جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران/رژه تاریخ ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰
دومین کنگره جهانی ایرانشناسی - شیراز ۲۱ تا ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران | سران دیگر کشورها در تخت جمشید |
روز ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰ ساعت ۱۶ چهارمین رویداد جشن ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در تخت جمشید برگزار شد. دو پیک سوار بر اسب که از مجلس شورای ملی پیام ملت ایران را دریافت کرده بودند و به سوی تختجمشید تاختند، در این روز پیام سپاس ملت ایران را به پیشگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران پیشکش کردند. اسدالله علم وزیر دربار شاهنشاهی پیام ملت را از پیک گرفت و به اعلیحضرت شاهنشاه ایران تقدیم کرد. شاهنشاه ایران پس از خواندن پیام سپاس ملت، پشت بلندگو ایستادند و رژه تاریخ جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران را با سخنان خود آغاز کردند:
« | در این روز بزرگ تاریخ ایران، از تخت جمشید، زادگاه شاهنشاهی كهن سال ایرانی، در حضور سران عالیقدر كشورهای جهان که برای شرکت در بزرگداشت ملی ایران در این جا گردآمدهاند در حضور سایر میهمانان والامقام، در حضور نمایندگان برجسته دانش و فرهنگ جهان و مذاهب مختلف دنیا، در حضور فرستادگان شایسته مراکز خبری و مطبوعاتی عالم و در برابر مردم بیشماری که در این لحظه در سراسر ایران و در نقاط مختلف گیتی شاهد مراسم دو هزار و پانسدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران هستند، به نام شاهنشاهایران به تاریخ پرافتخار ایران و به ملت بزرگ و جاودانی ایران درود میفرستم. درود به كوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی ایران و قهرمان جاویدان بشریت. درود به شاهنشاهان و پادشاهانی که در طول بیست و پنج قرن، پرچم پر افتخار و ملیت ایرانی را افراشته نگاه داشتهاند. درود به همه سرداران و قهرمانان ایرانی که در کشاکش سهمگین ترین حوادث تاریخ مردانه از استقلال و شرافت میهن جاودانی خود دفاع کردند. درود به میلیونها سرباز ایرانی و به دیگر جانبازان این سرزمین که در طول قرنهای دراز جان خویش را فدا کردند تا ایران را زنده نگاه دارند. درود به همه سازندگان کاخ عظیم تمدن و فرهنگ ایرانی، به همه متفکران، به همه دانشمندان و دانش پژوهان به همه نویسندگان و سخنوران، به همه هنرآفرینان ایران که در طول هزاران سال این سرزمین را به صورت کانون جاودان اندیشه و معنویت درآوردند و قسمتی از والاترین ارزشهای فرهنگ و تمدن تاریخ جهان را به جامعه بشری ارمغان دادند. درود به همه خدمتگزاران گمنام این مرز و بوم که در طول دوهزار و پانسد سال با روح ملیت و با کوشش و تلاشی مداوم استمرار شگفت انگیز تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران را باعث شدند و آنرا به صورت یک عامل جاودان دوستی و تفاهم بشری زنده نگاه داشتند. در این روز تاریخی كه ایران نو به زادگاه پرشكوه شاهنشاهی كهن خویش روی آورده است تا با بیست و پنج قرن تاریخ پرافتخار خود تجدید عهد كند، بهعنوان شاهنشاه ایران، تاریخ جهان را گواه میگیرم كه ما وارثان این میراث کهن در تمام این دوران دراز به رسالت معنوی خویش وفادار ماندیم و هرگز پیمانی را که دوهزار و پانسد سال پیش با تاریخ و با بشریت بستیم از یاد نبردیم. ما در طول قرون و اعصار فرهنگ خویش را پیامآور آرمانهای عالی بشری و مبشر صلح و محبت و تفاهم قراردادیم و همراه با این فرهنگ همه با خود پیام دوستی و آشنایی بردیم.
