مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۲

دوره سیزدهم قانونگذاری

دوره سیزدهم قانون گذاری جلسه ۲۱۲ شماره مسلسل- ۱۲۴۵

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز سه شنبه ۱۰ آبان ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس.

۲- شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع ببودجه سال ۱۳۲۲ کل کشور.

۳- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارائی و استرداد لایحه مالیات بر درآمد.

۴- موقع و دستور جلسه آتیه- ختم جلسه.

مجلس یکربع ساعت بعد از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید.

صورت مجلس روز یکشنبه ۸ آبان ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

{۱- تصویب صورت مجلس}

رئیس- در صورت مجلس نظری هست ؟(گفته شد خیر) صورت مجلس تصویب شد.

- شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع ببودجه سال ۱۳۲۲ کشور

{۲- شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع ببودجه سال ۱۳۲۲ کشور}

رئیس- بودجه کل کشور مطرح است. البته خیر کمیسیون طبع و توزیع شده و بنظر آقایان هم رسیده است مذاکرات در کلیات است. آقای نراقی.

نراقی- مهمترین وظیفه مجلس شورای ملی تنظیم بودجه کشور است که این وظیفه مختص مجلس شورای ملی است، در تنظیم بودجه هم مقدار زیادی تأخیر شده است قبل اط سال باید این کار تمام شده باشد الآن ماه هشتم سال است با وجود این نواقص زیادی در کار بودجه هست چون بودجه یک آئینه ایست که تمام جریانات کشور را می‌شود در آن آئینه دید، اگر یک آدم دقیقی در ایران باشد و بودجه مملکت برزیل را بهش بدهند می‌تواند تمام جزئیات کشور برزیل را از روی بودجه اش پیش بینی کند که آیا در حال ترقی است یا در حال تنزل است، آیا طبقه غنی و متمکن آن کشور مخارج آنرا تحمل می‌کنند یا طبقه ضعیف، آیا فرهنگش رواج و رونقی دارد یا خیر، ارتش و انتظام و امنیتش مورد اهمیت و توجه هست یا نیست، تمام نکات دقیق سیاسی و احتماعی و اقتصادی یک کشوری را می‌شود از بودجه آن استنباط کرد و متأسفانه وقتی ما این بودجه را نگاه می‌کنیم و استنباط می‌کنیم روی هر نکته اش یک تأثر و تأسفی برای انسان پیدا می‌شود. اولاٌ وقتیکه مطالعه دقیق کنیم به ارقام این بودجه می‌بینیم که قسمت اعظم مخارج و هزینه کشور را طبقه فقیر و بی بضاعت کشور می‌پردازند این را آقایان توجه دارند افراد مملکت حکم اعضای یک خانواده یا اعضای یک شرکت را دارند؛ با هم شریک می‌شوند در زندگی و دولتی هم از بین خودشان انتخاب می‌کنند برای سرپرستی شان و هر کدام از این افراد باندازه مقداری که متمتع از این شرکت یا از این خانواده هستند بنسبت تمتعشان باید در هزینه این کشور شرکت کنند. اگر طبقه خاص، اقلیتی که بیشتر متمتع اند شانه از زیر پرداخت هزینه خالی کردند و طبقه بیچاره را که اکثریت دارند آنها را دم چک دادند که آنها هزینه مملکت را بپردازند اسم این حکومت را نمی‌شود حکومت ملی گذاشت باید گفت این یک حکومتی است که طبقه اقلیت قاهری مملکت را اشغال کرده و هزینه کشور را بدوش طبقات ضعیف تحمیل می‌کند و خودش در ناز و نعمت زندگی می‌کند از این بودجه این مطالب بر می‌آید، آقایان فوری تعجب خواهند کرد که چطور؟! برای اینکه بهتر شکافته شود بنده ارقام و اعداد را بنظر آقایان میرسانم و منظورم هم این نیست که آقای مخبر کمیسیون بیایند اینجا و یک جوابهائی علی الرسم بدهند و بگذرد، مقصودم انتقاد از سیستم مالیاتی ایران است که این را باید آقای رئیس کل دارائی دکتر میلسپو توجه داشته باشند کم کم در صدد اصلاحش برآیند و بنده قصد ندارم بودجه را عوض کنیم و رأی ندهیم و بنده خودم رأی خواهم داد ولی می‌خواهم عرض کنم که این بودجه ما بودجه حکومت ملی نیست، مثل آن حکومتی است که چند نفری، چند دسته‌ای، چند هزار نفری مملکت را اشغال می‌کنند و عناد و لجاجت نسبت به طبقات پائین نگاه می‌کنند و تمام مخارج را بر گرده آنها می‌گذارند و خودشان بکلی معاف از پرداخت هزینه مملکت هستن، بیست سال رویه مملکت ما این بوده است عادت شده بود این بیست سال که هزینه مملکت را توده بدهند، باید