مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ دی ۱۳۵۲ نشست ۱۴۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱۱ دی ۱۳۵۲ نشست ۱۴۷
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
۲- ادامه مذاکره در گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه سال ۱۳۵۳ کل کشور.
۳- تعیین موقع جلسه آینده - ختم جلسه.
- قرائت اسامی غایبین
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
غائبین با اجازه
- آقایان احتشامی - مهندس اسدی لنگرودی - اسعد رزم آرا - مهندس پروشانی - جعفری - چنگیزی - دکتر خطیبی - ذوالفقاری - زرین پور - ساگینیان - دکتر سعید - دکتر عظیمی - دکتر مقر - خانم ابراهیمی - خانم طالقانی - خانم اقبال.
غائبین مریض
- آقایان بوشهری - دکتر یحیی بهبهانی - توسلی - جوانشیر - دکتر سعید حکمت - امیرعلم خزیمه - رشیدی – ریگی - مهندس عباس زاهدی - بدر صالحیان - دکتر شریف امامی - مهندس عطائی - فرهاد پور - کمالوند - مافی - مهرزاد - دکتر وفا - دکتر مشایخی نیک پور - خانم مزارعی - خانم ضرابی.
- ادامه مذاکره در گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه سال ۱۳۵۳ کل کشور
۲- ادامه مذاکره در گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه سال ۱۳۵۳ کل کشور.
رئیس - وارد دستور میشویم کلیات لایحه بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه سال ۱۳۵۳ کل کشور مطرح است جناب آقای فضائلی تشریف بیاورید.
فضائلی - بنده در عرایض نوبت صبح، در باب بهبود روشهای اداری اشاره کرده بودم و میخواستم که راجع به این موضوع توضیحی به عرض نمایندگان محترم برسانم. در مورد انقلاب اداری عملا این طور تلقی شده است که دستگاه مسئول مستقیم اجرا انقلاب اداری شورای عالی استخدام کشوری است چنانکه در دوره قبل درباره پیشرفت انقلاب اداری از دولت سئوال کردم جهت پاسخگویی وزیر مشاور و رئیس شورای عالی استخدام در آن تاریخ جواب سئوال را در مجلس داد. در وظائف شورای عالی استخدام صرف نظر از اجرا قانون جدید استخدام کشوری آموزش و بهبود روشها نیز هست و اگر این سه اصل همراه با دیگر اصول اساسی که رهبر خردمند مملکت در موارد متعدد ارشاد فرمودهاند با یک روش انقلابی آنطور که منظور نظر مبارک است اجرا شود دلیلی ندارد که ما در مورد انقلاب اداری نیز همان پیشرفتی را حاصل نکنیم که در موارد دیگر بدست آوردهایم.
در کار کرد شورای عالی استخدام سه دوره با ویژگیهای خاص و در عین حال خصوصیات مشترک قابل تشخیص است که این سه دوره منطبق است با دوره فعالیت هر یک از اولیا این شوری در دوره اول گویا احساس شورای عالی استخدام این بود چه به علت نوپائی خود و چه به علت نقائص قانونی قدرت کافی برای اجرا همه جانبه وظائف خود ندارند به همین جهت سنگینی کفه را به اجرا قانون جدید استخدام کشوری شورای استخدام اختیارات و قدرتهائی را تحصیل خواهد کرد که آنگاه توصیههای او در مورد اصلاح روشها و همچنین آموزش جدی تلقی شده و در چاه بی انتهای بایگانیها مدفون نخواهد شد.
در دوره دوم همین طرز تفکر باقی بود منتهی احساس تفویض مسئولیت و اختیار به زیر دستان مورد قبول مسئول شوری واقع شد ولی این اصل با این شرط صحیح است که توام با کنترل به منظور ایجاد هم آهنگی در تصمیمات باشد چندی نگذشت که هر دستگاه یک ساز مینواخت ولی این سازها هم آهنگ نبودند و موجبات سرگردانی در دستگاههای استخدامی ممکن بود فراهم گردد دوره سوم نیز همان درک مشترک را دارد یعنی هنوز معتقد است که سنگینی کفه کار را به اجرا قانون استخدام بدهد و ویژگی خاص این دوره وابستگی بیشتر شورای عالی با دولت است.
ما باید این مسئله را قبول کنیم که دولت به سیاست روز توجه بیشتری معطوف میدارد این لازمه کار دولتهاست ولی رفورم اداری و همچنین انقلاب اداری مسئله ایست برای همیشه اعم از حال و آینده و باید از حیطه تاثیر سیاستها و رویدادهای روزانه بیرون باشد.
خوشبختانه سازمان استخدامی کشور یک سازمان خوب و شایسته است و شاید بتوان گفت از امتیازات ویژه نسبت به دیگر سازمانهای موجود برخوردار است از آن جمله ۸۰% از اعضا این سازمان تحصیلاتی از درجه لیسانس به بالا دارند و تصور نمیکنم در هیچ سازمان کشوری دیگری به نسبت اینهمه افراد تحصیل کرده وجود داشته باشد بعد از چند سال که از کار این سازمان میگذرد این افراد صاحب بصیرت و اطلاعات و تجربه کافی در کار خود شدهاند و شاید از آنجهت که در عمل با فرد سروکار کمتر دارند یا ندارند نظرات آنان عام و متکی به اصول و مطالعات است در واقع محیط سالمی دور از هر گونه شائبه غرض در این سازمان ایجاد شده است که بدون شک خصوصیات ذاتی هر سه رئیس سازمان و اعضا شورای عالی در ایجاد چنین محیط سالمی بی تاثیر نبوده است.
تجربه جوامع دیگر در زمینه دگرگونی و اصلاح سیستم اداری نشان میدهد که اولا باید در این دستگاه به خصوص در رهبر و رئیس این سازمان تغییر جز به حکم ضرورت پیش نیاید. در امریکا رئیس سازمان مشابه که توفیق ایجاد رفو رم حاصل کرد بیش از سی سال بر سر اینکار بود و در آنجا باز نشسته شد.
و باز به عنوان مشاور به پیشرفت دستگاه کمک میکرد. در کشور ما هم در آن مدت که قانون استخدام پیشین حکومت میکرد و کار نظم و نسقی داشت سالهای متوالی رئیس اداره تقاعد که قسمتی از وظائف مشابه شورای عالی استخدام با آن اداره بود کمتر تغییر میکرد و به خوبی در خاطر هست که در آن ایام استخدام کشوری توازن بیشتری داشت منتها با گذشتن چند تصویب نامه که بیشتر تابع سیاست روز بود نه برای اصلاح اساسی کار بعدها مشکلاتی به بار آورد که هنوز آثار آن باقی است و تا پایان اجرا مراحل قانون استخدام کشوری ریشه پارهای از ناهماهنگیها و ناهمواریها از همان ایام است.
به هر حال ثبات این دستگاه و عوامل موثر آن از لوازم کار است.
به اعتقاد من کسی که چنین کاری را بر عهده میگیرد حق ندارد به عنوان اینکه خسته شده است از انجام این برنامه سر باز زند یا عذر بخواهد یا عذر او پذیرفته شود خستگی را با یک ماه استراحت و مرخصی در سال میتوان قطع و یا متزلزل ساخت تجربه دومی که در کشورهای دیگر در چنین کاری بدست آمده است این است این سازمان که در واقع مامور اصلاح روشهای اداری و امور استخدامی است باید به حد لازم و کافی نه بیشتر و نه کمتر در کار خود استقلال داشته باشد تا از تاثیر دولتها و سیاستهای روز برکنار بماند. مثالی که در بالا گفته شد شاید بهترین باشد که یکی دو تصویب نامه با وجود اینکه با حسن نیت و به منظور تامین رفاه کارمندان - تنظیم شده بود اما چون با مطالعات کافی و فنی انجام نیافته بود منتها به خاطر مقتضیات سیاست روز در حل مشکلات آتی بود آنچنان در وضع امور استخدامی تاثیر گذاشت و مشکلاتی بعدها روز افزون و فزاینده بار آورد که حقیقتا دولتهای بعدی و همچنین دستگاه اداری مملکت را به ستوه آورد.
به همین جهت در غالب کشورهائی که به چنین امری دست زدهاند سازمان همتای سازمان استخدام کشوری بعضی وابسته به قوه مقننه و بعضی و بسته به قوه قضائیه و گاهی وابسته به رهبری مملکت بود و حتی اخیرا در بعضی ممالک این اندیشه پیش آمده است که دستگاه اداری مملکت جز قوه مجریه نباید باشد بلکه قوه منفک دیگری است که باید دستورات و نظرات قوه مجریه را طبق قانون اجرا کند و در واقع جامعه دارای چهار قوه منفک و مجزی از یکدیگر باشد که یکی از آن قوه دستگاه اداری مملکت است.
از همه این تجربهها و اندیشهها میتوان این واقعیت را قبول کرد که سازمان استخدامی کشور که عهده دار تنظیم امور استخدامی و آموزش و بهبود روشهای اداریست باید کمتر وابسته و تابع جریانات زود گذر و تغییر پذیر روز باشد - این دستگاه باید استوار و محکم و متین در راه ایجاد انقلاب اداری پیش برود و وسیله مجهزی برای انجام خدمت به مردم و به سایر قوا باشد.
من معتقد هستم همین یک عیب کلی که در دستگاه اداری ما وجود دارد که مهرهها بر سر جای خود نیستند بدون شک بیشتر زاییده تاثیر دولتها بر روی دستگاه اداری است.
من فعلا آماری در دست ندارم که نشان دهد چند درصد از تحصیل کردگان در غیر رشته تحصیلی و تخصصی خود خدمت میکنند اما این ارقام تا اندازهای وضع را روشن میسازد ساختمان اجتماعی اقتصادی زندگی شهری و روستائی هر یک بافت ویژهای از تخصصها را ایجاب میکند مثلا انتظار میرود که اکثریت قاطع متخصصان کشاورزی در روستا باشند ولی آمار نشان میدهد که ۷۵ % متخصصان کشاورزی در شهرها در پشت میزهای اداری نشستهاند.
معنی این کار چیست؟ غیر از به هدر دادن سرمایهای که جهت تحصیل این متخصصان به کار رفته جز بر عمر و استعداد به هدر رفته آنان اشارت دیگری دارد.
همچنین در مورد بعضی رشتهها نباید فرقی میان شهر و روستا باشد از جمله رشته پزشکی با وجودیکه جمعیت روستا ۶۰ % کل جمعیت است تعداد پزشکان شهرها ۹۶ درصد و تعداد پزشکان روستا ۴ درصد است ولی این نسبت در استان تهران به صورت ۹۸ درصد پزشکان شهرنشین فقط ۲ درصد پزشکان روستانشین تغییر میکند.
آقای پروفسور پویان شما پروفسور اگرژه هستید شما انترنای پاریس را با موفقیت گذراندهاید شما خود را همتای علمی شخصیتی دانشمند چون پرفسور عدل میدانید و ما هم قبول داریم اما وقتی میتوانید وزیر بهداری شایستهای باشید که در تغییر کلی نسبت تاسف آور پزشکان شهر و ده تاثیر بگذارید ولی وزرای قبل از شما نه فقط در این دولت بلکه همه دولتها که نتوانستهاند کاری در این زمینه صورت دهند و این ارقام گواه این مدعاست به خاطر میآورم در یک میهمانی یکی از مدیران وزارت امور خارجه در چند سال قبل از یک سفیر کشور اروپائی به طور خصوصی سئوال میکرد که شما قبلا بورسهائی در اختیار محصلین ایران میگذارید که در پارهای مسائل کشاورزی و غیره در کشور شما تحصیل کنند و دورهای ببینند و چند سال است که بورسی در اختیار نگذاردهاید در صورتیکه اطلاع دارم به ممالک دیگر هنوز اینگونه بورسها را میدهید.
آن سفیر جواب داد علت آنست دستگاه مربوط معمولا چه به وسیله سفارت و چه به وسیله خود بورسیهها سعی میکند مطلع شود که چه اثری این تحصیلات در بهبود کارهای مربوط به همان رشته در کشور شما افرادی که به خاطر دیدن دورهای در یک رشته خاص بورس گرفته و تحصیلاتی کردهاند پس از بازگشت به کاری در رشته دیگر پرداختهاند ما به خود اجازه ندادیم که دلیل آن را استفسار کنیم ولی فکر میکنم ادامه اینکار نه برای مقصد ما که به کمک و همکاری فنی و علمی است و نه برای شما سودی ندارد و به همین جهت این بورسها را در اختیار بعضی کشورهائی که تقاضا داشتند و از بورس استفاده میکردند گذاشتیم.
به هر حال اگر سیستم اداری کشور معرض یک انقلاب اصیل آنچنانکه رهبر پاک اندیش کشور خواهان آنند واقع شود و رفورم و اصلاح همه جانبه در ارکان آن ایجاد نگردد نه تنها از مشکلاتی که هم اکنون دولت و مردم دچار آن هستند رهائی نخواهند یافت مشکلات فزایندهای نیز در آینده گریبانگیر ما خواهد شد.
روشنترین مثالی که در ذهن من هست مسئله ازدیاد جمعیت و لزوم کنترل آن است.
اهمیت کنترل جمعیت به حدی است که ازدیاد مهار گسیخته جمعیت را امروز بزرگترین و مخاطره انگیزترین مشکلات انسانها میدانند دولت ایران نیز از سال ۴۶ کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را در برنامههای اساسی خود قرار داد و هر سال برای اجرا این برنامه اعتباراتی را منظور کرده و میکند.
شاید جا داشته باشد که برای یاد آوری اهمیت موضوع چه از نظر جهانی و چه از نظر وضع خاص کشور ما باین ارقام و اطلاعات توجه کنیم. متخصصان معتقدند که تا سال ۱۸۰۰ یعنی یکصدو هفتاد و اندی سال پیش جمعیت دنیا ثابت بود.
در سال ۱۸۳۰ جمعیت دنیا به یک میلیارد رسید. و درست پس از صد سال دیگر یعنی در سال ۱۹۳۰ چهل و چند سال پیش یک میلیارد بر جمعیت جهانی افزوده شد و جمعیت جهان به سه میلیارد برسد این فاصله زمانی صد ساله بسی سال تقلیل یافت یعنی در سال ۱۹۶۰ جمعیت جهان به سه میلیارد رسید و این بار ۱۵ ساله یعنی در سال ۱۹۷۵ جمعیت جهان به چهار میلیارد خواهد رسید یعنی در این یکصد و چهل و پنج سال اخیر سرعت از صد سال به سی سال و از سی سال به ۱۵ سال رسید و اگر نرخ ازدیاد جمعیت بر همین روال فعلی باشد در سال دو هزار، جمعیت جهان به قریب ۷ میلیارد خواهد رسید.
جهان از سالهای پیش مواجه با این سئوال شد که آیا کره زمین تا چه میزان جمعیت را تحمل خواهد کرد این غول جمعیت و سرعت افزایش آن یک مشکل جهانی است ولی برای ممالکی مانند ایران از دیدگاه دیگر نیز مشکلاتی رعب آور دارد.
ملاحظه بفرمائید کشورهای اروپای غربی، امریکا، ژاپن غول جمعیت را مهار کردهاند یعنی در اینکار چنان پیشرفت کردهاند که از بابت ازدیاد جمعیت در میان خود مشکلی ندارند، ولی این مشکل برای سایر ممالک به صورتی خطرناک در آمده است در اینگونه ممالک و از جمله کشور ما همه برنامه هائی را که جهت توسعه اقتصادی خود در نظر میگیرند در خط بلعیده شدن وسیله غول جمعیت است با این معنی حوائج ناشی از اضافه جمعیت به آنها مهلت نمیدهد که اعتبارات و دست آوردهای خود را صرف توسعه اقتصادی و پیشرفت کنند.
فقر در اینگونه ممالک روز به روز ریشه دارتر میشود. در ممالک ما به طور متوسط یکنفر نان آور ۷ نفر است و معلوم است که دسترنج یک تن نمیتواند به هفت نفر غذای کافی و پوشاک لازم بهداشت و فرهنگ د ر خور و دیگر حوائج و لوازم زندگی را بدهد پیوسته این خانوادهها فقیرتر، بی دانش تر، بی مهارت تر میشوند - خصوصیت دیگر چنین جوامعی این است که جوان هستند یعنی از طرفی قدرت باروری زنها زیادتر و از طرف دیگر فی المثل در ایران نیمی زیر ۱۸ سال یعنی غیر فعال هستند و پیران نیز بر این جمعیت غیر فعال افزوده میشوند - مدارس کشور بحد اشباع رسیده و دچار کمبود معلم هستیم امروز میشنوید که مدارس ابتدائی را سه شیفته و متوسطه را دو شیفته کردهاند ابتدا تهران و سپس شهرستانها چنین پیش آمد بعد چه خواهند کرد.
هنوز برای همه اطفال لازم التعلیم مدرسه و وسائل کافی درمان نداریم هنوز این مشکل را حل نکرده مواجه با گروه دیگری میشویم که بر گروه محروم از آموزش و بهداشت و کار و دیگر ضروریات زندگی افزوده میشوند بدیهی است کسی نمیخواهد ما هم اکنون ازدیاد جمعیت را متوقف کنیم نه میتوانیم نه لازم است ولی با برقی فعلی جمعیت تا ۲۱ سال دیگر جمعیت ما دو برابر خواهد شد.
آیا تصور کرد که در طی ۲۱ سال ما بتوانیم تمام کمبودهای فعلی را جبران کنیم و هم برای جمعیتی معادل جمعیت فعلی کشور ایران بنیاد یک زندگانی پیشرفته را بریزیم و آنچنانکه آرزوی شاهنشاه و ملت ایران است به تمدن بزرگ برسیم و به قول جناب آقای نخست وزیر یکی از پنج کشور جهان فردا باشیم مگر آنکه سیاست ما آنطور باشد که دو برابر شدن جمعیت را از ۲۱ سال تا ۴۰ سال یا بیشتر عقب بیاندازیم تا بتوانیم بدون وقفه برنامههای پیشرفت و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی خودمان را با آهنگی سریع به انجام برسانیم (حی - در برنامه هست) بلی من نگفتم نیست شما به دفاتر نگاه کنید آقای حی وقتی شما شروع کردید رشدتان ۲/۴ بود و الان ۳/۲ است البته رشد جمعیت را ۲ عامل معلوم بکند یکی زاد و ولد و یکی مرگ و میر، مرگ و میر را از زاد و ولد کم کنید رشد جمعیت پیدا میشود البته وزارت بهداری در کار بهداشت و بهداری پیشرفت کرده ولی نتوانسته است جلوی زاد ولدهای ناخواسته را بگیرد تصور میکنم همین مطالب کافی باشد که اهمیت فوق العاده کنترل جمعیت که تنظیم ابعاد خانواده جزئی از آن است در ذهنها مجسم گردد.
در یک یا دو سال قبل شاید از طرف هم مسلکان ما در مجلس این عبارت گفته شد که دولت در برنامه مبارزه با افزایش بی قاعده جمعیت شکست خورده است ناب آقای وزیر هم با آن مهارت فوق العاده که در نطقهای جوابیه دارند بدون درگیر شدن با اصل موضوع چنان ریزه کاری و ظرافت به خرج میدهند که واقعا یکی از هنرهای خاص ایشان در سخنوری است ایشان فرمودند این درست نیست که بگوئیم دولت در سیاست کنترل جمعیت شکست خورده است این سپاهیان دانش و بهداشت این جوانان را که شب و روز در قرا و قصبات مشغول تلاش در اجرا برنامه تنظیم خانواده هستند نباید با این مطالب مایوس و دلسرد ساخت.
بنده هم این عقیده را دارم که نمیتوان گفت دولت در سیاست کنترل جمعیت شکست خورده است زیرا اطلاق کلمه شکست وقتی است که ما از مبارزه دست برداشته باشیم در صورتیکه با شدتی روز افزون به مبارزه پرداختهایم صرف اعتبار میکنیم و چنانچه جناب آقای خست وزیر فرمودند حتی عده از سپاهیان انقلاب نیز طبق برنامهای که برای آنان تنظیم کردهاند در این مبارزه شرکت دارند.
مبارزه با افزایش بی قاعده جمعیت چیزی نیست از قبیل کارهای تولیدی و عمرانی که بتوان حاصل آن را به صورت ایجاد یک کارخانه عظیم یا سد بزرگ و ساختمان آسمان خراش بچشم بکشیم نتیجه این تلاشها را فقط آمار تحقیقی که مورد تایید محافل فنی دنیائی قرار گیرد معلوم میدارد.
اکنون بنگریم نتیجه تلاشها و صرف اعتبار در این زمینه چه بوده است.
در سالی که برای اولین بار تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در برنامه دولت قرار گرفت طبق دفتر برنامه چهارم برای برنامه ریزی رشد جمعیت ایران ۲/۴ و طی برنامه چهارم به ۲/۸ رسید و اینک رشد جمعیت ما به ۳/۲ رسیده است تاسف آور اینست که باید به عرض برسانم که طبق نشریه سازمان ملل متحد ما در بالاترین رشد جهانی هستیم این اضافه رشد فعلی نه فقط ناشی از اضافه زاد و ولد است بلکه قسمتی از آن نتیجه پیشرفت بهداشت و درمان است زیرا رشد جمعیت را تفاضل مرگ و میر از زاد و ولد تعیین میکند.
اگر مرگ و میر کمتر شود رشد جمعیت بیشتر نشان داده میشود.
منتها قسمت دیگر از آنجا ناشی است که اولا کوششهای ما در تنظیم ابعاد خانواده همراه با برنامه صحیح و کامل نبوده و در نتیجه بی اثر بوده است ثانیا چون جمعیت جوان است و گروهی که در سن باروری هستند رو به فزونی در نتیجه هم زاد و ولد متاسفانه زیادتر شد وهم پیشرفت بهداشت خوشبختانه بیشتر و حاصل آن یعنی رشد جمعیت حالت انفجاری گرفت به صورتیکه کلیه برنامههای اجتماعی و اقتصادی ما را زیر تاثیر خود قرار داد در یک جامعه کارگری که مورد مطالعه قرار گرفت یک سوم تقریبا از روشهای جلوگیری استفاده میکردند و ما بقی یا اطلاع نداشتند و برس از استفاده داشتند یا در دسترسشان نبود.
وقتی توجه نشود که جامعه کارگر که یک جامعه متشکل و در دسترس است و باصطلاح برای آموزش مستمعینی در اختیار و در آستین هستند ۶۶% شان خود یا همسرشان بی اطلاع یا آموزش غلط یافتهاند چه انتظاری داریم در روستا که ۶۰ درصد جمعیت را در حال پراکندی در برگرفته است و همچنین در جوامع شهری که اجتماعی شبیه به اجتماع کارگران ندارند فعالیت این دستگاه اداری آن اثر را بدهد که امر مبارک شاهنشاه رهبر خردمند مملکت را به خصوص در تخت جمشید که فرمودند رشد جمعیت به یک درصد برسد بتواند و قادر باشد عمل کند.
متأسفانه این دستگاه اداری هنوز نتوانسته است لااقل اطبا مملکت و ماماها را معتقد و مؤمن به اصالت و صحت و لزوم و ضرورت اجرا این برنامه از نظر مملکت بکند.
صحیح نیست که تصور کنیم فی المثل وزارت بهداری به تنهائی از عهده چنین برنامه عظیم که تمام افراد مملکت و همه خانوادهها در آن سهیم هستند بر آید - البته وزارت بهداری عهده دار قسمت فنی و تهیه دارو وسائل باید باشد که قطعا" در اینکار فعالیت کرده است.
این برنامه در درجه اول احتیاج به آموزش و مومن ساختن افراد و عادت دادن آنان و پی گیری و مداومت دارد در این برنامه اهتمام دستگاه آموزش کشور اثری قاطع و اساسی دارد.
