بیانات اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی نمایندگان انجمنهای شهر سراسر کشور هموندان حزب ایران نوین ۱ آبان ماه ۱۳۴۷
درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر | برنامه عمرانی چهارم |
حزب ایران نوین |
به بیانات اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی نمایندگان انجمنهای شهر سراسر کشور هموندان حزب ایران نوین ۱ آبان ماه ۱۳۴۷ گوش فرادهیم
- از دیدن شما نمایندگان انجمنهای بسیاری از شهرهای ایران خوشوقت هستم.
- در کنفرانسی که اینجا خواهیدداشت، اشکالات کار و طرق حل این اشکالات را مسلماً با کمال دقت بررسی و پیشنهادات لازم را خواهیدشنید یا خواهیدکرد. کاری که انجام گرفتهاست باید بدانید که فقط یک کار ظاهرسازی نبودهاست که ما بگوییم در این مملکت انجمنهای شهری هم هست و یک اسم بیمسمایی بیشتر نباشد. بلکه قصد حقیقی ما همانطوری که حتما میدانید، این است که تا جایی که ممکن است کار اجتماعی مردم را، کار معاشی مردم را به دست خودشان سپرد و این مطابق اصل فلسفه و روحیه انقلاب ما است که صحبت از اقتصاد دموکراتیک و دموکراسی اقتصادی و دموکراسی اجتماعی و سیاسی مینماید بر اصل آزادی فرد. دستگاههایی که باید به جامعه و به ملت خدمت بکنند، البته متعدد است، میگوییم که از انجمن کوچک ده شروع میشود تا به اصطلاح قوه مقننه در مرکز و از لحاظ مجریه، قوه مجریهایست که آن هم از راس، از اینجا شروع میشود تا کوچکترین دهات ایران.
- و اما کار شما، کار سادهای نیست. برای اینکه دو جنبه دارد؛ هم به عنوان یک عضو انجمن و هم به عنوان یک نماینده حزبی. نماینده حزبی باید همیشه سعی بکند که رضایت مردم را جلب بکند، طرف توجه واقع بشود، آرای مردم را به طرف خود بکشد. در خیلی از اوقات ما میبینیم که فکر میکنند آسانترین طریق جلب آرای مردم نسبت به خود، مقصودم از این مملکت نیست در همه جا، یا دروغگفتن است، یا عوام فریبیکردن، یا دادن وعده بیخودی! میگویند خوب حالا ما وعده را میدهیم، بعد از چند سال ببینیم چه میشود. بلکه مردم یا فراموش بکنند، یا اینکه دو مرتبه یک وعده دروغ دیگری میدهیم و باز برای مدتی مردم را فریب. ولی سیاست صحیح به عکسِ این است، باید همیشه مردم را با حقایق آشنا کرد. هم مشکلات را توضیح داد، هم راه حل را، هم به سر حد فداکاری برای خاطر آنها کار کرد، از خودگذشتگی کرد و به اصطلاح انسان خود را فراموش بکند برای آن هدف عالیتر، و همین که به آنها گفت اگر این چیز را میخواهید، اگر این بهبود را میخواهید، اگر این ترقی را میخواهید، در مقابل شما هم باید این کارها را هم بکنید. هیچ شهری بزرگ و کوچک، هیچ دهی آباد نمیشود اگر مردم آن محل حاضر به تشریک مساعی نباشند. هیچ خیابانی آسفالت نمیشود، هیچ شهری لولهکشی نمیشود، چه لولهکشی آب، چه احیانا لولهکشی گاز، چه سیمکشی برق، چه تأمین احتیاجات مردم، مگر اینکه مردم در این امر شرکت نکنند، یعنی مگر اینکه عوارض خودشان را نپردازند. البته دولت یک وظایفی دارد، بنیانگذاری فنی و صنعتی مملکت را انجام میدهد، سدهای بزرگ را میسازد، آب سدها را به نقاط حساس میرساند، بندرها، فرودگاهها، راهها، راهآهنها، خدمات اصلی و زیربنای اصلی مملکت را انجام میدهد، ولی زندگی و معاش روزانه مردم و بهبود بخشیدن آن، امری است مستقیماً در عهده و در مسئولیت خود مردم. این است که کاری که دارید، کاری بسیار حساس، دقیق و مشکلی است. یک دقیقه استراحت برای شما نخواهدبود. باید دائماً وقت خودتان را صرف خدمت به مردم بکنید و همانطور که گفتم، توضیح بدهید در مقابل هر درخواستی، یک فداکاری از طرف همه لازم است. هیچ پیشرفتی، هیچ ترقی را هیچ کس تا به حال بر روی سینی تقدیم کسی نکردهاست. هیچ مملکتی به غیر از وسیله خود مردم و زحمت خود مردم آباد نشدهاست، و هیچ قدرت و احترامی بدون شرکت عمومی در پیشبرد هدفهای بزرگ مملکت به دست نیامدهاست. این حرفهایی را که من میزنم، برای آن است که بدانید تا چه حدی کار شما جدی تلقی میشود و در اساس تشکیلات مملکت اهمیت دارد، و جزیی از زندگی اجتماعی این مملکت است در حدود چهارچوب انقلاب بهمن ۱۳۴۱.[کف زدن باشندگان]
- حالا که شما داوطلب یک همچنین خدمت مشکلی شدهاید، از طرفی آرزوی موفقیت دارم برای شما، و از طرفی اینکه یا حقیقتاً همینطور دنبال این هدفها بروید و هیچ وقت در صدد دادن وعدهای که نتوانید آن را انجام بدهید، نباشید، برای اینکه این اساس انتخابات مردم، شرکت مردم در سرنوشت خودشان و همچنین دخالت حزبی در این قبیل امور هیچ وقت متزلزل نشود، بلکه روزبهروز عقیده مردم به این قبیل تشکیلات و به شرکت در سرنوشت خود روزبهروز قویتر و محکمتر بشود.
- توفیق همگی را از خداوند متعال خواستارم.
- [کف زدن باشندگان]