مذاکرات مجلس سنا دوشنبه ۴ اسفند ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی نشست ۲۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره قانونگذاری مذاکرات مجلس سنا هفتمین دوره قانونگذاری ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۴ تا ۲۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

مجلس سنا

قانون اساسی مشروطه

مشروح مذاکرات مجلس سنا،دوره ۷

نشست : ۲۰

دوشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۵۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس ۲- بیانات قبل از دستور بانو دکتر مصاحب، تیمسار صفاری ۳- اعلام وصول لایحه بودجه سال ۱۳۵۵ کل کشور ارسالی مجلس شورای ملی ۴- ختم جلسه.

مجلس ساعت نه صبح به ریاست آقای مهندس شریف‌امامی تشکیل گردید.

آقایان وزرا: فرهنگ و هنر (پهلبد) مشاور (دکتر مجیدی) صنایع و معادن (دکتر نجم‌آبادی) پست و تلگراف و تلفن (مهندس معتمدی) کار (معینی) اطلاعات و جهانگردی (دکتر کیان‌پور) آموزش و پرورش (دکتر شریفی) راه و ترابری (مهندس شهرستانی) مشاور (دکتر مهدوی) بازرگانی (تسلیمی) نیرو (دکتر وحیدی) علوم و آموزش عالی (دکتر سمیعی) مشاور (بانو افخمی) مشاور «تندرستی و رفاه» (شیخ‌الاسلام‌زاده) و معاونان وزارتخانه‌های پست و تلگراف و تلفن (کشاورزیان) کشاورزی و منابع طبیعی (دکتر همایون‌فر) اطلاعات و جهانگردی (دکتر سعادت) آموزش و پرورش (بانو طالقانی) فرهنگ و هنر (حشمتی) رفاه اجتماعی (بانو معارفی) راه و ترابری (شریف‌رازی) علوم و آموزش عالی (طوسی) نیرو (مهندس معقول) کشور (آگاه) بهداری (دکتر رهنوردی) امور اقتصادی و دارایی (طباطبایی) دادگستری (هنرمندی) صنایع و معادن (کرمانج) مسکن و شهرسازی (دکتر بهرون) در جلسه حضور داشتند.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- صورت مشروح مذاکرات روز دوشنبه بیست و هفتم بهمن ماه قبلاً طبع و توزیع شده است و ملاحظه فرموده‌اند اگر نظری هست خواهند فرمود نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب می‌شود.

اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه آقایان: دکتر آشتیانی، دکتر صالح.

غائب بی‌اجازه: آقای دکتر مصباح‌زاده.

مسافر: آقای اشرف احمدی.

- بیانات قبل از دستور بانو دکتر مصاحب، تیمسار صفاری

۲- بیانات قبل از دستور بانو دکتر مصاحب، تیمسار صفاری.

رئیس- نطق قبل از دستور شروع می‌شود بانو دکتر مصاحب بفرمایید.

بانو دکتر مصاحب- امروز ما در میان دو عید بزرگ قرار داریم و یکی از بزرگترین اعیاد و جشن‌های تاریخ خودمان را هم در پیش‌رو داریم.

این اعیاد و جشن‌ها را که به آنها اشاره کردم فقط عید و جشن نیست و فی‌الحقیقه اهمیت تاریخی این روزها است که آنها را چنین برجسته و مشخص ساخته است زیرا هریک منشاء یکی از بزرگترین و مهمترین تحولات تاریخی ایران است.

سوم اسفند روز کودتای سردار بزرگ ایرانی و بانی ایران نوین و آزادی‌بخش زنان ایران رضاشاه کبیر است که دیروز بود و گذشت.

هشتم اسفند روزی که ناجی ایران نوین و رهبر و مبتکر انقلاب شاه و ملت، حقوق سیاسی و اجتماعی زنان ایران را تأمین و آنان را از تساوی حقوق برخوردار فرمود.

اما عید و جشن بزرگی که عرض کردم و در پیش‌رو داریم جشن با میمنت و عظمت پنجاهمین سال سلطنت دودمان پهلوی است که اولین روز آن، روز فرخنده اول فروردین است که ادای قدرشناسی و تشکر و سپاسگزاری ملت نجیب و حق‌شناس ایران به پیشگاه شاهنشاه خود و زبان حال او از تعظیم و تجلیل به پنجاهمین سال سلطنت دودمان جلیل پهلوی است. (صحیح است).

