مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی نشست ۱۵۲
| مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم | تصمیم‌های مجلس | قوانین برنامه‌های عمرانی کشور |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی نشست ۱۵۲
فهرست مطالب:
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۲ - دنباله بحث در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور
۳ - اعلام دستور و موقع جلسه آینده -ختم جلسه
جلسه ساعت سه بعدازظهربریاست آقای دکترحسین خطیمی (نایب رئیس) تشکیل شد
- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
نایب رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (بشرح زیرخوانده شد)
غائبین با اجازه آقایان: بنی احمد - جهانشاه افشار -دکتر بهادری - بهبها نی - بهرعمند - بیات - پور برد با ری - تژدع- محمدجزا یری - د ا نشمند – د هقان - رضوانی - سعیدی - سلیمانی سوادکوهی - سیدی - سیفی - شهبازی - صائب - صحرائی - صفری پور - طرفی - ابوالحسمن عاملی - دکترعاملی - دکتر عدل - محمدی دشتکی - قریشی - ما حوزی - دکترنصیری - وشمگیر - یا سینی - یزدی.
بانوان: اما آقایان - اباصلتی - ابتهاج سمیعی - زاهدی - سلیلی - نائین طبا - صنیع.
- دنباله بحث در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور
۲- دنباله بحث در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۷ کل کشور.
نایب رئیس - دنباله بحث د کلیات لایحه بودجه
سال ۲۵۳۷ کل کشور را شروع می‌کنیم آقای رفعتی بفرمائید.
رفعتی - با اجازه مقام ریاست و همکاران ارجمند دنباله بحثی را که درجلسه قبل داشتم شروع می‌کنم.
صحبتم باین جا رسید که ما از ۱۵ سال قبل یعنی ابتدای انقلاب تابه حال چه کارهائی انجام داده‌ایم و این کارها برچه مبنائی بوده است درعرض این ۱۵ سال سدهای متعدد در مناطق مختلف مملکت احداث شده و شاهراه‌ها و اتوبان‌ها و دانشکده‌های زیادی ساخته شده است الان با معاون محترم وزارت آموزشی و پرورشی صحبت می‌کردم، تعداد دانشگاههای ما را رقمی بیش از ۵۳ اعلام فرمودند و تازه این رقم غیر ازمدارس عالی است که این مدارس عالی هم مثل این که تعدادش در حدود ۲۰ تا است از جمله کارهای مهم دیگری که شده تاسیس ماکروویو و تاسیس تلفن‌های خودکارو تاسیسات جدید پستی است و خلاصه تاسیسات عظیمی که در عرض این ۱۵ سال اخیر ساخته شده و چشمگیر است و بطوری که شنیدم گویا ۲۸۷ هزارنفر معلم داریم.
۳۵ هزار نفر مجموعا در دستگاه آموزش و پرورش کار می‌کنند که ۲۷۸ نفر معلم هستند و این واقعا غرور انگیز است (صحیح است) اینکارهای عظیم که در مملکت شده همه برنامه ریزی داشته است و همه طبق برنامه‌هایی بوده که قبلا به مجلس تقدیم شده و در کمیسون برنامه یا در کمیسیون بودجه یا در کمیسیون‌های دیگر و در پارلمان ایران به تصویب رسیده است و دولت اجرا کرده بنابراین دولت خود بخودکاری انجام نداده مگر مطابق برنامه ریزی که با الهام از فرمانده ملت ایران و شاهنشاه ایران بوده است.
بنابراین اگرگفته شود که برنامه‌ای نبوده این درست نیست حتی در امر کشاورزی یا صنعت بی برنامه نبوده‌ایم حالا من می‌پردازم به بخش کشاورزی، کشاورز و دهقان در فرهنگ ملی ما مقام والائی دارد و همیشه ایرانیان برای این صنف احترام خاصی قائل بوده‌اند و شعرای ما درباره دهقانان و این زحمت کشان اشعار زیادی گفته‌اند و تعریف‌های زیادی کرده‌اند که اینها خیرشان و راحتشان به جامعه می‌رسد از طرفی این کشاورزان تنها کار کشاورزی انجام نمی‌دهند اینها بنام عشایر و روستانشین حافظ فرهنگت این مملکت هم هستند و حافظ حدود و ثغور این مملکت هستند و بوده‌اند اینها زمانی ارتش دوم این مملکت بوده‌اند و تازه ارتش اول این مملکت هم از این صنف است، کا گران کشاورزارتش دوم این مملک در مرزها هستند و در اثر مجاهدت این صنف کشاورزی ما پیشرفت کرده واین جای تردید نیست منتهی پیشرفتش همگام با سایر پیشرفت هانبوده، چرا همگام نبوده و چرا چشم گیر نبوده؟ یک علت آن این است که در پانزده سال قبل ۲۵ میلیون نفر جمعیت داشتیم.
درحال حاضر ه۳ میلیون نفر جمعیت داریم. ۱۵ سال قبل روستائیان ما از مواد غذائی که خودشات تولید می‌کردند استفاده نمی‌کردند و نمی‌خوردند ولی حالا نه تنها آن چه را تولید می‌کنند می‌خورند بلکه به کمک هم احتیاج دارند و این باعث خوشوقتی است.
ما مثلی داشتیم در سابق که از کسی می‌پرسیدیم تو کی آش و پلو می‌خوری. می‌گفت از این عید به آن عید ولی الان کشاورز در هفته سه روز پلو می‌خورد. و اینها از برکت انقلاب و از برکت فرماندهی شاهنشاه است و از برکت پیشرفت اقتصادی و ازدیاد درآمد سرانه و درآمد سرشاری است که با زحمت سرشار شاهنشاه و به اراده شاهنشاه ازصنعت نفت بما رسیده است و از این درآمدها چه شهری و چه روستائی استفاده می‌کنند. (صحیح است)
و این که می‌گویند روستاها از روستائی خالی شده این طور نیست همین تهران را عرض کنم. این تهران در گذشته دهکده‌ای بود نزدیک شهر ری و این دهکده امروز بصورت شهری درآمده به این وسعت! که شما ازترافیک آن ناراحت هستید. بنابراین، این طبیعی است که شهرها جمعیت را از روستاها جذب کرده و این جذب روستانشین به شهر به ناچار بوده و در اثر ازدیاد نسل بالطبع یک عده‌ای زائد براحتیاج روستا خواهند بود و بناچار به شهر می‌آیند و باید هم بیایند.
من خوب بخاطر دارم سلف خرها وقتی زمستان بود راه میافادند روغن‌های دامداران را سلف خری می‌کردند. بهای ۳۰-۴۰ کیلو روغن را می‌دادند و تمام محصول سال آن چوپانی را که شب و روز در کوه زحمت می‌کشید یا آن زن عشایری را که شب و روز زحمت می‌کشید و مشگ را می‌زد از او می‌گرفت و او را از خوردن کره محروم می‌کرد.
ولی الان خوشوقتم که عرض کنم که در سال ۴۱ درآمد سرانه یک خانوار کشاورز ۵۶۰ تومان بود واین درآمد سرانه در سال ۲۵۳۵ به صدوبیست هزار ریال شده (آفرین) بنابراین درآمد سرانه هرعضو خانوار کشاورز ۲۴۰۰ ریال می‌شود واین مسئله کوچکی نیست. پس ما نباید بگوئیم کشاورزی ما ازبین رفته، به هیج وجه ازبین نرفته. یکی از دوستان می‌گفتند گویا آقای دکتر فروزین بودند فرمودند ۴۰ هزار هکتار باغ مرکبات در سطح مملکت داریم.
(چند نفر از نمایندگان - ۴۰۰ هزار هکتار)
نمیدانم این را آقای دکتر فروزین می‌گفتند شاید من اشتباه بکنم و ایشان محاسبه کردند که قبل ازانقلاب ۱/۳ این رقم بوده و الان ۲/۳ اضافه شده این مسئله نمایان گر این است که کارهای بنیادی در امر کشاورزی انجام گرفته است. با این حال من نمی‌گویم که کار بدلخواه است همان طور که قبلا عرض کردم پیشرفت داشته ولی همگام باسایر پیشمرفتهای ما نبوده ویادآوری می‌کنم که ما نباید باین پیشرفت اکتفا کنیم وعلت این را هم که چرا پیشرفت نکرده عرض می‌کنم و همیشه باید اینطور باشد.
یعنی علت عدم پیشرفت را بگوئیم و راه پیشرفت را هم ارائه بدهیم و کسی که می‌خواهد راه پیشرفت را ارائه بدهد باید محظ بر اینکار باشد. اهل آن کار باشد تا بتواند راهنمائی کند اشتباه راجبران کند تا بتواند راه جبران کاهلی گذشته را نشان بدهد البته اینهم خیلی جای ایراد نیست که دولت در موردی اشتباه کند. البته برنامه‌ها، برنامه ریزی می‌شود وبه تصویب می‌رسد ولی وقتی بدست هیئت اجرائی داده می‌شود ممکن است در محاسبه یا درعمل اشتباهاتی ر! بدهد.
(یکی از نمایندگان - اشتباه لازمه کار است)
بله عرض می‌کردم آن دامدار که کره تولید می‌کند از کره خودش استفاده می‌کند ویک مقدار هم کسری داردکه باید بهش برسد و از دولت انتطار دارد که کسری او را تامین کند. وعرض کردم این لازمه پیشرفت است ماباید مصرف کنیم. چندبار شنیدیم راجع به موز صحبت می‌شود درحالیکه من معتقدم هیح اشکالی ندارد که مردم موز بخورند من بخاطرم می‌آید اولین باری که موز را درایران دیدم درمنزل مرحوم سیدضیاءالدین طباطبائی بود. درسال ۳۴ با عده‌ای خدمتشان بودیم ایشان روی میزشان موز و میوه‌های دیگری بود ما همه میوه‌ها را می‌شناختیم جز موز. آقای طباطبائی متوجه شدکه ما بلد نیستیم این میوه را بخوریم خودش یکی را برداشت پوست گرفت و خورد وما یاد گرفتیم بازاین جا یاد داستانی افتادم که مرد عربی دوشاب و کنجد در حضورش بود ونمی دانست چه طور بخورد، چطور دوشاب را توی دهانش بکند وچطور کنجد را بچه‌ای را صداکرد که توهم بیا بخور دید که بچه دستش را توی دوشاب می‌کند بعد داخل کنجدها می‌زند و می‌خورد او هم یاد گرفت وخورد بهرحال پارسال که من رفته بودم به زرین آباد پشتکوه مطلب غیرمنتظره برایم این بود که مردم آن جا هم موز می‌خوردند حالانمیدانم از پاکستان وارد می‌کنند یا جای دیگر بهرحال منظورم این است که اینها آثاری از رفاه وموهبت وبرکتی از انقلاب شاه ومات است وقتی این مردم استطاعت دارند چرا نخورند. خوب است که کشاورز در هفته ۳ روز برنج بخورد وجمعیت ۲۵ میلیونی سال ۲۵۲۱ که تبدیل به جمعیت ۳۵ میلیونی سا ل ۲۵۳۶ شده مصرف هم ۵ برابر شده درحالیکه یک وقتی خوراک و پوشاک برای مردم مسئله‌ای بود.
بطوری که خاطرم می‌آید چهارنفر یک شلوار داشتند وقتی خواستند میهمانی بروند یک نفرآن شلوار را می‌پوشید و سه نفر درخانه می‌ماندند. ولی امروز روستاهای شاید ده دست لباس داشته باشد، حقش است، شاهنشاه او حق او راگرفت و به او داد.
این ثروت ملی است که دیگران می‌خوردند چرا حالا خودش نخورد؟
این همان ثروت ملی است که با آن کاخهای ده طبقه می‌ساختند حالا ما بیست طبقه آن را می‌سازیم.
صحبتم راجع به این بود که ما جمعیتمان زیاد شده ولی از روستا کم نشده وقنی در روستا جمعیت زیاد باشد جلب بازار کار می‌شود. این هائی که در کارخانه‌ها کارمی کنند کی هستند؟ همان روستازادگانی هستند که به شهر می‌آیند وکارگر کارخانه می‌شوند وحتی دکتر و مهندس می‌شوند.
پس جمعیتی که فرمودند به آن صورت هم از روستا خارج نشده است بعضی نقاط کارخانجات نزدیکتر بوده بیشتر جذب شده‌اند و بعضی نقاط که کار خانجات دورتر بوده کمتر جذب شده‌اند. من الان اقدامات دولت را می‌گویم که گله نکنند البته بعد هم نقایص رامیگویم.
بخصوص این چند ماه اخیر اقدامات زیادی شده ولی همگام بر پیشرفتهای دیگر نبوده مثلا اقداماتی که در امرکشاورزی و در خرید پرتقال از منطقه شمال کشور از باغداران پرتقال شده اقدام مفیدی بوده است. بیست هزار تن خریده‌اند درحالیکه قبلا میدان داران می‌رفتند کیلویی ۲-۳ قران می‌خریدند دولت کیلوئی ۲ تومان خریده.
این یک کمکی بود به باغداران البته در حد مطلوب نبوده ولی بهرحال متشکریم این از اقدامات مفید دولت است. (صحیح است)
بطوری که آقای دانشی تعریف می‌کردند در استان خوزستان هم خرما روی دست کشاورز مانده بود وزارت کشاورزی حدود ۱۲ هزار تن از خوزستان و ۴۵۰۰ تن از بوشهر به قیمت مناسب خریده وجزئی ازصادرات مملکت شده که جای تشکر دارد.
اقداماتی هم در جهت قیمت گذاری شده امیدوارم این اقدام اساسی باشد. قانون تشکیل صندوق بیمه محصولات کشاورزی گویا ۲ سال قبل تصویب شده ولی به مرحله اجرا درنیامده ۳ ماه قبل صحبتی داشتم با جناب آقای وزیرکشاورزی متأسفانه الان این جا تشریف ندارند فرمودند این کار در دستور کار ماست و امیدواریم اجرا بشود جای شکرگزاری است اما واقعی نیست و به حد کفایت نمی‌رسیم قیمت گذاری در محصولات کشاورزی جناب رامبد کلاف سردرگمی است معلوم نیست کدام سازمان دخیل است آیا وزارت بازرگانی است آیا اطاق اصناف است آیا بررسی قیمت هاست؟ آخر کسی که در بررسی قیمتها پشت میز نشسته چه میداند قیمت یک کیلو انگور چقدر تمام می‌شود. بلد نیست. چه میداند هزینه کاشت و برداشت سیب زمینی چقدر است که با یک سود عادلانه از کشاورز بخرد همینطور قیمت گدم استدعا می‌کنم دستور بفرمائید اتاق کشاورزی تشکیل بشود ۵۲ درصد جمعیت این مملکت راکشاورزان تشکبل می‌دهند چرا باید اطاق کشاورزی تشکیل نشده باشد صرف گفتن کشاورز عزیز و کشاورز زحمت کش البته ما را دلخوش کرده اما کارگر اتحادیه دارد، صنف اتحادیه دارد، خوب اطاق کشاورزی هم باید تشکیل بشود. (صحیح است)
آن وقت است که درد کشاورزان را میداند مثلا نمیدانم برمبنای چه احتسابی قیمت گندم را گذاشته‌اند روی سیاست روز یا روی واقعیت. من الان ریز هزینه کشت یک هکتار گندم دیم و یک هکتارگندم کاری را برای شما می‌خوانم.
قیمت گندم یک تن اگر همه اش به کشاورز برسد ۱۲۰۰ تومان است. این مبلغ اجرت ۱۷ عمله وکارگر ساده کشاورزی است برای کاشت و محصول یک تن گندم که مزد ۱۷ روز کارگر است بشرح زیر خرج دارد:
- ۱- شخم بهاره محصول یک تن گندم ۸ روز شخم و بذر پاشی پائیزه ۴ روز درو ۸ روز جمع برای خرمن دو روز کوبیدن وباد دادن ۷ روز و برداشت و انبار کردن یک روز. حداقل حساب کردیم ۲۸ روزمیشود و با اینکه قیمت بذر و سایر هزینه‌ها را احتساب ننموده، کل بهاء یک تن هزینه کارگر می‌شود. این کشت سنتی است من برای اثبات مطلبم هزینه کاشت یک هکتار گندم در زمین آبی و یک هکتار زراعت در دیم را بعرض میرسانم.
دستور فرمائید در تمام استانها بررسی شود، یقین دارم تمام آنها عرض بنده را تایید می‌کنند وشاید مبلغ هزینه را بیشتر حساب کنند. هزینه یک هکتار گندم در زمین آبی:
- ۱ - شخم بهاره در دو نوبت ۱۷۵۰ ریال.
- ۲- شخم پائیزه بذر پاشی ۸۵۰ ریال.
- ۳- ماله زدن ۴۰۰ ریال.
- ۴- بذر ۱۰۴ کیلو ۱۸۲۰ ریال.
- ۵- کود فسفات و اوره ۲۸۰۰ ریال.
- ۶- اجرت کودپاشی و بذر پاشی ۱۷۰۰ ریال.
- ۷- آبیاری در ۴ نوبت ۳۰۰۰ ریال.
- ۸- تهیه آب از رودخانه وسیله موتور پمپ ۳۵۰۰ ریال.
- ۹- لاروبی نهر و تعمیر جوی آب ۵۰۰ ریال.
- ۱۰ - هزینه درو ۳۰۰۰ ریال.
- ۱۱ - مخارج متفرقه و ایاب و ذهاب ۵۰۰ ریال.
- جمع کل ۱۹۸۲۰ ریال.
- برداشت محصول درهکتار ۱۶۰۰ کیلو بطور متوسط.
هزینه یک هکتارگندم در زمین دیم.
- ۱ - شخم بهاره. ۱۷۵ ریال.
- ۲- شخم بذر پاشی. ۸۵ ریال.
- ۳- قیمت بذر ۱۸۲۰ ریال.
- ۴- اجرت بذر پاشی ۶۰۰ ریال.
- ۵- هزینه درو حداقل ۳۰۰۰ ریال.
- ۶- سایر هزینه ها۱۰۰۰ ریال.
- جمع ۹۰۲۰ ریال.
- برداشت بطور متوسط ۸۴۰ کیلو.
ملاحظه بفرمائید فرسایش زمین و یا سایر آفات و عوامل فساد محصول محسوب نشده اگر گفته شود پس چطور زراعت می‌کنید، عرض می‌کنم عده‌ای و از جمله خود من عاشق کشاورزی هستیم. علاقه داریم ولوضرر باشد می‌کاریم اما به مقدار کم. به نظر من کمکی که دولت می‌تواند به کشت کاران گندم و سایر محصولات کشاورزی بکند:
- ۱ - درهراستان یک نوع تراکتور وکمباین به قیمت مناسب در اختیار کشاورزان قرار داده و در مرکز همان استان تعمیرگاه مجهز با اجرت مناسب برای تعمیر ولوازم یدکی موجود داشته باشد. فکر می‌کنم وشاید اعتقاد دارم قسمت عمده‌ای از هزینه کاشت و برداشت مناسب می‌شود پس ببینید چقدر خوب می‌شود اگر بنحوی هزینه‌ها را پائین بیاورید من آماری دیدم در وزارت کشاورزی و عرض می‌کنم که سوبسیدی که شما درباره گندم می‌دهید این سوبسید را شما به شهرها می‌دهید من راجع به این موضوع صحبت کردم وکاملا هم مقر شدم که این سوبسید باید باشد اماروستا ازاین سوبسیدها استفاده نمی‌کند نه گوشت ارزان و نه گندم ارزان به روستا می‌رود. کارگر کشاورز فقظ از سوبسمیدی که شما درباره شکر می‌دهید استفاده می‌کند اما مگر یک کارگر چقدر شکر می‌خورد این جا وظیفه دارم از دولت جناب آقای آموزگار تشکر کنم سوبسید را ۲۵ درصد کم کرده است در حالیکه در کشورهای دیگر سال به سال زیاد می‌شود و در مملکت ما برای اولین با کسر شدن آن باعث افتخار است و من تشکرمی کنم اگر بخاطر داشته باشید همین ۲ سال پیش در یکی از کشورها باوائی بپا شده بود چون سوبسید نمی‌دادند ولی این جای شکرگزاری است که بجای اینکه زیاد بشود کم شده و ممنونیم.
اینکه عرض کردم هزینه کاشت و برداشت راکم کنید همین مسئله تراکتور و کمباین است و بیشتر روی کسانی حساب کنید که مزارع کوچک کشاورزی دارند والا واحدهای بزرگ سرمایه دارند وبه آنها می‌توانید ازلحاط ازدیاد قیمت کمک کنید. اگر برای هرکیسه گندم پارسال ۳۰۰ ریال دادیم البته جایی که محصول خوب بود ۲۰۰ ریال دادیم حداقل ۲۰۰ ریال یعنی هر تنی گندم ۲۰۰ تومان دادیم.
مطلب دیگر این که می‌گویند کشاورزی سنتی ازبین رفته درحالیکه ازبین نرفته و نخواهد رفت اگر حمایت بشود بیشتر هم سودمیدهد. خود من الان کشاورز هستم و اگر از من بپرسید که با این احتسابی که کردی چطور می‌کاری؟ همان طور که عرض کردم می‌گویم آقای رامبد من علاقمندم وعاشق کشاورزی هستم، کشاورز عاشق کشاورزی است باغدار عاشق باغش است آذربایجانی میداند انگورش به خرید نمی‌رود ولی عاشق این کار است و آن پشتکوهی هم عاشق کار کشاورزی است.
این یکه حرفه مقدسی است و مورد ستایش ایرانیان بوده است. این درخون ما ایرانیان عجین شده ما وقتی یک سبزه رامی بینیم، من خودم وقتی یک سبزه رامی بینم می‌گویم (اللهم صل علی محمد وآل محمد>> پس با این روحیه هیچگاه روستا خالی نمی‌شود. اینها مرز دارند اینها ارتش دوم این مملکت هستند و نمی‌توانند و نباید خالی بشوند اینها زراعت می‌کنند، دامپروری می‌کنند، پرورش سرباز هم می‌دهند، سرباز آماده می‌کنند و تحویل مملکت می‌دهند، اینها راحفظ کنید و بیشتر به داد آنها برسید. همان طورکه عرض کردم اینها عاشق کارشان هستند انگور که در آذربایجان بهتر بدست می‌آید اگر فسادی نباشد، آفتی نباشد مگر چقدر محصول می‌دهد هزینه را حساب کنید ارزش حمالی و باربری را حساب کنید قیمت سبد را حساب کنید فاصله تولید تا مصرف خیلی زیاد است وهمین طور ارزش تولید تا مصرف و این استفاده را چه کسی می‌برد.
