سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به اتریش ۲۶ اردیبهشت تا ۲ خرداد ماه ۱۳۳۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سفرهای رسمی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۳۹ خورشیدی تازی

بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۹
سفر رسمی شاهنشاه آریامهر به اتریش
آریامهر و پرزیدنت اتریش در کاخ ریاست جمهوری
شاهنشاه در دیدار رسمی با بوندس پرزیدنت آدولف شِرف و و صدراعظم یولیوس رآب در اتریش
شاهنشاه و آدولف شِرف بوندس پرزیدنت اتریش
شهردار وین یک تندیس اسب سپید از مدرسه سوارکاری وین را به آریامهر فراداشت
شاهنشاه و آدولف شِرف پرزیدنت اتریش در میهمانی دولت به سرفرازی ورود شاهنشاه ایران
ShahanshahPresidentAustriaSchaerf1339.jpg
ShahanshahPresidentAustriaSchaerf1339a.jpg
آریامهر از مدرسه سوارکاری اسپانیول بازدید می فرمایند
شاهنشاه در بازدید از مدرسه سوارکاری اسپانیول
شاهنشاه در بازدید از مدرسه سوارکاری اسپانیول
بازدید شاهنشاه از مدرسه سوارکاری
آریامهر در بازدید از کارخانه لکوموتیوسازی زیمرینگ گراتس پاوکر
آریامهر در خزانه دولتی اتریش در وین در برابر تاج کایزر فرانس یوزف
شاهنشاه در بازدید از موزه جواهرات سلطنتی اتریش
شاهنشاه در بازدید از موزه نظامی
بازدید از کارخانه ابزار فولادین
دانشجویان در سفارت شاهنشاهی ایران به پیشگاه شاهنشاه بار می‌یابند
ShahanshahIranianEmbassyViennaStudents1339a.jpg
شاهنشاه در شهر لینز به میان مردم می‌روند اردیبهشت ۱۳۳۹
دوربین فیلمبرداری پیشکش مدیران کارخانه لوازم سینماسازی «اومیک»

سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به اتریش ۲۶ اردیبهشت تا ۲ خرداد ماه ۱۳۳۹

۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۹ بازدید شاهنشاه از بلژیک پایان یافت و معظم‌له برای یک دیدار رسمی از اتریش وارد وین پایتخت آن کشور شدند. هواپیمای شاهنشاه آریامهر از مرز اتریش از سوی یک دسته از جت‌های نیروی هوایی اتریش اسکورت شد. ساعت ۹ پنج دقیقه هواپیمای آورنده شاهنشاه که در جلوی آن پرچم ایران و اتریش نصب شده بود، در برابر ساختمان نوین فرودگاه اتریش بازایستاد. بی درنگ، سفیر کبیر شاهنشاهی در وین و نخست وزیر اتریش به درون هواپیما رفتند. پس از کوتاه زمانی شاهنشاه بر روی پلکان هواپیما پدیدار شدند. در پای پلکان هواپیما پرزیدنت اتریش به شاهنشاه خوش آمد گفت و دست شاهنشاه را به گرمی فشرد و پیشبازکنندگان را به پیشگاه شاهنشاه شناساند. شاهنشاه آریامهر نیز همراهان در رکاب همایونی را به نخست وزیر و دیگر پایوران اتریش شناساندند. بدین سان، شاهنشاه آریامهر بنای نوساز فرودگاه وین را گشودند. دکتر شارف پرزیدنت اتریش [۱] و صدراعظم یولیوس رآب [۲] و شماری از پایوران برجسته اتریش در فرودگاه از شاهنشاه ایران پیشباز رسمی نمودند. جواد عامری وزیر مختار ایران دروین و هموندان عالی رتبه سفارت شاهنشاهی ایران و دانشجویان ایرانی به پیشباز شاهنشاه در فرودگاه آمده بودند. آنگاه سرود رسمی هر دو کشور نواخته شد. شاهنشاه از گارد احترام سان دیدند و سپس شاهنشاه آریامهر و پرزیدنت اتریش با خودرو به سوی شهر روان شدند. خودروی اعلیحضرت همایونی و پرزیدنت اتریش از سوی دو دسته موتورسیکلت سوار اسکورت می‌شد. هزاران تن از مردم وین در خیابان‌ها به شاهنشاه آریامهر ابراز شور و شادمانی می‌کردند. دانش آموزان آموزشگاه‌ها با پرچم ایران و پوسترهای شاهنشاه در دست فریاد زنده باد شاه می‌کشیدند.

ساعت ۱۳ و پانزده دقیقه شاهنشاه به اقامتگاه اختصاصی وارد شدند. در آنجا شهردار وین به شاهنشاه خوش آمد گفت. شاهنشاه آریامهر ناهار را خصوصی با ژنرال ایادی خوردند. شاهنشاه آریامهر نمایندگان دانشجویان ایرانی را به پیشگاه شاهانه پذیرفتند و سپس همراه آقای آرام وزیر امور خارجه ایران و جواد عامری سفیر ایران در اتریش به دیدار پرزیدنت اتریش رفتند.

سفیر کبیر ایران در ایتالیا و سفیر کبیر ایران در واتیکان و سفیر ایران در لهستان برای باریابی وارد وین شدند.

شاهنشاه ایران نخستین رییس کشوری هستند که پس از استقلال اتریش یعنی از سال ۱۹۵۵ از این کشور بازدید رسمی می‌نمایند. شهر وین خود را برای پیشباز از شاهنشاه آریامهر آماده ساخته بود، همه خیابان‌های شهر آذین بسته شده بود و بر سر مغازه‌ها و سازمان‌های دولتی و خصوصی پرچم سه رنگ زیبای شیر و خورشید نشان ایران و پرچم اتریش افراشته شده بود. پیشباز مردم وین از شاهنشاه آریامهر گرم و بی همانند بود.

شاهنشاه در اتریش با وزیران کابینه درباره گسترش پیوندهای بازرگانی و فرهنگی میان ایران و اتریش گفتگو خواهند نمود. در بازدید شاهنشاه آریامهر عالی‌ترین نشان اتریش به نام « ستاره افتخار » به پیشگاه معظم له پیشکش خواهد شد. در اتریش بیش از ۹۰۵ دانشجوی ایرانی در دانشگاه‌های اتریش سرگرم تحصیل هستند.