امروز ما ترازنامه دوهزار و پانسد ساله خویش را به پیشگاه تاریخ عرضه میکنیم و ایمان داریم که در حساب سود و زیان آن سربلند هستیم زیرا این ترازنامهی حیات ملتی است که با سهمگین ترین حوادث جهان روبرو شده و میلیونها و میلیونها فرزندان خود را قربانی داده است، ولی هرگز، رسالت معنوی خویش را در دفاع از ارزشهای عالی بشری از یاد نبرده است. امروز، پس از بیست و پنج قرن، باردیگر سپاهیان ایرانی در این دشت پهناور، از برابر ستونهایی که به یادگار جلال و شکوه دیرین در کاخ کهن تخت جمشید سر برافراشتهاند خواهند گذشت. ولی اینان نیز همانند سپاهیان روزگار هخامنشی، آرمانی را مقدس میشمارند که استقلال و شرافت ملی را با موازین اخلاقی و بشری درآمیخته است. بیست و پنج قرن پیش داریوش بزرگ در کتیبهای که هم اکنون در چند قدمی ما دیده میشود همراه با ذکر پیروزیهای ارتش خویش نوشت: راستی را دوست دارم و از بدی بیزارم. نمیخواهم که در قلمرو شاهنشاهی من توانایی به ناتوانی ستم و زور روا دارد، نمیخواهم که کسی از راه بداندیشی به دیگران زیان رساند. و امروز نیز به همراه سربازانی که نمایندگان ادوار قدیم و جدید ارتش ایران هستند، افرادی از این ارتش رژه میروند که سپاهیان دانش، سپاهیان بهداشت، سپاهیان آبادانی نام دارند و افراد دیگری که لژیون خدمتگزاران بشر نامیده میشوند و وظیفه انسانی آنها مرز و حد جغرافیایی و نژادی نمیشناسد. در این لحظه تاریخی من به نام ملت ایران به تمام نمایندگان عالیقدر ملتها و کشورهای جهان که برای شرکت در این بزرگداشت ملی ما در اینجا حضور یافتهاند، درود میفرستم، به تمام جهان بشریت که با همبستگی قلبی در تجلیل از فرهنگ و تمدن ایرانی شرکت کرده است، درود میفرستم. به همه نیک اندیشان جهان به خدمتگزاران صلح و همکاری جهانی در هر کجا که هستند، درود میفرستم و آرزو دارم که آن عامل بزرگ تفاهم و دوستی که نمایندگان برجسته این همه کشورها و ملتهای جهان را در یک جا گردآورده است، الهام بخش همه مردم روی زمین در ادامه راه آنان به سوی نیک بختی واقعی جامعه بشری باشد. |
» |
پس از سخنان شاهنشاه سرود جشنها خوانده شد. آهنگ این قطعه کار حسین دهلوی بود و چامه آن برگرفته از شاهنامه و فرهنگ و تمدن ایران باستان، تاریخ و دین کهن ایرانیان بود و دین کهن ایرانیان زرتشتی بود.
ز یزدان بر آن شاه باد آفرین
- كه نازد بدو تخت و تاج و نگین
خجسته شهنشاه پیروزگر
- جهاندار با دانش و با هنر
خداوند تاج و خداوند تخت
- جهاندار پیروز بیدار بخت
همه با شاهنشاه پیمان كنیم
- روان را به یزدان گروگان كنیم
از آریامهر باشد این همه افتخار ما
- از فرّ تو بود شها سعادت و بقای ما
- به فرّهیشهنشهی بر تو جاودان بادا
- از فرّ تو بود شها سعادت و بقای ما
سپس سرود ملی ایران، سرود شاهنشاهی نواخته شد و آیین رژه تاریخ ایران آغاز گردید. رژه ارتشیان هر دوره از تاریخ ایران با جامه، نشان، سازهای جنگی و ابزار جنگ، اسب و دیگر چهارپایان متعلق به آن دوره انجام مییافت که این دستاورد سالها پژوهش ایرانشناسان داخل و خارج از کشور بود. همه سازها در ایران و زیر سرپرستی وزارت فرهنگ و هنر بر پایه پژوهشها و سازهای یافته شده در تختجمشید ساخته شد.
سه سرباز با جامهای از پوست پلنگ و درفش خورشید در دست، پیشاپیش ردههای تاریخ راه میرفتند. همانگونه که استاد فردوسی در شاهنامه درباره گیومرت گفته بود:
یکایک بیامد خجسته سروش
- بسان پرییی پلنگینه پوش
بپوشید تن را به چرم پلنگ
- که جوشن نبُد خود، نه آیین جنگ
این سه مرد که در آغاز رژه راه میروند، نمایندگان گیومرت، جمشید، فریدون و...بودند که نشان آغاز شهرنشینی و پادشاهی شد که همان ایران کهن تر از تاریخ و استورههای ایرانی را یادآور میشود.
