تفاوت میان نسخه‌های «آخرین اراده اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (وضعیت محافظت «آخرین اراده محمدرضا شاه پهلوی» را تغییر داد: درخواست کاربران برای ویرایش ([edit=autoconfirmed] (بی‌پایان) [move=sysop] (بی‌پایان)))
 
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سرصفحه داستان
+
{{سرصفحه پروژه
| عنوان = آخرین اراده محمدرضا شاه پهلوی
+
| عنوان = [[محمدرضا شاه پهلوی آریامهر|اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران]]
| قسمت =
+
[[درگاه:محمدرضا شاه پهلوی|درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]]
| قبلی =  
+
| قسمت =
| بعدی =  
+
| قبلی =  
| میانبر =
+
| بعدی =  
| یادداشت = با صدای فرح پهلوی در قاهره امرداد ماه ۱۳۵۹ خوانده شد
+
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
 +
[[پرونده:ShahanshahAryamehrLastWill6Amordad2539Shahanshahi.mp4|thumb|left|260px|آخرین اراده شاهنشاه آریامهر با سدای علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی]]
 +
[[پرونده:ShanbanouSpeech39thDeathAnniversayShahanshahAryamehr3Amordad2578Shahanshahi.mp4|thumb|left|260px|سخنان علیاحضرت شهبانو در بزرگداشت سی و نهمین سالگشت درگذشت شاهنشاه آریامهر]]
 +
شاهنشاه آریامهر در آخرین هفته‌های حیات، در بستر بیماری و در شرایطی غم‌انگیز و در اوج تلاش مبارزه با بیماری هولناک خود، با مزاجی رنجور، ولی با عظمت روحی ستایش‌آمیز در ساعات متناوب، سخنانی ایراد و رهنمون‌هایی فرمودند که مجموعه این تقریرات به صورت پیام زیر تدوین می‌گردد؛ باشد که این نوشته، ترجمان مکنونات درونی و گواه ایران‌پرستی ابر مرد تاریخ شاهنشاهی ایران که افتخار همسری او را داشته‌ام بر صحیفه روزگار نقش بندد:
 +
 +
 +
:::در این هنگام که دور از خاک وطنم در چنگال این بیماری جانکاه آخرین روزهای زندگی خود را سپری می‌کنم، به عنوان پادشاه ایران زمین این پیام را به ملتم که در شوم ترین دوران تاریخی وطنش روزگار تیره‌ای را می‌گذراند می‌فرستم. خداوند بزرگ را به شهادت می‌طلبم، از آن وقت که صرفا به خاطر جلوگیری از خونریزی هموطنانم ناچار خاک ایران را ترک کردم آنی از فکر سیه روزی تدریجی ملتم، و مخصوصا اندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی که سینه‌های فراخ خود را در مقابل جوخه‌های آتش جلادان قرار داده‌اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم این رنجهای روز افزون را احساس کردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته‌است... شگفت اتفاقیست، در همان لحظاتی که قلب من از حرکت می‌ایستد، قلوب افسران دلاور ارتش من نیز که در تکاپوی نجات وطن بوده‌اند، پیاپی آماج گلوله‌های دشمنان ایران قرار می‌گیرند، من این تقارن را به پیوند معنوی ناگسستنی که بین خودم و این ارتش که ناجوانمردانه در بستر یک دسیسه ضد ملی و میهنی قرار گرفت، وجود دارد، تعبیر می‌کنم. و برای اینکه چنین پیوندی جاودان ماند، توصیه می‌کنم که بعد از نجات کشورم، کالبدم در گورستان این شهیدان جانباخته وطن، مدفون گردد... من در این دقایق واپسین، شیرینی خاطرات افق ایران عزیز را که به آن عشق می‌ورزم، در برابر تلخی زهراگین مرض جانسوز قرار داده‌ام. خاطره شالیزارهای کرانه‌های دریای خزر، و مرغزارهای دیلم، خاطره قله‌های پربرف سبلان و سهند آذربایجان، خاطره کوهستانهای سبز و خرم زاگرس کردستان، و هامونهای عریان بلوچستان، خاطره اروندرود خوزستان و هیرمند سیستان، خاطره دشت ارژن فارس، خاطره حاشیه‌های کویر سوزان خراسان و کرمان، خاطره شهرکها و دهستانهای ساحلی خلیج فارس، خاطره کوچ عشایر دلیر و فداکار و بطور کلی با اندیشه همه گوشه و کنار آن سرزمین مقدس و مردم  پرتلاش و  پرتوان آن، چشم از جهان... فرو می‌بندم.
 +
 +
 +
:::به یاد داشته باشیم که صفحات تاریخ وطن ما، فراز و نشیب‌های فراوانی را در خود حفظ کرده‌است؛ ولی همچنان که حمله اسکندر، هجوم مغول، فتنه افغان و اشغال متعدد بیگانگان، قادر نشدند مشعل فرهنگ و تمدن باستانی ایران را خاموش کنند؛ مطمئن هستم که شعله‌های فروزان این تمدن و فرهنگ، در پرتو انوار خیره کننده خود، بر این سیاهی اندوهبار چیره خواهد شد، و یک رستاخیز ملی افتخارات نسل حاضر را در تاریخ درخشان ایران ثبت خواهد کرد.
  