مالیات را از مواد ضروری مورد احتیاج عموم گرفت یعنی روی آنها کشید و از مردم وصول کرد تا همه افراد درش شرکت داشته باشند اما طبقات متمکن کمتر بدهند، از قند و شکر و چای که قوت لایموت و قاتق منحصر بفرد تمام طبقات این مملکت است مخصوصاٌ طبقات پائین بیشتر مصرف می‌کنند از آن بیشتر می‌گیرند از آن مالیات سنگین گرفته می‌شود، از قماش که ساتر عورت تمام افراد کشور است یعنی یک زن دهاتی و یک کارگر تنها لذتی که از زندگانی عایدش می‌شود این است که سالی یک تنبان چیت برای خودش تهیه کند اینها را هم چندین برابر قیمت خودش باید مالیات بدهند یعنی روی ساتر عورت عمومی و قوت لایموت عمومی مالیات گرفتن آنهم قلم درشت درآمد کشور اینها میرساند که یک طبقه اقلیت کوچکی با قهر و علبه مخارج کشور را بر توده تحمیل می‌کند آقایان طرز مالیاتها را بخوبی میدانند که مالیات مستقیم آن است که پردازنده اش مشخص و معین است و بنسبت استفاده‌ای که از تشکیلات کشوری می‌کند مالیات می‌دهند، مالیات غیر مستقیم آنهائی است که خیر تمام افراد بدون اینکه شناخته بشوند می‌پردازند جمع کل درآمد اسمی غیر از قسمت بازرگانی صد و هشتاد و نه میلیون تومان است از این صد و هشتاد و نه میلیون یک قسمتش مالیاتهای مستقیم است که تحمیل بر طبقه متمکن کشور تقریباٌ می‌شود یک قسمتش مالیاتهای غیر مستقیم است که بر تمام افراد علی السوی تحمیل می‌شود یک قسمت هم منافع سرمایه‌های ملی است که در انحصار دولت است و عنوان مالیات نمی‌شود گفت منافع سرمایه ملی مثل درآمد امتیاز نفت جنوب مالیات نیست در آمد خالصجات مالیات نیست درآمد سایر معادن درآمد املاک واگذاری اینها درآمد سرمایه‌های ملی است که در اختیار دولت است اما مالیاتهای مستقیم که مستقیماٌ متوجه طبقه متمکن کشور است منتها جمعش می‌شود سی و یک میلیون تومان عبارت از دو قلم است یکی مالیات بر درآمد یکی مالیات بر ارث که متوجه طبقه متمکن کشور است و این سی و یک میلیون را می‌پردازند این سی و یک میلیون نسبت بدر آمد کل کشور که صد و هشتاد و نه میلیون است می‌شود شانزده درصد یعنی شانزده درصد درآمد کشور را این طبقه می‌پردازند اما مالیاتهای غیر مستقیم کشور را که طبقه ضعیف کشور علی السوی می‌پردازند عبارت است از مالیاتهای صدی سه و مالیات نفت و بنزین و مصرف برق مالیات رسومات مالیات نوشابه ذبایح جنگلها وسائط نقلیه حراج مالیات برگهای تمبردار حقوق گمرکی درآمد انحصار قند و شکر و چای مالیات راه و عوارض بندری و مالیات و پوست و چند قلم کوچک دیگر اینها جمعاٌ هشتاد و پنج میلیون است یعنی نقریباٌ چهل و شش درصد است چهل و شش درصد از کل درآمد کشور را مالیاتهای غیر مستقیم تشکیل می‌دهد بقیه اش همانطور که عرض کردم منافع سرمایه‌های ملی است اگر آقایان خاطر داشته باشند تا چند سال قبل یعنی قبل از سوم شهریور خودتان هم یک ممر درآمد مهمی برای دولت بود اداره تثبیت نرخ غله در بودجه‌های هر سال یک قلو بزرگی از درآمد کشور را نشان می‌داد در همین شهر تهران دولت گندم را می‌خرید هیجده تومان به نانوا می‌داد بیست و هفت تومان یعنی از قوت لایموت عمومی هم دولت بعنوان مالیات استفاده می‌کرد این است که بنده عرض می‌کنم مخارج مملکت را دولت غالب و قادر و قاهر و مستبد سابق سعی کرده است بتوده تحمیل کند و هنوز این اثرات باقی مانده است و دکتر میلسپو نتوانسته است این قسمت را هنوز اصلاح کند و از وظایف خاص او که یک مرد فهیمی است که با اوضاع دنیا آشنا است این است که این اجحافات و این عدم توازن و تعدل را از بودجه ما رفع کند این ایرادات اساسی بنده بود در بودجه و انتظار ندارم که آقای وزیر دارائی یا یکی دیگر از وزرا یا آقای مخبر یک جواب فرمولی بدهند بلکه منظورم تذکر بود و خیلی مایل بوده و هستم که آقای دکتر میلسپو این نکات را توجه کنند و در بودجه سال آتیه درآمدهائی که مستقیماٌ بشانه افراد پائین تحمیل می‌شود اینها را حذف بکنند و بجایش در آمدهائی را پیشنهاد بکنند که متوجه طبقه ثروتمند کشور بشود. بنده در مسافرت اخیری که کرده بودم با چشم خودم دیدم با یک نفر از متمولین درجه اول کشور مسافرت می‌کردم و در راه که مباحثه می‌کردیم زیر بار نمی‌رفت تا بیک دهی رسیدیم که در این ده یکهزار نفری یک نفر که لباس حسابی پوشیده باشد نبود، غالباٌ برهنه بودند آنوقت نشان دام که از سماور حلبی و استکان و فنجان گلی قمی اینها که داشتند و آب نبات که سیر یک تومان می‌خریدند مالیات هنگفت گرفته می‌شود این افراد روستائی واقعاٌ چه استفاده‌ای از سازمان عالی کشور می‌کنند که اینطور در مالیات شرکت می‌کنند؟ از دانشگاه تهران آن روستائی چه استفاده می‌کند از سازمان بهداری چه استفاده می‌کند از امنیت کشور چه استفاده می‌کند آدم لخت چه دارد که اگر امنیت نباشد بزحمت بیفتد او باید بیشتر در پرداخت هزینه کشور شرکت کند یا آن آقائی که در عمارت چند طبقه شهری تهران منزل دارد که اگر یکساعت برقش تعطیل شد دنیا را می‌خواهد خراب کند یا اگر آسفالت خیابانش نقص پیدا کرد و اتومبیلش تکانی خورد او عسبانی می‌شود و ناراحت می‌شود. اگر آقازاده اش را یکساعت مدرسه یا دانشگاه دیر پزیرفتند عصبانی می‌شود در تمام سازمان مفصل کشور تهران تنها این استفاده‌ها را می‌خواهد بکند اما میل ندارد در پرداخت هزینه کشور شرکت کند و حتی المقدور طفره می‌رود اینها را باید اصلاح کرد واقعاٌ دهاتی لخت را باید از پرداخت مالیات سنگین و کمرشکن قماش و قند و شکر و چیزهای دیگر که مستقیماٌ متوجه او هست معاف کرد آن آتشی که شب می‌خواهد شب روشن کند و دستش را گرم کند کبریت آن را هشت برابر نکنند قیمتش را اینها را از بین ببرند و معافش کنند و اینها را باید از متمکنین و متعینین شهری گرفت و این مالیاتها را از فقرا نگرفت از متمولین گرفت از روی طبقات عمارت معین کنند از اتومبیل شیک و لوکس مالیات زیاد و هنگفت بگیرند، کسی که ۱۵۰ هزار تومان می‌دهد و اتومبیل سواری شیک و لوکس می‌خرد او مالیات زیادتر بدهد یکی دو تا سه تا در این مالیاتها معادل و برابر خواهد شد با مالیاتی که چندین هزار نفر لخت و برهنه روستایی می‌دهند کسی که بادزن الکتریکی در تمام اطاقها و سالنهایش دارد و کار می‌کند او مالیات سنگین بدهد نه قندو شکری که قوت لایموت آن دهاتی است نه قماشی که پوشش آن روستایی است کسی که یخچال برقی فرنگی دارد و برای سرد نگاهداشتن دسرش او مالیات بدهد پس باید این جور فرمولها را پیدا کنید و می‌شود هم پیدا کرد و امیدوارم در بودجه سال آتیه ببینیم که این اصلاحات شده است یک عملی کمیسیون بودجه کرده است که بنظر بنده اگر تشریح بشود یک عمل عجیبی است بودجه که دولت پیشنهاد کرده است و دکتر میلسپو داده است در مقدمه لایحه اش ذکر شده است که یک کسر درآمدی داریم و یک کسر درآمدی را پیش بینی کرده است و می‌گوید درآمد عادی کشور ۱۸۹ میلیون تومان و خرج عادی کشور عبارت از ۳۲۰ میلیون تومان است و کسر درآمد یعنی کم بود ۱۴۰ میلیون تومان است در قسمتهای اقتصادی و انحصارها هم جمع درآمد عبارتست از ۵۷۹ میلیون تومان و جمع هزینه ۵۸۹ میلیون تومان ده میلیون هم اینجا کسر دارد پس ده میلیون تومان اینجا کسر است ۱۴۰ میلیون تومان و بودجه را که دولت آورده و پیشنهاد کرده است ۱۵۰ میلیون تومان کسر آورده است حالا عجیب این است که کمیسیون بودجه مثل این که کشفی کرده باشد یک عملی را مرتکب شده است و در گزارشش با آب و تاب بعرض مجلس شورای ملی رسانده است که ما ترمیم کردیم کم بود هزینه دولت را چه بوده است؟ بهای کالاهای موجوده دولت را در اول سال کشیدیم روی درآمد تحقیق کردند که دولت در اول سال چقدر کالا داشته است موجود این را بدست آورده‌اند و این قسمت‌ها را به بودجه درآمد اضافه کرده‌اند و تقریباٌ شده است در حدود ۱۵۰ میلیون تومان آنوقت خوشحال شده‌اند کمیسیون بودجه از این وضعیت آنوقت این کالاهای موجوده چیست؟ اینها چند تا عدل قماش بوده است چند عدل قند چند عدل شکر مقداری هم گندم سیلو که در حاشیه این جا نوشته‌اند و آقایان ملاحظه می‌فرمایید که مثلاٌ سی و سه میلیون تومان قیمت گندم‌های توی انبارها بوده است که دولت در تمام انبارهای کشور داشته است یک مقداری قیمت قماش یک مقداری هم قیمت قند و شکر من نفهمیدم که این بیلان در کجا سابقه داشته است که کالای موجود را هم جزء درآمدحساب بکنند.