(یک نفر نمایندگان - واسطه‌ها)
پس جناب آقای رامبد فلسفه این شرکتهای تعاونی توزیع شرکتهای شهر و روستا چه بود؟ دست آن واسطه‌ها را بوسیله همین شرکت‌ها می‌توانید کوتاه کنید و بدین وسیله می‌توانید فاصله قیمت از تولید تا مصرف را کم کنید و چاره دیگری که عرض کردم همان است که هزینه کاشت و برداشت را کم کنید.
مثلا تراکتور و کمباین بخرید و دراختیار آنها بگذارید با این ترتیب تفاوت قیمت که روی آن این قدرتکیه می کنندکم می‌شود هزینه کاشت وبرداشت کم می‌شود ویک بهره در حدود انصاف ومعقول برای کشاورزان قائل بشوند وبهرصورت باید دولت به کشاورز سوبسید بدهد آن حساب‌هایی راهم که بنده عرض کردم اگر قبول ندارید تحقیق کنیداگر بیشتر ازآن نباشد کمتر نیست. ومطالبی را هم که درباره قیمت میوه می‌گویند به عقیده بنده بعضی از این میوه‌ها لوکس است مثلانارنگی کیلوئی ۰ ۷ تومان یا ۰ ۴ تومان یا قیمت گران آناناس آنها را کسانی میخورندکه الحمدلله پول دارند و این که بعضی‌ها می‌گویند اینها را تحریم کنید من عقیده ندارم وهمین طور عقیده ندارم که این قبیل گرانی‌ها تورم بوجود می‌آورد اینطور نیست. این روی تورم مملکت نمی‌رود این روی قیمت ارزاق عمومی اثر نمی‌گذارد تورم موقعی است که قیمت ارزاق عمومی بالابرود مثل برن، گندم، روغن، قندوچای این هاست که عمومیت دارد مثلا. از چای داخلی حمایت کند! آ! در حمایت کنید که در مورد چای خودکفا باشیم و به این خودکفائی نمی‌رسیم مگر درسایه حمایت ازکارگر و کشاورز چای کار این حساب‌هایی که خدمتتان عرض می‌کنم برای این نیست که بخواهم دولت را به گریه بیندازم تا دل موزی کند نه ما با همین وضع هم ساخته‌ایم و بازهم می‌سازیم چون همانطورکه عرض کردم عاشقیم، چنانچه آقای رامبد شما هم عاشق شاهنشاه خود هستیدو با عشق به شاهنشاه خود خدمت می‌کنید اگر بشما بگویند پاسبان هستید چون عاشق شاهنشاه خود هستید بازهم خدمت می‌کنید واگرگفتند وزیر هستید یا کشاورز وباید بروید کشاورزی کنید می‌کنید چون شما هم عاشقید بخاطرم می‌آید روزی به یک کس که در وزارت کشور مدیر کل بود گفتند برو بخشدار بشو رفت وبخشدار شد این رامیشودگفت علاقمند به شاه خود وعلاقمند به خدمت!!اری به ملت ومملکت وما کشاورزان هم عاشق کشاورزی هستیم وبه ما هم اگر کمک کنیدکشاورزی خواهیم کرد و اگرنکنید بازهم خواهم کرد! اگر پارسال چهارصد هکتارکاشتم امسال هشتصدهکتار خواهم کاشت البته سیاست کشاورزی هم باید داشته باشیم پیاز یک روزی کیلوئی ۱۰ تومان شد-که آقای مربوطه بصورت جواهر به هوا می‌انداخت و یکروز این پیاز را کیلوئی سه ریال هم نمی‌خریدند باید سبباست کشاورزی طوری باشدکه در مناطقی که حاصل پیاز خوب است پیاز بکاریم و درمناطقی که حاصل سیب زمینی خوب است سیب زمبنی بکاربم آن هم به مقدار مصرف همبن طور در مورد حبوبات اخیرآ حبوبات ما به کشورهای دیگر می‌رفت و مصرف داخلی هم زیاد شده بود و شاید هم کمترکاشته بودند بهر حال قیمتها بالا رفت که خوشبختانه وزارت با زرگانی ووزارت کشاورزی فورا همکاری کردند خیلی به جا بود این سیاست حبوبات را واردکردند و قیمتها پائین آمد پس این سیاست کاشت در مناطق مختلف باید تعیین شود نوع کاشت مقداکاشت مسئله‌ای! که وقتی من در کمیسیون بودجه خدمت رئیس کمیسیون بودجه بودم مظرح شدواعتباری بودکه به صندوق عمران روستائیان داده شده بود مبلغی در حدود ۱۰۰ میلیون تومان نیست به سال قبل ۲۵ درصد افزایش داشت خیلی متشکرم آقا خدمت یکی از دوستان نوشتم مسائل اینکه فراموش کردند اولا شماتعهداتی دارید بابت خسارت‌های سال ۳۵ و ۳۶ که کشاورزان آمده بودند دیده و خسارت دیده را دریابیدآیا شما ضابطه‌ای برای این کار دارید. اگر ضابطه‌ای نداریدکه پرداخت کنید خوب این مجوزش را بگیرید من خواهش می‌کنم این را یادداشت کنید چون شما درقبال آنها تعهد دارید به نظرمن این مسئله خیلی مهمی نیست نسبت به آن سوبسیدهائی که شما می‌دهید مثلاسوبسیدی که شما برای سیمان می‌دهید درحدود! میلیارد و هشتصد و چهل میلیون و هشتصد هزار ریال است، آقای معاون وزارت بازرگانی درست گفتم. (اهری - همینطور است) ملاحظه بفرمائید تایید فرمودندبرای برنح چقدرسوبسید می‌دهید. چهارصد وبیست و چهار میلیون و تومان و همین سوبسید را برای روغن نباتی وکره می‌دهید یا برای شیر اما راجع به حبوبات در حدود ۴۸ میلیون تومان شماسوبسید می‌دهید برای گندم، دوازده میلیارد و پانصد وهفده میلیون ریال سوبسید می‌دهید. خوب اینها را به کشاورزان بدهید هزینه کاشت وبرداشت را کم کنید قیمت تراکتور را کم کنید تا کشاورزبتواند خودکفا باشد وبیشتر بکارد، سوبسیدی که شما درباره کود شیمیائی میدهیددر حدود ۸۰۰-۹۰۰ میلیون تومان است که البته لازم هم هست و همینطورسوبسید هائی که برای ذرت وجو می‌دهد، البته جناب آقای آموزگاردو میلیون تومان از این سوبسیدها راکسرکرده است، رقم کلی آن ۷۸۷۴۴۵۵ تومان است با این مبلغ! شما می‌توانید ماشین آلات کشاورزی بخرید به! شاورزیده بدین بصورت تفاوت قیمت به خودکشاور! که کنید تا خودکفا باشیم و احتیاجی به جاهای دیگر نداشته باشیم اما یک مسئله دیگرکه می‌خواستم عرض کنم جناب معاون وزارت کشاورزی وعمران روستا ئی، بانک کشاورزی و عمران روستائی یا بانک توسعه کشاورزی در مملکت ما نباید انتفاعی باشد این بانکها باید بمنزله کمک باشند (صحدح است) اینها باید هزیته را با درآمد متعادل کنند این میلیاردهاتومان که میگوئید استفاده داشته وبه سرمایه اش اضافه شده از درآمدکمثاورز بوده این را باید شما تعدیل کنید این بانکها نباید سوددهی داشته باشند اینها انتفاعی نباید باشند این جا مسئله امداد وکمک درمیان است من که به شما کمک می‌کنم توقع ندارم چیزی بمن بدهید این مسئله کمک است، به کشاورز که وام بدهیم. این راباید نطارت کنیم چه درواحدهای کوچک، چه در واحدهای بزرگ! اینها نباید سهامشان را در بورسی عرضه کند! و یا به کارهای بزرگت و به کارهای غیرکشاورزی بپردازند این پول‌ها باید برای آن کشاورزی گوسفندی را تربیت می‌کند و چاهی را و زمینش را آباد می‌کند وکاشت بیشتری می‌کند صرف بشود که از درآمدش اقساطم! ی را بدهد فلسفه این بانکها این است ولی الان بصورت انتفاعی درآمده اندو درآمدآنها ازدستر! ج کشاورزان تأمین می‌شود. موضوع دیگرآب است مملکت ما البته درآن قسمت هائی که ما هستیم خسک وکم باران است ولی بعضی ازمواد مثل امسال باران زیاد میاید وباید سیل بند بگذارند و نگذارندکه آب‌ها هرزبرود، راهش هم آسان است. ماشین آلات این شرکت ره گسترهم قوز بالای قوزی برای مسلکت شده ومن به آن عقیده ندارم این شرکت باید در وزارت راه ادغام شود راه سازی مال وزارت راه است تا از همین ماشین آلات برای خودشان بتوانند استفاده کنند خواهش می‌کنم بفرمائید در هیئت دولت مطرح بشود اینها مسائلی است که باید روی آن حساب کرد من نامه‌ای داشتم از یکی از شهرستانهاکه نوشته بود شما که نماینده کشاورزان در بجلس شورای ملی هستید یک کمی هم به حال ما برسید، در اختیار کشاورزی رو! بامه دهقان روز چنین نوشته شده بود که ناحیه آب استان اطلاع می‌دهد در سال جاری برای تامین آب زراعی ۱۶۷ پروانه چاه نیمه عمیق صادر شده و بهره برداری از منابع آب زمبنی ۱۶۷ پروانه حفرچاه نبمه عمبق صادر شده و درمرحله بهره برداری ۶۴۵ لبتر در ثانیه آبهای زبرزمبنی ابن منطقه استخراج شده، توجه بفرمائبد آقای معاون وزبر نبروتشربف دارند بادداشت کنبده۶۴ لبتر درثانبه ابن ۱۶۷ چاه آب دارد آبا ابن به صرف وصلاح کشاورزی است! برای! چاه می صرفد. نمی صرفد، بازده که ندارد اجازه ندهبد که بهره برداری شودوزارت نبرو بابد اجازه بدهد که روی آنها پلمپ بگذارند این مسائلی است که کمک به کشاورزی می‌کند واگر ما درست نکنیم کشاورزی ما یک قدری لطمه خواهدخورد درهرصورت این هم یک درد دلی بود ماده (۰ ۱) را هم نوشمتم که آیا می‌شود کشاورزی را با این ماده (ده) نجات داد. من نمبدانم ماده (ده) را شما قرائت کنید ببینیدآن چیست اگر بایستی تعدیل شود این سد راهی راکه شده بردارید که هم مسئله دامداری است که می‌خواستم به عرض شما برسانم که برای دام داری صرفه دارد به شرطی! که مراتعی که ملی است در اختیار دامداران محلی باشد و ساکنین محل استفاده کنند ودامداران شهرنشین که از غیر محل برخاسته‌اند واین مراتع، یا به آنها واگذارشده یا با قدری گرفته‌اند یا متوجه نیستند، اگر دولت داده واقعا اشتباه کرده است به من ندهند، بدهند به آن خمینی به یک ساوه‌ای بدهند به یک شمالی بدهند به یک خراسانی بدهند، بدهند به منی که قبر آباء واجدادی من اینجاست و ابن حق من است این صندوق مرا! آنچه در اختیار دارد در اختیار همه دامداران باید بگذارند وهمه باید حساب کنند روی هراستانی، روی دام‌های آن استان بهمه برسد نه بیک استان بیشتر و به یکی کمتر، مسئله مجبط زیست در امر دامداری، شما ملاحظه کنیدیک منطقه‌ای دشت آهوست یا یک منطقه‌ای مرتع هزاران گوسفند است که ده صباح دیگریا سیل می‌برد یا باد با خود می‌برد و این را نمی‌توانند استفاده کنند البته این آقای قبلی مرد بسیار خوب و شایسته‌ای است تا آنجائی که بتواند این نابسامانیها را به سامان میرساند شنیده‌ام در یک! منطقه خفاش پیدا شده این خفاش! بال دارد باکمال خوشوقتی خفاش بال دار پیدا شده برای حفظ آنها آمده‌اند ۱۴۰۰ هکتار از زمینهای زراعتی ومناطق کشاورزی آن منطقه راقرق داده‌اند. د رحالی که!!محکوم به اعدام است و بز را اعدام می‌کنند وباید نابود شود، متاسفم اگر خبر ندارید اگر هم نپرسیده‌اید، بپرسن! بز محکوم به اعدام شده است! به هر حال محچط زیست جلوی مرا! را می گبرد حالاکه بز را محکوم می‌کنید لا اقل یک مقداری میش که می‌تواند در مناطق کوهستانی زندگی کنند جایگزین آن کنید مسئله دیگر راجع به بهداری است الان مانمیداند! چکارکنیم، در استان ایلام نه شیروخورشید سر! بیمارستان دارد ونه وزارت بهداری و بهزیستی، من دست بدامن جناب آقای دکتر خطیبی شدم ایشان فرمودند دوشمنبه به ایلام خواهیم رفت ولی ابن دوشنبه ایکه آقای د! ر خطیبی فرمودند هنوز نیامده نمیدانم این دوشنبه چه مو! است که آقای دکتر خطینا سه سال است وعده می‌دهد و ماهم به ۰!دم وعده می‌دهیم و آنها می! یند وصف می‌کشند ولی آن دوشنبه هنوز نیامده است ۶ هزار متر زمین هم با آب وبرق به شیروخورشید داده‌ایم ونمیدانیم بالاخره وزارت بهداری یا شیروخورشید برای ما بیمارستان می‌سازند از جناب آقای دکتر خطیبی تقاضا دارم توجه داشته باشند و به این مسئله برسند این بیمارستان اگر ساخته شود برای سه شهرستان است مطلب دیگر موضوع این دکترهای فیلیپینی وپاکستانی است بعضی ازمردم گله دارندکه اینها فارسی بلد نیستند ولی باید تشکر کنم از آقای وزیر بهداری و بگویم به هرحال اینها خیلی خوب کارمی! نند فقظ یک عیب دارند، وقتی ۱۵ روزه مرخصی می‌روند یک ماه طول می‌کشد و بعد یک گواهی هم می‌آورند که مثلاخانمش مریض بوده این را واقعا توجه کنید و این! یل مسائل را در کارنامه آنها ثبت کنید که اگر بخواهند خدمت نکنند قراردادشان را فسل! کنید موضوع دیگر موضوع معلمین و دبیران در استان مرزی ایلام است به یک معلم و دبیرکه بخواهد دریک چنین محلهائی خدمت کند مبلغ! بیشتری باید داد چون منطقه صعب المعیشه است موضوع دیگر موضوع پرداخت عیدی به کارمندان است کارمندی که ۳۰ سال باصداقت خدمت کرده و جوانی اش را فداکرده الان باز نشسته شده است وشب عید هیح کس به او عیدی نمی‌دهد آن که کاسب است شه عید درآمد بیشتری دارد وآنکه کارمند است عیدی می‌گیرد از کارمند ساده تامدیرکل و وزیر، ولی به این پیرمردهائی که عمری خدمت کرده‌اند عیدی داده نمی‌شود جا دارد برای سلامتی ذات اقدس شاهانه به این پیر مردها برسند و به آنها عیدی بدهند این را عرض می‌کنم و بغسخنانم خاتمه می‌دهم تا حق دیگران ضایع نشود (احسنت) مسئله‌ای که می‌خواهم عرض کنم از انقلاب سال ۴۱ تا خال با این تنگناهائی که داشتیم خیلی کارها کردیم گفتم سدسازی را دولت‌ها انجام دادند، وزراءانجام دادند ودستگاه! اجرائی انجام داده است. اینها خدمتگزاران وقت مملکت هستند اینها در جهت رفاه وخدمت مردم مملکت کار انجام داده‌اند. این مسأله آذربایجان یک مساله حسادت خارجی بوسیله عده‌ای گول خورده بوده، هیچ ارتباطی با دستگاه اجرائی نداشته واین مساله ایست جدا ازاینها ۰ گفتار یک وکیل مجلس در پشت تریبون مجلس عقیده شخصی اوست ۰ عقیده همه نمایندگان نست باکه گفته وعقیده شخص اوم!۰ متشکرم، جاوید شاه پاینده ایران (احسنت - احسنت)
نایب رئیس - آقای ادیب مجلسی تشریف بیاورید.
ادیب مجلسی - بنده از همکار محنرم جناب آقای ریگی که وقتشان رادر اختیار من گذاشته‌اند نمی دانم باچه زبانی تشکر و سپاسگزاری خودم را عرض کنم. من قبل از آغاز مطلب تحت تأثیر سخنانیکه امروز دوستان درساحت مقدس مجلس شورای ملی بسمع همکاران محترم رساندند قرار گرفتم چون در گذشته خیلی نزدیک ایران از! ذشته خیلی دور یعنی دورانیکه قبل از دوران انقلاب مقدس شاه وملت بودخاطراتی راد ربنده زبده کرد، بخصوص امروز که این جلسه بریاست جناب آقای دکترخطیبی تشکیل است من خیلی خوب بیاد دارم، نمی دانم نماینده محترم لار تشریف دارند یا نه، زمانی بعد اززلزله لا که شهرجدیدی بو یاه شیروخورشید سر! اخته شده بودمن وعده‌ای از تکنیسین‌های شیرو خورشید وعده‌ای د یگر که برای احیای شهر وایجاد تاسیسات ومومسات یک شهر جدیدبه لار می‌خواستیم سفرکنیم، اینکه عرض می‌کنم مربوط به ۱۸ سال قبل یعنی دوسال قبل از انقلاب شاه وملت بود. شب به شیراز رفتیم واز شیراز قصد داشتیم بظرف لار حرکت کنیم خدا میداند! که راه به چه صورت بود. حتی ماشب نمی‌توانستیم براحتی برویم. اینکه عرض می‌کنم نمی‌خواهم برگردیم وبگوئیم که نسل‌های قبلی بگویند چه خبر بود.
خود من آن زمان شاغل بودم! قتی که خواستم شب راه را مسافرت کنم ژاندارم به من گفت اگرمی خواهی بروی بنویس که مسئول جان خودت، خودت هستی. ومن نرفتم! کمی بعد ازآن باز هم ماموریتی داشتم در دوران انقلاب، به همان صفحات سفر کردم خدا می داند آنچه دیدم باور کردنی نبود از هرلحاط، چه ازلحاط ترقیات وپیشرفتها و چه ازنظر امنیت، یک روز اخیرآ در خدمت همکاران رفتیم به بوشهر، یکی از دوستانی که قبلا سفرکرده بود گفت تا آدم از تهران پایش را بیرون نگذارد وشهرهای دیگر رانبیند فکر می‌کند که کاری در مملکت نشده است والا وقتی میاید بیرون می‌بیند که واقعا چه کارهائی انجام شده است.
با این موقعیت جغرافیائی و با این امکاناتی که در گذشته داشته‌ایم با آنچه که قبل از انقلاب داشتیم اگر منصفانه کلاه خودمان را قاضی کنیم و مقایسه نمائیم متوجه می‌شویم که هیح امکاناتی نداشتیم، هیچ چیز در دسترس مردم نبود. همه مردم باچه وضعی زندگی می‌کردند: آنروز فقط در فکر این بودند که گلیم خودشان را ازآب درآورند و یک زندگی متوسظ و یک روزی، برای خودشان فراهم کنند ولی امروز می گوئیم که بقول یکی از دوسنان در گوشمی گفته می‌شود که مردم ناراضی اند. از چه چیز ناراضی اند. البته وقتی مردم به همه چیز برسند و در مملکت امکاناتی داشته باشند، سطح توقعشان هم بالا می‌رود و این آن چیزی است که رهبر مردم ایران می‌خواستند که مردم مملکت بیدار شوند و بیدار شدند. روزی می‌گفتند که استعمارگران بعضی کشورها را با گرسنگی رها می‌کنند و بعضی ملل رافقط به آنها نان می‌دهند که مشغول خوردنش باشند. ولی ما حالا این پیشرفت‌ها و این امکانات را داریم و بینش ملت ما به جایی رسیده که می‌خواهد و باید هم بخواهد که باز هم ترفی کند و البته به آنچه هم که باید برسد می‌رسد.
باز درگذشته نه چندان دور که خوشبختانه همه ما می‌توانیم شاهد زنده‌ای بر آنچه که عرض می‌کنم باشیم، راههای ارتباطی ما، دستگاههای مخابراتی وآموزشی ما، دانشگاههای ما، مراکز بهداشتی و درمانی ما درچه وضعی بودند، باچه سرعتی ساخته شد وحالا درهر زمینه چه پیشرفتهای چشم گیری داریم که چون درحال بهره گیری ازآنها هستیم. بدرستی نمی‌توانیم بعضی اوقات قدر آنها را بدانیم مگر آنکه با گذشته مقایسه کنیم. خیلی بی انصافی است اگر بخواهیم بایک کشور پیشرفتهای که سالها قبل بایک پیشرفتهای عمیق علمی روبرو بوده‌اند خودمان رامثال بزنیم، ولی من افتخار می‌کنم و هر ایرانی افتخار می‌کند، اگر درمقایسه صحیح برآئیم در تمام دنیا، بعقیده محققان دوست و دشمن، می دانند که آهنگ پیشرفت در دوران انقلاب بنحوی بوده که در هیح کجای دنیا سابقه نداشته است. (صحیح است - احسنت)
تاکور شود هرآنکه نتواند دید (احسنت)
یکی از خصوصیات بارز انقلاب مقدس شاه وملت در ایران راه یابی صحیح و جهت گیری صحیح از مبدأ تا این زمان بوده است. در دنیا انقلابات زیادی بوقوع پیوسته، چه انقلابات خونین و چه انقلاباتی که ملل مختلف به جهات مختلف داشته‌اند، ولی همه ما دیدیم زمانی که آهنگ شروع انقلاب آنها شروع شد تا وقتی بقول خودشان بثمر رسید تغییر جهت‌های کلی داد.
اما انقلاب سفید ایران وقتی شروع شد تحت رهبریهای شاهنشاه آریامهر باعث ش دکه آن خط و مسیر صحیح را فراموش نکند و دیدیم که مدارش تغییر نکرد.
در مسمیر این انقلاب همه طبقات ایران به همه چیز رسیدند بازهم می‌گویم تا کور شود هرآنکه نتواند دید.
حالا ملت ایران رنج کشیده فرمانده نیرومندشی موی خودش را سپید کرده و می‌بینیم که تا بحال راه درازی را پیموده‌ایم و به سر منزل مقصود رسیده‌ایم. سربالایی‌ها را طی کرده‌ایم این ارابه را رسانده‌ایم به سر سربالایی حالا دیگر انصاف نیست که همت نکنیم.