پیش از نیم روز شاهنشاه آریامهر از عملیات قهرمانی سوارکاران اتریش دیدن فرمودند. ایوار نمایندگان دانشجویان ایرانی به پیشگاه شاهنشاه باریافتند.

شبانگاه مهمانی رسمی شام از سوی پرزیدنت اتریش در « هوف بورگ » به سرفرازی شاهنشاه برگزار شد که در آن هیات دولت و پایوران برجسته اتریش از باشندگان بودند. بر سر میز شام پرزیدنت اتریش سخنانی ایراد کرد. آنگاه معظم‌له در پاسخ خوش‌آمدگویی پرزیدنت اتریش فرمودند:[۳]

حضرت رئیس جمهوری،

از اظهارات محبت‌آمیزی که درباره من و کشورم فرمودید، بسیار سپاسگزارم. البته همانطوری که بیان فرمودید، وسایل مدرن امروزی، راه‌های طولانی را کوتاه‌تر و فواصل جغرافیایی را کمتر کرده، ولی ما اگر از لحاظ مسافت ظاهری از شما دور بوده‌ایم، از نظر روح و معنی سال‌ها است خود را کاملاً نزدیک کشور شما احساس می‌کنیم، زیرا مملکت شما از دیرباز برای ما به عنوان یک کانون بزرگ ذوق و زیبایی مورد علاقه تام بوده و ما که در کشور خود با ستایش هنر و تجلیات بدیع ذوق و قریحه خلاقه هنرمندان بزرگ پرورش یافته‌ایم، همواره نسبت به سرزمینی که مهد پرورش این همه موسیقیدانان و ادبا و هنروران پر ارزش بوده‌است، احساس محبت و علاقه کرده‌ایم. استادان بزرگ موسیقی شما چون سخن‌سرایان نامی ما در عالم هنر بشری مقامی چنان بلند دارند که آنها را متعلق به یک کشور نمی‌توان شمرد، بلکه می‌باید از مفاخر تمام عالم بشریت به شمار آورد. خوشبختانه روابط دو کشور ما و شما امروزی نیست، بلکه تاریخچه‌ای طولانی دارد و از خیلی پیش بر اثر تحولات تاریخ با همدیگر آشنایی داشته‌ایم. رفت و آمدهای سفرا و شخصیت‌های برجسته سیاسی و علمی دو کشور در قرن اخیر، شناسایی و تفاهم متقابل ما را زیادتر کرده‌است. در قرن گذشته و آغاز قرن کنونی چندین بار پادشاهان ایران به کشور شما سفر کرده و خاطرات دلپذیری از میهمان‌نوازی این مملکت همراه برده‌اند.

سخنان پر معنی و عمیق آن حضرت درباره آن فلسفه حکومتی که مملکت ما در دوهزاروپانصد سال پیش از این به وجود آورد، برای من که اکنون به عنوان نماینده این کشور و این رژیم حکومتی به دیدار کشور شما آمده‌ام، بسیار مطبوع است، ولی اجازه دهید همانطور که درمورد هنرمندان شما و خودمان گفتم، در این مورد نیز بگویم که این فلسفه فقط مال ما نیست، بلکه مال تمام عالم بشریت و نمودار تحولی است که در بیست‌وپنج قرن پیش از این برای ایجاد جامعه‌ای بر اساس اصول و موازین بشری‌تر و مترقی‌تر نصیب تمدن بشری گردید. این تحول بر پایه درک این حقیقت کلی به وجود آمد که حقوق بشری فی‌نفسه مقدس و محترم است و یک حکومت واقعی فقط وقتی شایسته این مقام معنوی و عالی است که بر پایه احترام به این حقوق و موازین متکی باشد. تاریخ به خوبی نشان داده‌است که هیچ حکومتی جز بر پایه حسن تفاهم و همکاری و مساوات اعضای آن، قابل دوام نیست و این اصلی بود که کشور ما بیست‌وپنج قرن پیش به آن پی برد. احترام عمیقی که جهانیان برای کشور شما قائلند خوب نشان می‌دهد که اصول واقعی آزادی و دموکراسی و احترام به حقوق بشری در این مملکت و در جامعه شما به یکی از عالیترین مدارج خود در جهان کنونی نائل شده‌است و من صمیمانه آرزومندم کشوری که مهد تمدن و فرهنگی درخشان زادگاه ذوق هنری و خلاقه یکی از کانون‌های دموکراسی و آزادی است، روزبه‌روز به سمت آینده‌ای بهتر و پر امیدتر پیش برود.

ما در قرون گذشته از افسران کشور شما برای تجدید سازمان نظامی خویش کمک گرفتیم و در حال حاضر نیز کارشناسان و پزشکان و نمایندگان صنعتی و بازرگانی متعددی از کشور شما در مملکت خویش داریم. عده زیادی از دانشجویان ما در اتریش به تحصیل مشغولند. امیدوارم این رشته نزدیکی ارتباط صنعتی و بازرگانی و فرهنگی میان دولت و دو کشور ما که خواستار چیزی به جز حسن تفاهم و صلح بین‌المللی برای اجرای برنامه‌های خود در راه تأمین سعادت و رفاه بیشتر مردم خویش نیستند، پیوسته نیرومندتر گردد.

سلامت و سعادت آن حضرت و خوشبختی و ترقی کشور و ملت اتریش را آرزومندم.


پس از شام پرزیدنت اتریش والاترین نشان آن کشور را به شاهنشاه پیشکش کردند و شاهنشاه نیز یک نشان پهلوی به پرزیدنت اتریش پیشکش شذ.

۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۹ شاهنشاه و پرزیدنت اتریش از مدرسه سوارکاران اسپانیول و بخش‌های گوناگون آن بازدید کردند. این مدرسه قدیمی‌ترین مدرسه سوارکاری است که در سال ۱۵۶۴ بنیاد نهاده شده است و بی همتا است. بنیاد این مدرسه هنگامی بوده است که کشورهای اتریش و اسپانیا زیر حکومت یک پادشاه اداره می‌شدند. ساعت ۱۳ و سی دقیقه شاهنشاه آریامهر و پرزیدنت اتریش از مدرسه اسپانیول رهسپار اقامتگاه شاهنشاه گردیدند. در درازای راه ده‌ها هزار تن مردم شهر وین گرد آمده بودند و به شاهنشاه ابراز شور و شادمانی می‌کردند. شاهنشاه آریامهر ناهار را میهمان نخست وزیر اتریش در کاخ وزارت امور خارجه بودند. ساعت ۱۷ شاهنشاه آریامهر از موزه جواهرات سلطنتی اتریش و از نشان‌های خانواده هابسیورگ [۴] بازدید فرمودند.