صفوی- دولت خریده است آقا.

نراقی- مگر در اول سال آتیه دولت نباید موجود داشته باشد هر چه داریم باید امسال بخوریم و اول سال آتیه مفلس مفلس باشیم؟ این سی و سه میلیونی که بابت گندم …

صفوی- باز هم پیش بینی کرده‌ایم که بخرند توجه نفرموده‌اید آقا.

نراقی – این سی و سه میلیون تومانی که بابت قیمت گندم نوشته‌اند این گندم که بابت قرضی است که از دولت کرده بودند خریده شده است این را نمی‌شود جزو درآمد حسابش کرد صدو چند میلیون تومان دولت از این مجلس قرض کرد برای خرید خواربار از جمله سی و سه میلیون تومان هم بابت قیمت گندم است که توی انبار است و این را نمی‌شود جزو درآمد دولت حساب کرد این قرض دولت است و باید دوباره پس بدهد بنابراین درآمد نیست و همان کم بود سرجایش است هست ما می‌خواهیم این قبیل ارقام را سرجایش بگذاریم. ممکن بود عمارت وزارت دارایی را هم قیمت کنند دوازده میلیون تومان آن را هم جزء درآمد امسال بگذارند یا املاک خالصه را هم حساب کنند و در جزو بودجه بیاورند این چطور می‌شود؟ اینها سرمایه‌هایی است که دولت در کار بازرگانی دارد

صفوی- اینطور نیست آقا شما توجه نکرده‌اید

نراقی- تمنی می‌کنم بعد از بنده تشریف بیاورید بقدر یک کتاب حرف بزنید. بهر حال این حرف ناشایستی است و بنده هیچوقت تصور نمی‌کردم از کمیسیون بوجه یک همچو گزارشی بیرون بیاید که قمیت کالاهای موجود دولت را هم جزء درآمد حساب کنند پس با این ترتیب در اول سال آتیه چه کار می‌کنیم؟ همه انبارهای ما از کالا خالی بماند.

صفوی- برای سال آتیه هم پیش بینی شده است

نراقی- پس آن پولی که پیش بینی خواهید کرد باز هم همان کم بود می‌شود آقا

صفوی – اینطور نیست

نراقی- بهر حال این خیلی اسباب تأسف و تأثر است کاملاٌ آن مقدار کسری که دولت و دکتر میلسپو پیش بینی کرده بود هست سرجای خودش و نمی‌شود با این حرف‌ها اصلاحش کرد اسباب و افزار کارخانه‌ها را هم ممکن بود همین حالا حساب کنید و یک مقدارش را هم بفروشید یک مقدارش را هم جزو درآمد بگذارید آنوقت بگویید طراز شده است زیادی هم داریم این که نمی‌شود. این یک جزء از دقت‌هایی بوده است که کمیسیون بودجه پیش بینی کرده است که دکترمیلسپو را قانع کنند که مالیات دیگری پیش بینی نکند و اصرار بگذراندن مالیات بردرآمدنداشته باشد

صفوی- خیر. خیر اینطور نیست

ملک مدنی- برای این بود که قرض نکند آقای نراقی

نراقی – عرض کنم ایرادهای دگیری که با این بودجه هست این است که در قسمت انحصارات و بازرگانی یک قلمهایی است که انسان باور نمی‌کند که اینها در عمل کسری پیدا خواهد کرد مثلاٌ عمل قماش دولت از زور اول چرا اقدام برای بدست آوردن این انحصار کرد فقط از لحاظ درآمد بود و نظر دیگری نبود این قماش نه جنبه صحی دارد مثل تریاک که لازم باشد دولت مراقبت در جمع آوری و پخش آن داشته باشد نه جنبه بین المللی دارد که دولت مکلف باشد نظارت داشته باشد صرفاٌ از نظر درآمد بوده است و بس که دولت انحصار قماش را در دست گرفت که در داخل کشور با مخارج مملکت بقیمت نازلی قماش را بخرد و صدی صد و صدی دویست بکشد رویشو بفروشد و استفاده کند که حالا رسیده است بچندین صددرصد باوجود این وقتیکه می‌خوانیم نوشته شده است درآمدی را که برای این رقم پیش بینی شده ۸۲ میلیون تومان برای امسال و برای خرجش پیش بینی کرده‌اند ۱۰۶ میلیون ۸۲ میلیون تومان درآمد و ۱۰۶ میلیون تومان مخارج !!… همینطور غالب این اقلامی که در قسمت بازرگانی است

صفوی- خریدهای کالا هم جزوش است

نراقی- چیزهای دیگری هم دارید که خرید کالاتویش نیست مثلاٌ ملاحظه بفرمایید پنبه را می‌نویسند ۳۱۳ میلیون درآمد و هزینه ۳۸۵ میلیون ملاحظه بکنید ۳۸۵ میلیون هزینه و ۳۱۳ میلیون دخل و درآمدش هست. در صورتیکه آقایان میدانند عمل پنبه اینطور است که مأمورین دولت با بهای نازل پنبه به مردم را ازشان می‌گیرد و می‌خرد و با قیمت خیلی گزاف بمردم می‌فروشد نمیدانم این دیگر کجایش ضرر دارد؟ غیر ازادارات عریض و طویل درست کردن و خرجهای بی حسابی برایش کردن والا از چه راهی ممکن است این عمل ضرر داشته باشد برای دولت البته برای کشور خیلی ضرر دارد برای آتیه محصول کشور خیلی ضرر دارد و پنبه محصول کشور را تقریباٌ دارند بهیچ میرسانندش در حدود سالی ۴۰ هزار تن محصول پنبه ایران بوده است سال گذشته اش همه اش ۸ هزار تن وصول کرده‌اند و ناچار در این موقع که کشور ما احتیاج زیادی بکالا دارد پنبه هم از خارج باید وارد کنند که کارخانه جاتش را اداره کند این حسن اداره تشکیلات دولتی ما است که از چهل هزار تن محصول پنبه که احتیاجات داخلی ما را تأمین می‌کرد و مقدار زیادی هم بخارج صادر می‌شد و در مقابلش احتیاجات دیگر کشور وارد و تأمین می‌شد حالا باید این را هم با قیمت زیادتری از خارج بخریم و وارد کنیم که کارخانهای نخ ریسی داخلی مملکت مان را راه بیندازیم اگر درآمدی هم داشت باز دل ما خوش می‌شد که دولت خوب یک درآمدی دارد ولی وقتی نگاه می‌کنیم میبینیم ۳۱۳ میلیون درآمد دارد و ۳۸۵ میلیون خرج دارد من نمی‌فهمم واقعاٌ اگر دولت این پنبه را رها کند چه ضرری بدستگاه دولت خواهد خورد اینجا که معلوم

