بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی هیات رییسه مجلس سنا و شورای ملی و دادن عریضه جوابیه ۲۲ مهر ماه ۱۳۴۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۸ خورشیدی تازی

روزشمار انقلاب شاه و مردم


۲۲ مهر ۱۳۴۸

بیانات شاهنشاه در شرفیابی هیأت‌های رئیس مجلسین

(هنگام تقدیم عریضه جوابیه مجلسین سنا و شورای ملی به نطق شاهنشاه به‌مناسبت گشایش دوره تقنینیه ۱۳۴۹ – ۱۳۴۸)

روحیه وکلای دو مجلس در راه پیشبرد مقاصد عالی مملکت قوی و پابرجا است. از سال ۱۳۴۱ تا به حال ملت ایران توانسته‌است در مقابل خودی و بیگانه ثابت بکند که گو اینکه یکی از قدیمی‌ترین ملل دنیا است و به زودی تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی خود را جشن می‌گیرد، هنوز یک ملت زنده و پر خون و قادر به انجام بزرگترین کارها است. ما توانستیم نشان بدهیم که وقتی اراده بکنیم می‌توانیم تاریخ را نه فقط ورق بزنیم، بلکه آن را دگرگون بکنیم. شاید کارهایی که در هفت سال اخیر انجام گرفته‌است، اگر همه را روی هم حساب بکنیم مساوی باشد با کارهای تاریخ چند هزار ساله ایران.

از لحاظ اجتماعی به خصوص تنها چیزی که قابل مقایسه با گذشته نیست، این است که ما توانستیم این مدت را در صلح زندگی بکنیم. در صورتی که تاریخ کهن ایران خیلی از اوقات توأم با جنگ و دفاع از سرزمین خودمان، و بعضی اوقات رفتن و آزادکردن بردگان آن زمانها، از دست افراد بدطینت و خشن و خونخوار بوده‌است. امتحانی که در هفت سال اخیر داده‌ایم می‌تواند نه فقط ادامه داشته‌باشد، بلکه حتی با عزمی راسخ‌تر و با آهنگی محکم‌تر و سریع‌تر باز هم بیشتر رو به جلو برود.

امکانات مملکت تقریباً غیرمحدود است. هر روز منابع جدید ثروت در این کشور پیدا می‌شود. هنوز ما مملکت خودمان را کاملاً نمی‌شناسیم و مدتی طول خواهدکشید تا به اسرار تمام منابع روی زمین و زیرزمینی این مملکت پی ببریم. در این راه باید بکوشیم که با به کار بردن آخرین اسلوب تکنولوژیک، این ثروتها را با رعایت مقررات اجتماعی و عدالت اجتماعی که رکن اصلی فلسفه انقلاب ایران است، به خواست خداوند برای رفاه و آسایش همه طبقات مردم ایران و به نسبت زحمت و فعالیت و لیاقت آنها، در راه تأمین سعادتشان به کار بریم.

در اینجا باز باید بگویم که اول مملکتی باید وجود داشته‌باشد تا ما به این کارها بتوانیم برسیم. این هم از خصوصیات ایرانی است که همیشه آمادگی داشته‌است نه فقط از ثروت و دارایی و آنچه را که داشته‌است در راه حفظ مرزوبوم خود چشم بپوشد، بلکه زندگی خود را نیز در این راه فداکند. البته در شأن ما نیست که بخواهیم جواب حرفهای مبتذل و بچگانه دیگران را بدهیم، ولی وقتی که در این دنیای آشفته، ما در یک جای رسمی می‌شنویم که کشور ایران نسبت به خلیج فارس (که بعضی‌ها نام دیگری روی آن می‌گذارند) بیگانه است جز اینکه لبخندی بزنیم، چه چیز می‌توانیم بگوییم؟ زیرا به گفته آنها اگر شما در بندرعباس در داخل دریا موج‌شکنی بسازید، با این کار به حقوق دیگران تجاوز کرده‌اید! یا تمام جزایری که شما در خلیج فارس دارید، اینها هیچ یک نمی‌تواند متعلق به ایران باشد، زیرا به قول آنها ایران با خلیج فارس بیگانه است! یا تمام چاههای نفتی که شما در این منطقه دارید، چاههای اطراف خارک و سایر نقاط خلیج فارس، اینها تمامش غصبی است! خوب در مقابل یک چنین منطق مسخره و ضعیفی، البته انسان سکوت می‌کند، ولی سکوت زبانی، منتها جوابش آماده‌بودن جسمی و آماده‌بودن نظامی است، زیرا این آخرین جواب آنهاست، و الا مشاعره کردن در این مورد ثمری ندارد.

به هر صورت امیدوارم در این دوره اجلاسیه، ایران مثل دوره قبل بتواند به ترقیات خویش ادامه بدهد. به خصوص که حس می‌کنم روزبه‌روز مردم ایران بیشتر وارد فعالیت می‌شوند. زیرا به چشم خودشان می‌بینند که امروز در ایران، با این آرامشی که داریم، با این سکون و ثباتی که وجوددارد، منفعتی که از کار و فعالیت در اینجا می‌شود برد اگر از همه نقاط دنیا بیشتر نباشد، مسلماً کمتر نیست. اکنون شاهد آن هستیم که ایرانی که تا چند سال پیش احیاناً اگر سرمایه‌ای داشت به طریقی می‌خواست سرمایه‌اش را به جای دیگر منتقل بکند و به خیال خودش به جای امن‌تر ببرد، اگر سرمایه‌ای در خارج دارد، آن را به ایران منتقل می‌کند. همچنین عده‌ای از ایرانیها که مثل خیلی از اروپاییها و مردم کشورهای مترقی از مملکت خودشان به نقاط دیگر می‌رفتند تا کار بهتر و زندگی مرفه‌تر پیداکنند، امروز می‌بینیم که دسته‌دسته از ایرانیان مقیم خارج کشور به وطن بازمی‌گردند. شاید یکی از علل این امر آن باشد که پیشنهادهایی که برای انجام کار به او می‌شود، از لحاظ مادی قابل مقایسه با هر جای دیگر است. ولی من حس می‌کنم، حتی اطمینان دارم که یک قسمت دیگر از انگیزه برگشتن او صرفاً مادی نیست، بلکه بدون شک به وطنش علاقه دارد. پس می‌بینیم که هم سرمایه ایرانی به کشور برمی‌گردد، و هم خودش، که به عقیده من از سرمایه مهمتر است. چون سرمایه را به هر صورت و به هر ترتیبی که هست می‌توان از هر جایی تأمین کرد ولو به قرض، ولی ایرانی را که نمی‌شود از جایی قرض کرد. ایرانی باید ایرانی به دنیا بیاید و ایرانی از دنیا برود، و به همین جهت است که ایرانی امروز با کمال میل به وطنش برمی‌گردد.

امیدوارم سال آینده چنین موقعی بتوانیم به بیلان کارمان برسیم و در همین زمینه که امسال توانستیم شاهد پیشرفت و ترقی مملکت باشیم، باز هم بتوانیم یک چنین ورق زرین دیگری را بر اوراق تاریخ ایران بیفزاییم.