اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای مکان تو از مکان بیرون
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای مکان تو از مکان بیرون) از اوحدی مراغهای |
' |
ای مکان تو از مکان بیرون سر امرت ز کن فکان بیرون در وجودی و از وجود به در در جهانی و از جهان بیرون آسمان و زمین تو داری، تو از زمین وز آسمان بیرون فتنهای در میان فگنده ز عشق خویشتن رفته از میان بیرون ساعتی نیستی ز دل خالی نفسی نیستی ز جان بیرون آن و اینت به فکر چون یابند؟ ای تو از فکر این و آن بیرون بنشینی و از نشستن خود بینشانی و از نشان بیرون آخر و اولی و بودن تو ز آخر و اول زمان بیرون چون دل اوحدی زبون تو شد این سخن رفتش از زبان بیرون