خاقانی (غزلیات)/دل پرده‌ی عشق توست برگیر

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۰۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خاقانی (غزلیات) (دل پرده‌ی عشق توست برگیر)
از خاقانی
'


دل پرده‌ی عشق توست برگیر جان تحفه‌ی وصل توست بپذیر تن هم سگ کوی توست دانی دانم که نیرزدت به زنجیر گفتی که بجوی تا بیابی جستیم و نیافتیم تدبیر در کار دلی که گمره توست تقصیر نمی‌کنی ز تقصیر تیری ز قضای بد سبق کرد آمد دل من بخست بر خیر آن تیر ز شست توست زیرا نام تو نوشته بود بر تیر خاقانی اگرچه هیچ کس نیست هم هیچ مگو به هیچ برگیر