هخامنشیان
پشت سر نمایندگان "ایران کهن تر از تاریخ"، هخامنشیان میآیند که در سال ۵۵۹ پیش از میلاد مسیح با آنها تاریخ مستند شاهنشاهی ایران پایهگذاری شد. از آنجا که سال ۱۳۵۰ "سال کوروش بزرگ" نامیده شده بود، رژه هخامنشیان کاملتر و بزرگتر از دیگر ردههای تاریخ ایران بود. پرچم داران هخامنشی در ارابهای با چهار اسب سپید جلوی سپاهیان سپر و نیزه به دست رژه میرفتند. در پی آن درفش دیگری با زمینه آبی که "همای" پرنده افسانهای ایران برآن نقش بسته بود. سومین درفش نشان عقاب ایران است. گروه دیگر سواره نظام کمان و نیزه در دست بودند و در پشت آنان ارابههای رزمی اسبدار. در پس آنان گارد جاویدان هخامنشی با نیزه و سپر راه میروند که همواره شمارشان ده هزار تن بود. گارد جاویدان تیراندازان و سپرداران در جامه آبی و زرد، دست راست خود را به نشان چالاکی و زبردستی در تیراندازی و راز پیروزیاشان در نبردها با زاویه بلند میکنند.
در جلوی سواره نظام نیزهدار و زرهپوش، افسری که دست راستش را بلند کرده و خنجری به همراه دارد میباشد. کلاهخودها و جامه سواره نظام همانند کلاهخود و جامه مادها است، پیراهن آستین بلند و شلوارهایی که در چکمه فرو میکردند. در پس سواره نظام ارابههای جنگی چهار اسبه راه میروند که یک راننده و یک تیرانداز داشت. به دنبال آن یک برج سه اشکوبهای بود که گروهی سرباز هخامنشی در هر اشکوب نگهبانی میدادند و با ۱۶ گاو نیرومند کشیده میشد. در اشکوب بالایی فرمانده تانک و افسرانش، در اشکوب دوم دیدهبانان و در اشکوب پایینی سربازان هستند. این بار ناو غول پیکر با چندین قایق و سربازان نیزه به دست با دستکشهای فلزی و سپرهایی با روکش مسی روی عرشه آن ایستاده بودند، از برابر جایگاه گذشتند.
ایران نخستین کشور جهان بود که یک ارتش سامان یافته را ایجاد کرد. داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی که سازمان نوینی به سازمان اداری ایران داد برآن شد تا ارتشی دایمی بوجود آورد تا بتوان هر آن یکانهای آن را برای پدافند و یورش بکار برد. داریوش گارد جاویدان شاهنشاهی را با ده هزار سرباز زبده بوجود آورد. [۱] گارد جاویدان دارای سربازان سوار و پیاده بود که زیر دیسیپلین سختی قرارداشتند. برای نخستین بار در ارتش، کارشناس بودن ارزش یافت، سربازی که در رزم پیاده مهارت داشت به انجام وظایف سوار نظام گمارده نمیشد و آن سرباز که در رزم با نیزه ورزیدگی داشت در یکانهای تیرانداز به کار گرفته نمیشد. بدین سان در ارتش هخامنشی یکان سوار، پیاده، تیرانداز، کوهستانی، صحرایی، گروه مهندس و ... بوجود آمد. داریوش بزرگ نخستین رهبری بود که برای ارتش « ستاد » بوجود آورد و مزد و خوراکی پرداخت. در این زمان رزم جنبه فنی به خود گرفت و سرپرستانی برای هر یکان در میدان جنگ برگزیده شدند، در پرتو همین آرایش جنگی بود که ارتش ایران در زمان داریوش بزرگ پیروز شد تا اروپای مرکزی پیش برود و از مرزهای امپراتوری ایران نگاهبانی کند. سازمان ارتش ایران تا پایان دوره هخامنشیان بر همان پایهای که داریوش بزرگ ریخته بود ماند. این ارتش ارابههای جنگی داشت که از برخی از آنان ارتش چون سنگر جا به جا شونده بهرهبرداری میکرد. برخی از ارابهها نیز برای پراکنده ساختن دشمن به کار میرفت و داس دار بود و از میان رستههای دشمن میگذشت و دشمنان را درو میکرد.
