سازمان تروریستی مجاهدین خلق
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی | نهضت آزادی ایران
سازمانهای تروریستی برای براندازی حکومت مشروطه پارلمانی در ایران |
جبهه ملی |
سازمان مجاهدین خلق یک گروه تروریستی سیاسی - نظامی بود که در سال ۱۳۴۴ برای براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی در ایران بنیاد شد. این سازمان راه مبارزه مسلحانه را برگزید و جریانهای چپ و مارکسیست امریکای لاتین، روش "جنگ چریکی شهری" را سرمشق خود قرارداد. سازمان مجاهدین برآمده از نهضت آزادی میباشد. بیش از ۶۰٪ از هموندان مجاهدین خلق از هموندان یا هواداران نهضت آزادی و انجمنهای اسلامی وابسته به نهضت آزادی بودند.
در سال ۱۳۴۴ سالی که هیولای ترور و واپسگرایی بر کشور ایران سایه افکند. محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین رودسری از هموندان نهضت آزادی پایههای این سازمان تروریستی بنیادنهادند. اصغر بدیعزادگان از سال ۱۳۴۵ وارد رهبری سازمان شد و تا سال ۱۳۴۷ در کنار حسن افتخار جهرمی رهبری چهار تایی را تشکیل دادند و آغاز به تور انداختن جوانان کردند.
محمد حنیف نژاد فرزند حمدالله زاده سال ۱۳۱۸ در خانواده تهیدستی در تبریز زاده شد. وی در سال ۱۳۳۸ وارد دانشگاه تهران شد و مهندسی ماشینآلات کشاورزی از دانشکده کشاورزی کرج را در سال ۱۳۴۲ به پایان رسانید. وی در روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲ با حجتالاسلام خمینی و همبندان جبهه ملی دوم آشنا شد و سپس با طالقانی، مرتضی مطهری، سیدابوالفضل زنجانی، سید محمد بهشتی، علی گلزاده غفوری، علامه محمد تقی جعفری و تنی دیگر از روحانیون و همچنین با مهدی بازرگان، یدالله سحابی، مهندس عزتالله سحابی، عباس شیبانی و احمد بابایی که با جبهه ملی دوم همکاری میکردند و نهضت آزادی ایران را بنیان نهادند آشنایی پیدا کرد. اندیشههای حنیف نژاد زیر تاثیر مهدی بازرگان و طالقانی بود. وی در سازمان عمران قزوین نزدیک به یک سال کار کرد و پس از آن برای همیشه کار خود را رها کرد و همه زندگی خود را بر روی توطئه و مبارزه و براندازی حکومت مشروطه پارلمانی ایران گذاشت.[۱]
سعید محسن در یک خانواده مذهبی در زنجان زاده شد. در سال ۱۳۴۲ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. وی در کارخانه ارج، کارخانه پروفیل سپنتا و سرانجام در وزارت کشور به کار پرداخت. عبدالرضا رودسری نیک بین رودسری در سال ۱۳۲۱ در مشهد زاده شد. پس از دریافت دیپلم دبیرستان در دانشگاه تهران در رشته ریاضی نامنویسی کرد و در انجمن اسلامی به فعالیت پرداخت. وی پس از دو سال دانشگاه را رها کرد و به دنبال کارهای تروریستی رفت. این سه تن برنامههای آموزش ایدئولوژیک را بر پایه قرآن و نهج البلاغه، کتابهای مهدی بازرگان، طالقانی، یداله سحابی، مطهری ریختند و دست نوشتههایی نیز با درونمایه فلسفه مائو و کتابهایی چون تاریخ مختصر حزب کمونیست شوروری، جنگ نیشکر در کوبا و ....نیز آماده ساخته بودند.
سازمان مجاهدین خلق ایران بر پایه دین اسلام و قوانین آن بنیانگزاده شد. از سال ۱۳۴۹ تا سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی [۱۳۵۷ تازی خورشیدی] بیش از سی تن از مجاهدین برای آموزش جنگهای تروریستی به اردوگاههای نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین فرستاده شدند.
در فروردین ماه ۱۳۵۰ چهار نفر از مجاهدین آموزش دیده در پایگاههای چریکی فلسطینی، مسلح به ایران بازگشتند که دو تن از آنان در فرودگاه بیروت دستگیر شدند.
- ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۱ مجاهدین خودروی ژنرال نیروی هوایی امریکا به نام ژنرال هرولد پرایس[۲] بمبی منفجر کردند که هر دو پای وی در این انفجار بریده شد. بانوی ایرانی که با فرزندنش نیز پیاده میرفتند کشته شدند. این کشتار به وسیله کاظم ذوالانوار برنامه ریزی شده بود. کاظم ذوالانوار هموند کمیته مرکزی مجاهدین بود که از سوی رضا رضایی بنیاد شده بود.
- ترور جلیل ایلکا مامور پلیس از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق در میدان شاه ۳ خرداد ماه ۱۳۵۱ [۳]
در روز ۴ خرداد ماه ۱۳۵۱ محمد حنیف نژاد، عبدالرسول مشکین فام، اصغر بدیع زادگان، محمد عسگریزاده و سعید محسن به اتهام کشتار و بانک زنی و خیانت به ملت و کشور ایران به دار آویخته شدند. ده تن دیگر از تروریستهای سازمان مجاهدین خلق در این روز از سوی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بخشیده شدند و حکم اعدام آنان به زندانهای ابد، زندان موقت از ۳ تا ۱۵ سال و زندان تادیبی از ۷ ماه تا ۲ سال محکوم شدند.
- ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۲ مستشار ارتش امریکا سرهنگ لوییس ال هاوکینز [۴] با گلولهای که دو مجاهد علیرضا سپاسی آشتیانی و وحید افراخته به سر او شلیک کردند کشته شد.[۵]
سال ۱۳۵۴
- ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ مجاهدین راه را بر خودروی دو مستشار نیروی هوایی امریکا به نامهای سرهنگ شفر [۶] و سرهنگ ترنر [۷] بستند و آنها را گلولهباران کردند. تروریستهایی که در این کار دست داشتند: وحید افراخته: سرکرده ترور؛ سیدمحسن خاموشی: راننده وانت و قاتل که سوی راست خودرو سرهنگ شفر و سرهنگ ترنر را به گلوله بست؛ محمدطاهر رحیمی: قاتل که از سوی چپ خودرو سرهنگ شفر و سرهنگ ترنر را به گلوله بست؛ محسن بطحایی: بندآورنده خیابان تا با راهبندان کشتن انجام شود؛ منیژه اشرفزاده کرمانی: علامت دهنده عملیات و کارگردان و نگهبان ترور.[۸]
- ۱۲ تیر ماه ۱۳۵۴ تروریستهای سازمان مجاهدین حسن حُسنان کارمند ایرانی سفارت امریکا را کشتند.[۹]
- ساختمان انجمن ایران و آمریکا و کنسولگری بریتانیا در شهر مشهد به وسیله مجاهدین خلق منفجر شد.
- کارخانه جنرال الکتریک ایران در سال ۱۹۷۶ به وسیله مجاهدین منفجر شد
سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی
۳۱ فروردین ماه ۲۵۳۵ زد و خورد مسلحانه دو تروریست سازمان مجاهدین دو مارکسیستهای اسلامی با مأموران در خیابان امیریه. در این تیراندازی یک زن و دو مرد مجاهد تروریست کشته شدند.[۱۰] دو تن از خرابکاران، جمال شریفزاده شیرازی و مهدی موسوی قمی بودند. در جریان یک زد و خورد مسلحانه میان مأمورین انتظامی و عناصر سازمان تروریستی مجاهدین، سه آدمکش مجاهد کشته شدند، یک زن رهگذر شوربختانه جان باخت و رهگذر دیگری زخمی شد. این زد و خورد پس از نیمروز سه شنبه ۳۱ فروردین ماه، در خیابان امیریه تهران رخ داد. مقامات مسئول گفتند که جمال شریفزاده شیرازی یکی از آدمکشان مجاهد مارکسیست اسلامی از مدتها پیش به سبب عملیات خرابکارانه و تروریستی زیر پیگرد بود. روز ۳۱ فروردین به مأمورین مسئول آگاهی رسید که شریف زاده شیرازی در ساعت ۵ پس از نیمروز با دو تن از همدستانش قرار دارد. با رسیدن این خبر مأمورین منطقه را زیر دید شدید قرار دادند و در ساعت مقرر پس از آنکه جمال شریفزاده با دو نفر از جمله یک نفر زن تماس گرفت، مأمورین به دستگیری آنان برآمدند. آدمکشان مجاهد با دیدن مأمورین بی درنگ با سلاح کمری و نارنجک به سوی آنها یورش بردند و در تیراندازی های آدمکشان مجاهد یک بانوی رهگذر آماج گلوله قرار گرفت.
