بمبگذاری سازمان مجاهدین خلق در سینما کاپری میدان ۲۴ اسفند روز مشروطه ۱۴ امرداد ماه ۱۳۵۱
بمبگذاری سازمان مجاهدین خلق در سینما کاپری میدان ۲۴ اسفند روز مشروطه ۱۴ امرداد ماه ۱۳۵۱ - ساعت ۲۰ شامگاه ۱۴ امرداد ماه ۱۳۵۱ دو تن از تروریستهای سازمان مجاهدین خلق پیش از پایان سانس سینما کاپری برآن بودند بمبی را در کنار در خروجی تماشاچیان سینما کاپری کار بگذارند که خوشبختانه بمب در دست تروریست سعید صفار ترکید و بدنش متلاشی شد و آسیبی به مردم ایران نرسید.
در روز ۱۴ امرداد ماه روز تاریخی و سرافرازی ایرانیان که با انقلاب مشروطه، ایران را از چنگال دستاربندان اسلامی و قاجاریان بیرون کشیدند، سراسر کشور در جشن و پایکوبی فرورفته بود. شاهنشاه آریامهر برای آغاز شصت و هفتمین سال مشروطیت ایران پیامی برای ملت ایران فرستادند. پاسخ سازمان مجاهدین خلق به پیام شاهنشاه آریامهر بمبی بود که ترور و ترس میان مردم ایران پراکندهسازد. پاسخ سازمان مجاهدین خلق بسیار روشن بود این که ما دموکراسی نمیخواهیم، ما خواهان رژیم مارکسیستی اسلامی هستیم.
پیام شاهنشاه به مناسبت آغاز شصت و هفتمین سال مشروطیت ایران
- آغاز شصت و هفتمین سال مشروطیت ایران را به عموم ایرانیان شادباش میگویم و امیدوارم این سال تازه شاهد استحکام و استواری باز هم بیشتر اصول دموکراسی واقعی در جامعه ایرانی باشد.
- خوشبختانه اکنون مشروطیت ایران از هر جهت در راه سازنده و اصیل خود پیش میرود، و دیگر از آن زمان که دموکراسی با هرج و مرج اشتباه میشد جز خاطرهای باقی نمانده است. امروز دموکراسی ما صرفاً بر پایه رشد و پختگی روزافزون فکری و اخلاقی جامعه ایرانی، و بر موازین عدالت اجتماعی متکی است، و هر روز که میگذرد تحقق کاملتر اصول انقلاب ایران همراه با گسترش دانش در کلیه نقاط دور و نزدیک کشور و تقویت رشد فکری همه قشرهای اجتماع ایران، مفهوم واقعی دموکراسی را در جامعه ما قوام و رسوخ بیشتری میبخشد. مقرراتی که در چند ماه اخیر به نفع طبقه کارگر و روستایی و برای سهیم شدن بیشتر افراد در محصول پیشرفت اقتصادی و صنعتی کشور به معرض اجرا گذاشته شد، قدم دیگری است که ملت ایران در این سال در تقویت اساس دموکراسی اجتماعی و اقتصادی که در یک جامعه مترقی واقعی میباید مکمل دموکراسی سیاسی باشد برداشته است. دموکراسی ما از آن جهت اصیل و سازنده است که پاسخگوی واقعی احتیاجات و روحیات جامعه ایرانی و منطبق با اصول و موازین تمدن و فرهنگ دیرینه ملت ما است. ما در این راه نیازی به تقلید از اصول و مقررات دیگران نداشته و نداریم، زیرا بهترین الهام بخش ما اصالت فکری و مدنی خود ما است. بیش از چند ماه نمیگذرد که ما دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی کهنی را جشن گرفتیم که از روز نخست بر پایه یک منشور آزادی و عدالت بنیاد نهاده شد. در تمام تاریخ تمدن ایرانی روح این منشور همواره مایه اصلی میراث عظیم مدنی و اخلاقی ایران بوده است. ما مفتخریم که امروز نه تنها در راه آزادی و دموکراسی جامه عاریت دیگران را بر تن نکردهایم، بلکه کوششهای ما در راه استقرار و گسترش اصول عدالت اجتماعی و ترکیب دموکراسی سیاسی با دموکراسی اقتصادی میتواند راهنمای امیدبخشی برای بسیاری از دیگر جوامع جهان باشد. امروز هر فرد ایرانی از هر طبقه و در هر سن و از هر جنس عمیقاً احساس میکند که در جامعه متحول و مترقی ایران جایی شایسته خویش دارند، زیرا خود او یکی از اجزای سازنده و مسئول این اجتماعی است. بدیهی است چنین موقعیتی ایجاب میکند که افراد این جامعه کاملاً به مسئولیت فردی و اجتماعی خویش وقوف داشته باشند و آزادانه این مسئولیتها را به عهده گیرند. یقین دارم هر فرد ایرانی امروز بر این وظیفه خطیر خویش بخوبی وقوف دارد و به مأموریت خود در راه تأمین سازندگی و خلاقیت ملی بر اساس آزادی اجتماعی یعنی راهی که امروز کشور و ملت ما را مورد احترام جهان قرار داده است کاملاً آشنا است. توفیق روزافزون همه افراد ملت ایران را در راه پیشرفتهای مادی و معنوی هر چه بیشتر آرزومندیم.
در شامگاه ۱۴ امرداد ماه ۱۳۵۱ دو تن از تروریستهای سازمان مجاهدین خلق سوار بر موتورسیکلت جلوی کوچه غربی سینما کاپری در میدان پر رفت و آمد ۲۴ اسفند، کنار خیابان شاهرضا بازایستادند. یکی از تروریستها به نام سعید صفاری از موتورسیکلت پیاده شد تا بمبی را در کنار در خروجی سینما کاپری کار بگذارد ولی هنگام کارگذاری بمب در دست سعید صفار ترکید و سدای سهمناکی در میدان پژواک پیدا کرد. کسی که برنامه کشتار انبوهی از مردم ایران را داشت در خون خود غلتید و تکه تکه شد. دود سیاه رنگی از ترکیدن بمب در کوچه و پیرامون پخش شد و پس از کوتاه زمانی ماموران پلیس سررسیدند و با جستجوی جیبهای جسد تکه پاره شده، دریافتند که وی یکی از تروریستهای سازمان مجاهدین خلق است. سعید صفار و همدستش دانشجویان مدرسه عالی قم بودند.
مجاهد دیگر که سر کوچه سوار بر موتورسیکلت چشم به راه بازگشت سعید صفاری بود کوشش کرد تا از آنجا دور شود. در این هنگام یک راننده تاکسی چشمش به موتورسیکلت سوار افتاد و از شتاب و رفتار نابهنجار وی، بدگمان شد و دنبال تروریست دوم روان شد. راننده تاکسی با هوشیاری خود توجه ماموران پلیس را به خود کشید و ماموران پلیس نیز آماده شدند تا موتورسوار را دستگیر کنند. سرانجام تاکسی به موتورسیکلت نزدیک شد و راننده آگاهانه تاکسی خود را آرام به موتورسیکلت تروریست مجاهد زد و موتورسیکلت واژگون شد و تروریست به زمین پرت شد ولی بی درنگ به خود آمد و بلند شد تا فرارکند که ماموران پلیس وی را دستگیر کردند. این دو هموند سازمان تروریستی مجاهدین خلق از دانشجویان مدرسه عالی قم بودند. راننده تاکسی که با پلیس همکاری کرد و این تروریست را دستگیر کرد از سوی پلیس تشویق شد و ده هزار تومان پاداش گرفت. سینما کاپری فیلم رنگی وطن را که هنرمندانی چون فخرالدین و نازنین در آن بازی کرده بودند نشان میداد.
در همین روز یکی از تروریستها به نام حمید ملکی که زیر پیگرد قانونی بود و در کیوسکهای پلیس در قم و در جاهای دیگر بمب گذاشته بود به پاسگاه پلیس تهران آمد و خود را شناساند و دانستنیهای خود را به ماموران پلیس داد و از بمبگذاریهایی که کرده بود ابراز پشیمانی کرد. وی پس از بازجویی آزاد شد.
هدف این سازمان تروریستی مارکسیست اسلامی این بود که گسترش دموکراسی در ایران را بازایستاند. برای رهبران این سازمانهای تروریستی روشن بود که اگر ایران یک دموکراسی کامل بشود همانگونه که شاهنشاه آریامهر نوید آن را میدادند، قدرت روحانیون و ایدئولوگهای مارکسیست و چپ در هم میشکند و این را تروریستها میخواستند با همه نیرویشان جلوگیری کنند که جلوگیری کردند.