سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به انگلستان ۲۲-۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸
دیدار رسمی سران دیگر کشورها از ایران | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ شاهنشاه برای بازدید رسمی از کشورهای انگلستان، دانمارک و هلند به اروپا میروند. ساعت ۸ بامداد شاهنشاه آریامهر و همراهان از فرودگاه مهرآباد ژنو پرواز کردند. هواپیما نیم روز در فرودگاه استانبول فرود آمد. در فرودگاه حضرت جلال بایار پرزیدنت ترکیه، عدنان مندرس نخست وزیر و زورلو وزیر خارجه ترکیه و تیمسار سرلشکر ارفع سفیر دولت شاهنشاهی ایران در ترکیه از شاهنشاه پیشباز کردند. پس از دو ساعت گفتگو درباره وضع خاورمیانه، ساعت ۱۴ شاهنشاه از استانبول رهسپار ژنو شدند. هواپیمای آورنده شاهنشاه آریامهر ساعت ۲۰ و پانزده دقیقه در فرودگاه ژنو بر زمین نشست. در فرودگاه تیمسار سپهبد زاهدی سفیر ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل متحد، هرمز قریب و هموندان سفارت شاهنشاهی ایران در سویس، رییس تشریفات دولت سوییس، فرماندار ژنو، نمایندگان سیاسی و ایرانیانی که در سوییس زندگی میکردند برای پیشباز آمده بودند. نخست تیمسار سپهبد زاهدی ورود شاهنشاه را خوش آمد گفت. شاهنشاه در فرودگاه به پیشبازکنندگان ابراز مهر فرمودند. در این هنگام دختر خردسال سفیر ایران در سوییس دسته گل زیبایی که در آن پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران جای گرفته بود را به پیشگاه همایونی فراداشت. شاهنشاه آریامهر دو روز در ژنو ماندند و سپس رهسپار لندن گردیدند. روز پسین دانشجویان ایرانی در سویس به پیشگاه شاهنشاه باریافتند و معظمله درباره برنامههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران با آنان سخن گفتند.
۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۸ شاهنشاه از ژنو وارد لندن شدند. هواپیمای آورنده شاهنشاه آریامهر که با جتهای انگلیسی اسکورت میشد، ساعت ده و پانزده دقیقه بامداد در فرودگاه گیت ویک [۱] بر زمین نشست. بی درنگ پس از پیاده شدن شاهنشاه ایران، دوک گلاستر عموی ملکه الیزابت از شاهنشاه پیشباز نمود. آنگاه افراد نظامی آیین پیشباز را به جای آورد. شاهنشاه که یونیفورم ارتش شاهنشاهی ایران را بر تن داشتند، از گارد احترام سان دیدند. در نزدیکی ساختمان فرودگاه، افسران عالی رتبه ارتش و دیگر پایوران انگلستان به شاهنشاه آریامهر شناسانده شدند. سپس شاهنشاه به سکویی که با گلهای رنگارنگ آذین یافته بود، تشریف فرما شدند تا از آنجا رهسپار با ترن رهسپار ایستگاه ویکتوریا در مرکز شهر لندن گردند. پرچمهای ایران و انگلیس در سراسر راه از ایستگاه ویکتوریا به کاخ باکینگهام در اهتزاز بودند و نشان شاهنشاهی ایران و سلطنتی بریتانیا بر فراز ساختمانها دیده میشد.
در ایستگاه راه آهن لندن علیاحضرت ملکه الیزابت، پرنس فیلیپ و پرنسس مارگارت و خاندان سلطنتی انگلستان و کابینه آن کشور به پیشباز آمده بودند. هنگام ورود شاهنشاه به لندن دهها تیر توپ شلیک شد. شاهنشاه به همراه علیاحضرت ملکه الیزابت و پرنس فیلیپ در یک کالسکه شش اسبه رهسپار کاخ باکینگهام گردیدند. یک دسته از سواران ویژه دربار انگلستان پیرامون کالسکه شاهنشاه ایران روان بودند.
شاهنشاه آریامهر پس از ورود، دسته گلی بر مزار سرباز گمنام در کلیسای « وست مینستر » نهادند و پس از آن به « کلارنس هاوس » قصر پرنسس مارگارت رفتند تا با ملکه مادر دیدار کنند و چای را میهمان ملکه مادر بودند.
میهمانی رسمی شام به سرفرازی شاهنشاه ایران در کاخ باکینگهام
از سوی علیاحضرت ملکه انگلستان مهمانی شامی به سرفرازی اعلیحضرت شاهنشاه در کاخ باکینگهام داده شد. در این میهمانی بیش از ۱۶۰ تن شرکت داشتند. میهمانان همگی گرد میزی نعل اسب فرم که در سالن بزرگ کاخ باکینگهام قرار دارد، جای گرفتند. روی میز با شمعدانهای زرین و گلدانهای پر از گلهای زیبا و گل سرخ قرار داشتند که جلوه دلپذیری داشت. ملکه الیزابت در بالای میز و در برابر میهمانان خود قرار داشت و اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران سوی راست ملکه الیزابت نشسته بودند. بر سر میز شام ملکه الیزابت سخنانی ایراد کرد و گفت:[۲]
اعلیحضرتا
از تشریف فرمایی شما به لندن بسیار خرسندم و به عنوان فرمانروای یک کشور دوست و متحد که با انگستان مدت های مدیدی روابط نزدیک داشته به شما خوش آمد می گویم. سنت ها و فرهنگ سرزمین تاریخی شما، از دیرباز مورد ستایش ما بوده است و نماد این سنت ها، جشن دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی در ایران است. هنر صنگتران و نقاشان و چامه سرایان و فلاسفه و سایر ایرانیان و سهم آنان در علوم، فرهنگی بوجود آورده که پژواک آوازه آن سراسر جهان را فراگرفته است. شگفت آور نیست که این همه زیبایی از یک چنین سرزمین زیبایی پدید آمده. نسلها از مسافرین انگلیسی همه اعتراف کردهاند که ایران و مردم ایران از نخستین روزی که ۴۰۰ سال پیش میان دو ملت ما تماس برقرار شد، آنان را شیفته خویش ساخته است. در این مدت روابط ما پستی و بلندیهایی داشته است، اما اکنون بر پایه اصل احترام متقابل استوار برقرار شده است و من امبدوارم که عهدنامه بازرگانی که تقریبا دو ماه پیش بینی دو دولت ما دستینه گردید و هم چنین قرارداد فرهنگی که به زودی دستینه میگردد، سرآغاز دوره همکاری نزدیک تری خواهد بود. در مورد قرارداد فرهنگی من با خرسندی یادآور میشوم که نزدیک به دو هزار دانشجوی ایرانی اکنون در انگلستان سرگرم تحصیل هستند و ما آنها را میهمانان گرامی میشماریم. در این موقع تاریخ آینده بیش از پیش برای بشریت اهمیت دارد و من میدانم که آن اعلیحضرت کاملا متوجه این امر میباشند. همه ما نیروی خستگی ناپذیر آن اعلیحضرت را که وقف موجودیت ملی کشور از راه برگزیدن سیاست مثبت توسعه منابع ایران و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی کشور است می ستاییم. این نقشهها با کمک درآندی که از ثروت عظیم طبیعی ایران به دست می اید مسلما سهم بزرگی در رفاه ملت ایران و پیشرفت کشور آن اعلیحضرت به طور کلی خواهد داشت. منی میتوانم به اعلیحضرت اطمینان بدهم که کوششهای آن اعلیحضرت در سازندگی ایران به فرم یک کشور مدرن و مستقل و آباد، مورد توجه نزدیک مردم انگلستان و کشورهای مشترک المنافع به طور اعم قرار خواهد گرفت.