پارتها یا اشکانیان
پس از هخامنشیان نوبت به پارتها یا اشکانیان رسید. اشکانیان از ۲۵۶ پیش از میلاد مسیح تا ۲۲۴ پس از میلاد مسیح یعنی نزدیک به پانسد سال بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار اشکانیان، اشک یکم بود و شهریاران بزرگ اشکانیان، مهرداد یکم و اشک سیزدهم بودند. رژه اشکانیان با نشان میترا که نیزهای بر آن حلقههای تو در تو است آغاز شد. در سوی چپ نشان میترا، درفش اژدها و در میان نشان مهر قرارد داشت. رژه سواره نظام زرهپوش با نشان ماه و خورشید. اشکانیان همواره بر روی اسبهای زرهپوش جنگیدند.
در دوره اشکانیان ارتش ایران میبایستی که ارتش نیرومند روم که بر دنیای غرب چیره بود بجنگند. پارتها شیوه جنگ را دگرگون ساختند و برای آنکه بتوانند لشکر رومی را به زانو درآوردند، نوآوری کردند و روش رزمی « جنگ و گریز » را پدیدآوردند که هنوز هم این شیوه مدرن است. بیشتر یکانهای ارتش اشکانی سبک اسلحه بودند تا سرباز بتواند از تیررس دشمن به تندی خود را کنار بکشد بدین چم که بزند و فرارکند و دشمن را وادار کند که در پی وی بتازد تا جایی که دشمن خسته شود، آنگاه بر وی بتازد و نابودش سازد. اشکانیان در تیراندازی در سراسر گیتی پرآوازه بودند، سوارکاران بسیار زیردستی بودند و بیشتر از بردن اسلحه سنگین خودداری میکردند. ارتش اشکانی در جنگ هنگامی که با دشمن روبرو میگردید، نخست یکانهای سبک اسلحه به دشمن شبیخون میزدند و با جنگ و گریز آرایش جنگی آنان را برهم میزدند و آنها را به کمینگاه خود میکشاندند. بخش دوم ارتش که سنگین اسلحه بود و سربازان زره پوش و اسبان برگستوان داشتند در کمینگاه قرارگرفته بودند و زمانی که دشمن به دنبال تیراندازان سبک اسلحه به این کمینگاه میرسید بر آنها یورش میبردند و تار و مارشان میساختند.
رومیها برای جنگ با ایران بیشتر از سواران فرانک بهره میگرفتند. قوم فرانک همان قومی است که بر فرانسه چیره شد و همان جا ماند.
رومیها در اروپا پراکنده ساخته بودند که سربازان اشکانی رزم سازمان یافته نمیکنند، برای اینکه این چواندازی رد شود، سورنا فرمانده ارتش ایران در نبرد با کراسوس سردار رومی توانست ارتش رومی را درهم شکند و پیروز شود. در این جنگ تیر کمانداران اشکانی چنان با نیرو رها میشد که سربازان پیاده رومی را بر زمین میدوخت.
ساسانیان
پس از پارتها در ایران، سامانه ساسانیان از ۲۲۴ میلادی تا ۶۵۱ میلادی به دست اردشیر بابکان بنیانگذارده شدند. از دیگر شاهنشاهان بزرگ ساسانی میتوان شاپور یکم، شاپور دوم و انوشیروان دادگر نام برد. آخرین پادشاه ساسانی یزدگرد سوم بود که به دست آسیابانی در مرو کشته شد. رژه ساسانیان با پیاده نظام با جامههای ساسانی آغاز شد. در پی آن سواره نظام با نیزه، شمشیر، تبر، تیرکش و زه یدک و دستکشهای آهنین و سپر رژه رفتند. در زمان ساسانیان بار دیگر ارتش چون گارد جاویدان شاهنشاهی دوره هخامنشی سازمان یافت. تازیان پس از چیره شدن به ایران فرش بهارستان و درفش کاویانی را که جواهرنشان بودند را تکه تکه کردند و ثروت ایران را به یغما بردند. تازیان سامانه ایرانی ساسانیان را برانداختند و آسیابها از خون مردم ایران بر پا کردند و سالها کتابخانهها را سوزاندند.
