سخنان شاهنشاه در باریابی هیات مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ۶ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
برنامه عمرانی ششم/سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران

سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ
شاهنشاه آریامهر در باریابی هیات مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی

سخنان شاهنشاه در باریابی هیات مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ۶ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷

از زحمات یک ساله اخیر مسئولین این سازمان تقدیر می‌کنیم.
برنامه‌هایی که ذکر کردید برنامه‌هایی منطقی است، منتهی اگر به خاطر داشته باشید از بدو تأسیس این سازمان چندین بار موقعیتی پیش آمده که من گفته‌ام کارهایی که امروز انجام می‌دهید شاید فردا باید دستگاه دیگری انجام دهد. این کار به هر صورت باید بشود. فلسفه خدمات اجتماعی ما در این مملکت اگر بر اساس فلسفه خود من، یعنی انقلاب شاه و ملت و مطالبی که در کتاب «به سوی تمدن بزرگ» نوشته‌ام باشد، البته طرز فکر من را روشن می‌کند. خدمات اجتماعی که ما انجام می‌توانیم بدهیم به آن جامعه مرفه و خوشبختی است که ما می‌گوییم.
هر دستگاهی، چه دولت، چه دستگاه‌های ملی موظف باشند که یک گوشه کار را بگیرند. مثلاً وقتی می‌گوییم توجه به مادر باردار در دوره بارداری و بعد موقعی که فارغ می‌شود و توجه از مادر و طفل لااقل تا سن دو سالگی و رساندن غذای کافی به آن طفل برای اینکه مغز طفل تا دو سالگی تکمیل می‌شود، این برنامه در جامعه آینده ما باید عملی شود.
حالا این برنامه را دولت، مؤسسات خصوصی، مؤسسات خیریه یا این سازمان انجام بدهد مطلبی است که نمی‌شود حقیقتاً تصریح کرد ولی باید عملی بشود و البته بعد از آن دستگاه‌های دیگری هم هستند که مواظب هستند که این بچه کودکستان برود و مدارس لازم را هم طی کند بسته به استعدادش در یک رشته‌ای وارد بشود که از زحمات این فردِ فعال، چه پسر، چه دختر، مملکت برخوردار بشود.
بعد دوره فعالیت کامل این فرد می‌رسد. فرد ایرانی در آن جامعه بزرگ، تمدن بزرگ تا دوره بازنشستگی، چه به علت ازدیاد جمعیت مملکت، چه به علت اتوماتیک‌شدن و مکانیزه‌شدن کارها، دوره بازنشستگی در نسل‌های آینده زودتر از نسل فعلی می‌رسد. در نسل فعلی ما، پنجاه درصد جمعیت ما زیر سن ۱۵ سال است. پس تا حد احتیاج کار مملکت ایجاب می‌کند که افراد بالنسبه مسن هم هنوز به کار ادامه دهند. در بخش خصوصی که فکر نمی‌کنم اصلاً کسی فکر بازنشستگی را داشته باشد. به هر صورت کارشان نتیجه‌ای داشته باشد یا نه، ولی به آنها احتیاج هست که باقی مانده‌اند. دیدید که ما سن بازنشستگی کارگرانمان را پایین آوردیم، مثل اینکه ۵۵ سال شد. فردا ممکن است که این کار در همه رشته‌ها رعایت شود. وقتی که این افراد به سن بازنشستگی رسیدند، ما باید در مرحله تمدن بزرگ برای آنها یک نوع مشغولیاتی پیدا کنیم. این مشغولیات از چه قبیل باشد؟ مشغولیات روحی، مشغولیاتی که انسان با دست انجام بدهد و جنبه خلاقیت داشته باشد؟
به هر صورت سرگرمشان کنیم. در این چنین اجتماعی فقط موضوعات مادیات مطرح نیست، که روز غذا بخورد و شب هم شام بخورد. از صبح که بیدار می‌شود و تا شب که به خواب می‌رود تغذیه روحی او چه خواهد بود؟
اینها مطالبی است که جامعه باید البته حل بکند. فکر می‌کنم یکی از وظایف خدمت اجتماعی به مردم همین باشد.
این یک نوع خدمتی است که ما می‌توانیم به مردم بدهیم.
حالا شما مدرسه حرفه‌ای بسازید. با دولت هم مطالعه کنید که اگر بتوانید بودجه در اختیارتان قرار بدهد و الا ممکن است دولت این برنامه سازمان را تضمین بکند و با تصویب وزارت امور اقتصادی و دارایی و یا هر سازمان دیگری که باید، این تضمین را بدهد. بانک‌ها تا جایی که ممکن است به سازمان اعتبار بدهند و سازمان به دنبال تکمیل این مدارس حرفه‌ای برود.
همچنین است وضع بیمارستان رضا پهلوی در شمیران. برای اینکه این منطقه‌ای است که هیچ چیز دیگری ندارد. سراغ ندارم که چیز دیگری در آن باشد، ولو اینکه از طرف دیگر تمام درمانگاه‌هایتان را تحویل وزارت بهداری بدهید. برای آنکه آنها هم خودشان را برای بهداشت عمومی مجهز می‌کنند و این نوع معالجات به طور حتم و بعد برنامه‌های دیگری که وزارت بهداری برای پوشش درمانی سراسر مملکت دارد، انجام گیرد. ولی این دستگاه می‌تواند چند بیمارستان تخصصی داشته باشد. چرا نه؟
دستگاه‌های دیگر هم همینطور.
صحبت از کتاب کردید. این یک خدمت اجتماعی حقیقی است، به خصوص که جمعیت ما کم‌کم باسواد می‌شود. یکی از خوراک‌های معنوی اجتماعی، خواندنی‌های آن است. کتاب‌ها و مجلاتی است که می‌خواند. رسانه‌های اجتماعی است. البته دستگاه‌های بصیری هم خیلی مهم است، به همین جهت به آن بخش رسانه‌های اجتماعی که رادیو و تلویزیون باشد، اهمیت فراوان می‌دهیم.
دوختن لباس به نوبه خودش مهم است. اینها کارهایی است که به درد می‌خورد. پس فردا ممکن است تحویل یک دستگاه دیگری بدهید، ولی فعلاً باید این کار را کرد.
حالا با مؤسسات دیگر هم بنشینید و فکر کنید. درباره همکاری‌هایتان با همدیگر مشورت کنید. همین موضوع حقیقتاً نظارت بر موقع بارداری یک مادر و بعد مواظبت از طفلی که به دنیا می‌آید تا سن دو سالگی، این یک کار کوچکی نیست، حتی کار عظیمی است، جنبه شناسایی می‌خواهد، باید تمام خانواده‌هایی که در این مملکت هستند بشناسید، اداره آمار که با آنها بیشتر سر و کار دارد و خود خانواده‌ها هم آدرس شما را بدانند که بتوانند فوراً به شما مراجعه کنند که یک نوع همکاری متقابل بین خانواده‌ها و دستگاه‌هایی است که باید این وظایف را انجام بدهند.
می‌گوییم می‌خواهیم به تمدن بزرگ برسیم. یک روزه که نمی‌توانیم از یک مرحله به یک مرحله دیگر جهش کنیم، باید به تدریج به آن دوره برسیم. ما می‌خواهیم ۱۰، ۱۲ سال دیگر به آن دوره تمدن بزرگ برسیم، در این ۱۲ سال باید این کارها انجام شود.