متخصصان معتقد هستند اگر ظرف سی سال دولت سرمایه گذاری کند افراد مملکت در کلیه سطوح سنی و آموزشی و مدارس زیر پوشش آموزش صحیح از نظر تنظیم ابعاد خانواده قرار گیرند دیگر نسلهای بعدی بوسیله مادران و پدران آموزش خواهند دید و دولت در اینکار محتاج هیچگونه سرمایه گذاری جدیدی نیست.
وزارت تعاون و روستا در سطح روستا، وزارت کار در محیط کارگری، وزارت اطلاعات و انتشارات - وزارت دادگستری تمام منابع فکری و تبلیغی از قبیل مطبوعات و غیره - وزارت کشور با سطح گستردهای که دارد و وزارت جنگ از نظر افراد نظامی - اطاق اصناف و دیگر مجامع ملی و روحانی و غیره در این راه باید به کمک گرفته شوند و یاری بنمایند.
اگر ما بخواهیم دائم از خودمان تعریف کنیم و در واقع خود را غافل سازیم که چنین کردیم و چنان، غول جمعیت همچنان و بدون وقفه بزرگتر و نزدیکتر، میشود آنگاه باید شاهد آن باشیم که این همه زحمات و جدیتها و خدمتها که به رهبری شاهنشاه و با فعالیت دولتها و کوششهای مردم انجام گرفته و رشدی چنین متوازن و درخشان در در آمد و اقتصاد ما حاصل گردیده زیر لگدهای این دیو مهیب که پایش در تند نیست نابود گردد.
اصولا باید دانست که برنامه تنظیم ابعاد خانواده جزئی از برنامه کنترل جمعیت است نه همه آن همچنین به غیر از آموزش عمومی که مهمترین قسمت برنامه تنظیم خانواده و کنترل جمعیت است مسائل دیگری در این برنامه وجود دارد که همه برنامههای مترقی است از جمله مسئله رعایت اصل برابری حقوق زنان با مردان تا جامعه زن به خاطر احساس عدم استقلال به دنبال بچه زیاد نباشد تامین نیازمندیهای کودکان و حمایت از آنان زیرا احتمال مرگ و میر و یا علیل شدن بچهها پدران و مادران را به ازدیاد اولاد وامیدارد که شاید چند تن از آنان بمانند و سالم و برومند شوند.
خانه سازی و توجه به مسئله مسکن به خصوص اگر این خانه سازیها برای یک خانواده استاندارد و ابعاد دلخواه و شایسته باشد.
ساختمان بیمارستان و درمانگاههای عمومی که از ترس بیمار شدن و بی کس ماندن به فکر ازدیاد بچه نباشند و بالاتر از همه ایجاد تأمین برای پیران و از کار افتادگان که انگیزه اکثر پدران و مادران ترس از تنهائی در پیری است در چین به جوانان امروز القا میکنند که در پیری متکی به دولت باشید نه به خانواده خود.
بخصوص که بیمه پیری و ناتوانی به حکایت فردوسی از اندیشهها و از برنامههای شاهنشاهان ایران زمین بوده است.
همه میدانیم که فردوسی در پایان هر قسمت تأکید کرده است که من این داستانها را از خو د نساختهام اینها همه از داستانهای پهلوانی و شاهنشاهی بوده و هنر فردوسی دوباره زنده کردن است به صورتی که از باد و باران نیابد گزند.
به حکایت فردوسی هنگامی کیقباد به سلطنت رسید و به تخت شاهنشاهی جلوس کرد در اعلامیه جلوس ۲ مسئله مهم را اعلام کرده یکی داد و عدل یکی بیمه پیران و از کار افتادگان جریان اینست که تورانیان به ایران حمله کردند و پیشرفت کردند پادشاه از دست رفت بزرگان کشور جلسه کردند و یکی از افراد خاندان کیان که کیقباد بود او را به پادشاهی برگزیدند و رستم را به البرز کوه فرستادند تا به کیقباد مراتب را اعلام کند و کیقباد به لشکریان به پیوست و جنگ را ادامه داد و ۱۰ سال جنگ کرد و تورانیان را تار ومار ساخت بعد از ۱۰ سال به سمت تخت جمشید رفت و در آنجا تاج گذاری کرد.
- نشستنگه آنگه به استخر بود
- کیان را بدان جایگه فخر بود
- جهانی نهادند روسوی اوی
- که او بود سالار دیهیم جوی
- به تخت کیان اندر آورد پای
- به فر و به آئین فرخنده رای
- چنین گفت با نامور بخرادان
- که گیتی مرا شد کران با کران
- همه پادشاهان مرا لشکرند
- سپاهی و شهری مرا یکسرند
- همه در پناه هان دار بید
- خردمند بید وبی آزار کاستی
- ز گیتی نخواهم بجز راستی
- که خشم خدا آورد کاستی
- اگر پیل بر پشته کین آورد
- همی رخنه در داد و دین آورد
- تن آسائی از داد رنج من است
- کجا آب و خاک است گنج من است
و اما در مورد بیمه اشخاص پیر اینطور میگوید:
- هر آنکس که دارد خورید و دهید
- وز آن خورد بر من سپاس آورد
- ور آن کس کجا باز ماند ز خورد
- نیاید همی توشه از کارکرد
- چراگاهشان بارگاه من است
- هر آنکس که اندر پناه من است (احسنت)
در فرمانهای چهار گانه اخیر شاهنشاه آریامهر به مسئله الغا رسم توصیه و توصیه بازی عنایتی خاص شده است.
در بررسی کیفیت اجرا دقیق امر مبارک باید به صورت تحلیلی این اطلاع را بدست آوریم که مرکز توصیه و حمایتهای بیجا کجاست. مدتهاست که بر اثر انقلاب شاه و ملت کانونهای توصیه که غالبا در انتصابات و احراز مشاغل و سایر قسمتهای اقتصادی اعمال نفوذ میکردند از هم پاشیده شده است - اما به نظر بنده احزاب نیز باید دقت کنند که تبدیل به یک وسیله توصیه گر برای کارمندان دولت در نیایند اساسا کارمندی که تصور کند ورود و فعالیت در حزب رابطهای با برقی و پیشرفت او در کار اداری دارد آن کارمند نه فرد حزبی خوبی است و نه یک کارمند اداری خوب، ترقی و پیشرفت در ادارات باید صرفا مرتبط به نوع خدمت در اداره باشد و در اختیار ضوابط آن اداره و طبق نظر مستقل قانونی مدیران همان اداره بدون تاثیر پذیری از هیچ منبع غیر اداری حتی حزبی.
هجوم کارمندان دولت به حزب حاکم چه دوره فعالیت حزب ملیون آنوقت که دولت از حزب ملیون بود و چه به حزب ایران نوین که دولت از این حزب است غالبا این انگیزه را داشته و دارد که از نظر برنامه اداری و طی مقامات و تحصیل مناصب زیر چتر حمایت و پشتیبانی حزب درآیند و همین امر به اعتقاد بنده مانعی بزرگ در راه اجرای صحیح انقلاب اداری بوده است و هست.
به هر حال این بر عهده احزاب از طرفی و بر عهده مدیران دستگاههای اداری از طرف دیگر است که در اجرا صحیح و صادقانه اوامر اعلیحضرت همایون شاهنشاه به کارمندان تفهیم کنند که فعالیت حزبی آنها هیچ گونه ارتباطی با پیشرفتهای شخصی در محیط اداره ندارد و حزب هرگز وسیلهای برای تشبث و توصیه و مداخله در امور ادارات نخواهد شد.
اجازه بفرمائید حسب وظیفهای که معلوم کردند (عباس میرزایی - کی این وظیفه را برای شما معلوم کرده ؟) حزب من، همانطور که برای شما باید وظیفه تعیین کند، ما هم حزبی داریم که برای من تعیین کرده و بالاتر از حزب وظیفه خدمت (عباس میرزایی - احسنت وظیفه خدمت) جناب آقای رامبد در اینجا بیان کردند که شاید دلائلی بود که سکوت منیم ولی وظیفه خدمت اجازه نداد شاید دوستان اطلاع داشته باشند که من تازه از مریضخانه بیرون آمدهام ولی باید هم وظیفه خدمت و هم دستور رهبر و حزب را اجرا کنم برای اینکه شما را کمتر خسته بکنم فکر میکنم اگر از روی یادداشت بخوانم وقت را کمتر بگیرم.
انقلاب آموزش
بنده هر وقت به سرنوشت آموزش در کشور میاندیشم و میشنوم که بخصوص عدهای از دانشجویان به بهانهها یا دلائل مختلف از حضور در کلاس استادان سرباز میزنند و هر بار بهانهای را دستاویز میکنند که هیچکدام حتی اگر صحیح باشد نمیتواند دلیلی قانع کننده باشد که جوانان گرانبهاترین سرمایه خود یعنی عمر خود را به باطل بگذرانند واقعا برای آینده کشور نگران میشوم.
این همه تلاش که برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور به عمل میآید جز این است که فردا این کارخانهها این موسسات تولیدی همه باید به دست جوانان تحصیل کرده و کار آزموده سپرده شود این پیشرفتهائی که با رهبری شاهنشاه و کوشش ملت و دولت حاصل میشود جز این است که فردا باید به دست طبقهای دانشمند و آماده داده شود اگر امروز جوانان ما در تحصیل دانش و تجهیز با تکنیک پیشرفته خود را آماده نکنند فردا وضع کشور ما چه خواهد شد؟
صنعت ما را که اداره خواهد کرد کشاورزی مدرن و به اصطلاح کشت و صنعت بدست چه اشخاصی باید بگردد کارهای اجتماعی مترقی ما چگونه خواهد گشت و میشنوم دستگاههای آموزشی برخلاف مقررات که در همه دانشگاههای جهان و از جمله ایران وجود دارد و دانشجویانی را که بیش از حد مجاز غیبت میکنند به جلسه امتحان میپذیرند و نام آنرا جلوگیری از نارضائی دانشجو میگذارند اگر این درست باشد به خدا این ظلمی است که به همان جوانان میشود.
در دانشگاههای دنیا حتی اگر غیبت موجه از میزان مجاز تجاوز کند و شخص در دانشکده در کلاس استاد نزد استاد راهنما نگذراند مجبور است در فصل بعدی در امتحانات شرکت جوید اگر امروزه به بنده یک دیپلم طب مرحمت کنید آیا بنده میتوانم مریض را معالجه کنم یا حتی یک آمپول تزریق کنم؟ فرض کردیم به همه این جوانان که تحصیل نمیکنند به خاطر اینکه جوان هستند و نباید رنجیده شوند دیپلم دادیم آیا ایران فردا را این ورقهای دیپلم میخواهند با سر افرازی اداره کنند.
من معتقد هستم دستگاههای آموزشی با صداقت و صبر و حوصله باید به اعتراضات و سخنان آنها برسند و آنچه صحیح نیست با استدلال و منطقه با تکلم و تشدد به دانشجو تفهیم کنند اما هرگز در مورد اساس کار یعنی آموختن و دانش اندوختن مسامحه و مساهله روا ندارند.
نتیجه این کار این شده است که روز به روز ارزش دانشگاه دیدههای کشور ما در بازار کار کمتر میشود.
این همه که شاهنشاه آریا مهر درباره گفت و شنید با دانشجویان و مداخله دادن آنان در کارهای اجتماعی خودشان و بالا بردن بینش سیاسی و اجتماعی آنان اصرار میورزند و وجه میفرمایند برای همین است که این دیوار عظیم بین دانشجویان و واقعیتها کشیده نشود و در عین حال حتی با استفاده از افکار دانشجویان در اصلاح سیستم آموزشی و اجتماع دانشجویان پیشرفتهای نصیب گردد.
معهذا در میان همین دانشکدهها گاهی در اجرا همین امریه مبارک دیده میشود اقداماتی کردهاند که هم منطقی است و هم نتیجه بخش بوده است ولی متاسفانه یک ارتباط کافی بین دانشکدهها وجود ندارد که از تجربیات و دست آوردهای هم استفاده کنند.
فی المثل مطلع شدم دانشکدهای علاوه از برقراری گفت و شنود بین استاد و دانشجو هر سال پس از امتحانات مانند یک امتحان از دانشجویان به صورت کتبی از وضع دانشکده نحوه مدیریت روش تدریس ترتیب کلاسها و استادان و نوع غذا - امور اجتماعی ورزش و دیگر مسائلی که خودشان طرح نمایند جویا میشود و به آنها آزادی میدهد که نامه را امضا بکنند یا نکنند سپس آن اوراق را زیر نظر یک عده از کارشناسان دانشکده و گاهی با دعوت از خارج دانشکده مورد بررسی قرار میدهد سپس پاسخی برای شاگردان به طور دسته جمعی تهیه میکند و در راهروهای مدرسه آنرا آگهی میکند.
در این پاسخها آمار داده میشود که چند درصد دانشجویان نسبت به چه موضوعاتی اعتراض داشتند.
که فورا یا طی یک برنامه مدت دار با تعیین مدت و پیش بینی مراحل آن رفع شکایت خواهد شد و نسبت به آنچه نظر دانشجویان عملی نبود و یا زیانهایی دارد دلایل دفاع خود را مینویسد.
با این ترتیب دانشجو از خود احساس شخصیت میکند و میبینید که در اصلاح وضع دانشکده خود موثر بوده است.
بسیاری از دانشمندان معتقدند مسئلهای به نام جوانان اگر باشد جوانان آنرا ایجاد نکردهاند بلکه بزرگترها این مسئله را به وجود آوردهاند اگر سالمندان خود را تافتهای جدا بافته از جوانان فرض نکنند و با یک روحیه مساوی و بی ادعای برتری با جوانان به بحث بنشینند نه فقط با این دید که مطالبی را جوانان تفهیم کنند بلکه با این نظر که مطالبی را طرفین از یکدیگر بیاموزند ای بسا که هیچ مشکلی به نام مسئله جوانان پیش نیاید.
در محیط آموزش نزدیکترین اشخاص با دانشجویان همان استادان هستند، به اعتقاد بنده قبل از آنکه به استاد بگوئیم با دانشجو به گفت و شنود بنشیند و رابطهای مطمئن و واقع بین بین دانشجو و اجتماع باشد اول باید رابطه آن استاد و اجتماع باشد اول باید رابطه آن استاد و اجتماع را مورد بررسی قرار داد و آن را بهبود بخشید.
با کمال تاسف باید بگویم دولت و دستگاه مسئول به این امر مهم توجه کافی مبذول نداشته است.
استادان و معلمان به خاطر مشکلات زندگی و پارهای بی ترتیبیها که در کارشان وجود دارد پیوسته دلسرد و دل افسرده میشوند که:
افسرده دل افسرده کند انجمنی را
وزارت آموزش و پرورش و هم چنین موسسات آموزش عالی با وجود کم بود معلم و استاد معهذا مواجه با استعفای روز افزون این گروه هستند.
باید دولت به وضع ۱۳۲ هزار معلم که رد ۲۸ هزار موسسه آموزشی مشغول به خدمت هستند توجه فوری از مقوله افزایش حقوق، تامین بیمههای اجتماعی تامین مسکن و کمکهای جنسی بنماید و ترتیبی بدهد که آنها از زندگی خود راضی و نسبت به آینده خود ایمن شوند تا طبقات تحصیل کرده نیز به خدمت معلمی تشویق شوند هم اکنون در میان موسسات آموزش عالی آنچنان بی ترتیبی درباره میزان حقوق هست که خود موجب نارضائی است و حتی بر بودن استاد از این دانشکده به آن دانشکده میانجامد.
هنوز وزارت علوم مقررات استخدامی واحدی برای موسسات آموزش عالی تعیین نکرده است و این موسسات غیر دولتی هر روز به صورتی مقررات خود را بنا به مصلحت روز و تنها به مصلحت خود تغییر میدهند و موجبات عدم ثبات را فراهم میآورند.
پایه حقوق در دانشگاههای دولتی و نیمه دولتی تفاوت بسیار دارد و بدین ترتیب اساتید دانشگاههای دولتی شهرستانها علاقهای به ادامه کار ندارند و جذب بخشهای دیگر و یا مدارس عالی و دانشگاههای نیمه دولتی و خصوصی میشوند.
اغلب اساتید رشتههای اقتصاد و علوم اجتماعی به علت دارا بودن مقام در سازمانهای دولتی وزارتخانهها یا بخش خصوصی به عنوان مشاور یا عناوین دیگر درآمد بهتر و وضع ممتازتری دارند و از وضع خود راضی هستند ولی بعضی استادان بخصوص در علوم ریاضی به علت آنکه معلوماتشان صرفا فنی است و در بازار کار عادی خریدار ندارد باید با حقوق نا کافی خود بسازند و این خود یکنوع مشکل ایجاد کرده است.
جناب آقای نخست وزیر چه خوب بود با یک تحقیق معلوم بفرمائید چند درصد از استادان هر دانشکده از وضع خود نا راضی هستند و بعد نتیجه آنرا با وضع دانشجویان در آن دانشکدهها میسنجیدند - تا میدانستند که عدم رضایت استاد از وضع خود و اعتراضات دانشجو درست و با هم در روی دو خط موازی حرکت میکند.
یکی از موجبات عدم رضایت استادان این است که اکثر بودجه آموزشی و تحقیقاتی صرف کارهای اداری و غیر ضروری میشود و بودجههای تخصصی صرف کارهای غیر تخصصی میشود.
چه مانع دارد یک نماینده از اساتید هر دانشکده در تنظیم و اجرا بودجه دانشکدهها و دانشگاهها شرکت و نظارت داشته باشد.
تا کنون هیچیک از مدارس عالی خصوصی ترازنامه مالی انتشار ندادهاند وزارت علوم هم در این امر دخالت ندارد همین موضوع همیشه جامعه استادان و دانشجویان را به علت تنوع خرجها مشکوک و بی اعتقاد میسازد و موجبات نارضایتیها را فراهم میآورد.
با آنکه یکی از اصول مهم منشور انقلاب آموزشی رامسر و رهنمودهای رهبر انقلاب لزوم تطبیق سیاست آموزش با نیازمندیهای توسعه اقتصادی و ترقی اجتماعی کشور ایست، هم اکنون توزیع تعداد و درصد دانشجویان در رشتههای مختلف نشان دهنده این واقعیت است که در این راه اقدام اساسی صورت نگرفته۹ این همان نکته ایست که اشاره کردم بین اطلاعات من و جناب آقای دکتر فروزین اختلاف دارد وقتی دو نماینده از جهات مختلف آمار مختلف دارند وظیفه دولت است رسیدگی کند و اعلام کند تا اگر آمار من صحیح نبوده یا آمار ایشان معلوم بشود (دکتر فروزین - پیشنهاد شما را میپذیرم موافقت بفرمائید وقتی نظر را اعلام کردند اینجا گفته شود).
در سال تحصیلی ۵۱- ۵۰ آمار نشان میدهد که فقط ۱۸ درصد کل دانشجویان در رشتههای مختلف در گروه مهندسی و چهار درصد در گروه پزشکی اشتغال به تحصیل داشتهاند در حالیکه در گروه علوم اجتماعی ۲۲ درصد و همچنین در گروه علوم انسانی باز ۲۲ درصد از کل دانشجویان مشغول تحصیل بودند.
در حالیکه کشور ما در راه صنعتی شدن دو اسبه گام برمیدارد اشتغال فقط ۱۸% از کل دانشجویان به تحصیلات فنی و مهندسی هیچگونه مطابقت و هم آهنگی با نیازمندیهای جامعه متحول ایران ندارد.
متاسفانه در داخل همان ۱۸% گروه مهندسین نیز توزیع در رشتههای مختلف مناسب با نیازمندیهای آینده و پیش بینی برنامه پنجم نمیباشد. زیرا مثلا تحصیل در رشته گاز و نفت فقط یک درصد کل و تحصیل در رشته معدن و متالژی فقط ۳% کل را تشکیل میدهد. در صورتیکه در بر آورد برنامه پنجم تعداد قابل ملاحظهای را در این گروه نشان میدهد که مورد نیاز کشور خواهد بود.
در مدارس عالی دانشگاهها - سطح و محتوای اغلب رشتههای مدارس عالی بی اندازه پائین افتاده است.
وزارت علوم راجع به محتوای برنامه و متون دروس هیچگونه استانداردی ندارد و دانشگاهها به تناسب استادی که میتوانند جلب نمایند درس مربوط را در برنامه میگنجانند.
وزارت علوم در سالهای اخیر برنامه آموزش تنظیم کرده و فقط تذکر داده است که ۱۴۴واحد برای دریافت لیسانس لازم است بدون اینکه محتوی و متون واحدها و درجات آن مشخص باشد. به همین جهت ملاحظه میشود دو دانشجو از دو دانشکده شیمی مهندس میشوند هر دو دارای یک دانشنامه ولی اطلاعات و میزان معلوماتشان در این رشته بسیار متفاوت است.
اگر تحقیق کافی بشود همیشه دانشجویان کلاسهائی گله مند که استادانشان نمیتوانند وقت شاگرد را با اطلاعات و معلومات کافی پر کنند و دانشجو احساس میکند مجموع درس یکسال استاد را میتواند در یک هفته مرور کند و بیاموزد.
و وقتی میبیند که مواد درسی او با مواد دانشگاههای خارج تطبیق نمیکند و کمتر است طبعا بر عمر تلف شده تاسف میخورد و ناراضی میشود.
یکی از مشکلات اساسی موسسات آموزش عالی که هم استادان و هم دانشجویان از آن شکایت دارند نبودن کتابهای درسی استاندارد است.
هنوز در وزارت علوم مرکزی برای استاندارد کردن کتابهای درسی دانشجویان رشتههای مختلف به وجود نیامده است. با وجود یکه شاهنشاه آریامهر در کنفرانسهای آموزش مکرر در این باب اوامری صادر فرمودند و حتی کوششهای که تحت نظر علیا حضرت شهبانوی محبوب جهت تهیه کتاب برای کودکان به عمل میآید به عنوان نمونه معرفی فرمودند و با اینکه در وزارت آموزش و پرورش که وزارت مادر است چنین دائرهای هست که به کتابهای درسی و محتوای آن و یکنواخت ساختن آن میپردازد اکنون در دسترس دانشجویان یا کتاب مورد لزوم نیست یا بحدی گران است که نمیتوانند بهای آنرا بپردازند و اکثرا کتابهائی در دسترس است که استادان درباره صحت مطالب و کامل بودن موضوعات آن کتب تردید دارند و اغلب موجب گمراهی و حتی مردود شدن دانشجویان در امتحانات میشوند.
دانشجو به اتکا مطالب کتاب منتشر شده در اوراق امتحانیه نظراتی را عنوان میکند و چون آن نظرات به اعتقاد استاد پایه علمی ندارد نمره بد میگیرد.
چرا باید وزارت علوم کتابهای درسی استاندارد شده جهان خارج را بخصوص در زمینه علوم تجربی بوسیله استادان و هیئتهای علمی دانشگاهها و سایر شخصیتهای علمی که در کشور و از جمله در موسسات وابسته به وزارت علوم یا آموزش و پرورش هستند ترجمه نکرده باشد.
این وظیفه هرچه زودتر باید عملی شود و اگر لازم باشد فصولی جهت تطبیق اینگونه کتابها با پایههای تحصیلی دانشجوی ایرانی بر این بیافزایند و با قیمت ثابت و متعادل در اختیار دانشجویان بگذارند البته این اقدام به منظور تامین زمینه ثابت و واحد درسی و حداقل مطمئن برنامه است که باید عملی گردد و در عین حال هر استاد بتواند کتابهای دیگری را نیز علاوه بر آنها معرفی کند و نظرات خود را نیز طی جزوهها بر آن بیافزاید.
در اینجا بی مناسبت نیست که یاد آور شوم فقر کتاب در کتابخانههای بیشتر موسسات آموزش عالی غیر دولتی وحشت آور است وظیفه وزارت علوم است که توجه خاصی به این موضوع بکند. در مورد موسسات آموزشی دولتی هنگام تنظیم بودجه باید درصد معینی به این امر اختصاص داده شود و در موسسات آموزش غیر دولتی نیز وزارت علوم نظارت کند که نظیر همین اقدام عملی گردد و در انتخاب کتاب و سفارش آن نیز کمکهای فنی اعمال گردد.
