سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هیات امنای دانشگاه صنعتی آریامهر ۱۱ آبان ۱۳۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
دانشگاه صنعتی آریامهر درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

برنامه عمرانی سوم/سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵
هیات امنای دانشگاه صنعتی آریامهر در پیشگاه شاهنشاه از چپ: هویدا، شریف‌امامی، دکتر اقبال، عالیخانی، پهلبد، هدایتی

سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هیات امنای دانشگاه صنعتی آریامهر ۱۱ آبان ۱۳۴۴


احتیاج نیست که اهمیتی را که به تأسیس این دانشگاه می‌گذاریم برای شما توضیح بدهم، چون خودتان می‌دانید که تا چه حدی صنعتی شدن مملکت مورد علاقه و نظر من و تمام ایرانیان است و در عین حال تا چه اندازه مملکت ما استعداد صنعتی شدن دارد. برای صنعتی شدن وجود چند چیز لازم است که مهمترین آن‌ها به عقیده من استعداد انسانی و بعد امکانات مادی است. ما به خواست خداوند هر دو را داریم: از لحاظ استعداد انسانی، مملکتی که قبل از سلطنت پدر من خیلی متأسفم بگویم که از لحاظ صنعتی قادر به ساختن تقریباً هیچ چیز نبود، امروز با توجه به نمایشگاهی که هم اکنون دایر است می‌بینید قادر به ساختن چه چیزهاست، و اگر وقفه جنگ شهریور ۱۳۲۰ نبود و صدمه‌ای که جنگ و اشغال خاک ما بوسیله قوای اجنبی به ما زد و عکس‌العمل‌هایی که بعد از جنگ از همان اشغال خارجی در این مملکت پیدا شد، یعنی دو دستگی‌ها، سه دسته‌گی‌ها و ده دسته‌گی‌هایی که در این مملکت ایجاد شد و عامل خیلی از آن‌ها به تحریک خارجی بود، ما را عقب نمی‌انداخت و بعد در دوره ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ و بعد باز در دوران ۱۳۴۰ تا اواسط ۱۳۴۱ آن صدمات فوق‌العاده به ما نمی‌خورد، چه پیشرفت‌های بیشتری حاصل شده بود. می‌بینید که با وجود این استعداد ایرانی باید چه اندازه‌ای باشد تا نتیجه‌ای بدهد که در این دانشگاه دیدیم و می‌خواهم بگویم این تازه اول کار است. ما برای صنعتی شدن باید چندین نوع پیش بینی بکنیم: از آن کارگر ساده‌ای که پای ماشین باید بایستد تا بالاترین مهندس طراحی که باید نقشه بدهد یا افراد عالمی که در لابراتوارها دایم باید مشغول تجسس باشند باید همه در اختیار ما قرار بگیرند. پس باید از ساده ترین مدارس حرفه‌ای و فنی و اختصاصی شروع بکنیم تا عالی ترین دانشگاه فنی تکنولوژیک و صنعتی که ممکن است در دنیا موجود باشد.


طرحی که برای این دانشگاه می‌ریزیم بر پایه همان بالاترین سطح علمی و فنی انشاءالله خواهد بود. صنایعی که در آینده ما باید نسبت بدان‌ها بیندیشیم در درجه اول صنایع آهن و فولاد است. امیدواریم ذوب آهن ایران تا چند سال دیگر راه بیفتد. رشته خیلی مفصلی است که در آن افراد لازم باید تربیت بشوند. صنعتی که از بس وسیع است برای آن تقریباً هیچ نوع افقی پیش بینی نمی‌شود کرد، صنایع پتروشیمی است که ما باید در آن افراد لازم را تربیت بکنیم. صنعت نفت است که آن هم برای ایران یک صنعت غیر محدودی است. از بس که خداوند این ثروت طبیعی را به مقدار زیاد به ما ارزانی داشته است تا سال‌های سال می‌تواند یکی از فعالیت‌های مسلم و ثمربخش و خوب این مملکت بماند. الآن خیلی از کارهای این صنعت را ما خودمان انجام می‌دهیم. شاید برای اولین دفعه در تاریخ صنعتی ما یک نفر ایرانی به ریاست پالایشگاه نفت ایران انتخاب شد. شرکت ملی نفت ایران الآن قادر به انجام خیلی کارها بخودی خود می‌باشد. در قراردادهای موجود نفت در تمام هیئت‌های مدیره با آن اندازه که سهم ما هست ایرانی‌ها مشاغل را اشغال کرده‌اند و مطمئن هستم که با شایستگی کار خودشان را انجام می‌دهند، ولی احتیاجات این مملکت به این متخصصین در آتیه به مراتب زیادتر خواهد بود و این افراد باید تهیه بشوند. درست است که یک عده‌ای در خارج تحصیل می‌کنند، ولی هم تعداد آن‌ها کافی نیست و هم ما می‌خواهیم بگوییم که چرا برای این قبیل تحصیلات وقتی که می‌شود وسیله اش را در داخل خود مملکت فراهم کرد، ایرانی به خارج برود؟
در رشته برق، باید در نظر داشته باشیم این مملکت امکانات تولید برقش خوشبختانه بی‌اندازه زیاد است، و در آینده بوسیله ساختمان سدهای مرتفع و تولید برق از طریق آب بوسیله استفاده از نیروی گاز برای تولید الکتریسیته از نفت و مازوت و وسایل دیگر مملکت ما حقیقتاً می‌تواند جزو ممالک پیشرفته دنیا از لحاظ تولید برق به نسبت سرانه جمعیت مملکت بشود.
خود رشته برق رشته‌های خیلی گوناگون مختلفی دارد که از حدود صحبت امروز خارج است. مثلاً موضوع الکترونیک که می‌بینیم روز بروز بیشتر در زندگی جامعه دارای اثر می‌باشد و حقیقتاً کمک بسیاری به پیشرفت تمدن و کار مردم کرده است. همین ماشین‌هایی که الآن در ایران هم متداول شده ببینید در زندگی اقتصادی و فنی و صنعتی تا چه حدی مؤثر بوده است.
امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که بوسیله اقمار مصنوعی شما می‌توانید در هر نقطه برنامه‌های تلویزیونی هر نقطه دیگر دنیا را تماشا بکنید. این در اثر پیشرفت همین علوم است. این‌ها رشته‌هایی است که از لحاظ صنعتی شدن مملکت، کمال اهمیت را دارد که اضافه بر تأسیسات و امکانات موجود کشور، ما این دانشگاه و فعالیت آن را منحصراً بدین کار اختصاص بدهیم. باید خودمان را آماده دنیایی بکنیم که الآن باصطلاح تا حد زیادی بر آسمان‌ها چیره شده است و تا آخر این قرن ممکن است بقدری از لحاظ علمی دنیا پیشرفت بکند که الآن حتی تصورش برای ما مشکل باشد. وارد جزییات فنی نمی‌خواهم بشوم، ولی باید بطور کلی تذکر دهم که ما از لحاظ علمی و اطلاعاتی و فنی و احیاناً بگویم تجسسی باید همپایه ترقی و پیشرفت تمدن امروز دنیا باشیم.
چهل سال یا چهل و پنج سال پیش کسی تصور نمی‌کرد که زراعت غیر از آن وضعیت سابق امکان پذیر باشد که رعیت با یک بدن نحیف و لاغر پشت یک گاو از خودش لاغرتر بنشیند و با یک خیش چوبی کار کند. امروز ما می‌بینیم زارع آزاد ایرانی پشت تراکتور نشسته و برای خودش کار می‌کند یا احیاناً اگر کار کشاورزی بکند به عنوان یک کارگر کشاورزی است نه یک آدم استثمار شده. این فرق در تمام شئون زندگی ما به همین نسبت تقریباً پیدا شده است و همین تغییر باید در تأسیسات علمی ما نیز پیدا بشود.
تکرار می‌کنم که ما از لحاظ متد آموزش و حتی کتب درسی خیلی عقب هستیم. اینطور که می‌شنوم در دنیای جدید امروز یک کتاب درسی اگر سه سال یا پنج سال از عمرش بگذرد دیگر به درد نمی‌خورد. در ممالک مترقی هر چهار پنج سالی یکمرتبه تمام این‌ها را دور می‌ریزند، برای اینکه علم و صنعت بقدری در این مدت تغییر می‌کند که دیگر حتی یک کتاب پنج سال پیش به درد نمی‌خورد. حالا شاید نشود گفت در هر رشته‌ای، ولی مسلماً در خیلی از رشته‌ها همین طور است. ما تمام کارهای خودمان را باید با همین پیشرفت‌های دنیا منطبق بکنیم که از مهمترین کارها همینطور که گفتم موضوع آموزش است، از ابتدایی‌ترین طرق آموزش یعنی از کلاس‌های مدارس ابتدایی تا عالی‌ترین مدارج تحصیلات دانشگاهی. این است که هیچوقت نباید خودمان را بدین طرز فکر عادت بدهیم که خوب اینطور بوده، پدرمان همین کار را کرده، ما هم این کار را می‌کنیم، بچه‌های ما هم همین کار را خواهند کرد.
امروز دنیا طوری در حال تحول است که هر آنی خود انسان هم باید خودش را با این تحولات تطبیق بدهد، چه برسد به اینکه بچه اش را با آن‌ها تطبیق بدهد. خود انسان در مدت حیاتش شاید می‌باید پنج دفعه ده دفعه تحولی پیدا بکند تا اینکه با جامعه پیش برود. به تمام این جهات فکر کردیم که ایجاد یک چنین دانشگاه ملی لازم باشد، همانطور که فکر کردیم اضافه بر دانشگاه تهران که آن هم مؤسسه بسیار خوبی است و دانشگاه‌های دیگری که در ایران موجود بود، دانشگاه دیگری در شیراز درست بکنیم که آن هم به اسم دانشگاه پهلوی است و جنبه ملی نیز دارد. حالا هم یک دانشگاهی بر همان اساس ولی دانشگاهی که اختصاص به همین رشته‌هایی داشته باشد که الآن ذکر کردیم تأسیس می‌شود، و انشاءالله احتیاجات مملکت را از لحاظ کسانی که بعداً در واقع سرنوشت صنعت و اقتصاد و زندگی مترقی این مملکت در دست آن‌ها خواهد بود تأمین بکنیم. مطمئن هستم که هیئت امناء، به وظایف خودشان اقدام خواهند کرد و با کمال دلسوزی مراقب کار خواهند بود و انشاءالله تا چند سال دیگر بناهای لازمی را که برای یک چنین دانشگاهی هست ساخته می‌شود و برنامه تکمیل شده ساختمانی آن را هم انشاءالله به چشم خود خواهیم دید.