علیاحضرت ملکه پس از اشاره به پیشرفتهای انگلستان در فنون اتمی و هم چنین به مرکز نوین اتمی تهران فرمودند: من مطمئنم که در هر گام از مسافرت شاهانه، اعلیحضرت همایونی شاهد نمونههای احترام و دوستی ما برای کشور خویش خواهند گردید.
شاهنشاه در پاسخ بیانات ملکه انگلستان فرمودند:[۳]
علیاحضرتا، پیش از هر چیز مایلم مراتب قدردانی خود را از دعوتی که آن علیاحضرت از من نمودهاند، ابراز دارم و خرسندی عمیق خود را از اینکه بار دیگر خویش را در کشور میهماننواز شما مییابم، اظهار نمایم. به یاد دارم نخستین باری که به انگلستان آمدم در دوران سلطنت با کیاست پدر تاجدار شما بود. آن روزها فقط سه سال از جنگی که جهان را از هم پاشیدهبود، میگذشت. جنگی که شما از آن مظفر و پیروز بیرون آمدید و نیز به یاد دارم که کشور شما که در دوران شوم جنگ یکه و تنها مشعل آزادی را در برابر تجاوزگران فروزان نگه داشتهبود، در آن روزها میکوشید تا زیانهایی را که متحمل شده، جبران کند و زخمهایی را که بر پیکرش وارد آمدهبود، التیام بخشد.
علیاحضرتا، خوشوقتم از اینکه میبینم مردم شما در این مدت کوتاه، سالهای پر درد و تعب را پشت سر نهاده و سعادت گذشته را بازیافتهاند و بیش از پیش کشور شما پیشرفت نمودهاست و نیز خوشوقتم از اینکه دو کشور ما در همین مدت گامهای بسیاری در راه برقرار کردن رشتههای دوستی و مودت محکمتر و همکاری به منظور حفظ صلح و سعادتی که مردمان ما با رنج فراوان به دست آورده و به خوبی شایستگی آن را دارند، برداشتهاند. همانطوری که علیاحضرت فرمودند، رشتههای صمیمیتی که کشور شما و کشور ما را به یکدیگر پیوسته، تازگی ندارند. در روزهای پر افتخار زمامدار معروف و برجستهای که همنام شما بود، یعنی در دوران زمامداری ملکه الیزابت اول در قرن شانزدهم، ایران و انگلستان به خوبی از فواید برقرار کردن مناسبات بازرگانی مسالمتآمیز آگاه بودند و بعدها در تاریخ مناسبات دو کشور، به نام اشخاص معروفی مانند سر آنتونی و سر روبرت شرلی برمیخوریم که خود گواه گویایی هستند که چگونه مناسبات سیاسی بین دو کشور ما برقرار گردید.
روحیهای که الهامبخش آن زمامدار معروف انگلستان بود، همچنان ادامه یافت و تا امروز نیز در مناسبات ما تأثیر کردهاست. نمونه این روحیه و این مناسبات پیمان بازرگانی و کشتیرانی است که اخیراً بین ایران و بریتانیا بسته شدهاست و من ایمان دارم که این قرارداد در آینده نزدیکی مناسبات اقتصادی و تجاری ما را بیش از پیش توسعه خواهد داد. ولی رشتههای بیشتر و عمیقتر دوستی بین ملتها را در مناسبات فرهنگی دو کشور میتوان یافت. پدرم در زمان خود دانشجویان بسیاری به انگلستان فرستاد و اکنون عده بیشتری دانشجویان ایرانی در آموزشگاهها و دانشگاههای شما سرگرم تحصیلاند و خود را با روش زندگی شما آشنا میسازند و هنگام بازگشت به موطن خود روش تعلیم و تربیت و تحقیقات علمی شما را با خود به ارمغان خواهند برد. به علاوه کمتر کشوری را میتوان یافت که در آن مانند انگلستان جنبههای مختلف فرهنگ ایران به طور وسیعی تحت مطالعات عمیق قرار گرفتهباشد و ایرانشناسانی چون فیتز جرالد و ادوارد براون و نیکولسن فقط سه ستاره تابناک در میان کهکشان درخشان محققینی هستند که زندگی خود را وقف مطالعه فرهنگ ایران ساختند.
علیاحضرتا، درست است که در دوره تجدید حیات عمران و آبادی پس از جنگ، شک و سوءتفاهم در مناسبات دو کشور وجود داشتهاست، ولی خوشبختانه همین تردیدها و سوءتفاهمات نیز خالی از سود و ثمر نبوده، چه پس از مذاکراتی که بین دو کشور صورت گرفت، هرگونه کدورت رفع گردید و سوء تعبیراتی که از هدفها و ایدآلهای دو کشور شدهبود، برطرف شده و با گفتگوهای مستقیم و تقویم و ارزیابی منافع مشترک، مبانی دوستی ما مستحکمتر و برای همکاری ثمربخش ما زمینه فراهم گردید، که سرانجام به انعقاد پیمان بغداد منجر شد که خود سنگری استوار برای دفاع از همان ایدهآلهایی به شمار میرود که در گذشته به دست دو ملت صلحدوست از آسیب تجاوز رهایی یافت و برای نسلهای آینده حفظ گردید.
علیاحضرتا، مناسبات صمیمانهای که امروز بین ایران و کشور شما وجود دارد، هیچ گاه بر پایهای مستحکمتر از اساس کنونی مبتنی نبوده و من اطمینان دارم ایران و انگلستان به خوبی از فواید بر قرار کردن مناسبات بازرگانی، نه تنها سعادت و بهبود وضع مردم دو کشور ما را حفظ کرده و فزونی میبخشد، بلکه بدون شک به حفظ ثبات در خاورمیانه و صلح در سراسر جهان کمک خواهدکرد. سلامتی علیاحضرت، خاندان سلطنتی و سعادت و رفاه روزافزون ملت انگلستان را آرزومندم.
