روسری‌ها و توسری‌ها در آتش خشم ملت ایران

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سوسیال دموکراسی بازسازی پرشن کریدور از سوی ولادیمیر پوتین و سید ابراهیم رییسی

جمهوری دموکراتیک نام دروغین برای جمهوری خلق

لیبرال دموکراسی

روسری ها و توسری ها در آتش خشم ملت ایران

در هیچ یک از کشورهای اسلامی چنین وحشت و ترور و ترس برای روسری وجود ندارد. در کشور کهن ایران، بانوان به همراه مردان برای به دست آوردن حقوق انسانی خود می جنگند. بانوان روسری های خود را به آتش می اندازند که سمبل به آتش کشیدن و نابودی ولایت فقیه در ایران است. مردان خشمگین شهرداری ها را به اشغال خود در می آورند. فرتورهای خمینی و خامنه ای که در هر دفتری آویخته شده است را پایین می کشند و پاره پاره می کنند. این مردان و بانوان می گویند شما اسلامیست ها بیش از چهل سال است که ما را در ترس و وحشت نگاه داشته اید دیگر بس است.

دولت اسلامی مانند همیشه واکنش نشان می دهد، بسیجی را به خیابان ها می فرستند تا تظاهرات مردم را در هم بشکنند. اما، انبوه تظاهرکنندگان بی شمار است. این زنان و مردان دلیر اسلحه بسیجی ها را می گیرند آنها را کتک می زنند و ناچار به عقب نشینی می نمایند. گام بعدی رژیم فرستادن پلیس شورش است که با کلاه های ایمنی و باتوم های برقی به جان مردم می افتند. اما، این بار ملت ایران آماده است، به پلیس ها و دیگر نیروهای سرکوب سنگ پرانی می کنند، خودروهای پلیس را به آتش می کشند، با آشغال دانی ها سد در خیابان ها می بندند، و اشغال دانی ها را به آتش می کشند. اعتراض ها به پلیس امنیت اخلاق، به موج « ما جمهوری اسلامی نمی خواهیم » دگرگون شده است. در سراسر ایران مردم به پا خاسته اند، انگونه که تا کنون ایران به خود ندیده است. این تظاهرات در رسانه های خارجی با تظاهرات سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی مقایسه می شود. اما این مقایسه اشتباه است. در آن زمان تظاهرات از سوی مسجدها و دفترهای حزب توده، و دانشجویان کنفدراسیون چتری که تروریست های چریک فدایی و مجاهدین خلق و جبهه ملی و پان ایرانیست ها و پیکار و موتلفه اسلامی و دیگر گروهک های تروریستی کوچک و بزرگ و چپ و راست هدایت می شد. ملت ایران در آن زمان تماشاگر این خونریزی ها از سوی تروریست ها بود و نمی دانست که چه رخ می دهد، این هیاهو و آتش زدن ها و کشتن ها از کجا می آید؟

این بار، ملت ایران در خیابان هاست و علیه همه کسانی که جمهوری اسلامی را بر سر کار آورده اند، می جنگد. در واقع آنچه امروز در ایران رخ می دهد یک واکنش به تاخیر افتاده در برابر توطیه دشمنان ایران و ایرانی در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی است.

ملت ایران، ملتی شکیبا و صلح جو می باشد و این ملت بزرگ بیش از چهل سال است که این رژیم سفاک، قاتل و دزد را تحمل کرده است. اما، امروز به نقطه ای رسیده ایم که کسانی که در خیابان ها فریاد بر می آورند، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، اینان تنها می توانند پیروز شوند و باید پیروز گردند.

رییس جمهور و رهبر مدعی هستند که تظاهرات در خیابان های سراسر کشور از برون مرز هدایت می شود. اما هر کسی می تواند ببیند که این تظاهرات ایرانی است، و فرزندان ایران هستند که در خیابان ها از ته دل، حق انسانی و شهروندی خود را مطالبه می کنند. این تظاهرات را می توان با جنبش مشروطه مقایسه کرد. بیش از صد و چهارده سال پیش ایرانیان نیز برای به دست آوردن حقوق انسانی خود علیه دیکتاتوری قاجار بر خاستند. ملت ایران برای به دست آوردن آزادی هایش علیه قاجار و محمدعلی سلطان و ارتش روسیه جنگید. ملت ایران یک حکومت سکولار بر پا ساخت و مجلس شورای ملی آزاد را برگزار کرد. این ملت قانون اساسی نوشت که در آن حقوق انسانی و شهروندی و آزادی های زن و مرد ایرانی تضمین شده بود. یعنی ایرانیان بیش از یک قرن پیش همه آزادی هایی را به دست آورد که امروز نوادگانشان برای آن آزادی ها دوباره به جنگ برخاسته اند. خمینی با وعده های آزادی و عدالت قدم های اهریمنی اش را بر خاک پاک ایران نهاد. و ایرانیان میان خط ها را نخواندند که این اهریمن گفت که آزادی ها و عدالت ها همه در چارچوب شریعت به ملت ایران داده خواهد شد. معنای آزادی و عدالت بر پایه شریعت را ایرانیان چهل و سه سال است که با پوست و گوشت و خون خود تجربه کرده اند.

