مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۴

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۴

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۲۳۴‏

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه (۱۰) بهمن ماه ۱۳۴۴

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

۲- بیانات قبل از دستور آقای مجید بختیاری (ضمناً طرحی تقدیم نموده‌اند) و آقایان: صفی‌پور- مجید محسنی- سیفی- روستا- مصطفوی نائینی

۳- تصویب صورت‌جلسه

۴- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای ملک‌زاده آملی

۵- طرح سؤال آقای دکتر مبین راجع به آسفالت شهر تهران و جواب آقای وزیر آبادانی و مسکن

۶- مذاکره در کلیات شور اول گزارش کمیسیون کشاورزی راجع به لایحه شمار و صید

۷- اعلام و وصول سه فقره لایحه قانونی اصلاحی از مجلس سنا

۸- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس در ساعت نه صبح به ریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید

۱ـ قرائت اسامی غایبین جلسه قبل‏

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه- آقایان:

بوشهری- مهندس پرویز بهبودی- حاذقی- خواجه نوری- رایی- باغمیشه- دکتر صاحب‌قلم- دکتر غنی- دکتر فربود- مهندس مجتهدی- دکتر موثقی.

غائبین بی‌اجازه- آقایان:

امینی خراجی- شاخوئی- طباطبایی- فیصلی- ناروئی.

غائبین مریض- آقایان:

مهندس آصفی- مهندس اسدی سمیع- دکتر اسفندیاری- اولیاء- دکتر بقایی یزدی- بهادری- پرویزی- جهانگیری- دکتر رمضانی- روحانی- مهندس عطایی- قراچورلو- موسوی کبیری- موقر- مهرزاد- سرلشکر همایونی- کیهان یغمایی- بانو دکتر دولتشاهی.

آقایانی که در کمیسیون شورای عالی اداری و استخدامی کشور در مجلس سنا تشریف داشته‌اند.

آقایان: دکتر معتمد وزیری- دکتر اعتمادی- عبدالمجید موسوی.

۲ـ بیانات قبل از دستور آقای مجید بختیار (ضمناً طرحی تقدیم نمودند) و آقایان صفی‌پور- مجید محسنی- سیفی- روستا- مصطفوی نائینی‏

رئیس- نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای بختیار تشریف بیاورید.

مجید بختیار- با کمال خوشوقتی پیوستگی چهار نفر از شخصیت‌های ارزنده مجلس شورای ملی آقایان طهماسبی- حاجی رجایی- دکتر حسینی- ایلخان را به حزب مردم و فراکسیون پارلمانی حزب به اطلاع مجلس شورای ملی می‌رسانم (مبارک است) انقلاباتی که تاکنون در هر گوشه از جهان به وقوع پیوسته است همیشه از طرف افرادی پایه‌گذاری شده که یا ظلم و ستم به جان آمده و یا این که عاشق زمامداری و تحصیل قدرت بوده‌اند.

اما برای اولین مرتبه در ایران شاهنشاهی صاحب قدرت و زمامداری محبوب و مورد علاقه و پرستش ملت مبتکر انقلاب بود و این وجه انقلابی است که بین انقلاب سفید شاه و مردم و سایر انقلاباتی که تاکنون در صحنه گیتی رخ داده است به چشم می‌خورد (صحیح است).

همین امتیاز باعث شد که اصول انقلابی پیشنهادی شاهنشاه را ملت ایران در روز ششم بهمن با اعتقاد و ایمان کامل و قاطعیت هرچه تمام‌تر تصویب و تأیید نماید و انقلاب پیروز شده نظامی نوین جایگزین رژیمی کهنه و فرسوده شود (احسنت).

در روز ششم بهمن ۱۳۴۱ رهبر عزیز ایران که نمی‌توانست ناظر رنج ملت باشد اصولی متضمن رفاه و آسایش ملت- سعادت و ترقی مملکت را در نظر گرفته و به ملت ایران عرضه داشت ملت که می‌دانست پیشنهاد کننده کسی است که همیشه وقتش وقف ملت و خواسته او چیزی جز رفاه و آسایش ملت ایران نیست اصول پیشنهادی را با جان و دل پذیرفت.

نه تنها ملت ایران به این اقدام شگرف شاهانه و انقلابی که به ابتکار شاهنشاه آریامهر در ایران به وقوع پیوست افتخار و مباهات می‌نماید بلکه در دنیا هر کسی که معتقد به اصل مساوات و برابری و شیفته آزادی و حقیقت است شاهنشاه ما را ستایش می‌کند (صحیح است) ملت ایران خداوند متعال را شکرگزار است که به او رهبری عنایت فرموده که نه تنها با افکار بلند خویش کشتی هستی ملت خود را در دنیای پرتلاطم کنونی به سوی ساحل سعادت و افتخار راهنمایی کرده بلکه سایر ملل گیتی را نیز در مبارزه با جهل و بی‌سوادی رهنمون شده است (صحیح است).

با افکار بلند شاهنشاه ثابت گردید که ملت ایران مقلد نبوده و می‌تواند مبتکر عالیترین اصول نجات دهنده باشد (صحیح است) آیا عالم انسانیت پیشنهاد و تکمیل کنگره جهانی پیکار با جهل و بی‌سوادی را از یاد می‌برد؟ و آیا مبتکر این فکر بلند را ستایش نمی‌کند؟

نمایندگان محترم صبح روز ششم بهمن شاهد احساسات عمیق ملت بوده و ناظر بودند که چگونه همه طبقات و با چه تجلیلی بی‌سابقه و غروری زائدالوصف در این جشن ملی به منظور بزرگداشت این روز تاریخی شرکت داشتند.

نظیر این تظاهرات بی‌سابقه‌ای که در تهران ملاحظه فرمودید در شهرستان‌ها برپا شده بود و به خصوص این جشن و سرور بین کشاورزان که با انقلاب شاه و مردم از اسارت آزاد شده‌اند شکوه و جلال خاصی داشت یقین است نمایندگان محترم اطلاع دارند و شاعر ایرانی که نمونه شاه‌پرستی وطن‌دوستی و سربازان فداکار شاه و میهن هستند و صفحات تاریخ ایران نشان‌دهنده فداکاری‌ها و جانبازی‌های آنها در راه میهن است در این جشن ملی چون سایر هموطنان خویش با سرور و سربلندی شرکت داشته سلامت شاهنشاه و سعادت ملت را از پیشگاه قادر متعال آرزو کرده و با نهایت افتخار اعلام داشتند که مثل همیشه جان برکف نهاده و آماده خدمتگزاری و فداکاری در راه شاهنشاه عظیم‌الشأن و برای به ثمر رساندن انقلاب سفید شاه و مردم می‌باشند. به اقتضای این که افتخار خدمتگزاری ورزشکاران را دارم بعد از ظهر ششم بهمن سعادت داشتم شاهد شورانگیزترین احساسات از طرف ده‌ها هزار جوان ورزشکار که با روح قهرمانی در این مراسم باشکوه شرکت داشتند باشم.

احساساتی که از طرف ورزشکاران ابراز گردید آن‌چنان مرا تحت تأثیر قرارداد که اشک شوق از دیدگانم جاری ساخت.

ورزشکاران چون سایر افراد ملت ایران که به خوبی انقلاب سفید شاه و مردم را درک کرده و ثمرات آن را ستایش می‌کنند ضمن اجتماع عظیم خود بار دیگر سوگند وفاداری نسبت به شاهنشاه آریامهر را تجدید و آمادگی خویش را جهت جانبازی در راه شاهنشاه و میهن و به ثمر رساندن انقلاب شاه و مردم اعلام داشتند (احسنت). در این اجتماع عظیم قطعنامه‌ای به تصویب رسید که عیناً به عرض می‌رسد:

۱ـ پیوند بین شاه و ملت پیوندی است ناگسستنی.

۲ـ اجرای مفاد نه‌گانه منشور انقلاب مقدس و سفید شاه و مردم را ضامن ترقی و تعالی مردم ایران می‌دانیم.

۳ـ ما با کار و کوشش همه جانبه دوش به دوش سپاهیان دانش، سپاهیان بهداشت و سپاهیان ترویج برای به ثمر رسانیدن انقلاب مقدس از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد.

۴ـ ما خوب می‌دانیم ترقیات شگرفی که بدان نائل آمدیم در اثر ثبات سیاسی و امنیت و آرامش کشور ماست و این آرامش در دنیای پرآشوب کنونی چون خاری به چشم دشمنان ایران فرو می‌رود ما تحت هیچ عنوانی اجازه نخواهیم داد این موهبت را که با زحمات شبانه‌روزی و رهبری خردمندانه شاهنشاه آریامهر به دست آورده‌ایم از دست بدهیم.

۵ـ ما می‌خواهیم همین‌طور از ترقیات سایر امور مملکتی نیروهای دفاعی کشور آن‌چنان تقویت شوند که ضامن بقای استقلال و سیادت ما در آب‌های ما و در فضای کشور ما باشد.

۶ـ چون در چنین روزی کلیه خانواده‌های ایرانی به طریقی از مواهب منشور همبستگی شاه و ملت برخوردار گردیده‌اند و تمام ایرانیان در این روز خدای بزرگ را به داشتن شاهنشاهی دادگستر سپاس می‌گویند- ما ورزشکاران می‌خواهیم که روز مقدس ششم بهمن- روز شکرگزاری ملی اعلام گردد این که ملت ایران آغاز چهارمین سال انقلاب شاه و مردم را جشن گرفته است با کمال اقتخار این روز تاریخی و موفقیت درخشان را به پیشگاه شاهنشاه عالیقدر و ملت شریف ایران تبریک عرض نموده سلامت و دوام سلطنت پرافتخار شاهنشاه آریامهر را از درگاه ایزد متعال آرزو می‌کنیم (صحیح است).

طرحی را که صورت‌جلسه تقاضای ورزشکاران شاه‌دوست میهن‌پرست تهیه و تدوین گردیده از طرف فراکسیون پارلمانی حزب مردم تقدیم می‌دارد.

ساحت مقدس مجلس شورای ملی‏

در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۴ ده‌ها هزار نفر جوانان و ورزشکاران تهران در میدان ششم بهمن صورت‌جلسه بزرگداشت روز مزبور میتینگی به پا کرده بودند.

و به موجب بند ششم قطعنامه‌ای که به تصویب شرکت‌کنندگان در میتینگ رسید چنین تقاضا داشتند.

چون در چنین روزی کلیه خانواده‌های ایرانی به طریقی از مواهب منشور همبستگی شاه و مردم برخوردار گردیده‌اند و تمام ایرانیان در این روز خدای بزرگ را به داشتن شاهنشاهی دادگستر سپاس می‌گویند ما ورزشکاران می‌خواهیم که روز مقدس ششم بهمن روز شکرگزاری ملی اعلام گردد.

چون این فراکسیون را موظف کردند که مراتب را به عرض مجلس شورای ملی برسانیم و تقاضا نماییم که یک چنین روز بزرگی قانوناً نیز روز شکرگزاری ملی نامیده شود.

لذا ماده واحده زیر را پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را داریم

ماده واحده- از آنجایی که روز ششم بهمن ۱۳۴۱ که ملت ایران به ندای شاهنشاه آریامهر در مورد منشور شش‌گانه با اکثریت قریب به اتفاق پاسخ مثبت داد و روزی است که تمام مردم از مواهب آن منشور روی سعادت و آسایش دیدند لذا روز مزبور شکرگزاری ملی نامیده شود تا همگان بتوانند وظیفه خود را نسبت به شاهنشاه بزرگ انجام دهند.

رامبد- مهندس بهبودی- دکتر اسدی- دکتر رمضانی- مجید بختیار- دکتر حسینی- امام مردوخ- دکتر حکمت- دکتر جعفری- دکتر پورهاشمی- ملکشاه ظفر- ایلخان- حاجی رجایی- طهماسبی- مهندس والا- ساگینیان- فخر طباطبایی.

رئیس- آقای صفی‌پور تشریف بیاورد.

صفی‌پور- بعضی از ایام و لیالی از نظر اتفاق یا خدمت یا اثری که در آن سال‌ها رخ می‌دهد در صفحه تاریخ

هر مملکتی جای بزرگی دارد (صحیح است) و از سال‌های پیش ما می‌دیدیم که طبقات مختلف مملکت از ابراز عدم رضایت می‌کردند عموماً تمنیاتی داشتند که بصلاح جامعه تصور می‌شد و علاوه بر خواسته‌های ان عده‌ای که از طریق ناثوباب پیش می‌رفتند چند برابر آن توقعات که فقط در مرحله حرف بود کارهای درخشانی به منصه ظهور رسید که یادگاری از کفایت و درایت و تدبیر شاهنشاه ما است از آن جمله کار اصلاحات ارضی است کار اصلاحات ارضی کاری است که طبقات ملت ایران را که از هم فاصله زیاد داشتند به هم نزدیک کرد و کشور ما را از قرنی به قرن دیگر پرتاب نمود (صحیح است) اگر عیبی در این کارها وجود داشته باشد (چون هیچ کاری بدون عیب نیست) ما باید هادی و راهنمای مسئولین امور باشیم سه چهار هفته پیش یکی از نمایندگان محترم حزب ایران نوین در اینجا نکته نطقی ایراد کردند درباره اصلاحات ارضی و بنده بعد از این که با دقت صورت جلسه را خواندم احساس ناراحتی کردم چون من با یکایک آقایان دوست هستم و به آنها ارادت دارم لقب پاسدار انقلاب را عموم نمایندگان دارند چه حزب ایران نوین و چه اقلیت همه در یک راه پیش می‌رویم و آن راه راهی است که منشور بزرگ شاه و مردم را حفاظت می‌کند (صحیح است) بنده وقتی که نطق قبل از دستور را خواندم از نظر تخصص و رشته‌ای که دارم یعنی روزنامه‌نگاری دنبال آن رفتم که ببینم اگر در وزارتخانه‌ای سوءجریانی وجود داشته بنا به وظیفه نویسندگی و نمایندگی مسئولین امور را هدایت کنم هنوز مطالعه من تمام نشده بود که عین نطق نماینده محترم از یکی از رادیوهای بیگانه که اکثراً مطالب دروغ را پیرایه می‌بندد و علیه ملت منتشر می‌کند شنیده شد وظیفه من سنگین‌تر شد و فکر کردم انتقادشان مخبرترین و روزنامه‌نگاران است و یکی از دستگاه‌های مهم مملکت‌ها در تمام دنیا رادیو است و فکر کردم بنده هم خبر تازه‌ای به مخبرین آن رادیو بدهم اگر غرض و مرضی نداشته باشند و واقعاً راست بگویند عین نطق مرا هم منتشر می‌کنند چون به هیچ عنوان هدفی ندارم که مثل بعضی از افرادی که با ناثوابی و بی‌راهی فحاشی می‌کنند چیزی عنوان کنم هدف من این است که حقیقت را بگویم بنابراین به دنبال این کار رفتم که ببینم که این پرونده چه سری داشته و به کجا رسیده و چرا این پرونده آن‌چنان شده که بدون مطالعه در فراکسیون حزب و بدون توجه و حتی مشورت با بعضی از نمایندگان راجع به این مطلب در پشت تریبون داد سخن داده شود و این پرونده موجب شد که غذای تازه‌ای برای رادیو بیگانه علیه ملت ایران به وجود بیاید به دنبال این منظور که رفتم فتوکپی اسناد این پرونده را که از وزارتخانه مربوطه گرفتم (یک نفر از نمایندگان- نظر خاصی نداشته) آقای ناطق مسلماً نظر خاصی نداشته‌اند بنده به ایشان ارادت دارم و هنرمند سریع‌التأثیری است و ممکن است آناً تصمیم گرفته باشند عرایض بنده به این صورت نیست که خدای نکرده غرضی داشته باشم قبلاً عرض کردم که حضور تمام آقایان ارادت دارم اولا من در آنجا یاداشتی دیدم یک نامه‌ای بود که رئیس جمهور سابق فیلیپین موقعی که به ایران می‌آیند دو بار به حضور شاهنشاه آریامهر شرفیاب می‌شوند و یکی از مطالبی که در روزنامه‌های دنیا از قول ایشان منتشر شده این بوده است که می‌گوید اهمیت کار اصلاحات ارضی ایران و مخصوصاً اجرای مرحله دوم آن در دنیای بی‌نظیر است (صحیح است) و اما در مورد آن مطلبی که خدمت آقایان عرض کردم در اینجا گزارشی هست که می‌گوید «اراضی همند آبسرد به مساحت تقریبی ۷۲ میلیون متر مربع واقع در حوزه ثبتی شهرستان دماوند بنا به سوابق موجود ملک مسلم دولت بوده و سالیان متمادی محل تعلیف ییلاقی دواب ارتش و ایلات رهگذر بوده است که در سال ۱۳۱۰ با حدود مشخص و معینی به وسیله دارایی تقاضای ثبت آن به عمل می‌آید.

در ایام گذشته و به خصوص از موقعی که دواب ارتش مراتع همند را ترک نموده و محل ییلاقی دواب را لار و لواسان کوچک قرارداده‌اند مالکین هم‌جوار در فرصت مناسب به اراضی مذکور در مجاورت املاک خود دست اندازی‌هایی می‌نموده‌اند تا سال ۱۳۳۵ که شخم با گاو انجام می‌شده این تجاوزات بسیار محدود و قسمت عمده اراضی همند کمافی‌السابق بکر و دست نخورده و به صورت مرتع باقیمانده بود ولی بعد از متداول شدن تراکتور به وسعت

دامنه تجاوزات اشخاص افزوده گردیده و پرونده‌های متعددی در این خصوص تشکیل شده که پس از چند سال فعالیت حکم محکومیت عده‌ای از متجاوزین من جمله سرکار سرهنگ طاهری از محاکم صالحه صادر می‌شود.

علاوه بر آن متجاوزین به اراضی همند از موقعیت‌های مناسب استفاده نموده و در تقاضای ثبت و تحدید حدود املاک خود اراضی مورد تجاوز را هم جزء حدود دهات خود معرفی و نمایندگان ثبت نیز بدون توجه به سوابق ثبتی همند و حدود مشخص و معلوم آن تقاضای ثبت آنها را پذیرفته و به تحدید حدود مبادرت نموده‌اند و آنچه در مورد ثبت و تحدید حدود املاک متجاوزین حائز اهمیت است این است که آنها می‌دانستند اگر رقبات خود را به ثبت عمومی بگذارند ناچارند حدود اربعه ملک را در آگهی تعیین نمایند و در این صورت مورد اعتراض دولت قرار می‌گرفت لذا از نظر اغفال مسئولین امر متوسل به حیله‌های مختلف شده مثلاً هریک تقاضای ثبت یک یا چند قطعه مفروز از زمین‌های ده را می‌نمایند و در نتیجه حدود آنها به پلاکت‌های مفروز دیگر محدود می‌گردد»

ضمن این که مالکین آنجا با تدلیس اسنادی از ثبت اسناد گرفتند چون اصلاحات ارضی سند را به دهقانان به موقع تسلیم می‌کنند بدون توجه به این که چنین عمل خلافی انجام شده مقداری از این املاک را اصلاحات ارضی سند به کشاورزان داده خدمت جناب آقای محسنی نماینده دماوند شاکی می‌شوند و ایشان بدون این که توجه کنند به منت‌های حسن نیت که اولاً این کار متعلق به چند سال پیش بوده و ثانیاً شکل کار اصلاخات ارضی این نیست که برود و زمین را مساحت کند و متراژ را معین کند و به کشاورز بدهد فقط کشاورزی که صاحب نسق است مالک شناخته می‌شود ایشان وقتی که آمدند اینجا صحبت کردند به طور ضمنی و ناخودآگاه اصلاحات ارضی را تخطئه کردند.

مهندس ارفع- به هیچ‌وجه.

مهندس صدقیانی- کسی نمی‌تواند اصلاحات ارضی را تخطئه کند.

حبیبی- حضرتعالی نماینده مجلس هستید، ایشان نظری نداشتند مطلبی گفته‌اند درباره منطقه خودشان و این وظیفه آقای وزیر کشاورزی است که جواب بدهد، نه حضرت عالی.

پاک‌ذات- اصلاحات ارضی با نهایت قدرت و بی‌نظیری کارش را انجام داده است.

ارسنجانی- منظور آقای محسنی این نبود که اصلاحات ارضی بد کار کرده، گفتند هماهنگی بین ادارات نبوده.

صفی‌پور- بنده بیش از آقایان با آقای محسنی آشنایی دارم و ارادتم به ایشان زیادتر است و از بیست سال پیش که ایشان کار هنریشان را شروع کردند من ایشان را تقویت کردند و خودشان هم شاهدند و الان هم که صحبت می‌کنیم و آقایان دفاع می‌فرمایند هدفم این نیست که نسبت به ایشان اسائه ادبی شده باشد، ایشان در حرفه خودشان مرد واردی هستند و مورد احترام بنده فقط بنده خواستم آقایان را روشن کنم و این تجربه‌ای است برای آینده، حزبی هست و با همه قدرتش کار می‌کند و هر وقت همه آقایان بلند بشوید هر قانونی که بخواهید تصویب می‌شود، اما من تنها هستم و آنچه که به نظرم می‌رسد از روی صداقت عرض می‌کنم:

من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم‏ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال‏

هدف بنده این است که تأیید کنم فرمایشات آقای محسنی را با آن صورتی که بوده نه به آن صورتی که ایشان فرمودند، اگر جناب آقای ارفع توجه ندارند که عضو حزب‌شان چه گفته صورت جلسه را بخوانند نه یک بار و دربار، جنابعالی کمیسیون تحقیق تشکیل دادید و در آنجا خودتان اعتراف کردید که ایشان توجه کافی نکردند اما علت این که بنده این صحبت را امروز عنوان کردم این است که به اصلاحات ارضی معتقدم و پایبندم و همه اعتقاد دارند بنابراین در هر موردی که احساس کنیم لازم است که مشاورت با هم داشته باشیم و حقایق را بگوییم و در اینجا بیاییم سخن بگوییم و اگر فرضاً بنده اشتباه کردم اصلاح بفرمایید (رامبد- جناب صفی‌پور عضو حزب که بدون اطلاع حرفی نمی‌زند) قبل از این که آقای محسنی این نطق را بکنند بنده در این پرونده به یک مطلبی برخورد کردم که یک شکایتی می‌کنند از این جریان و یک نماینده‌ای

می‌خواهند در حزب و در آنجا هم این کار مطالعه می‌شود و آن نماینده‌ای که از طرف وزارت کشاورزی می‌رود گویا کمیسیون فراکسیون حزب ایران در آن موقع کار دیگری داشته و به حزب چنین جواب داده می‌شود.