می‌شود دولت منفعت نمی‌کند و ضرر دارد برایش خوب رها کند و آزاد کند وقتی که آزاد شد مردم می‌روند میکارند قیمتش هم که زیاد شد مردم تشویق می‌شوند می روند می‌کارند و در بازارهای داخلی هم می‌خرند و صادر هم می‌شود و محصول زیاد می‌شود نوعش هم بهتر می‌شود و محصول ترقی می‌کند و عوض اینکه در یک ناحیه یک پنبه بومی بدی که هست و قیمتش کم است مالک تشویق می‌شود که نوعش را هم بهتر بکند و کشتش را هم زیادتر بکند اینکه سابقاٌ هم می‌کردند. بهر حال هر قسمت این بودجه را که دقت و مطالعه بفرمایید یک تأثری برای انسان می‌آورد امیدواریم که دولت فعلی باقی بماند و مجالی داشته باشد که این نواقصی را که عرض کردم رویش مطالعه کنند از نقطه نظر انصاف نه از نقطه نظر تعصب که آقای وزیر فلانجا که میل دارد پنبه در اختیارش باشد نه بلکه از نقطه نظر انصاف و صلاح کشور فکری بکنند و این نواقص را رفع کنند چهار تا قوم و خویش و عمه زاده و خاله زاده دولت هم اگر بیکار شود اهمیت ندارد خواهی نخواهی یک کار دیگری در مملکت برایشان پیدا خواهد شد و بی کار نخواهند ماند والا این خوب نیست که ما یک دستگاه بزرگی را بازیان بزرگ حفظ کنیم برای چهار نفر و البته این عمل خوب نیست و تأثیر بدی دارد همینطور در قسمت اعظم هزینه کشور در طبقه متمکن کشور درش شرکت کرده‌اند و پرداخته‌اند و طبقات پایین که از هر حیث وسائل بدبختی شان را زمین و آسمان فراهم کرده است دیگر از این راه باز هم بر بیچارگی شان نیفزاییم.