هنگامی که شاهنشاه ایران از مدرسه اسپانیولی سوارکاری دیدن می‌کردند، شورای وزیران اتریش قرارداد دوستی ایران و اتریش را تصویب کرد. بر پایه قرارداد دوستی ایران و اتریش که به تصویب شورای وزیران اتریش رسید، شهروندان ایرانی می‌توانند در اتریش بمانند و کار کنند و هم‌چنین اتریشی‌ها نیز می‌توانند در ایران زندگی و کار کنند. شهروندان هر یک از دو کشور در کشور دیگر از خدمت سربازی معاف خواهند بود.

شبانگاه از سوی دولت اتریش یک میهمانی رسمی شام به سرفرازی شاهنشاه آریامهر برگزار شد.

بازدید از کارخانه‌های بزرگ صنعتی اتریش

۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۹ شاهنشاه به همراه معاون صدراعظم اتریش « برونو بیترمان » از کارخانه بزرگ « سیمرینگ گراتس پاوکر » سازنده ابزار راه آهن و هواپیماهای سبک و کارخانه آسانسورسازی « ورت‌هایم » دیدن کردند.[۵] این دو کارخانه بزرگ تاکنون سپارش‌های زیادی از ایران دریافت کرده‌اند. کارخانه سیمرینگ گراتس پاوکر تاکنون معاملاتی با ایران انجام داده است و چندی پیش نیز ۴۰۰ واگن تجاری به ایران فرستاده است. از سوی این کارخانه یک جارآهنی زیبا به پیشگاه همایونی فراداشته شد. سپس شاهنشاه از کارگاه‌های « ورت‌هایم » که چندین آسانسور و در زره دار به بانک‌های بزرگ تهران فروخته است، بازدید کردند.[۶] در اینجا یک کلاه خود که با تاج شاهنشاهی زینت یافته بود به پیشگاه شاهنشاه آریامهر فراداشته شد.

بدون برنامه از پیش نهاده، شاهنشاه از موزه ارتش وین دیدن کردند. در ورودی موزه « فردیناند گراف » وزیر دفاع اتریش از شاهنشاه پیشباز کرد. در این موزه یک شمشیر ایرانی متعلق به قرن شانزدهم میلادی و یک مانتوی روسی که زمانی ناپلئون اول امپراتور فرانسه می‌پوشید توجه شاهنشاه را به خود کشید.

سپس شاهنشاه آریامهر از وین رهسپار شهر کلوسترنوی بورگ [۷] در بیست کیلومتری پایتخت شدند و از دیر این شهر بازدید کردند. اسقف دیر از شاهنشاه آریامهر به گرمی پیشباز کرد. در این بازدید دکتر فیگل رییس شورای ملی اتریش همراه شاهنشاه بود.

پس از نیمروز شاهنشاه به وین بازگشتند و به شهرداری رفتند. فران ژنماس شهردار وین از شاهنشاه پیشباز کرد. در این هنگام جمعیت انبوهی در برابر شهرداری گرد آمده بودند و نسبت به شاهنشاه ایران ابراز شور و هیجان بی مانندی می‌کردند. پس از آنکه اعلیحضرت همایونی دفتر طلایی شهرداری را توشیح فرمودند، شهردار هموندان شهر را به پیشگاه همایونی شناساند. آنگاه از سوی شهردار یک تندیس اسب سوار به شاهنشاه آریامهر فراداشته شد.

ایوار آقای ساعد سفیر کبیر دولت شاهنشاهی ایران در واتیکان در وین به پیشگاه شاهنشاه آریامهر بار یافت.

ساعت ۲۱ شاهنشاه برای دیدن اپرای موتزارت به بنای تاریخی و پرآوازه اپرای وین تشریف فرما شدند. اپرای « دون جیوانی » در پیشگاه شاهنشاه اجرا گردید.

شبانگاه شاهنشاه آریامهر در کاخ « پالادیچنی » از آدلف شارف پرزیدنت اتریش و دکتر فیگل رییس شورای ملی و صدراعظم آلمان و شماری از پایوران برجسته دولت و کارمندان والاجاه سیاسی و اقتصادی پذیرایی کردند.

بازدید از سالزبورگ و تیرول

۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۹ شاهنشاه آریامهر از وین رهسپار شهرهای سالزبورگ و تیرول گردیدند. این سفر سه روز به درازا کشید و شاهنشاه از صنایع و کارخانه فولادسازی آنجا بازدید کردند. به سبب سفر شاهنشاه به اتریش دو دولت ایران و اتریش برآن شدند که نمایندگی سیاسی خود را در دو کشور به سفارت کبرا بالابَرَند.

سفر سه روزه شاهنشاه در شهرهای اتریش از لینز که یکی از شهرهای مهم صنعتی است آغاز شد. ترن آورنده شاهنشاه نزدیک نیم روز وارد لینز گردید. در ایستگاه راه آهن فرماندار ایالت اتریش علیا از شاهنشاه و همراهان پیشباز کرد و دو دختر خردسال دسته گل زیبای سرخ به شاهنشاه آریامهر فراداشتند. آنگاه شاهنشاه به هتل بزرگی در مرکز شهر قراردارد وارد شدند. پس از نیم روز شاهنشاه آریامهر از کارخانه فولادسازی دین فرمودند. شاهنشاه دو ساعت از کارگاه‌ها و تاسیسات این کارخانه که با پرچم‌های زیبای شیر و خورشید نشان آذین بسته شده بودند، بازدید فرمودند. در پایان این بازدید تندس کوچکی از یک کارگر فلزکار از جنس فلز برنز به پیشگاه شاهنشاه آریامهر فراداشته شد.