- ۶ شهریور ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی سه تن از کارکنان شرکت امریکایی راکلول اینترنشنال[۱۱] به نامهای دونالد جی. اسمیت [۱۲]، رابرت آر. کرانگراد[۱۳] و ویلیام سی. کاترل [۱۴] از سوی هفت تن از مجاهدین خلق در تهران نو ترور شدند. [۱۵]
۱۵ مهر ماه ۲۵۳۵ به آگاهی رسید که مأمورین انتظامی و امنیتی با بررسی مدارک به دست آمده از مخفیگاههای تروریستهای معدوم و همچنین پیگیری تحقیقات از عناصر دستگیر شده وابسته به سازمان تروریستی مجاهدین در روز ۷ مهر ماه، هفته گذشته نیز توانستند به شناسایی ۳ نفر تروریست دیگر شده و هنگامی که مامورین در خیابانهای شاهپور، ابوریحان و سیروس در صدد دستگیری آنان بر میآیند با مقاومت مسلحانه تروریستها مواجه و ضمن تیراندازی متقابل مأمورین، هر ۳ نفر معدوم میگردند. ۳ نفر تروریست معدوم نرجس عضدانلوقاجار، پرویز داودی و تورج حیدری بیگوند نام داشته و از آنان و خانههایی که زندگی میکردند ۴ قبضه اسلحه کمری، ۴ عدد نارنجک جنگی، چندین برگه شناسایی جعلی و چند سند قابل بررسی به دست آمده است. سرپرستان دست اندرکار افزودند که یکی از اعضای گروههای تروریست نیز در هفته گذشته با اسلحه و مهماتی که داشت خود را معرفی و با دادن اطلاعات خود و سپردن تعهد آزاد گردید. این فرد درباره انگیزه خود را از تسلیم به مقامات مسئول گفت که پس از زمانی در گروه تروریست مجاهدین وی گمارده میشود به شهرستانها سفر کند و درباره چگونگی کار و زندگی کارگران آن شهرستان بررسیهایی نماید و دستاورد آن را به گروه گزارش دهد. فرد نامبرده نیز به شهرهایی سفر میکند و زمانی که هوده بررسی خود را که بازگوینده زندگی و کار خشنودکننده کارگران بود به سردسته گروه مجاهد خود گزارش مینماید، به سختی نکوهش میشود، آنگاه نامبرده در مییابد که مجاهدین هدفی جز ویران ساختن ایران و ترور ندارند، بدین روی بر آن شده است که به پلیس خود را معرفی کند وتسلیم شود.
۲۴ مهر ماه ۲۵۳۵ به آگاهی رسید که در هفته گذشته دو نفر از عناصر تروریست عضو گروه مارکسیستهای اسلامی در تهران به سبب زد و خورد مسلحانه در برابر مأمورین به هلاکت رسیدند. مجتبی آلادپوش یکی از این دو نفر بود که در سال ۲۵۳۲ به سبب هموندی در گروه تروریستی مارکسیستهای اسلامی برای ۱۸ ماه زندانی شده و پس از آزادی از زندان بار دیگر به بقایای گروه تروریستی مجاهدین پیوست و پنهانی با برادر و خواهرش فعالیت میکرد. مأموران امنیتی و انتظامی که از مدتها پیش در پی او بودند، سرانجام در تاریخ ۱۷/۷/۳۵ در خیابان خیام در صدد دستگیری او برآمدند. تروریست مجتبی آلادپوش با نارنجک به سوی مأمورین حمله کرد و در تیراندازی به پلیس کشته شد. برادر دیگر این تروریست به نام حسن آلادپوش نیز که از قاتلین سه تن آمریکایی در خیابان وثوق و نیز خواهرش سرور آلادپوش که از هموندان مسلح و مخفی تروریست بودند، به ترتیب در تاریخهای ۱۱ شهریور ماه و ۶ مهر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی در تهران در تیراندازی و رد و خورد با مأمورین به هلاکت رسیدند.
