تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۴۶: خط ۴۶:
 
در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بردارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.
 
در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بردارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.
  
'''[[سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵|به سخنان همایونی گوش فرادهیم که برای شناساندن کشور ایران و فرهنگ و تمدن کهن ایران به جهانیان با جان و دل کوشید - پس از آشوب اسلامی در ایران با حمایت مالی جمهوری اسلامی، کرسی های ایران شناسی را به اسلام شناسی دگرگون کردند]]'''   
+
'''[[سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵|به سخنان همایونی گوش فرادهیم که برای شناساندن کشور ایران و فرهنگ و تمدن کهن ایران به جهانیان با جان و دل کوشیدند - پس از آشوب اسلامی در ایران با حمایت مالی جمهوری اسلامی، کرسی های ایران شناسی را به اسلام شناسی دگرگون کردند]]'''   
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۴


پرونده:ShahanshahIranologyCongress13450609.ogv
شاهنشاه کنگره جهانی‌ایران‌شناسان را می‌گشایند ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵ - در روز چهارشنبه ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵ برابر با ۳۱ اگوست ۱۹۶۶ میلادی نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان در تالار فردوسی دانشگاه تهران با سخنان شاهنشاه ایران اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر گشوده شد.

از آنجا که بیشتر کتاب‌ها و نوشتارها و سندهای تاریخی و اجتماعی ایران در کتابخانه‌های خارج از کشور ایران بودند، در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۴۴ فرمان اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران درباره فراهم آوردن کلکسیون رسایی از همه نوشتارها، سندها و مدرک‌ها در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران صادر شد تا کرسی‌های ایران شناسی و زبان پارسی در سراسر جهان بنیاد شوند. شاهنشاه آریامهر بر آن بودند که مردم ایران را به عنوان مردم فرهنگ و تمدن به جهانیان دوباره بشناسانند. در پی این فرمان ۱۲۱ ایران‌شناس از سراسر گیتی فراخوانده شدند تا در نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسی از ۹ تا ۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵ در تهران شرکت جویند. سرانجام کتاب‌ها و سندها از کتابخانه و مرکزهای مدارک تاریخی و اجتماعی سراسر جهان با فاکسی میله زنده شدند و در کتابخانه پهلوی گِرد آوری گردیدند. شاهنشاه آریامهر سخنرانی خود را چنین آغاز کردند:

تشکیل کنگره جهانی ایران‌شناسان را به همه دانشمندان عضو این کنگره تبریک می‌گویم و موفقیت کامل این مجمع بزرگ علمی را در انجام وظایف خطیری که به عهده دارد، خواستارم.

کنگره‌ای که امروز آن را با خوشوقتی افتتاح می‌کنم، از نظر ملت ایران مفهوم و مقام خاصی دارد که نظیر آن را هیچ مجمع علمی دیگری نمی‌تواند داشته‌باشد، زیرا این کنگره در لوای فرهنگ ایران و برای بحث و مطالعه در مقیاس وسیع جهانی درباره تاریخ و تمدن ایران تشکیل شده‌است، و اعضای آن کسانی هستند که عمر خویش را به تحقیق و تتبع در شئون مختلف این فرهنگ و تمدن کهنسال صرف می‌کنند. حاصل کار این کنگره، همکاری علمی جهانی در تألیف تاریخ کامل ایران، یعنی تاریخی خواهدبود که همانقدر که متعلق به ما است، متعلق به همه عالم بشریت است.

شاید احتیاجی به تذکر این نکته نباشد که این همکاری پرارزش شما دانشمندان عالیقدر، تا چه اندازه مورد تقدیر و امتنان ما است. من شرح کارهای علمی و تألیفات بسیاری از شما اعضای محترم این کنگره را خوانده‌ام، و نسبت به تألیف صدها کتاب و هزاران مقاله‌ای که درباره جنبه‌های مختلف تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران انتشار داده‌اید احترامی عمیق احساس می‌کنم، زیرا می‌دانم که برای تألیف هر یک از این آثار چه کوشش فراوانی به کار برده و به چه اندازه به منابع و مدارک مختلف و غالباً کمیاب مراجعه کرده‌اید.