در این روز علیاحضرت ملکه انگلستان دیپلم افتخاری مارشال نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا را به شاهنشاه ایران پیشکش کرد.
میهمانی باشکوه شهردار لندن به سرفرازی شاهنشاه آریامهر
۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۸ شاهنشاه در کاخ باکینگهام هیاتهای سیاسی خارجی در انگلستان را پذیرفتند و با آنان دیدار و گفتگو کردند.
در روز دوم دیدار رسمی، شاهنشاه آریامهر میهمان شهردار لندن بودند. هنگامی که شاهنشاه ایران با کالسکه سلطنتی از کاخ باکینگهام رهسپار « گیلدهال » گردیدند، به سبب انبوه مردم و ابراز شور و هیجان بی مانند، رفت و آمد در خیابانها بازایستاد.[۴] در رکاب همایونی افراد ویژه گارد علیاحضرت ملکه با « کلاه خود » سوار بر اسبهای سیاه بر کالسکه سلطنتی از خیابانهای مرکزی شهر میگذشتند و بسیار چشمگیر بودند. پیشتر پلیس لندن پیش بینیهای اساسی را کرده بود و بیش از یک هزار نشان در خیابانها و چهارراهها برنشانده بود و به آگاهی همگان رسانیده بودند که ورود به خیابانهای مسیر شاهنشاه ایران ممنوع است تا کالسکه سلطنتی بتواند این شش کیلومتر میان کاخ باکینگهام و ساختمان بزرگ و کهن گیلد هال بگذرد. شاهنشاه آریامهر یونیفورم ارتش شاهنشاهی ایران را بر تن داشتند و نسبت به مردم ابراز مهر شاهانه میکردند. بیست و پنج دقیقه به درازا کشید تا کالسکه سلطنتی از کاخ تا به ساختمان شهرداری برسد. سر هارولد ژیلت شهردار لندن در گیلد هال بر پایه آیین کهن از شاهنشاه ایران پیشباز نمود و خوش آمد گفت. شاهنشاه آریامهر نیز در پاسخ شهردار فرمودند:
- اطمینان دارم که مسافرت من سبب پایداری رشتههایی خواهد شد که میان ما وجود دارد و مطمئن هستم که تفاهم میان ملت بریتانیا و ملت ایران کمک به دوام صلح و خوشبختی که در نهایت علاقه ما خواهان حفظ آن برای دو ملت میباشیم، خواهد نمود.
شاهنشاه سپس به همراه شهردار و بانو و دوک و دوسش گلاستروارد سالن کتابخانه گیلدهای گردیدند. آنگاه شهردار رشته سخن را به دست گرفت و گفت:
شاهنشاها، شما با ترویج فکر ناسیونالیسم مثبت رهبری واقعی ملت خود را به گردن گرفتهاید. شما نه تنها خود را فدای رفاه و خوشبختی کشور خود نمودهاید، بلکه به نگاهبانی صلح در جهان نیز ابراز علاقه مینمایید و به همین روی، وجود ایران در پیمان بغداد مورد استقبال قرار گرفته و مغتنم شمرده شده است. رویهم رفته، اعلیحضرت بدین باور هستند که پیشرفت صلح جویانه از راه همکاری با دیگر کشورهای جهان و بهره گیری از تاسیسات موجود به سود ملت ایران میباشد و ما از صمیم قلب خواهان پیروزی شاهنشاه میباشیم. منابع ایران و استعدادهای این کشور برای پیشرفت در خاورمیانه بی همانند است. ( در این هنگام به شاهنشاه آریامهر سر سنگی « میترا نماد آفتاب » در ایران باستان که چند سال پیش در نزدیکی گیلد هال پیدا شده است، نشان داده شد.) در شهر ما دلایل مثبتی به دست آمده است که نفوذ ایران در نوزده قرن پیش تا لندن هم پیش رفته بود. میترا که یکی از مظاهر ایرانیان کهن است به دست لژیونهای رومی افتاد و آنها آن را با خود به این شهر قدیم آوردند.
شهردار لندن مهمانی ناهار با شکوهی به سرفرازی شاهنشاه ایران برپا ساخته بود که در آن نخستوزیر، وزیران و گروهی از برجستهترین سران انگلستان از باشندگان بودند. در این هنگام شهردار شاهنشاه را به میز ناهار دعوت نمود و گفت که ناهار بنا به گفته خود او، یک خوراک کاملا انگلیسی است. ناهار که به پایان رسید، شاهنشاه چنین فرمودند:[۵]
آقای شهردار، از بیانات محبتآمیز شما و استقبال گرمی که به عنوان شهردار و شخص اول شهر بزرگ لندن از من نمودهاید، صمیمانه قدردانی میکنم. میهمانی باشکوهی که امروز به خاطر من در این بنای تاریخی برپا کردهاید، موجب خوشوقتی من است و من با دقت و علاقه بسیار شاهد میهماننوازی شما و مراسم تاریخی پرشکوهی که به حق به آن افتخار میکنید، هستم. ما از دیرباز در کشور خود برای میهماننوازی اهمیت فراوانی قائل بودهایم و به همین دلیل میهماننوازی در نظر ایرانی ارزش و مفهوم مخصوصی دارد. اینک که در این تالار تاریخی ایستادهام، اصول بزرگ دموکراسی و آزادی را که همواره الهامدهنده ترقیات شما بودهاست، یعنی اصولی را که اساس آزادی مردم و شناسایی ارزش انسانی است، با تحسین بسیار به یاد میآورم. شما در این کشور برای اولینبار تخم دموکراسی را که سرآغاز حکومت قانون و ارتقاءدهنده مقام فردی است، کاشتید و اصول دموکراسی امروزی توسط شما در میان کلیه دنیا منتشر شدهاست. میان ملت من و مردم این کشور یک عامل مشترک وجود دارد و آن عشق به آزادی و تصمیم به دفاع از نحوه زندگی خود در هر گونه شرایطی است. من کاملاً به اهمیت و ارزش این انجمن برجسته در قلب این شهر بزرگ واقفم و از این فرصت استفاده کرده، توسط شما و انجمن شهر لندن آرزوهای صمیمانه خود را برای رفاه و سعادت همیشگی مردم لندن ابراز میدارم.