در مورد استاد راهنما نیز نارسائیهای موثر ملاحظه میشود سه موضوع جدا از هم را مخلوط کردند و هر سه را مختل ساختهاند.
یک استاد راهنما در هر گروه تحصیلی باید باشد که دانشجویان را در انتخاب درس و سایر امور آموزشی راهنمائی کند یک استاد راهنما هست که از طرف گروه آموزشی برای نظارت در پایان نامههای دانشجویان به طور انفرادی معین میشود و کار او چیز دیگری است - و یک سرپرست دانشجوئی هم لازم است که باید به امور متفرقه از قبیل مشکلات مالی اجتماعی و خانوادگی دانشجو رسیدگی کند و از اطلاعات تو تحصیلات مددکاری برخوردار باشد این راهنمایان باید اطلاعات و بصیرت کافی در کار خود داشته باشند.
در مورد وام و کمکهای تحصیلی متاسفانه دخالت دستگاههای مختلف در دادن وام و کمکهای تحصیلی به دانشجویان علاوه بر عدم رضایتی که به وجود آورده که مولود عدم آشنائی آن دستگاه هاست یک جنبه غیر علمی و غیر آموزشی و یک رنگ سیاسی یافته است که بسیار نامطلوب است و با وجودیکه در قطعنامه کنفرانس آموزشی به حل آن توصیه شده ولی به آن توجه نشده است.
از جمله مشاهده میشود به بعضی مسئولان کار ضمن تحصیل دستمزدی پرداخته میشود اگر واقعا این پرداخت در مقابل کار باشد بسیار خوبست اما قسمت اعظم آن به صورتی است که وقتی از دانشجو تلف میشود به محل کار میآید چندی مینشیند بدون آنکه کاری به او رجوع شود و باز میگردد این روش اولا مقام کار را پائین میآورد ثانیا دانشجو از کار امروز کارکنان و کار فردای خود برداشت غلطی در ذهن خود خواهد یافت و مشکلاتی به بار خواهد آورد مقام کار را باید محترم شمرد و باید آنرا جدی تلقی کرد.
هر چند سرمایه گذاری دولت در بخش آموزش و پرورش ۲۰ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته و به ۶۵ میلیارد ریال بالغ گردید اما چون در سالهای گذشته به علت سرمایه گذاری بخش دولتی در فعالیتهای تولیدی و اقتصادی و اختصاص سرمایههای هنگفت به فعالیتهای صنعتی سرمایه گذاری در بخش اجتماعی بخصوص آموزش و پرورش کافی نبود و مقدار کمی از اعتبارات را به خود تخصیص میداد به همین دلیل در قسمت آموزش و پرورش دولت توفیق کافی نداشته است.
لذا انتظار بود که دولت توجه بیشتری به سرمایه گذاری در امور اجتماعی و بخصوص آموزش و پرورش میکرد تا انقلاب اجتماعی ایران هم آهنگ با رشد اقتصادی جامعه گردد.
باید از هم اکنون قسمت اعظم سرمایه گذاری بخش دولتی در آموزش و پرورش صرف تعمیم آموزش و پرورش مناطق روستائی و گروههای کم درآمد و حاشیه نشین گردد زیرا در سالهای گذشته به علت توزیع ناعادلانه سرمایه گذاری در این بخش در شهر و روستا تفاوتهای بسیاری بر حسب مناطق جغرافیائی بین روستا و شهر دیده میشود.
در حال حاضر در کشور ما معادل ۳/۲ درصد از تولید ناخالص ملی صرف سرمایه گذاری در آموزش و پرورش میشود این نسبت در کشورهائی که از لحاظ جمعیت و توسعه اقتصادی همتای کشور ما هستند بیشتر است و باید لااقل به میزان ۶ تا ۷ درصد برسد.
هنوز وزارت آموزش و پرورش مقدمات اجرا تعلیمات اجباری را برای دوره ۵ ساله تحصیلی فراهم نکرده است.
با اینکه در سال ۱۳۵۱ تعداد دانش آموزان مدارس ابتدائی کشور به سه میلیون و دویست هزار نفر و مدارس نظری و راهنمائی به یک میلیون و چهارصد هزار نفر بالغ گردید ولی هنوز نسبت دانش آموزان مدارس حرفهای و فنی به دانش آموزان دوره متوسطه فقط چهار درصد میباشد با این نسبت کم که مطلقا جوابگوی نیاز شدید موسسات صنعتی و اقتصادی نمیتواند باشد باز عملا اولویت برای ایجاد مدارس غیر مدارس غیر حرفه ایست.
در حالیکه شاهنشاه چنین فرمودند باید به طرح افزایش مدارس فنی و حرفهای و تربیت کارگر ماهر و تکنیسین نسبت به طرحهای آموزش نظری اولویت داده شود.
معهذا نسبت افزایش مدارس نظری به مدارس حرفهای در رشتههای مختلف صنعت (در هنرستان صنایع روستائی) و چه در کشاورزی (در هنرستان صنایع روستائی) و چه در رشته خدمات (مدارس بازرگانی و منشی گری) هنوز چند برابر است باید کوشش کنیم که نسبت دانش آموزان رشتههای فنی را به ۵۰ درصد برسانیم و خود را برای بر آوردن نیازهای صنعتی آینده مجهز سازیم.
اما برای آنکه بدانید در قسمت آموزش و پرورش انتظار چیست و فاصله تا هدف بچه اندازه است بیانات رهبر خردمند مملکت را در هیئت عالی برنامه پنجم سازمان برنامه یاد آور میشوم که فرمودند:
«ایران در آینده نزدیکی اگر در این برنامه پنجساله پنجم کامل نشود ولی حتما در ۱۰ سال دیگر خواهد توانست از لحاظ آموزش نه تنها بی سواد نداشته باشیم بلکه دبیرستانهای عادی و حرفهای به اندازهای باشد که احتیاجات مملکت را تامین کند و همچنین از لحاظ دانشگاهی وسیله اینقدر باشد که هیچکس به علت اینکه در ایران جا نیست مجبور به رفتن به خارج نباشد یعنی تمام آن کادر دانشگاهی که مملکت ایران برای پیشرفت کارش لازم دارد در خود این مملکت آموزش یابد».
طبق فرمان صادره تا سال ۱۳۵۸ بیسوادی باید در جامعه کارگران صنعتی کشور ریشه کن شود برای این منظور طرح «پیکار با بیسوادی» ارائه شده و برای اجرا آن اعتبار کافی تامین گردید.
به موجب تحقیقی که در موسسات صنعتی که ۲۰ نفر کارگر یا بیشتر دارند ۳۴% مرادان و ۵۲% زنان بیسوادند و بیشتر این افراد در صنایع نساجی و غذائی مستقرند.
اکثریت کارفرمایان یعنی ۷۳% آنان حاضر نیستند جهت سواد آموزی یا سواد افزائی کارگران اقداماتی بنمایند و البته معاذیری نیز دارند.
از جمله معاذیر آنان عدم استقبال کارگران بیسواد یا کم سواد به سواد آموزی یا سواد افزائی است در حالیکه متوسط حقوق کارگر ساده در قبال ۵۸ ساعت کار در هفته یعنی تقریبا روزی ۱۰ ساعت ۹۳۲ ریال است و با توجه به اینکه هر خانواده حداقل از ۵ نفر تشکیل شده ملاحظه میشود که یک کارگر با مصرف حداکثر توان خود فقط قوت لایموتی بدست میآورد که دیگر حوصله و امان برای او در فعالیتهای فوق برنامه باقی نمیماند تا کارگر تامین و رفاه بیشتری نداشته باشد تا فراغت لازم به او داده نشود چگونه میتوان از او انتظار داشت که بتواند سواد آموزی بنماید.
حالا میپردازیم به موضوع متوسط دستمزد کارگران که پائینتر از حداقل معینی است که دولت آنرا با طرق علمی و دقیق رسیدگی کرده در کمیسیون بودجه مطالبی
معروض داشتم که جناب آقای وزیر کار و همکارانشان در پاسخ مطالبی ایراد فرمودند که هم صحیح بود و هم امیدوار کنند ه.
در اینکه متاسفانه متوسط دستمزد کارگران ایران کمتر از حداقل نیازمندیهای زیستی کارگر یا به اصطلاح باسکت است تردیدی نداشتند اما اظهار داشتند اقدامات رفاهی وسیعی که بر اثر عنایات خاص شاهنشاه آریامهر و با سرپرستی علیا حضرت شهبانوی ایران در مورد تامین رفاه خانواده کارگران و همچنین بسیاری اقدامات دیگر رد همین زمینه از طرف دولت و وزارت کار به عمل میآید به منظور جبران همین فاصله است.
من در اینجا لازم میدانم دو نکته را یاد آور شوم اولا همانطور که در کمیسیون بودجه عرض کردم این لیست حداقل معیشت یعنی باسکت یک لیستی است با کمال صرفه جوئی که برای هر منطقه در نظر گرفته شده است.
مسئله دوم که تذکر میدهم این است که ماهم به این روش یعنی ترجیح انجام یک سلسله کارهای رفاهی و بخصوص بالا بردن سطح درآمد خانواده از طریق کارآموزی هنرهای دستی به همسران کارگر و نگاهداری کودکان کارگر در مهد کودکها و آموزش آنان کمک به جوانان و پیران هر خانواده و تقویت شرکتهای تعاونی مصرف کارگران و توجه کامل به بهداشت آنان ایمان داریم.
ولی شرط آنست که این اقدامات رفاهی پوشش کافی به همه کارگران بدهد در وضع فعلی این پوشش کافی نیست و گسترش این اقدامات ضرورایست و محتاج تخصیص اعتبار و تجهیز بیشتر - همچنین برنامه باید تنظیم شود که اقدامات رفاهی از طرف موسسات مختلف عادلانه توزیع شود زیرا ملاحظه میشود که در چند نقطه موسسات مختلف مشغول فعالیت هستند ولی در بسیاری نقاط هیچیک از این موسسات فعالیتی ندارند.
در سالهای اخیر به علت افزایش تعداد دانش آموزان دبیرستانها که هم آهنگ با توسعه کمی و کیفی اینگونه مدارس نبوده است و نیست دبیرستانها فاقد دبیران آزموده، ساختمانهای مناسب تجهیزات و آزمایشگاههای لازم و حتی وسائل ورزشی کافی میباشد در نتیجه افزایش دانشجویان و کمی دبیران و بخصوص دبیران کار آزموده و فاقد وسائل طبعا معلمان برای کنترل کار یک یک دانش آموزان مجال کمتری داشتهاند و مآلا موجب تقلیل کیفیت آموزش متوسطه گردید.
همچنین افزایش روز افزون فارغ التحصیلان دوره دوم متوسطه هیچ گونه تناسبی با گسترش آموزش عالی نداشته و ندارند.
و این یعنی فارغ التحصیلان بیکار دوره دوم متوسطه خود یکی از مشکلات بزرگ را در سالهای اخیر میان جوانان ایجاد کرده است.
رئیس - جناب آقای فضائلی فکر میکنم شما این مطالب را در کمیسیون علوم مطرح بفرمائید موثر تر است.
فضائلی - بلی خیلی متاسفم که هم حوصله کم است و هم وقت زیاد صرف شده است.
رئیس - این مطالب بسیار علمی است و باید با حضور اهل فن این مسائل را بحث و بررسی و تحقیق کرد و از آن نتیجه گرفت والا از بیان آنها در جلسه علنی چه نتیجهای گرفته میشود؟
فضائلی - بنده برای اطاعت از سلیقه و دستور رئیس عزیز و معظم خودمان مطلب را کوتاه میکنم و باین نکته اکتفا میکنم که حزب ما پیشنهاد کرد در مقابل این فشار زندگی چه اشکالی دارد دولت که میخواهد مبارزه بکند با توجه به درآمدهای خوبی که بحمدالله داریم و حمایت شاهنشاه بعضی از سرویسهایش را که عامه از آن استفاده میکنند ارزان تر کند همانطور که مالیات غیر مستقیم فشار به عامه میآورد ارزان کردن سرویسهای عمومی از قبیل آب و برق و امثال آن برای مردم و عامه مردم یک وضع بهتری ایجاد میکند و در نتیجه بودجه هزینه خانوادهها پائین میآید و این بهترین مبارزه با گرانی قیمتها است (مهندس صائبی - همه بیک نسبت استفاده میکنند) جناب دوست عزیز همکلاس من اگر قصد اجرا باشد خیلی آسان میشود این کار را کرد فرض کنید بر عکس قدیم که گرفتاری ما این بود که ده کیلو وات اول برق قیمتی بالا داشت قیمت ۱۰ کیلو وات اول را ارزان کنید اگر قصد اجرا باشد راه برای آن آسان پیدا میشود از این بابت شما ناراحت نباشید ولی عمده الهام حزب مردم از بیانات شاهنشاه بود در مورد دانشجویان و افراد مستعد و تحصیلکرده و جوانان که فرمودند هیچ فرد مستعدی نباید از تحصیل محروم بشود بایستی تا آخرین درجهای که استعداد او اجازه میدهد بتواند این مراحل را طی کند و اینکار فقیر و غنی ندارد اگر فقیر است دولت باید اقدام کند اگر هم غنی است خودش میتواند هزینه اش را تامین کند و در واقع نظر حزب مردم الهامی بود از بیانات شاهنشاه برای اجرای اینکه هیچ فرد مستعدی از تحصیل باز نماند چه رقمی وجود دارد؟
چه برنامهای وجود دارد؟ (دکتر دادفر - ۴۰میلیون تومان در بودجه وزارت علوم و آموزش عالی به دانشجویان اول و ممتاز دانشگاه اختصاص داده شده است) این مسئله دیگری است و قبلا هم چنین اعتباری بوده است از صبر و حوصلهای که به خرج دادید متشکر هستم (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای صدری کیوان به عنوان مخبر کمیسیون توضیح میدهند.
صدری کیوان - جناب آقای رئیس - همکاران گرامی
عرایض امروز بنده به لحاظ مخبر کمیسیون بودجه توضیحاتی است در اطراف ایراداتی که به نحوه تهیه و تنظیم و ترکیب و قالب و نوع بودجه گرفتهاند.
لیدر محترم گروه پارلمانی حزب مردم طی بیانات چهار ساعته خود اشاراتی راجع به شکل و فرم و نوع بودجه فرمودند که موظفم پیرامون مطالب ایشان توضیحاتی حضور نمایندگان محترم مجلس و ملت ایران برسانم.
۱- فرمودند «بودجه برنامهای نیست و ارقام تحقق پذیر نمیباشد».
البته در مقابل این ادعا دلیلی ارائه نکردهاند و در مقال فرمایش ایشان بنده به عنوان مخبر کمیسیون بودجه اعلام میکنم که بودجه اصلاحی ۱۳۵۲ و سال ۱۳۵۳ کل کشور یک بودجه کاملا برنامهای و عملیاتی است و دلایلم را هم معروض میدارم و قضاوت امر را به عهده همکاران گرانمایه وامی گذارم همکاران گرامی استحضار دارند که در حال حاضر بودجه کشورهای مختلف جهان یا به روش متداول تهیه میشود و یا به روش بودجه بندی برنامهای.
در روش متداول که ابتدائی ترین نحوه تهیه و تنظیم بودجه است منابع مالی دولت بین وزارتخانهها و موسسات دولتی توزیع میشود و اجزا هزینه هر وزارتخانه یا موسسه نیز در آن تعیین میگردد به عبارت دیگر در این گونه بودجهها گفته میشود که مثلا وزارت را ه از مجموع اعتبارات خود چقدر صرف هزینههای پرسنلی میکند و چه میزان برای هزینههای اداری تخصیص میدهد در اینگونه بودجه بندی یا بودجه ریزی هیچگاه به دو سئوال اساسی ملت امکان پاسخ نیست.
این دو سئوال عبارت هستند از «برای چی» و «چرا» منظور از برای چی این بود که وزارتخانه یا موسسه دولتی مصرف این اعتبارات و هزینههای مختلف (پرسنلی، اداری، ویا سرمایهای) چه کاری میخواهد انجام دهد و یا به عبارت دیگر برنامه اش چیست؟ و مراد از چرا؟ اینست که چرا باید این برنامه را انجام دهد.
آیا این برنامه دارای اولویت مطلوب است یا خیر و اینکه از اجرای این برنامه فرضی چه افرادی منتفع میشوند.
در نوع دوم که نظام نوین بودجه نویسی است و به بودجه برنامهای معروف است عملیات سازمانها برای نیل به هدفهای معین است و برآورد هزینهها بر مبنای وظائف، برنامهها و فعالیتهای مختلف دستگاهها انجام میپذیرد و در این نوع بودجهها است که امکان پاسخ دادن به آن دو سئوال ملت به خوبی فراهم است و خود بودجه کاملا همه چیز را روشن میسازد و گویا است.
در ایران عزیز ما بدون اینکه عنایت و توجه دولت جناب آقای دکتر اقبال را به لزوم بودجه برنامهای در سال ۱۳۳۶ از نظر دور بداریم که طبق تبصره (۱) قانون بودجه سال ۱۳۳۷ موسسات دولتی و وزارتخانهها موظف شدهاند ظرف یکماه بودجه برنامهای خود را تهیه و به وزارت دارائی ارسال دارند که متاسفانه به علت نبودن وسائل تهیه و اجرای بودجه برنامهای در آن زمان جز یکی دو وزارتخانه توفیق اجرای تبصره (۱) سال ۱۳۳۷ را پیدا نکردهاند باید بگوئیم که تا سال ۱۳۴۳ بودجههای کشور ما به صورت متداول تنظیم و تصویب میشد. در سال ۱۳۴۴ اولین گام تنظیم بودجه برنامهای در ایران برداشته شد و در بودجه اصلاحی سال ۱۳۴۳ اقداماتی در زمینه طبقه بندی دستگاهها بر اساس مهمترین وظایف آنها تمام شده است و از سال ۱۳۴۴ به بعد بودجهها بر اساس بودجههای برنامهای منطبق با پیشرفته ترین اصول بودجه نویسی برنامهای تنظیم و ارائه گردیده و از آن سال تا کنون دولت همواره رهنورد ترقی و تکامل بوده تا امروز که بودجه برنامهای ایران از یک حیثیت و اعتبار جهانی برخوردار است و در مجامع علمی دنیا به عنوان یک بودجه مترقی و علمی از آن یاد میشود که بهترین شاهد مثالش همین بودجه سال حاضر است که واجد کلیه ی مزایا و محاسن بودجههای برنامهای.
- ۱- این بودجه علاوه بر اینکه منبع در آمدهای دولت را برحسب بندو بخش و اجزا بخوبی نشان داده است برآورده هزینه بر حسب وظیفه و برنامه و فعالیت روی دستگاه و ردیف و برنامه و مواد هزینه تقسیم بندی شده و جهات مختلف هزینهها را بخوبی جمع کرده است که خود یکی از مزایای بودجه برنامهای است. توجه لیدر محترم اقلیت را به بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۲ و بودجه سال ۱۳۵۳ جلب میکنم.
- ۲- در این بودجه عملیاتی را که هرسازمان برای نیل به هدف یا هدفهای معینی اجرا خواهد کرد به خوبی نشان داده شده است و به نحوی تنظیم گردیده که در قالب و شمول هدفها و برنامههای عمرانی پنجساله میباشد پیوست شماره (۲) مبین این خصیصه است که قطعا مطالعه فرمودهاند.
- ۳- علاوه بر تجزیه و تحلیل بودجه سال ۱۳۵۳ در پیوست شماره (۱) وضع کلی اقتصاد ایران و تعادلهای اساسی آن و ارتباط با تعادل مالی مملکت به خوبی مجسم شده است که با مطالعه آن به وضع کلی اقتصادی مملکت و برنامه مالی دولت وقوف کامل پیدا خواهند نمود.
- ۴- تهیه این بودجه از کوچکترین واحد اجرائی پیشنهاد شده و با سوق دادن مسئولیت تهیه بودجه از مرکز به واحدهای اجرائی و دریافت پیشنهادات لازم به مدیران سطوح بالای تصمیم گیری این فرصت را داده است تا بهترین پیشنهادات را انتخاب و برگزیند.
- ۵- در این بودجه این گزینش با توجه به عوامل مختلف زیر انجام گرفته است.
- ۱- باتوجه به محدودیت منابع مالی، اساسی ترین برنامه بین برنامههای پیشنهاد شده انتخاب گردیده است.
- ۲- برنامهها با برنامههای دولت هم آهنگ گردیده است.
- ۳- در بین برنامههای مشابه برنامههایی انتخاب شده که نازلترین خرج و بیشترین فایده را در بردارد.
- ۴- اولویت از لحاظ توزیع جغرافیایی منابع مالی رعایت شده و به مناطق کم بهره بیشتر توجه شده است.
- ۵- روش تخصیص اعتبار اعمال شده و منابع مالی با توجه به قدرت جذب یک دستگاه شرایط اقلیمی و طبیعی، اهمیت برنامههای مورد نظر توزیع گردیده که حاصل آن رسیدن به هدفهای اساسی دولت است.
با توجه به این خصوصیات که در کتب مالیه علمای مشهور علم مالیه ومؤلفین دانشمند مملکت خود ما دقیقا درج شدهاند و با در نظر گرفتن ملحقات و منضمات و فرم و شکل آن با قاطعیت میتوان اعلام کرد که این بودجه یک بودجه کامل برنامهای و عملیاتی است که واجد کلیه خصائص یک بودجه علمی و یک برنامه گزاری مالی و یک سند افتخار آفرین فنی و تکنیکی است که چنانچه کسی غیر از این درباره اش ادعائی کند این ادعا از روی کمال بی مهری است.
علاوه بر این بودجههای برنامهای ایران ویژگیهای خاصی دارد که چند مورد را هم برای استحضار بیشتر نمایندگان محترم برمیشمارم.
- ۱- در این سالها هدف دیگری نیز دنبال شده و آن این بوده که به تدریج در آمدهای اختصاصی وزارتخانهها ومؤسسات دولتی حذف و به درآمدهای عمومی منتقل گردیده است.
- ۲- کوشش هائی در جهت نشان دادن سهم هر یک از مناطق از مجموع اعتبارات برخی وزارتخانهها تعیین و در بودجه منعکس گردیده است بودجه مناطق وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۵۰ به بعد به نحو کاملی در بودجهها منعکس گردیده و در بودجه سال ۱۳۵۳ اعتبارات وزارت کشور در استانهای مختلف نشان داده شده است علاوه بر آن از سال ۱۳۵۲ اعتبارات طرحهای خاص ناحیهای در قسمتی جداگانه در بودجه منعکس گردیده است حال ببینیم چنین بودجههای برنامهای و عملیاتی چگونه تهیه میشوند.
همانطور که استحضار دارید بودجه سالانه فی الوقع انعکاس برنامه یکساله دولت است که باید در قالب برنامههای معین برای یکسال مالی تنظیم میشود و اخیرا با تلفیق بودجه اصلاحی با بودجه سالانه دید بودجه دید دوساله گردیده است. و اصل تنظیم بودجه به شرح زیر میباشد.
- ۱- تهیه و تنظیم سیاستها، هدفها، خط مشیهای کلی سالانه که با توجه به برنامه عمرانی تنظیم میشود. در تنظیم این سیاستها هدفهای کلی اقتصادی و اجتماعی دولت به طور مشخص در گزارش اقتصادی معین و تدوین میگردد.
- ۲- با توجه به این گزارش سارمان برنامه و بودجه بخشنامه بودجه را تهیه و به دستگاههای اجرائی ابلاغ مینماید.
- ۳- دستگاههای اجرائی (وزارتخانهها و موسسات دولتی) موظفند بر اساس مفاد بخشنامه دولت، دستورالعملهای لازم را تنظیم و به واحدهای خود در شهرستانها ابلاغ نمایند.
- ۴- پیشنهادهای بودجه واحدها در سطوح بالاتر هم آهنگ و تلفیق میگردد و به مرکز ارسال مسشود. مثلا پیشنهادهای واحدهای اجرائی در یک شهرستان باید جمع گردد، بررسی شود و نتایج آن به سطح استان و سپس به مرکز ارسال شود.
- ۵- کلیه پیشنهادهای رسیده از مناطق کشور در مرکز وزارتخانه جمع آوری، بررسی و تلفیق میگردد و سپس به عنوان بودجه پیشنهادی به سازمان برنامه و بودجه فرستاده میشود
- ۶- همراه بخشنامه دولت، برنامه زمانی ارسال بودجه از وزارتخانه به سازمان برنامه و تاریخ رسیدگی به آنها در سازمان برنامه و بودجه به دستگاههای اجرائی ارسال میشود. وزارتخانهها و موسسات مکلفند بودجه خود را موعدی که در بخشنامه تعیین شده است به سازمان برنامه و بودجه ارسال دارند و در موعد مقرر برای دفاع از بودجه در جلسات رسیدگی به بودجه شرکت نمایند.
- ۷- رسیدگی به بودجههای پیشنهادی در سازمان برنامه در حدود دو ماه به طول میانجامد در این مدت کلیه کارشناسان بودجه در سازمان برنامه به طور تمام وقت و حتی گاهی ۱۶ ساعتت در روز کار میکنند.
- ۸- پس از اتمام رسیدگی به بوده نظرات سازمان برنامه و بودجه در مورد بودجه پیشنهادی دستگاههای اجرائی در جلسه شورای اقتصاد مطرح و مورد بررسی مجدد قرار میگیرد.
- ۹- پس از تائید و بررسی شورای اقتصاد سازمان برنامه و بودجه لایحه بودجه را با ضمائم آن تنظیم و پس از چاپ برای تقدیم به مجلس شورای ملی آماده میسازند.
در این رهگذر علاوه بر عده زیادی از هموطنان ما در سر تا سر کشور در سازمان برنامه ۱۳۶ نفر کارشناس و ۴۸ نفر کادر اداری جمعا ۳۰۶۷۲۰ ساعت کارکردهاند تا این بودجه آماده تقدیم به مجلس شورای ملی گردد حال همکاران گرامی اظهار لیدر محترم فراکسیون اقلیت که فرمودند این بودجه مغشوش و غیر قابل فهم میباشد با این حجم کار با این نیروی انسانی عظیم که به کار رفته برای بودجه و با این نیروی انسانی عظیم که به کار رفته برای بودجه نو با این خصوصیات روشن آیا بی مهری نیست؟ (احسنت) جا دارد از تمام افرادیکه در تهیه و تنظیم این بودجه موثر بودهاند بخصوص مسئولان و کارشناسان سازمان برنامه و بودجه تشکر کنیم (صحیح است).
مطلب دیگری که خیلی اسباب تعجب من شد این بود که فرمودند:
«بودجه کل مملکت که ۳۲ درصد اضافه شده مشتمل بر بودجه عمومی و بودجه عمرانی است» و بلافاصله فرمودند: بودجه عمرانی یعنی تولیدی و بودجه عمومی یعنی ریخت و پاش.
ای کاش جناب آقای رامبد ضمن مطالعه بودجه نظری هم به قانون محاسبات عمومی و قانون سازمان برنامه و بودجه که بودجه عمومی را تعریف میکنند میانداختند. زیرا طبق ماده اول قانون محاسبات عمومی بودجه عمومی مشتمل بر دو جزء است:
- ۱- بودجه عادی برای وزارتخانهها و موسسات دولتی.
- ۲- بودجه عمرانی برای اجرای برنامههای عمرانی.
وبند ۶ ماده اول قانون برنامه و بودجه میگوید: بودجه عمومی دولت منظور بودجهای است که در آن برای اجرای برنامه سالیانه منابع مالی لازم پش ببینی و اعتبارات جاری و عمرانی دستگاههای اجرائی تعیین میشود.
علاوه بر این تعاریف چنانچه به متن بودجه توجه کنیم میبینیم زیر عنوان اعتبارات عمومی دو ستون هست یکی اعتبارات جاری و یکی اعتبارات سرمایه گذاری ثابت.
پس، بودجه عمومی شامل بودجه جاری و بودجه عمرانی است. با این ترتیب در بودجه عمومی دولت قسمتی از منابع مالی برای سرمایه گذاری ثابت و قسمتی دیگر به مصرف هزینههای مستمر و جاری میرسد و کلیه اعتبارات عمومی دولت برای هزینههای مربوط بپرداخت حقوق تخصیص داده نمیشود.
شاید مراد ایشان همان بودجه جاری است که به مصرف هزینههای پرسنلی و اداری رسانیده میشود که گویا به نظرشان یکنوع «ریخت و پاش» دولت است حالا با هم بودجه عمومی سال ۱۳۵۲ و مخصوصا بودجه جاری را بررسی میکنیم:
از جمع ۵۹۳/۵ میلیارد بودجه عمومی دولت در سال ۱۳۵۲ مبلغ ۱۹۳/۸ میلیارد ریال آن اعتبارات سرمایه گذاری ثابت و ۳۹۹/۷ بودجه جاری دولت است.
در بودجه جاری هزینههای مربوط به دفاع، امروز اجتماعی و اقتصادی منظور شده است. که در واقع هزینههای نگهداری بیمارستانها، مدارس، مزارع نمونه واحدهای اقتصادی است که قبلا برای ایجاد آنها سرمایه گذاریهای عظیمی صورت گرفته است.
وقتیکه بیمارستان یا مدرسهای ساخته میشود باید توسط دولت نگهداری شود زیرا در غیر این صورت سرمایه گذاریهای انجام شده نمیتواند مفید فایده باشد.
پرداخت حقوق پزشک برای خدمت در بیمارستانها و درمانگاهها یا معلم در مدارس و یا مهندس کشاورزی در مزارع نمونه در بودجه جاری منظور شده است و اگر هدف این باشد که دولت ساختمان بیمارستان را بسازد و تجهیز کند ولی پزشکی برای بهره برداری از آنان به خدمت نگمارد بدیهی است هدف از ایجاد بیمارستان و تجهیز آن مصداق پیدا ننموده است و همینطور هزینه سایر خدماتی که دولت در زمینههای مختلف چه در اجرای اصل «حاکمیت» و یا اصل «تصدی» به عهده دارد در بودجه جاری منعکس شده است. پس همکاران گرامی با این توضیح تصدیق میفرمائید که اظهار کلمات «ریخت و پاش و حاتمبخشی» به عنوان بودجه عمومی صرفا یک کم لطفی است.
همکار دیگرم جناب آقای دکتر رئیسی بودجه را بودجه پرسنلی خواندند من آرزو دارم روزی مملکت ما بحدی ترقی و پیشرفت کند که بودجه پرسنلی اش ۱۰۸۶/۴ میلیارد ریال گردد.
دوست عزیزم مگر بخشهای مختلفه بودجه را قرائت نفرمودهاید از این رقم عظیم درصد مختصری صرف حقوق میشود که برای اداره چرخهای عظیم مملکت و اجرای بودجهای باین حجم و باین وسعت ناگزیر از پرداخت هستیم زیرا اگر کارکنان نباشند چه کسی چرخهای عظیم مملکت را بگردش در میآورد اینهمه برنامهها که گنجانده شده کجایش پرسنلی است برنامهها را افراد اجرا میکنند و افراد هم باید حقوق بگیرند زیرا خدمت هم یک نوع کالا است همانطور که برای به کار انداختن فلان کارخانه به مواد اولیه و سرمایهای نیاز داریم بخرید خدمات هم نیاز داریم والا اگر بزرگترین مجتمع صنایع پایهای را با آخرین تجهیزات و بالاترین حجم تولید بسازیم و متخصص و کارمند و کارگر برای اداره آن نداشته باشیم آیا آن کارخانه به کار میافتد و محصول میدهد. درخاتمه برای حسن ختام باید عرض کنم.
بودجه عظیم برنامهای و عملیاتی اصلاحی سال ۱۳۵۲ و سال ۱۳۵۳ کل کشور با رقمی معادل ۱۰۸۶/۴ میلیارد ریال پیام آور مژدهها و واقعیاتی است که به ذکر یکی از آنها اکتفا میکنم جون بنایم بر ایجاز است:
این بودجه از عظمت رهبریهای اندیشمندانه و تعالیم داهیانه شاهنشاه آریا مهر رهبر عالیقدر ایران حکایت دارد که در سایه سالها بلاش و کوشش و مجاهدت و فعالیت و رهبری صحیح و حساب شده کشور ما را با ممالک مترقی و پیشرفته همگام فرموده و جامعهای تو بر اساس دموکراسی واقعی که بهتر زیستن، اقتصاد سالم داشتن ارتقا سطح درآمد عمومی عدالت اجتماعی رفاه آسایش و بهروزی و عظمت و برقی و تعالی در دامنه شمول آن قرار دارد بنا نهادهاند و در این واقعیت عینی نکتهای افتخار آفرین نهفته است که برای روشن کردن آن باید از تاریخ ایران مدد بگیرم.
به شهادت تاریخ مدون و دقیقی که آئینه تمام نمای اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ومدنی ما از هشت قرن قبل از میلاد تاکنون میباشد ترقی و تکامل و یا انحطاط و تنزل مملکت ما در اعصار و قرون در وجود پادشاهان ایران خلاصه میشده و میشود.
مطالعه وضع عمرانی و آبادانی ایران در عصر هخامنشی و ساسانی و آل بویه و صفویه و عصر حاضر یعنی عصر خاندان جلیل پهلوی به علت فرمانروائی شاهنشاهانی امثال کوروش کبیر، داریوش کبیر، شاپور اول، شاپوردوم، خسرو انوشیروان و عضدالدوله دیلمی، شاه عباس کبیر، رضا شاه کبیر و هم اکنون وجود مقدس محمد رضا شاه آریامهر شاهنشاه افتخار آفرین از اعصار ترقی و تعالی ما بشمار رفته و هم اکنون ما ملت سرافراز ایران بسیار مباهی و مفتخریم که این عصر پر افتخار را درک کرده و از کلیه مواهب این عصر خجسته برخورداریم جا دارد از زبان دل همه شما نمایندگان محترم و از زبان دل همه ایرانیان شاهدوست بخاکپای مبارک همایونی عرض کنم:
- ای آفتاب ملک بسی روزها بتاب
- وی سایه خدای بسی سالها بمان (احسنت - احسنت)
رئیس - آقای دکتر الموتی بفرمائید.
دکتر الموتی - جناب آقای رئیس، همکاران محترم
افتخار دارم در این ساحت مقدس از لایحه بودهای دفاع میکنم که ارقام و اعداد درخشان آن نمودار کامل ترقی و پیشرفت و رشد و توسعه اقتصادی کشور ماست و با اجرلای آن هر روز دریچه تازهای از سعادت بروی ملت کهنسال ما گشوده میشود.
ما وقتی تاریخ ایران را ورق میزنیم گروهی از ما شاهد روزهائی بودیم در شهریور ماه ۱۳۲۰ در آن روزهای سختی که میدیدیم در این مملکت چه غوغائی بود، نیروی بیگانه در کشور، آثار هرج و مرج در سراسر این مملکت وضع نابسامان قحطی و قلا در این مملکت سایه افکنده بود شاهنشاه ایران در سن ۲۲ سالگی قبول مسئولیت فرموده رهبری مملکت را بعهده گرفتند در آن روزهای خیلی متشنج، این همان ایرانی است که امروز این چنین در دنیا بلند آوازه است (صحیح است).
همان ایران شهریور ۲۰است که یک رهبر بزرگ از آن وضع ما را باین روز رسانده است (آفرین) این اندیشه، این فکر، این رهبری نه تنها برای ملت ایران، امروز به تجربه به دنیا ثابت شده است بلکه برای دنیای ما بسیار گرامی و ارزند ه است (احسنت) به خاطر بیاوریم آن روزهائی که نیروی بیگانه در این مملکت چه میکرد که گروهی بیگانه پرست در صدد تجزیه وطن ما بودند آن روزی که خیلی از ممالک دنیا به آینده خودشان امیدوار نبودند رهبر ما شاهنشاه ما اعلامیه معروف تاریخی را در آن کنفرانس معروف و تاریخی که روزولت، استالین، چرچیل شرکت داشتند به امضا رساندند این سند افتخار پادشاهی است که توانسته است ملت خودش را از آن روزهای بحرانی و سخت و از آن روزهای سیاه نابسامان نجات دهد (صحیح است - احسنت) اینن را از نظر سیاسی، از نظر سیاست نفتی و اقتصادی از نظر اجتماعی و ملی دیدیم بیائید وضع ایران را بسنجیم که قبل از انقلاب چه بودیم کجا بودیم امروز کجا هستیم.
شما فرزندان خلف انقلاب ایران هستید همه شما در سایه انقلاب ایران امروز مسئولیت خدمت به عهده دارید نمایندگان اقلیت و اکثریت و دولت همه فرزندان صادق انقلاب هستند انقلابی که امروز وقتی ایرانی به هر اجتماع جهانی میرود با کمال افتخار میتواند بیلان درخشانی از کشور خودش را عرضه کند اینهمه ترقی و پیشرفت و از بین بردن بی عدالتیها عدم تساویها و هزاران گرفتاری دیگر در سایه انقلاب اجتماعی ایران از بین رفت امروز همه ملت ایران از زن و مرد و کارگر و کشاورز و بازرگان افتخار میکنند در اجتماعی زندگی میکنند که اجتماعی است مترقی و خوشبختانه بی عدالتیها یکی پس از دیگری از بین رفته و میرود و ما کسانی هستیم که افتخار انجام چنین خدمتی را به عهده داریم.
شاهنشاه در اوایل سلطنت خودشان فرمودند سلطنت بر یک ملت گرسنه افتخار ندارد در آن روز شاهنشاه ایران برنامه ایران مترقی امروز را ترسیم و طراحی فرموده بودند چنانچه امروز هم برنامه مترقی ایران آینده را ترسیم فرمودهاند.
لایحه متمم بودجه سال جاری و بودجه ۱۰۸۶ میلیارد ریالی سال ۱۳۵۳ که بزرگترین سند مالی دوران مشروطیت ایران است عالیترین بیلان خدمتگزاری دولت حزب ما، دولت هم مسلک هویداست.
دولتی که در نخستین دهه انقلاب در اجرای نیات عالی شاهنشاه آریامهر، رهبر پیروز انقلاب ایران افتخار انجام خدمات صادقانهای را داشته و با استظهار به عنایت رهبر عالیقدر ما و حمایت صمیمانه و بی دریغ افراد ملت ایران بخصوص پاسداران انقلاب کارنامه اعمالش هر روز درخشانتر از روز قبل است (صحیح است).
بدون شک خدمتگزاری در این عصر جهش و دوران انقلاب کار سهل وسادهای نیست. زیرا اندیشههای گهربار رهبر عالیقدر ملت ایران به صورتی است که به سرعت میخواهند عقب ماندگیهای قرون و اعصار از بین برود تا هر چه زودتر ایران انقلابی امروز در ردیف ۲۰ کشور بزرگ دنیا قرار گیرد بدیهی است که این جهش و سرعت و توسعه، افراد لایق و کاردان و ارزنده و شایسته میخواهد که خوشبختانه حزب ایران نوین افتخار دارد که در دوران انقلاب توانسته است چنین فرزندان ارزنده کشور را به زیر پرچم خو د گرد آورده و مکتبی برای تربیت و آماده ساختن انسان هائی باشد که برای خدمت صادقانه به شاهنشاه بزرگ خود و ایران مترقی و پیشرو امروز از هر جهت لیاقت و شایستگی داشته باشد.
دنیای امروز ما دنیائی است پر مشکل که متمدنترین ممالک امروز در حل خیلی از معضلات آن دچار ناتوانی هستند ولی ملت کهنسال و آزاده ما مباهی و سربلند است که در سایه ارشاد حکیمانه و با راهنمائیهای خردمندانه رهبر مدبر و هوشمند و داهی ایران کشور ما آنچنان سرعت ترقی داشته که اکنون از نظر رشد اقتصادی در دنیا نمونه و از نظر پیروزیهای انقلابی سرمشق و از نظر وضع درخشان مالی کشوری ممتاز و از نظر امنیت و آرامش و ثبات بی نظیر میباشد.
رمز اصلی و اساسی این موفقیت در این جهان پر آشوب و پر تلاطم هم بستگی عمیق شاه و ملت است که طی ۲۵۰۰ سال تار و پود آن بهم پیوند زده شده و در دوران سلطنت دودمان پهلوی بخصوص دوران سلطنت پر افتخار شاهنشاه آریامهر این رشته ناگسستنی محکمتر و استوارتر گردیده به نحوی که امروز همه جهانیان میدانند صدای شاه، صدای ملت ایران است. گفتارهای رهبر انقلاب ایران ندای قلبی همه ایرانیان میباشد (صحیح است).
اینجا من به آماری اشاره میکنم چون نمیخواهم زیاد وارد ارقام بشوم آمار شهریور ۲۰ را نگاه میکردم وقتی این کشور به شاهنشاه سپرده شد.
درآمد نفتی ایران در حدود ۴ میلیون پوند یعنی ده میلیون دلار بود این همان کشوری است که سال آینده حداقل ۱۴ میلیارد ریال از نفت درآمد دارد به اضافه یک میلیارد و نیم فروش نفتی سهم خودمان برای شش ماه و باز هم هزاران امید آینده شما ببینید درآمد نفتی یک ملتی در ۳۳ سال ۱۵۰۰ برابر اضافه شد ه این ارقام است من خیال نمیکنم کسانی که این ارقام را پهلوی هم میخوانند هر اندازه دشمن این مملکت هم باشند دشمن این ملت هم باشند وقتی که این دو رقم را پهلوی هم بگذارند غیر از احترام و تجلیل و درود و تحسین به شاهنشاهی که این چنین برای ملت خودش سرافرازی بدست آورده کاری بکنند (احسنت).
حالا باز هم اینجا وقتی آمارها را پهلوی هم میبینیم که درآمد نفتی ایران چطور بوده است خوب روزگاری بود در این مملکت در نقاط نفت خیز عدهای بنام کمپانی نفت، غول نفت و عناوین دیگر حضور داشتند حکومت داشتند مداخله میکردند سرنوشت سیاسی ملتها وسیله استثمار و منافع آنها بود در امور داخلی مملکت دخالت میکردند در انتخابات دخالت میکردند، سفارتخانهها دخالت میکردند اما رهبر رشید ایران، رهبر بزرگ و متفکر ایران ایستاد و تمام این سدها را در هم شکست و برای همیشه به این مداخلات پایان داد (صحیح است - احسنت).
ما میگوئیم درآمد نفتی ایران الان هر بشکهای ۷ دلار است در آینده هم نمیدانم انشاالله بهتر خواهد شد ولی ببینیم از ۱۹۵۴ تا الان درآمد نفتی ما چطور بالا رفته است ما الان ۶ میلیون بشکه در روز نفت داریم آنوقت کمتر بود د ر۱۹۵۴ درآمد نفتی ماهر بشکه ۹/۹۵ سنت بود. د ر۱۹۶۰ هشتاد سنت در۱۹۶۵ هشتاد و سه سنت، در ۱۹۷۰ کنفرانس تهران هشتادو هفت و سه دهم سنت، در ۱۹۷۱ صدوبیست وهشت و شش دهم در۱۹۷۲ صدوچهل وسه سنت ژانویه تا آوریل ۱۴۹/۸ سنت آوریل تا ژوئن ۱۵۹/۵ سنت، ژانویه ۱۷۰/۳ سنت اکتبر سه دلار وده سنت اول ژانویه ۷ دلار و ۱۰سنت و یک بار هم در مزایده نفتی به ۱۷ دلار و ۳۴ سنت رسید (احسنت).
این نشانه رشد و داشتن یک برنامه سیاسی و روشنی است که رهبر ایران برای ملت خود ترسیم کرده و همه کسانی که در اجرای این برنامهها خدمت میکنند شایسته تقدیر و تحسین هستند (آفرین) حال میبینیم علاوه بر این شاهنشاه ما در سطح جهانی در سطح خاورمیانه و منطقه درآمد نفتی را بالا بردهاند صحیح است که هر بشکه به هفت دلار رسیده درآمد نفتی سایز ممالک نفتی خلیج فارس هم افزایش پیدا کرده رقمی در حدود ۶۰ میلیارد دلار عاید کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس میشود مقایسه کنید این ۶۰میلیارد دلاری که امروز به جیب صاحبان اصلی کشورهای نفت خیز میرود در گذشته به کجا میرفت به جیب اغلب کمپانیها شماره اخیر نیوزویک ارقام درآمد آنها را منتشر کرده بود فلان کمپانی نفتی چند میلیارد و چند میلیون با رقمهای سرسام آور دیگر ولی امروز آنهائی که منابع نفتی کشورهای مثل ما را غارت کردند خوب دیدند که دیگر نمیشود در کشوری مثل ایران با وجود رهبری مثل شاهنشاه آریامهر به دوران استثمار ادامه داد (صحیح است).
نتیجه این است که ما امروز میبینیم که کشورهای حوزه خلیج فارس یک وضع ممتازی در سطح جهان پیدا کردهاند و خودشان هم قبول دارند که رهبری، با شخص شاهنشاه آریامهر است فرمایشات دیگر شاهنشاه ما که از نفت نباید برای سوخت استفاده کرد مهم است زیرا به جای استفاده ۳۰ سال از منابع نفتی ایران باید ۳۰۰سال از منابع نفتی ایران استفاده کنیم بسیار صحیح است و دنیا باید بیاندیشد و همه فکر کنند که این منبع عظیم بسود بشر باشد ولی در کشور ما مطالعه و فکر شده و من که در مصاحبه شاهنشاه افتخار شرکت داشتم از نزدیک فرمایشات شاهنشاه را شنیدم، اتفاقا روزنامه مردم ارگان حزب مردم را میخواندم آقای رامبد به شما تبریک میگویم روزنامه مردم روزنامه خوبی است به عنوان یک روزنامه نویس باید بگویم که روزنامه خوبیست، ولی بیانات شما را یک طور دیگر منتشر کرده هر جا را خواستند خط زده و همچنین سخنان آقای زهتاب فرد را، خیلی مطالب خوب داشت نیش داشت، نوش داشت، نیش آورده ولی نوشها را چاپ نکرده ولی ارگان خوبی برای حزب نیست.
رامبد - بفرمائید این نطقها را در روزنامه ایران نوین بگذارند.
دکتر الموتی - باز هم حرفی نداریم با کمال میل، من به عنوان روزنامه نویس میگویم روزنامه مردم روزنامه خوبی است گرچه بعضی هایشان عضویت حزب را ندارند ولی باید اصول حزبی آشنا بشوند روزنامه حزبی منتشر کردن با روزنامه سیاسی آزاد فرق دارد به هر صورت روزنامه خوبی است ولی جناب آقای رامبد در هر سه شمارهای که تا به حال منتشر شده به همکاران پارلمانی ما نیش زده.
قربانت گردم یک روزنامه پیدا کردید سه روز بما نیش زدید ما ۸۵ روزنامه و مجله داریم هرگز به شما نیش نزدیم آخر یک خورده با هم راه بیاییم.
همان شماره اول راجع به خانم جهانبانی مطالبی نوشته ایشان یک خانم منظم یک خانم مرتب ببینید این کار یک روزنامه حزبی نیست.
یکنفر از نمایندگان - کم تجربهاید.
دکتر الموتی - به هر صورت به نظر من زیاد به کار حزب آشنائی ندارند.
رئیس - آقای الموتی، مخبرشان را دعوت کردیم شام بخورد به رستوران ما هم نیش زد (خنده نمایندگان).
دکتر الموتی - بلی، ببینید که رئیس عزیز و شریف و پرحوصله ما هم وقتی که مواجه شدند با چنین جریانی حق دارند چنین مطلبی بفرمایند.
خوب از این مطلب بگذریم که یک مطلب روزنامه نگاری است.
