رضا شاه پهلوی
درگاه محمدرضا شاه پهلوی | اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی | درگاه شهبانو فرح پهلوی |
اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سر دودمان سامانه پهلوی و بنیانگذار ایران نوین در ۲۴ اسفند ماه ۱۲۵۶ خورشیدی در آلاشت، مازندران زاده شدند و در ۴ امرداد ۱۳۲۳ خورشیدی در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشتند. زادروز رضا شاه بزرگ در ایران روز پدر نام گرفت.
مجلس شورای ملی دوره پانزدهم قانونگذاری به پاس حقشناسی ملت ایران فرنام رسمی سرسلسله دودمان ارجمند پهلوی "اعلیحضرت رضاشاه کبیر" را تصویب کرد. [۱] این تصمیم بر لوحهای طلا حک و در آرامگاه اعلیحضرت شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی نصب گردید .
مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و یکم، روز سوم اسفند ماه را به نام روز رضا شاه کبیر نامگذاری کرد و قرار شد که همهساله در این روز خدمات و فداکاریهای اعلیحضرت شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی بنیانگذار ایران نوین از رادیو و تلویزیون و مطبوعات برای آگاهی نسل جوان کشور یادآوری شود. [۲]
سرتیپ رضا خان یا رضا خان میرپنج
رضا خان فرزند سرهنگ عباسعلی خان فرمانده هنگ مازندران در روز ۲۴ اسفند ماه ۱۲۵۶ در آلاشت سواد کوه چشم به جهان گشود. سرهنگ عباسعلی خان نامی به داداش بیک یاور خود از تیره سرداران و مرزداران ایران بود و پدر او یاور مراد علی خان نیز از فرماندهان دلیری بود که به سال ۱۲۳۵ در پیکار هرات دلاوریها کرد و در این پیکار کشته شد. چهل روز پس از زاده شدن رضا خان سرهنگ عباس علی خان درگذشت. پس از درگذشت پدر رضا خان، بانو نوشآفرین مادر رضا خان که زاده تهران بود برآن شد که به نزد خانوادهاش در تهران بازگردد. رضا خان با راهنمایی و سرپرستی عموی خود سرتیپ نصرالله خان، در ۱۴ سالگی همانند نیاکانش که همگی پیشنیه سرداری و سربازی و فرماندهی و سپاهیگری داشتند، به یکان قزاق که زیر فرماندهی عمویش بود پیوست.
رضا خان در سال ۱۲۷۴ خورشیدی با دختر خاله خود مریم پیوند زناشویی بست. بانو مریم در روز ۲۲ بهمن ماه ۱۲۸۲ به هنگام زادن دخترش "همدم" چشم از جهان فروبست.
زمانی که رضا خان سی و پنج ساله بود سرکرده سپاه قزاق مجهز به تیربار شد و ماموریتهای گوناگون در تهران، گیلان، مازندران و آذربایجان را به انجام رسانید. رضا خان در جنگ با اشرار و یاغیان دلاوریهای بسیار نشان داد و با دید و داوری فرماندهان که دلیریها و استعداد ویژه نظامی رضا خان را دریافتند، مقام فرماندهی و درجههای نظامی را یکی پس از دیگری بدست آورد و به مقام میرپنجی یا سرتیپی رسید و فرمانده یکان همدان شد.
درسال ۱۲۹۳ جنگ جهانی در اروپا آغاز شد و دامنهاش به ایران کشید. کشور ایران با وجود اعلام بیطرفی از سوی ارتشهای عثمانی، روسیه و انگلستان اشغال شد و شش سال کشور ایران زیر فشار و آزار جنگ و نظامیان خارجی ماند.[۳]
در این زمان کشور ایران در اشغال بیگانه و ورشکستگی، خشکسالی، گرسنگی و ملخ و ویرانیهای جنگ به سر میبرد، خزانه کشور تهی بود و سربازان بدون دریافت حقوق، با لباس ژنده و بدون چکمه و حال سوزآور و با شکیبایی در برابر سختیهای توان فرسا خدمت میکردند. در سال ۱۲۹۴ سرتیپ رضا خان در بریگاد قزاق، از سوی فرمانده بریگاد برای تشکیل بخش مسلسل قزافخانه از همدان به تهران فرستاده شد.
در سال ۱۲۹۵ خورشیدی رضا خان بانو تاجالملوک را به همسری برگزید، نخستین فرزندشان شمس در روز ۲۶ مهر ماه ۱۲۹۶ خورشیدی زاده شد. [۴]
خجسته زاد روز محمدرضا و اشرف
جنگ جهانی اول با عهدنامه صلحی در روز ۱۳ تیر ماه ۱۲۹۸ در اروپا به پایان رسید ولی جنگ در ایران ادامه یافت. ارتش روسیه که در ایران بود منحل شد و از ایران خارج شد و سراسر ایران به اشغال انگلیس درآمد. نیروهای انگلیسی تا باکو پیشروی کردند تا معادن نفت روسیه در باکو را تسخیر کنند. در ۱۷ امرداد ۱۲۹۸ برابر با ۹ اوت ۱۹۱۹ قراردادی میان دولت ایران و دولت انگلستان بسته شد که بر پایه آن قرارداد خیانتکارانه و استعماری، قرار بود که کشور ایران زیر کنترل کامل انگلستان درآید. این قرارداد ننگین با امضای حسن وثوقالدوله نخستوزیر برادر بزرگ احمد قوامالسلطنه و اکبر میرزا صارمالدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرتالدوله (فرزند فرمانفرما) وزیر خارجه بسته شد و رشوههایی که این سه تن از دولت انگلستان دریافت کرده بودند پس از کوتاه زمانی آشکار شد.
ارتش سرخ شوروی، ارتش انگلستان را از باکو بیرون راند و آنان را تا قزوین واپس برد و شمال ایران گیلان و مازندران را اشغال کرد. با پشتیبانی ارتش سرخ شوروی میرزا کوچک خان جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در گیلان و مازندران را اعلام کرد.
بانو تاجالملوک و سرتیپ رضا خان در روز ۴ آبان ماه ۱۲۹۸ دارای دو فرزند شدند. محمد رضا و اشرف خواهر توامان وی در این روز خجسته زاده شدند در زمانی که کشور آشفته و نابسامان و ورشکسته بود، بیماریهای واگیردار گوناگون چون تراخم، مالاریا، طاعون، وبا، تیفوس و آبله را چیزی جلودارشان نبود. هیچ سیستم آموزشی و بهداشتی در ایران نبود. تنها مکتبهایی زیر نظر آخوندها وجود داشت. چهارمین فرزند رضا خان و تاجالملوک، علیرضا در روز ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۱ خورشیدی زاده شد.
رضا سردار سپه در سال ۱۳۰۱ با بانو توران امیر سلیمانی دختر مجدالسلطنه از خانواده قاجار ازدواج کرد. در روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۰۲ غلامرضا سومین پسر رضا خان زاده شد. توران امیر سلیمانی که نیمی از زمینهای میان تهران و ری به پدرش مجدالسلطنه تعلق داشت، انگشتری الماسی را که رضا خان سردار سپه به وی پیشکش کرده بود نزد یک نزولخوار به گرو گذاشت، این، به گونهای رضا خان سردار سپه از این کار آگاه شد و انگشتری نیز به دست خود او رسید. رضا خان سردار سپه بیدرنگ، از توران سراغ انگشتری را گرفت و سرانجام در روز ۱۶ خرداد ماه ۱۳۰۲ طلاق بانو توران داده شد.
در همین سال رضا خان سردار سپه با بانو عصمت دولتشاهی چهارمین همسر خود ازدواج کرد و دارای پنج فرزند شدند، عبدالرضا ۱۷ خرداد ۱۳۰۳ خورشیدی، احمدرضا در روز ۵ مهر ماه ۱۳۰۴، محمودرضا ۱۱ آبان ۱۳۰۵ خورشیدی، فاطمه ۱۲ مهر ماه ۱۳۰۷ خورشیدی و حمیدرضا ۱۳ تیر ۱۳۱۱ خورشیدی زاده شدند.
رضا خان سردارسپه
در این زمان مجلس شورای ملی شش سال بود که بسته شده بود و در درازای این زمان ده نخستوزیر و کابینه بر سر کار آمدند و کنارهگیری کردند. فتحالله اکبر سپهدار اعظم سپهدار رشتی در مهر ماه ۱۲۹۹ با پشتیبانی دولت انگلیس نخستوزیر شد و به انگلیسیها قول داد که انتخابات را برگزار کند و مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم را برقرار نماید تا قرارداد ۱۹۱۹ را که وثوقالدوله[۵] امضا کرده بود، در مجلس شورای ملی به تصویب برساند که قانونی شود.[۶]
ارتش سرخ شمال ایران را اشغال کرده بود و میرزا کوچک خان جنگلی در روز ۱۵ خرداد ماه ۱۲۹۹ در رشت جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران را با پشتیبانی ارتش سرخ شوروی و با الگوی شوروی برپاکرد و برآن بود که با ارتش سرخ به سوی تهران یورش ببرند و حکومت مرکزی را سرنگون سازند. دو هفته پس از گزینش کابینه، سپهدار از سفیر انگلیس درخواست پول کرد تا پس از انتخابات میان نمایندگان مجلس شورای ملی پخش کند. نورمن سفیر انگلیس به لرد کرزن وزیر خارجه نوشت و پروانه خواست. در ۱۴ دی ماه ۱۲۹۹ در چنین وضعیتی، دولت انگلستان برآن شد که ارتش خود را از بخش میانی ایران بیرون بکشد و بخشی از آن را در بغداد و بخشی دیگر را در جنوب ایران جای دهد. خطر یورش ارتش سرخ ایران به تهران و بدست گرفتن حکومت از سوی بلشویکها آشکار بود.
کودتایی علیه دولت فتح الله اکبر سپهدار اعظم نخستوزیر برنامهریزی شد، این کودتا علیه احمد شاه و سلطنت نبود. کودتا در شب اول اسفند به روز دوم اسفند آغاز شد. سرکردگان کودتا سیدضیا طباطبایی و سرتیپ رضا خان فرمانده کل قزاق، مسعود کیهان، کاظم خان سیاح از افسران ژاندارمری ایران و کلنل احمد امیراحمدی فرمانده گردان سواره قزاق بودند. کودتای سوم اسفند به سرنگونی سپهدار اعظم انجامید و در روز ۶ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمدشاه سیدضیاالدین طباطبایی نخستوزیر شد و انتخابات مجلس شورای ملی دوره چهارم برگزار گردید. ۷ اسفند ۱۲۹۹ هیات وزیران قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس را لغو کرد. ۸ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمد شاه، رضا خان میرپنج به پاس کاردانی و لیاقت به پایه سردار سپهی رسید. در همین روز عهدنامه دوستی منعقده بین دولت علیه ایران و جمهوری شوروی روسیه بسته شد. مسعود کیهان در اردیبهشت ماه از مقام وزارت جنگ کنارهگیری کرد. در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰ رضا خان سردار سپه و فرمانده کل قوا در کابینه نوین سیدضیاالدین طباطبایی وزیر جنگ شد. پس از بسته شدن پیمان دوستی میان دو دولت ایران و جماهیر شوروی ارتش سرخ ناچار به بیرون رفتن از شمال ایران شدند و از میرزا کوچک خان دیگر پشتیبانی نکردند.
رضا خان وزیر جنگ و فرمانده کل قوا
در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰ رضا خان سردار سپه در کابینه سید ضیا به فرماندهی کل قوا و وزارت جنگ برگزیده شد. رضا خان وزیر جنگ برای بهبود مالی قشون و برای از میان برداشتن سختیهای پیآمد گرفتن وامهای خارجی برای مسافرتهای ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و احمد شاه دستور بررسی این وامها را داد.
پس از صد روز که دولت سیدضیا بر سرکار بود، احمد شاه سیدضیا را وادار به کنارهگیری کرد و در روز ۱۶ مهر ماه ۱۳۰۰ خورشیدی احمد قوامالسلطنه را به نخستوزیری برگزید و رضا خان سردار سپه وزیر جنگ و فرمانده کل قوا در در کابینه احمد قوام در وزارت جنگ ماند.
بنیاد نهادن ارتش نوین
پس از این که جنگ جهانی به پایان رسید، سپاه ایران وضع غمانگیزی داشت، ژاندارمری از سوی افسران سوئدی اداره میشد. در جنوب ایران، دولت انگلستان پلیس جنوب را زیر سرپرستی ارتش انگلستان برپا کرد، پلیس جنوب از سربازان ایرانی و هندی تشکیل میشد. عشایر ایران زیر رهبری سران خود تا بن دندان مسلح بودند. تیپ قزاق که به لشکر دگرگون شد، از زمان ۳ اسفند ماه ۱۲۹۹ یکان نظامی بود که بهترین سازمان داشت و به همین روی هسته مرکزی ارتش نوینی شد که رضا خان وزیر جنگ بنیان کرد و با رفرمهای خود پیشرفت و نیرومندی ارتش را به ارمغان آورد. در روز ۴ آذر ماه ۱۳۰۰ ژاندارمری از وزارت کشور به وزارت جنگ جا به جا شد و رضا خان در سخنرانی به آگاهی رساند که از امروز دیگر "قزاق" و "ژاندارم" نمیگوییم بلکه از "قشون" میگوییم. واژه قشون که روسی است در زمان ایرانی کردن سپاهیان ایران از سوی رضا خان به واژه ایرانی ارتش دگرگون شد و همچنین برای دیگر واژههای درجههای نظامی و دستورهای نظامی برابر پارسی آن برگزیده شد.
برای رضا خان وزیر جنگ روشن بود که برای اینکه ارتشی مدرن بسازد به بودجه نیاز دارد. بدین روی دپارتمانهایی از وزارت مالیه که وزیر آن محمد مصدقالسلطنه بود به وزارت جنگ جا به جا شدند. در روز ۱۵ دی ماه ۱۳۰۰ رضا خان وزیر جنگ سازمان نوین ارتش را به آگاهی رساند.[۷] ارتش ایران از پنج لشکر تشکیل میشد که ستاد فرماندهی ارتش و هم چنین لشکر مرکزی در تهران بود، لشکر شمال غرب با مرکز فرماندهی در تبریز، لشکر غرب در همدان (پس از زمانی مرکز به کرمانشاه جا به جا شد)، لشکر جنوب در اسپهان (پس از زمانی مرکز فرماندهی به شیراز جا به جا شد) و لشکر شرق در مشهد. لشکر شمال نیز برای نگاهبانی از گیلان، مازندران و استرآباد بنیان شد که مرکز فرماندهی این لشکر در رشت بود. هر لشکر از ده هزار تن سرباز و افسر تشکیل میشد، و هر لشکر دربرگیرنده هفت هنگ پیاده نظام، یک هنگ سواره نظام، یک هنگ رسته توپخانه میبود. فرمانده کل ارتش رضا خان سردار سپه بود و ریاست مرکز فرماندهی ستاد با وزیر جنگ رضا خان بود. همه واژگان بکار برده شده برای درجههای نظامی و دستورهای نظامی به دستور رضا خان برابر پارسی آن بکار برده شد.[۸] به دستور رضا خان وزیر جنگ و فرمانده کل قشون در همین روز "مدرسه قشون"[۹] برای آموزش صاحبمنصبان (افسران) به ریاست سرتیپ نخجوان در ساختمان مسعودیه برپا شد. دوره آموزشی این آکادمی نظامی برای دو سال با تسهیلات خوابگاه و جای زندگی برای افسران ارتش نوین ایران برنامهریزی شده بود . دبستان نظام و دبیرستان نظام نیز به "مدرسه قشون وابسته بودند. افزون بر آموزش در "مدرسه قشون" افسران برای یک سال به آکادمی سن سیر فرانسه فرستاده می شدند. ریاست برنامه فرستادن افسران به خارج از کشور با سرتیپ شیبانی بود.[۱۰]
همزمان با بنیان ارتش نوین، ژاندارمری نوین نیز زیر فرماندهی وزارت جنگ به نام "امنیه" بنیان شد. سپس رضا خان برآن شد که یکانها و افراد مفید پلیس جنوب را در ارتش نوین ایران ادغام کند. لرد کرزون این پیشنهاد را رد کرد زیرا که رضا خان وزیر جنگ نپذیرفت که افسران انگلیسی در ارتش ایران باشند. بدین روی دولت انگلستان پلیس جنوب را منحل کرد و همه تفنگها و دیگر ابزار جنگی را به هندوستان بازگرداندند. بسیاری از سربازان و افسرانی ایرانی پلیس جنوب پس از انحلال آن، درخواست پیوستن به ارتش ایران را کردند.
یک پارچه کردن دو نیروی ژاندارم و قزاق، در آذربایجان و خراسان درگیریها و سختیهایی پیش آورد. در ۹ آذر ماه ۱۳۰۰ در صوفیان و شرفخانه در استان آذربایجان آشوب برپا شد زیرا که کلنل محمدعلی پوریا و کلنل محمود خان پولادین از فرماندهان پیشین قزاق خواستند که فرماندهی ژاندارمری را به گردن بگیرند ولی ژاندارمها پوریا و پولادین را دستگیر کردند. دو لشکر ژاندارم صوفیان و شرفخانه به یکدیگر پیوستند و به تبریز حمله کردند. کلنل ارفع و حکمران آذربایجان مخبرالسلطنه با فرستادن سپاهی از قزاقها کوشش کردند که ژاندارمها را بازایستانند ولی با دیدن شمار بسیار آنان، ناچار برگشتند. ژاندارمها وارد تبریز شدند و سرگرد ابوالقاسم لاهوتی از ژاندارمهای تبریز وابسته به شوروی، در ۱۴ بهمن ماه ۱۳۰۰ فرمانده ژاندارمری تبریز شد. سرگرد لاهوتی کمیته انقلابی به نام "تجدد" بر پا کرد و مخبرالسلطنه را دستگیر نمود. دستگیری مخبرالسلطنه شوری در مردم تبریز به وجود آورد زیرا که وی کسی بود که دستور کشتن خیابانی و یارانش را در تبریز داد. سپس ۲۷۰ تن از حزب کمونیست ایران به ژاندارمها پیوستند و پرچم سرخ شوروی را به اهتزاز درآوردند و فرتورهای احمد شاه را پاره کردند. این گروه کوشش داشتند که جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در آذربایجان را برپاسازند. سرگرد لاهوتی تلگرامی به تهران فرستاد که وی میخواهد با حکومت مرکزی در تهران به نخستوزیری مشیرالدوله گفتگو نماید. رضا خان وزیر جنگ ۱۰۰۰ تن قزاق را از ساوجبلاغ به فرماندهی سرتیپ شیبانی از ژاندارمهای پیشین تهران در زمان کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ روانه تبریز کرد. در روز ۱۹ بهمن ماه این سپاه وارد تبریز شدند. در تبریز ۲۰۰ قزاق بودند که به این سپاه ۱۰۰۰ تنی پیوستند. سرگرد لاهوتی با ۳۵۰ کمونیست و ژاندارم به شوروی فرار کرد. خلع سلاح ژاندارمری تبریز یک هفته به درازا کشید و در این عملیات تنها چند نفری کشته شدند و دیگر ژاندارمها تسلیم شدند. همه کارهای مورد نیاز برای تصفیه یکانهای نظامی تبریز زیر سرپرستی مستقیم وزیر جنگ انجام یافت. سرگرد ابوالقاسم لاهوتی پس از فرار به شوروی به کمینترن شوروی یا کمونیست بینالمللی مامور برپا کردن انقلاب کمونیستی جهانی پیوست و تا آخر عمر در شوروی ماند.