اینک برگردیم به اول و در هر مورد مختصری تأمل نماییم.

روز سوم اسفند روزی که فرزند شجاع و دلیر و یگانه میهن‌به نجات میهن عزیز از دست اجانب و بیگانگان قیام کرد.

من چه بگویم آنچه را صفحات تاریخ گویا و روشن بیان کرده و می‌کند! کشوری که استقلالش در خطر بود، راه نداشت، بهداشت نداشت، آموزش و پرورش نداشت، مالیه‌اش از هم گسیخته و مضمحل بود، دادگستریش رمق نداشت، ارتش نوین نداشت و از همه دردناک‌تر و مهم‌تر نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان زنده‌هایی پیچیده در کفن سیاه یا مردگانی متحرک بودند که حس داشتند، روح داشتند، فهم و فکر داشتند ولی به نام «خانه» یا «اندرون» یا «حرم‌سرا» در پشت دیوارهای ضخیم فقط ناظران محروم از همه حقی بودند.

در بایگانی راکد وزارت آموزش و پرورش اسنادی وجود دارد که بعضی از آنها را بر حسب ضرورت مطالعه می‌کردم و اینها حاکی از اینند که وقتی برای شهرستانی می‌خواستند مدرسه‌ای باز کنند، افراد را تخمین می‌زدند و دختران را به نام اناث کنار می‌گذاشتند و بعد برای ذکور مدرسه باز می‌کردند و به خلاف «طلب‌العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» دختران را از تحصیل بازمی‌داشتند.

رضاشاه کبیر به سرعت مشکلات را از میان برداشت، استقلال کشور را نجات داد، مالیه را تنظیم کرد، راه ساخت، دادگستری نو تشکیل داد، ارتش پرافتخار نوین ایران را پی‌ریزی کرد، آموزش و پرورش نوین را به وجود آورد و مدارس نوبنیادی با روش جدید آموزش و پرورش بنیان نهاد، دانشگاه ساخت و صدها اقدامات مهم دیگر فرمود و پس از ساختن این زیر بنای محکم مملکتی دست به یکی از مهمترین اقدامات تاریخی خود یعنی «رفع حجاب زنان» زد. (صحیح است).

تعجب نفرمایید اگر رفع حجاب را از مهمترین اقدامات اعلیحضرت رضاشاه کبیر خواندم، از موثقینی که افتخار مصاحبت و مجال است گه‌گاه با رضاشاه کبیر داشتند شنیدم که آن بزرگوار رفع حجاب را یکی از مهمترین اقدامات خود می‌خواند.

شاهنشاه آریامهر در کتاب مأموریت برای وطنم صفحه ۴۵۸ می‌فرمایند «در این مدت در اوضاع اجتماعی ایرانی تحولات شگرفی پدید آمده است. ناظرین مجرب و هوشیار معتقدند که بزرگترین و مهمترین آن تحولات همان تغییر وضع اجتماعی و آزادی زنان بوده است».

چنین شد که برای عموم زنان ایرانی راه تحصیل و ورود به دانشگاه و رفتن به خارجه برای ادامه تحصیل باز شد.

فرزند برومند همان تاجدار ارجمند است که در هشتم اسفند ۱۳۴۱ به زنان تساوی حقوق اعطا فرمودند و یکباره این آرزویی را که زنان تحصیل کرده و روشنفکر در اعماق وجود خود می‌پروراندند تحقق بخشید.

من اگر امروز راجع به هشتم اسفند سخن می‌گویم گو این که هنوز هشتم اسفند نرسیده است، معذورم زیرا فکر نمی‌کردم به همین زودی جلسه دیگری داشته باشیم و از طرفی دیگر همکاران محترم روزهایی مثل سوم و هشتم اسفند که از نظر رفتنی نیستند و یا اثرات آنها موقوف به زمان خاصی نیست هر زنی، هر روز وقتی آزادانه قدم برمی‌دارد، به‌سر کارش می‌رود و می‌بیند و حس می‌کند و درمی‌یابد که یک عضو فعال جامعه است و جامعه از او انتظاراتی دارد و او مسئولیت‌ها و وظایفی بر عهده دارد، سوم اسفند و هشتم اسفند و رویدادهای شگرف آن روزهای تاریخی با خطوط زرین در مقابل چشمش نقش می‌بندد و چنین است که نقش این روزهای بزرگ در تمام لحظات زندگی زنان ایرانی متجلی است.

