تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۷: خط ۷:
 
در روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ شاهنشاه که خود فرماندهی نیروهای فرستاده شده به آذربایجان را برعهده گرفته بودند با هواپیما بر فراز قرارگاه‌های شورشیان و خائنین پرواز کردند تا از میزان نیروی آنان آگاه شوند. مردم که از پرواز هواپیمای شاهنشاه برفراز آذربایجان آگاهی یافته بودند بپاخاستند و بر فرقه‌سازان حکومت خودمختار پیشه‌وری یورش بردند و بسیاری از کمونیست‌ها را نابود کردند. با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، هموندان فرقه دموکرات را از اداره‌های دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند. نیروهای زیر فرماندهی سرهنگ بایندر پس از پیروزی در تکاب وارد شاهین‌دژ شدند. بیش از ۱۰۰ تن از سران فرقه دموکرات به همراه  پیشه‌وری با شتاب وارد جلفا شدند و با مقدار زیادی اموال غارت شده به شوروی گریختند. ستون دوم ارتش وارد شهر میاندوآب شد و قاضی محمد و حاج بابا و بسیاری از جدایی خواهان در کردستان تسلیم شدند. ستون سوم فرستاده شده به رشت پس از زد و خورد با فداییان فرقه دموکرات آنها را شکست داده و آستارا را زیر کنترل خود درآوردند. سپس مهاباد مهار ارتش ایران شد و سربازان به سوی مرند و ماکو پیشروی کردند. یک ستون ارتش پس از آزاد کردن چند شهر آذربایجان، جلفا شهر مرزی را پس از یکسال آزاد کردند. سران مزدور فرقه دموکرات پیش از ورود یکان‌های ارتش بارو بنه خود را بسته بودند و راه مرزهای شوروی را پیش گرفته بودند و آن سوی رود ارس به کمیسرهای سیاسی و نظامی ارتش پیوستند.
 
در روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ شاهنشاه که خود فرماندهی نیروهای فرستاده شده به آذربایجان را برعهده گرفته بودند با هواپیما بر فراز قرارگاه‌های شورشیان و خائنین پرواز کردند تا از میزان نیروی آنان آگاه شوند. مردم که از پرواز هواپیمای شاهنشاه برفراز آذربایجان آگاهی یافته بودند بپاخاستند و بر فرقه‌سازان حکومت خودمختار پیشه‌وری یورش بردند و بسیاری از کمونیست‌ها را نابود کردند. با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، هموندان فرقه دموکرات را از اداره‌های دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند. نیروهای زیر فرماندهی سرهنگ بایندر پس از پیروزی در تکاب وارد شاهین‌دژ شدند. بیش از ۱۰۰ تن از سران فرقه دموکرات به همراه  پیشه‌وری با شتاب وارد جلفا شدند و با مقدار زیادی اموال غارت شده به شوروی گریختند. ستون دوم ارتش وارد شهر میاندوآب شد و قاضی محمد و حاج بابا و بسیاری از جدایی خواهان در کردستان تسلیم شدند. ستون سوم فرستاده شده به رشت پس از زد و خورد با فداییان فرقه دموکرات آنها را شکست داده و آستارا را زیر کنترل خود درآوردند. سپس مهاباد مهار ارتش ایران شد و سربازان به سوی مرند و ماکو پیشروی کردند. یک ستون ارتش پس از آزاد کردن چند شهر آذربایجان، جلفا شهر مرزی را پس از یکسال آزاد کردند. سران مزدور فرقه دموکرات پیش از ورود یکان‌های ارتش بارو بنه خود را بسته بودند و راه مرزهای شوروی را پیش گرفته بودند و آن سوی رود ارس به کمیسرهای سیاسی و نظامی ارتش پیوستند.
  
اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلو آریامهر در ماموریت برای وطنم درباره رویدادهای آذربایجان چنین می‌نویسند: قضیه آذربایجان واقعا یکی از رخدادهای تاریخی خاورمیانه در دوره معاصر است زیرا مقاصد روسیه استالینی پس از جنگ اولین بار در آذربایجان ظاهر و برملا گردید. آنچه روسیه شوروی در آذربایجان کرد و جزییات آن در جلسات شورای امنیت سازمان ملل مورد بحث قرارگرفت و دنیای آزاد را تکان داد و نخستین بار مردم نقاط مختلف گیتی را با امیریالیسم کمونیست‌ها بیدار و هوشیار ساخت. و در جای دیگر نوشته‌اند: اهمیت وقایع مزبور به قدری آشکار است که ملت ایران روزی را که مصادف با ختم این غائله عظیم است به نام روز آذربایجان عید ملی اعلام نموده و از سال ۱۳۲۵ به این طرف همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ما بر آن خطه جشن می‌گیرد و به عقیده من نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاد جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.
+
اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در ماموریت برای وطنم درباره رویدادهای آذربایجان چنین می‌نویسند: قضیه آذربایجان واقعا یکی از رخدادهای تاریخی خاورمیانه در دوره معاصر است زیرا مقاصد روسیه استالینی پس از جنگ اولین بار در آذربایجان ظاهر و برملا گردید. آنچه روسیه شوروی در آذربایجان کرد و جزییات آن در جلسات شورای امنیت سازمان ملل مورد بحث قرارگرفت و دنیای آزاد را تکان داد و نخستین بار مردم نقاط مختلف گیتی را با امیریالیسم کمونیست‌ها بیدار و هوشیار ساخت. و در جای دیگر نوشته‌اند: اهمیت وقایع مزبور به قدری آشکار است که ملت ایران روزی را که مصادف با ختم این غائله عظیم است به نام روز آذربایجان عید ملی اعلام نموده و از سال ۱۳۲۵ به این طرف همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ما بر آن خطه جشن می‌گیرد و به عقیده من نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاد جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.
  
 
با حمله هیتلر به شوروی در جنگ جهانی دوم، در روز سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ ارتش سرخ شوروی به مرزهای ایران تجاوز نمود و نیروی هوایی شوروی در آذربایجان به بمباران شهرهای باز و بی دفاع پرداخت. ارتش شوروی، بریتانیا، امریکا که بدانها متفقین گفته می‌شد ایران را چون راهرویی برای رسانیدن ابزار جنگی امریکایی از خلیج پارس یا شاخاب پارس به شوروی در جنگ علیه آلمان هیتلری درآورند و ایران را پل پیروزی نام نهادند. در روز ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰  میان سه دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان پیمان سه دولت امضا شد که برپایه آن دولت اشغالی شوروی و بریتانیا استقلال و حق حاکمیت ایران را محترم می‌شمرند و می‌باید حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش خود را از ایران بیرون برند.  پس از آنکه روشن شد که متفقین در جنگ پیروز خواهند شد، استالین سیاست دیگری با ایران در پیش گرفت که استان‌های شمالی ایران را با سازمان دادن به جنبش‌های جدایی خواهانه از ایران جداسازد و ضمیمه شوروی کند. آرمان استالین کنترل بر روی منابع نفتی شمال ایران بود. پس از اعلام پایان جنگ در ۲۳ امرداد ماه ۱۳۲۴،  استالین ارتش خود را که می‌بایستی تا ۱۲ اسفند ماه ۱۳۲۴ بر پایه پیمان سه دولت و اعلامیه سه دولت راجع به ایران از ایران بیرون روند، از ایران خارج نکرد. پس از آن که دولت شاهنشاهی ایران شکایت رسمی خود را علیه شوروی به شورای امنیت سازمان تازه بنیاد شده ملل متحد داد میان متفقین شوروی، بریتانیا و امریکا شکاف افتاد. پرزیدنت ترومن، استالین را زیر فشار قرارداد تا ارتش شوروی مجبور به بیرون رفتن از ایران شود و از جداسازی استان‌های شمالی ایران دست بردارد. در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید.  پس از آن که احمد قوام نخست وزیر وقت ایران با دولت شوروی قرارداد امتیاز نفت شمال ایران را دستینه کرد، ارتش شوروی از ایران بیرون رفت. ولی مجلس شورای ملی این قرارداد را نپذیرفت و این زمینه ساز جنگ سرد در دنیا و ژرفتر شدن دخالت‌های شوروی در امور ایران بود که با براندازی محمد مصدق در روز ۲۸ امرداد ماه سال ۱۳۳۲ سرانجام به پایان رسید.
 