زمانی که دکتر آرتور میلسپو [۱۱] مستشار مالی و امور اقتصادی از امریکا به ایران آمد تا به وضعیت پریشان مالی ایران سر و سامان بدهد و کارهای ارزنده مستر مورگان شوستر را به انجام برساند، این دپارتمانها پس از کوتاه زمانی به وزارت مالیه با پرسنل نظامی آن برگردانده شدند. رضا خان وزیر جنگ به دکتر میلسپو قول داد که ارتش، وی را در گردآوری مالیات پشتیبانی کند. دکتر میلسپو نیز به وزیر جنگ قول داد که بودجه مورد نیاز برای بینان ارتش را فراهم آورد.
یکپارچه ساختن ایران و سرکوب یاغیان و جداییخواهان
از زمانی که رضا خان در کابینه سید ضیاالدین طباطبایی وزیر جنگ شد علیه جداییخواهان و یاغیان در کشور ایران جنگید. در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۰۰ خورشیدی امیر موید سوادکوهی با پسران خود و شماری از خانهای مازندران در سواد کوه علیه دولت مرکزی در تهران آشوب برپا کردند. در همین زمان یاغیان دیگر چون احسان الله خان و ساعدالدوله نیز به تُنکابُن یورش بردند. روز پسین ۲۶ خرداد ماه میان نیروهای نظامی به فرماندهی سرهنگ فضل الله خان زاهدی با نیروهای کمونیست زیر فرمان احسان الله خان و ساعدالدوله روی داد که سرانجام کمونیستها شکست خوردند و واپس نشستند. در روز ۳۰ خرداد ماه به دستور وزیر جنگ رضا خان سرهنگ شاه بختی فرمانده ستونی که برای کمک به نیروهای زیر فرمان سرهنگ فضل الله خان زاهدی فرستاده شده بود، به همراه سرهنگ زاهدی نیروهای نظامی یاغیان را درهم شکستند.
در چندین جنگ که به فرماندهی رضا خان وزیر جنگ در گیلان و مازندران علیه بلشویکهای ایران به رهبری احسان الله خان و نیروهای جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان رخ داد، سرانجام نیروهای دولتی آنان را تار و مار کردند و شکست سختی دادند و داستان جنگلی در گیلان و مازندران به پایان رسید. با این پیروزی رضا خان وزیر جنگ و سردار سپه، شمال ایران کاملا زیر کنترل حکومت مرکزی درآمد. پس از آنکه جنبش جداییخواهی در شمال ایران از میان برداشته شد، رضا خان وزیر جنگ برنامهی از میان برداشتن یاغیان را از غرب کشور آغاز کرد.
اسماعیل آقا سمیقو در آذربایجان بیرق "آزادی کردستان" را افراشت که در زیر آن کماکان به تاراج روستاها و کشتار و لگد مال کردن زندگی و حقوق مردم دست می زد. از سال ۱۲۹۸ نیروهای دولت همواره در زد و خورد با جنگجویان سیمقو بودند. در روز ۲۰ امرداد ماه ۱۳۰۱ سردار سپه نیروهای رزمنده دولتی را که به آذربایجان فرستاده بود، قلعه چهریق را به دست گرفتند و در آنجا اسلحههای زیادی که سیمقو در درازای این چند سال گردنکشی گرد آورده بود پیدا شد. نیروهای دولتی به دنبال دستگیری افراد مسلح فراری سیمقو روانه شدند و سیمقو دستگیر و همدستانش تار و مار شدند و به آشوب این جداییخواه پایان داده شد. مجلس شورای ملی در روز ۲۵ امرداد ماه از رضا خان سردارسپه و وزیر جنگ در سرکوب سیمقو و پیروزی در چهریق و سلماس قدردانی کرد.[۱۲] در روز ۳ شهریور ماه ۱۳۰۱ احمد شاه در تلگرامی به سردار سپه وزیر جنگ از فداکاریها و کوششهای سردار سپه و سربازان دلیری که زیر فرماندهی سردار سپه که به آشوب اشرار و یاغیان اسماعیل خان سیمقو در چهریق و سلماس پایان دادند، سپاسگذاری کرد.
در بهار ۱۳۰۱ به دستور رضا خان وزیر جنگ و سردار سپه برای سرکوبی امام قلی خان و بویر احمدیها و سایر یاغیان فارس نیروهای نظامی روانه ممسنی شدند و هرج و مرج را پایان دادند. در خرداد ماه ۱۳۰۱ نیروهای دولتی برای تار و مار کردن اشرار مسلح و راهزنان و دزدان که بر پا کننده آشوب و هرج و مرج شده بودند، وارد کازرون شدند و آرامش را به آن منطقه بازگرداندند. در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۰۱ به دستور رضا خان وزیر جنگ و سردار سپه، امیر لشکر غرب همراه با قوای کمکی از تهران به اشرار لُر "سیلاخوری" و "پیران وند" و "سکوند" که شرارتها و سرکشی آنان امنیت کشور را به خطر انداخته بود، یورش بردند و پس از جنگ سختی قلعه "کبوزد" مرکز این یاغیان به دست نظامیان افتاد و امنیت در بروجرد، اراک، تویسرکان، ملایر و نهاوند برقرارشد. در امرداد ماه طایفه "چهارراهی" و چند دسته دیگر از اشرار و یاغیان استان فارس سرکوب شدند. شهریور ماه به فرمان سردار سپه یک ستون از لشکر خوزستان روانه "دشتک " در استان فارس شدند و گردنکشان آن سرزمین را سرکوب کردند. در همین ماه یک گردان از لشکر جنوب به "دالکی" شهری در استان بوشهر و نزدیک به کازرون وارد شدند و یک گردان دیگر برای برقراری امنیت در بنادر خلیج فارس به آن خطه فرستاده شدند.
۱۳ خرداد ماه ۱۳۰۲ به فرمان سردار سپه وزیر جنگ و فرمانده کل قشون، ۴۶ تن از صاحب منصبان قشون برای آموزش فنهای نظامی به ریاست سرتیپ امان الله جهانبانی و سرپرستی حبیب الله شیبانی به کشور فرانسه فرستاده شدند.
رضا خان پهلوی نخستوزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا
۴ آبان ماه ۱۳۰۲ احمد شاه فرمان نخستوزیری رضا خان وزیر جنگ را به سبب "حساسیت اوضاع مملکت و نیاز شدید به اصلاحات سیاسی و اقتصادی" صادر کرد و خود برای درمان و تغییر آب و هوا روانه فرانسه شد. نخستین کابینه رضاخان سردار سپه با هفت وزیر، وزیر امور خارجه: محمدعلی فروغی ذکاءالملک - وزیر مالیه: مدیرالملک جم - وزیر عدلیه: معاضدالسلطنه - وزیر معارف و اوقاف: سلیمان میرزا - وزیر پست وتلگراف: امیرلشکر خدایارخان - وزیر فواید عامه و تجارت: حاجی عزالممالک اردلان - کفیل وزارت داخله: میرزا قاسم خان صوراسرافیل. وزارت جنگ و وزارت داخله را خود نخست وزیر رضا خان به عهده گرفت. رضا خان برنامه دولت را در بیانیهای با سپاسگزاری از مردم ایران در شادی از انتصاب ایشان به نخست وزیری چنین اعلام داشتند: نخست حفظ استقلال مملکت و تامین حقوق ملت ایران و دوم اجرای کامل قانون و حفظ امنیت در داخل مرزهای کشور.
در همین زمان جمهوری ترکیه به ریاست جمهوری مصطفی کمال پاشا بنیان شد. در ۱۲ اسفند ماه ۱۳۰۲ خلافت اسلامی عثمانی از میان برداشته شد و خانواده عثمان وادار به بیرون رفتن از ترکیه شدند. صومعههای درویشها، دادگاههای شریعت اسلام بسته شدند و مدرسههای آموزش ملایان قضاوت با شریعت اسلام نیز بسته شدند.
به فرمان رضا خان نخست وزیر در ۱۴ آبان ماه ۱۳۰۲ نیروهای نظامی با همکاری دستههای چریک به سرکردگی فیض محمدخان و کچی خان بلوچ برای پایان دادن به سرکشیها و گردن کشیهای دوست محمد خان بلوچ و پدرش بهرام خان که بیست و پنج سال حکومت پوشالی در بلوچستان بوجود آورده بودند و به نام خود سکه ضرب کرده بودند، به بلوچستان حمله کردند و پس از پنجاه روز زد و خورد اشرار را تار و مار کردند.
۲ دی ماه ۱۳۲۰ لشکر غرب پس از زد و خوردهای خونین در لرستان وارد خرم آباد شد و در همین روز فرمانده قوای آذربایجان در تلگرامی چیره شدن بر قلعه کاظم قوشچی از گردنکشان آذربایجان در ساحل غربی دریاچه ارومیه را به آگاهی رساند. پس از چند ماهی امیر لشکر غرب به آگاهی رساند که چند طایفه از عشایر غرب از سوی شماری از سران بختیاری و همدستی "ویلسن" رئیس کمپانی نفت جنوب برای برپایی آشوب آماده شدهاند. سرانجام پس از ماهها لشکرکشیها در لرستان با سرکوبی هزاران تن از یاغیان و گردنکشان لر در تنگه زادشیر پایان یافت و امنیت و آرامش در خرم آباد تا بروجرود برقرارشد.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، ملت ایران دارای قانون اساسی شد ولی این به آن مفهوم نبود که حقوقی که آن قانون برای ملت تعیین کرده، ملت از آن برخوردار شدند و در پناه آن قرار گرفتند. با وجود انقلاب مشروطه در ایران خواستهای ملت ایران که در قانون اساسی مشروطه به نوشتار آمده بود تا به عمل درآمدن بسیار دور بود. از سال ۱۲۸۵ که مجلس شورای ملی بنیان شد تا کودتای سوم اسفند یعنی در درازای ۱۵ سال پس از گشایش مجلس نخست، ده سال مجلس شورای ملی با دشمنیهای قاجار و روسیه بسته ماند. گذرگاه مشروطه تا نخست وزیری رضا خان پهلوی راهی بود بس سنگلاخ و پر از پستی و بلندی. رضا خان پهلوی نخست وزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا، اساس مشروطیت ایران را هستی بخشید و مشروطیت را به دستمایهها و افزارگان مدرن آراست و بنای حقوقی قانون اساسی مشروطه را برای بهره برداری فراگیر و درست نسلهای آینده ایران پایدار ساخت. سرانجام با نخست وزیری رضا خان پهلوی مشروطه با نوشته شدن قوانین مدرن زنده شد.
با گشایش مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم در روز ۲۵ فروردین ماه ۱۳۰۳ رضا خان نخست وزیر و وزیر جنگ با کابینه نوین از مجلس شورای ملی با اکثریت رای اعتماد گرفت.[۱۳] با نخست وزیری رضا خان و برقراری آرامش در بیشتر بخشهای کشور، نخست وزیر آغاز به برنامه ریزی برای بنیان ایران نوین کرد. نخستین قانون در راه بنیان ایران نوین، از میان برداشتن تقویم تازی که بر پایه گردش ماه بود و جایگزین کردن تقویم ایرانی جلالی با نام ماههای ایرانی و گردش خورشید.[۱۴] این قانون برنامه ایران نوین شد که ایران دوباره ایران شود و به تاریخ کهن خود بازگردد. قانون دیگر قانون بنیانگذاری نخستین بانک ایرانی بانک پهلوی قشون بود که پس از زمانی به بانک سپه تغییر نام داد و برای نخستین بار ایرانیان توانستند در یک بانک ایرانی حساب بازکنند و نه در بانک روسی و یا انگلیسی. سومین قانون، قانون سجل احوال بود که با آن مردم ایران هویت یافتند.[۱۵] به مردم ایران آموزش داده شد که برای خود نام خانوادگی برگزینند و یک سال پس از تصویب این قانون به ادارههای سجل و احوال در منطقه خود بروند و فرمهای ثبت را پر کنند و دارای هویت بشوند. رضا خان نخست وزیر برای خود نام خانوادگی "پهلوی" را برگزیدند. سپس تصویب قانون برداشتن فرنامهای توهین آمیز تازی قاجار به خرد مردم ایران با السلطنه، الدوله، الممالک، المُلک بود.[۱۶] قانون دیگر قانون انحصار قند و چای بود[۱۷] که با آن کشیدن راه آهن سراسری ایران سرمایه گذاری شد.[۱۸] با این قانون سنت کهن قاجاری که از بیگانگان وام گرفته شود شکسته شد. هم چنین سنت قاجاری که امتیاز به بیگانه بدهد تا پروژهای سرمایه گذاری شود نیز به پایان رسید. پروژه کشیدن راه آهن نخستین پروژهای بود که ایرانیان، خود آن را با پول خود به انجام رساندند. قانون بسیار مهم دیگر قانون خدمت نظام اجباری بود که با آن مردان ایران از تهی دست تا پولدار آموختند که در کنار یکدیگر به ویژه در یک سال نخست آموزشی به کشور ایران خدمت کنند. این قانون به قانون خدمت زیر پرچم تغییر نام داد. رضا خان پهلوی نخست وزیر مشروطه را با تصویب قوانین برای رفاه، آسایش، امنیت و پیشرفت ملت ایران برقرار ساخت. [۱۹]
در جنوب کشور شیخ خزعل نامی فرماندار خرمشهر بود. شیخ خزعل در درازای جنگ جهانی اول و اشغال ایران از سوی دولت روسیه و انگلستان در خدمت دولت انگلستان بود و از دولت ایران پیروی نمیکرد و در موافقتنامه محرمانهای که برادرش شیخ مزعل در نوامبر ۱۹۱۴ با دولت انگلستان بسته بود، زیر پشتیبانی دولت انگلستان درآمد و نگاهبان نفت جنوب و پالایشگاه و تاسیسات آنجا شد. در روز ۲۰ آبان ماه ۱۳۰۳ رضا خان نخست وزیر و فرمانده کل قوا خود برای یکسره کردن کار شیخ خزعل و اشرارش در خوزستان و شکست دادن آنان از راه اسپهان روانه جنوب ایران شدند و در این هنگام گفتند: میروم که یا آخرین نغمههای ملوک الطوایفی را از میان بردارم یا در زیر خرابههای شوش مدفون شوم.
روز ۲۳ آبان ماه سفارت انگلیس در تهران نامه اعتراض آمیزی به دولت ایران نوشت و یادآور شد که حمله قشون ایران به قوای شیخ خزعل مغایر منافع انگستان است و با توجه به اینکه در نوامیر سال ۱۹۱۴ دولت انگستان تعهد کرده است که از جان و مال شیخ خزعل و اتباع او حمایت کند، از این رو در صورت ادامه عملیات نظامی، دولت بریتانیا ناگزیر خواهد بود که برای دفاع از جان و مال شیخ و افراد او دست به کارهای لازم بزند.
روز ۲۴ آبان ۱۳۰۳ رضا خان فرمان داد که نیروهای نظامی از چهار جبهه برای سرکوبی قوای شیخ خزعل و سایر گردنکشانی که با وی همدست هستند روانه شوند. با این تاکتیک همه قوای شیخ خزعل و خانهای یاغی همدست وی به دام افتادند و دورشان را نیروهای نظامی از چهار سو گرفت. در تلگرامی به تاریخ ۲۸ آبان ماه شیخ خزعل در تلگرامی به رضا خان نخست وزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا از کارهای گذشته خود و نزدیکانش ابراز پشیمانی کرد و از سردار سپه درخواست عفو کرد. سردار سپه در پاسخ تلگرام وی پاسخ داد:
- آقای سردار اقدس (شیخ خزعل) تلگراف شما را در شیراز ملاحظه کردم. معذرت و ندامت و اظهار تاسف شما را میپذیرم، البته در صورت تسلیم قطعی - رضا – فرمانده کل قوا و رئیس الوزرا
سرانجام در روز ۲۰ آذر ماه ۱۳۰۳ پس از برقراری امنیت در سراسر خوزستان، رضا خان نخست وزیر به کربلا و نجف رفتند و ایرانیانی که در این شهرها زندگی میکردند، پیشباز با شکوهی از ایشان نمودند. سردار رشید کردستانی از یاغیان به نام کردستان که دوبار سر به نافرمانی و سرکشی برداشته بود و هر دوبار از نیروی نظامی رضا خان سردار سپه شکست خورده بود، با قرآنی در دست به پای رضا خان نخست وزیر و وزیر جنگ افتاد و درخواست بخشش کرد. رضا خان نخست وزیر و سردار سپه، رشید کردستانی را بخشیدند.
۲۵ بهمن ماه ۱۳۰۳ مجلس شورای ملی به پاس خدمات پر ارزش رضا خان نخست وزیر و وزیر جنگ و سردار سپه در برقراری امنیت و آرامش در کشور، در ماده واحدهای تصویب کرد که در آن ریاست عالیه کل قوای دفاعیه و تأمینیه (امنیه) مملکتی را مخصوص آقای رضا خان سردار سپه دانسته که بااختیارات تامه در حدود قانون اساسی و قوانین مملکتی انجام وظیفه نمایند و سمت مزبور بدون تصویب مجلس شورای ملی از ایشان سلب نتواند شد.[۲۰] [۲۱]
۱۷ امرداد ماه ۱۳۰۴ رضا خان پهلوی نخست وزیر و سردار سپه کابینه خود را ترمیم کرد و چهارمین کابینه خود را برگزید. در درازای دو سال نخست وزیری رضا خان پهلوی، رستاخیزی در ایران بوجود آمد همانند زمانی که فرمان مشروطه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی صادر شد. ایرانیان دریافتند که مردی از میان مردم ایران میتواند دولت بهتری باشد تا از همه این نخست وزیران قاجاری، و زمانی که احمد شاه تلگرامی به مجلس شورای ملی و نخست وزیر فرستاد که میخواهد به ایران بازگردد در سراسر ایران شورش برپا شد که احمد شاه پروانه ندارد که بازگردد و ایران را دوباره به آشوب بکشاند. برای ایرانیان آشکار بود که اگر مردی از میان مردم بتواند دولت بهتری در ایران برپا کند، میتواند حکومت بهتری را در ایران برقرار سازد.
با شکایتهایی که از خانواده قاجار از سراسر کشور به مجلس شورای ملی و نخست وزیر رسید، سرانجام در روز ۶ آبان ماه ۱۳۰۴ سیل مردم تهران روانه مدرسه نظام شد و گروه بی شماری در خانه رضا خان پهلوی نخست وزیر و فرمانده کل قوا بست نشستند و درخواست برانداختن سلطنت قاجاریه و تشکیل مجلس موسسان را نمودند. نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم بر آن شدند که سلسله قاجار مغول را در ایران منقرض کنند و حکومت موقتی را به رضا خان پهلوی بدهند. مجلس موسسان برای دگرگون ساختن چهار اصل متمم قانون اساسی مشروطه برگزار شد که در آن رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران شد و شاهنشاهی ایران به خاندان پهلوی از سوی ملت ایران داده شد.
اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران
سرانجام در روز فرخنده ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی در ماده واحدهای به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار نمود[۲۲] و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس موسسان قرارداد. همه ادارهها و وزارت خانهها تعطیل کردند و سه روز در سراسر کشور جشن و پایکوبی برپا شد و انقراض سلسله سفاک قاجار که ایران را چپاول کردند و فروختند با شکوه برگزار شد. برای نخستین بار در تاریخ ایران پادشاه از سوی مجلس شورای ملی نمایندگان ملت ایران برگزیده شد.
روز ۱۴ آبان ماه ۱۳۰۴ نامهای از سوی اعلیحضرت رضا خان پهلوی به مجلس شورای ملی فرستاده شد که در آن فرمان نخست وزیری محمدعلی فروغی داده شد و کابینه با همان وزیران ماند.
مجلس موسسان در روز ۲۱ آذر ماه پس از دادن تغییرات در اصلهای چهارگانه ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، پادشاهی ایران را به اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سپرد و در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی در آیین باشکوهی سوگند پادشاهی خوردند.[۲۳]
در روز ۲۸ آذر ماه ۱۳۰۴ به فرمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی، نخستین دولت سامانه پهلوی به نخست وزیری محمدعلی فروغی برگزیده شد. جشن با شکوه تاجگذاری اعلیحضرت همایونی برای روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ در قصر برلیان کاخ گلستان با بودن میهمانان از سفیران خارجی، هیات وزیران، نمایندگان مجلس پنجم و ششم، و بسیاری از طبقههای مردم ایران برگزار شد و اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی آرمانهایی که شاهنشاه ایران برای رسیدن به آنها از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد در سخنرانی به شمار درآوردند.[۲۴]
« | در این هنگام که مراسم تاجگذاری خود را به عمل میآورم لازم میدانم نیات خود را در اجرای اصلاحات اساسی مملکت خاطرنشان عموم نمایم تا بروز این نیات هم دستور جامعی برای دولتهای من شناخته شود و هم عامه اهالی به مدلول آن آشنا باشند. اولا توجه مخصوص من معطوف حفظ اصول دیانت و تشیید مبانی آن بوده و بعدها نیز خواهد بود زیرا که یکی از وسایل موثره وحدت ملی و تقویت روح جامعه ایرانیت را تقویت کامل از اساس دیانت می دانم ثانیا تا آنجایی که با خواست خداوند متعال و توجهات ائمه اطهار من همیشه کردار خود را بر گفتار ترجیح داده و هر موفقیتی هم که در جریان اصلاحات مملکتی نصیب من شده است فقط از راه سعی و عمل بوده بدوا مایلم که کارکنان دولت و کلیه آحاد و افراد مملکت به این حقیقت کلی پی برده و این دستور اساسی را سرلوحه وظایف اولیه خود تشخیص دهند و همه بدانند که پیشرفت هیچ مقصود و انجام هیچ مرامی ممکن و میسر نخواهد شد مگر در سایه جدیت و کوشش و پایان سعی و عمل.
سپس دولتهای شاهنشاهی من باید قطعا متذکر باشند که لزوم اجرای اصلاحات اساسی مملکت از قبیل توسعه قوای تامینیه و بسط معارف و توجه موثر به حفظالصحه عمومی و هم چنین توجه جدی به ترقی وضعیت اقتصادی و تکثیر ثروت عمومی و تکمیل وسایل نقلیه و بهبود اوضاع فلاحت و تجارت و اصلاح فوری و عاجل قوه قضاییه رخصت هیچگونه تامل و رخوتی را نداده با کمال فوریت وسایل اجرای اصلاحات مزبوره را که تمام در درجه اول از اهمیت است فراهم نمایند، که نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع اجرا گذاشته شود و مخصوصا مقرر داشتهام که در انتظار افتتاح دوره ششم مجلس شورای ملی موجبات و مقدمات اصلاحات مذکوره از طرف دولت تهیه گردد. عمال دولت باید سرمشق حسن عمل، صراحت اخلاق و استقامت رای باشند و بکوشند تا مردم تندرست و توانا و دانا و توانگر شوند و وسایلی که مستلزم رفاهیت و آسایش حال عموم است بر طبق انتظار من تمهید و میسر گردد. |
» |
مجلس شورای ملی دوره ششم قانونگذاری با سخنرانی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در روز ۱۹ تیر ۱۳۰۵ گشوده شد. دیگر زمان آن رسیده بود که از ایران، ایران نوینی ساخته شود، با استقلال ملی که حاکمیت ملت در سراسر آن گسترده باشد. ایران نوینی که تمامیت ارضی کشور با ارتش شاهنشاهی ایران، گسترشِ داد با قوه قضاییه مستقلش و تصویب قوانین مدرن مدنی و جزایی با قوه قضاییه برای امنیت، رفاه و آسایش ملتش در کنار هم به حرکت درآید. به دستور اعلیحضرت همایون رضا شاه در شهریور ماه غرفهای از آثار هنری و تاریخی و صنایع ایران در نمایشگاه نیویورک از سوی آقای تقی زاده گشوده شد و برای شناساندن ایران دفترچهای به زبان انگلیسی چاپ شد. کابینه حسن مستوفی پس از تصویب اعتبارنامهها به مجلس شورای ملی شناسانده شد و در ۵ مهر ماه ۱۳۰۵ از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت. در این میان نخستین راه شوسه تهران به مازندران گشوده شد و نخستین نمایشگاه کشاورزی در تکیه دولت را اعلیحضرت رضا شاه پهلوی گشودند. شورویها نیز در این نمایشگاه غرفهای برای ابزار کشاورزی دایر کردند. برای برانگیزاندن مردم به کشاورزی چند هفته این نمایشگاه باز بود.
هموندان فراکسیون رادیکال مجلس شورای ملی به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی بار یافتند و درباره اوضاع کنونی کشور و کارهای پارلمانی نمایندگان آگاهی دادند. با قوانینی که مجلس شورای ملی برای ساختن پای ساخت کشور چون راه آهن و استخدام کارشناسان خارجی تصویب کرد، در روز ۲۸ دی ماه ۱۳۰۵ پلند کارشناس راه آهن که از زمانی پیش، به فرمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی درباره ساختن راه آهن ایران پژوهش میکرد به پیشگاه اعلیحضرت بار یافت و گزارش خود را داد. قانون سازمان دادن به سیستم اداری وزارتخانهها و چندین قانون دیگر برای کارمندان دولت و استخدام تصویب شد و اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی خود به وزارتخانههای فواید عامه، خارجه، عدلیه و مالیه برای بازرسی تشریف فرما شدند و چون بسیاری از کارمندان در ساختمان وزارتخانه نبودند، دستوراتی درباره وظیفه شناسی و وقت شناسی صادر کردند.
سالها مردم ایران با بیماریهای فراگیر ویروسی و یا باکتریایی چون مالاریا، آبله، سل، وبا، اسهال خونی یا ورم روده، راشیتیسم یا نرمی استخوان، جذام، سالک، حصبه یا تب نوبه، تراخم، کچلی و دیگر بیماریها چون بیماریهای پوستی و مقاربتی دست به گریبان بودند. بزرگترین دشواری نداشتن دارو، پزشک کارآزموده، بیمارستان و دیگر مراکز بهداشت و درمان بود. به فرمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سرانجام در بهمن ماه ۱۳۰۵ قانون تمرکز موسسات صحی مملکتی در اداره کل صحیه به تصویب مجلس شورای ملی رسید تا مرکزهای درمان و بهداشتی همه زیر چتر یک سازمان گردآیند تا از آنجا بشود برای بهبود حال مردم، درمان بیماریها، پیشگیری از بیماریها برنامهریزی کرد، با این کار پایههای وزارت بهداری گذاشته شد.
با نامهای که حسن مستوفی بدون پروانه مجلس شورای ملی به شرکت نفت انگلیس و ایران نوشته بود و پارهای از آسایندهها را برای آن شرکت فراهم ساخته بود، در مجلس شورای ملی مورد بازخواست قرار گرفت. در روز ۲ بهمن ماه ۱۳۰۵ حسن مستوفی نخستوزیر که زیر فشار سیاسی از سوی مجلس رفته بود، شرفیاب شد و گزارش بازخواست نمایندگان مجلس شورای ملی را از هیات دولت به اعلیحضرت تقدیم داشت و افزود که برخی از وزیران کابینه دیگر رای اعتماد نمایندگان مجلس را ندارند و بدین روی وی درخواست کنارهگیری مینماید. روز پسین نمایندگان مجلس شورای ملی به پیشگاه اعلیحضرت رضاشاه پهلوی شرفیاب شدند. شاهنشاه به نمایندگان فرمودند "در این جریانات به سیاست کلی کشور و مصالح مملکت لطمهای وارد نیاید". در روز ۱۵ بهمن ماه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی کنارهگیری حسن مستوفی را نپذیرفتند و به آگاهی مستوفی رسانده شد. در روز ۲۵ بهمن ماه حسن مستوفی کابینه خود را ترمیم کرد و وزیران نوین کابینه علی اکبر داور، محمد تدین و فاطمی را به اعلیحضرت و سپس مجلس شورای ملی شناساند.
در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان اعلیحضرت رضا شاه برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰،۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پروندهها را یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت. از آنجا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود، بیگانگانی که در ایران بودند پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. در ایران کار با کاپیتولاسیون به آنجا کشیده بود که دولتهای روسیه و انگلیس در همه امور سیاسی و اجتماعی ایران دخالت میکردند تا جایی که گزینش نخست وزیر و وزیران با نظر این دولت استعماری انجام میشد. علی اکبر داور حقوقدانی که در ژنو درجه دکترای خود را گرفته بود، مامور شد که یک سیستم قضایی فراگیر و یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی میکردند بنیان کند و دادگستری نوین و مدرن را جایگزین آن سازد. در ۲۷ بهمن ماه ۱۳۰۵ قانون اصلاح قوانین عدلیه و بنیان دادگستری نوین از سوی مجلس شورای ملی تصویب شد و مدرن سازی قوه قضاییه آغاز شد. سرانجام حکومت مشروطه ایران که بر پایه اصل حاکمیت ملی میباشد با قوه قضاییه مدرن ایران و با قوانین جزایی و مدنی که با نمونه قوانین پیشرفته فرانسه نوشته شد و استقلال ملی ایران را سرانجام پس از ۱۰۱ به کشور بازگرداند. شادی و سربلندی ملی ایرانیان زمانی به اوج خود رسید که اعلیحضرت رضا شاه پهلوی با فرمان ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶ الغای کاپیتولاسیون را اعلام فرمودند. در این روز دادگستری نوین با سخنرانی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی و با بودن هیات وزیران و قضات بلند پایه و بزرگان کشوری در آیین ویژهای گشوده شد و فرمانهای قضات را شاهنشاه خود به آنان دادند. فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون[۲۵] از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه در نشست ۲۴۱ مجلس، نخست وزیر مستوفی الممالک لغو کاپیتولاسیون را به آگاهی مجلس شورای ملی رساند. در این روز، روز الغای گاپیتولاسیون استقلال قضایی ایران وزارت امور خارجه دولت شاهنشاهی ایران از سوی سفارتخانههای ایران در دیگر کشورها لغو همه قراردادهای کنسولی یا کاپیتولاسیون را به آگاهی رسانید. مجلس شورای ملی با تصویب دیگر قوانین جزایی و مدنی و قوانین مورد نیاز جامعه قوه قضاییه را به قوانینی مجهز ساخت که ملت ایران سالهای دراز چشم به راه آن بودند و بدین سان پس از ۲۲ سال با اراده و کوشش اعلیحضرت رضا شاه پهلوی قوه قضاییه ایران نیرومند و مستقل امان و پناه ایرانیان و بیگانگان در ایران شد. اعلیحضرت رضا شاه پهلوی میدانستند که راه بس دراز برای پیشبرد کشور ایران در پیش است که قوه مجریه باید درباره آن چاره بیاندیشید، از ممنوع کردن ازدواج دختران ۹ ساله تا برانداختن دست و پا بریدن نیاز به دادگستری دارد که جایگزین قوانین شریعت بشود.
در این میان، حسن مستوفی در روز ۶ خرداد ماه ۱۳۰۶ پس از بازخواست مجلس شورای ملی از نخست وزیری کناره گرفت و به فرمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی مهدی قلی خان هدایت مامور برگزیدن کابینه شد و در روز ۱۱ خرداد ماه کابینه خود را به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه شناساند و در روز ۱۶ خرداد ماه از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت.
در متمم قانون اساسی از حق مردم ایران در مالکیت میگوید، که که "افراد مردم از حیث جان و مال و مسکن و شرف محفوظ و مصون از هرنوع تعرض هستند و متعرض احدی نمیتوان شد مگر به حکم و ترتیبی که قوانین مملکت معین مینماید". تا این زمان قانونی برای شناخت مالکیت مردم وجود نداشت. زمینداران بزرگ دارنده ۸۰٪ زمینهای کشاورزی را با کشاورزانی که روی آن کار میکردند و خانواده اشان بودند. در پارهای از جاهای کشور، آخوندها برگههایی را مُهر میکردند و آن برگهها سند مالکیت مردمان به شمار میآمد و بیشتر این برگهها ساختگی و تقلبی بود که نه مرز و اندازه آن مِلک را نشان میداد و نه پهنه درست آن را دربرداشت. زورگویان با زد و بند با ملایان به آسانی میتوانستند مِلکی را از دست صاحبش بیرون آورند. با تصویب قانون ثبت اسناد و املاک که یگانه راه قانونی برای جلوگیری از دست درازی به مالکیت و هر گونه دغل کاری و نیرنگ به املاک مردم شناخته شد و با شادی مردم ایران روبرو شد. با تصویب این قانون و اصلاحیههای دیگری که به تصویب رسید این اصل نهم قانون اساسی مشروطه به اجرا درآمد.
ملت ایران از زمان انقلاب مشروطه خواستار بنیان بانک ملی بودند تا از وام گرفتن قاجاریان از کشورهای روسیه و انگلیس جلوگیری شود، پولی که قاجاریان در جیب خود میگذاشتند و بازپرداخت آن را به گردن مردم ایران میانداختند بدین سان که قاجاریان بازپرداخت وامها را با بالا بردن مالیات از مردم تهی دست ایران و یا دادن امتیاز بهره برداری از منابع کشور به بیگانگان به انجام می رساندند. قاجاریان با کارشکنی هایشان از بنیان بانک ملی ایران از سال ۱۲۸۵ خورشیدی مجلس قانونگذاری نخست تا انقراض سلسله قاجار جلوگیری کردند. با شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی و بنیان ایران نوین و به اجرا گذاشتن قانون اساسی مشروطه با تصویب قانونهای پیشرفته برای رفاه و آسایش و امنیت ملت ایران به دست اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی سرانجام آرزوی ملت ایران برآورده شد و قانون بنیان بانک ملی ایران در روز ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. پس از آنکه قرارداد دکتر آرتور میلسپو کارشناس مالی از آمریکا که مستشار کل مالی ایران بود، از سوی دولت ایران دوباره تمدید نشد، کارشناسان مالی انگلستان و شوروی برای این کار با توجه به تاریخ اندوهناک ایران و تاراج ایران از سوی این دو قدرت استعماری، به هیچ روی در شمار کارشناسان مالی خارجی برای بانک ملی و وزارت مالیه ایران راهی نداشتند. این بار، دولت ایران از دولت آلمان درخواست کرد که بهترین کارشناسان مالی از آن کشور را برای ایران بفرستد. دولت آلمان دکتر کورت لیندن بلات را برای سازمان دادن به بانک ملی ایران پیشنهاد کرد. در بازدید عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار از برلین در روز ۲۸ و ۲۹ تیرماه ۱۳۰۷ دکتر اوتو اِشنی ویند برای جانشینی دکتر میلسپو مستشار کل مالی ایران برگزیده شد. بنیان بانک ملی ایران برای گسترش و پیشرفت کشاورزی و صنعت در ایران هماهنگ شده بود. بر سر میز گفتگوها برای ایجاد کارخانه و ذوب آهن و راه آهن برای ایران، توماس براون نماینده شرکت واردات و صادرات ونکهاونس نیز نشسته بود. توماس براون با تیمورتاش به گفتگو نشست و پیشنهاد کرد که او میتواند از دولت آلمان ۴۰ میلیون گُلد مارک وام بگیرد. با این وام قرار شد که یک کارخانه تولید برق، کارخانه سیمان سازی، کارخانه قند و شکر، کارخانه ذوب آهن، صنایع راه آهن و هواپیماسازی در ایران به راه انداخته شود. تیمورتاش این پیشنهاد به آگاهی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی رساند و مورد پذیرش شاهنشاه قرار گرفت. این وامی بود که همواره دولت امریکا و انگلیس با دادن آن به ایران مخالفت میکردند. با پذیرش پیشنهاد نخست، توماس براون پیشنهاد کرد که رییس بانک نوبنیاد ملی ایران از آلمان باشد. در سال ۱۳۰۷ تیمورتاش سفر رسمی به کشور آلمان کرد و با وزیرخارجه آلمان گوستاو اِشترزه مَن [۲۶] دیدار کرد. در این دیدار همکاری نزدیک میان دولت شاهنشاهی ایران و دولت آلمان را بوجود آورد.[۲۷] در این زمان کشور آلمان جمهوری بود به نام دویچِس رایش (وایمار رپوبلیک)،[۲۸] پرزیدنت این جمهوری پل فون هیندن بورگ بود. [۲۹]
در روز ۱۷ شهریور ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی با شادمانی بی اندازه به همراهی ولیعهد ایران محمدرضا پهلوی در جشن با شکوهی بانک ملی ایران را گشودند و فرمودند "تاسیس بانک ملی که از اهم وسایل ترقیات اقتصادی مملکت محسوب میشود یکی از آرزوهای دیرینه ملت من بوده است." در این روز برای نخستین بار اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی با کت سرمهای و شلوار سفید و نخستین مشتری بانک ملی ایران نخستین حساب جاری به نام خود گشودند و نخستین پول به بانک ملی از دست رضا شاه بزرگ دریافت شد و به نخستین حساب جاری بانک ریخته شد. وظیفه بانک ملی مدیریت حسابهای دولت و مشتریان خصوصی یعنی مردم ایران بود. سرمایه بانک ملی ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال و ریاست بانک ملی دکتر لیندن بلات از کشور آلمان بود. بنیان بانک ملی پیروزی بزرگی برای کشور و ملت ایران بود، پس از یک سال سرمایه بانک به بیش از ۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال افزایش یافت. زمان کوتاهی پس از گشایش بانک ملی ایران در خیابان فردوسی تهران، شعبه های بانک ملی در دیگر شهرهای ایران گشوده شد و اقتصاد ایران را شکوفا کرد.[۳۰]
در دوره قانونگذاری ششم قوانینی که کشور ایران کشوری مشروطه شود و مردم ایران ملت شود یکی پس از دیگری به تصویب مجلس شورای ملی رسید. برای نمونه تصویب قانون ثبت احوال با آشوب ملایان روبرو شد و آنان فریاد بر آوردند که دولت میخواهد برای زنان نام بگذارد و آنان را به عقد مردان دیگر دربیاورد، سپس نوبت به قانون ثبت املاک و اسناد رسید. با وجود همه کارشکنیها و فتواهای ملایان مردم ایران دارای نام خانوادگی و شناسنامه و آدرس خانه شدند. برداشتن هر یک از این گامها، فراهم ساختن ساختمان، مبلمان اداری، استخدام کارکنان، آموزش ماموران را به دنبال داشت، که با بودجه اندک کشور میباید به انجام برسد.