آنگاه شهردار لندن در پاسخ به سخنان شاهانه گفت: خاطر مبارک اعلیحضرت به خوبی آگاهی دارد که امسال به سبب سدمین سال نخستین برگردان پارسی به انگلیسی، چامههای عمر خیام از سوی « فیتز جرالد » آیینی بر پا شد و تا آنجایی که میدانم این نخستین مورد در جهان است که برگردان کتابی جزو آثار کلاسیک ادبیات یک کشور به شمار میآید. با وجود دشواریهایی مانند بی آبی و وجود سرزمینهای خشک و بی آب و علف در ایران بی گمان با راه اندازی پروژههای آبیاری و مکانیزه کردن بیشتر و استفاده از کودهای شیمیایی، فرآوردههای کشاورزی را میتوان به میزان زیادی افزایش داد. وجود منابع سرشار در ایران ثابت شده است. صنایع پارچه بافی که در فاصله میان دو جنگ جهانی در ایران بوجود آمده و نخست بیشتر آن از ساخته شدههای بریتانیا بود، اکنون بسیار تجهیز شدهاند تا یک سوم نیازهای داخلی را فراهم سازند. اما بهترین قدرت صنعتی کشور در نفت میباشد، همین صنایع نفت ایران سبب شده است که این کشور با دشواری کمبود ارز خارجی روبرو نیاشد.
من به شاهنشاه ایران نه تنها به عنوان یک پادشاه بلکه به عنوان یک دوست کشور خود خوش آمد میگویم و از سوی شهر لندن آرزو میکنم که در سالهای آینده بخت یار شهریار جوان بخت ایران باشد.
۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ ایوار شاهنشاه از موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن بازدید کردند [۶] و بیش از یک ساعت به تماشای آثار بخشهای گوناگون این موزه پرداختند. در این موزه یکی از بزرگترین مجموعههای هنری جهان گرد آمده است. سر اداوارد بویل معاون پارلمانی وزارت فرهنگ به پیشگاه ملوکانه باریافت و کارمندان موزه را به پیشگاه شاهانه شناساند. شاهنشاه نخست از بخش اسلامی دیدن کردند و قالی پرآوازه اردبیلی را که ۳۰۰ سال پیش بافته شده و یکی از گرانبهاترین قالیهای جهان است و یک تنگ شیشهای لعابکاری که در قرن سیزدهم در سوریه ساخته شده بود و چندی پیش برای موزه خریداری شده بود را تماشا فرمودند. اعلیحضرت شاهنشاه سپس به بخش هنرهای قرون وسطی انگستان تشریف فرما شدند و به ویژه به گوناگونی اشیا ابراز علاقه فرمودند. موزه ویکتوریا و آلبرت در یکی از زییاترین محله های های لندن، از سوی پرنس آلبرت همسر ملکه ویکتوریا بنا شده است. این موزه دربرگیرنده بزرگترین کلکسیون آثار ایرانی است.
موافقتنامه فرهنگی ایران و انگلستان در لندن از سوی نمایندگان دو کشور دستینه شد. پس از نیم روز قرارداد فرهنگی ایران و انگلیس از سوی آقای حکمت و سلوین لوید دستینه گردید. آقای حکمت در این روز سخنانی ایراد کرد و در پایان گفت که امیدوار سا این همکاری فرهنگی برای هر دو سوی سودبخش باشد و دستاوردهای پرباری داشته باشد و دو ملت از آن برخورداری کامل داشته باشد. بر پایه این قرار داد یک کمیته مختلط دایم دربرگیرنده از شش هموند برای اجرای این قرارداد برگزار میگردد که نیمی از آن دو ایرانی و یک انگلیس در تهران و نیم دیگر آن دو هموند انگلیسی و یک ایرانی در لندن نشستها را بر پا خواهند کرد. نشست این کمیته کمینه هر دو سال یک بار، یک بار در ایران و یک بار در انگلستان برگزار میگردد.[۷]
میهمانی شاهنشاه آریامهر در سفارت شاهنشاهی ایران
شبانگاه ۱۵ اردیبهشت ماه علیاحضرت ملکه الیزابت و دوک آو ادینبرو و پرنسس مارگارت و ملکه مادر شام را در سفارت شاهنشاهی ایران میهمان آریامهر شاهنشاه ایران بودند. در کنار خانواده سلطنتی، چهل تن دیگر از رهبران برجسته دولت بریتانیا از جمله هارولد مک میلان نخست وزیر و سلوین لوید وزیر امور خارجه و شهردار لندن سر هارولد گیلت و هم چنین هیوگیت اسکل رهبر حزب کارگر به این میهمانی دعوت شده بودند. از جمله خوراکهایی که در سفارت شاهنشاهی ایران بر روی میز شام بود « باقلا پلو » یکی از پلوهای ملی ایرانیان است و ملکه الیزابت برای نخستین بار باقلا پلو خورد.
بازدید از مرکز پژوهشهای اتمی
۱۶ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روز پنجشنبه سومین روز بازدید رسمی، شاهنشاه از مرکز پژوهشهای اتمی انگلستان در شهر هارول [۸] و نیز شهر نوبنیاد برکنل [۹] بازدید فرمودند. شاهنشاه ساعت ۱۰ بامداد وارد مرکز هارول گردیدند و روپوش سفید و چکمههای مخصوص بر تن نمودند، این پوشاک برای جلوگیری از اثرات تشعشعات میباشد. آنگاه شاهنشاه به بازدید از « راکتور دیدو » پرداختند. این رآکتور نیرومندترین راکتور در گونه خود در اروپا میباشد. پیش از اینکه بازدید آغاز گردد « سر ویلیام پنی » و سایر دانشمندان اتمی بریتانیا چکیدهای از تاریخچه این مرکز اتمی و کارهایشان به آگاهی شاهانه رساندند. هم چنین اعلیحضرت همایونی از دستگاه « زتا » که در اروپا همانند ندارد، دیدن کردند.
پس از بازدید از شاهنشاه ایران دعوت شد که ناهار را میهمان لرد « پلادن » رییس و هموند مرکز پژوهشهای اتمی هارول باشند.
پس از ناهار شاهنشاه آریامهر با خودرو رهسپار منطقه یورکشایر شدند تا از ساختمانهای نوین و کارهای شهرسازی دیدن فرمایند و با یک خانواده انگلیسی چای بنوشند. هنگام ورود شاهنشاه به یورکشایر همه جا پاکیزه و آراسته بود زیرا اهالی آگاهی از ورود شاهنشاه ایران یافته بودند و خود را آماده پیشباز نموده بودند. شاهنشاه از خانه « داوسون » که در میان ۳۶۰۰ خانه نوساز دیگر قرار دارد دیدن فرمودند. داوسون که معاون یک کارخانه بسته بندی میباشد، در خانه چشم به راه ورود شاهنشاه آریامهر نشسته بود. ساعت ۱۵ و سی دقیقه خودروی رولزرویس در برابر خانه داوسون بازایستاد و شاهنشاه آریامهر و پایوران پروژههای خانه سازی به خانه داوسون وارد شدند.
