ترور مهندسان آمریکایی کمپانی راکول اینترنشنال دونالد اسمیت، رابرت کرونگارد و ویلیام کاترل از سوی سازمان مجاهدین خلق ۶ شهریور ۲۵۳۵ شاهنشاهی
سازمان تروریستی مجاهدین خلق | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران بزرگ ارتشتاران
سازمانهای تروریستی برای براندازی حکومت مشروطه پارلمانی در ایران |
سازمان چریکهای فدایی خلق |
ترور مهندسان آمریکایی کمپانی راکول اینترنشنال دونالد اسمیت، رابرت کرونگارد و ویلیام کاترل از سوی سازمان مجاهدین خلق ۶ شهریور ۲۵۳۵ شاهنشاهی - در روز ۶ شهریور ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی سه تن از کارشناسان بلندپایه شرکت امریکایی راکول اینترنشنال[۱] به نامهای دونالد جی. اسمیت [۲]، رابرت آر. کرونگارد[۳] و ویلیام سی. کاترِل [۴] در تهران نو، خیابان خیام، خیابان دلپذیر از سوی هفت تن از تروریستهای مجاهدین خلق به رگبار گلوله بسته شدند و به قتل رسیدند. این سه کارشناس آمریکایی بر روی پروژه محرمانه مخابراتی که برای برافراشتن دستگاه های شنود در راستای مرز ایران و شوروی کار می کردند.
تروریستهای سازمان مجاهدین از چندی پیش رفت و آمد این سه کارشناس آمریکایی و خیابانهایی را که از آنها میگذشتند، کنترل میکردند و دریافته بودند که خودروی سبز رنگ کارشناسان آمریکایی هر روز میان ساعت هفت و هفت و بیست دقیقه از تهران پارس برخوردگاه خیابان دماوند یا سه راه تهران پارس میگذرد و نزدیک به سی متری نارمک ، از خیابان خیام یکی از خیابانهای فرعی تهران نو به خیابان دلپذیر میپیچد. تروریستهای سازمان مجاهدین پس از بررسیهای همه سویه، خیابان دلپذیر که در آن زمین بایر نیمه خرابهای وجود داشت را برای ترور سه آمریکایی برگزیدند.
ساعت ۷ بامداد روز شنبه سه مهندس آمریکایی دونالد اسمیت، رابرت کرون گارد و ویلیام کاترل از خانه خود با شورولتی سبز رنگ رهسپار کمپانی راکول اینترنشنال شدند. شهرام محمدیان باجگیران تروریست مجاهد، سوار بر موتور و غلامحسین صاحب اختیاری ترک موتور، هر دو علامت دهنده و آغاز کننده ترور با بوق و علامت دست، تیم ترور را از نزدیک شدن آمریکاییان آگاه ساختند. در این هنگام شورولت آمریکاییان به شماره ۲۶۲۶۴ تهران-ع از پیچ خیابان دلپذیر نمایان شد. حسن آلادپوش راننده فولکس واگن سرخ رنگ به شماره ۶۶۵۳۶ تهران-الف جلوی خودروی آمریکاییان پیچید و راه را بست. راننده شورلت آمریکاییان دریافت که نیرنگی در کار است، کوشش کرد به سوی راست بپیچد و از این دام رهایی یابد ولی به سبب باریکی خیابان نتوانست کاری بکند. در این هنگام، حسن آلادپوش راننده فولکس واگن و دیگر مسلسل چیها، بهرام آرام و حسین سیاه کلاه و مهدی فتحی و محسن طریقت منفرد که در خرابه پنهان شده بودند، بیرون دویدند و از جلو و از دو سوی خودرو سرنشینان آمریکایی خودرو را به رگبار گلوله بستند. دونالد اسمیت و ویلیام کاترل که بر سندلی پشت نشسته بودند در دم کشته شدند و رابرت گرون گارد که جلو، کنار راننده نشسته بود به سختی زخمی شد. رابرت کرون گارد با وجود گلولههایی که خورده بود پیاده شد و کوشش کرد به سوی پیاده رو برود، مسلسل چی نیز دنبال وی را گرفت و دوباره وی را به رگبار مسلسل بست. رابرت کرون گارد با وجود گلولههایی که خورده بود پیاده شد و کوشش کرد به سوی پیاده رو برود، مسلسل چی نیز دنبال وی را گرفت و دوباره وی را به رگبار مسلسل بست. رابرت کرون گارد در جوی آب افتاد و مجاهد تروریست در جوی آب تیر خلاص را به وی زد و او را کشت. در این گیرو دار قاسم عابدینی به خرابه دوید و پیکانی را که در پیشتر در آنجا پارک کرده بودند، روشن کرد. دیگر مجاهدین تروریست دوان دوان همه به سوی خرابه بازگشتند و آنجا سوار بر خودروی فرار، متواری شدند. مجاهدین با مسلسلهای کلاشینکف ساخت شوروی آمریکاییان را به رگبار گلوله بستند.
