شبکه چپی‌ها در کشورهای غربی و همدستی آنها با جمهوری اسلامی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه:قانون اساسی مشروطه ایران حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟

درگاه:انقلاب مشروطه

اعلیحضرت رضا شاه دوم و مشروطه


اتحاد نامقدس سرخ و سیاه اکنون شبکه جهانی چپ و اسلام

شبکه چپی‌ها در کشورهای غربی و همدستی اشان با جمهوری اسلامی

یک هفته از سال مرگ جانگداز دختر ایران مهسا امینی می‌گذرد. ملت ایران به خیابان‌ها آمدند و نشان دادند که این رژیم سفاک را نمی‌خواهند. رژیم اسلامی دوباره بسیاری از زنان و مردان ایرانی را دستگیر کرده است، و خانواده‌های دختران زیبای ایرانی و پسران دلیر و خوب چهر ایرانی که به دست آدمکشان این رژیم کشته شده بودند را زیر فشار گذاشتند و دستگیرشان کردند و به زندان‌ها انداختند تا آیین سال مرگ عزیزان به قتل رسیده شان را برگزار نکنند.

وابستگان جان باختگان حتی پروانه نداشتند که به آرامستان‌ها بروند و بر مزار جوانان از دست رفته شان اشک بریزند. رژیم اسلامی کوشش کرد که ویدیوهای تظاهرات عظیم ملت ایران در خیابان‌ها که تا پاسی از شب در ۲۵ شهریور ماه ادامه داشت، پخش نشود و دنیا نبیند که ملت ایران با اکثریت قاطع خواهان سرنگونی این رژیم ایرانی کش و دشمن ایران می‌باشد. چپی‌هایی که در رسانه‌های غربی می‌نشینند، از پخش خبر و ویدیوها از ایران جلوگیری کردند و رسانه‌های ایرانی خارج از کشور نیز با همدستی جمهوری اسلامی همان چند ویدیویی که به برون مرز رسید را پخش نکردند و اعتراض ملت بزرگ ایران را پنهان نگاه داشتند. اما، بدانید شما‌ها همه کوچکتر از اراده یک ملت هستید، و مبارزه و جنگ علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد. و سراسر جهان می‌دانند که این رژیم هولناک اسلامی، تنها با سرکوب وحشیانه مردم ایران روی پاهای شکسته اش ایستاده است.

امروز درباره شبکه چپی‌ها در کشورهای غربی و همدستی شان با جمهوری اسلامی در پشتیبانی از پایدار ماندن سیستم اسلامی می‌گوییم.

همدستی میان چپی‌های غرب و اسلامیست‌های ایران، سالیان دراز است که ثابت شده است. در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی که مجاهد و چریک و توده‌ای و جبهه ملی و اسلامیست‌ها و موتلفه اسلامی و نهضت آزادی و دیگر گروهک‌های چپ و راست که ایران را به آتش کشیدند و در سینما رکس ۶۰۰ ایرانی را زنده زنده سوزاندند و از بانک‌ها دزدی کردند و بزرگان کشوری و لشکری را به قتل رساندند و وحشت و ترور را بر کشور کهن شاهنشاهی ایران چیره ساختند، فیلسوف فرانسوی میشل فوکو غریو شادی اش به آسمان رفت و ژان پل سارتر هورا کشید و از اینکه انبوه جمعیت علیه شاهنشاه ایران به خیابان‌ها آمدند از شادی در پوست خود نمی‌گنجید. خمینی چیزی در ایران به حرکت درآورد که فوکو و سارتر سالیان دراز برای فرانسه آرزو می‌کردند و آن انقلاب بود.

سارتر و فوکو کوشش می‌کردند که طبقه کارگر را به خیزش علیه حکومت سرمایه داری فرانسه تشویق کنند، اما کارگران فرانسه گرایشی به انقلاب کردن نداشتند، به جای آن دلشان می‌خواست که خانه‌ای در جای سبز و زیبایی داشته باشند و خودروی شیک و مدرنی زیر پایشان باشد و البته مرسدس بنز را ترجیح می‌دادند. پس از انکه سارتر و فوکو در انقلابی کردن کارگران فرانسه شکست خوردند، این دو، با گروه همدست شدند و آن اسلامیست‌ها بودند. اسلامیست‌ها علیه امریکا بودند و روشن بود که چپی‌ها و اسلامیست‌ها یک دشمن مشترک دارند و آن آمریکا بود. چپ و اسلامیست تیوری نوشتند : اروپای استعمارگر در سراسر جهان، بی عدالتی و بهره کشی یا استثمار را نهادینه کرده است و این کولونیالیسم غرب هم چنان زنده است. آنگاه، چپ و اسلام تیوری دیگری ساختند و آن راسیسم یا نژاد پرستی خواندند. بدون نژاد بودن.