شاهنشاه در نطقی که در کنگره اقتصادی مورخ هشتم اسفند ۱۳۴۱ فرمودند به این مضمون ایراد سخن کردند این عین فرمایشات نیست استخراج از فرمایشات است.

برای این که از اقتصاد سالم صحبت کنیم باید از جامعه سالم صحبت کنیم جامعه سالم باید براساس عدالت اجتماعی استوار باشد و عدالت اجتماعی چگونه پی‌ریزی شود اگر نیمی از جامعه کشور یعنی زنان کشور از هر حقی محروم باشند.

و سپس فرمودند این آخرین زنجیر را هم ما می‌گسلیم و در انتخابات آینده، زنان و مردان در انتخابات شرکت خواهند کرد.

حالا تصدیق می‌فرمایید که زنان چرا و چگونه این دو روز بزرگ را که موجب تحولات شگرف و بلکه تحولات بی‌نظیری در تاریخ ایران و در زندگی زن ایرانی یک آن از یاد نمی‌برند و بزرگداشت آنها را وظیفه معنوی و روحی و وجدانی خود می‌دانند و این حماسه افتخارآفرین را در گوش کودکان خود زمزمه می‌کنند و با شیری که به آنها می‌دهند بذر این احساسات را در قلب و روح آنان آبیاری می‌کنند.

درود بی‌پایان خود را به نام یک زن ایرانی و زنی که بین این دو روز بزرگ زیسته و این رویدادهای عظیم و شگرف را یک مقدار خوانده و شنیده، ولی قسمت اعظم و اکثر آن را خود همزمان زیسته و درک کرده و تلخ و شیرینی‌ها چشیده، سیاه و سپیدها دیده است، به روح پرفتوح رضاشاه کبیر نثار می‌کنم و به‌عنوان حق‌شناسی و سپاسگزاری سرتعظیم و تکریم در برابر رهبر خردمند و بانی و ناجی ایران نوین و بالاخص ناجی زنان ایران، اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر فرود می‌آورم و از درگاه پروردگار یکتا سلامت و سعادت روزافزونی عظمت و دوام و بقاء شاهنشاه آریامهر و خاندان جلیل سلطنت را مسألت می‌نمایم. (احسنت- احسنت)

رئیس- تیمسار صفاری بفرمایید.

تیمسار صفاری- جناب آقای رئیس- سناتورهای محترم بنده خود را بسیار سعادتمند می‌دانم که می‌توانم روزی جشن فرخنده بزرگداشت دوران سلطنت پنجاه ساله خاندان جلیل پهلوی را ببینم. زیرا سال ۱۳۵۵ که عنقریب فرا می‌رسد مقارن با انعقاد برگزاری این جشن عظیم خواهد بود.

از افتخارات و سرافرازی‌های بنده این است که از اولین روز شروع دوران با شکوه سلطنت، سلسله پهلوی به طور مداوم خدمتگزاری صدیق بوده‌ام، و باز بسیار مفتخرم که امسال هم توفیق یافتم تا در اطراف نهضت رضا شاهی سخنانی به عرض برسانم.

دومین روز اسفند ماه سال ۱۲۹۹ سپری شد و تاریکی شب به همه جا چیره گردید ولی همین‌که آفتاب عالم‌تاب روز سوم تاریکی شب را زدود چهره درخشانی در تاریخ ایران کهن جلوه‌گر شد و پهلوانان نابغه ما یعنی رضاخان سردار سپه پای تخت خفته و پر از فساد ایران را به‌حکم ضرورت تاریخی تصرف نمود و برگ زرین بر تاریخ ما افزود.

باید به این حقیقت مسلم توجه داشت که فقط روح بزرگ و حساس سردار نامی ما می‌توانست اغتشاشات و نابسامانی‌ها و فساد جامعه را به‌خوبی درک کرده و با قیام دلیرانه و جوانمردانه خود ریشه ظلم و فساد را از کشور بلادیده برکند و باهوش و فراست خدادادی خویشتن به تدریج ایادی خارجی را که سال‌ها مانند زالو به پیکر نیمه‌جان ایران چسبیده بودند قطع نماید.

آری این رادمرد بزرگ پس از استنباط ناامنی‌ها و خرابی‌ها و مشاهده عدم توجه دستگاه مرکزی به جان‌بازی‌ها و فداکاری‌های سربازان که با اجانب در کوه و دشت می‌جنگیدند و این که از طرف مقامات مسئول هیچگونه کمکی به عمل نمی‌آمد تا ناچاراً از ترک جنگ شده و عقب‌نشینی کردند تصمیم گرفت به این سیه‌روزی‌ها خاتمه دهد و دست مزدوران داخلی و خارجی را از دامن مقدس مام میهن کوتاه نماید. سرانجام این تصمیم عملی و چنانچه دیدیم در اجرای نظر و نیت پاک خود توفیق یافت.

خوشبختانه این بنده ناظر بودم که پس از تصرف پایتخت با چه نقشه مدبرانه‌ای توانستند مسببین بدبختی مملکت، منفی‌باف‌ها، دزدان بیت‌المال کشور، سرسپردگان اجانب، هوچی‌های فرصت‌طلب و مقتدرین متعدی را در اولین روزهای اداره کردن امور مملکت دستگیر و به زندان بیفکنند تا به مردم صدمه دیده و محنت کشیده و مظلوم ایران نشان دهند که دوره حکومت متعدی‌ها، بی‌عرضه‌ها و نالایق‌ها سپری شده است.

جوانان امروز ما نمی‌دانند و تصور می‌کنم در جایی هم نخوانده‌اند که بدبختی‌ها و تیره‌روزی‌ها قبل از ۱۲۹۹ چگونه بوده است. ناگزیر لازم می‌آید هر سال در اسفند ماه به اغتنام فرصت اشخاصی که ناظر آن اوضاع ناگوار بوده‌اند آن بی‌سر و سامانی و بی‌اعتدالی‌ها و ناروایی‌ها را بیان کنند که هم جوانان امروز و هم آیندگان بدانند که قیام روز سوم اسفند ۹۹ چگونه سرنوشت مملکت را تغییر داد.

قبل از قیام سوم اسفند مملکت در آتش ناامنی و بلاتکلیفی می‌سوخت، شمال کشور در دست اجانب و ایادی آنها دچار تعب و مشقت، جنوب کشور گرفتار تعریض و تطاول متجاوزین و گردنکشان و هر قطعه از قطعات غرب و شرق کشور تحت نفوذ و حکمفرمایی رؤسای زورگوی عشایر و یا متنفذان محلی روزگار سختی را می‌گذرانید و مردم بیچاره ایران راه به جایی نداشتند. بی‌هنران زمام امور مملکت را در دست داشتند و نمی‌دانستند در ایران چه می‌گذرد بدبختانه اغلب تسلیم افکار اجانب بوده و شهامت ابراز وجودی نداشتند ایرانیانی که در نقاط جنوبی قدرت ادامه حیات نداشتند به تدریج به ممالک همجوار هجرت می‌کردند به طوری که اغلب نقاط بنادر پرجمعیت جنوبی از سکنه خالی مانده این بنده در ایام تحصیل وقتی که در شمال اقامت داشتم خوب به خاطر دارم که کنسول دولت تزاری روسیه مقیم گیلان حاکم بر امور مردم بود و گاهی که از طرف دولت‌های بی‌عرضه و نالایق به منظور ایجاد امنیت و جلوگیری از اشرار محلی اظهار وجودی کرده و قوای مسلح غیرمنظمی به حدود شمال اعزام می‌داشتند بعضی از خوانین و کوته فکران محل که روحیه ایرانیت را از دست داده بودند با توسل به مقامات کنسولگری بیرق دولت تزاری روسیه را برای منازل خود از چپاول قوای مهارگسیخته دولت مرکزی گرفته و بالای سر در منازل خود می‌افراشتند. اگر بخواهم شرح تیره‌روزی‌های آن ایام سیاه را بیش از این تشریح کنم سخن به درازا کشیده و باعث ملالت می‌گردد سرانجام همان طوری که عرض شد خدای ایران به یاری ملت مظلوم ایران مردی دلیر و شجاع را از صف سربازان برانگیخت و مأمورش نمود تا ایران بلادیده را از تمام این نکبت‌ها نجات دهد. و ایرانی مؤمن و سربلند بسازد که همه می‌دانیم با همت آن رادمرد بزرگ و سردار سترک چنین شد.

