسیون جرح تعدیل و حک و اصلاح شده و مطالعه درش شده است و در کمیسیون عدلیه هم که بنده بودم در آن جا هم مطرح شد آن قسمت مواد مجازاتیش و خیلی بحث شد و البته آقایان لایحه دولت را ملاحظه فرمودهاند این لایحه را هم ملاحظه میفرمایند خیلی تغییرات درش داده شده است لکن خوبست فعلاً آقایان اجازه بدهند در کلیات رأی داده شود آن وقت در مواد ممکن است که یک پیشنهادات و یک نظریاتی اگر آقایان داشته باشند که در کمیسیون ممکن است مذاکره نشده باشد بفرمایند و پیشنهاد کنند و قبول بشود و این لایحه تصویب بشود.
عده از نمایندگان- کافی است مذاکرات.
دکتر طاهری- بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
رئیس- بفرمائید.
دکتر طاهری- به نظر بنده چون این قانون متمم قانون انحصار تجارت است و قانون انحصار تجارت یکی
از مهمترین قوانینی است که تا کنون از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است این جا در اطرافش یک مذاکراتی شد که لازم است بیشتر بحث بشود و توضیحاتی داده شود چون اگر دفاع کاملی نشود سوء اثرهائی میکند در ولایات نسبت به اجناس داخلی و امتعه داخلی سوء اثرهائی میکند که اسباب دل سرد شدن استادان داخلی میشود و به نظر بنده مقتضی این است که اجازه داده شود یک توضیحات بیشتری داده شود.
رئیس- خوب اگر بنا باشد صحبت شود اشخاص دیگری مقدم بر شما هستند.
افسر- باید حرف زده شود هر کس حرف بزند بزند و الا سوء اثر دارد.
رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد آقای اعتبار.
اعتبار- موافقم.
رئیس- آقای عراقی.
عراقی- موافقم.
رئیس- آقای افسر هم که موافقند آقای وثوق.
وثوق- موافقم
رئیس- آقای فاطمی.
فاطمی- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمائید.
فاطمی- عرایض بنده مورد توجه آقای رئیس کل تجارت بود ولی البته ایشان هم مجبورند که از لایحه که آوردهاند دفاع کنند در جواب بنده ایشان یک فرمایشی فرمودند که بنده جواب ایشان را عرض میکنم و امیدوارم قانع شوند ولی آقای مؤید احمدی اینجا یک مطالبی فرمودند که مقصود آقای طهرانی را تفسیر کردند و مقصود دولت را از آوردن این لایحه که یک اشیاء ممنوعه الان در شهر هست و امروز دولت وقتی که میخواست جلوگیری کند به هر مغازه و دکانی که مراجعه میکرد میگفتند اینها آنهائی است که ما از سابق آوردهایم و برای این که اساساً این توهم رفع بشود دولت این لایحه را آورده است که این توهم رفع شود و مقصود دولت این است که بر آن چیزهائی که فعلاً در این جا هست دیگر چیزی افزوده نشود بنده حالا عقیدهام درست معکوس عقیده موافقین لایحه است عقیده بنده این است که همان امتعه ممنوعه که الان هست و شما تصور میکنید که آنها زیادتر صورت میدهند موجودی شان را بنده عقیدهام این است که عموم اشیاء ممنوعه که فعلاً در این مغازهها هست امروز عصر تمام مخفی میشود و میبرد به خارج مخفی میکنند و به اداره تجارت هم صورت نخواهند داد اصل نکته بدبختی ما همین جاست آقا آن وقت چه خواهد شد؟ بوالهوسیهای جاهلانه (همان طور که اول هم عرض کردم) و رقابتهائی که هست شروع میشود به این که از فردا به فلان مغازه رجوع کنند و با چه زحماتی این اجناس را به قیمت گزاف به فروشند این هم که راجع به مشروبات الکلی اشاره فرمودید اینها هیچ اساساً مورد اشکال و زحمت نیست چیزهائی که مورد اشکال و زحمت است چیزهای دیگری است و هر چیزی را که امروز در بازار فروخته می شده است چهار تومان فردا هشت تومان هم به دست مردم نخواهد آمد پول جلو باید ببرند و بدهند محرمانه بدست بیاورند بنده یک نکته را به عرض می رسانم و آن اینست که میگویند اجناسی که یک اشخاصی وارد کردهاند میگویند خوب آقا ما چه گناه کردهایم این را ما در یک موقعی این اشیاء را وارد کردهایم که اصلاً قانون انحصار تجارت در این مملکت نبوده است و ورود این اشیاء هم ممنوع نبوده و آزاد بوده بنابر این ما مرتکب خلافی نشدهایم این را بنده هم تصدیق دارم ولی این دلیل را عیناً بنده این جا یک روزی اقامه کردم برای آقای وزیر عدلیه یا آقای وزیر مالیه برای محصلین اعزامی که آن روزی که این محصلین را اولیای اطفال با رو پا روانه کردند لیره چهار تومان بود و یک محصل در ماه شصت تومان خرجش میشد حالا هم شده است ۲۵۰ تومان آن روز هم که
بنده اطلاع نداشتم که شما یک قانون اسعار خارجی و اسعار تجارتی میآورید و میزان لیره اینطور میشود و این دلیل را شما از ما قبول نکردید ولی دلائل هم در مواقع خود فرق میکند یک وقت البته موقع عادی است اهمیت ندارد البته میشود این کار را کرد یک وقت موقع فوق العاده است و به عقیده بنده امروز در این مملکت برای خیلی از طبقات موقع موقع فوق العاده است از حیث اقتصادیات چرا؟ برای اینکه یک روزی البته یک محصولات داخلی در این جا بود تریاک بازارش خوب بود کسانی که تریاک داشتند استفاده میکردند گندم و جو و پنبه قالی خریدار داشت و خیلی خوب بود بازارش پسته و بادام و کشمش و اینها عموماً خریدار داشت و در خارجه خریدار داشت و در خارجه خریدار داشت بازار فرش شما خیلی بهتر از این بود بازار کتیرای شما و این چیزها خیلی خوب بود ولی امروزه علاوه بر آفات عمومی که هست وضعیت پریشانی حال مرم و نداشتن قوه خرید از همه بدتر شده است و از همه بدتر با بودن این پریشانیها و بودن این اشیاء و به فروش رسیدن آنها و رقابتهای جاهلانه هم که هست این به نظر بنده یک چیز خیلی فوق العاده ایست و این که بنده عرض کردم تحریم و عرض بنده را طور دیگر تفسیر کردند بنده عرض کردم چون موقع موقع فوق العاده است میتواند مجلس شورای ملی به نام سعادت عمومی فلان چیز و فلان چیز را تحریم بکند خیلی عرض بنده صاف و ساده و راست حسینی بود امریکا میگوید من میل ندارم به هیچ وجه به مملکت من مشروبات الکلی وارد شود و نمیخواهم در داخله