مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ مهر ۱۳۳۵ نشست ۱۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۸ مهر ۱۳۳۵ نشست ۱۸
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۱۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه هشتم مهر ماه ۱۳۳۵
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورتمجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: سلطانمراد بختیار - فضایلی - ارباب
۳ - طرح و تصویب گزارش مجلس سنا راجع به تمدید برقراری فرمانداری نظامی در تهران و راهآهنی سراسری
۴ - تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان قناتآبادی و سلطانمراد بختیار
۵ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر بهداری
۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت نه و چهل پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
۲- غائبین با اجازه ـ آقایان دکتر حسن افشار. دکتر بینا. دکتر اسدی. قبادیان. دکتر عدل. غضنفری. سعیدی. شادلو. دکتر امین. مهندس فیروز. مهندس فروهر. برومند. مهندس هدایت. خرازی. مهندس ظفر. جلیلی. هدی. علامه وحیدی. بیات ماکو. امامی خوئی. صادق بوشهری. عرب شیبانی. قراگزلو
غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر طاهری. تجدد. دکترامیر اصلان افشا ر. عامری. بزرگ ابراهیمی. دکتر سعید حکمت. باقر بوشهری. سنندجی. مهندس شیبانی. تیمور تاش. دولت آبادی. قرشی. فرود. معین زاده. مجید ابراهیمی. سالار بهزادی. دکتر دادفر. مسعودی دکتر وکیل. اریه. صراف زاده. دهقان. ساگینیان.
دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: قنات آبادی. دولتشاهی. پردلی. صدر زاده. طباطبائی قمی. یار فشار. مهندس بهبودی. بهبهانی. مرتضی حکمت. دکتر پیرنیا. دکتر شاهکار. کدیور. موسوی. امید سالار. خزیمه علم. رامبد
زود رفتگان بی اجازه ـ آقایان: دکتر هدایتی. دادگر. دکتر عمید فضایلی. اقبال.
رئیس ـ آقایان که کاری برایشان پیش میآید و بیرون تشریف میبرند خوبست همان وقت چیزی بنویسند و اطلاع بدهند حالا هم این اصلاح میشوئد نظری نسبت بصورت مجلس نیست؟ آقای کیکاوسی
کیکاوسی ـ چند اصلاح مطبعهای هست در عرایضم اصلاح میکنم و تقدیم میکنم
رئیس ـ بدهید اصلاح شود دیگر نظری نیست؟ (اظهار نشد) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: سلطان مراد بختیارـ فضائلی ـ ارباب رئیس ـ سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای سلطان مراد بختیار
سلطان مراد بختیار ـ چون مدتی مجلس تعطیل بود روزهای آخری که قرار بود تعطیلات مجلس شروع شود سیل خانمان بر اندازی که یکعده زیادی از هموطنان ما ر بی خانمان کرده بود جاری شده بود میخواستم جریان را باطلاع آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی برسانم چونکه تاکنون بعد از افتتاح مجلس گزارشی از جریانات سیل بعرض مجلس شورای ملی نرسانیدهاند در اواخر مرداد ماه اطلاع دادند که در قسمتی از مناطق اصفهان و یزد و کرمان و کاشان سیل جاری شده (مهران ـ اواخر تیر ماه) ببخشید اواخر تیر ماه، اولین دفعهای خواستند بروند برای رسیدگی سیل زدگان جناب آقای علم وزیر کشور و جناب آقای حکیم الملک و بک عدهای رفتند آنجا بازدید کردند و یک رسیدگی هائی کردند و چون در ابتدای کار بود یک قدری بازار گرم تر از حالا بود و بیشتر سعی میشد که بمردم کمک شود و بکوعده وعیدیهائی بمردم دادند تا اینکه چند روز گذشت البته باید عرض کنم وقتی که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تشریف فرما شدند حقیقتاً یگانه موضوع این بود که مردم سیل زده بقدری خوشوقت شدند که شاید هیچیک از کمکها این قدر ارزش نداشت دیدند که اعلیحضرت همایونی شخصاُ تشریف فرما شدند و چند نقطه را بازدید فرمودند و دستوراتی هم راجع باین کار دادند که شاید اکثر آن دستورات اجرا شد با این کمکهائی که تاکنون شده است چه از داخلی و چه از خارجی از دول خارجی ۲۰ هزار تن گندم دولت آمریکا داده ده هزار تن شوروی داده یک مبالغی هم از خود مردم جمع آوری شده که البته بایستی مؤسسه شیر و خورشید سرخ تقسیم بکند مابین سیل زدگان هم گندم و هم بقیه وسائلی را که از طرف اشخاص کمک شده است ولی موضوعی که بعقیده بنده از اینها مهمتر است اینست که این سیلی که امسال آمده است بقنوات خسارت بسیار زیادی وارد کرده (صحیح است) اشکال کار اینست که ممکن است از این کمکی که شده است ده تا اطاق بسازند یا اگر دو تا اطاق نتوانستند بسازند یکجوری زندگی خودشان را بسر ببرند ولی قنوات جوری نیست که بشود با کمک شیر و خورشید سرخ یا آقای دریانی که اتفاقاً کمک بسیار بزرگی کرده و کاشکی در این مملکت مثل ایشان پنجاه نفر بود از این کمکها بشود نتیجه گرفت چون در حدود هفتصد رشته قنات در این مملکت در اثر این سیل مسلماً یا صدمه دیده یا بکلی خراب شده برای این هفتصد رشته قنات که صدمه دیده و یا خراب شده دولت فقط یک میلیون تومان کمک کرده است یعنی داده است ببانک کشاورزی
+که بدهند برای تمام این قنوات و مردم هم حرفشان حسابی است کمک مجانی نمیخواهند فقط مردم میگویند دولت همینطوری که ما مالیات میدهیم و همینطور که ما رعیت این دولت هستیم دولت بما پولی قرض بدهد ما هم قنواتمان را تعمیر کرده مشغول کاشت بشویم املاکمان هم گرو میگذاریم در مقابل این گروگان هر وقت که ما پول را پرداختیم املاکمان را پس بدهند ولی متأسفانه همانطوری که آقایان اطلاع دارند اولا سرمایه بانک کشاورزی سرمایه زیادی نیست در ثانی بقدری مقررات بانک کشاورزی خشک است که هیچگونه کمکی باین مردم نشده است (صحیح است) مسلماً نشده این کمک نشدن شاید خودش حالا معلوم نباشد ولی در سال آینده خسارات بسیار بسیار زیادی هم بصادرات این مملکت وهم بغله این مملکت خواهد زد چنانکه ملاحظه میفرمائید در امسال آمدند و یک کمکهای گندم و یا پول و یا چیزهای دیگری بمردم کردند اولا این کمکهائی که شد یک کمکهائی موقتی بود یک کمکهائی نبود که بتوانند بر گردانند این کمکها را، یک کمکهائی نبود که بشود با آن زندگی کرد بردند و خوردند و تمام شد اما اگر بخواهیم بمردم کمکی بکنیم لازم است که یک پولی را در اختیار بانک کشاورزی بگذارند تا بتواند قرض بدهد (صحیح است) با این مقررات ملاحظه، میفرمائید که بانک کشاورزی ما الساعه که پول را بزارعین و مالک قرض میدهد که صدی دوازده نزول میگیرد (صدر زاده ـ با مخارجی که تعلق میگیرد صدی پانزده میشد) همینطور است که میفرمائید با مخارجی که باید بپردازند صدی ۱۵ میشود آن وقت صدی پانزده نزولی که میدهند تازه اگر میدادند عیب نداشت با همان صدی ۱۵ نزول برای گرفتنش زحمات زیادی باید کشید که بچند نفری آیا داده شود یا داده نشود (عرب شیبانی ـ پول ندارند وضع مالیشان اجازه نمیدهد) بنده هم قربان علت را عرض میکنم ملاحظه میفرمائید بنده این موضوعات را یک قدری رویش دقت کردم که بعرض آقایان برسانم در زمان اعلیحضرت فقید که دستور دادند بانک کشاورزی تأسیس شود این بانک ده میلیون تومان سرمایه داشت که در همان تاریخ یک ثلث اسکناس در جریان در مملکت متعلق ببانک کشاورزی بده است در صورتی که امروز بانک کشاورزی را شصت میلیون تومان سرمایه دارد ولی یک بیست و چهارم اسکناس در گردش در اختیار بانک کشاورزی است با این تفاوت که شاید آن روز اینقدرها مردم متوجه نبودند یا انتظار نداشتند دولت کمک کند ولی امروز چه دولت بخواهد چه نخواهد مردم میخواهند که حقشان را بگیرند و حق هم این است هم بآنها کمک بشود برای اینکه اگر ما بیست میلیون نفر جمعیت داشته باشیم حتماً ۱۲ میلیون نفرش کشاورز است و بایستی که دولت بیاید بگوید برای این ۱۲ میلیون نفر کشاورز و ایلات و عشایر چه اقدامی کرده برای اینکه اگر از طرف بانک ملی کمکهائی میشود بتجار و غیره این نتیجه اش برای کشاورزها چیزی نیست مثلا فرض بفرمائید اینجا یادداشتی من دارم راجع ببانک ملی بانک ملی پانصد میلیون تومان اعتبار بتجار میدهد این ۵۰۰ میلیون تومان را هم اگر بانک ملی میدهد بسه چهارهزار نفر میدهد که آن سه چهار هزار نفر هم میروند با آن پول خرید و فروش زمین و سفته بازی میکنند اگر میآمدند بیست در صد اعتبار آقایان تجار را کم میکردند که شاید ضررش ببنده و بعضی از آقایان میخورد اگر این مبلغ را ببانک کشاورزی میدادند که برای زارعین بیچاره فکری بکنند و در نظر میگرفتند که آنها هم در این مملکت سهمی دارند همه اش مال یک عده معدودی نباشد هم آنها از بیچارگی خلاص میشدند و هم بتولید مملکت کمک میشد در این صورت اگر آقایان بیایند این اقدام را بکنند اشکالی که هست دفع میشد و نمیتوانند بگویند که ما پول نداریم چون آن روز جناب آقای وزیر دارائی اینجا تشریف آوردند و فرمودند ۹ میلیون تومان ما میدهیم ببانک کشاورزی فکر کردند این موضوع خیلی مهم است در صورتی که بانک کشاورزی صد تا شعبه دارد عجالتاً بهر شعبه ۱۰هزارتومان میرسد در همین چند روزی که جناب آقای وزیر دارائی خیال کردند که خدمت بزرگی بکشاورزان کردهاند وعده دادهاند این پول را در اختیار بانک کشاورزی بگذارند در صورتیکه اگر دولت تصمیم بگیرد واقعاً کمک کند احتیاجی هم بپول نیست که دولت تهیه بکند یا از خزانه بدهد بانک ملی ۲۰ در صد اعتبارات را کم بکند و در اختیار بانک کشاورزی بگذارد و بانک کشاورزی دستور بدهد که یک قدری این مقررات را کمتر کند این مردم بیچاره باین بدبختی و سیاه روزی دچار نمیشدند باور بفرمائید بنده رفته بودم اطراف اصفهان چند تا ده دیدم که یکی از آن دهات اسمش باغ سرخ است اینها میگفتند که یک کسی پیدا شود با دولت بیاید نصف آب مملکت ما را بگیرد فقط قناب ما را درست کند خوب آقا آدم خجالت میکشد باینها چه جواب بدهد حاضرند نصف کلیه دارائیشان را برای خرج قناتشان بدهند بنده چندین بار رفتم و سفارش کردم متأسفانه نه فقط بنتیجه کامل نرسیدهام بنتیجه ناقص هم نرسیدم مثلا آقای رئیس بانک کشاورزی میگوید ۵۰ هزار تومان میتوانم کمک بکنم در صورتیکه امروز کارگر که روی قنات کار میکند حداقل هفت تومان مزد میگیرد و با ۵۰ هزار تومان که ایشان میدهند شاید بشود یک قنات را تعمیر کرد چطور میشود تمام این خرابیها را درست کرد حالا اگر