بیانات اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در کنفرانس رسانههای خارجی در انگلستان - لندن ۱۸ اسفند ۱۳۴۳
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمیشود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارکهای مرورگر خود را بهروزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیشفرض مرورگر خود استفاده کنید.
دیدار رسمی سران دیگر کشورها از ایران | تصمیمهای مجلس | درگاه محمدرضا شاه پهلوی |
بیانات اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در کنفرانس رسانههای خارجی در انگلستان - لندن ۱۸ اسفند ۱۳۴۳
- از اینکه امروز در جمع شما شرکت میکنم بسیار خوشوقتم. مطبوعات جهان از لحاظ روشن کردن افکار عمومی و پیدا کردن راه حل مشکلات و معضلات جهانی و نمایاندن راههای حفظ صلح وظیفه دشوار و خطیری به عهده گرفتهاند. راجع به کشور خودم باید بگویم که خوشبختانه ایران ایام سخت پس از جنگ را پشت سر نهاده است. ما پس از جنگ ناچار بودیم که با اثرات ناشی از اشغال ایران توسط نیروهای خارجی مبارزه کنیم و این کار مدتی وقت گرفت. بعد فکر کردیم حتی برای کشوری که دارای جامعهای کهنسال است برنامه تدریجی اصلاحات احتمالاً جوابگوی واقعی مسائل موجود نیست. ما برنامهای طرح ریزی کردیم که کشور ما را در صف مقدم کشورهای مترقی و دمکراتیک جهان قرار دهد.
- البته وداع با گذشته و پیشرفت در اجتماعی که آنهمه قدمت تاریخی دارد مستلزم تصمیم و داشتن کارشناسان و متخصصان کارآزموده است. از سوی دیگر این کار برای ما آسان بود، چون ما جز الغای سیستم ارباب و رعیتی نیازی به ویران کردن و بر هم زدن چیزی نداشتیم. صاحبان منافع قدرتی در کشور ما نداشتند و صنایع ایران هم مقدمات رشد خود را میپیمود. بنابراین تنها وظیفه ما سازندگی بود و به این علت بود که ما برنامه شش مادهای را که چیزی کم از یک انقلاب واقعی نداشت طرح کردیم.
- برای ما آن موقع جای مسرت بود که میتوانستیم این را یک انقلاب سفید بنامیم. این انقلاب تا چند ماه پیش سفید بود، ولی باقیمانده صاحبان منافع و باقیمانده نیروهای تخریبی دست به دست هم دادند و دو قطب مخالف متحد شدند و سپس مردم بیچارهای را که در کوهستانهای دوردست زندگی میکردند و از مسایل جهانی بی خبر بودند تحریک نمودند و آشوبهایی بپا داشتند و خونریزیهایی ببار آوردند. خود همین مطلب مؤید این بود که برنامه ما واقعاً برنامه انقلابی بود. انقلابی که به نفع اکثریت مردم بود. این اکثریت را کشاورزان، کارگران، دهقانان فقیر، خدمتگزاران کشوری، کسبه جزء و این نوع اشخاص تشکیل میدهند. برای رعایت منافع این طبقات ما سرمایه داران را از بین نمیبریم، اما آنها نیز باید در لوای قوانینی که به سود اکثریت مردم وضع شده است زندگی کنند و مالیات بدهند.
- اکنون ما مرحله اول این اصلاحات را به پایان رسانیدهایم و اینک در جریان مرحله دوم هستیم و امیدواریم این مرحله را تا دو سال دیگر پایان دهیم. در مرحله دوم ما مالکیت را به حداقل محدود میسازیم و در حقیقت وضعی را پیش میآوریم که هیچکس نتواند در زمینی که بیشتر از پنجاه هکتار وسعت داشته باشد بوسیله رعیت کشت و کار کند. در عین حال ما کوشش هیچکس را که علاقمند به کشاورزی است و میخواهد روی زمین کار کند محدود نمیسازیم، به شرط آنکه او از وجود کارگران کشاورزی استفاده کند، همانطور که او اگر صاحب کارخانه بود از وجود کارگر استفاده میکرد. ما برای طبقه کارگر قانونی گذراندهایم که بیست درصد از منافع خالص کارخانه را به کارگران میدهد و این قانون در تمام کارخانههای کشور من اجراء میشود. علاوه بر این بر اساس مواد ششگانه میتوان سهام کارخانه را نیز به کارگران فروخت و آنها را شریک صاحبان کارخانه کرد. همه صنایع سنگین و همه چیزهایی که موجب تثبیت قیمتها است و هر چیزی که بتواند صورت کارتل و تراست بخود گیرد تحت مالکیت دولتی است و همه جنگلهای ما نیز ملی شده است.
- نکته دیگری که ما خیلی به آن مباهات میکنیم آزادی زنان کشور ما است که اینک حقوقی برابر با مردان دارند. از آن زمان ما دو ماده دیگر هم به برنامه انقلابی خود علاوه کردهایم. علاوه بر سپاه دانش که به ما اجازه میدهد بیسوادی را طی مدت ده سال در کشور خود ریشه کن سازیم، یک سپاه بهداشت هم تشکیل دادهایم. در این سپاه پزشکان جوان و فارغالتحصیلان دبیرستان به جای آنکه خدمت نظام وظیفه را انجام دهند پس از تعلیمات مقدماتی به صورت گروههای سیار به سراسر مملکت اعزام میگردند تا به آنانکه نیاز به کمکهای طبی دارند کمک کنند. این علاوه بر همه فعالیتهای بهداری است که در سراسر کشور ما جریان دارد.
- گذشته از این ما یک سپاه دیگر داریم که به آن سپاه ترویج و آبادانی میگوییم. این سپاه در مناطق روستایی به همه نوع امور آبادانی از قبیل ساختن پلها، کندن کانالها و کمک فنی به افراد نیازمند میپردازند در اجرای این برنامه تا آن حدودی که میتوان انتظار داشت ما آزادی افراد را در چارچوب قانون اساسی و امنیت کشور خود رعایت کردهایم.
- شاید شما این جا و آن جا در مقالهای خوانده باشید که کسی به علت انتقاد در ایران به زندان افتاده است. این حرفها واقعیت ندارد. در کشور ما کسی را صرفاً به خاطر انتقاد کردن زندانی نمیکنند، ولی همینطور که شما در کشور خود دارای قوانینی هستید ما هم قوانینی داریم. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که به کشور و جامعه ما خیانت شود، چنانکه شما هم همین کار را میکنید.
- آیا این قابل قبول است که ما از یکسو با بیسوادی مبارزه کنیم و به زنان آزادی بدهیم و مردم را تشویق به خواندن و نوشتن بکنیم و آنها را در زندگی کشورشان شرکت دهیم و مردم را به دانستن آنچه در دنیا روی میدهد تشویق کنیم، و از سوی دیگر آزادیهای فردی را بگیریم؟ این حرفها ضد و نقیض است. حتی در این دوران انقلاب و تحول و دوران تبدیل جامعه نیمه فئودال به یک کشور کاملاً مدرن ما آزادیهای فردی را از میان نبردهایم و این مایه مباهات ما است.
- هدف اصلی ما این است که موفقیت برنامههای اصلاحی و طرحهای خود را فراهم آوریم و برای این کار به چند چیز احتیاج داریم. اول نبوغ خلاقه ملت، سپس عزم جزم مردم برای موفقیت.
- ما عقیده داریم که ملت بسیار خوشبختی هستیم، زیرا دو عامل اصلی برای این کار در دست داریم: عامل انسانی و ثروت طبیعی، و ترکیب این دو عامل بطور قطع نتایج مطلوب را ببار خواهد آورد. ما در عین حال به صلح و امنیت هم نیاز داریم به همین دلیل است که ما همیشه پشتیبان سرسخت و نیرومند سازمان ملل بودهایم و همواره از بروز آثار ضعف در ارکان این سازمان احساس نگرانی کردهایم. آرزو میکنم که همه کشورهای جهان با تمام قدرت خویش برای حفظ و نگهداری و نیرومند کردن این سازمان جهانی که وجودش برای دنیای امروز بسیار مهم است بکوشند. ما از هر راهی که بتوانیم میکوشیم تا صلح و امنیت را در منطقه خود تحکیم نماییم و با تمام همسایگان خود دوست باشیم، ولی باید بیفزاییم که تا جهان مسئله خلع سلاح را حل نکرده است ما نمیتوانیم حتی برای یک لحظه از قوای تأمینیه خود غافل شویم. در عین حال ایران کوشش خود را در راه خلع سلاح و بوجود آوردن نوعی نیروی حافظ صلح ادامه خواهد داد. ما چند پیشنهاد در این زمینه به سازمان ملل دادیم. از این حیث نظریاتی نظیر سوئدیها و کاناداییها داریم.
- آقای رئیس انجمن اشاره به نگرانیها و مشکلاتی در قاره آسیا نمودند. متأسفانه این درست است، و امیدواریم در آینده وضع به همین ترتیب نباشد. ولی ما خیال میکنیم که جهان باید به هر حال مسئله کشورهای صنعتی ثروتمند و کشورهای فقیر در حال توسعه را حل نماید. من از خودمان صحبت نمیکنم، زیرا ما جمعیت زیادی نداریم و از لحاظ منابع طبیعی غنی هستیم. ما فقط باید منابع ثروت خود را مورد بهرهبرداری قرار دهیم، ولی کشورهایی هستند که اینقدرها سعادتمند نیستند. مخصوصاً اگر توجه کنید که جمعیت کشورهای صنعتی جهان به مقدار یک و نیم درصد در سال افزایش مییابد و جمع کل تولیدات آنها نیز در هر سال تقریباً با پنج درصد تا شش درصد فزونی مییابد و در عین حال کالاهای ساخته شده خود را هر سال تقریباً یک درصد تا یک و نیم درصد گرانتر میفروشند، و در مقابل کشورهای در حال توسعه که غالباً دچار نفوس زیاده از حد هستند و هر سال هم دو و نیم درصد سه و نیم درصد به جمعیت شان اضافه میشود ناچارند مواد خام خود را هر سال ارزان تر از سال پیش به فروش برسانند. خواهید دید این وضع نمیتواند مدت زیادی دوام داشته باشد.
- ما درباره این مطلب در کنفرانس اکافه که چند ماه پیش در کشور من تشکیل شد صحبت کردیم و بعد این موضوع در کنفرانس دیگر در ژنو دنبال شد، ولی به خاطر کشورهای کمتر توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه و به خاطر امنیت جهان امیدوارم که این سلسله کنفرانسها تبدیل به یک رشته ملاقاتهای ضعیف و بیقوت و بینتیجه نگردد. گمان میکنم این مطلب برای کشورهای توسعه یافته نهایت ضرورت را دارد.
- این مطلب باید برای کشورهای ثروتمند حایز اهمیت بیشتری باشد تا کشورهای فقیر، زیرا اگر اتفاق تأسف آوری بیفتد کشورهای فقیر جهان چیزی از دست نخواهند داد، ولی کشورهای توسعه یافته جهان، کشورهای ثروتمند جهان، کشورهای صنعتی جهان، خیلی چیزها از دست خواهند داد. البته چنین اتفاقی نباید بیفتد، زیرا ما مایلیم که تمدن فعلی جهان باقی بماند و تکامل یابد و قرین رفاه گردد و خیلی بیشتر و بالاتر از آنچه ما حتی آرزو کردهایم تا پایان این قرن به آن برسیم تا اینکه دیگر مسئله گرسنگی و بیماری و شرایط بد اجتماعی در جهان ما وجود نداشته باشد. البته ممالک توسعه یافته هم به نوبه خود باید اقداماتی به عمل آورند و قدمهای اصلاحی برای برقراری عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و برقراری مدیریت صحیح بردارند. امیدواریم آنچه گفتهام آنطور که باید مفهوم افتاده باشد. از همه شما برای توجهی که به حرفهایم ابراز داشتید تشکر میکنم و برای همه آرزوی موفقیت دارم.