بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی دانشگاهیان و اندیشمندان کشور کاخ نیاوران ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۵۲
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی دانشگاهیان و اندیشمندان کشور کاخ نیاوران ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۵۲
از شرکت این همه افراد نخبه و اندیشمند کشور در موضوع و مطالبی که در روز بزرگداشت دهمین سال انقلاب ایران اظهار داشته بودم از چند جهت خوشوقتم. یکی اینکه علاقمندی شما دانشگاهیان و صاحبنظران که فقط بکار تدریس اشتغال دارید و در شغل اجرایی یا احیاناً سیاسی و حزبی نیستید، و یا شاید بعضیها هستید، این اصل کلی را ثابت میکند که هر فردی در این کشور مایل باشد تا حد توانایی خود در امور کشور شرکت بکند و اظهار نظر سالم بنماید، امکان چنین کاری برای او فراهم است. معمولاً در سیستمهای مختلف حکومتی چند نوع سیستم وجود دارد. یکی سیستمهای دیکتاتوری و حکومت یک حزبی که با آن آشنایی دارید و اظهار نظر در داخل حزب شاید ممکن باشد، ولی سلسله مراتب معنی دارد که شاید از فلسفه و طرز کار آن اطلاع داشته باشید. دیگری دیکتاتوری نظامی است که با آن نیز آشنایی دارید و نمونه آن را در بعضی ممالک میبینید. یکی هم سیستم چند حزبی است که باز کارها بوسیله احزاب و احیاناً دوندگیهایی که در موقع انتخابات میکنند و به حوزههایشان میروند و بعد وقتی که انتخاب شدند دچار فراموشی میشوند و وعدههایی را که دادند فراموش میکنند تا اینکه دومرتبه انتخابات شروع بشود و این بار در انتخابات انواع زد و بندها و تقلّبها و وعده و وعیدها و در پایان خلف وعدهها صورت میگیرد که از آن هم آگاه هستید، ولی ما میخواهیم نشان بدهیم که در ایران علاوه بر آنکه دیکتاتوری حزبی نیست، زدوبندهای حزبی و آش و پلو به آن معنی که در جاهای دیگر هست وجود ندارد. حتی ما کسانی را که خارج از کادر سیاسی و تصمیم گیرنده مملکت هستند میتوانیم جمع بکنیم و آنها از وزرای مسئول دعوت بکنند که بیایند و توضیحاتی بدهند تا شما بتوانید در گزارشی که برای من تهیه میکنید با وقوف کامل درباره مسائل مملکتی اظهار نظر بنمایید. اظهار نظری که از شما خواستم همانطور که آن روز به اختصار گفتم امروز کمی مفصل تر میگویم:
یکی عبارت از مقایسه قوانین ایران و فلسفه انقلاب ما با هر انقلاب و فلسفه دیگر سیاسی و اجتماعی است که در دنیا وجود دارد. دیگر آنکه در حدود آزادیهای فردی و احترام به انسان با در نظر گرفتن معتقدات جامعه ما که پایبند مذهب است، اگر در میان شما افرادی باشند که برای تکمیل یا تعدیل قوانین و حتی وضع اصول جدیدی در انقلاب ایران که هیچوقت متوقف نشده و متوقف نخواهد شد، اظهار نظر بکنند، من آن را البته مورد توجه قرار خواهم داد، چون بالاخره این مملکت تعلق به مردم دارد، همانطور که مردم تعلق به مملکت دارند. اگر این مملکت به مردم این آب و این هوا و این نعمتها را میدهد و مردم از آن استفاده میکنند، این نسل هم در مقابل نسلهای آینده مسئولیتی دارد و آن این است که این کشور را دست نخورده و بلکه بهتر و نیرومندتر تسلیم نسلهای بعدی بکند. البته گر ما بخواهیم اشخاص روشن بینی باشیم هیچوقت حقایق را نباید فراموش کنیم. مطلبی که الآن میگویم اگر ایدهآل بیست سال آینده باشد باید گفت این ایدهآل بیست سال آینده است. چیزی که برای امروز یا فردا پیشنهاد میکنیم باید متناسب با کار امروز یا فردا باشد. از حالا تا ده سال دیگر ما هنوز بیسوادی را در این مملکت ریشه کن نخواهیم کرد، ولی ده سال دیگر این کار خواهد شد. حرفی که امروز میزنید با حرف ده سال دیگر باید فرق داشته باشد. تعداد تختخوابهایی که امروز در بیمارستانهای ما هست با تعداد تختخوابهای ده سال دیگر فرق دارد. چند روز پیش رفته بودم به بازدید یک بیمارستان در یکی از بنادر جنوب ایران در دریای عمان. ضمن بازدید از بخشهای مختلف وقتی به بخش جراحی رسیدم دیدم که جراح نیست. پرسیدم چرا یک جراح به این جا نمیفرستید، چرا جراح ندارید؟ البته با قدری اوقات تلخی. گفتند اولاً ما یک کشتی بیمارستانی داریم که هم جراح به آن جا رجوع میکند و هم اگر وضع خطرناکی پیش بیاید به یک شهر نزدیک میرود. ثانیاً سعی کردیم یک جراح برای این جا استخدام بکنیم و حتی حاضر شدیم ماهی ۱۸۰ هزار ریال به یک جراح بدهیم اما کسی داوطلب نشد. اینها نشان میدهد که در کارها چه پیچ و خمهایی هست، آنوقت میشنوید که در آلمان ۱۲۰۰ یا ۲۰۰۰ پزشک ایرانی اقامت دارند و در آن جا مشغول طبابت هستند و از اوضاع مملکت شان اطلاع ندارند که چقدر به وجودشان احتیاج است و چنین حقوقی هم به آنها میدهند. یا هنوز سن شان آنقدرها زیاد نیست و جوان هستند و دلبستگی به زرق و برقهای ظاهری زندگی غربی پیدا کردهاند. یا ابتلائات خانوادگی دارند و زن خارجی گرفتهاند و ناچار در آن جا ماندهاند. این است که وقتی ما میبینیم کشور از لحاظ درمانی دچار کمبودهایی هست باید توجه داشته باشیم که چنین مشکلاتی هم در میان است. به هر حال برنامههایی را که ما امروز طرحریزی میکنیم گو اینکه برای علاج دردهای امروزی است، ولی بدون در نظر گرفتن آینده کار صحیحی نیست.
با وجود این بعضی کارها هست که جز انجام آن چارهای نیست. مثلاً من میدانم که چهار سال دیگر دستگاههای ارتباط جمعی یا دستگاههای ارتباطات نظامی و رادار و وسائل دیگر طوری تغییر خواهند کرد که اگر بخواهیم جزو کشورهای پیشرفته باشیم باید همه دستگاههایی را که امروز داریم تا چند سال دیگر کنار بگذاریم و برویم به دنبال دستگاههای جدید، اما مگر میشود از حالا تا مثلاً چهار سال دیگر انسان کشوری را بدون ارتباط بگذارد و دفاع مملکت را با تهیه نکردن وسایل امروزی به قضا و قدر بسپارد؟ نظیر این مطلب را شما در بسیاری از چیزها برخورد خواهید کرد. بنابراین ما باید هم کار امروزی را طبق احتیاجات و امکانات مان انجام بدهیم و هم خودمان را برای فردا حاضر کنیم. از این وسط هر چیزی را که میشود میان بُر زد باید انجام داد. به همین جهت باید همیشه چند قدم در پیشاپیش حوادث قدم برداریم. چند قدم از طرحها و برنامههای روز جلوتر باشیم. هر جا که لازم باشد از کارهای موقتی برای انجام کارهای اساسی صرفنظر کرد باید این کار را بکنیم. استعداد این کشور طوری است که همه چیز را باید روی مقیاسهای بسیار بزرگ در نظر بگیریم. این کار را هم در امر صنعت و هم در امر کشاورزی باید بکنیم. اگر بخواهیم در زمره کشورهای پیشرفته دنیا قرار گیریم باید همان اندازه که یک هکتار زمین در آن جا محصول میدهد در این جا هم بدهد. حتی من تا جایی میخواهم پیش بروم که بگویم اگر یک زمین و تعداد ساعات کار افرادی که روی آن زمین کار میکنند محصول و تناسبش مشابه ممالک پیشرفته نباشد بهتر است این افراد کار دیگری را انجام بدهند که محصول کارشان مساوی با محصول کار دیگران باشد. برای اینکه تا حاصل کار یک فرد در ایران مساوی با کار فرد دیگری در ممالک پیشرفته نباشد چطور میتوانید شما به او همان مزد و همان حقوق را بدهید؟ برای جبران عقب ماندگی فنی فعلی در قسمتهای کشاورزی و صنعتی ما از لحاظ فلسفه اجتماعی چند چیز را در نظر گرفتهایم که از آنجمله قوانینی است که شاید در جاهای دیگر به این طریق وجود نداشته باشد. ما به زارع خودمان که هنوز از لحاظ اطلاعات کشاورزی همپای دیگران نیست و از لحاظ ماشینآلات و وسائل دیگر مثل تجزیه خاک، کود شیمیایی، ترکیب آب و خاک و قسمتهای دینامیک دیگر که نه خود او بدانها مجهز است و نه حتی خود ما، با تشکیل تعاونیها و شرکتهای سهامی زراعی و کمکی که در قیمت کود و بذر و سایر کارها برایش میکنیم برای بهبود زندگی او تلاش مینماییم. برای یک کارگر که هنوز از لحاظ مهارت فنی به حد کارگران کشورهای بزرگ صنعتی نرسیده است علاوه بر ۲۰ درصد که قانوناً او را در منافع کارگاهها شریک کردهایم هر سال سعی میکنیم که سهم و شرکت او را در منافع کارگاهها دقیقتر و حقیقی تر بکنیم و بطوری که میدانید تا ۴۹ درصد سهام کارخانجات را به کارگران و کارمندان کارخانجات اختصاص دادهایم که اگر آنها همه را نخریدند هر کس از جمله شما میتوانید این سهام را بخرید، ولی این کار که ما با وضع قوانین اجتماعی پیشرفته و انقلابی سطح زندگی مردم را به طور مصنوعی بالا ببریم ایدهآل نمیتواند باشد. در صورتی که بالا رفتن زندگی بطور حقیقی موقعی است که زارع و کارگر ایرانی اطلاعات و مهارتشان به اندازه زارع و کارگر کشورهای پیشرفته دنیا باشد. البته باز هم کار به این سادگی نیست. حتی اگر زارع و کارگر ایرانی بخوبی آنها بودند و کارشان به همان نسبت بود و ماشینآلاتی که در اختیارشان هست به همان مدنی بود، تازه موضوعات دیگری از قبیل مواصلات، بازاریابی امور اداری، بسته بندی و هزار مسئله دیگر که به آنها آشنا هستید پیش میآید. این صحبتها فقط برای آن است که من اهمیت و اشکال کار شما را ذکر کرده باشم تا ضمن آنکه کار امروز را در نظر میگیرید کاری را هم که در آینده باید انجام دهید در نظر بگیریم. ما امروز میبینیم که مرامها و مسلکها مثل کاغذ پارهها در هوای آزاد در برابر وزش باد از این طرف به آن طرف میرود. پیشرفتهای فنی و تکنولوژیک نیز هر روز عوض میشود. تنها کسانی که حقیقتاً میتوانند این غرور را داشته باشند که خودشان را در چهارچوب کلمات حبس نکردهاند ما هستیم که انقلاب ما دائمی است و همیشه در حال پیشرفت است و با احتیاجات بشری و پیشرفت علوم و تکنولوژی تطبیق میکند.
در چنین شرایطی هر کس که قلب ایرانی و روحیه ایرانی داشته باشد و بطور مثبت کار کند برای او امکان نه فقط کار کردن، بلکه اظهار نظر در بالاترین سطوح اجتماع و کشور وجود دارد و نمونه آن هم همین اجتماع امروز شما است. ما این گفت و شنود و این تماس را در بین هر طبقهای میخواستیم برقرار بکنیم و هنوز هم میخواهیم این کار را انجام دهیم. کما اینکه در شرکتهای سهامی زراعی و در تعاونیها گفت و شنودهایی بین مأمور دولت و زارع هست و ما مایلیم که این تعاونیها را زارع صد در صد خودش اداره کند، از لحاظ اداری و از لحاظ مالی روی پای خودش بایستد، ترقی کند، پیشرفت کند، کما اینکه در بعضی کشورها که من میشناسم و البته اسم آنها را نمیبرم، شاید بزرگترین بانکهای آنها بانکهای تعاونی یا روستایی یا صنعتی باشد یعنی بانکهایی مال کارگران و کشاورزان. این گفت و شنود در کارگاهها و در کارخانجات هم هست و در تنظیم و تدوین قراردادهای دسته جمعی سهیم شدن کارگران در سود کارخانهها دخالت دارد، بطوری که کارگر میداند در کارخانه چه خبر است، از سایر امور نیز اطلاع دارد، زیرا اگر اطلاع نداشت راجع به بستن قرارداد و راجع به بیست درصد سود نمیتوانست اظهار نظر کند. حالا هم که صاحب سهم کارخانه خواهد شد صاحبان سهم مجمع عمومی تشکیل میدهند، در مجمع عمومی باید توضیحات لازم داده شود. پس از آن از جریان مطلع میشوند و بطور مستقیم یا غیر مستقیم میتوانند اظهار نظر بکنند. وزارت کار هم با کارگران در تماس دائم است، پس در آن جا نیز گفت و شنود هست. در محیط دانشگاهی ما چندین جلسه کنفرانس انقلاب آموزشی داشتیم و چندین قطعنامه صادر شد، خوب حالا به چه نتیجهای رسیدهایم، شاید بیان آن قدری زود باشد، ولی این امکان هست که اگر کسی بخواهد بطور سالم در ا ین گفت و شنود شرکت کند بتواند. منتهی گفت و شنود و انقلاب فرهنگی و انقلاب آموزشی ما نتیجهاش این نخواهد بود که هر تنبل و بیسوادی با چهار تا باصطلاح توپ و تشر و سنگ انداختن بیاید تهدید بکند تا یک ورقه بیسوادی به او بدهند و او هم سوار گُرده این مردم و این ممکلت بشود. ما که الآن کارها دستمان است، من و شما، با اشخاصی یک خرده از شما پیرتر، و افرادی که یک خرده از شما جوان تر تا عمر طبیعی داریم کارمان را خواهیم کرد. برای ما جای هیچگونه نگرانی و وحشت نیست، من خوشبختانه با مردم مغرور غیر واقعی و تهی، هم از لحاظ مغز و هم از لحاظ معلومات سروکار ندارم. کسانی را که امروز ما میتوانیم سر کارها بگذاریم کسانی هستند که درس خواندهاند، زحمت کشیدهاند و با زحمت و درس خواندن به این مراتب رسیدهاند، حتی اگر شما بگویید بعضیها که وزیر شدهاند شاید ما دستشان را از توی کوچه گرفتهایم و آنها را به این جا رساندهایم، ولی همین حسن کار است و همین امید را برای هر کسی میگذاریم که اگر لیاقت و شایستگی دارد به مقامی که در خور اوست برسد، یکی از خصوصیات ایرانی این است که برای رسیدن به مناصب هیچوقت دنبال پدر و اجداد و فامیل نگشته است، تمام سرسلسلههای پادشاهان ما کسانی هستند که از میان ملت بلند شدهاند. تمام زمامداران شایسته ایران کسانی هستند که کاملاً از میان ملت برخاستهاند. زیاد دور نرویم، سلسله ما از کجا پیدا شد؟ پدر من یک سرباز عادی بود، ولی فکر نسل بعد را میکنم. من و شما با هم کار میکنیم و این مملکت را به خواست خدا به جایی که باید برسانیم خواهیم رساند، اما اگر کسانی که امروز یا فردا از دستگاههای علمی ما بیرون میآیند خدای ناخواسته تهی باشند، از معلومات و از احساسات میهنی خالی باشند و یک روز کارهای مهمی به آنها سپرده شود چه خواهد شد. آن کسی که میگوید امتحان متون درس من مشکل است و من به این جهت شلوغ میکنم، اعتصاب میکنم، شیشهها را میشکنم و درس نمیخوانم، اگر این شخص فردا مهندس بشود و برای شما یک ساختمان درست بکند و یا یک پل بسازد که با اولین عبور یک وسیله نقلیه بشکند، این چه فایدهای برای مملکت خواهد داشت؟ من میخواهم همه شما را متوجه این مسئله اساسی بکنم. گو اینکه این مطلبی است که چندین بار آن را گفتم و تذکر دادم که از دبستان گرفته تا دبیرستان و دانشگاه، چشم پوشی در پس گرفتن دروس، و اغماض در امتحان کردن افرادی که زیر دست شما هستند، این مسلماً خیانت است و هیچ کلمه دیگر نمیشود برای آن پیدا کرد.
خیانت به همان فردی که به او ارفاق میکنید و خیانت به جامعهای که در آینده این قبیل افراد در سرنوشت آن مؤثر باید باشند.
ما در این کشور با وجود داشتن مجالس مقننه که در کمیسیونهای آنها باید تمام این مطالب مطرح شود، با وجود داشتن احزاب سیاسی، با وجود داشتن مطبوعات با وجود آنکه هر فرد میتواند با نوشتن مقاله و این قبیل کارها اظهار نظری در امور کشور بکند، با این حال ما امروز با تشکیل چنین اجتماعی میخواهیم نشان بدهیم که اصل شرکت در امور مملکت، در تشخیص مسائل مختلف، در تشخیص مطالب روز، در پیشبینی آینده، افرادی که صاحب فکر و صاحبنظر هستند و احساسات میهنی دارند، ولو اینکه شغل و مسئولیت سیاسی نداشته باشند میتوانند به این طریق اظهار نظر بکنند و نه تنها هر فرد مسئولی، بلکه بالاترین مسئولان کشور را بخواهند و با آنها صحبت بکنند و در پایان گزارش این مذاکرات و تماسها را بهمن برسانند. من از حالا به شما میگویم که هر نظر سازنده و مثبت و مکمل انقلاب ما، حتی تعویض کننده یک اصل با دو اصل انقلاب وجود داشته باشد من با کمال میل آن را خواهم پذیرفت، زیرا انقلابی که ما میکنیم یک انقلاب دائمی است. انقلابی است که باید همیشه چند گام از هر پیش آمدی در دنیا جلوتر باشد، تا هیچ حادثه و هیچ پیشرفتی نه سیاسی، نه اجتماعی، نه فنی، نه تکنولوژیک این مملکت را نه تنها غافلگیر نکند بلکه هیچ وقت پیش نیاید که ما قبلاً آن را پیش بینی نکرده و نسبت به آن تصمیم لازم را نگرفته باشیم. البته اگر لازم باشد دستور میدهیم هر اطلاعی را که بخواهید در اختیار شما بگذارند. اظهار نظر کردن بدون داشتن اطلاعات کامل مشکل است. ممکن است عدهای پیدا بشوند که وقتی گزارشی منتشر شد هزار تا ایراد بگیرند و بگویند اینها صحیح نیست. از این رو شما باید کاملاً از تمام جریانات مطلع باشید تا بتوانید درباره آنها اظهار نظر قاطع و سازنده بکنید و من بتوانم از این اظهار نظرها استفاده ببرم. باز هم اظهار خوشوقتی میکنم از اینکه شما با روحیه خیلی قوی به دور هم جمع شوید. یک شادی، کلمه فرنگی آن را استعمال میکنیم، آنتوزیاسم، در شما هست و آن چیزی است که باید حفظ شود. باید این اجتماع شما یک اجتماع دائمی باشد مثل انقلاب ما. افراد ممکن است بیایند و بروند، اضافه بشوند یا کم بشوند، ولی اساس فکر باید باقی بماند و افرادی خارج از کادر مسئول مملکت، کادر سیاسی مملکت، کسانی که مسئولیت مستقیمی ندارند در پیشبرد انقلاب ما، در پیشبرد جامعه و کشور ما از طریق مثمر، شرکت داشته باشند و سهم خودشان و دین خودشان را اضافه بر شغل و وظیفهای که دارند در برابر کشورشان ادا کنند.
باید برای نفع اجتماع و پیشبرد هدفهای عالی اجتماع جاهای عمومی نظیر مدرسه، پارک تفریحات سالم، خدمات عمومی و بیمارستانها را ملی کرد. بعلاوه برای کارگران باید بطور وسیعی خانه سازی کرد. این امر باید در هر جایی که لازم باشد انجام گیرد مخصوصاً در نزدیک کارخانه.
زمینهایی که برای سرویسهای عمومی مورد احتیاج است اگر لازم باشد دولت آنها را در اختیار میگیرد، ولی البته قیمت عادلانه آن پرداخت خواهد شد.
شما در دادن هرگونه نظر در این باره آزاد هستید. کشور ما در این قسمت خیلی پیشرفت کرده است. منتها نباید مردم را بترسانید که فکر کنند هر چیزی را که دارند از آنها خواهند گرفت. بهیچوجه چنین چیزی نیست.