تفاوت میان نسخههای «بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۱»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:ShahanshahFroughi1321.jpg|thumb|left|شاهنشاه و نخستوزیر فروغی]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:ShahanshahMohammadRezaPahlavi1321a.jpg|thumb|left|شاهنشاه جوان ایران در اندیشه رهایی کشور و ملت ایران]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:ShahanshahSouthTehranPeople1321.jpg|thumb|left|شاهنشاه سرزده در جنوب شهر تهران با مردم گفتگومیکنند]] |
− | + | [[پرونده:AliSoheyli2.jpg|thumb|left|علی سهیلی نخستوزیر]] | |
− | + | [[پرونده:ShahanshahAirForceJashnGeneralNakhjavan1321.jpg|thumb|left|شاهنشاه به همراهی سرلشکر احمد نخجوان وزیر جنگ در جشن نیرویهوایی مانور هواپیماها را میبینند]] | |
+ | [[پرونده:ShahanshahOpenPilotClub1321.jpg|thumb|left|شاهنشاه آموزشگاه خلبانی باشگاه هواپیمایی را میگشایند. حسین علاء رییس گزارش میدهد، امیرتیمور کلالی، فروغی وزیر دربار، نصرالله انتظام رییس تشریفات در کنار شاهنشاه]] | ||
+ | [[پرونده:AhmadQhavamv2.jpg|thumb|left|احمد قوام (قوامالسلطنه) نخستوزیر]] | ||
+ | [[پرونده:Ghashghaii1943.jpg|thumb|left|عشایر قشقایی به یاد دوران گذشته شورش به پا میکنند ۱۳۲۳]] | ||
+ | [[پرونده:Irankaval1946.jpg|thumb|left|مزدوران با کمک شوروی خودمختاری میخواهند]] | ||
'''بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۱''' | '''بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۱''' | ||
خط ۱۷: | خط ۲۱: | ||
'''۱۳۲۱ دومین سال''' | '''۱۳۲۱ دومین سال''' | ||
− | + | * هنگامی که ایران به رهبری شاه جوان برای از میان برداشتن دشواریهای سیاسی میکوشید، سالی دیگر آغازشد، سالی همراه با قحطی، بیماری و ناامنی! <ref>[[وضعیت داخلی ایران در زمان اشغال به وسیله ارتش شوروی و بریتانیا]]</ref> | |
− | + | * باوجود تحریکات خارجی، چنان پیوند نزدیک و ژرفی میان شاه و مرم وجودداشت که سبب شگفتی متفقین و سبب بازنگری ایشان در سیاست خود گردید! | |
شاهنشاه در کتاب خاطرات خود مینویسند: | شاهنشاه در کتاب خاطرات خود مینویسند: | ||
خط ۲۶: | خط ۳۰: | ||
− | + | بزرگترین این دشواریها در درجه نخست، سیاست خارجی و سپس آشفتگی اقتصادی مملکت بود. با بستن پیمان سهجانبه،<ref>[[پیمان سه دولت]]</ref> ایران بیطرفی را که سیاستی شکستخورده انگاشتهمیشد در عمل کنارگذاشت و در پی اعلان جنگ با آلمان،<ref>[[مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ نشست ۱۹۷#بیانات آقای نخست وزیر دائر به اعلان جنگ دولت ایران و آلمان|بیانات آقای نخست وزیر دائر به اعلان جنگ دولت ایران و آلمان ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ ]]</ref> در سال ۱۳۲۱ روابط خود را با کشور ژاپن نیز بُرید و آقای نجم، وزیرمختار ایران در توکیو، به تهران خواندهشد. | |
− | بدین | + | بدین سان سیاست خارجی ایران رفتهرفته رنگ روشنتری به خود میگرفت و به رهبری پادشاه جوان، دولت ایران میکوشید مملکت را از حالت یک کشور اشغالشده، بیرون بیاورد و کشور ایران را همانند یک دولت متفق دوشادوش کشورهایی که با رژیم آلمان نازی میجنگیدند، قراردهد. |
− | + | در این گیر و دار، قحطی و تیفوس مملکت را به سختی تهدیدمیکرد. با آغاز سال ۱۳۲۱، تیفوس، مرض کشندهای که از جبهه جنگ به ایران راه یافتهبود، در سایه تهیدستی و نداری به سرعت پخش میگشت.<ref>[[قانون سه میلیون ریال اعتبار برای جلوگیری از امراض تیفوس و تیفویید شهرستانها]]</ref> | |
− | + | سیلوهای ایران که برای انبار کردن غله برای مردم ایران ساخته شدهبود و از سرفرازیهای شاهنشاهی رضا شاه بزرگ به شمار می آمد، در دست متفقین قرار گرفتهبود و در رده نخست سربازان شوروی و انگلیس باید سیر می شدند و از گندم مرغوب ایران چیزی به مردم ایران نمی دادند. به جای نان، به مردم ایران تکه نان سیاه رنگی که از ذرت آردشده و ملامین پخت شده بود، می دادند که خوردن آن و هضم آن بسیار دشوار بود و برای سیرکردن مردم کافی نبود. سختی زندگی و کمبود خواربار در سال ۱۳۲۱ به جایی رسید که بنگاههای نیکوکاری (خیریه)، از راه دادن خوراک به گرسنگان، به مبارزه با گرسنگی برخاستند. در هر گوشه شهر دستهدسته مردم برای گرفتن یک وعده غذا از مرکزهای نیکوکاری به ردیف ایستادهبودند. از برگزاری جشن زادروز شاهنشاه در سال ۱۳۲۱ نیز به همین روی و بنا به دستور خودشان جلوگیری شد و بودجه آن ویژه کمک به تهیدستان شد. | |
+ | نیمروز سه شنبه ۱۹ خرداد ماه ۱۳۲۱ شاهنشاه سرزده برای بازدید روانه جنوب تهران شدند. در این بازدید دکتر سجادی شهردار تهران، نصراله انتظام رییس تشریفات شاهنشاهی در رکاب شاهنشاه بودند. پس از آنکه شاهنشاه درباره نیازهای همگانی جنوب شهر پرسشهایی کردند و دستورهایی دادند، نزدیکیهای دروازه خراسان، پیاده وارد کوچه « حدادی » شدند و به درون چند خانه سرکشی کردند و پیرامون چگونگی زندگی اهالی خانهها پرسش فرمودند. به چند خانواده پُر فرزند از یک هزار تا پنج هزار ریال کمک نمودند. در یکی از کوچهها زنی پیش رفت و به شاهنشاه گفت: بیمار دارم از وی عیادت فرما. شاهنشاه بیدرنگ وارد خانه آن زن شد و دستور داد پزشک برزن بیمار را زیر درمان ببرد. کم کم مردم شاهنشاه جوان خود را شناختند و انبوه مردم پیرامون شاهنشاه را گرفتند. زن و مرد و کودک گِرد شاهنشاه، دعا میکردند و شور و هیجان و شادی از ژرفای دل به اعلیحضرت نشان میدادند. شاهنشاه در همه این ساعتها اندوهگین بودند و به همه ابراز مهربانی میفرمودند و برای انجام همه درخواستها دستوراتی میدادند. (فرتور) | ||
'''جیرهبندی ...''' | '''جیرهبندی ...''' | ||
− | |||
− | ناامنی و ناآرامی نیز | + | کمبود نان، نفت، قند، شکر و سایر نیازمندیها، رفتهرفته به جیرهبندی همگانی کشید. در این هنگام هزینه زندگی نسبت به سال ۱۳۱۵ در تهران، ششصد درسد افزایش یافتهبود. |
+ | |||
+ | ناامنی و ناآرامی نیز آفت دیگری بود که در سایه آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی به مملکت روی آورد و آشکار بود که متفقین هم از هرجومرج دوباره در ایران، ناخشنود نیستند زیرا با بهرهگیری از آن، بهتر میتوانستند دولت مرکزی و پادشاه جوان ایران را برای انجام هدفهای خود زیر فشار قراربدهند. | ||
+ | |||
شاهنشاه مینویسند: | شاهنشاه مینویسند: | ||
− | :::«متفقین مصمم بودند اختیارات مرا تضعیف نمایند، زیرا تصورمیکردند بدان وسیله تسلط آنها بر کشور آسان خواهدبود ... | + | :::«متفقین مصمم بودند اختیارات مرا تضعیف نمایند، زیرا تصورمیکردند بدان وسیله تسلط آنها بر کشور آسان خواهدبود ... |
− | اما مردم که مانند پادشاه خود از | + | :::اما مردم که مانند پادشاه خود از مداخلات بیگانه به سختی متنفر بودند، علیرغم تحریکات سیاستهای خارجی، صمیمانه از شاه جانبداری میکردند و با همه مشکلات و سختیها و ابتلائات خود، در هر فرصتی از بروز احساسات نسبت به شاه خودداری نمیکردند، چندان که این دلبستگی و علائق میان شاه و مردم، شگفتی متفقین را برانگیخت و سبب شد که پادشاه جوان را، به چشم دیگری نگاه کنند. |
− | به | + | به سبب ناآرامیهای سیاسی، در نخستین روزهای سال ۱۳۲۱ کابینه سهیلی سرنگون شد <ref>[[تصميم قانونی دایر به تصویب برنامه كابينه آقای سهيلی نخستوزير ۱۳۲۰]]</ref> و چون مؤتمنالملک برپاکردن دولت نوین را نپذیرفت، دولت احمد قوام روی کار آمد. <ref>[[تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به کابینه آقای احمد قوام نخستوزیر ۱۳۲۱]]</ref> سهیلی در دولت فروغی وزیر امور خارجه بود و پس از آنکه فروغی به سبب پیری از نخستوزیری کنارهگیری کرد و به وزارت دربار برگزیدهشد، به سهیلی دستور تشکیل کابینه دادهشد. نخستین دولت سهیلی چند ماهی بیش عمر نکرد تا آنکه در پایان سال ۱۳۲۱ پس از کنارهگیری قوام، باز هم وی پست ریاست دولت را پذیرفت. |
'''اهریمن ناامنی آشکار میشود!''' | '''اهریمن ناامنی آشکار میشود!''' | ||
− | |||
− | در کتاب خاطرات شاهنشاه | + | هنگامی که دولت مرکزی با همه نیرو سرگرم حل و فصل دشواریهای سیاسی و مبارزه با نایابی خوراکی و بیماری بود، و شاه با تکیه به احساسات مردم در برابر درخواستهای نامحدود و نامشروع دولتهای اشغالگر پافشاری به خرج میداد، اهریمن ناامنی برای خودنمایی زمانی مناسب به دست آوردهبود. |
+ | |||
+ | |||
+ | در کتاب خاطرات شاهنشاه آمده است که: | ||
:::«بعضی عشایری که سالها بود از طرف پدرم خلع سلاح شدهبودند، از سربازان فراری و افراد و انبارهای ارتش به طور قاچاق اسلحه خریده و مجدداً دست به غارت و تاراج دهات زدند ... | :::«بعضی عشایری که سالها بود از طرف پدرم خلع سلاح شدهبودند، از سربازان فراری و افراد و انبارهای ارتش به طور قاچاق اسلحه خریده و مجدداً دست به غارت و تاراج دهات زدند ... | ||
:::هنگامی که متفقین کوپنهای جیرهبندی را برای توزیع بین افراد یکجا به رؤسای عشایر میدادند، اغلب آنها کوپنها را میفروختند و ثروتی را که بدین ترتیب به دست میآوردند برای عملیات مسلحانه خود صرف میکردند ...» | :::هنگامی که متفقین کوپنهای جیرهبندی را برای توزیع بین افراد یکجا به رؤسای عشایر میدادند، اغلب آنها کوپنها را میفروختند و ثروتی را که بدین ترتیب به دست میآوردند برای عملیات مسلحانه خود صرف میکردند ...» | ||
− | + | در آذربایجان، به ویژه رضاییه و بخشی از کردستان، مرکز فتنهانگیزی و یورش آشوبگران بود. آشوبگران کُرد، روستاها را چپاول کردند و شهر رضاییه را محاصره نمودند. برای فرونشاندن این آتش که هر روز دامنه آن گسترش مییافت، شاهنشاه خود دست به کار شدند و با فرستادن گروههایی از افسران و سربازان، به آشوبها پایان دادند. | |
− | هنگام فرستادن نیرو برای | + | هنگام فرستادن نیرو برای سرکوب شورش آذربایجان و کردستان، گروهی از نمایندگان مجلس را به پیشگاه شاهنشاه باریافتند و شاهنشاه به ایشان گفتند: |
:::«آنچه راجع به استقرار امنیت و آرامش در آن منطقه لازم بود، اقدامشد و دیروز شخصاً این موضوع را مراقبت کردم. در سربازخانه رفتم و وضعیت نیرویی که فرستادهمیشود بازدید نمودم، دستورات لازم را دادم و مخصوصاً توصیه نمودهام که نیروی اعزامی نه فقط باید در استقرار آرامش سعی و مجاهدت نماید، بلکه باید محبت و مهربانی نسبت به مردم نمایند و کاری کنند که جبران بدبختیهای آنها بشود و جراحات آنها التیام پذیرد، ساز و برگ نیروی اعزامی که فردا حرکت میکند از هر حیث کامل و رضایتبخش است و بنابراین در قسمت امنیت دولت قدم خود را برداشته و حالا موضوع اصلاح وضعیت مردم ستمدیده باقی میماند که خواستم آقایان نمایندگان منتخبه مجلس را ملاقات نمایم تا از نزدیک به طرز فکر و نیت آقایان آگاه شده، مشورت بشود و آنچه به نظر آقایان میرسد پیشنهاد نمایند تا زودتر اقدام شود ...» | :::«آنچه راجع به استقرار امنیت و آرامش در آن منطقه لازم بود، اقدامشد و دیروز شخصاً این موضوع را مراقبت کردم. در سربازخانه رفتم و وضعیت نیرویی که فرستادهمیشود بازدید نمودم، دستورات لازم را دادم و مخصوصاً توصیه نمودهام که نیروی اعزامی نه فقط باید در استقرار آرامش سعی و مجاهدت نماید، بلکه باید محبت و مهربانی نسبت به مردم نمایند و کاری کنند که جبران بدبختیهای آنها بشود و جراحات آنها التیام پذیرد، ساز و برگ نیروی اعزامی که فردا حرکت میکند از هر حیث کامل و رضایتبخش است و بنابراین در قسمت امنیت دولت قدم خود را برداشته و حالا موضوع اصلاح وضعیت مردم ستمدیده باقی میماند که خواستم آقایان نمایندگان منتخبه مجلس را ملاقات نمایم تا از نزدیک به طرز فکر و نیت آقایان آگاه شده، مشورت بشود و آنچه به نظر آقایان میرسد پیشنهاد نمایند تا زودتر اقدام شود ...» | ||
− | در سال ۱۳۲۱، که دومین سال | + | در سال ۱۳۲۱، که دومین سال شاهنشاهی محمدرضاشاه پهلوی به شمار میرفت، کوشش شاهنشاه بیشتر به پشتیبانی از نیروی ناتوان مردم به کار گرفتهمیشد. مردمی که جنگ، کمبود مواد خواراکی، نداری، بیماری و ناامنی توانی برای ایشان باقی نگذارده بود. |
− | زمانی که اوضاع آذربایجان و کردستان | + | زمانی که اوضاع آذربایجان و کردستان عادی شد و امنیت در آن بخش از کشور پابرجا گشت، شاهنشاه خود برای جبران آسیبها و زیانهای وارده، یکمیلیون ریال به اهالی کمک کردند. |
− | برای ساختمان یک دبیرستان و | + | برای ساختمان یک دبیرستان و به پایان بردن بنای بیمارستان شهرداری قزوین نیز دومیلیون ریال هدیه دادند و دستورفرمودند همه هزینه فراهم ساختن آب نوشیدنی بوشهر، که دچار خشکسالی شدهبود، از کیسه جوانمردی ایشان پرداخت شود. |
− | با توجه به گسترش دانشگاه، اعلیحضرت دستوردادند دانشکده معقول و منقول که در سال ۱۳۱۸ بسته شدهبود، | + | با توجه به گسترش دانشگاه، اعلیحضرت دستوردادند دانشکده معقول و منقول که در سال ۱۳۱۸ بسته شدهبود، بازگشایی شود و آغاز به کار کند. |
− | + | شاهنشاه در این سال تاریک و شوم، بیشتر در میان مردم بودند و خود به دیدار مردم میشتافتند و هر کجا دشواری میدیدند برای از میان برداشتن آن کوشش میفرمودند. | |
− | غرش | + | غرش توپهای جنگ در سراسر سال ۱۳۲۱ نیز از جبهه جنگ اروپا به گوش میرسید و پیشامدهای آن جنگ خانمانسوز سرانجام دامنگیر ملت و کشور ایران بود. |
− | در این سال، دولت ایالات متحده نیز کمکم شماری از لشگریان خود را با ابزار جنگی و ساز و برگ | + | در این سال، دولت ایالات متحده نیز کمکم شماری از لشگریان خود را با ابزار جنگی و ساز و برگ روانه ایران کرد تا در برنامه کمک به متفقین و مبارزه با آلمان نازی، پایبندی خود را به متفقین از راه پشتیبانی ارتش سرخ نشان دهد و با بهرهبرداری از راهها و جادههای ایران، اسلحه و هواپیما و ابزارجنگی به شوروی بفرستد. |
− | بدین | + | بدین سان سالی دیگر از پادشاهی شاهنشاه گذشت، در حالی که شاه و مردم از دشواریهای روزافزون کشور رنج میبردند و چشم به راه پایان جنگ بودند تا بلکه سایه شوم آن از سر این سرزمین نیز کوتاه شود ... |
== منبع == | == منبع == | ||
<references/> | <references/> | ||
[[رده:بیست و پنجمین سال شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] | [[رده:بیست و پنجمین سال شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۱۰
درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
درگاه انقلاب شاه و مردم |
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۱
۱۳۲۱ دومین سال
- هنگامی که ایران به رهبری شاه جوان برای از میان برداشتن دشواریهای سیاسی میکوشید، سالی دیگر آغازشد، سالی همراه با قحطی، بیماری و ناامنی! [۱]
- باوجود تحریکات خارجی، چنان پیوند نزدیک و ژرفی میان شاه و مرم وجودداشت که سبب شگفتی متفقین و سبب بازنگری ایشان در سیاست خود گردید!
شاهنشاه در کتاب خاطرات خود مینویسند:
- «روزی که در سن بیستودو سالگی مسئولیت تاج و تخت ایران را به عهده گرفتم، خویشتن را با مشکلات فراوانی روبهرو یافتم ...»
بزرگترین این دشواریها در درجه نخست، سیاست خارجی و سپس آشفتگی اقتصادی مملکت بود. با بستن پیمان سهجانبه،[۲] ایران بیطرفی را که سیاستی شکستخورده انگاشتهمیشد در عمل کنارگذاشت و در پی اعلان جنگ با آلمان،[۳] در سال ۱۳۲۱ روابط خود را با کشور ژاپن نیز بُرید و آقای نجم، وزیرمختار ایران در توکیو، به تهران خواندهشد.
بدین سان سیاست خارجی ایران رفتهرفته رنگ روشنتری به خود میگرفت و به رهبری پادشاه جوان، دولت ایران میکوشید مملکت را از حالت یک کشور اشغالشده، بیرون بیاورد و کشور ایران را همانند یک دولت متفق دوشادوش کشورهایی که با رژیم آلمان نازی میجنگیدند، قراردهد.
در این گیر و دار، قحطی و تیفوس مملکت را به سختی تهدیدمیکرد. با آغاز سال ۱۳۲۱، تیفوس، مرض کشندهای که از جبهه جنگ به ایران راه یافتهبود، در سایه تهیدستی و نداری به سرعت پخش میگشت.[۴]
سیلوهای ایران که برای انبار کردن غله برای مردم ایران ساخته شدهبود و از سرفرازیهای شاهنشاهی رضا شاه بزرگ به شمار می آمد، در دست متفقین قرار گرفتهبود و در رده نخست سربازان شوروی و انگلیس باید سیر می شدند و از گندم مرغوب ایران چیزی به مردم ایران نمی دادند. به جای نان، به مردم ایران تکه نان سیاه رنگی که از ذرت آردشده و ملامین پخت شده بود، می دادند که خوردن آن و هضم آن بسیار دشوار بود و برای سیرکردن مردم کافی نبود. سختی زندگی و کمبود خواربار در سال ۱۳۲۱ به جایی رسید که بنگاههای نیکوکاری (خیریه)، از راه دادن خوراک به گرسنگان، به مبارزه با گرسنگی برخاستند. در هر گوشه شهر دستهدسته مردم برای گرفتن یک وعده غذا از مرکزهای نیکوکاری به ردیف ایستادهبودند. از برگزاری جشن زادروز شاهنشاه در سال ۱۳۲۱ نیز به همین روی و بنا به دستور خودشان جلوگیری شد و بودجه آن ویژه کمک به تهیدستان شد.
نیمروز سه شنبه ۱۹ خرداد ماه ۱۳۲۱ شاهنشاه سرزده برای بازدید روانه جنوب تهران شدند. در این بازدید دکتر سجادی شهردار تهران، نصراله انتظام رییس تشریفات شاهنشاهی در رکاب شاهنشاه بودند. پس از آنکه شاهنشاه درباره نیازهای همگانی جنوب شهر پرسشهایی کردند و دستورهایی دادند، نزدیکیهای دروازه خراسان، پیاده وارد کوچه « حدادی » شدند و به درون چند خانه سرکشی کردند و پیرامون چگونگی زندگی اهالی خانهها پرسش فرمودند. به چند خانواده پُر فرزند از یک هزار تا پنج هزار ریال کمک نمودند. در یکی از کوچهها زنی پیش رفت و به شاهنشاه گفت: بیمار دارم از وی عیادت فرما. شاهنشاه بیدرنگ وارد خانه آن زن شد و دستور داد پزشک برزن بیمار را زیر درمان ببرد. کم کم مردم شاهنشاه جوان خود را شناختند و انبوه مردم پیرامون شاهنشاه را گرفتند. زن و مرد و کودک گِرد شاهنشاه، دعا میکردند و شور و هیجان و شادی از ژرفای دل به اعلیحضرت نشان میدادند. شاهنشاه در همه این ساعتها اندوهگین بودند و به همه ابراز مهربانی میفرمودند و برای انجام همه درخواستها دستوراتی میدادند. (فرتور)
جیرهبندی ...
کمبود نان، نفت، قند، شکر و سایر نیازمندیها، رفتهرفته به جیرهبندی همگانی کشید. در این هنگام هزینه زندگی نسبت به سال ۱۳۱۵ در تهران، ششصد درسد افزایش یافتهبود.
ناامنی و ناآرامی نیز آفت دیگری بود که در سایه آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی به مملکت روی آورد و آشکار بود که متفقین هم از هرجومرج دوباره در ایران، ناخشنود نیستند زیرا با بهرهگیری از آن، بهتر میتوانستند دولت مرکزی و پادشاه جوان ایران را برای انجام هدفهای خود زیر فشار قراربدهند.
شاهنشاه مینویسند:
- «متفقین مصمم بودند اختیارات مرا تضعیف نمایند، زیرا تصورمیکردند بدان وسیله تسلط آنها بر کشور آسان خواهدبود ...
- اما مردم که مانند پادشاه خود از مداخلات بیگانه به سختی متنفر بودند، علیرغم تحریکات سیاستهای خارجی، صمیمانه از شاه جانبداری میکردند و با همه مشکلات و سختیها و ابتلائات خود، در هر فرصتی از بروز احساسات نسبت به شاه خودداری نمیکردند، چندان که این دلبستگی و علائق میان شاه و مردم، شگفتی متفقین را برانگیخت و سبب شد که پادشاه جوان را، به چشم دیگری نگاه کنند.
به سبب ناآرامیهای سیاسی، در نخستین روزهای سال ۱۳۲۱ کابینه سهیلی سرنگون شد [۵] و چون مؤتمنالملک برپاکردن دولت نوین را نپذیرفت، دولت احمد قوام روی کار آمد. [۶] سهیلی در دولت فروغی وزیر امور خارجه بود و پس از آنکه فروغی به سبب پیری از نخستوزیری کنارهگیری کرد و به وزارت دربار برگزیدهشد، به سهیلی دستور تشکیل کابینه دادهشد. نخستین دولت سهیلی چند ماهی بیش عمر نکرد تا آنکه در پایان سال ۱۳۲۱ پس از کنارهگیری قوام، باز هم وی پست ریاست دولت را پذیرفت.
اهریمن ناامنی آشکار میشود!
هنگامی که دولت مرکزی با همه نیرو سرگرم حل و فصل دشواریهای سیاسی و مبارزه با نایابی خوراکی و بیماری بود، و شاه با تکیه به احساسات مردم در برابر درخواستهای نامحدود و نامشروع دولتهای اشغالگر پافشاری به خرج میداد، اهریمن ناامنی برای خودنمایی زمانی مناسب به دست آوردهبود.
در کتاب خاطرات شاهنشاه آمده است که:
- «بعضی عشایری که سالها بود از طرف پدرم خلع سلاح شدهبودند، از سربازان فراری و افراد و انبارهای ارتش به طور قاچاق اسلحه خریده و مجدداً دست به غارت و تاراج دهات زدند ...
- هنگامی که متفقین کوپنهای جیرهبندی را برای توزیع بین افراد یکجا به رؤسای عشایر میدادند، اغلب آنها کوپنها را میفروختند و ثروتی را که بدین ترتیب به دست میآوردند برای عملیات مسلحانه خود صرف میکردند ...»
در آذربایجان، به ویژه رضاییه و بخشی از کردستان، مرکز فتنهانگیزی و یورش آشوبگران بود. آشوبگران کُرد، روستاها را چپاول کردند و شهر رضاییه را محاصره نمودند. برای فرونشاندن این آتش که هر روز دامنه آن گسترش مییافت، شاهنشاه خود دست به کار شدند و با فرستادن گروههایی از افسران و سربازان، به آشوبها پایان دادند.
هنگام فرستادن نیرو برای سرکوب شورش آذربایجان و کردستان، گروهی از نمایندگان مجلس را به پیشگاه شاهنشاه باریافتند و شاهنشاه به ایشان گفتند:
- «آنچه راجع به استقرار امنیت و آرامش در آن منطقه لازم بود، اقدامشد و دیروز شخصاً این موضوع را مراقبت کردم. در سربازخانه رفتم و وضعیت نیرویی که فرستادهمیشود بازدید نمودم، دستورات لازم را دادم و مخصوصاً توصیه نمودهام که نیروی اعزامی نه فقط باید در استقرار آرامش سعی و مجاهدت نماید، بلکه باید محبت و مهربانی نسبت به مردم نمایند و کاری کنند که جبران بدبختیهای آنها بشود و جراحات آنها التیام پذیرد، ساز و برگ نیروی اعزامی که فردا حرکت میکند از هر حیث کامل و رضایتبخش است و بنابراین در قسمت امنیت دولت قدم خود را برداشته و حالا موضوع اصلاح وضعیت مردم ستمدیده باقی میماند که خواستم آقایان نمایندگان منتخبه مجلس را ملاقات نمایم تا از نزدیک به طرز فکر و نیت آقایان آگاه شده، مشورت بشود و آنچه به نظر آقایان میرسد پیشنهاد نمایند تا زودتر اقدام شود ...»
در سال ۱۳۲۱، که دومین سال شاهنشاهی محمدرضاشاه پهلوی به شمار میرفت، کوشش شاهنشاه بیشتر به پشتیبانی از نیروی ناتوان مردم به کار گرفتهمیشد. مردمی که جنگ، کمبود مواد خواراکی، نداری، بیماری و ناامنی توانی برای ایشان باقی نگذارده بود.
زمانی که اوضاع آذربایجان و کردستان عادی شد و امنیت در آن بخش از کشور پابرجا گشت، شاهنشاه خود برای جبران آسیبها و زیانهای وارده، یکمیلیون ریال به اهالی کمک کردند.
برای ساختمان یک دبیرستان و به پایان بردن بنای بیمارستان شهرداری قزوین نیز دومیلیون ریال هدیه دادند و دستورفرمودند همه هزینه فراهم ساختن آب نوشیدنی بوشهر، که دچار خشکسالی شدهبود، از کیسه جوانمردی ایشان پرداخت شود.
با توجه به گسترش دانشگاه، اعلیحضرت دستوردادند دانشکده معقول و منقول که در سال ۱۳۱۸ بسته شدهبود، بازگشایی شود و آغاز به کار کند.
شاهنشاه در این سال تاریک و شوم، بیشتر در میان مردم بودند و خود به دیدار مردم میشتافتند و هر کجا دشواری میدیدند برای از میان برداشتن آن کوشش میفرمودند.
غرش توپهای جنگ در سراسر سال ۱۳۲۱ نیز از جبهه جنگ اروپا به گوش میرسید و پیشامدهای آن جنگ خانمانسوز سرانجام دامنگیر ملت و کشور ایران بود.
در این سال، دولت ایالات متحده نیز کمکم شماری از لشگریان خود را با ابزار جنگی و ساز و برگ روانه ایران کرد تا در برنامه کمک به متفقین و مبارزه با آلمان نازی، پایبندی خود را به متفقین از راه پشتیبانی ارتش سرخ نشان دهد و با بهرهبرداری از راهها و جادههای ایران، اسلحه و هواپیما و ابزارجنگی به شوروی بفرستد.
بدین سان سالی دیگر از پادشاهی شاهنشاه گذشت، در حالی که شاه و مردم از دشواریهای روزافزون کشور رنج میبردند و چشم به راه پایان جنگ بودند تا بلکه سایه شوم آن از سر این سرزمین نیز کوتاه شود ...
منبع
- ↑ وضعیت داخلی ایران در زمان اشغال به وسیله ارتش شوروی و بریتانیا
- ↑ پیمان سه دولت
- ↑ بیانات آقای نخست وزیر دائر به اعلان جنگ دولت ایران و آلمان ۱۷ شهریور ۱۳۲۲
- ↑ قانون سه میلیون ریال اعتبار برای جلوگیری از امراض تیفوس و تیفویید شهرستانها
- ↑ تصميم قانونی دایر به تصویب برنامه كابينه آقای سهيلی نخستوزير ۱۳۲۰
- ↑ تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به کابینه آقای احمد قوام نخستوزیر ۱۳۲۱