بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آیین پایان آموزش دوره بیست و سوم دانشکده فرماندهی و ستاد ۸ مهر ماه ۱۳۴۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۹ خورشیدی تازی

تصمیم‌های مجلس


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آیین پایان آموزش دوره بیست و سوم دانشکده فرماندهی و ستاد ۸ مهر ماه ۱۳۴۹


طی موفقیت‌آمیز دوره بیست و سوم دانشکده فرماندهی و ستاد و گرفتن گواهینامه خاتمه تحصیل را به فارغ‌التحصیلان تبریک می‌گوییم.

اینک عده بیشتری از افسران تحصیل‌کرده ارتش به زمره کسانی که قبلاً دوره‌های فرماندهی و ستاد را دیده‌اند اضافه می‌شود و اگر بشود گفت که در هر دوره نسبت به دوره پیش مزیتی از لحاظ تکمیل دروس و تطبیق دادن آن با واقعیات و احتیاجات کشور دارد، سخنی کاملاً به جا است. با اقداماتی که اکنون از لحاظ بالا بردن سطح معلومات عمومی در ارتش ما جریان دارد، گذشتگان نیز فرصت این را خواهند داشت که خود را با آخرین سیستم‌های جدید آشنا بکنند و تست‌هایی که برقرار شده است، تا حدی برای همین منظور است.

می‌دانیم بسیاری از اوقات مختصر فراغتی که برای افسران ما پیش می‌آید، چه برای افسران جزء، چه ارشد، چه امرا به مرور و مطالعه کتب و جزوات و مطالبی که در سابق درس گرفته‌اند می‌گذرد. در یکی دو سال اول باید این زحمات را تحمل کرد تا به نتیجه مطلوب برسیم.

ارتش شاهنشاهی ایران در کشور ما فعلاً نمونه برجسته‌ای از دانش‌اندوزی، و مظهر وظیفه‌شناسی پرکارترین طبقه کشور به شمار می‌رود. در گذشته به کرات گفته‌ام که اگر صنعت ما به پایه صنایع کشورهای خیلی مقتدر و پیشرفته جهان نمی‌رسد و مقدورات مالی ما نیز اجازه نمی‌دهد که با وجود داشتن بهترین سلاح‌های غیر اتمی، به مقدار بیشتر به تناسب جمعیت کشور سلاح‌های مدرن داشته باشیم، لااقل باید کادر فرماندهی ما از پایین‌ترین تا بالاترین آن از لحاظ دانش نظامی به عالی‌ترین سطحی که ممکن است، با تطبیق با واقعیات و شرایط جغرافیایی و آب و هوا و امکانات لوژستیکی این مملکت برسد، و ما سعی می‌کنیم که بهترین سلاح امروز دنیا را به غیر از سلاح اتمی در اختیارشان بگذاریم. می‌دانید که ما یکی از اولین امضاکنندگان قرارداد غیراتمی کردن دنیا بودیم و در این راه پافشاری می‌کنیم که شاید ذخایر اتمی جهان از بین برود و از نیروی اتمی تنها در راه‌های مسالمت‌آمیز و صلح‌جویانه استفاده بشود و همچنین برای نیل به یک خلع سلاح عمومی و کنترل شده می‌کوشیم. متأسفانه نکاتی را که در چند سال اخیر در همین محل تذکر داده‌ام به مرحله حقیقت نزدیک می‌شود، زیرا با توجه به ضعف سازمان ملل و مطامع بعضی از کشورها و عدم مسئولیت برخی ممالک دیگر، اگر کشوری قادر به دفاع از خویش نباشد، ولو آنکه دارای تمام حقوق قانونی و شناخته شده بین‌المللی باشد، با این حال بازیچه هوی و هوس دیگران واقع شده و مورد عملیات تجاوزکارانه و ظالمانه دیگران قرار می‌گیرد.

در جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ – ۱۹۱۴، ایران یک بار به واسطه ضعف و نداشتن حکومت مرکزی قوی و عدم وجود یک ارتش منظم و متشکل، مورد تاخت و تاز دیگران قرار گرفت. می‌دانیم که بعد از جنگ جهانی اول هنگام انعقاد معاهده ورسای هیچ کس حاضر نبود نه به مطالب ما توجهی بکند و نه به حرف‌های ما گوش بدهد. در جنگ بین‌المللی دوم نیز با آنکه ما عمیقاً به سیاست بی‌طرفی و کناره‌گیری از ماجراجویی و جنگ روی آوردیم، با این‌حال ضرورت‌های نظامی در آن روز موجب شد که نیروهای خارجی به کشور ما هجوم آوردند، و کسانی که سنشان اجازه می‌دهد به خوبی می‌دانند که اشغال مملکت به چه قیمت طاقت‌فرسایی برای ما تمام شد. اما برخلاف مثل معروف، «این دو دیگر هیچ وقت سه نخواهد شد»، مگر آنکه از روی اجساد بی جان نه تنها نیروهای مسلح ایران، بلکه از روی اجساد مردم این کشور بگذرند. چرا؟ زیرا امروز در ایران هر فرد ایرانی در بقای این کشور هم دارای مسئولیت است و هم سهمی دارد. از زارع و برزگر گرفته تا کارگر و دیگران، همه در این کشور، سهم و مسئولیتی دارند. طبیعی است که هیچ کس حاضر نخواهد شد این وظیفه و مسئولیت را فراموش بکند. چون چه چیز از لحاظ معنوی ممکن است جای وطن او را بگیرد؟ و چه چیز می‌خواهد بهتر از تکامل وضع موجود که بتواند زندگی مادی او را تأمین و بهبود بخشد؟ پس برای ما امروز جنگ، جنگ میهنی است و اگر اتفاق ناگواری بیفتد این کشور باید قادر باشد به تنهایی از عهده هر حادثه منطقه‌ای برآید. ما با وجود تمام دوستی که با هم‌پیمان‌های خود و ممالک دیگر داریم، برای این قبیل اتفاقات صرفاً روی قدرت خود حساب می‌کنیم و این شرط عقل است.

اگر بعضی‌ها فکر کنند که ما دوستانی داریم و در موقع خطر می‌توانیم تلگرافی برای آنها بفرستیم و خواهش کنیم که به کمک ما بیایند، مردمان کوته‌فکری هستند. یا کسانی که به حوادث تاریخ کوچکترین مراجعه‌ای نمی‌کنند و از آن عبرت نمی‌گیرند، سخت اشتباه می‌کنند. ما به خوبی می‌دانیم که سرنوشت این قبیل ممالک خوش‌باور یا زمامداران لاابالی چیست. اگر خارجی به کمک یک کشور بیاید، دیگر آن کشور نه قدر و منزلتی دارد و نه در زمره ممالک زنده باقی می‌ماند، بلکه مبدل به عروسکی می‌شود که یا به دست آزادکنندگان و حامیان خود می‌چرخد، یا احیاناً مورد معامله سیاسی قرار می‌گیرد. پس همانطور که گفتم، از لحاظ مادی ما وسایلی را به شما ارتش شاهنشاهی و نیروهای مسلح ایران خواهیم داد که قادر به حفظ این مملکت در برابر هر حادثه منطقه‌ای باشید. این وسایل نظامی متأسفانه مفت به دست نمی‌آید و به قیمت بسیار گران تمام می‌شود، به طوری که ارزش هر یک از آنها شاید مساوی با بهای یک بیمارستان یا چند دبستان و دبیرستان باشد که مملکت سخت به آنها احتیاج دارد. ولی برای اینکه آن دبیرستان‌ها، آن دبستان‌ها، و آن بیمارستان‌ها را در آینده بتوانیم بسازیم، باید مملکتی وجود داشته باشد، و موقعی مملکت وجود خواهد داشت که این فداکاری‌ها برای تجهیز نیروهای مسلح کشور صورت گیرد. بنابراین شما افسران باید شایسته حفظ و نگهداری آنها باشید تا اگر خدای نکرده روزی اتفاقی بیفتد توانایی استعمال و حداکثر استفاده از این سلاح‌ها را داشته باشید.

مطمئن هستم که ارتش ما با پیوستن شما فارغ‌التحصیلان به افراد خدمتگزار دیگر، دارای ثروت معنوی و اخلاقی و علمی بیشتری خواهد شد و همگی با شایستگی موفق به انجام وظایف خود خواهید بود.