سپس شاهنشاه آریامهر در آیینی یک درخت آلبالو شکوفه دار را در خیابانی در برکنل کاشتند. پس از آیین درختکاری، شاهنشاه رهسپار لندن گردیدند تا برای رفتن به اپرا آماده گردند.[۱۰]
شبانگاه شاهنشاه آریامهر شام را با علیاحضرت ملکه انگلستان در کاخ باکینگهام خوردند و سپس رهسپار اپرای کاونت گاردن گردیدند. هنگام گذشتن خودروی آورنده شاهنشاه ایران و ملکه الیزابت، مردم در همه خیابانها ابراز شور و هیجان و مهر مینمودند. جایگاه ویژه سلطنتی اپرا به سبک ایرانی با ساتنهای ارغوانی آذین یافته بود. پشت جایگاه نیز به سبک یک خیمه ایرانی با تافتههای سبز و نوارهای ساتن سپید آراسته شده بود. در جایگاه سلطنتی، شاهنشاه آریامهر، ملکه الیزابت، پرنسس مارگارت، پرنس فیلیپ و علیاحضرت ملکه مادر و دوک و دوسش گلاستر، دوشس کنت، پرنسس آلک نارا و پرنسس رویال و مک میلان نشسته بودند. بیش از نیمی از صندلیهای اپرا برای میهمانان دولت انگلستان ویژه شده بود. هنگام ورود به ساختمان اپرا، سلوین لوید وزیر امور خارجه خوش آمد گفت و هنگام ورود شاهنشاه به جایگاه سلطنتی دستهای از طبالان گارد سوار علیاحضرت ملکه به سرفرازی ورود شاهنشاه طبل نواختند. برنامه اپرا در سه قطعه اجرا شد. هنگام تنفس، شاهنشاه و ملکه الیزابت و دیگر هموندان خاندان سلطنتی به تالار اپرا رفتند که آن را به فرم خیمهای راه راه به رنگهای سبز و سپید درآورده بودند و دور آن را نمونههای مدرن مبل ایران با روکش مخمل سرخ چیده بودند. هنگام تنفس دوم، هموندان برجسته گروه بالت که آوازه جهانی دارد به پیشگاه شاهنشاه ایران و ملکه انگلستان شناسانده شدند.
۱۷ اردیبهشت ۱۳۳۸ روز آدینه برنامه سفر رسمی شاهنشاه به پایان رسید و شاهنشاه از کاخ باکینگهام رهسپار سفارت شاهنشاه ایران گردیدند تا در آنجا به گونه غیر رسمی چند روز دیگر را لندن سپری کنند. روز یکشنبه شاهنشاه میهمان هارولد مک میلان نخست وزیر و سر آنتونی ایدن نخست وزیر پیشین در ساختمان ییلاقی مک میلان در چکرز [۱۱] خواهند بود.
سخنرانی شاهنشاه در انجمن روزنامه نگاران
۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ برای ارج نهادن به اعلیحضرت همایونی شاهنشاه ایران، میهمانی ناهاری از سوی انجمن روزنامه نگاران در میهمان خانه بزرگ دورچستر برگزار شد. در این میهمانی بیش از پانصد تن از زبدهترین روزنامه نگاران انگلیسی و خارجی از باشندگان بودند. در آغاز رییس انجمن روزنامه نگاران سخنرانی پرشوری ایراد کرد و در آن به ایجاد ایرانی نوین و رهبری شاهنشاه در اجرای برنامههای عمرانی اشاره کرد. اعلیحضرت همایونی پس از سپاسگزاری از مهر رییس انجمن روزنامه نگاران سخنرانی رسایی ایراد فرمودند و گفتند: [۱۲]
آقای رئیس، خانمها، آقایان، از اینکه وظیفه سخنرانی را در مجمع روزنامهنگاران خارجی لندن که مرکب از نویسندگان و روزنامهنگاران ممتاز و نمایندگان ارگانهای اصلی مطبوعات بینالمللی و سازندگان افکار عمومی دنیا میباشند و برای جامعه ارزش حیاتی دارند به عهده میگیرم، بسیار شادمان و خرسندم.
چون از وظایف خطیر شما خانمها و آقایان روزنامهنگار در زندگی روزمره مردم و سهمی که در ساختمان رفاه و آرامش جهان دارید کاملاً آگاهم، در قبول دعوت محبتآمیز رئیس شما تردید به خود راه ندادم. بدیهی است مانند هر اسلحه قوی و بنا به ضربالمثل قدیمی که میگوید: «قلم از شمشیر برندهتر است» و هنوز هم فحوای آن صادق است، قدرت مطبوعات مثل شمشیری است که دو دم دارد: یکی مظهر راستی و حقیقت و روشنی و درستی یا اهورامزدای روزنامهنگاری، دیگری مظهر تاریکی و نادرستی و شیطانی و یا اهریمن. به این ترتیب قدرت روزنامهنگاری با خود نیکی و بدی را به همراه دارد و خوشبختانه امتیازی که من امروز در اینجا دارم این است که با مشعلداران حقیقت و راستی روبهرو هستم.
با توجه به بعضی صحنههای محنتزای روابط ملل، میتوان به سعی و مجاهده روزنامهنگار وظیفهشناس که با نهایت صحت و امانت وظیفه خویش را انجام میدهد، پی برد و در حقیقت آن را منتهای سعی و فداکاری و سرسختی در انجام وظیفه مقدسش دانست.
در میهنم ایران، من و دولتم و اغلب مردم کشور از اوضاع و موقعیت داخلی و خارجی به خوبی آگاهیم. ما میدانیم که از دوران حکومت ناپلئون اکثراً در اثر اعمال نفوذ خارجیها و البته سستی خودمان، کارهای ایران دستخوش رکود و رخوت گردید و به این معنی که از لحاظ سیاست داخلی کشور ما از کاروان تحولات اجتماعی و اقتصادی و صنعتی عقب افتاد و از لحاظ سیاست خارجی مملکت ما تنها وظیفه خنثی کردن فشارهای وارده از طرف کشورهای بزرگ را بر عهده داشت.
با وجود چنین اوضاع و احوالی، نبوغ باطنی و معنوی مردم کشور و ایمان زوالناپذیر آنان به آزادی و ملیت خلاقه این مردم، به صورت نهضتی بزرگ جلوه کرد و در ۱۹۰۶ حکومت مشروطه را به وجود آورد.
بیداری ملی در خلال سالهای بین دو جنگ عمومی، ایران را از انحطاط و اضمحلال نجات داد و باعث تحولات وسیعی در امور اجتماعی و اقتصادی گردید.
