مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۳۴ نشست ۲۰۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۸
جلسه: ۲۰۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه دهم بهمنماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱-طرح صورتمجلس
۲- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجعبه تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه
۳- اعلام تصویب صورتمجلس
۴- بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه و ارجاع به مجلس سنا
۵- طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آقای گدار و ارجاع به مجلس سنا
۶- تعیین دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اردلان (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورتمجلس
نایبرئیس- اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین بااجازه- آقایان: خزیمهعلم، محمودی، دکتر جزایری، محمود ذوالفقاری، بزرگ ابراهیمی، یارافشار، سلطانمراد بختیار، معینزاده، احمد صفایی، دکتر سعید حکمت، پیراسته، اورنگ، جلیلی، مکرم، سلطانی، فرود، دولتشاهی، مصطفی ذوالفقاری.
غایبین بیاجازه- آقایان: اریه، مهندس شاهرخشاهی، قوامی، امیرتیمور.
دیرآمدگان و زودرفتهگان بااجازه- آقایان: فرید اراکی، غضفنری، دکتر افشار، مهندس جفرودی، جلیلوند، عبدالرحمن فرامرزی، صدقی، حمیدیه، ارباب، قناتآبادی، کاشانیان، میراشرافی، شوشتری، حائریزاده، نراقی، پورسرتیپ، شیبانی، صارمی.
دیرآمدگان و زودرفتهگان بیاجازه- آقایان: دکتر جفرودی، سنندجی، گیو، مهندس ظفر.
نایبرئیس- نسبت به صورتجلسه قبل نظری نیست؟ (اظهاری نشد) تصویب صورتمجلس بعد از حصول اکثریت اعلام میشود اگر آقایان موافقت بفرمایید چون جلسه دیر تشکیل شده است وارد دستور بشویم (صحیح است) عبدالرحمن فرامرزی- خیلی هم صحیح نیست).
۲- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه
نایبرئیس- گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون اقتصاد ملی به مجلس شورای ملی.
کمیسیون اقتصاد ملی در جلسه ۳۰ دی ماه ۳۴ با حضور آقای وزیر صنایع و معادن و لایحه شماره ۹۷۹۷ دولت راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه بازرگانی صنایع و معادن را برای شور دوم مطرح و پیشنهادات آقایان نمایندگان رسیدگی و چند فقره از پیشنهادات با اصلاحاتی تصویب و اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده واحده- وزارت اقتصاد ملی که فعلاً موجود است به دو وزارتخانه ذیل تفکیک میشود:
۱- وزارت بازرگانی.
۲- وزارت صنایع و معادن.
تبصره ۱- سازمان صنایع کشور و بودجه آن ضمیمه وزارت صنایع و معادن میشود.
تبصره ۲- وزارت صنایع و معادن مکلف است به تدریج که مهیّا برای اداره امور صنایع و معادن گردید ترتیب انتقال آنها را از سازمان برنامه و دستگاههای دیگر دولتی به وزارت صنایع و معادن بدهد.
تبصره ۳- وزارتین بازرگانی و صنایع و معادن مکلف هستند در ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون نقشه و برنامه عمومی کار خود را تهیه و تسلیم کمیسیون اقتصاد مجلسین نماید.
تبصره ۴- وزارت صنایع و معادن مکلف است موجبات تأسیس اطاق صنایع و معادن را طبق آییننامهای که به تصویب کمیسیون اقتصاد مجلسین میرسد فراهم نماید.
تبصره ۵- تفکیک وزارتخانههای مزبور و ترتیب دادن تشکیلات آن با رعایت به قانون بودجه سال ۳۴ نباید مستلزم استخدام جدید و یا هزینه تازهای اضافه بر اعتبارات مصوب فعلی گردد.
تبصره ۶- دولت مکلف است ظرف شش ماه با مطالعات کافی و بررسیهای لازمه نقشه و سیاست اقتصادی خود را تهیه و برای تصویب مجلسین تقدیم دارد.
تبصره ۷- دولت مکلف است قانون تشکیلات هر دو وزارتخانه را ظرف یک سال به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.
تبصره ۸- وزارت صنایع و معادن مکلف است ظرف شش ماه قانون تنظیم امور حرفهای را به مجلسین پیشنهاد نماید.
مخبرکمیسیون اقتصاد ملی- محمدرضا خرازی
نایبرئیس- آقای داراب بفرمایید.
داراب- در عرایض چندی پیش بنده راجع به تشویق صنایع سوءتعبیری رخ
داده بود حقیقت امر این است که وضع فعلی اقتصاد کشور ما بدون تردید (دکتر عدل- مثل پارسال است) اقتصاد کشاورزی است ولی اقتصاد کشاورزی عقبمانده که راندمان آن بسیار ناچیز است. جای تردید نیست که کوششهای زیادی میباید بشود برای بالا بردن سطح کشاورزی و قوه تولیدی آن و از این عقبماندگی خارج شود. این یکی از بدیهیات اقتصاد ماست که جای هیچگونه تردید ندارد. مسئله بر سر اقتصاد کشاورزی یا اقتصاد صنعتی نیست مسئله بر سر این است که آیا ما باید همیشه فقط تهیهکننده مواد خام برای دیگران باشیم. آیا ما باید همیشه مصنوعاتی را که از مواد خام وطنمان تهیه میشود و با پرداخت مجدد قیمت آن به اضافه دستمزد کارگران و سود خارجیان و سایر هزینههای متعلقه مجدداً وارد کشور کنیم من خیال میکنم هیچ وطنپرستی نمیتواند با چنین وضعی راضی باشد من نمیخواهم در اینجا خارج از مبحث اقتصادی شده وارد اثرات سیاسی آن بشوم همینقدر توجه آقایان را به این اصل مسلم جلب میکنم که توانایی اقتصادی هر کشوری موجب قدرت مادی و سیاسی آن میشود.
غوغای نفت شاید به اندازه کافی به ملت ما در این مقال درس عبرت داده باشد. راجع به عواید نفتمان چیزها گفتهاند از قبیل طلای سیاه- بلای نفت و غیره. ولی یک نکته همیشه فراموش میشود و آن این است که هر حسنی برای درآمد نفت قائل شوند یک سوءاثر اجتماعی و اقتصادی آن را نباید از نظر دور داشت و آن این است که چون ملت ما از چاههای نفت درآمدی بدون زحمت به دست میآورد و برای ارضای حوائج خود کم و بیش همیشه ارز در اختیار داشت لذا مانند انگلستان یا آلمان یا ژاپن ضرورت توسعه و ترمیم قوه مولده اقتصاد خود را احساس نمینمودیم و بهالطبع به اصطلاح تنبل و قانع بار آمدهایم و فرضاً اگر درآمد نفت در اختیار ما نبود به حکم ضرورت برای ارضای حوائج خود دنبال ترقی و توسعه کشاورزی و صنعت ملی خود میرفتیم.
من یقین دارم با ثروت بیکرانی که در قعر زمین وطن ما نهفته و استعداد سرشاری که خداوند به ملت عزیز ما عطا فرموده یکی از مترقیترین ممالک جهان محسوب میشویم.
آقایان خوب توجه فرمایید امروز بیش از نصف حوائج ملی ما از نخ و سوزن گرفته تا ماشینهای عظیمالجثه کارخانهجات موجود از درآمد نفت تأمین میشود نه از فعالیت اقتصادی ملت ما.
آقایان آیا وقت آن نرسیده است که فکر کنیم روزی خواهد رسید که ما یا به علت توسعه و نفوذ در صنایع جهان و یا بعلت اتمام ذخیره چاههای نفت کشور از درآمد نفت محروم شویم. آن وقت تکلیف ما چیست؟
این یک مسئله نیست که بتوان آن را در یک دوره یا دو دوره برنامه هفتساله حل نمود. آیا دولتهای وقت هیچوقت در این فکر بودهاند؟ متأسفانه باید گفت که این قانون برنامه به هیچوجه جواب این مسائل حیاتی ملت ایران را نمیدهد بدین جهت است که من همیشه میگویم قانون برنامه هدف حیاتی ندارد.
آقایان از ۵۲ هزار میلیون ریال پیشبینی شده برای به اصطلاح عمران کشور در ظرف ۷ سال آتیه فقط ۷ هزار میلیون ریال برای اقتصاد صنعتی کشور در نظر گرفته شده است. ظاهراً صنایع را آپاندیس و یک چیز غیرضروری در اقتصاد ملی ما تشخیص دادهاند. و اگر امروز شبحی هم از صنایع در این سرزمین دیده میشود بقیهالسیف سیاست و برنامه اقتصادی مدبّرانه و وطنپرستانه شاه فقید میباشد. عرض کردم شبحی زیرا متأسفانه رفتهرفته در نتیجه عدم سیاست اقتصادی از آن دستگاه صنعتی که روزی مایه امید تمام وطنپرستان بود چیزی جز یک مشت آهن قراضه نماند و کلیه مؤسسات صنعتی ملی ما یکی بعد از دیگری اعم از ملی و دولتی به طرف انحطاط ورشکستگی رفتند. من برای این به عنوان مخالف اسمنویسی کردم که سیاست صنعتی و به طور کلی سیاست اقتصادی دولت را تنقید کنم و تذکّر بدهم که وقت آن رسیده است که با سرعت هر چه تمامتر شالوده یک سیاست مترقی صنعت ملی ریخته شود. ما دارای اکثر انرژی درصدد توسعه این عوامل برآییم که در قدم اول معادن است. در قدم اول باید آنچه داریم ترمیم کنیم یعنی نگذاریم به کلی از بین برود. این نکته را میخواهم مخصوصاً در اینجا تذکّر بدهم که فعلاً در وهله اول باید هدف سیاست صنعتی ما تقویت صنایعی باشد که متکی به کشاورزی است و موجب تشویق و رونق کشاورزی خواهد شد. باید با عزم راسخ صنایع ملی ما را در حال و آتیه از گزند رقابتهای خارجی مصون نگهداشت. باید از طریق دادن اعتبارات و وضع تعرفههای مناسب و وضع مقررات مالی وسائل تشویق و توسعه صنایع را فراهم نمود.
البته با حمایت از صنایع باید نظارتی هم در کار باشد تا جامعه دست بسته تسلیم سودپرستی ارباب صنایع نگردد.
در موضوع جلب سرمایههای خارجی نیز من معتقدم باید حداکثر استفاده از سرمایههای صنعتی کشور بشود به نحوی که سرمایههای خارجی باعث تشویق و تقویت صنایع ما گردد نه رقیب پرزور آن. البته تمام این نکات در صورتی که مورد قبول دولت واقع گردد محتاج داشتن نقشه طویلالمدت است که هدف اساسی آن احیای اقتصاد صنعتی کشور باشد.
باز هم تکرار میکنم که این هدف نباید به ضرر کشاورزی تمام شود بلکه باید همقدم با توسعه و ترقّی کشاورزی باشد اینجا است که میخواهم شاید برخلاف آمال دوست عزیزم آقای فروهر بگویم ای کاش ایشان لااقل ده سال در این وزارتخانه بمانند تا افتخار صنعتی کردن وطنمان نصیب ایشان گردد زیرا بدون تملق در اینجا میگویم آقای فروهر چه از لحاظ فضل و دانش و چه از لحاظ هوش فوقالعاده و چه از نظر توانایی و اراده و بالاخره از نظر عشق به وطن دارای آنچنان صفاتی است که تحت رهبری مدبّرانه شاهنشاه مترقّی ما به طور یقین این هدف را عملی خواهد کرد من میخواهم چند کلمهای راجع به تنظیم امور حرفهای عرض کنم. آقایان هر کدام از ما در زندگی روزانه دچار گرفتاریهایی شدهایم و هر روز هم میشویم. هر کدام از ما شاید توی خانه مان به تعمیر رادیو و یا فریجیدر یا سیمکشی و غیره احتیاج داشته باشیم که هر روز مراجعه میکنیم به متخصص ملاک تشخیص اینکه فلانشخص متخصص است و از عهده وعدههایی که در تابلویش میدهد برخواهد آمد یا نه هیچ نوع تضمینی در دست نیست. به صرف اینکه روی تابلو نوشته است من متخصص رادیوسازی هستم یا اتومبیلسازی هستم یا فریجیدرسازی هستم یا خیاط هستم یا متخصص فلان هستم شما به او مراجعه میکنید و انتظار دارید که تعمیر بکند ولی چه بسا اتفاق میافتد اجناس شما را که برای تعمیر به او دادید بدتر از اول میکند و به شما تسلیم میکند و بعد از مخارج زیادی بالاخره صرفنظر میکنید از اصل موضوع این است که بایستی یک نظمی در روابط بین استادکاران حرفهٔ و مردم وجود داشته باشد در تمام دنیا یک همچون نظمی وجود دارد و هیچکس نمیتواند بدون داشتن یک اجازهنامهای، یک گواهینامهای چنین دکانی باز کند بنام صاحب حرفه البته چون وسائل امتحان در دنیا زیاد است البته در دنیای غرب زیاد است بنابراین تحصیل چنان تصدیقی برای آنها آسان است ولی در ایران شاید مشکلتر باشد.
نایبرئیس- آقای داراب در اطراف موضوع صحبت بفرمایید.