در این تیوری گفته شد که دو نوع آدمی وجود دارد، نژادپرست یا راسیست و دیگری قربانی. غربی‌ها کسانی که رنگ پوست سفید دارند و بلوند هستند اینان همه راسیست هستند، و مسلمانان قربانیان می‌باشند. بدین سان، می‌بینیم که چپی فمینیست، در کشورهای غربی، از روسری و حجاب اسلامی دفاع می‌کند و انتقاد از روسری را راسیسم می‌خواند. هر گونه انتقادی از اسلامی سیاسی، یا سرکوب زنان در ایران را به راسیسم تعبیر می‌کنند و انتقاد از شریعت را دشمنی با اسلام می‌خوانند. هم زمان در رسانه‌های پارسی زبان در کشورهای غربی، سر و کله کارشناسان و مزدوران چپ و استعمار پیدا می‌شود که در مخ ملت ایران می‌خواهند بکارند که محتوای جمهوری اسلامی دمکراتیک است.

هر کسی که از اسلام سیاسی انتقاد کند، به نام دشمن اسلام مهر زده می‌شود و باید چوب انتقادهایش را بخورد. همانند سلمان رشدی که در سال ۲۰۲۲ با چاقو به وی حمله شد، مسلمان لیبرال کسی که مسلمان است و از اسلام انتقاد می‌کند و در کشورهای غربی زندگی می‌کنند ناچار باید زیر حمایت پلیس زندگی کنند و همه آزادی‌های شخصی خود را از دست می‌دهد. در این گروه قربانیان، روسیه و چین نیز قراردارند. پوتین ادعا کرده است که روسیه قربانی اگرسیون یا ستیزه جویی ناتو می‌باشد، بدین روی پوتین جنگ با اوکراین را علیه اگرسیون غرب آغاز کرده است. ژی ژینگ پینگ چین قربانی جنگ اقتصادی غرب شده است که آمریکا آغاز کرده است. جای شگفتی نیست که جمهوری اسلامی با چین همدست شده است.

این الگو را ما در ایران از زمان انقلاب شاه و مردم در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به خوبی می‌شناسیم. بلوای روز ننگین ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ که از سوی شیخکی به نام روح الله الموسوی الخمینی رهبری می‌شد، در آن روز تهران به آتش کشیده شد و اتوبوس دختران مدرسه‌ای را اسلامیون به آتش کشیدند، بانک‌ها و کتابخانه‌ها و بسیاری از جاهای دولتی را اسلامیون ویران ساختند و جبهه ملی نیز در استادیوم در بهجت آباد علیه انقلاب سفید میتینگ راه انداخته بود.. پس از اینکه مردم ایران با همکاری پلیس توانستند این دشمنان ایران را به بند بکشند، بسیاری از اینان توده‌ای و جبهه ملی به خارج از کشور فرار کردند و در آلمان غربی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور یک سازمان مخوف که چتر روی همه سازمان‌های تروریستی درون و برون مرز شد بنیاد نهادند و همکاری و همدستی با چپ سیاسی، حزب‌های چپ، فیلسوف‌ها و جامعه شناسان چپی، روزنامه نگاران چپ، گروه‌های دانشجویان چپ در کشورهای غربی را راه اندازی کردند. این شبکه که در آن زمان تشکیل شد تا به امروز وجود دارد. و می‌بینیم گروه‌های چپ، فیلسوف‌های چپ و جامعه شناسان چپ مدافع، رسانه‌های چپ، روزنامه نگاران چپ، حزب‌های چپ و همه روشنفکران چپی در کشورهای غربی پشتیبان جمهوری اسلامی هستند. این گروه‌ها از اعلیحضرت رضا پهلوی شاهنشاه ایران می‌خواهند که از پدر و پدر بزرگ تاجدارشان فاصله بگیرند و می‌خواهند که پادشاهی به هیچ روی به ایران بازنگردد.

حسن علی منصور نخست وزیر در برابر مجلس شورای ملی قربانی ترور از سوی اسلامیست‌ها شد، و منصور در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۳ در گذشت. به جان آریامهر شاهنشاه ایران در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ سوقصد شد. گروه‌های تروریستی در ایران پایه گذاری شد مانند مجاهدین، چریک‌های فدایی، سازمان جوانان حزب توده، سازمان جوانان جبهه ملی در ایران و خارج از کشور، و بزرگان کشوری و لشکری را به قتل رساندند. و از سال ۱۳۵۰ این گروه‌های تروریستی بزرگان کشوری و لشکری و مردم ایران را به قتل رساندند و در جا جای ایران فروشگاه‌ها و سینماها بمبگذاری کردند چون سپهبد ضیاالدین فرسیو، و تیمسار طاهری

این چپی‌ها نگران هستند که در ایران جامعه‌ای بوجود آید که آریامهر شاهنشاه ایران برای ایرانیان در نظر داشت و آن را تمدن بزرگ خواند. و اسلامیون ترس دارند که در جامعه‌ای با تمدن بزرگ دیگر قدرت نخواهند داشت. شاهنشاه آریامهر در سخنرانی خود در دهمین سالگشت انقلاب شاه ومردم که در استادیوم محمدرضا شاه برگزار شد خطوط برنامه آینده برای کشور و ملت ایران را روشن نمودند که زنگ خطری شد برای استعمار و استثمار و چپ و اسلامیست.