  
شاهنشاه آریامهر در آخرین هفته‌های حیات، در بستر بیماری و در شرایطی غم‌انگیز و در اوج تلاش مبارزه با بیماری هولناک خود، با مزاجی رنجور، ولی با عظمت روحی ستایش‌آمیز در ساعات متناوب، سخنانی ایراد و رهنمون‌هایی فرمودند که مجموعه این تقریرات به صورت پیام زیر تدوین می‌گردد؛ باشد که این نوشته، ترجمان مکنونات درونی و گواه ایران‌پرستی ابر مرد تاریخ شاهنشاهی ایران که افتخار همسری او را داشته‌ام بر صحیفه روزگار نقش بندد:
+
:::من سرنوشت کشور را به قانون اساسی می‌سپارم. این قانون اساسی ودیعه گرانبهایی است که انقلاب مشروطیت به ملت ایران ارزانی داشته‌است، و به همین جهت صیانت و احترام به اصول آن که بنیان تمامیت ارضی و استقلال میهن ماست و همچنین شالوده حاکمیت ملی، متکی بر قومیت تاریخی و مبانی اعتقادات مذهبی مردم این سرزمین بر اساس آن استوار است، بر همه آحاد کشور از واجبات ملی است و پاسداری از آن را به پسرم تاکید می‌کنم.
  
:در این هنگام که دور از خاک وطنم در چنگال این بیماری جانکاه آخرین روزهای زندگی خود را سپری می‌کنم، به عنوان پادشاه ایران زمین این پیام را به ملتم که در شوم ترین دوران تاریخی وطنش روزگار تیره‌ای را می‌گذراند می‌فرستم. همانند هر مسلمان معتقدی که در آستانه مرگ از وجدان پاک و صفای کامل روح برخوردار است خداوند بزرگ را به شهادت می‌طلبم، از آن وقت که صرفا به خاطر جلوگیری از خونریزی هموطنانم ناچار خاک ایران را ترک کردم آنی از فکر سیه روزی تدریجی ملتم، و مخصوصا اندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی که سینه‌های فراخ خود را در مقابل جوخه‌های آتش جلادان قرار داده‌اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم این رنجهای روز افزون را احساس کردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته‌است... شگفت اتفاقیست، در همان لحظاتی که قلب من از حرکت می‌ایستد، قلوب افسران دلاور ارتش من نیز که در تکاپوی نجات وطن بوده‌اند، پیاپی آماج گلوله‌های دشمنان ایران قرار می‌گیرند، من این تقارن را به پیوند معنوی ناگسستنی که بین خودم و این ارتش که ناجوانمردانه در بستر یک دسیسه ضد ملی و میهنی قرار گرفت، وجود دارد، تعبیر می‌کنم. و برای اینکه چنین پیوندی جاودان ماند، توصیه می‌کنم که بعد از نجات کشورم، کالبدم در گورستان این شهیدان جانباخته وطن، مدفون گردد... من در این دقایق واپسین شیرینی خاطرات افق ایران عزیز را که به آن عشق می‌ورزم، در برابر تلخی زهراگین مرض جانسوز قرار داده‌ام. خاطره شالیزارهای کرانه‌های دریای خزر، و مرغزارهای دیلم، خاطره قله‌های پربرف سبلان و سهند آذربایجان، خاطره کوهستانهای سبز و خرم زاگرس کردستان، و هامونهای عریان بلوچستان، خاطره اروندرود خوزستان و هیرمند سیستان، خاطره دشت ارژن فارس، خاطره حاشیه‌های کویر سوزان خراسان و کرمان، خاطره شهرکها و دهستانهای ساحلی خلیج فارس، خاطره کوچ عشایر دلیر و فداکار و بطور کلی با اندیشه همه گوشه و کنار آن سرزمین مقدس و مردم  پرتلاش و  پرتوان آن، چشم از جهان... فرو می‌بندم.
 
  
:به یاد داشته باشیم که صفحات تاریخ وطن ما، فراز و نشیب‌های فراوانی را در خود حفظ کرده‌است؛ ولی همچنان که حمله اسکندر، هجوم مغول، فتنه افغان و اشغال متعدد بیگانگان، قادر نشدند مشعل فرهنگ و تمدن باستانی ایران را خاموش کنند؛ مطمئن هستم شعله‌های فروزان این تمدن و فرهنگ در پرتو انوار خیره کننده خود بر این سیاهی اندوهبار چیره خواهد شد، و یک رستاخیز ملی افتخارات نسل حاضر را در تاریخ درخشان ایران ثبت خواهد کرد.  
+
:::امیدوارم او که اینک در عنفوان جوانی است و جوهر وجودش مانند هر جوان ایرانی دیگر سرشار از غرور ملی است، با درک حقایق این تجربه تلخ تاریخی که ملت ایران به بهای گرانی اندوخته‌است، پند زمانه را بیاموزد و فقط به اتکای احدیت متعال و پشتیبانی نیروی مردم و همگامی با آن، پرچم مقدس سه رنگ ایران زمین را در اهتزاز و سرافراز نگه دارد.  
  
:من سرنوشت کشور را به قانون اساسی می‌سپارم. این قانون اساسی ودیعه گرانبهایی است که انقلاب مشروطیت به ملت ایران ارزانی داشته‌است، و به همین جهت صیانت و احترام به اصول آن که بنیان تمامیت ارضی و استقلال میهن ماست و همچنین شالوده حاکمیت ملی، متکی بر قومیت تاریخی و مبانی اعتقادات مذهبی مردم این سرزمین بر اساس آن استوار است، بر همه آحاد کشور از واجبات ملی است و پاسداری از آن را به پسرم تاکید می‌کنم.
 
  
:امیدوارم او که اینک در عنفوان جوانی است و جوهر وجودش مانند هر جوان ایرانی دیگر سرشار از غرور ملی است، با درک حقایق این تجربه تلخ تاریخی که ملت ایران به بهای گرانی اندوخته‌است، پند زمانه را بیاموزد و فقط به اتکای احدیت متعال و پشتیبانی نیروی مردم و همگامی با آن، پرچم مقدس سه رنگ ایران زمین را در اهتزاز و سرافراز نگه دارد.  
+
:::ولیعهد جوان را به ایزد توانا و ملت بزرگ ایران می‌سپارم.
  
:ولیعهد جوان را به ایزد توانا و ملت بزرگ ایران می‌سپارم.
 
  
:این آخرین اراده من است.  
+
:::این آخرین اراده من است.  
  
::محمد رضا پهلوی
 
  
== منبع ==
+
:::محمد رضا پهلوی
[http://www.farahpahlavi.org/akharin-eradeh.wma  آخرین اراده پادشاه ایران محمدرضا پهلوی]
 
  
 
== پیوند به بیرون ==
 
== پیوند به بیرون ==
[http://www.farahpahlavi.org/  سایت فرح پهلوی]
+
[http://www.farahpahlavi.org/  سایت شهبانو فرح پهلوی]
 +
 
 +
[[رده:محمدرضا شاه پهلوی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۳

اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

آخرین اراده شاهنشاه آریامهر با سدای علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی
سخنان علیاحضرت شهبانو در بزرگداشت سی و نهمین سالگشت درگذشت شاهنشاه آریامهر

شاهنشاه آریامهر در آخرین هفته‌های حیات، در بستر بیماری و در شرایطی غم‌انگیز و در اوج تلاش مبارزه با بیماری هولناک خود، با مزاجی رنجور، ولی با عظمت روحی ستایش‌آمیز در ساعات متناوب، سخنانی ایراد و رهنمون‌هایی فرمودند که مجموعه این تقریرات به صورت پیام زیر تدوین می‌گردد؛ باشد که این نوشته، ترجمان مکنونات درونی و گواه ایران‌پرستی ابر مرد تاریخ شاهنشاهی ایران که افتخار همسری او را داشته‌ام بر صحیفه روزگار نقش بندد:


در این هنگام که دور از خاک وطنم در چنگال این بیماری جانکاه آخرین روزهای زندگی خود را سپری می‌کنم، به عنوان پادشاه ایران زمین این پیام را به ملتم که در شوم ترین دوران تاریخی وطنش روزگار تیره‌ای را می‌گذراند می‌فرستم. خداوند بزرگ را به شهادت می‌طلبم، از آن وقت که صرفا به خاطر جلوگیری از خونریزی هموطنانم ناچار خاک ایران را ترک کردم آنی از فکر سیه روزی تدریجی ملتم، و مخصوصا اندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی که سینه‌های فراخ خود را در مقابل جوخه‌های آتش جلادان قرار داده‌اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم این رنجهای روز افزون را احساس کردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته‌است... شگفت اتفاقیست، در همان لحظاتی که قلب من از حرکت می‌ایستد، قلوب افسران دلاور ارتش من نیز که در تکاپوی نجات وطن بوده‌اند، پیاپی آماج گلوله‌های دشمنان ایران قرار می‌گیرند، من این تقارن را به پیوند معنوی ناگسستنی که بین خودم و این ارتش که ناجوانمردانه در بستر یک دسیسه ضد ملی و میهنی قرار گرفت، وجود دارد، تعبیر می‌کنم. و برای اینکه چنین پیوندی جاودان ماند، توصیه می‌کنم که بعد از نجات کشورم، کالبدم در گورستان این شهیدان جانباخته وطن، مدفون گردد... من در این دقایق واپسین، شیرینی خاطرات افق ایران عزیز را که به آن عشق می‌ورزم، در برابر تلخی زهراگین مرض جانسوز قرار داده‌ام. خاطره شالیزارهای کرانه‌های دریای خزر، و مرغزارهای دیلم، خاطره قله‌های پربرف سبلان و سهند آذربایجان، خاطره کوهستانهای سبز و خرم زاگرس کردستان، و هامونهای عریان بلوچستان، خاطره اروندرود خوزستان و هیرمند سیستان، خاطره دشت ارژن فارس، خاطره حاشیه‌های کویر سوزان خراسان و کرمان، خاطره شهرکها و دهستانهای ساحلی خلیج فارس، خاطره کوچ عشایر دلیر و فداکار و بطور کلی با اندیشه همه گوشه و کنار آن سرزمین مقدس و مردم پرتلاش و پرتوان آن، چشم از جهان... فرو می‌بندم.


به یاد داشته باشیم که صفحات تاریخ وطن ما، فراز و نشیب‌های فراوانی را در خود حفظ کرده‌است؛ ولی همچنان که حمله اسکندر، هجوم مغول، فتنه افغان و اشغال متعدد بیگانگان، قادر نشدند مشعل فرهنگ و تمدن باستانی ایران را خاموش کنند؛ مطمئن هستم که شعله‌های فروزان این تمدن و فرهنگ، در پرتو انوار خیره کننده خود، بر این سیاهی اندوهبار چیره خواهد شد، و یک رستاخیز ملی افتخارات نسل حاضر را در تاریخ درخشان ایران ثبت خواهد کرد.


من سرنوشت کشور را به قانون اساسی می‌سپارم. این قانون اساسی ودیعه گرانبهایی است که انقلاب مشروطیت به ملت ایران ارزانی داشته‌است، و به همین جهت صیانت و احترام به اصول آن که بنیان تمامیت ارضی و استقلال میهن ماست و همچنین شالوده حاکمیت ملی، متکی بر قومیت تاریخی و مبانی اعتقادات مذهبی مردم این سرزمین بر اساس آن استوار است، بر همه آحاد کشور از واجبات ملی است و پاسداری از آن را به پسرم تاکید می‌کنم.


امیدوارم او که اینک در عنفوان جوانی است و جوهر وجودش مانند هر جوان ایرانی دیگر سرشار از غرور ملی است، با درک حقایق این تجربه تلخ تاریخی که ملت ایران به بهای گرانی اندوخته‌است، پند زمانه را بیاموزد و فقط به اتکای احدیت متعال و پشتیبانی نیروی مردم و همگامی با آن، پرچم مقدس سه رنگ ایران زمین را در اهتزاز و سرافراز نگه دارد.


ولیعهد جوان را به ایزد توانا و ملت بزرگ ایران می‌سپارم.


این آخرین اراده من است.


محمد رضا پهلوی

پیوند به بیرون

سایت شهبانو فرح پهلوی