واکنش پرزیدنت جرالد فورد
پرزیدنت جرالد فورد که چند روزی را در کلرادو میگذرانید تلفنی از این رویداد تکان دهنده آگاهی یافت و بی درنگ به خانوادههای کشته شدگان از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق دل آرامی گفت. در جارنامه کاح سفید که به چاپ رسید پرزیدنت جرالد فورد از کشته شدن سه مهندس آمریکایی به دست تروریستها در ایران اندوه و انزجار خود را ابراز داشت و لزوم کوششهای تازه برای سرکوب کردن تروریسم را یادآوری کرد. پرزیدنت فورد ابراز امیدواری کرد که تروریستهایی که سه آمریکایی را کشتهاند به زودی دستگیر و به دست قانون سپرده شوند.
وزارت خارجه آمریکا نیز با چاپ جارنامهای از ترور سه آمریکایی در تهران ابراز بیزاری کرد و یادآور شد که دولت ایران قول داده است که تروریستها را به مجازات برساند. در این جارنامه وزارت خارجه آمریکا به آگاهی رساند که سه امریکایی کشته شده سه غیرنظامی بودند که در چارچوب یک پروژه پژوهشی در زمینه الکترونیک در تهران کار میکردند، آنها هنگامی که رهسپار اداره خود بودند از سوی تروریستها از پای درآمدند.
کمپانی راکول اینترنشنال کارفرمای سه کارشناس آمریکایی نیز جارنامهای چاپ کرد و به خانواده قربانیان ترور سازمان مجاهدین تسلیت گفت.
پرونده ترور سه مهندس آمریکایی به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای تهران فرستاده شد و بازپرس این شعبه عدم صلاحیت خود را داد و پرونده را به دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی فرستاد.
پیشینه
در روز ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ تیم ترور مجاهدین سیدمحسن سیدخاموشی، محمدطاهر رحیمی، محسن بطحایی و منیژه اشرف زاده کرمانی در قیطریه دو کلنل آمریکایی شفر و ترنر را به رگبار گلوله بستند. مجاهدین تروریست از کیف دستی کلنل ترنر و شفر به سندها و مدرکهای مهمی درباره خرید هواپیماهای فانتوم و پایگاههای این هواپیماها، خرید دستگاههای تله کامیونیکشین و جاهای برنشاندن آنها و دیگر خریدهای ارتش دست یافتند.[۵] مجاهدین همه این اسناد را از ایران بیرون بردند و در پاریس به سفارت شوروی دادند و به جای آن از پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی در رساندن اسلحه به سازمان مجاهدین، برپایی فرستندههای رادیویی برای پروپاگاند علیه حکومت ایران و بسیاری کمکهای دیگر مالی برخوردار شدند. این سه مهندس آمریکایی از کارشناسان زبردست سیستمهای کنترل مرزها و سیستمهای خبردهی از دست درازیها به مرزهای کشور و گردآوری اطلاعات بودند که پروژه برپا ساختن پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی، دریایی، هوایی و زمینی و هواپیماهای آواکس و هواپیماهای فرتورنگار را در ایران پیاده میکردند. این پروژه قراربود در چهار گام به انجام برسد. سازمان تروریستی مجاهدین خلق که همکاری نزدیک با کا گ ب داشت، اطلاعات درباره این سه آمریکایی در ایران را از سازمان جاسوسی شوروی دریافت کرد و به دستور شوروی کارشناسان آمریکایی سیستمهای اطلاعاتی در ایران را گلوله باران کرد.
دستگیری تروریستهای مجاهد
۱۱ شهریور ماه ۲۵۳۵ در بررسیها و بازجوییهایی که از سوی ماموران درباره فولکس واگن سرخ رنگ به شماره ۶۶۵۳۶ تهران-الف انجام یافت، ماموران دریافتند که این خودرو از سوی یکی از مجاهدین تروریست با نام دروغین « امیر کاظم کلوچهای » خریداری شده بود. با فرتورهایی که به فروشندگان خودرو نشان داده شد، یکی از فروشندگان حسن آلادپوش مارکسیست اسلامی خطرناک را شناسایی کرد. آشکار شد که حسن آلادپوش با شناسنامه دروغین به نام « امیرکاظم کلوچهای » فولکس واگن را خریداری کرده است. سرانجام با پیگیریهای شبانه روزی، ماموران توانستند یکی از نهانگاههای حسن آلادپوش و چند تن از همدستانش را بیابند. روز پنجشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۳۵ نزدیک ساعت ۲۱ ماموران پلیس آماده دستگیری حسن آلادپوش در خیابان شهباز بودند. آلادپوش که خود را تنگنا دید با اسلحه کمری به ماموران تیراندازی کرد و کشته شد. از جسد حسن آلادپوش افزون بر اسلحه کمری یک نارنجک، دو شناسنامه یکی به نام حسن آلادپوش و شناسنامه دروغینش به نام امیرکاظم کلوچهای به دست آمد.