صفاریان
رژه این بار رژه صفاریان بود که از سال ۸۶۱ میلادی تا ۱۰۰۳ میلادی برابر با ۲۴۰ خورشیدی تا ۳۸۲ خورشیدی نزدیک به ۱۴۰ سال بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار صفاریان یعقوب لیث بود که پس از وی برادرش عمرولیث حکومت را به دست گرفت. رژه صفاریان با جامههای آبی و سپید و طلایی و دستارهای سپید بر سرآغاز شد. این صفاریان ایرانیان شیردل بودند که به رهبری یعقوب لیث توانستند در برابر یورش تازی و کشتار ایرانیان و سوزاندن کتابها و از بین بردن نشانهای فرهنگ و تمدن ایران، استقلال خود را بنمایانند و زبان و ادبیات پارسی را زنده نگاه دارند. صفاریان دویست سال در برابر تازیان سر بُر و باج و خراج گیر و تجاوزهایشان به زن و مرد ایرانی پایداری کردند ولی بیش از آن تاب نیاوردند.
آل بویه
این بار نوبت به سپاهیان آل بویه رسید که با جامه سبز و کلاههای زرین رژه رفتند. آل بویه از سال ۹۳۰ میلادی تا ۱۰۶۲ میلادی برابر با ۳۰۹ تا ۴۴۱ خورشیدی فرمانروایی کردند. بنیانگذار آل بویه بویه دیلمی شناخته شده به عمادالدوله و برادر زادهاش خسرو نامی به عضدالدوله بودند. آل بویه برای زنده کردن فرهنگ پارسی و برای بازسازی ایران باستان کوشیدند. در غرب و مرکز ایران دو سامانه دیلمیان، آل بویه و آل زیار برخاستند و کرانههای مرکز و غرب ایران را از اشغال خلفا درآوردند و بر سرزمینهای گیلان (دیلمان)، مازندران (تبرستان)، گرگان، اسپهان، قزوین، ری و خوزستان فرمانروایی کردند. شاهان این دو سامانه به گسترش فرهنگ و هنر و ادبیات ایران پرداختند و شماری از آنان چون قابوس وشمگیر چامههای وی و از کیکاووس، قابوس نامه بر جای مانده است. مردآویج بنیانگذار زیاریان بود
صفویان
پس از آل بویه رژه صفویان با جامه سرخ بر تن آغاز شد. صفویان از ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۳ میلادی برابر با ۸۸۰ خورشیدی تا ۱۱۰۲ خورشیدی فرمانروایی کردند. بنیانگذار صفویه، شاه اسماعیل یکم بود. از شاهنشاهان صفوی میتوان شاه عباس را نام برد. در زمان صفویان جنگ ابزارهای ایران دگرگون شد و ارتش ایران با سلاح آتشین آشنا شد. قشون قزلباش که از سربازان چندین ایل تشکیل میشد نخست جنگ با توپ و تفنگ را آیین مردانگی نمیدانست ولی شکست چالداران، ارتش ایران را بر آن داشت که توپ و تفنگ را به ابزار جنگی خود بیافزاید. نخستین یکانهای تفنگ دار و آتش بار در زمان شاه عباس بوجود آمد. شاه عباس ارتشی پایدار زیر فرمان دولت برقرار ساخت. صفویان سالها با مغولان چنگیز جنگیدند. مغولان وحشیانی که با کشتههای مردم ایران راه خود را فرش میکردند. صفویان با سپاهیان تیمور لنگ همان تاتارهای جزیره کریمه در اوکرایین نیز نبرد کردند. تیمور لنگ در اسپهان ۷۰٬۰۰۰ ایرانی را سر برید زیرا که مردم محلی به یکی از سربازانش یورش بردند. چه سرفرازی برای ایرانیان که تاریخ خود را با جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران بیاموزند تا نام فرزندان خود را اسکندر، چنگیز و تیمور ننهند.
