تاجگذاری رییس حکومت بریتانیا کینگ چارلز سوم

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
چرا حزب در ایران کارا نیست؟ حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟

جمهوری دموکراتیک نام دروغین برای جمهوری خلق

لیبرال دموکراسی
تاجگذاری کینگ چارلز سوم

تاجگذاری رییس حکومت بریتانیا کینگ چارلز سوم

در روز شنبه ششم ماه مه تاجگذاری رییس حکومت بریتانیا کینگ چارلز را در سراسر دنیا از تلویزیون‌ها ببیند. این آیین برای بریتانیا معنای ویژه‌ای را داراست زیرا که در بریتانیا قانون اساسی نوشته شده‌ای وجود ندارد. حق حاکمیت بریتانیا بر اساس کینگ است که تاج بر سر نهاده است. کینگ نخست وزیر را برمی‌گزیند و با این کار به وی حق می‌دهد که به عنوان رییس دولت کابینه را برگزیند. با این کار، می‌بینیم که ساختار نقش کینگ کاملا با نقش پادشاه در قانون اساسی مشروطه است. بر پایه ماده ۳۵ متمم قانون اساسی مشروطه : پادشاهی ایران امانتی است که به موهبت الهی از سوی ملت به شخص پادشاه داده می‌شود. در حق حاکمیت دربار بریتانیا از سوی ملت نمی‌آید. پرسش این است که این حق حاکمیت از کجا می‌آید؟

پاسخ را در آیین تاجگذاری کینگ چارلز سوم می‌بینیم. این آیین در یک کلیسا انجام می‌شود و تاجگذاری بخشی از مراسمی وابسته به کلیسای انگلیس انگلیکن دارد. یعنی حق حاکمیت کینگ چارلز سوم مستقیم از سوی گاد می‌آید. چنین گویند مردم بریتانیا. با انجام این آیین، کینگ چارلز نه تنها تاج بر سر نهاد و کنیگ بریتانیا شد بلکه کینگ چارلز مقام دیگری را نیز اشغال کرده است وی رییس کلیسای انگلیکن شده است. این بدان چم است که چارلز اسقف کلیسا را منصوب می‌کند بر پایه پیشنهاد نخست وزیر.

این مقام دوم را کینگ چارلز به سبب تاجگذاری اش به دست نیاورده است بلکه از زمانی که دست‌ها و پیشانی و سینه اش آغشته به روغن مقدس گردید ریاست کلیسای انگلیکن را اشغال کرد.

در آیین تاجگذاری دیدیم که پاراوان‌هایی به جای تاجگذاری آورده شد و پیرامون کینگ چارلز نهاده شدند. در این زمان باشندگان و بینیدگان دیگر نمی‌توانستند چارلز را ببینید زیرا وی پشت پاراوان بود. اینجا بی شاپ و اسقف‌ها با روغن مقدسی که از اورشلیم آورده شده بود به دست‌ها و پیشانی و سینه چارلز روغن می‌مالند از این لحظه کینگ چارلز سوم رییس کلیسای انگلیکن می‌شود.

پس از انجام آیین روغن مقدس، کینگ چارلز سوم سوگند می‌خورد که او به قوانین احترام بگذارد و کلیسای انگلیسی را نگاهبان باشد و مدافع یا پدافندگر آن باشد.

زمانی که ملکه الیزابت دوم مادر چارلز تاجگذاری کرد بیش از نود درصد از مردم بریتانیا مسیحی بودند. امروز مسیحیان در بریتانیا اقلیت مذهبی شده‌اند. از آنجا که چارلز می‌خواست که کینگ همه مردم جزیره بریتانیا باشد، رهبران دین‌های بزرگ را به کلیسای وست مینستر ابی فراخواند. رهبر سنی‌ها، رهبر شیعه‌ها، رهبر یهودیان ، رهبر بودایی‌ها، رهبر هندوها ، رهبر جینیسم، رهبر سیک‌ها، رهبر بهاییان، و رهبر زرتشتیان در آیین شرکت داشتند. همه این نمایندگان دینی درود بر کینگ چارلز فرستادند. این رابطه تنگا تنگ دربار انگلیس با دین، از آنجا می‌آید که خانواده سلطنتی بریتانیا خود را برگزیدگان گاد می‌دانند و می‌نامند. بدین سان می‌بینیم چرا دولت بریتانیا چنین رابطه نزدیک و دوستانه‌ای با جمهوری اسلامی دارد. و برعکس دیدیم که نماینده شیعیان نیز در آیین تاجگذاری اعلام وفاداری به کینگ چارلز سوم کرد.