«ریاست فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین:

طبق گزارش نماینده اینجانب که در ساعت مقرر در آن کمیسیون حضور به هم رسانیده بود چون پرونده دیگری در کمیسیون مطرح بوده لذا پرونده همند آبسرد دماوند به وقت دیگر موکول گردیده است وقت آن را فراکسیون بعدا تعیین و اعلام خواهند فرمود. از طرف وزیر کشاورزی» نظر بنده این است که حزب هم با منتهای صمیمیت قدم برمی‌دارد و در موارد خاص و آنجا که لازم است نسبت به کارهای افراد مملکت کمیسیون تشکیل می‌دهد و این کار بسیار شایسته است،(در این موقع آقای مجید محسنی وارد جلسه شدند) جناب آقای محسنی ذکر خیر جنابعالی بود و بنده از جنابعالی تجلیل کردم (خنده نمایندگان) بنده از این تظاهر تعجب می‌کنم از ایشان تعریف کردم بنده وقتی این مطالب را خواندم و این گزارشات را دیدم حتی متوجه شدم که حزب ایران نوین در امور مملکت به آن صورت توجه دارد که اگر یک اشکال پیش می‌آید آنها فراکسیون را تشکیل می‌دهند و نماینده دولت می‌آید آنجا و نظر دولت را تشریح می‌کند و من واقعاً خوشحال شدم اما در عین حال متأسف شدم که بیشتر از تمام این فعالیت‌ها و زحماتی که جناب آقای محسنی کشیدند و بنده شاهد و ناظر بودم که ایشان روی این پرونده خیلی تلاش کردند و بعد دیدم که به آنجا رسید که نطق ایشان به آن صورت منتشر می‌شود و من وظیفه خودم دانستم که امروز شرفیاب شوم حضور آقایان عرض کنم که کار اصلاحات ارضی به آن صورتی ادامه دارد که شخص بنده و اکثریت همکاران و همه دوستان در حوزه انتخابیه خودشان از کار اصلاحات ارضی راضی هستند (صحیح است) و سازمان اصلاحات ارضی مملکت که خدمت می‌کند برای خاطر این است که رضای شاهنشاه و آسایش خیال ملت ایران فراهم شود و اینها احساس کنند به این که زحماتی که می‌کشند پاداشش تشکر است، تشویق است و تمجید است (احسنت) وقتی بنده صورت جلسه نطق جناب آقای محسنی را خواندم به این نتیجه رسیدم که شاید مسئولین امور وزارت کشاورزی که مرد فعالی است و شب و روز کار می‌کند احترام قایلند (صحیح است) همین طور دکتر ولیان که انتخاب آن هم مولد فکر وزیر کشاورزی است و ایشان او را انتخاب کرده‌اند با همه دانشی که دارد سعی می‌کند به بهترین وجهی مجری اوامر ملوکانه باشد و در سفر و حضر دنبال کار اصلاحات ارضی است تا توانسته است به بهترین وجهی خدمت کند باید تشویق گردد تا مأیوس نشود و قدم‌های مؤثری بردارد و با حرارت بیشتری پیش برود (صحیح است) برای رفع سوء‌تفاهم از مسئولین امور وزارت کشاورزی و ضمناً توجه رادیویی که این مطالب را خوانده بود آمدم خدمت آقایان وقت‌شان را گرفتم و عرایضم را عرض کردم امیدوارم چنین جریانی دیگر در مجلس تجدید نشود و اگر نسبت به هر دستگاه نظری هست که شاید خوب انجام وظیفه نمی‌کند در حزب با مشورت کار انجام شود که کار به رادیوی خارجی کشیده نشود بنده بیش از این عرضی ندارم (احسنت).

رئیس- آقای مجید محسنی بفرمایید.

محسنی مهر- به نام خداوند بخشنده مهربان به ایزد بسطامی را گفتند که تو کافری گفت خوشحال و سعادتمند قومی که من کافرش باشم (آفرین) من آرزو می‌کنم، آرزو می‌کنم که مجید محسنی کسی باشد که کافر انقلاب شاه و مردم باشد ۳۸ سال پیش پدری را جلوی چشم فرزند چهار ساله‌اش به چوب بستند و از ده بیرون کردند (یک نفر از نمایندگان- چکار کرده بود؟) به حرف ارباب درست گوش نکرده بود این طفل بدبخت گریه می‌کرد و عذاب می‌کشید چرا؟ برای این که مقتدرترین فرد روی زمین برایش پدرش بود این پدر و طفلش را از ده بیرون کردند آنها آمدند تهران این پدر جان کند و با چشم نابینا پسرش را گذاشت تحصیل بکند بعد از ۳۸ سال انقلابی در ایران به وجود آمد که آن ارباب متنفذ کنار رفت و پسر آن زارع نابینا پسر آن بدبختی که کتک خورده بود در اثر انقلاب شاه و ملت به مجلس آمد آن طفل منم، مجید محسنی (احسنت) چرا احساسات پاک یک جوانی را یک مردی را یک سرباز انقلابی را که احساس دارد

خرد می‌کنید؟! (یک نفر از نمایندگان- هیچ کس نمی‌تواند چنین کاری بکند) چرا نمی‌خواهید قبول بکنید که مجید محسنی یک سرباز پاک انقلاب است مگر ما همه نه حزب ایران نوین بلکه ما همه نمایندگان دوره بیست و یکم بلکه نه تمام پنج میلیون و خورده‌ای که رأی مثبت به ندای شاهنشاه در روز ششم بهمن ۴۱ دادند نه بلکه تمام ۲۳ میلیون جمعیت ایران همه سربازان انقلاب شاه و ملت نیستیم؟ همه ما پاسداران انقلاب هستیم یک پاسدار خوب وظیفه‌شناس یک پاسبان خوب وظیفه‌شناس آن است که وقتی ببیند یک خطری متوجه حوزه مأموریتش می‌شود همه را خبر کند چشمش باز باشد گوشش باز باشد فوراً اطلاع بدهد من آمدم فریاد زدم که اصلاحات ارضی یعنی شاه بیت انقلاب شاه و ملت در منطقه دماوند خطر است در سراسر ایران خوب عمل شده خدا پدر کسانی که مجری منویات شاهنشاه هستند بیامرزد ولی توی خانه من غفلت شده (فولادوند- اصلاحات ارضی در هیچ جای ایران در خطر نیست به سلامتی شما) منظور اجرایش است در این منطقه دماوند یک دقت بیشتری باید شود یک هماهنگی بیشتری باید شود من این خطر را، من این سهل‌انگاری را نمی‌دانم چه اسمی رویش بگذارم که به کسی برنخورد این کار در منطقه من دقت بیشتری لازم دارد چرا احساسات مرا خرد می‌کنید من یک سرباز هستم مثل همه شما ایمان به انقلاب دارم اگر این انقلاب نبود من توی این مجلس چکار می‌کردم؟ به هرحال خیلی متأسفم که من یک آدمی هستم احساساتی می‌روم در دهات می‌نشینم این را از خودم در نمی‌آورم وقتی اعلی حضرت همایون شاهنشاهی از جایگاه مخصوص سلطنتی خودشان در ۱۹ دی ماه تشریف می‌آورند توی کنگره و در کنار زارعین می‌نشینند و شب می‌روند در سلطنت‌آباد سر سفره زارعینی که در کنگره شرکت کرده بودند و به تهران آمده بودند با آنها شام می‌خورند این سرمشق است برای من، من هم می‌روم در دهات پیش آنها می‌نشینم اگر فرضاً در یک جایی ببینم که یک وظیفه‌ای درست انجام نشده این وظیفه من است که بیایم بگویم کما این که آمدم گفتم خوشبختانه آقای وزیر کشاورزی که مطالب من مربوط به ایشان بود و از ایشان باید سؤال می‌کردم در جلسه‌ای که شرکت داشتیم توضیحات کافی دادند که زحمت خودشان را آنها کشیدند حتی یک نفر از مأمورین اصلاحات ارضی در وسط همند آب سرد جانش را به خطر انداخته بود حالا مقررات ثبت ما ناقص بوده یا از نظر دادگستری اشکالاتی داشته خوشبختانه مشغول هستند و سعی می‌کنیم که این اشکال رفع شود صد در صد قول داده‌اند که تا شب عید این کارها درست شود در مورد اراجیف دشمنان باید بگویم، دشمنان ما احتیاج به مستمسک ندارند احتیاج به بهانه ندارند نیش عقرب نه از ره کین است، دشمن فحشش را می‌دهد آن خارجی که با ما بد است فحش می‌دهد، کسانی که بدخواه مملکت ما هستند چرندیات‌شان را می‌گویند ولی این ما هستیم که باید با کمال خونسردی با کمال علاقه‌مندی به درد مردم برسیم (مهندس والا- آقای محسنی آن رادیو تمام مطالبش تحریف است تمام مطالبش برای مشوش کردن اذهان است و نباید به آن گوش داد و مورد استناد قرار داد) اگر ما بخواهیم گوش به اراجیف رادیوهای دشمن و بیگانه‌پرست بدهیم یا به روزنامه‌های مزدور بیگانه که می‌نویسند خلیج فارس مال ما نیست خوزستان مال‏ ما نیست یا آذربایجان مال ما نیست، وقت خود را ضایع کرده‌ایم مزخرف را دشمن می‌گوید ولی ما نمی‌خواهیم مزخرف بگوییم برای این که ما ملتی نیستیم که دنبال مزخرف گویی برویم ما دنبال منطق می‌رویم والا ما می‌گفتیم آتن و روم و مصر و چین هم مال ماست ما اشخاصی نیستیم که بخواهیم مزخرف بگوییم، در هر صورت بنده چون آمادگی نداشتم که بیایم اینجا ولی چون دیدم جناب آقای صفی‌پور صحبت‌هایی می‌فرمودند که یک مقداری از آن برای بنده توضیح داده شد و یک مقداری هم بنده موقعی که آمدم گوش دادم دیدم که یک تحریف‌هایی شده این بود که بنده آمدم توضیح بدهم که اگر احیاناً من دچار تعصب شدم و صحبتم طوری بوده که خدای نکرده، خدای نکرده نسبت به آن چیزی که متعلق به ما است و آن چیزی که من بهش ایمان دارم درست صحبت نکردم که توضیح داده باشم و در مورد بیانات جناب آقای صفی‌پور هم چون همه‌اش را بنده نبودم و از دوستان شنیدم که در بیانات بنده تحریف شده این بود که خواستم برایشان توضیحی بدهم که اگر برای ایشان هم سوء‌تفاهمی شده و رفع شود و بدانند

که نه من نه شما بلکه تمام این خانم‌ها و آقایان که اینجا نشسته‌اند همه و همه از تصدق سر انقلاب شاه و ملت توانستیم راه به این خانه ملت پیدا کنیم و هیچ کدام نسبت به اصول شش‌گانه که حالا باید گفت اصول نه گانه کوچک‌ترین تردیدی نداریم همه را با جان و دل قبول کردیم و همه این تلاش‌ها برای به ثمر رساندن یکایک اصول انقلاب شاه و مردم است و تا خون در بدن داریم می‌کوشیم بهتر به ثمر برسانیم.

رئیس- آقای محسنی وقت‌تان تمام شد.

مجید محسنی- در هر صورت بنده معذرت می‌خواهم که وقت‌تان را گرفتم خودم را آماده می‌کنم تا یک مطلب خیلی جامعی تهیه کنم و به عرض مجلس شورای ملی و به اطلاع دوستان برسانم و امیدوارم که موفق شوم (احسنت).

رئیس- آقای سیفی بفرمایید.

سیفی- ابتکار بی‌نظیری که شاهنشاه آریامهر ما برای نجات ملت ایران و عظمت کشور در ششم بهمن ۱۳۴۱ برای جلب نظر مردم ایران عرضه فرمودند و با احساسات پاک اکثریت قریب ۶ میلیون نفر ملت ایران روبرو شد و با تشکر و ستایش از نیت پاک رهبر عالیقدر خود رأی مثبت به پیشنهادات شاهنشاه دادند نمایندگان محترم دو روز پیش شاهد احساسات پاک و استقبال مردم از سالگرد انقلاب ششم بهمن در مرکز و تمام شهرستان‌ها حتی در اقصی نقاط کشور بودند تصدیق می‌فرمایند احساسات امسال پرشورتر از احساسات سال گذشته بود در نتیجه هر چه پیش برویم احساسات باشکوه‌تر در روز ششم بهمن از طرف مردم ابراز خواهد شد چون هر روز بگذرد مردم بیشتر متوجه به عظمت انقلاب شش بهمن می‌شوند (صحیح است) از انقلاب ششم بهمن نظر ملت ایران بالاتفاق بر این است که این انقلاب اکثریت مردم این مملکت را نجات داد (صحیح است) ولی بنده معتقدم که تمام مردم این مملک را نجات داده (صحیح است) برای بعضی‌ها هم توفیق اجباری شده (صحیح است) اگر عده قلیلی نان هزارها نفر را برای چند نفر می‌گرفتند این ظلم و این بی‌عدالتی و این بیدادگری محال و ممکن بود ادامه پیدا بکند اگر آنها پیرو اسلام بودند اسلام در این باره هزارها دستور داده که ظلم برای ظلم‌کننده عاقبت بدی دارد توفیق اجباری برای آن عده در انقلاب شاه و ملت شد به این معنی آنهایی که سرمایه دارند و فرزندان‌شان تحصیلات عالیه کرده و الحمدالله در مملکت صاحب منصبی هستند ولی نجات پیدا کردند از عاقبت وخیم ظلمی که در آینده در انتظار آنها بود (صحیح است) چون هر جامعه‌ای که مرفه شود مردم آن جامعه به خصوص پولداران و سرمایه‌داران در امنیت کامل با روح پاک می‌توانند زندگی کنند ولی در یک کشوری اگر اکثریت مردم گرسنه بوده‌اند آن پولداران صاحب مکنت اگر غذای کافی و غذای دلخواه داشته باشد چه لذتی می‌تواند ببرد آن اشخاص در نظر مردم مملکت، در نظر مردم انسان دوست کشور ما و کشورهای دنیا همیشه محکوم هستند اما اگر جامعه مرفه شود آن هم می‌تواند با خیال راحت هر نوع زندگی را که می‌خواهد در سایه امنیت تأمین بکند و هر غذایی می‌خواهد مصرف بکند ما آقایان نمایندگان محترم در اثر این انقلاب بی‌نظیر دو نوع دشمن پر و پاقرص پیدا کردیم ستایش در اطراف انقلاب شش بهمن برای همه مردم واجب است ولی آنچه که واجب‌تر است به عقیده بنده مقابله با کسانی است که می‌خواهند نتیجه این انقلاب را عقیم بگذارند (جمعی از نمایندگان- نمی‌توانند) (احسنت) انشاءالله. دو نوع دشمن ما یکی استعمارگر و یکی استثمارگر است که آنها از پیشرفت هر ملتی رنج می‌برند از هر ترقی هر مملکتی ناراحت هستند چون هر ملتی به اوج ترقی برسد خواه‌ناخواه به تدریج نفوذ آنها از بین ملت کم می‌شوند یواش یواش باید تشریف ببرند و اما دشمن دیگر که ملت ما دارد دشمنان حسود و بخیل و کوته‌فکر هستند آنها هستند که در محیطی که ما زندگی می‌کنیم و تقریباً در قاره‌ای که ما زندگی می‌کنیم هستند آنها چون با یک دسیسه‌ای روی کار آمده‌اند تمام وعده‌هایی که به ملت خودشان داده‌اند نتوانسته‌اند حتی بی‌کیش عمل کنند بلکه فقر و بدبختی و گرسنگی را جایگزین وعده‌های فریبنده نشاندند اینها هم از پیشرفت ما رنج می‌برند چون اگر ملت آنها نتوانند اروپا را برای آن زمامدار خودشان مثال بزنند ایران را که خوب می‌توانند مثال بزنند می‌گویند که ایران کشوری است در خاورمیانه ما هم در این حدود

زندگی می‌کنیم چطور شد ایرانی که آن همه تجاوز از جنگ دوم دید آن همه تحریکات برای ملتش بود این چنین قدعلم کرده این گونه پیشرفت می‌کند پس چطور شده وعده‌های شما، چون جواب مثبتی ندارند بدهند مجبورند در امور ما اگر بتوانند اخلال بکنند پس با ما است با آنها عملاً مقابله بکنیم همه دولت و ملت آنهایی که کار دست‌شان است بیشتر از همه هشیار باید باشند برای ارشاد ملت برای ارشاد مردم این مملکت ولو این که عده قلیلی باشند باید گفت آقا از پیشرفت کشور شما در رنج و عذاب است هر روز با یک لباس تازه‌ای وارد معرکه می‌شود یک روز با لباس اسلام این را توجه داشته باشید آن کسی که در لباس اسلام در جسم‌تان می‌خواهد رسوخ کند اسلحه به دست تو می‌دهد در صورتی که اسلام هیچ وقت دستور حمل اسلحه نداده فقط یک مورد مردم مسلمان را تشویق می‌کند برای مسلح و مجهز بودن آن هم برای جهاد در مقابل بیگانه است برای حفظ مملکت و برای حفظ ناموس مملکت (صحیح است) و گرنه اسلام اسلحه به دست مسلمان نمی‌دهد برای اخلال و کشتن مردم مسلمان (احسنت) این عده‌ای که بنده در روزنامه خواندم دستگیر شده‌اند مایه تأسف است که اینها مانند کسانی هستند که در یک منطقه‌ای در یک خیابان رئیس یک خانواده‌ای، بزرگ یک خانواده‌ای خانه مخروبه خودش را به هم می‌کوبد که خانه مدرن و خانه بزرگ و دلگشاتر و مفرح‌تر به جایش بسازد بعد همسایه بخیل بغل دستش یکی از افراد این خانواده را تحت این عنوان که اگر همان پنجره‌های چوبی بود خانه شما محفوظ‌تر بود خانه شما را کسی نمی‌دید کسی شما را نمی‌دید چرا این خانه مدرن را ساختید پس این از نظر برای شما خوب نیست بیایید این بمب را در آنجا بگذارید و خانه را منفجر بکنید غافل از این که خود گذارنده بمب هم داخل خانواده نابود خواهد شد ما وظیفه داریم مردم را هشیار بکنیم ما وظیفه داریم ملت ایران (منظور بنده تنها نمایندگان ملت نیست) تمام ملت بایستی نقشه‌های بیگانگان و نقشه‌های دشمنان ملت ایران را به مردم تفهیم بکنند که احتمال دارد در لباس‌های گوناگون وارد معرکه شوند مواظب باشید اینها می‌خواهند ثبات ما را از بین برند اینها می‌خواهند بگویند که ملت ناراحت است با ده نفر آدم اینها می‌خواهند بگویند در ایران امنیت نیست در صورتی که تمام دنیا می‌دانند امنیتی که در ایران هست حتی در بزرگ‌ترین و مقتدرترین کشورهای دنیا نیست پس این امنیت و این ثبات و این پیشرفت دشمنان بزرگ‌تری و هر روز شاید بیشتری داشته باشد ما هستیم که خودمان را باید آماده بکنیم برای مقابله با آنها و با نهایت صمیمیت و خلوص نیت و با عمل به رئیس مملکت‌مان ثابت بکنیم که قربان ما خدمت‌گزاران ششم بهمن هستیم من به سهم خودم این از دستم می‌آید تا اینجا پیشرفتم آن آقا همین طور با عمل به دنیا و به رئیس این مملکت و به پرچمدار این انقلاب باید ثابت بکنیم که ما برای وکالت مبارزه نمی‌کنیم ما برای سیادت ملت و بزرگی و عظمت مملکت خدمت می‌کنیم در کمال صفا و صمیمیت بدون ریا و ظاهرسازی (احسنت) وظیفه بزرگ دولت ایران و ملت ایران بر عهده دارد این وظیفه بزرگ به ثمر رساندن نتیجه انقلاب ششم بهمن است، آقایان محترم خانم‌های محترم، ما ملت خوشبختی هستیم مملکت ما مملکتی است غنی فقط احتیاج به فعالیت دارد، احتیاج به جانبازی دارد، احتیاج به حسن نیت دارد، احتیاج به اتحاد و اتفاق دارد، کشوری هستیم، ملتی هستیم غنی، کشور ما گنجایش زندگی صد میلیون و شاید بیشتر نفوس را دارد ما هستیم که با خلوص نیت و با قدرت تمام اعلام می‌کنیم این دشمنی‌ها مشت بر سندان کوبیدن است، ما عملی نکردیم که مورد تکفیر دنیا باشیم، شاهنشاه آریامهر عملی کردند که مورد تحسین دوست و دشمن (نمی‌دانم اسم دشمن را چه بگذارم) آنهایی که مقرض نیستند این انقلاب را تصدیق و تأیید می‌کنند این انقلاب در دنیا خیلی کم نظیر است، پس ما هستیم که مثل زنجیرهای ناگسستنی باید دور شمع وجود رهبر خودمان حلقه بزنیم و هر صدای اختلاف‌انداز و اخلالگر در امر انقلاب را خفه کنیم پادشاه ما در سفر است، از خداوند متعال آرزو می‌کنم وجود نازنیش را از وجود بلیات حفظ کند (انشاءالله) تا بتوانند به آرزوی نهایی خود که سیادت و سعادت ملت ایران است برسد (احسنت) خیلی معذرت می‌خواهم اگر وقتی مانده به آقای روستا می‌دهم (احسنت).

رئیس- آقای روستا بفرمایید.

روستا- همکاران محترم امروز که دومین جلسه

مجلس شورای ملی پس از تعطیلات زمستانی تشکیل می‌شود و مصادف است با ایام مسعود و با برکت انقلاب مقدس و تاریخی شاه و ملت، مناسب و به جا دید درباره سالگرد روز ششم بهمن ۴۱ به سهم خود ادای وظیفه نموده و مختصری به استحضار برساند. روز ششم بهمن همه ما شاهد ابراز احساسات مردم تهران بودیم و نمایندگان سیاسی و مطبوعاتی و تبلیغاتی کشورهای خارج نیز ناظر بودند. تهران زیر پای جوانان پرشور و نیرومند و دهقانان و کارگران و معلمان پایتخت و اصناف و پیشه‌وران و سایر دستجات می‌لرزد و از در و دیوار احساسات می‌بارد، فریادهای مهیج و متوالی جاوید شاه فضای شهر را پر کرده بود، این اجتماع بزرگ متشکل از تمام طبقات با این موج احساسات از آن جهت به وجود آمده بود که از منویات رهبر و پدر تاجدار خود ابراز قدردانی نمایند. روز اول فروردین که دگرگونی طبیعت آغاز می‌شود و به تدبیر شاهنشاه بزرگ ایران جمشید جم نام نوروز بر آن نهاده شده عید باستانی ایران پایه‌گزاری گردیده تا معرف ذوق و سلیقه ایرانی و حاکی از تاریخچه عظمت و قدرت او باشد، روز ششم بهمن ۴۱ هم با اجرای منشور شش ماده‌ای شاهنشاه آریامهر محمدشاه پهلوی دگرگونی و تحول همه جانبه ملت ایران آغاز شده که حاکی از تدبیر و فکر بلند و ابتکار این رهبر عالیقدر است و سال‌ها هر چه بگذرد اثرات شگرف آن بیشتر آشکار خواهد شد (صحیح است).

ششم بهمن روز پاره کردن زنجیرهای اسارت روز سرعت گردش چرخ‌های مملکت و روز نجات اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران از فقر اقتصادی و اجتماعی است، این بنای عظیم و پر ابهتی که بر روی شش پایه منشور استوار شده و هنوز بیش از سه سال از پی‌ریزی آن نمی‌گذرد آن‌چنان جلوه‌گری و خودنمایی می‌کند که جهانیان را که توجه ساخته و اثرات بسیار ثمربخش آن از هم اکنون ظاهر و آشکار است (صحیح است).

لغو رژیم ارباب رعیتی یعنی خلع ید از عده معدودی که به نام ارباب و خان سال‌ها بر دو سوم افراد این مملکت حکومت مطلقه داشته‌اند و زالوصفت با مکیدن خون آنان برای خود و اعقاب خویش بساط فرعونی پهن می‌کردند و با قدرت کاذبه حق همه چیز حتی یک شکم سیر را از اینان سلب می‌نمودند، زارع و دهقان در نزدشان از غلام زرخرید هم کمتر اهمیت داشت و دائماً با در دست داشتن مقامات حساس مملکت از جمله مجلسین و دولت از این سنگرها به مردم می‌تاختند و برتری و آقایی خود را حفظ نموده و به غارت و چپاول ادامه می‌دادند.

