اوحدی مراغهای (غزلیات)/نالهی بلبل شوریده به جایی برسید
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (نالهی بلبل شوریده به جایی برسید) از اوحدی مراغهای |
' |
نالهی بلبل شوریده به جایی برسید گل به باغ آمد و دردش به دوایی برسید عمر بلبل چو وفا کرد به دوری بنمرد تا ز پیوستن گل بوی وفایی برسید گل چه پیراهن زر دوخته بر داد بباد؟ کز میان غنچهی مسکین به قبایی برسید هر که بر بوی گل و نالهی بلبل سحری در چمن رفت، به برگی و نوایی برسید طالب گل ز چمن پای مکن، گو: کوتاه که به دستش ز سر خار جفایی برسید پی همراهی این قافله بودم عمری تا به گوش دلم آواز درایی برسید قصهی مور پریشان به سلیمان گفتند اثر نعمت سلطان به گدایی برسید آفتابی ز سر منظره بنمود جمال ذرهای در هوس او به هوایی برسید اوحدی دست به وصلش نرسانید آسان درد سر برد و به خاک کف پایی برسید