داراب- در اصل موضوع بنده صحبت میکنم. موضوع تشخیص حرفه است که عرض میکنم در ایران شاید تشخیص آن مشکل باشد. بنابراین راههایی میتوان پیدا کرد که اولاً آن تصدیق را پس از امتحانات در مدارس حرفهای بدهند یا اینکه اتحادیههای صنعتی و حرفهای امتحان بکنند صاحبحِرَف را و تصدیق به آنها بدهند تا جامعه از خرابکاری صاحبان حرف که واجد شرایط نیستند مصون بمانند و بنده در کمیسیون اقتصاد یک همچون تبصرهای را پیشنهاد کردم که امیدوارم با موافقت آقایان این پیشنهاد که به نفع جامعه است تصویب بشود.(مهندس اردبیلی- احسنت آقای داراب).
نایبرئیس- آقای صدرزاده بفرمایید.
صدرزاده- عواملی که اقتصاد یک مملکت را تشکیل میدهد سه چیز است فلاحت و صنایع و تجارت است. ایران به مناسبت یک سابقه بسیار زیاد و طولانی که در امر فلاحت دارد در زندگی اقتصادی او در گذشته و حال و آینده مسئله فلاحت یک نقش بزرگی را ایفا میکند ولی راجع به صناعت مخصوصاً صنایع جدید پیشرفتی که منظور هست هنوز پیدا نکرده والبته عامل سوم که تجارت باشد از تجارت وسیله مبادله صنایع و مواد اولیه است تا مواد ... چه از لحاظ فلاحت و چه از لحاظ صناعت به وجود نیاید بازرگانی رونقی نخواهد داشت. زیرا بازرگانی عبارت از مبادله آن کالاهای است. در ایران یک وزارتخانه یا یک ادارهای که تأسیس میشود غالباً مردم نسبت به آن اظهار نگرانی میکنند برای اینکه در این تأسیسات اینطور احساس میکنند که یک مخارجی بر بودجه مملکت تحمیل میشود و چون اسباب بطوء جریان کارها میشود یعنی یک کاری که درگذشته ممکن بود با مراجعه به دو اداره انجام بکنند وقتی یک اداره دیگر تأسیس میشود تصور میکند که آن کار باید سه مرحله را طی کند و اسباب تأخیر کار میشود و به علاوه وزارتخانههایی که جدیداً تأسیس میشودو مخارجی که برای تأسیس به کار میرود باید متناسب با حجم کاری باشد که انجام میدهد. آقایان ملاحظه بفرمایید وزارت کشاورزی در حدود ۲۶ میلیون بودجه دارد که بیست میلیون آن صرف حقوق میشود و فقط ۶ میلیون آن به مصرف کارهای زراعتی میرسد و به همین مناسبت است که ملاحظه میفرمایید آن کارهایی که مربوط به ازدیاد تولیدات کشاورزی است در مملکت پیشرفت زیادی پیدا نکرده. مخصوصاً راجع به دفع آفات بنده خوب در نظر دارم که در یک ماه قبل به معیت جناب آقای دهقان برای دفع آفت سِن به وزارت کشاورزی مراجعه کردیم، معلوم شد که وزارت کشاورزی بودجهای ندارد برای تهیه گرد دِ، دِ، تِ و آقای وزیر کشاورزی با کمال حسننیت نامهای نوشت به وزارت بهداری و تقاضا کرد که برای دفع آفت سِن مقداری گرد د، د، ت به عنوان قرض به کشاورزی بدهند جهت مبارزه در بنادر خلیجفارس آقای وزیر بهداری هم موافقت کردند و نوشتند ولی مأمورین زیردست ایشان ندادند و گفتند ما برای مبارزه با مالاریا داریم ملاحظه بفرمایید اگر اعتبارات کافی تهیه میشد و در اختیار وزارتخانهها بود فلسفه نداشت که در موقع بروز
آفت سن و مرض در موقع لزوم به اندازه کافی گرد د، د، ت نداشته باشند در سال گذشته وسایل سمپاش نبود و امسال تهیه شده ولی در مقابل گرد د، د، ت نیست، بنده در موقعی که این قانون تفکیک وزارتخانه اقتصاد به مجلس شورای ملی آمد قدری تردید داشتم برای اینکه حجم کار صنایع و معادن آنقدر نمیشود که اقتضا کند یک وزارتخانهای برای این کار تأسیس شود ولی بعد که گزارش کمیسیون برنامه در کمیسیون مورد رسیدگی واقع شد، در آنجا دیدم تقریباً دههزار و پانصد و شصت میلیون ریال اعم از برنامههای فوری و برنامههایی که باید در ظرف ۷ سال اجرا بشود مربوط به قسمت صنایع و معادن است اطمینان حاصل کردم و لازم دانستم که این وزارتخانه تفکیک شود به دو وزارتخانه تا وزارت صنایع بتواند کارهای صنعتی را رهبری کند و موجبات توسعه صناعت و اکتشاف معادن را فراهم نماید در قسمت صنایع، به نظر بنده اول باید صنایع موجود را حمایت و تقویت کرد و آنها را توسعه داد این کار در قدم اول باید بشود یعنی باید وزارت صنایع این قسمت را هدف و برنامه اولیه خود قرار بدهد زیرا چه دولت و چه افراد مملکت در گذشته وجوه زیادی برای ایجاد این صنایع صرف کردهاند تا اینها فراهم شده از صنایعی که الان ما موجود داریم نساجی و قند که اهم آنها است متکی به فلاحت است، یعنی وقتی که این صنایع توسعه پیدا کند فوائد زیادی خواهد داشت و ما را بینیاز میکند از وارد کردن قند و شکر و منسوجات از خارج از کشور و عده زیادتری از افراد کشور به این کارها اشتغال پیدا میکنند از این راه و اعاشه میکنند توجه به این کارخانهجات و توسعه آنها سبب خواهد شد به اینکه از آوردن کارخانههای جدید تا حدّی بینیاز بشویم و در عین حال برای مملکت هم صرفه بیشتری خواهد داشت برای اینکه یک کارخانه نساجی که الان موجود است اگر از او برای دستگاههای پارچهبافی استفاده بشود بدون اینکه مخارج پرسنلی او خیلی زیاد بشود میتواند به مقدار زیادتری از حیث منسوجات به مملکت کمک بکند مخصوصاً من به جناب آقای وزیر صنایع یادآوری میکنم که کارخانههای شیراز و اصفهان و کارخانههای بوشهر الان احتیاج دارند به دستگاههای پارچهبافی که اگر این دستگاههای پارچهبافی به آنها داده شود یعنی کمک بشود و تهیه کنند به منسوجات مملکت بسیار کمک خواهد شد و از حیث مقدار افزوده میگردد و حتی میرسد به مرحلهای که کشور را از منسوجات خارجی به کلی بینیاز میکند پس باید در درجه اول این کارخانهجات را تقویت کنید و صنایع داخلی موجود را کمک کنید و در مرحله دوم در فکر ایجاد صنایع جدید باشد دیشب در روزنامه اطلاعات و کیهان خبری خواندم که بنابر تأکیدی که از طرف شاهنشاه معظم شده است قرار شده است که به کارخانههای نساجی و کارخانههای موجود دیگر کمک بشود ولی دو راه برای اجرای این منظور در نظرگرفتهاند که به نظر بنده موجب تأخیر کار است یکی راجع به دادن قرض به کارخانهجات شرایطی در نظر گرفتهاند که برای وصول به این مقصود شرایط آن بسیار مشکل است که کارخانهها موفق بشوند کمک از دولت دریافت دارند از قبیل اینکه وثیقه غیرمنقول بدهند در حدود دوبرابر مبلغی که میخواهند استقراض کنند. البته بنده این نکته را معتقد هستم و ایمان قطعی دارم که باید آنچه که به کارخانهجات کمک میشود مراقبت بشود که حتی یک دینار آن تلف نشود و بعد از مدتی به خزانه مملکت برگردد اما این کمک را باید هر چه زودتر بکنند و مراقبتی که میشود این باشد که کارخانهجات بعد از اینکه موفق شدند، عملیات خود را توسعه بدهند، محصولات خود را زیادتر بکنند و یک نرخ عادلانهای به مصرفکننده بدهند و اجحافی نسبت به مصرفکننده نشود بیشتر اهتمام دولت باید روی این موضوع باشد نکته دیگری که باز در روزنامه اطلاعات و کیهان خواندم این بود که یک دستههایی را معین بکنند که آنها بروند بررسی کنند و ببینند که کارخانهجات چه چیزهایی احتیاج دارند من این قسمت را تعجب میکنم برای اینکه از سال ۲۶ ما همیشه در مجلس میشنویم در وزارتخانهها میشونیم که صاحبان کارخانهها دست مساعدت به سوی دولت دراز کرده حوائج خودشان را گفتهاند بررسیهای زیاد شده است و در وزارت اقتصاد ملی و بانک ملی ایران و سایر وزارتخانهها سوابق این کار موجود است من تصور میکنم که اگر یک مراجعهای به سوابق موجود بشود دیگر از اعزام هیئتها به شهرستانها تا حدی بینیاز میشوید و روی همان سوابق موجود مطالعه بکنید ببینید هر کارخانهای که احتیاج به مساعدت دارد نسبت به او مساعدت را مبذول بکنید مساعدت این است که این کارخانهجات یک وسایل فنی میخواهند قسمتهای پارچهبافی میخواهند یا کارخانههای قند و سیمان وسایل ازدیاد تولید میخواهند آنها هم حاضرند کمکی که میشود به اقساط بپردازند فقط تقاضای آنها این است که دولت آنها را تضمین کند و متدرجاً همانطور که اقساط لوازم خریداری را به فروشندگان میدهد آنها هم به دولت تسلیم کنند و به علاوه بعد از اینکه محصولات کارخانه توسعه پیدا کرد خود بهترین دلیل است برای اینکه کارخانه عایداتش زیادتر خواهد شد بنابراین خواهد توانست هر قرضی را که از دولت میکند بپردازد، انتظار من این است که آقای وزیر صنایع اولین برنامه کار خود را این قرار بدهند که دولت صنایع موجود اعم از آنچه مربوط به دولت است و اعم از اینکه مربوط به شرکتها واعم از اینکه مربوط به افراد است تقویت کند که توسعه پیدا بکند و کشور را از مایحتاج منسوجات و مصنوعات خارجی بینیاز بکند. اما راجع به معادن، باید عرض کنم که پیشرفت خیلی زیادی تاکنون نشده همینطور که جناب آقای داراب فرمودند البته آمال این است که ایران علاوه بر اینکه یک کشور فلاحتی است به مناسبت مواهب الهی که در زیر خاک آن نهفته است میتواند یک کشور صنعتی بشود و گذشته از صنایع سبک صنایع سنگین را هم تهیه کند ولی البته این کار هم وقت زیادی لازم دارد و هم مخارج گزافی میخواهد و هم احتیاج به متخصصین فنی دارد تا آنجا که بنده از یک نفر از متخصصین کسب اطلاع کردم در زمان اعلیحضرت فقید در حدود ۳۰ تا ۳۴ نفر از جوانان این مملکت به اروپا اعزام شدهاند و در رشته معادن تحصیلات دارند که شاید آقای مهندس اصفیاء و چند نفر دیگر که الان در سازمان برنامه و وزارت اقتصاد ملی هستند از همان هیئتی باشند که برای تخصص این رشته به اروپا رفتهاند ولی در طی این مدت استفاده زیادی از وجود آنها نشده است برای اینکه کار مورد استفاده آنها نبوده است و چه بسا اغلب این آقایان که تحصیلاتشان در رشته معادن بوده است الان یا کار آزاد میکنند یا در وزارتخانههای کارهای دیگری غیر از رشته تخصصی خودشان انجام میدهند، بنابراین لازم است که وزارت صنایع در قدم اول این عده از مهندسین و متخصصین معادن را مورد استفاده قرار بدهد. در مسئله معدن البته در قدم اول باید مواد اولیه را در نظر گرفت و اگر هم میخواهیم صادر کنیم تا حالا که نمیتوانستیم آنها را به صورت مواد صنعتی بیرون بفرستیم. به نظر من برخلاف نظر جناب آقای داراب هیچ مانعی ندارد مواد معدنی را همانطور که الان هم یک نوع صادراتی از ایران به خارج دارد به صورت مواد اولیه تا مدتی صادر کنیم. لایحه صنایع و معادن از همان لوایحی است که تا ۲۵ اسفند تقاضا شده است اجرا بشود ولی در مجلس سنا آن لایحه تصویب شده است و به مجلس شورای ملی آمده است و ظاهراً در کمیسیون اقتصاد هم بررسی شده است و الان در کمیسیون دارایی است (خرازی- در کمیسیون دارایی تمام شد) شاید در کمیسیون دارایی هم تمام شده است و این قانون مفیدی است و نحوه عمل وزارت صنایع را در قسمت معادن روشن میسازد جناب آقای وزیر صنایع در اینجا یک نکتهای هست که باید تذکّر بدهم و چون جنابعالی سابقهای در سازمان برنامه داشتهاید به این نکته توجه کامل خواهید فرمود و آن این است که راجع به معدن دو مرحله است:
مرحله اول اکتشاف است و مرحله ثانی استخراج است. مرحله اکتشاف هم متخصص لازم دارد. متخصص فنی و هم باید مخارج زیادتری صرف بشود تا برسد به مرحله استخراج در این قانون پیشبینی شده است اشخاصی که معادن را اکتشاف میکنند میتوانند به نام خود ثبت کنند و وقتی به مرحله استخراج رسید خواه خودشان استخراج کنند یا دیگری یک بهرهای از عوائد بابت حقالکشف به آنها داده شود البته آن قانون بسیار خوب و به جای خود درست است و اما در آن قانون باید یک مطالبی را هم مورد توجه قرار بدهیم و آن این است که کسی که اکتشاف میکند البته کسی که دارای اطلاعات فنی است، این اشخاص آنقدر توانایی مالی شخصاً ندارند که بروند دنبال اکتشاف معدن. چون در اکتشاف معدن کاوش آنها همیشه به نتیجه مطلوب اصابت نمیکند ممکن است ضمن کاوشهایی که میکنند پنج، شش کاوش مفید و مؤثر واقع بشود و بسیاری از کاوشهای آنها به نتیجه نرسد ولی در هر حال مستلزم خرج است و از آن طرف هم چون کار کاوش معدن در ایران سابقه خیلی زیاد ندارد و هنوز رغبت عمومی نسبت به آن پیدا نشده است که به اینها یک وجوهی بپردازند برای کشف و اگر ضرری متوجه میشود تحمل کنند مقتضی است که دولت در این خصوص یک راهی بیندیشد و از وجود متخصصین فنی استفاده کند در طریق اکتشاف و بعد از اینکه اکتشاف به عمل آمد در نقاطی که معلوم شد مواد معدنی موجود است و بهرهبرداری از آن برای کشور مفید است آنها را مورد استفاده قرار بدهد و مخارجی که در کار اکتشاف قبلاً کرده است از محل استخراج بردارد تا ضرری به دولت وارد نیامده باشد و هم مسئله اکتشاف صورت عملی به خود گرفته باشد. جناب آقای داراب یک نکتهای فرمودند که من لازم میدانم این نکته را جواب بدهم و آن این است که فرمودند که به مناسبت وجوه نفت ملت ایران کمی تنبل و قانع بار آمده (عبدالرحمن فرامرزی- ملت ایران از نفت چه استفادهای برده که تنبل بار بیاید) من بسیار با این حرف مخالفم این یکی و ثانیاً ما احتیاجات زیادی داریم که باید از دسترنج خود حوائج مملکت را فراهم بسازیم و ملت ایران در طریقی که وارد شد یعنی هیئت حاکمه او را رهبری کرده باشد لیاقت و استعداد و هوش از خود ابراز میکند من امیدوارم در این مسئله صنایع و معادن که الان میخواهد وارد یک مرحله مطمئنتری بشود از لحاظ مملکت بیش از پیش کارگران و اشخاصی که اطلاعات فنی و حرفهای دارند استعداد و لیاقت و هوش خود را ابراز بکنند تا حتی جناب آقای داراب هم به این مسئله ایمان پیدا کنند که تمام افراد ایران هر کدام در رشته مخصوص خود دارای استعداد و لیاقت سرشار میباشند. یکی از نکاتی که تفکیک
وزارت اقتصاد ملی را لازم میشمارد همین مسئله برنامه است که از تصویب مجلس گذشته است و به طوری که عرض کردم ده هزار و پانصد و شصت ونه میلیون ریال باید صرف کارهای فنی و معدنی بشود که یکی از آنها ایجاد ۴ شهر صنعتی در کرج و سه نقطه دیگر میباشد و دیگری مربوط به توسعه کارهای مربوط به کارخانهجات قند و سیمان میباشد البته این کارخانهجات وقتی که میخواهد به وجود آید باید کارهای آن به وسیله وزارت صنایع ملی انجام بشود و بعد از اینکه به وجود آمد باید یک دستگاه مهیایی باشد چنانچه در گزارش کمیسیون برنامه قید شده است دستگاههای به وجود آمده باید به وسیله وزارت صنایع نگاهداری و مراقبت بشود و اینجا است که میتوان موجودیت وزارت صنایع و معادن را به طور لزوم تصدیق کرد، اما در بدایت امر یک نگرانی بود که شاید تأسیس این وزارتخانه قبل از اینکه آثاری از آن به وجود بیاید مستلزم یک خرج برای مملکت بوده باشد به خوبی به خاطر دارم جناب آقای ناصر ذوالفقاری معاون محترم نخستوزیر در اینجا از پشت تریبون فرمودند که ما در حال حاضر هیچچیز بر بودجه مملکت نخواهیم افزود مضافاً به اینکه در کمیسیونهای مربوطه این نکتهای را که ایشان بیان فرمودند ضمن تبصرهای به گزارش افزودهاند که هیچچیز بر بودجه مملکت در حال حاضر اضافه نخواهد شد و مثل سابق به مأخذ بودجه سال ۱۳۳۴ خواهد بود البته بعد از اینکه حجم کار زیادتر شد صنایع هم توسعه پیدا کرد معادن اکتشاف و استخراج شد هیچ ضرری ندارد که از لحاظ جلب متخصص و از لحاض مخارجی که پیدا میکند بودجه آن وزارتخانه هم زیادتر بشود مطلب دومی که بنده در موقعی که گزارش برنامه هم مطرح بود عرض کردم مسئله هماهنگی وزارتخانهها است البته در مجلس سنا هم راجع به این موضوع یک مذاکراتی شده است این یک مطلبی است که ما اخیراً بیشتر به آن توجه کردهایم برای اینکه دیدیم همه وزرا با اینکه حسننیت دارند ولی با وجود حسننیت آنها کاری از پیش نمیرود بنده یکی از آن اشخاصی هستم که این عدم پیشرفت را در این درجهای که میل داریم کارها پیش برود ناشی از عدمهماهنگی این سازمانها میدانم یک کار در یک وزارتخانهای میگذرد در وزارتخانه دیگر ممکن است طرز دیگری تفکر داشته باشند و اجرای آن را به تعویق بیندازند در صورتی که اگر این سازمانها همآهنگی داشته باشند هم کار به خوبی میگذرد هم به سرعت الان وزارت صنایع با چند وزارتخانه میبایستی همآهنگی داشته باشد تا آن منظوری را که دولت از تأسیس وزارت صنایع در نظر گرفته است بتواند عملی کند اول همکاری با وزارت بازرگانی دوم همکاری با وزارت کشاورزی و سوم از آن بالاتر همکاری با سازمان برنامه و همکاری سازمان برنامه با این وزارتخانه چون بیشتر کارهای سازمان برنامه امروز در یک وضعی هست که با وزارت صنایع ارتباط مستقیم پیدا خواهدکرد لازمتر است و خوشبختانه جناب آقای فروهر وزیر کنونی صنایع خود سابقه طولانی ممتدی در سازمان برنامه دارند و امیدواریم که از تجربیاتی که در این راه اندوختهاند در پیشرفت کار صنایع مملکت اقدامهای مؤثر و سریعی مبذول بدارند بنده توضیحات بیشتری در این مورد داشتم و میخواستم مطالب دیگری را به عرض برسانم ولی از نظر اینکه وقت زیادتری نگرفته باشم به همین اندازه که تذکر دادم قناعت میکنم. این قانون از لحاظ کارهایی که مملکت در پیش دارد برای ترقی صنعت و برای استخراج معادن بسیار مؤثر و مفید است ولی آثار و نتایج آن موقوف به جدیت و حسننیت اشخاصی است که این وزارتخانه را اداره خواهند کرد.
نایبرئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده ولی آقای وزیر صنایع اجازه صحبت خواستهاند بفرمایید.
وزیر صنایع و معادن (فروهر)- اگر چه به قسمی که جناب آقای رئیس فرمودند کفایت مذاکرات پیشنهاد شده و شاید این به نفع وزارت صنایع و معادن بود که موضوع بیش از این مطرح نشود ولی لازم بود که مطالب بسیار مختصری را به استحضار آقایان نمایندگان محترم و مجلس شورای ملی برسانم اولاً میخواستم اینجا عرض کنم که جناب آقای داراب یک رجحانی بر بنده داشتند و آن این بود که قبلاً مجال داشتند که مطالبی را تهیه کنند و مطالعه بکند و بنده میبایستی که فوراً جواب عرض بکنم بنابراین به آن فصاحت و بلاغت نمیتوانم اینجا صحبت کنم و این برای این است که فرصت نداشتهام (عبدالرحمن فرامرزی- وزیر باید مطالعه قبلی داشته باشد) (داراب- ایشان تعارف میکنند فصاحت و بلاغت کامل دارند) از التفاتی که درباره بنده دارند تشکر میکنم بنده در امور اقتصادی ایشان را فوقالعاده وارد میدانستم ولی نمیدانستم که در قسمت مبالغه هم تخصص پیدا کردهاند در این قسمت هم فوقالعاده مبالغه فرمودند از مبالغه ایشان هم تشکر میکنم اما موضوعی که لازم است اینجا عرض کنم این بود که جناب آقای داراب در ضمن مخالفتهای خودشان بعضی مطالبی فرمودند که تصور میکنم نباید بلاجواب بماند یکی از مسائلی که گفتند این بود که چون ما یک عایدات نفتی داشتیم و داریم خلاصه قدری تنبل بار آمدیم ودر فکر آتیه نیستیم و اگر بنا بشود که ذخیرههای نفتی ما از بین برود و یا انرژی اتم جانشین انرژی حاصله از نفت بشود آن وقت تکلیف ما چه خواهد شد. خواستم به ایشان عرض کنم که عایدات نفت ما هیچوقت باعث تنبلی ملت ایران نشده است و نخواهد شد و اصولاً ملت ایران تنبل نیست و تنبل هم نخواهد بود منتهی چیزی که هست باید موجبات کارش فراهم بشود هدایت بشود آن وقت ملت ایران میتواند یک کارهای فوقالعاده عظیمی را از خودش نشان بدهد عایدات نفت و امثال و اشیا و نظایر آن نمیتواند نبوغ ملت ایران را از بین ببرد و خاطر ایشان هم کاملاً مطمئن باشد که عایدات نفت ما انشاءالله در آتیه هیچوقت فلج نخواهد شد و ذخایر نفتی ما هم فوقالعاده سرشار است و انرژی اتم هم اگر احیاناً سالیان بعد جانشین انرژی نفت به قول آقا بشود باز اهمیت نفت را در دنیا از بین نخواهد برد کما اینکه وقتی نفت در ۵۰ سال پیش وسط آمد همه به فکر آن بودند که ذغال از بین خواهد رفت و ما امروز میبینیم که مقادیر بسیار بسیار گزافی نفت در تمام نقاط دنیا استخراج میشود مقادیر بسیار گزافی هم ذغال استخراج میشود و به مصرف میرسد و مورد احتیاج اهالی در ایران و در سایر قسمتهای دنیا هست این مسئلهای بود که لازم بود اینجا تذکر بدهم تا اینکه سوءتفاهمی ایجاد نشود مضافاً به اینکه بایستی آقایان بدانند که عایدات حاصله ما از نفت هر قدر هم زیاد باشد برای رفع احتیاجات عمومی مملکت کفاف نمیدهد گفت: کفافی کی دهد این بادهها به مستی ما. البته ما بایستی اقدام بکنیم که صادرات خودمان را زیاد بکنیم و هر چقدر ممکن است هم از نظر ازدیاد صادرات و هم از نظر جلوگیری از واردات و تولید در داخله کشور بر پتانسیل انرژی خودمان بیفزاییم تا بتوانیم آن نقشههایی را که داریم کاملاً اجرا بکنیم همین لایحه سازمان برنامه را که آقایان لطفاً تصویب فرمودند اگر ملاحظه بفرمایند این یک اقدام بسیار کوچکی برای رفع تمام احتیاجات مملکت است بدیهی است که ما باید یک عوائد زیادی داشته باشیم و آن عوائد را بتوانیم به دست بیاوریم و همانطور که عرض کردم صادرات را زیادتر بکنیم و احتیاجاتمان را در خارج کم کنیم اینجا آن قسمتی است که عرض میکنم به عقیده بنده فلسفه ایجاد وزارت صنایع و سازمان برنامه را ثابت میکند یعنی به این علت است و همانطور که جناب آقای صدرزاده تذکر فرمودند مملکت ایران اگر بتواند و خواهد توانست و به طور تحقیق انجام و اجرا خواهد کرد صنعت قند و نساجی را ترقی دهد به قسمی که احتیاج داخلی ما را از هر حیث تأمین کند کمااینکه الان الساعه که بنده در حضور آقایان افتخار دارم که باشم مصرف مملکت از حیث قند توزیعی که وزارت دارایی میکند ۲۴۰ هزار تن در سال است ولی معالوصف ملاحظه میفرمایید که بازار آزاد هم وجود دارد و این حاکی از این است که مصرف قند فعلی بیش از آن چیزی است که وزارت دارایی توزیع میکند در آتیه هم به طور قطع زیادتر خواهد شد چون در نتیجه بالا رفتن سطح تمدن مملکت و احتیاجات (صدرزاده- و جمعیت) و جمعیت مصرف زیاد میشود مثال عرض میکنم در سنه ۱۳۱۸ سال اول جنگ که بنده خودم مدیر کل وزارت دارایی بودم مقدار قند و شکری که در سال در مملکت مصرف میشد ۱۲۰ هزار تن بود یعنی ماهی ده هزار تن بیشتر نمیدادیم امروز بیست هزار تن میدهیم معهذا باز هم کمبود دارند و احتیاج دارند یعنی در ظرف مدت کمتر از ۱۵ سال یا درحدود ۱۵ سال احتیاجات مصرف داخلی دو برابر شده است و به طور قطع زیادتر هم خواهد شد در صورتی که محصول قند داخلی ما امسال به