چه می توان از جنبش مشروطه برای جنبشی که امروز در کشور ایران به راه افتاده است آموخت. جنبش مشروطه بر شریعت اسلام پیروز شد و شریعت را از میان برداشت و دادگستری و مجلس شورای ملی و دولتی که خدمتگزار ملت باشد را بر سر کار آورد. این پیروزی بر پایه پرنسیب های زیر به دست آمد:

۱- همه ایرانیان در جنبش مشروطه شرکت کردند از کوچکترین ده تا بزرگترین شهرها و پایتخت. این شرط امروز در ایران وجود دارد همه ایرانیان در سراسر کشور در خیابان ها هستند

۲- جنبش مشروطه درخواست های استوار و روشنی را داشت. برگزاری مجلس شورای ملی و نه مجلس شورای اسلامی؛ یک دولت ملی و نه دولت اسلامی؛ و شاهنشاه ایران که تضمین کننده اجرای قانون اساسی مشروطه باشد. امروز در آرنگ های ملت ایران این خواست ها می شنویم ولی باید روشن تر و آشکارتر و در یک چارچوب قرار گیرد. آرنگ نباید تنها مرگ بر دیکتاتور باشد بلکه مرگ بر ولایت فقیه ، مرگ بر مجلس شورای اسلامی، نابود ولایت فقیه، برقرار مشروطه شاهنشاهی ایران

۳- برای مردم ایران آن زمان روشن بود که رسیدن به هدف های جنبش مشروطه به درازا خواهد کشید. یعنی مبارزان مشروطه در گروه هایی تظاهرات و مبارزه های خود را هماهنگ ساختند. امروز زنان و مردان و نوجوانان ایران در خیابان ها هستند، اما، آموزش ندارند که چگونه در این مبارزه با هماهنگ ساختن نیروهای خود بر نیروهای بسیج و سپاه پیروز گردند. بسیاری از مردان ایران که به خدمت سربازی رفته اند می باید که در آموزش دیگران بکوشند.

۴- به مشروطه خواهان از سوی دشمنانشان تیراندازی شد. امروز تظاهرکنندگان می دانند که بسیج و پاسداران به آنان با تفنگ های ساچمه ای تیراندازی خواهند کرد. دست خالی به خیابان ها نروید، ابزار بسیار است و گوناگون. اگر تیراندازی شد در پشت سنگری خود را پنهان کنید.

۵- کسانی که مسلح هستند و دولت آن را به خیابان می فرستد، شمارشان محدود است. جنبش مشروطه این واقعیت را به سود خود بهره برداری کرد. تمرکز تظاهرات نباید فقط در تهران باشد بلکه در همه شهرها و روستاهای ایران باید در جوش و خروش باشند. استانداری ها و فرمانداری ها و شهرداری ها ، رادیو و تلویزیون ها، روزنامه ها، دادسراها و دیگر ساختمان های دولتی همه و همه باید به اشغال مردم درآید و آن را نگاهبانی کنند و به دست دولتیان ندهند. از دهستان تا بخش و شهرستان و شهر و استان مردم باید به پا خیزند هم اکنون می بینیم ملت ایران بسیج و پاسدار را دستگیر می کنند و اسلحه اشان را می گیرند و تنبیه اشان می کنند و بیرون می اندازند.

۶- جنبش مشروطه بر این پایه بود که قدرت در دست مردم است. یعنی این رژیم اسلامی و رهبر و شورای نگهبان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی همه و همه غیرقانونی هستند. یعنی حکومتی که به نام جمهوری اسلامی به مردم ایران تحمیل کرده اند را ملت ایران نمی خواهند. این به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی غیرقانونی است و قانون اساسی نیست. یعنی تنها قانون اساسی قانونی که ایران داشت قانون اساسی مشروطه بود. این به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی را کپی کنید و پخش کنید وببینید چه بر سر ملت ایران مشتی آخوند و آخوندزاده آورده اند. این ننگ را از ایران پاک کنید.

۷- رهبر و رییس جمهور می گویند که در ایران آزادی بیان هست ولی بیرون آمدن مردم را هرج و مرج می نامند. یعنی اینان خواست مردم را نمی پذیرند. اسلامشان در خطر است و آخوندها نمایندگان امام دوازدهم هستند و فقط و فقط آخوند می داند که امام دوازدهم چه می خواهد و مردم ایران نادان هستند.

۸- هشدار به ملت ایران، بیدار باشید، جمهوری اسلامی در پی یافتن عمامه به سرانی است که بگویند حجاب را آزاد کنید ولی جمهوری اسلامی بماند. در زمان جنبش مشروطه ملایان کوشش کردند اسلام را در قانون اساسی مشروطه وارد کنند. اما در ماده های اصلی که پایه حق و حقوق زن و مرد ایرانی بود مانند اصل هشتم که اهالی ایران در برابر قانون متساوی الحقوق هستند. با این پاراگراف مشروطه خواهان نشان دادند که قانون اساسی مشروطه ضد اسلام است. زن و مرد ایرانی برابر هستند. ملایان از حقوق بیشتر برخوردار نیستند. یک مسلمان ایرانی حق بیشتر نسبت به یک ایرانی زرتشتی ندارد . با این اصل برابری دین ها در ایران نشان دادند. برابری پایه اصلی آزادی و عدالت است. این درخواست اصلی ملت ایران امروز است که به خیابان ها آمده است که حتی رهبر نیز بالای قانون نیست و او باید پاسخگوی همه قتل و جنایت ها و تجاوزها و شکنجه ها و دزدی های دارایی های مردم و نابود ساختن آینده و آبرو و سرافرازی ملت ایران است.

مبارزه را بسیار عالی آغاز کرده اید، به همه جهانیان نشان دهید که ایرانیان برای آزادی و عدالت می جنگند. قهرمانان جنبش مشروطه را ارج نهید.

از ایران می باید جنبشی به سراسر جهان صادر شود که شریعت از قانون اساسی ها و حکومت و دولت و قوانین زندگی مردم بیرون انداخته شود. آفرین به همه شما پایداری شما یعنی پیروزی و آزادی کشور و ملت ایران

جاوید شاه پاینده ایران

برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی

و در اهتزاز پرچم سه رنگ زیبای شیرو خورشید نشان و تاجدار ایران