سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در پاسخ بیانات پرزیدنت تونس در میهمانی رسمی شام در تونس ۲۶ فروردین ماه ۱۳۴۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۸ خورشیدی تازی

روزشمار انقلاب شاه و مردم


۲۶ فروردین ۱۳۴۸

بیانات شاهنشاه در پاسخ سخنان حضرت رئیس‌جمهوری تونس در ضیافت رسمی شام

(در تونس)

حضرت رئیس‌جمهوری،


از جانب شهبانو و خودم، و از طرف ملت ایران، از سخنان محبت‌آمیزی که نسبت به ما و ملتمان ایرادفرمودید، صمیمانه تشکرمی‌کنم.

من این سخنان را انعکاس احساسات برادرانه ملت تونس می‌دانم، همچنان که بیانات من در هنگامی که خوشوقتی پذیرایی از شما را در کشور خویش داشتم، انعکاس احساسات قلبی و برادرانه ملت ایران بود.

وجود چنین احساسات مودت و تفاهم عمیق در میان دو ملت ما، امری طبیعی و منطقی است، زیرا ما گذشته از آنکه امروز طرز تلقی مشابهی از مسایل جهانی و از هدفها و برنامه‌های ملی خویش داریم، وارث یک پیوند معنوی بسیار طولانی و ریشه‌دار هستیم.

شما از یک دوستیِ تاریخی میان دو کشور ما سخن گفتید و این کاملاً واقعیت دارد، زیرا سابقه این ارتباط و تفاهم، حتی از طلیعه دوران اسلامی که عصر جدیدی در تاریخ ملتهای ما گشود، بسیار دورتر می‌رود. ما و شما هر دو وارث تمدن و فرهنگ عظیم اسلامی هستیم، ولی در عین حال وارث تمدنها و فرهنگهای کهنسال‌تری نیز هستیم که در طول قرون در سرزمینهای ما پی‌ریزی شدند و هر کدام قسمتی از میراث بزرگ تمدن جهانی را پدیدآوردند. ملت ما در سرزمین خود تمدنهای عصر هخامنشی و اشکانی و ساسانی را به‌وجود آورد و سرزمین شما زادگاه تمدن و فرهنگ درخشان کارتاژ بود و ما می‌دانیم که از همان دوران کهن روابط نزدیک فرهنگی و اقتصادی میان این دو تمدن و این دو سرزمین برقرارگردید.

در دوران اسلامی، دو ملت ما و سایر ملل مسلمان، در تحت لوای تمدن عظیم و جهانی اسلام با یکدیگر نزدیکتر شدند و هر کدام میراث کهن فرهنگ خویش را در اختیار تمدنی مشترک، یعنی مدنیت اسلامی قراردادند.

در آن عصر همکاری فکری و روابط فرهنگی میان این دو سرزمین با وجود دوری مسافت به صورت امری جاری و روزمره درآمد. بسیاری از علما و فقهای تونس به ایران سفر کرده‌اند و بسیاری از طلاب ایرانی به مراکز علمی سرزمین شما، به خصوص قیروان، روی آوردند.

این پیوند معنوی را به خصوص در تجلیات عالی علم و ادب شما و ما منعکس می‌توان یافت. مثلاً ما قسمتی از بهترین صفحات تاریخ خویش را مرهون مورخ و فیلسوف بزرگ سرزمین شما، ابن خلدون، هستیم که از مفاخر عالم اسلامی است و اخیراً ترجمه اثر معروف او به صورت شایسته‌ای در تهران به چاپ رسیده‌است.

در کتابخانه‌ها و موزه‌های مختلف کشورهای ما و شما، هم‌اکنون آثار خطی و آثار هنری بسیاری از طرفین وجوددارد که نماینده این رابطه دیرینه فرهنگی است و نمونه‌هایی از آنها را در کتابخانه ملی تونس و موزه باردو و سایر موزه‌های هنرهای اسلامی شما می‌توان یافت.