و در مدتی قلیل مملکت از آشوب و ناامنی نجات یافت گردنکشان منکوب شدند. دزدان راه زندان پیش گرفتند. سربازان مسکین و مستمند پیشین به دلاورانی منظم وطن‌پرست و شاه‌دوست تبدیل شدند خزانه مفلس و فقیر مملکت معمور شد وزارتخانه‌های منظم و مرتب تشکیل یافت. جاده‌های ارتباطی یکی پس از دیگری احداث و پایتخت را به نقاط حساس مملکت مربوط و متصل ساخت.

مدارس نو با برنامه صحیح به وجود آمد. دانشگاه ساخته شد. محصلین بسیاری برای فراگرفتن علوم جدید به خارج اعزام شدند. راه‌آهن سراسری که آرزوی دیرین ایرانیان پاک‌نهاد بود با کمال سهولت ایجاد گردید.

قوانین مفیدی که جامعه را متحول می‌ساخت تدوین گردید. کارکنان دولت تحت دیسپلین درآمده با دلگرمی و دریافت حقوق مرتب به وظایف خود مشغول شدند. خارجیان حدود خود را شناختند و دانستند که دیگر قادر نیستند با دم شیر بازی کنند، سرحدات مملکت مشخص شد، مرزدارانی برای حفاظت مرزها گماشته شد اخلاقیات و روحیات مردم ایران عوض شد، ترس از خارجیان تقریباً از بین رفت، ایرانی فهمید که دارای شخصیتی است و بیگانگان بوی برتری ندارند.

خلاصه سردار دلیر ما با تدابیر خردمندانه خود روحیه ایرانی را که به طور وحشتناکی دچار ضعف و زبونی شده بود به حدی تقویت نمود که توانستند با اراده و فرمان وی مملکت را بدون کمک دیگران به خوبی اداره نمایند.

بنیان‌گذار ایران نوین و این رادمرد شریف و رشید که محسود خارجیان قرار گرفته و خاری که در چشم آنان می‌نمود در اواسط جنگ بین‌المللی دوم بر اثر هجوم ناگهانی ارتش بیگانه با کمال تأسف از کشور ایران خارج و در نتیجه دنباله اقدامات اصلاحی آن سردار بزرگ متوقف و ایران دچار جنجال و ناراحتی جدید گردید به حدی که نزدیک بود شیرازه استقلال مملکت بگسلد تا خدای مهربان به یاری ایران شتافت و فرزند برومند آن پهلوان تاریخ ما را بر اریکه سلطنت مستقر ساخت و این پهلوان جوان که هوش و فراست موروثی را به زیور علم و دانش آراسته پس از یک رشته زحمات و صدمات طاقت‌فرسا به قیمت سفیدکردن موهای خود توانست اغتشاشات و آسیب‌های وارده از جنگ را مرتفع سازد. خارجیان را سر جای خود بنشاند مزدوران اجانب را تارمار نماید خرابی‌های وارده از جنگ را به نحو احسن ترمیم نماید. قیافه منحوس منفی‌بافان را آن طوری که شایسته بود به مردم ایران بشناساند بی‌وطنان را از خاک میهن براند با صدور منشور هفده‌گانه خود انقلاب سفید واقعی در مملکت برپا دارد. زارعین کارگران و دیگر طبقات را به‌حق خود برساند و در مدتی بسیار کوتاه امنیت کامل برقرار نماید. اصلاحات عمرانی و اجتماعی را در همه نقاط کشور به مرحله اجرا و عمل درآورد.

با تابش افکار بلند خود جهانیان را متوجه ایران سازد و با بیان عقاید محکم و آراء واقع‌بینانه و انسان‌دوستانه خود موجب تحسین مردم دنیا گردد و مقام ایران را در سایه کفایت و درایت خود به جایی برساند که اغلب ممالک بزرگ و کوچک تلاش در جلب دوستی ایران بنمایند. من از مقام مسئولی شنیدم که از کثرت ورود خارجیان صاحب مقام که به عزم دیدار از ایران سربلند و یا جلب دوستی با ما و یا کار کردن در ایران آمده و یا می‌آیند به تعدادی رسیده که پنج هزار و اندی اتاق موجود در هتل‌های تهران جوابگوی هجوم آنان نیست و تعداد زیادی نوبه گرفته‌اند و در کشورهای خود در انتظار خالی شدن اتاق هستند. در سایه همت والای خود تجهیزات و تسلیحات و تعلیمات ارتش منظم ما را به جایی رسانیده که ابرقدرت‌ها نیروی کوبنده ما را به عکس ادوار سابق به‌حساب می‌آورند و دیگر بداندیشی جرأت نمی‌کند خیال خام تجاوز در سر بپروراند. اقتصاد و صنایع کشور را که پایه استقلال هر کشوری است با راهنمایی اندیشمندانه خود به حد شکوفایی رسانیده که می‌تواند در جریان معاملات دنیا به‌حد اعلی مؤثر باشد. سیاست مستقل ملی ما باعث جلب افتخاراتی در دنیای آشفته امروز شده و شاید بعضی‌ها تلاش می‌کنند که از این سیاست پیروی کنند.

توضیح و تشریح تحولات و دگرگونی‌هایی که در سایه همت والای شاهنشاه بزرگوار ما به وقوع پیوسته به حدی است که نمی‌توان با وقت کم از عهده انجام آن برآمد.

برماست که همواره از ایزد متعال درخواست نماییم تا وجود مقدسشان سالیان دراز مصون و محفوظ بماند و موفق شوند همان طوری که بارها بیان فرموده‌اند ایرانی و ایران را به تمدن بزرگ که منظور نظر شاهانه است برسانند. (احسنت- احسنت).

- اعلام وصول لایحه بودجه سال ۱۳۵۵ کل کشور ارسالی مجلس شورای ملی

۳- اعلام وصول لایحه بودجه سال ۱۳۵۵ کل کشور ارسالی مجلس شورای ملی.

رئیس- لایحه بودجه سال ۱۳۵۵ کل کشور از مجلس شورای ملی رسیده است که وصول آن اعلام می‌شود.

(نامه به شرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس سنا

گزارش کمیسیون‌های مربوط در قبال لایحه شماره ۸۵۱۳۸ مورخ ۴/۱۱/۱۳۵۴ دولت راجع به بودجه سال ۱۳۵۵ کل کشور در جلسات عدیده مطرح و در جلسه روز یکشنبه ۳/۱۲/۱۳۵۴ با اصلاحاتی شور آن خاتمه یافت.

اینک لایحه قانون مزبور جهت اظهار ملاحظات آن مجلس محترم به پیوست ایفاد می‌گردد.

رئیس مجلی شورای ملی- عبدالله ریاضی.

رئیس- به کمیسیون‌های مربوط جهت رسیدگی ارجاع می‌شود. به طوری که استحضار دارند در سال جاری به جهاتی برای دولت مقدور نشد که لایحه بودجه را مانند سال قبل زودتر به مجلسین تقدیم بکند و چون به آخر سال چیزی باقی نمانده است و بودجه باید قبل از پایان سال از تصویب مجلسین بگذرد، با این که کمیسیون شماره ۴ مجلس سنا به موازات اقداماتی که در مجلس شورای ملی صورت می‌گرفت بدون سر و صدا به رسیدگی مقدماتی به وجود پرداخت ولی بعضی از ابهامات وجود دارد که باید دربارهٔ آنها توضیحات لازم داده شود تا رفع ابهام به‌عمل آید برای این که از وقت باقی مانده حسن استفاده بشود و بعضی از نمایندگان هم مایلند در جلسه شرکت کنند، این است که جلسه را ختم می‌کنیم تا کمیسیون شماره ۴ با حضور نمایندگان تشکیل شود تا بودجه را بلافاصله مورد رسیدگی قرار بدهند و هر چه زودتر برای طرح در جلسه علنی آماده بشود تا قبل از پایان سال، بودجه به دولت ابلاغ شود.

- ختم جلسه

۴- ختم جلسه

رئیس- جلسه را فعلاً ختم می‌کنیم، جلسه آینده و دستور آن بعداً به استحضار خواهد رسید. جلسه ختم می‌شود.

(ساعت نه و پنجاه دقیقه صبح جلسه ختم شد)

رئیس مجلس سنا- مهندس جعفر شریف امامی.