ملی کردن جنگل‌ها یعنی خارج کردن میلیون‌ها هکتار اراضی سرسبز و طبیعی پردرآمد از دست عده‌ای معدود که به غلط خود را مالک قلمداد و با عدم توجه و بی‌لیاقتی به جای نگهداری و تکثیر جنگل با قطع اشجار علاوه بر تبدیل آنها به اراضی بایر ولم یزرع موجبات به هم خوردگی اعتدال هوای مملکت را فراهم و ضایعه جبران ناپذیری وارد می‌ساختند، فروش کارخانجات دولتی یعنی واگذاری کار مردم و استفاده و بهره‌برداری بیشتر از نیروی انسانی، سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات و کارگاه‌ها یعنی تأمین و تثبیت وضع آینده گروه کثیری از مردم زحمتکش مملکت و تحرک بخشیدن و تولید علاقه از لحاظ پیشرفت کار در آنها بدیهی است کارگری که در روز گذشته کوچک‌ترین تأمین برای آینده خویش و خانواده‌اش نداشت و مولد ثروت و سرمایه برای دیگران بود نمی‌توانست هیچ‌گاه به کار دلگرم باشد و چرخ دستگاه را با جد و جهد کامل بچرخاند و در پیشرفت و توسعه کار بکوشد. تشکیل سپاهی دانش که در پی آن سپاهی بهداشت و ترویج هم به وجود آمد یعنی بسیج و اعزام جوانان تحصیلکرده به دهات و قصبات و بینایی بخشیدن به اطفال زارعین و دهقانان و تأمین بهداشت و رهایی آنان از زندگی رقت‌بار گذشته و راهنمایی و تشریک مساعی در به دست آوردن هر چه بیشتر محصولات کشاورزی و عمران و آبادی اراضی بایر و بهره‌برداری کامل از آنها. سال‌های متمادی بود که زارع و دهقان در دست ارباب یعنی مالک جان و مال خود آن‌چنان اسیر و گرفتار بود که حتی فرصت تفکر دنیای خارج از محیط خارج از کار خویش را نداشت و در کثافت و فقر می‌لولید و سواد و بهداشت و سایر مزایای زندگی برایش نامفهوم بود اکنون با اجرای مرحله اول و دوم قانون اصلاحات ارضی زندگی نوین خود را آغاز نموده

و با اقدامات همه جانبه‌ای که در تأمین رفاه و آسایش او از قبیل تشکیل شرکت‌های تعاونی و کمک‌های نقدی از طریق بانک تعاون و روستایی و تنظیم برنامه آموزش و پرورش و بهداشت و ترویج کشاورزی به عمل آمده متوجه اثرات وجودی خود شده و به لذات آزادی و سعادت زندگی پی برده است و بالاخره اصلاح قانون انتخابات و آزادی زنان یعنی استیفای حق نیمی از ملت ایران و تأمین زندگی اجتماعی آنان در گذشته به حقیقت نیمی از پیکر ملت فلج بود و عاطل و باطل، از طرفی اوضاع مملکت با مشاهده فارغ‌التحصیل شده عده قابل توجهی نسوان در هر سال از دانشگاه‌های داخلی وخارجی در رشته‌های مختلف اجازه نمی‌داد که این نیروها به هدر برود این طبقه همچنان در قید اسارت و بی‌فایده‌گی بمانند ولذا به فرمان شاهنشاه آریا مهر ناقوس آزادی زن به صدا در آمد و عرصه اجتماع برای جولان و اظهار وجود او آماده و مهیا گردید. البته به هیچکس پوشیده نیست که اجرای این منشور ۶ ماده‌ای با توجه به این که در گذشته درباره هر یک گروهی متمتع و بهره‌مند بوده‌اند همچنین سیاست‌های خارجی و مزدوران داخلی آنها که مانع و مخالفت هر گونه اصلاح و پیشرفت ملت ایران بودند کار آسان و ساده‌ای نبوده و کافی بود که مخالفین یکی از مواد شش‌گانه فرصتی پیدا کنند و آتش افروزند و کار را به بن بست بکشانند اما خوشبختانه تدابیر حکیمانه شاهنشاه آریا مهر و مآل‌اندیشی و روشن‌بینی معظم‌له به طوری در اجرای آنها سرعت بخشید که معاندین و سودطلبان مملکت را غافلگیر و فرصت و یاری اقدام را از آنان سلب نمود. از این تحول عظیم و بی‌سابقه و نتایج مطلوب آن اصناف و پیشه‌وران مملکت بیشتر از هر کس متمتع و بهره‌مند می‌شوند زیرا هر چه سطح زندگی قاطبه مردم به خصوص کشاورزان و کارگران ترقی کند و قوه خرید آنان بالا برود کار و کسب اصناف و پیشه‌وران رونق بیشتر می‌گیرد بنابراین جا دارد و حق هم همین است که این طبقه نسبت به روز ششم بهمن و اثرات نیکوی آن بیشتر از دیگران مسرور و شادمان باشند و در این جشن همگانی و عمومی بیشتر فعالیت کنند کما این که کردند اصناف شاه‌دوست همیشه به استقبال تحولات رفته و خواهند رفت مطلب من و قابل توجه این که به موازات اجرای منشور شش ماده‌ای شاهنشاه برنامه‌های اساسی دیگری نیز ارائه و صورت عمل به خود گرفته که هر کدام به جای خود واجد اهمیت فراوان است و در تکوین تحول پردامنه مملکت اثر به سزا دارد که از جمله پیشنهاد مبازه با بی‌سوادی جهانی و انعقاد قرار داد ذوب‌آهن و فروش گاز با همسایه شمالی و تأسیس دانشگاه آریامهر و خانه‌های انصاف‏ و کتابخانه پهلوی را می‌توان نام برد و جای بسیار خوشوقتی است که دولت تحت رهبری و ارشاد مستقیم شاهنشاه عظیم‌الشأن ضمن اجرای برنامه‌های مترقی و پیشرو بر اوضاع کاملاً مسلط و ثبات و آرامش بی‌نظیر مملکت را حفظ و حراست می‌نماید قوای انتظامی نیز با هوشیاری و بیداری با تمام وظیفه مشغول و گوش به فرمان بزرگ ارتشتاران فرمانده خود آماده جانبازی و فداکاری می‌باشد نقشه‌های خائنانه را خنثی و هر صدایی را که بر علیه مسایل کشور بلند شود خفه می‌سازد امید است شاهنشاه مقتدر و مآل‌اندیش و توانایی ما پیوسته در پرتو عنایت خداوند از هر گزندی محفوظ و هر چه زودتر از این سفرخیر مراجعت و چشم‌های مارا به جمال خود روشن و منور فرماید (انشاءالله) در خاتمه این جانب مأموریت دارم از طرف کلیه اصناف و پیشه‌وران و انجمن‌های محلی پیشنهاد نمایم روز تاریخی و پراهمیت ششم بهمن عید ملی اعلام گردد و از همکاران عزیز تقاضا دارم در این مورد اتخاذ تصمیم فرمایند (احسنت).

رئیس- آقای مصطفوی تشریف بیاورید.

مصطفوی- بنده امروز نظر داشتم که مطالب مختلفی را که یادداشت کرده بودم عرض کنم ولی فکر می‌کنم که چون آقایان دیگر زودتر از بنده آمدند بیشتر از این وقت مجلس را نمی‌گیرم یک موضوع را به عرض مجلس می‌رسانم ولی از حضور رئیس مجلس و نمایندگان محترم تقاضا دارم که وقت بدهند لااقل این یک موضوع را تمام کنم که عرایضم به قول علما مرخم و دم بریده نشود همکاران محترم در جلسه قبل راجع به اهمیت روز پرافتخار ششم بهمن یعنی روز انقلاب شاه و ملت سخن گفتند. گرچه هر قدر درباره این انقلاب مقدس سخن گفته شود به قول شاعر نامکرر است ولی اینجانب امروز

وقت مجلس محترم را برای تشریح اهمیت انقلابی که آثار برجسته و شگرف آن در بهبود شئون اقتصادی و اجتماعی ملت ایران روزبه‌روز بیشتر هویدا می‌شود نمی‌گیرم سخن امروز من درباره کیفیت برگزاری جشن‌های مردم تهران واحزاب، اصناف، عموم طبقات و بالاخص فرهنگیان در روز ششم بهمن می‌باشد. من امروز می‌خواهم احساسات ده‌ها هزار نفر افراد روشن‌فکر وعالیقدر شهر تهران یعنی طبقه معلم و مربی نسل آینده این مملکت را برای ملت ایران بازگو کنم من هنوز تحت تأثیر این ابراز احساسات پرشور و هیجان‌انگیز هستم.

تظاهرات فرهنگیان نشان داد که آن همه لطف وعنایت شاهنشاه آریامهر رهبر عالیقدر ما نسبت به این طبقه شریف بلاجواب نمانده است مشعل‌های نه‌گانه فرهنگیان یک ابتکار جالب و تازه بود و شعارهایی که از دل برمی‌خواست حاوی عباراتی نظیر «پیوند معلمان کشور با شاهنشاه آریامهر ناگسستنی است» «سلام برشهبانوی دل‌ها» «والا حضرت همایون ولایتعهد نور دیده معلمان کشور است» بی‌نظیر و قابل ستایش و به قول رادیو ایران تظاهرات فرهنگیان برای ملت ایران غرورآمیز و توأم با افتخار بود (صحیح است) من برای احساسات بی‌ریا و بی‌شائبه این طبقه شریف و تحصیلکرده احترام خاص و فراوان قایل هستم به خصوص که وقتی وضع فعلی سازمان آموزش و پرورش را با گذشته مقایسه می‌کنم متوجه این حقیقت می‌شوم که اگر در گذشته ماجراجویان و اخلالگران فعالیت‌های اخلال‌آمیز خود را به نام این گروه عملی می‌کردند تقصیری متوجه این افراد شریف و تحصیلکرده نبود و دستگاه رهبری وزارت آموزش و پرورش نمی‌توانسته است وظایف و تکالیف خود را در مورد طرد منفی‌بافان و اخلال گران عملی سازد.

اکنون باید اذعان نمود که دستگاه رهبری وزارت آموزش و پرورش متوجه شده است که باید آموزش و پرورش توأماً عملی شود و روح ملیت و وطن‌پرستی در افراد مملکت ایجاد گردد (صحیح است) به طور قطع نمایندگان محترم دارای کودکانی هستند که در دبستان‌ها و دبیرستان‌ها مشغول تحصیل هستند امسال هم روز ۲۱ آذر ماه که مصادف با سالگرد روز نجات آذربایجان توسط ارتش غیور ایران بود مدارس طبق معمول بیست ساله گذشته تعطیل بود ولی تعطیل امسال یک فرق با سال‌های گذشته دارد و آن این بود که در مدارس به موجب بخشنامه وزیر جوان و میهن‌پرست آموزش و پرورش مربیان محترم علوم اجتماعی، کودکان و نوجوانان را گرد آوردند و درباره علت تعطیل روز ۲۱ آذر، وقایع آذربایجان و فداکاری شاهنشاه برای نجات قسمت مهمی از ایران و نقش ارتش دلیر ایران و اجرای فرمان شاهنشاه صحبت کردند این مطالب برای اطفالی گفته شد که بعد از این واقعه به دنیا آمده‌اند و تا به حال هیچ‌گونه اطلاعی درباره حقایق چنین وقایعی نداشتند و باور کنید اگر بگویم بسیاری از آنها علت تعطیل مدرسه را هم نمی‌دانستند خلاف نگفته‌ام، در دبیرستانی که فرزند من در آن تحصیل می‌کند نوجوانان چنان تحت تأثیر بیانات میهن‌پرستانه و شاه‌دوستانه استاد خود واقع می‌شوند که به دفتر مدرسه می‌روند تمثال شاهنشاه را به داخل حیاط می‌آورند و در مقابل آن رژه می‌روند در آن روز علاوه بر دانش آموزان ۸ هزار نفر از فرهنگیان کشور با دسته گل در مقابل شاهنشاه آریامهر و میهمانان عالیقدرشان اعلی حضرت ملک فیصل ابراز احساسات نمودند.

اینجانب لازم می‌دانم اهمیت معنوی این تحولات و تغییرات را به اطلاع نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم و عرض نمایم در تظاهرات روز ششم بهمن احساسات همه طبقات قابل تحسین بود اما آن احساساتی که طبقه معلم از خود نشان داد ارزش عالیتری داشت و لذا اینجانب وظیفه خودم می‌دانم از اولیای این وزارتخانه و به خصوص وزیر جوان و شاه‌دوست آنکه توانسته است احساسات وطن‌پرستانه این گروه تحصیلکرده را به خوبی رهبری کند سپاسگذاری نمایم (احسنت) و در مقابل معلمینی که این چنین صمیمانه ابراز احساسات نمودند سر تعظیم فرود آورم و من جمله موضوعی را که من به علت عضویت در کمیسیون خاص استخدام به خوبی بدان واقف هستم و می‌توانم به فرهنگیان مژده بدهم این است که اوامر شاهنشاه آریا مهر مبنی بر این است که نه تنها در قانون استخدام مصالح و منافع مشروع همه کارمندان دولت مورد توجه دولت واقع شوند بلکه به آسایش و رفاه طبقه معلم توجه بیشتری مبذول گردد. به دولت جناب آقای هویدا نیز به مناسبت

این موفقیت که جلب نظر و اعتماد طبقه روشنفکر است تبریک می‌گویم.

قسمت دوم عرایض بنده درباره تحولات اقتصادی و صنعتی که به رهبری شاهنشاه در مملکت حاصل می‌شود.

قرارداد ذوب‌آهن هنگامی به امضا رسید که مجلس تعطیلات زمستانی خود را آغاز کرده بود و اکنون این افتخار نصیب اینجانب شده است که برای اولین بار مطالبی درباره اهمیت این اقدام مهم و برجسته که ناشی از افکار ملی و وطن‌خواهی شاهنشاه آریامهر می‌باشد صحبت نمایم جناب آقای رئیس وقت دارم عرض کنم؟

رئیس- یک دقیقه بیشتر از وقت شما باقی نمانده.

مصطفوی- مسئله اثر اقتصادی ذوب‌آهن به قدری مهم است و بنده آثار و مدارکی به دست آورده‌ام که در این جلسه وقت برای تشریح آن نیست و بنا به امر ریاست محترم مجلس به جلسه بعد موکول می‌کنم بنابراین یکبار دیگر به رهبر عظیم‌الشأن و شاهنشاهی که تحولات و آثار ناشی از انقلاب من جمله ذوب آهن، فروش گاز من جمله تأسیس کارخانجات صنعتی و تحول صنعتی ایران از آثار و نبوغ فکری این شخصیت بزرگ است سر تعظیم فرود می‌آوریم (احسنت) و یک بار دیگر نهایت مسرت و خوشبختی خود را از این که بین طبقه روشنفکر کشور که متأسفانه مراکز آنها هدف تیرهای فاسد اخلالگر بود امروز بین طبقات تحصیلکرده و دولت و دستگاه‌ها و مخصوصاً شخص شاهنشاه آریامهر الفت و علاقه فراوان وجود دارد بنده عرض دیگری ندارم و از آقایان کمال تشکر را دارم (آفرین).

تصویب صورت جلسه‏

رئیس- راجع به صورت جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب می‌شود.

۴- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای ملک‌زاده آملی‏

رئیس- آقای ملک‌زاده آملی.

ملک‌زاده آملی- بنده سؤالی از آقای وزیر بهداری دارم که تقدیم می‌کنم همچنین از عرایضی در مرد اطبا و مردم دارم که به جلسات بعد موکول می‌کنم فقط سؤالی که از وزیر بهداری کرده‌ام اینجا قرائت می‌کنم و تقدیم مقام ریاست می‌کنم برای این که آثار جرم از عمل کلینیک تهران از بین نرود اینجا حضورتان شخصاً بلایی را که به سرم آورده‌اند نشان می‌دهم (ناطق- در بازوی خود جای تزریق را نشان داد) ملاحظه می‌فرمایید. سؤال این است.

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

محترماً خواهشمند است به وزیر محترم بهداری اطلاع دهند که برای پاسخ به سؤال زیر در مجلس شورای ملی حاضر شوند.

سؤال: توضیح داده شود کلینیک‌هایی که اخیراً در تهران افتتاح و مشغول کار هستند با چه سازمانی تشکیل و تابع چه مقرراتی می‌باشند.

با تقدیم احترام- ملک‌زاده آملی‏

جناب آقای دکتر یگانه خوب می‌بینید کلینیکی که یک آمپول توی رگ نمی‌تواند بزند و همین آمپول را بعد از این جریان به عضله تزریق کردند (دکتر وحیدنیا- کدام کلینیک) کلینیک تهران (دکتر وحیدنیا- تهران کلینیک- تهران کلینیک) چه علی خواجه چه خواجه علی.

رئیس- آقای صائب.

صائب- نامه‌هایی رسیده است که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس- آقای موسوی ماکویی.

موسوی ماکوئی- تلگرافاتی از شهرستان ماکو رسیده است که تقدیم می‌کنم.

۵- طرح سؤال آقای دکتر مبین راجع به آسفالت شهر تهران و جواب آقای وزیر آبادانی و مسکن‏

رئیس- وارد دستور می‌شویم سؤال آقای دکتر مبین از وزارت آبادانی و مسکن وارد است. آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین- بنده سؤالی تقدیم کرده بودم راجع به آسفالت‌هایی که اخیراً در خیابان‌ها شده به وسیله وزارت آبادانی و مسکن که تقاضا می‌کنم جناب آقای وزیر آبادانی و مسکن یادداشت بفرمایند که منظور من از این سؤال چه بوده و منتظر هستم که جوابی داده می‌شود جوابی

که باید داده شود در حدود مطالب زیر خواهد بود اول این که هر متر مربع آسفالت به طور کلی چقدر برای وزارت آبادانی و مسکن تمام شده ثانیاً قیمتی را که خواهید داد با احتساب هزینه پرسنلی وزارت آبادانی و مسکن است یا بدون هزینه پرسنلی است ثالثاً جمع کار انجام شده در حدود چند متر مربع بوده، مبلغ کل هزینه کار چه مبلغ بوده، از این مبلغ کل چه مقداری را وزارت آبادانی و مسکن پرداخته و چه مقدارش را شهرداری پرداخته، این آسفالت‌ها را وزارت آبادانی و مسکن رأساً انجام داده یا مقاطعه کار انجام داده تضمین حسن انجام کار بر چه اساسی بوده و اگر وزارت آبادانی و مسکن انجام داده تا چه مدت می‌تواند وزارت آبادانی و مسکن تضمین بکند که این آسفالت‌ها خراب نخواهد شد

رئیس- آقای دکتر نهاوندی بفرمایید.

دکتر نهاوندی (وزیر آبادانی و مسکن)- با کسب اجازه از مقام محترم ریاست در پاسخ سؤال نماینده محترم آقای دکتر مبین اجازه می‌خواهم توضیحات مختصری بنا به دستور و تصمیم دولت و موافقت شهرداری تهران در اواخر سال گذشته آسفالت تعداد معینی از خیابان‌های تهران که صورت آن در کمیسیونی مرکب از وزیران کشور و آب و برق و آقای جواد منصور وزیر مشاور، مدیر عامل سازمان برنامه، شهرداری تهران و خود اینجانب تهیه شده بود طبق قانون برنامه عمرانی سوم کشور و قانون تأسیس وزارت آبادانی و مسکن به این وزارت محول شد. طرح مالی مربوطه در تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۴۳ به تصویب هیئت عامل برنامه رسید و در تاریخ ۸/۱/۴۴ به وزارت آبادانی و مسکن ابلاغ گردید.

به محض تصویب و ابلاغ طرح نقشه‌برداری و گمانه‌زنی و تجزیه خاک و زیرسازی خیابان‌های مورد نظر به وسیله این وزارت و با کمک آزمایشگاه مکانیک خاک سازمان برنامه آغاز شد و با توجه به وضع موجود خیابان‌ها و حذف معابری که دارای زیرسازی مکفی و قابل دوام بودند سرانجام نه خیابان زیر در برنامه قطعی کار قرار گرفت:

۱- خیابان شاه‌رضا

۲- خیابان شمیران از سه راه ملک تا چهارراه عباس‌آباد

۳- خیابان پهلوی از بلوارالیزابت دوم تا جنگل ساعی‏

۴- خیابان حافظ

۵- خیابان ثریا

۶- خیابان بوعلی‏

۷- خیابان قزل قلعه‏

۸- قسمت شمالی خیابان سپاه‏

۹- خیابان نیاوران‏

بر اساس آزمایش‌های انجام شده دفتر چه مشخصات فنی کامل برای آسفالت هر یک از خیابان‌ها فوق‌الاشعار به وسیله گروهی از مهندسین مجرب و متخصصین وزارت آبادانی و مسکن تهیه گردید و برای اطمینان خاطر بیشتر ابتدا به تصویب دفتر فنی سازمان برنامه و وزارت راه رسید و سپس مجدداً در کمیسیونی مرکب از مدیر عامل سازمان برنامه، وزیر راه و شهردار تهران مورد بررسی و تأیید نهایی قرارگرفت و کار در طی دو مناقصه طبق مقرات مالی برنامه عمرانی کشور به پیمانکاران واجد صلاحیت واگذار گردید، بنابراین یکی از سؤالات جناب آقای دکتر مبین بود که کار از طریق مناقصه انجام شد مشخصات کلی آسفالت به قرار زیر است‏:

۱- زیرسازی شامل یک قشر ۱۵ سانتیمتری زیر اساس (مشتمل بر شن و ماسه طبیعی طبق دانه‌بندی معین) و یک قشر ۱۵ سانتیمتری اساس (سنگ شکسته یا مشابه آن).

۲- روسازی آسفالتی شامل یک قشر ۶ سانتیمتری آستر و یک قشر ۴ سانتیمتری رویه طبق مشخصات.

علاوه بر این در دو طرف خیابان‌ها جدول‌گذاری و عایق کاری کامل به عمل آمده در بعضی از خیابان‌ها پوشش جوی‌ها نیز انجام گرفته در خیابان شاه‌رضا در اطراف چمن‌های وسط خیابان نیز جدول‌گذاری و عایق کاری نیز شده است در کلیه خیابان‌های مجاری سیمانی زیرزمینی برای تعبیه خطوط برق و تلفن در آینده و جلوگیری از تخریب خیابان‌ها نصب شده است در خیابان شاه‌رضا برای چراغانی مخصوص جشن‌ها ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران یک کانال زیرزمینی فلزی مخصوص به طول ۱۳۳۵ متر از میدان ۲۴ اسفند تا میدان فردوسی نصب گردیده.

در خیابان سپاه نیز برای عبور کابل ۶۳۰۰۰ ولتی فشار قوی برق شهر تهران یک کانال زیرزمینی به طول ۵۱۰ متر با بتن مسلح ساخته شده است. برای حصول اطمینان بیشتر از نحوه انجام کار که خود نمایندگان محترم با بصیرت کامل شاهد و ناظر آن بوده و هستند به استحضار می‌رساند که از مرحله تحقیق و تعیین ضخامت زیرسازی و روسازی به هنگام اجرا مرتباً آزمایش‌های مختلف از قبیل تعیین مقاومت قسمت زیرین خیابان، آزمایش تراکم و دانه‌بندی- تعیین نوع شن و ماسه و سنگ شکسته و مشخصات مخصوص قیر- میزان روانی آسفالت و آزمایش‌های مربوط به جداول بتنی و تعیین مقاومت سه روزه و بیست و هشت روزه بتن و تعدادی آزمایش‌های دیگر که ذکر آن موجب تصدیع خواهد بود به عمل آمده و می‌آید که به جرأت می‌توان گفت که تاکنون چنین دقت و مراقبتی بی‌سابقه بوده است (صحیح است).