نکتهای را میخواستم عرض کنم راجع به مصاحبه شاهنشاه آریامهر که بیاد روزنامه شما افتادم. شاهنشاه اشاره فرمودند به استفاده از برق اتمی فرمایشاتشان را میخوانم:
«ما کوشش کنیم هر چه زودتر شیوههای جدیدی برای تولید اقتصادی انرژی اتمی پیدا کنیم و شاید هر چه زودتر با استفاده از راکتورهای اتمی این منظور عملی شود و روشنائی از این طریق تامین گردد. قطارهای ما با این نوع انرژی به حرکت درآید کارخانههای ما از این انرژی استفاده کنند».
خوب، این اوامر شاهنشاه است. اهمیت فوق العاده دارد معظم له دورنگر هستند مطالبی را عنوان میفرمایند و آینده نگری زیدی دارند بنده خودم در مصاحبههای مطبوعاتی معظم له که در سال ۳۶- ۳۷- ۳۸ شرکت داشتم راجع به پتروشیمی و درآمد نفت و چه وچه اشاراتی میفرمودند که برای ما واقعا تعجب آور بود.
ولی بعد دیدیم که همه آنها جامه عمل پرشید و به تحقق پیوست اما در فرمایشات جنابعالی اینطور دیدم که در هیات دولت گفته شده ما کارخانه برق اتمی میگذاریم ولی شما عنوان کرده بودید برنامه خوبی است هم من موافقم و هم مخالف هستم خیلی برنامه مدرنی است. این فرمایش جنابعالی است شاید هم اشتباه شده باشد. آخر چطور ممکن است آدم هم مخالف باشد هم موافق.
رامبد - مسائل علمی و فنی را باید اهل علم مطالعه و بررسی کنند اگر به صرفه مملکت بود همانطور که شاهنشاه فرمودند اجرا خواهد شد و گویا گزارش ته حضور شاهنشاه تقدیم شده که به صرفه ملت ایران است و همه موافق هستیم.
دکتر الموتی- و اما صبح آقای عبدالحسین طباطبائی فرمودند که تلویزیون را به بندید. البته در مورد خودشان فرمودند و مقام معظم ریاست هم دستور فرمودند که تصویر و مطالب ایشان گرفته نشود. تلویزیون برا ی این نیست که بنده را نگاه کنند. خود شما شاهدید که تلویزیون یک ماه است که از بنده و آقای رامبد خواسته است که برویم مصاحبه کنیم و در پیشگاه ملت ایران حرفهایمان را بزنیم.
بنده هم موافق بودم ولی جناب آقای رامبد موافقت نفرمودند.
ما حرفی نداریم که پرده پوشی کنیم. مطالب باید به نظر مردم ایران برسد به خدای لایزال من از صمیم قلب، روی اعتقاد حمایت از این برنامههای مملکت میکنم چون معتقدم این برنامهها این مملکت را به جلو میبرد.
توجه بفرمائید شما یک روزنامه منتشر کردید، به بینید با چه اشکالاتی مواجه هستید، حال قیاس کنید را مملکت کار مشکلی است مملکتی با آن وضعی که قبل از انقلاب داشته و حالا با این برنامههای خیلی درخشان شاهنشاه ما، و بالاخره این دولتی است که افتخار انجام این خدمت را پیدا کرده مسلما اشکالاتی دارد باید کوشش کنیم تا موفق شود البته من ایراد شما را هم کمک میدانم ولی ایراداتی باید باشد که هشداری به دولت بدهد.
در این چند روزی که در خدمتتان هستیم دوستان حزب مردم، بعد از آن همه مطالبی که شنیدیم که مطالعاتی شده، حزب حرکت کرده و خوشحال هم شدیم فکر کردیم با یک برنامه مدون و تنظیم شده مطالبی مطرح خواهید کرد و ماهم استفاده میکنیم اما دیدیم که به تلویزیون ایراد میگیرید.
البته ایرادی هم من خودم به تلویزیون دارم مثلا دیشب ساعت ۱۲ شب تابلوی مجلس ۱۶۳ نفر را نشان میداد و همکار تلویزیونی بنده صندلیهای خالی مجلس را نشان میداد.
بنده خودم روزنامه نگار هستم آقای دولو در روزنامه کاریکاتور اگر با کسی خوب باشند کاریکاتور او را قشنگ میکشند و اگر بد باشند آنچنان میکشند که آدم جرات نمیکند آن مجله را به خانه اش ببرد.
خوب این کار ظریف روزنامه نگاری است تلویزیون الان میتواند آن گوشه مجلس را که کسی ننشسته بگیرد ولی اینجا صندلیها پر است خوب، عزیزم این طرف را نشان بده. و الان تابلو ۱۶۰ نفر را نشان میدهد (به متصدیان دستگاههای تلویزیون) مخصوصا" خواهش میکنم این تابلوی ۱۶۰ نفری آنجا را نشان بده منظور من اینست جناب آقای رامبد خوشبختانه طبق آماری که ما داریم مطالب اقلیت را بیش از اکثریت منتشر کردهاند. به هر حال اینها مطالبی است که گاهی پیش میآید البته گفتم با تجلیل از خدمات تلویزیون و وسائل ارتباط جمعی باز هم ما باید بخواهیم که بیایند و از مجلس انقلاب و این برنامههایی که اینجا بحث میشود تصویر بگیرند و منتشر کنند.
تا مردم بدانند که در این مجلس انقلاب که واقعا" نمایندگانش اصالت دارند و همه فرزندان انقلاب این مملکت اند و شب و روز کار میکنند و رحمت میکشند (صحیح است) به عشقی که به شاهنشاه دارند ملت ایران باید رد جریان باشد و فکر نکنند ما نشستهایم اینجا و مقام ریاست اعلام رأی میکند و ما با یک قیام و قعود لوایح را تصویب میکنیم.
البته در مراحل آخر اینطور هست ولی باید بدانند که لوایح در کمیسیونها کاملا" مورد بررسی دقیق قرار میگیرد.
حالا نمیدانم چرا آقای طباطبائی عزیز نمیخواستند قیافه شان در تلویزیون دیده شود اتفاقا" یک قیافه سمپاتیکی هم دارند.
و من تشکر میکنم از آقای دادفر رئیس کمیسیون بودجه و آقای صدری کیوان مخبر کمیسیون بودجه و آقای اکبر مسعودی که این مطالب بودجه را تنظیم کردند و از اعضای کمیسیون بودجه که در ۳۰ جلسه ۴ ساعته آنجا نشستند و تمام مقامات مملکت که در امور مالی دخالت داشتند همه را خواستند و رسیدگی دقیق کردند.
ممکن است توی دستگاه مملکت یک دستگاه مالی هم خوشش نیاید ولی این مجلس ایرانست وظیفه اش دخالت د ر خرج و دخل مملکت است و اولین روز، جناب آقای نخست وزیر به تمام مقامات مملکت دستور دادند که کمیسیون بودجه هر کس را خواست باید بیاید و توضیح بدهد.
دکتر الموتی - آقای رامبد حضرتعالی آنجا نشستهاید منتظرید یک کلمهای پیدا کنید، قربانت گردم مجلس ایران وظیفه دار است میتواند نظارت هم بکند.
بودجه را هم کم و زیاد بکند و هیچ عیبی ندارد نخست وزیر مملکت که دموکرات هم است دستور بدهد به همکاران که بروید ببینید کمیسیون بودجه هر توضیحی میخواهد بدهید.
منهم باید واقعیت را عرض کنم. پس کی باید بگوید که ۳۰ جلسه ۴ ساعته این اعضای کمیسیون بودجه روی این بودجه زحمت کشیدند آقای فخر طباطبائی هم که از اقلیت هستند تشریف داشتند. این آقای اکبر مسعودی اینقدر زحمت کشیدند که من در روزهای آخر متوجه شدم که چشمهای ایشان ناراحت بود.
همه باید بدانند که در اینجا چه گذشت. باید یاد آوری کرد. هر سال دولت بودجه را آورده، ماهم بودیم جناب آقای رامبد، تشریف آوردید فرمایشاتتان را کردید. عدهای که از قدیم بودند عدهای هم که جدید آمدند. همیشه مطالبی اظهار کردهاید.
یک مقداری از آنها قبول شد یک مقدارش هم خودتان میدانید خیلی قابل اجراء نیست. خوب، بیان کردید.
وظیفه اقلیت است. اینجا یاد داشتی دارم که در سال ۳۵ بودجه ما ۱۴ میلیارد و درآمد بود و هزینه شد ۱۹ میلیارد.
نخستین بودجه دولت جناب آقای هویدا ۱۷۶ میلیارد و امسال ۱۰۸۶ میلیارد این یک سند افتخار است برای یک مملکت که میتواند این را ارائه بدهد روزی که آقای نخست وزیر اولین بودجه را آوردند و جناب آقای رامبد هم مخالفت فرمودند بودجه چه بود؟
۱۷۶ میلیارد بود. این همان دولت است که بودجه مملکتی را آورده هزار و هشتادوشش میلیارد البته همانطور که عرض کردم همه اینها مرهون فداکاری و رهبری شاهنشاه است اما دولتی هم در اجرای نیات شاهنشاه تلاش کرده و رحمت کشیده تا ما بیک چنین نتیجه درخشانی رسیدیم.
این را به نظر من باید تلویزیون به ملت ایران ارائه بدهد که همه یادشان باشد و بدانند که آن رقم چقدر بوده و حالا چقدر است. آنوقت مردم ایران احترامشان به مملکت و دولت و قوه مقننه و همه کسانی که خدمت میکنند بیشتر خواهد شد.
حالا از این مهمتر بودجه سال ۵۲ نسبت به سال ۵۳ سی و دو درصد اضافه شده. در کجای دنیا این را سراغ دارید؟ که ۲۰ درصد درآمد مملکتی از سال قبل بیشتر باشد. من که نمیدانم، شاید آقای احمد اقبال که در کشورهای مختلف سفیر بودهاند بدانند باور کنید آدم وقتی این کتابچهها را میخواند حیرت میکند.
همین گزارش که آقای صدری کیوان تهیه کرده ۴۰ صفحه است. واقعاً تحسین انگیز است اعضای کمیسیون بودجه و آقای صدری کیوان خیلی زحمت کشیدند. آقای رامبد آیا این بی انصافی نیست که فریاد بکشید سر صدری کیوان که نخواندهای:
آقا جان خوانده است، بلد است، از حفظ است بگوئید جواب میدهد و از زبان لیدر محترم اقلیت در این تند نویسی چیز غلطی نباید بجا بماند.
اینست که باید ما توجه داشته باشیم ما میبینیم اولویت داده شده به امور اقتصادی ۳۱ درصد امور دفاعی ۲۸ درصد، امور اجتماعی ۱۸/۵ درصد، بقیه کاره ۳۲ درصد. رقم هایشان هم هست ریزش هم است اما با تمام این حرفها باید یک حرف را به شما بگویم.
راجع به دفاع مملکت فرمودید منهم موافقم. ما معتقدیم دفاع مملکت بیش از اینها باید به آن توجه شود در این گزارشات هم باید بیشتر به آن عنایت میشد.
امروز فرد فرد ملت ایران معتقد به تقویت نیروی دفاعی شاهنشاهی ایران است (احسنت - احسنت).
ارتش ما حافظ حدود و ثغور مملکت ماست. هر اندازه ما به ارتش ایران کمک کنیم به نظر من وظیفه مان را انجام ندادهایم.
باید ارتش ما نیرومندتر شود. یک کشوری که اینطور جهش و پیشرفت دارد، در مقابل این غولهای نفتی و امثالهم نمیهراسد و رشیدانه قیام میکند یک چنین دولت ملت و مملکت باید ارتش نیرومند داشته باشد.
در گزارشی که به مجلس داده مسشد باید بیشتر بحث میشد. بنده برای اطلاع خودم با دستگاههای دفاعی مملکت تماس گرفتم گفتم من میخواهم در مورد ارتش چیزی بگویم هر چه خواستم در اختیارم گذاشتند و من یک خلاصهای تهیه کردم از وضع ارتش شاهنشاهی ایران ما باید بدانیم این ارتش که امروز در مملکت ماست و مجهز به آخرین وسائل علمی و تکنیک است این ارتش همان ارتشی است که وقتی لایحه دفاعی آن میآید همه ما از آن دفاع میکنیم و همه به اتفاق آراء به آن رأی میدهیم.
همیشه در دو مورد شما با ما همکاری دارید و همصدا هستید.
۱- مسئله دفاع ۲- مسئله نفت که با ما همصدا و همآهنگ بودید که تشکر میکنم که وظیفه خود را صحیح انجام دادید. ما همه از ملت الهام میگیریم ما میبینیم اختصاص بودجه برای دفاع ۲۱۴ میلیارد است که نسبت بسال جاری ۲۸ درصد اضافه شده است. طبیعی است ارتش ما میتوانست بیشتر از پیش چه از نظر نیروی انسانی و چه از نظر تجهیزات دفاعی آماده تر شود. در این مورد مطالبی نوشتم که خدمتتان عرض میکنم.
- ۱- دوران سازندگی و انقلاب صنعتی کشور که با هدایت و رهبری شاهنشاه بزرگ ما در همه شئون ملی (اعم از صنعتی، کشاورزی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک) به تبعیت از سیاست مستقل ملی دنبال میشود، مهمترین ضامن و پشتوانه اجرائی آن دارا بودن یک ارتش نیرومند، مقتدر، و کار آزموده است.
- ۲- ارتش نوین شاهنشاهی ایران در نیم قرن پیش نخست به رهبری اعلیحضرت رضا شاه کبیر سر دودمان سلسله پهلوی بنیان گذارده شد و سپس سیر مراحل تکامل و پیشرفت نظامی را در دوران پر افتخار سلطنت شکوهمند شاهنشاه آریامهر به تدریج پشت سر گذارده و مراحل پیشرفت را تا حد یک ارتش مجرب یکی پس از دیگری با موفقیت پیمود بطوریکه ارتش شاهنشاهی ایران اینک سرافراز است که در انجام رسالت ملی و تاریخی که به عهده دارد و برقراری این امنیت و ثبات عمومی در فلات پهناور ایران نقش اساسی خود با موفقیت ایفاء نموده و در طول تاریخ پر افتخار خود به کرات توانائی، کارآئی و کارآزمودگی خویش را به ثبوب رسانده است.
- ۳- ارتش شاهنشاهی ایران به پیروی از ایدئولوژی باستانی و آئین کهن شاهنشاهی خویش که گرامی ترین سرمایه بیست و پنج قرن تاریخ پرافتخار این کشور است در حفظ استقلال و تامین امنیت ملی تنها به نیروی همه جانبه ملی و ایمان و فداکاری افسران، درجه داران و سربازان از جان گذشته خویش و قابلیت و کار آرائی ارتش مترقی ملی متکی بوده و معتقد است سرزمین پر افتخار ایران زمین و حدود و ثغور مرزهای مقدس ما جز در سایه سرنیزههای سربازان ایران حفظ و حراست نخواهد شد.
- ۴-خاطر نمایندگان محترم آگاه است که امروزه در عصر برتری تکنیکها و پدیدههای علمی، ماشینهای جنگی جهان نمیتواند بدون توجه به مسائل علمی و دانشهای نوین، هنر جنگ را در صحنههای نبرد با موفقیت و کامیابی به کار برند و برای اینکار و تفوق بر دشمن که بسلاحها و تکنیککها و تاکتیکهای جدید از یک سو و انواع جنگ افزارهای الکترونیک از سوی دیگر مجهز است جز با کاردانی و برتری سلاحها و دانش و بینش در همه زمینهها میسر نخواهد بود.
نگاهی اجمالی به آنسوی مرزهای ملی، روشنگر کیفیت واقعی این حقیقت میباشد و ارتش شاهنشاهی ایران نمیتواند و نباید نسبت به اوضاع ژئوپولتیکو جهان بی تفاوت مانده و از اندیشه پیشرفت و تکامل در همه پدیدههای دفاعی فارغ البال بماند.
- ۵- دانش و تکنیک جنگهای کنونی، سیستم، کاربردی و تنوع جنگ افزارهای دفاعی در طی ۱۰ سال گذشته چنان تحول شگرف و عظیمی حاصل نموده است که صرفنظر از اعتبارات و منابع هنگفت مالی که برای آن به مصرف میرسد انتخاب پرسنل، آموزش و احراز تخصص توسط آنها خود دشواریهای عظیمی را در بردارد.
برای تهیه پرسنل و ورزیدگی خدمه و پشتیبانیهای لجستیکی صرفنظر از هزینههای بالا چه منابع هنگفتی از نظر ذخیره عملیاتی، ضایعات و غیره بایستی به این رقم افزوده شود.
- ۶- در این رهگذر خط مشی و شیوه دفاعی ارتش شاهنشاهی فرمان همایونی است که مقرر فرمودهاند ارتش شاهنشاهی ایران به عنوان یک نیروی صلح طلب بایستی از نظر کمی و کیفی آنچنان با سلاحها، جنگ افزارها، دانش نظامی، تجربه و کار آرائی لازم را حاصل نماید که به صورت یک نیروی نظامی باز دارنده و همواره آماده دفاع از مرز و بوم ملی و حفظ صلح در این منطقه از جهان باشد.
- ۷- از سوی دیگر ارتش شاهنشاهی به پیروی از سیاست صلح جویانه شاهنشاه آریا مهر معتقد است به مصداق آنکه «صلح جز در سایه سر نیزه سربازان و جانبازان ملی پایدار نخواهد ماند».
باید همواره در پیشرفت و بهبود قدرت و آزمودگی جنگی و دفاعی خویش کوشا بوده و در جهت نیات عالیه فرمانده بزرگ و مفخم خود هر روز گام تازهای را در راه اعتلا و پیشرفت بر دارد تا جائیکه در اواسط دوران برنامه پنجساله بی تردید به صورت یک قدرت نظامی باز دارنده تکامل یافته و در حفظ ثبات و آرامش به منظور ایجاد زمینه پیشرفت و تعالی ملت ایران که ناشی از اجرای برنامههای مترقیانه در راه نیل به هدفهای انقلاب شاه و ملتت است نقش اساسی خود را بازی کند.
- ۸- برای روشن شدن ذهن نمایندگان محترم اکنون شمهای از هدفها و ماموریتهای اساسی و سیر تکامل نیروهای مسلح شاهنشاهی را با قیاس به شرایط ۱۰ سال قبل (۱۳۴۲) به استحضار خواهم رسانید.
الف - نیروی زمینی شاهنشاهی:
(۱) نیروی زمینی شاهنشاهی همگام با پیشرفت تاکتیک و تکنیک جنگلهای زمینی اقدامات موثری در جهت بالا بردن آموزش افسران و درجه داران خویش معمول داشته است امروز متجاوز از نیمی از کادر آموزشی افسران نزدیک به ۳۰% درجه داران و متخصصان جنگ افزارهای نیروی زمینی شاهنشاهی برای فراگرفتن دانش نوین نظامی، احراز تخصصهای گوناگون دفاعی از بهترین دانشگاهها و آموزشگاههای ارتشهای مترقی جهان فارغ التحصیل میباشند و این افسران و درجه داران که هسته مرکزی و شالوده ارتش نوین شاهنشاهی را تشکیل میدهند.
قادرند صنعت و هنر جنگ را در شرایط و وضعیات مختلف اقلیمی کشور، سردسیر، گرمسیر، صحرا و کوهستان نقش دفاعی خویش را با قدرت ایفاء نمایند.
۲- انواع جنگ افزارهای نیروی زمینی شاهنشاهی از کیفیت سلاحهای نیمه خودکار، سنگین و حجیم به جنگ افزارهای موثر تمام خودکار، کم حجم و قدرت آتش فوق العاده با برد دقت بیشتر به طور خود کششی و همه زمینی تغییر یافته و به انواع هدفها و ادوات نشانه گیری الکترونیکی و سیستم دید شبانه مجهز گردیده است.
۳- یکانهای ضربت زرهی نیروی زمینی شاهنشاهی با مؤثرترین و جدیدترین انواع تانکها و ادوات زرهی جهان مجهز به سیستم نشانه گیری خود کار لیزری و سیستمهای ضد زره موشکی از نوع جدیدترین موشکهای ضد تانک مجهز بوده و از نظر تسریع و کارآرائی در صحنههای نبرد و تأمین اصل غافلگیری و تخریب روحیه خصم با انواع وسائل و ادوات سریع پل گذاری برای عبور از موانع و بریدگیها مجهز بوده و قادر است هدفهای اساسی خویش را در قلب نیروی دشمن بسادگی تسخیر نماید.
(۴)ترابری و گسیل سربازان از پادگانها به مواضع رزمی و درون صحنههای عملیات به جای حرکت پیاده به صورت موتوری (بر روی کامیونهای نظامی و نفر برهای زرهی) انجام شده و بدینگونه به هنگام ضرورت، افراد رزمنده همراه با وسائل و جنگ افزارهای سنگین و موثر دفاعی با قدرت آتش موثر و سرکوب خواند توانست در اندک زمانی در مواضع رزمی مقدم آماده دفاع و پاسداری مرز وبوم کشور و مواضع حساس و دفاعی بوده و نه تنها نقش دفاعی خویش را با موفقیت انجام دهند بلکه قادرند هر گونه تهدید کلی و جزئی و ظرفیت نظامی نیروی متجاوز را فرسنگها قبل از نزدیک شدن به مرزهای کشور شاهنشاهی در خاک دشمن خنثی نمایند.
(۵) نیروی زمینی شاهنشاهی برای انجام فعالیتهای شناسائی محلی، حمل سربازان به صحنههای دور افتاده و مجزا شده و فرود از راه هوا هم اکنون دارای یک سازمان موثر و کار آزموده هوائی مستقل بنام هواپیمائی نیروی زمینی شاهنشاهی است که با انواع هواپیماهای سبک و هلیکوپترهای مخصوص مجهز بوده و در هر لحظه آماده است نیروهای رزمی را به استعداد یک گردان تاکتیکی را از راه آسمان در مناطق حساس دشمن پیاده نموده و به تصرف هدفهای حیاتی در قلب صحنه عملیات مبادرت نماید.
(۶) علاوه بر یکانها و واحدهای مختلف رزمی و پشتیبانی رزمی (مهندس، مخابرات تعمیر و نگهداری، تدارکات و ترابری و غیره) نیروی زمینی شاهنشاهی مجهز به یک سازمان بسیار موثر رزمی و هجومی به نام تیپ هوابرد و تیپ نیروهای ویژه هوابرد میباشد.
نیروهای مزبور با ورزیدگی و آمادگی رزمی ویژه خود و تعلیمات مخصوصی که در استاندارد بهترین نیروهای مشابه جهانی اندوختهاند همواره آمادهاند با تجهیزات و جنگ افزارهای موثر ضربتی و غافلگیر کنند ه خود در هر نقطه از منطقه خطر حتی خارج از حدود و ثغور کشور شاهنشاهی هر گونه تجمع یا تمرکز قوای متخاصم را در نطفه در هم شکسته تاسیسات و منابع لجستیکی آنان را نابود و یکسره منهدم نمایند.
ب- نیروی هوائی شاهنشاهی:
(۱)نیروی هوائی شاهنشاهی طی دهساله گذشته تحول و پیشرفت چشم گیری در جهت توسعه و بهبود حاصل نموده است این نیرو که در سال ۱۳۴۲ تنها به چند واحد هواپیمایی شکاری، شناسایی آموزشی از نوع ملخ دار و چند فروند هواپیمای جت اولیه مجهز بوده، اینک به تازه ترین و مدرن ترین انواع هواپیماهای جت مافوق سرعت صوت مجهز میباشد که با شعاع عمل فوق العاده و قدرت آتش موثر و گسترش منطق در دورا دور کشور شاهنشاهی آماده است هر گونه تجاوز هوائی کشور دشمن را در هم شکسته و با احراز برتری هوائی در آسمان نقش پشتیبانی کامل از نیروهای سطحی را (در زمین و دریا) ایفاء نموده و موفقیت دو نیروی دیگر را در نیل به هدفهای عالی ملی تامین و تضمین نماید.
(۲) اسکادرانهای مجهز و متنوع هواپیماهای نیروی هوائی شاهنشاهی از نوع گردانهای شکاری، بمباران، شناسائی، ترابری ضد اغتشاش آموزشی با بهترین انواع هواپیماها و ورزیده ترین پرسنل نه تنها در خاورمیانه بی رقیب و در سراسر جهان روی آن خیلی حساب میشود و خلبانان ورزیده و کار آزموده جوان و پرخون این نیرو همواره آمادهاند نقش مدافعان آسمان کشور را با موفقیت و کامیابی مطلق ایفاء نمایند.
به فرمان مطاع ملوکانه برای بالا بردن قدرت عملیاتی واحدهای شکاری بمباران پیش بینیهای لازم برای سوختگیری در فضا فراهم آمده و بدین ترتیب شعاع عمل هواپیماها چندین برابر افزایش یافته است.
(۳) در حدود ۹۰% کادر افسری برگزیده و مجرب نیروی هوائی شاهنشاهی و بیش از ۸۰% کادر جوان درجه داری و تخصصی این نیرو از دانشکدهها و انستیتوهای خلبانی و فنی کشورهای آمریکا و اروپا فارغ التحصیل شده و به بهترین تکنیکهای پرواز و اصول نگهداریهای فنی آشنا میباشند.
(۴) نیروی هوائی شاهنشاهی مصمم است از آغاز ۱۳۵۳ خود دانشکده خلبانی مستقل در کشور بوجود آورده و نخستین محصول مجرب این دانشکده همراه با نخستین فرآوردههای هواپیماهای سبک و هلیکوپترهای جدید آن از آغاز سال ۵۴ تقدیم کشور شاهنشاهی خواهد شد.
(۵)نیروی هوائی شاهنشاهی دارای یک سیستم موثر دفاع ضد هوائی نیز میباشد.
این قسمت شامل سیستم اعلام خطر هوائی و سیستم توپخانه پدافند هوائی مشتمل بر سیستم موشکی (تایکرکت) را پیرو سیستم پیشرفته (هاک) میباشند.
سیستم اعلام خطر هوائی این نیرو شامل شبکه رادارهای مراقبت سر تا سری رادارهای تجسس فوری، رادار ارتفاع پست و رادارهای کرانهای میباشد که با پرسنل کاردان خود قادر است علاوه بر حفظ و حراست سراسر مرزهای شاهنشاهی هر گونه تجاوز و حرکت هواپیمای خصم را فرسنگها قبل از ورود به مرزهای شاهنشاهی به طور خودکار به یکانهای هواپیماهای شکاری و تاکتیکی اعلام نماید تا بتوانند با انجام عملیات رد گیری در ماورای مرزهای شاهنشاهی قبل از ایراد هر گونه خسارت به تاسیسات و شهرها و مناطق تجملی رزمی مالجستیکی آنها را نابود و خنثی سازند.
پ- نیروی دریائی شاهنشاهی:
۱- پیشرفتها و ترقیاتی که طی دهساله گذشته نصیب این نیروی جوان و فعال کشور شاهنشاهی شده است همچنین هدفها و برنامههای توسعه و نوین سازی این نیرو که در طی دوران برنامه پنجساله دفاعی آینده پیش بینی شده است بسیار شگفت آور خارق العاده است.
۲- نیروی دریائی شاهنشاهی که دامنه و وسعت ناوگان آن در سال ۱۳۴۲ از چند فروند ناوچه سبک ساحلی، چند فروند ناو مین جمع کن و چند قایق گشتی تجاوز نمینموده در آستانه سال ۱۳۵۳ از حدود یک نیروی دریائی ساحلی به یک نیروی دریائی موثر و نیرومند منطقهای در خلیج فارس و دریای عمان تکامل یافته و متضمن انواع ناوهای جنگی موثر از دسته رزمناوها ناوشکنها، ناوهای پاسیور، ناوهای لجستیکی (سوخت رسانی مخزن آب، تعمیرگاه سیار) ناوهای مین روب و مین شکار، ناوهای ضد زیر دریائی و ناوچههای گشتی و نیروبر خواهد بود علاوه بر این یگانههای شناور و موثر که عظیم ترین نیروی دریائی در این قسمت از جهان به شمار میرود نیروی دریائی شاهنشاهی چند یکان از نوین ترین واحدهای شناور تاکتیکی سفارش داده است که در اواسط دوران برنامه پنجساله جاری همراه با پرسنل متخصص و کاردان به آب افکنده خواهد شد.
۳- پرسنل کاردان و مجرب این نیرو از میان بهترین افراد فنی کشور انتخاب و پس از سالها تحصیل در دانشگاههای دریائی آمریکا، انگلستان و ایتالیا و طی دورههای تحصیلی پیچیده دریائی به کشور مراجعت و فرماندهی ناوگان شاهنشاهی را عهده دار میگردند کادر رزمی این نیروی عظیم و موثر با سربلندی و غرور کامل عهده دار خدمت مقدس سربازی در آبهای سوزنده خلیج فارس و دریای عمان بوده و قادرند هر گونه تحرک و تجاوز استراتژیکی دشمن را مایلها قبل از ورود به آبهای ایران زمین در قلب دریاها و اقیانوسها در هم شکنند.
۴- علاوه بر یکانهای شناور پیش گفته شده که در طول پایگاههای متعدد و موثر خود در کرانهها و جزایر خلیج فارس و دریای عمان گسترش یافتهاند این نیرو مجهز به مدرن ترین تاسیسات کرانهای اسکلههای نظامی و تعمیرگاهها و حوضهای شناور است که با صرف هزینههای سرمایهای کلان و زمان طولانی تهیه و با ساختمانهای مجهز آماده انجام هر گونه تعمیرات در زمینههای مختلف تکنولوژی کشتی سازی و به کار برده ادوات فنی گوناگون الکترونیکی میباشند.
۵- نیروی دریائی شاهنشاهی همچنین دارای ناوگان و پایگاههای لازم در کرانههای دریای مازندران برای اجرای ماموریتهای شناسائی و تأمین آموزش مدافعان دریائی میباشد و این نیرو مصمم است در آینده دانشگاه دریائی مستقل و پیشرفتهای را در این منطقه ایجاد نماید.
خاطر نمایندگان محترم به خوبی آگاه است که تامین این دانشکده با در نظر گرفتن تکنولوژی پیچیده و دانش عالی مورد نیاز در این سطح، با چه دشواریهای عظیمی از نظر هزینه، استاد، متخصص و لوازم دانشگاهی مواجه است.
۶- نیروی دریائی شاهنشاهی برای دفاع از کرانههای وسیع کشور به ویژه خلیج فارس و دریای عمان و حمایت از سرمایهها و منابع زیرزمینی و حراست هدفهای ملی در کرانههای خلیج فارس مجهز به سیستم دفاع ضد آب خاکی با سلاحهای ضد هوائی و دفاع ساحلی بوده و مجهز به انواع هلیکوپترهای موشک دار و توپهای ضد هوائی قوی و تسهیلات هجومی و یکانهای هوا دریا ویژه پیاده کردن نیرو در کرانهها میباشد که در هنگام ضرورت آماده هر نوع واکنش عملیاتی در برابر دشمن احتمالی در هر موقعیت و وضعیت خواهد بود.
۷- با تربیت و آمادگی گردانهای تکاور دریائی و تهیه و خرید انواع ناوهای هجومی ویژه پیاده کردن نیرو(Ianding Craft) امکانات لازم برای استقرار سریع نیروها در هر یک از جزایر و کرانههای خلیج فارس فراهم گردیده است با برقراری سرویسهای شهری و عمرانی جزایر و تامین تسهیلات شهری و آب شیرین در جزایر ایرانی خلیج فارس نیروی دریائی شاهنشاهی صرفنظر از اجرای هدفهای نظامی در بهبود زندگی جزیره نشینان و هموطنان محروم در آبهای خلیج فارس کوشا و مفتخر است (احسنت - احسنت).
چون جناب آقای رامبد معتقد بودند که در آن گزارشها مطالبی نیست لازم بود بنده این مطالب را به عرضتان رسانده باشم.
رامبد- من متشکرم که به جای نماینده وزارت جنگ جنابعالی زحمت کشیدید.
دکتر الموتی - بنده افتخار میکنم که این گزارش را به مجلس دادهام.
رامبد همه ایرانیان از شنیدن چنین گزارشاتی خوشوقت میشوند. ولی این وظیفه دولت است در موقع خودش گزارشات را به اطلاع مجلس برساند.
دکتر الموتی - البته روی سخنان شما با دولت است و به بنده ارتباطی ندارد. اینجا اشاره شد از طرف دوستان اقلیت مسئله مالیات مستقیم و غیره مستقیم، من در اینجا توضیح را لازم میدانم عرض کنم که از نظر علمی حرفی که درست است در یک جامعه مترقی و پیشرو مالیات مستقیم باید زیادتر از غیر مستقیم باشد برای اینکه خیلی روشن است مالیات مستقیم به قول معروف به طور مستقیم هدف مالیاتی را تعقیب میکند و از کسی که درآمد بیشتر دارد باید بیشتر مالیات گرفت مثلا" مالیات غیر مستقیم معلوم نیست از چه کسی گرفته میشود قبلا مالیات از قند و شکر را جناب آقای رامبد هم مصرف میفرمایند و هم آن کشاورز طالشی، هر دو به یک میزان مالیات میدهند.
منتهی به میزان مصرف و من با شما هم عقیده هستم ولی به نکتهای توجه کنید که به نظر من مهم است و من فکر میکنم آقای دکتر کاشفی که وزارت دارائی در این کتابچه توضیح داده است.
این اسم مالیات مستقیم و غیره مستقیم که در گزارش دولت هست مالیات غیر مستقیم که ما در دانشگاه درباره آن میخواندیم فرق دارد.
مالیات مستقیمش درست است ولی مالیات غیر مستقیم را ما از اتومبیل لوکس ۳۰۰ درصد گمرک و سود بازرگانی و از گذرنامه و غیره میگیریم و از سایر اشیای لوکس که وارد مملکت میشود.
اینها همه جزو مالیات غیر مستقیم است. از همه مهمتر ۵/۵ درصد حق الثبت سفارش است که اینجا مطرح فرمودید ملاحظه بفرمائید اگر کسی که میخواهد اتومبیل لوکس به قول عباس میرزائی کشتی سوار بشود چه من باشم چه هر کس دیگر، این باید بیاید سیصد درصد مالیات بدهد. این رقم از طبقه ثروتمند گرفته میشود اما قند و شکر تحمیل به طبقه فقیر است این نکته را قبول میکنم ولی قسمت قبلیش را به چه صورت امکان پذیر است؟
از مالیات غیر مستقیم جدا کرد مهم است و باید روشن بشود. معهذا دولت تنها کارش این نبود چون شما فرمودید یک درآمد نفتی است که عطیه شاهنشاه و ملت ایران است اکتفا کند اما در عین حال دولت غافل نبوده از سایر منابع دیگر کشور که آنها را هم بالا برده است.
مالیات در سال آینده ۱۶۹ میلیارد پیش بینی شده. مالیات مستقیم ۶۷ میلیارد یعنی ۲۱ درصد افزایش داشته مالیات غیر مستقیم ۱۰۲ میلیارد یعنی ۲۷ درصد افزایش.
نسبت بین مالیاتهای غیر مستقیم به مستقیم که از آغاز انقلاب چهار به یک بوده امروز این نسبت ۱/۵ به ۱ تقلیل یافته است در غیر مستقیم گمرک و عوارض گذرنامه، سود بازرگانی، کالاهای لوکس، کالاهای سرمایهای، مواد خام هم هست.
بنابراین به تدریج مالیات غیر مستقیم همانطور که به نظر شماست در مملکت ما پائین میآید و واقعیت هم اینست باید در این مملکت روز به روز عدالت اجتماعی بیشتر تأمین شود. صاحبان درآمدهای زیاد باید مالیاتهای خودشان را بدهند در این مملکت باید پولی که البته از درآمد نفت گرفته میشود صرف کارهای سرمایهای و تولیدی بشود.
صرف کارهای زیربنایی بشود. همه ما موافقیم ۸۰% درآمد نفت صرف این کارها میشود و باید از درآمد جاری مملکت حقوق و امثالهم تأمین بشود چرا؟
چون اگر ۳۰ سال دیگر نفت تمام شد یا طبق نظر شاهنشاه ایران سیصد سال افزایش یافت و سالیان دراز طول کشید به هر صورت بعد از ۳۰ سال ما نمیتوانیم به درآمد نفت تکیه کنیم باید منابع درآمد دیگری داشته باشیم چنانچه امروز ذوب آهن را داریم این سدها که اینجا خدمتتان عرض میکنم و صنایع دیگر داریم و میشود یک درآمد دیگر جانشین نفت شود این مطلب کاملا صحیح است اما در این بودجه به کارمند و کارگر و طبقات کم درآمد کمک شده است که البته ما موافقیم.
رئیس - آقای الموتی برای گندم و قند و شکر و گوشت هم کمک میشود.
الموتی- فرمایشات جناب رئیس صحیح است دولت در سال آینده ۱۷ میلیارد ریال کمک میکند که در حقیقت باید از مالیات غیر مستقیم کم شود حالا به آن رقم کمک ۱۷ میلیارد ریالی هم میرسیم اینجا صحبت شد من خیال میکنم آقای فضائلی بودند با یکی از دوستان دیگر که فرمودند آموزش و پرورش مجانی آب و برق مجانی و امثالهم البته ما آرزو میکنیم که مملکت ما به یک چنین روزی برسد که واقعا" آموزش و پرورش برای همه افراد مملکت مجانی باشد ولی مادام که بودجه آموزش و پرورش مملکت به ۶۵ میلیارد ریال امروز رسیده و هنوز هم ممکن است تعدادی از روستاهای ایران وسائل تعلیم و تربیتت مجانی برای افرادش نباشد اینکار امکان پذیر نیست رقمی که صبح خانم جهانبانی فرمودند ۵۵ درصد فرزندان روستائی به مدرسه نمیروند باید قبلا کاری کرد که تمام افراد ایران بلا استثنا در شهر و روستا به مدرسه بروند و اولویت هم به مردم روستاها باید داد تمام فرزندان روستائی ما اینها همه باید مدرسه داشته باشند وقتی هم که مدرسه داشتند و رفتند بعد می آئیم در زندگی شهری هم که یک مطالعه دیگری میکنیم در آن صورت باید مطالعه کرد و تصمیم گرفت ولی صحیح نیست که ما امروز بیائیم با این رقم ۶۵ میلیاردی که واقعا" رقم فوق العاده خوبی است که با آموزش عالی ۷۵ میلیارد میشود ما بیائیم این رقم را به چندین برابر بالا ببریم سد سازی و کارخانه سازی و هزاران کار عمرانی دیگر را باید تعطیل کنیم چون اینها همه رقم دارد عدد دارد آنها که این مطلب را میآیند میگویند مطلب قشنگ است بهداشت مجانی برای همه اما از کدام محل آقای دکتر دادفر شما که تمام ارقام بودجه را یک ماه زیر و رو کردید و ارقام بودجه را کم کردید و زیاد کردید از کجا امکان دارد این رقم را اضافه کنید امیدوارم روزی امکانات مملکت به آنجا برسد ولی مادام که ما نتوانسته - ایم برای همه افراد روستاهای مملکت آنهائیکه لازم التحصیلند وسائل تعلیم و تربیت برایشان فراهم سازیم این گفته فقط شعار است (صحیح است).
دولت ۱۷ میلیارد در سال ۵۳ برای اتوبوس برای گندم و چند رقم دیگر کمک میدهد برای اینکه ملت ایران در رفاه باشد برای اینکه ملت ایران بتوانند اتوبوس دو ریالی سور شود امروز در هیچ جای دنیا حتی در کشورهای سازنده اتوبوس دو ریالی نیست ما هم موافق با افزایش بهای آن نیستیم وقتیکه اتوبوس از تهران به شمیران سه ریال و در شهر دو ریال است مسلما" نفع نمیکند ممکن است مدیریت غلط باشد چهار تا مدیر هم اضافه شوند ولی با آن رقم نمیشود اتوبوس دو ریالی را اداره کرد، دولت این مطلب را قبول کرده کمک میدهد برای اتوبوس البته اگر در مدیریتش اشکالاتی هست باید اصلاح شود راجع به کارمندان من در ارقام وقتی یاد داشت میکردم به قول معروف آن تیترهایش را میخوانم چون وارد ریز مطلب نمیشوم البته من میدانم همه مان خواند ایم به عکس شما که فکر میکنید هیچ کس نخوانده من فکر میکنم همه خواندند آدم از کتاب خوب ناشی از پیشرفت مملکت است میبرد و آنچه که در این کتابها است که پیشرفتهای مملکت است خیلی آدم خوشش میآید راجع به تأمین اعتبار مرحله دوم قانون استخدام این جناب موسوی که شب روز در کمیسیون استخدام زحمت میکشند و لایحه استخدام شکافته مسئله اعطائی یک پایه برفیع به کارمندان را مقید میداند این ارقام افزایش مبنای حقوق از پنجاه ریال به شصت ریال حداقل دریافتی کارمندان به هفت هزار و پانصدریال و افزایش بیست درصد بحقوق بازنشستگان - اختصاص ۶۰۰ میلیون ریال به خواربار کارمندان و ازدیاد آن خیلی خوب بود ببینید آقای رامبد یک چنین رقمی در لابلای این ارقام بودجه دولت که به فکر همه کارمندان است به فکر قاضی و فرهنگی و آن کارمندی که رسمی هم نبوده به علاوه به فکر بازنشستهها هم بوده هیچوقت سابقه نداشته دراین مملکت فقط در این چند سال اخیر است که یک ارقام جدیدی برای بازنشستگان در نظر گرفته میشود خوب اینها هم هستند ما در حزب میبینیم این گروهها در حزب ما هستند حوزه دارند تشکیلات دارند.
با آنها آشنا هستیم از این اقدامات راضی هستند چون دائم با آنها سررو کار داریم مطلب هم این نیست که ما بیاییم برای دلخوشی کارمندان و قضات و کارمندان و غیره در مجلس بیائیم دویست درصد حقوق اضافه کنیم اینها باید بر اساس ضوابط منطقی باشد ما نباید خودمان بیائیم یک وعد هائی به مردم بدهیم که برای ما اجرایش مقدور نبوده باشد من دیدم اینجا راجع به کارگران صحبت میکردید دوستان عزیزم آقای عباس میرزائی، قدردان، صائبی همه دوستان اینجا که شب و روز با کارگران در تماس هستند مسلما" این دوستان عزیز کارگر ما به درد دل کارگران خودشان بیشتر از من وارد هستند ما باید آنها را تقویت کنیم تا اینها بتوانند به این طبقه شریف مملکت که از شاهنشاه بزرگ ما کلمه لقب شریف گرفتند به آنها بیشتر کمک بشود ارقامی دیدم که وزارت کار و بیمههای اجتماعی و بانک رفاه کارگران چقدر برای رفاه کارگران در دوره انقلاب اقدام کردهاند سهیم شدن کارگران در سود کارخانهها و آموزش فرزندان کارگر، بیمههای اجتماعی و دادن وام مسکن و صدها طرح و برنامه دیگر. اینجا بد نیست که اشارهای بکنم به کار بیمههای اجتماعی دوست عزیزم جناب زهتاب فرد فرمودند این بیمههای اجتماعی هم یک بلائی شده یا یک مشکلی شده خوب البته ممکن است کسیکه میخواهی حق بیمه بدهد مشکل باشد ولی مملکتی که در حال انقلاب پیش میرود مملکتی که مترقی است این مملکت وسیله درمان میخواهد باید همه افرادش بیمه بشوند بیمه هم خرج دارد به عکس آقای دکتر رئیسی که گفتند برویم درآمد دهقان را زیاد کنیم که ویزیت پزشکان زیاد بشود این منطق ما نمیتواند باشد که بگوئیم پول بدهیم به روستائیان تا بدهند به پزشک؟
من نمیدانم چطوری میشود این را تلقی کرد روستائی مملکت باید از درمان مجانی استفاده کند اما ببینیم امکان این کار تا چه حد هم هست مملکتی که احتیاج به سی هزار پزشک دارد و حدود ۹ هزار پزشک در آن فعالیت دارد که اکثرشان هم در تهرانند و عدهای هم خوشبختانه در مجلس هستند به هر صورت ببینید ما باید نیروی انسانی هم داشته باشیم من در خیلی جاها میبینم واقعا" شیر و خورشید و سازمان شاهنشاهی درمانگاه میسازند زحمت میکشند اما نیروی انسانی نیست.
در الموت حوزه انتخابی خودم ما دوسال تلاش کردیم تا یک پزشک پیدا کردیم و از این آقای فروزین من خیلی ممنونم که یک پزشک برای دهقانان الموت فرستاد جای خوب، حقوق خوب ولی پزشک نیست ما باید وسائل و امکانات را فراهم بکنیم سازمان بیمههای اجتماعی هم تنها کارش درمان نیست مستمری هست بازنشستگی هست از این ۱۸ درصدی که میگیرید باید تمام اینها را تأمین بکند الان طبق آماری که در اختیار من هست یک میلیون و هفتاد و شش هزار کارگر بیمه شدهاند که اگر متوسط اینها را با خانواده شان در نظر بگیریم بین چهار میلیون تا چهارو نیم میلیون نفر کارگر و خانواده آنها در این مملکت بیمه هستند قانون بیمههای اجتماعی کشاورزان هم گذشته البته اجرای آن کار مشکلی است چون اینجا کارخانه هست میشود رفت با مدیران کارخانه صحبت کرد و آن ۱۸% را گرفت ولی کشاورز متفرق است و در دهات پراکنده میباشد.
البته اجرای آن کار مشکلی است چون اینجا کارخانه هست میشود دفت تا مدیران کارخانه صحبت کرد و آن ۱۸% را گرفت ولی کشاورز متفرق است و در دهات پراکنده میباشد.
البته حق بیمه اش هم کمتر است در کارخانه میشود درمانگاه درست کرد ولی برای کشاورز تهیه درمانگاه مشکل تر است اما آنهم برنامه اش تنظیم شده و اینجا مطرح شد ما خودمان تصویب کردیم.
و آن چیزیکه شما عقیده ندارید ولی عقیده داریم و آن حکومت عدد است که وقتی قانون تصویب شد برای همه افراد مملکت لازم الاجرا است کشاورز مملکت هم مثل برادر کارمند و کارگرش مثل نماینده مجلسش اینها همه باید بیمه بشوند و از بیمه استفاده کنند همه این مشکلات درمان و باز نشستگی و مستمری فقط در سایه بیمههای اجتماعی حل خواهد شد و بس والا ویزیت پزشک را بالا ببرند پائین بیاورند فرقی نمیکند.
کار، کار بزرگی است کار در سطح مملکت است این کارها را بنده اعتقادم این است که هر اندازه کارشناسان بنشینند مطالعه بکنند باز هم احتیاج به مطالعه زیادتر دارد نه اینکه بیائیم پشت تریبون بگوئیم درمان مجانی و امثالهم.
البته اینها به نظر من اسمش شعار است آن چیزیکه ما میگوییم شعار همین است خوب چهار میلیون و نیم آدم در طبقه کارگر بیمه هستند وسائل درمانی میخواهند این سازمان ۱۳۴ شعبه و نمایندگی در سراسر ایران دارد تعداد هشتاد هزار خانوار را بیمه کرده و یک سوم کارگران زیر چتر بیمه هستند ۱۷ بیمارستان اختصاصی ۸۲ بیمارستان قرار دادی که دارد حدود هفتادو یک هزار و چهارصد نفر را در سال جاری تاکنون بستری و تحت درمان قرار داده این سازمان دارای ۱۸۳ درمانگاه اختصاصی ۱۸۰ پست پزشکی قراردادی دارد و نیز دارای ۳۴ مرکز بهداشت و تنظیم خانواده میباشد سازمان دارای ۴۹۷۶ تخت فقط در ۱۷ بیمارستان اختصاصی است به علاوه تخت هائیکه در بیمارستانهای قراردادی دارد اسامی درمانگاهایشان در تهران و شهرستانها هست وقتی آن همکار عزیز ما که به وضع کارگران آشنائی ندارد در این باره بحث میکند نمایندگان کارگران (قدردان - در کمیسیون موقعیکه لایحه بیمههای اجتماعی مطرح بود یک مرتبه هم نیامدند شرکت بکنند) آنهائیکه اینجا هستند حق دارند اعتراض بکنند و بگویند واقعا" اینها وارد هستند (احسنت صحیح است).
