فخرالدین عراقی (غزلیات)/مرا، گرچه ز غم جان می‌برآید

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (غزلیات) (مرا، گرچه ز غم جان می‌برآید)
از فخرالدین عراقی
'


مرا، گرچه ز غم جان می‌برآید غم عشقت ز جانم خوشتر آید درین تیمار گر یک دم غم تو نپرسد حال من، جانم برآید مرا شادی گهی باشد درین غم که اندوه توام از در در آید مرا یک ذره اندوه تو خوشتر که یک عالم پر از سیم و زر آید اگرچه هر کسی از غم گریزد مرا چون جان ، غم تو درخور آید مرا در سینه تاب انده تو بسی خوشتر ز آب کوثر آید چو سر در پای اندوه تو افکند عراقی در دو عالم بر سر آید