تروریست دیگری که در هفته گذشته در درگیری مسلحانه با مأمورین از پای درآمد، علیرضا الفت نام داشت که او هم پیشتر به سبب کارهای تروریستی و ضد امنیتی برای ۱۱ ماه در زندان بسر برد و پس از آزادی از زندان به دیگر تروریستها پیوست. از این دو نفر، دو قبضه سلاح کمری و دو عدد نارنجک و مقداری مدارک جعلی به دست آمد. مقامات مسئول ضمن اعلام خبر فوق اضافه کردند که متعاقب انتشار اعلامیه اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی مبنی بر بخشودگی کسانی که دست به اقدامات ضد امنیتی زده و مرتکب قتل نشدهاند، شماری از عناصر تروریست تاکنون خود را به مراجع مسئول معرفی کردهاند. آخرین کسی که در هفته پیش خود را تسلیم کرد، شخصی به نام محمد عددیان بود که از سال ۲۵۳۰ در گروه مارکسیستهای اسلامی به فعالیت پرداخته بود. این شخص با یک نفر از همدستان خود د ر سال ۲۵۳۲ در سینمای شهر فرنگ بمبی با قدرت انفجاری زیاد نصب کرده بودند که به موقع کشف و قبل از انفجار توسط متخصصین مربوط خنثی گردید. محمد عددیان که با مقداری مهمات و مواد منفجره خود را تسلیم کرده، پس از در اختیار گذاردن اطلاعات خود و سپردن تعهد لازم، مرخص گردید. این فرد در طول اقدامات ضد امنیتی خود مرتکب قتل نشده و ضمناً شخصاً با اعلام نام خود در روزنامهها موافقت کرده است.
دو زن تروریست کشته شدند
۲۵ مهر ماه ۲۵۳۵ سیمین تاج ریزی و اکرم مصادق پور کلوری دو تن از اعضای گروه تروریست مارکسیستهای اسلامی مجاهدین خلق هنگام برخورد مسلحانه با مأمورین انتظامی در تهران معدوم و دو تن دیگر از تروریستهای این گروه نیز با همکاری مردم دستگیر گردیدند. مخفیگاههای تروریستهای مزبور در خیابانهای نهم آبان واقع در میدان ثریا و رباط کریم در جنوب غربی تهران از چندی پیش مورد شناسایی مأمورین قرار گرفته و هنگامی که در روزهای ۲۵ مهر ماه و ۳۰ مهر ماه برای دستگیری ساکنین این مخفیگاهها اقدام میشود، مأمورین با مقاومت مسلحانه تروریستها مواجه میگردند و در تیراندازی متقابل دو نفر از آنان معدوم و دو نفر دیگر نیز که در نظر داشتهاند از صحنه عملیات بگریزند، با همکاری مؤثر مردم دستگیر میگردند. از تروریستهای معدوم و دستگیر شده و همچنین در بازرسی از مخفیگاههای آنان تعداد ۳ قبضه سلاح کمری با تعداد قابل توجهی فشنگ، ۳ عدد نارنجک جنگی، پنجاه عدد چاشنی، دو قبضه چاقوی ضامندار، مبالغی وجه نقد و همچنین وسایل و ابزارآلات فنی و جزوات و مدارک گروهی کشف و ضبط گردیده است. دو نفر خرابکار معدوم سیمین تاجریزی و اکرم مصادق پور کلوری میباشند که هر دو نفر از حدود ۳ سال پیش در گروه تروریستی مارکسیستهای اسلامی به صورت مخفی فعالیت خرابکارانه داشتهاند.
زد و خورد تروریست مجاهد خطرناک بهرام آٰرام با پلیس
۲۵ آبان ماه ۲۵۳۵ بهرام آرام تروریست خطرناک سازمان مجاهدین و برنامهریز و گرداننده ترور سه آمریکایی رابرت کرونگارد و ویلیام کاترل و ... در زد و خورد با ماموران کشته شد. پس از نیمروز ماموران بهرام آرام همراه با تروریست دیگری در خیابان شیوا در شرق تهران از تاکسی پیاده میشد محاصره کردند. بهرام آرام با دیدن ماموران دست به اسلحه کمری خود برد و تیراندازی کرد و در همان لحظههای نخست به یکی از مامورین و دو بانوی پیاده تیراندازی کرد و زخمی شان کرد. مامورین به آتش بهرام آرام پاسخ دادند تا وی همه فشنگهای تپانچه اش را شلیک کرد و دست به نارنجک برد که به سوی مامورین پرتاب کند که خوشبختانه نارنجک در دستش ترکید و کشته شد. از بهرام آرام یک قبضه سلاح کمری و ۹ تیر فشنگ در یک خشاب اضافی و پول نقد، شناسنامه جعلی به دست مامورین افتاد. تروریست دیگری که همراه بهرام آرام بود حسن بافری نام داشت.
بهرام آرام از سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی متواری شد و با همدستی با گروههای تروریست پرداخت و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی (۱۳۵۳) رهبری پس مانده سازمان تروریستی مجاهدین را به گردن گرفت. بهرام آرام از آغاز کارهای تروریستی اش در سازمان مجاهدین، زنان و دختران را در سازمان مجاهدین وارد کرد تا با بهره برداری جنسی از این دختران هموندان بیشتری برای سازمان تروریستی مجاهدین بگیرد و با سکس رایگان در خانههای تیمی دلبسته شوند. بهرام آرام برنامهریز و کارگردان همه ترورها و بمبگذاریهای سازمان مجاهدین در سه سال گذشته بود. بهرام آرام هم زمان با به دست گرفتن رهبری پس مانده تروریستهای مجاهد، با خشنونت شگفت آوری به سرکوبی مخالفین خود در درون سازمان تروریستی مجاهدین پرداخت و مخالفین را میکشت و لاشه آنها را میسوزانید. یکی از قربانیان بهرام آرامٰ، مجاهد دیگری به نام مجید شریف واقعی دوست و همپالکی وی بود که با بهره برداری جنسی از زنان در سازمان و رویههای بی شرمانه در خانههای تیمی مخالف بود، جان خود را از دست داد و به دستور بهرام آرام در بیابانهای پیرامون مسگرآباد به قتل رسید و جسدش سوزانده شد.
۲۷ فروردین ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی ساعت ۲ پس از نیمروز سه تن از تروریستهای سازمان مجاهدین خلق احمد علی جباری و مرتضی واعظی دهنوی و فاطمه جعفریان با اسلحه وارد بانک صادرات شعبه درب سرخاب تبریز شدند و داود خسرو شاهی رییس بانک را که تنها سرگرم کار بود تهدید کردند که پولهای موجود در بانک را به آنان بدهد. داود خسرو شاهی نپذیرفت و با به راه انداختن سر و سدا کوشش کرد از مردم کمک بخواهد. در این هنگام تروریستها با شلیک گلوله رییس بانک زنده یاد داود خسرو شاهی را کشتند و پا به فرار گذاشتند. در همین زمان مامورین منطقه را محاصره کردند. مرتضی واعظی دهنوی و فاطمه جعفریان توانستند پیش از دورادور بستن منطقه (محاصره) از آنجا بگریزند ولی احمد علی جباری به مامورین شلیک کرد. مامورین پی در پی از تروریست خواستند که اسلحه اش را به کناری بگذارد و تسلیم شود ولی او پیوسته به مامورین تیراندازی