سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر درآیین جشن درختکاری در پارک ساعی ۱ آذر ۱۳۴۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه انقلاب شاه و مردم درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

جشن درختکاری ۱۵ اسفند ماه


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر درآیین جشن درختکاری در پارک ساعی ۱ آذر ۱۳۴۲


طبق تاریخی که ما داریم در مملکت ایران در گذشته شانزده میلیون هکتار جنگل موجود بوده است. اشاره می‌کنم به سفرنامه ناصرخسرو، موقعی که به خوزستان سفر می‌کرده و توضیح داده است که چطور در تمام مدت سفر همیشه در زیر سایه درختان، سوار بر اسب عبور می‌کرده است و تشبیهی هم کرده است که این‌جا ذکر آن مورد ندارد.


امروز مساحت جنگل‌های ایران از پنج میلیون هکتار کمتر است. علت این امر چه بوده است؟ بی خبری ما از فواید قطعی و حتمی وجود درخت. هر کسی که عبور کرده یا برای احتیاج یا برای حتی تفنن، یک درختی را در سر راه خودش یا زخمی کرده یا کنده و به یک وسیله‌ای از بین برده است. یکی از ثروت‌های بزرگ طبیعی که امروز در دنیا به آن اهمیت می‌گذارند، همین ثروت جنگل است. به این موضوع من از مدت‌ها پیش متوجه شدم و خیلی در اطرافش فکر کردم و با متخصصین امر در این باره صحبت کردم. یکی از اولین کسانی که راجع به این موضوعات با او صحبت کرده بودم، همین مرحوم ساعی بود. برای ذکر اهمیت این موضوع واقعه‌ای را که مربوط به چند سال پیش است برایتان حکایت می‌کنم، و آن این است که وقتی که کنفرانس تهران در زمان جنگ تشکیل بود، در ملاقاتی که با مرحوم روزولت رئیس جمهور فقید آمریکا داشتم وی موقعی که راجع به امور همین جنگلبانی و درختکاری با من صحبت می‌کرد با لحنی که هیچ جنبه شوخی نداشت و حتی گمان می‌کنم خیلی هم جدی بود گفت: روزی که من از این شغل خودم یعنی ریاست جمهوری کنار روم، حاضرم شما مرا استخدام بکنید و بیام به مملکت ایران برای سعی در جنگلی کردن دومرتبه مملکت شما. بعد از آن این مسئله را من با همان علاقه‌ای که به این موضوع داشتم دنبال کردم تا اینکه پنج سال پیش به وزیر کشاورزی وقت گفتم که طرح دامنه دار همه جانبه‌ای را اول برای حفظ جنگل‌های موجود، و بعد برای اینکه در هر نقطه مملکت که قابلیت جنگی شدن را داشته باشد بدینکار اقدام شود تهیه کنند و ضمناً اساس ملی کردن جنگل‌ها را در نظر داشته باشند.


این کار هم مثل بعضی کارهای دیگر ما به تأخیر افتاد، و امیدوارم که امروز ما بتوانیم دومرتبه این کار را بکنیم. منظور ما از این قبیل اقدامات یعنی اصلاحات ارضی یا ملی کردن جنگل‌ها این نیست که یک عده‌ای را از مالی محروم بکنیم. اولاً همانطوری که همه می‌دانید در وجود آمدن ابتدایی جنگل‌ها هیچکس دخالتی نداشت غیر از خداوند و طبیعت، و چون این ثروتی است که اثر آب و هوایی دارد بنابراین تخصیص به عموم، به مردم، به مملکت پیدا می‌کند.


منظور ما همانطوری که گفتم گرفتن مالی از کسی نیست. البته باید به او عوض آن را داد. منظور ما این نیست که جنگل را تصاحب بکنیم و بنشینیم بدان نگاه بکنیم. وقتی که این کار را کردیم باید از این ثروت خداداد بهره‌برداری هم بکنیم. اگر ما بهره برداری صحیح از جنگل‌های موجود ایران بکنیم درآمد بسیار سرشاری می‌توانیم به دست بیاوریم، ولی برای این کار سازمان بسیار وسیع و دقیق و مجهزی لازم است. حتی در حساب‌های اولیه‌ای که ما کرده بودیم برای جنگلبانی ایران لااقل بیست و پنج الی سی هزار جنگلبان لازم است. راه‌های فرعی و اساسی باید در داخل جنگل‌ها و کوه‌ها ساخته بشود. کارخانجات لازم باید ایجاد بشود و روی اصول دقیق فنی از این کار بهره‌برداری شود.


در سازمان‌های جنگلبانی که ما فعلاً داریم با تمام زحمتی که می‌کشند و گو اینکه در داخل این سازمان در سابق بعضی جریانات بسیار تأسف آوری وجود داشت که سعی شد برطرف بشود معهذا این‌ها قادر به کار با وضعیت فعلی نیستند، احتیاج به تقویت دارند، احتیاج به وجوه بی‌اندازه بیشتری دارند تا اینکه بتوانند کار خود را مطابق متد و اصول امروزه دنیا انجام بدهند. البته باز یک عده‌ای خواهند بود که وقتی این حرف‌ها را بشنوند فردا بگویند در این مملکت هیچکس به آینده خودش امیدوار نیست، زیرا هر چه را هست می‌خواهند تصاحب بکنند. یکی خواهد گفت که خانه‌های مردم را می‌خواهند بگیرند، یکی خواهد گفت مستغلات را می‌خواهند بگیرند، و از این صحبت‌های بچگانه خواهند کرد، در صورتی که اساس درست عکس این است. ما در عین آنکه هر اقدامی را که جنبه عمومی و ملی دارد باید انجام بدهیم می‌خواهیم وضعی باشد که هر فردی در حدود قانون و تساوی با سایرین بتواند از کوشش خودش حداکثر بهره‌برداری را بکند، بهترین زندگی را بکند، و در عین حال عدالت اجتماعی با وصول صحیح مالیات‌ها برقرار بشود. منظور ما فقیر کردن مردم نیست، بلکه بعکس این است که اکثریت مردم از یک حداقل زندگی برخوردار باشند. البته اضافه بر آن حداقل، هر چه بیشتر بتوانند درآمد داشته باشند و حتی همه افراد این مملکت چندین دفعه میلیونر باشند، این کمال آرزو و مطلوب ما است.


بنابراین، یک نهضت عظیم فکری لازم است. طرز فکر مردم باید عوض بشود. باید مردم با تمدن امروز دنیا آشنا بشوند و بدانند که ترقی در ممالک دنیا و در این محیط اجتماعی امروز دنیا به چه طریقی میسر است، و از راه کوشش و فعالیت روز بروز زندگی بهتری برای خودشان فراهم کنند و همین در بالا بردن زندگی سایرین مؤثر خواهد شد. پس در اهمیت این روز و اهمیت درختکاری هر چه بگوییم کم گفته‌ایم. امیدوارم که هر کسی که بتواند درختی بکارد و از خودش یادگار بزرگی بگذارد تا به آبادی مملکت خویش خدمتی بکند.