طوری که پیشبینی میشود در حدود ۷۵ یا ۷۶ هزار تن بیشتر نخواهد بود این است که ما بیش از یک ثلث مصرف را تأمین نمیکنیم بلکه کمتر و باید مقادیر گزافی از خارج تهیه کنیم و در مقابل مقادیر گزافی ارز به خارج بدهیم پس اگر ما صنایع قند را تشویق بکنیم به دو نتیجه مهم میرسیم یکی اینکه موجودی ارزی را برای امور عمرانی و تولیدی میتوانیم حفظ کنیم و یکی هم اینکه ما به امر فلاحتی کشور کمک کردهایم برای اینکه صنعت قند متّکی به فلاحت است (صحیح است) و ما میتوانیم چغندرکاری را ترغیب و تشویق بکنیم بدین طریق زارع عایدی بیشتری پیدا خواهد کرد و سطح زندگیاش بهتر بالا میرود در نتیجه مالیات زیادتر میدهد پس باید صنایع قند هم همانطور که فرمودید تقویت بشود و خواهد شد و همچنین راجع به نساجی ما مقادیر بسیار گزافی به پارچه نخی احتیاج داریم ثلث آن را به زحمت در داخله فراهم میکنیم به علاوه اگر ما صنعت نساجی را تقویت نکنیم به یک اشکال دیگری برمیخوریم و آن این است: تولید محصول پنبه رو به تزاید است و بالا میرود ولکن چون هنوز مقدار پنبه ما به آن حد و اندازه نرسیده است که بتواند با تولیدات عظیمه سایر ممالک دنیا رقابت کند خواه و ناخواه قیمت پنبه را در بازارهای دنیا ما تعیین نمیکنیم اگر احیاناً قیمت پنبه در بازار دنیا یک قدری پایین بیاید آن وقت تولید پنبه ما اشکال بزرگی پیدا میکند یعنی کمتر میخرند و اگر کمتر خریدند ما مجبوریم کمتر از زارع بخریم و آن وقت یک عواقب بدتری خواهد داشت ما اگر کارخانهجات پارچهبافی و نساجی را در ایران تشویق بکنیم دیگر احتیاجی نخواهیم داشت که محصول پنبه را صادر کنیم و پارچههای نخی از خارج وارد کنیم و پنبه حاصله را خواهیم توانست در کارخانهجات خودمان تبدیل بکنیم و یک نتیجه بسیار مهمتری از قسمت ارزی عاید ما میشود و آن حفظ تولید و کار داخلی است یعنی
کارگر ما کار پیدا میکند و زارع ما اطمینان خوهد داشت که محصول او یک بازار خرید مطمئنی در مقابل دارد و این را در تأیید فرمایشات جناب آقای صدرزاده عرض میکنم و این قسمت هم در دست اقدام است اشخاص عادی هم اقدام کردهاند دولت هم در این لایحه برنامه که ملاحظه فرمودید پیشبینی کرده است و بنده چون خودم در این دو قسمت عقیده قاطع دارم و در خارج هم قبلاً با آقایان صحبت کردهام تا آن حدی که در ید قدرت بنده باشد در پیشرفت این امر خواهم کوشید راجع به سیمان هم همینطور چون در درجه اول احتیاج است چون هر چیزی که میکنیم احتیاج به ساختمان داریم (مهندس اردبیلی- در شهرستانها هم باید مورد توجه باشد) و سیمان مورد احتیاج است کمااینکه با یک کارخانهای که اخیراً به کار افتاده است کارخانه سیصد تنی شهرری آقایان ملاحظه میفرمایند که قیمت سیمان روزبروز پایین میآید (صدرزاده- شیراز هم همینطور) شیراز هم همینطور کارخانهاش بسیار کارخانه عالی است حالا در دورود هم ساخته میشود در منجیل هم ساخته میشود همانطور که به شرکت خصوصی کارخانه در شیراز به وجود آمده است دولت امیدوار است که در سایر شهرستانها سایر افراد هم این کار را بکنند ولی البته هدایت و راهنمایی خواهند شد و این هدایت و راهنمایی از طرف وزارت صنایع داده خواهد شد و توضیحات لازم به آنها داده خواهد شد برای اینکه اشکالی در ضمن عمل پیش نیاید جناب آقای داراب فرمودند که متأسفانه ما صنایع را در ایران یک نوع آپاندیس تشخیص میکنیم این موضوع را بنده قبول ندارم راست است که صنایع داخلی ایران گرفتار یک بحرانهایی شده است ولی این را باید در نظر داشته باشند در همهجای دنیا در ممالک عظیمه و ممالک صنعتی درجه اول دنیا اغلب صنایع مواجه با بحران بوده است تصدیق میفرمایید اکثر نقاط دنیا صنایعشان با بحران مواجه شده است در ایران هم یک چنین بحرانهایی پیش آمده است گذشته از اینکه وضع اقتصادی و مالی مملکت گرفتار بحران بوده است (عبدالرحمن فرامرزی- در کجا مثلاً؟) در همهجا آمریکا در سالهای ۳۱ و ۳۲ گرفتار بحران اقتصادی بود (عبدالرحمن فرامرزی- جایی که تولیدشان بیشتر از مصرفشان بود) اگر بحرانی هم ایجاد شده است آقایان میدانند دولت تا آن حدی که برایش مقدور بوده است برای نگاهداری کارخانهجات اقدام کرده است کمااینکه به کارخانهجات دولتی و کارخانهجات ملی بالاخص در اصفهان مبالغی کمک شده است قرضه داده شده است (مهندس اردبیلی- آذربایجان گرفتار بحران است) در خصوص آذربایجان هم جناب آقای امیرنصرت اسکندری تذکراتی به بنده فرمودند و بنده هم مشغول رسیدگی هستم ولی اگر جناب آقای داراب احیاناً یک کارخانهای در یک نقطهای روی عدماطلاع و روی عدماطلاع به اینکه مواد اولیهاش به او نمیرسد یا نرسد آیا قدرت و توانایی اداره را شخصاً خودش دارد یا ندارد گرفتار یک اشکالی بشود تصدیق بفرمایید که این ایراد به آن سازندگان اولیه است که دقت کافی و لازم را نکردهاند. بنده تصور میکنم که یکی از ادلهای که ایجاد وزارت صنایع را ایجاب میکند این است که این راهنماییهای لازم بشود بیخود در یک جاهایی که وسایل کار فراهم نیست نروند و سرمایهای نگذارند که بعد تولید زحمت بکنند این اقدامات خواهد شد و بالاخص دولت در نظر دارد صنایع مملکت را تقویت کند کمااینکه در همین برنامه سازمان برنامه اعتبارات گزافی برایش پیشبینی شده است حالا از نظر آقایان نمایندگان کم است بنده نمیدانم البته راجع به کشاورزی هم میبایست فکر بکند راجع به معادن هم باید فکر بکند و هم راجع به بهداشت و سایر چیزهایی که مورد احتیاج است و در درجه اول دولت نظرش حفظ صنایع و حفظ بازار داخلی است (صحیح است) آقای داراب دولت نمیخواهد چندینهزار کارگر بینان بشوند و نباید هم بشوند دولت تمام مساعی خودش را به کار میبرد که کار داخلی محفوظ بماند بنابراین کارخانهجات آپاندیسیت نبودهاند این موضوعی بود که خواستم به اطلاع آقایان برسانم از جناب آقای صدرزاده هم از صمیم قلب متشکر هستم راهنماییهای بسیار بسیار مفیدی فرمودند که بنده یادداشت کردم دستورات لازم را خواهم داد.
راجعبه معادن بنده با ایشان کاملاً موافقم متأسفانه تا به امروز اقدام سیاسی آن طوری که باید و شاید نشده است منتهی این قانونی که میگذرد، لایحه سازمان برنامه هم که از تصویب مجلس سنا بگذرد که قطعاً انشاءالله خواهد گذشت با لایحه جلب سرمایههای خارجی که ما داریم و مجلسین تصویب فرمودهاند امیدواری بسیار زیادی میرود که معادن مملکت ما به اقتصاد مملکت کمک زیادتری بکند یعنی به صادرات مادر درجه اول کمک کند و این ذوق و شوق و فکر هم ایجاد شده است بنده در این مدت کوتاهی که در وزارت صنایع هستم میبینم که به ایجاد معدن و تشکیل شرکت اکتشاف و استخراج معادن ذوقی پیدا شده و این فکر پیدا شده است وقتی که ایجاد شد خودش به جریان میافتد روی ریل میافتد بنابراین عقیده شخصی بنده قبل از اینکه بنده متصدی این شغل هم بشوم این بود که ایجاد وزارت صنایع و معادن جزو لوازم اولیه است و همانطور که فرمودند دستگاهها باید با هم هماهنگی داشته باشند و بنده از روز اولی که در وزارت صنایع رفتم به آقایان مدیران جراید عرض کردم که کار من با همکاری دقیق و مشترک با سازمان برنامه خواهد بود و جز این هم نباید باشد همینطور هم خواهد شد.
نایبرئیس- یک توضیحی آقای مخبر دارند و بعد پیشنهاد آقای نقابت راجع به کفایت مذاکرات قرائت میشود آقای خرازی بفرمایید.
داراب- بنده طبق ماده ۸۷ توضیح دارم.
نایبرئیس- در صحبت شما که تحریفی نشده است آقا راجع به کلمه تنبلی نظری دارید و صحبت میخواهید بکنید و بعد پس بگیرید.
داراب- اجازه بفرمایید بنده خودم عرض کنم.
خرازی (مخبر کمیسیون اقتصاد)- بنده آنچه که حس میکنم تمام آقایان با این لایحه موافقت دارند و زیاد هم محتاج به توضیح نیست ولی همینقدر خواستم خدمت آقایان عرض کنم که امروز دنیا دنیای اقتصاد است و جنگ بینالمللی اول و دوم را که آقایان مطالعه بفرمایند میبینند که اساس و مبنایش روی بازارهای اقتصادی بوده است که بعضی از ممالک داشتهاند فرض بفرمایید که آلمان آمده اروپا را گرفته ژاپن آمده چین را گرفته برای استفاده از این بازارها جنگ را شروع کردهاند که آنها بازارهایشان را قبضه کنند در کشور ما متأسفانه به اقتصاد که عبارت از کشاورزی، صناعت و بازرگانی باشد به هیچوجه اهمیت نمیدهند به دلیل اینکه از ۱۲۰۰ میلیون تومان بودجه کل کشور وزارت اقتصاد ملی ۵ میلیون تومان بودجه دارد خوب به عرضم توجه بفرمایید یعنی یک سیصد و هفتادم بودجه مملکت در صورتی که همهمان میدانیم اینکه هی گفته میشود اقتصاد اقتصاد در اقتصاد دو موضوع عامل اصلی است یکی موضوع تولید است و یکی موضوع توزیع است بالا بردن سطح تولیدات کشاورزی، صنعتی، معادن اینها توزیع هم لازم دارد آمریکاییها یک مثالی میزنند میگویند هر که کاشت یک برابر هر که یافت دو برابر هر که فروخت ۳ برابر منعفت میبرد در قدیم هم در زمان اعلیحضرت فقید این وزارتخانه یعنی در سال ۱۳۱۰ آمدند وزارت اقتصاد ملی را به اداره کل تجارت و اداره کل فلاحت و اداره کل صناعت تقسیم کردند، بعد در این خلال و در این ایّام طوری شد که اغلب روی نظریات وزرا یا دولتها اینها را میآمدند با هم جمع میکردند اینجا جناب آقای صدرزاده و جناب آقای وزیر صنایع و معادن فرمودند که ما یک سرمایهای داریم یعنی ۹۰۰ میلیون دلار درآمد هر ساله نفت ما را میخواهیم در ظرف ۷ سال صرف کارهای عمرانی و تولیدی و آبادی بکنیم، چند صنعت است که اگر ما یک وزارت صنایع مجهزی داشته باشیم، باید حتماً در ظرف ۵ سال اینها کامل شود و ما احتیاج نداشته باشیم به اینکه از خارج وارد بکنیم. یکی موضوع قند و شکر است، یکی موضوع صنایع پارچههای نخی است، یکی چای است. یکی هم موضوع سیمان است، اگر دستگاههایی نباشد و یک وزارتخانهای نباشد که این موضوعات را مطالعه بکند نتیجه مطلوب گرفته نمیشود بعضی میگویند که چرا و چند سال است هی کارخانهجات قند ما زیاد میشود ولی محصولش زیادتر نمیشود؟ برای این است که هر کجا کارخانه قند کار گذاشتهاند تا شعاع صد کیلومتر اطرافش از نظر حملونقل و کرایه چغندر کاری صرف نمیکند ولی اگر قبلاً مطالعه کنند و در مرکز هر استانی یک کارخانه شیرهکشی بگذارند و این چغندرها را شیرهاش را بگیرند و با تانکر بیاورند به مراکز کارخانهها، کارخانهها که حداکثرش ۳ ماه است کار میکنند حداکثر ۹ ماه و ده ماه کار خواهند کرد که نه احتیاج به پرسنل جدید خواهیم داشت که اینقدر خرج پرسنل بدهیم نه کارخانه جدید وارد میکنیم. بنابراین بنده عرضم را خلاصه میکنم و تمام نکاتی که آقایان در نظر دارند در کمیسیون اقتصاد مجلس مورد توجه قرار گرفته و گنجانده شده بودجه را اضافه نکنند دولت برنامه اقتصادیش را در ظرف ۶ ماه بیاورد به مجلس یعنی این دو وزارتخانه تشکیلات و برنامهشان را در ظرف ۶ ماه بیاورند به مجلس و کلیه نظریاتی که آقایان داشتهاند در کمیسیون اقتصاد ضمن تبصرهها پیشبینی شده و پیشنهاد شده و چون شور دوم است تمنّا دارم آقایان زودتر به این لایحه رأی بدهند.
نایبرئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد کفایت مذاکرات مینمایم. ضیاءالدین نقابت.
نایبرئیس- آقای نقابت.
نقابت- عرض کنم علت تقدیم این پیشنهاد این است که ما در مقابل یک قضیه انجام شده و تشکیل یک وزارتخانهای واقع شدهایم و اساس موضوع هم عبارت است از تقسیم کار یک دستگاهی که متضمن دو وزارتخانه بوده است و حالا تقسیم شده به دو قسمت و البته وقتی یک وزیر توانایی مثل آقای فروهر در رأس آن باشد قطعاً زودتر و بیشتر به آن کارها نخواهد رسید و البته وزارت دارایی هم اگر یک روزی تقسیم شود به دو سه وزارتخانه به عقیده بنده بیشتر به کار میرسد. اگر یک وزارت گمرکات داشتیم خیلی بهتر به کارها رسیدگی میشد و همینطور در سایر قسمتها و این همه که دم از اقتصاد زده میشود، یکی از عوامل اصلی اقتصاد تقسیم کار است یعنی
تقسیم کار باعث میشود که میزان تولید و میزان سرعت کاملاً انجامپذیر باشد. بنابراین هر قدر ما بحث کنیم در اطراف مخالفت نیست بلکه ظاهراً عنوان تذکّر را دارد و بیان دردها و تقاضای درمان دردها است و این مسائل هم پیش هیئت محترم دولت و آقایان نمایندگان و اشخاصی که وارد در این امور هستند پوشیده و پنهان نیست و مقتضی است که زودتر به این کار خاتمه بدهند و به سایر لوایحی که آمده است برسیم. بنده به این جهت خواستم خواهش کنم از آقایان که اگر مسائل اساسی و مهمی نباشد اصراری بورزند و این کار زودتر انجام شود (صحیح است) در این موقع هم یک مطلبی را میخواهم تذکر به جناب آقای وزیر بدهم و آن این است که در نتیجه دو سال تعطیل نفت مقدار زیادی کارگر در حدود سیهزار نفر کارگر بیکار در آبادان متجمع بودند و اینها را ملت ایران با دادن ماهی بیست و پنج میلیون تومان به آنها نگهداری میکرد یعنی کار نمیکردند و حقوق میگرفتند. حالا که صنعت نفت شروع شده است و کارها به جریان افتاده است مقداری از اینها شروع به کار کردهاند و مقداری هم بیکار ماندهاند که بالاخره دولت و شرکت نفت مجبور است به اینها حقوق بدهد و اینها از قوانین بیمههای اجتماعی و کارهای دیگر استفاده میکنند و بسیاری از اینها مریض و ناتوان و مسلول و بدبخت و بیچاره هستند و غالباً به آقایان متوسل میشوند و عریضه مینویسند و تلگراف میکنند به همه آقایان این بنگاههای مسلولین دیگر جا ندارند، دیگر وسیله پذیرایی نیست و بیشتر آنها را هم اطبا تشخیص دادهاند این مسلول شدن در نتیجه کمی ویتامین و نداشتن غذای کافی است و استدعا میکنم آقای وزیر توجه کنند که در قسمت دیگر صنایع کشور از این بیکارها استفاده کنندو بیشتر موجبات تشویق آنها فراهم شود.
نایبرئیس- آقای ارباب مخالفید؟ (ارباب- بله) بفرمایید (داراب- هم بندر پهلوی و هم بندرعباس را فراموش نکن).
ارباب- به عقیده بنده یک نکاتی لازم بود تذکر داده شود تذکر داده نشد. این بود که با اجازه آقایان بنده به قدر چند دقیقه که آییننامه به من وقت داده است به عرض آقایان میرسانم از طرف آقایان اولاً اهمیت معادن و صنایع ایران را تازه ما داریم پی میبریم. (صحیح است) ولی همانطوری که اشاره شد ۳ دستگاه بایستی همکاری داشته باشندو توأم با هم جلو بروند. یکی کشاورزی یکی صنایع و معادن و یکی هم بازرگانی که هر یک از این دستگاهها اگر ضعیف بشود کار دستگاههای دیگر به خوبی جریان پیدا نخواهد کرد در دستگاه بازرگانی که به قدری تشکیلات وضع شده است و وظایفش هم دارد تقسیم میشود و عنقریب علی میماند و حوضش.
نایبرئیس- آقای ارباب در اصل موضوع صحبت نفرمایید.
ارباب- چون مخالف کفایت مذاکرات هستم دلایلم را عرض میکنم. دستگاه کشاورزی هم که مجال نیست حالا عرض کنم ولی دستگاه وزارت صنایع و معادن هم البته شخص شایستهای تعیین شده و در رأس او قرار گرفته است ولی متأسفانه این دستگاه کلاس تهیه شده، هر روز یک وزیری میآورند تا بیاید وارد کلاس بشود میرود وارد کار دیگری میشود این دستگاه باید یک دستگاه ثابتی باشد و به معنای حقیقی کار توجه کند برای تهیه وسایل معادن چند چیز لازم داریم یکی امنیت قضایی تا تشویق بشوند سرمایههای خارجی را انتقال بدهند. آقایان با این سرمایهها ما نمیتوانیم ثروتهای زیرزمینی را استخراج کنیم سرمایه زیاد میخواهد، بایستی با اطمینان و اعتماد با وجود بهداشت عمومی سرمایهها منتقل شود بعد از اینکه سرمایهها منتقل شد البته یک دستگاه لایتغیری میخواهد که اینها پیشنهادات مردم را انجام بدهد بنده موافقم که سرمایه خارجی مطابق مقررات به این مملکت بیاید و هیچ وقت مخالف نبودهام عرض کنم یکی از عوامل دیگر پیشرفت این کار راه است. شما اگر بیایید معادن دنیا را اینجا استخراج کنید تا راه نداشته باشید.
نایبرئیس- آقای ارباب در اصل موضوع نمیگذارم صحبت کنید.
ارباب- بنده مخالف کفایت مذاکرات هستم و میخواستم عرض کنم که این موضوعها باید تذکر داده شود دو دقیقه بنده عرضم را تمام میکنم راه میخواهیم تا آنچه از این معادن استخراج میشود راه حمل به خارج داشته باشد. بنده این مسافرتی که به خارج رفتم با چند دستگاه اقتصادی تماس گرفتم، سؤال میکردند که معادن شما با راه آسفالت چقدر فاصله دارد؟ بنده میگفتم انشاءالله درست میشود.
یکی دیگر بندر اقتصادی میخواهیم شما بندر هم ندارید. یکی از بنادری که میتواند صادرات معادن را خراج کند و در اطرافش کوههای پر از معدن هم وجود دارد بندرعباس است (صحیح است) ما دو سال است اعتراض داریم گوش نمیدهند (قناتآبادی- سلام به بندرعباس) چون مجال نمیدهند که همه عرایضم را عرض بکنم مختصر میکنم یکی دیگر چندهزار نفر در یزد هستند که با پارچهبافی دستی ارتزاق میکنند مرد و زن دارند کار میکنند زحمت میکشند من از جناب آقای صرافزاده اجازه خواستم که این مطلب را اینجا تذکر بدهم و از طرف جناب آقای صرافزاده عرض میکنم این مردم زن و مرد یزد که به قول آقای صرافزاده اینقدر مقتصدند که کفشهایشان را زیر بغل میگذارند و پای برهنه راه میروند که کفشهایشان کهنه نشود یک همچون مردمی هستند. فکر این مردم را بکنید اینها بیکار میشوند باید چه بکنند سیاست کلی صنعت در معادن را در نظر بگیرید اسباب و لوازم تهیه کنید احتیاجات مردم را در نظر بگیرید یک کار اساسی انشاءالله امیدوارم به دست جناب آقای فروهر انجام بشود و یک دستگاه اساسی تشکیل شود تا کشور بتواند از آن استفاده بکند (انشاءالله) بیشتر عرضی نمیکنم کارخانه کنسرو بندرعباس هم قایق ندارد برای ماهیگیری.
۳- اعلام تصویب صورتمجلس
نایبرئیس- چون عده کافی است تصویب صورتجلسه قبل اعلام میشود.
۴- بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه و ارجاع به مجلس سنا
نایبرئیس- حالا رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در مادهواحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقایان توجه بفرمایند که در شور دوم پیشنهاد نمیشود داد فقط آقای دکتر شاهکار چون قبلاً پیشنهادی داده بودند و در کمیسیون مورد توجه واقع نشده حق دارد در این باب دو مرتبه پیشنهاد بدهند پیشنهاد ایشان قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی.
چون پیشنهاد اینجانب در مورد تفکیک وزارت تجارت و صنایع در کمیسیون مورد توجه واقع نگردید و حتی اینجانب را برای توضیحات نیز نخواسته و شخصاً هم از تاریخ کمیسیون اطلاع نداشتم این است که پیشنهاد را تکرار و تقاضای طرح در جلسه را دارم.
تبصره۱- دولت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون تا سه ماه بانک صنایع و معادن دائر و وامهای طویلالمدت به صاحبان صنایع کوچک بپردازد بهره این وامها از صدی چهار تجاوز نخواهد کرد.
تبصره۲- سرمایه لازم برای تأمین این بانک جزو اعتبارات برنامه هفت ساله منظور خواهدگردید. دولت نمیتواند برای این بانک کارمند جدید استخدام نماید.
نایبرئیس- پیشنهاد شور اولشان باید خوانده شود و حالا قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده تفکیک وزارت تجارت و صنایع اضافه شود دولت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون تا سه ماه بانک صنایع و معادن دائر و وامهای طویلالمدت به صاحبان صنایع کوچک بپردازد بهره این وامها از صدی چهار تجاوز نخواهد کرد. سرمایه لازم برای تأمین این بانک جزء اعتبارات برنامه هفت ساله منظور خواهدگردید. دولت نمیتواند برای این بانک کارمند جدید استخدام نماید.
نایبرئیس- آقای دکتر شاهکار همان پیشنهاد اول راتوضیح بفرمایید.
دکتر شاهکار- فرقی نمیکند هر دو یکی است.
نایبرئیس- بفرمایید.
عمیدی نوری- جناب آقای رئیس بنده اخطار نظامنامهای دارم، ایشان میبایستی پیشنهادشان را در کمیسیون مطرح میکردند ایشان در کمیسیون تشریف نیاورند نمیشود اینجا مطرح کرد.
نایبرئیس- نوشتهاند در کمیسیون دعوت نشدهاند. مطابق آییننامه باید ایشان را دعوت میکردند که توضیح بدهند.
عمیدینوری- اگر دعوت نشدهاند حق با ایشان است.