ما با تمام نیرو مقاومت می‌کنیم و نمی‌گذاریم که برگردد، باوج رسیده است، نمی‌گذاریم برگردد باید آن را در شاهراه تمدن بزرگت هدایت کنیم. من متاثر هستم و متاسفم که چرا دراین برهه از زمان که کارهای زیربنائی انجام شده و پیشرفتهایمان بمرحله بهره برداری رسیده است و جوانهایمان که الان زیرهیجده سال هستند و دارند می‌رسند به آنجا که بازدهی شان شروع شود آنوقت انگشت بگذارند به نقاط حساس این ملت. این ملت هیچوقت اجازه نخواهد داد. ما مجلسیان در دوره رستاخیز بادرک نیات رهبر عالیقدرمان همگام با سایر ملت ایران به هیح وجه اجازه رسوخ اجنبی را در صفوف منظم خود نمی‌دهیم (صحیح است - احسنت)
این را همه ما باتمام وجودمان می گوئیم، ازتمام قلب میگوئیم و اگر کسی غیر از این می‌خواهد جایش در بین ملت ایران نیست، رهبر ما آزادی بملتش داده و آزادی بیشتری هم خواهدداد. د ر پارلمان، در مجامع حزبی، ودر تمام مجامعی که در مملکت تشکیل می‌شود مردم آزادانه حرفشان رامی زنند، خواسته‌هاشان را می‌گویند ومی خواهند و به آن هم می‌رسند و خواهند رسید.
فرصت می‌خواهد، وقت می‌خواهد به همت جوانان برومند این آب و خاک دوستان عزیز جوانان ما، جوانان خیلی خوبی هستند، خیلی زود حرف منطقی درآنها اثرمی کنند، اینها نورچشم ما هستند درهمه آنها با آن همه تبلیغات مسموم کننده، بیش ازهر چیز عرق وطن پرستی و شاه دوستی دیده می‌شود آنها فرزندان این آب وخاک هستند، باید به آنها برسیم، باید آنها را بیشتر به مسائل آشناکنیم، ما وظیفه بسیارستگینی داریم من نمی دانم در پارلمان دوره رستاخیز از بین شما دوستان چه کسی است که تحت تاثیر عواملی لایحه‌ای راتصویب کرده باشد.
ما آمده‌ایم اینجا شوکرده‌ایم، مطالعه کرده‌ایم و در نتیجه لایحه‌ای بتصویب رسیده است ولی من شنیدم! که گفتند مجلس شورای ملی به وظیفه خودش عمل نکرده است (یکی ازنمایندگان -کسی چنین چیزی نگفته است) ا! بدوارم نگفته باشد (پزشکپور- اگر من گفته‌ام مواردش راهم می! ویم) من خیلی متاسفم، من که به این مجلس آمده‌ام هیچکس هیچوقت چیزی را بمن دیکته نکرده است. اگرهم روی چیزی صحه گذاشته‌ایم با ایمان کامل اینکار را کرده‌ایم وازمجلس رستاخیز هم جز این انتظاری نیست. من امیدوارم کسی چنین چیزی نگفته باشد. من معتقدم ساختمانی عظیم ساخته شده است، هیجکس نمی‌تواند بگوید من این بنای عظیم اجتماعی ایران را نمی‌بینم. همه می‌بینند، دوات می‌بیند، دشمن هم می‌بیند، زمان شروع ساختمان هم معلوم است، سا! بده و فرمانده اش هم معلوم است. من سوال می‌کنم اگر در ساختمان این بنا کارگر ساده یا مباشرش اشتباهی کرده و دوتا آجر پس وپیش شده باشدآیا باید گفت این ساختمان اصلا وجود ندارد چرا این ساختمان وجود دارد و اگر در یکت مورد کا رگری دوتا آجرراکح گذاشته حتماتنبیه می‌شود اماکی. بگیروببند که نیسمت باید ثابت شود اگر می‌خواستیم قضاوت عجولانه بکنیم هرگزباینجا نمی‌رسیدیم. مملکت مامملکت دموکراتی مشروطه سلطنتی است شاهنشاه ما با اعتقاد راس! بدین اسلام با ارادت کامل به ائمه اطهار بارعایت تمام اصول انسانی ومذهبی اجازه نمی‌دهد، تاجرم کسی ثابت نشود، کسی مجازات بشود ولی روزی که دستگاه کمیسیون شاهنشاهی تشکیل شد افتخارمیکنم که من اینجا عرض کردم که ورود بمرحله دوم انقلاب را به شاهنشاه عادل و ملت ایران تبریک می‌گویم و حالا هم عرض می‌کنم دیرنشده و بقول ماکاسبها دیروزوددارد ولی سد! خت و سو! بدارد مطمئن باشید درت میشودکمی حوصله کنید. اعتقاد راسخ شاهنشاه ما بمبانی دینی و مذهبی در همه امور مشهود است امروزگفته شدولی من ناگزیر بذکریک مطلب هستم، در جنگ صفین که دشمنان اسلام آمدند و خدعه کردند و کلام خدارابرسر نیزه‌ها گذاشتند مولا امیرالمومنین گفت قرآن ناطق منم و اینها جز مقداری کاغذ و مرکب نیست. وال! ته یک! عده‌ای پذیرفتند که حرفش درست ام!۰ اوحرف حق می‌زد وبعدها معلوم شدکه حرف حق هیچگاه وبه! ج نحو باطل نمی‌شود حق همیشه جاودان لست. حالاهم دشمنان ایران باهمین خدعه‌های ناجوانمردانه بجنگ ملت ما آمده‌اند ولی ملت ایران خائن را درهر لباس وباهرعنوانی می‌شناسد واورابغسه! ای اعمالن! مبرمساندمن اجازه می‌خواهم بایک مقدمه وارد بحث درباه بودجه بشوم.
طبق آئین نامه درستت پارلمانی ما رسم چنین بوده است که هنگام طرح بودجه، نمایندگان ازموافق ومخالف بطور نامحدود سخن میگفته‌اند (مظهری - رسم نبوده و آئین نامه مجلس اینطور است) وشاید ایام طرح بودجه، همواره پرهیجان ترین ایام عمر مجلس بوده است. اما باید باغروروخرسندی بگوئیم که مجلس عصررستاخیز با مجلس پیش از رسناخیز تفاوت اساسی دارد. درمجلسی که جزئی از پیکره <جامعه وحدت ملی >> است موافقت یا مخالفت قراردادی که ناشی از دسته بندیهای فراکسونی و موافقین ومخالفین دولت ام!، نمی‌تواند مفهومی داشته باشد. در چنین مجلسی صحبت از این نیست که نماینده‌ای که به پشت تریبون می‌آید قبلا موضع مخالف یاموافق خود را اعلام کند اگر بعنوان مخالف ثبت نام کرده، بر همه نکات مثبت، چشم خویم!! را فرو بندد وفقط به ذکر معایب ونواقص بپردازد ویا اگر بصورت موافق سخن می‌گوید نواقص آشکار وعلنی راهم حسن دانسته وزبان به تملق وچاپلوسی بگشاید. درحقیقت ما -که درمقام نمایندگی مستقیم! دم قوه قانونگذاری را باتفاق مجلس سنا تشکیل می‌دهیم، بعنوان جزئی از<جامعه وحدت ملی قا وظیفه دار هستیم در این دوران سا! بدگی وتحول، بودجه و یا هرلایحه دیکری را بطور اصولی و بدون هیچگونه جهت گیری قبلی مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قراردهیم نکات مثبت را یادآورشویم. انتقاد هائی را هم که بنظرمان! برسدوراعملها وپیشنهادها راتذکر د هیم تا ازآن میان بهترین قوانین ولوایح تنظیم شود واطمینان حاصل کنیم که قوانین موضوعه به بهترین شکل به مورداجراگذاشته می‌شود.
با چنین نقطه نظری امست که من مصالب خودم را درباره بودجه سال ۲۵۳۷ آغاز می‌کنم: گزارش جناب آقای نخست وزیر د رباره وضع اقتصادی کشور وبودجه سال آینده، همانطورکه استنباط کردید، گزارشی جامع ومستدل بود ونشان می‌دهد! که علیرغم تنکناهائی که درزمیته‌های زیربنائی واقصادی بروزنموده، ایران می‌تواند ومصمم است که راه ترقی وپیشرفت را تحت ارشادشاهنشاه آریامهر ادامه دهد، از سوی دیگر این گزارشی حاکی ازموفقبت دولت درمهارکردن تورم، درمدتی کوتاه بوده است، بطوریکه سیر صعودی قیمتها در امردادماه سال جاری ۳۱ درصد بالاتر ازماه سشابه سال قبل بود در دی ماه ۲۰ درصد بالاتر از رقم مشابه سال قبل قرارگرفت واظهار امیدواری شده است که رقم شاخص قیمتهای کالا وخدمات مصرفی د ر اسفندماه ۱۷ د رصد بالاتر ازرقم اسفندسال قبل قرارگیرد. به این صورت ازسرعت افزایش قیمتها کاسته شده، ولی روند صعودی همچنان ادامه دارد. در اینجاست که دولت می‌باید اقدامات قاطع و اساسی را برای بازگرداندن تعادل اقتصادی و مها کامل تورم دنبال کند. ما سالهائی را بیاد می‌آوریم که ضامن داشتن بالاترین درجه رشد اقتصادی، همراه با تعادل نسمبی اقتصادی، کمترین درجه افزایش قیمتها را داشتیم که بین ۹٪ تاه/۳٪ درسال، در نوسان بود. و در عین حال افزایش سریع قیمتها را از سال ۲۵۳۳ از خاطرنبرده‌ایم پس باید در فکر یافتن راه حلهای مناسب و عملی برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا باشیم ۰
دراین مورد نقش تعاونی‌ها را جناب آقای اهری، من خواستم بار دیگر بیان کنم جناب آقای وزیر بازرگانی تشریف ندارند یک نکته‌ای را عرض کنم انتخایات اتحادیه‌های صنفی قبل ازانتخابات مجلس با همین فرمول صورت گرفته بصورتی که از بین افراد صا! ح اگر ده نفر احتیاج بود سی نفر رامعرفی می‌کردند وافراد صنفی حق داشتند از بین این.۳ نفر ده یا ۱۵ نفر انتخاب کنند در والا باید عرض کنم که این امر صد درصد با آزادی کامل صورت گرفته و اصناف شریف ما اکرهم افرادناصبالحی در بین خود مشاهده کرده ان! با کمال شهامت آنانرا از بین اجتماع خود طردکرده انددراینجا لازم میدانم بار دیگر یادآور شوم که جامعه شریف اصناف بویژه اصناف پایتخت همیشه و در هرحال سربازان فداکار انقلاب شاه و ملت بوده و در صفوف اول مبارزه علیه خائنان و وطن فروشان در لحظات حساس درگذشته امتحان وطن پرستی و شاه دوستی خود راد اده اندواین جامعه کثیرالعضوشهرنشین که در پایتخت بیش از ۱/۳ جمعیت را با خانواده‌های خودکارگران وکارمندان خویش تشکیل می‌دهند در حالیکه از نخستین ساعات بامداد تا پاسی ازش! گذشته به هموطنان خود سرویس و خدمات می‌دهند باهوشیاری کامل و با توجه باینکه خود دربیشترموارد مصرف کننده هستند با ارشاد اتاق اصناف در به ثمر رسیدن اصل ۱۴ انقلاب کوشا بوده و سابقه نشان میدهدکه هرگاه مسنولیتی بانان سپرده شده همان کاسب حبیب الله و مورد اعتماد! معه بوده‌اند وبا امانت و درستکاری بوظیفه مقدس خویش عمل کرده‌اند اما در مورد تعاونیهامیدانیدکه نهضت تعاونیهای تهیه وتوز! در مملکت ما بدیرپائی شرکتهای سهامی معمولی نیست در ابتدا ضوابطی داشت محدود و وابسته به نخست وزیری بود بعد آمد زیرنظر وزارت تعاون و حالا بنابه طبیعت شغل! سان تقسمیم شده‌اند بعضی در اختیار وزارت کشاورزی آمده و بعضی در اختیار وزارت کار وامور اجتماعی وآنهاهم که طبیعت بازرگانی دا!! در اختیار وزارت بازرگانی قرازگرفتندآنچه دراینجا همکاران راجع به مسماله تولیدکالا با عرضه وآن حلقه هائی که دراین وسط وجود دارد بیان کردند با ایمان کامل عرض می‌کنم! ه آن حلقه صحیح همین شرکتهای تعاونی تهبه و توزیع است باید به آنها کمک بشود بایدآنها ارشاد بشوندوآنها هستندکه چاره ساز هستند برای حل مسائل موجود از توزیع تا عرضه باید ازاین حلقه‌های صحبح استفا ده کرد د رمورد کیفیت بودجه ونحوه خرج آن عرض من این است که این بودجه در عین اینکه ۱۷ درصد با سال قبل تفاوت دارد و این یک تفاوت بسیار منطقی است البته باعرضی که قبلاکردم کسری بودجه هم بسیار صح! و منطقی می‌باشد چون از نظر محاسبات بودجه‌ای در طول یک دوران چند ساله می‌توان تعادل دوره‌ای بودجه راحفظ اما جناب آقای رامبد اصل مطلب ومسأله مهم درخرج کردن بودجه است یک بودجه این چننی ممکن است در اجرا بی! بودجه تورمی تبدیل شود و یا ممکن ام! بیک! بودجه موفق وصحیح تبدیل شود من دراینجا روی سخنم باکارمندان جزء است وآنهائی که درطبقه پائین تر دردولت قرار دارندما اغلب تبیین! می‌کنیم ومیگوئیم صرفه جوئی کنیم درمصرف برق ولی وقتی بدستگاه‌های دولت مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که چراغها را روشن کرده‌اند کولرهای اضافی را روشن کرده‌اند اگر کارمندان درست بطور اعم از پائین تا بالا مساله صرفه جوئی را بعنوان یک وظیفه مقدس ملی برای خودشان فرض کنند نه بعنوان یک شعار، خواهیم دیدکه خرج این مبل! هنگفت که رقم عمده اشی بدست دولت صورت میکیرد در پایان چه نتیجه مطلوبی بدم! ما می‌دهد این مساله ایست که م! بنام یک ایرانی وبنام یک برادر ازپشت این تریبون بکلیه! ارکنان دولت که همه مقدسند و وظیفه شناس توصیه می‌کنم و استدعا می‌کنم کاری بکنند که ثروتهای ملی ما بهدر نرود، مجلس زحمت کشیده، دولت آمده بعداز مدتها بودجه متعادلی را آورده در این چند ماه سیاست بخرج داده تا یک تعادلی دراین وسط بوجود آمده انتطار داریم که این زحمتها بیک! نحو صحیحی بپایان برسد متاسفانه یک سرش بدست ماست و بدست شماست و ۵۰ سرش بدسث آنهائی است که باید عملاخرج بکنند اینجاست که ما ازآن روح همبستگی ملی و آن پیوستگی که مات ایران همیشه دارد استمداد می‌طلبیم و ازآنها می‌خواهیم کاری کنند که دراین برهه از زمان همه ما و خودشان را رو سفید بکنند مسائلی هست اجرایش خیلی مشکل نیست ولی نحوه ورود بان یک کمی فکر می‌خواهد مدتی بود که رادیو ۲ اعلام کرده بود و این مسأله هم همیشه درفکر من دورمیزد که بیائیم یک روزاز یکجائی شروع کنیم چون هجچکس دلش نمی‌خواهد در شهر تهران این نابسامانی ترافیک وجود داشته باشد همه دلشان می‌خواهد یک! وضعی پیش بیاید که این مساله مسروسامان پیداکند این دوستان عزیزمان در رادیو ۲ این تحول را ایجادکردند درضمیر من این مسأله تازه‌ای نبود و یک چنین چیزی را دلم می‌خواست که شروع کنیم دیدید که امروز مردم همکاری کردند در دستگاههای دولتی مساله صرفه جوئی همین وضع رادارد مثلا اطاق درست کردن، سکرترآوردن و مل وعیره این موضوع دریکا چشم وهم چشمی افتاده که مثلا آن یکی دارد چرا من نداشته باشم که اگر باین موضوع توجه بشود فوق العاده مصر! ر خواهد بود. بنده نمیدانم معاون محنرم وزارت نیرو اینجا تشریف دارند
یا نه، خوب تشریف ندارند، جناب آقای رامبد هستند در مورد نیروی برق و نحوه مصرف آن من بخاطر اهمیتی که باین مسأله می‌دهم و اطلاعاتی که دراین زمینه دارم بدولت تبریک می‌گویم از اینکه با افزایش ۴۶ درصد به بودجه وزارت نیرو خواسته‌اند مقداری از نابسامانیها راکه در روستاهای ما وشهرهای ما پیش میاید جبران کنند باز از ذکر این نکته نمی‌توان غافل شدکه جناب مهندس توکلی با اطلاعاتی که دارند و من شخصا با ایشان صحبت کردم آدم بسیار متخص! ی ودراین مدت توانسته است نارسائیها و نابسامانیها را تا حد زیادی از بین ببرد گرفتاری زیادی بود و ما تابستانی در پیش داریم یک! پولی هم جناب را مبد الان دارد خرج می‌شود برای بهبود امر نیرو درمملکت که شاهرگ حیاتی جامعه ما است. افزایش بودجه وزارت نیرو، استدعا دارم این توصیه مرا بپذیرید، د کار انتقال نرو چند نکته امسف که حتمارعایت بفرمائید مساله! وزیع و انتقال نیرو یک کارسهل وممتنع ام!، آوردن نیروگاه و دادن نیرو از محل تولید به بیرون کافی نیست، شبکه هاباید فنی باشدکه بحمدالله درمملکت ما شبکه‌های فشارقوی این!۱ ور هست، ولی محل توزیع و محل مصرف مورد بحث است در همین شهرتهران شمادر مرکزشهرگرفتاری عجیبی دارید، کابلها فرسوده است و و مقره‌ها قدیمی است و فیوزها مال چند سال پیش است شما هرچه نیرو بدهیدمیاید به مرکز شهر اگر بار ز! اد باشد افت بیشتری دارد و کابلها می‌سوزد ویک قسمت خاموشی می‌شود و درجائی طواح خظ تان با اصول فنی تان متناسب نیست نیرومیدهید، افت دارد، حا! لاکه اینکار را دارید زیربنائی می‌کنید همزمان با آن نیروگاههائی که درگذشته با! کمال افتخار و مباهات دیدیم و درگوشه وکنار -لکت دارد درم! می شودکاری کنیدکه بتدریح مساله اصلی یعنی آنجائی که بدست مصرف کننده می‌رسد آنرا درست کنید باید عرض کنم که نوع مصرف مردم فرق کرده وبا کمال افتخار اعلام می‌کنم که ظرف مدت کوتاهی حدود ۴۴۰ هزار دستگاه یخچال اما و حدود صدها دستگاه رادیو و تلویزیون و حدود صدها دستگاه سایر لوازم و ادوات برقی به روستاهای ما رفته است اینها را باید حس کنیم، خ! یلی خوشحالم که ازاین راه فاصله راه بین روستا وشهر راکم می‌کنیم و من نمی‌خواهم مجددا وقت شما را بگیرم آنچه لازم می‌بینم عمل شود باختصار تکرار می‌کنم مساله‌ای که مربوط بمصرف کننده نیروی برق است خ! دمتتان عرض می‌کنم، شما نیروی فشار قویتان درست وصحیح است و ترانسفورموتورتان درست است ولی در محل هائی که برای مصرف هست اشکال دارید در شمیران خاموشی بیک باد بسته است ود رجنوب اغلب ا ینها خراب وفرسوده است وهنوز این کابلها درست نشده و تمام زحمات شما از بین می‌رود و نه تنها در تهران بلکه در هر روستائی که دراین برهه از زمان هر روز یک دستگاه جدید برفی وجود خواهد داشت و همینطورکه عرض کردم این دستگاه هائی که بشهرستانها و روستاهای ایران رفته است و خواهد رفت و هر روز می‌رود مردم توقع دارند و باید بانجاها ر! بد تا اینکه زحمتتان بهدر نرود اگرترانسفور موتور و دستگاه مولد برق و یاشبکه تان راکه گذاشته‌اید بکوئید این ولتاز را داریم واین کیلووات را، ما نمی‌توانیم آنرا قبول کنیم، بیشترگرفتاریهای ما هم دراین بوده است که بمراحل بعداز تولید نیرو رسیده‌ایم من متاسفم اگر در رادیه! بعنوان تبلی! ازطرف صاحب کالائی اعلام می‌شود که فلان وسیله برفی بانوسانات برق درایران مناسب امست این زشت است ماکه متخصص خوب داریم ونیروگاهها هم که درست است پس آن چیزی را که مو! لنوسان می‌شود می‌توانیم ازبین برداریم نمی‌شود گفت که وقتی کلید برق را می‌زنیم افت می‌کند، این مسائل را باید حل کرد، دراینجا نکته‌ای که لازم است یادآوری کنم موضوع تربیت نیروی فنی درمملکت است بمناسبت همین مساله که عنوان کردم ما نیاز به متخصص فنی در مملکت د اریم جناب وزیر آموزش وپرورش! تشریف بردند من می‌خواهم عرض کنم که بجوانان ما اجازه بدهید تحقیق کنند و دراختیارشان وسائل بگذارید، استعدادهای بسیارقابل توجهی دربین جوانها هست و این پول هرگز از بین نخواهد رفت ماتکنولو! ی را آورده‌ایم به مملکت و برای نگهداری اینها آدم می‌خواهیم، از متخصص فنی معمولی تا سطح خیلی بالا ما امیدواریم که تحت رهبری شاهنشاه این بچه‌ها خودشان مخترع و سازنبده بشوند و و ابداع بکنند، بنابراین وسائل تحقیق می‌خواهند فکر نکنید که اکر این وسایل رادر اختیارشان بگذارید ازبین می‌رود نه ازبین نمی‌رود این دستگاه هائی که آوردید تا یک زمان کارمی کند فردا احتیاج به متخصص فنی دارد شاید هم نیاز به چیزهائی داشته باشدکه از عهده ساختن! آن خودمان برآئیم ا ا! ن چیزی کم نداریم ازاین جهت، مافقظ می‌خواهیم یک نیروی خلاقه داشته باشیم که می‌توانید ازجوانها استفاده کنید، ازطرفی کادر فنی مکفی مطرح است، اینهمه دستگاههائی که در داخل مملکت ساخته می‌شود وهمچنین دستکاههائی که از خارج میاید که نیاز به سرویس بعداز فروش دارد، بسیار مهم است دکنار مسئله آموزشی، موضوع آموزش! فنی را با تشخیص روحیه جوانها واستعدادهایشان که به چه چیز علاقمندند دنبال کنید، به این راه جوانها را ببرید، یک! از دوستان اینجا عنوان کرد وچه خوب هم عنوان کرد وآن اینکه گفت همه لازم نیست دکترشوند و یا پشت میز بنشینند، الان کشورهائی هستندکه بیشتر افتخاراتشان به تکنیسین‌های خودشان ام!، آنها هستند که چرخهای اقتصاد مملکتشان را می گردانند، امرور با کمال افتخارمی بینیم که کارگران شرافتمند و زحمتکش ما همه درباره تکنیک زحمت می‌کشند و مسافرتهای مطالعاتی بخارج می‌کنند، اینها راباید خیلی جدی گرفت بخصوص در مورد جوانان که سازندگان ایران فردا هستندو دارند تحصیل می‌کنند بایدگرایش پیداکنند به این چیزها، ما نیاز مبرم به این فنون داریم ما فردا نمی‌توانیم بان روستائی که همه چیز به او دادیم، اتومبیلش که دم خانه اش ایستاده وبرق سراسری هم بالای ممرش هست و وسائل مدرن در خانه اش کار می‌کند اگر وسائلش خراب شد بگوئیم بی اید درمرکز استان آنرا درست کنددر همه جا ما نیاز به این افراد داریم وباید ازاین جهت به خودکفائی برسیم من در پایان عرایضم اشاره می‌کنم به یک جمله که جناب نخست وزیر در روزیکه لایحه بودجه رابه مجلس دادند فرمودند وآن این بود که همه منایع قابل تمام شدن است به جز نیروی لایزال انسانی که قابل اتکا است و همچنین ایمان به معنویات، بله اگرملت ایران تابه این نقطه از ترفی در عصر رستاخیز وتحت فرماندهی شاهنشاه محبوب ورهبر ملت ایران رسیده است بخاطر همین اعتقاد و ایمان بوده‌ام! که رهبر بیداردل ما روی این نیروهای لایزال همیشه تکیه فرموده‌اند و من ایمان کامل دارم که هرگاه دولت وسایر خدمتگذاران با صداقت به رهبر عالیقدر مملکت خدمت کنند وقصد خدمت به مردم این مرز وبوم را داشتند باشد ومردم موقع شناس ما بادرک کامل واقعیات وظیفه ملی خود را بحد کمال انجام دهد خیلی زود به تمدن بزرک خواهیم رسید ومن آرزومی کنم که خداوند متعال این نیروی لایزال را همیشه وهمه وقت موید بدارد که در راه پیشرفت نیات رهبر عالیقدر شا هنشاه آریامهر موفق وپیروز باشد واین آرزوی واقعی ما در اجرای بودجه وسایر امور در سال آینده است وبرای جناب آموزگار واعضاء دولت وبرای کسانی که صادقانه و خالصانه در راه خدمت به مملکت واجرای فرامین شاهنشاه در هر پست ومقام مثل یک سرباز خدمت می‌کنند وخدمتشان به حال مردم نافع است آرزوی توفیق کامل ازصمیم قلب دارم. (احسنت)
نایب رئیس - آقای پروفسور یغمائی تشریف بیاورید.
پروفسور یغمائی - جناب آقای رئیس، همکا ران محترم ازاینکه این توفیق برایم حاصل شده به هنگام بحث پیرامون نخستین بودجه دولت جناب آقای دکتر جمشید آموزگار مطالبی در ساحت مقدس مجلس شورای ملی بعرض برسانم خوشوقتم. همانطوکه هنگام بحث پیرامون برنامه دولت ایشان اظهارکردم دولتی که اساس کار و برنامه کلی خود را بر پایه صداقت و صراحت بنیان گذاری کرده نمی‌تواند دولت ناموفقی باشد هم اکنون که بیش از ۶ ماه از عمر این دولت نگذشته برأی العین می‌بینیم که بسیار هم موفق بوده و این موفقبت بخصوص دردومورد واقعا چشم گیر بوده است یکی مهار تورم بی سابقه‌ای که در مملکت پیداشده بود و از اوراق ۳۱٪ به ۱۷٪ رسیده و ۱۴٪کاهش داشته است. دیگری مهار قیمت زمین که با تقدیم و تصویب لایحه مربوط به جلوگیری از افزایش نامتناسب بهای زمین در اجرای اصل هیجدهم انقلاب باکسب الهام از رهنمودهای شاهانه گامی بزرگت برای مبارزه با زمین بازی و خاک بازی برداشته شده و امید آن است که این مبارزه بی امان کماکان تا حصول نتیجه نهائی ادامه یابد و همانطورکه نظر شاهنشاه است رشد منظم وهم آهنگا اقتصادی ادامه پیداکند بعبارت دیگر بودجه‌ای که به مجلس تقدیم شده که بایدگفت بودجه عظیمی است دارای خصوصبات وخصلت هائیست که ادامه رشد هماهنگ و منظم اقتصاد مملکت راتضمبن می‌کند موضوع دیگری که دراین به! دجه جالب توجه وتحسین برانگیز است سیاست صرفه جوئی است که در درجه اول در دستگاههای دولتی و بخصوص سازمان نخست وزیری اعمال شده و تاکید شده تمام صرفه جوئی‌های دولت صرف طرح‌های عمرانی خواهد شد و مسلما همانطور که گفته شده دست یافن به این هدف با فرصتی بیشتر امکان پذیرخواهد بود.!! نظر اجمالی به بودجه‌ای که برای سال آینده تنظیم شده نمایانگر این واقعیت است که دولت هدف‌ها و برنامه هائی راکه هنگام معرفی هیئت دولت به مجلس عنوان کرد پی گیری نموده ومصمم است که به پیاده کردن آن برنامه‌ها اقدام کند و همین موضوع که خود مبین صراحت و صداقت است احترام و اعتقاد من را نسبت به شخص جناب دکترآموزگار افزون می‌کند. اطمینان دارم دوستان و همکاران اعضاء محترم کمیسیون بودجه طی جلسات متعدد تا آنجا که امکان داشته و فرصت داشته‌اند به بررسی کلیه ارقام درآمد و هزینه با تعمق در ارقام ستونهای متعدد فزونی‌ها و کاهش‌ها و غیره رسیدگی دقیق و مساماکافی انجام داده‌اند وبسهم خودم از همه آنها تشکر می‌کنم از این جهت خود را بیینیار از وارد شدن در جزئیات می‌بینم بیشتر صحیت من درباره سیاست‌ها درباره خظ مشی‌ها و درباره دیدگاههای مختلفی است که اجازه می‌خواهم برخی مسائل را بعنوان تذکر و توصیه به دولت در ساحت مقدس مجلس شورای ملی اظهارنمایم.
درآغاز مثل همیشه از بخش آموزش و پرورشی شروع می‌کنم البته قبلا ۰ هم از فرصت‌های گوناگون مطالبی دراین مورد عرضه داشته‌ام ولی نظر به اهمیت فوق العاده موضوع عقیده دارم که تکرار و تاکید برآن در همه حال جایز است بخصوص اگردر نظر داشته باشیم که ما مملکتی هستیم که باجوانی جمعیت روبرو هستیم و نیمی از جمعیت مارا زیر ۱۶ سال تشکیل می‌دهد و هر مملکتی که با این پدیده مواجه باشد ناگزیر است که سرمایه گذاری اش در امرآموزش و پرورش بیشتر باشد دراین زمینه شاهنشاه آریامهر در سومین کنفرانس ارزیابی انقلاب آموزشی چنین فرار داده‌اند: پس پوشش‌های معطوف به حفظ و نظم و پاسداری حدود و ثغور کشور آموزش و پرورشی نسبت به هر فعالیت دیگر تقدم دارد.>> من درباره این تقدم با الهام از رهنمودهای شاهنشاه بارها صحبت کرده ولزوم آنرا تاکید نموده‌ام و خوشحالم که می‌بینم در بودجه تقدیمی دولت بازهم اولویت به آموزش و پرورش داده شده است و معتقدم طی سالهای آینده نیز باید این اولویت کماکان مد نظر باشد. شکی نیست که دولت با اختصاص ۲،۳ میلیارد اعتبار برای آموزش و پرورش درسطوح مختلف که ۳۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته ۷/۲۳ درصد بودجه کل کشورو ۰/۲۹ ۱ درصد بودجه عمومی دولت راتشکیل میدهدتوجه اساسی به این موضوع بعمل آورده است ولی چنانچه درنظر بگیریم این بودجه برای وزارت خانه‌ای که حدود ۳۵۰۰۰۰ کارمند که حدود ۳۰۰ هزار آن معلم و ۲۸۰ منطقه آموزشمی حدود ۹ میلیون دانش آموز مشغول تحصیل د ارد و بخصوص که توجه داشته باشیم آینده مملکت درگرو تربیت انسانهائیست که دراین دستگاعظیم بارور خواهند شد باید بپذیریم که بودجه کلانی نیست و اگرامکانات اجازه می‌داد می بایدمبالغی انبوه تر وبمراتب بیشتردراین راه بکار می‌افتاد زیرا که آموزش وپرورش نه فقط ازنقطه نظر اجتماعی مهمترین رکن دوام وبقای هرجا ه و فظ خصوصیات قومی وملی آن شمرده می‌شود بلکه از نظر اقتصادی نیز اساسی ترین عامل زیربنائی است.
رشد کمی تعداد دانش آموزان درسال‌های پس از انقلاب و رسیدن به مرز ۹ میلیون نمایانگر این واقعیت است که مسولان امر در اجرای اصول پانزد هم و شانزدهم انقلاب شاه و ملت توفیق کامل داشته‌اند و من وظیفه خود میدانم ازطرف مات ایران از همه دست اندرکاران چه آنهاکه برسر کارند چه آنها که بر سرکار نیستند تشکر و سپاسگزاری نمایم ولی از نظر رشد کیفی وبخصوص تعداد معلمان تربیت شده برای سطوح مختلف تحصیلی (کودستان، دبستان راهنمائی بخصوص متوسطه! نشانگرآنست! برنامه ریزی تربیت معلم نه تنها به هیچ وجه با رشدکمی دانش آموزان کشور هماهنگی نداشته بلکه مداومت منطقی نیز در آن وجود نداشته است. امروز براثر هوشیاری ناشی از رستاخیز ملی توجه به آموزش وپرورش از نظرکیفی اجتناب ناپذیراست وقبل از همه اینکار از عهده معلمانی بر می‌آید که برگزیدگان جامعه باشند وطبق روش علمی پرورشی یافته باشند بی شک آنانکه بعلت راه نیافتن به مشاغل دیگر به کار معلمی پرداخته‌اند هر! ز نمی‌توانند شغل خطیر معلمی ورهبری جامعه را در عصر انقلاب بعهده بگیرندبنابراین محیط آموزشی وپرورشی کشور باید طوری باشد که برگزیدگان را بخودجلب کند. بزرگترین سد راه چنین آرمانی مطلوب نبودن شرایط استخداامی خاص ورفاه معلم میباشدکه بامقایسه باشرایط استخدامی سا یر موسسات، قا بل تأمل است وامید است! وزارت آموزش و پرورش و بخصوص وزیر فعال وعلاقم! د آن همانطو که شروع کرده واقدامانی ازقبیل پا در! ردن طرح کارانه تاسیس بانک فرهنگیان. توجه به مسئله مسکن آنان، توجه به جاذبه شغل معلمی وغیره انجام داده گام‌های مثبت تر موثرتری در این زمینه بردارد. من قبول دارم که ایجاد تغییرات کیفی مستلزم زمان است وقت می‌خواهد، استمرار لازم دارد. همه اطلاع داریم بالا بردن کیفیت مراکز تربیت معلم مورد توجه خاص علیحضرت شهبانو قرارگرفه تا جائی که خود ایشان نظارت عالی هیئت امناء مربوط را تقبل فرموده‌اند. به همین جهت سرمایه گذاری هرچه بیشتر در مراکز تربیت معلم کشور را در بخش آموزش و پرورش توصیه می‌کنم بخصوص اگر پیش بینی کنیم طی برنامه ششم تعداد دانش آموزان وتعداد معلم مورداحنیاج آنان احتمالا بشرح زیر افزایش خواهدیافت:
- تعداد دانش آموزان ابتدائی از ۴/۷۷۷/۷۶۱ نفر در سال تحصیلی ۳۶ - ۵ ۳ به ۰۰۰ /۰۰۰ /۷ نفر در سال ۱ ۴ - ۰ ۲۵۴ افزایش خواهد یافت و
- تعداد معلمان مورد نیاز برای این عده ۱۰۰ هزار نفر خواهد شدکه بطور متوسط و شش سال هرسال ۱۶/۶۰۰ نفر از مراکز تربیت معلم ابتدائی باید فارغ التحصبل شوند.
- تعداد دانش آموزان دوره راهنمائی تحصیلی از ۲۸۳/۶۶۱/ ۱ نفر درسال ۳۵ -۳۴ به ۲/۴۱۲/۰۰۰ نفر درسال ۴۱ - ۴۰ افزایش خواهد یافت و
- تعداد دبیران دوره راهنمائی برای این عده جمعیتی با! بر ۰ ۰ ۵۹۰نفر خواهد شدکه بطور متوسط باید در طی ۶ سال آینده هر سال حدود ۰۰۰ ۱۱ نفر از دانشسراهای راهنمائی تحص! ی فارغ التحصیل شوند
- تعداد دانش آموزان دوره متوسطه از ۷۰۵/۹۰۰ نفر در سال ۳۵ - ۳۴ به رقم ۰۰۰ /۵۸۷/ ۱ نفر در سال ۴۱ - ۴۰ افزایش خواهدیافت و
- تعداد دبیران دوره متوسطه برای این عده جمعیتی با! بر ۳۲ ۱ ۴۵ نفر خواهد شمدکه بطورمتوسط باید در طی ۶ سال سالانه ۰ ۰ ۷۵ دبیرمتخصص! ی از موسسات آموزش عالی (تربیت دبیر) فارغ التحصل شوند در برنامه اجرائی دولت برای سال ۲۵۳۷ شاید ارقامی بیش ازآنچه اکثرآن گذشت دیده شود در روزنامه رستاخیز شماره ۸۴۸ مورخ سه شنبه دوم اسفندماه ۲۵۳۶ معاون آموزشمی وزارت آموزش وپرورشی اعلام کرده بود تعداد مراکز تربیت معلم درسال تحصیلی آینده از ۲۱۰ واحد به ۲۵۰ واحد خواهد رسید و حدود ۳۳ هزار دانشجو در مراکز مذکور پذیرفته می‌شوند. من امیدوارم این چنین بشود و وزارت آموزش وپرورش به آنچه ارائه نموده عمل نماید.
متاسفانه سهم پرورش از این همه اعتبارات بسیار ناچیز بوده است بارها دراین مورد صحبت کرده و تذکر داده‌ام که به امر پرورش نوجوانان و جوانان باید توجه خاصی مبذول گردد سهم بیشتری از بودجه مملکت برای این امرمهم درنظر گرفته شود بموازات تربیت معلمین آموزشی باید به ترتیب معلمین پرورشی همت گماشت قبول دارم که دربودجه شاید هیچ سازمانی به اندازه ور! ف افزایش نداشته وبه بودجه ورزش ۶۰ درصد افزوده شده است ولی باید توجه داشت که پرورش منحصر به ورزش نیست و تنها جسم و اندام را دربر نمی‌گیرد بلکه روح و روان را هم شامل می‌شود. پرورش شخصیت و مسائل اخلاقی - اجتماعی و روحیه ملی و میهنی. پعرورش قوای ذهنی و هوش را هم با خوددارد پرورش یک! ایرانی مورد نیاز عصر انقلاب باید هدف وزارت خانه باشد برای این منظور درس وطن پرستی ایران شناسی و شاه دوستی باید سرلوحه امور پرورشی را تشکیل دهد که متأسفانه بایدگفت دراین مورد بخصوص تاکنون خیلی غفلت شده است من قبول دارم که خانواده دراین یان نقش بسیار موثر و حسا می‌دارد ولی قبول کنیم که نمی‌توان نقش سازنده واصولی مدرسه را منکر شد باید ترتیبی اتخاذ شود تا ما شاهدگرایش بیش از حد جوانان به مسایلی از قبیل اعتیاد. قمار. شیوع وحشتناک بیماریهای آمیزشی. ابتلاء به بیماری شوم تبهکاران اده‌ها و از همه بدتر خرافات سیاسی و تظاهرات ضد ملی ومیهنی درسال‌های اول ورود بدانشگاه‌ها نباشیم تظاهرانی که همه ما میدانیم ریشه و مبدا خارجی دارد با امواج سهمگین خود جوانان خوب پرورش نیافته ما را آسیب پذیر می‌سازد و اینها بطور آگاه یا در اکثر موارد ناخودآگاه دست به اعمال کودکانه‌ای می‌زنند که هرایرانی وطن پرستی را شرمسار و خجل می‌کند. شیشه کلاس درس دانشکده را شکستن. اتوبوس مدرسه را ازکارانداختن. کتابخانه وچاپخانه را به آتش کشیدن ازجمله کارهائیسمت که بزحمت می‌توان قول کرد از طرف دانشجویان واقعی صورت گرفته باشد. بنظر من پزشک، در این مورد هم پیش گیری مهم ترازد رمان است. این پیش گیری چیزی نیست جزتوجه به امرپرورش نوجوانان وجوانان قبل از ورود بدانشگاه مسأله مهم در این مورد مسئله گذراندن اوقات فراغت گروه سنی فوق می‌باشد که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و صلاح است دولت به آن توجه خاص مبذول دارد برای این منظورکوشش هائی در سالهای اخیر به عمل آمده و مراکز و سازمانهائی تأسیس یافته است ازاین نوع سازمانها می‌توانند جوانان. خانه جوانان، خانه پیشاهنگی، اردوگاه تربیتی و پیشاهنگی، پارک و خانه فرهنگت روستائی، کتابخانه. کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، باشگاه و استادیوم ورزشی وغیره نام برد از خلال بررسی سازمانهای رفاهی موجود به این نکته پی می‌بریم! ه فعالیت و مسئولبت‌های مربوط به تامین رفاه جوانان دراغلب ز<۰ ینه‌ها مخصوصا زمینه مورد نظر ما یعنی گذراندن صح! و سازنده اوقات فراغت درسازمان واحی متمرکز نیست و این تعدد رهبری سبب اتلاف انر! ی هاواختلاف درهدفها و وسائل وصول به آنها می‌گردد و نتیجه مطلوبی بدست نمی‌دهد از طرف دیگر قلت تعداد سازمانهای مربوط به گذراندن اوقات فراغت ما را به این حقیقت رهنمون میشودکه پاسخ جامعه ایران به نیازمندیهای جوانان در زمینه گذراندن اوقات فراغت به کلی نارساست و این نارسائی که از لحاط کمیت مدنظر قرار دارداز نظرگاه کیفی نیز مشهود و موکد است به این دلیل مشاهده میشودکه اغلب سازمانهای مذکور که غالبا به صورت چند وظیفه‌ای به عرضه خدمانی پرداخته‌اند ازلحاط تفهیم صحیح! نیست به هدف صلاحیت کادر اداره کننده تجهیزات و وسائل، چگونگی توزیع در شهر و روستا هم چنین ازلحاظ مجاری ارتباط و اختیاردر اخذ تصمیم و برنامه ریزی چنانکه باید ایفای نقش نمی‌نمایند من باب مثال طبق! قیقات انجام شده مربوط به شهر مشهد محل حوزه انتخابیه‌ام این نتیجه بدست آمده که ۹۱/۳ درصد گروهای ۳ ۱ -۷ سال و ۸۸/۸ درصد گروه‌های ۴ ۲-۴ ۱ سال اغلب فعالیت‌های تفریحی خود را درخانه انجام می‌دهند ۰ هم اکنون شهر بزرگ مشهد فاقدکار جوانان است و نیز از کلوپ تفریحات سالم خبری نیست و برای حد ود.. ۲ هزا ر دا نش آموز فقط دو باشگاه وجود دارد به همین جهت توصییه وتاکید مینمایدکه فعالیت رفاهی مربوط به جوانان به استثنای فعالیت رسمی آموزشی که در چهار چوب وزارت خانه آمد! زش و پرورشی قراردارد در سازمان واحدی متمرکز شود نظر به اهمیت موضوع یکت بار در زمان دولت جناب هویدا ویک بارهم هنگام بحث پیرامون برنامه دوات جدید برای این منطور لزوم تشکیل وزارت جوانان رامظرح وپیشنها د کردم در مورد تشکیل این وزارت خانه جدید چنانچه بقول جناب نخست وزیر ریخت وپاش تازه‌ای هم شروع شود با درنظ رگرفتن اهمیت موضوع ایرادی ندارد و جای دوری نخواهد رفت البته باید سعی کرد ریخت وپاشی در کار نباشد بر فرض هم که در شروع ریخت وپاشی داشته باشد درحالیکه بدانیم نتیجه نهائی آن برای ساختن پایه‌های محکم و استوار ایران فرداست جای ایراد نیست اگر برای این قبیل امور مهم ریخت وپاش نکنیم که اگر بتوان اسمش را ریخت وپاش گذاشت برای چه کاری بکنیم! بهرصورت چنان چه انجام این امر به عللی مقدو نباشد لااقل به همین منظور در سطح مملکت شورای هم! هنگی فعالی به دجود آیدمحدانه به هماهنگ! ساختن برنامه‌های رفاهی مربوط که در سازمانهای اداری مختلف طرح می‌شود بپردازد و به صورتی ازاین پراکندگی وظائف و مسولیت‌های مربوط به گروه‌های مورد نظر که غالبا سبب لوث مسولیت و مشخص نبودن مسمولامیگردد جلوگیری بعمل آورد. برای اداره سازمانهای مربوط به جوانان تربیت کادرمتخصص ضرورت دارد به همین جهت باید به تلاش هائیکه تاکنون در این مورد خاص صورت گرفته ادامه داد و بر دامنه آنها افزود زیرا بدون سپردن
کار به افرادکاردان نتیجه مطلوب عاید نخواهد شد متاسفانه ما با کمبود همین افرادکاردان مواجه هستیم من باب مثال ما در حال حاضر فقط ۰ ۰ ۴۶ معلم ورزش داریم درحالیکه به ۱۷ هزار معلم نیاز داریم و این رقم درآخر برنامه ششم به ۲۳ هزار خواهد رسیدکه مسئله کوچکی نیست. امید است ۵ دانشکده ورزش که قرار است بزودی در شهرهای اهواز، تبریز، مشهد، کرمان و رشت تاسیس شودتا اندازه‌ای این کمبود را جبران نماید. چند سالی است که درآموزش و پرورش کشورمان در تمام سطوح با مسئله‌ای بنام دانشجویان و دانش آموزان ایرانی م! قیم خارج ازکشور روبرو هستم ۰ آنچه مسلم است تعداد داو طلبان تحصیل در خارجاز! شور بطور تصاعدی روبه افزایش است تاجائیکه گویا به رقم ۱۲۰ هزار رسیده باشد. از توجه و موقعیت آنهاکه برای تحصیل به خارج ازکشور رفه یا می‌روند نمی‌توان بسادگی واجمال سخن گفت چراکه تعداد این افراد در حال خاضر تا بدانجا رسیده که بی توجهی به آنان بی توجهی به سرمایه‌های عطیمی است که درقالب ارز و نیروی انسانی ازاین سرزمین خارج می‌شود. روی آوردن و اشتیاق بیش از حد جوانان و خانواده‌ها به تحصیل در خارج از کشور معلول عوامل بیشماری است که عدم امکان کافی برای آموزشی ابتدالی و متوسطه و تحصیلات عالی چشم و هم چشمی وکسب درآمدهای تصاعدی بسیاری از خانواده‌ها در چند سال اخیر، توجه و ارزش گذاری بیش از حد جامعه به مدارک تحصیلی فار! التحصیلان خارج از شور وغیره ازآن جمله است بررسی هریک! از این عوامل خود بحثی است جدا ومفصل اما در این میان یک اصل مسلم است وآن اینکه جامعه متحول ایران شدیدآ به افرادی نیاز دارد که به خارج از شور بروند و در مراکز علمی جهان صنعتی و پیشرفته آموزش به بینند و باکوبه باری از دانش‌ها و تخصص‌های نو و با ارزش به کشور بازگردند و در سازندگی جامعه بکوشند از سوئی محدودکردن وجلوگیری از ادامه تحصیل ایرانیان درخارج ازکشور ضربه‌ای شدید به صادرکشور می‌زند چراکه ناچار خواهیم بود نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز را با قیمتی بسیارگزاف ازخارج واردکنیم بعلاوه ایجادصنایع سنگین وتاسیس نیروگاههای اتمی، استفاده از ماهواره‌های مخابراتی و غیره و غیره در صورنی مثسر ثمرخواهد بودکه نیروی انسانی مورد لزوم برای اداره آنها را خودمان از نیروی اصیل ایرانی در اختیار داشته باشیم و از سوئی دیگر اگر بپذیریم که محصلین ایرانی خارج از شور با توجه به بودجه‌ای که صرف تربیت وآموزش اولیه آنان شده و نیز بودجه‌ای که برای! بدگی و! صیل آنان بصورت ارز اکشور خارج! شود یکی از صنایع زیربنائی و اساسی کشور است توجه به نیازها و وضع و موقعیت آنان در خارج از شور در واقع حمایت و تضمین این صنعت است و دراین راه نیاز به سازمانی است که بتواند بطوکامل پاسخگوی نیازهای دانش آموزان خارج ازکشور باشد چنین سازمانی باید امور! لدگی، انتخاب رشته‌های تحصیلی، امکانات مالی، موقعیت تحصیلی وخیلی مسائل دیگرکلیه داوطلبان تحصیل در خارج از شور را زیرنظر داشته باشد. به نظر می‌رسد مسول مستقیم و تنها دستگاهی که باید به این سوال‌ها پاسخ دهد و به چاره اندیشی بپردازد سازمان امور دانشجویان کشور است اما این سازمان که وظیفه سنگین و دشوار درآموزشی عالی ایران بعهده دارد تنها آمار و اطلاعاتی که از دانشجویان ایرانی خارج! ز شور دارد! بوط به کسانی است که از طریق سازمان امور دانشجویان وبا استفاده ازگذرنامه تحصیلی به خارج رفته‌اند نباید از نظر دور داشت که بیش از نیمی از محصلین ایرانی خارج از شور بطریق عادی و بدون گذرنامه تحصیلی به خارج از شور رفته‌اند اینان نه مقصدشان معلوم است نه رشته هائیکه احیانا درآن تحصیل میکنندنه تعدادآنهاکه باز می‌گردند ونه هیچ اطلاعی دیگرکه از آنان متأسفانه اکثرآنها بازنمیگردند طبق آمار رسمی تعداد دانش آموختگان بازگشته به کشور از سال ۲۵۲۷ شاهنشاهی در مقایسه با تعداد دانشجویان اعزامی بطور متوسظ هرسال ۱۵ درصدکاهش داشته است طی ۹ سال گذشنه ۳۲۵۷۳۱ نفر ایرانی از طریق سازمان امور دانشجویان برای تحصیل به خارج از شور اعزام شده‌اند در همین مدت ۱ ۶۸ ۲ ۲ دانش آموخته ایرانی به کشور مراجعت کرده اندکه این خود یک فاجعه است.