رهبر و آخوندها نیز بدین باورند که برگزیده الله هستند و آنها خواست الله را بر روی زمین پیاده می‌کنند و پیوسته با الله در شور می‌باشند. پادشاهان بریتانیا نیز بر این باورند که آنها برگزیدگان گاد هستند.

با اینکه هر دو گروه به یک چیز اعتقاد دارند، تفاوت بزرگی میان مونارشی در بریتانیا و جمهوری اسلامی در ایران است. کینگ‌های بریتانیا پذیرفتند که مرکز قدرت در پارلمان است. و هم چنین پذیرفتند که نمایندگان با انتخابات آزاد به پارلمان راه یابند. اینان پذیرفتند که پارلمان قوانین را بنویسد و تصویب کند و نمایندگان در تصمیم گیری‌های خود آزاد باشند و به هیچ روی گرایش دینی بر روی نوشتن و تصویب قانون تاثیر گذار نباشد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی دست چین شدگان شورای نگهبان هستند و در تصمیم گیری آزاد نیستند بلکه باید بر پایه اسلام قانون بنویسند. در پایان رهبر است که تصمیم می‌گیرد کدام قانون است کدام قانون نیست.

بریتانیا در تاریخ معاصر ایران نقش هولناکی را بازی کرده است. پیش از جنگ جهانی اول، انگلیسی‌ها در ایران نخست وزیر را برمی‌گزیدند و پس از جنگ جهانی اول با قرارداد ۱۹۱۹ قرارداد استعماری که کشور ایران زیر کنترل استعمار انگلیس درآمد.

این قرارداد با امضای حسن وثوق وثوق‌الدوله نخست‌وزیر و برادر بزرگ احمد قوام قوام‌السلطنه، اکبر میرزا صارم‌الدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرت‌الدوله (فرزند فرمانفرما) وزیر خارجه با گرفتن رشوه سنگین بسته شد. لرد جرج ناتانیل کرزون وزیر خارجه بریتانیا تنظیم کننده این قرارداد ننگین با همدستی پرسی زکریا کاکس سفیر انگلستان در ایران بود. این سه وزیر انگلوفیل در روز ۹ اوت ۱۹۱۹ روز امضای قرارداد هر یک نامه‌ای از سوی سفیر بریتانیا در تهران با نوشتار یکسان بدستشان رسید که:

عالیجناب

طبق اجازه‌ای که از طرف حکومت اعلیحضرت پادشاه انگلستان به دوستدار داده شده است با کمال خوشوقتی به آگاهی شما می‌رسانم:

با توجه به قراردادی که امروز میان دولتین بریتانیای کبیر و ایران بسته شد، حکومت اعلیحضرت پادشاه انگلستان آماده است در صورت نیاز به وسیله مقامات سفارت انگلیس در تهران از شما پشتیبانی کند و اگر لازم شد آن عالیجناب را در یکی از مستملکات بریتانیا به عنوان پناهنده سیاسی بپذیرد.

در جنگ جهانی دوم ارتش بریتانیا و ارتش شوروی ایران را اشغال کردند و رضا شاه بزرگ را ناگزیر به کناره گیری نمودند. در سال ۱۹۵۳ برابر با ۱۳۳۲ خورشیدی با همدستی با محمد مصدق نخست وزیر ایران را در بحران اقتصادی فرو بردند و فروش نفت ایران را بلوک کردند و دارایی ایران را در شرکت نفت انگلیس و ایران را به جیب انگلیسی‌ها ریختند.

در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی، بریتانیا مهد کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، به پشتیبانی مشتی تروریست آموزش دیده برخاستند و پس از براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران دست در دست روضه خوانان تا به امروز به ویران سازی ایران و تاراج ایران پرداخته‌اند.

استعمار بریتانیا همواره با دین و مذهب پیوند داشته است. برای دولت استعماری بریتانیا مهم نبود که دین مسیح را رواک دهد بلکه همواره با مذهب‌های محلی گره خوردند. با این کار در ایران همواره علمای شیعه را پشتیبانی کردند، در هندوستان با هندوها و سیک‌ها و پیروان جینیسم و ده‌ها شعبه و آیین دیگر پیوند خوردند.

با وجود این استراتژی، امپراتوری بریتانیا نتوانست از از دست دادن قدرت خود در جهان جلوگیری کند. بقایای این امپراتوری را در کشورهای مشترک المنافع یا کامان ولت[۱] می‌توانیم ببینیم. اما کامان ولت نیز اهمیت خود را از دست می‌دهد و بسیاری از کشورها از زیر یوغ اینکه ملکه یا کینگ انگلستان راس حکومت آنان نشسته باشند را دیگر نمی‌پذیرند و از این دایره معیوب بیرون آمده‌اند و ریاست حکومت را از کشور خود برمی‌گزینند.

برای اینکه از چنگال استعمار بریتانیا بیرون بیایند، سیاستمداران ایران آرام آرام به ایالات متحده آمریکا روی آوردند و بزرگ مرد تاریخ مورگان شوستر را برای سازمان دادن به وزارت دارایی و مالیات به ایران دعوت کردند. پس از پایان جنگ دوم جهانی در چارچوب برنامه اصل چهار ، اقتصاد در هم شکسته ایران را شکوفا ساختند. امریکا در تاریخ خود هیچ گاه کولونی یا مستعمره نداشته است اما با کمک به دیگر کشورها، منافع خود را در نظر داشتند. این منافع نه تنها اقتصادی بود بلکه کوشش در آن کردند که فرم حکومت خود را زیر واژگان « حقوق بشر » به دیگر کشورها صادر کنند. با این سیاست، جیمی کارتر خمینی را به عنوان « گاندی ایران » به قدرت رساند. این تصمیم اشتباه سیاسی، خاورمیانه را در خون و آتش و ویرانی و جنگ فرو برد. شوروی‌ها به افغانستان حمله بردند. برای اینکه کمونیسم را بازایستانند، امریکایی‌ها طالبان را راه اندازی کردند. عراق یک جنگ هشت ساله با کشور همسایه ایران آغاز کرد که با آن جمهوری اسلامی در ایران پا گرفت و استوار شد. با حمله امریکاییان به عراق، کشور عراق را ویران ساختند و همه پای ساخت‌های این کشور را بمباران کردند. نتیجه این جنگ‌ها بوجود آمدن داعش بود که در چارچوب جنگ‌هایی که در خاورمیانه به راه انداختند کشور سوریه نیز ویران شد.

جمهوری اسلامی با عربستان سعودی نیز از راه یمن سر شاخ شد. هنگامی که جمهوری اسلامی به تاسیسات نفتی عربستان آرامکو از درون خاک یمن حمله کرد، دولت آمریکا با وجود قراردادها دفاعی از عربستان، با آنکه کشتی جنگی اشان در شاخاب پارس بود از عربستان دفاع نکردند. به جای آن دولت آمریکا به سبب قتل تروریست شروری به نام قاشقچی، دوباره یاد حقوق بشر افتاد و دولت عربستان را به باد انتقاد گرفت. اروپا در چارچوب برجام نشان داد که در خاورمیانه هیچ قدرتی ندارد. پس از آنکه پرزیدنت ترامپ از برجام بیرون آمد و تحریم‌های نوینی علیه جمهوری اسلامی اعلام داشت، اروپا بر آن شد که سیستم مالی بوجود آورد تا جمهوری اسلامی بتواند تحریم‌های امریکا را دور بزند. اما کمپانی‌های اروپا با این سیستم همکاری نکردند زیرا که از تحریم‌های امریکا وحشت داشتند و معامله با امریکا برای آنان مهمتر از معامله‌ها با جمهوری اسلامی بود.

عربستان سعودی نیز دریافت که سیاست اروپا و امریکا بیشتر آسیب می‌زند تا اینکه منفعتی دربرداشته باشد. بنابراین، سیاست نوینی برای همکاری در خاورمیانه را آغاز کردند. نخستین گام دستینه کردن قراردارد ابراهیم میان امارات متحده عربی و اسراییل بود تا دشمنی‌ها و تضادها را با اسراییل از میان بردارند.

دومین گام بزرگ از سر گرفتن روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی بود.

سومین گام بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بود. وزیران خارجه کشورهای عربی هموند اتحادیه عرب درباره بازگشت سوریه توافق کردند. عربستان سعودی در پی پیوند و روابط نزدیک با چین و روسیه می‌باشد. با این کار چین نه تنها پارتنر اقتصادی است بلکه چین پارتنر سیاسی نیز می‌باشد ، که دیدیم چین دوباره از سر گیری روابط سیاسی میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی را ممکن ساخت و میانجی شد. از آنجا که عربستان سعودی از دیدگاه سیاسی بیشتر با چین کار می‌کند تا ایالات متحده امریکا ،دیگر با انتقادهای حقوق بشری امریکا روبرو نخواهد شد.

با آنکه چینی‌ها در سرزمین خود ایگورهای مسلمان را سرکوب می‌کنند، چین مسله‌ای ندارد که با ایدیولوژی اسلامی، با عربستان و جمهوری اسلامی تنگا تنگ همکاری کند. امریکا و اروپا در برابر چین خود را برای ایگورهای مسلمان و حقوقشان تکه پاره می‌کنند، و کشورهای اسلامی با دولت چین قراردادهای میلیاردی می‌بندند.

اینکه حافظ اسد دوباره به جامعه عرب‌ها پیوسته است، برای موقعیت روسیه در خاورمیانه مثبت است. همه کشورهای عربی دیگر پوتین را به سبب حمله به اوکراین انتقاد نمی‌کنند و خود را عقب کشیده‌اند و خاموش شده‌اند. بیشتر و بیشتر به نظر می‌آید که اروپا و امریکا نفوذ خود را در خاورمیانه از دست داده‌اند و مستاصل مانده‌اند.

در بریتانیا مردم شادمان هستند که کینگ چارلز با درشکه طلایی سلطنتی در خیابان‌ها برای مردم دست تکان می‌دهد. و واشنگتن درگیر مسایل سقط جنین است. برای مردم ایران زمان درازی است که آشکار شده است که فقط خود مردم می‌توانند این وضعیت را دگرگون سازند و جمهوری اسلامی را براندازند. بانوان شریف ایران، با وجود همه ضرب و شتم‌ها بدون حجاب ننگین اسلامی به خیابان‌ها می‌آیند و مردان از بانوان نگاهبانی می‌کنند زمانی که این چادری‌های نکبت زشت اسلامی و مردان کثیف بسیج زنان را مورد آزاد قرار می‌دهند و از آنها با موبایل هایشان فرتورنگاری می‌کنند.

وضعیت اقتصادی در ایران روز به روز هولناک تر می‌شود. با آنکه رییس صندوق بازنشستگی وضعیت را برای مردم روشن کرد، جمهوری اسلامی کاری برای بهبود وضعیت نمی‌کند بلکه او را که این آگاهی را داده است بیرون کرده است. با دستگیری‌ها مسله‌ای حل نمی‌شود، تنها نشان داده می‌شود که جمهوری اسلامی توجهی به مردم ایران ندارد و زندگی مردم برایش بی تفاوت است. آشکار است که به زودی مردم ایران نیز توجهی به این حکومت نخواهد کرد و حکومت اسلامی و اعوان و انصارش را به بیابان خواهد فرستاد.

جاوید شاه - پاینده ایران - برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران - در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران

  1. Common Wealth Countries