آخر طبقه کارگر نماینده خودش را انتخاب کرده و به مجلس شورای ملی فرستاده و این نماینده کارگر که من میبینم شب و روز برای کارگران تلاش میکند حق دارد اعتراض کند و ما هم باید تقویتشان بکنیم (عباس میرازائی - احسنت بانصافت).
یکی از کارهائی که در دوران این دولت خدمتگزار انجام شده و در اجرای نیات شاهنشاه است واگذاری کار مردم به مردم است مردم شهرستانها و استانها و روستاها سالها بود که آرزو داشتند بانیان مشروطیت ما در قانون اساسی این مطلب را پیش بینی کردند مادام که یک سیستم حزبی در این مملکت بوجود نیامده بود این کار مقدور و میسر نبود، بنده با صراحت عرض کنم در زمان دکتر اقبال که بند ه به شاگردی ایشان همیشه افتخار میکنم (یکی از نمایندگان - اقبال از رجال خدمتگزار کشور است) دولت در اجرای نیات شاهنشاه دست به اینکار زد و اقدام کرد و چند انجمن شهر تشکیل شد ولی به علت اینکه یک سیستم حزبی منظم و کار آزموده مثل حزب ایران نوین وجود نداشت این کار با وضعی که لازم بود پیش نرفت چرا؟
برای اینکه انتخابات انجمنهای شهر انجام شد متاسفانه گروههائی که منافعی داشتند وارد این انجمنها شدند و چون مثل امروز که حزب با نظارت دقیق سعی میکند، نمیگویم صد در صد ولی تا آنجا که ممکن است شاهدم و میبینم که در تشکیل انجمنها شهر و شهرستان جناب آقای دکتر کلالی دبیر کل حزب و همکارانشان تلاش دارند که افراد موجه و بی نظر به این انجمنها راه یابند که کارها خوب انجام بشود البته افرادی رفتند و لغزش پیدا کردند حزب و وزارت کشور مقدم شدند بهم بزنند ونتیجه این شد که این افراد در اجتماع راه نداشته باشند و کنار بروند به همین ترتیب امروز در سراسر مملکت، انجمن شهر و استان هست، مردم شهرستانها احساس احترام میکنند زیرا میبینند در مقدرات خودشان شرکت دارند و ما همه قبول میکنیم که مجلس انقلاب در این کار سهمی دارد ما قانون برنامه را گذراندهایم مادهای گذاشتیم که با نظر نمایندگان انجمن شهرستان و استان برنامههای محلی تنظیم گردد.
ممکن است ایراد بفرمائید اینکار صد در صد نشده قبول داریم به تدریج درست میشود و زمان میخواهد امروز تمام این واحدهای اجتماعی در مملکت ما پا گرفتهاند این سازمانها در همه جای مملکت دیده میشوند در روستاها دیده میشود هم چنین اشاره شد خانههای انصاف و شوراهای داوری که از اصول انقلاب است چقدر خوب کار میکند شوراهای منطقهای آموزش و پرورش و انجمنهای بهداری و سایر سازمانهای اجتماعی اینها نیروی مردم هستند به حرکت درآمده و در سازندگی این مملکت نقش خود را ایفا میکنند ما تشویق میکنیم فرق نمیکند همه این نیروها را باید مجهز کنیم برای اینکه ایران امروز احتیاج به همکاری و همبستگی تمام طبقات مملکت دارد (آفرین) در این نشریه دیدم در سال ۵۳ حدود ۱۳ میلیارد به صرحهای عمرانی از طریق استان کمک خواهد شد.
اینها مسائلی است که دولت با کمال علاقمندی و با حوصله انجام داده از جمله باید از مردم بخواهیم که بیش از پیش همکاری کنند تا توفیق بیشتر نصیب ما بشود و هر چه بیشتر در کارهای اجتماعی توفیق بیشتر حاصل شود و ما باید پا به پای مترقی ترین ممالک دنیا پیش برویم و این اعتبارات هم افزایش یابد (دکتر قهرمان در کمیسیون بودجه تا ۱۸ میلیارد افزایش پیدا کرده).
دکتر الموتی - جای خوشوقتی است که در کمیسیون به ۱۸ میلیارد افزایش پیدا کرده است متشکرم که تذکر فرمودید ۱۸ میلیارد جالب است.
راجع به خانه سازی صحبت شد، آقای کورس آموزگار هم اینجا هستند من آمار و ارقام میدهم البته مسئله خانه سازی به این صورت نیست که بشود بنده بیایم بگویم خانهها ساخته بشود یک مرتبه همه خانهها ساخته شود، زمین میخواهد مصالح ساختمانی میخواهد کارگر میخواهد، امروز خیلی از ممالک بزرگ دنیا با هزاران امکان باز گرفتار کمبود مسکن هستند.
اینجا در آمار دیدم دولت برنامه هائی دارد یک برنامهای دارند اجرا میکنند از زمان تاسیس وزارت آبادانی و مسکن از سال ۴۳ تا شهریور ۵۲ وزارت آبادانی و مسکن ۲۷۲۷ پروژه عمران شهری به مبلغ ۲۹ میلیارد تمام کرده است.
و هم اکنون ۶۰۳ پروژه عمران شهری به مبلغ ۱۴ میلیارد در دست اجرا دارد.
این وزارتخانه در اجرای اصول منشور انقلاب برای نوسازی مملکت بوجود آمد وزارتخانه جدیدی بود و در این مدت کوتاه خیلی کار کرده و در حقیقت توفیق هم داشته است، در این مدت ۱۳۳۷۴ خانه و آپارتمان و به مبلغ ۵/۸ میلیارد به پایان رسانیده و ۱۱۵۰۸ واحد مسکونی به مبلغ ۴ میلیارد در دست ساختمان دارد ببینید ۱۳ هزار خانه ساخته یک ۱۱۵۰۰ خانه هم دارد تمام میکند از سال ۴۷ تا سال ۵۰ بوسیله وزارت آبادانی و مسکن ۶۸۹۳ پروژه عمران روستائی به مبلغ ۲/۸ میلیارد انجام شده است.
یکی از کارهائی که من معتقدم در دوره انقلاب در این مملکت شده توجه به عمران روستائی است.
همه ما معتقد هستیم که روستاهای ما قبل از انقلاب به علت وجود فئودالیزم در این مملکت وضع بسیار بدی داشته انقلاب اجتماعی ایران روستاهای مملکت را دگرگون کرد فئودالها و خانخانی را از روستاها رستاخیز کردند و به دنبال ندای شاهنشاه خود در راه سازندگی مملکت شرکت داشتند (صحیح است).
اعتباراتی که برا عمران روستائی اختصاص دادند در بودجه هست و همکار محترم آقای دکتر متین بیان فرمودند به عقیده من هر اندازه بیشتر به روستاهای مملکت کمک شود واقعا" استحقاق دارد و باید هم بشود .(احسنت - صحیح است).
اینجا گاهی صحبت از صنایع میشود. راجع به گران بودن و ارزان بودن محصول در اینجا آمارهائی هست که مدون است مقایسه کنید و پهلوی هم بگذارید.
جناب آقای کورس جنابعالی که بازرگان خوشنام و شریفی هستید میبینید آمار اساسی بخش صنایع کشور است.
ارزش تولیدات صنعتی در سال ۴۳ نود و هفت میلیارد بوده و سال ۵۲ ششصد میلیارد شده رشد سالانه۱۹/۹ یعنی ۶ برابر شده ارزش افزوده در بخش صنایع سال ۴۲ چهل و دو میلیارد شده صد و نود و شش میلیارد شانزده درصد رشد سالانه داشته یعنی چهار برابر تعداد کارخانجات بزرگ یادم میآید سابقاً به هر شهری که میرفتیم تقاضای مردم تاسیس کارخانه بود آقای مصطفوی نائینی مثلا از ما میخواستند در نائین کارخانه تاسیس شود در این آمار وقتی میبینم تعداد کارخانجات بزرگ در سال ۴۲ سه هزار و پانصد بوده الان پنج هزار و نهصد یعنی در حدود دو برابر شده تعداد کارکنان کارخانجات بزرگ در سال ۴۲ چهار ده هزار و ششصد نفر بوده در سال ۵۱ سی و سه هزار و ششصد نفر یعنی ۲/۵ برابر شده این یکی از کارهائی است که لازم است و باید توجه بشود و شاید یکی از مهمترین انگیزه دولت در حمایت از صنایع مملکت است، علاوه بر پیشرفت صنعت ایجاد اشتغال و کار برای مردم است.
نسل ایرانی امروز بیدار است. نسل ایرانی به دانشکدهها، دانشگاهها و هنرستانها، پلی تکنیکها میرود و این نسل از دانشکدهها برمیگردد و کار میخواهد یک فرد ایرانی که میرود در رشته پزشکی میخواند به قول دوستان دانشگاهی ما ۵۰۰ هزار تومان خرجش میشود این از محل بودجه مملکت است و باید مملکت از آن استفاده بکند و در مقابل این نسل باید به مملکت خدمت بکند.
آمارهائی هست که برای ایجاد یک شغل در مملکت یک مقداری سرمایه گذاری احتیاج دارد الان رقمش یادم نیست شاید ۲۰ هزار دلار باشد باید در یک مملکت یک چنین رقمی سرمایه گذاری بشود تا یک کار برای یک فرد پیدا شود در جامعه انقلابی ایران که اینهمه پیشرفت و ترقی هست هیچ ایرانی نباید بیکار باشد باید دولت وسائلی که در اختیار دارد با سرمایه گزاری بیشتر در بخش صنعت و کشاورزی و بخشهای دیگر برای همه انسانها کار تهیه کند و آنچه هم لازم است با تقویت بخش خصوصی کار مناسب برا ی افراد ایرانی تهیه کند، البته این احتیاج و ضرورت اجتماع نباید موجب بشود که کالاهای نامناسب در بازار عرضه شود این رفع حسابی است اینها را باید بادید علمی بررسی کرد و برای مملکت نتیجه گرفت، تعداد کارکنان بخش خصوصی اضافه شده، ارزش واردات سال ۴۲ سی ونه میلیارد بوده که ۲۳۶ میلیارد شده یعنی رشد سالیانه ۱۹ درصد و در حدود ۶ برابر شد و اما این را هم عرض کنم شاید و فنی صحبت میکنیم در کلاسهای اقتصاد هم شنیدیم در یک مملکت واردات شاید زیاد خوشایند نباشد که یک مملکت ارز بدهد و کالای وارداتی بخرد چنانچه در روزنامهها هم نوشتند که ارز مملکت را میدهند پود ر و ماتیک میخرند ولی اینها قسمت اعظم کالاهای سرمایهای برای صنایع است بازده دارد، کار تولیدی است در مملکت است مواد خم برای صنایع است بازده دارد، مواد خام برای صنایع است بازده دارد، کار تولیدی است، هر اندازه که توسعه پیدا کند مانع تورم است در مملکت ما صحبت از تورم است البته در همه جای دنیا هست در مملکت ما به علت رهبری شاهنشاه بزرگ عواید نفت زیاد شده همه میدانند که قیمتها تابع قانون عرضه و تقاضا است اگر پول زیاد عرضه شود و کالا کم باشد چون تابع قانون عرضه و تقاضا است قیمتها بالا میرود، پس باید پول را به صورتی مصرف کرد که کار تولید ی باشد و بازده داشته باشد و یک تناسب بین آن کالاهای تولیدی و پول در جریان باشد، راههای مختلفی هست مالیات و چیزهای دیگر بنابراین برای اینکه در جامعهای تورم ایجاد نشود و پولش جذب بشود باید کار تولیدی زیاد بشود اختصاص مقداری از درآمد ارزی مملکت به واردات برای کالاهای سرمایهای است که این سرمایهها برگردد به مملکت و این صنایع توسعه پیدا کند هم نیروی کار مولد را جذب بشود باید کار تولیدی زیاد بشود اختصاص مقداری از درآمد ارزی مملکت به واردات برای کالاهای سرمایهای است که این سرمایهها برگردد به مملکت و این صنایع توسعه پیدا کند هم نیروی کار مولد را جذب کند و هم مانع تورم بشود (دکتر دادفر - یک مقدار صادر میشود صد میلیون دلار صادرات ماست).
خوشبختانه آقای دکتر دادفر این مطلب را تذکر دادند متشکرم این که واردات بود ارزش صادرات ۹۱۶ میلیارد ریال در سال ۴۲ بوده که در سال ۵۲- ۴۸ میلیارد شده یعنی ۴ برابر شده و اینجاست که جناب رامبد جملهای فرمودند که فکر میکنم که من بد متوجه شدم، فرمودند که ما نفت را از اقتصادمان جدا کنیم من و همه اعتقاد داریم که یک مملکتی که میتواند ۱۴ میلیارد دلار درآمد داشته باشد نمیتواند صحبت از اقتصاد بدون نفت بکند شما نفرمودید ولی روزگاری در این مملکت عدهای دکانی باز کردند به نام اقتصاد بدون نفت یعنی منابع نفتی ما تعطیل شود و منابع آن به جیب کسان دیگر برود و در بانکهای خارجی بلو که بشود (ایلخانی - آنها میخواستند به جیب اربابانشان برود) ملت ایران عواید سرشاری با رقم ۱۵ میلیارد دلار به رهبری شاهنشاه خود دارد که نباید زیر خاک بماند، درود به شاهنشاهی که اقدام فرمودند و ما امروز به چنان مرحلهای رسیدهایم بیلان درخشانی از توسعه صنعت نفت را میبینیم (صحیح است - احسنت).
البته لازم است ما الان روزی ۶ میلیون بشکه نفت استخراج میکنیم و برنامه این است که این ۶ میلیون به ۸ میلیون بشکه برسد و در آنجا متوقف بشود زیرا این درآمد برای احتیاجات مملکت ما و توسعه برنامه عمرانی ما لازم است ولی آن روز که مقداری از صنایع نو پای ما به منفعت رسید منابع درآمد جدید ما به بودجه ما و به کارهای عمرانی ما کمک میکند و همانطور که شاهنشاه اشاره فرمودند اگر نفت ایران به سرعت بهره برداری شود ۳۰ سال دوام دارد و اگر با برنامه بهتری باشد ۳۰۰ سال دوام خواهد داشت تا آن برنامه پیاده بشود، بنابراین آن تز اقتصاد بدون نفت از نظر هر ایرانی مردود است (صحیح است).
بنابراین نمیشود یک مملکتی که چنین درآمدی دارد البته باید برای سایر درآمدهایش تلاش بکند همانطور که دکتر دادفر فرمودند ما الان صادر کننده هستیم اتومبیل - یخچال - تلویزیون - چه و چه - بعضی از ایرانیها را میبینیم که از کشور مسافرت میکنند و به جاهای دیگر میروند و بعضی از محصولات صنعتی را میخرند و میآیند اینجا و میبینند مارک ایرانی دارد برای اینکه مقداری از کالاهای صنعتی ما امروز به بازارهای خارج میرود ما این استعداد را داریم و اینکار را باید بکنیم مصنوعات ما باید به بازارهای دنیا راه پیدا کند البته رقابت با همه کشورهای صنعتی باید کرد دیدم در این آمار که اضافه سرمایه گذاری سالیانه در صنایع در سال ۴۲, ۵ میلیارد بوده در سال ۵۲ ,۷۴ میلیارد اضافه سرمایه شده یعنی رشد سالانه ۳۰ درصد و به عبارت دیگر ۱۴ برابر شده گاهی میبینیم صحبت از فرار سرمایه میشود امروز ما به بازارهای پولی دنیا آشنا هستیم و بازارها را میشناسیم (کورس - پولها دارد میآید) بلی همینطور به قول آقای کورس پولها دارد برمیگردد وقتی کشور ایران یک کشور امن و آرام و با ثباتی است و کشوری است که مقرراتش و قوانینش ثابت است برای سرمایه گذاری نه تنها سرمایه هائی که رفته بر میگردد بلکه مواجه با سیل سرمایه گذاری خارجی است و خوشوقت هستیم که میبینیم امروز مملکت ما چنان مملکتی است که به قول آقای حی برای سرمایه گذاری در آن صف میکشند.
این نتیجه ثبات بی نظیری است که همه سرمایه گذاران خارجی را جلب کرده و طبیعی است که هر ایرانی که در گذشته سرمایه اش را برده مسلما" برمیگردد اینجا که بهترین جاست برای سرمایه گذاری، دوستی داشتم از خارج بر میگشت ماموریتی داشت در دستگاههای دولتی تلاش میکردم که به ماموریت برود به سرعت رفت و برگشت گفت نمیشود زندگی کرد شبها در هتل شوفاژ را خاموش میکنند روزها وسیله نقلیه نیست، واقعا" گذشت آنروزیکه مردم ایران از مغرب زمین خاطرات دیگری داشتند ما الان در کشوری زندگی میکنیم که از هر جهت وسیله زندگی هست و ایرانی به این قومیت و ملیت افتخار میکند (صحیح است).
اینجا صحبت از سیمان شد صحبت از قند و شکر و صنایع غذایی شد، بلی سیمان در بازار سیاه هست قابل انکار نیست عدهای سیمان را میخرند و میفروشند دولت هم نمیتواند به هر کس که یک کیسه سیمان داد یک مامور هم دنبالش بگذارد که نفروشد با پروانه میرود اجازه سیمان را میگیرد بعد میبیند بازارش شیرین است میفروشد.
در تولید سیمان غفلت نشده در سال ۴۲ ,۷۸۷ هزار تن تولید شده در سال ۵۲ به میزان ۴۲۸۷۰۰۰ تن تولید شده و الان با یک کنسرسیوم اروپائی قرار داد بستهاند، برای تاسیس چند کارخانه سیمان که تولید سیمان را به ۱۴ و ۱۵ میلیون تن برسانند، کارخانه سیمان کارخانهای نیست که بشود همینطور درست کرد یک کارخانه ۲۰۰ میلیون تومان قیمت دارد سه سال هم طول میکشد تا به مرحله بهره برداری برسد و سیمان هم در بازار دنیا نیست بعضیها میگویند دولت سیمان بخرد پول هم بحمدالله دارد، دستگاههای دولت ما در بازارهای دنیا در تلاش هستند که سیمان تهیه بکنند.
اگر این دولت خدمتگزار این تلاش و همت را نمیکرد و رقم تولید سیمان را از ۷۸۷ هزار تن در سال ۴۲ به ۴۲۸۷۰۰۰ تن در سال ۵۲ نمیرساند میدانید چه مشکلی این مملکت داشت ما خوشوقتیم که درآمد مردم بالا رفته فعالیت زیاد شده خانه سازی مصالح ساختمانی میخواهد میگویند چرا شهرداری دادن پروانه میگیرند خانه را شروع میکنند ولی سیمان نیست و میمانند، اینطور بهتر است که مردم آلوده نشوند، و اما قند و شکر ما در سال چهل و یک ,۱۷۰ هزار تن تولید داشتیم و در سال ۵۱ ,هفتصد هزار تن البته مسئله قند و شکر از سیمان مشکل تر است.
سیمان مواد اولیه اش آهک است و کوه است ولی قند و شکر مواد اولیه اش چغندر است و نیشکر با وجود اینکه تولید از ۵۱ هزار تن به ۷۰۰ هزار تن رسیده ولی باز روز به روز مصرف زیاد میشود امروز زارع ایرانی آن زارع ده سال قبل نیست آن پولی را که فئودالها قبلا" میخورند امروز خود زارع صرف زندگیش میکند از این ۵۲ هزار حاجی تعداد زیادی از کشاورزان هستند و ما افتخار میکنیم که زارع ایرانی هم حاجی شده است سابقا" اگر به کسی میگفتند پسر حاجی خیلی مهم بود ولی امروز زارع خودش حاجی است و این واقعا" برای ما غرور انگیز است که ما در چنین شرایطی زندگی میکنیم، راجع به گرانی و اطاق اصناف صحبت شد بعضی کارها کار مشکلی است مسئله مبارزه با گرانفروشی هم از آن کارهای مشکلی است مسئله مبارزه با گرانفروشی هم از آن کارهای مشکل است یک مقدار از گرانی ناشی از تورم جهانی است شاهنشاه اشاره فرمودند که بعضی کالاها در بازار دنیا تا ۳۰۰ درصد گران شده خوب، یک ایرانی که میرود این کالا را از خارج می - آورد از جیبش ضرر نمیدهد و وقتی به ایران میآورد یک سودی هم میخواهد ببرد و ممکن است در سود هم بی انصافی بکند ولی نمیشود متوقع بود که جنسی را ۳۰۰ درصد گران بخرند و به قیمت سال قبل بفروشند، شاهنشاه در نطق افتتاحیه شان در این مورد چاره اندیشی هائی فرمودند که یکی بعد از دیگری در اجرای اینکار اقدام شد.
کمیته ملی حمایت از مصرف کننده تشکیل شد که خود آقایان صاحب طرحی در این مورد بودند در این کمیته از حزب مردم هم هستند مه در رأس آن تیمسار صفاری است که از آدمهای بسیار بسیار شریف ولی نظر است (صحیح است).
اینها برای کنترل نرخها تلاش میکنند و از گروههای مختلف استمداد کردهاند.
از خانمها و دانشجویان و طبقات دیگر (یکی ازنمایندگان اعتباری هم برای آن در این بودجه پیش بینی شده است).
بله و بسیار هم لازم بود اطاق اصناف یک سازمان جدیدی است اصناف هم میبایستی متمرکز میشدند و اگر هم نمیشدند نم توانستند از یک نظامی تبعیت کنند امروز که متمرکز شدند و این قانون هم گذشته است، به خوبی انجام وظیفه میکنند و آنچه من میبینم این عده به شدت با گرانفروشی دارند مبارزه میکنند و این کار مشکلی است من امروز که متمرکز شدند و این قانون هم گذشته است، به خوبی انجام وظیفه میکنند و آنچه من میبینیم این عده به شدت با گرانفروشی دارند مبارزه و این کار مشکلی است من امروز آمارشان را دیدم که تا امروز ۳۰۰ مغازه گرانفروش را بستند و این راهی هست که تعقیب میشود شاهنشاه فرمودند که اگر این کار نشد از نیروی انتظامی استمداد خواهد شد این را هم دولت لایحه اش را به مجلس سنا داده و بنده به عنوان یک فرد که عضو دفتر سیاسی حزب هستم شاهدم که شخص نخست وزیر چقدر نسبت به گرانفروشی حساسیت دارد و با تمام قوا میکوشد که جلوی گرانفروشی را بگیرد، البته قیمت گذاری با آنها نیست یک هیئت نظارت هست از مقامات مملکتی، قیمت را آنها تعیین میکنند و اینها مأمور نظارت در اجرای آن قیمتها هستند ما باید آنها را تقویت کنیم البته مسائلی را که اینها هم میگویند باید گوش داد یک عده واسطهها هستند که در جاهای مختلف مثل میدانها هستند و منافع سرشاری هم دارند از بین بردن آنها کار مشکلی است اینها برنامهای برای مبارزه با گرانفروشی دارند که مشغول اجرای آن هستند و ما باید آنها را کمک کنیم تا شاید توفیق پیدا کنیم و در این راه پیروز شویم، همه ما به کشورهای خارج میرویم البته بنده کمتر فرصت میکنم شاید سالی یک مرتبه ولی آقای رامبد بیشتر از بنده تشریف میبرند، مادر سایر ممالک میبینیم و آمار داریم که هر روز در بازارهای اروپا قیمت کالاها بالا میرود و احتیاجات مردم هم قیمتش ترقی میکند. ولی بالا رفتن قیمت کالاهای آنها مجوزی نیست که قیمت کالاهای ما بالا برود.