پیشرفت سریع و ترقی به سوی اعاده اوضاع در امور اقتصادی و اجتماعی بر اثر جنگ دوم جهانی کاملاً متوقف شد. از هم پاشیدگی اوضاع تا پنج سال قبل در جهات مختلف ادامه داشت، تا اینکه ناسیونالیسم مثبت و سازنده مجدداً ظاهر و در تعقیب کارهای مفید پیشرو شد.
برنامههای عمرانی
طی پنج سال اخیر که مردم ایران از نعمت امنیت و ثبات برخوردار بودهاند و به آنان فرصت داده شده که جوهر ذاتی خود را نشان دهند، کارهای زیادی به انجام رسیدهاست. ایران امروزه دارای حیثیت و اعتبار و آینده درخشانی است، سطح تولید و ترقی در جمیع جهات مانند تعلیم و تربیت، بهداشت عمومی، کشاورزی، صنعت، تجارت، ارتباطات و سرمایهگذاری با جهش و گامهای بلند در پیشروی است و پایه نقشهای طویلالمدت برای بالابردن سطح زندگی و بهبود وضع اجتماعی گذارده شدهاست. یکی از مهمترین کارهای چند ساله اخیر شاید سوق دادن ایران به طرف دموکراسی باشد، زیرا آثار حکومت متنفذین و ملوکالطوایفی از بین رفتهاست و با تحولات اجتماعی و تکامل تدریجی که پیدا شده، فئودالها و ملاکین بزرگ وضع افراطی و ناصحیح خود را ترک کردهاند و یک طبقه متوسط روشنفکر ترقیخواه با تمایلات وطنپرستانه به پا خاسته و جای حقیقی خود را در اجتماع و اداره امور مملکت به دست میگیرد.
در حدود سیزدههزار محصل ایرانی متشکل از کلیه طبقات اینک در اروپا و امریکا به تحصیلات عالیه مشغولند که دوهزار نفر از آنها در انگلستانند و اینان به تدریج هسته مرکزی یک طبقه روشنفکر و ترقیخواه را که عامل ادامه صحیح پیشرفتهای کشور است، تشکیل میدهند.
نتایج برنامههای متعددی که با دقت زیاد برای آبادی کشور تهیه شده، در مراحل انجام است. برای اجرای برنامه آبادانی ایالت حاصلخیز و نفتخیز خوزستان (جنوب ایران) با مساحتی برابر ۵۸هزار میلمربع که به وسیله رودخانه کارون و چهار رودخانه دیگر مشروب میگردد، حق تقدم قائل شدهایم. این پروژه شامل ساختمان چندین رشته سد و کارهایی برای کنترل سیلابها میباشد و عملیات اکتشافی درباره این منطقه با همکاری مردم و یک گروه از کمپانیهای خصوصی انجام میگیرد.
این اقدام جدید آبادانی صنعتی در خاورمیانه صورت مدل و سرمشق را دارد و برای اولین بار عملی میشود.
ساختمان سدی روی رودخانه دز که در ۱۵۰ میلی خلیج فارس واقع است و چند هزار هکتار زمین را میتواند مشروب نماید و همچنین لولهکشی گاز طبیعی برای مصارف صنعتی و تکمیل صنایع قندسازی از نیشکر، تماماً به صورت رضایتبخش ادامه دارد. نقشههای مشابهی برای رودخانه کارون در دست تهیه است که پروژههای سد دز در مقابل آن ناچیز جلوه خواهدکرد. ساختمان سد روی رودخانههای سفیدرود و کرج و تکمیل ساختمان مراکز نیرو در کلیه نقاط کشور به سرعت تمام پیشرفت دارد. مسئله تهیه آب برای صحاری لمیزرع مورد توجه کامل قرار دارد و یکی از کارهای اولیه ما تهیه آب برای اراضی بدون آب و جلوگیری از تفریط آب در نقاطی که آب وجود دارد و استفاده به جا و به مورد از آن میباشد.
تهیه آب برای پیشرفت آینده سطح کشت و زرع در سرزمین ایران از عوامل بسیار مهم و برای ما از پرواز به فضا مهمتر است.
تقسیم املاک سلطنتی
برنامه تقسیم تدریجی ۲۰۰۰ دهکده و مزارع آن و دوهزار مرتع با ۲۴۰۰ ساختمان املاک شخصی من که در سال ۱۹۴۹ شروع شده و در سال ۱۹۵۲ به وسیله دولت وقت متوقف گردیدهبود، مجدداً با فعالیت بیشتری آغاز شده و تاکنون بالغ بر ۸۵۰هزار هکتار زمین حاصلخیز بین بیستهزار کشاورز تقسیم گردیدهاست. ترتیب فروش این اراضی به اقساط بیستوپنج ساله و با تخفیف بیست درصد از قیمت عادله روز میباشد و بهای آن هم منحصراً به بانک تعاونی و خدمات اجتماعی همان روستاییان اختصاص داده شدهاست. اجرای این پروژه در سال ۱۹۶۱ پایان خواهدپذیرفت.
در ظرف همین مدت کوتاهی که برنامه تقسیم املاک در جریان است، درآمد زارعین تا چهارصد درصد افزایش یافته و به تدریج تا هزار درصد بالا خواهدرفت. علاوه بر تقسیم املاک سلطنتی، سازمان نوعپروری به نام بنیاد پهلوی تأسیس یافته که وظیفهاش بالابردن سطح بهداشت و فرهنگ و کمک به مستمندان است. برنامههای مشابهی برای تقسیم اراضی دولتی به منظور فروش زمینهای زراعتی خالصه به زارعین با بهای مناسب و به اقساط بیست ساله تنظیم گردیدهاست.
در ظرف چند سال گذشته مطالب بسیاری درباره هزار فامیل و ملاکین عمده که اقداماتشان موجب خنثیکردن و توقف پیشرفت ایران به طرف ترقی و تعالی است، گفته و نوشته شدهاست. ممکن است چنین مطالبی درباره اوضاع گذشته تا حدی صادق باشد، ولی امروزه به هیچ وجه چنین شرایطی وجود ندارد.
امروز تعداد زیادی از مالکین ما خردهمالک هستند و زمینهای تحت اختیارشان مساحت زیادی ندارد و بیش از بیست مالک بزرگ در کشور موجود نیست. این اشخاص یادگار دوره و عصر ملوکالطوایفی میباشند و هر چه زودتر از صحنه خارج شوند بهتر است. بزرگترین اشکال ما در امر کشاورزی موضوع زمین نیست، بلکه ما احتیاج مبرمی به کشاورزان باتجربه و ماهر داریم که زمینهای فراوان قابل کشت ما را زراعت نمایند.