در اجرای اصل ۲۷ و ۲۸ قانون اساسی مشروطه که حکومت از سه قوه مقننه، قضاییه و مجریه تشکیل میشود که از یکدیگر جدا و مستقل هستند قانون محدودیت وزرا و معاونین و روسای دوایر دولتی در موقع انتخابات و نمایندگان مجلس در دوره تقنینیه به تصویب رسید، زیرا که کارمندان دولت، بخشی از قوه مجریه میباشند و حق شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی یعنی قوه مقننه را ندارند.
با پیشرفت سازماندهی وزارتخانهها و با تصویب بودجه برای بنیان دبستانها و آموزش همگانی و رایگان تا جایی که شمار آموزگاران پروانه میداد، دبستانها باز شدند. در زمانی که به جز خانواده قاجار بقیه مردم ایران در بلای بیسوادی میسوختند، اعلیحضرت رضا شاه بزرگ دستور فرمودند که پلیس هر منطقه به در خانههایی که در آن کودک بالای شش سال است بروند و آن کودکان را برای نام نویسی به نزدیک ترین دبستان ببرند. در دبستانها که دخترانه و پسرانه بودند، دختران روپوش و یقه سپید و روبان به سر و پسران همه کلاه پهلوی و کت و شلوار بر تن کردند. در دبستانها کنترل شپش و رشک در لابلای موهای کودکان دبستانی آغاز شد. برای بچههایی که به بیماری کچلی گرفتار بودند، زِفت میانداختند و برای دیگر بیماریها چون سالک به آموزش بهداشت نیز پرداخته شد، دیگر بیماریها نیز با استخدام کارشناس از خارج و آموزش پرستاران و پزشکان و داروسازان کم کم از ایران ریشه کن شد.
با تصویب قانون اعزام محصل به خارجه در روز ۱ خرداد ماه ۱۳۰۷ هر ساله گروهی از سراسر کشور ایران برای فراگرفتن علم و فنهایی که دولت آن را تعیین میکند با هزینه مردم ایران به خارج از کشور فرستاده میشوند. نخستین گروه که قرار بود در روز ۲۳ مهر ماه ۱۳۰۷ به کشور فرانسه پرواز کنند، در روز ۱۲ مهر ماه به پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه به همراهی وزیر معارف آقای قراگوزلو شرفیاب شدند. رضا شاه آنان را فرزندان خود نامیدند و در سخنان خود به آنها گفتند شما از دسترنج این مردم به اروپا میروید، موظف هستید که بعد از تکمیل تحصیلات به خدمتگزاری این مردم همت بگمارید. هم چنین رضا شاه بزرگ از دانشجویان خواستند که بهترین خود را برای فراگیری علوم نوین برای ساختن کشور ایران بکار برند و در کشور فرانسه میهن پرستی را نیز از فرانسویان یادبگیرند. برای این دانشجویان کت و شلوار دوخته شده بود و برای نخستین بار کراوات بر گردن آنان آویخته شده بود. آقای اسماعیل مرآت به سرپرستی دانشجویان برگزیده شد و همراه آنان به اروپا رفت. از میان این گروه میتوان مهندس ریاضی که رییس مجلس شورای ملی شد را نام برد، هم چنین مهندس مهدی بازرگان که به قدرت رسیدن آیت الله خمینی را در سال ۱۳۵۷ خورشیدی را سازمان داد.
۱۶ خرداد ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت امان الله خان پادشاه افغانستان به همراهی ملکه ثریا با کشتی جنگی شوروی وارد بندر پهلوی شدند و از سوی وزیر دربار تیمورتاش مورد پیش باز قرارگرفتند.[۳۱] امان الله خان کوشش بسیار در مدرن کردن افغانستان دارد. روز شنبه ۱۹ خرداد ماه پادشاه افغانستان و همراهان از قزوین روانه تهران شدند. ۲۰ خرداد ماه اعلیحضرت امان الله خان و همراهان در کاخ سعدآباد با اعلیحضرت رضا شاه دیدار کردند و شام رسمی را با شاهنشاه ایران خوردند. روز پسین از سوی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی یک قطعه نشان عالی درجه اول به پادشاه افغانستان پیشکش شد و در برابر پادشاه افغانستان نیز یک قطعه نشان درجه اول "المراءاعلی" را به شاهنشاه ایران پیشکش کردند. روز ۲۶ خرداد پادشاه افغانستان با تشریفات رسمی از راه خراسان راهی افغانستان شدند.
داشتن قانون اساسی تنها چارچوبی را روشن میکند که در آن قوانین برای سازمان دادن به کارهای کشور و رفاه و آسایش و امنیت ملت ایران از سوی قوه مقننه یعنی مجلس شورای ملی تصویب شود و از سوی قوه مجریه به اجرا دربیاید. اصل شصت و ششم متمم قانون اساسی میگوید که مسئولیت وزرا و سیاستی را که درباره آنها میشود را قانون تعیین خواهد نمود. نبودن قانون مجازات رشوه گیرنده بی اعتنایی و بی احترامی به حقوق مردم و بی توجهی به استوار ساختن دولت است. با تصویب قانون مجازات رشوه گیری کارمندان دولت در ۲ تیر ماه ۱۳۰۷ یکی از مهمترین اصلهای مشروطه که حاکمیت مردم بر قوه مجریه است و به فراموشی سپرده شده بود، پس از ۲۲ سال انجام یافت که با قانونهای دیگری در روش رسیدگی به جزای کارمندان دولت تکمیل شد.
مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم با سخنان نایب رییس مجلس به پایان رسید، وی درباره دست آوردهای این دوره قانونگذاری گفت و ادامه داد که ... زیرا اول اعلیحضرت همایونی هستند که نظر به علاقه کاملی که باصلاحات مملکت داشتهاند و توجه کاملی که برای پیشرفت امور مملکتی داشتهاند در حقیقت مسبب و محرک اصلی وضع این قوانین در مجلس بودهاند و ما باید موفقیت خودمان را از ناحیه ایشان و هیات دولت بدانیم..."[۳۲] نایب رییس هم چنین افزود که برای نخستین بار مجلس شورای ملی توانست بودجه یک سال کشور را بنویسد و مالیاتهایی که از زمان قاجار بر طبقه زحمتکش تحمیل شده بود از میان بردارد، بدون آنکه کمبودی در بودجه پدیدآید.
در روز ۲۴ مهر ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه دوره هفتم قانونگذاری مجلس شورای ملی را گشودند. در این دوره آقای دادگر به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده شد و در روز ۱ آذر ماه مهدی قلی هدایت کابینه و برنامه خود را به مجلس شورای ملی شناساند و رای اعتماد گرفت. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در روز ۷ آبان ماه راه تهران به خرم آباد که شمال و جنوب کشور را بهم میپیوندد را گشودند و از اهمیت این راه که دیدار از آثار تاریخی شوش و تخت جمشید را هموار میسازد گفتند. سران ایلها و عشیرههای لُر به پیشگاه شاهنشاه شرفیاب شدند. در این شرفیابی اعلیحضرت همه لُرهایی که پیشینه شرارت داشتند را بخشیدند.
در روز ۶ دی ماه ۱۳۰۷ قانون دگرگون شدن پوشاک مردان ایرانی تصویب شد و فرمان اجرای آن ۴ روز پس از آن توشیح شد. رضا شاه بزرگ میاندیشیدند که با دگرگون ساختن شکل مردم از پوشیدن عمامه و عبا به کت و شلوار و گذاشتن کلاه کپی کلاه پهلوی شاید بینش آنان نیز دگرگون شود و جامعه ایران پس از قرنها رکود به جنبش بیافتند. در آیین باشکوه سلام نوروز که در روز پنجشنبه اول فروردین ماه ۱۳۰۸ در کاخ گلستان در پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه برگزار شد، شاهنشاه از وزیران و نمایندگان مجلس شورای ملی خواستند که به مردم تهیدست که نمی توانند پوشاک نو بخرند یاری کنند. اعلان عطیه ملوکانه سد دست کت و شلوار در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.[۳۳]
برای نخستین بار بودجه کل یک سال کشور برای سال ۱۳۰۸ به مبلغ ۳۴،۹۴۵،۳۰۰ تومان به تصویب رسید.
۱۱ آذر ماه ۱۳۰۸ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی ساختمان زندان نوین "قصر" را گشودند. این زندان همان قصر تابستانی فتحعلی شاه در سر راه شمیران بود که ۱۹۲ اتاق و درمانگاه و کارگاههای گوناگون داشت و گنجایش ۸۰۰ زندانی را داشت. تا چند روز نمایندگان سیاسی خارجی برای تماشای این ساختمان جالب به دیدن آن میآمدند.
واگونهای اسبی در خیابانهای تنگ مانند لالهزار مردم را دچار دردسر میکرد و کمپانی واگون اسبی نیز نمیخواست که پیشنهاد شهرداری و دولت را در دگرگون ساختن درشکهها بپذیرد، ناچار شهرداری که خیابان سازی در تهران را آغاز کرده بود، خیابان به خیابان خط آهن واگن اسبی را زیر خاک برد و بدین سان واگنهای اسبی از خیابانهای تهران برچیده شد. چهره ایران تغییر مییافت، در روز ۱۲ دی ماه ۱۳۰۸ راه آهن دزفول به اهواز که آماه بهره برداری شده بود از سوی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی گشوده شد. رضا شاه بزرگ سوار ترن شد و لکوموتیو به سوی شوش به راه افتاد.
۲۶ اسفند ماه ۱۳۰۸ با تصویب قانون تامین مدعیبه وزیر عدلیه برپایه قانون محاکمه وزرا و هیات منصفه درخواست تعقیب و محاکمه نصرت الدوله فیروز وزیر مالیه را نمود، کسی که امضا کننده قرارداد ننگین ۱۹۱۹ ایران و انگلیس با گرفتن رشوه هنگفت بود. پس از برکناری نصرت الدوله فیروز، مشارالملک وزیر دارایی شد.
با برنامه ریزی برای پیشبرد اقتصاد کشور و بوجود آوردن چارچوب مدرن برای گسترش تجارت از سه وزارتخانه فواید عامه و تجارت و فلاحت دو وزارت خانه طرق و شوارع (وزارت راه) و اقتصاد ملی بنیان شد. قانون بنیان این دو وزارتخانه در ۲۷ اسفند ماه ۱۳۰۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. وزارت اقتصاد دربرگیرنده سه اداره فلاحت (کشاورزی)، اداره صناعت و اداره تجارت بود.
امتیاز چاپ اسکناس ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار برای ۶۰ سال به بانک انگلیسی داده شده بود.[۳۴] در این زمان دولت ایران برآن شد که چاپ اسکناس ایران به بانک ملی ایران داده شود. بدین روی قانون مبادله امتیازنامه بانک شاهنشاهی ایران به تاریخ ۶ خرداد ماه ۱۳۰۹ از سوی مجلس شورای ملی به تصویب رسید که بر پایه آن دولت ایران ۲۰۰،۰۰۰ پوند انگلیسی در لندن به بانک شاهنشاهی پرداخت و امتیاز چاپ اسکناس ایران را از آنان بازخرید.
ساختار دولت نوین
پس از اینکه مجلس شورای ملی سلسله قاجار مغول را منقرض ساخت و شاهنشاهی ایران را به رضا خان پهلوی نخستوزیر و فرمانده کل قوا و سردار سپه سپرد، در قانون اساسی مشروطه اصلهای سی و شش، سی و هفت، و سی و هشت دگرگون شد، دایر بر اینکه که پادشاه ایران میباید ایرانیالاصل باشد، تا آنجا که فرزندان رضا شاه از مادران قاجار مغول از نشستن بر تخت پادشاهی ایران ممنوع شدند. پس از نشستن بر تخت شاهنشاهی ایران نخستین کاری که اعلیحضرت رضا شاه پهلوی انجام دادند، برگزیدن محمدعلی فروغی به نخستوزیری بود. کابینه فروغی دربرگیرنده قوام الدوله - وزیر داخله؛ حسن مشارالملک - وزیر خارجه؛ نصرت الدوله فیروز - وزیر عدلیه؛ علیقلی سردار اسعد - وزیر پست و تلگراف؛ عبدالحسین تیمورتاش سردار معظم - وزیر فواید عامه و تجارت؛ و مهدی مشیر فاطمی عمادالسلطنه - وزیر معارف و اوقاف بود. با پادشاه شدن یک ایرانی در ایران، نمایندگان مجلس شورای ملی، همان کسانی که حکومت مغول بیگانه را سرانجام از میان برداشتند، خواستند که از این زمان ایرانی بودن و بازگشت به ارزشها و تاریخ کهن ایران از سرگرفته شود. یک روز پس از سوگند پادشاهی رضا شاه پهلوی درنشست مجلس شورای ملی در روز ۲۶ آذر ماه ۱۳۰۴ نماینده تهران گفت: بنده در موقعی که آشنا بتاریخ ایران شدم خاصه تاریخ قرون اخیر هر وقت تاریخ کریم خان زند را مراجعه میکنیم همیشه اسباب تالم و تاثر من میگردد. البته همه آقایان می دانند وقتی که سلطنت منتقل به قاجاریه شد یک نفر از بزرگترین سلاطین ایران کریمخان زند که خدمات او نسبت به ایران و اخلاق ایران استقلال ایران در تمام تواریخ ایران بلکه تواریخ خارجه مشحون است نعش این رادمرد وطن پرست اخلاقی را از مقبره او حرکت دادند و استخوانهای او را آوردند به طهران و آقا محمد خان امر کرد در زیر تخت مرمر دفن کنند که هر وقت میرود روی تخت پا به استخوانهای او بگذارد.
پس از سوگند اعلیحضرت همایون شاهنشاه رضا شاه پهلوی در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ کابینه محمدعلی فروغی استعفا داد. محمدعلی فروغی این رستاخیز ایرانی را در کابینه نوین خود نشان داد و مردان خردمند و شایسته ایرانی برگزید، در نشست مجلس شورای ملی ۲۹ آذر ماه ۱۳۰۴ علیاکبر داور وزارت فواید عامه، دادگر وزارت داخله، بیات وزارت مالیه به مجلس شناسانده شدند و برای وزارت معارف نیز زمان خواست تا وزیر شایسته ایی یافته شود.
هشتمین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی
روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۹ اعلیحضرت رضا شاه به مجلس شورای ملی تشریففرما شدند و دوره قانونگذاری هشتم مجلس شورای ملی را گشودند. رضا شاه بزرگ در سخنان خود به گسترش اقتصاد اشاره فرمودند و گفتند:
- آرزوی ما این است که مجلس دوره هشتم در تاریخ مملکت ما موسوم به مجلس اقتصادی شود، خوشبختانه استعداد طبیعی و اوضاع عمومی مملکت زحماتی را که برای اصلاح اقتصادیات مملکت کشیده می شود به حسن نتیجه منجر خواهد نمود... استقرار واحد پول طلا و حفظ دخیره مهم طلای مملکت که تهیه شده است مشوق بزرگ اصلاحات اقتصادی بوده و جلوگیری از اسراف و تبذیر چه در معیشت ملی و چه در عواید مملکتی و کوشش در تعدیل و موازنه تجاری مملکت و تعدیل و تثبیت حتمی عایدات و مصارف مملکتی باید مورد توجه خاص واقع شود... همانطور که در نطق افتتاحیه دوره گذشته نصبالعین نمودیم تهذیب اخلاق عمومی و ترویج وطندوستی و وظیفه شناسی و تحکیم ایمان و تقوی در جامعه باید مورد توجه خاص قرارگیرد.
با دادن اجازه تحصیل به دختران ایران در خارج از کشور در فروردین ماه ۱۳۰۹ ، در روز ۷ دی ماه نخستین هفت تن دختران دانشجو به هزینه دولت برای فراگرفتن تحصیلات عالی روانه اروپا شدند. پیش از این بر پایه قانون تذکره یا قانون روادید تنها به زن هایی پروانه خروج از ایران داده می شد که به سختی بیمار باشند و یا سن آنها بیش از ۳۰ سال باشد. نخستین بانوی ایرانی در خارج از کشور سارا حیدری نام داشت که از سوی دولت ایران به ماموریت خارج از کشور برگزیده شد. بانو حیدری در سفارت دولت شاهنشاهی ایران در پاریس با خبرنگاران خارجی گفتگو کرد. ۲۱ شهریور ماه ۱۳۰۹ سومین گروه دانشجویان که برای دانش آموختن راهی اروپا بودند به پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شرفیاب شدند. شاهنشاه در سخنان خود فرمودند "ما از اعزام شما مقاصدی به مراتب بهتر و بیشتر از آنچه شما تصور می کنید داریم امیدواری ما فقط به احساسات پاک و وجدان و وطن پرستی و غرور ملی و نیل به ترقی و تکاملی است که از چندی به این طرف در افراد مملکت ما تولید شده است..."[۳۵]
روز ۱۴ دی ماه ۱۳۰۹ کنفرانس شیر و خورشید سرخ با سخنرانی والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی و با بودن شماری از بانوان در تالار عاج گشایش یافت. والاحضرت شمس توجهات ویژه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی و علیاحضرت ملکه را به سازمان و کنفرانس شیر و خورشید سرخ و شرکت زنان را اعلام داشتند. پس از سخنرانی والاحضرت شمس، خانم فروغ ظفر بختیاری، ایران تیمورتاش، عفت سمیعیان سخنانی ایراد کردند.[۳۶]
نخستوزیر مهدی قلی هدایت در روز ۴ بهمن ماه ۱۳۰۹ رای اعتماد گرفت. به مناسبت سالروز کودتای سوم اسفند آیین سان و رژه قشون پایتخت در برابر اعلیحضرت رضا شاه و والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی در میدان جلالیه برگزار شد.[۳۷]
روز ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۱۰ در تلاش برای ساختن پایساختهای کشور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی برای گشایش پل متحرک سفیدرود به شمال کشور رفتند.[۳۸] سردار اسعد وزیر جنگ، شکوهالملک رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی، کاظمی کفیل وزارت طرق و شوارع، علی دشتی و دکتر شیخاحیاالملک در التزام شاهنشاه بودند. در روز ۱۱ اردیبهشت ماه شاهنشاه در آیین باشکوهی پل سفیدرود را در شمال کشور گشودند. این پل ۱۳۷ متر درازا و ۷ متر پهنا دارد و با هزینهای کمتر از صد هزار تومان ساخته شده است. پل سفیدرود دو استان مازندران و گیلان را پیوند می دهد. برای ارجگذاری به مهندس یاسره از کشور فرانسه در ساختن پل سفیدرود به فرمان اعلیحضرت رضا شاه یک قطعه نشان تاجگذاری به مهندس یاسره پیشکش شد.