من به نام ملت ایران نه فقط به‌مناسبت این مساعی و خدمات صادقانه به فرهنگ ایرانی به شما درودمی‌فرستم، بلکه خاطره تمام دانشمندان عالیقدری را که در گذشته در همین راه کوشیده‌اند، و اکنون شما وارثان شایسته آن مکتب پر ارزش ایران‌شناسی هستید که ایشان بنیاد نهاده‌اند، تجلیل‌می‌کنم. اعتراف بدین حقیقت مایه رضایت قلبی ما است که ما بسیاری از اطلاعات خود را درباره فرهنگ و تاریخ ایران، مدیون کوشش‌ها و تتبعات گرانبهای همین دانشمندان ایران‌شناس هستیم که طی دو قرن اخیر قسمت مهمی از نکات مجهول تاریخ و تمدن گذشته ما را با مساعی خستگی‌ناپذیر خود از تاریکی ابهام بیرون آورده‌اند.

مجموعه آثار این دانشمندان که اکنون کتابخانه پهلوی مأموریت گردآوری کلیه آنها را دارد، گنجینه‌ای است که آن را از نظر معنوی با کمتر مجموعه‌ای برابر می‌توان گذاشت. این مجموعه همان قدر که سند افتخاری برای ایران است، سند خدمت صادقانه این خدمتگزاران علم به دانش و فرهنگ بشری است. تتبعات ممتد این دانشمندان درباره تاریخ و فرهنگ گذشته ایران، توأم با آنچه مورخان و دانشمندان قدیم و جدید ایران و شرق در این مورد نوشته و گردآورده‌اند، باعث شد که یکی از درخشان‌ترین فرهنگ‌های جهان به صورت واقعی آن، به همه ما عرضه گردد.

البته ذکر این حقیقت نشان خودستایی نیست، زیرا ما خوب می‌دانیم که بیش از آنچه به دیگران داده‌ایم، از دیگران گرفته‌ایم. ولی شاید در بازار جهان این تنها کالایی باشد که دهنده آن نه تنها چیزی از دست نمی‌دهد، بلکه چیز زیادتری نیز به‌دست می‌آورد.

ما افتخارمی‌کنیم که تمدن و فرهنگ ما از آغاز، تمدن و فرهنگی انسانی و دنیایی بوده‌است. متفکران ما فلاسفه و عرفا و نویسندگان و شعرای ما همواره دید بشری و جهانی داشته و از جنبه معنویت و اخلاق و بشردوستی به سراسر جهان نگریسته‌اند. آنچه مایه اصلی ادبیات و حکمت ایران است، محبت و پیوستگی است و آنچه اساس تاریخ کهنسال ما است نیز، همین توجه عمیق به اصول معنویت و اخلاق است.

بیست‌وپنج قرن پیش تاریخ شاهنشاهی ما با منشور آزادی‌بخش کوروش بزرگ آغازشد. که شاید برای نخستین بار در تاریخ جهان به جای آنکه اصل استیلای بی‌قید و شرط غالب بر مغلوب را اساس حکومت قراردهد، آزادمنشی و احترام به حقوق و معتقدات افراد را اصل حکومت اعلام کرد و در همین تاریخ شاهنشاهی، آخرین صفحه‌ای که تاکنون نوشته شده‌است، منشور دیگری به نام انقلاب اجتماعی ایران است که به موجب آن طومار بی‌عدالتی‌های اجتماعی و تبعیضات طبقاتی و فقر و جهل برای همیشه در جامعه ما درهم‌نوردیده شده‌است. تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایران‌شناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهندکرد، مسلماً قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی خواهدبود، نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد.

اگر من به صراحت این نکته را تذکر می‌دهم، برای این است که ما در این مورد هیچ عقده‌ای در خود احساس نمی‌کنیم. ما نه از آن جهت طرفدار تاریخ فرهنگ و تمدن خود هستیم که سابقه پیروزی‌ها و استیلاهای نظامی نداشته‌باشیم، زیرا شما خود بهتر از ما می‌دانید که ما در گذشته طولانی خویش یکی از پهناورترین امپراتوری‌های تاریخ جهان را داشته‌ایم، و می‌دانید که تاریخ ما آکنده از این نوع پیروزی‌ها است. ولی ما افتخار اصلی خویش را آن پیروزی‌هایی می‌دانیم که در طول تاریخ در راه توسعه و تکامل تمدن و فرهنگ بشری، در راه ترویج علم و هنر و ادب و معنی به‌دست آورده‌ایم. پر ارج‌ترین سپاهیان ما، طی هزاران سال، آن مردانی و زنانی بوده‌اند که در تمام تاریخ کهنسال ایران، مشعل دانش و فرهنگ را در برابر تندبادهای حوادث فروزان نگاه داشتند، و آن را درخشان‌تر و فروزنده‌تر به نسل‌های دیگر سپردند.

امروز ذخایر عظیمی از آثار خطی علم و ادب ایران و آثار هنری و تاریخی ایران در سراسر جهان پراکنده‌است. کتابخانه‌های بسیاری از کشورها دارای کتب فراوانی هستند که یا از آثار فارسی ترجمه‌شده و یا درباره تجلیلات مختلف فرهنگ و تمدن ایران، به‌دست دانشمندان عالیقدر جهان تألیف شده‌اند.

برای ما پیروزی واقعی در احساس همین حقیقت نهفته‌است، زیرا هر استیلای جغرافیایی و نظامی خواه‌ناخواه با دوران بازگشت و انحطاطی همراه است، ولی این ارزشهای معنوی هیچ‌وقت و با هیچ نیرویی از میان نمی‌رود.

اصولاً باید گفت که در دنیای امروز ما، در ارزیابی ارزش‌ها، تغییری بس شگرف روی داده‌است. در طول قرون بیشمار، قدرت و استیلای نظامی اساس عظمت کشورها بود و زور مادی، عاملی در طبقه‌بندی مقام ملل به‌شمار می‌رفت. اما امروز دیگر این نوع قدرت برای تأمین عظمت کشوری کافی نیست، زیرا برای نخستین بار در تاریخ جهان ، جنگ و زورآزمایی راه حل نهایی مشکلات به شمار نمی‌رود.

امروزه پیروزی واقعی ملت‌ها در درجه موفقیت آنها در غلبه بر فقر و جهل و بیماری، غلبه بر بی‌عدالتی‌های قضایی و اجتماعی، در تأمین سطح دانش و سطح زندگی اقتصادی بهتر و رفاه و عدالت اجتماعی زیادتری برای افراد نهفته‌است. جنگ واقعی امروزهِ عالم بشریت، جهاد انسان‌ها برای از میان بردن تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و جدایی‌ها و خودخواهی‌هایی است که جوامع مختلف خانواده بشری را دور از یکدیگر نگاه‌می‌دارد، یا به خاطر اصولی نامعقول آنها را به جان همدیگر می‌اندازد. در دنیای امروز و مخصوصاٌ در جهان فردا، فاتحِ واقعی، علم و دانش و عدالت و معنویت است، زیرا همین دانش، نیروی تخریبی را به حدی سهمگین کرده‌است که مسلماً هیچ قدرتی هر قدر هم بزرگ باشد، دیگر نمی‌تواند از راه توسل بدین نیرو امید پیروزی داشته‌باشد.