خوشبختانه دوران اشتباه در فکر و نقشهکشی در ایران پشت سر گذارده شده و مسائل از مرحله آزمایش و تشخیص گذشته و به مرحله عمل درآمدهاست. اکنون توجه ما معطوف به عدالت اجتماعی در کشور است. پنج شرط مقدماتی و واجب عدالت اجتماعی عبارت از تأمین خوراک، لباس، بهداشت، فرهنگ و مسکن، و اخذ مالیات عادلانه میباشد و ما مصمم هستیم این اصول اساسی را برای ملت خود تأمین نماییم.
سیاست خارجی ایران
درمورد سیاست خارجی، ایران میداند چه روشی اتخاذ کند. سیاست خارجی ما از آرمانهای ملی ما سرچشمه میگیرد و هدف و منظوری جز برقراری صلح پایدار و منظم بینالمللی ندارد.
ما مصمم به حفظ آزادی عمل خود میباشیم تا بدون بیم و نگرانی از خارج، به تکامل تأسیسات خود بپردازیم. ما آزادی و حق حاکمیت و استقلال خویش را عزیز داشته و مصمم به از بین بردن هرگونه اعمال نفوذ و خرابکاری از داخل و دفع تجاوز از خارج هستیم. ما خواهان رفاه و صلح برای مردم خود میباشیم. دنیا در قرن اخیر دو بار شاهد آشفتگی و به هم خوردگی آرامش و نظم و قانون بینالملل بوده، ولی از خاکسترهای جنگ جهانی دوم امید به صلح پایدار و نظم حقوق بینالمللی سر بر زدهاست. درس تلخی که ایران از دو جنگ جهانی گرفت، سرمشق واقعی برای ما است.
هیچ کشوری امروز نمیتواند در انزوا به سر برد. از این رو مردم با بیطرفی مخالفند و سعی میکنند بار دیگر به اتحادیههای بینالمللی که بر طبق منشور ملل متحد ایجاد شدهاست، بپیوندند و از مزایای آن استفاده کنند.
پیمان بغداد
الحاق ما به سازمان پیمان خاورمیانه از تمایل طبیعی و قانونی ما به حفظ کشور سرچشمه گرفتهاست. این پیمان اتحادی است به منظور دفاع که ایران و ترکیه و پاکستان با صدوبیستوپنجمیلیون جمعیت مسلمان میتوانند در پناه چنین سپری به تعقیب اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود بپردازند. این پیمان مظهر اتفاق و همکاری متقابل بین شرق و غرب است.
ایران هیچگونه مقاصد تجاوزکارانه ندارد و با هرگونه نفوذ و تجاوز، اعم از نظامی، اقتصادی، ایدئولوژی و تبلیغاتی مخالف است.
ایران هرگز پایگاه نظامی به هیچ کشوری نخواهد داد و سوءتعبیراتی که نسبت به الحاق به پیمان بغداد و انعقاد موافقتنامه دو جانبه با امریکا میشود، هیچ اساسی ندارد.
از تعبیرات مشابه که از نظر تاریخی و منطقی میشود، به علت ابتذال آنها میتوان صرفنظر نمود. ما در ایجاد فکر ناسیونالیزم پیشقدم گردیده و در راه برقراری ثبات و اصلاحات اجتماعی بر وفق اصول به پیشرفتهای بزرگی نائل شدهایم و تمام این پیشرفتهای اساسی توأم با حفظ مناعت و احترام و بدون تظاهر و هایوهو، در پرتو ثبات اساسی انجام یافتهاست، زیرا ثبات اساسی لازم برای هر اقدام مثبت در خاورمیانه و هر نقطه دیگر میباشد و بدون آن به هیچ موفقیتی نمیتوان نائل شد. اکنون مبارزه شدید علیه این عقاید و نظریات آزادیخواهانه و آسودگی خاطر و رفاه اقتصادی جهان آزاد شروع شدهاست و بر غرب و متفقین آن است که برای حفظ این اصول و هدفهای آن بدون ترس و نگرانی مصمم بایستند.
مقاومت ملت ایران مظهر ایمان مردم ایران است، ایمان محکمی که اصول آن در گذشته پیریزی شدهاست. ما میراث اجدادی خود را به دست حوادث نخواهیم سپرد و به هر بادی پراکندهاش نخواهیم کرد.
ایران، این کشور کهن و با فرهنگ و تمدن باستانی، در تمام طول تاریخ ثبات و نیرومندی خود را به نحو بارزی نشان دادهاست.
برای تحکیم اعتماد متقابل و تصمیم کشورهای متحد ایران و ترکیه و پاکستان، حمایت غرب از اینها باید مافوق سایر ملاحظات قرارگیرد تا وحدت و اتحاد آنها مفهوم داشتهباشد.
این مردم که با وجود مشکلات و اختلافات خود در کمال استقامت دوشبهدوش غرب ایستادهاند، باید از هر جهت از لحاظ معنوی و مادی تقویت شوند.
کارهای ما پاسخ مثبتی به خواستههای روزانه ملت ایران است که از قلب و فکر هر فردی سرچشمه میگیرد و با ابراز وفاداری و پشتیبانی ما را در پیشرفت کار تشجیع مینمایند.
امید و اعتماد ما به آینده بر عشق و ایمان جاودانی مردم کشورمان به آزادی و حریت و ذوق سلیم آنان استوار است.
بدون شک ایران امروزه در آستانه عصر جدید تکمیل و اجرای نقشههای آبادی خود قرار دارد. ما قبلاً به دنیا نشان دادهایم که کارهای بزرگی از ما ساختهاست و امروزه نیز نقشههای ما به طور رضایتبخش در حال پیشرفت و تکمیل است و آینده امیدبخشی را نوید میدهد.
نخست وزیر مک میلان در پیشگاه شاهانه
۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۸ شاهنشاه آریامهر با خودرو از شهر لندن رهسپار ناحیه ییلاقی چکرز گردیدند. چکرز جایگاه رسمی ییلاقی نخست وزیر انگلستان است. در این روز مک میلان نخستوزیر انگلستان میهمانی ناهاری به سرفرازی ورود شاهنشاه ایران برگزار نمود. در این میهمانی پایوران برجستهای چون آنتونی ایدن نخست وزیر پیشین که به خوبی و روانی به پارسی سخن میگوید، وجان پروفسور معاون وزارت خارجه بریتانیا، سر راجر استیونس سفیر پیشین بریتانیان در ایران و سرپرست کنونی امور خاورمیانه وزارت خارجه، سر جفری هاریسون سفیر بریتانیا در ایران و از کشور ایران علی اصغر حکمت وزیر امور خارجه از باشندگان بودند و در گفتگوهای غیررسمی نیز شرکت جستند.