مملکت من مشروب استعمال کنند شاید یک عده زیادی هم در آنجا یک ثلث مردم هم شاید طرفدار استعمال باشند ولی دو ثلث دیگر مردم و دولت طرفدار منع استعمالش هستند این جا هم چه مانعی دارد که افراد این مملکت این مردم فقیر و بیچاره فلان پارچه و فلان پارچه را استعمال نکنند این را نمیشود گذاشت روی دست فلان کیسه و تاجر بی رحم و بی انصاف و بی مروت که هیچ جور رحم و انصاف و مروت ندارند با او هر نوع دلش بخواهد معامله کند شخصی که هزار تومان سرمایه اش بوده است حالا بنده نمیخواهم اینجا اسامی اشخاص را در اینجا عرض کنم و الا همین جا به آقای رئیس تجارت اسامی آنها را میدادم و دانه دانه صورت بهشان میدادم و این هم که میگویند قاچاق را جلوگیری کنند آن را هم باز بنده پشت تریبون نمیتوانم عرض کنم که مصلحت نیست گفته شود که نمیشود جلوگیری کرد از قاچاق دولت با تمام اقتدار و قوتی که دارد اگر تمام سرحدات را نظامی بگذارد باز از این قبیل اشیاء از قاچاق این قبیل اشیاء به یک دلائلی که بنده دارم و در خارج هم که به آقای رئیس تجارت عرض کنم قانع خواهند شد که نمیشود جلوگیری کرد پس چرا بی خود مردم را در زحمت و اشکال بیندازید آقا چه مانعی دارد که یک لایحه بیاورید و این اشیاء را ممنوع کنید آن وقت یک اشیاء موجودی هست این اشیاء را آقای روحی گفتند چهار صد هزار تومان است (بعضی از نمایندگان- خیلی بیشتر است) اگر چهار صد هزار تومان است اگر یک میلیون است اگر دو میلیون است اگر سه میلیون و پنج میلیون است اشکالی ندارد (افسر- پنج میلیون بیشتر است) بنده هم عقیدهام این است که پنج میلیون هم بیشتر است شش میلیون هم زیادتر است آقا یک زیر زمین هائی توی خیابان لاله زار هست یک میلیون اشیاء ممنوعه که امروز مذاکره اش هست توی آنها است ولی امروز ممکن است دولت به نام سعادت عمومی یک مالیات فوق العاده وضع کند و الا با این رویه باز هم بنده چیزی عرض نخواهم کرد البته رأی اکثریت و آقایان مطاع است ولی برای این که بدانید این مرتبه هم مثل سابق حدسیات بنده صائب است این عرایضی را که کردم و نتیجه اش را پس فردا در ماههای آتیه ملاحظه خواهید فرمود.
رئیس کل تجارت- عرض کنم بنده ناگزیرم چند کلمه یک کلیاتی را عرض کنم که قضیه از نقطه نظر
کلیات یک قدری تشریح بشود و منظور اصلی واضح و روشن باشد آن وقت در اطراف قضیه صحبت بشود اصلاً چرا دولت آمده است و سهمیه برای واردات معین کرده است چرا قانون انحصار و آقایان این اجازه را به دولت دادهاند برای تعادل صادرات و واردات است برای این است که واردات ما بیش از صادراتمان است این هم یک مسئله پیش پا افتاده است که همه آقایان می دانند و این هم که آقای دشتی فرمودند اشیاء ممنوعه مقدارش کم است و ناچیز است اهمیتی ندارد ارزش ندارد این اقدامات بشود این را بنده خیال میکنم اشتباه فرمودهاند همان طور که عقیده خودشان بود اشیاء ممنوع الورود فعلی از بیست و هشت میلیون بیشتر است همین یک قسمت آن چیزهائی است که قاچاق بردار نیست و دولت کار ندارد سر به سر اشخاصی که متصدی خرید و فروش آنها هستند بگذارد هست تا تمام شود یک قسمت آن چیزهائی است که الان مورد بحث است باید صورتی از آن تهیه کنند و بدهند و الا آئینه قدی با جار ورودش ممنوع است ولی کسی نمیآید جار یا آئینه قدی را قاچاق وارد کند اما پارچه ابریشمی را قاچاق میکند بنده تصدیق میکنم جوراب را قاچاق می أورند مشروبات را قاچاق میآورند یک چیزهائی هست که میشود قاچاق کرد جعبههای خرازی البسه هائی که در بازار فروخته میشود و حاضر و مهیا است این جور چیزها دولت فعلاً منظورش این است که درباره آن اجناسی که فعلاً مشتری حاضر دارد و مردم قاچاق میکنند یک اقداماتی بکند و یک سخت گیری هائی بشود که در آتیه جلوگیری شود و بوالهوسی هائی هم که در کار نبوده است همان طور که آقای دشتی این جا فرمودند اتومبیل را نمیشود جلوش را گرفت مقدارش را هم نمیشود کم کرد نفت و بنزین را هم نمیشود جلوش را گرفت آنها مایحتاج عمومی شده است یک قسمتی هم در خود تجارت و ترانزیت مدخلیت دارد پس مادامی که ما صادراتمان با وارداتمان تعادل نمیکند یک قسمت آن احتیاجاتمان را حذف کردیم و گفتیم هر وقت صادرات ما وافی شد آن احتیاجاتمان را در بازارهای خارجه رفع میکنیم و الا ما نمیخواهیم کرباش پوشی کنیم یا گونی تنمان کنیم خیر پارچه لوکس ابریشمی هم خیلی خوب است برای افراد این مملکت در صورتی که موجبات خریدارش را فراهم کرده باشیم می فرمائید که ما آن قسمت را تحریم میکنیم یعنی مجلس شورای ملی رأی بدهد به حرمت آنها یعنی رأی بدهد به حرمت معامله یا حرمت استعمال (فاطمی- به حرمت استعمال) حکم به حرمت استعمال اجناس ممنوعه فعلی عبارت است از اتلاف چندین میلیون سرمایههای مردم این مملکت برای این که اغلب لباس هائی که تن مردم هست و اثاثیه هائی که توی خانهها هست پوشیدن و استعمالش را حرام کرد سخن در این میاید که حکم متوجه خرید و فروش شود یعنی مغازههایش بسته شود بازاری برای خرید و فروش باشد ما هم همین کارها را میکنیم بله بعد از یکسال هیچ کس حق خرید و فروش این چیزها را ندارد مگر با نظر دولت آن هم آن جنسی که از سابق باقیمانده است ولی تصدیق می فرمائید که الان عملی نیست و مشکلات زیاد ایجاد میکند و به علاوه یک چیزهائی هم هست در مملکت که بدلش دارد تهیه میشود آقایان تصور میکنند که اگر اجناس ممنوعه باشد گران باشد یا مثلاً تحمیل زیادی شود این را هم چون خیلیها از خارج به من می گویندکه قانون انحصار برای مصرف کنندگان گران تمام میشود اگر این قضیه را تفکیک نکنیم از نقطه نظر مسائل مختلفه عیبی ندارد یعنی اگر جنس ممنوع گران شود به حدی که هیچ کس نتواند بخرد مقصود ما حاصل است ما مقصودمان این است که کار را به این جا برسانیم مادام که مشروبات خارجی گران نشود کارخانه برای مشروب سازی در جلفای تبریز حاضر نمیشود مادامی که پارچههای ابریشمی گران نشود کارخانههای نساجی یزد مثل حالا به کار نمیافتد پس بهترین مشوق صنعتگر برای توسعه صنعتش این است که خریدار زیاد داشته باشد و بازار داشته باشد و خوب هم
بخرند چرا مخمل بافی کاشان دوباره به کار افتاده است و دو مرتبه حالا حیوتی از نو دارد از سر میگیرد برای این است که مخملهای فرنگی که آمده است طوری ارزان فروش رفته است که مردم را معتاد کرده است که مصرف بکنند و حالا از حسن اتفاق دو تا پیرمرد پیدا شدند در کاشان که اگر این تا پیرمرد هم از بین بروند دیگر شاید در ایران کسی این کار را بلد نباشد و حکومت کاشان تعقیب کرده است که یک عده را آن جا تربیت کنند که این کار را بکنند خلاصه این که اگر آقایان این فکر را داشته باشند که اجناس ممنوعه به حدی گران شود که قوه خریداری مردم سلب شود نتیجه حاصل میشود آقایان باید تفکیک کنند بین اجناس ممنوع الورود و اجناس مجاز و آن قسمت مجاز را باید سعی کنند که جلوگیری نشود عقیده و فکر خود ما این است و دولت هم جداً مراقب این کار است و یک مقدماتی هم برایش فراهم شده است و منتظریم که عرضه اش زیاد شود و اگر از این راه نشد یک فکرهای دیگری میکنیم ولی اجناس ممنوع الورود باید به اندازه گران شود که هیچ کس نتواند بخرد این... فرضاً اگر هزار تومان قیمتش است بشود ده هزار تومان به عقیده نبده به نفع مردم است برای این که کسانی که هزار تومان دارند بیش از آنهائی هستند که ده هزار تومان دارند و هر قدر قیمت جنس بالا برود قوه خرید کم میشود و به کلی از بین میرود تنها چیزی که مبتلا به است قسمت زنهاست و ما همیشه عقیده مان این بوده و حالا هم هست که میگفتیم الرجال قوامون علی النساء ولی آنها نمیشنوند اخیراً هم در کمیسیون عدلیه که آقای وزیر عدلیه هم تشریف داشتند از طرف دولت وعده داده شد که در این باب یک مطالعه بکند و برای این کار یک راه حلی پیدا کند که اگر چادرهائی که الان در یزد حاضر میشود ببینیم کافی است چنانچه به عقیده ما اگر این طوری که الان این صنعت دارد پیشرفت میکند ممکن است این کافی شود زیرا چادرهای معمول فعلی که مورد احتیاج سکنه قم و کاشان نیست سمنانی و دامغانی که معتاد به آن نیستند تنها باعث بدبختی همین عادتی است که زنهای طهران بپوشیدن این چادر دارند و هر چه تأخیر شود در جلوگیری از این قسمت البته به ضرر مملکت است زیرا که همین چادر را توسعه میدهند استعمالش را در شهرهای دیگر اگر بتوانیم متوقفش بکنیم پوشیدن این چادر را در خود طهران خوب است ولی در هر صورت باید سعی کرد و بدل این را تهیه کرد مثل چادر هائی که در یزد است یا چادر رنگی دیگر من نمی دانم رنگ سیاه چه اختصاصی دارد چه ارتباطی به مطلب دارد اگر سایر رنگها باشد چطور میشود به کجا (افسر- تیره باشد رنگ دیگر باشد صحیح است آقا) بر میخورد اینها که در این مملکت عادت نبود زنهای ما که این عادت را نداشتند این سنوات اخیر این عادت پیدا شده دولت در فکر است که در این باب مطالعاتی بکند و امیدوارم که یک راه خوبی فکر کند که نگرانی بعضی آقایان هم رفع شود و امیدوارم آقایان در کلیات رأی بدهند چنانچه در فراکسیون هم خیلی صحبت شده بود و آقایان اکثراً موافق بودند (بعضی از نمایندگان- کافی است)
افسر- بنده کافی نمی دانم.
رئیس- بفرمائید.
افسر- گویا ملاحظه نظری که آقای دکتر طاهری داشتند نفرمودید البته مطلبی است که الان هم اکثریت دارد در فراکسیون در کمیسیون عدلیه همه جا مذاکره شده است اینها اشکال ندارد حرف سر این قسمت است که آقای طاهری تذکر دادند مردمانی که تمام سرمایه خودشان را گذاشتند برای امتعه وطنی و کارخانه وارد کردهاند گاهی میشود که خیال میکنند که این قانون هم همه روزه متزلزل میشود و ممکن است به حال دیگر برگردد آن طوری که بوده است شدت اشتیاق آنها را تأمین نمیکند مقصود آقای طاهری این بود که این جا بحث شود و مذاکره شود همان قدری که یک قسمتش گفته شد که دولت منظور نظرش ترویج امتعه داخلی است و این قانونهائی که میگذرد برای توسعه امتعه داخلی است و حتی الامکان نمیخواهد اجناسی که ولو پنج درجه
پست ترش در داخله تهیه میشود اجازه بدهند وارد شود و هر مشکلی را دولت متحمل میشود برای ترویج امتعه داخلی و توازن صادرات و واردات است مقصود ما این بود و البته چون یک قسمتش را آقای یاسائی و آقایان دیگر فرمودند خوب کافی است مقصود این بود که سوء تفاهمی در نقاط مملکت پیدا نشود و الا اصل لایحه لایحه خوبی است و همه موافقند.
رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس- تصویب شد آقایانی که با ورود در مواد موافقت دارند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد ماده اول قرائت میشود:
ماده اول- اداره کل تجارت مکلف است از اجناس خارجی ممنوع الورودی که از طرف دولت معین خواهد شد صورتی تهیه کرده و اعلان نماید اشخاصی که اجناس ممنوعه مذکوره در اعلان را برای فروش تجارتی موجود داشته باشند مکلفند که اولاً صورت اجناس مزبور را منتهی در ظرف دو ماه از تاریخ انتشار اعلان در هر محل به اداره کل تجارت در مرکز و در ایالات و ولایات به نماینده آن اداره تسلیم نموده رسید دریافت دارند.
ثانیاً در ظرف یک سال از تاریخ اعلان مذکور در آخر هر ماه صورت فروش آن ماه را نیز به اداره کل تجارت و یا نمایندگان آن اداره تسلیم نمایند.
بعد از انقضاء مدت یک سال مذکور اجناس ممنوعه که به فروش نرفته باید در ظرف یک ماه به مراکز فروش که در هر محل از طرف دولت تعیین خواهد شد تحویل گردد تا تحت نظارت دولت و صاحبان اجناس به قیمتی که دولت معین مینماید به فروش برسد.
رئیس- آقای دکتر طاهری.
دکتر طاهری- بنده موافق هستم و بعد از یک مخالفی حرف میزنم.
رئیس- آقای افسر.
افسر- بنده هم موافقم بعد از مخالف.
رییس- آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده- عرض میکنم قریب دو سال است که در نتیجه بحران اقتصادی دنیا یک لوایح زیادی راجع به امور تجارت و اقتصادیات به مجلس آمده است و قانون انحصار تجارت گذشته است و هیچ نمیشود منکر شد که از نقطه نظر فوائد زیادی که تصور میشد که این قانون برای مملکت دارد یک تحمیلاتی هم در زندگی عمومی و افراد در نتیجه این قوانین وارد شده است و کسی نمیتواند این را منکر شود و نتیجه که دولت و مردم آرزومند بودند این بود که در نتیجه این قانون انحصار تجارت صادرات و واردات مملکت تعدیل شود این نقطه برجسته بود که از وضع این قانون دولت و مجلس در نظر داشتند بنده خیلی متأسف هستم که با مساعی جمیله که دولت به کار برده است و با این که یکی از مهم ترین افراد کاری و جدی ما امروز در رأس اداره تجارت قرار گرفته است این منظور کاملاً حاصل نشده است بلکه نمیخواهم عرض کنم کاملاً و میخواهم لفظ کاملاً را هم حذف کنم و بگویم این منظور حاصل نشده است و بهترین دلیلی که همیشه میشود از برای صحت و ستم یک قضیه مقدماتی داشت عبارت است از نتیجه که اگر نتیجه خوب بود و درست بوده است و اگر نتیجه غلط در آمد معلوم میشود که مقدمات هم غلط بوده است این یک مسئله منطقی قطعی است و به عقیده بنده اگر یک نظری به وضعیت اسعار خارجی بکنید معلوم میشود چون به عقیده بنده اسعار خارجی و قیمت ترمومتری است که نسبت صادرات و واردات را معین میکند واقعاً حساس ترین ترمومتری که معین میکند بورس قیمت اسعار خارجی است و اگر به طوری که لازم است ارقامی که از گمرک میدهند و اداره تجارت در دست دارد صادرات ما بر وارداتمان اضافه بود اسعار خارجی باید تنزل کرده باشد ولی ترقی فوق العاده
که امروز به خودش داده است به ما نشان میدهد که متأسفانه واردات ما میچربد بر صادراتمان و هیچ جای شبه نیست که یک قمست مهم این مسئله در نتیجه قاچاق است که دولت هم متوجه شده است و این لایحه را امروز آورده است از برای جلوگیری و به عقیده بنده هر اقدام شدیدی و هر نوع قوانینی که وضع شود برای جلوگیری از اعمال نا مشروع و قاچاق و تعدیل صادرات و واردات مملکت فوق العاده نافع است چون ما به تجربه فهمیدهایم که در مملکت ایران به احساسات عمومی و وطن پرستی افراد راجع به منع دخول و عدم استعمال اجناس مضره نمیشود زیاد اعتماد کرد الان هر کس به مخارج زندگی شخصیش نگاه بکند میبیند که آنچه امسال خریده است از اجناس ممنوعه دو برابر و سه برابر پول داده است و چیزی هم ندارد پس نمیشود به آنها اعتماد داشت و فقط به وضع قوانین و مجازات خیلی شدید باید اعتماد داشت این را بنده موافقم فقط چیزی که بنده در این جا عقیده دارم این است که آن کاری را که بعد از یک سال دیگر میخواهند بکنند و در این یک سال یک صدمات و زحماتی متوجه مردم خواهد شد این را امروز بکنند که به عقیده بنده بهتر و مناسب تر است و بیشتر به صرفه و صالح مردم است امروز اجناس ممنوع الورود به عقیده بنده دو طبقه است یک چیزهائی است که در مورد احتیاج مردم نیست مثل مجسمهها که فرمودند ممنوع الورود است و الان هم در مغازهها مانده سات ولی بعضی اجناسی که آنها ساباب زحمت مردم شده است و باب قاچاق را در مملکت باز کرده است دولت چه مانعی دارد که این اجناس را امروز خریداری کند و بالاخره به این موضوع خاتمه بدهید این کاری را که در یکسال دیگر میخواهید بکنید و در ظرف این مدت اسباب زحمت همه فراهم خواهد شد (گفت مردن یکدفعه و شیون هم یکدفعه) امروز همین کار را بکنند و بالاخره به این حرفها خاتمه بدهند.
رئیس- آقای طهرانچی.
طهرانچی- عرض کنم که آقای دکتر جزء موافقین بودند منتهی قدری شدیدتر (بعضی از نمایندگان- آقا بلندتر) آقای دکتر از موافقین بودند فقط چیزی که بود این بود که فرمودند یک سال زیاد است کم کیند و به اصطلاح توافقشان نسبت به لایحه شدید تر بود حالا بنده عرض کنم که جهت این که اینجا یک سال مدت معین شده چیست این لایحه به واسزه این که همین طور که عرض شد مقصود از این لایحه جلوگیری از قاچاق است یعنی اشخاصی که حالا یا بعد از آن قانون همین طور وارد میکردند و نمیشد کاملاً در سرحدات ازشان جلوگیری کرد از آنها دیگر جلوگیری شود که نتوانند از راههای غیر مشروع وارد کنند و همیشه وارد کنند و از آن طرف منظور دیگری هم هست آنها که قبلاً وارد کردهاند و داشتهاند و در وقت خودش مشروع بود و به علاوه در ظرف همین مدتی که قانون انحصار خارجی گذشت بعضی اجازهها داده شد راجع به بعضی اجناس ممنوع الورود در مقابل تصدیق صدور غله و چه و چه البته اینها را نمیشود مقید کرد که بیایند و بگوئیم مالهای موجودیشان را ازشان بگیرند و بدهند به دست دولت که بفروشد البته خود صاحب مال بهتر میتواند مالش را بفروشد و بیشتر این اجناس ممنوع الورود را هم البته باید گفت یک اشخاصی مشروعاً این اموال را وارد کردهاند و آن موقع ممنوع بوده است حالا نمیشود همه را یک مرتبه تحدید کنیم و.... بهشان وارد کنیم دولت هم در این خصوص خیلی فکر کرده و بالاخره این طور تصمیم گرفته شد یک سال مهلت داده شود و در ظرف این یک سال هم ظلم و فشاری به آنها نشده باشد و هم دیگر بیش از این این اعمال نامشروع را ادامه ندهند.
رئیس- آقای دکتر طاهری.
دکتر طاهری- همین طور که در کفایت مذاکرات در کلیات عرض کردم نسبت به جلوگیری از اجناس ممنوعه مطلب به طوری واضح است که جای مذاکره نیست ولی چیزی که لازم است مذاکره شود این است که این قوانین تمام تابع قانون انحصار تجارت است و قانون انحصار تجارت
یکی از مهمترین قوانینی است که از مجلس شورای ملی تا کنون گذشته و در ثروت و اقتصادیات مملکت مؤثرترین قوانین است هر دفعه که یک مذاکراتی در اطراف آن و نتایجش میشود در مجلس یک صحبتهائی میشود که البته مبنی بر سوء نیت نیست و هر نماینده از نقطه نظر مصلحت بینی یک اظهاراتی میکند لکن ممکن است که این مذاکرات از فوائد و نتایجی که منظور از قانون انحصار تجارت است بکاهد و آن را سست بکند این است که بنده معتقدم بیشتر مذاکره شود تا اگر در اصل قانون انحصار تجارت هم کسی حرفی دارد بگوید و اگر مطلب دیگری هم هست آنها گفته شود و جواب هر یک داده شود زیرا نتایجی که قانون انحصار تجارت دارد در صورتی است که مجلس شورای ملی و نمایندگان و تمام مردم پشتیبان این قانون باشند اگر چنانچه در مجلس یک مذاکراتی بشود از قبیل این که این قانون اسباب گرانی اجناس شده است اسباب این شده است که باید کرباس بپوشند اجناس کمیاب شده و مذاکراتی و نظایر اینها صنعتگران داخلی و استادهای این مملکت و صاحبان صنایع داخلی و اشخاصی که تهیه جنس میکنند و تجاری که باید کارخانه وارد کنند آنها را سست میکنند بنابر این لازم می دانم چون مطلب مهم است در اطرافش بیشتر مذاکره شود که سوء تفاهمی ایجاد نشود اسباب تشویق صنعتگران و نجار گردد بنده معتقدم این قانون قاچاق لازمه قانون انحصار هست و استفاده که از قانون انحصار تجارت باید بشود پس از تصویب این قانون است یک مذاکراتی آقای طهرانی و بعضی آقایان دیگر کردند البته آنها سوء نیتی نداشتند که نسبت به محصولات داخلی یک صدمه وارد بیاورند ولی اگر چنانچه این جا مذاکره نشود و جواب داده نشود و نظریه مجلس کاملاً معین نشود ممکن است که اسباب سستی و رخوة بشود و آن برای اجرای نظریه که دولت در تشویق صنایع داخلی دارد که تجار را تشویق کند کارخانه جاتی بیاورند که رفع احتیاج ما را از محصول خارجی بنماید برای این منظور مقدس خیالی موانعی ایجاد میکند یکی از فوائد قانون انحصار تجارت این است که قریب ۲۵ میلیون از واردات غیر لازم را دولت جلوگیری کرده است دیگر از فوائدش این است که وقتی ورود اجناس محدود میشود اجناس متشابه آن در داخله تهیه میشود چنانچه بنده یک مرتبه دیگر از فوائد این قانون عرض کردم که درتمام شهرهای ایران هرجا نسبت به استعداد خودش و نسبت به سوابقی که در ساختن مصنوعات و بافتن منسوجات داخلی داشته همه جا ترقیات فوق العاده حاصل گشته بیکاری هائی که بودهاند همه را به کار وا داشتهاند و همه استفادههای مهمی میبرند همه در رفاهیت و راضی از وضعیت فعلی و دولت حاضره و دعاگوی شاهنشاه معظم که تمام فکر و حواسشان صرف استراحت عامه است هستند قانون انحصار موجبات رفاهیت عامه را در تمام نقاط مملکت فراهم کرده است و هر قدر تکمیل شود و سوراخهائی که دارد برای ورود اجناسقاچاق و سکنه هائی که ممکن است به اجرای این قانون برسد رفع شود نتیجههای حسنه این قانون بیشتر محسوس میشود بنابر این حالا که فوائد قانون انحصار تجارت معین و معلوم شد در صورتی که منتج نتیجه میشود که حقیقتاً مجرا شود و از قاچاق اجناس ممنوعه جلوگیری گردد ما میبینیم بعد از این که یک سال است قانون اجرا شده است به طوری که آقای ملک زاده اظهار کردند هنوز تعادل صادرات و واردات حقیقی فراهم نیامده و برای این است که قاچاقهائی در سرحدات و سواحل هست که نوز دولت موفق نشده است کاملاً از آنها جلوگیری کند منافع زیاد اجناس موجب ترویج قاچاق میشود چون فایده زیاد میکند و اشخاصی هستند که تقلب در این کارها میکنند و اجناس ممنوعه را وارد میکنند حالا برای اینکه جلوگیری بشود برای این دو راه است یکی که حضرت والا شاهزاده افسر فرمودند در فراکسیون دولت هم در نظر دارد که در سرحدات وسائل حفظ سرحد را بیشتر فراهم کند که قاچاق وارد نشود و در صورت ورود ضبط شود ولی برای اینکه ما بفهمیم وارد میشود یا نه مقیاسش از کجا معین میشود ولی اجناس ممنوعه موجوده را بر طبق قوانین موضوعه نمیشود آنها
را فعلاً ضبط کرد زیرا که هیچ قانونی عطف بماسبق نمیشود و یک وقتی مجاز بوده است که این اجناس را وارد کنند وارد هم کردهاند و حالا قانون آن را ممنوع کرده صورت بردارند و به تدریج به فروش برسانند که از بین برود این که بعضی از آقایان میگویند اینها را تحریم بکنند به عقیده بنده بر خلاف عقل و عدالت است چرا برای این که وقتی که قانونی نبوده و یک اشخاصی پولهائی دادهاند و رفتهاند این اجناس را خریدهاند حالا اینها را بسوزانند؟ چکار کنند؟ این برخلاف عدل و انصاف است و مجلس نباید این رأی را بدهد پس عقل و عدالت این است که اینها را معین کنند و صورت بدهند که تا یک سال به فروش برسانند و بعد هم هرچه باقی ماند تحت نظارت دولت به فروش برود که ضرر و خسارتی هم متوجه صاحبان اجناس نشود از آن طرف هم معهود باشد که اگر یک مال التجاره مشابهی پیدا کرد از آنها صرف نظر نشود و ضبط شود و در هر صورت قانون انحصار تجارت به عقیده بنده بسیار خوبست و قانون متمم آن هم که همین لایحه است خوبست و عالیترین قوانین است این بود که این عرایض را بنده لازم میدانستم عرض بکنم و حالا مذاکرات کافی است.
بعضی از نمایندگان- کافی است.
رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد پیشنهادی از آقای اعتبار رسیده است قرائت میشود.
در ماده اول اصلاحات ذیل را پیشنهاد میکنم:
اول در سطر چهارم در ظرف دو ماه به یک ماه تبدیل شود ثانیاً در سطر ششم عبارت در ظرف یک سال اصلاح شود در ظرف هذه السنه تا آخر اسفندماه ۱۳۱۱
رئیس- بفرمائید.
اعتبار- البته وقتی که در اساس قضیه موافقت حاصل شد و همه آقایان مخالفین هم که اینجا صحبت کردند باز بالاخره همان آقایان مخالفین هم معتقد بودند که اقدام به این کار باید بشود و این وضعیت فعلی قابل دوام نیست قانون انحصار تجارت نتیجه و عوائدش به جیب یک مشت قاچاقچی رفته است بالاخره به عنواین مختلفه و به بهانه اینکه این اشیاء را ما سالهای قبل آوردهایم و به این بهانه همه روزه وارد میکنند پس وقتی که در اساس قضیه قطع شد که بالاخره یک فکری هم باید دولت میکرد یعنی وقتی که دولت قانون انحصار را گذراند و وقتی که یک اشیائی را ممنوع کرد برای تعادل صادرات و واردات ورود اشیاء غیر ضروری برای مملکت لازم نیست باید آن وقت این قانون را آورده باشد به نظر بنده خیلی هم دیر شده است بعد لایحه را که اول دولت داد مدت را همین طور که در این جا هست یک سال قرارداد و برای صورت یک ماه لازم است ولی در آن لایحه این بود که اگر بعد از یک سال اشیاء لوکس پیدا شد دولت آن را ضبط میکند ولی اینجا البته شاید بهتر بوده که ارفاقی و کمکی شده باز به این آقایان که مبلغها از این حیث استفاده کردهاند و گفتهاند که آن روز هم باز بعد از یک سال ما میبریم به نرخ روز میفروشیم دولت میفروشد وقتی که این طور شد به نظر بنده یکسال زیاد است و گذاشتن یک مدت زیادی برای این قانون از جهاتی مصلحت نیست غالب آقایان رفقا که آنجا نشسته بودند نظرشان این بود که شش ماه کافی است بنده برای این که باز هم کمکی شده باشد و حقی تضییع نشده باشد فکر کردم که این نه ماه که تا آخر سال است مدت قرار دهیم برای این که بالاخره تقلباتی که همیشه هست و میبینیم هر راهی را که میگیرند سه چهار راه دیگر آنها قبلاً تهیه میکنند و استفاده میکنند به این جهت بنده عقیدهام این است که این لایحه را مدتش را نه ماه یعنی تا آخر سال قرار دهیم که تا آخر هذه السنه راحت شویم یکی دیگر راجع به صورت است چون در لایحه دولت مدت یکماه بوده و البته با یک مطالعاتی بوده است ولی جهت این که کمیسیون دو ماه کرده است چیست؟ برای اینکه در هر محل پس از اعلان کردن صورت دادن بنده از اشیائی که در مغازه خودم دارم کی ماه هم زیاد است تا چه رسد به این که دو ماه برای این کار وقت معین کردن و به عقیده بنده خیلی زیاد است به علاوه ما وقتی این جا هر قدر مدت را کم کنیم برای دادن صورت از
یک جهت هائی که ممکن است راه برای آنها پیدا کند جلوگیزی کردهایم این است که بنده خواستم تمنا کنم از آقای رئیس کل تجارت که با این پیشنهاد موافقت بفرمایند که دو ماه را تبدیل به یک ماه کنند و یک سال را هم به نه ماه تا آخر سال موافقت کنند.
رئیس- نظر آقایان مخبر و رئیس کل تجارت چیست؟
رئیس کل تجارت- عرض میشود اختلاف نظری که بین آقایان هست یک قسمت از آقایان فکرشان خیلی حاد است و یک عده بر عکس یک عده طرفدار تحریم و تقلیل مدت هستند یک عده به خلاف آن اگر آقایان اجازه بدهند یکی موافقتی بکنیم بهتر از این است که یکی یکی پیشنهادات مطرح شود و در اطراف آنها صحبت شود این است که بنده استدعا میکنم اجازه بفرمائید که پیشنهادات همه یک مرتبه قرائت شود شاید بین خود آقایان پیشنهاد دهنده هم موافقی حاصل شود چون وقت هم کم است.
نمایندگان- صحیح است.
رئیس- پیشنهادی از آقای رهنما رسیده است.
این جانب پیشنهاد میکنم که مدت (یک سال) مذکور در ماده اول تبدیل به شش ماه شود.
رهنما- به طوری که آقای رئیس کل تجارت فرمودند راجع به این لایحه نظریات خیلی دور از همی است برای این که بعضیها عقیده شان این بود که اصلاً لازم نیست مطابق دلائلی که خودشان اظهار کردند بعضیها هم درمدتش اختلاف نظر داشتند بنده پیشنهاد کردم شش ماه برای چه؟ اساساً قبل از بحث در این لایحه یک بحث باید حل شده باشد و آن را مجلس حل کرده است با رأی خودش به یک نظریه و ترجیح داده است با تصمیم خودش و آن تصمیم را راجع به قانون انحصار تجارت گرفت و آن این تصمیم و این فکر بوده است که بایستی جلوی واردات خارجی را گرفت و آن را معادل صادرات کرد آن وقت به تدریج هر چه صادرات زیاد شود اضافه کرد و در مرحله اول هم از قسمت لوکس و قسمت هائی که مورد احتیاج نیست این فکر دولت و مجلس بود به موجب قانونی که از مجلس گذشته است در این جا دیگر فکری باقی نمیماند که ما در آن بحث کنیم برای این که قانونش گذشته است از مجلس شورای ملی حالا این قانون چه میکند چه میگوید این قانون چیز جدیدی نیست آقا این قانون میگوید آن عده اشخاصی که مخالف بودند که آن قانون بگذرد یا موافق بودند عجالتاً آن قانون گذشته آن مخالفین هم باید حالا این قانون را قبول داشته باشند برای اینکه آنهائی که میگویند آزاد باشد و هرچه هر کس میخواهد بیاورد آن مخالفت با این نیست که هر چه میآید منافعش نباید توی جیب یک مشت یهودی برود...
افسر- ملیت بحث نیست به جیب اهالی مملکت نباید برود.
رهنما- خیر این خیلی فرق دارد اجازه بدهید دولت میآید قانونی می گذراند منع میکند آن وقت مجال پیدا میکند کی؟ یک مشت قاچاقچی مجال پیدا میکند و اجناس خارجی میآورند توی این مملکت و در بازار طهران میفروشند دولت میآید میگوید من اگر اجناس ممنوعه را دیدم جلوگیری میکنم امورز هم اگر این اجناس را ببینم ضبط میکنم برای این که اجازه ندادهام که اینها را بیاورند امروز باید صورت بگیرد دولت چرا یک سال صورت بگیرد شش ماه صورت میگیرد در مدت شش ماه میآید مغازهها را میبیند اجناس لوکس را میبیند البته اگر بعد از آن آمد معلوم میشود قاچاق است پول را نداده است پول گمرک را نداده است آن وقت به قول آقای طهرانی چادری که بایستی ده دوازده تومان بفروشد بدون اینکه عوارضی داده باشد آورده است و فروخته است سی تومان بنابر این بنده موافقم آقای یاسائی هم موافقت بفرمایند شش ماه مدت معین شود و در مدت شش ماه به این قضایا رسیدگی شود و معلوم شود که اجناس ممنوعه در بازار طهران چقدر است مجال به اینها بیشتر ندهید مجال دادن به اینها برخلاف مصلحت است در این قسمت شش ماه منظور بدارید.
رئیس کل تجارت- بفرمائید همه پیشنهادات را قرائت کنند.
رئیس- بسیار خوب همه پیشنهادات را میخوانیم ولی بعد هر کس حق دارد در پیشنهاد خودش توضیح بدهد.
پیشنهاد آقای دشتی
بنده پیشنهاد میکنم به جای مدت یک سال دو سال مهلت داده شود.
رئیس- بفرمائید.
دشتی- بنده با لایحه مخالف هستم یعنی اساساً با یان فکر مخالفم و هر قدر هم جلو میرویم میبینیم این فکر در مملکت تکمیل میشود و آن فکری که بنده مخالف آن هستم این است که بنده مخالف فکر (اتاتیسم) هستم که هر کاری را دولت بکند حتی دولت مغازه باز کند جنس بفروشد بنده با این فکر مخالف هستم همسایه شمالی ما هم این رویه را اتخاذ کردند ولی نتایج خوبی نبردند و متأسفانه با کمال تأسف بنده میبینم که روز به روز این فکر و این مسئله زیاد میشود ما یک عده زیادی در این مملکت هستیم که مخالفیم با این که دولت غیر از کارهای اتفاقی به کارهای صنعتی و کارهای تجارتی مداخله کند دولت فقط باید حکومت و نظارت داشته باشد دولت در امور اجتماعی و اقتصادی تا حدی باید مداخله کند که فقط حق نظارت و عرض کنم اداره کردن امور اقتصادی مملکت را داشته باشد و با این لوایحی که تند تند ما از مجلس می گذرانیم متأسفانه علاوه بر این که نتیجه حاصل نمیشود نتیجه وارونه هم میشود. این امتحان را در یک موقع دیگری هم کرد و متأسفانه موفقیتی پیدا نکرد و بنده به این جهت با این لایحه مخالف هستم دولت نباید دخالت کند که مغازه حریر فروشی باز کند مغازه صابون فروشی باز کند عرض کنم در قسمت اولی که عرض کردم دولت حق دارد بگوید که این اجناس وارد نشود در سرحد هم جلوگیری بکنند اما در داخله شهر دفاتر را زیر و رو کردن و تفتیش کردن هیچ معنی ندارد عرض کنم آن لایحه که اول آورده بودند این بود که اجناس را رویش یک (اتیکت) بچسبانند آن به نظر بنده بهتر بود که اجناسی که میشود اتیکت بهش بچسبانند بزنند در مغازهها به تدریج آنها را بفروشند اما به این مشکل که ما این را به معرض حراج بگذاریم یکی میگوید دو سال یکی میگوید یک سال یکی میگوید شش ماه این اجناس را حتماً بفروشد و آن وقت برای توجیه آن هم یک استدلال خاصی میکنند در صورتیکه همیشه بادی برهان و دلیل مطابق با مدعا باشد و اینجا دلیل اخص از مدعا است یک شخصی رفته است جنس چادری را خریده است دوازده تومان فروخته است چهل تومان این را جلوگیری کردن برای اینکه نفع زیادی ببرد بنده نمیفهمم چه داعی دارید که این فکر را کنید فکر این را بکنید که یک عده زیادی قبلاً یک مقدار زیادی از این اجناس را خریدهاند و وارد کردهاند عرض کردم در تمام معاملات صاحب مال مالک مال خودش است مگر در اجناسی که خطر عمومی و مهلکه نفوس داشته باشد از قبیل گندم آنجا دولت حق دارد جلوی محتکر را بگیرد و بگوید حتماً به این قیمت باید بفروشی (اعتبار- این جا هم همین طور است) اجازه بدهید آقا موقع صحبت شما که شد صحبت کنید اما در یک اجناسی که خودتان معتقد هستید که لوکس است و میخواهد گران بفروشد به صرفه اقتصادی مملکت است برای اینکه مردم نمیخرند به هوس و مسئله منع واردات حق است این است که گمرک را زیاد کنند که جنس به طوری گران شود که مردم نخرند پس بنابر این گران فروختن که به منفعت مردم است به نفع عمومی است که نمیخرند عرض کنم که میفرمایند لوکس است اینجا متصل صحبت لوکس میشود بنده از آقایان تقاضا میکنم که معنای لوکس را توضیح بفرمایند لوکس یک مفهوم عامی است یعنی چیزهائی که جزو حوائج عمومی مملکت نیست و این ممکن است به خیلی از چیزها اطلاق شود بنده عقیدهام این است که یک قسمت زیاد از قند لوکس است اگر فرض بفرمائید به جای پنج میلیون قند ده میلیون قند در این مملکت وارد بشود نتیجه این میشود که عوض یک من قند دو من قند مصرف میشود و البته آن زیادیش لوکس است و به عقیده بنده
جلوگیری از این قسمت خیلی بهتر است تا اینکه جلوگیری از پارچه ابریشمی بکند برای اینکه یک کسی قند استعمال نمیکند ولی پارچه ابریشمی برای او لازم است و لوکس نیست پس بنابر این اگر فکر معادله صادرات و واردات را میکنیم باید خیلی از چیزهاتمان را کم کنیم مخصوصاً همین قسمت قند و چای و شکر را کم استعمال کنیم و کم خورده شود برای اینکه وقتی چای زیادتر وارد شود زیادتر هم چای خورده میشود وقتی کم وارد شود کم میخورند چه عیبی دارد که اصلاً کمتر بخورند پس با این شکلها ما موفق نمیشویم به معادله صادرات و واردات باید معادله صادرات و واردات را به یک شکلی حل کنیم وقتی که به این شکل نشد این لایحه هم دیگر لزومی ندارد اولاً شما خیال میکنید تمام ایران منحصر به خیابان لاله زار است؟ خیر جاهای دیگر این خبرها نیست با این چیزها هیچ وقت حوائج مملکت را رفع نمیکنیم زیرا مطابق آن رفتار نمیکنیم به عقیده بنده باید حوائج مملکت را در نظر گرفت یکی از آنها کتاب است الان نمیشود کتاب را وارد این مملکت کرد کتاب سه برابر قیمتش وارد میشود در صورتی که ما وقتی حساب کنیم میبینیم که در سال بیشتر از ده هزار تومان کتاب وارد نمیشود حالا ملاحظه بفرمائید ما از ده هزار تومان مالیات میگیریم آن وقت یک مرتبه به اسم حوائج مملکت مقدار ریادی قند و شکر و چای وارد مملکت میکنیم در صورتی که این چیزی را که اسمش حوائج مملکت میگذاریم جزو حوائج مملکت نیست و البته کتاب و پارچه ابریشمی مفید تر است و بهتر از چای است که مضر است هم از برای معده و هم از برای قلب و بنده پیشنهاد خودم را مسترد میدارم.
پیشنهاد آقای وثوق
بنده پیشنهاد میکنم که عموم دهنیات جزو مواد ممنوعه در ماده اول باشد.
پیشنهاد آقای فزونی
بنده پیشنهاد مینمایم در ماده اول بعد از عبارت (برای فروش تجارتی موجود داشته باشد) برای فروش تجارتی و خورده فروشی در مغازهها موجود داشته باشد.
یک نفر از نمایندگان- دوباره قرائت شود.
(مجدداً خوانده شد)
پیشنهاد آقای ملک مدنی
تبصره ذیل را به ماده اول پیشنهاد مینمایم.
تبصره- اجناسی که پس از انقضاء مدت قانونی باقی خواهد ماند دولت باید از روی خرید به علاوه یک عشر منافع تعیین نماید.
پیشنهاد آقای ناصری
پیشنهاد میکنم در ماده اول سطر سوم کلمه تجارتی حذف شود.
رئیس کل تجارت- عرض میشود پیشنهاداتی که آقایان کردهاند در یک قمست هائی که بنده از آخر شروع میکنم یک پیشنهادی شده بود که کلمه خورده فروشی به تجارتی اضافه شود به عقیده بنده خورده فروشی همان تجارت است و در اصطلاح فقهی کسب و تجارت یکی است تجارت هم اطلاق به کسب میشود و هم بر خود مسئله تجارت خورده فروشی و عمده فروشی یکی است بنابر این اگر بگوئیم تجارتی شامل همه است و اما در قسمتی که آقای ملک مدنی فرمودند که دولت نگاه بکند این درست نقطه مقابل مقصود دولت است ما میخواهیم آنهائی که اجناس ممنوعه دارند به هر قیمتی که هست در این مدت نه ماه تا شب عید بفروشند و الا وقتی دست دولت افتاد این قدر مخارج برش تحمیل میکند که هیچ چیز گیرشان نمیآید و بنده الان باز و روشن میگویم وقتی که اینها تحت نظر دولت بفروش برود مفتش بنده حقوق میخواهد ناظر حقوق میخواهد مقوم حقوق میخواهد اینها باید تا شب عید هر چه هست بفروش برسانند یک مقصود ما این است که اینها بفروش برود پس خواهش میکنم که پیشنهادشان را مسترد بدارند یک پیشنهادی آقای وثوق
فرمودند راجع به دهنیات بنده عرض میکنم خدمتشان که در صورت اجناس ممنوعه هست عبارتی که وافی باشد به مقصود ایشان و اگر نیست ممکن است که توضیح داده شود برای پیشرفت کارخانه قزوین که دهنیاتش خیلی خوب شده است و ممکن است تشویقات بیشتری بشود و ما همین کار را کردهایم الان خیلی از روغنها را ما ورودش را ممنوع کردهایم بقیه را هم ممکن است ممنوع کنیم الان یک قسمت روغه کوچک روعن خشخاش ورودش ممنوع است و ممکن است روغنهای دیگر هم که تدارک آن در داخله آسان باشد ممنوع کرد در این صورت پیشنهادتان تأمین شده است (وثوق- متشکرم) در موضوع پیشنهاداتی که دشه بود راجع به مدت کلمه حذف تجارتی هم مضر است زیرا که اگر فردا یک بیچارهای در توی خانه اش یک چادری یا مبلی داشت و خواست این را بفروشد این را نمیشود تضییقات برای مردم فراهم کرد موضوعی را که آقای دشتی فرمودند راجع به این که دولت عوارضی وضع کرده است بر کتاب و مثل این است که دولت با معارف میخواهد دشمنی کند و چرا قند و شکر را جلوگیری نمیکند ما برای پیشرفت کار مطابع این کار را کردیم کتاب فروشها کتاب را ممکن است در داخله طبع کنند مطایع ما که در داخله بی کار هستند حق ندارند بروند کتاب در خارجه طبع کنند حتی من دستور دادهام قرآن که کتاب مقدس ما است در مطایع خودمان چاپ شود مگر قرآن باید زیر دست فرنگی چاپ شود در هر حال بنده اتیکت را هم اجازه ندادهام در خارجه چاپ شود برای اینکه در این جا خیلی بهتر و قشنگتر از مال فرنگ چاپ میشود حتی آن تمبرها و باندرلها را هم که وزارت مالیه سفارش کرده بود چون قبلاً سفارش آنها داده شده بود اجازه داده شد جوازش را دادم به شرط اینکه وزارت مالیه در آتیه در داخله این کار را بکند بله اگر یک کتاب مهمی مال یک پروفسور باشد مال یک دانشمندی باشد و مورد استفاده است مثل مجله است که مجله آزادانه وارد میشود و آن را کسی متعرض نمیشود و هیچ جواز نمیخواهد اگر هم یک کتابهای مفیدی هم باشد مال یک اشخاص مخصوص بنده عهدم میگیرم جواز معاف از صدور صادر کنم و بفرستم خدمتشان ولی بنده باید بفهمم که فلان شخص چه کتابی خواسته... یا کتاب علمی میخواهد تاریخ میخواهد و سفارش داده آنها هم اشخاص معینی هستند ولی کتاب فروش باید حتی الامکان کتابش را در داخله تهیه کند مگر این که در داخله طبع و تدارکش ممکن نباشد آن وقت دولت هم موافقت میکند در قسمت مدت هم به نظر بنده به جای پیشنهادات و نظریات مختلفه اگر آقایان موافقت بفرمایند که تا آخر سال ۱۳۱۱ بشود کرد مدت را بهتر است برای اینکه آخر سال مصادف میشود با ایام عید و هر چه که هست فروخته میشود و بعد یعنی از سنه ۱۳۱۲ دیگر دولت تکلیفش معین میشود و درب این مغازهها بسته میشود و گمان میکنم حضرت آقای رهنما هم موافقت بفرمایند که مدت یک سال و شش ماه و اینها تبدیل شود به تا آخر اسفند (اعتبار- دو ماه هم یک ماه شود) دو ماه عیبی ندارد همان دو باشد برای اینکه آقای اعتبار دقت بفرمایند که همان قسمتها را هم که بخواهند تدارک بکنند باز دو ماه میشود تا حساب اینها را بکنیم و تدارک بکنیم و اینکه آقای دشتی فرمودند که این مقدار کم توی مغازههای لاله زار چیزی نیست خیر توی انبارها است به علاوه آقایان مسبوق باشند که می دانیم درست که مقدار واقعی این اجناس چقدر است در گمرک اطلاع دارد دولت و می داند چه چیزهائی د رانبار است خلاصه چسباندن اتیکت اسباب زحمت است برای مأمورین دولت و عوارض زیادی دارد برای این که به اندازه کافی دولت مأمور خوب ندارد و در ولایات حکام شاید وسائل نداشته باشند.
رئیس- خوب حالا بنده تکلیف ماده را معلوم میکنم جمله خورده فروشی را که مطابق تصریح آقای رئیس کل
تجارت که با عمده فروشی لفظ تجارت گذارده شده است ایشان هم منظورشان حاصل است دهنیات را هم قبول می فرمائید که جزء اشیاء ممنوعه باشد؟
رئیس کل تجارت- در این جا شاید صلاح نباشد غرض تذکر بود که در جزو اشیاء ممنوع الورود هست اما این جا شاید جائز نباشد در قانون ذکر شود برای اینکه مشروبات هم هست در صورت علیحده اجناس ممنوعه معین شده و در قانون شاید صلاح نباشد ذکر شود ولو صورت آن کم باشد به این جهت صورت یک چیزی است که در مخارج ممکن است آن را اعلان کنیم آقایان هم میبینند.
رئیس- کلمه تجارت را هم که حذفش را معتقد نیستند آقای رهنما هم با پیشنهاد آقای اعتبار موافقت فرمودند که تا آخر اسفند ماه باشد دو ماه مدت هم باقی باشد این تصمیمات را یادداشت میکنیم و رأی میگیریم به ماده اول با تغییری که متذکر شدم یعنی تبدیل یک سال به تا (آخر اسفند ۱۳۱۱) آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.
[۳- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه]
رئیس- پیشنهاد شده است جلسه را ختم کنیم (صحیح است) برای اینکه کارهای آقای رئیس کل تجارت به تأخیر نیفتد جلسه آینده یک شنبه ۱۰ خردادماه سه ساعت قبل از ظهر دستور هم بقیه شور در لایحه کنونی و لایحه زغال سنگ تبریز.
(مجلس سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- دادگر