افشاریان
پس از سامانه صفویه، افشاریان رژه رفتند. افشاریان از خراسان برخاستند، از سال ۱۷۳۶ میلادی تا ۱۷۹۶ برابر با ۱۱۱۵ تا سال ۱۱۷۵ خورشیدی فرانروایی کردند. بنیانگذار افشاریان نادرشاه بود. نادر شاه بزرگترین سردار سوار نظام بود. سپاه او مسلح به توپ های سبکی که « زنبورک » نام داشت بودند. ارتش نادر دارای یکان های شترسواران تیزپا بود که نادر در یورش های برق آسای خود به آنها نیاز داشت. نادر شاه تا هند تاخت و دهلی را اشغال کرد و از شمال به بخارا تاخت و عثمانیها را از آذربایجان و قفقاز بیرون راند و ارتش ۱۴۰٬۰۰۰ تنی ترکها را پراکنده ساخت. افغانها که صفویان را در اسپهان برانداختند از سوی نادر شاه افشار از ایران بیرون رانده شدند. رژه را سربازان افشاری با کلاهی که دور آن زرد رنگ بود و تاج سرخ رنگی بر روی آن قرارداشت آغاز کردند. رژه نظامیان افشاری با توپچیها با توپ کوچکی در دست که بر پشت شتر نشسته بودند به پایان رسید.
زندیه
پس از رژه افشاریان رژه زندیان آغاز شد. زندیان ایرانیان نژاده از سال ۱۷۵۰ تا ۱۷۹۴ میلادی برابر با سال ۱۱۲۹ تا ۱۱۷۳ خورشیدی شاهنشاهی خود را برقرار ساختند. بنیانگذار زندیان، کریمخان زند شهر شیراز را پایتخت زندیان برگزید.
ایل مغول قاجار
پس از زندیه ایل قاجار مغول ۱۲۵ سال از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ میلادی برابر با ۱۱۷۳ تا ۱۳۰۴ بر مردم ایران حکمروایی کردند. در زمان فتحعلی سلطان قاجار در ارتش ایران یکان های نظامی به شیوه اروپا از سوی افسران فرانسوی بوجود آمد. در زمان ناصرالدین سلطان قاجار سپاه ایران به شیوه قزاق های روسی درآمد.
خاندان ایرانساز و ایرانی پهلوی
پس از به نمایش گزاردن شکوه ۲۵۰۰ سال تاریخ و تمدن ایران، زمان رژه ارتش ایران نوین فرارسید. با ورود گارد شاهنشاهی سران کشورها همه به پا خاستند و تا پایان رژه ارتش شاهنشاهی و سپاهیان انقلاب با احترام ایستادند.
در سال ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی قاجاریان را منقرض کرد و شاهنشاهی ایران را به نخست وزیر وقت رضا خان پهلوی سپرد. اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ایران نوین را بنیان گذاشت و از ایران کشوری مدرن ساخت و ارتش شاهنشاهی ایران را بوجود آورد و ملت نژاده ایران را دوباره زنده کرد. در این رژه نخست گارد شاهنشاهی ایران و سپس نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران، نیروی دریایی، نیروی هوایی، نیروی زمینی، دختران نیروی هوایی، پسران نیروی دریایی، دختران پلیس، سپاهیان انقلاب شاه و مردم سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی یکی پس از دیگر رژه رفتند. رژههای خیرهکننده، شکوه و بزرگی امپراتوری ۲۵۰۰ ساله ایران را نشان داد و ارزش و احترام و اعتبار کشور ایران، کشوری با فرهنگ و تمدن، و ایرانیان، مردمانی که پشت هر یک بیش از ۷۰۰۰ سال تاریخ با سند و ۲۵۰۰ سال تاریخ شاهنشاهی خوابیده است را در چشمان جهانیان بالابرد.
بنمایهها
نیز نگاه کنید به
- جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران
- سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر پاسارگاد جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران ۲۰ مهر ماه ۱۳۵۰
- جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران/نخستین کنگره جهانی ایرانشناسی - تهران ۹ تا ۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵
- سپاس ملت ایران به پیشگاه شاهنشاه آریامهر و سران کشورها به یادبود کوروش شاهنشاه هخامنشی در آیین ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران - شنیداری
- پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به دومین کنگره جهانی ایرانشناسی شیراز ۲۱ تا ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰
- جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران/دومین کنگره جهانی ایرانشناسی - شیراز ۲۱ تا ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰
- بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر در پذیرایی رسمی در بزرگداشت ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران تختجمشید ۲۲ مهر ماه ۱۳۵۰ - شنیداری
- سخنرانی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران پیش از آغاز رژه تاریخ ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران تخت جمشید ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۰ - شنیداری
- جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران/سران دیگر کشورها در تخت جمشید ۲۲ مهر ماه ۱۳۵۰