صفوی- (مخبر کمیسیون بودجه)ـ عده زیادی از آقایان اجازه گرفته‌اند که در اطراف بودجه فرمایشاتی بفرمایند و البته موقعی که بودجه کل کشور در مجلس شورای ملی مطرح است درتمام قسمت‌های مختلفه امور کشور آقایان حق دارند که بیایند و صحبت کنند و بنده حالا فقط برای یک توضیح مختصری شرفیاب شدم بعد نوبه می‌رسد به آقایان که فرمایشاتشانرا بفرمایند بعد هم اگر جوابهایی لازم شد بنده از طرف کمیسیون جواب خدمتشان عرض می‌کنم فقط چیزیکه لازم بود بنده بعرض آقایان برسانم راجع بفرمایشات آقای نراقی که یک کلیاتی راجع به بودجه فرمودند که از وظایف دولت است که برای سال آتیه همانطور که فرمودند در نظر گرفته مالیاتها را همانطور که نظر داشتند بطبقه متمکن به آنها وضع و تحمیل شود اینها را البته دولت در نظر خواهد گرفت چیزیکه لازم بود بنده اینجا عرض کنم و توضیح بدهم این بود که همکار محترم من آقای نراقی نسبت بکمیسیون بودجه یک بی لطفی فرمودند و اعتراض فرمودند که کمیسیون بودجه توجهی به بودجه نکرده است و این بودجهر ا که تنظیم کرده است و گزارشش را به مجلس تقدیم کرده است خیال کرده‌اند که کسر بودجه را رفع کرده است برای استحضار خاطرشان عرض می‌کنم که اینطوربوده است کمیسیون بودجه از وقتیکه بودجه بکمیسیون آمد با نهایت دقت در تمام قسمتهای درآمد و هزینه کمال توجه را کرد کمال دقت را کرد مخصوصاٌ برای اینکه جمله در بودجه تقدیمی دولت بود که رئیس کل مالیه در نظر داشتند که کسر بودجه امسال را از محل یک قرضه خارجی تأمین کند و کمیسیون بودجه بهیچوجه حاضر نبود یک قرضه قبول کند و تصور می‌کنم که مجلس شورای ملی هم در نظر نداشت با لایحه قرضه موافقت بکنند از نقطه نظر پرداخت در اقلام هزینه و درآمد توجه کرد مکرر وزراء و دکتر میلسپو در کمیسیون حاضر شدند و تشریف آوردند و در تمام قسمت‌ها توضیحات مفصل از ایشان خواسته شد البته همانطور که فرمودند اینجا یک قلم ۱۴۰ میلیون کسر از محل عایدات معمولی و از عایدات درآمد و هزینه‌های معمولی ۱۰ میلیون هم از عایدات کارخانه‌ها کسر نشان می‌دهد و ایشان توجه نفرمودند که کمیسیون خیلی دقت کرد در این باب و آن این بود که از نقطه نظر بازرگانی کشور وقتیکه هر بازرگانی هر بنگاه تجارتی یک معاملاتی می‌کند یک درآمدی دارد و یک هزینه دارد آخر سال هم نگاه می‌کند ببیند که چه نتیجه گرفته است در این عمل تجارتی که کرده است و از این خرید و فروش چه بهره برده است همانطور که فرمودند دولت هم در چندی قبل آمده است شرکتهایی درست کرده است که البته از نظر نقطه درآمد بود ولی همانطور که فرمودند اینجا در این بودجه هیچ درآمدی نشان نداده‌اند نه در انحصار قند و قماش و نه برای سایر چیزهای انحصاری هم هیچ رقم درآمدی منظور نکرده‌اند ما اینجا عرض کردیم که این عملی را که دولت کرده است و این قماش که برای دولت متری چهار پنج قران تمام نشده است حالا متری چهار تومان پنج تومان بمردم فروخته می‌شود پس درآمدش کجاست همینطور از قند شکر و چای و اینها که قسمت عمده درآمد دولت را باید تشکیل بدهد در بودجه نیست بنده در ستون هزینه که برایش نوشته‌اند دیدم که در اینجا بعضی از اقلام کسر دارد خیلی اسباب تعجب شد مثلاٌ ملاحظه بفرمایید قماش یا سایر قسمتهای انحصاری تقریباٌ یک مبلغی هم کسر نشان می‌دهد آقای دکتر میلسپو در کمیسیون بودجه هم توضیح دادند که این هزینه که ما پیش بینی کردیم هم هزینه پرسنلی است هم خرید کالا است که برای سال ۱۳۲۲ پیش بینی کردیم و پرسنلی و خرید کالا را مجموعاٌ بحساب مخارج آورده است این استکه رقمش خیلی زیاد شده است مخصوصاٌ کمیسیون از ایشان خواست صورت تفکیکی این را بدهد که هزینه پرسنلی و خرید کالا را نشان بدهد و تقدیم بکنند مثلاٌ قماش را معلوم بکنند که هزینه پرسنلش چقدر و چه مبلغ هم در سال ۱۳۲۲ برای خرید قماش منظور کرده‌اند همینطور قند و شکر همینطور کبریت همینطور سایر قسمتها که تقدیم بکنند و یک صورتی بفرستند بکمیسیون که ببینیم هزینه پرسنلش چقدر است این را ایشان تقبل کرده که بکمیسیون صورت بفرستند بعد ما گفتیم این عملی را که شما کردید موجودیتان رد آول سال چقدر بوده است شما امسال گفتید که ما ضمن هزینه پیش بینی برای خرید کالا کرده‌ایم پس موجودی تان چقدر است بعد از یک مدتی معطلی یک صورتی آورند بکمیسیون که ملاحظه شد در کمیسیون مثلاٌ موجودی قند و شکر و قماش و غله و سایر چیزها و اینها را معلوم کردیم و این صدو پنجاه و پنج میلیونی که خودشان قیمت دادند قند را بیست ریال قیمت گذاشتند شکر را نوزده ریال و حال آنکه در بازار آزاد قیمتش خیلی بیشتر است یا چایی را کیلویی ۷۴ ریال قیمت گذاشتند با این قیمتی که گذاشته‌اند در اول سال ۱۵۵ میلیون تومان موجودی کالا داشته‌اند که این مبلغ البته جزئ نفع این حساب بازرگانی است که دولت داشته است ولی صورت خرید و فروش آنرا تنظیم نگرده‌اند و داده‌اند ولی این کالای موجودی است که امسال فروخته می‌شود و پولش می‌رود جزو خزانه کشور و از پولهای موجود اینجا در این اقلامی که نوشته شده است باز خریده می‌شود برای بعد و باز قماش و قند و شکر خریده می‌شود و می‌آید سر جایش و این را بگذارند برای فروش کمیسیون بودجه نظرش این بود که در این قسمتها که بطور بازرگانی عمل می‌شود حساب درآمد و هزینه کارخانجات اقتصادی هم تقدیم بشود چون ما نمی‌توانیم همینطور آنرا هم بیاوریم جزو درآمد دولت این بود که در گزارش کمیسیون بودجه هم همینطور آنرا هم بیاوریم جزو درآمد دولت این بود که در گزارش کمیسیون بودجه هم همینطور توضیح داده شده و با این ترتیب هم اگر ما حساب کنیم خواهید دید که بودجه کشور کسر ندارد و ما محتاج به استقراض نخواهیم بود و بالاخره نظر کمیسیون هم این است که ما هر قدر بتوانیم از هزینه‌های کشور کسر بکنیم که محتاج نشویم به استقراض ولی بنده این حرف را شنیده‌ام که می‌زنند در جاهای دیگر هم شنیده‌ام ولی بنده از طرف خودم شخصاٌ و از طرف رفقا عرض می‌کنم که بهیچوجه ما حاضر نیستیم زیر بار قرض برویم اگر صحبتی می‌شود و حرفی زده می‌شود برای قرض این را بنده صریحاٌ در مجلس شورای ملی عرض می‌کنم که کمیسیون بودجه بهیچوجه موافقتی با این موضع ندارد اگر هم آقایان فکر می‌کنند که امروز یک خرجهایی می‌کنند و بعد در آخر سال دو سه ماه دیگر لایحه قرض بیاورند این مجلس که البته عمرش کفاف نخواهد داد و مجلس آتیه هم گمان می‌کنم که با قرضه موافقتی نداشته باشد که یک بار سنگینی بودش مملکت تحمیل کند حالا بنده نوبت را می‌دهم به آقایانیکه می‌خواهند فرمایشاتی بفرمایند در قسمت بودجه البته بعد هم بنده جواب عرض می‌کنم