به طور خلاصه با ذکر توضیحات فوق به عرض می‌رسانم که هر مترمربع آسفالت و زیرسازی به مشخصات فوق و با احتساب کلیه عملیات متفرقه از قبیل کانال‌سازی‌های زیرزمینی جدول‌گزاری و عایق‌کاری و پوشش قسمتی از جوی‌ها به طور متوسط چهارصد و شصت ریال هزینه داشته است.

تا به حال جمعاً ۱۰۶۵۰۰ مترمربع زیرسازی و آسفالت بیش از ۱۸۰۰۰ متر طول جدول‌گزاری انجام شده است همان طوری که سؤال فرمودند یک چیزی کمتر از دو درصد هزینه اداری منظور شده است که اگر به مهندسین مشاور می‌دادیم اقلاً شش درصد می‌شد که مخارج آزمایشگاه مکانیک خاک‌شناسی سازمان برنامه و اضافه کار مأمورین وزارتخانه که غیر از ساعات اداری مشغول نظارت آسفالت تهران هستند از این محل داده شده است. در پاسخ سؤال دوم نماینده محترم به استحضار می‌رسانم که مسلماً کشیدن یک قشر آسفالت به عنوان روکش در خیابان‌هایی که طبق آزمایش‌های فنی غیرقابل تردید و به تصدیق متخصصین فن فاقد زیرسازی کافی بوده است نه تنها به صرفه و صلاح نبود بلکه باعث تجدید نارضایتی‌هایی می‌شد که از آسفالت‌های رقیق به قول آقای نخست‌وزیر و غیر فنی در سال‌های اخیر به وجود آمد. کلیه خیابان‌های که طبق آزمایش‌ها دارای زیرسازی مکفی بودند از قبیل خیابان پهلوی بین شاه‌رضا و بلوار و خیابان سیمتری علی‌رغم ابلاغ شهرداری از برنامه این وزارت حذف گردید و مسلماً دولت در آینده نیز از اقدام به عملیات آسفالتی که فاقد مشخصات فنی صحیح و دارای جنبه تظاهر زودگذر باشد قویاً اجتناب خواهد نمود (احسنت).

رئیس- آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین- یک قسمت از مطالبی که سؤال بنده بود البته به بنده جواب داده شده ولی بنده سؤال کردم که اگر مقاطعه‌کار انجام داده تضمین حسن انجام کارش چیست؟ معمولاً اگر یک قراردادی بسته می‌شود با یک مقاطعه‌کار در آن قرارداد (دکتر نهاوندی- فراموش کردم بگویم آقای دکتر مبین) نوشته می‌شود که برای حسن انجام کار می‌بایست مقاطعه کار مقداری تضمین بدهد یا لااقل از پولی که می‌گیرد یک مقدار را نگاه می‌دارند برای مدت معینی این را جواب نفرمودید مطلب دیگر این که هزینه کار را کی داده وزارت آبادانی و مسکن داده است یا شهرداری؟ و مبلغی که وزارت آبادانی و مسکن داده چقدر است یا شهرداری چه مبلغ داده اگر این دو مطلب را جواب حاضرید بدهید لطفاً بفرمایید بنده عرایضم را بگذارم برای بعد در غیر این صورت بنده عرایضم را ادامه می‌دهم.

دکتر نهاوندی (وزیر آبادانی و مسکن)- بنده خیلی از آقای دکتر مبین معذرت می‌خواهم به سرعت فرمایشاتشان را فرمودند و بنده هم یادداشت نکردم جناب آقای دکتر مبین تضمین حسن انجام کار مطابق برنامه عمرانی سوم و آئین‌نامه معاملات برنامه سوم از مقاطعه کار گرفته شده است به این معنی که دو سال کار در تحویل مقاطعه کار است و تحویل موقت می‌دهد نه تحویل قطعی که اگر در این دو سال عیبی بکند خود مقاطعه کار باید عیب را رفع کند و آن ۵% تضمین بانکی حسن انجام کار تا آخر تحویل به وقت در اختیار وزارت آبادانی و مسکن مجری طرح خواهد بود و البته از هر صورت وضعیت هم مطابق آئین‌نامه معاملات سازمان برنامه ۱۰% کسر می‌شود

و تا پایان کار در اختیار مجری طرح باقی خواهد ماند که بعداً رسیدگی و محاسبه می‌شود و به مقاطعه کار مسترد می‌شود. ولی ۵% آن تا پایان دو سال در اختیار مجری طرح خواهد بود عرض کنم برای اجرای این طرح آسفالت قراردادی بین شهرداری تهران و سازمان برنامه منعقد شد مثل تمام طرح‌های عمرانی کشور یعنی شهرداری تعهد کرد که ۸ میلیون تومان بپردازد و سازمان برنامه هم تعهد کرد بیست و دو میلیون تومان بپردازد یک طرح سی میلیون تومانی برای آسفالت تهران به تصویب رسید که تناسب ۸ میلیون تومان و بیست و دو میلیون تومان است و بدهی است که از هر صورت وضعیتی به همین صورت از وجوه شهرداری و وجوه برنامه عمرانی سوم کشور پرداخت می‌شود و به همین ترتیب در تمام شهرها و روستاهای بزرگ کشور که دارای شهرداری هستند از طرف شهرداری و سازمان برنامه عمل می‌شود یعنی شهرداری می‌رود برای اجرای یک یا دو طرح عمرانی قراردادی با سازمان برنامه می‌بندد، سازمان برنامه طبق قانون برنامه عمرانی سوم و طبق قانون تشکیل وزارت آبادانی و مسکن تمام طرح‌ها عمرانی از قبیل کشتارگاه و ساختمان‌های دولتی و غیره مجریش وزارت آبادانی و مسکن است چنان که مجری طرح‌های سازمان برنامه در راه‌های اصلی وزارت راه است مجری فرض بفرمایید احداث خطوط پست و تلگراف وزارت پست و تلگراف است امیدوارم این توضیح کافی باشد و قانع شده باشید.

رئیس- آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین- به نظر بنده پیش پیش که نمی‌توان گفت این کاری که شده نتیجه‌اش چه خواهد بود امسال هم باید گفت متأسفانه از نظر مردم و خوشبختانه از نظر مقاطعه‌کار یخبندان نشد که ما ببینیم امتحان آسفالت چه خواهد بود بنابراین از نظر آسفالت بنده نمی‌توانم بگویم که این آسفالتی که شده با این قیمتی که تمام شده گران است یا ارزان است ولی از نظر کار خود وزارت آبادانی و مسکن باید این را عرض کنم وزارت آبادانی و مسکن به موجب ماده شش و ماده هفت قانون راجع به تأسیس وزارت آبادانی و مسکن موظف بوده است که هر طرحی را که می‌خواهد اجرا بکند راجع به شهرسازی یا آبادانی تأمین اعتبار از طرف مؤسسه مربوطه باید شود در ماده ۶ گفته شده است وزارت آبادانی و مسکن طرح مورد تقاضا را تهیه و پس از تأمین اعتبار از طرف وزارتخانه یا مؤسسه مربوطه اجرا خواهد کرد شما این را اعتراف کردید که ۳۰ میلیون تومان هزینه این طرح شده و ۸ میلیون تومانش را شهرداری داده و ۲۲ میلیون تومان را سازمان برنامه ۳۰ میلیون تومان از طرف مؤسسه مربوطه یعنی شهرداری برای شما تأمین اعتبار نشده است معنی ندارد شهرداری تهران که پول کافی دارد سازمان برنامه به نسبت سه برابر کمک بکند به آسفالت تهران و نسبت به شهرهای دیگر حداکثر معادل و به هیچ‌وجه از ۵۰% طرح حاضر نیست سازمان برنامه بیشتر کمک بکند برای شهرستان‌هایی که از جهت بودجه شهرداری درآمد کافی ندارند در آنجا سازمان برنامه کمک نمی‌کند و شما در اینجا به چه مناسبت مخارج شهر را گذاشته‌اید به عهده دولت شما مخارج شهر را باید از محل درآمد شهر تأمین کنید دولت که معنی ندارد از طریق برنامه عمرانی سوم یا از طریق هر برنامه دیگری کمک بکند و یک مقدار از پولی که می‌بایست به مصرف مهمتری برسد بگذارد روی آسفالت شهر تهران و بالنتیجه کسر بودجه بیاورد (دکتر قراگزلو- چرا در شهرستان‌ها این کار را نمی‌کنند) بنده قانون بودجه را راجع به وزارت آبادانی و مسکن مطالعه کردم در آنجا شما دو قلم داشتید که در سال ۴۳-۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال و در سال ۴۴-۳۲ میلیون و ۹۲۸ هزار ریال از نظر هزینه خود وزارت آبادانی و مسکن می‌توانستید خرج کنید از این محل دیناری حق نداشته‌اید برای شهر تهران خرج بکنید ولی خرج کردید شما می‌توانستید به اتکا ماده ۶ و ۷ فقط ۸ میلیون تومان مجاز بودید از محل تأمینی که شهرداری برای شما کرده و طبق قانون تأسیس وزارت آبادانی و مسکن می‌توانستید خرج کنید (مهندس ارفع- این کدام قانون است؟) قانون تأسیس وزارت آبادانی و مسکن بنده نمی‌خواهم بگویم کار شما صحیح نبوده یا وزارت آبادانی و مسکن تصمیمی که گرفته

صحیح نبوده ولی به طور کلی نمی‌شود گفت یک تصمیمی که گرفته شد، یک قانونی که تصویب شد یک عده وزیر در جلسه‌ای تصمیمی مغایر آن بگیرند اصلاً این نمی‌باید ملاک عمل قرار بگیرد که بعد از این وزرا چند نفرشان در یک جا بنشینند تصمیم بگیرند برخلاف بودجه مصوبه قبلی و این باید رسیدگی شود و به نظر بنده جواب جناب آقای وزیر آبادانی و مسکن در این قسمت قانع‌کننده نبود و می‌بایستی رسیدگی شود که از این به بعد از این کارها نشود سازمان برنامه معنی ندارد ۲۲ میلیون تومان از بودجه مملکت را به شهرداری کمک بکند ولی برای شهرستان‌ها نخواهد کمک بکنند بنده تقاضای توجه دارم از همکاران محترم بنده سلیقه‌ام این نیست که یک مطلبی را که متوجه شدم اول تقاضای رسیدگی در کمیسیون عرایض بکنم بلکه اول در کمیسیون رسیدگی به سؤالات این مطلب رسیدگی شود اگر این مطلب معقول ماند در کمیسیون عرایض به آن رسیدگی می‌شود، کمیسیون عرایض همیشه در اختیار ما هست که رسیدگی بکند این است که تقاضا دارم همکاران محترم به این مطالب توجه بفرمایند که این فرمول نباید شود پولی که گفته شده در یک نقطه‌ای باید خرج شود باید در همان‌جا خرج شود این معنی ندارد پولی از یک محلی بردارند خرج بکنند ولی برای شهرستان‌ها خرج نکنند و ما همیشه برویم در سازمان برنامه این را تقاضا می‌کنم نمایندگان محترم اظهار لطف بفرمایند که در کمیسیون رسیدگی سؤالات رسیدگی شود و روشن شود و اگر می‌بایست ملاک عمل قراربگیرد در همه جا باشد و اگر صحیح نبوده بعد از این چنین عملی تکرار نشود (صحیح است).

رئیس- آقای دکتر نهاوندی بفرمایید.

دکتر نهاوندی (وزیر آبادانی و مسکن)- بنده اگر درست فهمیده باشم فرمایش نماینده محترم جناب آقای دکتر مبین را، نگرانی ایشان از دو چیز است یکی این است که بودجه اداری وزارت آبادانی و مسکن نباید در تهران خرج شود بنده عرض می‌کنم که چون محل وزارت آبادانی و مسکن در تهران است خواه ناخواه حقوق بنده و یک عده کارمندان وزارت آبادانی و مسکن در تهران خرج می‌شود و قسمتی از آن در شهرستان‌ها و این کاری که کارمندان وزارت آبادانی و مسکن می‌کنند یک مقدار کمی مختص تهران است و تقریباً بیشتر از ۹۵% در شهرستان‌ها انجام می‌گیرد کما این که ما در حال حاضر مجری در حدود ۱۰۸ یا ۱۱۰ طرح آسفالت هستیم در سرتاسر کشور که یکی از این ۱۰۸ یا ۱۱۰ طرح، آسفالت تهران است این یک مطلب، دوم فرمودند چرا سازمان برنامه کمک کرده است به طرح آسفالت تهران مثل این که نگرانی شما همین است؟

دکتر مبین- خارج از حد کمک کرده است.

دکتر نهاوندی- عرض کنم سازمان برنامه مطابق طرح عمرانی برنامه سوم می‌توانند به هر اندازه‌ای به هر طرح عمرانی که هیئت عمل برنامه مصلحت بداند کمک بکند در بعضی از شهرها نمایندگان مسلماً تشریف داشته‌اند شهرداری هر وضعیتی که دارند تا ۱۰۰% طرح را سازمان برنامه کمک می‌کند (مهندس قاسم معینی- اقدامی بفرمایید که مقررات مربوط به فعالیت شهرداری‌ها زودتر تصویب شود) اولاً بنده به عرض‌تان برسانم که این ۳۰ میلیون تومان یک اعتبار کلی است که تأمین شده و این اعتبار مقداری از طرحش را ما تأمین می‌کنیم و مقداریش را خود شهرداری تهران برای کار آسفالت به عهده خواهد گرفت اما خانم‌ها و آقایان محترم شاهد هستند که یک سال پیش روحیه مردم پایتخت چه بود بالاخره ما می‌دانیم که مخارج عمرانی در شهرستان‌ها باید متمرکز شود ۱۰۰% صحیح است (صحیح است) و قسمت عمده کار وزارت آبادانی و مسکن در شهرستان‌ها است ولی فراموش نفرمایید بیشتر از دو میلیون نفر جمعیت ایرانی یعنی یک دهم جمعیت ایران در تهران زندگی می‌کنند گفتن این که در شهرستان‌ها باید کار انجام شود به هیچ‌وجه منافعی این نیست که کارهای عمرانی در تهران نباید شود، در تهران هم باید شود. در شهرستان‌ها هم باید شود و روی اصول صحیح مخارج عمرانی باید شود و این اصول صحیح در همه جا باید عمل شود (اهری- بسیار خوب عمل کردند) اما مقدار کمکی که سازمان برنامه

کرد واقعاً جناب آقای دکتر مبین برای یک وضع استثنایی بود در بودجه سال ۴۳ توجه بفرمایید که چند نفر از آقایان نمایندگان محترم آمدند اینجا صحبت کردند و به وضع آسفالت تهران اعتراض کردند چه پرونده‌هایی راجع به این موضوع تشکیل شد و چه نگرانی‌هایی در افکار عمومی به وجود آمده بود واقعاً غیرقابل تحمل بود که در پایتخت کشوری که رؤسای ممالک می‌آیند، مهمانان خارجی می‌آیند، کنگره‌ها تشکیل می‌شود یک خیابان با آسفالت درست وجود نداشته باشد (صحیح است) این بود که تشخیص داده شد در تهران تعدادی از خیابان‌های اصلی به طور صحیح آسفالت شود هیئت عامل برنامه هم تصمیم گرفت به طور استثنایی این کمک را به شهرداری تهران بکند و طبق قانون برنامه عمرانی سوم کشور و طبق قانون تشکیل وزارت آبادانی و مسکن این کار را کرد و دولت هم این کار را تأیید کرد و بنده اطمینان دارم کار به جا و صحیحی بود و در اینجا عرایضم را خاتمه می‌دهم در بودجه عمران شهری جناب آقای دکتر مبین دولت در برنامه پنج ساله سوم یک اعتبار معادل ۸۰۰ میلیون تومان که شاید عن‌قریب تقاضای افزایشش به مجلس تقدیم شود کرده است یعنی ۸۰۰ میلیون تومان در برنامه سوم برای عمران شهری در سرتاسر کشور در طی برنامه عمرانی سوم است مقداری از این ۸۰۰ میلیون تومان که اختصاص به شهر تهران داده شده شاید در حدود ۵% یا کمتر باشد بنابراین من به جنابعالی اطمینان می‌دهم که از بودجه برنامه عمرانی سوم کشور آن مقداری که باید مصرف شهرستان‌ها شود، شده است دلیلش ساده است منتش را سر شهرستان‌ها نباید گذاشت شهرداری تهران تواناتر است و باید ضمناً کارهای خودش را بکند و این کمکی که شهرداری کرد در کار آسفالت، واقعاً جنبه استثنایی داشت و افتضاح وضع دلخراش آسفالت تهران بود که خود آقایان صد بار در پشت این تریبون صحبت کرده‌اید.

سیفی- آقای دکتر جاده آرامگاه را هم بفرمایید که آسفالت شود.

رئیس- آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین- جناب آقای وزیر آبادانی و مسکن ضمن صحبت با حرارت‌تان بنده حس کردم که شما میل دارید کارتان فوق‌العاده صحیح انجام شود این حس را نه تنها شما می‌بایست بکنید بلکه سازمان برنامه هم باید این حس را بکند بنده که این سؤال را کردم متوجه بودم این آسفالتی که شما کردید با آسفالت سابق فرق دارد من می‌خواستم شما امروز تشریف بیاورید و اینجا بگویید که برای آسفالت شهر تهران در مقابل ۸ میلیون تومان ۲۲ میلیون تومان سازمان برنامه داده است ولی برای شهرستان‌ها در مقابل ۵ میلیون تومان حداکثر ۵ میلیون تومان می‌دهد سازمان برنامه مجاز نیست بیشتر از ۱۰۰% کمک کند اگر تصمیمی می‌گیرد و مجوزی برای خودش پیدا می‌کند باید اول بیشتر به شهرستان‌ها برسد شما همه را گذاشته‌اید برای تهران دو تا سه تا خیابان که دردی را دوا نمی‌کند شما نباید تمام پول‌های سازمان برنامه را بریزید به پای آسفالت تهران این صحیح نیست بنده متوجه شدم که جنابعالی کاملاً مراقب کارتان هستید بنده تقاضای ارجاع به کمیسیون نمی‌کنم (احسنت) از این جهت که می‌بینم که مراقب کارتان هستید ولی باید متوجه شهرستان‌ها هم باشید (احسنت) باید فشار کار را نگه دارید برای شهرستان‌ها برای این که شهرداری تهران درآمد کافی دارد ولی شهرستان‌ها درآمد کافی ندارند بنابراین شما فشار کار را در جاهایی بگذارید که بودجه کافی ندارند بنده فوق‌العاده ممنونم که این موضوع روشن شد و این تقاضا را می‌کنم همان طور که وعده فرموده‌اید بعد از این مراقبت بیشتر بفرمایید و به خصوص تقاضا می‌کنم ۵% تضمینی که گرفته شده فوق‌العاده کم است و حداقل باید ۱۰% باشد.

۶- مذاکره درکلیات شور اول گزارش کمیسیون کشاورزی راجع به لایحه صید و شکار

رئیس- گزارش شور اول لایحه دولت راجع به شکار و صید مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش شور اول از کمیسیون کشاورزی به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشاورزی در چند جلسه با حضور آقای

مهندس خدیوی معاون وزارت کشاورزی و نمایندگان سایر وزارتخانه‌های مربوط لایحه شماره ۴۹۶۲- ۲۹/۴/۴۴ دولت راجع به شمار و صید را بررسی در جلسه پنج‌شنبه ۲/۱۰/۴۴ با اصلاحاتی تصویب کرد.

اینک گزارش آن به شرح ذیل تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد.

ماده ۱- به منظور حفظ و حمایت و تکثیر نسل حیوانات قابل شکار و صید اعم از پستاندار و پرنده و خزنده و آبزی که از جمله منابع طبیعی و ثروت‌های ملی است و همچنین تنظیم و اجرای مقررات شمار و صید شورایی به نام شورای عالی شکاربانی و نظارت بر صید تشکیل می‌گردد که ریاست آن به فرمان همایونی به یکی از شخصیت‌های بارز و مطلع محول گردیده اعضا آن را وزیر کشاورزی- وزیر کشور- رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و شش نفر که کارشناسان امور مربوطه تشکیل می‌دهند که به پیشنهاد ریاست شورای عالی با فرمان همایونی برای مدت چهارسال منصوب می‌شوند.

ماده ۲- به منظور اجرای مفاد این قانون و انجام وظایف محوله سازمانی به نام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید زیر نظر شورای‌عالی مذکور در ماده ۱ تشکیل می‌گردد که مسئول کلیه امور اداری و اجرایی و مالی مربوطه بوده و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی است.

ماده ۳- بودجه سازمان شکاربانی و نظارت بر صید از محل کمک دولت و درآمدهای اختصاصی بهای پروانه شکار و صید و جرایم و درآمدهای اتفاقی تأمین می‌گردد. بودجه سازمان شکاربانی و نظارت بر صید پس از تصویب شورای‌عالی قابل اجرا بوده و صورت هزینه و درآمد سازمان هر سال در روزنامه رسمی کشور درج می‌گردد.

ماده ۴- مبادرت به خرید و فروش حیوانات قابل شکار و صید و یا شکار و صید شده و اجرای آن به قصد تجارت و همچنین مبادرت به هرگونه شکار و صید و پرورش و تکثیر و نگاهداری آن در تمام کشور مستلزم تحصیل پروانه از سازمان شکاربانی و نظارت بر صید است.

تبصره ۱- کشاورزان و گله‌داران می‌توانند برای دفع جانوران زیانکار طبق مفاد آئین‌نامه این قانون از پروانه رایگان شکار استفاده نمایند.

تبصره ۲- پروانه‌های مربوط به تکثیر و پرورش و نگهداری حیوانات قابل شکار و صید به منظور نگهداری و عرضه و فروش طبق مقرراتی که به تصویب شورای‌عالی شکاربانی می‌رسد مجانی خواهد بود.

تبصره ۳- سازمان شکاربانی و نظارت بر صید می‌توانند به منظور بررسی‌های علمی یا بنا به مقتضیات حفظ نسل و به جهت باغات وحش و موزه‌های حیوان شناسی برای شکار و صید و خرید و فروش و نگهداری حیوانات قابل شکار زنده و کشته به هر کمیت و کیفیت پروانه یا دستور اداری صادر نماید.

ماده ۵- شورای‌عالی شماربانی و نظارت بر صید دارای اختیارات زیر است:

الف- تعیین بهای پروانه‌های شکار و صید که در مورد پروانه‌های عادی سالانه از مبلغ ۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ریال خواهد بود و در مورد پروانه‌های ویژه از ۳۰۰۰۰ ریال تجاوز نخواهد نمود.

ب- تعیین محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های زمانی و مکانی شکار و صید.

ج- تعیین انواع اسلحه و مهمات و طرق و وسایل ممنوع شکار و صید.

د- تعیین انواع حیوانات قابل شکار و صید و حیوانات حمایت شده و جانوران زیانکار.

تبصره- تصمیمات شورای‌عالی شکاربانی و نظارت بر صید در حدود اختیارات مذکور در این ماده به نام مصوبات شورای‌عالی شکاربانی و نظارت بر صید بیست روز پس از درج در روزنامه رسمی کشور و یکی از جراید کثیر الان تشار تهران در تمام کشور لازم‌الاجرا است.

ماده ۶- آئین‌نامه اجرایی این قانون توسط شورای‌عالی شکاربانی و نظارت بر صید تهیه شده با کسب نظر وزارتخانه‌های مربوط از طریق وزارت کشاورزی به تصویب هیئت‌وزیران می‌رسد و ناظر به موارد زیر است:

الف- تعاریف شکار و صید و حیوانات حمایت شده و جانوران زیانکار و پارک وحش و منطقه حفاظت شده و قرق اختصاصی.

ب- تعیین انواع و مدت اعتبار پروانه‌های مذکور در این قانون.

ج- تعیین مقررات مربوط به پارک‌های وحش.

د- تعیین مقررات مربوط به مناطق حفاظت شده و قرق‌ها از لحاظ شکار و صید و تعلیف و قطع اشجار و خارکنی و ذغال‌سوزی.

ه- تعیین بهای حیوانات قابل شکار و صید از لحاظ مطالبه ضرر و زیان.

و- تعیین مقررات منع یا محدودیت خرید و فروش و عرضه و حمل و نگاهداری حیوانات قابل شکار و صید و همچنین تکثیر و پرورش و واردات و صادرات آن.

ز- تعیین تکلیف حیوانات و اجزا حیوانات شکار و صید شده حاصل از جرم.

ح- ترتیب همکاری وزارتخانه‌ها و سایر سازمان‌های وابسته به دولت یا سازمان شکاربانی و نظارت بر صید بالاخص به منظور ایجاد هماهنگی در حفظ منابع طبیعی کشور.

تبصره- رعایت مقررات بند (د) این ماده برای مالکین قرق‌های اختصاصی و مناطق حفاظت شده‌الزامی است.

ماده ۷- کسانی که برخلاف مقررات شکار و صید مرتکب اعمال زیر گردند به حبس تأدیبی از ۱۱ روز تا دو ماه یا جزای نقدی از یک هزار تا ده هزار ریال و یا به هر دو مجازات محکوم می‌شوند:

الف- شکار و صید در فصول و ساعات ممنوعه.

ب- شکار و صید با طرق و وسایل ممنوعه.

ج- آلوده نمودن آب رودخانه‌ها به موادی که موجبات از بین بردن آبزیان را فراهم نماید.

د- تعلیف احشام و همچنین قطع اشجار و ذغال‌سوزی و خارکنی در مناطق حفاظت شده و قرق‌ها یا حمل اشجار و ذغال و خار از مناطق مزبور.

ه- عرضه یا فروش یا نگاهداری یا حمل و یا صدور کلیه حیوانات قابل شکار و زنده.

و- عرضه یا فروش یا صدور حیوانات قابل شکار کشته و اجزای آن و همچنین نگاهداری آنها در اماکن عمومی به استثنای آنچه از طرف شورای عالی شکاربانی و نظارت بر صید مجاز اعلام گردد.

ز- شکار و صید بدون پروانه.

تبصره- کسانی که بدون تحصیل پروانه شکار مبادرت به شکار نمایند در صورت تکرار علاوه بر مجازات مقرر در این قانون پروانه حمل سلاح آنها نیز به تقاضای سازمان شکاربانی و نظارت بر صید از طرف مقامات صلاحیت‌دار لغو می‌گردد.

ماده ۸- کسانی که برخلاف مقررات شکار و صید مرتکب اعمال زیر گردند به حبس تأدیبی از(۶۱) روز تا شش ماه یا جزای نقدی از ۵ هزار تا ۵۰ هزار ریال و یا به هر دو مجازات محکوم می‌شوند:

الف- شکار و صید حیوانات حمایت شده.

ب- شکار و صید در مناطق حفاظت شده و قرق‌ها و پارک‌های وحش.

ج- تعلیف احشام و همچنین قطع اشجار و ذغال‌سوزی و خارکنی یا حمل اشجار و ذغال و خار از پارک‌های وحش.

د- صید غیرمجاز به وسیله بستن سد و کلهام در مسیر رودخانه‌ها.

ماده ۹- کسانی که برخلاف مقررات شکار و صید مرتکب اعمال زیر گردند به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ۲۰ هزار تا ۲۰۰ هزار ریال و یا به هردو مجازات می‌شوند:

الف- صید یا از بین بردن آبزیان از طریق استفاده از سموم یا مواد منفجره مانند دینامیت و امثال آن.

ب- شکار آهو- جیبیر- گورخر- گوزن زرد.

ج- شکار و صید حیوانات حمایت شده در پارک‌های وحش.

ماده ۱۰- مأمورین مکلفند وسایل شکار و صید متهمین را از قبیل تفنگ و فشنگ و نورافکن و تور

ماهیگیری و امثال آنکه همراه دارند ضبط نموده و با گزارش امر تحویل مقامات صالحه بنمایند.

این وسایل تا خاتمه رسیدگی و صدور دادنامه قطعی و اجرای آن ضبط خواهد شد و دادگاه ضمن صدور حکم نسبت به اموال مزبور تعیین تکلیف می‌نماید ترتیب نگاهداری اموال ضبط شده به موجب آیین‌نامه‌های این قانون داده خواهد شد.

ماده ۱۱- شروع به جرایم مذکور در مواد ۸ و ۹ این قانون در صورت اثبات در محاکم صالحه قابل تعقیب و مجازات می‌باشد و مرتکب به حداقل مجازات مقرر محکوم خواهد شد.

ماده ۱۲- در مورد جرایم مذکور در این قانون سازمان شکاربانی و نظارت بر صید از حیث مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم مدعی خصوصی شناخته می‌شود.

ماده ۱۳- وجوه حالصله از جرایم مذکور در این قانون پس از وصول از طریق خزانه‌داری کل به سازمان شکاربانی و نظارت بر صید پرداخت می‌گردد.

ماده ۱۴- گزارش مأمورین سازمان شکاربانی و نظارت بر صید در مورد جرایم مذکور در این قانون مشمول مادتین ۳۲۳ و ۳۲۴ قانون آئین دادرسی کیفری است.

مأمورین مزبور دوره تعلیمات لازمه را طبق برنامه‌ای که با همکاری ژاندارمری کل کشور تنظیم می‌گردد طی خواهند نمود.

ماده ۱۵- هرگاه مأمورین سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به منظور نفع شخصی یا اعمال غرض نسبت به اشخاص گزارش خلاف واقع بدهند به مجازات مقرر در ماده ۱۱۲ قانون مجازان عمومی محکوم می‌شوند.

همچنین در مواردی که مأمورین مزبور با اطلاع بر وقوع جرایم مذکور در مواد ۷ و ۸ و ۹ این قانون از تسلیم گزارش خودداری نمایند برحسب مورد به مجازات‌های مذکور در آن مواد محکوم خواهند گردید.

ماده ۱۶- هرگاه مأمورین سازمان شکاربانی و نظارت بر صید مرتکب جرایم مندرج در مواد ۷ و ۸ و ۹ این قانون شوند برحسب مورد به حداکثر مجازات مقرر در آن مواد محکوم خواهند شد.

ماده ۱۷- در مورد جرایم مذکور در این قانون هرگاه عمل ارتکابی طبق سایر قوانین مستلزم مجازات شدیدتری باشد مرتکب به مجازات اشد محکوم خواهد شد.

ماده ۱۸- این قانون ۲۰ روز پس از انتشار آئین‌نامه اجرایی آن در روزنامه رسمی کشور و یکی از جرائد کثیرالانتشار مرکز قابل اجرا است و تا زمانی که آئین‌نامه اجرایی آن به تصویب نرسیده قانون شکار و صید مصوب اسفند ۱۳۳۵ و آئین‌نامه آن به قوت خود باقی است و پس از آن ملغی است.

ماده ۱۹- وزارت کشاورزی- وزارت دادگستری و وزارت کشور مأمور اجرای این قانون خواهند بود.

مخبر کمیسیون کشاورزی- مهندس اخوان‏

گزارش شور اول از کمیسیون دادگستری‏

به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دادگستری با حضور نمایندگان دولت آن قسمت از لایحه شکار و صید را که مربوط به کمیسیون دادگستری بود مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون کشاورزی را با اصلاحاتی که بعداً مورد تأیید کمیسیون مزبور نیز قرار گرفت تصویب کرد.

اینک گزارش آن تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد.

مخبر کمیسیون دادگستری- رضا مجد

گزارش شور اول از کمیسیون کشور

به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون کشور با حضور آقای مهندس خدیوی معاون وزارت کشاورزی لایحه دولت راجع به شکار و صید را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون‌های کشاورزی و دادگستری را تأیید و تصویب کرد.

اینک آن تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد.

مخبر کمیسیون کشور- مصطفوی

گزارش شور اول از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دارایی در جلسه ۵ بهمن‌ماه ۱۳۴۴ با حضور آقای دکتر یگانه وزیر مشاور و آقای قوام صدری معاون وزارت دارایی و آقای مهندس خدیوی معاون وزارت کشاورزی لایحه شماره ۴۹۶۲- ۲۹/۴/۴۴ دولت راجع به شکار صید را مورد رسیدگی قرار داد و مواد مربوط به کمیسیون دارایی را تصویب نمود.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارایی- عزت‌الله اوزار

رئیس- کلیات لایحه مطرح است آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین- بنده فوق‌العاده متأسفم از این که باید عرض کنم این لایحه را که سه وزارتخانه کشاورزی، دادگستری و کشور تهیه کرده‌اند باید این همه عیب داشته باشد یک قانون وقتی تهیه می‌شود اولاً نباید خلاف قانون اساسی باشد (نمایندگان- اصلاً) ثانیاً قانونی که تهیه می‌شود نباید لااقل موجبات عدم هماهنگی را در دستگاه‌های دولتی فراهم کند (احسنت) ثالثاً وقتی که یک سازمان قانونی به وجود می‌آید می‌بایست صلاحیت این سازمان تعارضی با مقامات صلاحیت‌دار دیگر پیدا نکند رابعاً قانون باید روشن و صریح باشد یعنی تکلیف مجریان باید روشن باشد خامساً تکلیف مردم که با آن قانون سروکار دارند باید فوق‌العاده صریح و روشن تعیین شده باشد سادساً مسئول انجام کارهای یک سازمان قانونی که به وجود می‌آید باید دولت باشد سابعاً به یک سازمان قانونی که می‌خواهیم به وجود بیاوریم باید به مقدار مسئولیتی که قبول می‌کند قدرت داد ثامناً عبارت قانون لااقل باید خوب تهیه شده باشد. حالا ما این چند مطلب را باید ببینیم در این قانونی که نوشته شده و به وسیله وزارت کشاورزی و وزارت دادگستری و وزارت کشور تهیه شده رعایت شده یا نه؟ اول این که عرض کردم خلاف قانون اساسی نباید باشد ملاحظه بفرمایید قانون ملی شدن جنگل‌ها که به تصویب ملت رسیده و در حکم قانون اساسی است و شاید بالاتر از قانون اساسی است چون ملت تصویب کرده نه مجلس مؤسسان در ماده ۱ چه گفته؟ گفته «از تاریخ تصویب این تصویب‌نامه قانونی عرصه و اعیانی کلیه جنگل‌ها و مراتع و بیشه‌های طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است.» در ماده ۲ گفته شده حفظ و احیا و توسعه منافع فوق و بهره‌برداری به عهده سازمان جنگلبانی ایران است (احسنت) حالا ببینید در این قانون چه گفته است در بند (د) اگر ماده ۶ گفته است: «تعیین مقررات مربوط به مناطق حفاظت شده و قرق‌ها از لحاظ شکار و صید.» بعد اضافه کرده «و تعلیف و قطع اشجار و خارکنی و ذغال‌سوزی» اینها مربوط است به سازمان جنگلبانی ایران به موجب قانون ملی شدن جنگل‌ها و ربطی به سازمانی که مسئولیتی متوجهش نیست ندارد عرض کردم قانون باید ایجاد هماهنگی بکند ما قانونی داریم به اسم قانون شرکت ملی شیلات شمال شرکت ملی شیلات جنوب و یک لایحه‌ای هم دولت اخیراً آورده در تاریخ ۲۵/۹/۴۴ به عنوان حفظ و تکثیر ذخائر ماهی در دریای خزر و رودخانه‌های شمال شما ببینید در این لایحه‌ای که دولت اخیراً آورده و مؤخر بر این لایحه صید شکار است تقاضا کرده راجع به حفظ و تکثیر ذخائر ماهی در رودخانه‌های شمال شرکت شیلات باید رعایت بکند اظهارنظر بکند ولی در این قانونی که در مقابل‌مان داریم اجازه داده شده به سازمان راجع به آبزیان اظهار نظر بکند (پروین- یعنی شرکت شیلات هم در اینجا باید جواز بگیرد) علاوه بر این تبصره ۳ ماده ۴ به این سازمان غیر مسئول اجازه داده شده که دستور اداری صادر کند یعنی به یک وزیر دستور بدهد برخلاف مسئولیتی که به دوشش هست عرض کردم تعارضی با صلاحیت مقامات دیگر نداشته باشد در حالی که تعارض دارد با شرکت ملی شیلات جنوب و شمال و این لایحه‌ای که اخیراً داده شده و موجبات عدم هماهنگی را فراهم می‌کند عرض کردم باید توضیح داده شود که این لایحه در راه جلوگیری از موجبات عدم هماهنگی نیست در بند (ه) از ماده ۶

گفته شده ترتیب همکاری وزارتخانه‌ها و سایر سازمان‌های وابسته به دولت با سازمان شکاربانی و نظارت بر صید بالاخص به منظور ایجاد هماهنگی در حفظ منابع طبیعی، منابع طبیعی کشور که ماهی و حیوان نیست نفت هم هست ذغال سنگ نیز هست این سازمان غیر مسئول چه وظیفه‌ای دارد که برود راجع به هماهنگی در حفظ منابع نفتی یا ذغال سنگ ما اظهار نظر بکند؟ (صحیح است) عرض کنم قانون باید روشن و صریح باشد یعنی تکلیف مجریانش روشن باشد در ماده ۱۰ گفته است «مأمورین گفته‌اند وسایل کار شکار و صید متهمین را تحویل بدهید» پس خود متهم را چکار کنند؟ وقتی یک کسی را در حین ارتکاب جرم مأمورین شکاربانی دیدند آیا یقه‌اش را می‌گیرند و گلاویز می‌شوند؟ یا خودش را ول می‌کنند و اثاثیه‌اش را می‌گیرند و به دادگاه می‌دهند (پروین- خودش را مرخص می‌کند و اثاثیه‌اش را می‌گیرد) اگر اثاثیه‌اش را نداد چکار کند؟ عرض کردم که باید تکلیف مردم هم روشن باشد در ماده ۴ ببیننده تکلیف مردم را چه‏ جوری روشن کرده‌اند این طوری روشن کرده که راجع به پرورش و راجع به تکثیر و راجع به نگاهداری و حیوانات قابل شکار که من جمله آبزیان هم جزوش هست باید بروند پروانه بگیرند یعنی اگر کسی دو ماهی را بخواهد چهار تا بکند باید برود پروانه بگیرد این چه جوری تکلیف مردم را روشن کرده عرض کردم باید مسئول کارش دولت باشد در صورتی که در ماده ۲ این لایحه گفته شده است که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید زیر نظر شورای عایل تشکیل می‌گردد که مسئول کلیه امور اجرایی و مالی مربوطه بوده و دارای شخصیت حقوقی و مالی است وزرا هم که در مقابل مسئولین می‌ایستند خوب این سازمان مسئولین تمام کارهایش هست ولی در مقابل کی؟ در مقابل مجلس کی مسئول است؟ خوب این سازمان مسئول کار خودش است و کاری را که انجام می‌دهد اگر صورت‌جلسه اختیاراتی که بهش دادید و دستور اداری صادر بکند و در کار شرکت ملی شیلات دخالت بکند در کار سازمان شیلات جنوب دخالت بکند و اگر دخالت کرد مسئولش کیست؟ عرض کردم یک سازمان قانونی باید به مقدار قبول مسئولیت قدرت داشته باشد سازمانی که مسئولیت در مقابل مجلسین ندارد سازمانی که شخصیت حقوقی و استقلال مالی دارد و مسئول اجرای این اختیاراتی که بهش دادیم در مقابل مجلسین نیست شما در تبصره ماده ۴ بهش اختیار داده‌اید دستور اداری صادر بکند آخر این قدرت باید ببینیم به متناسب با مسئولیتی که شما از این سازمان می‌خواهید هست یا نیست سازمان در مقابل شما مسئولیتی ندارد ولی شما بهش قدرت می‌دهید که نسبت به تمام وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی ایران دستور اداری صادر بکند و این مناسبت ندارد عرض کردم عبارات قانون باید خوب تهیه شود ملاحظه بفرمایید در اینجا گفته شده ذغال‌سوزی باید پروانه داشته باشد و بدون پروانه جرم است ذغال‌سوزی یعنی چی؟ (مهندس صائبی- یعنی تهیه ذغال) تهیه ذغال یعنی ذغال‌سوزی! بنده که در مکتب مرحوم دهخدا درس نخوانده‌ام که بدانم تهیه ذغال یعنی ذغال‌سوزی و از ذغال‌سوزی به این مفهوم می‌رسم که یک منقل ذغال را کبریت زدیم و سوزاندیم تا تمام شود این عبارات را چرا درست نمی‌نویسید در مورد تهیه ذغال در قانون اصلی یعنی قانون ملی شدن جنگل‌ها نوشته شده تهیه ذغال یا ذغال‌گیری مطلب دیگر آبزیان است اگر منظور این است که کسی که آب رودخانه را آلوده می‌کند برای از بین بردن ماهیان خوب بنویسید ماهی اگر قرار است آب رودخانه را آلوده بکند به منظور از بین بردن قورباغه نه ماهی این را آقا باید روشن بشویم آبزیان شامل همه می‌شود شامل ماهی می‌شود شامل قورباغه هم می‌شود (مهندس صائبی- شامل خرچنگ هم می‌شود) شامل خرچنگ می‌شود خوب این باید روشن شود اگر کسی رفت یک قطره سمی ریخت به منظور از بین بردن ماهی این را که نباید تعمیم داد و به عنوان از بین بردن ماهی باید تعقیبش کرد ممکن است سمومی باشد که مضر به حال خرچنگ و کرم باشد ولی برای ماهی صدمه‌ای نداشته باشد به نظر بنده منظور این نبوده منظور این بوده که چون ماهی‌ها در صلاحیت شرکت ماهی‌ها بوده و سه وزارتخانه‌ای که این سه لایحه را نوشتند می‌دانستند که دارند تجاوز می‌کنند به شرکت ملی شیلات شمال و جنوب و سازمان جنگلبانی این را برداشته‌اند به سیاق خودشان عبارت را عوض کرده‌اند و برداشته‌اند آبزیان گذاشته‌اند به جای ماهیان و ذغال‌سوزی را گذاشته‌اند به جای ذغالگیری (بدر صالحیان- و عجیب هم متوجه نشدید) بنده در این قانون اشکالاتی خیلی زیادی می‌بینم البته پیش از این

نمی‌شود صحبت کرد و آقایان هم مسلماً صحبت‌هایی خواهید کرد بنده راجع به اصلاح کلیه مواد به طریقی که معارض با مقامات موجود فعلی نباشد یعنی در قسمت‌هایی که در اختیار سازمان جنگلبانی است اگر این سازمان در آنجا نخواهد دخالت بکند باید یک ماده‌ای ذکر شود که اجرای قسمتی از مسئولیت‌های سازمان جنگلبانی در آن قسمت به عهده این سازمان باشد و این سازمان را قبل از ایجاد صلاحیت بهش اجازه ندهیم دخالت بکند و در قسمت‌هایی که وظیفه شرکت ملی شیلات است اگر می‌خواهید یک قسمتی را به این سازمان بدهید باید بگویید که اجرای وظایف شرکت ملی شیلات ایران در رودخانه‌ها و در دریاچه‌های کشور با این سازمان است هیچ وقت این مؤسسات را در مقابل نباید قرار بدهیم باید تکلیف و وظیفه هر کدام روشن باشد می‌خواهید تکلیف این مؤسسه را کم کنید و به دیگری بدهید عیناً این طور بنویسید که این قسمت از وظیفه این مؤسسه را ما جدا می‌کنیم و می‌دهیم به دیگری و در مقابل هم نباید اینها را دارای قدرت واحد قرار بدهیم بدون این که مسئولیتی شامل کار سازمان‌های جدیدالتأسیس شود به هرحال بنده پیشنهادهایم را تقدیم می‌کنم به طور کلی در ۱۵ ماده نوشته شده و راجع به تمام لایحه است حالا در موقع قرائت چه جور مطرح شود رد صلاحیت بنده نیست.

رئیس- آقای پاینده بفرمایید.

پاینده- بنده متأسفم و باید یکبار دیگر به عرض دوستان برسانم مسئله مخالفت وقتی مطرح می‌شود این مخالفت محدود به خود مخالفت است نه مخالفت با دولت و با این قانون بنده مخالف با این فرم قانون هستم قسمتی از آنچه را که قصد داشتم عرض کنم جناب آقای دکتر مبین فرمودند ایشان جزء مفاخر مجلس ما هستند و همیشه هم صدای قلب‌شان را می‌گویند (صحیح است) بنده کوشش می‌کنم چیزهایی را که ایشان فرمودند تکرار نکنم و چند نکته را به عرض برسانم وقتی قانون را خواندم به نظرم رسید که خدای نکرده رفته‌اند یاسای چنگیز را برداشته‌اند چند صفحه‌اش را کپی کرده‌اند آورده‌اند اینجا البته اعتراف می‌کنم به نسبت آنچه اول آورده‌اند در کمیسیون خیلی کار شده ولی هنوز به آن صورت که یک قانون باید باشد نمی‌تواند باشد بنده البته اطلاع دارم با علم به این که نمی‌توانم پیشنهاد بدهم ولی متأسفانه فرم قانون طوری است که بنده نمی‌دانم چه طوری پیشنهاد بدهم کتابی را بردند پیش منقدی که برآن نظریه بنویسد هر چه خواند دید از اول تا آخر در قالب غلط ریخته شده خطی روی آن کشید، خالا اگر موافقت فرمودید که برود به کمیسیون بیشتر مداقه و بررسی شود که می‌رود و اگر موافقت نفرمودید رأی اکثریت همیشه قاطع است مسلماً این در ماده ۴ نوشته است حیوان قابل شکار مگر حیوان غیر قابل شکار هم وجود دارد (یکی از نمایندگان- انسان) داستان شکار انسان در رم در قصه اسپارتاکوس را هم می‌دانید و فیلمش را هم دیده‌اید (مهندس صائبی- گوسفند هم شکار نیست) چرا گوسفند را هم دزدان سنگسری شکار می‌کنند بنده ۳ تبصره این قانون را می‌خوانم هر کس مدعی خوب دانستن زبان فارسی است بیاید این را توضیح بدهد بنده دیگر بقیه عرایضم را نمی‌کنم (یکی از نمایندگان- چه تبصره‌ای) تبصره ۳ ماده ۴، بنده چون یک قدری کم فارسی می‌دانم آقای دکتر مصباح‌زاده توجه بفرمایند.

تبصره ۳- سازمان شکاربانی و نظارت بر صید می‌تواند به منظور بررسی‌های علمی یا بنا به مقتضیات حفظ نسل و یا جهت باغات وحش موزه‌های حیوان شناسی برای شکار و صید و خرید و فروش و نگهداری حیوانات قابل شکار زنده و کشته به هر کمیت و کیفیت (این قانون است یا کتاب فلسفه) یا پروانه یا دستور اداری صادر نماید بنده استدعا می‌کنم مخبر کمیسیون که مرد دقیقی هستند بگویند واقعاً این ماده را خوانده‌اند یا نخوانده‌اند و می‌توانند رویش حکم بدهند که سرنوشت مردم را به یک مقدراً کلمات مبهم کار درستی است؟ بایستی گفت کار درستی نیست و مجلس این کار را نخواهد کرد من مطمئن هستم، در ماده ۵ می‌گوید تعیین بهای پروانه‌های شکار و صید با یک سازمانی که به قول آقای دکتر مبین غیرمسئول است یعنی یک شورا یک سازمان غیرمسئول است به چه مناسبت بهش اختیار می‌دهند این درست نبوده و مخالف تمام ترتیبات و تمام قوانین موجود

و یک غلط مسلم است و باز در اینجا یک چیز دیگری است می‌گوید در مورد پروانه‌های عادی سالانه از مبلغ ۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ریال خواهد بود یعنی ۵۰۰ هزار ریال یا ۵۰۰ هزار تومان یعنی چه؟ هر دو معنی دارد مبلغ/ ۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ریال خودتان را جای آن قاضی بگذارید ملاحظه بفرمایید ۵۰۰ هزار ریال یا ۵۰۰ ریال است (یکی از نمایندگان- ریال است) شما می‌فرمایید خطرناک‌ترین چیز دنیا کلمات مبهم در قوانین است مثل شمشیر بالای سر مردم است تبصره همین ماده را می‌خوانم ما در قوانین عادی‌مان قانون ۱۲ روز بعد از انتشار و ۶ فرسخ یک روز قابل اجرا است این قانون اختصاصاً مال کوه و صحرا است مال شهر نیست مع‌ذلک اینجا نوشته‌اند تصمیمات شورای‌عالی شکاربانی و نظارت بر صید ۲۰ روز پس از انتشار اجرا می‌شود جنگل خاش و کوهستان آن سر بختیاری هم ۵ ماهه نمی‌شود قانونی را ابلاغ کرد فکر نمی‌کنید این یک مشت مأمور غیر مسئول با این اختیارات با مردم در جنگل چه خواهند کرد واقعاً اگر ما واقف به مسئولیت خودمان باشیم که هستیم نباید به این قانون رأی بدهیم ما می‌بینیم که در زندان‌ها برای چهار گرم تریاک افرادی زندانی هستند و یکی از این افراد ۲۵ بار به بنده نامه نوشت و ۲۵ بار هم بنده به دادگستری نوشتم و همه آنها را بایگانی کردند می‌رسیم به گل گلاب مواد مربوط به مناطق حفاظت شده و قرق‌ها از لحاظ شکار و صید و تعلیف احشام و همچنین قطع اشجار و ذغال‌سوزی و خارکنی از ۱۱ روز تا ۲ ماه مجازات دارد.

بنده نمی‌دانم این قطع اشجار چه درختی است شما که تعریف درخت را نکرده‌اید درخت یک ساله راهم درخت می‌گویید (مهندس صائبی- نهال می‌گویند) چقدر را درخت می‌گویند ۵۰ ساله را هم شهرداری تهران می‌گوید نهال الان نهال ۱۲ ساله دارد می‌کارد در ماده ۸ گل گلاب دیگری است استدعا می‌کنم توجه بفرمایید ما اینجا نشسته‌ایم به بیرون این سالن گرم قدری نگاه کنید در صحرا مردم با این کلمات چه خواهند کرد در ماده ۸ نوشته است کسانی که برخلاف مقررات شکار و صید مرتکب اعمال زیر گردند به حبسی تأدیبی از ۶۱ روز تا ۶ ماه که قابل خرید هم نباشد به زندان می‌روند ببینید چه ریزه کاری‌هایی این مردمان نورسیده بلدند که من و شما بلد نیستیم، یا جزای نقدی از ۵ هزار تا ۵۰ هزار ریال قربانت بروم باید مجازات متناسب با عمل باشد حالا تعریف چی است تعریف احشام یعنی اگر یک کسی دو تا گوسفند در یک جا چرانید ۶۱ روز حبس برود بنده نمی‌دانم کمیسیون دادگستری چطور عمل کرده است حالا می‌گوید من پایین آورده‌ام مثل این می‌ماند که کسی رفته بود کوزه‌ای خریده بود برای اندازه‌گیری تقویم و هر روز هسته خرما در آن می‌ریخت خانمش هم این کار را می‌کرد و یک روزی برداشت تقویم را اندازه گرفت دید ۱۲۰ روز است ۸۰ روز را کم کرد و ۴۰ روز باقی ماند گفتند آقا ماه که ۴۰ روز ندارد گفت تازه من ۸۰ روز کم کردم کمیسیون هم تازه مقداری در این قانون پایین آورده (مهندس اخوان- قانون نیست) این چی است؟ این قانون نیست؟ (مهندس اخوان- این لایحه است) این استخوان‌بندی قانون است پیشنهاد است اما در یک حدودی می‌تواند باشد قطع اشجار ذغال‌سوزی یعنی اگر یک چارک هیزم سوزاندند ببرند تا ۶۱ روز در زندان (مهندس صائبی- در نقاط قرق) این عدالت است اگر کسی دو تا درخت داشت و از محل قرق عبور کرد یا اگر خار داشت برود زندان بنده تعجب می‌کنم کمیسیون‌های محترم چطور این را تصویب کرده‌اند، صید یا از بین بردن آبزیان از طریق سموم یعنی اگر کسی یک ماهی را از بین برد این بایستی برود زندان یک ماهی درست است که محترم است این ایام، این را توجه بفرمایید بنده شکار نمی‌روم ولی شما متوجه باشید سرنوشت مردم را به کی می‌دهید در ماده ۱۱ آمده شروع به جرایم مذکور در مواد ۸ و ۹ این قانون در صورت اثبات در محاکم صالحه قابل تعقیب و مجازات می‌باشد اینجا شروع به ذغال‌سوزی و شروع به صدمه به آبزیان یعنی چه حالا کمیسیون دادگستری کرم کرده گفته در صورت اثبات این شروع به مسموم کردن معنی شروع چه بوده عرض کردم بنده با این که استعدادم تعجبم را مدت‌ها است زمانه

از بنده گرفته و از شما هم استدعا می‌کنم اگر استعدادی دارید که حتماً دارید در این حیرت با من شریک بشوید، بسیار خوب در این که قانون شکاربانی لازم است ولی یک دو مورد و سه مورد و ۴ مورد اینجور برداشتن و دست و پای مردم را در پوست گردو گذاشتن کار خوبی نیست فردا از خاش بنویسید زندان اینجا هم جا ندارد پس لااقل یک ماده اضافه کنید که زندان درست کنند سرنوشت زندگی مردم را با خارکنی و ذغال‌سوزی برای شروع کار، آقای دکتر یگانه اگر شما می‌دانید شروع چه است بفرمایید (پروین- از منزل که می‌آید می‌گویند می‌رود برای شکار) من استدعا می‌کنم جناب آقای دکتر یگانه به خصوص به این مطلب توجه بفرمایند چون ایشان متخصص حقوق که هستند ماده ۱۳ که اتفاقاً ما ۱۳ را شوم می‌دانیم می‌گوید وجوه حاصله از این جرایم پس از وصول از طریق خزانه‌داری کل می‌رود به جیب آن مؤسسه. دوست عزیز فکر نمی‌کنید که این کار ممکن است جرایم را اضافه کند این موادی که اینجا نوشته شده تشویق این مؤسسه نیت مگر ما وزارت دارایی نداریم مگر این مؤسسه کمک از دولت نمی‌گیرد دیگر چکار به جرایم دارد که اگر فردا رئیس بدی داشت حالا که ندارد بروند بیفتند به جان این مردم و دعایش را به جان من و آقای سیفی سربازان انقلاب بکنند معلوم نیست مواد دیگر را چطور تهیه کرده‌اند و از کجا آورده‌اند ضابط دادگستری قربانت بروم ژاندارم شما که خدمت می‌کند تعلیم می‌گیرد در یک سازمان شبه نظامی خدمت می‌کند اگر یکبار تخلف پیدا شد می‌دانید تکلیفش چی است پلیس که خدمت می‌کند یک نوع تعلیماتی می‌بیند سازمان شبه نظامی است تخلفش عبارت از خیلی بلیات است خوب شما یک آدمی را از کوچه می‌آورید جای‏ ضابط دادگستری تعلیمات هم نمی‌بیند اختیار هم می‌دهید که ما خودمان به صورت یک قانون حساب نشده تابع هرج و مرج و آشفتگی دستگاه‌های اجرای قانون باشیم. در ماده ۱۸ باز نوشته که این قانون ۲۰ روز پس از انتشار اجرا می‌شود چه عجله‌ای است قانون عادی سه ماه طول می‌کشد که به اجرا برسد شما می‌خواهید در ظرف ۲۰ روز این قانون را در بیابان‌های خاش اجرا کنید بنده استدعا می‌کنم توجه بفرمایید اولاً اگر نقصی هست و مجلس هم موافق هست این برگردد به کمیسیون بنشینیم بیشتر حرف بزنیم چون بنده یک مقدار پیشنهاد کرده‌ام که نمی‌دانم از کجا شروع و به کجا ختم بکنم بنده پیشنهادها را تقدیم مقام ریاست می‌کنم و استدعا می‌کنم همیشه در مقام تصویب یک قانون و رأی دادن به یک قانون خودمان را به جای یک خارکن صحرای فریدن بگذاریم و ببینیم از یک چنین قانون ظالمانه چه انتظار خواهند داشت (احسنت)

رئیس- آقای رامبد تشریف بیاورید.

رامبد- چند کلمه هم از زبان مردم، در این که هر دولتی موظف است منابع طبیعی مملکت را به هر اندازه‌ای که بتواند به نفع مملکت حفظ بکند کما این که در ممالک مترقی هم از کمترین منبعی که بتوانند به نفع عموم استفاده بکنند سعی دارند آن را از سوء‌استفاده اشخاص و افراد محفوظ بدارند و به نفع مملکت استفاده بکنند همه ما هم عقیده و در این فکر دولت و ملت و مجلس متفق‌القولند لایحه‌ای هم که به اسم لایحه شکار به مجلس داده شده یکی از این لوایحی بود که بنده امیدوار بودم در همین جهت قدمی برداشته شده باشد خاصه این که از دور و نزدیک واقف بودم برادر والا گهر پادشاه محبوب ما یک وسعت نظر و وطن‌پرستی خاصی به این سازمان نظارت فائقه دارند این مطالب تا بدان جایی بود که این لایحه را بنده نخوانده بودم لایحه را که می‌خواندم بی‌اختیار به فکر فرو رفتم و حالا هم از نمایندگان محترم دولت جوان و متجدد خودمان تقاضا دارم بیایند در این معما کمک بکنند و ما را روشن بکنند که برای یک مملکتی تقلید تا چه پایه بی‌تعمق و بی‌تأمل قابل قبول است آیا اگر در محل مثلاً لیشتن اشتاین یک قانون بسیار مترقیانه وجود داشته باشد بدون کمترین تغییری این قانون در مملکت چین هم قابل انطباق است؟ (مهندس والا- به هیچ‌وجه) آیا ما جزء وظایف‌مان نیست در موقعی که از مطالب کتاب‌های خارجی و بولتن‌های جدید و افکار محصلین تازه از اروپا و آمریکا رسیده و به مسندهای بالا نشسته

مطلع می‌شویم یادمان می‌آید که این مطالب بایستی با ۲۳ میلیون ایرانی با چندین هزار سال تمدن و با وضع فعلی سر و کار خواهد داشت امروز شنا یکی از ورزش‌های بسیار خوب است و در دنیا هم تبلیغ می‌شود و در ممالک متمدن که خودمان هم در همان راه هستیم در کنار ساحل و پلاژ از این لباس‌های شنا که مایو به آن می‌گویند و کاملاً مرسوم است استفاده می‌شود ولی صرفاً برای این که هوای گرم و جایی که نزدیک آب باشد یک چنین لباسی می‌پوشند آیا صحیح است که تمام آنهایی که به بازار قم می‌روند آنها هم مایو بپوشند آیا این درست است؟ (بدر صالحیان- قیاس مع‌الفارق نفرمایید آقا) نه قربانت گردم قیاس مع‌الفارق نیست عیناً قیاس وارد است (مهندس ریاحی- در همین مورد خاص مع‌الفارق بود) هرچه هست برای مردم هست حکومت مشروطه فعلی ما یعنی از مردم برای مردم جناب مهندس خدیوی برای مردم نه برای مأمورین دولت و به وسیله مردم بنده در کلیات صحبت می‌کنم هر کس که مثل من این لایحه را خوانده باشد به کارمندان تهیه کننده این لایحه آفرین می‌گوید و اگر که این اشخاص در قشون چنگیزخان در یک مملکت جدیدالاشغال وارد شده بودند حقا به نام کارشناس تهیه لوایح استخدام می‌شدند آن هم برای اعمال قدرت نامحدودی بی‌چون و چرا اما بر کی؟ بر ملتی که پادشاه عزیز من و شما دایم می‌خواهد او را آزاد و علاقه‌مند به مملکتش بکند من و شما می‌آییم مثلاً برای حفظ نوع خرچنگ که فرضاً خیلی هم لازم است تمام مردم را اسیر می‌کنیم اسیر کی؟ اسیر آن مأمورین که می‌شناسیم چطور عمل می‌کنند و متأسفانه نمی‌توانیم از دست‌شان نجات پیدا کنیم اگر از نمایندگان محترم مجلس در هیئت دولت شرکت می‌کردند کما این که در حال حاضر هم شرکت می‌کنند شاید باز هم همین لایحه را به مجلس می‌آورند برای این که آنها هم آنچه که من احساس می‌کنم خودشان را فقط حل شده در ایده‌آل‌ها و افکار غیر عملی و علاقه‌مند به اجرای نظرات (به عقیده من) واهی خودشان می‌دانند فراموش کرده‌اند که فعلاً مسئول زندگی ۲۳ میلیون ایرانی هستند که مقالات و مجلات و آمارها و تبلیغات همه مؤید عرایض من است همه در راه نمایش خدمت است نه وجدان کار آن موقعی است که وقتی قلم در دست می‌گیریم لایحه بنویسیم بلافاصله قیافه آن روستایی آزاد شده که در بالا خدا و در پایین شاهنشاهش را می‌شناسد شما هم که خودتان را وسیله اجرای مقاصد شاهنشاه می‌دانید به جای آن روستا بگذارید که پشت میز مأمور آمده ولی این لایحه آن‌چنان تهیه نشده است. تکرار می‌کنم من این لایحه را خواندم جناب آقای دکتر یگانه وزیر مشاور استدعا می‌کنم این جمله را به دولت اطلاع بفرمایید که رامبد در پشت تریبون عنوان کرد که با این لایحه من مدعی هستم و اگر دولت‏ خواست جوابگویی بکند پشت تریبون به مجلسیان محترم ثابت می‌کنم که دولت احساس مسئولیت نمی‌کند دولت خودش را فقط موظف می‌داند لوایحی که توسط کارمندان جاه طلب و اقتدارجو برای تسلط یافتن به ملت بدون در نظر داشتن هدف و مصالح ملت فقط آن لوایحی را به مجلس بدهد اگر که خواستید در پشت این تریبون صحبت خواهیم کرد دولت با تقدیم این لایحه اعلام کرده است که احساس مسئولیت نمی‌کند دولتی که احساس مسئولیت می‌کرد نباید بگوید سرنوشت ۲۳ میلیون ملتی که نمایندگانش به من رأی اعتماد داده‌اند و من با فرمان شاهنشاه برای اداره آن ملت مبعوث شدم آئین‌نامه اجرایی مسایل مختلفی را اعم از وصول جرایم نقدی و اعم از مجازات‌ها به یک عده از کارمندان غیر مسئول‌تر از خودم واگذار می‌کنم بدبختانه مسایل مختلفی هم نشان داده آنچه که فقط به عنوان مصلحت مملکت و حفظ منابع ملی از طرف همین گونه مأمورین تهیه کنندگان این لوایح تهیه می‌شود عملاً به ملت خودشان می‌دهند که به شما راست نگفته آن روز در مجلس برای این که نمایندگان را قانع کنیم این مسایل را پیش کشیدیم و این لوایح را برای این که شما را محدود و معذب نماییم گذراندیم ولی آن مسایل حفظ منابع ملی مطرح نیست عرض می‌کنم چرا زیرا موقعی که هنوز جنگل‌ها ملی نشده بود و به این هدف بسیار عالی نرسیده بودیم هر زارعی هر مالکی که می‌رفت تقاضای پروانه چوب بکند تا این نعمتی که در این مملکت به او داده شده وزارت کشاورزی بیاید ببیند که اگر جنگل صلاحیت داشته باشد به او اجازه بدهند

درختی از آن جنگل ببرد ولی بعد از چه تشریفات و فرمول‌هایی بعد از ۵- ۶ ماه با گفتن این که این مهندس فرانسوی آمده‌این پروژه را داده و آن مهندس آلمانی آمده آن نظر را داده و چه و چه بعد از شش ماه می‌آمدند و می‌گفتند به تو اجازه نمی‌توانیم بدهیم برای این که طبق نظر کارشناس اروپایی و آمریکایی جنگل‌ها هر چهل سال قابل احیا هستند و بنابراین در جنگل تو اگر می‌خواهی درخت بکنی دو تا از سر جنگل باید بکنی و دوسه تا از ته جنگل باید بکنی و خرج حمل این دو تا سه تا درخت با این اجازه مقرون به صرفه و استفاده نیست چون بنده هم در یک حوزه‌ای که جنگل در آنجا زیاد است نمایندگی داشتم در دفاع از همین تز دولت مراجعین را راضی می‌کردم که اول مملکت بعد منافع خصوصی آنچه که کارشناسان می‌گویند صحیح است ولی همین دستگاهی که این حرف‌ها را می‌زد رفت جنگل‌ها را به یک کمپانی خارجی واگذار کرد کمپانی خارجی مثل این که مأموریت احداث فرودگاه دارد از درخت اولی گرفت همین‌طور کیلومتر به کیلومتر درخت‌های بزرگ و کوچک و نهال و شاخه را هر چه بود تراشید آمدند به من گفتند که آیا مگر شما نبودید که ۴ روز پیش می‌گفتید درختی را اگر که یک به یک نزنید یک جا بزنید رطوبت کم می‌شود چه می‌شود و چه نمی‌شود حالا که خود دولت دارد عمل می‌کند چرا مراعات نمی‌کند آقای معاون شما احتیاج به یاداشت ندارد من نظر خصوصی ندارم تجلی که از سپهبد ریاحی در پشت این تریبون کردم به همین جهت بود که سپهبد ریاحی آمد و کسانی که این کارشناسی‌ها را کردند نظامی‌وار کنار گذاشت و مثل من فقط روی احساسات وطن‌پرستی این دست تجاوز را قطع کرد پس بنابراین این لایحه شکار هم هر چه عنوان بکنند مثل آن موضوع درخت که هرچه شما بگویید به نظر مردم فعلاً صحیح جلوه نمی‌کند در این لایحه و لوایح نظیر این لایحه ما می‌خوانیم شورای عالی، واقعاً سوء‌استفاده از جملات و سوء‌جریاناتی که در پناه قوانین که بسیار خوب تنظیم شده تاکنون آنچنان جریان داشته که ما را از هر اسم خوب هم می‌ترساند (صحیح است) شورای عالی را ببینیم چه معنی دارد (یک نفر از نمایندگان- صیغه مبالغه) عضو شورای‌عالی یعنی کسی که وقت داشته باشد اطلاع داشته باشد صلاحیت داشته باشد بنشیند با مطالعه قبلی در آنجا آنچه که به صلاح و صرفه مملکت است اظهار نظر بکند، اگر، مثل مجالس ادوار قبل اینجا تعارف بکنیم و مطالب را صریح نگوییم روح انقلاب را خدشه‌دار کرده‌ایم باید حقایق را بگوییم (صحیح است) وزرای شما وقت سر خاراندن ندارند اگر به وظایف‌شان بخواهند برسند رئیس ستاد بزرگ ارتش داران آنقدر کار مهم دارد که شرکت در شورای‌عالی شکار هم برای او جزء تشریفات‏ نمی‌تواند کار دیگر باشد می‌دانید نتیجه‌اش چه می‌شود نتیجه‌اش این می‌شود که به احترام رئیس شورا هم همه شرکت می‌کنند در حالی که فکرشان متوجه وظایفی هست که مستقیماً به آنها مربوط است چای را می‌خورند هر چه را که می‌خوانند ماشینن کرده و حاضر است بدون این که از مفادش اطلاع داشته باشند امضا می‌کنند اگر بخواهید جوابم را بدهید هر دفعه که وزرای شما پشت تریبون آمدند تصویب‌نامه‌ای که خود وزرای شما امضا کرده‌اند ثابت می‌کنم اکثراً بدون اطلاع از مفادش امضا کرده‌اند برای این که وقت‌شان نمی‌رسد پس چرا نمی‌آید در مملکت ایران همان طوری که پیکار جهانی مبارزه با بی‌سوادی را شاهنشاه ما مبتکر بودند و در دنیا اعلام فرمود در اینجا این بنا را بگذارید که مقام به جای خودش محفوظ ولی اشخاص صلاحیتداری که وقت دارند باید شما به شوراها بفرستید شما حسن نیت‌تان واقعی بود می‌گفتید وزیر یا نماینده او که لااقل اگر وزیر وقت نداشت او هم نماینده خودش را تعیین کند این وزیر هم یکی از اشخاصی است که مثل خود شما باید وقت داشته باشد و نماینده‌ای که حتی سمت معاونت را هم به وضع فعلی شما نداشته باشد تعیین می‌کرد می‌رفت در شورا می‌نشست و اظهار نظرات صحیح می‌کرد جناب مهندس خدیوی عدم احساس مسئولیت به وزرا خاتمه پیدا نمی‌کند معاونین آنها هم که یکی جنابعالی باشید به عقیده بنده احساس مسئولیت نمی‌کنند شما چطور معاون شخص وزیر کشاورزی و سازمان عریض و طویل جنگلبانی با آن همه وظایفی که

به آن محول است تحت نظر مستقیم و غیر مستقیم شما باید انجام وظیفه بکنید آن اداره شیلاتی که سه استان شمالی را از دور و نزدیک به خود مشغول داشته باید انجام وظیفه کند ولی شما به صورت نامفهوم وظایف اینها را مخلوط کرده‌اید که نه شیلات و نه جنگلبانی و نه سازمان شکار هیچ کدام نتوانند مصرحاً و مسلماً تکلیف مردم را مستقیماً روشن کنند ما چرا در همان دقیقه‌ای که لایحه را می‌نویسیم در فکر این هستیم که آخر ماه که می‌خواهیم بولتن را چاپ کنیم در پناه اسم مبارک شاهنشاه و عکس مبارک‌شان که در صفحه اول چاپ می‌کنیم بعد تمام خدمات غیر انجام شده خودمان را در آن بنویسیم و نمایش دهیم (احسنت) چرا نباید این ملتی که شاهنشاه خودش را پدر می‌داند یک نفسی بکشید و بگویید آن کسی که این لایحه را نوشت چه خوب فکر کرده اما این فکر و این روح در این لایحه نیست در حال حاضر اشخاصی که با یک سازمانی سروکار دارند ماه‌ها معطل هستند وای به حال این که به این سازمان بروند و به آن سازمان بروند و مثل توپ فوتبال به سازمان سومی پرتاب شوند برای این موضوع دلیل دارم با دلیل ثابت می‌کنم که این لایحه برخلاف روح انقلاب شاهنشاه و ملت تنظیم شده آقایان نمایندگان روستاییان خوب واقف هستند یکی از بزرگ‌ترین ابتلائات روستائیان این است که وقت‌شان بی‌جهت به دنبال تشریفات و مقررات در ادارات دولتی و جلوی این سازمان و آن سازمان تلف می‌شود و بعد شما که جمعش را بزنید می‌بینید که در ظرف یک ماه یک نان آور خانواده که می‌توانست چند هکتار زمین را با یک تراکتور شخم بزند می‌پرسید کجا بودی می‌گوید از مرکز پخش رفتم به مرکز شهرستان و گفتم هنوز جواب از مرکز استان نیامده و روی یک کاغذ قند نمره‌ای نوشته‌اند و به دستش داده‌اند که یک ماه دیگر تصمیم آخری گرفته می‌شود و شما با این لایحه خودتان تمام وقت روستاییان را اگر توانستید تلف کرده‌اید و اینجا نیست که دیگر بنده آن حفظ نسل خرچنگ را نمی‌خواهم ابتدا که این لایحه را دادید این طور متوجه شدم که شاید در ایران مثل اعصار گذشته می‌خواهیم نسل شیر را احیا کنیم و مثل ممالک دیگر اینجاها شکارگاه‌هایی پیدا شود که از اقصی نقاط دنیا در آمد سرشاری به مملکت ما سرازیر شود همان طور که در ممالک دیگر هست ولی تمام اینها تا موقعی است که بگذاریم روستاییان ایران به کار اساسی خود بپردازند بنده نمی‌دانم در این مراسم رسمی معاونین را هم دعوت می‌کنند یا نه آن روزی که این خانه‌های جنوب شهر را شاهنشاه آریامهر افتتاح می‌فرمود شما تشریف داشتید؟ (اشاره‌ای برای مهندس خدیوی) من اگر جای آقای هویدا بودم در برگشت در آن روز این جمله شاهنشاه را بخشنامه می‌کردم به بزرگ و کوچک مأمورین دولتی و آن این بود که شاهنشاه فرمود که مردم‏ را تشویق کنید بروند و از این نمایشگاه صنعتی و پیشرفت‌های صنایع کشور خودشان دیدن کنند و بلافاصله فرمودند که ولی به همه متصدیان آنجا سفارش کنید که با مردم خویش خوش‌رفتاری بکنند شما به معنی این جمله برسید به کسی که جنسش را تهیه کرده و می‌خواهد بفروشد و خودش درس بازرگانی و همه چیز را خوب خوانده مع‌ذلک شاهنشاه می‌فرماید به این تاجر بگویید با مردم خوش‌رفتاری بکند در حالی که تاجر نان خودش را می‌خورد و نان خوش‌رفتاری خودش را با مشتری ولی این مأمورین دولت هستند که باید با مردم خوش‌رفتاری بکنند شما که یاسای چنگیزی می‌نویسید واقعاً فکر می‌کنید این خلاف فرمایش شاهنشاه نیست؟ بنده اجازه می‌خواهم اضافه کنم پس شما نیات شاهنشاه ما را در راه ترضیه خاطر ملت ایران درک نکرده‌اید (احسنت) گفتند موقعی که در یکی از شهرهای بزرگ روسیه انقلاب در شرف وقوع بود تروریست‌ها به دور لنین جمع شدند و گفتند حالا که سازمان ترور است ما این رئیس زندان را هم ترور می‌کنیم مرد بسیار مزاحم و متعهدی است شما هم شاید خوانده باشید و می‌دانید لنین چه گفت، گفت این‌گونه مزاحمین اجتماع بزرگ‌ترین مبلغ ما هستند کسانی که ناراضی می‌تراشند از اعضای فعال ما در تخریب مهم‌ترند و این آدم را شما باید بگذارید که هرچه بیشتر ممکن است ناراضی بتراشد لذا آقایان شما باید لوایح‌تان در راهی باشد که مردم را راحت بکند آقای معاون وزارت کشاورزی نسل شکار باید حفظ شود باید تا دینار آخر منافعی که در این مملکت است از دست اشخاص

گرفته و به نفع ملت مصرف شود باید به نفع ملت گرفت و من هم موافقم ولی نه در راه ایذا و اذیت و آزار مردم روح حاکم و محکوم روح غالب و مغلوب بین مأمور و مردم باید از بین برود باید روح رفاقت و همکاری و غرور و تعصب ملیت جانشین آن بشود (احسنت) من اینجا قسم خورده‌ام که هرچه در راه خدمت و به شاهنشاه و مملکت باشد بگویم کسانی که این‌گونه لوایح را تهیه می‌کنند به ولی نعم خود خدمت نمی‌کند (صحیح است) عموم اعضای خاندان سلطنتی ما مثل والا حضرت شاهپور عبدالرضایی که من می‌شناسم وجودی هستند که به منافع ملت و مردم بسیار علاقه‌مند هستند (صحیح است) ولی شما این لایحه را تهیه می‌کنید و در موقع اجرا می‌گویید که والا حضرت شاهپور عبدالرضا رئیس سازمان هستند و باید درست اجرا شود چنین حرفی نباید گفته شود (مهندس ارفع- آقای رامبد کی این صحبت را کرده است؟) اینجا نکرده‌اند توی تمام لوایح می‌گویند چون شاهنشاه ترقی و تعالی ملت را می‌خواهند این لایحه فلان را می‌دهیم شما اگر لایحه‌ای که تهیه کردید بعد از این که مردم این لایحه را خواندند البته مردم منصف نه مردم استفاده جو دیدند که واقعاً در راه منافع مردم است و این را احساس کردند که خوب است بعد بگویید که خواسته شاهنشاه است نه بیایید مثلاً بنزین را دو برابر بکنید و بگویید به عرض شاهنشاه رسیده ...............

رئیس- آقای رامبد وقت شما تمام شد.

رامبد- اگر اجازه بفرمایید فقط سه دقیقه دیگر صحبت می‌کنم.

رئیس- بفرمایید.

رامبد- بنده عرایض دیگری داشتم که چون وقتم تمام شد فقط سه دقیقه وقت گرفتم در مورد مسئولیت مشترکی که قاعدتاً جناب دکتر یگانه باید احساس بفرمایند یادآوری می‌کنم شنیدم لایحه مالیاتی در یپش است که خواهند داد البته هر چقدر از مردم مالیات گرفته شود من معتقدم به حق است برای این که قاعدتاً مالیات را از داشتن می‌گیرند از نداشتن که نمی‌گیرند (مهندس والا- ولی ما دیده‌ایم این مأمورین از ندارها هم گرفته‌اند) ولی اگر در هیئت دولت‌تان هنوز گوش شنوایی برای شما باقی مانده و جاه و مقام شما را از یاد مردم دور نکرده باشد یادآوری بفرمایید همه جا مردم با دل و جان حاضرند مالیات بدهند هر چقدر باشد به دو شرط یکی این که این‌گونه لوایح سلب اعتماد مردم را نسبت به دولت نکند که نحوه وصول و خرجش آن‌چنان باشد که وصول را با میل خود و ایذا بگیرند و خرج را به میل خود حیف و میل تفریط بکنند آن وقت است که هر لایحه‌ای بیاورید مردم درصدد چاره‌جویی فرار از آن برمی‌آید این لایحه شکار آن‌چنان لایحه‌ای است که من می‌ترسم اتومبیل‌ها و استیشن‌ها و چادرهای از فرنگ وارد شده به مارک سازمان شکار تیغ دیگری باشد که علیه دستگاهای دولت شما به چشم ملت فرو برود و آن وقت ملت مالیاتش را با رضا و رغبت نمی‌دهد برای این که تشخیص نمی‌دهد که محل این خرج‌ها را از جریمه گرفته‌اند یا از مالیات تصور می‌کنند هر چه از ملت گرفته شود آن را به غیر حق خرج می‌کنند و از این کارها اعتراض کنید تا ملت و ما بگوییم شما فرمایشات شاهنشاه را درک کرده‌اید (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای فولادوند بفرمایید.

فولادوند- با اجازه مقام ریاست و بانوان محترم و نمایندگان محترم بنده فکر نمی‌کردم به این زودی نوبتم برسد و یک قدری غافلگیر شدم درباره لایحه شکار بنده مطالبی از سابق در ذهنم بود مختصر هم هست و زیاد مزاحم مجلس محترم نمی‌شوم و وظیفه اخلاقی خودم و وظیفه نمایندگی می‌دانم که به عرض مجلس برسانم ولی خوب چون بیانات دوست عزیزم هلاکو رامبد با شدت و حدت بیان شد بنده مصاب می‌دانم یک شوخی در محضر مجلس محترک بکنم ایشان از این یاسای چنگیزی نالیدند و فکر نکردند که هلاکو نوه چنگیز است (خنده نمایندگان) حالا از شوخی گذشته بسیار بنده از مطالب جناب آقای رامبد حسن استفاده کردم حق هر چه هست باید دید و مطالب را به حد کافی در کلیات لایحه شافتند و توانستند بشکافند بنده معتقدم و یقین دارم که هرکس تا حدودی که فرمایشات ایشان مقرون با حقیقت وقایع و مطالب موجود است عبرت خودش را خواهد

گرفت و دعا می‌کنم که بگیرد، بنده بر حسب وظیفه نمایندگی برای ادای دو سه جمله بیشتر نیامدم ولی چون قبل از ورود در بحث خود لایحه است این را لازم می‌دانم که برای روشن شدن اذهان نمایندگان محترم توضیحی عرض کنم چون بنده هم جناب آقای مهندس خدیوی صدمات این جور چیزها را دیده‌ام که به مملکت خورده است، یعنی غفلت‌هایی است که از روی نظری نیست، یکی از مطالبی که بنده دیده‌ام مطلبی است که در این لایحه به هر صورت مربوط به سلاح‌های شکاری خواهد بود که قهراً و طبعاً در متن این لایحه این مطلب محتوی است و مردم هجوم خواهند کرد برای گرفتن سلاح شکاری اما متأسفانه مثل همیشه تعداد افراد سوء‌استفاده‌چی هم این قانون را محملی برای سعی در سوء‌استفاده قرار خواهند داد و بنده دیدم که الان چندین جا قاچاقچیان سابق و قاچاقچیان لاحق، غارتگران سابق و لاحق، دزدان سابق و لاحق اینها هیچ ربطی به دولت ندارد بله دیدم اینها می‌آیند با فشار عجیبی برای خودشان پست ریاست کانون شکار محل خودشان را بگیرند ولی می‌دانیم چه تعدادی از این آقایان چه نیت و چه افکاری در پشت حرف‌های ظاهرالصلاح خودشان پنهان کرده‌اند و دولت حتماً بایستی مراقبت داشته باشد چه این مراقبت در ضمن به اصطلاح تصویب قانون در متن قانون مطرح شود و چه نشود ولی دولت بایستی حتماً مراقبت داشته باشد که اشخاصی که پرونده مشکوک و آلوده و سابقه دزدی و آزار و ارتجاع و مخالفت با آزادی و مخالفت با اصلاحات و انقلاب شاه و مردم داشته‌اند به اینها پست رئیس کانون شکار و حاکم بر مقدرات و دادن اسلحه به ایادی خودشان و گرفتن اسلحه از یک عده مردمی که می‌خواهند واقعاً گراز یا خرس را از خانه خودشان دور کنند و مطمئن باشید آنهایی که بنده عرض می‌کنم (یک نفر از نمایندگان- این قانون برعلیه آنها است) این یک نکته بسیار مهم است و بنده حتی گوشزد می‌کنم به نمایندگان محترمی که پیشنهاداتی در این لایحه می‌خواهند بدهند در نظر داشته باشند که گنجانیدن این که کسی که رئیس کانون شکار شد و مقررات توزیع اسلحه و برچیدن اسلحه را به دستش دادند نه تنها باید حسن سابقه یعنی عدم سوءسابقه جزایی و قضایی داشته باشد بلکه بایستی حتماً حسن سابقه قضایی و جزایی به دست بیاورد و حتماً حسن سابقه اخلاقی و سیاسی او محرز شود یعنی این سوابق محرز شود و به او بدهند چون که بنده می‌دانم به عناوینی دیگر و به همین عنوان آن عده‌ای که برای مرعوب کردن طبقه ۳ طبقه زارع و کارگر و به اصطلاح خلع ید از هستی او اقدام می‌کردند الان در کمین هستند که خودشان را به عنوان رئیس کانون شکار یا تشبثات عجیب و قریب و یا عمل خائنانه آنجا جا بیندازند و بعداً مقدارات اسلحه را به شکل شکار به دست بگیرند بنده امروز مجلس شورای ملی را شاهد می‌گیرم وجدان آقایان را شاهد می‌گیرم خداوند را شاهد می‌گیرم که این را عرض کرد، این خطر بسیار بزرگی است که بنده می‌بینم الان هم هست و مطمئن هستم از آنهایی که در ولایات الان رئیس کانون شکارند اگر در مورد داخلی‌شان و رفتارشان اگر بازجویی بفرمایید همین مفسدهایی را که عرض کردم در اعمال‌شان فوراً کشف می‌شود این است که بنده تحذیر می‌کنم از این که مبادا اغفال شود در این زمینه و این بسیار لازم است، مطالب دیگری بنده می‌خواستم عرض کنم زیاد نیست و لایحه را هم نگاه کردم، البته باید راجع به شکار برحسب تجربیاتی که شده طرز شکارچی گری در ایران مراقبت‌هایی شود و بنده حتی به آقای رامبد هم ایراد نمی‌گیرم چون معتقدم ایشان از بنده واردترند و این مفاسد را دیده‌اند که می‌گویند البته آنچه که مربوط به کلیات سیاسی است و الان برای بنده مطرح است، آنچه که مربوط به شکار است بنده می‌دانم که اگر مراقبت هم در تنقیح مواد این قانون که الان مطرح است شود و هم در جرح و تعدیل‌های لازم و هم در اجرای بعدی‌اش همین قانون، متأسفانه مثل قوانین دیگر به وسیله افراد و اشخاص طماع، مفت خور، مفسده‌جو می‌تواند به خوبی مورد سوء‌استفاده قرار بگیرد، چون متأسفانه بعضی افراد هستند در مملکت که چاره آنها فقط این است که خدا مرگ‌شان بدهد یا انشاءالله گیر بیفتند تا آن وقت بندگان خدا مرگ‌شان را بدهد گاهی بنده‌های خدا هم عاجزند

و تا اینجایی‌ها همین‌طور مشغول خیانت و جنایت هستند این قانون‌ها باید اجرا شود ولی این که عرض می‌کنم باید اجرا شود نباید سوء‌استفاده از این قانون شود که برای شکار هزار مسئله دیگر اینها به بار بیاورند و باز هزار محل دیگر برای اجرای جنایات بعدی و این نه تقصیر دولت است نه تقصیر مهندس خدیوی است نه تقصیر بنده و کسان دیگر این آقایان اصولاً این‌طورند انشاءالله در پناه خدا و راهنمایی شاهنشاه آریامهر والاتبار نسل آنها رو به خشکیدن است ولی بنده نمایندگان را از واهمه‌ای که دارند منع‌شان نمی‌کنم و جنبه دیکتاتوری از این قانون باید برداشته شود چون رکن اصلیش جناب آقای مهندس خدیوی متأسفانه اسلحه است (دکتر اعتمادی- اسلحه سرد است) سرکار قدرت دارید با اسلحه سرد بروید به جنگ خرس ما این شجاعت را در خودمان نمی‌بینیم به هرحال این اسلحه دست هر کسی باشد طرف را مرعوب می‌کند این است که بایستی همان طور که دوست عزیزم رامبد فرمودند بنده هم معتقدم که بایستی این‌طور شود و فقط به دست مردمی باشد با حسن نیت و مردمی که برای استفاده روزمره از این قانون استفاده می‌کنند، راه سوء‌استفاده را هم باید بست و یقین دارم اولین کسی که طالب این معنی و مفهوم باشد خود وزارت متبوع و معاون محترم وزارت کشاورزی و خود دولت است، بالاخره اگر دولت اشتباه می‌کند، هیچ فرق نمی‌کند ما هم اگر یک روزی برویم جای دولت بنشینیم اشتباه خواهیم کرد و دیدیم آنهایی که قبلاً ایراد می‌گرفتند و قتی دولت شدند باز خودشان اشتباه کردند ولی به طور دسته جمعی بایستی رفع اشتباه کرد هیچ کس نه بدش بیاید و نه چیزی، بنده در کلیات عرض می‌کنم این قانون را باز خود آقایان هم معتقدید که نواقصی دارد که انشاءالله در حین بحث و شور این نواقص را باید رفع کرد و چیزی شود که واقعاً مفهوم خودش را بعدها اجرا بکند، با تشکر از حوصله آقایان نمایندگان عرض دیگری ندارم.

رئیس- آقای سرتیپ‌پور بفرمایید.

سرتیپ‌پور- شکار و شکارگاه یکی از منابع درآمد ملی است و درآمد خصوصی در این که باید شکارگاه‌ها حفظ شوند و شکار تکثیر شود و فضای حیاتی شکار محفوظ بماند در این شبهه نیست ولی حفظ شکار مجوز این نخواهد بود که ما قسمتی از اختیارات خودمان را با قسمتی از اقتدارات دولت خودمان را دربست در اختیار سازمانی بگذاریم که هنوز خود آن سازمان تکلیفش در برابر مردم مشخص نیست در ماده اول همین اساسنامه صحبت از این است که این لایحه تصویب می‌شود برای آنکه در اختیار هیئتی گذاشته شود که آن هیئت بعداً باید تشکیل شود اما چه تکلیفی برآن هیئت در مقابل مردم مترتب است آن مجهول است آیا اساسنامه سازمان شکاربانی به مجلس آمده است؟ شما خوانده‌اید؟ شما می‌خواهید به یک سازمانی اجازه بدهید هر منطقه‌ای را که دلش خواست قرق کند حتی خانه بنده را چون وقتی منطقه گفته شده و شکار و شکارگاه گفته نشده هر منطقه‌ای که دلش خواست می‌تواند قرق کند که بنده را اجازه ندهد به خانه خودم بروم در باغ و بوستان خودم بروم تا این حد به او اختیار بدهید وظیفه او در مقابل مردم چه هست؟ این زکات کدام یک از اختیارات و پاداش‌های خودش را می‌خواهد به مردم بدهد و به چه ترتیب می‌خواهد بدهد؟ یک وقت هست که ما میل داریم یک عده‌ای را حاکم بسازیم که اعمال حاکمیت بکنند نسبت به مردم بدون این که خود آنها در مقابل مردم تکلیفی داشته باشند یا تکلیفش روشن باشد درآن صورت این لایحه لایحه خوبی است ولی اگر بناست من که می‌خواهم قسمتی از آزادی خودم راهبه بکنم به یک هیئتی به نام هیئت شکاربانی در شورای‌عالی شکار لازم است که از او بطلبم اگر تو قسمتی از آزادی مرا می‌خواهی بگیری در مقابل چه می‌خواهی به جامعه بدهی؟ که من آمادگی داشته باشم والا نوشتن این که هر کجا را که می‌خواهید قرق بکنید هر مبلغ که می‌خواهد مالیات بگیرد تا وزارت دارایی متشکل نداریم تا لایحه مربوط به عوارض و مالیات او را بحث نکردیم نمی‌شود اینجا اول لایحه عوارض یا پول‌بگیرها را تصویب کنیم بعد اختیارات را واگذار کنند اینجا بنده را قدغن می‌کنند که اگر بنا باشد قرق را بشکنم این قدر

جریمه بدهم یا اگر بنا باشد اسلحه غیر مجاز داشته باشم این قدر حبس داشته باشم یا اگر تیری به سوی شکار رها کردم جریمه بشوم ولی هیچ مشخص نکرده اگر خودشان به قول آقای فولادوند دسته دسته بیایند همان کاری را که الان در شمال می‌کنند یعنی دسته دسته بروند قرق‌ها را بشکنند و در نقاط ممنوعه شکار کنند آن وقت کی باید جلوی آنها را بگیرد و کدامیک از مواد قانون ناظر اعمال آنها است در گیلان و مازندران هر سال مرغ‌های مهاجر می‌آیند در این فصل به خصوص مرغ‌های بومی نیستند می‌آیند و برمی‌گردند مادامی که اسلحه در دست شکارچیان است منطقه قرق است یک وقت می‌بینید چون در حوزه گیلان این کار شده است سال پیش و سال پیش عریضه‌هایی هم آمده به مجلس که شکایت شده در حینی که قرق است یک وقت می‌بینید عده‌ای سوگلس و رفیق با تفنگ‌های مجهز حرکت کردند و با اتومبیل میهمان شورای شکار استان یا میهمان رئیس شکاربان استان می‌شوند می‌روند آنجا قایق قایق از شکار پر می‌کنند از انواع مرغ‌ها و ماهی‌ها وقتی مراجعت کردند دوباره می‌شود قرق خوب این آقایان رفیقان و سوگلی‌ها که می‌آیند شکار می‌کنند ناظر به کدام ماده است در اینجا کدام ماده ناظر به کار آنهاست وقتی هم که حرف می‌زنید می‌گویند مؤسسه است خود سازمان است مسئولین سازمان هستند اخیراً هم تفاوتی قایل شدند بین مسئولین و مردم یعنی قوانین برای مردم قابل اجرا است اما اگر مسئولینی که پشت میز اداره نشسته‌اند قانون را اجرا نکردند نکردند همان طور که در ماده‌ای از مواد ما می‌بینیم اجرای قانون قانون موکول می‌شود به نوشتن آئین‌نامه اعلام نمی‌شود ولی می‌بینیم که دستگاه خودش می‌آید آئین‌نامه تصویب نشده و اعلام نشده اعمالی انجام می‌دهد یعنی آن کاری که نباید بکند می‌کند و اسمش را می‌گذارد که سازمان کرده است غرض از تشکیل سازمان‌ها غرض از نوشتن لوایح و غرض از نوشتن آئین‌نامه این است که هم روابطی منطقی و بین جامعه به وجود بیاید و هم منافعی عائد مردم شود و هم اعتمادها رشد بکند همیشه قوانینی که یک طرفه بوده است یا حق اعمال حاکمیت به یک طرف‏ داده است و طرف دیگر را هیچ حقی برایش قایل نبوده بغض ناراحتی به وجود آورده ما وظیفه نداریم کاری کنیم که خدای نکرده بغضی حتی در یک واحد کوچک به وجود بیاید بنده می‌خواهم از حضور محترم اکثریت و سایر آقایان خواهش کنم که اگر واقعاً واحدی و سازمانی هست اساسنامه دارد و تکلیف مشخص و وظایف او روشن است که اگر به تکلیف عمل نکرد ما حق این را پیدا می‌کنیم که او را بازخواست کنیم و مؤاخذه کنیم و اگر این واحد یا سازمان رابطی در مجلس شورای ملی دارد که اگر یکبار کاری بر خطا کرده می‌توانیم در مجلس نماینده‌اش را وزیر کشور است، رئیس‌الوزرا و رئیس دولت است هر کس هست می‌توانیم از او بخواهیم و بگوییم اینجا چرا چنین شده است و او جوابگو باشد اگر چنین چیزی هست خوب بحث درباره این لایحه اشکالی ندارد ولی اگر هنوز خوب حاکم تکلیفش در مقابل مردم مشخص نیست بنده پیشنهاد می‌کنم که موافقت بفرمایید اول اساسنامه شورای عالی شکار اساسنامه سازمان بیاید بعد ببینیم او چه تکلیفی را در مقابل ملت قبول کرده مطابق آن تکلیف به او اختیار بدهیم والا اگر تکالیف، تکالیف یک گروهبان باشد ولی اختیار به اندازه یک ژنرال باشد این صحیح نیست اول ببینیم او در چه مرتبه از تکالیف قرار دارد به تناسب او برای مردم وظیفه معین کنیم والا جریمه کردن و حبس کردن شش ماه زندان کردن تمام مناطق ایران را در اختیار آنها گذاشتن بدون ذکر شکارگاه گذاشتن بدون ذکر این که مدت قرق را قبلاً اعلام کردند بعداً قرق را شکستند همین‌طور عده دیگری را تحت محکومیت آنها درآوردند به نظر بنده صحیح نیست چاره کار نخواهد کرد این است که بنده پیشنهاد می‌کنم مادامی که اساسنامه شورای‌عالی شکار و سازمان شکاربانی تنظیم نشده و به تصویب نرسیده بحث دوباره این لایحه به بعد موکول شود.