دکتر شاهکار- عرض کنم عین پیشنهاد به نظر آقایان محترم رسید و بنده خیلی خوشوقتم اگر جنبه مبالغه تلقی نفرمایید در رأس وزارت صنایع و معادن شخصی قرار گرفته است که علاقهمند است به کار وارد است (صحیح است) و امیدوارم قدمهای مفیدی بردارند جناب آقای فروهر میدانید که این را من با ایمان عرض میکنم و امیدوارم که ۶ ماه دیگر نگوییم که در قضاوتمان اشتباه کردهایم جناب آقای فروهر هر چه دولت زحمت بکشد و هر چه دستگاه دولتی علاقهمند باشد پیشرفت امور مردم اگر خود مردم را دخالت بدهد و خود مردم را کمک نگیرد ممکن نیست که بتواند در این قسمت پیشرفتی حاصل کند. کار مردم باید به دست مردم و کمک مردم باشد. ایرانیها اساساً یک مردمانی هستند که به اصطلاح فرنگیها آرتیزان (جناب آقای مخبر اجازه بفرمایید آقای وزیر توجه کنند) ایرانیها مردمانی هستند به اصطلاح فرنگی آرتیزان، صنعتی البته صنعت کوچک یعنی پتیت اندوستری یک چیزی است که به درد ما میخورد. برای این کار واقعاً باید کمک زیادی کرد، کمکی که بتوانند با این وسایل زندگی خودشان را اداره کنند بنده برای جنابعالی مثالی میزنم. در یکی از کشورهای همسایه ما یک اعتباراتی میدهند به بانک ساختمانی برای ساختمان منازل که یک دهم پول ساختمان را خود ذیعلاقه میپردازد و نه دهم دیگر با بانک ساختمانی میدهد، به علاوه نقشهها و طرحها و مهندس و غیره و غیره کاری که میماند بعد از دو سال این است که آقا تشریف بیاورند و خانهشان را تحویل بگیرند ما امروز اگر
بخواهیم صنایع کوچک را تشویق کنیم واقعاً معلوم نیست به چه وسیله به اینها کمک کرد. از این جهت بنده پیشنهاد کردم وزارت صنایع و معادن از برای اینکه واقعاً اسم با مسمّایی باشد صرفنظر از کارخانههای دولتی که معمولاً ضرر میدهند و هم میدانید که چرا ضرر میدهند و صنایعمان و معادنمان، با وجود اینکه اغلب ادارهکنندگان آنها مردمان بسیار خوبی هستند، با وجود این ضرر میدهد. یعنی زغالسنگ تنی ۹۰ تومان بر سر معدن فروخته میشود و حال آنکه ممالکی که زغال ندارند به این قیمت برای آنها تمام نمیشود علتش را هم میدانید جناب آقای ضیایی اگر بیاییم به خود مردم وام طویلالمدت بدهیم با دو شرط یکی اینکه بهره آن کمرشکن نباشد دوم اینکه نخواهیم دستگاه بوروکراسی و مستخدم بتراشیم. این وضعیت مردم که خودشان بروند دنبال صنایع کوچک وضع معادن ما امروز در وضعیت صحیحی نیست البته بنده میخواهم مثبت صحبت کنم از سوابق و مطالبی که تاکنون مانع شده که صنایع پیشرفت کند بحثی نمیکنم چگونگی اختلاف بین کاشف و شخصی که پروانه در دست دارد این را هم بحث نمیکنم. اینجا بنده پیشنهادی کردهام که در برنامه دوم عمرانی این مطلب پیشبینی شده است ولی اگر وزارت صنایع و معادن دنبال این کار نباشد و مجلس امر صریح برای این کار ندهد غیرممکن خواهد بود. از این جهت بنده پیشنهاد کردهام که یک بانک صنایع و معادنی درست شود صرفاً به منظور کمک به صاحبان صنایع کوچک با دادن وامهای طویلالمدت که بهرهاش از صدی چهار تجاوز نکند. این یکی، دوم برای این کار مستخدم جدید استخدام نکنند والا میشود بانک صنعتی سابق بنده از همکاران محترم تقاضا دارم که به این پیشنهاد بنده توجه بفرمایند و این بزرگترین گامی است که در آخر دوره هجدهم مجلس شورای ملی که واقعاً خدمات ذیقیمتی انجام داده است، این خدمت بزرگ را هم انجام بدهند و به من جواب ندهند که این مطالب به طور کلی در برنامه ۷ ساله دوم پیشبینی نشده، در موقع برنامه ۷ ساله دوم بحث در این بود که آیا تشکیل کارخانه قند یک کار تولیدی است یا نه؟ چون آن بحث خیلی طول کشید و نمایندگان مجلس علاقهمند بودند که هر چه زودتر این قانون بگذرد ما از آن بحثهای اولیه صرفنظر کردیم و قانون برنامه گذشت ولی یکی از قدمهای مثبت این است شما آقای فروهر نقاط درخشان در زندگی اجتماعی خیلی زیاد دارید ولی این بزرگترین نقطه درخشان زندگی اجتماعی جنابعالی خواهد بود که یک بانکی تأسیس کنید برای اینکه مراجعه بفرمایید به تمام دنیای مترقی، تمام ممالک دیگر ببینید چگونه دستگاههای دولتی کمک میکنند به مردم از برای اینکه مردم بتوانند خودشان وضع خودشان را اصلاح کنند هی ما میخواهیم مستخدم استخدام کنیم درست درنمیآید. این یک قدم لازمی است من تقاضا میکنم که همکاران محترم توجه بفرمایند و به این پیشنهاد رأی بدهند و امیدورایم از این جهت خدمت بزرگی به مملکت بکنند.
نایبرئیس- آقای دکتر پیرنیا مخالف هستید؟(دکتر پیرنیا- بله) بفرمایید.
دکتر شاهکار- چطور آقای دکتر پیرنیا حب مخالفت خوردهاند؟
دکتر پیرنیا- البته اصول بیانات جناب آقای دکتر شاهکار همکار محترم کاملاً صحیح و درست است و بنده اتفاقاً در ابتدای بیاناتم به عنوان مخالفت میخواستم در تأیید بیانات ایشان یک عرضی خدمت جناب آقای وزیر صنایع و معادن کرده باشم که تمام این قانونها و مقررات و ادارات و تشکیلات یک طرف بزرگترین مانع در مقابل توسعه صنعتی مملکت و بزرگترین مانع در مقابل امر تولیدگران نبودن سرمایه و بالا بودن نرخ بهره است و جناب آقای وزیر بازرگانی هم به این موضوع توجه دارند و این را خدمت آقای دکتر مقبل دبیر کل شورای اقتصاد هم عرض کردم که یک قدم اساسی و مهمی که اثرش هم فوری باشد برای بهبود وضع زندگی و به خصوص برای مبارزه با گرانی و گرانی ارزاق و تمام کالاها همین پایین آوردن نرخ ربح پول و وارد کردن سرمایه است والا با سود صدی بیست و چهار و بیشتر فعالیت اقتصادی و فعالیت صنعتی دراین مملکت غیرممکن است و تا دولت در این باب یک فکر عاجلی نکند هیچ قدم مؤثری برداشته نخواهد شد خوشبختانه این موضوع از روز اول مجلس هجدهم مورد توجه مجلس بود و چند ماده قانونی در این باب گذشته و بنده تقاضا دارم که شورای اقتصاد به خصوص این موضوع گران بودن ربح پول و گران بودن سرمایه را در رأس کلی مطالعاتشان قرار بدهند ولی علت مخالفت بنده با پیشنهاد جناب آقای دکتر شاهکار این است که این منظور ایشان تأمین شده یعنی در قانون برنامه هفتساله دوم که به تصویب رسیده صد میلیون تومان برای بانک اعتبارات صنعتی گذاشته شده و این بانک اعتبارات صنعتی در حال تشکیل است و الان اساسنامهاش تحت مطالعه است علاوه بر این بنده دیدم که از طرف دولت یک قانونی به مجلس شورای ملی پیشنهاد شده دائر بر مشارکت ایران در شرکت سرمایه بینالمللی در شرکت مالی بینالمللی که این شرکتی است که کمک میکند برای وارد شدن سرمایههای خارجی در ممالکی که مشغول توسعه اقتصادی هستند و منجمله ایران و این البته خیلی کمک خواهد کرد و این تصمیم دولت بسیار کمک خواهد کرد به پایین آمدن ربح پول و بهره پول و پایین آمدن و ارزان شدن سرمایه بنابراین با اصول نظریات ایشان بنده موافقم منتهی چون این موضوع در قانون برنامه هفت ساله دوم تصویب شده است تصور میکنم که احتیاجی نباشد که در اینجا دو مرتبه چیزی اضافه کنیم.
نایبرئیس- آقای وزیر نظری دارید؟(وزیر صنایع و معادن- عرض مختصری داشتم) بفرمایید.
وزیر صنایع و معادن (فروهر)- پیشنهاد جناب آقای دکتر شاهکار از هر حیث خوب و مفید بود و از نظر تذکر هم بسیار بسیار بجا است ولی بنده میبینم اگر احیاناً این پیشنهاد تصویب بشود یک کر مضاعفی شده است چون همانطور که جناب آقای دکتر پیرنیا توضیح دادند در لایحه برنامه هفت ساله دوم صد میلیون تومان برای این کار پیشبینی شده است نفهمیدم میفرمایند دو تا بانک تأسیس بشود اگر دو بانک باشد که سرمایه نداریم و اگر یکی باشد که در یک قانونی پیشبینی شده و آن وقت تصویب یک قانون دیگری بنده نمیدانم چه صورتی پیدا میکند. ولی البته تذکراتی که فرمودند راجع به اینکه باید ابتکارات شخصی را در کار دخالت داد و باید صنایع کوچک را تشویق کرد بنده نمیخواستم این را در اینجا قبلاً عرض کنم. این یکی از برنامههای اولیه وزارت صنایع است که اخیراً هم تهیه شده و به آقای نخستوزیر تقدیم شده برای شورای عالی اقتصاد و اینجا هم بنده تکرار و تأکید میکنم که دولت و وزارت صنایع نظرشان این است که ابتکارات شخصی را کاملاً تقویت کنیم و باید ابتکارات شخصی تقویت بشود اگر بنا بشود تمام کارها را دولت بکند تصدیق میفرمایید که صورت خوبی پیدا نمیکند، ابتکارات شخصی را باید تشویق کرد باید تأیید کرد قضیه ربح را هم که فرمودند محققاً باید مورد مطالعه قرار داد و بنده تذکّری که اینجا فرمودند در شورای عالی اقتصاد هم مطرح خواهم کرد با دبیرکل هم صحبت میکنم ولی این پیشنهاد یک پیشنهاد مضاعف است یعنی تحصیل حاصل است بانک صنعتی را برای اعتبارات صنعتی مجلس شورای ملی با سرمایه صد میلیون تومان تصویب کرده است و تصویب دومش را بنده لازم نمیدانم.
صدرزاده- موافق صحبت نکند؟ بنده موافقم.
نایبرئیس- آقای دکتر شاهکار پس گرفتید؟
دکتر شاهکار- اجازه بفرمایید حالا آقای صدرزاده توضیحشان را بدهند.
نایبرئیس- بفرمایید آقای صدرزاده.
صدرزاده- این پیشنهادی که جناب آقای دکتر شاهکار دادند یکی از پیشنهادهای بسیار مفیدی است برای ترویج صنایع، مخصوصاً صنایع کوچک و ملی زیرا اینها احتیاج به مساعدت زیاد دارند و بنده تصور میکنم با توضیحی که به عرضشان برسانم شاید از این پیشنهاد بینیاز بشوند برای اینکه در این صورتی که سازمان برنامه داده و در کمیسیون برنامه هم مورد مطالعه و دقت واقع شده در آنجا ۹۳۷ میلیون برای اعتبارات صنعتی ملحوظ شد و از همین محل داده خواهد شد و حتی میزان بهره هم بحث شده که به حداقل میزان ممکنه باشد و اما راجع به بانک به طوری که خود جناب آقای وزیر صنایع هم توضیح دادند سازمان برنامه در نظر دارد و حتی مقدمات کار را فراهم ساخته است که بانکی به نام اعتبارات صنعتی در سازمان برنامه افتتاح کند که از این محل اعتبارات با نظر وزارت صنایع پرداخته بشود و چون اساس مطلب این بوده است که عوائد نفت در یک نقطه تمرکز پیدا کند و از اینجا صرف بشود در این امور عمرانی بهتر این است که این بانک هم در خود برنامه تمرکز پیدا کند که موجبات تفرقه عایدات نفت فراهم نشود اگر با این توضیحات بنده جنابعالی هم موافقت دارید استدعا میکنم پیشنهادتان را پس بگیرید.
نایبرئیس- آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار- اگر آقای وزیر اقتصاد میفرمایند این قسمت تأمین شده و با این توضیحی که دادند دیگر لزومی ندارد بنده پیشنهادم را پس میگیرم.
نایبرئیس- پس رأی گرفته میشود به فصل ماده یک پیشنهاد تجزیه هم رسیده است از طرف آقای فرامرزی برای تبصره ۵ اول به آن تبصره رأی میگیریم بعد به کلیه ماده و تبصرهها.
تبصره خوانده میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
تبصره ۵- تفکیک وزارتخانههای مذکور و ترتیب دادن تشکیلات آن با رعایت قانون بودجه ۳۴ نباید مستلزم استخدام جدید و یا هزینههای تازهای اضافه بر اعتبارات مصوبه فعلی گردد.
نایبرئیس- آقایانی که با این تبصره موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا رأی میگیریم به کلیه ماده واحده با این تبصره و تبصرههای دیگر آن آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای تصویب به مجلس سنا ارسال خواهد شد.
۵- طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آقای گدار و ارجاع به مجلس سنا
نایبرئیس- بنا به تقاضای جناب آقای وزیر فرهنگ لایحه استخدام آقای گدار جزو دستور بود. پیشنهادی از عدهای از آقایان رسیده که یک شوری باشد، این پیشنهاد قرائت میشود.
عمیدی نوری- طرح سه فوریتی جزء دستور بود.
نایبرئیس- آن هم جزء دستور است
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم گزارش کمیسیون مربوط به اجازه استخدام آقای آندره گدار با قید یک فوریت مطرح شود. فرامرزی- حشمتی- کاشانیان و عدهای از آقایان نمایندگان.
نایبرئیس- آقای صدرزاده مخالفید؟
صدرزاده- خیر.
بعضی از نمایندگان- کسی مخالف نیست.
