لایحه شیخ فضلالله نوری درباره برپایی حکومت اسلامی ۶ امرداد ۱۲۸۶
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست | انقلاب مشروطه | ۲۲ بهمن |
لایحه شیخ فضلالله نوری درباره برپایی حکومت اسلامی ۶ امرداد ۱۲۸۶
شرح مقاصد حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ فضلالله سلمهالله و سایر مهاجرین زاویه مقدسه از علماء عظام و غیر هم آن است که سال گذشته از سمت فرنگستان سخنی به مملکت ما سرایت کرد و آن سخن این بود که هر دولتی که پادشاه و وزراء و حکامش به دلخواه خود با رعیت رفتار میکند آن دولت سرچشمه ظلم و تعدی و تطاول است و مملکتی که ابواب ظلم و تعدی و تطاول در آن مفتوح باشد آبادانی بر نمیدارد و لایزال بر پریشانی رعیت و بیسامانی اهالی میافزاید تا آنجا که بالمره آن مملکت از استقلال میافتد و در هاضمه جانورهای جهانخور تحلیل میرود و گفتند معالجه این مرض مهلک مفنی آن است که مردم جمع بشوند و از پادشاه بخواهند که سلطنت دلخواهانه را تغییر بدهد و در تکالیف دولتی و خدمات دیوانی و وظایف درباری قراری بگذارند که من بعد رفتار و کردار پادشاه و طبقات خدم و حشم او هیچوقت از آن قرار تخطی نکند و این قرارداد را هم مردمان عاقل و امین و صحیح از خود رعایا به تصویب یکدیگر بنویسند و به صحه پادشاه رسانیده در مملکت منتشر نمایند و گفتند نام آن حکمرانی بدلخواه به زبان این زمان سلطنت استبدادیه است و نام این حکمرانی قراردادی سلطنت مشروطه است و نام قرارداد دهندگان وکلاء و یا مبعوثین است و نام مرکز مذاکرات آنها مجلس شورای ملی است و نام قراردادهای آنها قانون است و نام کتابچه که آن قراردادها را در آن مینویسند نظامنامه است سلسله علماء عظام و حجج الاسلام چون از این تقریر و این ترتیب استحضار تام بهمرسانیدند مکرر با یکدیگر ملاقات نمودند و مقالات سرودند و همه تصدیق فرمودند که این خرابی در مملکت ایران از بی قانونی و ناحسابی دولت است و باید از دولت تحصیل مجلس شورای ملی کرد که تکالیف دوایر دولتی را معین و تصرفاتشان را محدود نماید تا آنکه بحمدالله تعالی پادشاه مرحوم موفق و مساعی علماء عظام مشکور و مجلس دارالشورای کبرای اسلامی مفتوح شد و اعلیحضرت اقدس شاهنشاه عصر خلدالله سلطانه هم به این سعادت مساعدت که مبدول میفرمایند حائز گردید پس عنوان سخن و مبداء مذاکرات بی قانونی دوایر دولت بود و حاجت ما مردم ایران هم به وضع اصول و قوانین در وظایف درباری و معاملات دیوانی انحصار داشت و بعد همینکه مذاکرات مجلس شروع شد و عناوین دائر به اصل مشروطیت و حدود آن در میان آمد از اثناء نطقها و لوایح و جرائد اموری به ظهور رسید که هیچکس منتظر نبود و زائدالوصف مایه وحشت و حیرت رؤساء روحانی و ائمه جماعت و قاطبه مقدسین و متدینین شد.