مایه خوشوقتی من است که همچنان که در بسیاری از مراکز علمی کشور ما زبان و ادبیات عرب تدریس می‌شود، در دانشکده الهیات «زیتونیه» شما، از مدتها پیش مسایل مربوط به ایران تعلیم داده‌می‌شود.

همچنین خوشوقتم که در حال حاضر از طرف دانشمندان کشور شما مطالعات جالبی درباره فرهنگ و ادب پارسی انجام می‌گیرد.

مثلاً چندی پیش کتاب قطوری به دست من رسید که توسط یکی از دانشمندان جوان تونس درباره ادبیات پارسی در عصر غزنوی تألیف شده‌بود و به طوری که اطلاع یافتم، مؤلف همین کتاب بعداً کتاب جامع دیگری نیز درباره رودکی، بنیانگذار شعر پارسی، تألیف کرده‌است. همچنین کتاب دیگری از عمادالدین کاتب اصفهانی دانشمند معروف ایرانی برای من فرستاده شده‌بود که اخیراً به صورت بسیار نفیسی در تونس چاپ شده‌است.

همه این سوابق، نماینده یک ارتباط روحی و نزدیک و ریشه‌دار در میان دو ملت ما است که خوشبختانه امروز پایه نزدیکی و تفاهم وسیع‌تر و دامنه‌دارتری قرار گرفته‌است که همه زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را شامل می‌شود.

یک عامل اساسی این تفاهم، مسلماً این است که ما درباره هدفهای خویش تا حد زیادی دید مشابهی داریم. این دید متکی به یک واقعیت عصر جدید است و آن این است که در دوران کنونی تحول اجتماع بشری، بسیاری از اصولی که در گذشته بر این اجتماع حاکم بودند، تغییر کرده‌اند و مهمترین این تغییرات این است که دیگر قدرت واقعی ملتها بیش از آنکه بسته به وسعت خاک یا نیروی نظامی یا دامنه ماجراجوییهای آنان باشد، وابسته به درجه رشد فکری، فرهنگ پیشرفته، اقتصاد سالم و مترقی و عدالت اجتماعی در نزد آنها است.

اکنون پیروزی حقیقی برای هر ملت، فقط در میدان مبارزه سالم، یعنی مبارزه برای بالابردن سطح مادی و معنوی زندگی ملی حاصل می‌شود.

دشمنان اصلی جوامع، دیگر در خارج از مرزهای آنها نیستند، بلکه در داخل آن جوامع به صورت عواملی به نام فقر و جهل و بیماری و بی‌عدالتی اجتماعی عرض وجود می‌کنند و اگر ملتی بتواند از این پیکار پیروز به‌ در آید، هیچ نیرویی در جهان نخواهدتوانست صرفاً از راه زور و قدرت مادی، آن را واقعاً به زیر مهمیز درآورد.

شما حضرت رئیس‌جمهوری، اشاره بدان کردید که اصول اسلامی می‌باید اصالت خویش را به منظور اعمال نفوذ مثبت در عصر پیشرفتهای علمی و تکنیکی بازیابند. من با این نظر کاملاً موافقم و در گذشته نیز غالباً بدان اشاره کرده‌ام. برای ما تذکر این نکته مایه مباهات است که دین مقدس ما، عملی‌ترین و قابل انطباق‌ترین مذاهب با ترقیات علمی بشر و تحولات اجتماعی آن است. اگر ما تلاش اصلی خویش را ایجاد جامعه‌ای مترقی، مرکب از افرادی برخوردار از دانش و فرهنگی پیشرفته و بهره‌مند از رفاه اقتصادی و عدالت اجتماعی قرار دهیم، در واقع مقدس‌ترین اصول آیین آسمانی خویش را به مورد اجرا گذاشته‌ایم.