نایبرئیس- پس رأی میگیریم به پیشنهاد آقایان که یک فوریتی باشد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام کردند) تصویب شد گزارش کمیسیون فرهنگ و خارجه و بودجه قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی:
کمیسیون فرهنگ در جلسه مورخه ۲۰/۷/۳۴ لایحه شماره ۲۷۴۰۹ دولت راجع به استخدام آقای آندره گدار برای مدیریت کل اداره باستانشناسی را با حضور آقای وزیر فرهنگ مطرح و پس از مذاکرات لازم با اصلاحاتی به تصویب رسانید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده واحده- وزارت فرهنگ مجاز است آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه مدیر سابق باستانشناسی و موزه و کتابخانه را از تاریخ تصویب این قانون برای مدت دو سال به سمت مدیری باستانشناسی موزه و کتابخانه با شرایط زیر استخدام مینماید:
الف- حقوق آقای آندره گدار در ماه چهارصد و بیست لیره انگلیسی خواهد بود که نصف آن را به ریال و به نرخ دولتی و نصف دیگر را به لیره دریافت خواهد داشت علاوه بر حقوق کرایه خانه او نیز از بودجه وزارت فرهنگ پرداخت و یا محل سکونت او در اختیار او قرار داده میشود و نیز در مدتی که انجام وظیفه مینماید یک اتومبیل در اختیار او گذارده خواهد شد.
ب- در پایان مدت قرارداد چنانچه قرارداد تجدید نشود هزینه مراجعت خود و خانمش به فرانسه از طرف وزارت فرهنگ پرداخت خواهد شد.
ج- آقای آندره گدار میتواند قرارداد خود را در پایان سال اول فسخ و هزینه معاودت خود و خانمش را دریافت دارد هر گاه در بین هر سال شخصاً بخواهد قرارداد را فسخ نماید حق دریافت هزینه سفر معاودت را نخواهد داشت.
د- آقای آندره گدار سالی یک ماه مرخصی با استفاده از حقوق خواهد داشت که ترتیب اعطای آن با وزارت فرهنگ خواهد بود.
هـ- وزارت فرهنگ مجاز است سایر شرایط استخدامی آقای آندره گدار را طبق قانون ۲۳ عقرب هزار و سیصد و یک تعیین و قرارداد را امضا نماید.
تبصره- آقای آندره گدار موظف است در مدت این قرارداد علاوه از وظایف معینی که دارد در ماه دو جلسه علمی و درسی مرکب از کارمندان اداره باستانشناسی برای مطالعات و تبادلنظر و مشاوره راجع به کار و اقدام تخصصی خود تشکیل دهد و نتیجه عملیات حفاری و مطالعات خود را روی نظر مشاورین برای انتشار تدوین نماید.
مخبر کمیسیون فرهنگ- درخشش
گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی:
کمیسیون امور خارجه لایحه دولت راجع به استخدام مسیو آندره گدار تبعه دولت فرانسه را جهت مدیریت اداره باستانشناسی با حضور آقای وزیر فرهنگ مطرح نموده در نتیجه از نظر ملیت با استخدام نامبرده موافقت و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
مخبرکمیسیون امور خارجه- مرآت اسفندیاری
گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی:
کمیسیون بودجه لایحه شماره ۲۷۴۰۹ دولت راجع به استخدام آقای آندره گدار برای مدیریت کل باستانشناسی را مطرح نموده با گزارش کمیسیون استخدام موافقت و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
به جای مخبر کمیسیون بودجه- محمود جلیلی
نایبرئیس- آقای عمیدی نوری مخالفید؟ بفرمایید.
عمیدینوری- بنده در مخالفتی که دراین لایحه اسم نوشتهام نظری به شخص آقای گدار ندارم. نظر بنده این است که ما آنچه تا به حال شنیدیم در موضوع باستانشناسی همیشه شنیدهایم آقای گدار هر چند سال به چند سال استخدام میشوند و مدت خدمتشان هم تمدید میشود بنده هنوز نتوانستهام این مطلب را بفهمم که آیا بایستی اصولاً از وجود متخصصین خارجی و کسانی که از تخصصشان استفاده میکنیم باید فکری بکنیم بر اینکه ایرانیها هم تقویت بشوند؟ جلو بیایند؟ جای او را بگیرند؟ یا خیر. این یک اصل کلی است که متأسفانه وضعی که ما میبینیم کمتر تطبیق با این اصل میکند ملاحظه بفرمایید در تمام کشورهایی که در خاورمیانه هستند کشورهای خاورمیانه که شبیه به خودمان هستند مثلاً ترکیه بنده در همین مسافرتی که در تابستان آنجا کردم تحقیق کردم پرسیدم حتی در کارهای مشکل مربوط به صنایع سنگین و در کارهایی که مربوط به سدسازیها بود تحقیق کردم چند نفر از رفقای روزنامهنویس ما بودند پرسیدم که شما چه میکنید؟ به ما گفتند که ما کارشناسی خارجی را حداکثر برای مدت یکسال استخدام میکنیم و خود اینها متعهد میشوند در قسمتهای صنعتی کارمندان ترک و کسانی که وراد هستند اینها را تربیت کنند که ما بتوانیم اینها را به جای آن کارشناسان خارجی بگماریم و به همین جهت وقتی که لیست و صورت را به ما دادند ما دیدیم به جای آن کارشناسان خارجی که آورده بودند بعد از یکسال جانشینشان خود ترکها هستند و کارهای خیلی مهم فنی هم انجام میدهند ما ایرانیها (خیلی معذرت میخواهم) از وجود متخصصین خارجی این استفاده را نمیکنیم در سفری که در چند سال پیش بنده در پاریس بودم آنجا یکی از ایرانیهای خودمان که از وزارت کشور رفته بود، برای مطالعه در امور شهرداری و امور وزارت کشور او به من میگفت که من در وزارت کشور فرانسه میروم برای مطالعه و یک پرونده جلو من گذاشتهاند و به من گفتهاند که این وزارتخانه شما مگر چقدر مطالعه لازم دارد؟ گفتم چطور صورت را به ما نشان دادهاند که بیش از ۱۵ سال از وزارت کشور ما یک عدهای تشریف میبرند به اروپا، پاریس میروند در وزارت کشور آنجا مینشینند. گردششان را میکنند اسمش هم میشود مطالعه در امور وزارت کشور و هیچکدامشان هم برنمیگردند بایران که آن مطالعاتی که کردهاند در امور وزارت کشور، نتیجه آن مطالعات را به معرض عمل بگذارند به عنوان مطالعات امور اداری به وزارت کشور هر سال عدهای رفتهاند به آن شکلی که در آنجا هست، فقط مطالعه یک وسیلهای است برای رفتن به اروپا اکیپ اکیپ پست سر هم برای اینکه حقوقی بگیرند و زندگی کنند بنده نظرم این است که ما بایستی کاری کنیم در استفاده از استخدام خارجیها و مطالعه در امور خارجی سعی کنیم از این پولی که خرج میکنیم، از این احترامی که به اینها میگذاریم نتیجه قطعی بگیریم و بتوانیم خودمان قائممقام آنها بشویم در این مورد هم بحث شده و تذکر بنده این است و انتظار دارم جناب آقای وزیر فرهنگ یک توضیحاتی بفرمایند اینجا ببینیم این آقای گدار در این مدت شاید ده، بیست سال است که میشنویم (چند نفر از نمایندگان- سی سال) در این سی سال که تشریف دارند در رأس باستانشناسی ایران چه کردهاند؟ آیا یک ایرانی، یک متخصص ایرانی که ذوق این کار را دارد از نظر باستانشناسی ایران آیا تربیت شده است؟ که این شخص امروز مدیر کل باستانشناسی ایران بشود یا خیر؟ اگر نشده بنده ایراد دارم که چرا یک کارشناس خارجی باستانشناسی که ۳۰ سال است در ایران این سمت را پیدا کرده و هر دو سالی کنتراتش تمدید شده نتوانسته است تربیت کند و معذرت میخواهم اگر فرض کنید ایرانیها اینقدر بیذوق و استعداد و بیمطالعه هستند که نتوانستهاند در این مسائل وارد بشوند و یاد بگیرند این را هم بنده تکذیب میکنم برای اینکه ایرانی معروف به استعداد و قریحه و ذوق است و نمیتوانیم بگوییم که یک نفر از اعضای وزارت فرهنگ نیست که استعداد داشته باشد برای اینکه بنده میشناسم در همان اداره باستانشناسی شخصی به نام مصطفوی، یک کسی است که بیاندازه وارد است در این دستگاه و بسیار خوب هم از امور باستانشناسی مطلع است و تربیت شده و شاید هم امروز او است که باستانشناسی را اداره میکند در این صورت بنده تصور میکنم اگر وضع خاصی، یک احتیاج مخصوصی ما نداشته باشیم که از وجود آقای گدار استفاده کنیم فقط از نظر اداره کل باستانشناسی بخواهیم استفاده کنیم بنده معتقدم که زائد است و احتیاجی نیست مگر اینکه جناب آقای وزیر فرهنگ یک توضیحاتی بدهند که معلوم شود احتیاج به وجود ایشان از حیث فنی هست و از نظر اداری لازم است در این صورت بنده عرضی ندارم.
صفاری- خیلی هم باید از ایشان تجلیل کرد.
نایبرئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- این موضوع را که تذکّر فرمودند که از متخصصین باید استفاده کرد برای تربیت کارمندان ایرانی کاملاً صحیح است و اتفاقاً آقای گدار یکی از خدماتی که در این مدت کردهاند این است که یک اشخاصی را در این دستگاه تربیت کردهاند که واقعاً از هر حیث شایسته هستند هم اطلاعات فنی دارند هم توانستهاند موزه را به بهترین وجه نگاهداری کنند ولی ما یک برنامهای برای حفظ آثار باستانی و یک کارهایی که متمّم کارهای گذشته است داریم که از لحاظ فنی احتیاج به وجود آقای گدار برای دو سال دیگر داریم و همان طوری که ملاحظه میفرمایید قراردادهای سابق برای مدت ۵ سال بود و حالا برای مدت دو سال است (یکی از نمایندگان- تعلیم هم خواهد داد) تعلیم هم خواهد داد همانطور که ملاحظه میفرمایید در آن تبصرهای گنجانیده شده است که باید یک کنفرانسها و یک مجالس درس علمی برای
این که این کارمندان بهتر مهیّا و آماده بشوند ترتیب بدهد این که فرمودید راجع به عدهای از کارمندان بنده کاملاً تصدیق میکنم عدهای کارمندان بسیار خوب و شایسته و مطلعی پیدا کردیم در اداره باستانشناسی که وجودشان کاملاً ذیقیمت است اما هنوز از کمک فنی آقای گدار بینیاز نیستیم و این است که برای مدت دو سال تقاضا کردهایم که این قرارداد دوباره منعقد بشود (احسنت).
نایبرئیس- آقای دولتآبادی بفرمایید.
دولتآبادی- گرچه با توضیحاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند و احتیاج صریح وزارت فرهنگ را به وجود آقای مهندس گدار بیان کردند بنده دیگر احتیاج نمیبینم توضیح عرض کنم ولی نکتهای که به نام حقگذاری باید بگویم این است که آقای آندره گدار را قریب سی سال است من شخصاً میشناسم و با او شش، هفت سال در اصفهان همکاری نزدیک داشتهام در موقعی که هیچگونه تشکیلات باستانشناسی و موزه نبود این مرد با نهایت صداقت و صمیمیت با فقدان وسایل خودش و خانمش که او هم از خانمهای دانشمند است در اصفهان و اطراف اصفهان به بازدید آثار باستانی و ثبتنام میپرداختند و با نبودن راه و وسایل پذیرایی، چه بسا به واسطه نداشتن وسیله و نبودن راه او و بنده در اطراف و دهات اصفهان در گل و لای ماندیم و کار کردیم و صورت برداشتیم اینگونه خدمات را نباید فراموش کرد در فرمایشات آقای عمیدینوری همکار محترم هیچگونه مخالفتی با استخدام ایشان نبود بلکه ایشان یک مطالب اصولی را از نظر مملکت فرمودند که کاملاً صحیح است اما یک توضیحی که جناب آقای وزیر فرهنگ لازم ندانستند یا فراموش کردند من عرض میکنم و آن این است که ما دارای تشکیلاتی هستیم برای باستانشناسی حتی لیسانسیههای باستانشناسی داریم یعنی آن قسمت علمی و عملی به حدی مورد توجه قرار گرفته است که ما الان مدت بیست سال است که تشکیلاتی هست و لیسانسیه از دانشکده بیرون میآیند و متخصص امور باستانشناسی هستند اینها زحمات بسیار زیادی کشیدهاند و مطالعات بسیار زیادی کردهاند که حقاً قابلتمجید و شایان تقدیر و افتخار است و آنچه امروزه داریم به نام کتابخانه و موزه و مطالعات علمی که در نقاط مختلف مملکت به عمل آمده است تمام نتیجه مساعی همین عده است ولی پیریزی اولیه و شالودهاش را بایستی از مساعی گدار دانست (صحیح است) از این جهت بنده عرضی دیگر ندارم و از این حُسناستقبالی که همکاران عزیز بنده از این مرد فرانسوی که متجاوز از ۳۰ سال در این مملکت با کمال صداقت کار کرده است متشکرم و امیدوارم موجب تقدیر او و سایر خدمتگزاران باشد.