دولت تصمیم ندارد این کار را بکند جناب آقای ذوالفقاری بنده اینجا یک عرض دارم و آن اینستکه وقتی رادیوی ماهر روز میگوید ما کمک میکنیم کمک میکنیم نتیجه این میشود که این بدبختیهای گرسنه پانصد ششصد تومان دادهاند بمن تلگراف کردهاند و میگویند که ما هر روز میشنویم که رادیو گفته است که به شما کمک میکنیم این کار را میکنیم آن کار را میکنیم و آن وقت بدبختی بنده این است که خیال میکنند بهمه مملکت کمک شده و فقط بهمان یک حوزه کمک نشده در صورتی که میدانم بهمه جا کمک اساسی نشده جناب آقای ذوالفقاری میدانم که ظلم بالسویه عدل است و برای همه یک صورت داشته فرقی نکرده و بنده مخصوصاً آمدم امروز این مطلب را بعرض آقایان برسانم مخصوصاً خود جناب آقای علم که تشریف داشتند ملاحظه فرمودند که خرابیها آنجا چقدر زیاد بود و وعده و وعیدهای بسیار زیادی هم دادند و شیرو خورشید سرخ مرکز هم یک کمکهائی کردند اما کافی نبود آقای دریانی بسیار مرد خیری است کمک بسیار مؤثری کرده کار خوب کرده امیدوارم چند نفر دیگر مثل آقای دریانی (مهندس اردبیلی ـ آذربایجانی است) بله آذربایجانی است و یک میلیون تومان هم کمک کرده باستان دهم (بهادری ـ کمکهای دیگری هم کرده) ولی این یک میلیون تومان بهانه شده است برای این کار دولت و بانک کشاورزی و شیر خورشید سرخ میگویند ببینیم آقای دریانی چه میکند آقا تا آقای دریانی که یک میلیون تومان میدهند کار خوبی هم کرده آقا تا وقتی بخواهد نتیجه بگیرد آنوقت آن بدبختها از گرسنگی تلف میشوند آنجا هوا سرد است البته بنده و آقای وزیر دارائی و آقای مدیر شیر خورشید سرخ جایمان گرم است و اشکال ندارد اما آن بدبختها از گرسنگی و سرما میمیرند بیشتر این مناطق سر سیری است گر نمیخواهید کمک کنید راهش این است که دولت اعلامیه بدهد که امکان کمک برای ما نیست و آنوقت خود آنها بروند و یک فکر بکنند مثلا یکی از چیزهائی که بنده باید به اطلاع مجلس شورای ملی برسانم این است که بانک ملی ما پولی را که در اختیار بانک کشاورزی که آنهم یک بانک دولتی است میگذارد صدی ۶ نزول میگیرد در صورتی که همان بانک ملی وقتی که پول ببانک خصوصی میدهد صدی ۴ نزول میگیرد (شادمان ـ ببانکهای خصوصی پول نمیدهند)(مهندس اردبیلی ـ خیلی بد کاری میکنند)(دکتر شاهکار چطور ممکن است این ؟) قربان میدهند این را عرض میکنم آقایان تشریف ببرند تحقیق کنید. بانک ملی ببانک کشاورزی با صدی ۶ پول میدهد و ببانکهای خصوصی و اشخاصی که پول میدهد صدی چهار نزول میگیرد یعنی صدی دو از بانکهای خصوصی کمتر نزول میگیرد (مهندس اردبیلی ـ خیلی بد کاری میکند) بنده هم نخواستم بگویم که خوب کاری میکند همین را خواستم به استحضار آقایان برسانم حالا بنده استدعا میکنم که جناب آقای انتظامی انشاءالله در اولین جلسه هیئت دولت این موضوع را مطرح کنند که اگر حقیقتاً این وضع صحت دارد جلوگیری کنند برای این که این بانکها بالاخره بانک دولتی است و کمک بکشاورزان است ولی آن بانک بانک خصوصی است و منافعش بجیب یکعده میرود که باید بانک ملی با آنها جنگ بکند موضوع دیگری که میخواهم به عرض آقایان محترم برسانم موضوع اطلاعاتی است که از بانک کشاورزی ترکیه بنده پیدا کردهام بانک کشاورزی ترکیه در زمان گذشته بقدری بکشاورزان کمک کرده است که در اثر آن کمکها نود میلیون لیره انگلیسی صادرات داشتهاند که بنده بعضی از ارقام آنرا یادداشت کردهام صد هزار تن گندم ۸۹۰ هزار تن غلات ۹۸ هزار تن خشکبار ۲۳۰ هزار تن توتون و سایر اجناس صادراتی ۱۰۰ هزار تن که جمع قیمت آنها میشود ۹۰ میلیون لیره انگلیسی موضوع دیگر که میخواستم عرض کنم موضوع غله مملکت است هر سال ملاحظه میفرمائید که ما گرفتار کمی غله برای مصارف داخلی خودمان هستیم در صورتیکه این اشکال از اینجا است که غلةما اولا قیمت بین المللی ندارد، یعنی قیمت آن با قیمت بی المللی تطبیق نمیکند و در ثانی اینکه معلوم نیست قیمت غله در این مملکت چقدر است اگر یک کسی تراکتور بخرد شصت هزار تومان امید این را ندارد این غله را که میکارد اگر گندمی که میکارد اکثر این مملکت هم دیم کارند از این دیم فرض کنید که چهل تن بهره برداری کنند و امکان این را دارد که اقساط را بپردازد وقتی قمت گندم معلوم نیست این شخص نمیآید ریسک را بکند برای اینکه این پول را قرض کند که یک منافعی خودش ببرد و یک خدمتی هم بمملکت کرده باشد و زارعت بکند در صورتی که اگر دولت میآمد و میگفت ما حاضریم برای مدت سه سال گندم را در این مملکت فلان قیمت بخریم و زارعین میتوانند که با اطمینان کاملی بهره برداری از زراعت خودشان و این بهره برداری هم برای دولت نتیجه دارد و هم برای مردم و اشکال دیگری که هست که ما گرفتاری کمی غله هستیم این است که در سر حدات ما چون قیمت گندم در داخله
+مملکت پائین تر است تا قیمت گندم در مناطق که با ما هم مرز هستند، آقایان خوب اطلاع دارید این گندم را چون رعایا وضع مالیشان خوب نیست این گندم را میخرند و میبرند خارج بعد باید ما خودمان برویم و گندم را از خارج بخریم با قیمت چند برابر و بیاوریم اینجا، اگر دولت در هر فصلی بیاید و قمیت گندم را طوری معین کند که ممالک همسایه نتوانند گندم بخرند مسلماً ما اینقدر کسری گندم نمیداشتیم خاطرم هست یک روز جناب آقای وزیر کشاورزی تشریف آوردند اینجا و فرمودند که ما پانصد هزار تن برای یک سال کسر داریم و حالا همین گندمی ا هم که کمک شده است هنوز تقسیم نشده است آقایان اطلاع دارند که امروز هشتم مهر ماه است اگر رعایا گندم نکارند دیگر فایدة ندارد چون حالا وقت این است که گندم کاشته شود میگویند برای اینکه مخارج کرایه موجود نیست بپردازند که گندمها از خرمشهر حمل شود یا اشکال دیگری هست نمیدانم (مهندس اردبیلی ـ نوش داروی پس از مرگ است
رئیس ـ آقای بختیار وقت شما تمام شده است
سلطان مراد بختیار ـ الساعه قربان تمام میشود هنوز این گندم بدست مردم نرسیده است و اگر بخواهند بمردم کمک شود بایستی دولت باسرع وقت گندمها را بمردم برساند لااقل این کمکی که دیگران کردهاند بموقع بدستشان برسد و مثل همه کارهای مملکت بکاغذ بازی نگذرد این تلگرافات هم که شده است تقدیم میکنم ه بکمیسیون عرایض برود بلکه آنها بتوانند جواب بدهند (احسنت) رئیس ـ آقای فضائلی
فضائلی ـ بنده اصولا این رویه را میپسندم که یک نماینده موفق دولت اگر یک تذکر یا نظری داشته باشد راجع بکار دولت بوزیر مسئول تذکر میدهد و نسبت بموضوع که امروز مزاحم وقت شریف آقایان میشوم هم بهمین رویه عمل کردهام اما چون یک نگرانی پیدا کردم که ممکن است وقت بگذرد و وظیفهای که بایستی در همین ماه انجام شود انجام نشود این است که خواستم بدینوسیله هم خاطر محترم آقایان را مستحضر بکنم و هم به دولت تذکری بدهم که دولت باهمیت موضوع توجه داشته باشد. هشت سال قبل مجلس شورای ملی برای انجام سرشماری عمومی در سراسر کشور مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال اعتبار در بودجه کل کشور منظور داشت تا این قدم مقید و مؤثر در راه حسن اداره کشور برداشته شود متأسفانه بعلت تهی بودن خزانةدولت وسائل کار فراهم نشد و این منظور اساسی انجام نگرفت اما از آنجا که موضوع سرشماری و تهیه آمار عمومی چیزی نیست که تأخیر در آن جایز باشد در بودجه سال ۱۳۳۵ مبلغ یکصد میلیون ریال از اعتبارات دولت برای این امر تخصیص داده شد. و سازمان برنامه هم مبلغ دویست میلیون ریال اعتبار جزء برنامههای فوری خود برای سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۵ جهت اجراءسرشماری منظور داشت اداره آمار که وابسته بوزارت کشور است در تهیه مقدمات کار از ترسیم نقشه کلیه شهرها و قراء و قصبات و تقسیم واحدهای سر شماری و اجراء سرشماریهای محلی و تهیه آمار عمومی از نقاط مختلف بمنظور آزمایش و کار آموزی و تربیت افراد تهیه ماشینهای مختلف استخراج آمار و استخدام و تربیت متخصصین آمار شناسی و آمار گیری و غیره و اعزام مأمور و محصل به خارج بجهت تأمین همین منظور اقدامات مفصل بعمل آورد و از لحاظ فنی خود را آماده و مجهز کرده است که این امر خطیر را در پایان مهر ماه جاری برای اولین مرتبه در سراسر کشور انجام بدهد. امروز این مسئله در شمار بدیهیات و امور مسلمه قرار دارد که هیچ قدم اصلاحی با اطمینان کامل و شون مختلف یک کشوری نمیتوان برداشت مادام که آمار و اطلاعات صحیح از تعداد نفوس و نتایج فعالیت آنان و منابع مورد استفاده ساکنین آن کشور در دست نباشد.
مثلا موضوع بالا بردن سطح تولید یا پائین آوردن قیمت ارزاق یا افزودن بر قوه خرید افراد که همیشه مورد توجه نمایندگان محترم مجلس است تا هنگامیکه از تعداد افراد و نفوس و تعداد زارع و کارگر میزان زمین و آب و دیگر منابع تولید مقدار مصرف و میزان کمبود اندازه استعدادهای نهفته و استفاده نشده در نقاط مختلف کشور و غیره اطلاعات جامع نداریم مطمئن باید بود هر اقسامی که بعمل بیاید نتایج آن مشکوک و غیر مسلم است تجربه نشان داده است که در امور مشکوک دولتها جرأت اقدام ندارند و اگر یکبار قدمی بجلو بردارند بار دیگر قدم بعقب میگذارند و بالاخره هیچ کاری بنتیجه نمیرسد بارها هیئتها ی مختلف از کارشناسان معروف جهان با خرج مبالغی هنگفت باین کشور دعوت شدهاند تا یک برنامه جامع و مقید برای اصلاحات این مملکت تنظیم کنند آنها وقتی بایران آمدند اول چیزی که خواستند آمار و اطلاعات بود و چون دانستند که ما حتی از تعداد نفوس و صاحبان حرف و مشاغل خود بی خبریم از دادن هر گونه پروژه قطعی اظهار عجز کردند و حق هم داشتند امروز اداره آمار باستناد سر شماریهای محلی که انجام داد. باین نتیجه رسیده است که شاید نزدیک ده هزار ده در مملکت وجود دارد که از نام آنها در نقشهها و ثبت و سیاهههای دولتی که تاکنون منتشر شده ذکری بمیان نیامده است این سازمان برنامه که در جواب انتظارات مجلسین و بالاخره افرار ملت میگوید باید مطالعه کرد و من مشغول مطالعه هستم بدون آمار و اطلاعات صحیح متکی بارقام قطعی هرگز نمیتواند در هیچیک از مسائل اساسی با طریق علمی که منتهی به نتایج متیقن گردد حتی مطالعه کند مگر آنکه پیوسته شعر بگوید و مغازله کند. خلاصه آمار بمنزله چراغ راهنماست که بدون آن هر اجتماعی همیشه در خطر گمراهی است.