رئیس- آقای مهندس ارفع بفرمایید.

مهندس ارفع- بنده فکر می‌کنم مسئله که مورد بحث است و آقایان رفقا درباره آن صحبت کردند می‌شود به سه قسمت تجزیه کرد

قسمت اول مذاکراتی است که کلی در کلی است یعنی گرچه در کلیات لایحه بحث می‌شد ولی آقایان توجهی به کلیات خود لایحه نفرمودند و به کلیات مسایلی پرداختند که ضمن هر لایحه‌ای قابل بحث و صحبت است نه تنها در مجلس نه تنها در این لایحه در هر لایحه‌ای در هر مجلسی و در محفلی اعم از دوستانه، شخصی و خصوصی یا عمومی به صورت درددل به صورت انتقاد و بحث کردن این مسایل را می‌شود به میان کشید یک چیزهایی عمومی است و امروز هم خیال می‌کنم در بین جامعه ما از آن به چه دبستانی گرفته، تا سیاست مداران درجه یک، تمام اینها قادر هستند در این مسایل داد سخن بدهند و چون غالباً این مباحث و این صحبت‌ها که به میان می‌آید کلیات است جنبه انتقادی دارد به خصوص که با یک لحن و بیان شیرینی ادا شود و بدرقه‌این بیانات هم سکوت و متانت مجلس باشد طبعاً میدان وسیعی به دست صاحب سخن می‌دهد و تا آنجایی که می‌تواند به قول نویسندگان قدیم، اسب فصاحت را در میدان بلاغت به جولان در بیاورد (پاینده- ما اسبی نداریم) ولی جناب آقای رامبد و جناب آقای پاینده دوستان عزیز، من باید عرض کنم که یک مسایلی هست که چه اقلیت چه اکثریت نمی‌توانند اختلاف سلیقه‌ای در آن موارد داشته باشند (احسنت) می‌گوییم مأمورین دولت موظفند رفاه و آسایش مردم را فراهم کنند با مردم با مهربانی و عطوفت رفتار کنند قوانین را رعایت کنند اینها یک حرف‌های ابتدایی است مثل دو دو تا چهار تا مورد پسند و قبول همه است حال ما اگر بخواهیم یک لایحه‌ای را در اینجا بهانه قرار بدهیم و باز در این کلیات صحبت کنیم خیال می‌کنیم وقت مجلس را داریم ضایع می‌کنیم و نتیجه‌ای از این کار نمی‌گیریم (صحیح است) پس اجازه بفرمایید در اینجا وقتی بحث می‌شود درباره کلیات خود آن لایحه بیشتر بحث کنیم تا کلیات در کلیات همان طور که عرض کردم به این معنی که ما در اینجا بگوییم لایحه‌ای است به مجلس تقدیم شده هدف این لایحه چیست چه نتایجی برای کشور دارد آیا با اصول این کار ما موافق هستیم یا موافق نیستیم چه نواقصی دارد چه پیشنهاداتی داریم و به چه نوع ممکن است تنظیم شود که جامع مصالح عالیه مملکت و مردم و این اجتماع باشد اگر از این طریق رفتیم می‌توانیم بگوییم که بدون هیچ گونه فکر و نظر خاصی در جهت مصالح اجتماع در تنقیح لوایح قدم برمی‌داریم و داریم قوانینی می‌گذرانیم که به نفع این اجتماع و مردم باشد و اما اگر خواستیم در این موارد شروع کنیم به مضراب زدن و در همه جا مخالف خودمان را به صورتی ابراز کردن به نظر بنده شاید یکی دو جلسه مورد پسند قرار می‌گیرد و بعد کم کم آن هم آن شیرینی و حلاوت خودش را از دست می‌دهد و بنده به دوستان عزیزم توصیه می‌کنم که این حلاوت را برای بیانات‌شان نگه دارند. در اینجا صحبت می‌شود که دولت در موقعی که لوایح را به مجلس تقدیم می‌کند یا بغل گوش اشخاص می‌گوید که افراد خاصی زیر نظرند یا نقل قولی از طرف مقامات عالیه مملکت می‌شود در حالی که دولت (مهندسوالا- فرمایشات جنابعالی در کدام زمینه است؟) در همان زمینه‌ای است آقای مهندس والا در اینجا اکثریت یک ساعت نشست و فرمایشات آقایان را گوش داد آنقدر هم تحمل این را داشته باشید که اگر دو کلمه به شما جواب می‌دهند تحمل کنید (صحیح است) (مهندس والا- بفرمایید در کدام زمینه است؟) (مهندس جلالی- در همان زمینه‌ای است که حضرتعالی وقت مجلس را می‌گیرید) در زمینه همین فرمایشاتی است که اینجا درباره این لایحه شده است و یک ساعت وقت مجلس گرفته شده درباره همان آقای والا (مهندس والا- یعنی درباره کلیات در کلیات) این را بنده عرض کنم آقای مهندس والا که به قول کوته که می‌گوید سخن گفتن احتیاج است ولی گوش دادن هنر بنده خودم را هنرور در این مورد می‌دانم که یک ساعت با کمال سکوت در اینجا می‌نشینم به صحبت آقایان گوش می‌دهم یادداشت می‌کنم آنچه را که واقعاً قابل توجه است تأیید می‌کنم ضمن این که گوش می‌دهم استدعای بنده این است که آقایان هم هنروری ابراز بکنند آنچه را که میل دارید در اینجا صحبت می‌کنید بگذارید طرف هم دو کلمه‏ اقلاً بگوید جوالدوزی که به بنده فرو می‌رود تحمل می‌کنم ولی سوزنی که به بدن شما فرو می‌رود ببینید چه دردی دارد و حاضر به تحمل نیستید.

(پاینده- شما نظر ندارید هنرتان را مثل حلاوت ما حفظ کنید؟) بنده هنرم را حفظ کردم برای این که موقعی که آقایان صحبت می‌کردند در اینجا کوچک‌ترین حرفی از دهان بنده خارج نشد دولت ما در هیچ وقت این بیان را نکرده که طبق دستور، مقاماتی می‌بایستی این لایحه بگذرد یا نگذرد (صحیح است) بلکه دولت ما گفته من با هدایت و راهنمایی شاهنشاهی که قاطبه ملت ایران به نبوغ و افکار بلند این مرد احترام قایل هست من به راهنمایی چنین شاهنشاهی در این زمینه قدم برمی‌دارم و با قبول مسئولیت مسئول اجرای منویات شاهنشاه هستم (صحیح است) قبول مسئولیت می‌کند، دولت نمی‌خواهد و نمی‌تواند از خود مسئولیت در کارهایی که انجام می‌دهد بنماید و یا درخواست‌هایی که از مجلس دارد نباید آن را دستور مقامات دیگری قرار دهد من تقاضا می‌کنم توجه فرمایید هیچ وقت چنین صحبتی نشده و دراینجا هم شاید شایسته نبود که از اشخاص شخیص این مملکت اسم برده شود در اینجا گفته شود که چون افرادی در رأس این مقامات هستند و می‌گویند این لوایح را تصویب بکنید این درشأن این مجلس نیست در شأن این مجلس است دقت کنید لوایحی که به تصویب می‌رسد با مصالح اجتماع و مصالح مردم وقت داشته باشد (صحیح است). می‌فرمایند ببینیم که تقلید تا چه اندازه قابل قبول است جواب این مسئله خیلی روشن است تقلید تا جایی قابل قبول است که با مسایل اجتماعی مملکت و فرهنگ مردم و درجه پیشرفت آنها تطبیق بکند اگر تطبیق نکرد این تقلید یک تقلید کورکورانه بی‌معنی است و ما هم در اینجا نخواستیم چنین تقلیدی بکنیم (مهندس والا- ما هم همین را می‌گوییم) النهایه جناب آقای مهندس والا قدم‌هایی که در مراحل مقدماتی نسبت یه یک مسئله برداشته می‌شود در این در ذهن تا اندازه‌ای نامأنوس است اگر در آن موقع که قانون اصلاحات ارضی تدوین می‌شود به جنابعالی ارائه می‌دادند نمی‌توانستید این تصور را بفرمایید که آیا یک چنین قانونی در این مملکت قابل اجرا است اول خیلی نامأنوس بود ولی امروز ملاحظه می‌فرمایید که خیلی مأنوس است و جنابعالی و دیگران هم از آن ستایش می‌فرمایید بنابراین در مرحله اول مشکل به نظر می‌رسد. حرف ما در این لایحه چیست؟ حرف ما خیلی روشن است می‌گوییم ماهی و شکار یکی از منابع طبیعی و قابل ارزش مملکت را تشکیل می‌دهد در تمام ممالک پیشرفته و متمدن هم در مورد فقط این منابع توجه شده به طوری که در آمریکا اگر ملاحظه بفرمایید قدم به قدم که بروید نوشته شده است اینجا گذرگاه آهو است دقت کنید آهسته بروید در مناطق مشخص در زمستان به خصوص در موقعی که برف می‌آید به وسیله هلی‌کوپتر غذا برای حیوانات می‌فرستند برای این که این حیوانات حفظ شوند و نسل شکار از بین نرود برای این که سرمایه‌ای است برای مملکت از سه جهت سرمایه است هم از نظر مواد غذایی می‌تواند برای مملکت منبعی باشد هم از نظر جلب سیاح می‌تواند سرمایه باشد و همین که شکار یک ورزش سالم و بسیار مفیدی است برای مملکت و برای جوانان مملکت پس من حیث‌المجموع این عوامل موجب این خواهد بود که ما قوانینی داشته باشیم برای این که وضع شکار را از صورتی که امروز هست از صورت مبتذلی که در اکثر نقاط ایران می‌بینید بیرون بیاورید بنده ناظر و شاهد بودم شاید یک موقع هم علاقه‌مند به شکار بودم روز جمعه که می‌شد در یکی از استان‌های ایران که اسم نمی‌برم عده‌ای شکارچی راه می‌افتادند با جیپ و وسایل و دستگاه و کوه‌ران و خدم و حشم و آنچه می‌توانستند به وسیله جیپ این حیوان بیچاره را دنبال می‌کردند و کشتار می‌کردند شب که می‌شد برمی‌گشتند کامیون‌ها پر از لاشه این حیوانات بود و کار به جایی رسیده بود که کار یک عده‌ای از آقایان رفتن به شکار و تهیه کردن گوشت و فروش به قصابی بود البته در آن استان نسل شکار برداشته شد (رامبد- تصدیق می‌فرمایید اکثر مأمورین دولت بودند با اتومبیل‌های دولتی و با اسلحه دولتی اینها مردم عادی نبودند) به هیچ‌وجه جناب آقای رامبد از اینجا قضاوت نفرمایید آنهایی که در آن شکار می‌آمدند تصادفاً افرادی بودند که نه خودشان نه پدرشان نه پدر پدرشان کارمند دولت نبودند و نه وسیله دولتی داشتند هیچ کدام

نبودند (یک نفر از نمایندگان- اسلحه از کجا آورده‌اند) پروانه شکاری داشتند با توجه به این مقتضیات است که امروز ملاحظه می‌کنید که می‌باید شکار در این مملکت حفظ شود باید این سرمایه ملی حفظ شود و برای این کار گفتند چه باید کرد گفتند یک سازمان فنی باید این کار را به عهده بگیرد این سازمان را به نام سازمان شکاربانی کشور نامیدند این سازمان دارای یک شورایی است این شورا از دو سه نفر از وزرا تشکیل شده به علاوه از یک عده از شخصیت‌هایی که مورد اعتماد باشند و وظیفه این شورا در لایحه تعیین شده برای تنظیم وضع شکار می‌گوید آقا در این منطقه چون نسل این حیوان به خصوص از بین رفته تا مدت چند سال شکار ممنوع است شما در این مملکت گورخرهایی بسیار عالی داشتید اما امروز اگر بخواهید بروید نمونه پیدا کنید پیدا نمی‌شود پس می‌گویید در این منطقه شکار برای مدتی معینی ممنوع است و اعلام می‌کنند این منطقه قرق است یا می‌گویید آقا در بهار شکار نباید کرد فصل شکار را تعیین می‌کند می‌گوید تو حق نداری بروی کنار رودخانه با دینامیت ماهی صید کنی این یک نوع جنایت است اگر می‌خواهی تفریح کنی با قلاب بنشین و ماهی صید کن حق نداری با دینامیت این کار را انجام بدهی اینها نکات اساسی است که می‌گوید این سازمان برعهده می‌گیرد بعد هم معنی برای اشخاص قایل نشده می‌گوید اگر می‌خواهی شکار کنی تو باید بیایی پروانه بگیری تا من بدانم که در این منطقه شکارچی چند نفر است تا چه اندازه به آنها می‌شود اجازه شکار داد و برنامه‌ای تنظیم بکند که به نسل شکار لطمه وارد نیاید به طوری که از افراط در شکار جلوگیری شود بنده نمی‌دانم نقص این کار چیست؟ چه اشکالی دارد و آیا نباید کار تحت یک قاعده معینی دربیاید آقایان در این لایحه به قسمت‌های مختلفی اشاره فرمودید بنده درصدد نیستم جواب بدهم برای این که ممکن است خود من نسبت به بعضی از مواردی که آقایان اینجا فرمودید واقعاً موافق باشم ولی مطلب در اینجا است که ما روی کلیات بحث می‌کنیم می‌گوییم که لایحه به این صورت به مجلس تقدیم شده برنامه‌هایی دارند نظرهایی دارند چه در این جلسه چه در بین دو شور و چه به طور آزاد در کمیسیون‌هایی که تشکیل می‌شود می‌توانید تشریف بیاورید راهنمایی کنید هدایت کنید و پیشنهاد بدهید بگویید این جریمه‌ای که قایل شدید با این جرم تطبیق می‌کند یا نمی‌کند کم است یا زیاد است استدلال کنید اینجا مرکزی باید باشد برای استدلال و برای بحث منطقی و اگر ما این را از بحث منطقی خارج بکنیم و بخواهیم به حاشیه بپردازیم در حاشیه هر حمله‌ای که می‌خواهیم بکنیم به نظر بنده این یک قدری بی‌انصافی است و تضییع وقت مجلس شده استدعایم این است که توجه بیشتری ما به این مسئله داشته باشیم که اگر حقاً به آنچه می‌گوییم مؤمن و معتقد هستیم اگر مؤمن هستیم به این که بایستی منافع مردم منافع این اجتماع را در نظر بگیریم منافع این است که از این وقت گرانبهایی که در اختیار ما گذاشته شده حداکثر استفاده به نفع این اجتماع شود و این صرف مجادلات و مباحثات بی‌نتیجه نشود (احسنت) جناب آقای رامبد چون یک اشاره‌ای به جنگل کردند و من هرجا که اسم جنگل می‌آید یک کمی حساسیت دارم و این مطلب را عرض کنم که واگذاری جنگل‌های شمال به کمپانی‌ها به نحوی که به شما گفته‌اند نیست (رامبد- استدعا می‌کنم دولت قراردادها را بیاورد تا صحت و سقم مطالب روشن شود) اجازه بفرمایید بعد از این که بنده عرایضم را عرض کردم اگر جنابعالی قانع نشدید به دولت می‌گوییم که مدراک را بیاورد در آن موقعی که من رئیس جنگلبانی بودم همین کمپانی‌ها پیش من آمدند و راجع به کارخانه اسالم بحث کردند و اظهار نظر کردند و پیشنهاد دادند که بیایند مشارکت کنند اداره قسمتی از کارخانه چوب بری اسالم را به عهده بگیرند و از منافع آنجا ۵۰% آنها بردارند ۵۰% دولت ایران بنده در جواب آنها گفتم که آقا کارخانه‌ای است که در حدود ۲۰ میلیون تومان برای این مملکت تمام شده مضافاً به این که جنگل‌های وسیع در دنبال این کارخانه هست شما اگر بخواهید مشارکت

در این امر بکنید باید معادل سرمایه‌گذاری ایران شما هم سرمایه‌گذاری از لحاظ کارخانجات تکمیلی بکنید بعداً می‌توانید بگویید پنجاه، پنجاه با هم شریک هستیم این حرف بسیار منطقی بود و جوابی نداشتند بدهند بعد قرار شد یک نفر متخصص به هزینه آن کمپانی به‌ایران بیاید مطالعه بکند و اساس مطالعه مأخذ مذاکرات بعدی قرار گیرد.

رئیس- آقای مهندس ارفع این مطلب فعلاً مطرح نیست.

مهندس ارفع- این مسأله‌ای است که اشاره شده بود در یکی دو دقیقه عرایضم را تمام می‌کنم متخصص‌شان را به‌ایران فرستادند و در همان موقع بود که جریان انتخابات در پیش بود بنده هم از سازمان جنگلبانی رفتم بعد فهمیدم قرارداد چه شد چند ماهی نگذشت دیدم قراردادی با این آقایان بسته شده طبق این قرارداد چند ماهی مشغول کار بودند بعد هم تیمسار ریاحی با همان رشادت و با همان سعه صدری که مخصوص یک افسر رشید و شریف ایران هست ایشان شرفیاب شدند خدمت اعلیحضرت و به عرض اعلیحضرت رساندند که قربان من اشتباه کردم و امروز هم به خدمت اینها خاتمه می‌دهم و اخراجشان می‌کنم این جریان کارخانه اسالم است این بود که بنده خواستم جناب آقای رامبد توجه بفرمایند علی ایحال به نظر بنده لایحه‌ای است داده شده از نظر مفید بودن برای مملکت مورد تردید ما نیست و از لحاظ این که در بعضی از مواد احتیاج به تجدید نظر و اصلاح دارد آن را هم بنده منکر نیستم بنده فکر می‌کنم بهترین راه این خواهد بود که درباره این لایحه رأی گرفته شود آقایانی هم که پیشنهادات و نظریاتی دارند پیشنهاد بفرمایند و حتی فرصت دارند که در خارج از جلسه پیشنهادها را به کمیسیون‌های مربوط بدهند در آنجا با دعوت از آقایان با بحث در یک محیط کوچک‌تر و محدودتری یک لایحه‌ای که من جمیع جهات بتواند منافع مردم و منافع سرمایه مملکت هر دو را تأمین بکند تصویب شود (احسنت).

رئیس- نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟(اظهاری نشد) به ورود در شور مواد رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد با اجازه خانم‌ها و آقایان چون وقت نزدیک به اتمام است می‌خواستم پیشنهاد کنم اگر نمایندگان موافقت داشته باشند قرائت پیشنهادها را به جلسه بعد موکول کنیم (صحیح است(.

۷- اعلام و اصول سه فقره لایحه قانونی اصلاحی از مجلس سنا

رئیس- لوایحی از مجلس سنا رسیده است برای اطلاع مجلس قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

عطف به مرقومه شماره ۳۸۶۵- ۱۷/۲/۱۳۴۳ در خصوص تصویب‌نامه شماره ۲۲۸۴- ۱۵/۲/۱۳۴۳ راجع به ۵۰% تخفیف حق انبارداری لوازم لوله‌کشی زاهدان اشعار می‌دارد:

چون تصویب‌نامه شماره ۶۸۷۶- ۱۵ ر ۵ ر ۱۳۴۲ که ضمن لایحه شماره ۳۸۷۶- ۵/۱۰/۱۳۴۲ در جلسه روز پنج‌شنبه پنجم دی ماه ۱۳۴۲ تقدیم آن مجلس محترم شده و مربوط به معافیت انبارداری لوازم لوله کشی زاهدان می‌باشد در جلسه روز دوشنبه ۱۸/۸/۱۳۴۳ به تصویب مجلس سنا و در جلسه روز یکشنبه ۲۴/۸/۱۳۴۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و ذیل شماره ۲۰۳۸۶۰- ۳۰/۸/۱۳۴۳ از طرف آن مجلس محترم به دولت ابلاغ شده است دیگر تصویب لایحه معافیت ۵۰% حق انبارداری مزبور مورد نداشته است و طبق تصمیم متخذه در کمیسیون شماره ۵ مراتب به استحضار جنابعالی رسید.

رئیس مجلس سنا مهندس شریف امامی‏

رئیس- به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

گزارش کمیسیون شماره ۳ در خصوص لایحه شماره ۷۵۴۴۵- ۱۰/۱۰/۴۳ دولت راجع به ثبت املاک در مناطق عشایری که ضمن مرقومه شماره ۵۴۴۵/ ۱۵۸ ل ق- ۱۲/۴/۱۳۴۴ از آن مجلس محترم به مجلس سنا ارسال شده بود در جلسه

روز دوشنبه چهارم بهمن ماه ۱۳۴۴ مطرح و مورد شور واقع و به تصویب مجلس سنا رسید.

اینک لایحه قانونی مزبور که اصلاح شده برای تصویب مجدد به پیوست ارسال می‌شود.

رئیس مجلس سنا مهندس شریف امامی‏

رئیس- اصلاحات به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود تا نظر کمیسیون‌ها بعداً مجلس مطرح شود.

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

گزارش کمیسیون شماره ۴ در خصوص لایحه شماره ۱۴۸۵۳- ۵/۴/۱۳۴۴ راجع به تأدیه فوق‌العاده افسران و افراد پلیس راه که ضمن مرقومه شماره ۳۱۲۷۱/ ۵۲۹ ل ق ۲۲/۹/۱۳۴۴ از آن مجلس محترم به مجلس سنا ارسال شده بود در جلسه روز دوشنبه چهرم بهمن ماه ۱۳۴۴ مطرح و مورد شور واقع و به تصویب مجلس سنا رسید. اینک لایحه قانونی مزبور به پیوست ارسال می‌گردد.

رئیس مجلس سنا مهندس شریف امامی‏

رئیس- رأی نهایی نسبت به این لایحه که با ورقه خواهدبود در جلسه آینده گرفته خواهد شد.

۸- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد ختم جلسه.

رئیس- دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

دستور جلسه ۲۳۵

روز سه‌شنبه ۱۲/۱۱/۱۳۴۴

۱- گزارش شور دوم لایحه سازمان نقشه‌برداری کشور. شماره چاپ ۱۶۷۶.

۲- گزارش شور اول تشکیل شرکت هواپیمایی ملی ایران شماره چاپ ۱۶۷۷.

رئیس- با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه خواهد بود.

(چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- مهندس عبدالله ریاضی‏

سؤال

۱۰/۱۱/۱۳۴۴

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

محترماً خواهشمند است به وزیر محترم بهداری اطلاع دهند که برای پاسخ به سؤال زیر در مجلس شورای ملی حاضر شوند.

سؤال: توضیح داده شود کلینیک‌هایی که اخیراً در تهران افتتاح و مشغول کار هستند با چه سازمانی تشکیل و تابع چه مقرراتی می‌باشند.

با تقدیم احترام- ملک‌زاده آملی‏