از آن جمله در منشور سلطانی که نوشته بود مجلس شورای ملی اسلامی دادیم لفظ اسلامی گم شد و رفت که رفت این فقره سند صحیح دارد عندالحاجه مذکور و مشهود میشود و دیگر در موقع اصدار دستخط مشروطیت از اعلیحضرت اقدس شاهنشاه عصردام ظلهالممدود در مجلس در حضور هزار نفس بلکه بیشتر صریحاً گفتند که ما مشروع نمیخواهیم و دیگر برأی العین همه دیدیم و میبینیم که از بدو افتتاح این مجلس جماعت لاقید لاابالی لامذهب از کسانی که سابقاً معروف به بابی بودن بودهاند و کسانی که منکر شریعت و معتقد به طبیعت هستند همه در حرکت آمده و به چرخ افتادهاند سنگهاست که به سینه میزنند و جنگ هاست که با خلق خدا میکنند و دیگر روزنامهها و شب نامهها پیدا شد اکثر مشتمل بر سب علماء اعلام و طعن در احکام اسلام و اینکه باید در این شریعت تصرفات کرد و فروعی را از آن تغییر داده تبدیل با حسن و انسب نمود و آن قوانینی که به مقتضای یکهزار و سیصد سال پیش قرار داده شده است باید همه را با اوضاع و احوال و مقتضیات امروز مطابق ساخت از قبیل اباحه مسکرات و اشاعه فاحشه خانهها و افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان و صرف وجوه روضهخوانی و وجوه زیارات مشاهد مقدسه در ایجاد کارخانهجات و در تسویه طرق و شوارع و در احداث راههای آهن و در استجلاب صنایع فرنگ و از قبیل استهزاء مسلمانها در حواله دادن به شمشیر حضرت ابوالفضل و یا به سر پل صراط و اینکه افکار و گفتار رسول مختار صلیالله علیه و آله وسلم العیاذبالله از روی بخار خوراکهای اعراب بوده است مثل شیر شتر و گوشت سوسمار و اینکه امروز در فرنگستان فیلسوفها هستند خیلی از انبیاء و مرسلین آگاه تر و داناتر و بزرگتر و نستجیربالله حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را امام موهوم خواندن و اوراق قرآن مجید را در مقواهای ادوات قمار بکار بردن و صفحات مشتمل بر اسم جلاله و آیات سماویه را در صحن مجلس شورا دریدن و پاشیدن و نگارش اینکه مردم بی تربیت ایران سالی بیست کرور تومان میبرند و قدری آب میآورند که زمزم است و قدری خاک که تربت است و اینکه اگر این مردم وحشی و بربری نبودند اینهمه گوسفند و گاو و شتر در عید قربان نمیکشتند و قیمت آن را صرف پل سازی و راه پردازی میکردند و اینکه تمام ملل روی زمین باید در حقوق مساوی بوده ذمی و مسلم خونشان متکافو باشد و با همدیگر در آمیزند و بیکدیگر زن بدهند و زن بگیرند (زنده باد مساوات) و دیگر ظهور هرج و مرج در اطراف ممالک محروسه و سلب امنیت و خلاف نظم و شیوع خونریزی و تاخت و تاز و اثاره فتن و مفاسد در هر صقع و هر ناحیه و رواج رقابت و خصومت و معادات در میان اهالی شهرهای بزرگ خصوصاً حوادث و سوانحی که در صفحه آذربایجان و سرحدات آن اتفاق افتاده و کشتارها که در کرمانشاهان و فارس و حدود نهاوند و غیرها واقع شده است و دیگر تجری طبقات مردم در فسق و فجور و منکرات میفرمایند چون ما و شماها همگی در تهران هستیم فقط تهران را از شما میپرسیم آیا از وقتی که اسم آزادی در این شهر شایع شده است سستی عقاید اهالی و درجه هرزگیها و بی باکیها از کجا به کجا رسیده است هیچوقت شنیده بودید که یهودی با بچه مسلمان لواط کرده باشد از گذر لوطی صالح بپرسید و هیچوقت دیده بودید که یهودی علیالرؤس دختر مسلمان را کشیده باشد امسال همگی دیدید یا مستحضر شدید ذاکرین و وعاظ میگویند که امسال مجالس روضه خوانی و تکایای عزاداری و اهتمام مردم در این عبادت که از شعائر بزرگ شیعه خانه است نزدیک نصف به تعطیل گذشت و متروک شد آیا هیچ انتظار چنین نتیجه را داشتید و هیچ شنیده بودید تا این تاریخ که یک آدمی در دنیا گفته و یا نوشته و پراکنده کرده باشد که الوهیت خدا مشروطه است و لقدقالوا کلمه الکفر و هیچ شنیده بودید در این یکهزار و سیصد و چند سالی که از عمر اسلام ایدالله انصاره گذشته است صورت یکی از مجددین دین را که در عداد کلینی و علمالهدی و محقق و شهیدین شمرده میشود به شکل حیوانی بارکش کشیده و تشهیر کرده باشند.
و دیگر افتتاح رسوم و سیر معموله بلاد کفر در قبه الاسلام تاریخ هجری هیچ خبر نمیدهد که در ممالک اسلامیه مجلس ترحیم و ختم قرآن را به دستور فرنگستان تشکیل داده باشند مسجد جامع پایتخت اسلام فاتحه ذراری صدیقه طاهره سلامالله علیها به سیره خاصه فرنگان گلریزی کردن و دستمالهای مشکی بر بازوی دستجات اطفال مسلمین بستن و جماعت زردشتیها را در خانه خدا وارد ساختن و در مجلس فاتحه مخصوصاً آلافرنگها و پاریس پرستها را مستخدم قرار دادن و ارباب عمایم و بزرگان شریعت را طوعاً یا کرهاً به آن محضر مطهر کشیدن (۱) ای پیروان دین اسلام هیچ ختمی به این شکل دیده یا شنیده بودید.
و هیچ دیده و شنیده بودید که رؤساء روحانی هما را عنقاً در مجلس در قطار مادامهای فرنگان کشیده و در ازدحامی که سراپا علیرغم اسلام و اسلامیان است حاضر و مستبشر داشته باشند آن بازار شام آن شیپور سلام آن آتش بازیها آن ورود سفراء آن عادیات خارجه آن هورا کشیدنها و آنهمه کتیبههای زنده باد زنده باد و (زنده باد مساوات) و (برادری و برابری)
میخواستید یکی را هم بنویسید (زنده باد شریعت) (زنده باد قرآن) (زنده باد اسلام) حقیقتاً چشم خاتمالانبیاء روشن و خاطر خاتم اوصیاء خرسند قرتالاعین سرتالانفس شما را ای مسلمانها ای اهل تهران به قرآن مجید به امیرالمؤمنین به سیدالشهداء و به امام زمان ارواحنا لهمالفداء قسم میدهیم که اگر پیغمبر شما حاضر بود و آن هنگامه جلوخان نگارستان را می دید چه میفرمود آیا نفرین میکرد یا تبریک میگفت و آیا میفرمود خوب جشنی برای مجلس گرفتهاید یا میفرمود خوب ختمی برای اسلام گذاشتهاید آیا میفرمود زنده باد مشروطه یا میفرمود اهکذا تخلفون محمداً فیامته.
الها که نعمت مجلس شورای ملی اسلامی خصم لامذهبان باد
از طرف هیئت مهاجرین الی الله به جماعت آزادی خواه اعلان میشود که اگر هزار از این حقهها بزنید و ساعتی صد سحر بابلی بکنید به هیچ نتیجه نائل نخواهید شد و سحر با معجزه پهلو نخواهد زد و ما تن به تضعیف اسلام و تحریف احکام نخواهیم داد مادام مناالروح فیالجثمان و دیگرهای دیگر هم هست بلکه بسیار است زیرا که این طفل یکساله ره صد ساله پیموده است ولی از تذکار و تعداد آنها میترسم برخی از صنا دید سلسله و عظماء علماء و فقهمالله لمایحب ویرضی آزرده شوند ورنه سخن بسیار است.
قومی هم قلتوا امیم اخی فاذا رمیت یصیبئی سهمی
حالا از برادران پاکیزه نهاد و همکیشان ایرانی نژاد سئوال میکنیم که آیا این فتنههای عجیب و این مفسدههای عظیم در این مملکت واقع شده است یا نه و آیا این حوادث فوق العاده بعد از تأسیس این وضع جدید تولید گردیده است یا نه احترام میکنیم و نمی گوییم این شرور و مفاسد از مجلس متولد شده و اینها اولاد اوست می گوییم اینها همزاد اوست آیا مجلس دارالشورای کبرای اسلامی به چه جهت و به کدام دلیل باید از آنجا که همه کس از حقیقت حال مطلع نیست و از اوضاع عصر و اخبار عالم استحضار ندارد جهت و دلیل راهم حسبالتکلیف ما خود شرح میدهیم زیرا که فرمودند چون بدعتها ظاهر بشود بر عالم است که اطلاع خود را اظهار کند (برادران دینی ما) در این عصر ما فرقهها پیدا شدهاند که بالمره منکر ادیان و حقوق و حدود هستند این فرق مستحدثه را بر حسب تفاوت اغراض اسمهای مختلف است (آنارشیست) (نهلیست) (سوسیالیست) (ناطورالیست) (بابیست) و اینها یک نحو چالاکی و تردستی در اثاره فتنه و فساد دارند و بواسطه ورزشی که در این کارها کردهاند هر جا که هستند آنجا را آشفته و پریشان میکنند سال هاست که دو دسته اخیر از اینها در ایران پیدا شده و مثل شیطان مشغول وسوسه و راهزنی و فریبندگی عوام اضل من الانعام هستند یکی فرقه بابیه است و دیگری فرقه طبیعیه این دو فرقه لفظاً مختلف و لباً متفق هستند و مقصد صمیمی آنها نسبت به بمملکت ایران دو امر عظیم است یکی تغییر مذهب و دیگری تبدیل سلطنت این اوقات این دو فرقه از سوءالقضاء هر دو در جهات مجلس شورای ملی ما مسلمانها وارد و متصرف شدهاند و جداً جلوگیری از اسلامیت دارالشورای ایران میکنند و میخواهند مجلس شورای ایران را پارلمنت پاریس بسازند و اینکه حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاجی شیخ فضلالله ایدهالله طرف بیارادتی این جماعت واقع شده و مستوجب چندین ناسزا و سب و تهمت در روزنامهها و شب نامهها و منابر گردیدهاند سگهای جهنم بر او بانگ میزنند و بابیهای مسلم از او سخت میرمند برای همین است که ایشان کماهوحقه بیدار این دو دسته دزد شدهاند و در تنزیه مجلس شورا از این دو فرقه پلید جداً ایستادهاند و به توفیق الهی تقصیر نخواهند فرمود و از جان و مال دریغ نخواهند داشت تا به جمیع علماء مذهب جعفری از عرب و عجم جمیع این مطالب را محقق و مسلم بکنند و تمام تکالیف حتمیه الهیه این مقام را بر وجه اکمل و اوفی بپردازند تهدید آن حضرت به غوغای سفله و اراذل از این جهت است و ارجاف گرفتن مبلغ گزاف از سفارت یا دولت یا دیگری از این بابت است واِلا همه کس می داند که خراسان بزرگتر از قاین است و وزارت جنگ مهمتر از حکومت سیستان است و وکلاء مجلس هم امناء ملت هستند و آن تلگرافی که یک لخت کذب صریح و جعل قبیح است از امناء ملت شایسته نبود و چنین خلاف با قسم و خیانت بر موکلین موجب انعزال است و از وکالت مگر کسانی که هیچ مستحضر نبودهاند و هم الاکثرون بالجمله تمام مفاسد ملکی و مخاطرات دینی از اینجا ظهور کرد که قرار بود مجلس شورا فقط برای کارهای دولتی و دیوانی و درباری که بدلخواه قوانینی قرار بدهد که پادشاه و هیئت سلطنت را محدود کند و راه ظلم و تعدی و تطاول را مسدود نماید امروز میبینیم در مجلس شورا کتب قانونی پارلمنت فرنگ را آورده و در دائره احتیاج به قانون توسعه قائل شدهاند غافل از اینکه ملل اروپا شریعت مدونه نداشتهاند لهذا برای هر عنوان نظامنامه نگاشتهاند و در موقع اجراء گذاشتهاند و ما اهل اسلام شریعتی داریم آسمانی و جاودانی که از بس متین و صحیح و کامل و مستحکم است نسخ بر نمیدارد صادع آن شریعت در هر موضوع حکمی و برای هر موقع تکلیفی مقرر فرموده است پس حاجت مردم ایران به وضع قانون منحصر است در کارهای سلطنتی که بر حسب اتفاقات عالم از رشته شریعتی موضوع شده و در اصطلاح فقهاء دولت جائره و در عرف سیاسیین دولت مستبده گردیده است باری بعد از بیدار شدن حضرات مؤسسین مجلس از حججالاسلام و سایر مسلمین به ظهور این فتن و بروز این مفاسد و اینکه تولد این نتایج سوء از دخالت دو دسته دشمنان دین و دولت که بابیه و طبیعیه هستند شده است قرار قاطع بر جلوگیری ابدی از تصرفات لامذهبان در این اساس متین داده شد و جلوگیری از دخالت و تصرفات این فرقههای فاسده مفسده به نگاشتن و ملحوظ داشتن چند فقره است در نظامنامه اساسی یکی آنکه در نظامنامه اساسی مجلس بعد از لفظ مشروطه لفظ مشروعه نوشته شود و دیگر آنکه فصل دائر به مراعات موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس و مراقبت هیئتی از عدول مجتهدین در هر عصر بر مجلس شورا به همان عبارت که همگی نوشتهایم بر فصول نظامنامه افزوده شود و هم مجلس شورا را بهیچوجه حق دخالت در تعیین آن هیئت از عدول مجتهدین نخواهد بود و اختیار انتخاب و سایر جهات راجعه به آن هیئت کلیه با علماء مقلدین هر عصر است لاغیر و دیگر آن که محض جلوگیری از فرق لامذهب خاصه مرتدین از دین که فرقه بابیه و نحو آن است حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای آخوند ملا محمد کاظم مد ظلاله افزودن فصلی را فرمایش فرمودهاند حکم ایشان هم معلوم است باید اطاعت شود و مخصوصاً فصلی راجع به اجراء احکام شرعیه درباره فرقه بابیه و سایر زنادقه و ملاحده در نظامنامه اساسیه منظور و مندرج گردد.
و دیگر آنکه چون نظامنامه اساسی مجلس را از روی قانونهای خارج مذهب ما نوشتهاند محض ملاحظه مشروعیت و حفظ اسلامیت آن پاره تصرفات در بعضی فصول با حضور همگی حجج اسلامیه شده است باید آن فصول نیز به همان اصلاحات و تصحیحاتی که همگی فرمودهاند مندرج شود و هیچ تغییر و ترک به عمل نیاید برای نمونه آن تصرفات و تصحیحات مثلی بیاوریم تا همه برادرهای دینی بدانند که بدواً چه بوده است و بعداً چه شده است از جمله یک فصل از قانونهای خارجه ترجمه کردهاند این است که مطبوعات مطلقاً آزاد است (یعنی هر چه را هر کس چاپ کرد احدی را حق چون و چرا نیست) این با قانون شریعت ما نمیسازد لهذا علماء عظام تغییر دادند و تصحیح فرمودند زیرا که نشر کتب ضلال و اشاعه فحشاء در دین اسلام ممنوع است. کسی را شرعاً نمیرسد که کتابهای گمراه کننده مردم را منتشر کند و یا بدگویی و هرزگی را در حق مسلمانی بنویسد و به مردم برساند پس چاپ کردن کتابهای ولتر فرانسوی که همه ناسزا به انبیاء علیهمالسلام است و کتاب بیان سید علیمحمد باب شیرازی و نوشتجات میرزا حسینعلی تاکری و برادر و پسرهایش که خدا یا پیغمبر یا امام بابیها هستند و روزنامجات و لوایح مشتمل بر کفر و رده و سب علماء اسلام تماماً در قانون قرآنی ممنوع و حرام است لامذهبها میخواهند این در باز باشد تا این کارها را بتوانند کرد.
باری مهاجرین زاویه مقدسه را مقصودی جز تمشیت این فقرات مسطوره که والله القاهرالغالب المدرکالمهلک محض حراست اسلام و حفظ شریعت خیرالانام علیه وآله الصلوه والسلام است نیست هر وقت وکلاء محترم که همه دم از مسلمانی و دینداری و خداشناسی میزنند مضایقه و ممانعت و مزاحمت خودشان را نسبت به این چهار فقره ترک گفتند و اینها را پذیرفتند احدی از علماء اسلام و طبقات مسلمین را با ایشان سخنی نخواهد بود و مجلس دارالشورای کبرای ملی اسلامی هم حقیقتاً به لقت (مقدس) و دعاوی شیدالله ارکانه شایسته و سزاوار خواهد گردید.
ان فیذلک لذکری لمن کانله قلباوالقی السمع وهوشهید
منبع
احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، چاپ سیزدهم ۲۵۳۶ شاهنشاهی، ص. ۴۲۳ - ۴۱۵