سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی به هنگام دادن سندهای مالکیت کشاورزان کرج و پیرامون تهران کرج ۶ امرداد ۱۳۴۲
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
درگاه انقلاب شاه و مردم | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی |
سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی به هنگام دادن سندهای مالکیت کشاورزان کرج و پیرامون تهران کرج ۶ امرداد ۱۳۴۲
- فرصت دیگری پیش آمده است که برنامه اصلاحات اراضی ایران را در منطقه کرج برای زارعینی که مشمول آن میشدند اجرا کنیم و اسناد مالکیت یا به قول خودشان اسناد آزادی آنها را بدانها بسپاریم. اضافه بر اینکه همیشه این نوع مراسم باعث خوشنودی خاطر من و عموم ملت ایران میشود و مثل همیشه باید بگویم که از زحمات کارمندان اصلاحات ارضی و کسانی که در این راه زحمت کشیدند اظهار رضایت و قدردانی میشود، این فرصت موقعیتی است که چند کلمهای برای بار چندم در اطراف این مطالب اظهار بدارم.
- موقعی که برنامه اصلاحات عمیق اجتماعی ایران را در فکر خود میپروراندم ناظر آن بودم که جامعه مترقی دنیای امروز به قدری با سرعت جلو میرود و متأسفانه در چند قرن اخیر مملکت ما از قافله تمدن دنیا به قدری عقب افتاده که ما برای اینکه بدان برسیم میبایستی مردانه قیام بکنیم و در یک موقع و زمان تمام آثار عقب افتادگی روحی و اجتماعی و اقتصادی را از بین ببریم تا بطور خطرناکی عقب نباشیم و احیاناً خدای نخواسته در دنیای امروز و اجتماع امروز محکوم به نابودی و خفت و خجلت نشویم.
- این نوع فرصتها در زندگی ملل و افراد هر روز پیش نمیآید. وقتی که خداوند برای یک فردی و یک مملکتی و جامعهای فرصتی را عنایت فرماید، اگر از آن استفاده نشود این نه فقط حمق یا جبن و سستی است، بلکه خیانت است. این فرصت برای من و شما ملت ایران در یک زمان پیدا شد. خاطرم هست سال گذشته در سفر آذربایجان در یکی از اجتماعات گفته بودم که قلب من و شما ملت ایران به یک آهنگ میتپد. این هماهنگی باعث شد که من بدانم این وظیفه را دارم که قرنها عقب ماندگی را با یک تصمیم و در یک روز با همان هماهنگی که در شما احساس میکردم بکلی جبران کنم و شما را از لحاظ اجتماعی و اقتصادی همگام و همدوش مترقی ترین ممالک دنیا قرار بدهم. بیست سال تمام تجربه کردم و تجربه اندوختم پس از بیست سال دردهای اجتماعی را شناختم. نقاط ضعف را تشخیص دادم، نقاط اتکاء و قدرت را نیز تشخیص دادم. نقطه ضعف ما اصولاً در غیر آزاد بودن اکثریت ملت ایران یعنی هفتاد و پنج درصد جمعیت ایران بود که در مزارع و دهات ایران کار میکردند. اینها جنبه یک فرد و بشر آزاد را نداشتند. ممکن است که یک بخور و نمیری آخر سال پس از زحمت، پس از گذراندن تابستان سوزان در مزارع، و زمستانهای سرد در آغلهای مخروبه و غیر صحی در سر محصول به آنها میرسید که احیاناً ستر عورت بکنند و از گرسنگی نمیرند، ولی روابط ارباب و رعیتی با وجود اینکه البته مالکین بالنسبه خوبی هم وجود داشتند، چیزی نبود که در یک اجتماع متمدن و مترقی قابل قبول باشد. یک قسمت دیگر مملکت یعنی نصف جمعیت آن در قید و بند و اسارت و حقوق آنها مطابق حقوق محجورین و دیوانگان بود. امروز میبینیم در تمام ممالک منجمله ممالک مسلمان و حتی ممالک آفریقایی هیچکدام دیگر این وضع اختلاف زن و مرد وجود ندارد و همه از یک نوع حقوق سیاسی و اجتماعی برخوردار هستند. چطور میشد که در قرن بیستم یک مملکتی بتواند با جامعه مترقی دنیا پیش برود اگر اکثریت تقریباً قریب به اتفاق مردم آن در حالت بردگی یا اسارت زندگی کند؟ پس میبایستی که اساس اجتماعی این مملکت یک مرتبه عوض بشود. غیر از این بردگی و اسارت عوامل دیگری نیز جامعه ما را متأسفانه در حالت رکود و عقب افتادگی نگاه میداشت. به این جهت میبایستی که برای سایر اشکالات ما هم فکری بشود، یعنی این اکثریت مملکت در عین حال با سواد شوند تا از تمام امکانات درک و فهم مطالب امروزی برخوردار گردند.
- برای این کار فکری کردیم که امروز باعث اعجاب و تحسین دنیای متمدن و مترقی شده است، و آن ایجاد سپاه دانش است. برای کارگران شریف و زحمتکشان ایران نیز میبایستی فکری بکنیم که آنها نیز نه فقط به حقوق آزادگی سایرین برسند، بلکه زندگی مادی آنها نیز مطابق عدالت اجتماعی به پایهای برسد که در رفاه و آسایش زندگی بکنند و انگیزه کار بیشتر و تولید محصول بیشتر در آنها پیدا بشود تا هم خودشان منافع بیشتری ببرند و هم به اقتصاد مملکت از راه تولید بیشتر کمک شایانی بکنند. فساد در جامعه ما متأسفانه از دیرزمانی ریشه دوانیده بود. علت فساد همان بود که حکومت متأسفانه حکومت اقلیت بود. روی همین بردگی اکثریت مملکت و عدم شرکت آنها در زندگی و در تعیین سرنوشت خود، یک عدهای شهری به عنوان سیاستمداران یا کسانی که اهل نفوذ و زد و بند بودند کارها را بین خودشان تقسیم میکردند و هیچ کسی را در آن میان اجازه دخول نمیدادند و تمام منافع را یک طوری بین هم تقسیم میکردند. ملاحظه بکنید که در تاریخ اخیر ایران آمدند و در پنجاه و چند سال پیش گفتند که سیستم حکومتی ما مطابق عدالت نیست و ما مشروطه میخواهیم. در آن موقع مشروطه را آنها اصلاً به عنوان عدالتخانه میگفتند، میگفتند ما عدالتخانه میخواهیم. اما چه شد تمام کسانی که متعلق به رژیم سابق بودند فردا ماسکها را عوض کردند و همانها به اسم حامیان رژیم جدید و عدالتخانه وارد گود معرکه شدند و به صورت جدیدی امتیازات سابق خودشان را حفظ کردند و مثل سابق همان منافع را بین خودشان تقسیم کردند؟ این است که ما دیدیم با این طریق به اصطلاح معمولی و خواهش کردن و تقاضا کردن و ارشاد کردن و احیاناً پیشقدم اصلاحات ارضی شدن و سرمشق نشان دادن کار پیش نمیرود. بالاخره به این نتیجه رسیدیم که موقع تاریخی اخذ تصمیم با هماهنگی ملت فرا رسیده است. در نتیجه سال گذشته شش ماده انقلاب ملی خودمان را به معرض تصویب ملت ایران گذاردیم و دیدیم که چطور تمام ملت ایران در آن شرکت کرد و پنج میلیون و ششصد هزار نفر مرد بدون اینکه کوچکترین احتیاجی به تزویر یا تدلیس باشد در دادن رأی شرکت کردند و اراده ملی را در تغییر مسیر تاریخ و اجتماع ایران نشان دادند. این تصمیمی که این طور به اتفاق آراء شما گرفتید نتیجه اش چه خواهد بود؟ شما زارعینی که این جا ایستادهاید و امروز از هر جهت هم آزاد شدهاید و هم مالک، یک مقدار آن را میفهمید و این تازه اول کار است. با تشکیل شرکتهای تعاونی و ارائه طریق و تهیه وسایل لازم زندگی شما باید در آینده نزدیک حداقل پنج و بلکه ده برابر فعلی بهبود بیابد و این کار مشکلی نیست. شما کارگرهای ایران که امروز پس از تصویب لایحه سهیم شدن شما در سود ویژه کارگاهها و کارخانهها به معنی این کار تازه پی بردهاید اهمیت این کار را روز بروز بیشتر درک خواهید کرد، گو اینکه امروزه محسوس است که کارگر ایرانی چه شکل فکر میکند و تا چه حدی میبیند و حس میکند که این مملکت متعلق به او است و تا چه حدی در این اجتماع و در بین این ملت او قدر و منزلت دارد و جای خودش را باز کرده است.
- زنهای ایران امروز حس میکنند که مثل هر بشر دیگری در دنیای امروز حق حیات دارند. گو اینکه تابحال برای آنها فعالیتهای فرهنگی و کار در ادارات و غیره مجاز بود، ولی همینکه حس میکردند که با آنها مثل دیوانه و محجور رفتار میشود این یک ناراحتی روحی در آنها تولید میکرد که متأسفانه ممکن بود در تربیت اطفال آنها اثر بگذارد ... وقتی که این عقده و این حس حقارت از میان رفت فعالیت آنها که نصف جامعه را تشکیل میدهند باعث این خواهد شد که فعالیت ملی ما به همان نسبت اضافه بشود و بر تولید ملی و قدرت ملی و منابع ما به همان نسبت افزوده شود و یک مرتبه باعث جهش ملت ما به جلو از لحاظ اقتصادی و اجتماعی بشود.
- مجموع این اقدامات باعث شده که جامعه ایران یک مرتبه به یک مسافت فوقالعاده و غیر قابل قیاسی به سمت جلو جهش کرده است. این موقعیت فعلی ما باید روز بروز تحکیم بشود. درست است که شش ماده انقلابی ملی ما را هیچ نیرویی نمیتواند به هم بزند، و به این جهت امروز تمام کسانی که مخالف این جریان هستند دیگر به این اسم اظهار مخالفت نمیکنند و جرأت ندارند که بگویند، چونکه در ششم بهمن گذشته شما نشان دادهاید که اراده ملت چیست. اینها دیگر جرأت ندارند که بگویند ما با این مواد مخالفیم گو اینکه در باطن و در ته قلبشان تمام مخالفتشان همین است، ولی به زبان دیگری تمام زهری که در قلبشان هست به یک شکل دیگری میخواهند بریزند.
- راهش چیست؟ راه ما راهی است که مطابق احکام خداوند است، برای اینکه مطابق عدالت خداوندی است. عدالت اجتماعی مورد پسند خدا و رسول خدا است. ما راه او را میرویم، پس راه ما راه صحیح است. اما همانهایی که در پنجاه و خردهای سال پیش ماسک استبدادشان را عوض کردند و به اسم مشروطه دو مرتبه خودشان را به این ملت تحمیل کردند، باز هم در صدد فرصت هستند. این فرصت را مسلماً شما ملت ایران دیگر به این عناصر نخواهید داد، زیرا ما تصمیم گرفتهایم که چون مملکت ما از تمام مواهب برخوردار است و امنیت و ثبات و اقدامات اساسی ما از هر جهت پیشرفت کرده و درک مسئولیت ملی ما با آزاد شدن اکثریت قریب به اتفاق مردم تأمین شده است، به حکومت حقیقی مشروطه پارلمانی ادامه بدهیم. به این جهت تصمیم ما این است که تا آخر تابستان انتخابات مجلسین در مملکت شروع و خاتمه پیدا کند و میدانم که شما ملت ایران یعنی تمام کسانی که در تصویب ملی ششم بهمن شرکت کردید با همان روحیه، با همان عزم و اراده، یکپارچه و با اتحاد، به پای صندوقها خواهید رفت و کسانی را به نمایندگی خود به مجلسین میفرستید که بدانید اینها از ته قلب بدون ظاهرسازی و با ایمان کامل، دنبال لوایح ششگانه انقلاب ملی را خواهند گرفت و این کار بزرگ را تا موقعی که مورد اعتماد شما هستند دنبال خواهند کرد، و شما بطور قطع ثابت خواهید کرد که دیگر در جامعه ایرانی تغییر شکل و تغییر ماسک ممکن نیست و راه فقط برای کسانی باز است که از روی ایمان و عقیده به ملت و به اصول انقلابی ملی ما خدمت کنند. حس میکنم که هیچوقت و در هیچ زمانی در تاریخ ایران چنین اتحادی بین ملت وجود نداشته است، برای اینکه این اتحاد بر اساس طبیعی قرار دارد، یعنی بر اساس منافع ملی ما و منافع فردی ایران. منافع ملی این است که اتحاد شما باعث پیشرفت این برنامههایی است که شما را در پیشروترین ممالک مترقی و راقی دنیا قرار میدهد. پس به عنوان یک نفر ایرانی تمام افتخاراتی را که یک فردی بخواهد و داشته باشد دارا هستید و خواهید بود و اتحاد دیگر شما یعنی اکثریت قریب به اتفاق شما بر اساس منافع فردی و اجتماعی شما هم هست که می دانید این اصول ششگانه یا لوایح ششگانه برای تأمین حداکثر ممکنه زندگی اجتماعی مادی و اقتصادی شماست. پس چطور ممکن است اتحادی از این قویتر در بین یک ملتی پیدا بشود که اساس آن بر منافع ملی و اجتماعی و اقتصادی قرار داده باشد؟ این است که با کمال اطمینان اعلام میکنم که مرحله اول اصلاحات ارضی تا اوایل مهر امسال تمام خواهد شد و مرحله دوم آن بلافاصله شروع میشود. امروز در گزارش دیدید که یکی از افراد خانواده سلطنت در این راه پیشقدم شد، و اگر سایرین پیشقدم بشوند و دنبالش بروند چه بهتر واِلا البته قانون تکلیف را روشن کرده است.
- اجرای لایحه سهیم شدن کارگران در سود کارگاهها با سرعت هر چه بیشتر ادامه دارد و عنقریب در تمام کارگاهها و کارخانهها که مشمول این لایحه هستند به بهترین وجهی عمل خواهد شد و خوشوقتم که این بهبودی زندگانی کارگران نجیب و شریف ایران در عین حال باعث استحکام وضع اقتصادی و اضافه تولیدات مملکتی خواهد شد که مـآلاً ثروت ملی ما به طریق غیر قابل مقایسهای اضافه خواهد گشت. مبارزه با بیسوادی با شدت بیشتری دنبال خواهد ش. تمام گزارشاتی که به من میرسد حاکی است که این جوانهای ایران امروز در لباس سپاه دانش در اقصی نقاط ایران، در دهات دورافتاده و در بعضی جاها با وسایل اولیه زندگی با دل و جان و قلبی مملو از مهر و محبت نسبت به هموطنان خود مشغول مبارزه با دیو جهل و بیسوادی هستند و روز بروز این برنامه با قوت بیشتری پیشرفت خواهد کرد. سایر لوایح اصلاحی مواد ششگانه نیز با کمال سرعت پیشرفت خواهد کرد و اضافه بر تمام اینها امیدوارم که بالاخره لایحه استخدام کشوری پس از مطالعات کافی که در آن شده است تکلیف کارمندان زحمتکش دولت ایران را نیز روشن بکند و آنها نیز با همین روح اصلاحی ملی که در ما پیدا شده است به خدمات وجدانی و اداری خود ادامه دهند. برای رفاهیت بیشتر زندگی مردم برنامههای وسیع دیگری هست. منجمله تجدید ساختمان بناهای مخروبه مسکونی این مملکت و بناهای جدیدی که برای رفاه حال عموم مردم لازم است و یک قسمت از آن شروع شده است، و امیدوارم سال به سال این کار به مقدار بیشتر و وسعت بیشتری ادامه پیدا کند.
- اگر بخواهیم تمام مطالب را ذکر بکنیم صحبت به درازا خواهد کشید و مجال این کار نخواهد بود. بطور خلاصه میگویم که با این اتحاد عجیبی که در ملت ایران میبینم آتیه شما تأمین است و این آتیه نمیتواند از درخشان ترین آتیهها کمتر باشد و ملت ایران همدوش ملل مترقی دنیا به پیشرفت خود ادامه خواهد داد. ما ضمناً نسبت به آتیه داریم بیش از پیش اطمینان پیدا میکنیم، زیرا ممالک بزرگ صاحب قدرتهای اتمی بالاخره موافقت کردهاند که آزمایشهای اتمی را متوقف بکنند و امیدوارم این باعث تفاهم بیشتری بشود و بالاخره دنیا روزی بدان مرحله برسد که از خطر جنگ بکلی مصون بماند و با خاطری آسوده به کار خلاقه آبادی و ترقی بپردازد.
پانویس