البته انجام و اجراء این امر مهم با توجه بوسعت مملکت و کمی آشنائی مردم و پراکندگی آبادیها و نبودن راه در بین قراء و قصبات مختلف آسان نیست خاصه که اداره آمار در نظر گرفته باتکاء مطالعات ممتد و تجربیاتی که در این چند ساله حاصل کرده و با استفاده از نظر کارشناسان خارجی و اداره همکاری در عرض یک هفته در سراسر کشور بدون تعطیل عمومی اطلاعات کاملی که جواب تقریتاَ ۶۰ تا ۸۰ سؤال مختلف است که از کلیه افراد کشور بگیرد و از این راه نه تنها جمعیت وافعی کشور را استخراج کند بلکه در هر یک از شهرها و دهات تعداد و نام ـ جنیست ـ سن ـ تأهل ـ سواد ـ درجه تحصیلات ـ حرفه ـ ممر معیشت افراد هر خانواده وضع سکنی و اشتغال بکار و کسب و نوع آن و صنایع خانوادگی و در هر ده و مزرعه موقعیت ـ فرهنگ بهداشت منابع آبیاری و انواع محصولات و درآمد را تعیین نماید. بدین ترتیب در کشور بسیج عمومی بوسیله قریب چهل هزار نفر مأمور آزموده باید عمل بیاید که از روی نقشه معین تمام شهرها و قراء و قصبات و کلیه خانهها و مساکن را اعم از شهر و ده و کوه و دشت در زیر پای بگذارند و از هر رئیس خانواده قریب ۶۰ سؤال مختلف راجع بمهام امور زندگانی کرده و جواب اخذ خود جهت استخراج آمار و اطلاعات بدهند. بدیهی است انجام اینکار با مشکلاتی که ذکر شد جز با همکاری جدی تمام تشکیلات دولتی میسر نیست.
من وقتی تحقیق کردم تا چند روز پیش جیپها و وسائل نقلیهای که قسمتی برای یک ماه و قسمتی برای ۱۵ روز طبق نقشه که قبلا طرح شده لازم است و باید از طرف وزارتخانهها مخصوصاُ وزارت جنگ در اختیار اداره آمار گذاشته شود تحویل نشده بود. همین موضوع و موضوعات مشابه آن ممکن است موجب شود که ما زحمتهائی که کشیده شده بهدر برود و این قدم اساسی در راه اصلاح وضع کشور برداشته نشود این است که خواستم توجه دولت را باین امر خطیر جلب کنم و متذکر شود که بعلت کمی وقت از نظر فصل مساعده جهت اجراء سرشماری عمومی اگر مختصر غفلت و مسامحة بنمایند و همکاری و هم آهنگی لازم نشان ندهند یا مأمورین وزارت کشور و مآمورین سایر وزارتخانهها که همکاری آنها ضرور است کوتاهی و قصور کنند بیم آن میرود که موفق نشوند و اینکار باز هم در محلق تعویق و تعطیل بماند. چون بعقیده من انجام سرشماری و تهیه آمار عمومی از ضروریات اولیه است و باوجود اعتباراتی که تصویب شده و مقدماتی که فراهم کردهاند و قطعاً مخارجی هم تاکنون متحمل شدهاند خدای ناخواسته عدم توفیق دولت در اینراه بکلی برخلاف انتظار است و قابل تحمل نیست از این جهت بنظر من اقتضا دارد جناب آقای وزیر کشور اقداماتی که در راه انجام این منظور کردهاند بطریقی که اطمینان خاطر ایجاد نماید هر چه زودتر بعرض مجلس شورای ملی برسانند. یادداشتی برای بنده رسیده است اظهار فرمودند که ممکن است ده هزار ده نباشد باطلاع آقایان میرسانم ه بنابر تحقق قطعی که کردهام ۷ هزار ده را پیدا کردهاند و در نقشه نوشتهاند (مهندس اردبیلی ـ ۷ هزار و خوردهای است)(یکی از نمایندگان سه هزار باقیش را هم پیدامیکنند) و بهمین ترتیب اطمینان دارم که بیشتر از سه هزار ده دیگر بر میخورند بهر صورت رقم همین است که عرض کردم عرض کنم همین الان اطلاع حاصل کردم که یک آئین نامه برای انجام سرشماری در جریان تصویب کمیسیونها دادگستری و کشور مجلسین است و بخصوص امیدوار هستم با توجه اعضای محترم کمیسیون مذکور تصویب و ابلاغ این آئین نامه کمکی خواهد شد بحسن انجام کار مطلب دیگری که خواستم عرض کنم تذکری است که خواستم بوزارت راه بدهم راجع براههای بین شهرستانها مازندران، راههای بین شهرها مازندران را برای خاطر اساسی کردن راه بهم زدهاند و مشغول کارند (اردلان ـ همه جا همینطور است) متأسفانه چون بارندگی در نواحی بسیار شدید است بیم صدی هشتاد صدی نود (نه بیم خیلی مختصر) میرود که امسال در پائیز در زمستان بکلی راههای بین شهرهای مازندران قطع شود
+و حتی اهالی تصور میکنند حتماً این کار خواهد شد متأسفانه بنده آنچه که خودم از نزدیک دیدم دیدم وسایل کار مقاطعه کار هم آماده نیست یعنی غلطکهای وزین و سنگینی که باید برای چنین راهی داشته باشد در کنار جاده ندیدم و معروف هم اینست که پولی هم باو نرسیده است و ممکن است که موجبات تعویق کار را فراهم بکند این است که از وزارت راه هم تقاضا دارم که نسبت باین موضوع هم توجه بفرمایند که راههای بین شهرها مازندران و البته همانطور که فرمودند بین سایر شهرها قطع نشود (مهندس اردبیلی ـ حالا قطع شده است) همینطور است اهالی مازندران هم بهمین مشکل دچار هستند و هر چند روز یکمرتبه گرفتار انسداد و قطع راهها میشوند.
رئیس ـ آقای مهدی ارباب،
ارباب ـ بنده دیدم بازار نطق قبل از دستور کساد شده و بیشتر از دو نفرم اسم ننوشتهاند اینست که از موقع استفاده کردم که یک موضوع ضروری که ما به الابتلاء آقایان محترم و خود بنده و مردم هست در این موقع اینجا یاد آوری شوم و آن موضوع اعزام طبیب و جراح و همکاران آنها بولایات و نقاط دو از مرکز است که با این حقوق ناچیز حاضر نیستند بروند و الان در ناحیه جنوب اکثر نقاط بدون پزشک و پزشکیار هستند و حتی با امراض غیر مهم تدریجاً مردم تلف میشود. وزارت بهداری متعذر است که با دادن حقوق کافی در سایر قسمتها اطباء و پزشکان حاضر نیستند بروند جان خودشان را بخطر بیندازند برای یک حقوق ناچیز درست هم هست مسلماً بنده با خواهش و تمنا با بیان الکن خود دربهای بهشت را بروی یک جراح درجه دوم نشان دادم و او را استخدام کردم که برای بیمارستان علیا حضرت ملکه ثریا پهلوی برود در بند عباس رفته در آنجا و ابلاغی که صادر شده ماهی پانصد تومان حقوق این جراح است آقایان پانصد تومان را یک راننده یک شوفر حاضر نیست بگیرد برود یک تکنسین که کار را دیولوک را هم میکند برای رادیولوژی همان بیمارستان فرستادیم با عائله اش ماهی ۲۴۰ تومان باو میدهند در آن هوای سوزان بندر عباس بدبخت باید باعائله اش زندگی بکند با ماهی ۲۴۰ تومان و یقین دارم در حوزههای انتخابی آقایان هم همین ابتلائات هست این بود که قانونی هم سابق اینجا بتصویب رسید که نمیدانم کجا مدفون شد که کار ندارم البته آنچه مصلحت کشور است خواهد شد ولی این موضوع را خواستم آقایان توجه بفرمایند و یک فکری بشود که بتوانیم پزشک و پزشکیار و جراح و وسایل حیاتی مردم را بحوزه ـهای انتخابی آقایان بفرستیم و بنده هم نسبت بآن ناحیهای که سمت وکالتش را دارم شرمنده نمانم بیشتر مصدع نمیشود (احسنت)
۳- طرح و تصویب گزارش مجلس سنا راجع به تمدیدی برقراری فرمانداری نظامی در تهران و راه آهنی سراسری
رئیس ـ وارد دستور میشویم از سنا راجع بحکومت نظامی شرحی رسیده است که قرائت میشود (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی لایحه تمدید بر قراری مقررات فرمانداری نظامی در تهران و حومه و راه آهن سراسری و پلهای که طبق نامه شماره ۹۸۱۴-۳۴۴۹-۱۳۳۵/۵/۱۷ از طرف دولت تقدیم مجلس سنا شده بود در جلسه فوق العاده مورخ هشتم شهریور ماه ۱۳۳۵ بقید یک فوریت بتصویب مجلس سنا رسید. اینک یک نسخه از لایحه مزبور برای تصویب مجلس شورای ملی ایفاد میشود‹‹
رئیس مجلس سنا سید حسن تقی زاده ››
لایحه مربوط باجازه تمدید برقراری مقررات فرمانداری نظامی در تهران و حومه و راه آهن در سرتاسری و پلها
ماده واحده ـ بدولت اجازه داده میشود که مقررات فرمانداری نظامی را در نقاط مشروحه زیر
۱- شهرستان تهران و حومه تاریخ انقضاء ۳۵/۵/۱۵
۲- راه آهن سرتاسری پلها و تاریخ انقضاء۳۵/۵/۹
از تاریخ انقضاءبمدت ۳ ماه دیگر تمدید نماید. لایحه فوق که مشتمل بر ماده واحده است در جلسه مورخ پنجشنبه هشتم شهریور ماه یکهزار و سیصد و سی و پنج به تصویب مجلس سنا رسید رئیس مجلس سنا سید حسن تقی زاده
رئیس ـ آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری ـ بنده که بنام مخالف در لایحه برقراری حکومت نظامی اسم نوشته از معتقدانم اینست که همیشه در مملکت بایستی سعی کرد امور و پایههای هر کشور بر مبانی اصولی و واقعی خودش استوار باشد و کارهای استثنائی که در جامعههای دمکراسی بوجود میآید باید طوری از آن استفاده بشود که از آن حالت استثنائی خودش را خارج نکند متأسفانه موضوع حکومت نظامی در کشور مات یک صورتی پیدا کرده از بعد از شهریور بیست الی حال که از جنبه استثنائی و غیر عادی خودش خارج شده و جای حکومت عادی پارلمانی و حکومت دمکراسی را گرفته و عکس شده بنده یادم میآید که اسم حکومت نظامی را اولین باری که در عمرم شنیدم موقعی بود که کودتای ۹۹ بوجود آمد. در آنروز من آشنا شدم با اسم حکومت نظامی بعد از او باز خاطرم میآید یک روزی قنسول دولت آمریکا در ایران کشته شد و اقعة سقا خانه و قتل ماژور رایمبری آنوقت هم یک حکومت نظامی بوجود آمد ولی تا سوم شهریور ۲۰ در آنروز که مرحوم فروغی ذکاء الملک که خدا بیامرزدش ایشان حکومت ایران را بدست گرفتند یک اعلان حکومت نظامی در تهران بگوشها خورد شاید خیلیها فکر میکردند یعنی چه رژیم حکومت نظامی؟ برای اینکه این مطلب اساساً در تاریخ مشروطیت پنجاه ساله جز بصورت فوق العاده و استثنائی سابقه نداشت همانطوریکه این اصل در دنیا هست که موضوع حکومت نظامی یک امر استثنائی غیر عادی است و از او در گذشته بصورت استثنائی استفاده شد یعنی وقتی که لازم بود استفاده شد البته در هر سه موردی که بعرض آقایان نمایندگان محترم رسانیدم و البته بهتر از من تاریخ مشروطیت ایران و تاریخ پنجاه ساله را بخاطر دارند این امر محقق بود که صورت استثنائی خودش را داشت و حقاً هم استفاده شده حادثة بسیار بدی که برای مملکت در شهریور ماه ۲۰ پیش آمد و وضعی که آنروز مملکت ما را فرا گرفته بود لازمه اش این بود که رژیم حکومت نظامی در تهران بر قرار شود برای اینکه امنیت کشور ما بصورتی که آن حادثه پیش آمد در مقام تزلزل بود و بصورت عادی شاید نمیشد وضع مملکت را و امنیت مملکت را تأمین کرد این بود که حکومت نظامی برقرار شد اما از شهریور بیست بنده عکسش را میبینم همینطور که عرض کردم اصل بر این شد که در این مملکت ما رژیم حکومت نظامی باشد دنبال استثناء داریم میرویم استثناء میخواهیم رژیم حکومت عادی و مشروطیت داشته باشیم بنظر من این بر خلاف آن نظری که همه ما داریم که میخواهیم کشور مترقی و متکاملی در راه تمدن و اصول دموکراسی و همدوش بودن با کشورهای دموکرات دیگر داشته باشیم سیر میکند. اگر بتاریخ وضع قانون حکومت نظامی (اعضای هیأت محترم دولت که در اینجا تشریف دارند بهتر میدانند) توجه بشود میبینیم یکروزی مشروطه ما در خطر بود یعنی در ابتدای انقلاب مشروطیت ایران که هنوز هستة مشروطیت تقویت نشده بود و مستبدین مشغول عملیات و فعالیتهائی بودن که رژیم مشروطه جوان ما را بهم بزنند نهضت سالار الدوله نهضت مسلحانهای که بر علیه رژیم مشروطیت ما پیش آمد سبب شده که واضعین قانون اساسی و پیش قدمان مشروطیت در همین مجلس شورای مای که نمایندگان محترم جلوس فرمودهاند و در کار آزادی مملکت مراقبت میفرمایند نشستند و این قانون حکومت نظامی را وضع کردند برای اینکه بصورت غیر عادی با مستبدین که با رژیم مشروطه مبارزه میکردن مبارزه کرده باشند پس این تاریخچه وضع قانون حکومت نظامی بود آنهم که در بیست سال سلطنت اعلیحضرت فقید استفاده شد مورد استثنائی بود.
بموع هم استفاده شد و ماهیت قانونی حکومت نظامی هم از بین نرفت کاملا از آثاری حکومت نظامی هم استفاده میشد ولی عرض کردم متأسفانه از بعد از شهریور حکومت نظامی اصل شد در این مملکت و حکومت عادی استثناء شد و بهمین جهت حکومت نظامی ما هم ماهیتش تغییر کرد یعنی آن اثر حکومت نظامی را ندارد و بنده با موضوع حکومت نظامی در کابینه سابق هم در دوره ۱۸ مخالفت کردم و عقایدم را عرض کردم و حالا هم که عرض میکنم از نظر بحث اصولی است بهچوجه این مطلب مربوط بشخص تیمسار سرلشگر بختیار که خودم بایشان ارادت دارم و ایشان را از افسرهای شریف مملکت میدانم نیست. بحث بنده اینست که دولت جناب آقای علاء دولتی که از وزرای متجدد تحصیل کرده آشنا برژیم حکومتهای دموکراسی دنیا هستند البته باید انتظار این برود که علاقه داشتن باشند حکومت نظامی در این مملکت باین کیفیت برقرار نماند. در تاریخچه حکومت نظامی متأسفانه در مواقعی که هنوز قانون برایش نبود این نکته را ه باید اینجا بعرض آقایان برسانم چون من که روزنامه نویس هستم بیشتر با حکومت نظامی از شهریور باین طرف سروکار داشتم و روزنامهام توقیف میشد و خودم در معرض حمله و هجوم و زندان و اخنفا قرار میگرفتم و همه اینها با حربه حکومت نظامی برای من پیش آمد اینست که میبینم هر چه رفتیم عملی بکنیم که این رژیم حکومت نظامی حال استثنائی و غیر عادیش را پیدا کند درست بر عکس شد (قنات آبادی ـ ماهم یواش یواش بآن عادت کردیم) همین را عرض میکنم ما همیشه در رژیم حکومت نظامی هستیم الان اگر شما در دنیا بگردید هم دنیا بلوک شرق و پشت پرده آهنین وهم دنیای دموکراسی و بلوک غرب، فقط یک کشور میتوانید پیدا کنید بنام کشور ایران که از شهریور بیست الی حال در آن حکومت نظامی بوده است هیچ کشوری دیگری نمیتوانید پیدا کنید بهیچوجه اگر یک کشور دیگری را اسم بدید که این جور است بنده حرفم را پس میگیرم حالا چرا این جورشد؟ عرض میکنم تاریخ تحول حکومت نظامی را که نگاه میکنم همه اش را بعکس میبینم وقتی شهریور بیست شد و مرحوم فروغی اعلان حکومت
+نظامی را کرد تازه گوشهای ما آشنا شد که یک چیزی بعنوان حکومت نظامی در قوانین سابق هست وقتی رفتیم دنبال تحقیق ریشه اش دیدیم این راجع بسالار الدوله بود که میخواسته مشروطه را از بین ببرد و آمدند آن قانون را وضع کردند و گفتن از این راه جلو مستبدین را میگیریم، آن روز قانون حکومت نظامی طوری بود که در اختیار دولت بود، دولت حق داشت که هر وقتی دلش میخواهد حکومت نظامی را اعلان کند و هر وقتی هم دلش خواست بر دارد ما در مبارزاتی که در مطبوعات و دولتها راجع برژیم حکومت نظامی کردیم برخوردیم باین موضوع که دیدیم این اختیار دست دولت بودن که هر وقتی تصمیم بگیرد اعلان بکند و هر وقتی دلش بخواهد لغو بکند این خوب نیست، خوبست این بیاید بر یک مبنای قانونی که قوه مقننه ما این را محدودش بکند این بود که شاید در دوره شانزدهم بود که در مجلس شورای ملی قانونی وضع شود که دولتها خودش نمیتوانند مستقلا اعلان حکومت نظامی بدهند مگر با تصویبت قوه مقننه و در واقع این عملی را که مجلس شانزدهم کرد برای این بود که آنرا اصلاحش کند یعنی یک صورتی پیدا بکند که حکومت نظامی کمتر در مملکت ایجاد بشود ولی متأسفانه بعد از وضع این قانون بعکس شد یعنی اینطور معلوم شد ه دولت میتواند هر موقع که دلش خواست حکومت نظامی اعلام بکند و در ظرف یکهفته فقط الزام قانون دارد که لایحه اش را بیاورد خدمت آقایان. این کار را همیشه دولتها کردهاند، بنده خوب یادم میآید موقعی که بنده در زندان مصدق بودم میدیدم که مصدق این حکومت نظامی را که تمدیدی میکرد قبل از یکهفته به مجلس میداد در مجلس میماند و در حکومت سابق و حکومت فعلی هم دولت این وظیفه قانونیش را انجام داده یعنی آمده و لایحه اش را قبل از هفت روز داده و بعد در مجلس مانده است بنابراین بنده در اینجا نمیخواهم گله بکنم که چرا دولت کار بدی کرده دولت وظیفه اش را انجام داده و تشخیص داده که حکومت نظامی لازم است و یک مدت قانونی هم دارد ولی این وظیفه قوه مقننه ایران است که بالاخره یک مرتبه که راجع بحکومت نظامی بحث میکند این گونه لوایح را رد کند و بگوید آقا مملکت مادر رژیم عادی است مملکت ما احتیاج به حکومت نظامی ندارد و حکومت نظامی برای وجود یک سانحهای است یک واقعه استثنائی یک هجوم اصلی بمشروطیت یک همچو مواقعی باید در کشور حکومت نظامی باشد بنابراین عرضی که بنده خدمت آقایان نمایندگان محترم میکنم از نظر بحث این مطلب اصولی است که ما که عضو قوه مقننه کشور ایران هستیم میبایستی بوظیفه مان من بعد توجه بکنیم البته با دولت موافق هستم جنبةمخالف با دولت نداریم ما در خارج با دولت ممکن است مشورت کنیم و بگوئیم آقا خوب نیست دیگر حکومت نظامی بشود یا واقعاً اگر دولت قبول نکرد باید یا قانعشان بکیم و یا تصمیم بگیریم یک لایحه حکومت نظامی دولت را رد بکینم که تکلیف این کار معلوم بشود بنده عقدیه دارم که موجبات که دولت قائل هست که در مملکت حکومت نظامی بایستی باشد اصلا وجود ندارد اگر فرض این نبود که یک عدم رضایتهای مخفیانهای ممکنست در مملکت وجود داشته باشد که اینها باعث یک وضع غیر عادی خواهد شد که ماده ۵ قانون حکومت نظامی برای توقیف آنان لازم است بعقیده بنده خوبست که دولت چاره این کارها را بکند دولت با وضعی که فعلا دراید امینتی را هم که او معتقد هست فعلا وجود دراد بعقدیهمن خودش باید یک لوایحی و یک افکاری را منعکس نکند که آن لوایحی و افکار خودش باعث تشنج اجتماع میشود لایحهای که باسم مطبوعات و لایحهای که باسم امینت داده شده بمجلس سنا بعنوان کمیسیون مشترک دادگستری که در تمام مطبوعات این روزها نمایندگان محترم بحث و نظریات نویسنده گان را ملاحظه میکنند بعقیده بنده من یکی از مسائلی است که خودش شاید ایجاد یک تشنج و اختلاف فکری بین مردم میکند شاید بگویند که این برای این بوده که بگویند حکومت نظامی باشد (قنات آبادی ـ اصلا هجوم بمشروطیت است) باید او را بگیرد حتی بنده دیدم یکی از نویسندگان محترم مخصوصاً بک نویسنده، متفکری در یک نامهای که بهمکار خودش نوشته بود همه اش تعریف کرده بود از حکومت نظامی و گفته بود که واقعاً این حکومت نظامی چه رژیم خوبی است که تا وقتی سر و کار مطبوعات با حکومت نظامی باشد اقلا بما تلفن میکنند و میگویند اینجا یکدسته گل بآب دادی خوبست دیگر نگوئی، خوب ما حساب کارمان را میکنیم اگر فردا یک عبارتی نوشتیم که این عبارت را بدشان آمد و بر خلاف مصلحت مملکت دانستند میگویند این شماره را نیمی گذاریم توزیع شود بک چند هزار تومانی هم بما ضرر میخورد ولی آن درجه آخرش موقعی است که روزنامه را بخواهند توقیف کنند و خوشبختانه ما چنان حسن تفاهمی با حکومت نظامی داریم که قسمت توقیف اصلا پیش نمیآید این را من توی مجله فردوسی خواندم آقای دکتر مصطفوی مدیر مجله روشنفکر نوشته بود بسیار هم مؤثر نوشته بود نوشته بود گفته میشود حالا که حکومت نظامی میخواهد برود میخواهند سر وکار ما را بیندازند بشهربانی که اول سر را ببرد بعد بفرستند برای محاکمه اول روزنامه را توقیف میکنند بعد پرونده روزنامه نویس را میفرستند بمحکمه و مینگویند برو ثابت کن که بیگناهی، ملاحظه کنید بنده تأسف میخورم که چرا ما بجای اینکه رژیم حکومت نظامی را برداریم و اصلاحاتی که در مملکت شروع شده واقعاً هم دولت یک قدمهائی برداشته است و این قدمها را هر قدر ادامه بدهد بصورت تکامل ممکنست برای مملکت مفید باشد خوب بجای اینکه ما این قدمهای تکاملی اصولی را برداریم و ادامه بدهیم برمیگردیم بتهیه یک افکاری یک عقایدی یک نظریاتی که بیشتر شبیه بآن عقاید دوره انگیزیسیون در تاریخ و دوره قرون وسطی است که بکلی مخالف آن هدف و روشی است که یک دولت متمدن چیز فهمی مثل دولت جناب آقای علاء باید داشته باشد که من باغلب آقایان وزراء ارادت دارم و با ایشان همکاری داشتم ارادت داشتم با سه نفر از وزرای این کابینه باهم در ۱۳۰۶ در یک اطاق همکار بودیم با هم کار میکردیم یک همچو دولتی که شاید اعضایش مورد اعتماد شخص منهم باشد چرا باید متأسفانه یک چنین چیزهائی پیش بیاید که اگر بعداً تاریخ و پرونده این حکومت و دولت را بیایند مطالعه کنند ببینند یک چنین افکاری در اینجا هست که با دوره قرون وسطی هم تطبیق نمیکند و عقب تر رفته است یا فرض بفرمائید همین موضوع فرهنگ کشور، بچههای مدارس ما جا ندارند کار ندارند پدرانشان بیچاره هستند هیچ محلی هم برای سرگرمی ندارند جز اینکه بروند خیابان لاله زار بعد هم به عنوان ژیگولی بگیرند سرشان را بتراشند خوب آقای چرا برای اطفال خودمان و نوباوگان نخودمان بجای اینکه درهای مدارس را برویشان باز بکنیم میآئیم یک مقررات و یک مضیقه هائی ایجاد میکنیم که اینها مدرسه نروند.
بنده در این تابستان گرفتار ی داشتم از مازندران و تهران و همه جا اشخاص مراجعه میکردند میگفتند ما نداریم دویست تومان پول بدهید بچه مان برود دبیرستان چرا ما دنبال این کارها میرویم خوب کشوری داریم امن و امان و موقعیت سیاسی کشورمان هم بسیار خوبت الان هم دریک اکازیونهائی هستیم که میتوانیم استفاده بهتر و بیشتری برای تثبیت وضع مملکت خودمان بکنیم چرا برویم دنبال یک افکاری و لایحه امنیت بیاوریم و اختیار بدهیم بفرمانداری که صدها فرسخ دور است تهران است که اگر از یک کسی بدش آمد پاپوش برایش بدوزد و بگوید تو نطق کردی یا در یک اجتماعی حرفهائی برعلیه دولت زدی باید تبعید شوی چرا لایحه امنیت درست کنیم چرا راجع بمدارس و فرهنگ این تشنج را ایجاد کنیم خدا شاهد است در این روزها در این تابستانی که مجلس باز نبود اغلب اشخاص ببنده مراجعه میکردند خوب بنده بعنوان روزنامه نویس بیشتر با مردم تماس دارم بنده یکی از کارهایم این است که ستونی دارم در روزنامه باسم پشت پرده و بعضیها میآیند و میپرسند پشت پرده چه خبر است گفتم من که عقلم نمیرسد و چیزی بنظر من نمیآید من میبینم یک مملکتی داریم امن و امان و یک پادشاه بزرگی داریم که بسیار خوب فکر میکند. خوب تشخیص میدهد والله والله آن یکساعت و نیمی که آنروز اعضای کمیسیون مشترک دادگستری حضورشان شرفیاب بودیم من لذت بردم از بحثی که آنجا پیش آمد و بسیار خوب تشخیص میدادند بسیار خوب جواب را گوش میدادند بسیار خوب قضاوت مینکردند خوشبختانه از وجود یک چنین پادشاهی بهره مند هستیم و در یک چنین موقعیت سیاسی خوب هم هستم و دولت هم همکاری دارد با مجلس که در هیچ دورهای دیده نشده واله بالله من علت اینکه اسم نوشتم راجع بحکومت نظامی دیدم یک موافق دولت اسم نوشته مجال ندارد که حرف بزند من آمدم اسم نوشتم که عقاید خودم را بگویم و ایشان بیایند از دولت دفاع کنند و تعریف کنند ما الان در یک چنین پارلمان و وضعیتی هستم ی چنین همکاری بین دولت و مجلس هست ما چرا در این موقع نباید بخوبی استفاده بکنیم بعد این طور در خارج منعکس کنیم که اینقدر چیزها پشت پرده هست لایحه امنیت، لایحه مطبوعات، تشنج در مملکت هیچ این چیزها بعقیده بنده نیست باید یک خرده بمغز همایمان فشار بیاوریم بهتر فکر کنیم گوش بدهیم بحرفها صحیح.
مملکتمان هم که فعلا مبنای اصولی پیشرفت کارش روی مبانی اقتصادی و کارهای بهداشتی است کارهای سازمان برنامه است که کارهای اقتصادی است باید تمام قوایمان را صرف این قسمتها بکنیم حتی المقدور از تشنج افکار و از اختلاف و این چیزها برکنار برویم امنیتی که باید بمعنی واقعی توی مملکت باشد موضوع راحت بودن مردم است موضوع خواربار باید درست بشود موضوع خانه سازی برای مردم درست بشود موضوع تنزیل زندگی باید درست بشود موضع خانه سازی باید دنبال شود نه دنبال ایجاد یک افکاری که این افکار ایجاد تشنج بکند و بیشتر تصور کنند که بایستی حکومت نظامی در این مملکت باشد بنده واقعاً تأسف میخورم اختیارات این جا داده شد برای اصلاح عدلیه سه ماه میگذرد یک لایحه برای اصلاح عدلیه داده نشده ما باید شب و روز کار کنیم جلسات چهار ساعت پنج ساعت در تابستان کمیسیون مشترک داد گستری کار کرد ولی لایحه اصلاح عدلیه داده نشد پس به ببینید
+می گوئیم حرف میزنیم ولی عملمان مربوط بآن مبانی اصلاحی که باید باشد نیست بعد میبینم کارمان پیشرفت نکرد
رئیس ـ آقای عمیدی نوری، عدلیه و اینها مربوط بموضوع نیست از موضوع خارج نشوید.
عمیدی نوری ـ از تذکر تشکر میکنم بعد بجای اینکه کار خودمان را درست کنیم فکر میکنیم که حکومت نظامی در این مملکت لازم میشود این است که بنده روی تذکر جناب آقای رئیس عرایض خودم را خاتمه میدهم فقط عرض بنده خلاصه اش این است که در این حکومت اصل بر این شده که حکومت نظامی عادی شده و حکومت پارلمانی استثنائی بیائید آقایان یک دفعه بگوئید که این اصل خلاف را عوض کنید بگوئید آقا مملکت ما مشروطه است اکنون که ما این جا جمع شده این اجتماع را داریم بموجب قانون حکومت نظامی اجتماعات ممنوع است چون یکی از مقررات حکومت نظامی منع اجتماعات است چون ما اینجا که نشستهایم و اجتماع پارلمانی تشکیل میشود خلاف مقررات حکومت نظامی است حکومت نظامی برای این است که یک واقعه استثنائی پیش آمد نماید آنروز روی ضرورت آزادیها توقف، مطبوعات متوقف، اجتماعات هم متوقف، میشود خودم یادم میآید در کودتای ۹۹ دو نفر در خیابان ناصریه با هم حرف میزدند بنده خودم ایستاده بودم مأمور آمد گفت دو نفر نباید بایستد حکومت نظامی است امروز ماهیت حکومت نظامی ما تغییر کرده است حکومت نظامی ما رسیدگی بکار قاچاق میکند، رسیدگی میکند هروئین کجا است، مبارزه با تریاک میکند (بزرگ نیا ـ چه ضرری دارد) بنده تصدیق میکنم ولی این مربوط بکارهای عمومی است که در این مملکت دستگاه عادی دارد غیر عادی یعنی حکومت نظامی، حکومت نظامی روی اصل حفظ مشروطیت است اجتماعات منع میشود این هم نه برای این است که میبینند یک دستگاه خوب است اثر دارد برای اینکه از این دستگاه استفاده بکنند میگویند این کار را هم برسید در صورتی که باید این کار را داد گستری بکند باید تقویت کرد دادگستری را راست میگویند جناب تیمسار وزیر جنگ در یک مصاحبه گفتهاند که دستگاه دادگستری خوب کار نمیکند حکومت نظامی دارد جایش کار میکند بنده نمیگویم اینطور نیست یا هست بنده میگویم وظیفه دولت جناب آقای علاء که دولت تثبیت شده قوی و مورد اعتماد هست این است که یک کاری بکند که مملکت صورت عادی خودش را داشته بشد و دیگر وضع غیر عادی حکومت نظامی لازم نداشته باشد این است عرض بنده، بنده تا دیروز ای یک دادستان شهرستان نامهای داشتم که در یک نقطهای که چهار فرسخ طول و ده فرسخ عرض این منطقه است میگوید من تنها هستم دادیار و معاون و مدیر دفتر ندارم و نمیتوانم بکارم برسم بنده علت اینکه توضیح عرض کردم از این نظر هست که میخواهم عرض کنم حکومت نظامی لزوم و وجودش وقتی بایستی معتقد باشیم که در مملکت دستگاهها امنیت نباشد بنابر این بعرایضم خاتمه میدهم و تمنی میکنم همانطور که جناب آقای علاء در مجلس سنا قول دادند که این آخرین حکومت نظامی است که هست امیدوارهستم که در خدمت دولت حاضر که تا هفت سال وعده فرمودند تشریف دارند دیگر حکومت نظامی در اینجا نبینیم (احسنت)
رئیس ـ آقای پرفسور جمشید اعلم
پرفسور جمشید اعلم ـ عرض کنم که بنده باید از جناب آقای عمیدی نوری همکار محترم تشکر کنم که فرصتی ببنده دادند خدمت آقایان عرایضی بکنم و از طرف دولت هم از ایشان تشکر بکنم چون نهایت موافقت را با دولت کردند قبل از شروع بعرضم از تمام ایرانیانی که در این مصیبت سیل زدگی و از تمام دول دوست و از شیر خورشید سرخ که در این مصیبت نهایت کمک را کردند تشکر میکنم (احسنت) و این تشکر گمان میکنم از طرف تمام آقایان نمایندگان این نواحی از من خواستهاند که از دولت بخواهم که فکر عاجلی راجع به بذر این نواحی بکند (صحیح است)
رئیس ـ این یک جمله خارج از موضوع بود و مضر هم نبود اما بعد از این سعی بفرمائید که در موضوع صحبت بفرمائید
پروفسور جمشید اعلم ـ بنده خیلی خارج خواهم شد
رئیس ـ غیر ممکن است ماده ۸۷ را از اول بشما تذکر میدهم
پرفسور جمشید اعلم ـ برای این که نتیجه بگیرم باید یک خوردهای هم از مرز خارج شوم عرض کنم چند ماه پیش بنده یک تذکری دادم که قدرت مجلس دست خود آقایان نمایندگان است و خوشبختانه مجلس نوزدهم واقف باین امر است و در تمام موارد قدرت خودش را نشان داده و باز هم خوشبختانه ما رئیسی داریم که در تمام مورد همیشه با نهایت جدیت تذکرات لازم را دادهاند (صحیح است) و قدرت مجلس را حفظ کردهاند و من از ایشان تشکر میکنم، نکته دیگری که بنده در عرایضم غالباً مراجعه خواهم کرد و مجبورم که بعرض آقایان نمایندگان برسانم این است در این مجلس صحبت از کارمندان دولت شد و گفتند کارمند دولت بد است بنده مقصودم این است که بعرض نمایندگان محترم و آقایان برسانم که مقصود بطور اعم نبود و از بعضی از کارمندان گلهای بود و خود دولت هم اقرار میکند که ما کارمندانی داریم در تمام شئون مملکتمان چه لشگری و چه کشوری که بوجود آنها مفتخریم ما کارمندانی داریم که با گرسنگی میسازند و از حد عفاف منحرف نمیشوند ما کارمندانی داریم که در بندرعباس و در آن شدت گرما و حرارت زندگی میکنند و پاک و بیغرض کار میکنند (احسنت) همینطور کارمندانی داریم که در نقاط سردسیر و در بازرگان و در آذربایجان در آن سردسیر با برف و سرما میسازند و محال است که راه عفاف خارج شوند، کارمندان بدانند که مجلس واقف باین امر هست و اگر ایرادی میشود بهمه نیست، من یک گله از کارمندان دارم و آن این است که حالا که دولت میخواهد کار کند و معایب را میبینند و بدها را میخواهند کنار بگذارند شما هم بدون سر و صدا کمک بکنید نشان بدهید که در مورد کارمند بد این کمک را بدولت خودتان که میخواهد کار کند بکنید جناب آقای عمیدی نوری از شهریور ۲۰ بحث فرمودند من هم مجبورم بآنجا برسم از شهریور بیست باینطرف کارها از مدارش خارج شده از مدارش بقدری خارج شد و شد و شد تا رسید بآن دولت یا ی مرگی یا فلان کس که دیگر بکلی شیرازه کارها پاره شد و اصلا از هم پاشیده شد هر کس گفت مملکت گفتند جو جه استو کس هر کس گفت ملت گفتند تخم مرغ چرچیل هر کس گفت آزادی دندانش را شکستند این حرفها بود، بود تا این که ۲۸ مرداد مردم طهران ملت ایران آن چنان مشتی بر این گروه زد که سر از تنه جدا شد ولی گاهگاهی آدم بعضی از اینها را میبیند مثل اینکه اثرش را طلب کار است. یک افادهای میکنند مثل اینکه واقعاً خدمت کردهاند باین مملکت و یادشان نیست که اینها آنچنان ضربهای به مملکت زدهاند که شاید مغول نزده از نقطه نظر اخلاقی از نقطه نظر ماده باشد مانعی ندارد بنده سندی اینجا دارم خدمت آقایان عرض میکنم که در ۱۳۳۰ در تمام ارتش ایران ۱۲۰ افسر مشکوک به تودهای بود در ۱۳۳۲ ر۶۰۰ افسر مسلم تودهای در ارتش بود به بینید چه ضرری باین دستگاه و این مملکت زدند و چه روحیه جوانها را خراب کردند و چه بدبختی ایجاد کردند ضرر مادی قابل جبران است میشود جبران کرد ولی ضرر اخلاقی غیر قابل جبران است و سالها طول میکشد تا یک نسل جوان دیگری بیاید و این مصائب را فراموش کند و اخلاقش تغییر کند این مشکل است و این دولت با این مشکلات دست بگیریبان است و حالا هم که باز گذشته و رفته است و خودشان دیدهاند چکار کردهاند بعضی از اینها بقدری پررو و وقیح هستند که وقتی بادم میرسند مثل این است یک چیزی طلبکارند و البته این رو نیست این سنگ پای قزوین است (خند نمایندگان) و من از دولت تقاضا دارم که اینهارا بجایشان بنشاند ما نمیگوئیم چه کارهائی کردهاند و این دسته ملعون چه ضررهائی زدهاند شما اینها را بیرونشان کنید نه مامی بخشیم و میگوئیم حقوقشان را بدهید اما میگوئیم اینها را طلبکار نکنید و سوار گردن ما نکنید ما با اینها مبارزه کردیم من از دولت میخواهم در این بابت فکری بکند اینها کاری کردند که همه کارها از مدارش خارج شد معانی کلمات هم از بین رفت (عمیدی نوری ـ معنی کلمه حکومت نظامی هم از بین رفت) میرسیم معنی کلمات هم از بین رفت وقتی که گفتند دایم این موقت و موقت یعنی دایم ۲۴ ساعت شد ۴۸ ساعت، ۴۸ ساعت هم وعده کردند که اگر این لایحه را بگذرانید روزی سیصد هزار لیره منفعت است همه چیز معنایش را از دست داد، یکی از این لغاتی که معنیش را از دست داد کیریتک است انتقاد است انتقاد یعنی نقد کردن یعنی نقادی یعنی صرافی، یعنی خوب و بد کردن من که سنم اجازه نمیدهد آقایان هم گمان نمیکنم هیچکدام سنشان اجازه بدهد ولی قدیم صرافهائی بودند توی این مملکت که کیسههای پول روی دوششان بود پول را نقد میکردند محال بود که یک کیسه ۲۵۰ تومانی ببرید پیش یک صراف و صراف بگوید همه این قلب است ۳۳/۱۰/۲۰ سکه را میگذاشت کنار و میگفت اینها خراب است و بقیه درست است بردار و برو معنی انتقاد هم بکلی عوض شده ما انتقاد وقتی میکنیم بجای این که بدو خوب را بیاوریم خوب را کنار بگذاریم یا بد را کنار بگذاریم مقایسه کینم که خوبی میچربد یا بدی و تصمیم بگیریم همه اش عیب جوئی میکنیم میگوئیم به بینیم کجایش بد است آن را بگیریم و بگوییم روی گله اش اما اینکه کار نشد دولت علاء آنروزی که آمد اینجا و دولتش را معرفی کرد گفت که آقای من حاضرم انتقاد بشنوم دیگر نگفت حاضرم بد بشنوم دیگر نگفت که حاضرم هرکار خوبی که کردهام بگوئید نکردهام بنده معتقدیم دولت علاء بسیار خوب کار کرده و دولت علاء همین لایحه را که تقدیم مجلس کرده روی کارهای خوبش است الان ثابت میکنم میگویند دولت علاء اشکالاتی در کارش نیست بنده معتقدم که سر تا پای کار دولت اشکال درش است یعنی اینجا توش اشکال گذاشته میشود و با یک زور و قدرتی باید اشکالات را کنار بگذارد حقیقتاً باید گفت با وجود این اشکالات کار کردن واقعاً معجزه کردن است (وزیر کشور ـ خوشبختانه از ناحیه مجلس نیست) بنده عمومی عرض کردنم عرض میکنم که بنده دو
+اشکال خیلی مختصر را بعرض آقایان میرسانم که ملاحظه بفرمائید چه اشکالاتی در کار دولت است، وزارت کشور این دولت دارد کار میکند خوب هم کار میکند دو قسمت از این وزارت کشور یکی شهربانی است و یکی شهرداری که بهمه دستگاهها آن فحش میدهند اگر اتومبیل بهم بخورد فوراً میگویند پدر شهربانی لعنت این چه مربوط بشهربانی است سرعت است گاز است پا را روی گاز بگذاری فشار بدهی میخوری باتومبیل دیگر، مسلماَ هر چه سرعت بیشتر باشد خطر بیشتر است آیا شما شنیده بودید که دو الاغ بهم بخورد یکی بمیرد
رئیس ـ آقای از موضع خارج نشوید دیگری هم اسم نوشته و باید صحبت کند
پرفسور جمشید اعلم ـ بله قربان چشم، چشم اشکالاتی هست که عرض میکنم خالصه این دولت در تمام شئون و دستگاه این مملکت این دولت با نهایت جدیت مشغول کار است اشکال هم بسیار زیاد است خیلی معذرت میخواهم از جناب آقای رئیس که این قسمت را عرض میکنم بنده از جناب آقای علم پرسیدم این اتوبوس رانی که شما قرار بود قبل از این که بروید فرنگ درست کنید چطور شد گفت سؤال بفرمائید جواب میدهم گفتم وزیر که از سؤال خوشش نمیآید گفت برای این که اتوبوسرانی درست بشود باید اتوبوس باشد و باید اتوبوس بخرم و برای این که اتوبوس بخرم چهار وزیر باید رأی بدهد خوب آقا این اشکال را شنید، حق هم دارد برای این که اگر چهار وزیر رأی ندهد آنوقت به این وزیر که چنین تصمیمی گرفته هزار لکه میچسبانند، بنا براین آیا با این اشکال اگر آمدند خط اتوبوس را هم درست کردند اتفاقاً کار کردهاند و زحمت کشیدهاند تمام کارهائی که در این مملکت میشود نمونهای از فعالیت دولت است در شهربانی این افسرهای جوانی که در این شهر انجام وظیفه میکنند این کارهائی که شده این زحماتی که کشیده شده این دانشکدهای ه برای شهربانی درست شده این بیمارستانها این رسیدگی بکارها تمام نمونهای از فعالیت دولت است شما همین دانشگاهتان را نگاه کنید و همین دانشگاه تهران در هر آن و هر ساعت هزار بلوا بود ولی امروز الحمدالله دانشگاه محیطی شده است ساکت و امن و همه بکارشان مشغولند شاگرد بدرس خواندن و معلم پی درس دادن و یک محلی شده که امروز دنیا بنظر احترام بآن نگاه میکنند، اما حکومت نظامی همانطوری که آقای عمیدی نوری فرمودند یک اصل بسیار صحیحی است که در حکومت مشروطه حکومت نظامی بطور مداوم نباید باشد صحیح است این را بنده هم قبول دارم ولی یک اصل دیگری که هست که آن اصل را چون کریتیک میفرمائید توجه نمی فرمائید و نمیخواهید بگوئید چون اگر بفرمائید اصل اولی از بین میرود در کدام حکومت مشروطه در آن حکومت مشروطه ـ ای که قوه قضائیه و قوه مجریه اش کاملا قوی باشد و بداد مردم برسند خود آقایان آمدهاید الان لایحهای را تصویب کردهاید که وزارت دادگستری باید اصلاح شود پس اقرار دارید که آن تکه میلنگد می لنگد آن تکه دیگرش راهم که عده ندارد شهربانی عده زیادی ندارد شهربانی افسر باید تربیت کند افسر را نمیشود با یک روز و دو روز تربیت کرد جان باید کند تا افسر را از آن تودهای بودن در آورد و وطن پرست کرد (شمس قنات آبادی ـ شهربانی افسرانش تودهای نیستند) بودند ولی الان تمامشان افسران بسیار وطن پرست و شاه دوست و افسرانی هستند که باعث افتخار ما هستند پس آن اصل دوم را بفرمائید چون وقتی اصل دوم را فرمودید آنوقت متوجه میشوند که آن اصل دوم را وقتی که بگوئید اصل اول از بین میرود شما یک مرتبه دستگاه حکومت نظامی را میتوانید بگوئید نباشد که ما دادگستری را درست کنیم خوب این نقض غرض است بگذارید این باشد کارش را هم بکند روزی که قوه قضائیه و مجریه تان درست شد اتوماتیکمان حکومت نظامی خودش از بین میرود و این دولت هم دیگر لایحه حکومت نظامی نمیآورد دولت مرض ندارد بیاورد و ما هم دیگر رأی بحکومت نظامی باین ترتیب نمیدهیم ولی حالا آقای عمیدی نوری این همان موقع اکسپسیونل و همان موقع استثنائی است (عمیدی نوری ـ تا ۱۵ سال ؟) بله ۱۵ سال ۲۰ سال وقتی که بلبشوست ۱۵ سال باشد ما داریم کار میکنیم مجلس با دولت دارد همراهی میکند مجلس با دولت دارد همکاری میکند که این دستگاهی که از ریل خارج شده بگذارد روی ریل تا راه بیفتد وقتی که این دستگاه درست شد آن وقت دیگر حکومت نظامی لازم ندارید حالا ۱۵ سال طول میکشد (قنات آبادی ـ بکشد) سی سال میکشد (قنات آبادی ـ بکشد) (خنده نمایندگان) زودتر کارتان را بکنید که زودتر از بین برود عرض کنم که خیلی معذرت میخواهم حکومت نظامی من را بفکر یک حکایتی انداخت یک مردی در خیابان راه میرفت یک چماقی دستش بود با شدت این چماق را بسرش میزد باو گفتند آقا مگر این درد ندارد گفت چرا درد دارد گفتند چرا میزنی گفت نمیدانی چه لذتی میبرم وقتی نمیزنم بقدری راحتم وقتی نمیزنم اما من قدر این چماق را میدانم قدر عافیت را میدانم ما بلاهائی که بسرمان آمد بقدری شدت درد داشت و بقدری ما را بمخاطره انداخته بود که قدر عافیت بخوبی خوب می دانیم و هیچ احتیاجی بآن چماق مردکه نداریم مبحثی هست در روان شناسی که راحتی باعث ناراحتی بعضیها هست این حرف یک مبحثی است ولی ما از این راحتی خوشمان میآید من حالا که شب میروم خانهام صبح که بلند میشوم ۲۵ هزار تا نارنجک که سهل است از یکیش هم ترسم ممکن است جناب آقای دکتر صالح که کاشی هستند زهره ترک شوند (شمس قنات آبادی ـ خیر کاشیها شجاعتر از قزوینیها شدهاند) بنده میخواهم وقت صبح میآیم بیرون آن بساط را نه بنیم که دکانها را آتش بزنند و هی کرکرههای مغازه را بیاورند پائین و هی مغازهها را آتش بزنند و یکعدهای بگویند یا مرگ یا فلانکس هی بگویند زنده باد این حرفها را نمیخواهم اگر یکعدهای میخواهند من نمیخواهم من نمیخواهم این را یکعدهای که اکثریت هستند نمیخواهند این حکومت نظامی را نه شما میخواهید نه دولت میخواهد، مردم حقشناس تهران میخواهند (عمیدی نوری ـ آن کارها در سایه حکومت نظامی مصدق میشد) اگر آن بد بود این را بگذارید باشد بابا اینکه بد نیست نکتهای که مسلم است این است که همه آقایان از موافق و مخالف بدرستی و پاکی و خوشرفتاری و درستکاری این دستگاه معتقدند و مخالفی ندارند (بهبهانی ـ بنده موافق نیستم شما از ر طرف خودتان بفرمائید)،
رئیس ـ آقای بهبهانی شما هم اسم نوشتهاید در موقع بفرمائید.
پرفسور جمشید اعلم ـ بنده تصور میکنم وقتی که رأی بگیرند معلوم میشود از طرف خودم است یا از طرف همه عرض کنم در درستی و درستکاری این دستگاه هیچکس شک ندارد و همین مراجعه همه مردم باین دستگاه خود دلیل خوبی این دستگاه است چرا برای اینکه این مردم یک ملجائی پیدا کردهاند
قنات آبادی ـ پس معلوم میشود که دولت برای مردم ملجائی نیست حرف شما صحیح است قبول کردیم.
پرفسور جمشید اعلم ـ اجازه بفرمائید مگر این دستگاه از کره مریخ آمده این دستگاه، دستگاه دولت است آقا این حرفها چیست (قنات آبادی ـ صحبت خوبی دستگاه دولت است) پس در خوبیش شکی نیست چون هر جا رفتهاند دیدهاند گرفتاری دارند آقا این تلفن را ملاحظه بفرمائید شب دو بعد از نیمه شب تلفن میکنند که آقای پرفسور سلام علیکم میگویم بفرمائید میگوید عرضی داریم میگویم آقای چه خبری است خونریزی شده زودتر بگو آقا بگو آقا بالاخره پس از یک ربع میگوید شیرهای بانک ملی کدامش نر است کدام ماده این تلفن که باعث …
رئیس ـ پس مردم را باید تربیت کرد
پرفسور جمشید اعلم ـ خوب این طول میکشد عرض کنم حضور آقایان خلاصه این تلفن که باعث خوشوقتی مردم باید بشود بچه صورتی درآمده و چه بدبختی ایجاد میکند من اگر پریز تلفن را میکشیدم تلفن نمیگوید پریز را وصل کنید اگر میگذاشتم دوباره تلفن میکرد و رفتم بدادگستری گفتم آقا چکار باید کرد گفت آقا شما باید از شخص ثالثی شکایت کنید تا بعد ما برسیم و بعد از سه سال میرسیم در ظرف سه سال پدر بنده را در میاورد در عرض ۲۴ ساعت این حکومت نظامی قضیه تلفن را حل کرد این حکومت نظامی مزاحم تلفن را گرفت تنبیهش کرد و انصافاً راحتم کرد حالا آقایان همه تان میبنید که تلفن اسباب زحمت نیمشود و اگر کسی مزاحمت ایجاد کند بمحض این که بگوئید بحکومت نظامی تلفن میکنم فوراُ گوشی را میگذارد زمین اگر این را نگوئی همین طور ناراحتی داری وزرزر میکند عرض میکنم که ایراد میکنند بحکومت نظامی که چرا در هر کار دخالت میکند حکومت نظامی که نیامده اعلان بکند در همه کارها دخالت میکنم مردم میروند مراجعه میکنند دستگاه میرود مراجعه میکند حکومت نظامی خودش را خادم این مردم میبند خدمت میکند حکومت نظامی که از بیرون نیامده حکومت نظامی که از یکدستگاه خارجی نیست مال همین دولت است خدمت گزار همین ملت است و عضو همین دستگاه است خوب حالا رفته ارز را وصول کرده است وصولی وزارت دارائی یک قدری کندی کرد تا آقای وزیر دارائی تلفن کرد بوزارت جنگ که آقا خواهش میکنم بحکومت نظامی دستور بفرمائید ارز را وصول کند این گناه کبیره که نکرده ارز را وصول کرده داده دست دولت خوب مخواستید ندهید که حکومت نظامی وصول کند چطور شده وقتی آتش نشانی میآید یکجائی را خاموش کند وقتی میبینید که زورش کم است بارتش تلفن میکند به تخشائی تلفن میکند که آقا بداد برس نظامی میآید دستگاه ارتش میاید آتش را خاموش میکند این خدمت بوطن کرده مگر این دستگاه نظامی نیست این خدمت در اینجا خوب است ولی در آنجا بد است این حرفها کدام است آقا وقتی چاه نفت قم پیدا میشود خطر آتش سوزی میشود که من اینجا لازم است از تمام کارمندانی که که در این راه زحمت کشیدند طعنه خوردند بد دیدند گرما را کشیدند و ما نشستیم توی کولی و توی سرما از ایشان تنقید کردیم زحمت کشیدند نشان دادند که کارمندان ایرانی قادر است مهندس ایرانی لایق است و نفت را در آوردند تقدیم میکنم و میدانم که از طرف تمام آقایان
+نمایندگان برای این تقدیر وکیل هستم (صحیح است) اینها کار کردند زحمت کشیدند وقتی که نفت میآید بیرون تلفن میکنند آقایان نظامیها برسید دور تا دور این میدان را بگیرید سربازان توی این گرما تفنگشان روی دوششان که کسی نیاید سیگار بیندازد ذخیره کشور از بین برود اینجا ارتش خوب است (عدهای از نمایندگان ـ صحبت ارتش نیست) نه، نه حکومت نظامی هم جزء ارتش است آنهم دستگاه ارتش است اگر ارتش مال ملت است که حکومت نظامی هم مال ملت است من هم همین را میخواهم بگویم عرض کنم که اینها نه از کره مریخ آمدهاند نه از خارج آمدهاند آنها یک دستگاه از دستگاههای دولت است و بهمین مملکت خدمت میکند حالا اسمشان را گذاشتهاند حکومت نظامی روزی که دادگستریمان درست شد روزی که قوه مجریه ما محکم و متین شد و من آنروز را روز نمیبینم همین حکومت نظامی خودش حاضر است برود و دولت هم بهیچوجه حاضر نیست که حکومت نظامی را دو مرتبه بیاورد ما هم حکومت نظامی نمیخواهیم (قنات آبادی ـ پس معلوم میشود که همه دستگاهها خرابست)(حشمتی ـ درست است میگوید دارائی کار نمیکند) آقای رئیس به بیند وادار میکنند من را که بروم گوشهها، آقا چرا مفهوم مخالفش را میگیرید چرا حرف صریح نمیزنید وزارت دارائی وصولش را کرده منتهی چون کار زیاد است از حکومت نظامی کمک میخواهد هر کس کمک خواست کار نمیکند؟ دلیل کمک خواستن این است که کار زیاد است؟ (حشمتی ـ پس گرفتم) پس گرفتید قربان یا نه؟ عرض کنم من همانطور که عرض کردم این دولت روزی که بداند که حکومت نظامی لازم نیست مسلماً لایحه اش را بمجلس نخواهند آورد و قدرت مجلس هم که عرض کردم همین جاست که بنده میخواهم اتخاذ سند کنم و بگویم قدرت مجلس دست خود مجلس است، آقایان این قدرتی که حکومت دارد متکی برأی آقایان نمایندگان و متکی برأی همین مجلس است پس ما قدرت داریم که چنین قدرتی بوجود میآوریم و کسی که قدرت دارد ترس ندارد روزی که بخواهد پس میگیرد و رأی نمیدهد و این حکومت نظامی هم جز خدمت عمل انجام نمیدهد جز خدمت بخلق کاری نمیکند و تا این دستگاههای مختلف هم درست نشود بعقیده من این حکومت نظامی لازم است تا خطر یک نارنجک و نخطر یک برق چاقو هست خدا این حکومت نظامی را قوتش بدهد بنده چون آقای رئیس فرمودند که دو دقیقه بیشتر وقت ندارم حالا لابد یک دقیقه بیشتر نمانده است بعرایضم یک نکتهای را خدمت آقایان عرض کنم و آن نکته این است که دولت با نهایت قدرت به پیروی از رهبری شاهنشاه تمام دستگاههای این مملکت را روی چرخ عادی میخواهد بیندازد مجلس هم بهمین دلیل نهایت پشتیبانی را میکند و آنهائی هم که پنبه توی گوششان کردهاند و نمیخواهند بشنوند یا پنبه را در بیاورند بنده در میآورم چون تخصص بنده است (حشمتی ـ پول هم میگیرید ؟) برای خاطر سر کار نخیر و بدانید که محال است این مجلس اجازه بدهد در راهی که دولت در پیش گرفته توقفی حاصل شود چه رسد باینکه بعقب برگردد، این محال است مجلس پشتیبان دولت است ما نهایت سعی را خواهیم کرد ما نهایت قدرت را بدولت خواهیم داد برای اینکه این دستگاههائی که ۱۴،۱۵سال جاده اش منحرف شده بود تمام این دستگاهها را براه سعادت و ترقی ببرد من امیدوارم که کارها ی دولت بقدری سریع و بقدری روشن پیش رفته باشد که فقط برای عرض تشکر بیایم اینجا (انشاءالله) (شمس قنات آبادی ـ مثل جت دارد سریع میرود که نمیشود دید)
رئیس ـ آقای بهبهانی
بهبهانی ـ این مطالبی که در اینجا گفته میشود بنظر بنده چه موافق چه مخالف از روی سوء نیت نیست تمام علاقمند هستیم برژیم مملکت به شاه مملکت، بافراد مملکت، نظامیهای مملکت هم برادرهای ما هستند (صحیح است) ما همه برادریم و تمام میل داریم که مملکتمان در جاده ترقی بیفتد ولی این صحبتهائی که اینجا میشود اختلاف سلیقه است و باید بنظر بنده هر کس عقیدة خودش را بگوید همانطوریکه آقای پرفسور فرمودند که کلمات و الفاظ معانی خودش را از دست داده است بنده میخواهم بگویم که آمدهام این جا در عین اینکه با حکومت نظامی مخالفم و حکومت نظامی را با رژیم و قانون ساسی مخالف میدانم و میگویم خدا پدر حکومت نظامی را بیامرزد برای آنکه بنده در روزنامهها دیدم که یک قوانینی دارند میآورند که صد مقابل بدتر از عملی است که حکومت نظامی میکرد برای اینکه آقایان میدانند سر تیپ بختیار ببخشید سرلشگر بختیار یک آدمی است گرچه مأمور اجرای یک رژیم خشن است ولی شخصاً یک مردی است که با مردم بسیار خوب رفتار میکند یکی از همین و کلا ببنده میگفت که یکی از این مجرمین سیاسی را گرفته بودند و قرار بود که با ایشان صحبت کنند و آزادش کنند و ندامت حاصل کند یکروز من باتفاق سرتیپ بختیار آنروز رفتیم پهلوی آن مجرم سیاسی میگفت من خیال میکردم حالا با یک لحن خشن و یک صحبتهائی ممکن یک موجباتی فراهم کنند که این مجرم سیاسی هم جوابهائی بدهد کار بدتر شود ولی وقتی رفتیم آنجا به اتفاق در محبس بقدری این آقا سرلشگر بختیار با ادب و نزاکت صحبت کرد و با منطق و دلیل حرف زد که من آفرین گفتم حالا بنده عقیدهام این است که حکومت نظامی با قانون اساسی مخالفست و طبق نص صریح قانون اساسی این حکومت نظامی برای موقت درست شده نه برای دائم و به نظر بنده در مملکت ما الان در حال حاضر بهیچوجه احتیاج به حکومت نظامی نیست و اگر دولت رفتار خودش را خوب بکند و نگذرد بمردم تجاوز شود طبق قانون و خودش وظائف خودش را خوب انجام بدهد حکومت نظامی بهیچوجه لازم نیست بنده یک دلیل میآورم و آن دلیل این است که ما میشنیدیم در دانشگاه که جوانهای ما تحصیل میکنند که دانشگاه کانون فساد شده است دانشگاه جائی است که برای تودهای یک مکتب پرورش شده است و در دانشگاه که باید سرو کار همه با علم و دانش باشد همه تودهای هستند یک کسی آمد یک مرد واقع بینی آمد و این جریان حکومت نظامی را از آنجا برداشت عدالت را هم اجرا کرد دیدیم یک نفر آنجا حرف میزد الان ما میبینیم که در دانشگاه با اینکه حکومت نظامی نیست هیچکس بحقوق هیچکس تجاوز نمیکند و دیگر بهیچوجه آن سرو صداها نیست و آن حرفها نیست و ایشان هم با کمال عدالت رفتار میکنند، استادان دانشگاه هم بسیار محترم هستند هم بآنان احترام میگذارند، از این جهت وقتی در دانشگاه دیدیم که حکومت نظامی لازم نیست در شهر بچه مناسبت لازم است؟ آقای پرفسور فرمودند ه ما دولت را خوب بکنیم و حکومت نظامی را برداریم (پرفسور اعلم ـ من چنین چیزی نگفتم) الان اینجا فرمودید که وقتی کارها اصلاح شد، حکومت نظامی را بر میداریم خود شما فرمودید ما که حرف نزدیم بنده با حکومت نظامی مخالفم و حکومت نظامی مخالف با رژیم مشروطیت است حکومت نظامی برای وقت است و اگر چنانچه حکومت نظامی دوام پیدا کند و نگذارند مردم حرفشان را بزنند و با سر نیزه جلوی عقاید و آراء مردم را بگیرند فایده ندارد مردم که کسی دیگر را ندارند مگر مردم میخواهند انقلاب کنند و ما جلویشان را با سر نیزه گرفتیم؟ اگر دولت میگوید من کار خوب میکنم و موافق منویات مردم قدم برمیدارم اگر دلت میگوید که من کارهای عمرانی و تولیدی میکنم اگر دولت میگوید من پولهای مردم را در جاهای نامناسب خرج نمیکنم اگر دولت میگوید من تمام کارهایم طبق قانون اساسی است پس حکومت نظامی برای چه میخواهد؟ مگر مردم مملکت ما یاغی هستند؟ مگر مردمی نیستند که همیشه شاه پرستی خودشان را بمنصه ظهور رسانیدهاند مگر همینطور که فرمودید در ۲۸ مرداد که حکومت نظامی باشد وجه اجرا میشد مگر مردم انقلاب نکردند؟ مگر دکانها را نمیبستند؟ مگر ۲۸ مرداد را مردم با وجود حکومت نظامی بوجود نیاوردند؟ مگر در ۹ اسفند مردم با وجود حکومت نظامی شدید برای جلوگیری کردن از تشریف بردن اعلیحضرت همایونی اقدام نکردند؟ پس حکومت نظامی در حال حاضر که شما مدعی هستید که مردم همه موافق با دولت و کارهای دولت هستند منفی با قانون اساسی هم هست من نمیدانم چه اصراری دارد دولت که این حکومت نظامی را ابقا کند؟ بنده دیگر عرضی ندارم
رئیس ـ آقای وزیر جنگ
وزیر جنگ ـ عرایض بنده خیلی مختصر خواهد بود چون در این مورد توضیحات کافی داده شد و مخصوصاً ناطق مخالف جناب آقای نوری، ببخشید عمیدی نوری بیانات فرمودند و بنده یادداشت کردم که جواب عرض کنم اما در خاتمه فرمایشاتشان یک موضوعی را فرمودند که جواب فرمایشات خودشان بود بنده با تمام این مسائل صد در صد موافقم و بهیچوجه در وضع عادی حکومت نظامی نباید باشد و در هیچ جا دنیا هم نیست ولی خیلی چیزها در ماهست که در هیچ جای دنیا نیست ببینید علت این چه بود؟ علت اینکه بعد از شهریور حکومت نظامی حکومت عادی بوده است چیست؟ علت این که تمام دولتهای که آمده ـ اند تمام فرماندار نظامی را تقاضا کردهاند و ادوار مختلف مجلس هم همیشه تأیید کردند و رأی دادند بحکومت نظامی چه بود بنده دو علت میبینم یکی اینکه دستگاه عادی انتظامی ما ضعیف است اینجا آقای پرفسور شمس (نمایندگان ـ اعلم) ببخشید این دو اشتباه در اسم دو ناطق مخالف و موافق باید میشد که سیاست موازنه رعایت شده باشد فرمودند عده اش کم بود عدة زیاد گمان نمیکنم مورد داشته باشد قدرت
+این در دستگاه انتظامی را کم کردند آنروز که مأمورین پلیس تیراندازی کردند بیک عده دستجاتی که ظاهراَ اغتشاش کرده بودند وآنوقت آمدند رئیس شهربانی را گرفتند حبس کردند و محاکمه کردند که چرا پلیس تیراندازی کرده است دیگر برای پلیس قدرتی نمیماند و دلیل اینکه ارتش و حکومت نظامی بهتر انتظامات را بر قرار میکند این است که سرباز اگر در حین انجام وظیفه مطابق قانون و مقررات تیراندازی کرد ما او را تشویق میکنیم تقدیر میکنیم درجه میدهیم که وظیفه خودش را انجام داده است پست خودش را حفظ کرده است بنابراین یک علت که حکومت نظامی برقرار بود این بوده است که پلیس ما ژاندارمری ما ضعیف شد و خوشبختانه این ضعف در ارتش توسعه پیدانکرد وقتی که پلیس ما قدرت قانونی خویش را تا حدی پیدا کرده و بدست آورده است مثل اینکه الان تا حدی این کار انجام شده و دیگر ما احتیاجی نخواهیم داشت و مخصوصاً وقتی که رشد ملی بالا رفت ملت بااستعداد ما توانست درک کند که تا چه حد باید مراقب و مواظب اجرای قوانین شد خود مردم متجاوز نشدند شاید یک روزی بیاید که نه فقط حکومت نظامی را بر چینیم بلکه اصلا دستگاه پلیس را هم برچینیم در بلژیک بنده چند ماه پیش بودم دیدم اصلا از کسی جواز رانندگی نمی ـ خواهد اصلا معمول نیست که کسی جواز داشته باشد ما که اینقدر دقت میکنیم که همه رانندهها جواز رانندگی داشته باشند آن ملت بآن آن درجه از رشد رسیده که اگر کسی نتواند خوب اتومبیل براند میداند جان خودش و سایرین را در خطر است اصلا نمیراند بنابراین آنجا آزمایش نیست.
جوازی نیست اشخاصی که اتومبیل میرانند مطمئن هستم که خودشان شخصاً دقت در این کار دارند دلیل دومی که ایجاب کرده است ه حکومت نظامی این اندازه دوام پیدا کند و طولانی باشد نظر بنده همین طوری که آقای عمیدی فرمودند این است که قوانین مار روشن نیست نواقصی هست که ما قطعاً سعی میکنیم نواقص مرتفع شود و لوایحی میدهیم که بعد از تصویب این لوایح ما اصلا از داشتن حکومت نظامی کاملا بی نیاز باشیم دلیل این که ارتش در این کارها دخالت میکند اوضاع و احوال روز است و الا دستگاه ارتش بهیچوجه مایل نیست که برای خوش مسئولیت اضافی ایجاد کند و در کارهائی که با و مربوط نیست رسیدگی کند امروز ارتش شاهنشاهی وظایف بسیار مهمی دارد و مخصوصاً از موقعی که داخل پاکت بغداد شدیم ارتش ما مثل ارتش تمام ملل مترقی بوظایف مخصوص خودش باید برسد و تمام فکرش و همش باید صرف این کار بشود اما از طرف دیگر وقتی اوضاع ایجاب میکند امینت مملکت ایجاب میکند که ارتش در کارهائی مداخله کند قطعاً فروگذار نخواهد کرد مثل اینکه آقایان هم اینجا تذکر دادند ارتش در موارد مختلف برای کمک و همکاری با سایر دستگاههای دولت همیشه آماده است و شاید یکی از دلایلی که باعث شده است که ارتش در بیشتر کارها مداخله کند سازمان مرتب و منظم ارتش است شاید بشود اظهار کرد که چون ارتش همیشه تحت توجهات خاص اعلیحضرت همایونی بوده نسبت بسایر دستگاهها دولتی منظم تر و مرتب تر و آماده تر برای اجرای وظایفی که بآن رجوع میشود هست این است که تا وضعیت باین حال باقی است ما با کمال حسن نیت با تمام دستگاهها دولتی همکاری و کمک خواهیم کرد فرمودند که این حکومت نظامی برای ما عادت شده است صحیح است عادت شده عیب کار این است که عادت شده عادت شده است که ما امنیت داشته باشیم، آسایش داشته باشیم، و امنیت میخواهیم و این عادت شاید تا حد باعث شده که فراموش کنیم که سابق چه بود وچطور با کامیون میآمدند دزدهای مسلح در میزدند و پول مردم، اثاثیه مردم را جمع میکردند و می بردن قطعاً این بیاناتی که فرمودند صحیح است که باید در دبستانها را بروی اطفال و جوانان باز کنیم.
ارزانی و فراوانی در مملکت باشد ولی بنده عرض میکنم که تمام اینها در سایة امینت برقرار میشود دانشگاه و دبیرستان و دبستان وقتی میتواند مرتب و منظم باشند که در شهر و در مملکت امنیت باشد قطعاُ فراموش نکردهاید که دانشگاه مرکز فساد بوده است ولی ما هیچ وقت در دانشگاه حکومت نظامی برقرار نکردیم و بهمین دلیل رئیس دانشگاه اینطور اقدام کرده بود این طور تقاضا کرده بود و مذاکره میکردیم که برای دانشگاه یک گارد بخصوصی تهیه بکنند و مراقب امنیت آنجا باشند اگر در دانشگاه امینت برقرار است برای این است که تمام شهر و تمام مملکت امن است والا داخل خود دانشگاه هیچ وقت نظامی نبوده است و حکومت نظامی هم هیچ وقت در داخل دانشگاه نداشتهایم در هر حال خلاصه عرایض بنده این است که در خاتمه فرمایشاتشان فرمودند که این حکومت نظامی قطعاً ما قبول داریم که نباید روش عادی باشد ولی تا وقتی که دولتی مسئول حفظ امنیت و آسایش مردم هست لازم بداند و قوانینی ما نداشته باشیم که آرامش و آسایش مردم را تأمین بکند بطور اضطرار و ناچار تسلیم میشویم و نهایت کوشش را داریم که هر چه زودتر این وضعیت غیر عادی از بین برود و دستگاههای انتظامی خودشان وظایفی را که به آنها محول مسشود بنحو احسن انجام بدهند اما این که آقای بهبهانی فرمودند که حکومت نظامی بر خلاف قانون اساسی است بنده حالا ماده اش یادم نیست ولی ما همیشه وقتی تقاضای حکومت نظامی میکنیم باستناد آن ماده از قانون اساسی تقاضا میکنم و نمایندگان محترم طبق اصول مشروطیت و قانون اساسی بما رأی خواهند داد و روی موافقت آقایان و رأی موافق مجلس دولت حکومت نظامی برقرار میکند بنابراین بهیچوجه کاری خلاف قانون اساسی بعمل نیامده و رفتار نشده است (صحیح است ـ احسنت) رئیس ـ دیگر کسی اینجا نام نویسی نکرده است رأی میگیریم باین گزارش که از مجلس سنا آمده است آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد
۴- تقدیم دو فقره سؤال بوسیله آقایان قنات آبادی و سلطان مراد بختیار
رئیس ـ آقای قنات آبادی قنات آبادی سؤالی است از وزارت کشور راجع بخرید کنتور آب مصرفی سازمان آب تهران
رئیس ـ آقای سلطان مراد بختیار
سلطان مراد بختیار ـ بنده هم یک سؤالی دارم راجع بهمین صحبتی که کردم چون به نطقهای قبل از دستور جواب نمیدهند
۵- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر بهداری
رئیس ـ بسیار خوب آقای وزیر بهداری لایحهای دارید؟
وزیر بهداری (دکتر صالح)ـ بنده با اجازه مقام ریاست لایحه ی داشتم خواستم تقدیم کنم که مربوط به دکتر بالتازار رئیس بنگاه پاستور که از ۱۳۲۵ تا کنون چند دفعه لایحه اش تقدیم شده است در مجلس و هنوز مطرح نشده است این لایحه برای تمدید و تأیید استخدام ایشان است که تقدیم میکنم
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ به دو سه کمیسیون باید برود بکمیسیونهای بودجه و بهداری و خارجه فرستاده میشود جلسه را ختم میکنم جلسه روز سه شنبه خواهد بود دستور هم گزارشاتی است که حاضر میشود
(مجلس ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای- ملی رضا حکمت