پس از کوتاه درنگی در شهر لینز، شاهنشاه با ترن ویژه رهسپار سالزبورگ گردیدند.[۸] ایوار شاهنشاه آریامهر در میان پیشباز گرم مردم سالزابورگ، زادگاه موتزارت وارد این شهر شدند. پس از انجام آیین پیشباز در ایستگاه راه آهن شاهنشاه و همراهان رهسپار « اسلوش کلسهایم » شدند. [۹] شاهنشاه پس از بازدید از شهر سالزبورگ از کارخانه برق این شهر بازدید فرمودند. در همه جا ده‌ها هزار تن از مردم اتریش به پیشباز شاهنشاه ایران آمده بودند. یکی از روزنامه‌های سالزبورگ نوشت: پس از سال‌ها مردم سالزبورگ فرصت یافتند که شخص اول کشور ایران را با همان عشق و صمیمیت پیشباز کنند که اعلیحضرت فرانس ژوزف پادشاه اتریش را پیشباز کردند. روزنامه‌ها نوشتند که پیشباز و آماده سازی‌ها برای پذیرایی اعلیحضرت پادشاه ایران در تاریخ معاصر سابقه ندارد.

شبانگاه میهمانی شام باشکوهی از سوی شهردار سالزبورگ در کاخ شاهزادگان پیشین اتریش به سرفرازی شاهنشاه آریامهر برگزار شد. شاهنشاه در این شب زیبایی‌های شهر قدیمی سالزبورگ، شهر شاهزادگان که کاخ‌ها و ساختمان‌های آن به بهانه تشریف فرمایی شاهنشاه ایران به اتریش غرق در نور شده بود، تماشا کردند.

۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۹ روز آدینه شاهنشاه از کاخ فستیوال موزیک دیدن کردند. سپس شاهنشاه آریامهر به همراه وزیر ارتباطات که چندی پیش به ایران سفر کرده بود، از سد بزرگ هیدروالکتریک در "کاپرون" بازدید فرمودند.

بازدید از اینسبروک و باریابی دانشجویان

روز شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ شاهنشاه آریامهر با خودرو از ایالت سالزبورگ رهسپار تیرول شدند. فرماندار محل از شاهنشاه پیشبازی باشکوهی از شاهنشاه آریامهر نمود. افراد گارد با ژاکت‌های سرخ رنگ و شلوار مشکی بر تن و کلاه‌های گشاد با پرهای سپید بر سر همانند دویست سال پیش آیین احترام را به جای آورد. آنگاه شاهنشاه آریامهر رهسپار اینسبروک گردیدند.[۱۰] در درازای راه اهالی شهرها و روستاها با ابراز شور و هیجان بی مانندی از شاهنشاه ایران پیشباز کردند.

شاهنشاه پس از ناهار از کارخانه‌ای در میترسیل که پیشتر هوایپمای مسر اشمیت را می‌ساخت و اکنون ماشین آلات و تراکتور و لکوموتیو دیزل می‌سازد بازدید فرمودند. این کارخانه که در سی کیلومتزی اینسبروک قرار دارد به سرفرازی ورود شاهنشاه آریامهر پیشباز بسیار گرمی از شاهنشاه انجام داد و بر پایه سنت‌های باستانی چندین تیر تفنگ هنگام ورود همایونی شلیک شد. در اینسبروک هنگامی که شاهنشاه وارد این استان شدند دو دخترک خردسال دسته گل زیبایی به پیشگاه همایونی فراداشتند و استاندار به نمایندگی از سوی مردم شهر و پیشبازکنندگان خوش آمد گفت. شاهنشاه پس از ابراز مهر به پیشبازکنندگان در میان شور و هیجان مردم رهسپار شهر شدند. در درازای راه چندین هزار تن با دسته‌های گل گرد آمده بودند و شورانگیزترین احساسات خود را نسبت به شاهنشاه ایران ابراز می‌داشتند. در چندین جا، پیشباز مردم چنان پر شور و انبوه بود که خودروی آورنده شاهنشاه ناچار بازایستاد و دسته‌های گل به پیشگاه شاهنشاه فراداشته شد. در سراسر راه خودروی شاهنشاه آریامهر را مردم گلباران می‌نمودند.

ایوار شاهنشاه از یک کارخانه ابزار پزشکی و یک کارخانه لوازم الکتریکی در اینسبروک دیدن فرمودند.

باریابی دانشجویان ایرانی در اینسبروک به پیشگاه همایونی

ساعت ۱۹ دانشجویان ایرانی در شهر اینسبروک به پیشگاه شاهنشاه باریافتند. در آغاز یکی از دانشجویان به نمایندگی از سوی دانشچویان دیگر به شاهنشاه خوش آمد گفت و دسته گلی فراداشت. آنگاه شاهنشاه از وضع دانشجویان پرسش‌هایی فرمودند. سپس شاهنشاه در بیاناتی به دانشجویان فرمودند:[۱۱] به طوری که می‌شنوم اولیای مدارس اینجا از تحصیل شما راضی هستند و می‌دانند که همه برای تحصیل آمده‌اید و البته این مایه خوشبختی است، زیرا هم معلومات کامل فرامی‌گیرید و هم می‌توانید بر رموز ترقی این مملکت و سایر ممالک اروپایی پی ببرید.

این ممالک ترقیات خود را زود به دست نیاورده‌اند. در حین بازدیدهایی که می‌کردم در یکی از کارخانه‌ها گفتند که اغلب این تأسیسات سوابق طولانی دارند، مثلاً کارخانه‌ای چهارصد سال سابقه دارد، می‌بینید و قرن‌ها مردم این مملکت زحمت کشیده‌اند تا به اتکای علم و صنعت به این مرحله رسیده‌اند. ولی ما وقت زیادی نداریم که صرف کنیم، بنابراین باید سریع‌تر عمل کنیم. متأسفانه موقعی که این کشورها مشغول پیشرفت بودند، کشور ما گریبانگیر مشکلات و حوادث گوناگون بوده‌است و حالا باید عقب‌افتادگی خودمان را جبران کنیم. برای جبران این عقب‌افتادگی، هم احتیاج به علم داریم و هم احتیاج به علاقمندی و پشتکار. حالا علم را فرابگیرید، مسلماً علاقمندی هم دارید و پشتکار را در موقعی که وارد کار خواهیدشد، نشان خواهیدداد، تا کاری را که به شما می‌سپارند به سر منزل مقصود برسانید. با این ترتیب مطمئناً ما می‌توانیم کشورمان را به اوج ترقی نائل سازیم. ثروت طبیعی که داریم، تجربیات گذشته هم کافی است که گوش و هوش همه را باز بکند و برای ایجاد یک ایرانی که لایق این اسم باشد، هیچ گونه اشکالی باقی نمانده‌است.

تکلیفمان نسبت به کشورمان کاملاً روشن است. می‌دانید که این ممالک اروپایی از خیلی از سختی‌ها گذشته‌اند، مورد تعرض قوای بیگانه واقع گشته‌اند، دچار فقر و بدبختی شده‌اند، ولی همین که آنها را به حال خود گذاشتند، توانستند راه خودشان را انتخاب کنند و استقلال و شرف خود را بازیابند. این حس مسلماً در شما بیشتر است. آزادی عمل هم به مراتب بیشتر است و امکان فعالیت زیادتر است. امکان ترقی برای ما بیشتر از اینها است، زیرا اینها تنها می‌خواهند از یک مرحله بالاتر ترقی کنند، ولی ما از یک مرحله پایین‌تر. شاید شما که مدتی از مملکت دور هستید ندانید که وضع وطنتان چطور است. باید بدانید که همه گونه امکانات برای پیشرفت موجود است و خیلی خوشوقت می‌شوید که بدانید برای هیچ کس امکان خیانت باقی نمانده‌است. چقدر افراد ضعیفی هستند آن کسانی که اگر این امکان به آنها داده‌شود، منحرف شوند. یک مشت مردمانی که به خدا و وجدان و هیچ چیز اعتقاد و ایمان ندارند، اکنون که در ایران کاری نمی‌توانند بکنند، مانند جغدهایی شوم در اروپا و ممالک دیگر آواره شده‌اند و می‌کوشند که یکی یا دو نفر را پیدا کنند و در گوشش زمزمه خیانت بخوانند. حالا این چه لطفی دارد که به مملکت خیانت کنند، جز اینکه کاملاً بگوییم افراد بدنامی هستند، چیز دیگری نیست. ما این افراد معدود را می‌شناسیم. آنها خوب می‌دانند که برای همیشه در خیانت به روی آنها بسته شده‌است. آنها ایرانی نیستند. ۹۹ درصد مردم ایران مردمانی با حرارت و وطن‌پرست هستند و خوب می‌توانند جواب آنها را بدهند.

امیدواریم که همه شما با کمال موفقیت کارهایتان را تمام کنید. مملکت و آتیه آن متعلق به شما و امثال شما است. شما هستید که می‌توانید مملکت را به اوج ترقی برسانید و باز هم شما هستید که می‌توانید باعث عدم پیشرفت باشید. خواهی نخواهی آینده این مملکت در دست شما است و شما جای نسل فعلی را خواهیدگرفت. جای خوشوقتی است که ما در ایران چهارده‌هزار نفر دانشجو داریم و حدود همین عده هم در خارجه داریم که تا چند سال دیگر همه با آشنایی به رموز ترقی و علم به مملکت برمی‌گردند و پیچ و مهره ترقی مملکت را شما به دست خواهیدگرفت.

این است که با کمال خوشحالی موفقیت همه را آرزو می‌کنم و امیدوارم که مصدر کارهای مفیدی باشند.

از ساعت ۲۰ از سوی استاندار اینسبروک یک میهمانی رسمی شام در کاخ سلطنتی قدیمی « هوف بورگ » به سرفرازی شاهنشاه برگزار شد. پس از میهمانی استانداز، شاهنشاه با ترن ویژه از اینسبروک رهسپار وین شدند و روز یکم خرداد ماه وارد پایتخت اتریش گردیدند.

ورود شاهنشاه از اینسبروک به وین و باریابی ایرانیان در سفارت کبرای شاهنشاهی ایران

۱ خرداد ماه ۱۳۳۹ در ایستگاه راه آهن پرزیدنت اتریش و صدراعظم اتریش و هیات دولت از شاهنشاه پیشباز کردند. شاهنشاه یک سر از ایستگاه راه آهن رهسپار سفارت کبرای شاهنشاهی شدند. در این هنگام ایرانیان

دیدار رسمی شاهنشاه در این روز از جمهوری اتریش پایان یافت و معظم‌له سه روز دیگر در اتریش ماندند.

۱ خرداد ۱۳۳۹ بیش از هفتصد تن از ایرانیان و دانشجویان ایرانی در وین در باغ سفارت شاهنشاهی ایران به پیشگاه شاهانه باریافتند. هنگامی که شاهنشاه به پهنه سفارت گام نهادند، آن چنان شور و احساساتی از سوی ایرانیان ابراز شد که کمتر همانند آن دیده شده بود. بسیاری از ایرانیان با دیدار شاهنشاه خود از شادی اشک می‌ریختند، همه آنها گرد شاهنشاه حلقه زده بودند و مشتاقانه با چهره‌هایی مملو از عشق به شاهنشاه خود و میهن ابراز احساسات می‌کردند. شاهنشاه از وضع تحصیلی یکا یک دانشجویان می‌پرسیدند و مانند پدری مهربان به سخنان آنان توجه می‌فرمودند. از سوی آقای تفضلی سرپرست کل دانشجویان ایرانی در اروپا نیز در هر مورد پاسخ داده می‌شد. آنگاه شاهنشاه آریامهر به بالکن سفارت تشریف فرما شدند و به دانشجویان چنین فرمودند: [۱۲] احتیاج به گفتن نیست که یک فردی که از میهن خود دور است، وقتی مصادف با چنین صحنه‌ای می‌شود چه احساساتی به او دست می‌دهد، مخصوصاً اینکه این ابراز علاقه توأم با احساسات وطن‌خواهانه باشد. من در مدت عمر خودم خیلی از اجتماعات دیده‌ام، چه در ایران و چه در خارج ایران با احساسات مردم روبه‌رو بوده‌ام، ولی شور و هیجان امروزی شما مرا که طبیعتاً پس از این همه تجربیات و عادت به اجتماعات کمتر دچار احساسات می‌شوم، تحت تأثیر این قیافه‌های پر ذوق و مملو از احساسات وطن‌خواهی شما قرار داده‌است. به همین مناسبت لازم می‌دانم به شما که این طور خودتان را آماده خدمت کرده‌اید، مختصری از وضع مملکتی که به آن مراجعت خواهیدکرد، بگویم تا اینکه مطلع باشید و زاویه‌ای برای شما تاریک باقی نماند. شاید لازم باشد برای اینکه مطالب خوب روشن شود، قدری به عقب برگردیم.

در این چند قرن اخیر موقعی که اروپا به سرعت مشغول پیشرفت و صنعتی‌شدن بود، مملکت ما پس از یکی دو دوره عظمت بی سابقه در تاریخ بشر متأسفانه در همان زمان دچار انحطاط شده‌بود. در همین مملکت اتریش مطابق اطلاعاتی که در این چند روز به دست آورده‌ام، ساختمان اولین کارخانه ذوب‌آهن در چهارصد سال پیش شروع شده و همچنین بیش از صد سال سابقه دانشگاهی و بیش از چند صد سال سابقه علم و دانش و صنعت این مملکت را که شما فعلاً در آن زندگی می‌کنید، به این مرحله رسانیده‌است. ما در این چهارصد سال چه کردیم؟ نتیجه را باید بگویم، البته از فرصت بیان امروز خارج است، ولی باید بگویم در سال ۱۲۹۹ در ایران ما چند نفر محصل داشتیم؟ چند کیلومتر راه بود؟ بندری بود یا نه؟ راه‌آهن بود یا نه؟ دانشگاهی بود یا نه؟

می‌دانید که ما دانشگاه نداشتیم. شمار تمام فارغ‌التحصیلانمان در یک سال شاید به صد نفر نمی‌رسید. یک راه‌آهن بود از تهران به شهر ری که آن هم به دست خارجی اداره می‌شد. یک راهی هم بود از تهران تا بندر پهلوی که آن هم در دست خارجی بود. از لحاظ صنعت در تمام ایران یک کارخانه‌ای بود به نام قند کهریزک. صحبت از امنیت نمی‌کنم و شاید هیچ یک از شماها سنتان کفاف آن را نمی‌دهد که بدانید در سی‌وپنج سال پیش در تهران کسی نمی‌توانست در ساعت شش بعد از ظهر از منزل بیرون برود. هر محله و خیابانی برای خودش یک لوطی داشت و او خیابان را قرق می‌کرد و باج می‌گفت، خارج از دروازه تهران هم زیر کنترل دزدان محلی بود. مثلاً اگر کسی می‌خواست به شهر مقدس مشهد برای زیارت برود، از داخل مملکت میسر نمی‌شد. مردم از راه فیروزکوه به بابلسر که قدیم مشهدسر نام داشت، می‌رفتند و بعد از سه هفته مسافرت به مشهد می‌رسیدند و از آنجا به خاک روسیه می‌رفتند و بعد می‌رفتند به مشهد. همچنین برای خوزستان که خودش استقلال داشت و شیخ آنجا برای خودش سلطنت می‌کرد و با خارجیان روابط داشت، برای رسیدن به آنجا مردم می‌رفتند به ترکیه و از آنجا از راه عراق به خوزستان می‌رفتند. این وضع مملکت در چهل سال پیش بود.

حالا فقط در این مملکت اتریش ۹۶۰ محصل ایرانی مشغول تحصیل هستند و در تمام اروپا در حدود ۹هزار محصل ایرانی و در تمام خارج بیش از ۱۴هزار محصل ایرانی مشغول تحصیلند. در خود ایران اکنون بیش از ۱۴هزار نفر در دانشگاه‌های مختلف مملکت تحصیل می‌کنند و از این افراد تحصیل‌کرده به تدریج سالی چند صد نفر وارد کارهای مملکتی می‌شوند. مملکت ایران روی عقب‌ماندگی، کارهایش سپرده شده‌بود به دست کسانی که هر چند احساسات وطن‌خواهی داشتند، ولی در رشته خودشان تجربه اداری و تحصیل کافی نداشتند. حالا مثل ممالک اروپایی کارها به دست اشخاص وارد و متبحر سپرده می‌شود. بنابراین می‌توانم بگویم ترقیاتی که در پنج سال آینده خواهیم‌کرد، با پیشرفت‌هایی که در سی و چهل سال گذشته شده، قابل مقایسه نخواهدبود. از حالا قدم‌هایی برداشته شده که ما را به سر منزل مقصود می‌رساند. امکاناتی که موجود است از لحاظ ثروت طبیعی، از تمام ممالک اروپایی بیشتر است.

ما چه از لحاظ معادن زیرزمینی و چه از لحاظ زراعت و ثروت روی زمین دارای استعداد سرشاری هستیم. الان دوازده‌میلیون متر زمین داریم که زراعت نمی‌شود. از این دوازده‌میلیون روی نبودن پول، روی نبودن ماشین‌های کشاورزی، روی عدم اطلاع رعیت و موجود نبودن آب، بیش از ثلث آن در سال زراعت نمی‌شود. بنابراین ما با چهار پنج میلیون هکتار، غذای مملکت خودمان را تهیه می‌کنیم، ولی امکان این هست که با سیستم آبیاری جدید و سدهای تازه و چاه‌های لازم دارای پنجاه‌میلیون هکتار اراضی زراعتی بشویم.

از لحاظ صنعت، اضافه بر ثروت عظیمی که از نفت به دست می‌آید، صنعت جدیدی شروع خواهدشد و آن مشتقات نفت است. آنهایی که شیمی می‌خوانند و آنهایی که در رشته‌های صنعتی کار می‌کنند، می‌دانند که صنعت آتیه دنیا بر مبنای مشتقات نفتی قرار خواهدگرفت. ما در این رشته دارای ثروت بی‌انتهایی هستیم، ولی معدن دیگری هم وجود دارد که برای احتیاجات داخلی ایران کافی است. برای صنعتی‌کردن مملکت ما نه تنها احتیاج به مهندسین و متخصصین عالی‌مقام داریم، بلکه به کارگرهای متخصص نیز احتیاج داریم. ده‌هاهزار بلکه صدهاهزار کارگر متخصص لازم است. الان آموزشگاه‌های فنی زیادی باز شده که این افراد را تربیت می‌کند و چند برابر آن نیز در آتیه باز خواهدشد.