از میان برداشتن خطر کمونیستها
هموندان حزب کمونیست ایران در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ خورشیدی به ویژه در شهرهایی که رضا شاه بزرگ کارخانه بنیان کرده بود و صنعتی وجود داشت همانند کارخانه پارچهبافی اسپهان، راهآهن مازندران، قالیبافی مشهد، و شرکت نفت انگلیس و ایران اعتصاب به راه انداختند. بزرگترین اعتصاب در روز نخست ماه مه، روز کارگر سال ۱۳۰۸ از سوی یوسف افتخاری سازمان داده شد. یوسف افتخاری از نوجوانی در حزب کمونیست ایران آموزش های کمونیستی دید و سپس به شوروی رفت و در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق که بعدها دانشگاه پاتریس لومومبا نام گرفت یکی از فونکسیونرهای کمونیستی شد و به ایران برای براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران بازگشت. این اعتصابها پالایشگاه آبادان و صنعت نفت ایران را فلج کرد. سرانجام با دستگیری ۴۵ تن از سرکردگان حزب کمونیست ایران، اعتصابها پایان یافت. در این زمان نیز قوانین دادگستری ایران از سوی وزیر کاردان و دانشمند دادگستری علی اکبر داور و همکارانش نوشته می شد تا شریعت را به قوانین مدنی و مدرن دگرگون سازند. در خرداد ماه ۱۳۱۰ برای نگاهبانی کشور و قانون اساسی و مردم ایران قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکت[۳۹] به تصویب کمیسیون عدلیه درآمد و به اجرا گزارده شد که ماده اول آن میگوید: هر کس در ایران به هر اسم و یا به هر عنوان دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیتی تشکیل دهد و یا اداره نماید که مرام یا رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه ایران و یا رویه یا مرام آن اشتراکی است و یا عضو دسته یا جمعیت یا شعبه یا جمعیتی شود که با یکی از مرام یا رویههای مزبور درایران تشکیل شده باشد به سه تا ده سال زندان محکوم خواهد شد. نزدیک به ۲۰۰ تن از کمونیستهای سرسپرده استعمار دستگیر و در دادگاه به محاکمه کشیده شدند و به ۳۸ تن از آنان جزای زندان ابد داده شد. حزب کمونیست ایران در روز ۲۵ ماه ژوئن ۱۹۲۰ برابر با ۴ تیر ماه ۱۲۹۹ در بندر انزلی، ۵ هفته پس از اینکه ارتش سرخ شمال ایران را اشغال کرد، بنیان نهاده شد.[۴۰] [۴۱]
در اسفند ماه ۱۳۱۵ پلیس شبکههای دیگری از کمونیستها را در ایران پیدا کرد، در اردیبهشت ماه ۱۳۱۶ بیش از ۶۰ تن که به آنان سوظن میرفت دستگیر شدند، در آبان ماه ۱۳۱۷ از این مزدوران بیگانه ۵۳ تن بر پایه قانون مجازات کسانی که بر علیه امنیت و استقلال کشور ایران توطئه می کنند در دادگاه به سالیان دراز زندان محکوم شدند.[۴۲] با این دو موج دستگیریهای سران حزب کمونیست ایران که از استالین دستورات خود را می گرفتند، کشور ایران آرام شد تا زمانی که دو دولت استعماری شوروی و انگلستان، شمال و جنوب کشور را بمباران کردند و مردم ایران را به خاک و خون کشیدند و ارتش خود را در شمال و جنوب کشور جای دادند. بر پایه خواست شخص استالین اعلیحضرت رضا شاه شاهنشاه ایران را به کنارهگیری وادار ساختند. افسران ارتش شوروی درهای زندان قصر را به روی این خائنین گشودند و مجلس شورای ملی را وادار ساختند که در روز ۲۴ مهر ماه ۱۳۲۰ با تصویب قانون راجع به عفو و بخشودگی و تخفیف پارهای از محکومیتهای سیاسی و عادی چهره قانونی به بیرون کشیدن این سرسپردگان بیگانه بدهند.
همین مزدوران جیرهخوار بیگانه پس از اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی بیدرنگ در مهر ماه ۱۳۲۰ حزب توده را بنیان نهادند، در روز ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ در پهنه دانشگاه تهران به جان شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سوقصدکردند، با همدستی محمد مصدق قاجار مغول بیگانه بزرگ فئودال ایران در روز ۲۶ مهر ماه ۱۳۲۸ جبهه ملی را سازمان دادند و براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران را برنامهریزی کردند،[۴۳] [۴۴] سپس با همدستی اسلامیون به رهبری خمینی شیخ هندیزاده بیگانه علیه انقلاب شاه و مردم شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی بزرگترین مبارز حقوق بشر، روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲ ننگ تاریخ ایران را به راه انداختند و چتر بزرگ تروریستی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور برای پیوستن همه گروههای تروریستی چون مجاهدین خلق، چریکهای فدایی، جبهه ملی، نهضت آزادی را گستردند و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور را سکوی آموزشهای تروریستی دانشجویان در کوبا، فلسطین، لیبی، کره شمالی، چین و شوروی را با پولهایی که از استعمارگران می گرفتند ساختند. دستآورد این نیرنگها براندازی مشروطه شاهنشاهی و از میان برداشتن استقلال و تمامیت ارضی کشور ایران بود که در انقلاب اسلامی سال ۳۵۳۷ شاهنشاهی به رهبری روحالله خمینی به انجام رسید.
با وجود خائنان در ایران، کشور به رهبری خردمندانه رضا شاه بزرگ گامهای بزرگی در راه پیشرفتها و مدرن شدن ایران برداشته میشد. برای نخستین بار در ایران نمایشگاه نقاشی زنان و هنرهای دستی زنان در تهران در روز ۳۰ خرداد ماه ۱۳۱۰ گشوده شد. زنان ایران که آرام آرام از گوشه تاریکی و فشار دین اسلام و اجتماع ایران بیرون می آمدند، با تصویب قانون زناشویی در امرداد ماه ۱۳۱۰ به پیروزی دیگری دست یافتند. بر پایه این قانون گزینش همسر و جدایی از همسر باید در دفتر رسمی ثبت شود. این قانون پس از چند سالی بهتر و مدرنتر شد. در شهریور ماه همین سال مدرسه عالی مهندسی در تهران از سوی نخستوزیر گشوده شد. دوره این مدرسه سه سال بود و پس از آن بودجهای را که وزارت طرق برای فرستادن دانشجو به خارج میپرداخت را برای آن مدرسه ویژه ساخت. مدرسه عالی مهندسی با نام دانشکده فنی به دانشگاه تهران پیوست.
والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی به اروپا میرود
۹ شهریور ماه ۱۳۱۰ از سوی والاحضرت ولیعهد چهارمین گروه دانشجویان ایرانی که برای رفتن به اروپا با بورس دولت برای تحصیل علوم مورد نیاز کشور برگزیده شده بودند را به میهمانی عصرانه فراخواندند. این گروه ۷۸ تن بودند که با پول مردم ایران به اروپا فرستاده میشدند تا پس از بازگشت به کشور ایران خدمت کنند. در این شرفیابی اعلیحضرت رضا شاه به دانشجویان فرمودند:
- وقتی خدمت شما برای مملکت کامل میشود که خدمت نظام را هم انجام داده باشید. انجام این خدمت، وظیفه هر فرد ایرانی است و مایه تقویت روح و آمادگی فکر است. تنها در صورت انجام خدمت سربازی است که شما با ولیعهد در نظر من یکسان میشوید.
به آگاهی مردم رسانیده شد که والاحضرت ولیعهد برای ادامه تحصیل خود به کشور سویس خواهند رفت و در کانتون "وُ" [۴۵] در کالج شبانهروزی "رزه" نامنویسی کردهاند. در روز ۱۳ شهریور ماه در آیین رسمی در کاخ سعدآباد با بودن اعلیحضرت رضا شاه نخستوزیر مخبرالسلطنه هدایت، هیات وزیران، رئیس مجلس شورای ملی، نمایندگان مجلس و دیگر بزرگان کشوری برای خداحافظی از والاحضرت ولیعهد شرفیاب شدند. والاحضرت ولیعهد با یکایک میهمانان گفتگو کردند و مورد مهربانی قراردادند. دکتر مودب نفیسی به سرپرستی ولیعهد در زمان تحصیل ایشان در سویس برگزیده شدند. اعلیحضرت رضا شاه و علیاحضرت ملکه پهلوی تا بندر پهلوی برای پسواز ولیعهد ایشان را همراهی کردند. تیمورتاش وزیر دربار به همراه ولیعهد در این سفر بودند. روز ۱۵ شهریور ماه ولیعهد با کشتی جنگی شوروی از بندر پهلوی روانه بادکوبه شدند و روز پسین کشتی در ساحل باکو لنگر انداخت. دولت شوروی به افتخار ورود ولیعهد ایران به شوروی زندانیان سیاسی ایران در شوروی را آزاد کرد. در روز ۱۸ شهریور ماه پیش از به راه افتادن والاحضرت ولیعهد از جنوب شوروی به سوی مرز لهستان، میهمانی با شکوهی با افتخار ولیعهد ایران در باکو برپا شد که در آن شمار بسیاری از ماموران عالیرتبه دولت شوروی و ایرانیانی که در شوروی ماموریت داشتند شرکت کردند. راهی درازی در پیش بود، از جنوب شوروی تا مرز لهستان و از آنجا پس از گذشتن از آلمان به کشور سویس وارد شدند.
اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی نخستین کارخانه قند ایران را در ۸ بهمن ماه ۱۳۱۰ در کهریزک گشودند. این کارخانه با ماشینهای مدرن آغاز به کار کرد و میتوانست روزی ۵۰ خروار قند بسازد. با به کار افتادن کارخانه قند کشت چغندرقند در ایران گسترده شد. دومین کارخانه قند ایران در کرج در آذر ماه ۱۳۱۱ به دست اعلیحضرت رضا شاه گشوده شد.
۶ اردیبهشت ماه ۱۳۱۱ ملک فیصل اول پادشاه عراق به همراه نوری السعید نخست وزیر عراق وارد تهران شد. والاحضرت همایون ولیعهد تا بیرون دروازه قزوین به پیشباز رفتند. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در باغ بلدیه (شهرداری) از پادشاه عراق پذیرایی کردند. در روز ۸ اردیبهشت ماه رابیندرانات تاگور فیلسوف و چامهسرای پرآوازه هند وارد تهران شد و به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی باریافت . این شرفیابی یک ساعت به درازا کشید. تاگور تا پایان اردیبهشت در ایران ماند و چندین کنفرانس داد. با ایران نوین و زنده ساختن فرهنگ ایرانی، وزارت معارف به همه دبستانهای خارجی دستور داد که از پذیرفتن کودکان ایرانی خودداری کنند تا کودکان در دبستانهای ایرانی نخست ایرانی شوند و ایرانی بزرگ شوند و از آموزش و پرورش ایرانی برخوردار گردند.
۳۰ شهریور ماه ۱۳۱۱ پنجمین گروه دانشجویان که راهی اروپا بودند، به پیشگاه رضا شاه بزرگ شرفیاب شدند. رضا شاه بزرگ در سخنانشان به دانشجویان فرمودند: ...امسال بیشتر خوشحالم که شما خدمت نظام وظیفه خود را هم انجام دادهاید و دیگر آنکه شنیدم سال گذشته فقط یک نفر از دانشجویان اعزامی مردود شده است.
مهر ماه ۱۳۱۱ برجای ماندههای شاهنشاهان هخامنشی از زیر تودههای خاک بیرون کشیده شد. رضا شاه بزرگ که به این آثار افتخار میکردند نخستین بار که از پلههای حجاری کاخ باشکوه تخت جمشید بالا رفتند پروفسور ارنست هرتسلفد لوحههای طلا و نقره با خط میخی را نشان داد و برگردان آن را برای شاهنشاه خواند.
۲۵ آبان ماه شش فروند کشتی که دولت ایران برای نیروی دریایی نوبنیاد ایران از ایتالیا خریده بود همراه ناوبانان ایرانی که در ایتالیا آموزش دیده بودند به آبهای خلیج فارس رسیدند.
تکثیر ثروت عمومی و لغو قرارداد دارسی
روز ۶ آذر ماه ۱۳۱۱ به فرمان اعلیحضرت رضا شاه بزرگ امتیازنامه نفت دارسی لغو شد. چهار سال پیش از این گفتگوها با انگلو پرشن اویل کمپانی برای بالابردن درآمد ایران از فروش نفت ایران میان تیمورتاش وزیر دربار شاهنشاهی و مستر جان کدمَن رییس انگلو پرشن اویل کمپانی آغاز شده بود. نشستهای بسیاری در تهران و لندن برگزار شد، بدون اینکه دستآوردی داشته باشد. پس از چهار سال مستر کدمن در نامهای به دولت شاهنشاهی ایران نوشت که به سبب بحران اقتصادی و کمی تقاضا برای خرید نفت که به پایین رفتن بهای نفت فرجامیده است، گفتگوها بهتر است انجام نشود. دولت شاهنشاهی ایران این را نپذیرفت زیرا انگلو پرشن کمپانی بر پایه قرارداد آرمیتاژ اسمیت که پس از بستن قرارداد استعماری ۱۹۱۹ به بار آمده بود، حقالامیتاز نفت را محاسبه میکرد. قرارداد آرمیتاژ اسمیت هیچگاه از سوی دولت شاهنشاهی ایران پذیرفته نشد و از تصویب مجلس شورای ملی نگذشت. قرارداد آرمیتاژ اسمیت محاسبه حقالامتیاز دولت ایران از انگلو پرشن اویل کمپانی را با فرمول نوینی انجام میداد که پرداختی به دولت ایران کمتر از ۱۰٪ پرداختی بود که در امتیازنامه دارسی دستینه شده بود. آرمیتاژ اسمیت مشاور مالی دولت انگلیس بود که در چارچوب بستن قرارداد استعماری ۱۹۱۹ میان ایران و انگلیس که در ۱۷ امرداد ۱۲۹۸ برابر با ۹ اوت ۱۹۱۹ میان دولت ایران و دولت انگلستان بسته شد و بر پایه این قرارداد استعماری، ایران کشوری تحتالحمایه انگلستان درآمد. این قرارداد با امضای حسن وثوقالدوله نخستوزیر برادر بزرگ احمد قوامالسلطنه و اکبر میرزا صارمالدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرتالدوله وزیر خارجه با گرفتن رشوه سنگین از دولت انگلستان بسته شد.
حسن تقیزاده وزیر مالیه در نامهای به انگلو پرشن اویل کمپانی به آگاهی رسانید که امتیازنامه نفت که در سال ۱۹۰۱ میلادی بر خلاف مصالح و سود ملت ایران، پیش از برقراری مشروطه به ویلیام ناکس دارسی انگلیسی داده شده بود لغو شده است. [۴۶] هم چنین در این نامه یادآور شد که این امتیازنامه از دیدگاه حق و منطق نمیتواند اجرا شود و باید در شرایطی که به سود ملت و کشور ایران باشد بازنگری شود و بدین روی دولت ایران از این تاریخ، امتیازنامه دارسی را کان لم یکن اعلام میکند و اگر انگلو پرشن اویل کمپانی آماده باشد که سود کشور شاهنشاهی ایران را به شمار آورد دولت شاهنشاهی ایران نیز آماده است قرارداد نوینی با آن کمپانی ببندد. در پاسخ وزارت خارجه انگلستان در نامهای به دولت شاهنشاهی ایران نوشت که لغو یک جانبه قراردارسی را نمیپذیرند به در دادگاه بینالمللی لاهه شکایت خواهند برد. محمدعلی فروغی وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این نامه یادآور شد که دیوان داوری لاهه شایستگی رسیدگی به این مسئله را ندارد زیرا که این یک اختلاف داخلی ایران میان دولت شاهنشاهی ایران و یک کمپانی است، دولت ایران حق دارد در برابر تهدیدها و فشارهای انگلو پرشن اویل کمپانی به شورای جامعه ملل در شهر ژنو شکایت ببرد. دولت انگلستان از اینکه دولت شاهنشاهی ایران زودتر شکایت خود را به شورای جامعه ملل ببرد نگران شد و بیدرنگ پیشدستی کرد و از دولت شاهنشاهی ایران به شورای جامعه ملل شکایت کرد.
در دی ماه ۱۳۱۱ نمایندگان دولت ایران علیاکبر داور وزیر دادگستری، حسین علاء رییس بانک ملی ایران و عبدالله انتظام رییس دفتر جامعه ملل در وزارت امور خارجه ایران رهسپار ژنو شدند. نمایندگان دولت انگلیس به سرکردگی سر جان سیمون وزیر امور خارجه انگلستان و کدمن رییس انگلو پرشن اویل کمپانی دفتر ایران نیز وارد ژنو شدند. دکتر ادوارد بِنِش وزیر امور خارجه چکسلواکی رییس شورای جامعه ملل به سخنان نمایندگان انگلستان گوش فراداد. سپس علیاکبر داور آنچه را که سیمون در برابر شورا ابراز داشت با دلیل و سند رد کرد. دکتر بنش از هر دو گروه درخواست کرد که در درازای شش ماه آینده در راستای سازندگی و یافتن راهکار بکوشند وگرنه دوباره در برابر شورای جامعه ملل همدیگر را خواهیم دید.
در روز ۲۵ اسفند ماه ۱۳۱۱ مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم از سوی اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ گشوده شد. رضا شاه بزرگ در سخنان خود فرمودند "به مناسبت الغای امتیاز معادن نفت جنوب و مذاکرهای که برای قرارداد جدید در نظر است امیدواریم که اقدامات دولت با ترتیب عادلانه که متضمن تامین منافع حقه مملکت باشد به حسن نتیجه منتهی گردد". در این دوره رای اعتماد به مهدی هدایت در روز ۳۰ فروردین ماه ۱۳۱۲ داده شد.
روز ۶ فروردین ماه ۱۳۱۲ گفتگوهای دولت ایران تقیزاده، داور و فروغی با نمایندگان کمپانی به ریاست کدمن آغاز شد. برای کدمن آشکار بود که اگر به سازشی با دولت شاهنشاهی ایران نرسند، دولت ایران در شورای جامعه ملل برنده خواهد شد. چندین نشست در تهران میان نمایندگان دولت شاهنشاهی ایران و دولت انگلیس و نماینده کمپانی برگزار شد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۲ مستر کدمن و تقیزاده، فروغی و علی اکبر داور به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شرفیاب شدند، تا برای پرسشهایی که باز مانده بودند دیدگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ را جویا شوند. معظمله کدمن رییس انگلو پرشن اویل کمپانی را با درخواستهای ویژه در تنگنا گذاشتند و دستور دادند که شرایط دلخواه دولت شاهنشاهی ایران به نوشتار درآید و در نشست دیگری درباره آن تصمیم پایانی گرفته شود. روز ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۱۲ مستر کدمن، حسن تقیزاده، محمدعلی فروغی و علیاکبر داور به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شرفیاب شدند و همه پرسشها و ریزگان همه مادهها برای قرارداد نوین نفت با شرکت نفت انگلیس و ایران به آگاهی شاهنشاه ایران رساندند.
سرانجام در روز ۷ خرداد ماه ۱۳۱۲ قانون اعطای امتیاز نفت به شرکت نفت انگلیس و ایران محدود از سوی مجلس شورای ملی تصویب شد. تصمیم خردمندانه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در لغو امیتازنامه دارسی و رفتن به شورای جامعه ملل برای دادخواهی، نشان داد که استراتژی درستی برای ایران بوده است. زیر فشار سیاسی جامعه ملل، انگلو پرشن کمپانی ناچار شد که امتیازنامه دارسی را لغو شده بپذیرد و قرارداد نفت نوینی با دولت ایران ببندد. در کنار افزایش درآمد ایران از نفت که چهار برابر شد، استخدام ایرانیان کارآزموده و کارشناس و آموزش ایرانیان برای استخدام در کمپانی یکی از بزرگترین پیروزیهای این قرارداد بود و این پیشنیاز روزی شد که ایرانیان خود شرکت نفت ملی ایران را در دست بگیرند و آن را از دیدگاههای سازمانی و تکنیکی خود اداره کنند.
در شهریور ماه ۱۳۱۲ مهدی هدایت از نخستوزیری کناره گرفت. به فرمان شاهنشاه محمدعلی فروغی به نخستوزیری برگزیده شد.
بازدید رسمی از ترکیه
در روز ۱۲ خرداد ماه ۱۳۱۳ اعلیحضرت رضا شاه بزرگ برای بازدید رسمی از کشور ترکیه به دعوت مصطفی کمال پاشا پرزیدنت ترکیه، با یک هیات ۳۶ تَنی از راه آذربایجان رهسپار ترکیه شدند. این سفر ۳۸ روز به درازا کشید و در روز ۲۰ تیر ماه ۱۳۱۳ اعلیحضرت همایونی به ایران بازگشتند. آرمان این سفر همکاری نزدیک اقتصادی، سیاسی و نظامی میان کشور ایران و ترکیه بود. در این سفر اعلیحضرت و همراهان از کشتیهای جنگی در ترابوزن در کناره دریای سیاه بازدید کردند. چندین بار ارتش ترکیه، نیروهای زمینی و هوایی از برابر ایشان رژه رفتند و مانور نظامی دادند. در آنکارا اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به پارلمان ترکیه تشریف فرما شدند، پارلمان ترکیه در ارجگذاری به رفرمهایی که رضا شاه بزرگ در ایران انجام دادند و ایران نوین را بنیان نهادند، در همان روز با کف زدنهای پیوسته، قانونی همانند قانون سجل احوال که در سال ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده بود را تصویب کرد تا مردم ترکیه نیز نام و نام خانوادگی داشته باشند و در این روز فرنام آتاتورک یا پدر ترکیه به مصطفی کمال پرزیدنت ترکیه از سوی پارلمان ترکیه داده شد. [۴۷]
اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به همراهی آتاتورک از کارزار جنگ جهانی اول در تنگه داردانل بازدید کردند، جایی که مصطفی کمال، زمانی که ژنرال ارتش عثمانی بود، سه ارتش انگلیس و استرالیا و فرانسه را شکست داد و تار و مار کرد. رضا شاه بزرگ از کارخانهها ، صنایع نظامی و سازمانها و دیگر صنایع ترکیه بازدید فرمودند و زنان ترکیه را که پا به پای مردان کار میکردند و در اقتصاد و سیاست و جامعه شریک بودند را ستودند. با وجود اینکه در این بازدید قراردادی دستینه نشد، بازدید رسمی اعلیحضرت دوستی ژرف میان دو ملت ایران و ترکیه پدید آورد و پس از این سفر کشور ایران، یک هم پیمان در مبارزه با استعمارگران انگلیس و روسیه یافت.
هزاره فردوسی - از پرشیا ایران ساخته میشود
در روز ۲۰ مهر ماه ۱۳۱۳ جشن هزاره فردوسی به اوج خود رسید زمانی که اعلیحضرت رضا شاه پهلوی آرامگاه نوساخته و بازسازی شده فردوسی را با بیانات خود در برابر آرامگاه باشکوه فردوسی در توس و با بودن پژوهشگران و دانشمندان ایرانی و خارجی شاهنامه شناس گشودند.[۴۸] هزاره فردوسی در روز ۱۲ مهر مه ۱۳۱۳ در تالار دبیرستان دارالفنون تهران برگزار شد. کنگره هزاره فردوسی در این روز با سخنرانی نخستوزیر محمدعلی فروغی گشایش یافت. بیش از ۸۱ تن از کارشناسان، دانشمندان ایران شناس و خاورشناسان از دیگر کشورها، نمایندگان کشورهای خارجی و شمار بسیاری از نویسندگان و دانشمندان ایرانی در این کنگره بودند. در روز ۱۶ مهر ماه علی اصغر حکمت وزیر معارف به زبان انگلیسی از همه شرکت کنندگان سپاسگزاری نمود و برای اعضای کنگره که رهسپار توس بودند تا در آیین گشایش آرامگاه فردوسی چامهسرای بزرگ ایران، پدر زبان پارسی شرکت نمایند، سفری پر از شادمانی و خشنودی آرزو کرد.
برنامهریزی برای سیاست فرهنگی این رویداد تاریخی از ده سال پیش آغاز شد. در روز ۱۵ اسفند ماه ۱۳۰۳ مجلس شورای ملی از دولت رضا خان نخستوزیر خواست که برای بازسازی آرامگاه فردوسی بودجهای در بودجه دولت کناربگذارد، "برای این که دنیا بفهمد که ما هم به افتخار تاریخی خودمان عقیدهمند هستیم". در زمانی که ملت ایران در گرسنگی و تهیدستی واهمهبرانگیزی فرو رفته بود، برپا ساختن آرامگاهی باشکوه برای فردوسی، سمبل بازگشت به ارزشها و تاریخ ایرانی، برای ایرانیان برتر از سیر کردن شکم خود بود. وضع کشور ایران به اندازهای اندوهناک بود که دولت ناچار در همه جای ایران با گردآوردن اعانه از مردم "گداخانه" بر پا کرده بود تا مردم ایران از گرسنگی نمیرند، این بود دستآورد قاجاریان مغول برای ایران و مردم ایران.
بازگشت به ارزشهای ایرانی برنامه ایراننوین، با زنده کردن ایران و زبان پارسی و با بزرگداشت استاد فردوسی که در "شاهنامه" از ایران میگوید: "چو ایران نباشد تن من مباد" گام به گام به انجام رسید. محمدعلی فروغی نخست وزیر در روز ۲ دی ماه ۱۳۱۳ به پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران شرفیاب شد و دستور داده شد که خارجیان به جای واژه "پرس" کشور ایران را "کشور ایران" بنامند. در روز ۴ دی ماه وزارت امور خارجه با بخشنامهای که به همه نمایندگان سیاسی ایران در کشورهای خارجه فرستاد، دستور داد که از روز ۱ فروردین ماه ۱۳۱۴ به جای پرس و پرشیا، واژه "ایران" را بکار برند. با این تصمیم که "ایران" در دیگر کشورها "ایران" نامیده شود، سنگ دیگری علیه برجای ماندههای استعمار بر زمین زده شد. جایگزین کردن گاهشماری (تقویم) که در زمان ساسانیان گاه شمار ایرانیان بود، گام کلیدی دیگری در ایرانیزه کردن ایران بود. هر ایرانی میباید بداند که این سیاست رضا شاه بزرگ، روشنگر تاریخ و تمدن با شکوه کهن ایرانی بر هر ایرانی بود. هر ایرانی باید بداند که هفت هزار سال تاریخ نوشته شده ایران، افتخار و نژاده بودن اوست. هر ایرانی باید بداند که ایران کهنتر از تاریخ است.
به دنبال این سیاست فرمان بنیان انجمن آثار ملی، فرهنگستان ایران و موزه ایران باستان داده شد. بنیان انجمن آثار ملی در روز ۱۲ آبان ماه ۱۳۰۹ به تصویب مجلس شورای ملی رسید، در روز ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۱۴ اساسنامه "فرهنگستان ایران از سوی وزارت معارف برای نگهبانی و گسترش زبان پارسی به تصویب هیات دولت رسید. پس از سالها برنامهریزی به کوشش کارشناس باستانشناسی فرانسه آندره گدار موزه ایران باستان در سال ۱۳۱۶ از سوی اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ و والاحضرت ولیعهد گشایش یافت.
بنیان دانشگاه تهران
در خجسته روز ۲۴ اسفند ماه ۱۳۱۳ زادروز رضا شاه بزرگ، دانشگاه تهران در آیین باشکوهی در پیشگاه اعلیحضرت رضا شاه بزرگ گشوده شد.[۴۹] دانشگاه تهران با ۱۰۴۳ تن دانشجو آغاز به کار کرد. قانون بنیان دانشگاه تهران و آییننامه استخدامی دانشگاه تهران در روز ۸ خرداد ۱۳۱۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. دانشگاه تهران در روز ۱۵ بهمن ماه ۱۳۱۳ لوحه ساختمان دانشگاه تهران به دست اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ در زمینهای پردیس جلالیه تهران بر زمین زده شد. نزدیک به ۲۵۰ هزار متر مربع از زمینهای جلالیه ویژه ساختمان دانشگاه تهران شد و بنا بر امر اعلیحضرت شاهنشاه قرار شد که کار ساختمان دانشکده پزشکی زودتر از دیگر دانشکدهها آغاز شود. بر روی لوح فلزی تاریخ ساختمان دانشگاه تهران چنین نوشته شد:
« |
|
» |
۱۷ دی ماه روز تاریخی کشف حجاب زنان
مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم در روز ۱۵ خرداد ماه ۱۳۱۴ با سخنان اعلیحضرت رضا شاه بزرگ گشوده شد. اعلیحضرت همایونی فرمودند:
« | ملت ما در ایام گذشته به قدری گرفتار غفلت بوده و چنان عقب ماندگی و فقر بر این کشور مستولی شده بود که هر چه پیش میرویم به نواقص امور و شدت احتیاج خودمان به اصلاحات اساسی بیشتر بر میخوریم | » |
محمدعلی فروغی در روز ۲۳ خرداد ماه کابینه و برنامه دولت خود را به مجلس شورای ملی شناساند و در روز ۲۷ خرداد ماه از مجلس رایاعتماد گرفت. در چارچوب برنامه "ایران سازی" و "ایران نوین" اساسنامه "فرهنگستان ایران" که از سوی وزارت معارف برای نگاهبانی و گسترش زبان پارسی نوشته شده بود به تصویب دولت رسید. فرهنگستان ایران برای دگرگون ساختن واژههای بیگانه به زبان پارسی سره بنیاد شد و واژههای تازهای پیشنهاد کرد، به جای نظمیه شهربانی، به جای بلدیه شهرداری، به جای یونیورسیته دانشگاه . بسیاری از واژگان ارزندهای که فرهنگستان به پارسی برای جایگزینی واژههای بیگانه و تازی به چاپ میرسانید به سبب بیسوادی و ناآگاهی مردم به آن واژگان به کار برده نشد. در این زمان نام شهرهای ایران نیز به تصویب هیات دولت رسید.
با کنارهگیری محمدعلی فروغی از نخستوزیری، فرمان نخستوزیری محمود جم در روز ۱۱ آذر ماه برای تشکیل هیات وزیران داده شد.
در روز تاریخی ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ ساعت سه و نیم اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ در آیین باشکوهی که برای از میان برداشتن حجاب و چادر در دانشسرای مقدماتی برپا شده بود، به همراه علیاحضرت ملکه پهلوی و والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی، و والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی که برای نخستین بار بدون چادر از کاخ بیرون آمده بودند، وارد دانش سرای مقدماتی شدند.[۵۰] شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی پس از بازدید از بخشهای گوناگون دانشسرا به دخترانی که در رشتههای پزشکی و مامایی دانش آموخته بودند فرمودند:
« | شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و برای سعادت خود و وطنتان گام به پیش نهادهاید باید پیوسته در راه پیشرفت وطن تلاش کنید، چه سعادت کشور و آینده ملت در دست شماست، زیرا شما تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک هستید. | » |
با دادن آزادی به بانوان ایران و برداشتن چادر ننگین سیاه از سر بانوان ایرانی در روز ۱۸ دی ماه در سراسر کشور آیینهای جشن و سپاس از شاهنشاه ایران برقرار شد.
بازگشت ولیعهد محمدرضا پهلوی به ایران
در روز ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۳۱۵ والاحضرت ولیعهد ایران پس از پنج سال دانش آموختن از کشور سویس به میهن بازگشتند. اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی، هیات دولت، هیات رییسه مجلس شورای ملی، نمایندگان مجلس شورای ملی و افسران والا رتبه ارتش شاهنشاهی ایران تا کرج به پیشباز ولیعهد رفتند. برای نخستین بار پیشاهنگان، دختران و دانشآموزان دختر نیز برای پیشباز آمده بودند. ریاست عالیه سازمان پیشاهنگی ایران با ولیعهد ایران محمدرضا پهلوی بود.[۵۱] والاحضرت ولیعهد با دیدن پدر تاجدارشان و هیاتهای پیشبازکننده و مردم ایران که به آنان پیوسته بودند فرمودند:
« |
|
» |
والاحضرت ولیعهد از دیدن کارهای عمرانی شگرف که چهره کشور را در درازای نبودن ایشان، به کلی دگرگون ساخته بود، شگفتزده شدند و موجی از شادمانی قلب ولیعهد ایران را تکان داد. رییس مجلس شورای ملی در روز ۲۷ اردیبهشت ماه در برابر مجلس در گزارشی که از این آیین به نمایندگان میداد افزود: "در روز تشریف آوردن اعلیحضرت شاهنشاهی و والاحضرت پهلوی به شهر تهران در موقع مراجعت ولیعهد احساسات مردم نسبت به شاهنشاه محبوب و ولیعهد عزیز طوری بود که بنده سابقه برای آن نمیدانم راستی بایستی اهالی مملکت و خصوصا اهل تهران را که اینطور نمایش حقیقی از احساسات واقعی خودشان دادند تبریک گفت."
به آگاهی ملت ایران رسید که ولیعهد دوره عالیه دانشپژوهی خود را در دانشکده افسری خواهد گذراند. در روز ۱۱ مهر ماه ۱۳۱۵ والاحضرت ولیعهد همانند دیگر دانشجویان نوین سال یکم و با همان یونیفورم، وارد دانشکده افسری شدند. در روز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۱۷ دوره آموزش نظامی در دانشکده افسری به پایان رسید و والاحضرت ولیعهد با درجه ستوان دومی دانشکده افسری را به پایان رساندند و از دست پدر تاجدارشان گواهینامه و نشان شایستگی درجه یکم را دریافت کردند. بیدرنگ والاحضرت ولیعهد با پست بازرس ارتش شاهنشاهی خدمت به کشور ایران را آغاز کردند.
صنعتی کردن ایران
با بالارفتن درآمد کشور با قرارداد نوین نفت با شرکت نفت انگلیس و ایران، برنامههای ساختن و عمران ایران نوین شتاب بیشتری گرفت. تا این سال به کنارههای مازندران رفت و آمد نمیشد، بیشتر زمینهای این دو استان ساحلی باتلاقی و پر از گنداب بود. شهر "سختسر" منجلاب بدبویی بود که از بوی گندابها درنگ در این شهر دشوار بود. به فرمان اعلیحضرت رضا شاه بزرگ راههای کشور ساخته شد و راه شمال ساخته شد، پلهای زیبا زده شد، مهمانخانهها بنا شد و مازندران از راه فیروزکوه، راه چالوس به تهران پیوند یافت و "سختسر" به "رامسر" دگرگون شد. چهره کشور دگرگون شد و کارخانهها برای نمونه ساخته و گشوده شد تا دیگر بازرگانان و ملت ایران نیز کارخانه خریداری کنند و تولید در ایران انجام شود و مردم ایران به کار گرفته شوند.
کانهای فلز و دیگر مواد معدنی پایه صنایع و کارخانههای ایران، کشوری که یکی از توانگرترین کشورهای جهان در داشتن مواد گران بهای معدنی است. ساختن کارخانهها یکی از پایههای پیشرفت و شکوفایی اقتصاد کشور از آرمانهای اعلیحضرت رضا شاه بزرگ بود که نه تنها نیازها داخلی را برآورده کنند بلکه با گسترش و پیشرفت آنها روزی کشور ایران صادر کننده تولیدات این کارخانهها بشود. بیش از ۵۰ کارخانه بزرگ بافندگی و ریسندگی نخ و پشم، ۸ کارخانه بزرگ قند، ۷ کارخانه چرم سازی، و ۶ کارخانه کبریت سازی، ۲۸ کارخانه صابون سازی، ۴۵ کارخانه پنبه پاک کنی در سراسر کشور بکار افتادند. هم چنین کارخانههای حریر بافی چالوس، دخانیات، ریسمان ریسی، چای سازی، کاغذ سازی، ابزار سازی، هواپیما سازی، پالایش و ذوب مس، بلورسازی و دیگر کارخانهها یکی پس از دیگری به کار افتادند.[۵۲] بیشتر این کارخانه با فراخواندن کارشناسان خارجی بنیان گزارده شدند.
یکی از پیروزی های بزرگ صنعتی ایران که در پرتو اراده آهنین اعلیحضرت رضا شاه بزرگ ساخته شد، کارخانه هواپیما سازی شهباز است که ده ها هواپیما های ساخت خود را بیرون داده است. بنیاد این کارخانه در کشور ایران نه تنها از دیدگاه صنعتی ارزشمند است بلکه از دیدگاه نیرومندساختن نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی نیز بسیار ارزنده است زیرا آشکار است که هر کشوری خود بتواند این پرندگان پولادین را تولید نماید، هستی و استقلال آن کشرو در میدان های کشمکش و کارزار به خطر نمی افتد و کامیابی و پیروزی ازآنِ آن کشور است.
در روز ۲۲ مهر ماه ۱۳۱۶ نخستین سنگ کارخانه ذوب آهن ایران[۵۳] پس از سالها بررسی به دست اعلیحضرت رضا شاه پهلوی گذارده شد که شوربختانه با آغاز جنگ جهانی دوم و بمباران و اشغال ایران از سوی دو کشور استعماری شوروی و انگلستان بخشهایی از کارخانه که در کشتی به سوی ایران ترابر میشدند هیچگاه به ایران نرسید و دولت ایران آسیب مالی زیادی دید و ساختن کارخانه سالیان بسیار فرافکنده شد.
پیمان سعدآباد
سیاست خارجی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی بر پایه سه آرمان استوار بود؛ سیاست استقلال ملی با بنیان یک حکومت نیرومند و ارتش مدرن؛ دوم کاهش تاثیر دولت انگلستان و شوروی با برقرار کردن سیستم قضایی سکولار، از میان برداشتن کاپیتولاسیون و بستن قرارداد نفتی نوین به جای قرارداد دارسی و سوم جلوگیری از بوجود آمدن دشمنی با کشورهای همسایه، ترکیه، افغانستان و عراق با پایان دادن به کشمکشهای مرزی و بستن قرارداد عدم تعرض یا هرگونه تاخت و تاز نظامی.
دستآورد کوششهای سران این چهار کشور و بازدیدهای آنان از ایران و بازدید اعلیحضرت رضا شاه پهلوی از ترکیه، دستینه شدن قانون تصویب عهدنامه عدم تعرض بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی افغانستان و دولت جمهوری ترکیه و دولت پادشاهی عراق دربرگیرنده ده ماده در تاریخ ۱۷ تیر ماه ۱۳۱۶ برابر با ۸ ژوئیه ۱۹۳۷ در کاخ سعدآباد از سوی وزیران امور خارجه این چهار کشور بود که در روز ۲۵ اسفند ماه ۱۳۱۶ به تصویب مجلس شورایملی رسید. پیمان سعدآباد پیروزی بزرگی برای سیاست خارجی ایران، استقلال کشور، امنیت و تمامیت ارضی و پایان دادن به همه کشمکشها کشور بود.[۵۴]
جواهرات سلطنتی
در روز ۲۵ آبان ماه ۱۳۱۶ مجلس شورای ملی قانون اجازه فروش قسمتی از جواهرات سلطنتی را تصویب کرد.[۵۵] بر پایه این قانون، مجلس شورای ملی به دولت پروانه میدهد آن بخش از جواهرات سلطنتی را که بر پایه ماده دوم این قانون بلااستفاده تشخیص داده شود به بانک ملی جا به جا شود و بانک آن را جزو سرمایه خود بیاورد. هم چنین در ماده دوم این قانون آمده است که جداکردن جواهراتی که از دیدگاه تاریخی ارزشمند هستند از سوی کمیسیونی زیر سرپرستی نخستوزیر انجام خواهد شد. از روز ۲۵ دی ماه ۱۳۱۶ نشستهای "کمیسیون جداسازی جواهرات" با بودن آقایان جم نخستوزیر، آقای بدر وزیر دارایی، آقای علاء وزیر بازرگانی و آقای مؤیداحمدی و اعتبار نمایندگان مجلس شورای ملی برگزار شد. در درازای ۴۵ روز از جواهرات سلطنتی و تاریخی پهرستی فراهم شد و این جواهرات در قفسههای تالار موزه و صندوقهای نسوز بر پایه سیاهه و ثبت که مُهر وزیر دربار و وزیر دارایی و رییس بیوتات را داشتند به رییس بیوتات داده شدند. برای جواهرات دیگر ارزش تاریخی نداشتند و فروختنی بودند، پروتکل و سیاههای دربرگیرنده ویژگیهای هر تکه جواهر و سنگها و نگینهای باارزش بود نوشته شد و آن جواهرات و سنگها در سی و سه صندوق مُهر شده از سوی هموندان کمیسیون جای داده شدند. این صندوقها به همراه ۲۲ صندلی با روکش طلا در خزانه بانک ملی به هیات نظارت اندوخته بانک ملی داده شد. در روز ۲۱ اسفند ماه ۱۳۱۸ قانون راجع به میزان گردش اسکناس از مجلس شورای ملی گذشت و بر پایه این قانون از این تاریخ جواهرات سلطنتی پشتوانه اسکناس در گردش ایران شد.
راهآهن سراسری ایران
با اراده آهنین اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و پدر ایران نوین راهآهن سراسری ایران از جنوب تا شمال ایران کشیده شد.[۵۶] این راه دشوار با هزینهای نزدیک به سه میلیارد ریال با سرمایه و دست ایرانی ساخته و پرداخته شد و بانگ لکوموتیوهایی که دشتها و کوهها و جلگهها و درهها را درنوردید، پیام دریای مازندران را به خلیج فارس رساند، این بانگ گوش جان ایران پرستان را به نوازش درآورد و این راهآهن، بندر شاهپور در ساحل خلیج فارس را به بندر شاه در ساحل دریای مازندران پیوند داد. در روز ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ نخستین کلنگ ساختمان راهآهن سراسری در تهران جایی که ایستگاه راهآهن تهران ساخته شد، برزمین زده شد و از همان زمان ساختمان راهآهن از سه سوی، شمال، جنوب و مرکز آغاز گردید. راهآهن سراسری در ۲۷ مرداد ماه ۱۳۱۷ به پایان رسید و دو خط شمال و جنوب به یکدیگر پیوستند. راهآهن سراسری در روز چهارم شهریورماه ۱۳۱۷ در آیین ویژهای به دست رضا شاه بزرگ گشوده شد و بهرهبرداری از آن آغاز گردید. راهآهن سراسری ایران یکی از شاهکارهای بزرگ صنایع و ساختمانی زمان خود میباشد و درازای آن بیش از ۱۳۹۴ کیلومتر است. بیش از ۲۵۱ پل بزرگ و ۴۰۰۰ پل کوچکتر و ۲۴۵ تونل و ۹۰ ساختمان ایستگاه راهآهن بنا گردید که همه آنها بسیار زیبا و باشکوه میباشد. بیش از ۵۵٬۰۰۰ کارگر راهآهن سراسری ایران را ساختند. بیش از ۲۰ میلیون متر مکعب خاک جا به جا شد. بیش از ۴۰۰۰ دینامیت ترکانده شد. بیش از ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ متر مکعب سنگهای طبیعی و سنگهای ساختمانی و بیش از ۵۰۰ تن سیمان بکار برده شد. ۴۶ ایستگاه راهآهن که دارای چندین ساختمان بودند، با سالن مسافران، تعمیرگاه برای لکوموتیو و واگنها، تانکهای آب برای لکوموتیو و دستگاههای مولد الکتریسیته برای روشنایی ساخته شدند.
علی منصور وزیر فواید عامه سرپرستی تکنیکی پروژه ساختن راهآهن سراسری ایران را به کمپانی دانمارکی کمپ ساکس داد. رییس کمپانی کمپ ساکس، یورگن ساکسیلد گام به گام با کارشناسان خارجی و کارگران ایرانی راهآهن سراسری ایران را بنا کرد. در سال مجید آهی وزیر طرق، سرپرست پروژه ساختن راهآهن سراسری ایران شد. هر فاز از پروژه به آگاهی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی رسانده شد. نخستین بخش راهآهن شمال در سال ۱۳۱۶ پس چهار سال که ساختن راهآهن سراسری آغاز شده بود، آماده بهرهبرداری شد. رضا شاه بزرگ که همه ساله برای مسابقه اسب دوانی به شمال ایران میرفتند، این بار این درازراه (مسافت) را با راهآهن شمال پیمودند و راهآهن را گشودند.
در روز ۴ شهریور ماه ۱۳۱۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ و ولیعهد ایران محمدرضا پهلوی در آیین باشکوهی و با بودن مهندسان سازنده راه آهن و دیگر مسولان ، پیوستن راه آهن شمال و جنوب در ایستگاه چشمه سپید در نزدیکی اراک را جشن گرفتند. اعلیحضرت رضا شاه پهلوی با محکم کردن آخرین پیچ و مهره راه آهن و قطع نوار سه رنگ در "سفید چشمه اراک" راهآهن سراسری ایران را گشودند و در این روز نخستین ترن از بندرشاهپور به سوی تهران روی ریلهای نوین راه آهن سراسری روانه شد. درازای راه آهن ایران از بندرشاه تا بندر شاهپور ۱۳۹۴ کیلومتر میباشد و از دیدگاه دگرگونی آب و هوا و پستی و بلندی به پنج منطقه کوهستانی، صحرایی و غیره بخش میشود. هزینه ساختمان این راه بیش از ۲۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال یا ۲۵ میلیون پوند انگلیسی شد که از پول ایرانی یعنی مالیات قند و شکر و چای فراهم شد. در این روز اعلیحضرت رضاشاه فرمودند:
- امروز یکی از روزهای پرافتخار ملت ایران است و بسیار جای خوشوقتی است که راه آهن سراسری کشور اکنون به پایان رسیده است امروز یکی از روزهای بزرگ تاریخ حیات ملت ایران به شمار میرود، زیرا آرزوی هشتاد ساله ایرانی طی هفده سال همراه به اصلاحات گوناگون به منصه ظهور رسیده است.
در این آیین مهندس یورگن ساکسیلد مورد مهربانی اعلیحضرت رضا شاه بزرگ قرارگرفت. اعلیحضرت به وی فرمودند: "آقای ساکسیلد کمپ ساکس کمپانی است که با درستکاری، وفاداری و با وجدان کاری و کوشش بی همانند این پروزه بزرگ را به پایان رساند. من درباره کار انجام شده بسیار خرسندم و از همه کسانی که در ساختن راهآهن ایران شریک بودهاند، کمپانیهای ساختمانی و کارمندانشان و هزاران کارگر پرکار، شکیبا و درستکار ایرانی و همه کارشناسان خارجی برای کار بی مانندشان سپاسگزارم."
با به راه افتادن راهآهن سراسری اقتصاد ایران شکوفا شد. کالاهایی که از خلیج فارس با کاروان و الاغ شش هفته به درازا میکشید تا به تهران برسند، با راهآهن تنها یک روز در راه بودند. کالاها از شمال ایران تا تهران که هفتهها ترابرشان به درازا میکشید با راهآهن تنها ۶ ساعت در راه بودند. پیش از ساختمان راهآهن سراسری ایران، ایستگاه راهآهنی که وجود داشت در بغداد و باکو بود. همزمان با ساختن راهآهن سراسری ایران بندرهای شاهپور و بندر پهلوی و دیگر بندرها در شمال و جنوب ایران ساخته شدند که پیشنیاز صنعتی شدن ایران بود. کارخانهها و ماشینها و ابزار صنعتی از این راه به ایران وارد شدند.
جشنهای پیمان زناشویی والاحضرت ولیعهد و سالگرد تاجگذاری اعلیحضرت شاهنشاه ایران
در روز فرخنده ۲۴ اسفند ماه زادروز رضا شاه بزرگ پیمان زناشویی ولیعهد ایران و شاهزاده فوزیه در کاخ عابدین در قاهره بسته شد.[۵۷] پس از بازگشت ولیعهد محمدرضا پهلوی به ایران در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۱۸هفته نخست اردیبهشت ماه، هفته جشنها نامیده شد و در سراسر ایران جشن زناشویی ولیعهد ایران با والاحضرت فوزیه باشکوه فراوان و شرکت ملت ایران برگزار شد.[۵۸] ساعت ۳ پس از نیمروز اول اردیبهشت ماه موکب اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ از کاخ شاهنشاهی ایران به پهنه کاخ گلستان وارد شد و ورود رضا شاه بزرگ به تالار برلیان به آگاهی رسید. محمود جم نخستوزیر و هیات وزیران به پیشگاه اعلیحضرت بار یافتند. نخستوزیر به نام هیات دولت زناشویی ولیعهد را تهنیت گفت. پس از آن هیات رییسه مجلس شورای ملی و شماری از نمایندگان به پیشگاه شاهنشاهی باریافتند و حسن اسفندیاری به نام مجلس شورای ملی و به نام ملت ایران تهنیت گفت. سپس ۴۴ تن از نمایندگان استانها و دیگر شهرهای ایران بار یافتند و آقای طاهری نماینده استان نهم به نمایندگی از سوی نمایندگان شادباش گفت.
اول اردیبهشت ماه شامگاه میهمانی شکوهمند و شاهانهای که در کاخ گلستان از سوی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه بزرگ برگزار شد و آیین جشن زناشویی را اعلیحضرت شاهانه و رسما گشودند. در این مهمانی خانواده شاهنشاهی ایران و خانواده سلطنتی مصر، هیات دولت و رییسهای هیاتهای نمایندگی ویژه کشورهای خارجه، رییس مجلس شورای ملی و رییسهای دربار شاهنشاهی با بانوان خود بودند.
سیزدهمین سالگرد تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۸ در اسپریس جلالیه برگزار شد. کشورهای مصر، ترکیه، فرانسه، انگلستان و شوروی از فروردین ماه ۱۳۱۸ دستههای ارتش خود را برای شرکت در این روز تاریخی به ایران فرستادند. در این روز سان و رژه ارتش شاهنشاهی ایران در اسپریس جلالیه در آیینی بسیار باشکوه در پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی و والاحضرت همایون ولیعهد انجام یافت. هیاتهای ویژه نمایندگی کشورهای خارجه، سفیرکبیرها و سفیران و افسران ارشد کشورهای خارجی نیز در اسپریس جلالیه بودند. هیات وزیران دولت شاهنشاهی ایران، نمایندگان مجلس شورای ملی، رییسهای عالی رتبه ادارهها و شمار بسیاری از سران و بزرگان کشوری و لشکری به این جشن فراخوانده شده بودند. پس از آنکه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ شاهنشاه ایران و والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی از همه افراد پادگان مرکز و یکانهای فرستاده شده ارتش کشورهای مصر، ترکیه، فرانسه، انگلستان، و شوروی سان دیدند، رژه یکانهای ارتش شاهنشاهی آغاز شد و در پایان رژه توپخانه سنگین و آتشبارهای صحرایی و کوهستانی و نیروی موتوریزه انجام شد. [۵۹]
آغاز جنگ جهانی دوم
به آگاهی رسانده شد که جنگ دوم جهانی در روز ۹ شهریور ماه ۱۳۱۸ با حمله ارتش آلمان به بندر دانزیک در لهستان آغاز شده است. در روز ۱۲ شهریور ماه ۱۳۱۸ نخستوزیر محمود جم بیطرفی ایران را در جنگ اعلام کرد. وزارت کشور نیز در اعلامیه ای هشدار داد که همه بیگانگانی که در ایران زندگی می کنند از ابراز هرگونه احساسات برای یا ناهمسوی کشورهایی که در اروپا درگیر جنگ می باشد خودداری کنند. در روز ۲۹ شهریور ماه مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری یازدهم به پایان رسید. فرمان برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی از سوی رضا شاه بزرگ داده شد و فرمان نخستوزیری دکتر متیندفتری برای تشکیل کابینه به وی داده شد.
روز ۳ آبان ۱۳۱۸ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ در بیانات خود در گشایش مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوازدهم چنین فرمودند:
« | با نهایت خرسندی دوازدهمین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی را میگشاییم.
دوره یازدهم چنانکه انتظار میرفت با موفقیت و حسن نتایج به پایان رسید. اصلاحاتی که به عمل آمده اثرات نیکویی در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد. در سیاست خارجی روابط ما با تمام دول و خصوصاً به همسایگان بر پایه دوستی و احترام متقابل استوار میباشد. به واسطه منقضی شدن مدت قرارداد بازرگانی ما با دولت شوروی از نقطهنظر تجارت وقفه پیدا شده است که امید میرود در نتیجه مذاکرات مستقیم و حسننیت طرفین با رعایت اصول قوانین کشور جریان عادی خود را بیابد. چیزی که باعث تأسف خاطر است وقوع جنگ در اروپا است اگر چه در این قسمت هم سیاست دولت ما بیطرفی کامل است ولی چون دوام جنگ از لحاظ مادی و اقتصادی موجب زیان همه ملل و تهدید تمدن جهان خواهد بود آرزومندیم هر چه زودتر صلح برقرار گردد. در امور داخلی سیاست دولت تعقیب و انجام اصلاحاتی است که پایه آن گذاشته شده و خوشبختانه روز به روز اهل کشور روح این سیاست را بهتر درک نموده در پیشرفت اصلاحات میکوشند و در امر آموزش و پرورش اهتمام بیشتری نشان میدهند ما هم از این که مخصوصاً جوانان در اقسام ورزش جسمانی ذوق و علاقه پیدا کردهاند کمال خوشوقتی را داریم البته وظیفه هیئت دولت و نمایندگان مجلس و همه علاقمندان به سعادت کشور اهتمام در ترقیات است تا نتیجه مطلوب چنانکه منظور نظر است به دست آید و اهالی از نعمت تمدن و تعالی بهتر کامیاب و بهرهمند شوند. از خداوند متعال توفیق خدمتگزاران کشور را خواستاریم. |
» |
اشغال ایران از سوی ارتش شوروی و بریتانیا
ارتش آلمان بسیاری از کشورهای اروپای مرکزی و اروپای شرقی را اشغال کرد. در روز ۱ تیر ماه ۱۳۲۰ ارتش آلمان وارد خاک شوروی شد. با این یورش، اتحاد جماهیر شوروی، متفق با انگلستان شد و سیاستمداران شوروی در انگلستان با سیاستمداران آن کشور به دنبال پیداکردن چاره برای شکست دادن هیتلر و ارتش آلمان بودند. در روز ۳ شهریور ماه ۱۳۲۰ دولت بریتانیا و شوروی برآن شدند، کشور ایران را بدون "اعلام جنگ" اشغال کنند. برنامه اشغال ایران از سوی ارتش انگلستان در روز ۳۱ خرداد ماه ۱۳۲۰ آماده شده بود با هدف اینکه منابع نفتی و پالایشگاه آبادان را بگیرند. ارتش شوروی نیز برنامه اشغال را در روز ۱ شهریور ۱۳۲۰ تصویب کرد.
ساعت ۳ بامداد روز ۳ شهریور ماه ۱۳۲۰ نیروی زمینی، هوایی و دریایی شوروی شهرهای شمالی ایران را بمباران و بسیاری از مردم بیپناه را کشتار کرد. در جنوب ایران نیز نیروی زمینی، هوایی و دریایی انگلستان شهرهای جنوبی ایران را بمباران و خاک ایران را اشغال کردند. هنگامی که انگلیسیها با ۴ دیویزیون نزدیک به ۲۰٬۰۰۰ سرباز به ایران یورش بردند، ارتش سرخ شوروی با ۳ ارتش دربرگیرنده بیش از ۱۲۰٬۰۰۰ سرباز و ۱۰۰۰ تانک به ایران حمله بردند.[۶۰]
اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در روز ۳ شهریور ماه نامهای به پرزیدنت روزولت فرستادند و از ایشان خواستند که این تجاوزها را پایان دهند. پرزیدنت روزولت در پاسخ نوشت که ایران در خطر نیست بلکه تنها از میان برداشتن هیتلر آرمان این کشورهاست، وی همچنین افزود که این کارهای جنگی به هیچ روی علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران نیست. با بمباران ایران جواهرات سلطنتی را که در کاخ گلستان نگهداری می شدند به خزانه بانک ملی ایران جا به جا کردند، جایی که دیگر سنگهای گرانبها و گوهرها در آنجا به امانت سپرده شده بود.
از آنجا که کشتار مردم ایران از سوی ارتش شوروی و ارتش انگلستان ادامه داشت و شهرهای آزاد و بیپدافند بمباران میشد، در روز ۵ شهریور ماه به دستور اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ "فرمان متارکه" داده شد تا دست از عملیات نظامی برداشته شود. همان روز منصور برکنار شد و فرمان نخستوزیری محمدعلی فروغی داده شد. محمدعلی فروغی زیر فشار دولت شوروی و انگلستان از سفارت آلمان خواست که همه کارکنان آلمانی که در صنایع ایران کار میکردند از خاک ایران بیرون روند. سفارتهای آلمان، مجارستان و ایتالیا و رومانی در تهران بسته شدند. آلمانیهایی که در ایران بودند را در جایی در شمال تهران گردآوردند. استالین تهدید کرد که یا اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی از شاهنشاهی ایران کنارهگیری میکند وگرنه تهران اشغال خواهد شد و او اعلیحضرت را دستگیر و شاهنشاهی ایران را منقرض خواهد نمود. روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین از شاهنشاهی ایران برای بودن ایران کنارهگیری کردند.[۶۱]
« | نظر باینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام حس میکنم که اینک وقت آن رسیدهاست که یک قوه و بنیه جوانتری بکارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازند و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را بولیعهد و جانشین خود تفویض کردم از کار کناره نمودم از امروز که روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا باید بسلطنت بشناسد و آنچه نسبت به من از پیروی مصالح کشور میکردند نسبت بایشان بکنند کاخ مرمر تهران ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ امضاء. | » |
هنوز اعلیحضرت از دروازههای پایتخت بیرون نرفته بودند که دو ارتش شوروی و بریتانیا تهران را اشغال کردند و کنترل همه وزارتخانهها و ادارهها را در دست گرفتند، با این کار، برنامه رفرم و ایران نوین برای سالهای دراز بازایستاد. استالین دشمن رضا شاه بزرگ بی درنگ هموندان حزب کمونیست ایران را از زندانها بیرون آورد و در روز ۱۰ مهر ماه ۱۳۲۰ حزب توده گروهی خائن به ملت و کشور ایران و آدمکُش، ستون پنجم در کشور ایران را بنیان ساخت.[۶۲] و فرمان های خود را برای جداسازی آذربایجان از ایران [۶۳] و بنیان فرقه دموکراتیک آذربایجان را با همدستی حزب توده در ایران صادر کرد. [۶۴]
سفر بیبازگشت اعلیحضرت رضا شاه بزرگ شاهنشاه ایران
در روز سوم شهریور ماه خانواده شاهنشاهی ایران رهسپار اسپهان شدند که هنوز از سوی دو دولت استعماری شوروی و انگلستان اشغال نشده بود. در این زمان تنها شاهنشاه ایران و ولیعهد در کاخ مرمر ماندند. با التیماتوم دو دولت شوروی و انگلستان و شنیدن اینکه ارتش سرخ شوروی به سوی تهران به راه افتاده است رضا شاه بزرگ از شاهنشاهی ایران کنارهگیری کردند.
در روز ۲۰ شهریور ماه ۱۳۲۰ پس کنارهگیری رضا شاه بزرگ خودرویی سیاه رنگ رضا شاه را به اسپهان نزد خانوادهاش برد. به هنگام بدرود، ولیعهد از یورش ارتش شوروی به تهران ابراز نگرانی کرد ولی رضا شاه بزرگ به ایشان دلگرمی دادند، که اگر ایشان از ایران بیرون بروند چنین نخواهد شد. با به راه افتادن خودروی رضا شاه بزرگ، ولیعهد ایران به مجلس شورای ملی رفت و سوگند پادشاهی خورد. مردم ایران گیج و شگفتزده از رویدادها نمیدانستند چه باید کرد.
روز ۳۰ شهریور ماه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به همراه خانواده از اسپهان رهسپار یزد شد تا از آنجا به کرمان بروند. ۴ مهر ماه اعلیحضرت رضا شاه پهلوی از سیرجان به سوی بندرعباس رفتند. رضا شاه بزرگ از فشارهای عصبی به گوش درد دچار شده بودند ولی نماینده کنسول انگلیس پافشاری میکرد که هر چه زودتر به بندرعباس برسند تا رضا شاه را از خاک ایران بیرون برد. قراربر این شد که رضا شاه بزرگ را با کشتی به امریکای لاتین به کشور آرژانتین و یا شیلی که آب و هوایی همانند ایران دارند ببرند. در بندعباس کشتی پستی کوچک انگلیسی به نام "بندرا" لنگر انداخته بود. به رضا شاه بزرگ انگلیسیان گفتند که این کشتی به هندوستان و بندر بمبئی میرود. رضا شاه بزرگ و خانواده سوار کشتی بندرا شدند و رضا شاه بزرگ تا هنگامی که خاک ایران نمایان بود چشم از ایران برنمی داشتند.
پس از ۴ روز دشوار در کشتی "بندرا" با هوای بسیار گرم و شرجی، کناره بمبئی پدیدار شد، در میان شگفت رضا شاه بزرگ و خانواده کشتی بندرا در میان دریا بازایستاد. دولت انگلیس از ترس اینکه ورود رضا شاه بزرگ به هندوستان و خبر اشغال ایران از سوی دو دولت استعماری انگلستان و شوروی سبب آشوب علیه انگلیسیان در هندوستان بشود، پروانه ندادند که رضا شاه بزرگ پای بر خاک هندوستان بگذارد.
سرانجام پس از ۵ روز توانفرسا در کشتی کوچک بندرا بر روی آبهای اقیانونس هند، به آگاهی اعلیحضرت رضا شاه بزرگ رسانده شد که دولت انگلستان برآن شده است که ایشان را به "جزیره موریس" در غرب اقیانوس هند با آب و هوای استوایی بسیار گرم و با بارانهای سیل آسا از مستعمرات انگلستان ببرند. رضا شاه بزرگ بسیار برآشفتند و فرمودند که "من که زندانی آنها نیستم آزادانه از کشور خود بیرون آمدهام و هر کجا که بخواهم میتوانم بروم".
با این همه اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و خانواده ناچار شدند که با قایق از کشتی بندرا به کشتی "برمه" بروند. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ بارها به والاحضرت شاهپور علیرضا و فرماندار انگلیسی جزیره موریس فرمودند که اگر ایشان میدانستند که به جای شیلی و یا آرژانتین، ایشان را به جزیره موریس میآورند، هیچگاه پا به کشتی بندرا نمیگذاشتند.
دولت اشغالگر انگلیس پروانه هیچگونه پیوستگی با نامه نمیدادند. پس از دستینه شدن پیمان سه دولت میان سه دولت شاهنشاهی ایران و پادشاهی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی در ساعت ۱۸ و ۱۵ دقیقه روز پنجشنبه نهم بهمن ماه ۱۳۲۰ خورشیدی برابر با ۲۹ ژانویه ۱۹۴۲ در کاخ وزارت امور خارجه ایران،[۶۵] دولت استعماری انگلستان پروانه داد که میان تهران و جزیره موریس نامه رد و بدل شود. از این زمان اعلیحضرت رضا شاه بزرگ همواره چشم به راه رسیدن نامه از تهران به ویژه از اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی فرزند ارجمندشان بودند.
نوروز ۱۳۲۱ فرارسید و در آن سوی کُره زمین پاییز آغاز میشد. این نخستین نوروزی بود که پدر ایران نوین، بزرگ مرد تاریخ ایران دور از میهن بودند. سرانجام پس از واخواهیهای پیوسته به مقامات انگلیس و خوش نبودن حال اعلیحضرت رضا شاه بزرگ، مقامات انگلیسی رضا شاه بزرگ را از راه بندر دوربان در جنوب شرقی آفریقا به ژوهانسبورگ آوردند. قلب رضا شاه بزرگ دیگر تاب شنیدن آنچه که به کشور و ملت ایران میگذشت را نداشت، اندیشه ایران دمی اعلیحضرت را آرام نمیگذاشت، شنیدن اینکه مردم ایران در کشور خودشان چون مردمان درجه دو با آنان رفتار میشود و در رنج و گرسنگی و کمبود مواد خوراکی هستند و خوراک مردم ایران را ارتش شوروی به یغما میبرد، رنج بسیاری بود که بر قلبی که برای ایران وایرانی میتپید سنگینی میکرد.
درگذشت رضا شاه بزرگ ۴ امرداد ماه ۱۳۲۳
در روز چهارشنبه ۴ امرداد ماه ۱۳۲۳ رضا شاه بزرگ با قلبی شکسته جهان فانی را بدرود گفتند. قلبی که برای ایران می تیپد بازایستاد، برای ایرانی که در آن زمان، در اشغال بیگانگان بود و زیر چکمههای ارتش خونخوار کشورهای استعمارگر شوروی و انگلستان چهار سال ویران شد. برای ایرانی که آن اندازه ناتوان شده بود که یارای پذیرفتن پیکر شاهنشاهی که آبادش کرده بود را نداشت. قرار بر این شد که پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به کشور مصر برده شود تا در زمانی دیگر که کشور ایران در آرامش باشد به ایران آورده شود. به سبب جنگ جهانی دوم که آتشش به همه جای گیتی کشیده شده بود، سه ماه به درازا کشید تا پیکر مومیایی شده رضا شاه از ژوهانسبورگ به قاهره برسد و در مسجد رفاعی به امانت گزارده شود.
روز ۷ امرداد ماه ۱۳۲۳ از سوی وزارت دربار شاهنشاهی سه ماه سوگواری اعلام شد و سه شب به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی به بیش از سه هزار تن از بینوایان و تهیدستان در جنوب شهر تهران خوراک داده شد. از سوی دربار شاهنشاهی آیین سوگواری در مسجد شاه برگزار و در سراسر کشور تعطیل همگانی اعلام شد. روز ۱۰ امرداد ماه شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی در پیامی به ملت ایران از ابراز احساس پاک و بیآلایش مردم در سوگواری برای اعلیحضرت رضا شاه بزرگ سپاسگزاری کردند. با وجود سوگواری برای رضا شاه بزرگ، به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی، سی و نهمین سالگرد جشن مشروطه[۶۶] با شکوه هر چه بیشتر برای ارج نهادن به ایران نوین و مدرنی که اعلیحضرت رضا شاه بزرگ، شاهنشاه ایران با پیاده کردن مشروطه در ایران ساختند، برگزار شد. ایرانی که با قوانین سکولار مدرن تصویب شده از سوی مجلس شورای ملی [۶۷] از کشوری ویران شده و ملتی بیماریزده و بیسواد، چپاول و کوچک شده از سوی قاجاریان مغول که با یاری دو دولت استعماری روسیه و انگلستان و فشار آخوندها بر ایران بیش از یک قرن و نیم سلطنت استبدادی در ایران به راه انداخته بودند، به کشوری مدرن و پیشرفته با زنان و مردان خردمند که در ساختن کشورشان سهیم بودند، دگرگون شد.
شش سال به درازا کشید تا کشور ایران آرامش یافت و استان آذربایجان که با نیرنگ استالین و سرسپردگان قاجاری یک سال از کشور مادر جدا شده بود، از پای ننگین سربازان شوروی در روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ پاک شد.[۶۸] زمانی به درازا کشید تا کشور آرامش خود را از خائنان و اشغالگران بازیافت.
در روز ۳۱ خرداد ماه ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی "به پاس حقشناسی ملت ایران تصویب کرد که عنوان رسمی سرسلسله دودمان عظیمالشأن پهلوی اعلیحضرت رضاشاه کبیر خواهد بود. این تصمیم باید بر لوحهای طلا حک و در آرامگاه شاهنشاه فقید نصب گردد". [۶۹]
به دستور اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران، برای بازگرداندن پدر به ایران آرامگاهی باشکوه با بنایی سپید رنگ به پهنه ۹۰۰۰ متر مربع و بلندای ۲۵ متر در شهر ری ساخته شده بود. این بنا دو اشکوب داشت، اشکوب همکف سالن ورودی بود و در اشکوب زیرین آرامگاه قرار داشت. نمای بنای آرامگاه همانند آتشکده بود که خاری در چشم ملایان و دستاربندان و کمونیست های بیوطن، دشمن ایران و ایرانی شد.
پس از سپری شدن نزدیک به شش سال، در روز ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۲۹ والاحضرت شاهپور علیرضا به ریاست هیاتی برای جا به جا کردن پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به ایران رهسپار قاهره شدند. برنامه جابه جایی پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و آیین به خاک سپردن ایشان از قاهره تا شهر ری برای آگاهی همگان به چاپ رسید. پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در آیینی باشکوه از مسجد رفاعی از میان خیابانهای قاهره در میان اندوه مردم والای مصر به سوی فرودگاه قاهره و سپس به داخل هواپیمای ویژه آورده شد. هواپیما از قاهره به سوی عربستان پرواز کرد و در شهر "جده" بر زمین نشست و پس از انجام آیین دینی در روز ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۲۹ پادشاه عربستان در آیینی باشکوه و رسمی پیکر رضا شاه بزرگ را تا داخل هواپیمایی که از جده به فرودگاه اهواز پرواز میکرد مشایعت کرد.
واگن سیاه رنگ و ترنی ویژه برای ترابری پیکر رضا شاه بزرگ از ایستگاه راهآهن اهواز به سوی ایستگاه راهآهن تهران به راه افتاد. مردم ایران در هر کجا که واگن ویژه از آن جا میگذشت با هیاتهای رسمی آن شهر به پیشواز میآمدند و به اعلیحضرت رضا شاه بزرگ ارج مینهادند. در روز ۱۷ اردیبهشت ماه ترن ویژه وارد ایستگاه راهآهن تهران شد. سفر پایانی رضا شاه بزرگ با راهآهن سراسری ایران همان راهآهنی که نماد شاهنشاهی پدر ایران نوین بود انجام یافت. اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی، همسر رضا شاه بزرگ ملکه مادر و خانواده شاهنشاهی ایران، هیات دولت، هیاتهای ویژه فرستاده شده از کشورهای گیتی و دیگر سران کشوری و لشکری و مردم پایتخت با فر و شکوه بی همانندی از ایستگاه راهآهن پشت پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به سوی آرامگاه ابدی پدر ایران نوین به راه افتادند و در اندوه همگان پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در اشکوب زیرین آرامگاه به خاک سپرده شد. سنگ آرامگاه مشکی و بالای آن دیهیم طلایی رنگ پهلوی قرارداشت. و تصمیم مجلس شورای ملی دایر بر دادن فرنام "کبیر" در لوحهای طلا بر بالای آرامگاه رضا شاه بزرگ قرارداده شد.
مجلس شورای ملی در ۱۹ اسفند ماه ۱۳۴۴ در قانونی با ماده واحده تصویب کرد که روز سوم اسفند ماه به نام روز رضا شاه کبیر نام گذاری شده و مقرر میگردد همهساله در روز مزبور خدمات و فداکاریهای شاهنشاه فقید موجد ایران نو از طریق رادیو و تلویزیون و مطبوعات برای آگاهی نسل جوان کشور یادآوری شود. روز سوم اسفند ماه روز کودتای فرخنده سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ از سوی رضا شاه بزرگ است که با این کودتا ایران را از تجزیه شدن و خیانت قاجار رهایی بخشید.[۷۰]
روان رضا شاه بزرگ شاد
یادش پیوسته در دل همه ایرانیان
مردمی که ملت شد! ملتی که وامدار این بزرگ مرد تاریخ ایران خواهد ماند
منبع
- ↑ تصمیم قانونی دایر به تصویب عنوان رسمی اعلیحضرت رضا شاه کبیر سرسلسله دودمان پهلوی
- ↑ قانون نامگذاری روز سوم اسفند به نام روز رضا شاه کبیر
- ↑ انقلاب مشروطه - جنگ جهانی اول در ایران - مبارزه برای آزادی علیه اشغال نظامی ایران از سوی دو کشور استعمارگر روسیه و انگلستان
- ↑ ملکه پهلوی
- ↑ قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس
- ↑ انقلاب مشروطه - جنگ جهانی اول در ایران - مبارزه برای آزادی علیه اشغال نظامی ایران از سوی دو کشور استعمارگر روسیه و انگلستان
- ↑ ارتش شاهنشاهی ایران
- ↑ انقلاب مشروطه - یک پارچگی کشور ایران از سوی رضا خان سردار سپه وزیرجنگ
- ↑ Military Academy
- ↑ سخنان رضا خان سردار سپه فرمانده کل قوا و وزیر جنگ به دانشجویان افسری راهی مدرسه نظامی سن سیر فرانسه خرداد ماه ۱۳۰۲
- ↑ Dr Arthur Chester Millspaugh, Financial Advisor
- ↑ قدردانی مجلس شورای ملی از رضا خان سردار سپه و وزیر جنگ درباره سرکوب اسماعیل آقا سیمقو و پیروزی در چهریق و سلماس
- ↑ پروگرام مشی کابینه آقای سردار سپه
- ↑ قانون تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ خورشیدی (شمسی)
- ↑ قانون سجل احوال ۱۳۰۴
- ↑ قانون از میان برداشتن فرنامهای قاجاری
- ↑ قانون انحصار قند و چای
- ↑ قانون اجازه ساختن خطوط آهن اصلی و مهم مملکت
- ↑ برقراری مشروطه و بنیان ایران نوین
- ↑ قانون اختصاص ریاست عالیه کل قوای دفاعیه و تامینیه مملکتی به آقای رضاخان سردار سپه
- ↑ انقلاب مشروطه - یک پارچگی کشور ایران از سوی رضا خان سردار سپه وزیرجنگ
- ↑ قانون اعلام انقراض سلطنت قاجاریه و تفویض حکومت موقتی به شخص آقای رضاخان پهلوی
- ↑ سوگند پادشاهی رضا شاه پهلوی
- ↑ تاجگذاری رضا شاه پهلوی
- ↑ الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی
- ↑ Gustav Stresemann, Deutscher Aussenminister
- ↑ همکاری دولت ایران و آلمان دوره قانونگذاری ششم - ۱۹ تیر ۱۳۰۵ تا ۲۲ امرداد ۱۳۰۷
- ↑ Deutsches Reich
- ↑ Paul von Hindenburg, President Weimarer Republik
- ↑ بانک ملی ایران
- ↑ رضا شاه پهلوی - دیدار رسمی سران دیگر کشورها از ایران
- ↑ سخنان نایب رییس مجلس شورای ملی در پایان دوره قانونگذاری ششم ۲۲ امرداد ۱۳۰۷
- ↑ سخنرانی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی در آیین سلام جشن نوروز باستانی ۱ فروردین ماه ۱۳۰۸
- ↑ Imperial Bank of Persia
- ↑ روزنامه اطلاعات شنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۳۰۹ باریافتن سومین گروه دانشجویان رهسپار اروپا به پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی
- ↑ روزنامه اطلاعات یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۰۹ کنفرانس شیر و خورشید سرخ بانوان به ریاست عالیه شاهدخت شمس پهلوی
- ↑ روزنامه اطلاعات سهشنبه ۵ اسفند ماه ۱۳۰۹ برگزاری آیین باشکوه سالروز کودتای سوم اسفند
- ↑ تصمیم راجع به ساختمان و ایجاد پل متحرک بر روی سفید رود
- ↑ قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکت
- ↑ حزب کمونیست ایران
- ↑ انقلاب مشروطه - یک پارچگی کشور ایران از سوی رضا خان سردار سپه وزیرجنگ
- ↑ نام ۵۳ تن مجرم حزب کمونیست ایران
- ↑ روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱
- ↑ روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲
- ↑ Canton Vaud
- ↑ لغو امتیازنامه دارسی
- ↑ بازدید رسمی اعلیحضرت رضا شاه بزرگ از ترکیه
- ↑ هزاره فردوسی
- ↑ دانشگاه تهران
- ↑ کشف حجاب زنان ایران
- ↑ پیشاهنگی ایران
- ↑ کارخانههای دولت شاهنشاهی ایران
- ↑ رضا شاه بزرگ - ذوب آهن ایران
- ↑ پیمان سعدآباد
- ↑ جواهرات سلطنتی
- ↑ رضا شاه بزرگ - راهآهن سراسری ایران
- ↑ روز ۲۴ اسفند ماه ۱۳۱۷ زادروز اعلیحضرت رضا شاه بزرگ و همسری محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران و شاهزاده فوزیه
- ↑ جشنهای زناشویی ولیعهد ایران والاحضرت همایون محمدرضا پهلوی در ایران اردیبهشت ماه ۱۳۱۸
- ↑ سیزدهمین سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۸
- ↑ اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی
- ↑ استعفای اعلیحضرت رضاشاه پهلوی و اعلام سلطنت والاحضرت ولایتعهد
- ↑ حزب توده
- ↑ فرمان استالین برای بنیان جنبش جدایی خواهی در آذربایجان، کردستان و گیلان ۱۵ تیر ۱۳۲۴
- ↑ دستورات استالین برای بنیان کردن فرقه دموکراتیک آذربایجان و شمال ایران با استفاده از رسانههای گروهی ۲۳ تیر ۱۳۲۴
- ↑ پیمان سه دولت
- ↑ انقلاب مشروطه
- ↑ تصمیمهای مجلس شورای ملی ۱۲۸۵-۱۳۵۷
- ↑ روز نجات آذربایجان
- ↑ تصمیم قانونی دایر به تصویب عنوان رسمی اعلیحضرت رضا شاه کبیر سرسلسله دودمان پهلوی
- ↑ کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