در چنین شرایطی، ارکان تاریخ گذشته و حال را می‌باید به‌طور منطقی در ارزش‌های واقعی مدنی و اجتماعی ملل جستجوکرد. ما نیز همکاری شما را که از نزدیک با این ارزش‌های تمدن و فرهنگ ایران آشنایی دارید، در همین راه خواستارشده‌ایم. ما از شما دوستان صمیمی ایران برای دیدار کشوری که تا حد زیادی وطن معنوی شما است، دعوت‌کرده‌ایم تا با همکاری دانشمندان خود ما، منابع عظیم علمی و ادبی و هنری و اجتماعی مربوط به تاریخ کهنسال ایران را به کاملترین صورت آنها مشخص کنید، و این امکان را به‌وجودآورید که بر اساس این منابع، تاریخ جامع و کاملی از ایران که در حال حاضر جای آن خالی است، تألیف‌گردد و این مجموعه به عنوان سندی در دسترس نسل‌های امروز و فردای ایران و سراسر جهان قرارگیرد.

من به مسئولان این کار دستور داده‌ام که این تاریخ در کمال بی‌غرضی و دور از هرگونه خودخواهی و جانبداری تألیف‌گردد، زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته‌شود، نه شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصولاً شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی، با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمی‌تواندبود، و تاریخ جهان نیز خواه‌ناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقت‌طلبی کامل نوشته شده‌باشد، به عنوان سندی باطل به دور خواهدافکند. باید بر اساس همین حقیقت کلی این نکته را متذکر شوم که متأسفانه تاکنون تاریخ کشور ما با رعایت این اصل حقیقت‌طلبی نوشته نشده‌است، زیرا تقریباً مایه همه آنچه تدوین‌شده، نوشته‌ها و روایات مورخانی بوده‌است که هر چند ما به مقام علمی آنان احترام می‌گذاریم، ولی می‌دانیم که درمورد ما غالباً بی‌طرف نبوده‌اند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخی که با همکاری معنوی شما تألیف خواهدشد، به جای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین‌شود، صرفا بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف‌گردد که بر اثر اکتشافات باستان‌شناسی و تتبعات و تحقیقات علمی اکنون در دسترس دنیای علم قرار گرفته‌است.

برای تألیف چنین تاریخی، ما برای نخستین بار از یک همکاری چنین وسیع بین‌المللی کمک خواسته‌ایم، زیرا به نظر ما این همکاری باید در آینده اساس همه شئون زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور ما و ملل جهان باشد. امیدوارم این اشتراک مساعی که با کنگره تهران آغازمی‌شود، از این پس به مراتب بیشتر و کامل‌تر مابین همه مراکز مطالعات ایران‌شناسی جهان مخصوصاً میان این مراکز با خود ایران برقرارگردد، زیرا خوشبختانه همانطور که کاملاً منطقی و طبیعی است، اکنون کشور ایران خود به صورت کانون اصلی مطالعات ایران‌شناسی جهان درآمده‌است.

شما در مدت اقامت خود در ایران خواهیددید که جامعه ایرانی که همواره علاقه و احترام قلبی عمیق به دانش و فرهنگ داشته‌است با چه دلبستگی و احترامی ناظر کار شما خواهدبود و چگونه مقدم شما دوستان پر ارزش و صمیمی فرهنگ و تمدن ایران را گرامی خواهدداشت. آن مشعلی که در گذشته به‌دست گروه عظیم دانشمندان ایران‌شناس جهان افروخته‌شد اکنون در دست‌های شماست، و ما یقین داریم که شما با مساعی خالصانه خود این مشعل را بسیار فروزان‌تر به‌دست نسل‌های آینده خواهیدسپرد.

در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بردارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.

به سخنان همایونی گوش فرادهیم که برای شناساندن کشور ایران و فرهنگ و تمدن کهن ایران به جهانیان با جان و دل کوشیدند - پس از آشوب اسلامی در ایران با حمایت مالی جمهوری اسلامی، کرسی های ایران شناسی را به اسلام شناسی دگرگون کردند