اما ثروت‌های دیگری نیز هست که اگر بخواهیم آنها را بشماریم، طولانی خواهدشد. مثلاً همین صنعت برق است. امروز تکامل هر جامعه‌ای بستگی به میزان مصرف برق آن جامعه دارد و پیشرفت هر جامعه را با اصول اقتصادی این طور حساب می‌کنند که هر فردی در سال چقدر برق مصرف می‌کند. این امکان در ایران هست که احتیاجات برق و آب و گاز را تأمین کنیم. الان سدی در خوزستان می‌سازیم به نام سد دز که پانصدوبیست‌هزار کیلووات برق تولید خواهدکرد. در تمام اروپا سدی به این عظمت وجود ندارد. برای استان خوزستان امکان دارد که سه الی چهار سد دیگر که دو برابر این، یعنی درحدود یک‌میلیون و دویست‌هزار کیلووات قدرت داشته‌باشد، ساخته‌شود. چون مملکت ایران کوهستانی است و دارای ذخایر نفتی و گازی است، سرتاسر ایران را می‌توان به آسانی دارای نیروی برق نمود. ایران از لحاظ طبیعی و صنعتی و کشاورزی یکی از غنی‌ترین ممالک دنیا است. در واقع می‌گویند در این دنیای ما فقط سه مملکت هست که می‌تواند به کلی از ثروت‌های طبیعی برخوردار باشد، لابد حدس می‌زنید آن دو مملکت، یکی امریکای شمالی و دیگری روسیه شوروی است، و سومی مملکت شما است اما برای نسل فعلی داشتن ثروت کافی نیست، بلکه تمامی ایران در لوای سیاستی که من اتخاذ کرده‌ام، یعنی ناسیونالیزم مثبت پیش می‌رود.

ما جامعه‌ای می‌خواهیم به پا کنیم که روی شرافت و وجدان و عدالت اجتماعی و لیاقت بنا شده‌باشد. ما نمی‌خواهیم در مملکت ایران فقط عده‌ای ثروتمند بشوند. خیر، این ثروت خدادادی ایران برای همه است. صنایع سنگین ایران، صنایع ملی است و متعلق به همه است. هر چه بیشتر استخراج شود، سهم فردفرد ملت زیادتر می‌شود و همین طور سایر صنایع. کسانی را که شخصاً یا با شرکت دیگران مشغول بهره‌برداری از معادن شوند، تشویق می‌کنیم و حداکثر استفاده را هم می‌برند، اما آنها را تشویق می‌کنیم و وام‌های کشاورزی به آنها می‌دهیم، ولی آنهایی که وارد این جریان هستند دِینی دارند، یعنی پرداخت مالیات، دِین آنها است و باید بپردازند تا بتوانند بهتر زندگی کنند. ما هم با این مالیات‌ها بیمارستان، مدرسه، آسایشگاه و کارخانه‌های تولیدی می‌سازیم تا بتوانیم مانند کشورهای اروپایی مردم را بیمه کنیم و اشخاصی که به سن بازنشستگی می‌رسند، تا آخر عمر طبیعی خود زندگی کنند و با گرفتن حقوق و یا زندگی کردن در منازل مخصوصی که ساخته می‌شود، به راحتی به سر برند.

در قسمت کشاورزی ما وارد مرحله‌ای شده‌ایم که هر کس بیش از یک حد معین دارای زمین‌های کشاورزی نباشد و این موضوع به چند دلیل صلاح است: یکی اینکه آنها قادر به اداره کردن تمام زمین‌های خود نیستند، دوم اینکه باید هر کس روی زمینی که کار می‌کند حتی‌المقدور مالک آن زمین باشد. در این کشورها می‌بینید که همه روزمزد هستند و در مقابل مزد کار می‌کنند، مثلاً کارگر کشاورزی که برای مدتی اجیر می‌شود، در مقابل کاری که می‌کند مزد می‌گیرد، ولی ما بیشتر دوست داریم که هر کسی خودش را صاحب زمین بداند. به همین مناسبت از ده سال پیش شروع کردیم به تقسیم املاک خودمان و حالا خالصجات دولتی هم تقسیم می‌شود. این محدودیت شاید در خیلی از ممالک اروپایی نباشد، ولی در این ممالک این موضوع خودبه‌خود با گرفتن مالیات‌های سنگین تثبیت شده‌است.

بنابراین ما جامعه‌ای می‌خواهیم بنا کنیم که روی عدالت اجتماعی استوار شده‌باشد. الان از لحاظ قانون مملکت شما از هیچ کشوری عقب نیست، ولی باید قانون اجرا شود. مجری قانون کیست؟ همین افرادی هستند که در ادارات دولتی کار می‌کنند. همه افراد مملکت باید در اجرای قانون کمک کنند. ولی اجرای قانون یک طرفه محال است و شاید شما درک کرده‌اید در این ممالک مردم با طیب خاطر در اجرای قانون همکاری می‌کنند. این ممالک دارای احزاب مختلف هستند. خود این مملکت اتریش دو حزب بزرگ دارد و در این ممالک حزب اکثریت روی کار است. مردم خودشان با طیب خاطر در اجرای قانونی که حزب اکثریت وضع می‌کند، همکاری می‌کنند. در میان شما چند نفر وارد خدمات دولتی می‌شوند و چند نفر وارد کارهای آزاد، ولی مسلماً عموم شما برای ایجاد ایرانی که الان صحبت آن را کردیم و این دورنمای آن بود، کوشش خواهیدکرد.

ما به حد کافی در این صد سال یا در جا زده و یا متأسفانه به عقب رفته‌ایم. حالا باید سریع‌تر حرکت کنیم و خود را به آنها برسانیم و این چهارصد سال سابقه ذوب‌آهن را در مدت چند سال جبران کنیم. ضمناً ما می‌توانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم، زیرا برای ما امکان هست عقب‌ماندگی خودمان را در یک زمان کوتاهی جبران نماییم. این بود اساس پیشرفت احیای مملکت، اما باز تمام این کارها کامل نخواهدبود، بلکه پیشرفت‌های مادی بایستی با معنویات قوی و محکم همراه باشد، یعنی همه به آنچه می‌خواهند و می‌گویند، اعتماد داشته‌باشند.

امکانات مملکت شما کاملاً مساوی است با آنچه من گفتم. در مملکت شما امکان هر نوع فعالیت اجتماعی و انفرادی هست، ولی فقط فعالیتی که برای ایران باشد. در تاریخ چند صد ساله اخیر مملکتی را سراغ ندارم که آزادانه راهی غیر از راه استقلال انتخاب کرده‌باشد.

اوضاع اجتماعی ممکن است عوض شود، ولی اصول تاریخی ملل تغییرپذیر نیست. این موضوع سیصد سال پیش در مملکت ما اهمیت داشت، امروز هم دارد. در آن وقت مواجه بودیم با تحریکات و امروز هم هستیم. ولی مجهز هستیم و توانسته‌ایم در میان ملل امروزی جای پرافتخاری برای خود باز کنیم. یک مملکتی را فقط به زور سر نیزه و پلیس مخفی نمی‌توان نگاه داشت، چرا، برای چند روزی بلی، ولی نه برای همیشه. یک جامعه‌ای را فقط اکثریت آن جامعه نگاه می‌دارد. جای خوشوقتی است که در مملکت ما، ایرانی از اول تا حالا هیچ وقت به خودی خود مملکتش را رها نکرده و چیزی را که خلاف شرافت بوده، نپذیرفته‌است. اگر دچار انحطاط یا سستی شدیم، این یا بر اثر حوادث تاریخی بوده و یا سردارانی بزرگ موقتاً شکستی به ما وارد کردند، ولی باطن ما و آن روح ایرانیت ما همیشه فائق شده و بعد از مدتی آنها تمدن ما را قبول کرده و تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. همیشه ولو آنکه ما از لحاظ نظامی شکست می‌خوریم، فاتح از جانب ما دچار شکست معنوی می‌شد و تمدن ما را قبول می‌کرد. به همین جهت است که ملت ایران با این سوابق خودش را حفظ کرده‌است. حالا که دوره پیشرفت شما میسر شده‌است، باید بیشتر کوشش کنید و خود را برای کار و خدمت مجهز نمایید. حرف من فقط این است که هر چه بیشتر خود را آماده خدمت کنید، باز هم کم خواهدبود.

بدانید که در مملکت شما پیشرفت و ترقی برای همه افراد مملکت امکان دارد. مملکت شما مربوط به چند نفر و یا چند خانواده نیست. به طور مثال، افرادی که الان روی کار هستند، هیچ کدام شغل خودشان را به ارث نبرده‌اند و هر کسی که نالایق باشد، بلافاصله روانه منزلش می‌کنیم. البته نمی‌گویم که هر کسی در سر کار است، لایق است، برای اینکه الان افراد مطلع به قدر کافی نداریم، اما فردا شما می‌آیید و بعد از شما هم دیگران می‌آیند و کارها را به دست می‌گیرند. در هر حال هر کس که بر سر کار باشد، به فراخور استعداد خودش ترقی خواهدکرد. امیدواریم بتوانیم زودتر و با همکاری و کمک فردفرد شما، ایرانی آباد و مقتدر، آنطور که می‌خواهیم بنا سازیم تا بتوانیم در مقابل نسل‌های آینده سربلند و مفتخر باشیم. پیشرفت و موفقیت همه شما را از خداوند متعال مسئلت دارم.

پس از نیم روز مدیران کارخانه لوازم سینماسازی « اومیک » به پیشگاه شاهنشاه باریافتند. در این باریابی یک دستگاه دوربین فیلم برداری به شاهنشاه فراداشته شد. سپس هیاتی از پیشاهنگان اتریش پروانه باریابی یافتند و عالی‌ترین نشان افتخار پیشاهنگی را به شاهنشاه پیشکش نمودند. پس از آن دسته کُر برنامه‌ای شنیدنی اجرا کردند.

۲ خرداد ۱۳۳۹ در این روز شاهنشاه از موزه شهر وین بازدید کردند. روز پسین شاهنشاه از تاسیسات آکادمی نظامی اتریش دیدن کردند. پرزیدنت اتریش و صدراعظم اتریش و پایوران برجسته این کشور در آیین رسمی از شاهنشاه آریامهر پسواز کردند و سپس معظم‌له از اتریش رهسپار مونیخ در آلمان غربی شدند. لئوپولد پادشاه پیشین بلژیک از شاهنشاه درخواست کردند که به کاخ وی در مرز اتریش تشریف‌فرما شوند و مهمانی به افتخار شاهنشاه برگزار کردند.

۴ خرداد شاهنشاه پس از آن که دو روز در یک منطقه کوهستانی نزدیک شهر مونیخ مهمان پادشاه پیشین بلژیک و همسرشان بودند از مونیخ به ژنو پرواز کردند.


۵ خرداد ۱۳۳۹ کنفرانس دیپلمات‌های ایرانی در پیشگاه شاهنشاه در ژنو برگزار شد. در این کنفرانس که وزیر امورخارجه و رییس‌های نمایندگی‌های سیاسی ایران در کشورهای اروپا و خاورمیانه و ممالک عربی شرکت داشتند. موقعیت سیاسی ایران در خاورمیانه و روابط سیاسی ایران با سایر کشورهای جهان مورد بررسی قرارگرفت.

۷ خرداد ۱۳۳۹ شاهنشاه در گفتگویی با روزنامه‌نگار یونایتدپرس فرمودند:

... ایران پایدارترین و با ثبات‌ترین کشور خاورمیانه‌است. درباره ولیعهد آینده ایران باید بگویم که هم ملکه و هم من با هیجان در انتظار تولد نخستین فرزند خود در اواخر اکتبر و یا اوایل نوامبر هستیم...

۸ خرداد ۱۳۳۹ شاهنشاه از ژنو به سوی تهران پرواز کردند و در میان راه یک ساعت درنگ در استانبول داشتند. شاهنشاه در پیامی که در بازگشت به کشور از فرودگاه مهرآباد به ملت ایران فرستادند فرمودند:[۱۳]

... چیزی که بیشتر از همه موجب خشنودی ما است این است که ما به طور محکم و اطمینان بخشی به سمت آینده قدم برمی‌داریم چرا؟ زیرا همانطور که کرارا گفتیم رژیمی که ما در مملکت داریم هم رژیمی است طبیعی و هم رژیمی است که نه خفقان‌آور بوده و نه آزادی فردی را تهدید می‌کند، مگر همانطور که بارها گفته‌ام آزادی در خیانت را...

بن‌مایه‌ها

نیز نگاه کنید به