بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آیین جشن فارغ‌التحصیلی هشتمین دوره دانشکده فرماندهی عالی و ستاد مشترک ۹ مهر ماه ۱۳۴۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۸ خورشیدی تازی

روزشمار انقلاب شاه و مردم


۹ مهر ۱۳۴۸

بیانات شاهنشاه در آیین جشن فارغ‌التحصیلی هشتمین دوره دانشکده فرماندهی عالی و ستاد مشترک

موفقیت افسران فارغ‌التحصیل و همچنین افراد دیگری را که از وزارتخانه‌های مختلف در این دوره‌ها شرکت کرده‌اند، تبریک می‌گویم.

صحبت ما هر سال که می‌گذرد به نسبت پیشرفت مملکت و همچنین پیشرفت نیروهای مسلح با صحبتهای گذشته تغییر می‌کند. مملکت ایران در جنگ اول و دوم بین‌المللی به سبب کافی نبودن نیروهای دفاع ملی اشغال شد و می‌توان گفت که هر دفعه معجزه‌ای این مملکت را از نیستی کامل نجات داد.

در صورتی که دیدیم ممالک دیگری که خواسته‌بودند سیاست بی‌طرفی را اتخاذبکنند و توانستند آن را اجرا نمایند، فقط برای آن بود که دارای قوای نظامی مجهز بودند و دارای چنان اراده ملی برای دفاع از خاک کشورشان بودند که دشمن احتمالی که می‌خواست از خاک آنها برای پیشبرد مقاصد نظامی و استراتژیک خود استفاده بکند، وقتی حساب کرد و دید قیمتی که باید برای این کار بپردازد آن ارزش را ندارد، به این جهت از فکر تجاوز منصرف شد.

به عنوان مثال از سوئیس، سوئد و ترکیه نام می‌برم. کشوری مثل سوئیس که معروف به بی‌طرفی است و در مناقشات کشورها و اختلافات بین‌المللی وارد نیست، و اصلاً عضویت سازمان ملل متحد را هم ندارد، بعد از اینکه جنگ بین‌المللی دوم تمام شد و به اصطلاح دعواها خاموش گردید و هر کسی به منزل خودش رفت، با این وصف در سال ۱۹۴۸ که من سفری به آنجا کردم، هنوز هم کشور سوئیس نصف بودجه ملی خود را به نگهداری و تقویت قوای نظامی تخصیص داده‌بود.

و اما کشور سوئد که توانست در دو جنگ بی‌طرفی خود را حفظ بکند، کشوری است که امروزه بودجه نظامی آن بیشتر از یک‌میلیارد دلار است یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم نزدیک به یک‌میلیاردوصدمیلیون دلار بودجه نظامی دارد.

همچنین کشور همسایه و دوست و متحد ما ترکیه، با نگاهداری ارتشی نزدیک به هشتصدهزار نفر در تمام مدت طول جنگ دوم توانست موقعیت خود را حفظ بکند.

متأسفانه ایران آن فرصت را پیدانکرد. در آن وقت ایران کشور جوانی بود و از موقعی که پدر من ارتش نوین ایران را ایجاد کرده‌بود مدت زیادی نمی‌گذشت. تعداد افسران ما هنوز محدود بود. ثروت ملی ما به ما اجازه تجهیزات کامل را نمی‌داد و ما با نیروی نظامی نتوانستیم سیاست خود را اجرا بکنیم، البته باید اضافه بکنم که غافلگیر هم شدیم. غافلگیری به اضافه ضعف قوای نظامی، ما را شکست داد. نتیجه شکست، اشغال مملکت بود و مناظره دلخراشی که شاید همه شماها سنتان آنقدر باشد که آن حوادث را به خاطر داشته‌باشید. البته حالا که به گذشته نگاه می‌کنیم می‌توانیم با فرصت کافی بگوییم که ای کاش می‌توانستیم آن حادثه را پیش‌بینی بکنیم و می‌فهمیدیم که علت اشغال کشور چه بود؟ علت اشغال این کشور استفاده از راههای مملکت برای مقاصد استراتژیکی و ضمناً استفاده از ثروتهای این مملکت از جمله نفت بود. پس ما می‌بایستی با پیش‌بینی لازم تمام پلها، نقاط حساس استراتژیکی، منابع بزرگ ثروت خودمان، مثل نفت و غیره را مین‌گذاری می‌کردیم تا طرف می‌دانست که اگر کوچکترین تخطی به استقلال و حاکمیت ما نماید و به قصد استفاده از این راهها و یا از این ثروتها وارد مملکت شود، از آنها چیزی باقی نمی‌ماند. یعنی نه فقط خود ما به عنوان افراد، مقاومت می‌کردیم و از بین می‌رفتیم، بلکه این ثروتها و آن انگیزه‌ای که آنها را به این مملکت می‌آورد نیز نابودمی‌شد.

اما حالا وضع فرق کرده‌است. ما با تمام ممالک دنیا دوست هستیم. همچنین معاهداتی داریم که بر اساس آن دوستان ما متعهد هستند در موقع خطر به کمک ما بیایند. ولی سیاست مستقل ملی ما این است که با آنکه این دوستی‌ها را مغتنم می‌شماریم، اما نمی‌توانیم سرنوشت خود را بر اساس این دوستی‌ها معین بکنیم، و یا سرنوشت خودمان را صرفاً بدان بسپاریم، بلکه سرنوشت ما در درجه اول بستگی به خود ما دارد و آن هم وابسته به آمادگی ما است. نه فقط قوای مسلح مملکت، بلکه آمادگی فردفرد افراد کشور برای دفاع از این مرزوبوم و خانه خود لازم و ضروری است. یعنی آن زارعی که بنا به وظیفه ملی‌اش حتی قبل از اصلاحات ارضی تفنگ به دوش می‌گرفت، امروز که خودش مالک است از این آب و خاکی که چنان زندگی را برای او فراهم کرده‌است، دفاع می‌کند. آن کارگری که آن همه مزایای گوناگون برای او فراهم کرده‌ایم، از خانه خود و از وطن خود دفاع می‌کند، حتی آن زن ایرانی که امروز دارای حقوق مساوی با پیشرفته‌ترین اجتماعات دنیا و جوامع زنان جهان است، همین سهم را دارد.

همه طبقات را نمی‌خواهم ذکربکنم، ولی هر طبقه‌ای در این کشور انگیزه‌‌ای دارد که هم از لحاظ غرور و وطن‌پرستی و تاریخ، و هم از لحاظ شخصی از این آب و خاک تا سرحد جان دفاع کند.

قوای مسلح مملکت نیز باید روزبه‌روز از لحاظ علمی و روحی تقویت بشود و هر روز آموزش قوی‌تر و کامل‌تری داشته‌باشد. هر روز تا جایی که امکانات مالی مملکت اجازه دهد به وسایل بیشتری مجهز بشود و در عین حال برای اینکه هیچ وقت غافلگیر نشویم، تمام پیش‌بینی‌های قبلی را باید کرد، تا کوچکترین ثروت این مملکت به درد هر کس که سوءنیتی نسبت به این کشور داشته‌باشد، نخورد و کوچکترین وسیله‌ این سرزمین از لحاظ راهها یا باربری به کار کسی نیاید.

همان طور که افراد این مملکت برای دفاع از این مرز و بوم از بین خواهندرفت، وسایل این کشور هم نابود خواهدشد. این جزو وظایف ملی ما است. هر دستگاه ما باید این دو هدف را در نظر داشته باشد: دفاع مثبت با هر وسیله‌ای که ممکن است، و دفاع منفی و تخریبی با هر وسیله‎‌ای که میسر است.

هر قدر مملکت ما بیشتر ترقی و پیشرفت کند، وظیفه ما در دفاع از این آب و خاک سنگین‌تر می‌شود. تا چند سال پیش و قبل از انقلاب بهمن ۱۳۴۱ البته ما انگیزه کافی برای این فداکاری و دفاع از این آب و خاک داشتیم، اما این انگیزه بیشتر جنبه تاریخی و جنبه حفظ شرف و حیثیت ملی داشت. هر فرد و هر اجتماعی ولو در سطوح بالای زندگی قرار نداشته‌باشد، یک وظیفه ملی و وطنی دارد که باید آن را انجام بدهد، ما نیز در آن هنگام آن را داشتیم، به خصوص امید هم داشتیم که این مملکت بالاخره به جایی برسد. تغییراتی که در این کشور از بهمن ۱۳۴۱ تا به حال پیدا شده‌است، برای اجنبی محیرالعقول و قابل تقدیس، و برای خود ما ایرانیها فقط مشوق تلاشها و موفقیتهای بیشتر در آینده است تا بیشتر از این کار بکنیم و بیشتر از حالا پیشرفت نماییم.

مملکتی که در چهارسال اخیر در عین ثابت‌ماندن قیمتها، بیش از ده درصد رشد سالانه داشته‌است و امسال این رشد احیاناً باز هم در عین ثابت‌ماندن قیمتها به دوازده درصد خواهدرسید، چنان دورنمایی برای آینده مجسم می‌کند که وظیفه حفظ و حراست آن آینده درخشان را روزبه‌روز سنگین‌تر می‌کند.

خوب است لحظه‌ای فکربکنیم که وضع این کشور با این آهنگ پیشرفت تا ده سال دیگر، و حتی در پنج سال دیگر چه خواهدبود؟ به همان تناسب ما ناچاریم وسایل دفاع از این مرزوبوم و آینده کشور را برای نسل فعلی و نسل آینده فراهم بکنیم.

از این وظیفه ملی و از این مسئولیت مهم که حتی عقل ساده نیز آن را به ما حکم می‌کند، آنی غفلت نخواهیم کرد. در این میان آنچه بر عهده ملت ایران است، کوشش و تلاش دائمی است، و آنچه دستگاه دولت باید انجام دهد فراهم ساختن وجوه لازم و تخصیص آن برای تجهیز ارتش شایسته این مملکت است، از شما افسران و نیروهای مسلح نیز مجهزشدن به آخرین اطلاعات علمی و داشتن بالاترین روحیات نظامی، و بزرگترین شجاعتهایی است که می‌شود در هر فرد بشری پیداکرد.