اینجا مجاهدت میشود که قیمتها کنترل بشود ماهم به سهم خودمان باید در این امر کمک کنیم اینها تا حالا ۲۰۰ کالا را قیمت گذاری کردهاند و بنده از آقای شیخ بهائی سوال کردم که شما آنجا حقوق میگیرید؟ قسم خورد که دیناری نمیگیرند.
(شیخ بهائی - بنده از استدعا میکنم هیأتی بریاست آقای رامبد به آنجا تشریف بیاورند، بررسی بکنند، نظارت بکنند قضاوت بفرمایند هر چه فرمودند ما تأیید میکنیم).
بهر صورت امیدوار هستم اطاق اصناف در کارش موفق بشود ماهم شاید به آنها کمک کنیم البته هر کار جدیدی و نظام تازهای مشکلاتی دارد و اولین کسی که به آنجا رفته است آقای شیخ بهائی هستند (یکی از نمایندگان - و آقای اولیای شیرازی) که امیدوارم در کارشان توفیق پیدا کنند.
بنده به مناسبت مسئولیتی که در فراکسیون دارم سعیم این است که اگر راجع به هر یک از اعضای فراکسیون مطلبی گفته شود بررسی کنم و از مقام ریاست هم خواهش کردم رسیدگی بفرمایند چون در حزب ما این مسئله بسیار حساسی است، دبیر کل ما در این مسئله بسیار سخت گیر است آقای دکتر کلالی هم تشریف دارند بد نیست این موضوع را مطرح کنیم این دکتر کلالی را که سالها در مجلس خدمتشان بودم و همین جا با ایشان آشنا شدم یکی از مردان اصولی و لایق و مدیر میشناسم (نمایندگان صحیح است) و یکی از دلایل پیشرفت حزب ما طی چند سال اخیر که بنده ناظرش هستم مدیریت ایشان است، ما یک دفتر سیاسی در حزب داریم که مسائل حزبی و مملکتی در آنجا مطرح میشود آقای دکتر یزدان پناه و دکتر سعید هم هستند آقای زهتاب فرد در مورد انتخابات اخیر از آقای دکتر مجیر مولوی تعریف کردند من نمیدانستم آدم به این خوبی است وقتی میخواستیم راجع به انتخابات تصمیم بگیریم جناب دبیر کل گزارش این امر را آورد به دفتر سیاسی که ۱۰- ۱۵ نفر هستند که اینها میتوانند در گرگان و تبریز انتخاب بشوند ولی قرار شد بررسی بیشتری بشود در آن جلسه تصمیم گرفتیم که افرادی که از این مناطق انتخاب میشوند باید اهل آن محل و مورد احترام مردم آنجا باشند و سوابق خوبی داشته باشند و مردم آنها را دوست داشته باشند و از افراد خوب حزب هم باشند.
زهتاب فرد - کاندیدای شما مرد شریفی است.
دکتر الموتی - از اعضای دفتر سیاسی هم هیچکدام اینها را نمیشناختند بنده هم آنها را نمیشناختم نه خانم گرگانی را میشناختم نه آقای دکتر مجیر مولوی را آقای هویدا هم گفت منهم اینها را نمیشناسم برنامه این بود کاندیداهای شایسته حزب با نظارت کامل انتخاب و معرفی شوند تا وقتی پیروز شدند مردم خوشحال شوند.
همین حرفی که آقای زهتاب فرد زد رفتند بررسی کردند اشخاص صمیمی و صادق حزب هم برای انتخاب کاندیداهای واجد شرایط به محل حزب رفتند و بین آنها دو نفر را برای تبریز در نظر گرفتند و چند نفر را در گرگان.
کاندیداهای تبریز یکی آقای جهانشاهی بود یکی آقای دکتر مجیر مولوی یک هیات رفتند نظارت کردند تمام مردم ارزنده شهرستانی که در حزب هستند دور هم نشستند و رای دادند من پیش آقای دکتر کلالی بودم گفتند رای گرفتیم آقای دکتر مجیر مولوی ۲۳ رای و آقای جهانشاهی بلافاصله تلفن کردند گفتند من در انتخابات پیروز نشدم ولی صد در صد به عنوان یک فرد با انضباط حزبی در اختیار شما هستم یک گروه هم به گرگان رفت سرانجام خانم دکتر گرگانی انتخاب شد که حالا ایشان انتخاب شدند من به عنوان یک عضو حزب ایران نوین افتخار میکنم که میبینم آقای زهتاب فرد از حزب اقلیت که آدم شریفی هستند میآیند پشت تریبون و میگویند آقای مجیر مولوی مرد بسیار شریفی است یا دیگران به ما میرسانند و از خانم دکتر گرگانی تعریف میکنند البته مبارزه حزبی است من اینجا یادداشت کردم فرمایشات شاهنشاه را راجع به احزاب که به سردبیر روزنامه خودتان فرمودند بخوانم.
«باید تشکیلات حزبی صورت جدی تری پیدا کند، کادرهای حزبی بایستی به صورت افراد مبارز و مومن در آیند، به صورتی که به خاطر مرامشان حاضر به فداکاری باشند.
باید مردم کم کم فهماند که ورود در این نوع مبارزات سیاسی و حزبی یک نوع بیمه است برای آینده مملکت.
الان دستگاهی وجود دارد که مملکت را اداره میکند، مردم هم خیالشان راحت است که مملکت اداره میشود و عدهای فکر میکنند پس دیگر لزومی ندارد وارد احزاب شوند.
ممکن است این استدلال اکنون صحیح باشد ولی باید آمادگی داشته باشیم و این آمادگی را به تدریج پیدا کنیم برای روزی که رهبری اینطور بارز و محسوس نباشد.
اگر روزی رهبری اینطور بارز و محسوس نبود معلوم نیست، جای آن را یک نفر دیگر حتما" بتواند پر کند.
بلکه این جمعیت مملکت و این ۳۲ میلیون نفر مردم این مملکت هستند که بایستی آنرا پر کنند.
پس بایستی وارد اینگونه تشکیلات و مبارزات بشوند تا این آمادگی را پیدا کنند.
جناب زهتاب فرد دوست عزیزم جناب شیخ رضائی جناب رامبد ما وظیفه داریم مردم را به تحزیب دعوت کنیم با آنها صحبت کنیم آنها را روشن کنیم اینها احزاب خدمتگزار مملکت هستند احزابی هستند که مورد عنایت رهبر بزرگ مملکت هستند که اینقدر افتخار ایجاد کردند این مملکت اینهمه پیروزی اینهمه پیشرفت کرده شاهنشاه ما آینده نگر هستند برای صد سال دیگر مملکت هم فکر میکنند ما وظیفه داریم که مردم را به تحزیب آشنا کنیم اگر افراد کمتری رای میدهند ما مسئول هستیم آقای شیخ رضائی جملهای گفتند که مردم را به زور به حزب میبرند ما مردم را با زور به حزب نمیبریم (شیخ رضائی - حزب شما را نگفتم) اگر حزب مردم را گفتند من نمیدانم (شیخ رضائی - من اینطور نگفتم) یک رفیق دوران تحصیل خودم یک روز گفت میخواهم عضو حزب ایران نوین بشوم آدم باسوادی هم هست چند روز پیش آمد گفت هنوز کار عضویت من تمام نشده من چه عیبی دارم گفتم هیچ عیبی نداری حزب داوطلب زیاد دارد سازمان تحقیق دارد بررسی میکنند هر کسی را قبول نمیکنند ما مردم را باید روشن کنیم چنانچه آنروز که شاهنشاه بزرگ ما اراده فرمودند احزاب تشکیل بشوند خیلیها به این کار علاقه نداشتند فکر میکردند زود گذر است ولی امروز میبینیم تنها کانون سپاهیان انقلاب عضو حزب ایران نوین ۱۵۰۰۰ عضو دارد همینطور سازمان جوانان - سازمان کارگران - سازمان کشاورزان - سازمان اصناف و غیره.
شیخ بهائی - ۲۰۰۰۰۰ نفر از اصناف عضو حزب ایران نوین هستند.
دکتر الموتی - با این طرز چه اشکالی دارد که به آقای عباس میرزائی ۵۰۰۰۰۰ رای بدهند رای میدهند که عباس میرزائی عضو آن حزب است رای به حزبی میدهند که حیدر صائبی عضو آن حزب است.
حیدر صائبی - هر ۱۴ نفر ما کارگران.
معیری - انجمنهای محلی را هم بفرمائید.
دکتر الموتی - انجمنهای محلی هم خیلی فعالیت دارند برای روشن شدن شما میگویم اینها همان ۵۰۰ هزار نفری هستند که حزب آنها را آماده و افتخار میکنم به این جناب ریاضی رای دادند و مرد بسیار شریفی و شایسته و ارزندهای هستند بنابراین یک حزب سیاسی و یک تشکیلات حزبی باید طبق امریه شاهنشاه که به روزنامه خودمان فرمودند باید مردم را به تحزیب عادت بدهیم بگوئیم این احزاب مال مملکت هستند برای خدمت به مملکت است گروههائی از حزب ما به احزاب دیگر به خارج از کشور میروند برای بازدید گروههائی هم برای بازدید به حزب ما میآیند و بعد از دیدن تشکیلات حزب ایران نوین به ما تبریک میگویند و میگویند باور نمیکردیم که چنین تشکیلاتی دارید بدمان نمیآید یک دفعه شما را دعوت کنیم و یا شما ما را دعوت کنید ما تشکیلات حزب شما را ببینیم من از انتشار روزنامه شما به عنوان یک روزنامه نگار خوشحال شدم ولی آنرا به عنوان یک روزنامه ارگان حزب قبول ندارم باید بهتر شود مطالب آنرا با آرمانهای حزب تطبیق بدهید اگر ایرادی هست بگوئید مبارزات انتخاباتی هم جای خودش مثلا" درباره هیات رئیسه مجلس که مرتب در داخل فراکسیون تغییر میکند چون دوستان ما در داخل حزب مبارزه انتخاباتی دارند انجمنهای محلی را جناب معیری اشاره کردند مهندسین و وکلای دادگستری عضو حزب روزنامه نگاران عضو حزب ایران نوین و دانشگاهیان همه در حزب روزنامه نگاران عضو حزب ایران نوین و دانشگاهیان همه در حزب هستند هر کدام زحمت میکشند همینطور قسمت زنان که خانم جهانبانی صبح گفتند در چنین مکتبی باید کوشش کنیم مردم به تحزب علاقه پیدا کنند آقای طباطبائی گفتند کارمند دولت به حزب برای کار میآید اینجا باید روشن صحبت کنیم هر فردی که به یک سازمان حزبی میرود هدف سیاسی و اجتماعی دارد اگر لایق بود شایسته بود استعداد داشت چرا پیشرفت نکند این میدانها میدان مسابقه است باید این درها به روی تمام افراد ملت ایران باز باشد.
یک عده بیایند در حزب شما یک عده در حزب ما آنها که در فراکسیون بهتر از بنده کار میکنند تشریف میآورند رئیس فراکسیون میشوند و کسی که بهتر از جناب رامبد هست میرود جای ایشان و پس ما بگوئیم بیایند در حزب کوشش کنند تلاش کنند شب و روز بدوند که من وکیل باشم لیدر فراکسیون باشم و شما هیچ این نمیشود باید این امید برای هر ایرانی باشد که در سایه لیاقت و درستی و استعداد پیش برود و بنابراین در شرایط مساوی باید پیش بروند البته اگر خدای نکرده من عضو حزب بخواهم یک فرد ناصالح را تحمیل کنم گناه است و قابل بخشش نیست ولی اگر افراد صالح هستند چرا استفاده نکنند این مملکت هنوز خیلی نیروی انسانی میخواهد بنده کرارا" دیدم اگر دکتر کلالی میآید در دفتر سیاسی و میگوید ما یک شهردار واجد شرایط در فلان شهر نداریم حقوقش خوب است مطالعه میکنیم واجد شرایط کم است آدم داوطلب شغل زیاد است ولی آدمی که بتواند با منشور انقلاب و بر اساس پیشرفتهای امروز مملکت کار بکند کم است به علت اینکه این تشکیلات سیاسی مملکت هنوز نتوانسته است تمام نیروها را جذب کند نتوانستهاند از نیروی انسانی به نحو مطلوب استفاده کنند.
من و شما که مسئولیت عضویت احزاب سیاسی را داریم این مردم را جلب کنیم همین مجلس شورای ملی مگر نبود آقای رامبد هم بودند بنده هم یک مدتی به سمت روزنامه نگار و یک وقتی به عنوان معاون نخست وزیر و امروز نماینده مردم در اینجا هستم در همین مجلس لایحه میآمد در کمیسیونها میرفت و واقعا" چه مشکلاتی بود و لوایح به صورتهایی در میآمد که آدم تعجب میکرد نمیخواهم بگویم همه آنهایی که در آن مجالس بودند همه سوءنیت داشتند نه حسن نیت هم داشتند ولی برای همه آنها امکان خدمت مثل ما وجود نداشت (خانم صفی نیا - هماهنگی بینشان نبود) بله همانطور که خانم صفی نیا فرمودند هماهنگی نبود عدهای منافعی داشتند فرق میکند با آنکه امروز لایحه بودجه میآید یک تبصره غیر بودجهای دارد تبصره مالیاتی دارد آقای رامبد اعتراض میکند. قبل از اینکه ایشان اعتراض کنند آقای دکتر دادفر در کمیسیون آنرا جدا میکند و ما هم موافقیم خودتان در مجلس شاهد بودید که چه پیشنهادهائی روی لایحه اصلاحات ارضی شد.
چنان لایحهای تحویل دولت که تا ۲۰۰۰ سال دیگر اصلاحات ارضی عملی نمیشد و این شد که شاهنشاه انقلاب کردند و منشور انقلابی را اعلام فرمودند و امروز میبینیم که هم فراکسیون شما وهم ما از یک نظم و اصولی تبعیت میکند اینجا آقای زهتاب فرد گفتند من از طرف خودم صحبت میکنم و آقای دکتر موسوی گفتند من از طرف فراکسیون صحبت مس کنند خوشحال شدم برای اینکه نشان میدهد که در فراکسیون اقلیت هم همکاری و هماهنگی وجود دارد و روز به روز وضع محکمتر میشود باید اینطور باشد امروز وکیل دوره انقلاب وکیل عضو حزب، وکیلی که از اندیشههای شاهنشاه الهام میگیرد و در تشکیلات اجتماعی و سیاسی عضو هست نمیتواند منفرد باشد منفرد وجود ندارد برای افرادی که تنها فکر میکنند دوره این عالیجنابیها گذشته است وکیل امروز با آن وکیل فرق مس کند که بنشیند خانه و مردم به دیدنشان بروند و از آنها پذیرائی کند و خیال میکرد که واقعا" مرجع سیاست است ما خودمان در اینجا شاهد بودیم که چه دسته بندی هائی بود برای تصویب یک لایحهای چه کارها که نمیکردند تا امروز ما واقعا" در حدود ۱۳۰۰¬- ۱۴۰۰ لایحه را تصویب کردیم که قانون شده جناب آقای دکتر یزدان پناه که واقعا" یک مرد دانشمند و محقق هستند این مسائل را خوب بررسی میکنند یادم نمیآید که ما چیزی دوره انقلاب پیشنهاد کرده باشیم که جنبه خصوصی داشته باشد همه بر اساس منافع ملی کار میکنیم یک مورد هست که نمایندگان دائم تلاش دارند برای رفاه مردم و برای کارهای عمرانی و سعی دارند که برای حوزه انتخابیه شان کارهایی بکنند گاهی میآیند در این خصوص به من اعتراض میکنند که مثال" فلان حوزه انتخابیه خراب شده جناب آقای قوام صدری در این مورد فکری بکنید که وکیل حق دارد تلاش بکند و برای حوزه انتخابیه اش البته این کار وکیل دوره انقلاب است این قانون گذاریش هست و آن طرز کارش و مسئولیتش در فراکسیون.
اشاره فرمودند که آقای اولیاء شیرازی کارخانهای خریده با ایشان صحبت کردم چون گفتند بیش از ۳۰۰ نفر سهامدارند (زهتاب فرد - قصد خاصی نداشتم) از افرادی که بنکدارند در امر پارچه هستند رفتند (شیخ بهائی - به منظور حذف عوامل واسطه) این کارخانه را خریدند آن ۳۰۰ نفر و ایشان هم جزو صاحبان سهام هستند اشکالی ندارد یک وکیل مجلس هم میتواند جزو آن عده باشد بیلانی هم از وضع کارخانه دارند که قیمت را هم پائین آوردهاند به عکس آنچه در اینجا گفته شد.
جدول فروش مدیران سابق | |
---|---|
کدری ساده | ۳۸ ریال |
چیت | ۳۵ ریال |
شانتون | ۴۱/۰۵ ریال |
کرکی | ۵۵ ریال |
مدیران جدید | کاهش درصد قیمت |
---|---|
۳۲/۰۵ ریال | ۱۷% |
۲۸/۶ ریال | ۲۲/۵% |
۳۷/۰۲ ریال | ۱۱/۵% |
۴۰ ریال | ۳۷/۵% |
تتمه بدهی کارخانه ۸۰ میلیون تومان به بانک ملی ایران میباشد که باید ظرف ده سال پرداخت بشود و قیمتها را بدین ترتیب پائین آورند که ارقام آن در بالا ذکر شد مسلما" وکیل دوره انقلاب دنبال کار شخصی نیست دنبال منافع فردی نیست اگر یک کسی صاحب سهم هست باین صورت جلوه ندهیم که این وکیل آمده رفته یک کارخانه ۶۰ - ۸۰ میلیون تومانی خریده ما همه وکیل دوره انقلاب هستیم باید حیثیت مجلس را حفظ کنیم و مسئله تقوی را بیشتر رویش تکیه کنیم این مملکت خیلی پیش رفته و دارد به پیش میرود باید مبانی ایمان و تقوایمان را سعی کنیم بیشتر باشد و از همه کسانی که با ما همکار هستند و در پیشرفت مملکت همکاری میکنند میخواهم که روز به روز پایههای تقوا و ایمانشان زیادتر بشود (احسنت).
ما در معرض دید مردم ایران هستیم هر چه تقوایمان بیشتر بشود و خدمتگزاری و شایستگی مان بیشتر بشود مردم ایران بیشتر به ما اعتقاد پیدا میکنند ما وظیفه بسی سنگین بر عهده داریم بنابراین باید تلاش کنیم تا کارهای زیادتری انجام گردد مطالب بیان شده از طرف اقلیت مربوط به کارهای کوچک بود مثل یک استخر گم شده جزو عجایب است در مملکت ما استخر گم شده آقای قوام صدری این استخر آقای شیخ رضائی را هم پیدا کنید دو سال است که راجع به یک استخری صحبت میکنید - راجع به تلفن ایراد میگیریم که کم است دیر میدهند و چه ایراد هم هست اما این خط ماکروویو این تلفنها که شیراز را میگیریم اصفهان و ۳۳ شهرستان را میگیریم این یک مطلبی است به نظر ما خیلی پیش پا افتاده گاهی پسر من از اروپا نامهای برای من میفرستد یا پای تلفن با هم صحبت میکردیم میگفت راست است که ۳۳ شهر با هم ارتباط تلفنی دارند و تلفن اتوماتیک است؟
گفتم بله حقیقت است به هر حال لازم است بگویم طی دهه اول انقلاب اقدامات وزارت پست و تلگراف و تلفن به قرار زیر بوده است:
- ۱- تاسیس خطوط ماکروویو با ظرفیت مخابراتی معادل ۶۰۰ و ۹۶۰ و ۱۲۰۰ کانال تلفنی در حدود هشت هزار کیلومتر بیش از هشت هزار کیلومتر دیگر از خطوط جدید تحت ساختمان هست که تا سال آینده خاتمه یافته و آماده بهره برداری میشود.
- ۲- تاسیس شبکه تلفن خودکار بین شهری که تا پایان برنامه چهارم ۲۲ شهر کشور را در بر گرفته و تا امروز ۳۳ ضرر ایران به شبکه سر تا سری متصل شده و این ۳۳ شهر بدون واسطه میتوانند با تهران و با یکدیگر مستقیما" ارتباط تلفنی داشته باشند و قابل توجه این خواهد بود که تعداد شهرهای مجهز به این سرویس در پایان برنامه پنجم عمرانی کشور به ۹۴ خواهد رسید که در حقیقت میتوان گفت کلیه شهرهای مهم مملکت خواهند توانست دارای ارتباط تلفن خودکار بین شهری باشند.
- ۳- برای ارتباط با خارج از کشور ایستگاه زمینی اسد آباد همدان استفاده از ماهوارههای مخابراتی از سال ۱۳۴۸ شروع به کار کرد که ایستگاه دوم در همان نقطه (اسدآباد) سال آینده شروع به کار خواهد کرد تا علاوه بر ارتباط با غرب جهان با کلیه کشورهای شرق جهان و خاورمیانه و خلیج فارس ارتباط ماهوارهای دائر گردد.
- ۴- برای تاسیس شبکه تلکس قرار داد به امضاء رسید که تا سال آینده و قبل از بازیهای آسیائی در ایران یک شبکه کاملا" کامپیوتری که دارای ۶۰۰۰ مشترک فارسی و لاتین خواهد بود در داخل و یا خارج از کشور شروع به کار خواهد نمود.
- ۵- به تعداد ۲۰۰ هزار تلفن خودکار شهرهای کشور تا پایان برنامه چهارم بیش از صد در صد افزوده شد و این تعداد به حدود یک میلیون و دویست هزار تلفن در آخر برنامه پنجم خواهد رسید (۷۵۰ هزار تلفن در طول برنامه پنجم اضافه میشود).
- ۶- شبکه انتقال برنامههای رادیو، تلویزیون از طریق خطوط ماکروویو تاسیس شد که پوشش سطح کشور برای برنامه اول تلویزیون و برنامه دوم تا پایان برنامه عمرانی پنجم طبق طرح سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران انجام گیرد.
همین تلویزیون که ایراد داریم که صندلیهای خالی را نشان میدهد مراکز شهرها تلویزیون رفته و این واقعا" مهم است که سراسر مملکت زیر پوشش رادیو تلویزیون است (یکی از نمایندگان - در بعضی دهات هم تلویزیون وجود دارد) بله تاکنون در اغلب شهرهای مهم کشور با استفاده از شبکه ماکروویو برنامههای تلویزیون تهران همزمان پخش میشود.
- ۷- به اضافه دهها هزار کیلومتر خطوط مخابراتی هوائی (کاربر) نصب و سیستمهای کار بر تلفن و تلگرافی ۳و۱۲ کانالی خریداری و نصب گردید که به نقاط کم جمعیت و شهرهای کوچک ارتباط داده شود.
طی برنامه پنجم تعداد ۱۴۰ نقطه کوچک جدید که داری جمعیت ۵ هزار نفر و بیشتر به این نقاط اضافه میشود.
ملاحظه بفرمائید در این مملکت روزگاری شاهد بودیم آن تلفنهای مغناطیسی بود ولی امروز در سطح مملکت این ارتباط توسعه پیدا میکند باید از کارکنان و ارت پست و تلگرفی همه شان از تمام مهندسین و کارشناسان و همه کسانی که زحمت کشیدند و چنین ارتباطی را برقرار کردند سپاسگزاری کنیم (احسنت).
رئیس - آقای دکتر الموتی اگر مطالبتان زیاد است فردا صبح ادامه بدهید.
دکتر الموتی - در حدود یک ساعت دیگر عرایضی دارم.
- تعیین موقع جلسه آینده - ختم جلسه
۳- تعیین موقع جلسه آینده - ختم جلسه
رئیس - با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنم جلسه آینده ساعت ۹ صبح فردا خواهد بود.
رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.