میکرد تا اینکه سرانجام گلوله خورد و معدوم شد. در بازرسی بدنی از احمد علی جباری یک قبضه سلاح کمری، ده تیر فشنگ، یک کلاه گیس زنانه و یک کیف که در آن ابزار گریم چهره، شناسنامه و گواهینامه رانندگی جعلی و لباس زنانه به دست آمد. در این رویداد افزون بر کشته شدن رییس بانک، یکی از مامورین نیز گلوله خورد و زخمی شد و به بیمارستان برده شد. احمد علی جباری از تروریستهای مسلح و متواری سازمان تروریستی مجاهدین خلق همان مارکسیستهای اسلامی بود. وی از عناصری بود که به سبب قتلی که کرده بود، خود را پنهان کرده بود و هر از گاهی بنا به مقتضیات فعالیتهای گروهی با اتومبیل پیکان مسافرکشی مینمود. احمد علی جباری در تاریخ ۷ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی هنگامی که با یکی از مسافرین تاکسی به نام مهدی اسماعیلیان بر سر کرایه دعوایش بالا گرفت و او را با سلاح کمری کشت و جسدش را در خبابان ابوسعید از تاکسی به بیرون پرتاب کرد و متواری شد. [۱۶]
- ۳۱ فروردین ماه ۲۵۳۶ دو تن از تروریستهای سازمان مجاهدین به نامهای مرتضی واعظی دهنوی و فاطمه جعفریان در تبریز در برخورد مسلحانه با مامورین کشته شدند. از مخفی گاه آنها شمار زیادی اسلحه و مهمات به دست آمد. این دو تروریست از هموندان سازمان تروریستی مجاهدین خلق در اسپهان به هموندی این گروه تروریستی درآمدند. سپس برای پنهان شدن و انجام دیگر عملیات تروریستی به تبریز رفتند. تروریستهای سازمان مجاهدین مسلحانه به یکی از شعبههای بانک صادرات ایران در تبریز یورش بردند و رییس شعبه را کشتند و متواری شدند. به دنبال تعقیب تروریستها در روز ۳۱ فروردین ماه مخفی گاه تروریستهای سازمان مجاهدین در تبریز شناسایی شد. برابر ساعت یازده روز چهارشنبه ۳۱ فروردین ماه از این مخفی گاه مرتضی واعظی دهنوی بیرون آمد و با تیراندازی به سوی مامورین پا به فرار گذاشت و پیوسته هنگام فرارد به مامورین تیراندازی میکرد و سرانجام با شلیک گلولههای مامورین کشته شد. ساعت ۱۸ و سی دقیقه همین روز مامورین گِرد مخفی گاه دیگر سازمان مجاهدین را گرفتند، فاطمه جعفریان که تا بن دندان مسلح بود از آنجا بیرون آمد و به سوی مامورین نارنجک پرتاب کرد و تیراندازی کرد که خوشبختانه با گلولههای مامورین او نیز کشته شد. در بازرسی بدنی از فاطمه جعفریان و مرتضی واعظی دهنوی دو تروریست معدوم شده ۳ قبضه سلاح کمری، یک قبضه تفنگ لوله کوتاه گلوله زنی، ۱۶ عدد نارنجک جنگی، ۴۲ تیر فشنگ و انبوهی مواد منفجره و وسایل ساختن بمب و مدارک و چاپ شدههای گروهی با شماری شناسنامه و مدارک شناسایی جعلی کشف و ضبط شد.
- ۲۲ اردیبهشتماه ۲۵۳۶ نیمروز منصور سلطانزاده و محمدعلی سورهای دو تروریست سازمان مجاهدین خلق در خیابان شاه تهران، جنب خیابان شیخ هادی، از پاسبان پست آدرس محلی را جویا و هنگامی که پاسبان سرگرم راهنمایی آنان شد، یکی از تروریستها از پشت سر به سوی پاسبان تیراندازی و وی را نقش بر زمین ساخت. سپس دو تروریست وارد ساختمانی شدند که بسیاری شرکتها و مؤسسههای گوناگون در آن دفتر داشتند. با سدای تیر، دیگر ماموران انتظامی که در نزدیکی خیابان شیخ هادی بودند، خود را به خیابان شیخ هادی رساندند و پس از رسیدن