رئیس- آقای هاشمی

هاشمی – بنده موافقم با تصویب این بودجه از این لحاظ است که چون هشت ماه از اول سال گذشته است و سه چهار ماه دیگر به آخر سال باقی نمانده است البته همینطور هم خواهد گذشت فرمایشات آقای نراقی را هم صحیح میدانم و برای جواب آن هم نیامده‌ام این بودجه از روی عدد و از روی جزئیات و کلیات صحیح تنظیم شده است شک نیست که بودجه عبارت از همین طلب و مصراع مختصر است که چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن والا امسال که آوردیم سال آتیه چه می‌کنیم عرض بنده در کلیات امور است و بنده عقیده‌ام این است که چون کلیات را خوب نگاه نمی‌کنیم بجزئیاتش هم نمی‌رسیم و همینطور که ملاحظه می‌فرمایید مبتلا می‌شویم علتش هم این سازمان عریض و طویلی است که در این کشور ایجاد شده و این مالیاتهایی که گرفته می‌شود حقیقتاٌ از قوه و از بنیه مالی این ملت و طبقات تأدیه کننده خارج شده است (صحیح است) مملکت ما از چند سال پیشتر وارد یک تبدل و تحول سریعی شد تردیدی نیست ولی آیا منظور از آن تحول این بود که بر طبقات فقیر بیفزایند و روز بروز شهرستانها و قصبات و دهکده‌ها را خراب کنیم که فقط و فقط ظاهر تهران را آرایش بدهیم اگر این مطلب را از بنده قبول نمی‌فرمایید به نوشتجات همین سیاحاتی که از دو سال پیش وارد ایران شده‌اند مراجعه و ملاحظه بفرمایید و ببینید که چه می‌نویسند آیا می‌نویسند شهرستانها دهکده‌ها و قصبات و استحصالات و اراضی ایران کم است و زیاد نشده است عده ایکه در مرکز نشسته‌اند و از خالصبحات اطراف طهران خریداری کرده‌اند و با یک پول بی حسابی یک آبادی ایجاد کرده‌اند باورشان نمی‌شود که استانهای مهم مملکت ایران رو بانحطاط است و روشن شدن این قضیه یک امر آسانی است میاییم سر همین انحصارات دولتی که زیاد شده است تا چند سال پیشتر که این انحصارات نشده بود چندین صد هزار نفر در ایران از همین مشاغل در کمال رفاه زندگی می‌کردند بزازی – سقط فروشی- سیگار فروشی- توتون فروش – و غیر ذلک و یک عائله سنگینی را نان می‌دادند دارای خانه و زندگی و تعینات بودند امروز تمام آنها حاشیه خیابانها در شهرستانها با لباس ژنده و پاره پاره جزو فقرا هستند اگر تردیدی دارید تفتیش بفرمایید اینها باعث تأسف است حال ببینیم وظیفه دولتها در دنیا چه است دولت مشروطه عادل دولت مستبده بطور کلی هر چه است هر دولتی که است وظیفه اش این است که حفظ عدالت و نظم اجتماعی را بکند و آهسته آهسته و یواش یواش ملت خودش را رو بتکامل سیر دهد اگر فقیر است غنی اش بکند اگر بیچاره و مریض است صحیح و سالم المزاجش بکند آیا دولت ما در این مدت ۲۰ ساله این کا را کرده‌اند یا بر درد فقرا افزوده‌اند؟ ما هر چه نگاه می‌کنیم آرایش ظاهر طهران قدری چشم آقایان را اگر نرباید درست تصدیق عر ض بنده را می‌کنند بهتر شهرین شهر ایران و شهر صنعتی کشور ما اصفهان است بنده همان اصفهان را مثل می‌زنم حوالی زاینده رود را چشم بپوشید که با چند کارخانه و یک عده مشغول کارند آن عایدی که پیدا می‌کنند تأمین احتیاجات ضروری آنها را می‌کند؟ بنده با قید جرأت عرض می‌کنم با حضور آقایان وکلای اصفهان عرض می‌کنم که همه بطرف انحطاط و فقر می‌روند صحیح است آقای جلائی یا خیر؟(جلائی بلی صحیح است) اگر می‌فرمایید عده خیلی خوب ثروتمند شده‌اند ببینیم تازه منظور این دولت در مملکت داری همین است که ۱۵ میلیون جمعیت را منهای پنج شش هزار نفر تحلیل ببرد؟ خوب نتیجه این دستگاه عریض و طویل چه است؟ با این بی نظمی و این بی عدالتی که هست طبقه فقیر روز بروز بنیه مالیش ضعیفتر می‌شود و با مرگ و بدبختی مراجعه می‌شود از آنطرف بر عده کرسی نشین‌ها اضافه بکنید چه فایده دارد؟ با یک احتمالی که هیچ معلوم نیست چه می‌شود. بنده این عرض را که کردم بیش از یک توقعی نیست منظور ما از آوردن مستشار اصل منظور برای نیل بحصول حکومت ملی و دمکراسی همین بوده است که بهبود در اوضاع حاصل شود و اینهمه بی عدالتی‌ها مرتفع شود و در واقع این رویه نامناسب بین ملت و دولت مرتفع شود که اگر قدری رو بعدالت رفت این انحراف و انقطاعی که بین دولت و ملت پیدا شده مرتفع شود این در آتیه سه ماه دیگر در ظرف دو ماه سه ماه مطالعات عمیقی بفرمایید که بودجه مملکت متناسب با بنیه مالی این مردم باشد در واقع والا این وضع مبدل می‌شود که همه بشوند مستخدم و کرسی نشین دولت هم دیگر قوه اینکه تأمین حقوق آنها را بکند نخواهد داشت در مملکت باید آرزو داشت که یک چیزی حاصل شود و مردم بتوانند اعاشه کنند و از قانون و غیر قانون استفاده کنند الآن مملکت کاسب ندارد زارع ندارد چه نداردچه ندارد. مطلب دیگر این بود که نمیدانم با این قانون و این تشریفات جاری آیا دولت قبول کرده است که رد این بودجه یک قدمی برای این منظور بردارد یانه؟ و آن موضوعی است که در سال گذشته هم در موضع بودجه عرض کردم راجع به بنگاههای فرهنگی که عبارت است از آموزشگاههای ملی که هر چه ما می‌رویم جلو اینها خیلی رو به بیچارگی دارند سوق می‌کنند و کاش آقای معاون وزارت فرهنگ تشریف داشتند و می‌رفتند که چه فکری کرده‌اند در این پیش آمد کمکی است که بمستخدمین دولت شده است طبعاٌ این کمک بمستخدمین دولت باعث از بین رفتن آموزشگاههای ملی می‌شود که این آموزشگاهها را مبدل می‌کند بآموزشگاههای دولتی هم راحت تر بود و هم در همین حال یک عده از مستخدمین فرهنگ کشور هم از بیچارگی خلاص می‌شدند.