با حمله هیتلر به شوروی در جنگ جهانی دوم، در روز سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ ارتش سرخ شوروی به مرزهای ایران تجاوز نمود و نیروی هوایی شوروی در آذربایجان به بمباران شهرهای باز و بی دفاع پرداخت. ارتش شوروی، بریتانیا، امریکا که بدانها متفقین گفته می‌شد ایران را چون راهرویی برای رسانیدن ابزار جنگی امریکایی از خلیج پارس یا شاخاب پارس به شوروی در جنگ علیه آلمان هیتلری درآورند و ایران را پل پیروزی نام نهادند. در روز ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰  میان سه دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان پیمان سه دولت امضا شد که برپایه آن دولت اشغالی شوروی و بریتانیا استقلال و حق حاکمیت ایران را محترم می‌شمرند و می‌باید حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش خود را از ایران بیرون برند.  پس از آنکه روشن شد که متفقین در جنگ پیروز خواهند شد، استالین سیاست دیگری با ایران در پیش گرفت که استان‌های شمالی ایران را با سازمان دادن به جنبش‌های جدایی خواهانه از ایران جداسازد و ضمیمه شوروی کند. آرمان استالین کنترل بر روی منابع نفتی شمال ایران بود. پس از اعلام پایان جنگ در ۲۳ امرداد ماه ۱۳۲۴،  استالین ارتش خود را که می‌بایستی تا ۱۲ اسفند ماه ۱۳۲۴ بر پایه پیمان سه دولت و اعلامیه سه دولت راجع به ایران از ایران بیرون روند، از ایران خارج نکرد. پس از آن که دولت شاهنشاهی ایران شکایت رسمی خود را علیه شوروی به شورای امنیت سازمان تازه بنیاد شده ملل متحد داد میان متفقین شوروی، بریتانیا و امریکا شکاف افتاد. پرزیدنت ترومن، استالین را زیر فشار قرارداد تا ارتش شوروی مجبور به بیرون رفتن از ایران شود و از جداسازی استان‌های شمالی ایران دست بردارد. در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید.  پس از آن که احمد قوام نخست وزیر وقت ایران با دولت شوروی قرارداد امتیاز نفت شمال ایران را دستینه کرد، ارتش شوروی از ایران بیرون رفت. ولی مجلس شورای ملی این قرارداد را نپذیرفت و این زمینه ساز جنگ سرد در دنیا و ژرفتر شدن دخالت‌های شوروی در امور ایران بود که با براندازی محمد مصدق در روز ۲۸ امرداد ماه سال ۱۳۳۲ سرانجام به پایان رسید.

نسخهٔ ‏۹ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۳


محمدرضا شاه پهلوی با ژنرال‌های ارتش شاهنشاهی نقشه هوایی آذربایجان را بررسی می‌کنند

نجات آذربایجان - ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ روز نجات آذربایجان روزی بود که یکان‌های ارتش شاهنشاهی به فرماندهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در میان شور و هیجان و فریادهای شادی مردم وارد تبریز و رضاییه شد و استان‌های شمالی ایران را از چنگ استالین و مزدورانش بیرون آورد. روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ روز جشن ملی اعلام شد و از سال ۱۳۲۵ همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ایران بر آن خطه جشن گرفته شد. نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاد جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.

در روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۵ شاهنشاه که خود فرماندهی نیروهای فرستاده شده به آذربایجان را برعهده گرفته بودند با هواپیما بر فراز قرارگاه‌های شورشیان و خائنین پرواز کردند تا از میزان نیروی آنان آگاه شوند. مردم که از پرواز هواپیمای شاهنشاه برفراز آذربایجان آگاهی یافته بودند بپاخاستند و بر فرقه‌سازان حکومت خودمختار پیشه‌وری یورش بردند و بسیاری از کمونیست‌ها را نابود کردند. با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، هموندان فرقه دموکرات را از اداره‌های دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند. نیروهای زیر فرماندهی سرهنگ بایندر پس از پیروزی در تکاب وارد شاهین‌دژ شدند. بیش از ۱۰۰ تن از سران فرقه دموکرات به همراه پیشه‌وری با شتاب وارد جلفا شدند و با مقدار زیادی اموال غارت شده به شوروی گریختند. ستون دوم ارتش وارد شهر میاندوآب شد و قاضی محمد و حاج بابا و بسیاری از جدایی خواهان در کردستان تسلیم شدند. ستون سوم فرستاده شده به رشت پس از زد و خورد با فداییان فرقه دموکرات آنها را شکست داده و آستارا را زیر کنترل خود درآوردند. سپس مهاباد مهار ارتش ایران شد و سربازان به سوی مرند و ماکو پیشروی کردند. یک ستون ارتش پس از آزاد کردن چند شهر آذربایجان، جلفا شهر مرزی را پس از یکسال آزاد کردند. سران مزدور فرقه دموکرات پیش از ورود یکان‌های ارتش بارو بنه خود را بسته بودند و راه مرزهای شوروی را پیش گرفته بودند و آن سوی رود ارس به کمیسرهای سیاسی و نظامی ارتش پیوستند.

اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در ماموریت برای وطنم درباره رویدادهای آذربایجان چنین می‌نویسند: قضیه آذربایجان واقعا یکی از رخدادهای تاریخی خاورمیانه در دوره معاصر است زیرا مقاصد روسیه استالینی پس از جنگ اولین بار در آذربایجان ظاهر و برملا گردید. آنچه روسیه شوروی در آذربایجان کرد و جزییات آن در جلسات شورای امنیت سازمان ملل مورد بحث قرارگرفت و دنیای آزاد را تکان داد و نخستین بار مردم نقاط مختلف گیتی را با امیریالیسم کمونیست‌ها بیدار و هوشیار ساخت. و در جای دیگر نوشته‌اند: اهمیت وقایع مزبور به قدری آشکار است که ملت ایران روزی را که مصادف با ختم این غائله عظیم است به نام روز آذربایجان عید ملی اعلام نموده و از سال ۱۳۲۵ به این طرف همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ما بر آن خطه جشن می‌گیرد و به عقیده من نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاد جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.

با حمله هیتلر به شوروی در جنگ جهانی دوم، در روز سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ ارتش سرخ شوروی به مرزهای ایران تجاوز نمود و نیروی هوایی شوروی در آذربایجان به بمباران شهرهای باز و بی دفاع پرداخت. ارتش شوروی، بریتانیا، امریکا که بدانها متفقین گفته می‌شد ایران را چون راهرویی برای رسانیدن ابزار جنگی امریکایی از خلیج پارس یا شاخاب پارس به شوروی در جنگ علیه آلمان هیتلری درآورند و ایران را پل پیروزی نام نهادند. در روز ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ میان سه دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان پیمان سه دولت امضا شد که برپایه آن دولت اشغالی شوروی و بریتانیا استقلال و حق حاکمیت ایران را محترم می‌شمرند و می‌باید حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش خود را از ایران بیرون برند. پس از آنکه روشن شد که متفقین در جنگ پیروز خواهند شد، استالین سیاست دیگری با ایران در پیش گرفت که استان‌های شمالی ایران را با سازمان دادن به جنبش‌های جدایی خواهانه از ایران جداسازد و ضمیمه شوروی کند. آرمان استالین کنترل بر روی منابع نفتی شمال ایران بود. پس از اعلام پایان جنگ در ۲۳ امرداد ماه ۱۳۲۴، استالین ارتش خود را که می‌بایستی تا ۱۲ اسفند ماه ۱۳۲۴ بر پایه پیمان سه دولت و اعلامیه سه دولت راجع به ایران از ایران بیرون روند، از ایران خارج نکرد. پس از آن که دولت شاهنشاهی ایران شکایت رسمی خود را علیه شوروی به شورای امنیت سازمان تازه بنیاد شده ملل متحد داد میان متفقین شوروی، بریتانیا و امریکا شکاف افتاد. پرزیدنت ترومن، استالین را زیر فشار قرارداد تا ارتش شوروی مجبور به بیرون رفتن از ایران شود و از جداسازی استان‌های شمالی ایران دست بردارد. در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید. پس از آن که احمد قوام نخست وزیر وقت ایران با دولت شوروی قرارداد امتیاز نفت شمال ایران را دستینه کرد، ارتش شوروی از ایران بیرون رفت. ولی مجلس شورای ملی این قرارداد را نپذیرفت و این زمینه ساز جنگ سرد در دنیا و ژرفتر شدن دخالت‌های شوروی در امور ایران بود که با براندازی محمد مصدق در روز ۲۸ امرداد ماه سال ۱۳۳۲ سرانجام به پایان رسید.