عیب کارما اینست که متاسفانه هنوز سیاست جمعیتی صحیحی پیاده نکرده‌ایم و بدرستی نمیدانیم نیاز جامعه ما به رده‌های مختلف نیروی انسانی کدامست. اگر سازمانی داشتیم که این چنین می‌کرد و برنامه‌ها را هماهنگ می‌نمود ما امروز گرفتاری با ۹ میلیون دانش آموزی که نمیدانم درآینده با آنها چه کنیم نداشتیم و این گرفتاری در پایان برنامه ششم که مسلما تعداد این دانش آموزان چندین برابر خواهد شد دوصد چندان خواهد بوداگر نسل کنونی اندک مسولیتی نسبت به مسائل نسل آینده احساس کند لاجرم باید ازحالا به این موضوع بیندیشد و درصدد چاره جوئی برآید.
بنظر این جانب صلاح است:
اولا از پراکندگی آنها درکشورهای مختلف جهان جلوگیری بعمل آید.
ثانیا به آنها اجازه داده شود فقظ در دانشگاههای معتبر و مورد قبول آنهم در کشورهای همطراز از کشورخودمان و در رشته‌های مورد نیاز جامعه خودمان در خارج به تحصیلات خود ادامه دهند و از همه نقطه نظر تحت کنترل و سرپرستی دقیق باشند تا بتوانند بهنرین بازده را برای مملکت ما به ارمغان آورند نه اینکه کشورهای خارجی سرگردان بمانند و آنقدر بمانند که بفرموده شاهنشاه بصورت دانشجویان حرفه‌ای ۴۵-۴۰ ساله و متاسفانه اغلبشان هم مامور کمونیسم بین المللی درمیایند یا اینکه از وجود آنها بعنوان آلت فعل برای پیش برد مقاصدشوم ضد میهنی برعلیه خودمان بهره برداری شود دولت باید بوسیله سازمان مشخصی دراین امرکنترل شدیدی داشته باشد چه در غیر اینصورت برای آینده مملکت ما مضرات بیشماری دربرخواهد داشت. شاید این سازمان از جمله سازمانهائی باشد که می‌تواند در بطن وزارت جوانان جای مهمی داشته باشد.
اکنون که کشور ما بسرعت روبه صنعتی شدن می‌رود اقدام به تاسیس مدارس حرفه‌ای و فنی از ضروریات بشمار می‌رود در نظر داشته باشیم که در برنایه عمرانی ششم حدود ۳ میلیون آدم وارد به حرف وکارهای فنی لازم داریم باید ازحالا به فکر تهیه این رقم باشیم. من هم مثل سایر همکاران دراین مورد بخصوض در فرصت‌های منام! تذکراتی داده‌ام خوشبختانه می‌بینم که وزارت آموزش و پرورش برای سال آینده باین موضوع توجه خاص نموده و قسمت مهمی از اعتبارات خود را مصروف باین امر مهم نموده است وحتی در برنامه تلویزیونی ارتباط ممتقیم وزیر محترم آموزش وپرورش با مردم دیدم که دراکثر موارد که جوانان درامر تحصیلی خود با اشکالی مواجه شده بودند جناب دکترگنجی آنها را به ادامه تحصیل در رشته فنی و حرفه‌ای تشویق می‌کرد که بسیار بجا بود و امید است در راه تاسیس تعداد هرچه بیشتر این قبیل مدارس برای سالهای آینده توفیق داشته باشند منتهی صلاح است درانتخاب محل آنها دقت نمودکه حتی المقدور در شهرهای بزرگ! نباشد بلکه باید بیشتر درشهرهای کوچک و بخصوص درمجتمع‌های روستائی به تشکیل آنها اقدام نمود از طرف دیگر استفاده از امکانات بخش خصوصی و کارگاههای آنها ولزوم انعقاد قرارداد بین وزارت آموزش وپرورش وسایر دستگاههای مزبور برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز در رشته‌های فنی وحرفه‌ای باید از هرجهت مدنظر قرار گیرد.
من اعتقاد دارم که بسیاری از مسائل جوانان باصطلاح پشت کنکور را می‌توان با ایجاد مدارس فنی و حرفه‌ای حل کرد صرفا نباید جوانان را به گرفتن مدرک عادت داد از عمل خظرناک مدرک گرائی باید جدا جلوگیری کمرد درعین حال باید ضوابط استخدامی را از مدرک جوئی حذف نمود و به دانسته‌های حرفه‌ای بیش از مدرک تحصیلی توجه! برد درغیراینصورت همه جوانان همانطوکه الان مرسوم ام! سعی خواهندکرد مد کی بدست آورند تا باصطلاح از مزایای قانونی این مدرک یا دیپلم بهره مند شوند چراکه متاسفانه هنوز ارزش افراد به نوع دیپلم آنهاست نه به کاری که میدانند تازه بسیاری ازآنها بظرف کارهائی غیراز تخصص خود روی می‌آورند مثلا ۹۰ درصد دانشجویان رشته خاک شناسی در رشسته هائی کارمی کنند که باتخصص آنها وفق نمی‌دهد مثل تعاون روستائی یا لیسانسیه رشته باستانشناسی که کارمند بانک است!! عات این پدیده عیوبی است که در سیستم گزینش دانشجو وجود داردکه درآن دانشجو مجبور می‌شود علیرغم میل باطنی اش و به امرکامپیوتر در رشته‌ای که هیچ علاقه وکشمکشی بان ندارد به تحصیلات خود ادامه دهند مید اشت با تغیراتی که درسیستم گزینش دانشجو داده شده وبازهم داده خواهد شد جلوی این قبیل پدیده‌های نامطلوب گرفته شود.
درحال حاضر کشور ما به برکت درآمدهای نفتی خود در یک دوران استثنائی به امکانات لازم برای خوب زندگی کردن دست یافته هرکاه موجبات ادامه این! بدگانی فراهم نیاید به مح! ی اینکه عواید نفتی آن کاستی بگیرد دربن بست قرار خواهیم گرفت نه راه پیش خواهیم داشت نه راه پس. چنانچه مابتوانیم موفق شویم دراین فرصت گذرا وناپایدار خود را به دانش وفنون ومهارت‌های لازم برای قرارگرفتن درصف کشورهای پیشرفته مجهز کنیم راه رفاه و تنعم را بی دغدغه ادامه خواهیم داد وماباید مصمم به ساختن چنین آینده‌ای باشیم و این نمی‌شود مگر باداشتن نیروی انسانی کافی نیروی انسانی کارآمد و تحصیل کرده نیروی انسانی صاحب فکر واندیشه. نیروی انسانی صاحب ابداع و ابتکار. توجه داشته باشیم برای ادامه حیات ما نمی‌توانیم تا ابد متکی به دیگران باشیم وتا وقتی که ما مصرف کننده فکر و ابداع و ابتکار واکتشاف واختراع دیگران باشیم ناگزیر مصرف کننده محصولات آنها نیز خواهیم بود و این روال تا موقعی برای ما امکان پذیر است که از محل درآمدهای حاصل از نفت پول لازم برای خرید این محصولات داشته باشیم درغیر اینصورت پرواضح است که چه وضع و موقعیتی درانتظار ما خواهد بود.
دراینجا باز هم برفرمایشات شاهنشاه اشاره می‌کنم که فرموده‌اند: ما بعداز تامین نیازهای دفاعی مملکت برای آموزش و پرورش وتوسعه علم وتکنولوزی بیش از هر عامل دیگری اولویت قائل هستیم وهرگونه سرمایه گذاری دراین زمینه را سرمایه گذاری زیربنائی تلقی می‌کنیم بنابراین مسئولیت کلیه موسسات آموزشی بخصوص دانشگاهها و موسسات آموزش عالی مسئولیتی است بس خطیرکه به هیچ وجه نمی‌توان لحظه‌ای از آن غافل ماند. مدارس دانشگاهها وموسسات آموزش عالی باید مکتب وکانون میهن پرستی وسنگر تسخیرناپذیر حفظ وحراست از استقلال وتمامیت ارضی و حاکمیت ومیراث‌های ملی ما باشدبه هرصورت ما بخوبی قادر خواهیم بود درسایه پرورش صحیح جوانان وآموزش علوم وفنون جدید به آنان از استقلال خود دفاع کنیم ۰ در نظر داشته باشیم که اگر سرمایه گذاری و هزینه‌های دفاعی، حیات امروز مملکت و وجود مملکت حفظ و نگاهداری وصیانت حدود وثغوروسرحدات وامنیت داخلی مملکت محسوب می‌شود سرمایه گذاری هرچه بیشتردر امور جوانان برای تربیت نیروی انسانی نیز در حقیقت بیمه آینده مملکت ودرواقع موجبات تامین آینده بهترمملکت محسوب می‌شود ۰ بیاد داشته باشیم ایران امروز غیر از ایران دیروز است که بیگانگان عروسک‌های خود را بر سرکارمیاوردند که بنا به فرمایش شاهنشاه در قبرستان برگور مردگانی که خودشان وسائل مرگ آنان را فراهم کردند برقصند ۰
در مورد دانشگاهها ومومسمات آموزش عالی نکته‌ای که تذکرآن را ضروری میدانم مربوط به یکی از رسالت‌های بزرگی است که دانشگاههای ما بعهده دارند وآن امر پژوهش است. هدف انقلاب ایران رسیدن به دروازه‌های تمدن بزرگت در آینده نزدیک ام!. انجام گسترش تحقیقات اصیل یکی از ملزومات این پیشرفت است ولازمست اعتبارات تخصیص داده شد به تحقیقات با سرعت مناسب افزایش یابند وبه درصدی نزدیک یا مساوی با عدد مشابه درکشورهای پیشرفته برسد. برای پی بردن تحقیق در جهان امروز ووضع آن درجهان سوم کافی است توجه کنیم مبلغی که از درآمد ناخالص ملی صرف تحقیق می‌شود درایالات متحده آمریکا بیش از ۴٪ اروپای غربی ۴ - ۳/۵ درصد در هندوستان! ستر از نیم درصد و در ایران با قبول ارقامی که داده شده به احتمال قریب به یقین کمتر از یک درصد توصیه شده از سوی یونسکو می‌باشد بدیهی است چنین وضعی با توجه به موقعیت ممتازی که اینک ایران در پرتو تحولات انقلابی خود به دست آورده نه قابل توجیه است ونه متناسب با آرمان وصول ما به تمدن بزرک در نتیجه لازم است که هرچه زودتر وضع پژوهش در جامعه انقلابی ما از لحاط بودجه از لحاط سازمان واز همه مهمتر از لحاط مواد ومشکلات موجود مورد توجه آنی قرارگیرد در حا ست فعلی، تحقیقات بخش عمومی در وزارت خانه‌های مختلف متمرکز است و قسمت اعظم بودجه تحقیقانی کشور نیز در اختیارآنهاست بدین ترتیب که ۸۸/۷٪ برای دستگاههای اجرائی دولت و فقظ ۳/ ۱۱٪ برای تمام دانشگاهها ومومسمات آموزش عالی اختصاص داشته است تازه غالبا این تحقیقات جنبه مطالعه دارند بعبارت دیگر مطالعه با تحقیق اشتباهیشود و اعتبارات تخصیص داده شده به تحقیقات توسط برنامه ریزان به مصرف مطالعات می‌رسد ودارای مشخصات و بازده یک تحقیق واقعی نیستند بلکه بیشتر درجهت رفع نیازهای اطلاعاتی سازمانهای مربوط متمرکز شده‌اند. در بخش خصوصی مخصوصأ درصنایع مختلف می‌توان گفت که تقریبا تحقیق موجود نیست در صورتیکه در غالب کشورهای پیشرفته مقدار زیادی از تحقیقات با اعتبارات صنایع خصوصی وبرای رفع احتیاجات آنها انجام می‌پذیرد مسئله بودجه که صرف تحقبقات در جامعه ما می‌شود تنها از لحاط کمیت ناچیزآن نیست که مورد توجه است شاید مهمتر ازکمیت، کیفیت توزیع ومصرف آن است تاکنون سازمانها وموسسات مختلف هریک در جریان تنظیم بودجه سالانه خود قسمتی نیز برای تحقیقات اختصاص داده‌اند که در بودجه امسال تحت عنوان «تحقیق و بررسی» در فصول مختلف آمده است در این بودجه‌های اختصاصی نه هیچگونه سیاست متمرکز وجامعی وجود داشته است ونه یک بینش واقع بینانه که نیازوزارت خانه خاصی را درمجموعه کلی نیاز جامعه توجیه کندبه احتمال قوی می‌توان گفت که محتمل قسمت قابل ملاحظه‌ای از این بودجه‌ها در جریان سال ازطریق اجرای بودجه صرف هزینه‌های ضروری دیگر می‌شود و یا صرف چیزی به نام تحقیق، بدون بازدیدچشم گیر می‌گردد. در مواردی نیز دیده می‌شود که اشخاصی از طرق مختلف با ارائه پروژه خاصمی مبلغی پول از سازمان یا وزارت خانه‌ای دریافت می‌دارند بدون اینکه مرجعی برای پیگیری نتیجه تحقیقات وجود داشته باشد. از طرف دیگر مقررات موجود مملکتی درجهت کمک به تشویق محقق و تحقیقات نیست. به طوری که ممکن است یک نفرعلاقمند به تحقیق در اثر مشکلات مختلف ناشی از این امر دست از تحقیق بردارد. بایدمقررات مالی اعتبارات تحقیقاتی براساس روش‌ها و مقررات دیگری که با طبیعت تحقیق و اجرای آن و آزادی عمل محقق متناسب باشد تطبیق داده شود در این مورد مکررآ از طرف شاهنشاه تاکیدات لازم به عمل آمده و چند بار در منشورهای ارزیابی پیشرفت انقلاب آموزشی که به تصویب رسیده است توصیه‌های صریح و قاطع به دولت شده. اخیرا نیز علیاحضرت شهبانو در شرفیابی برگزیدگان تحقیقاتی ودانشگاه تهران روز ۱/۲۵ ۳۶/۱ فرمودند: مقررات دست وپاگیر تحقیقات باید از بین برود و از نظر جناب آقای دکترآموزگار را به این امر مهم جلب نموده و پیشنهاد مینمایدکلیه اعتبارات تحقیقاتی کشوردر اختیار ر شورای پژوهش‌های علمی کشور قرا رگیردتاباتوجه به سیاست کلی تحقیقاتی ودرنظرگرفتن اولویت‌ها سهم بودجه پژوهشی هرموسسه ویا سازمان پژوهشی تعیین گردد با توجه به که انجام پژوهش برنامه ریزی شده درکشور یکی از ضروری ترین عوامل در رسیدن به اهداف انقلاب ایران تحت رهبریهای خردمندانه شاهنشاه آریامهرمیباشد و اینکه بایدکشو کم کم از نظرعلمی و تکنولوزی خاص ایرانی به خودکفائی لازم برسد لذا باید دربرنامه ریزیهای کلی مملکت رشد بودجه تحقیقانی کل کشور و افزایش نسبی آن دربخش‌های مختلف مملکت باتوجه به اولویت‌ها و سیاست‌های تحقیقانی کشور تعیین دارد تابهره برداری لازم از این سرمایه گذاریها عایدگردداز طرف دیگراز آنجائیکه بالاترین میزان پژوهش کشور را دانشگاهها انجام داده و می‌دهند توصیه می‌نماید ارگسترشی سازمانهای باصطلاح تحقیقاتی وزارت خانه‌ها تا حد امکان جلوگیری و فعالیت آنها به دانشگاهها تفویض شود این امر خود باعث آشنائی بیشتر دانشگاهیان با مسائل مملکتی و بسیج بیشتر نیروهای علمی آنان در راه توسعه ملی خواهدشد دیگر ازمسائلی که بنظر اینجانب قابل طرح وتذکر است و درمورد سیاست اقتصاد بدون نفت می‌تواند درآتیه مملکت ما ایفاگر نقش مهمی باشد موضوع سیاست جهانگردی و ایران! دی وباصطلاح توریست درکشور است که متاسفانه تاکنون آنطوکه باید وشاید مورد توجه قرارنگرفته است آنچه مسلم است اینست که از حالا باید بیاموزیم که بدون نفت چگونه می‌توان زنده بود وکشوری قدرتمند داشت شاهنشاه در کتاب به سوی تمدن بزرگت مرقوم فرموده‌اند:
- سرزمین ایران سراسر یک موزه ویک نمایشگاه بدیع مفاخر تاریخی وهنری و درعین حال هرگوشه آن شاید گویای دلاوریها و جانبازیهای گذشتگان است. زیبائی‌های طبیعی ایران نیز با تنوع فوق العاده وضع اقلیمی نواحی مختلف این سرزمین از بدیع ترین نمونه هائی است که درجهان می‌توان یافت. بهره گیری از این بدایع طبیعی وهنری نباید مخصوصا جهانگردان خارجی باشد بلکه بخصوص باید این امکان در دسترس توریسم داخلی گذاشته شود. توریسم در دنیای ما بصورت یک صنعت مورد توجه قرارگرفته و یکی ازمنایع مهم درآمد و عامل مواری در توسعه و پیشرفت بشمار می‌آید.
هستند کشورهائی که بالاترین رقم درآمدشان از محل توریسم تامین میشودو درسال تعدادی معادل جمعیت ایران توریست جلب می‌کنند بعلاوه حتی کشورهای بزرگ! وپیشرفته صنعتی که از درآمد ارزی قابل توجهی برخوردارند و معهذا به صنعت توریسم اهمیت می‌دهند. جهانگردی در سطح بین المللی مو! نشناسائی هرچه بیشتر مملکت از طریق دیگران می‌گردد براین شناخت علاوه بردرآمدهای ارزی آثار و فواید سیاسی وفرهنگی مترتب است بدین معنی که دید و وبازدیدهای گروه‌های مختلف جوامع گوناگون از جامعه دیگر به گسترش همبستگی بین ملت‌ها وحکومت‌ها آنهم از خلال شناخت بیشتر عناصر فرهنگ و جامعه مورد بازدید منجر می‌گردد تاجائیکه این تمام‌ها ودر برخوردها می‌تواند شکل یک نوع تبادل فرهنگی را بخود بگیرد درعین حال نباید فراموش کرد که در دنیای امروز روش کار و ارتباط دولت‌ها بایکدیگر دربسیاری موارد از افکار عمومی ملت‌ها است به یکدیگر الهام می! ردکه جهانگردی را می‌توان در حد خود بزرگترین عامل این تفاهم دانست.
بنابرآمارهای موجود درآمد ایران از توریسم در سال ۵۳۵ ۲ با! بریکصد میلیون دلار بوده ۰۰ ۶ هزار نفر توریست از ایران دیدن کرده‌اند درصورتیکه درسال ۲۵۳۴ تعداد ۵۰۰ هزار و در سال ۲۵۳۳ فقظ ۴۱۵ هزار نفر توریسمت از ایران د یدن کرده‌اند.
باجلوگیری از اسراف بی رویه نفت وپیش بینی کاهش تدریجی درآمد آن باید منایع درآمدهای دیگری را جایگزین کرد و دراین راه فعالیت برای رشد و ازدیاد درآمدهای توریستی ازشایسته ترین اقدامات می‌تواند باشد.
باید با برقراری ارتباط صحیح با توریست‌ها و تکمیل و تجهیز تاسیسات جهانگردی (هتل، رستورانها، وسائل نقلیه، راهنماها، پست و ارتباطات، نقشه‌ها و توضیحات و غیره) با ایجاد تسهیلات لازم برای توریست‌ها تعداد آنها و بردرآمدهای مربوط افزود.
در طول سالهای اخیر درنتیجه شکوفائی اقتصادی و اجرای برنامه‌های عظیم توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح کشور و اشتهار نام ایران در جهان تعداد مسافران خارجی بخصوص افرادی که بخاطرکار وپیشه به ابران سفرمی کنند وهمچنین سیاحانی که مشتاق زیارت آثار فرهنگ مادی و تاریخی هستند روبه فزونی گذاشته است از سوی دیگربر شمار مسافران داخلی و ایران گردان نیز که برای مقاصد گوناگون بخصوص ایام فراغت وتفریح به مناطق وشهرهای مختلف کشورتردد می نمایندبه میزان چشم گیری افزوده شده است به همین جهت در برنامه‌های جهانگردی و ایران گردی ایجاد تاسیسات اقامتی برای مسافران اسامی ترین و مهم! مین رکن برنامه راتشکیل می‌دهد.
تاسیسات پذیرائی کشور قبل از شروع برنامه عمرانی چهارم دارای ۳۲۹۶ تخت و در پایان برنامه چهارم ۱۸۰۵۲ تخت بوده است آمار نشان مید هدکه د ر طول برنامه چهارم به امر هتل سازی و ایجاد تاسیسات توجه بیشتری معطوف شده ولی در زمینه کارهای بزرگا زیربنائی مثل مجتمع‌ها و اردوگاههای جهانگردی اقدام قابل توجهی صورت نگرفته است. در طول سه سال اول برنامه عمرانی پنجم جمعأ ۹۱۷۸ تخت در انواع تاسیسات پذیرائی و همچنین ۶ واً! رستوران، چایخانه‌های بین راهی و سه واحد چایخانه سنتی ازطرف بخش دولتی و خصوصی ایجاد شده و به مرحله بهره برداری رسیده است. بابررسی قراردادهای منعقده در بخش دولتی برای پروزه‌های دردست اجراو هم چنین اطلاعاتی که از میان پیشرفت پرو! ه‌های بخش خصوصی پیش بینی می‌شود که از جمع ۴۳ ۳۰/۱ تخت در جریان فراهم سازی قریب ۴۷۸ / ۵ ۱ تخت وهمچنین ۴ واحد رستوران، چایخانه بین راهی وچایخانه سنتی تا پایان دوره برنامه عمرانی پنجم به مرحله اتمام وبهره برداری خواهد رسید.
با تجزیه وتحلیل مطالب ذکرشده چنین نتیجه گرفته می‌شود که بدون احتساب طر! ت ویلاهای اختصاصی و کرایه‌ای مالا درپایان برنامه پنجم جمعا ۴/۶۵۶ ۲ تخت در انواع تاسیسات پذیرائی انجام خواهد شد که این رقم ۳۸ درصد از ۶۸/۷۳۲ تخت پش بینی شده از برنامه پنجم راتامین می‌کند توضیحا اضافه می‌نماید که درطول سه ساله اول برنامه پنجم تعداد ده از تخت به صورت شهرک‌های ویلائی برای استفاده شخصی و کرایه‌ای در سواحل دریای خزر بوجود آمده است که تعداد ۶ هزار تخت نیز تا پایان برنامه به اتمام خواهد رسید چنانچه جمع ظرفیت ویلاهای یاد شده را به حساب آوریم قریب. ۶ درصد از موارد هدف پیش بینی شده دربرنامه عمرانی پنجم تحقیق یافته اسث نتیجه دیگر اینکه ظرفیت تاسیسات پذیرائی کشور تاپایان برنامه عمرانی پنجم به مرز تقریبی ۴۶۰۰۰ تخت (بدون ظر! ت ویلاهای شخصی و کرایه‌ای) خواهد رسید.
اگر تاسیسات یادشده راتسهیلات به معنی اخص تلقی کنیم می‌تواند یافت که تسهیلات چندانی برای توریست‌ها اعم از خارجی وایرانی بوجود نیاورده‌ایم زیرا مقررات و قوانین حمایت کننده در زمینه هائی چون بیمه، گمرک و خدمات بهداشتی ودرمانی لازم تاکنون شکل مطلوبی پیدا نکرده‌ام! از همه مهمتر آنکه ما باکمبود کادر آموزش خدمات جهانگردی مواجه هستیم که بایدنسبت به تامین آن اقدام لازم معمول داریم.
از طرف دیگر همه مراکز توریست ما مملکت چنانکه باید وشاید شناخته وشناسانده نشده‌اند. در کشور ما مراکز جذب توریست فراوان است در و برای شناختن وبهره برداری کردن ازآنها به مصا! لعه وبرنامه ریزی نیازمندیم. راههاوخطوط ارتباطی نه تنهاقدرت کشم! ی کافی را ندارند بلکه از حداقل وسائل ایمنی مثل (درجه پیح در گرد نه‌ها، نوارهای قطور آهنی د ر کنا ر جاده‌ها، چرا!های چشمک زن، شب نماها وغیره) برخوردار نیسمت درارتباط با ضعف کشش راهها. ضعف وسائل مسافرتی ازلحاط کشش وآسایش نیزمشهود است وسائل اولیه برای رفع نیازهای مقدماتی جهانگردان! ممیار ناقص وقابل انتقاد است. از بدو ورود عدم نطم کافی در سرویسی فرودگاه. نبودن راهنما، هتل ورستوران در فرودگاه. نبودن یا کمبودتاکسی وغیره همه وهمه مسائلی هسمتند که توریست را ازابتدا به ارزش سفرشی مشکوک می‌کند این وضع در مورد ایستگاه‌های راه آهن واتوبوس مسافربری نیزصادق است.
بالاخره همانطور که گذشت محدودیت تاسیسات اقامتی در ایران لطمه های! ران ناپذیری به توسعه جهانگردی خارجی وارد آورده است طبق گزارش واصل از مراکز اطلاعات وجهانگردی در خارج ازکشور در یکی دوسال گذشته تعدادقابل توجهی از آژانس‌های مسافرتی کشورهای اروپائی وامریکائی برنامه مسافرت گروه‌های خود را به ایران لغو نموده‌اند بعلاوه تاسیساتی که در بعضی نقاط بوجود آورده‌ایم سبب دفع نه جذب توریست ولا اقل کوتاه کردن مدت اقامت او می‌گردد. از جذبه‌ها وموقعیت‌های اقلیمی کشور آ! وکه باید و شا ید استفاده نمبشود کشور ایران جزو کشورهای معدودی است که میتهرند مقدم جهانگردان خارجی را در تمام فصول سال پذیرا باشد وتحرکی در زمیته ایران گردی بوجودآوردلیکن متاسفانه تاکنون توجه به مناطق جنوبی کشور که به حق بهشت زمستانی جهانگردان بشمار می‌رود نشده است. آمار مسافرانی که درفصل تابستان به سوال وکرانه‌های د ریای خزر مسافرت می‌کنند متجاوز از میلیونها نفراست که در یک مقایسه اجمالی این رقم دربندرعبا س و بندربوشهر وسایر بنادرسواحل جنوب به صفرمیرسد. عدم اشتیاق مسافران داخلی وخارجی از مسافرت به مناطق فوق صرفامعلول نبودن وسیله نقلیه سریع و مطمئن، بدی راهها، کمبود تسهیلات و تاسیسات اقامتی و پذیرائی و تفریح گاهها وعرضه ناچیز امکانات وخدمات لازم می‌باشد که ضروری است به این امرتوجه کافی مبذول گردد باتوجه به آنهمه پلازهای زیبائی که در خلیج فارس داریم خواه ناخواه درآینده صنعت توریسم درآنجا نضح خواهد گرفت هم چنانکه سرآغاز ش پیدا شده است اکنون زمانی فرا رسیده که ورزش‌های آبی در خلیج فارس بزودی دراختیار هزاران نفر قرار خواهد! رفت ولی تذکر این نکته ضروری است که صنعت جهانگردی در جنوب ایران بدون مبارزه با آفت بزرگ! آبهای این منطقه که همانا کومسه باشد رونقی نخواهد یافت دولت باید در این مورد از حالا بفکر باشد و چاره اندیشی نماید. شاید برای مبارزه با این آفت صلاح باشد ازشیوه‌ای که درساحل ناتال درجنوبی ترین منطقه افریقا که پلا!های سفید ودلپذیری دارد وسالانه متجاوز ازیک میلیون نفر برای به آنجا می‌روند مرسوم است استفاده شود (شیوه بدام انداختن کوسه به کمک تور) باشد با این شیوه کناره‌های زیبای خلیج فارس را درآینده برای توریست‌های خارجی و شناگران محلی ایرانی ایمن ومطلوب ساخت.
درامر مربوط به جهانگردی نبای فقظ به ورود ارز خارجی توجه داشت باکه دربسیاری ازموارد بایدبه شرایط اشاعه فرهنگ وهنر وپیشرفت مملکت به صورت بروشورها جزوه‌های فرهنگی وسایر نشریاتی که درآن واقعیات پیشرفت مملکت وچهره جدید آن تشریح گردیده است مبادرت نمود. متاسقانه وزارت اطلاعات وجهانگردی ایران علیرغم ارقام وآمارهای چشم گیری که دراین زمینه انتشار داده است در پاره‌ای از موارد حتی از توزیع بروشورهای بسیار کوچک ونشریات فرهنگی به دارندگان کمپنیگ که در سرراه مسافرین بین المللی قرار دارند د ریغ می‌ورزد.
عده‌ای از مسولان ومتصدیان امور مربوط به جهانگردی را عقیده براینسمت که بعلت نارسائی‌های مزبور فوق در حال حاضرتبلیغ! به منظور جلب جهانگرد خارجی بیشتر برای کشور مقدور نمی‌باشد و حال آنکه بنظر اینجانب مخالفت با ورود جهانگرد بیشتر به بهانه نبودن امکانات وتسهیلات داخلی صحیح نیست زیرا اگرجهانگردان نیایندکمبودهاو نارسائی‌های موجود مشخص نمی‌گردد و در نتیجه در همین وضع موجود باقی خواهیم ماند وچون عیبی مشاهده نشود درصدد چاره آن هم نخواهیم بود. باید دروازه جهانگردی ایران باز باشد تا به نسبت تصاعدی هجوم جهانگردان و منحنی‌های صعودی تعداد افراد و احتیاجات آنان بتوانیم برای سالهای بعد برنامه ریزی کنیم و در ضمن اولویت‌های هان سال را هم فراموش نکنیم. آمدن جهانگردان خاصه دراین سالهای رستاخیز به اشاعه پیشرفتهای صنعتی کشور به موازات اشاعه فرهنگ باستانی کمک خواهدکرد.
در ارتباط با آنچه تاکنون گفته شد ضرورت دارد سیاست جهانگردی ایران روشن تر شودو ابعادگسترده‌ای به خودگیرد سیاست جهانگردی کشور باید براین اصل کلی وبرنامه دورنگر مبتنی و متکی باشدکه درآینده جهانگردی و فعالیت‌های همه جانبه مربوط به آن بعنوان جانشین برای قسمت مهمی ازدرآمدهای ناشی از نفت و اقتصاد بدون نفت تلقی شود و همه زمینه‌های لازم برای تقویت مبانی این اقتصاد غیر متکی فراهم واثق داردکه توجه بیشتر دولت با کمک بخش خصوصی به صنعت مهم جهانگردی، امر توریسم می‌توانددرآینده یکی ازمنایع مهما درآمد غیر نفتی برای مملکت باشد ۰
در بودجه تقدیمی سال ۲۵۳۷ دیده میشودکه خوشبختانه درآمدهای غیر نفتی دولت برای سال مزبور با افزایشی معادل ۶/۵ ۴ درصد به میزان ۴ ۸۵ میلیارد ریال برآورد شده است که حدود ۳۶ درصد ریال درآمدهای دولت را تشکیل می‌دهد که این پدیده مایه بسی خوشوقتی
است و امید است درسال‌های آینده این رقم مرتبا افزایش یابد. از این درآمدهای غیرنفتی معادل ۶۱۴ میلیارد ریال مربوط به درآمدهای مالیاتی است که این رقم با ۴۶ درصد افزایش نسبت به رقم مشابه سال قبل حدود ۷۲ درصد ازدرآمدهای غیر نفتی را تشکیل می‌دهد.
من درمورد نظام وصول مالیات‌ها نظردولت رافقط به فرمایش بسیارمهم شاهنشاه درکتاب بسوی تمدن بزرگ! جلب می‌نمایم که فرموده‌اند:
با مقرراتی که به نفع مردم وضع شده است توده عظیم مردم هرروز کمتر مالیات می‌پردازند و ثروتمندان بیشترفا درامر بهداشت و درمان: متاسفانه دراین موردغالبا صحبت از توسعه امور درمانی است وهمیشه درباره کمبودهای درمانی گفتگو می‌شود ولی هیچگاه حرف از پیش گیری بمیان نمی‌آید، حال آنکه پیش گیری مهمتر از درمان است ۰ بروز و د رمان هربیماری کار خواه وپرهزینه است درحالیکه پیش بینی و پیش گیری باکار اندک موجب صرفه جوئی درمصرف نیروی انسانی خواهد گردید. پیش گیری از بروز بیماری تاحدی که در توانائی پرشکی امروز است کار بسیار با ارزش پزشکی نوین محسوب می‌شود که به تندرستی هرچه بیشتر مردم کشور ما سودمند خواهد افتاد وبه نسبت تاثیر خود را از بروزبیماریها خد! اهدکاست بنظر اینجانب مبارزه با آلودگی مجبط زیست که اینهمه درباره آن صحبت می‌شود از اولویت خاصی برخوردار است امید است دولت باین مسأله حساس وحیاتی توجه خاص مبذول دارد و از صرف همه گونه هزینه درباره پاک کردن محیط زیست مضایقه ننماید.
مسئولیت اینکار درحال حاضر بعهده سازمانی است بنام سازمان حفاظت محیط زیست که جزء سازمانهای مربوط به نخست وزیری می‌باشد ۰ بودجه قا بل ملاحظه‌ای هم دراختیار دارد ولی چون قدرت اجرائی ندارد وبیشتر جنبه ستادی دارد شاید باین دلیل تاکنون موفقیتی چشم گیر نداشته. صلاح است دولت قدمی، برای این سازمان که به شیر بی یال ودم می‌ماند، بردارد به نحوی که قادر باشد در ارتباط باسازمانها وموسسات مشابه ونزدی کار خود نظر وزارت بهداری و بهزیستی، شهرداری و غیره در انجام وظا یف خطیرمربوط توفیق داشته باشد وبازده چشم گیری ارائه دهد پوش‌ها ی درمانی گ! رده‌ای که برای همه مردم کشور ما را در نظر گرفته شده آرزوی همه ملت هائیست که هنوز بدان دست نیافته‌اند این امیدی است که همه مردم ما از دیرباز داشته‌اند تا دیگر محدودیت‌های مالی درمان یک بیمار را بفردا نیفکند ویا آنجا که نیاز به درمانهای تخصصی یا بیمارستانی باشد از بیم هزینه آن خانواده سرنوشت خود را بقضا و قدر نسپارد دسترسی به چنان بیمه گسترده‌ای که اندیشیده شده تاچند سال پیش خیالی بسیار دور می‌نمود ولی اکنون از پرتو پیروزیهائی پی در پی کشورمادرسایه افکار والای رهبر بزرگمان شاهنشاه آریامهر چنین وعده‌ای بسیارنزدیک و دست یافتنی شده است.
امر صریح شاهنشاه آریامهر است که کلیه افراد ملت ایران باید از بهداشت جهانی استفاده کنند و زیر پوشش بیمه‌های اجتماعی درآیند. دولت هم اقدامات هته جانبه‌ای د راین راه به عمل آورده است ولی متأسفانه اکثر اقدامات در جهت بیمه امراض محدود بوده وتلاشی عمده برای سلامت بعمل نیامده است من معتقدم که مردم باید از بیمه سلامت برخوردار باشند زیرا بیمه امراض که به طریق طب آزاد و حق العلاج عنوان شده است فقظ افراد را درموقع بیماری مورد حمایت قرار می‌دهد و هیچ کوششی برای نگاهداری سلامت نمی‌کند ۰ سیستم بیمه امراض بیمار بودن ومصرف دارو را تشویق می‌کند. به عبارت دیگر سلامت افراد را پس از زایل شدن به بدن باز می گرداند وتلاشی برای نگهداری سلامتی در بدن نمی‌نماید ۰ مسلما کمترین تردیدی درحسن نیت کامل وزیر محترم بهداری وبهزیستی وجود ندارد و هم چنین تلاش ایشان برای سرو سامان دادن به مشکلات درمانی مملکت را نمی‌توان نادیدگرفت لیکن باید نارسائی‌های سیاست پزشکی و درمانی را بررسی وگوشزد نمود تا این مساله که برای مردم موضوع حیات و ممات است درقالب روش‌ها وسیستم‌های صحیح تری بنیاد شود.
رشد سریع وپیشرفته کشور در همه شاخه‌ها فشاری به پشتوانه نیروی انسانی ما آورده است. گسترش بیمه‌ای درمانی هم نیاز ما را به نیروهای پزشکی بیشتر نموده دسترسی بخدمات پزشکی پس ازگسترش بیمه‌ها از حالت یک خواست بصورت یک حق برای مردم درآمده و پزشکی کشور باید آمادگی کافی برای ارائه این خدمات داشته باشد تعداد فار! التحصیلان پزشکی در هر سال افزایش چندانی نداشته وبهمین علت تعداد پزشکانی که بتوانند بخدست سپاه بهداشت درآیند زیادتر نشده است فرمان مبارک شاهنشاه در زمینه گسترش بهداشت برسطح روستاها آنطورکه باید وشاید هنوز عملا اجرا نگردیده است ومسئله مهم بهداشت و پیش گیری هم بطور جدی مدنظر قرار نگرفته است.
امید است با اختیاراتی که بزودی از وزارت کشاورزی منتزع و به وزارت بهداری وبهزیستی تفویض خواهدشد وزارت خانه اخیر موفق خواهد شد که در تصمیم و گسترش بهداشت در سطح مملکت وبخصوص در روستاهای مملکت گام‌های استوارومثبتی بردارد.
اینک می‌بینیم که مشکلات پزشکی و درمانی کشور روز بروز نمایان تر می‌گردد.
درموردکمبود پزشکان و تخت بیمارستانی در سراسر مملکت صحبت زیاد شده صلاح است دولت در این مورد اقدامات مو! ر و سازنده‌ای بعمل آورد درحال حاضر حدود. ۲ هزار پزشک و ۰ ۰۵۰ ۱ دندان پرشک و حدود ۷۰ هزار تخت بیمارستانی و حدود ۲۵ هزار پرستار درسراسر کشور نسبت به جمعیت موجودکمبود داریم در حالیکه تعداد بیمه شدگان روز بروز افزایش می‌یابد اصلا بموازات آن کمبود پرشک و تخت بیمارستانی را جبران نمود خصوصا باید درنظر داشته باشیم که جمعیت ما روبه افزایش است تعداد پزشکان ودندان پزشکان فار! التحصیل از دانشگاههای ما با افزایش جمعیت بهیچ وجه هماهنگی ندارد. از طرفی ۵۰۰۰ پزشک ایرانی مقیم خارج داریم باید در نظر داشته باشیم این عده به کشور با تمام وجود اقدام کرد و بدینوسیله تا اندازه‌ای کمبود پزشک را جبران نمود. بنظرمن مسئولان امورباید به علت خروج پزشکان ایرانی به خارج از ایران بیشتر اهمیت بدهند و اگرقولی بدهند در انجام آن وفادار باشند تا اعتماد عمومی را برانگیزند. بنده به هیچ وجه اعتقاد ندارم که مغزهای اقامت گزیده درکشورهای خارجی آنگونه که برخی از متعصبان عنوان می‌کنند موجوداتی بی علاقه به ایران و جماعتی معتقد به جهان وطنی و ازاینگونه مسائل باشند بلکه معتقدم، هرکس که ترک یار و دیار می‌کند مسلما انگیره‌ای برای این گریز داردکه باید بجای توسل جستن به برداشت‌های سطحی و شعارهای غیر منطقی انگیزه‌های اصلی را ازمیان برداشت و پذیرفت که اگر ده یاصد نفری جلای وطن کنند شاید بتوان برآنها نام بی تفاوت یا بی اعتقادگذاشت اما اگر شمار اینگونه گریزها بیشتر شد و بمرز ۰۰ ۰ ۵ رسید باید عینی تر اندیشید و عیوب وموجبات فرار این عزیزان را از میان برداشت ۰ ازخود بپرسیم این ایرانی که ما به آن عشق می‌ورزیم آیا بهشت موعود است و هیچ عیب و نقصی درآن نیست آیا همه کسانی که نام ایرانی برخود می‌نهند و امروز از موهبت‌های انقلابی این دیار بهره مندند بی هیچ استثناءمردمی بی غش و وطن پرست و پاک و انساندوست هستند ۰ پاس! بنده اینست که ابدا چنین نیست و اصولاخائن ترین ایرانیان کسانی هستند که حتی به خرد و اندیشه خود نیزخیانت کنند وزشت‌ها و زشتی‌ها را نادیده انگارند ۰ صرف نظر از ابتدائی ترین امکانات! بدگی که مالاشامل مسکن وامنیت حرفه‌ای می‌شود و هموطنان پزشکت مقیم خارج ما باید در ایران ازآنها برخوردار باشند اگر بدرستی به وجودآنها نیاز داریم که فکرمیکنم خیلی هم داریم باید آنان را د کام گرداب دیوان سالاری ودسته بندیهای متداول خود نکشانیم بویژه که بسیاری از اینگونه هموطنان را می‌شناسیم که مشتاقانه برای خدمت به هموطنانشان به ایران بارگشته‌اند ولی با چنان جسارتها اعمال غرض‌ها وکارشکنی هائی مواجه شده اندکه فرار را برقرار ترجیح داده‌اند در حقیقت دلخوری هائی که از مسائل سطحی، از مقررات غلط اداری از بدسلوکی مقامات وافراد، بی بندوباری زمانی نه مسا ئل اسامی ریشه میگیردگروهی جوان ۰ تحصیلکرده حساس و علاقمند به خدمت را فراری میدهداگرفکرکنیم فقط مسئله مادیات مطرح است بایدگفت ابدأ چنین نیست زیرا اطبای بسیاری را سراغ داریم که درآمدشان در ایران بمراتب بیشتر از اطباء ایرانی مقیم خارج است ازاین رو باید بپذیریم که متاسفانه فضای پزشکی و جامعه ما برای جذب اینگونه مغزهای فراری مساعد نیست و تا زمانی که به رفع این معایب نپردازیم چنان ناگزیریم که گروهی هموطن مردم دوست و ایران پرست و علاقمند خدمت به شاه و میهن را از خود برانیم و درسال‌های آینده نیز رنح توانفرسای کمبود پزشک را تحمل کنیم و چاره‌ای جز استفاده از پزشکان هندی، پاکستانی، بنگلادشی، فیلیپینی و غیره نداشته باشیم که در حال حاضر تعدادی حدود ۲۲۸۷ تن می‌باشند درموردکمبودتخت‌های بیمارستانی طبق آخرین آمار سا زمان نظام پزشکی کشور مجموع تختخوابهای بیمارستانی سراسرکشور ۴ ۴ ۵۳۹تخت میباشدکه باتوجه به جمعیت و با در نظرگرفتن این مطلب که برای هر ۰۰ ۰ ۱ نفر یک تخت لازم است تعداد آن بسیار ناچیزاست و از همه مهمتر آنکه توزیع آن همانند توزیع پزشک بسیار نامتعادل است ازطرفی شنیدم تعدادی از اطباء خارجی در خود تهران به طبابت مشغولند امیدوارم صحیح نباشد چون ما معتقدیم تعداد پزشکان در تهران زیاد است (آستانه‌ای - برای زبان آموزی به تهران میایند و بعد می‌روند به شهرستانها) امیدوارم وزیر بهداری گفته شما را تاییدکنند (آستانه‌ای چون من گفتم تایید نمی‌کنند!) (خنده نمایندگان) بطوریکه نسبت جمعیت به یک تخت در تهران ۲۱۶ تن ام! واین نسبت در استانهای بویر احمد که! بلویه وایلام به ترتیب ۴۸۹۵ و ۴۴۷۹ تن می‌باشد درحدود ۳۵ شهرستان فاقد بیمارستان وتخت خواب می‌باشد که این شهرستانها ۰۰۰ ۴۷ الی ۵۶۰۰۰ ۱ تن جمعیت دارد ازجمله شهرستانیها صومعه سرا -خدابنده. موضوع مهم دیگر اینست که کمبود نیروهای پزشکی درکشور ما ففط محدود به تعداد پزشک ودندان پزشک نیست بلکه نیاز ما به دیگر نیروهای پیراپزشکی خصوصا پرستار وبهیار نیز بسیار شدید است طبق استانداردهای بین المللی در بیمارستانهای درجه یک برای هر ۵تخت یک پرستار ودر بیمارستانهای درجه ۲ برای ۸ تخت یک پرستار در هر شیفث منظور شود یا بعبارت دیگر در برابر هرپزشک باید سه پرستار داشته باشیم وحال آنکه تعدادی که در حال حاضر در بیمارستانهای مملکت ما مشغول کار هستند بسیار ناچیز است بطوریکه دربرابر هفت پزشک فقط یک پرستار داریم. این کمبود چشمگیر موجب ایجاد بازار سیاه برای این حرفه شده به طوری که اغلب این افراد شبانه روز از سه شیفت ۸ ساعته خدمت می‌کنند وشکی نیست که فیزی ولو! ی انسانی که استراحت را ضروری مید اند خستگی مفرط از کار و یا فرارا از کار خواب ضمن خدمت را الزامی داشته بخش مهمی ازشکایت بیماران به خاطر همین مسائل است که باید مورد توجه قرار گیرد ۰ از طرف دیگر سازمانهای مختلف دولتی وخصوصی برای به خدمت گرفتن پرستاران وجذب کادر فنی بیمارستانها هم رقابت وحتی مبارزه می‌کنند مثلا یک گروه پرستار امروز در بیمارستانی شاغلند وفردا با حقوق ومزایای بیشتر راهی بیمارستان دیگرمیشوند وفعالیت بیمارستان‌هایی را مختل می‌کنند. اینک که توجه خاصی به درمان کلیه طبقات مردم می‌شود و دولت برای توسعه بیمارستانهای مورد احتیاج سرمایه گذاری می‌کند چنانچه پیش بینی تربیت پرستار وبهیار به تعداد متناسب باتعداد تخت‌های احداثی بعمل نیاید یا بهره برداری از بیمارستانهای احداثی متوقف شده ویا اداره بیمارستانها بدون تعداد پرستار لازم از ارزش خدمات درمانی آنها خواهد کاست مضافا به اینکه بیمارستانهای خصوصمی باجلب پرستاران موجب تشدید این عدم توازن می‌شوند.
چون خدمات درمانی مردم بوسله بیمارستانهای دولتی وبخش خصوصی انجام می‌گردد لازم است که همگام یا بیمارستانهای دولتی که متناسب با نیاز خود به تربیت پرستار وبهیار اقدام می‌کنند بخش خصوصی نیز در تربیت پرستار وبهیار مورد احتیاج خود مشارکت کنند این اصل باید قوی از طرف وزارت بهداری وبهزیستی خواسته شود و ضمن شرایط تاسیس بیمارستان احداث آموزشگاه پرستاری یا بهیاری متناسب با تعداد تخت‌های هر بیمارستان گنجانیده شود. چون تربیت پرستار وبهیار از بظر آموزشی احتیاج به پزشک و مربی دارد آموزشگاههای پرستاری موجود و سایر موسسات با تنظیم برنامه تربیت مربی پرستاری می‌توانند این کمبود را جبران کنند ازطرف دیگر شناساندن اهمیت و مقام پرستار وبهیار به مردم بوسیله رسانه‌های گروهی و بازدیدهای شسته جمعی دانش آموزان مدارس از واحدهای پزشکی کل ایران آموزشگاههای پرستاری و بهیاری موجب جلب توجه وعلاقه مردم شده وکسری داوطلب برای این رشته برطرف خواهد شد.
نگاهی کوتاه وسطحی به آمار و ارقام موجود درباره نیروی انسانی بهداشنی و درمانی در مناطق کشور و مقایسه با تهران نشانگر این ادعاست که متمرکز بودن خدمات بهداشتی و درمانی بخصوص در تهران مشکلات بسیاری ایجاد کرده است که بهترین آنها مهاجرت بیماران و خانواده آنان به تهران وسپس اطراق کردن همیشگی در این شهر است. در سال ۵ ۵۲ ۲ که نزدیک. ۲ درصد از جمعیت ایران دراستان مرکزی اقامت داشت بیشتر از.۵درصد امکانات درمانی و پزشک را بخود اختصاص داده بود و درسال ۲۵۳۴ که جمعیت این استان به ۲۲ درصد افزایش یافت ۶۶ درصد دندان پرشکان ۰ ۶ درصد پرستاران. ۵درصد پزشکان ۴۶ درصد تخت‌های بیمارستانی ۴۹ درصد ماماهای کل کشور در این استان و در واقع بیش از نیمی از این امکانات در تهران موجود بود براساس همین آمار در استان مرکزی به ازای هر ۳۵۹ نفر یک تخت بیمارستانی برای هر ۱۳۱۹ نفر یک پزشک برای هر ۷۸۲۰ نفر یک دندان پرشک و برای هر ۳۰۴۵ نفر یک پرستاروجود دارد در حالی که برای هر ۴۴۷۹ نفر ایلامی یک تخت بیمارستانی و برای هر ۱۲۹۶۸ نفر استان کهکیلویه یک پزشک و برای هر ۱۱۶۲۵۰ لرستانی یک دندان پزشک وجود دارد.
نظری به برنامه پنجم نشان میدهدکه به امربهداشت و درمان در روستاها توجه لازم نشده است در این برنامه خبری آمده:در مورد خدمات درمانی و بهداشتی روستاها بعلت پراکندگی جمعیت عرضه خدمات بهداشتی از طریق واحدهای سیار در سطح کلیه دهات و حتی الامکان خانه به خانه ارائه خواهد شد و درمورد خدمات درمانی این مناطق نیز واحدهای سیار کوچکی در اطراف مراکز درمانی و بهداشتی روستائی ایجاد خواهد شد. نگاهی به طرح‌های انجام شده، بازگوکننده آنست که ما درآخر برنامه پنجم هستیم و این طرحها و هدف‌ها در این زمینه هیچکدام ازسطح نمونه وآزمایش در چند روستا تجاوز نکرده است و اگرمسنولان می‌توانستند طبق برنامه‌های پیش بینی شده عمل کنند مشکل مهاجرت و هجوم به شهرهای بزرگ و مرکز تا اندازه زیادی حل می‌شد. اگر مطالب من خشک است متاسفم چون مثل آقای رفعتی قصه بلد نیستم بگویم مثلا ایشان می‌گفت بزها را اعدام می‌کنند! این برای من مطلب تازه‌ای بود.
دکتر ستوده - راجع به بیماریهای واگیردار مثل مالاریا که تا تهران هم رسیده است چیزی نفرمودید ۰
پروفسور یغمائی – در این خصوص تخصصی ندارم و در مورد مسائل کشاورزی هم با آنکه تخصص کافی ندارم ذکر مطالبی را دراین مورد لازم میدانم. بی تردید بدون یکت کشاورزی پیشرفته. پیشرفت صنعتی در معنی واقعی و متکی برشالوده‌ای ملی غیرممکن است توجه به همین عامل سبب شده که برای سال آینده اعتبارات هنگفتی برای امورکشاورزی درنظرگرفته شود. بیشتر این اعتبارات در حقیقت وام و اعتباری است که دولت در اختیار کشاورزان قرار خواهد داد تا به مصرف توسعه کشت و زرع برسانند این اعتبارات است که افزایشی به میزان ۹۶ درصد نسبت به سال جاری خواهد داشت باید مراقبت کردکه در حین اجرای بودجه این وجوه به مصرف واقعی خود برسد و نه اینکه تحت عنوان اعتبارات و سرمایه گذاری کشاورزی از خزانه بانک‌های تخصصی خارج شود ولی عملا مورد استعمال دیگری پیدا کند. میدانیم که در سالهای اخیرعلیرغم همه تلاش‌ها و کوشش‌ها متاسفانه فاصله شهر و روستا روز بروز بیشتر شده. بعلت برنامه‌های غلظ کشاورزی ۰ نبودن فرصت‌های اشتغال در روستاها و منطبق نبودن طرح‌های روستائی وکشاورزی با ویژگیهای منطقه موجب مهاجرت روستائیان با شتاب زیاد به شهرها شده و مهمترآنکه این مهاجرت بدون توقف ادامه دارد روستائیان با شتابزدگی خاصی زمینهای زراعی را رها میسازبد و در پی کار بهتر و درآمد بیشتر به شهرهای بزرگتر روی می! ورند علت ارن امر روشن است کشاورزی از صنعت عقب افتاده و رشد صنعتی بمراتب فراتر از رشد کشاورزی رفته است و در نتیجه درآمد کارگران در شهرها بیشتر از درآمد کشاورزان در روستاها شده است و همبن عامل سبب شده که حتی کشاورز صاحب زمین شده به اقامت در روستا تشویق نشود وشهر او را وسوسه کند این امر از یک طرف به روستاها و تولیدات کشاورزی لطمه می‌زند و از سوی دیگر فشار بر شهرها را بیش از حد تحمل افزایش می‌دهد که این امر از جهات مختلف پسندیده نیست ۰ جناب نخست وزیر مهاجرت روستائیان به شهرها را تا حدی یک پدیده مطلوب خوانده‌اند وعقیده دارند به دلائلی هنوز می‌بایست تعدادی از جمعیت فعلی روستاها که رقمی حدود ۱۸ میلیون نفر می‌شوند و ۵۲درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند به شهرها بیایند تادر صنایع و خدمات جذب شوند تا با محدودیتی که در امر زمین در مملکت داریم هرخانواده روستائی از درآمد بیشتری برخورد ار باشد. البته همان طو که ایشان گفته‌اند ممکن است مقداری بیکاری نهانی در روستاها وجود داشنه باشد ولی باید توجه داشت اکثریت افرادی که در روستاها باقی مانده‌اند دوطبقه‌اند یکی جوانان زیر ۱۵ سال و دیگر افراد مسن طبقه فعال آنها همانند سیل بطرف شهرها سرازیر هستند و بعلت نداشنن تخصص جذب کارهای غیر تولیدی می‌شوند اگر برنامه ریزی وامهای برنامه‌ای کشاورزی بطریق صحیح عمل نشود درسال آینده سیل مهاجرت جوانان روستائی ادامه خواهد یافت و روستاهای ما با داشتن تعدادی افراد سالخورده به امان خدا رها خواهد شد ۰ و با این ترتیب هیچ روزانه‌ای برای خودکفائی در بخش کشاورزی وجود نخواهد داشت وهم چنان بعنوان واردکننده محصولات کشاورزی بویژه محصولات غذائی بافی خواهیم ماند که زیان‌ها وخطراتش ناگفته آشکار است تولید وعرضه محصولات غذائی عامل اصلی اعمال نفوذ واجرای سیاست کشورهای بزرگ درجهان شده است وممالکی که کمبود مواد غذائی دارند خصوصا غذاهای اصلی و اساسی، چاره‌ای جز متابعت از آن سیاست نخواهند داشت ۰ کاهش وابستگی به واردات مواد غذابی و رسیدن به مرز خودکفائی در مواد غذائی اصلی، سیاست کنونی کشاورزی مملکت باید باشد هرگاه سریع برویم و صحیح کارکنیم وبرای مدت ۵سال آینده لا اقل درمورد غذاهای اصلی واساسی به مرز خودکفائی برسیم درست عمل کرده‌ایم و اگر جز این باشد در بازار سیاست جهانی مشکلاتی شدید در انتظار ما خواهد بود.
۲۵ درصد جمعیت روستائی ۱یران از یک دهم درآمد ملی استفاده می‌کند و ۴۸ درصد مردم شهرستان از ۹ دهم درآمد ملی بهره مند می‌شوند واین معادله هرچه زودتر بایدبه نفع روستائیان تغییر پیداکند بین شهردر روستاها باید کارگاه‌ها وصنایع بخصوص صنایع کوچک! بوجود آورد و روستائیان را درمشاغل تولیدی جدید بکارمشغول نمود وجلوی هجوم روستاییان به شهرها راگرفت.
ما از یک جامعه بادرآمد سرانه ۵۰-۴۰ دلار در پنجاه سال پیش به د رآمد سرانه ۲۵۰۰ دلار دست یافته‌ایم و تا ۱۵ سال دیگر به درآمد ۵-۴ هزار دلار خواهیم رسید. کشاورزی برای این مردم با چنین درآمد سرانه‌ای باید غذا تهیه کند. در حال حاضر نرخ و رشد مهاجرت روستائیان حدود ۲ درصد درسال است و به همین نسبت زمینهای زراعی رها شده بصورت زمینهای بایر درمی آید ونتیجه آنکه در تولید اغلب محصولات کشاورزی اخلال حاصل شده و رشد مطلوب را نداشته است و در مقابل سیل محصولات و فرآورده‌های کشاورزی از خارج به کشور جریان دارد و همه ساله اعتبارات هنگفتی بابت خرید محصولات کشاورزی از کشورهای دیگر اختصاص می‌یابد ومبالغ کلانی ارز از کشور خارج می‌شود.
یکی از مشکلات کشاورزی اینست که می‌خواهیم مشکلات ونیازهای حدود ۶۶ هزار روستای کشور را از تهران درآسمان خراش وزارت کشاورزی آنهم با آگاهی‌های اندک شناخته وچاره جوئی کنیم باید برنامه ریزی به نحوی بشود که کلیه برنامه‌ها وطرح‌ها در هر منطقه با امکانات همان محل بامسئولیت مسئولان محلی و با اختیارات تام آنان به اجرا درآید ۰ هم چنین در تبصره یک از ماده ۴ قانون وزارت کشاورزی و عمران روستائی آمده است که سازمانهای گسترش وعمران روستائی درهراستان کلیه وظایف اجرائی وزارت کشاورزی را در سطح استان خواهند داشت بدین ترتیب می‌بینیم که اجرای سیاست عدم تمرکز از همین جا با اشکال مواجه می‌شود زیرا چگونه می‌توان اجرای طرحی را از سازمان و یا فردی خواست بی آنکه اختیارات لازم باو داده شود و اصولا در قبال انجام و یا عدم انجامش تعهد ومسئولیتی نداشته باشد بهرصورت وقتی مسئولان محلی دربرنامه ریزی دخالت داده نمی‌شوند واختیارات محدودی دارند در اجرای طرحها احساس مسئولیت نمی‌کنند وبرنامه‌های طرح ریزی شده در تهران برای روستائیان قابل هضم نیست آیا از روی عکس یا با دیدن فیلم و اسلاید می‌توان درتهران برای رفع مشکلات روستائیان تصمیم گرفت از ۱۱۸۰ شهرک روستائی که ایجاد آن در برنامه پنجم پیش بینی شده بود تنها ۳۰۰ شهرک تاسیس شد برنامه‌های عمرانی و نوسازی روستاها نیز در برنامه پنجم طبق پیش بینی تحقق نیافت. این عقب ماندگی از برنامه فقط به دلیل آن است که مرکز نشینان فکر می‌کنند هرجامه‌ای را که می‌دوزند برقامت روستائیان خوش می‌آید و اصولا به اظهار نظرخود روستانشین توجهی نمی‌شود از او خواسته نمی‌شود نیازش به چه چیز بیشتر است از او سوال نمی‌شود که برای چه امری اولویت قائل است اگر چنین شود خود روستائی آستین‌ها را بالا می‌زند و در احداث تاسیسات یاری می‌کند آن چیزهایی بان خود یاری مردم می‌گویند وهمانطوکه میدانیم در طرح‌های نمایندگان مجلس در روستاها که انجام پذیرفت نهایت استفاده از آن بعمل آمد و بهترین بازده را داشت و صلاح است دولت در این زمینه گام‌های مثبت وموثری بردارد ۰ کمبود خطوط ارتباطی بویژه راههای فرعی و راههای روستائی که وسیله ارتباطی مراکز تولید کشاورزی مصرف است یکی از عوامل مهم بازدارنده رشد مطلوب اقتصادی کشور به شمار می‌آید اگر راههای ارتباطی که شریان‌های اقتصادی کشور به شمار می‌آید متناسب با نیازها توسعه نیابد نمی‌توان ازسرمایه گذاری درشهرهای کوچک بهره گرفت ۰ درآغاز برنامه پنجم احداث ۱۵ هزار کیلومتر راه فرعی پیش بینی شده بودکه ۸ هزاز کیلومتر آن می‌بایست تا پایان برنامه احداث می‌شد ولی با توجه به کمبودهای شدیدی که در زمینه مصالح ساختمانی و کارگر پیش آمد این برنامه برطبق جدول زمان بندی شده به انجام نرسید ۰ برای آنکه برنامه‌های راهسازی بتواند به موازات توسعه اجتماعی واقتصادی به اجرا درآید گریزی نیست جز منطقه‌ای ومحلی کردن برنامه‌های راهسازی و فقظ باین وسیله است که می‌توان از وقفه در اجرای برنامه احداث راههای فرعی وروستائی ونیز ایجاد راههای اصلی وشاه راهها جلوگیری کرد وباید در این مورد توجه داشت که تنها تفویت اختیارات کافی نیست با که این اختیارات باید دربست داده شود وجنبه کاملا قانونی داشته باشد بدین ترتیب که تعیین اولویت احداث راههای فرعی و روستائی درسطح استان باید با مشارکت و همکاری انجمن‌های ملی (شهر، شهرستان، ده) انجام گیرد بدین ترتیب امید است که گسترشی خطوط ارتباطی با سرعت بیشتری انجام شود و احداث راهها نیز بطور دقیق براساس خدمات و نیاز و با مشا کت مردم باشد تا در نگاهداری آن نیز احساس مسئولیت کنند.
در بودجه تقدیمی خوشبختانه دولت باین مسئله توجه خاص مبذول داشته ورقمی معادل ۹۰۰ میلیون تومان باین اختصاص داده است ولی نمیدانم به چه دلیل سهم استان خراسان که ۱۱/۵ز خاک کشور را تشکیل می‌دهد و۱/۱۰ جمعیت مملکت را در خود جای داده وحدود ۸ هزار روستا دارد نسبت به سایر استانها اینقدر ناچیز منظور شده واز این لحاظ مورد بی مهری قرار گرفته است و رقمی حدود. ۷ میلیون تومان نصیبش شده است.
