اوحدی مراغهای (غزلیات)/بیا، که صفهی ما بوریای میکده بس
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (بیا، که صفهی ما بوریای میکده بس) از اوحدی مراغهای |
' |
بیا، که صفهی ما بوریای میکده بس بخور خانه نسیم هوای میکده بس ز میر و خواجه ملولیم، بعد ازین همه عمر حضور و صحبت رند و گدای میکده بس به منعمان بهل آواز چنگ رندان را ترانهی سبک از جار تای میکده بس ز قلیههای بزرگان سر که پیشانی مرا سه جرعهی بر ناشتای میکده بس گرم به صفهی صدر ملک نباشد بار نشستنم به میان سرای میکده بس مرا به صومعه، گو: شیخ شهریار مده سر مرا به جهان خشتهای میکده بس گر اوحدی دگری را دعا کند گو: کن مرا دعای مغان و ثنای میکده بس