ما باید در این تلاش بزرگ سعی کنیم که هر فردی از افراد جوامع خویش را از حد اعلای ارزش و شخصیت انسانی برخوردارسازیم، زیرا این شخصیت معنوی عالیترین وجه امتیاز نوع بشر است که خداوند او را اشرف مخلوقات نامیده‌است. افراد یک اجتماع فقط وقتی از چنین شخصیتی برخوردار می‌توانند شد، که آن جامعه بر اساس منطق و واقع‌بینی و صرفاً با هدف اعتلای واقعی ارزشهای انسانی و اجتماعی اداره شود، نه بر اساس تعصبها و خودخواهیها و تحرک غرایز و احساسات لجام‌گسیخته‌ای که عادتاً نمی‌توانند جز برای تخریب و نفاق به کار افتند.

ما با خوشوقتی شاهد آن هستیم که شما در کشور خویش توجه به این واقعیت را اساس تجدید حیات مادی و معنوی ملت تونس قرارداده‌اید. همچنان که ایران امروز نیز صرفاً بر همین پایه اداره می‌شود. هیچ یک از دو کشور ما سیستمها و ایدئولوژیهای دیگران را به صورت کالاهای وارداتی نپذیرفته‌اند، بلکه کوشیده‌اند تا بر اساس احتیاجات خاص مادی و معنوی خویش و با الهام از سنن و روحیات ملی خود، راههایی را در پیش گیرند که به طور مطمئن‌تری آنان را به هدف غائی خویش، یعنی ایجاد جوامعی رشدکرده و مترقی و خوشبخت، راهنماباشد.

در این راه طبعاً ما بیش از هر چیز، به تفاهم و همکاری بین‌المللی و به پشتیبانی از صلح و از دستگاهی که در حال حاضر مظهر جهانی آن است، یعنی به تقویت سازمان ملل متحد احتیاج داریم و بنابراین کاملاً منطقی است که درمورد بحرانها و مسایل بین‌المللی راه خویش را به پیروی از همین اصول روشن برگزینیم و از قطعنامه‌های آن کاملاً پشتیبانی کنیم.

سیاست کشور من در مسایلی نظیر خاورمیانه عربی، ویتنام، تبعیضات نژادی، و سایر مسایلی که صلح و امنیت جهانی را تهدید می‌کند و در عین حال ارزشهای بشری و حقوق انسانی افراد را مورد تجاوز قرارمی‌دهد، صرفاً از این منطق الهام می‌گیرد و به همین جهت سیاستی کاملاً روشن و قاطع است.


حضرت رئیس‌جمهوری،


برای من مایه کمال خوشوقتی است که می‌بینم کشور دوست، برادر و هم‌کیش ما تونس، با پیروی از خط مشی خردمندانه‌ای که بر همین اساس متکی است، روزبه‌روز در خانواده بزرگ بشری احترام و شخصیت بیشتری حاصل می‌کند. بدیهی است که عامل اصلی این موفقیت، رهبری مدبرانه آن حضرت است. ما برای شما از این لحاظ احترامی عمیق احساس می‌کنیم که مزید بر آن احترامی است که با توجه به سوابق مبارزات آزادیخواهانه و وطن‌پرستانه شما، همواره در ما وجود داشته‌است.

ملاقاتهای گذشته من با شما، چه در موقعی که در ایران خوشوقتی پذیرایی از آن حضرت را داشتم و چه در دیدار چند هفته قبل هنگام شرکت در مراسم تشییع جنازه مرحوم آیزنهاور در امریکا، مرا صمیمانه مجذوب شخصیت بارز و خردمند و دوراندیش شما کرد و به عنوان یک دوست خیرخواه ملت تونس به من اطمینان بخشید که این ملت به رهبری شما روزبه‌روز به پیشرفتهای بیشتری نایل خواهدشد.

با این اطمینان مسرت‌بخش، سلامت و شادکامی شما حضرت رئیس‌جمهوری و بانو بورقیه و رفاه و ترقی روزافزون ملت شریف، برادر و هم‌کیش تونس را آرزومی‌کنم.