۱۲ شهریور ماه ۲۵۳۵ بر پایه اطلاعاتی که ماموران از کسانی که با حسن آلادپوش آشنایی داشتند به دست آورده بودند، ماموران توانستند دیگر نهانگاه مجاهدین و چند تن از همدستانش را بیابند. بامداد آدینه ۱۲ شهریور ماه ۲۵۳۵ عباس جاودانی و یک تروریست دیگر از همدستان آلادپوش در خیابان امیرکبیر با ماموران کمیته مشترک روبرو شدند و بی درنگ به ماموران تیراندازی کردند و در این تیراندازی رویارو کشته شدند. عباس جاودانی از سال ۲۵۳۰ متواری بود و در ترورها و بمبگذاریهای بسیاری دست داشت. از نهانگاه این تروریستها ۳ قبضه اسلحه کمری، شماری نارنجک جنگی، فشنگ، دستگاه چاپ و شمار بسیاری کتابچههای پروپاگاند مارکسیسم اسلامی و مدرکها و شناسنامههای دروغین به دست آمد.
۶ مهر ماه ۲۵۳۵ به دنبال کشته شدن ۳ تن از تروریستهای سازمان مجاهدین در ۱۴ شهریور ماه، مامورین توانستند با پی گیریهای پیوسته، خانههای تیمی و جاهای پنهان شدن این تروریست ها بیابند. ماموران گشت کمیته مشترک در خیابان شاه زن و مردی را شناسایی کردند و برآن شدند که آنها را بازرسی کنند. سرور آلادپوش تروریست مجاهد و محمد حسین اکبری که تا بن دندان مسلح بودند با نزدیک شدن ماموران با سلاح کمری به ماموران تیراندازی کردند. سرور آلادپوش خواهر دو تروریست حسن آلادپوش تروریست و مجتبی آلادپوش در تیراندازی به مامورین کشته شد. محمدحسین اکبری آهنگر که در ترور مستشاران آمریکایی دست داشت به هنگام کشیدن ضامن نارنجک به سبب ترکیدن نارنجک در دستش تکه پاره شد.
۷ مهر ماه روز پسین در پی یافتن خانه تیمی و پنهانگاه مجاهدین در خیابان توس و هدایت تهران از سوی ماموران، ماموران در روز ۸ مهر ماه ماموران به تعقیب نرگس عضدانلو قجر خواهر مریم عضدانلو از تروریست های سازمان مجاهدین پرداختند و در خیابان شاهپور هنگامی که خواستند نرگس عضدانلو قاجار را دستگیر کنند این تروریست خطرناک به یکی از کوچه های بن بست فرار کرد و به سوی مامورین نارنجک پرتاب کرد که خود از پکیدن نارنجک در دستش کشته شد.
روز ۲۵ آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی ساعاتی پس از نیمروز بهرام آرام از رهبران سازمان تروریستی مجاهدین خلق و از برنامه ریزان و ترورکنندگان سه مهندس آمریکایی، پیرامون مخبرالدوله دیده شد که سوار تاکسی مسافرکش میشود، ماموران کمیته مشترک نیز دنبال تاکسی را گرفتند. در میانه خیابان شیوا در سرآسیاب دولاب، بهرام آرام دریافت که خودرویی که در آن سوار است از سوی ماموران دنبال میشود. بهرام آرام که تا بن دندان مسلح بود به هنگام پیاده شدن از خودرو به سوی ماموران تیراندازی کرد و پا به فرارگذاشت. در این گیر و دار بهرام آرام میان چند ساختمان بدون راه گریز، گیر افتاد و پشت انبوهی آجر و سازههای ساختمانی سنگر گرفت. پس از نزدیک به یک ساعت تیراندازی به ماموران پلیس، سرانجام فشنگهای وی تمام شد و با اینکه زخمی شده بود کوشش کرد نارنجکی را که به همراه داشت به سوی مامورین پرتاب کند. خوشبختانه نارنجک در دستش ترکید و بهرام آرام نابود شد. در کنار جسد نیمه سوخته بهرام آرام تروریست یک اسلحه کمری، یک خشاب دیگر و یک شناسنامه دروغین با فرتور وی با نام « حسن باقری » به دست آمد. بهرام آرام از سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی متواری بود و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی [۱۳۵۳ تازی خورشیدی] رهبر گروه تروریستی مارکسیست اسلامی مجاهدین خلق شد. بهرام آرام به کار گرفتن و بهره کشی از زنان و دختران را در سازمان مجاهدین گستراند و آزادی جنسی و داشتن رابطه دختران و زنان با همه مردان سازمان را رواج داد و آن را عامل دلبستگی مجاهدین در کارهای تروریستی نامید.