ابر و کوچه/غریو

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درخت غریو
از فریدون مشیری
هنگامه
ابر و کوچه


سحر با من درآمیزد که برخیز

نسیمم گل به سر ریزد که برخیز

زرافشان دختر زیبای خورشید

سرودی خوش برانگیزد که برخیز

سبو چشمک زنان از گوشه طاق

به دامانم درآویزد که برخیز

زمان گوید که هان گر برنخیزی

غریو مرگ برخیزد که برخیز