گفتگوهای شاهنشاه آریامهر با مک میلان تا ساعت ۱۷ به درازا کشید و سپس شاهنشاه و همراهان با خودرو به لندن بازگشتند. گفتگوهای میان شاهنشاه آریامهر و مک میلان بیشتر درباره وضع نفت و اوضاع کنونی سیاسی ایران و کشورهای همسایه بود. پس از پایان گفتگوها اعلیحضرت همایونی و هارولد مک میلان اعلامیهای صادر شد:
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران به همراه جناب آقای علی اصغر حکمت وزیر امور خارجه و آقای قدس نخعی سفیر کبیر شاهنشاهی، بامداد امروز با خودرو به چکرز وارد شدند و امروز را میهمان نخست وزیر بودند. سر انتونی ایدن که از نزد نخست وزیر بود، تا پس از ناهار سرافرازی بودن داشت. از این فرصت برای گفتگوهای کلی پیرامون وضع عمومی جهان و مسایل ویژه ایران و انگستان استفاده شد. در این دیدار دوستی نزدیک و حس اتحادی که دو دولت و ملت و کشور را به یکدیگر میپیوندد دوباره تایید گردید.
در گفتگوها به شش جستار پرداخته شد ۱- سیاست دو کشور نسبت به عراق که چندی پیش از پیمان بغداد بیرون رفته است، و دولت برتیانیا سرگرم فروش اسلحه به عبدالکریم قاسم میباشد و بدین باور است که وی هنوز کشور خود را در اختیار کمونیستها نگذاشته است ۲- روش شوروی نسبت به ایران و مرزهای شمالی آن که در نتیجه، گفتگوهای پیمان عدم تجاوز قطع گردیده است. ۳- سیاست آینده پیمان بغداد پس از خروج عراق. شاهنشاه ایران در سخنان هفته گذشته خود، بستگی ایران را به پیمان سپارش فرمودند و از کشورهای غربی خواستند که از هموندان پیمان بغداد یعنی ایران و ترکیه و پاکستان پشتیبانی شود. ۴- اثر بحران کنونی میان عراق و جمهوری متحده عربی در خاورمیانه ۵- مسله بحرین. این جزیره نفت خیز مورد ادعای ایران میباشد و برتیانیا با تکیه بر پیمانی که دارد ادعای ایران را رد میکند. سفارت ایران در لندن پیش از مسافرت شاهنشاه، نقشه ایران را به چاپ رساند که در آن بحرین جزه جدانشدنی ایران از زمان هخامنشی میان ۵۴۶ و ۳۳۰ پیش از میلاد قلمداد شده بود.
روزنامه نگاران در سفارت شاهنشاهی ایران
۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۸ روز سه شنبه بیش از ۱۵۰ تن از نمایندگان روزنامههای بریتانیا و سایر کشورهای جهان در سفارت شاهنشاهی ایران در لندن به پیشگاه شاهنشاه باریافتند. شاهنشاه بار دیگر به شوخی فرمودند که فعلا من کاری ندارم جز اینکه بنشینم و منتظر نتیجه کارهای روزنامهها در باره برگزیدن همسر در سفر اروپا بشوم. شاهنشاه در پاسخ پرسشها فرمودند:
ما مردم خاورمیانه مسایل خاصی درایم و باید کارهای عمرانی زبادی را شتابان کشورهای خود به انجام رسانیم. هرگاه مشترکا کوشش نماییم! خاورمیانه یک نقطه امنی در جهان به شمار خواهد آمد زیرا ما دارای منابع سرشاری میباشیم.
درباره رابطه با شوروی شاهنشاه فرمودند: کشور ایران همواره گرایش دارد که روابط حسن هم جواری دوستانه را با شوروی حفظ نماید. به شرط اینکه شوروی به حق و حاکمیت و استقلال ایران احترام بگذارد.
در پاسخ به فرستادن اسلحه به عراق شاهنشاه فرمودند: ما اطلاعاتی در دست نداریم تا اخبار مبنی بر استقرار یکانهای شوروی نزدیک هرات در افغانستان را تایید کند. حملههای تبلیغاتی شوروی علیه ایران؛ نتایجی عکس آنچه که مسکو حساب میکرد داد. در ایران هیچ کس به مطالبی که از سوی رادیو مسکو پخش میشود، ایمان و باور ندارد. شاهنشاه افزودند که با تصمیم بریتانیا مبنی بر واسپاری هواپیما و تانک به عراق کاملا موافقت دارند، ما به عراق مانند یک کشور مستقل نگاه میکنیم وعلاقمند هستیم که همیشه مستقل بماند.
شاهنشاه در پاسخ به نقش ایران در آینده خاورمیانه فرمودند: کشور من نقش بزرگی ذر حفظ امنیت و صلح خاورمیانه و آینده آن ایفا خواهدکرد. در کشور من شخص شاه نقش مهمی در سرنوشت کشور به عهده دارد و به همین جهت بود که یک سال پیش برای ادامه رژیم سلطنتی و تعیین ولیعهد تصمیم بزرگی گرفتیم.
شاهنشاه در پاسخ به پرسش درباره گفتگوها با مک میلان نخست وزیر فرمودند: گفتگوهای بسیار دوستانهای داشتیم و همبستگی ما با دولت متحد بریتانیا به مرحلهای رسیده است که میتوانیم پیراموان مسایل مورد علاقه مشترکمان با اعتماد و تفاهم گفتگو کنیم.
۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ پایگاه نیروی هوایی سلطنتی انگلستان در موستمور مورد بازدید شاهنشاه قرارگرفت. به دعوت نمایندگان مجلس عوام انگلستان روز پسین، شاهنشاه از پارلمان انگلستان بازدید فرمودند.
- بنمایهها
- ↑ London Gatewick Airport
- ↑ سخنان ملکه الیزابت در میهمانی رسمی کاخ باکینگهام به سرفرازی ورود اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸
- ↑ سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در پاسخ ملکه انگلستان در میهمانی رسمی کاخ باکینگهام ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸
- ↑ Guildhall is a municipal building in the Moorgate area of the City of London, England
- ↑ سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در پاسخ شهردار لندن در میهمانی رسمی شهرداری ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸
- ↑ Victoria and Albert Museum in London is the world's largest museum of applied art (decorative arts and design). Named after Queen Victoria and Prince Albert, it was founded in 1852
- ↑ قانون راجع به قرارداد فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی
- ↑ Harwell
- ↑ Bracknell
- ↑ The Royal Opera House (ROH) is a theatre in Covent Garden, central London
- ↑ Chequers
- ↑ سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در انجمن روزنامهنگاران خارجی در لندن ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