رئیس- اقای طباطبایی

طباطبایی- بنده در بودجه می‌خواستم بیشتر صحبت کنم اما نه یکساعت بعد از ظهر و با تنگنایی که از لحاظ وقت مجلس داریم و کارهاییکه در جلو است ناچار بنده بقدر سه چهار دقیقه خواستم یک مطالبی را تذکراٌ عرض کنم که توجه بفرمایید بعلت اینکه (رئیس- اکثریت نداریم آقا) بنده تصور می‌کنم برای جلسه آینده بماند اگر آقایان هم بیایند عده برای رأی کافی نیست (نمایندگان – ختم جلسه)

- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارایی و استرداد لایحه مالیات بر درآمد

{۳- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارایی و استرداد لایحه مالیات بر درآمد}

وزیر دارایی – بنده می‌خواستم استدعا کنم از آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که یک قدری توجه بیشتری بشود زیرا ما لوایحی داریم که باید از مجلس شورای ملی بگذرد و وقت تنگ است بنابراین اگر یکقدری اوقاتمان بیشتر طول بکشد با منظور بنده البته باید آقایان موافقت بفرممایند که این لوایحی که در دست داریم از این مجلس بگذرد دو لایحه ایست که خواستم تقدیم کنم یکی لایحه ایست راجع بضرب سکه نقره که چون از حیث پشیز و پولهای کوچک خیلی مردم در زحمت هستند این است که یک لایحه برای ضرب مسکوک‌های یک ریالی دو ریالی و پنج ریالی و ده ریالی تنظیم شده است که می‌خواستم اگر موافقت بفرمایند با یک فوریت بگذرد و تقاضای یک فوریت بشود که محتاج به دو شور نباشد البته بدو شود نرسد و موافقت با یک فوریت بشود که (بعضی زا نمایندگان- دو فوریت باشد) و اگر به دو فوریت آن موافقت بفرمایند بیشتر اسباب تشکر است یک موضوع دیگر هم موضوع مالیات بر درآمد است و خاطر آقایان محترم شده است و تقریباٌ در حدود چهار ماه در اطراف این لایحه یک کمیسیون قوانین دارایی کمیسیون بودجه کمیسیون بازرگانی کشاورزی در اطراف این لایحه مطالعات و نظریاتی داده‌اند بالاخره توافق نظر بین دولت و این کمیسیون مختلط فراهم شد و راپرت آنرا تقدیم مجلس کردند ولی از نقطه نظر اینکه همانطور که عرض کردم وقت مجلس یک قدری کم است و کار زیاد داریم این است که اگر آقایان موافقت بفرمایند آن لایحه را بنده مسترد می‌کنم و یک لایحه بر طبق آنچه که در کمیسیون موافقت شده است تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و تقاضای دو فوریت را دارم که در مجلس مطرح شود و بتوانیم این قانون را از تصویب مجلس شورای ملی بگذرانیم

بعضی از نمایندگان – عده کافی نیست – ختم جلسه – ختم جلسه

- موقع و دستور جلسه آتیه – ختم جلسه

{۴- موقع و دستور جلسه آتیه – ختم جلسه }

رئیس- آقایان موافقت بفرمایند جلسه را ختم کنیم

جلسه آینده بروز پنج شنبه سه ساعت پیش از ظهر موکول می‌شود دستور لایحه‌های فوری وزارت دارایی (مجلس یکساعت و یکربع بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری