بازگویی جنگ ساریداغ از سوی مشهدی محمدعلی خان فروردین ۱۲۸۸
اصل دوم متمم قانون اساسی | انقلاب مشروطه | مجلس شورای کبرای دولتی |
بازگویی جنگ ساریداغ از سوی مشهدی محمدعلی خان فروردین ۱۲۸۸[۱]
سنگرهای خود را در سوی خطیب استوار گردانیده و پاسبان گزارده شبانه با پانصد تن مجاهد به خیابان رفتیم. بامداد زود جنگ آغاز شد. مرا بیاری حاج حسینخان به مارالان فرستادند. علی مسیو و میرزا رحیم صدقیانی خوراک و ابزار به سنگرهای ما میرسانیدند. جنگ بسیار خونین میبود و امروز دولتیان دانستند که نیروی آزادیخواهان چیست. همهی لشکرها در یکجا گردآمده جنگ میکردند. ولی تنها سواران قرهداغی تا پایان پافشاری کردند. در میان ایشان نیز دستهی ارشد و ضرغام بیشتر دلیری میکردند. از سوی ما نزدیک به یک صد و پنجاه تن کشته گردید که بیشتر ایشان را قرهداغیان کشته و بیشتر از سرشان زده بودند. در سنگری که خود من میبودم از یازده تن تنها سه کس زنده ماندیم و هشتتن کشته شدند. نان و آب که برای ما آورده بودند همگی به خون آلوده و ما تا غروب چیزی نخورده بودیم و چون غروب با صد سختی از سنگر پایین آمدیم دیدم اسد آقا تنها پهلوی علی مسیو و میرزا رحیم ایستاده گفتگو میکند، و من چون نزدیک ایشان رفتم، و چگونگی سنگرهای خودمان را از اسدآقا میپرسیدم ناگهان توپی آمده در نزدیکی ما آسیاب ویرانهای را برانداخت. پشتسر آن گلوله بریختن پرداخت. ما دوباره بجنگ پرداختیم ولی چون شب فرا رسیده بود زود آرامش پدید آمد، و ما سنگرها را بحاجحسینخان سپرده بخطیب بازگشتیم.
منبع
- ↑ احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، چاپ سیزدهم، بهمن ۲۵۳۶ شاهنشاهی، ص. ۸۸۵