با کاپیتولاسیون ارتش آلمان در ۷ مه ۱۹۴۵ برابر با ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴ جنگ دوم جهانی در اروپا پایان یافت. ایران، پل پیروزی وظیفه خود را انجام داد. مردم و دولت ایران مواد پیمان سه دولت را پاس داشته و سهم بزرگی در پیروزی متفقین داشتند و با بردباری بی پایان خود در درازای چهار سال در برابر گرسنگی و دشواری‌ها و بیماری‌های دستاورد جنگ تاب آوردند، به امید روزی که ارتش متفقین از ایران بیرون روند و ایران از اشغال بیگانه درآید و زندگی به حال عادی برگردد. پیش از آغاز کنفرانس پتسدام (۱۷ جولای - ۲ اوت ۱۹۴۵) که در آن سه دولت شوروی، بریتانیا و امریکا شرکت داشتند کره زمین و حیطه قدرت سیاسی و اقتصادی خود را تقسیم کردند. استالین در روز ۶ جولای فرمان بنیاد جنبش‌های جدایی خواهی در شمال ایران را داد. ۲۱ جولای ۱۹۴۵ بیرون بردن نیروهای ارتش سه کشور از ایران مورد گفتگو قرار گرفت. سه کشور همداستان شدند که نیروهای ارتش نخست از تهران بیرون روند، ولی استالین پافشاری کرد که ارتش می‌باید تا پایان جنگ با ژاپن در ایران بمانند. سه دولت شوروی، بریتانیا و امریکا برآن شدند که تاریخ بیرون رفتن قوای متفقین می‌باید دوباره در نشست وزیران امور خارجه سه کشور در لندن در سپتامبر ۱۹۴۵ مورد بررسی قرار گیرد. با این تصمیم برای استالین زمان کافی باقی ماند که جنبش‌های جدایی خوایی را در شمال ایران و آذربایجان سازمان دهد. در اگوست ۱۹۴۵ فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه وری بنیاد شد و ۱۲ دسامبر ۱۳۲۴ برابر با ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۴ دولت به اصطلاح خودمختار آذربایجان در تبریز تشکیل شد و در سایه پشتیبانی بی دریغ سربازان استالین دست به کارهای مسلحانه زد و با سلاح‌هایی که عمال دیکتاتور شوروی در اختیار فرقه دموکرات گذاشتند پادگان‌های ارتش ایران را در آذربایجان مورد آفند (حمله) قرار داد. فرماندهان پادگان‌ها که سربازان و ابراز جنگی و نیروهای موتوریزه ارتش سرخ را در برابر خود می‌دیدند، برای دوری از هرگونه برخورد با نیروهای ارتش سرخ در برابر رخدادها و پیش آمدها تسلیم شدند و شمار زیادی ار افسران میهن پرست از سوی مزدوران فرقه دموکرات آذربایجان بازداشت و زندانی شدند. در پاره‌ای از منطقه‌های آذربایجان پادگان‌های ژاندارمری دلیرانه در برابر فرقه سازان و عمال استالین به پدافند پادگان‌ها دست زدند ولی این مزدوران تا آخرین نفر را کشتند. این کارهای خشونت بار موجی از خشم و بیزاری علیه فرقه دموکرات آذربایجان که با پول و نیرنگ استالین ساخته شده بود را به پا کرد. ... نجات آذربایجان را بخوانید و میان ایرانیان پخش کنید