مردم ایران می‌باید آگاه باشند که دشمنانشان نه تنها اسلامیون و رهبر و پاسداران و دیگر دار و دسته هایشان است بلکه همه گروه‌های چپ نیز می‌باشند که بر بال‌های سوخته اسلام بالا و پایین می‌روند. دیدیم که اسلام سر بر پروانه یافت که در شهر برلین در کشور آلمان برای نمونه روز قدس برگزار شود، چگونه ممکن شد؟ بدین سبب است که دولت محلی در برلین از حزب چپ، سوسیال دمکرات و حزب سبزها تشکیل شده است.

حزب سوسیال دمکرات برنامه دارد که به یک خارجی پس از سه سال اقامت در آلمان پاسپورت آلمانی داده شود، هدف این است که افغان‌ها، سوری‌ها، عراقی، همه حزب سوسیال دمکرات را انتخاب کنند. یعنی آلمان از چنگال چپ بیرون نخواهد آمد. حزب سوسیال دمکرات آلمان دقیقا جمهوری اسلامی را کپی می‌کند که یک سری وامانده جامانده از افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن، پاکستان، سریلانکا، چین، روسیه را به ایران وارد می‌کند به آنها اقامت و پاسپورت و شناسنامه ایرانی می‌دهد و از آنان برای انتخابات و رفراندوم بهره برداری می‌کند.

این شبکه جهانی اسلامی و چپی، هم چنین جمهوری اسلامی را در دور زدن تحریم‌ها کمک می‌کنند. بر پایه تحریم‌ها، جمهوری اسلامی پروانه ندارد که نفت ایران را بفروشد. با وجود این، دولت اسلامی با کمک چین و روسیه و تانکرهای آنها نفت ایران را بفروش می‌رساند. هدف شبکه اسلام و چپ این است که جامعه سرمایه داری غربی را نابود سازند. آنچه که چپ و اسلام را متحد می‌سازد، انزجار از جامعه سرمایه داری غرب است. در همه این کشورهای غربی که سال هاست شاهد همدستی‌ها و کثافت کاری‌های اسلامیون و چپی‌ها بوده‌اند، وزنه دیگری پیدا شده است. برای نمونه حزب راست گرای آلمان یا آ اف د آلترناتیو فور دویچلند – در نظرسنجی انتخاباتی برای پارلمان آلمان یک چهارم رای را خواهند آورد. در نظرسنجی برای انتخابات پارلمان در استان‌های آلمان در برخی از استان‌ها آ اف د قویترین حزب می‌باشد. در فرانسه فران ناسیونال، حزب راست بالاترین رای را دارد

در ایتالیا نخست وزیر ملونی از حزب راست گرا برگزیده شده است. همه این حزب‌ها علیه مهاجرین و اسلام می‌باشند. در دانمارک دولت راست گرا علیه اسلام بر سر کار آمده است. در لهستان و مجارستان پناهنده کشورهای اسلامی را به هیچ روی نمی‌پذیرند. مردم اروپا نیز دریافته‌اند که هدف اهریمنی چپی‌ها چیست و خود را در رویارویی با این مغزهای متعفن آماده می‌سازند.

بسیاری از مردم اروپا نه دولت‌ها ، مردم اروپا با مردم ایران همدردی می‌کنند، بدین روی، مهم است که ایرانیان برای به دست آوردن آزادی علیه اسلامیون و این رژیم مخوف اسلامی مبارزه کنند و استوار آن را ادامه دهند و بدانند که مردم ایران بخشی از یک مبارزه جهانی علیه اسلام سیاسی می‌باشند. با وجود اینکه شرایط در ایران بسیار بسیار دشوار است، ایرانیان باید استوار بمانند زیرا که بخش مهم جلوگیری از رخنه اسلام در دیگر کشورها هستند.

اینکه اعلیحضرت رضا پهلوی به ایتالیا دعوت شدند، زیرا در ایتالیا دولت راست بر سر کار است. و اینکه اعلیحضرت به شهر مونیخ در آلمان دعوت شدند برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ برای این بود که در آنجا حزب سی اس یو بر سر کار است کریستلش سوسیاله یونیون بر سر کار است. مردم ایران نباید کشورهای اروپایی را یک پارچه ببینند، بلکه باید تفاوت میان دولت‌ها را بیاموزند و مردم ایران می‌توانند روی این حساب کنند که زمانی که حزب‌های راستی بر سر کار بیایند، که از پشتیبانی کشورهای اروپایی بر خوردار خواهند شد و رسانه‌ها نیز باید درباره مبارزه‌های ملت ایران و قتل‌های رژیم اسلامی خبررسانی کند.

اعلیحضرت رضا پهلوی، با گروه‌هایی در اروپا و امریکا که انقلاب ملی ایران را پشتیبانی می‌کنند، در تماس هستند. هدف نهایی ما این است که قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران دوباره بر جایگاه اعتبارش بنشیند و مردم ایران آن گونه زندگی کنند که دلشان می‌خواهد و احساس خوشبختی کنند.

جاوید شاه - پاینده ایران - برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران و در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران