جمهوری اسلامی یک کابوس

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
اقدامات فعال یا Active Measures براندازی ایدیولوژیک Idealogical Subversion

ایرانیان شاه می خواهند و چپی‌ها جمهوری

پایه‌های قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران


حکومت اسلامی یک کابوس

حکومت اسلامی یک کابوس

حکومت اسلامی یک ویرانه است یک کابوس است، در ایران گرسنگی و فقر و تهی دستی، نبود داروهای اصلی برای زنده ماندن غوغا می‌کند و رژیم اسلامی با همه اینها با خشونت و کشتار برخورد می‌کند. روزنامه نگاران چپی ایران که انقلاب اسلامی را با مقاله‌هایی پر از انزجار از شاهنشاه ایران و قربان صدقه از امام امت به انجام رساندند، خودشان درمانده و منگ مانده‌اند. این کسان چهل و پنج سال ملت ایران را فریب دادند که ولایت فقیه را با رفرم می‌توان اصلاح کرد. شرکت نکردن ملت ایران در انتخابات رییس جمهور، نشانگر این است که مردم این افسانه اصلاح طلب را باور ندارند، و فریاد کشیده‌اند سال‌ها اصولگرا اصلاح طلب دیگه تمومه ماجرا.

همه می‌دانند که پایان رژیم اسلامی فرارسیده است. هنگامی که از این چپی‌های خاین بپرسیم که چه حکومتی جایگزین رژیم اسلامی شود، پاسخی ندارند که بدهند. تنها پاسخ به این سرسپردگان این است که قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی را به جایگاه اعتبارش بازگردانیم، یازده ماده‌ای را که شیخ فضل اله نوری به اسلام آلوده کرد و روز و تاریخش هم روشن است، به ویرایش نخستین آن بازگردانیم و حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران را بر پا سازیم.

با برقراری حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران، این بدان چم است که همه قوانین پیشرفته و مدرن مشروطه تصویب شده از سوی مجلس شورای ملی و مجلس سنا تا سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی، یعنی بیش از ۷۲ هزار قانون، قراردادها، پیمان‌های بین المللی، اساسنامه‌ها، آیین نامه‌ها، تصویب شده در ۲۴ دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی به اعتبارش باز خواهد گشت. و به نام خوشبختی و سعادت ملت ایران هر گونه دخالت شریعت در قوانین مدنی و جزایی و خانوادگی و همه دیگر قوانین از میان برداشته خواهد و دیگر شریعتی در قانون وجود نخواهد داشت.

کشور کهن و باستانی ایران که گهواره تمدن جهانیان است، دوباره بخشی از سیستم حقوقی جهانی خواهد شد. روابط با دیگر کشورها از جمله ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا در زمینه‌های سیاسی و دیپلماتیک ، اقتصادی، فنی، فرهنگی و علمی برقرار خواهد شد. پیمان‌های نظامی و امنیتی با کشورهای غربی دوباره فعال خواهند شد. ایران دوباره هموند سازمان تجارت جهانی خواهد شد و دسترسی به بازارهای مالی خواهد داشت و دوباره هموند سیستم پرداخت‌های بین المللی چون سویفت گردد. کشور ایران دوباره هموند کشورهایی خواهد شد که در آنان اصل‌های کارتای سازمان ملل متحد، معتبر است و اجرا می‌شود چون اعلامیه جهانی حقوق بشر و ممنوعیت ساختن اسلحه‌های اتمی و فروش آن.

با بازگشت قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران، مشکلات و دشواری‌های بسیاری از میان برداشته خواهد شد. ایران دوباره هموند دنیای متمدن می‌شود و یک حکومت تروریستی اسلامی به حکومت قانون دگرگون خواهد شد. پول‌هایی که برای تروریست‌ها در خاورمیانه هزینه می‌شود، دیگر پرداخت نخواهد شد و جنگ‌ها در یمن، غزه، لبنان، سوریه وعراق پایان خواهند گرفت.

با وجود همه این برتری‌ها، چپی‌های ایران سرسپردگان بیگانه، حاضر نیستند که از قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی که قانونی است مدرن و پیشرفته پشتیبانی کنند. انزجار این دشمنان ایران و ایرانی از اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر آن اندازه بزرگ است که با همه قدرت خود کوشش می‌کنند که جمهوری اسلامی را سر پا نگاه دارند. این چپی‌های ایران، بخشی از یک شبکه بین المللی چپی‌های انقلابی هستند که علیه سیویلیزاسیون و حکومت قانون غربی می‌جنگند. اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی، رضا شاه دوم در کنفرانسی که در روز چهارشنبه ۱۰ ژوییه برابر با ۲۰ تیر ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی در واشنگتن برگزار شد فرمودند: "تمدن غرب و به ویژه ایالات متحده در معرض خطر است. من این را می‌گویم زیرا این دقیقاً همان چیزی است که ۴۵ سال پیش برای کشور من رخ داد. می‌توان گفت ایران محل آزمایشی بود برای آنچه پدر فقیدم اتحاد نامقدس سرخ و سیاه– مارکسیسم رادیکال و اسلامگرایی رادیکال می‌نامید. این دو ایدئولوژی نه برای ساختن، بلکه برای تخریب بهم نزدیک شدند" پس از آنکه مارکسیست‌ها با برپایی حکومت‌های کمونیستی شکست خوردند، ایدئولوژی مارکسیستی را به زباله دان نیانداختند بلکه به ایدئولوژی مارکسیستی خود، یک ایدیولوژی دیگر افزودند به نام پساکولونیالیسم یا پست کولونیالیسم. این چپی‌های ایرانی با همه وجود کثیفشان از بودن حکومت اسلامی در ایران پدافند می‌کنند، زیرا که می‌گویند جمهوری اسلامی علیه استعمارگران مبارزه می‌کند و برای نمونه می‌گویند که جمهوری اسلامی علیه اسراییل می‌جنگد زیرا که اسراییل یک قدرت استعمارگر بر روی فلسطینیان است.

به کسانی که از هلوکاست زنده بیرون آمدند، این پساکولونیالیست‌ها می‌گویند اینان اروپایی‌ها سفید ممتازی هستند که فلسطینی‌های غیر سفید پوست را زیر فشار می‌گذارند و فراری می‌دهند. جنگ اسراییل علیه حماس را نسل کشی فلسطینیان می‌نامند. این شبکه بین المللی مارکسیست‌ها و اسلامیست‌ها در سراسر جهان در دانشگاه‌ها با آرنگ‌های نسل کشی فلسطینیان را بازایستانید، تظاهرات به راه انداختند.

ایده خمینی که انقلاب اسلامی به سراسر جهان باید صادر شود، در این سال‌ها به فرم دیگری درآمد و به مبارزه بین المللی علیه پساکولونیالیسم برای ناپایدار ساختن حکومت‌های غربی درآمد. اعلیحضرت رضا شاه دوم در سخنان خود فرمودند ایران محل آزمایشی بود برای آنچه پدر فقیدم اتحاد نامقدس سرخ و سیاه ... مارکسیسم رادیکال و اسلامگرایی رادیکال می‌نامید. این دو ایدیولوژی نه برای ساختن، بلکه برای تخریب به هم نزدیک شدند.

این یکی از مهمترین سخنرانی‌هایی بود که اعلیحضرت رضا شاه دوم ایراد کردند. اعلیحضرت اشاره فرمودند که خطری که امروز کشورهای غربی را تهدید می‌کند، حقیقی است. اعلیحضرت یادآور شدند که آنچه ۴۵ سال پیش در ایران رخ داد، آن زمان نیز خطر آن درست فهمیده و پیش بینی نشد. آن زمان تظاهرات کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها را به عنوان اراده ملت ایران فروختند و تعبیر و تفسیر کردند و گمان بردند که با دولت آشتی می‌توانند آرامش و نظم را به کشور بازگردانند. این که کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها در پی آشتی نبودند بلکه برانداختن حکومت مشروطه را در سرهای متعفن مزدورشان می‌پروراندند را کسی در نیافت. با آزاد ساختن کمونیست‌ها و اسلامیست‌های قاتل و از تروریست‌ها به زندانی سیاسی نامگذاری کردن آنان، مخالفین دولت را چندین برابر کرد. هزاران تن از این به اصطلاح مبارزان آزادی به خیابان‌ها ریختند و علیه حکومت و دولت و شاهنشاه ایران عربده کشیدند. خبرنگاران مزدور و خاین ایران، واژگان کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها را به کار گرفتند و شاهنشاه ایران را دشمن ملت معرفی کردند، در جایی که خمینی یک شیخک هندی، نخست به آیت اله العظمی و سپس به امام و رهبر امت ایران ارتقا داده شد.

آنچه در ایران گذشت، که حکومت مشروطه برانداخته شد، اکنون کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها کوشش می‌کنند در مقیاس جهانی پیاده کنند. اینان جنگ در غزه را بهانه کرده‌اند و از مبارزه‌های آزادی خواهانه فلسطینی‌ها می‌گویند. اینها واژگان یا ترمینولوژی جمهوری اسلامی را به کار می‌گیرند و از محور مقاومت می‌گویند تا جنگ فلسطینی‌ها علیه اسراییل را صورت قانونی بخشند. اینان محور مقاومت را به کار می‌گیرند تا بگویند که گروه تروریستی حماس بخشی از ائتلاف میان دولت‌های سوریه، جمهوری اسلامی در ایران، حزب الله لبنان، گروه‌های شبه نظامی شیعه عراقی و انصارالله یمن می‌باشد. شبکه چپ بین الملل کوشش می‌کنند با کمک جمهوری اسلامی از گروه منطقه‌ای، محور مقاومت، یک جنبش بین المللی علیه اسراییل بسازند. کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها تلاش می‌کند با همان تاکتیک که در ایران پیاده کردند، با تظاهرات در دانشگاه‌های جهان، سمپات و اکتیویست برای این جنبش بین المللی دست و پا کنند. در همه دانشکاه‌های امریکایی کمپ‌های تظاهرات راه انداختند و چادر زدند و سپس از سوی پلیس جمع آوری شدند و از پهنه دانشگاه بیرون انداخته شدند. این کار سبب اعتراض استادان و سیاستمداران گردید که به تظاهرات جدید در دانشگاه انجامید. درست الگوی ایران، لعنت به تو روزنامه نگار و لعنت به تو دانشجوی کنفدراسیونی.

آنچه هنوز رخ نداده است، این است که از سوی پلیس به این مشتی خرد باخته شلیک شود و یا خود این مزدوران به کسی در میان خود شلیک کنند و بگویند پلیس بوده است. همان سناریویی که در ایران سال ۵۷ و سال ۱۳۳۱ پیاده کردند .

اعلیحضرت همایون رضا شاه دوم در سخنرانی خود اشاره فرمودند که ایرانیان بسیار خوب و به جزییات این روند را می‌شناسند و با تجربه‌ای که از این انقلاب دارند می‌دانند که چه سریع می‌توانند در جامعه شکاف بیاندازند. زمانی که در جامعه شکاف بیفتد، بسیار آسان است با تظاهرات بیشتر و برانگیختن و تحریک پلیس، سپس با یورش به آنان و دستگیر کردنشان می‌توانند به شمار پشتیبانان خود بیافزایند.

ایرانیان درون مرز و برون مرز در مبارزه علیه این هستند که چگونه این رژیم هولناک کمونیستی/ اسلامی را براندازند و دوباره قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران را بر جایگاه اعتبارش بنشانند. اکنون کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها پیوسته خود را در گفتگوهای قانون اساسی مشروطه قاطی می‌کنند و یکی از بحث‌های آنان این است پیش نیاز دگرگونی در ایران این است که حزب راه اندازی شود. مردم بدانید که کمونیست‌ها در سراسر جهان شبکه دارند و بیش از صد سال است که تجربه در بنیاد نهادن و سازمان دادن حزب‌ها دارند. همانند کمونیست‌ها و چپی‌ها، اسلامیست‌ها نیز یک شبکه بین المللی مسجدها دارند و در رژیم اسلامی در ایران از سوی کمونیست‌های خیانتکار ایران چون چنگیز پهلوان‌ها و صادق زیباکلام‌ها آموختند چگونه باید حزب پایه گذاری کرد و سازمان داد. مردم ایران مردم ایران هستند و از این بازی‌های خطرناک و کثیف به دور. مردم ایران تنها خودشان را دارند. مردم! این حزب بازی یعنی پارتی بازی، عروسک‌های دست استعمارگران را در پهرست‌های انتخاباتی آوردن و کثافتی می‌شود مانند انتخابات امریکا و اروپا. قانون انتخابات ایران، بهترین قانون انتخابات است که برای کشور و ملت ایران ساخته شده است. در هر حوزه انتخاباتی، کاندیداهای شایسته خود را معرفی می‌کنند و مردم آن ناحیه هستند که کسی یا کسانی را با رای خو د مستقیم و آزاد به مجلس شورای ملی می‌فرستند. پروانه ندهید که کسی مدل‌های غربی را برای ما پیاده کنند. حزب در ایران یعنی باز کردن پای کثیف کمونیست‌ها به سه قوه.

در ایران، در زمان شاهنشاه آریامهر نیز حزب‌هایی داشتیم، اما حزب‌ها هیچ گاه نتوانستند رل مهمی بازی کنند بلکه در ایران کسان و شخصیت هایشان برای ملت ایران اهمیت داشت. می‌بینیم قوانینی که در مجلس شورای ملی با انتخابات آزاد نوشته شد، چه قوانین مدرن و در راستای رفاه و آسایش و امنیت کشور و ملت ایران بود که باید جهانیان از ما می‌آموختند. کشوری را بنامید که کودکان تغذیه رایگان از بهترین خوراکی‌ها را داشته باشد و به رایگان . اگر بخواهید در امریکا کودکان خود را به یک مدرسه خوب بفرستید باید هزینه سنگینی را بپردازید و اگر در امریکا بخواهید تحصیلات عالی داشته باشید هزینه آن سر به آسمان می‌زند. بسیاری از دانشجویان امریکایی پس از فارغ التحصیلی تا خرخره مقروض هستند. درجایی که دانشجویان ایران نه تنها به رایگان درس می‌خواند بلکه پول توجیبی هم می‌گرفتند.

آنچه که چپ و اسلامیست می‌باید بیاموزند این است که نفرت و خشونت در سیاست جایی ندارد. مخالف سیاسی دشمنی نیست که باید به قتل رساند. کسی که نمی‌تواند آن را بپذیرد در آینده ایران جایی نخواهد داشت.

تنها راه برای آزاد ساختن ایران، برقرار ساختن قانون اساسی پرافتخار مشروطه شاهنشاهی است که نیاکان ما برای فرزندانشان و آینده روشنشان به ارث گذاشتند.