نیروهای کمکی، مامورین دور ساختمان را گرفتند (محاصره). آنگاه مأمورین با بلندگو همه کسانی را که در اشکوبهای ساختمان بودند، به بیرون آمدن از ساختمان خواندند و از ساختمان دور ساختند و به تروریستها هشدار دادند که اسلحههای خود را بر زمین بگذارند و خود را تسلیم کنند. یکی از تروریستها درون آسانسور پناه گرفت و به مأمورین تیراندازی کرد و تروریست دیگر از درون یکی از اتاقها به تیراندازی به سوی مأمورین پرداخت، سرانجام پس از نزدیک به یک ساعت تیراندازی میان پلیس و تروریستها، به دو تروریست مجاهد منصور سلطانزاده و محمدعلی سورهای گلوله خورد، یکی از آنها بی درنگ کشته و دیگری در راه بیمارستان مُرد. تروریستهای سازمان مجاهدین خلق دو تن از مأمورین پلیس را با گلولهای که به پایشان شلیک کردند زخمی نمودند. از تروریستها که از گروه مارکسیست اسلامی بودهاند، دو قبضه سلاح کمری و شماری سند و مدرک به دست آمد. تروریستها هر یک دو خشاب فشنگ به همراه داشتند، و همه فشنگها را به سوی مأمورین و ساکنین ساختمان که سرگرم بیرون رفتن از ساختمان بودند، شلیک نمودند. پس از بررسی مدارک همراه تروریستها و شناساییهای تروریستها، آشکار شد که منصور سلطانزاده و محمدعلی سورهای از تروریستهای آموزش دیده سازمان مجاهدین خلق هستند و پیشینه آنها نشان داد هر دو تن پیشتر به جرمهای ضد امنیتی محکوم و زندانی شده بودند. شوربختانه این تروریستها پس از پایان محکومیتشان از زندان آزاد شدند و دوباره به ویرانی کشور پرداختند. هدف تروریستها از این تیراندازیها در مرکز شهر بوجود آوردن ترس و برهم زدن نظم اجتماعی میباشد. [۱۷]
- ۷ آذر ماه ۲۵۳۶ تروریستهای مجاهد و چریک فدایی شنبه بازار بندر پهلوی را آتش زدند. در این آتش سوزی هولناک و دامنه دار، سی کارخانه چوب بری و چوب فروشی و چند مغازه و یک خانه در بندر پهلوی سوخت و تلی از خاک از بازار بر جای ماند. تروریستها آتش را ساعت ۵ بامداد در شنبه بازار بندر پهلوی نهادند و در کوتاه زمانی چنان دامنهای گرفت و آتش سر به آسمان کشید. استاندار گیلان، فرمانداران و شهرداران رشت و بندر پهلوی و دیگر مغازههای شهری هم چنین ماموران آتش نشانی شیلات، نیروی دریایی، گمرک و شهرداری رشت برای خاموش کردن آتش به کمک ماموران آتش نشانی بندر پهلوی شتافتند. این آتش سوزی بیش از ۲۵ میلیون تومان خسارت وارد آورد.
دنباله دارد
۲۲ دی ماه ۲۵۳۶ گروهی نزدیک به ۲۰ تَن از میان جمعیت حسینیه اعظم اهواز به سوی خیابان زاهدی راه افتادند و بر سر راه شیشههای سینما آریا را شکستند و به یکی از افسران کلانتری اهواز حمله بردند. سپس با یاری پلیس این تظاهرکنندگان پراکنده شدند و سه تن از آنان دستگیر شدند. در شیراز نیز در یک سخنرانی در مسجد جامع، آخوند بالای منبر سخنانی علیه دولت و کشور بیان کرد. پس از پایان سخنرانی گروهی هنگام بیرون آمدن از مسجد به خودروی پلیس و چند خودروی پارک شده در نزدیکی و چند مغازه یورش بردند و پس از شکستن شیشههای آنها پراکنده شدند.
۹ بهمن ماه ۲۵۳۶ چهار تن از تروریستهای سازمان تروریستی مجاهدین خلق با اسلحه وارد بانک ایرانشهر در شهر تبریز شدند و موجودی بانک را که بیش از ۱۱۵ هزار تومان دزدیدند و گریختند.
