خاقانی (غزلیات)/خیز تا رخت دل براندازیم
' | خاقانی (غزلیات) (خیز تا رخت دل براندازیم) از خاقانی |
' |
خیز تا رخت دل براندازیم وز پی نیکوئی سر اندازیم با حریفان درد مهرهی مهر بر بساط قلندر اندازیم دین و دنیا حجاب همت ماست هر دو در پای دلبر اندازیم دوست در روی ما چو سنگ انداخت ما به شکرانه شکر اندازیم مردم دیده را سپند کنیم پیش روی بر آذر اندازیم گرچه از توسنی چو طالع ماست ما کمند وفا دراندازیم گر بدین حیله صید شد بخبخ ورنه کاری دگر براندازیم تا کی از غصههای بدگویان قصهها پیش داور اندازیم شرح این حال پیش دوست کنیم سنگ فتنه به لشکر اندازیم تحفه سازیم جان خاقانی پیش خاقان اکبر اندازیم