نایبرئیس- کفایت مذاکرات پیشنهاد شده است (چند نفر از نمایندگان- مخالفی نیست) تا عده کافی بشود آقای صدرزاده صحبت میکنند. بفرمایید آقای صدرزاده.
صدرزاده- عرض کنم که این لایحه در کمیسیون فرهنگ مطرح شد و در این باب مذاکره شد ما اصولاً با استخدام خارجی که نیازی به او نداشته باشیم به کلی مخالفیم ولی در موارد نیاز باید از دانشمندان استفاده کرد در عین حال یک نکته دیگر مطمح نظر ما بوده است و آن این است که ما از استخدام خارجی یک استفاده دیگری باید ببریم و آن موضوع تربیت جانشین است اتفاقاً مسیو گدار دارای هر دو کیفیت بوده یعنی هم انصافاً اطلاعات کاملی دارد و به این خدمتی هم که در ایران به عهده گرفته است ابراز علاقه کرده و افرادی تربیت کرده برای جانشینی خودش و حتی بنده میدانم در فارس یک نفر به نام آقای سامی تربیت شده است در باستانشناسی که الان دارای تألیفات بسیار مهمی است که مورد توجه خارجیها است بنابراین در موقعی که در کمیسیون فرهنگ لایحه مطرح شد قید شده که آقای گدار هر ماه ۲ کنفرانس عملی بدهد برای اینکه اشخاصی که عضویت دارند در باستانشناسی از معلومات او استفاده بکنند به نحوی که بعد از دو سال دیگر انشاءالله به هیچوجه احتیاج به متخصص خارجی نداشته باشیم و البته آقایان تصدیق میفرمایند که این سرزمینی که ما در آن زندگی میکنیم یک تمدن چندین هزار ساله و قدیمی دارد که آثاری که در سینه خاک مانده است اسباب افتخار ما است و ما باید سعی بکنیم که آن آثار استخراج و در معرض مشاهده دنیا قرار بدهیم.
نایبرئیس- رأی میگیریم بپیشنهاد کفایت مذاکرات.
بزرگ ابراهیمی- بنده مخالفم.
نایبرئیس- آقای بزرگ ابراهیمی مخالفید؟
بزرگ ابراهیمی- بله.
نایبرئیس- بفرمایید.
بعضی از نمایندگان- پس بگیرید آقای بزرگ ابراهیمی.
بزرگ ابراهیمی- اجازه بفرمایید بنده دو کلمه حرفم را بزنم من میخواهم از وزیر فرهنگ یک سؤالی بکنم خصوصی بگویم قربان لایحه برای گدار که میآورید چرا برای آذربایجان و دانشگاهش استاد نمیآورید؟
بعضی از نمایندگان- چه ارتباطی دارد؟
بزرگ ابراهیمی- ارتباط دارد برای اینکه آنجا دانشگاه دارد.
وزیر فرهنگ- برای آذربایجان هم در نظر گرفتهایم.
بزرگ ابراهیمی- حتماً؟ من اتخاذ سند کرد پس گرفتم.
نایبرئیس- رأی میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. رأی میگیریم به گزارش کمیسیون فرهنگ آقایانی که موافق هستند قیام فرمایند (اکثر قیام کردند) تصویب شد. به مجلس سنا فرستاده میشود.
۶- تعیین دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نایبرئیس- جناب آقای وزیر کشور ۳ فقره تقاضا کردهاند که جزو دستور گذاشته بشود یکی اصلاح ماده ۴۹ قانون ثبتاحوال یکی لایحه آمار و سرشماری یکی هم طرحی است که در مجلس سنا تصویب شده است راجع به منع ساختمان در پارک شهر بنابراین در دستور گذاشته میشود ۳ موضوع دیگر هم شور دومش در کمیسیونها تصویب شده است یکی لایحه موافقتنامه با دولت هلند، یکی با دولت سوئد، یکی با دولت نروژ که شور اولش تصویب شده برای شور دوم در دستور گذاشته خواهد شد جلسه ختم میشود جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح.
(مجلس یک ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی- اردلان
سؤالات نمایندگان
ریاست محترم مجلس شورای ملی
خواهشمند است مقرر فرمایید در موقع مقرر وزارت دارایی جواب سؤال ذیل را بدهند.
با این که سالها است موضوع خرید مازاد برنج شمال جنبه سیاسی پیدا کرده و هر وقت کشورهای خریدار بخواهند زارعین شمال را در مضیقه بگذارند از خرید آن خودداری کرده و یا در تعیین قیمت رعایت منافع کشاورزان ایرانی را نمینمایند چطور شده است که تاکنون دولت برای جلوگیری از این امر چاره نیندیشیده و مصرف داخلی برای آن پیدا نکرده است در صورتی که آرد برنج میتواند با نسبت ۵ تا ده درصد به خوبی مخلوط با آرد گندم و جو شده و به مصرف نان در تمام کشور برسد و چون قیمت برنج صادراتی نزدیک به قیمت گندم شده است دولت و مردم هم به این عمل هیچگونه ضرری ندیده و بدین ترتیب نان سفید و مأکولی مورد مصرف عمومی قرار خواهد گرفت و با اقدام به این امر مسئله فروش برنج شمال حل شده و هم کمبود غله در کشور از بین مازاد برنج شمال مشتریان که کشور ما را بینیاز از فروش به آنها دیدند در صورت احتیاج به قیمت و شرایط بهتر حاضر بخرید خواهند گردید.
دکتر شمسالدین جزایری
ریاست محترم مجلس شورای ملی
خواهشمند است مقرر فرمایید وزارت کشور جواب سؤال زیر را بدهد:
آیا تعرفه قیمت برق تهران که شب گذشته در جراید منتشر شده بود صحیح است یا خیر؟ و در صورت صحت با این که ظاهراً برنامه دولت اقدام به منزل هزینه زندگی و بالاخص برای مردم متوسط و پایین است چطور وزارت کشور با تعرفه جدید قیمت برق که کاملاً به ضرر به مصرف کننده متوسط و پایین است موافقت نمودهاند؟ چه با تعرفه جدید اشخاصی که دارای زندگی متوسط و کوچک بوده و مصرف برقشان کم بوده است باید در آتیه زندگی برق مصرفی خود را دو برابر بپردازند در صورتی که اشخاص ثروتمند که دارای خانهها و مستغلات بزرگ بوده و مصرف برقشان زیاد بوده است قیمت برق مصرفی آنها تنزل کرده است؟
دکتر جزایری
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
خواهشمندم جناب آقای وزیر کشور ابلاغ شود برای جواب پرسش زیر در مجلس شورای ملی حاضر شوند.
علت توقیف روزنامه بختیار با سوابق خدمتی که در راه مملکت فداکاری داشته چیست.
با تقدیم احترامات ـ سلطانی
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی
متمنی است با آقای وزیر بازرگانی اطلاع فرمایند برای پاسخ به سؤال زیر در مجلس خضور یابند.
سؤال ـ در طی سال گذشته حدود صددرصد به کرایه حمل کالا وسیله کشتی از بنادر ایران اضافه شده است و بدین ترتیب تقریباً در حدود هفت میلیون لیره و چه اضافی در طی سال گذشته به کمپانیهای کشتیرانی پرداخت گردیده است و بالنتیجه کالای وارده به قیمت گرانتر وارده شده و هزینه زندگی بالا میرود و کالاهای صادراتی نیز قدرت رقابت یا کالاهای متشابه را که از سایر کشورها صادر میشوند به علت گرانتر تمام شدن از دست میدهند با آن که بارها این نکته از طرف بازرگانان و اطاق بازرگانی تهران به اولیاء وزارت بازرگانی تذکر داده شده است.
متأسفانه هیچگونه نتیجهای مشهود نیست و به طوری که امروز از طرف کمپانیهای کشتیرانی اخطار شده قطعاً از اول فوریه باز هم مقدار زیادی بر کرایه کشتی علاوه میگردد و معلوم نیست این قوس صعودی چه موقع متوقف خواهد شد.
اینک خواهشمند است آقای وزیر بازرگانی توضیح فرمایند برای جلوگیری از این اجحاف و تعدی بارز کمپانیهای طماع کشتیرانی چه اقداماتی از طرف وزارتخانه مزبور انجام گرفته و نتیجه آن چه بوده است؟
محمود رضایی
ریاست محترم مجلس شورای ملی
متمنی است مقرر فرمایید جناب آقای وزیر دارایی حاضر شده به سؤال ذیل پاسخ دهند.
به طوریکه اخیراً اطلاعاتی به این بنده رسیده مطالباتی اداره کل پنبه از شرکت چون خراسان در سال ۱۳۲۲ داشت که وزارت کشاورزی رسیدگی به این حساب را به داوری آقایان فروزان و نوبان ارجاع نمود آقایان داورها شرکت جین را پس از رسیدگی به پرداخت یک میلیون و ششصد هزار تومان محکوم نمودند که تا آخر اسفند ۱۳۲۲ به دولت بپردازد دکتر میلسپو مستشار کل دارایی با رأی داورها به این جهت که مبلغی را که داورها رأی دادهاند کافی نیست و استیفای حقوق دولت را نمیکند موافقت ننمود و آقای لطفی با هیئتی مامور رسیدگی به این حساب شدند به طوری که اطلاع دارم این حساب بلاتکلیف مانده و همان مبلغی را هم که داورها رأی دادند وصول نشده است.
اینک از وزارت دارای سؤال میشود نتیجه این پرونده چه شد و آیا حقوق دولت وصول گردیده یا نه اگر وصول نشده چرا و قصور از چه مقامی و چه محلی و به چه نظری بوده.
استخر
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
متمنی است سؤآل ذیل را برای جواب به وزارت دادگستری ابلاغ فرمایند:
بعد از تصویب مواد مربوط به تعقیب و مجازات مرتکبین تقلب در دوا فروشی و ارزاق و غیره چند چند فقره از جرائم مزبور مورد تعقیب قرار گرفته و جریان پروندههای مزبور به کجا منتهی شده است مقصود از سؤآل این است که معلوم شود در اجرا قانون مراقبت شده است یا نه؟
ارسلان خلعتبری
مقام ریاست محترم ریاست مجلس شورای ملی
خواهشمندم به وزرات جلیله کشور ابلاغ فرمایند برای جواب به سؤال ذیل در ظرف ۸ روز تشریف بیاورند.
س ـ موضوع ارتکاب بعضی از افسران شهربانی آبادان به عملیات قاچاق و پرونده سازی و اخذ رشوه و تشویق فحشاء در چند ماه اخیر بوده ـ پرونده مزبور مربوط به بازرسی تیمسار سرتیپ آصفی در آبادان و مداخله آقای بیرشک بازپرس دیوان کیفر و اخذ کفیل شصت هزار تومان از سرهنگ اخروی و بینظمی و بیترتیبی در دستگاه شهربانی آبادان را توضیح دهند و معلوم کنند چرا شهربانی مرکزی این فساد را مرتفع نمیسازد. ضیاءالدین نقابت
مقام منبعی ریاست مجلس شورای ملی
متمنی است مقرر فرمایند جناب آقای وزیر کشور در ظرف موعد مقرر قانونی برای دادن پاسخ به سؤالات زیر در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.
۱ ـ با این که طبق تبصره ۲۲ قانون بودجه سال ۳۴ استخدام جدید ممنوع میباشد به چه مجوزی اداره آمار عمومی در سال جاری عده را با حقوق از ۵۰۰۰ ریال تا ۱۰۰۰۰ ریال استخدام نموده است.
۲ ـ نظر به این که در حدود نصف بودجه اداره آمار عمومی از طرف سازمان برنامه تأمین و پرداخت شده به چه مناسبت در خرید اثاثیه و لوازم رعایت مقررات مناقصه به عمل نیامده و مبالغ زیادی بابت خرید اشیاء بیمصرف حیفومیل شده است.
۳ ـ از طرف وزارت دارایی دستور داده شده است که امور حسابداریهای کلیه دستگاههای دولتی که از بودجه اصل ۴ با سازمان برنامه استفاده میکنند تحت نظر دیحساب منتخب از طرف وزارت دارایی اداه شود به چه علت تاکنون اداره آمار عموی این اصل کلی را رعایت ننموده و حتی برخلاف حقیقت به وزارت دارایی نوشتهاند که تاکنون اداره آمار عمومی از اعتبارات سازمان برنامه استفاده نکردهاست.
سیدشمسالدین قناتآبادی
مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی
تقاضا دارم امقرر فرمایید در وقت مقرر جناب اقای وزیر محترم راه در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانیده سؤال ذیل را پاسخ دهند.
کشتی لایروبی خرمشهر که چهار سال است در گوشه اسکله افتاده و زنگ میزند و سالیانه مبالغی هزینه پرسنل تعلق گرفته و به علت این که تعمداً لوله و یدککش آن قبلاً سفارش داده نشده بلا استفاده و چند میلیون تومان در معرض تضییع قرار گرفته مسئول آن کیست و این خسارت ناشی از چه عواملی بوده است.
مهدی ارباب