موضوع مهم دیگری که لازم به تذکر است و در برنامه اجرائی دولت در لایحه بودجه توجه خاص بان مبذول شده و بنظر اینجانب ازسرفصلهای مهم بودجه بشمار می‌رود اجرای اصل عدم تمرکز است بدین ترتیب! که از طریق اجرای یک بودجه جاری غیر متمرکز و استانی کردن بودجه به ترتیبی که خود استانها بدون دخالت کرد در مورد ارقام تصمیم گیری خواهند کرد قدم بزرگی در برطرف کردن این پدیده نامطلوب برداشته است از طرفی گسترش چشمگیر طرح‌های خاص ناحیه‌ای ومنطقه‌ای خود نوید تحقق یک تمرکزملی محسوب می‌شود ۰ بطور کلی سیاست عدم تمرکز را باید بعنوان کلمه گشاینده بسیاری از معضلات نه تنها پایتخت بلکه تمام مملکت بطور جدی مورد توجه قرارداد گو اینکه بعضی‌ها معتقدند به سبب کمبود نیروی انسانی کارآمد ومسئولان آگاه در همه سطوح نمی‌توان سیاست عدم تمرکز را به معنای واقعی به اجرا درآورد ولی به هرحال یک روزی باید این سیاست اجرا ب اورده، جه روزی بهتر از امروز، هرچه زودتر بهتر زیرا که عواقب متمر کز بودن کارها درد رجه اول در تهران و در درجه دوم در مراکز استان اوضاع را چنان خواهد کردکه با هجوم مداوم ساکنان دیگر استانها به تهران و سایر شهرها بمراکز استانها و از همه بدتر هجوم روستانشینان به شهرها روزی میرسدکه تهران و شهرهای بزرگت آنچنان در تار و پود مشکلات ناشی از هجوم جمعیت که هم اکنون نیز با آن روبرو است گرفتار آیدکه رهائی از آن امکان پذیر نباشد ۰ باید از اهمیت اداری تهران بطور مرتب کاسته شود و بر اختیارات استانها و شهرستانها افزودگردد تا دیگر بخصوص تهران سهمی بیش ازآنچه به حق باید از بودجه عمومی مملکت ببرد به خود اختصاص ندهد و قطب زیبنده‌ای برای مهاجرت مردم محسوب نشود و درعین حال کسانیکه تمایل به ترک تهران دارند بدانند در استانها و شهرستانها امتیازی کمتر از تهران نخواهند داشت و برای انجام امورشان ناگزیر نیستند به تهران روی آورند اشکال اصل عدم تمرکز اینست که مسنولان برداشت‌های کاملا متفاوتی ازآن دارند گروهی فکر میکنندکه با تقسیم منایع دراستانها به هدف‌های عدم تمرکز دست یافته اندگروهی دراین اندیشه هستندکه با کوچک کردن ساختمانهای اداری و امثال بعضی از فعالیت‌های یک سازمان از تهران به شهر دیگر اصل عدم تمرکز را می‌توان به اجرا درآورد درحالیکه اگر سیاست عدم تمرکز بصورت صحیح ودرست اجرا شود امثال بعضی ازسازمانها فقط یکی ازمحصولات اجرای این سیاست خواهد بود نه خد! د سیاست گروهی از مسئولان هم فکرمیکنندکه با تفوی اختیار از سیاست عدم تمرکز پیروی کرده‌اند حال آنکه دقیقا در این نوع طرز تفکر تمرکز شدید خفته است و این بدترین تعبیری است که ممکن است از اصل عدم تمرکز بشود تفوی اختیار آقای وزیر به مدیران! ل در استانها نمی‌تواند سودده باشد این فقط امتیازی است که آقای وزیر به مدیرکل می‌دهد و هرآن هم امکان دارد امتیاز داده شده را پس بگیرد اگر یک واحد اداری وظایفی برعهده دارد هریک از افراد آن اداره باید دارای مسنولیت مشخصی باشندو اختیار انجام مسئولیت‌ها را نیز داشته باشند البته نه اختیار تفویضی بلکه اختیار تحصیلی شاهنشاه در کتاب بسوی تمدن بزرگ مرقوم فرموده‌اند:
- اجرای سیاست عدم تمرکز مستلزم تحول سازمانهای اداری و حقوقی و تغییر نحوه تقسیم منایع اعتباری ونیروی انسانی است ۰ عدم تمرکز مسئله‌ای صرفأ جغرافیائی نیست بلکه در درجه اول ناظر بر عدم تمرکز امور اجرائی و تجزیه و توزیع قدرت تصمیم گیری است ۰ این کار باید در قالب سیاست‌ها و برنامه هائی با ثبات و دقیق صورت گیرد منظورآنست که فعالیت‌های مولد و واقعی خصوصی تشویق شود ۰ بصورتی که فعالیت‌ها بطرق مختلف منحصرأ به دولت و اعتبارات آن وابسته نباشد و بر زمینه رقابت سازنده و سالم بوجود آید بدین ترتیب درسطوح استان وشهرستان باید بین نظام اداری و نظام مشا کتی مردم و انجمن‌های ملی تعادل برقرار باشد.
در ۵ سال اخیر بودجه دولت حدود ۳۰ برابر افزایش یافته است باید نظامی برقرار شود که بتوان این بودجه را به نحو مطلوبی خرج کرد و چنین نظامی نمی‌تواند متمرکز باشد زمانی می‌توان چنین ادعائی را داشت که برنامه ریزی و برآورد اعتبارات از پائین شروع شود و درآن سطح هم به اجرا درآید. باید مسئولان محلی صاحب اندیشه باشند وخود برنامه ریزی کنند و به اجرا برسانندنه اینکه فقط منتظر صدور اجازه از مرکز به نشیننداگر دستور رسید که طرح را انجام دهیدآنها اجرا کنند و اگرگفته شدکه طرح را متوقف کنیدآنها بدون هیج پرسشی کار را متوقف کنند. بهرصورت یکی از اساسی ترین و بهترین ره آوردهای طرح عدم تمرکز افزودن امتنان خلاقیت و ابتکار در تصمیم گیری است. مسنولان منطقه ازآزادی‌های بیشتری برخوردار می‌شوند و بیگمان حس مسئولیت وقدرت ابتکار آنها نیز افزایش می‌یابد و هرگز دچار انجماد ذهنی نخواهندشد این طرح هم چنین به میزان وسیعی از کاغذ بازی و روابط اداری زائد جلوگیری خواهدکرد و اشکال مضربوروکراسی را از جامعه دور می‌کند و ما را از شر پدیده نامطلوبی که دیوان سالاری نام دارد نجات می‌دهد. چندی پیش جناب دکتر آموزگار درجلسه کمبسیون شاهنشاهی با صراحت گفتند: چرا باید دیوان سالاری دستگاههای دولتی موج! عدم پیشرفت کارها باشد>> بایدگفت جانا سخن از زبان مامیگوئی ۰ این یک بیان واقع بینانه است -که برزبان نخست وزیر جاری می‌گردد و انعکاسی از اوضاع اداری کشور است متاسفانه با وجودآنکه درسال‌های پس از انقلاب به موازات کوشش‌های همه جانبه در همه امور برای جلوگیری از تمرکز کلیه امور کشور در مرکز و اد ارات مرکزی وانجام هرکار با اجازه مرکز و به منظور بهبود روش‌های اداری وکم کرد ۱۰ و محدود ساختن نفوذ کارمندان تهران یعنی برچیدن بساط دیوان سالاری کارمندان مرکزی اقداماتی صورت گرفته معذلک اصول مرکزیت و دیوان سالاری هم چنان پا برجا مانده وکارمندان تهران از نظارت وکنترل تمام امور و شئون سراسر کشور دست نکشیده‌اند و انتقال نظارت و! سنترل از قدرت مرکزی به واحدهای محلی (استانها، بخش‌ها و روستاها) بطورجدی وقاطع تحقق نیافته است از همین روزانه تنها مردم پایتخت بلکه مردم شهرستانها برای کوچکترین کار و انجام خواست‌ها ونیازها یشان باید به! کز و به اداراتی که روسا و کارمندانش دست کم عجله‌ای در اجرای وطائف خود و برآوردن تقاضا ونیازهای مردم ندارند مراجعه کنند حالا نه تنها تمرکزکارها در تهران موج! تنگناها وگرفتاریهای فوق العاده برای مردم شهرستانها ببلکه خود مردم تهران نیز برای کوچکنرین کا ر هر روز در راهروهای عریض و طویل ادارات پرکار و پرحجم سرگردانند وقتی روزها سری به وزارت خانه‌ها و ادارات دولتی از قبیل دادگستری، ثبت، شهرداری و دوائر مالیاتی بزنید می‌بینید صدها وهزاران مردمی! که هریک نیازی دارند در کریدورها و راهروها پرسه می‌زنند وباین اطاق وآن اطاق می‌روند وسرانجام دست خالی باز می‌گردند برای آنکه امروز دراین گونه ادارات گرفتن یک وقت دادرسی با اخذ یک سند مالکیت، یا استعلام ونقشه وورقه تفکیکی ثبتی یا پروانه ساختمانی یا مفاصا حساب مالیاتی وحتی پرداخت مالیات وعوارض به آسانی میسر نیست چرا که انجام هریک از این کارها با اشکال تراشی‌ها ومعطلی‌ها و سرگردانی‌ها و بالمال با نارضائی‌ها توأم است آنوقت چطور می‌توان از مردم انتطار مشارکت درکارها را داشت مسئله مشارکت دوجنبه دارد وبقول جناب نخست وزیر یک سکه دو رو دارد یعنی یک طرف مردم وطرف دیگر دستگاههای حاکم و اداری قرار دارند که بدون همکاری و همفکری و هم نشینی وحرمت متقابل این دوطرف مشاکت میسر نمی‌گردد پس معنی ومفهوم مشارکت در وهله اول همکاری مردم با دسنگاههای اداری و اجرائی و احترام متقابل بین پشت میز نشین‌ها و ارباب رجوع است و وقتی همکاری وحرمت متقابل وجود داشت مردم در بخش‌های گوناگون کارهای عمومی مشارکت می‌کنند و در قلمرو امور اجتماعی بطور مو! رگام برمیدارند بعبارت دیگر مردم به اجرای قوانین احترام می‌گذارند مالیات و عوا رض خود رابه موقع وبدون مطالعه می‌دهند (احسنت) برای بهبود وضع ترافیک شهر نظامات مربوطه را رعایت می‌کنند برای زیبائی وتمیزی وجلوگیری ازآلودگی محیط زیست خود کوشش می‌کنند بدون فشار و تمهید با کمال میل و اشتیاق در مراسم ملی و بزرگداشت‌ها شرکت می‌کنند و قدر مسلم برای انتخاب نماینده واقعی و اصلی پارلمان و انجمن‌های ملی رای می‌دهند (صحیح است) اما با وضع موجود که هیچگونه احترام و تفاهم و همکاری بین مامورین و مردم موجود نیست آیا مشارکت به معنی ومفهوم واقعی و حقیقی به آنطور که مورد نظرام! عملی خواهد بود! اینجاست که وظیفه خطیر دولت درپیاده کردن هدیه بزرگی که رهبر عالیقدر مملکت بعنوان انقلاب اداری ارزانی داشته‌اند آشکارمیشود واقعا حیف است در این مرحله از زمان و در موقعیت فعلی کشور که راه برای پیشرفت دموکراسی هموار است دیوان سالاری ما پیشرفتهای بیشتر و مشارکت عملی مردم در امور اجتماعی باشد. هر پیشرفت و پس رفتی بی دلیل نیست وقتی آلمان وژاپن تارومار شده بعد از جنگ دوم دوباره در اقتصاد وصنعت دنیا بهترین می‌شوند حتمأ راز و رمزی دارد ۰ تا مسئولان و مدیران دستگاهی درتصمیم گیری و قبول مسئولیت و وظیفه شناسی نمونه نباشند از زیردستان چه انتظاری می‌توان داشت. حقیقت اینست که برخی ازمسئولان ومدیران ما از مدیریت وقبول مسئولیت وکا ردسته جمعی فقظ بلدند ادای آنرا در بیاورند من بر دانش و تخصص بسیاری ازمدیران وروسای دوایر مختلف مملکتی تردید ندارم هستند تعداد زیادی ازآنها که دوره‌های تخصصی دیده‌اند وبا آخرین روش‌های مدیریت آشنائی کامل دارند یا کسانی که طی سالها و تجربه، مدیران خوبی هستند اما چه کنند که درگیر نظام د وان عالی اداری خشک وانعطاف ناپذیر ما گرفتار آمده‌اند نظامی که در آن بقول یکی از نویسندگان، رأیش بمعنی واقعی کلمه رئیس است ریاستی انتقاد ناپذیرکه هیچ منطقی را اگرروشن تر از خورشید هم باشد قبول نمی‌کنند آنقدر در پاکی ونظم دستگاه اداری تایع خودشان اصیرار می‌ورزند که اگر حتی در حضورشان هم به مردم اجحاف شده آن را کمال عدل میدانند ۰ دربسیاری از ادارات وسازمانهای ما اگر رئیس یا مدیری بخواهد کاری را انجام بدهد بقول معروف شمر هم جلودارش نیست اول دستور اجرایش را می‌دهد بعد مراتب را جهت اطلاع به قسمت‌های مربوط وآدم‌های مساول آن اعلام می‌کند. ولی وای به وقتی که بخواهد یا نتواند کاری را انجام بدهد وجرئت قبول مسئولیتش را نداشته باشدآنوقت کار به کمیسیون سازی وکمیته بازی می‌کشد و آنقدر مسئله درجلسات بی ثمرصبرف چای نوشیدن، سیگار دود کردن، تسبیح گرداندن وجوک گفتن بنام کمیسیون کش می‌آید تا به امرور زمان شاملش شود واصل مطلب به بوته اجمال سپرده شود البته در اصطلاح اد اری این نوع کا رها فوت و فن اداری یا ریاست نام دارد و بسیاری از مسئولان معتقدند هر مسئولی که بهترچم وخم این فوت وفن‌ها را بداند موفق تر خواهد بود.
راستی چرا باید وضع این چنین باشد. آنهم دردوران شکوفای انقلاب وعصر درخشان رستاخیز که مملکت عزیز ما تحت رهبریهای داهیانه شاهنشاه بزرگمان با شتاب هرچه بیشتر می‌رود خود را به دروازه‌های تمدن بزرگت برساند. می‌رود تا درشمار یکی از ۵کشور قدرتمند دنیا قرار گیرد. دنیای آشفته امروز که کشورهای جهان از آسیای جنوب شرقی تا آفریقا و اروپای غربی همه درگیر نا امنی سیاسی واقتصادی می‌باشند دراین چنین دنیائی از ایران بعنوان جزیره ثبات نام برده می‌شود. این شرایط استثنائی توجه دنیا را به ایران واتکاء جهان را به کشور ما در نقش حامی منافع دنیای آزاد جلب کرده است. کمک‌های ایران برای پیشرفت اقتصادی واجتماعی کشورهای جهان سوم از یک طرف توسعه سریع ایران از طرف دیگر باعث شده است که ایران در نظر کشورهای دیگرمنطقه بعنوان پیشتازی در آید که راه پیشرفت را برای دیگران باز نماید.
با ذکر این شاه بیت:
- « کاین همه آوازه‌ها ازشه بود»
توفیق روزافزون دولت جناب آقای دکتر آموزگار را در خدمت بیشتر به میهن عزیز وبرآوردن نیات والای شاهنشاه آریامهر از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم. (احسنت - احسنت).
نایب رئیس - آقای هاشمی میاندوآب بفرمائید ۰
غلامرضا هاشمی - جناب آقای رئیس، همکا ران گرامی و ارجمند- نمایندگان محترم دولت با استعانت از درگاه خداوند بزرگ و توانا بنام نامی شاهنشاه آریامهر و بنابر نص صریح قانون اساسی کشور شاهنشاهی بر خود واجب میدانم که براساس وظیفه نمایندگی مردم در ساحت مقدس خانه ملت در مورد اولین بودجه برنامه‌ای دولت جناب آقای آموزگار نکات و مواردی که دراین بودجه به چشم می‌خورد بازگوکننده برخی از مشکلات و خواسته‌ها و تمنیات اصولی مردم باشم.
پیش ازآنکه به جزئیات بودجه تا آنجاکه وقت اجازه دهد بپردازم لازم ام! از بودجه ۴۱۷۹ میلیارد ریالی دولت آموزگا که نشان د هنده سیام!های دولت آموزگا راست و پس ازشش ماه که از عمر این دولت می‌گذرد و اولین بار ام! که دولت آموزگار خود را در کفه ارزشیابی و میزان قرارداده و با تقدیم بودجه سال ۲۵۳۷ منتظر داوری نمایندگان مردم شده است، به عنوان بزرگترین بودجه تاریخ ایران یاد کنم (احسنت) البته تنگناهایی وجود دارد که هم اکنون مملکت با آن مواجه است چنانچه دولت بانها توجه نکند بیم رشد عدم تعادل‌ها که خود دولت برای مبارزه با آن می‌خواهد همت کتد می‌رود.
بهرتقدیر وقتی می‌بینیم که بودجه سال ۲۵۳۷ در مقام مقایسه با بودجه سال فعلی که در روزهای پایان آن بسر میبربم از رشدی معادل ۱۷ درصد برخوردار است.
و در برابری باکشورهای صنعتی جهان مثل کشور ژاپن که از رشد چهارده درصد برخوردار می‌باشد سربلندتر ام!. به همین نسبت که رشد کشورها افزایش پیدا کرده درآمد سرانه فعلییان به.. ۲۲ دلار در سال رسیده ودر بررسی گذرائی که به بودجه سال ۲۵۳۷ داشته‌ایم دیده میشودکه بود جه سا ل ۲۵۳۷ سی ودوبرا بربود جه سا ل ۲۵۲۳ رشد داشته است در بودجه سال ۲۵۳۷ می‌بینیم که دولت برای آنکه رشد ملایم و معقولی داشنه باشد به طرحها و تعهدات زاید توجه نکرده و اختصاص رقم ۲/۹۳۶ میلیارد ریال برای انجام برنامه‌های عمومی کشور مبین این نکته است.
افزایش ۲۰٪ بر اعتبارات عمرانی جاری استانها که برای اولین بار در اختیار استانها قرارگرفته است یکی از شگفتی‌های بودجه ۴۱۷۹ میلیارد ریالی دولت آموزگار است -که البته در مورد استفاده از این اعتبارات نکاتی را باید عنوان کردکه به موقع ازآنها یاد می‌کنیم.
دیگر از ویژگیهای بودجه دولت آموزگار تخصیص ۷۰۰ میلیارد ریال برای مخارج دفاعی مملکت است ۰ بی شک رشد اقتصادی مملکت موقعی از پیشرفت هرچه بیشتر برخوردار خواهد بود که آرامش و ثبات برقرار باشد ودر نتیجه آن رفاه وآسایش مردم نیز تأمین گردد بنابراین سیاست دفاعی کشور در سال ۲۵۳۷ و اعتبار ۷۰۰ میلیارد ریال که برای انجام این هدف مقدس در نظرگرفته شده است یکی از متجلی ترین گوشه‌های بودجه دولت آموزگار است که تایید همگان را آنهم در این دنیای پرآشوب که جنگ وستیز در هر گوشه‌ای از آن برپاست واستعمار برای گسترش جنگ بین ملل مختلف جهان و فروش محصولات زادخانه‌های خود کوشش می‌کند بدنبال دارد.
جناب نخست وزیر تا اینجا آن چه بیان شد در تایید بودجه تقدیمی شما به ساحت مقدس مجلس شورای ملی بود بی تردید ملت ایران به این بودجه توجه بیشتری دارد ومحتوای آنرا که دریکهزار وچهارصد صفحه گرد آوری شده مورد امعان نظر قرار می‌دهد برای اینکه پس از گذشت زمان این او!! بار است که یک دولت تازه اولین بودجه برنامه‌ای خود را اعلام می‌کند.
بی تردید مردم از مدتها قبل منتظر این روزها بوده‌اند که بدانند شما وهمکارانتان برای آنها در سال بعد چه خواهید کرد.
شما درهنگام معرفی همکارانتان به مجلس کار و کوشش بیشتر باکارائی بالاتر همراه با صداقت وصراحت در اجرای اصول انقلاب شاه وملت را عنوان کردید خوشبختانه بودجه دولت شما در ایامی به مجلس شورای ملی تقدیم شد که کتاب سرنوشت ساز ملت ایران یعنی بسوی تمدن بزرگت که ملهم از اندیشه‌های تابناک و آرزوها وبرنامه‌های شاهنشاه آریامهر برای ملت ایران بود انتشار یافت ۰ سومین کتاب شاهنشاه دردورانی انتشار یافت که ایران پانزده سال انقلاب شاه وملت را پیروزمندانه پشت سرگذ اشت و وارد شاه نزد همین سال گذران پرشکوه خودشد شاهنشاه آریامهر در این کتاب با خردمندی واندیشمندی که خاصه شخص معظم له است به خوبی وروشنی راه ایران را در سالهای بعد ترسیم کرده‌اند وهیح نکته‌ای را فروگذار نفرموده‌اند واین برای آنها که می‌خواهند به ملت ایران در هرکسموتی خدمت کنند راگشا وراهنمای بسیار ارزنده‌ای است ولغزش در راه خدمت به! دم خیانت به مملکت است ۰ مشتی افراد فریب خورده که باحمایت امپریالیزم واستعمار قصد دارند به جهش سیاست مستقل ملی ما که بابتکار خلاقه شاهنشاه بزرگت صورت می‌گیرد شست درازی نمایند با این تصور باطل هرگز قادرنخواهند بود کشور شاهنشاهی ما را که دارای سیاست مستقل ملی می‌باشد از حرکت بسوی تمدن بزرگت بازدارند.
من نمیدانم اینهمه تظاهرات ضد میهنی ودانش جوئی که در بعضی کشورهای خارج مربوط بخودشان مثل انگلستان - ژاپن - ایتالیا - هند بعمل میاید و در کشورهای شان طبیعی جلوه داده می‌شود متاسفا نه چرا درکشور ما شاخ و برگت می‌دهند یعنی مساله تبریز چندان مهم نبوده واین قبیل مسائل باید در کشوردموکراسی پیش بیاد جناب نخست وزیر دربیانات خودشان به هنگام تقدیم بودجه از رفع عدم تعادل‌ها و از میان برداشتن تنگناها و کاستن ضایعات و پرهیز از اتلاف منابع مالی و اجرای اصل عدالت اجتماعی، امکانات رفاه وپیشرفت برای گروه‌های کم درآمد وبهبود کیفیت زبدگی مردم سخن گفتند این نکات بسیار ار! بده و آرزوی مردم این مملکت می‌باشد وعلاقمند هستند درمقابل وطن پرستی وشاهدوستی که درجان و روح آنها لبریز است مضافا علاقه وایمانی که به وطایف خود دارند و بخوبی آنرا انجام می‌دهند بانجام نکات مورد بحث نیز عشق میورزندو علاقمند می‌باشند آنها می‌خواهند وقتی که عوارض نوسازی می‌دهند خیابانها وکوچه‌ها را آسفالت شده به بینند آنها می‌خواهند که وقتی یک ایرانی مومن به اصول انقلاب شاه و مردم هستند در بعضی ادارات دولتی برای انجام یک کار ساده اداری معطل نشوند. آنها می‌خواهند مسئولین امر در مقابل کاسب گران فروش حمایت شوند آنها می‌خواهند مقامات وعده سربالا ندهند.
نایب رئیس - آقای هاشمی وقت این جلسه تمام شد بقیه بیاناتتان را درجلسه بعد ادامه بدهید.
- اعلام دستور و موقع جلسه آینده -ختم جلسه
۳- اعلام دستور و موقع جلسه آینده -ختم جلسه.
نایب رئیس - با اجازه خانمها وآقایان این جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت هشت بعدازظهر امروز و دستور جلسه ادامه بحث در کلیات لایحه بودجه سال ۵۳۷ ۲ کل کشوراست ۰
(جلسه ساعت ۷ بعدازطهر پایان یافت)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - دکترحسین خطیبی.