اوحدی مراغهای (غزلیات)/ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت) از اوحدی مراغهای |
' |
ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت از خانه برون آمد و صد خانه برانداخت در حلق دل شیفته شد حلقه به شوخی هر موی که زلفش ز سرشانه برانداخت آه از جگر صورت دیوار برآمد چون عکس رخ خویش به کاشانه برانداخت شوق لب چون جام عقیقش ز لطافت خون از دهن ساغر و پیمانه برانداخت فریاد! که چشمم ز فراق لب لعلش مانندهی دریا در و دردانه برانداخت دردا! که: فراق رخ آن ترک پریوش بنیاد من عاشق دیوانه بر انداخت گر یاد کند زاوحدی آن ماه عجب نیست خورشید بسی سایه به ویرانه برانداخت