کشتار و بلوای خونین سازمان تروریستی مجاهدین در تبریز ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه
۲۹ بهمن ماه ۲۵۳۶ سازمان تروریستی مجاهدین و سازمان تروریستی چریکهای فدایی بلوای خونینی در تبریز در چهلم کشته شدگان شهر قم به راه انداختند، به ۷۳ بانک یورش بردند و پولهای مردم در بانک را دزدیدند. چهار بانک و ۲۲ مغازه را به آتش کشیدند. سه خودروی دولتی را آتش زدند و ۲۷ خودروی مردم را به آتش کشیدند و با پتک شیشه هایشان را شکستند و آسیب زدند. [۱۸]شیشههای بسیاری از مغازهها را شکستند و هر چه در سر راهشان بود ویران ساختند. با همدستی عوامل شناخته شده سازمان تروریستی مجاهدین که خود را مارکسیست اسلامی مینامند چند گروه دیگر چون سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق در خیابانها به راه افتادند و با شعارهای کمونیستی و ضد ملی به مغازهها و بانکها حمله میبردند. بر پایه گزارش رسیده از تبریز تظاهر کنندگان که شعارهای ضد ملی و شعارهای کمونیستی میدادند، در راستای خیابانهای پهلوی، فردوسی، شهناز، چهارراه گلستان، ملل متحد، امین، کورش، شاخ بختی، شاهپور و خیابان دارایی به راه افتادند. وقتی ماموران پلیس خواستند که تروریستها را پراکندهسازند، آنها با پرتاب سنگ و سلاح گرم و سرد به پلیس یورش بردند. تروریستها سینما تخت جمشید و سینما آسیا را آتش زدند و به بیش از پانصد مغازه و شعبه بانک آسیب رساندند و شیشههای در و پنجره آنها را شکستند. آتشسوزی ساعتها ادامه داشت. همه ادارهها و سازمانهای دولتی بسته شد و دانش آموزان برای رفتن به خانه هایشان ساعتها در مدرسه ماندند. تظاهرات تروریستها تا غروب ۲۹ بهمن ماه در گوشه و کنار شهر تبریز ادامه داشت. همچنین ساختمان حزب رستاخیز ملت ایران در تبریز از سوی تروریستها به آتش کشیده شد. اغتشاش کنندگان همچنین به انستیتو تکنولوژی بازرگانی شهر تبریز و چند مرکز فرهنگی دیگر حمله بردند. تروریستها هشت سینما را ویران ساختند و شیشهها را شکستند و یکی از آنها یعنی سینمای کاخ جوانان را آتش زدند. همچنین باشگاه ورزشی جوانان و حتی تلفنهای همگانی، پارکومتر و خودروهای حمل زباله شهرداری را ویران ساختند و برخی از آنها را آتش زدند. درگیری گروههای تظاهرکننده با افراد پلیس و مأموران ارتش، تا نیمروز ۳۰ بهمن ماه پراکنده در تبریز ادامه داشت و مأموران کوشش در پراکنده ساختن تروریستها مینمودند. در تظاهرات تبریز ۶ تن کشته و ۱۲۵ تن زخمی شدند که دو افسر و ۹ مأمور انتظامی جزو زخمی شدگان هستند. در روز ۱۹ بهمن ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی به سبب چاپ مقالهای در روزنامه اطلاعات مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» تروریستها در شهر قم تظاهراتی به راه انداختند که در این تظاهرات شش تن کشته شدند.
نگاه کنید به
پانویس
- ↑ روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲
- ↑ Brigade General Harold Price
- ↑ ترور جلیل ایلکا مامور پلیس از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق در میدان شاه ۳ خرداد ماه ۱۳۵۱
- ↑ Lt. Col. Lewis L. Hawkins
- ↑ ترور کلنل لوییس هاوکینز مستشار امریکایی نیروهای مسلح شاهنشاهی از سوی سازمان مجاهدین خلق ۱۲ خرداد ماه ۱۳۵۲
- ↑ Colonel Paul R. Shaffer, Jr.
- ↑ Lt. Colonel. John H. Turner
- ↑ ترور کلنل جک ترنر و کلنل پل شفر از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق تهران خیابان قیطریه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴
- ↑ ترور حسن حسنان ترجمان ایرانی کنسولگری آمریکا از سوی تروریستهای مجاهدین خلق تهران ۱۲ تیر ماه ۱۳۵۴
- ↑ زد و خورد مسلحانه آدمکشان سازمان تروریستی مجاهدین با ماموران در خیابان امیریه ۳۱ فروردین ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
- ↑ Rockwell International
- ↑ Donald G. Smith
- ↑ Robert R. Krongrad
- ↑ William C. Cottrell
- ↑ ترور مهندسان آمریکایی کمپانی راکول اینترنشنال دونالد اسمیت، رابرت کرونگارد و ویلیام کاترل از سوی سازمان مجاهدین خلق ۶ شهریور ۲۵۳۵ شاهنشاهی
- ↑ ترور داود خسرو شاهی رییس بانک صادرات تبریز از سوی تروریستهای سازمان مجاهدین ۲۷ فروردین ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی
- ↑ تیراندازی تروریستهای سازمان مجاهدین خلق به پلیس در خیابان شاه ۲۲ اردیبهشت ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی
- ↑ کشتار و بلوای خونین سازمان تروریستی مجاهدین در تبریز ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی